فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
خاقانی، شاعر پرآوازه قصیده سرای قرن ششم- که به مدیحه سرایی شهره است و در تصویرسازی ها، بویژه در وصف طبیعت و بالاخص در ستایش صبح و مظاهر آن، از همگنان پیشی گرفته است- در اقبال به عرفان و اصطلاحات عرفانی، تعلّق خاطری دارد؛ هر چند عرفان او در سطح سنایی و عطّار نیست، امّا رویکرد او به مقامات سیر و سلوک، درخور توجّه و واکاوی است. بازتاب مقامات دهگانه توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، شکر، خوف، رجا، توکّل و رضا در دیوانش، توجّه کردنی است؛ در این پژوهش، مقامات مذکور، با شواهد شعری، از دل دیوان استخراج و همراه با تحلیل های مربوط، نموده شده است تا معلوم گردد خاقانی، علاوه بر ابعاد هنری دیگر، در عرفان نیز دستی دارد و به استناد شواهد فراوان، مفاهیم عالی آن را در جای جای اشعار خود آورده است.
ارتباط عقل و ایمان در مثنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گفتار پیش رو، بحثی است پیرامون عقل و ایمان در مثنوی؛ این پژوهش بر آن است که حقیقت عقل و ایمان را از نظر مولوی بکاود و پرده از چند و چون ارتباط آن دو کنار زند و بررسی نماید که ارتباط عقل و ایمان، از دیدگاه شاعر، کلامی است یا فلسفی یا عرفانی، سپس روشن نماید که عقل و ایمان در رسیدن به وحدت عرفانی چه نقشی دارند. نکته شایان توجّه این است که جایگاه عقل در سخن، اندیشه و جان مولانا، مقدّم بر ایمان است؛ او به عقل ایمانی و ایمان عقلی می اندیشد. این نوشتار، که عقل و ایمان و ارتباط آن دو را از نظر عرفانی مورد تحلیل و بررسی قرار داده است، بر این باور است که در سایر نوشته ها و تحقیقات ادبی کمتر به این زاویه از بحث پرداخته اند %;- - n pt'>
مقاله به زبان فرانسه: کارکردها و نمادهای درخت در حکایتهای فرانسه زبان شرق آفریقا (Fonctionnalité et symbolisation de l’arbre dans les contes ouest africains ’expression française)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازنمود درخت در متون شفاهی روایی (اسطورهها، افسانهها و حکایتها) عمیقاً به مسایل قومشناختی همچون محیط، عقاید و سنتها مرتبط است. مقالة حاضر نشان خواهد داد که درخت در متون شفاهی آفریقا ماهیتی حمایتکننده و مقدس دارد و بیانگر مرگ و رستاخیز نیز هست. علاوه بر این کارکردها، درخت در نوعی بیسرزمینی قرار دارد و مرزی است بین دو دنیا: دنیای انسانها و «دنیای دیگر»، یعنی دنیای نیروهای فراطبیعی. درخت، سمبل فرهنگ و طبیعت، سمبل گذر از سادگی به پیچیدگی و وسیلهای برای شناخت انسان از محیط و جامعه خود می باشد. بنابراین درخت با مفهوم انسان در ارتباط است.
ادبیات روستایی در رمان های عربی و فارسی؛ بررسی تطبیقی الأرض شرقاوی و جای خالی سلوچ دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیّات جوامع مختلف، ادبیّات روستایی به عنوان یکی از زیرشاخه های مهمّ ادبیّات داستانی مطرح بوده و بسیاری از نویسندگان بزرگ در این مورد آثاری را به رشتة تحریر درآورده اند. در ادبیّات عربی می توان از عبدالرّحمن الشّرقاوی نویسندة مصری خالق رمان الأرض نام برد که روستای کودکی خود را با ماجراهایش به تصویر می کشد؛ و از نویسندگان مشهور ادبیّات فارسی در این عرصه محمود دولت آبادی است که آثارش او را به عنوان نویسندة اقلیمی و منطقه ای، معروف ساخته است؛ او در رمان جای خالی سلوچ روستایی به نام «زمینج» را با مشکلات خانوادة سلوچ به تصویر می کشد.
این مقاله با رویکردی تطبیقی پس از تحلیل دو رمان مذکور، به موضوعاتی همچون: جایگاه زنان، فقر روستائیان، آب و آبیاری، نقش زمین و ظلم دولت مردان می پردازد و واقع گرا بودن دو نویسنده، توجّه آن دو به آثار بومی، اهمیّت جایگاه زنان در دو رمان، روحیة استواری روستائیان در برابر ظالمان را بازمی نماید.
تحلیل سبک شناختی منظومه ی جام جم اوحدی (نسبت سبک فکری با بلاغت و زبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله کوششی است در بازشناسی و بازبینی ساختار کلّی منظومه ی جام-جم اوحدی مراغه ای و بحث درباره ی تأثیرات نظام های گوناگون فکری مؤلف در زبان و بلاغتِ متن. در بخش های مختلف این منظومه، جهان بینی مصنف بر اساس موضوع بحث، تغییر می کند و این تغییرات در زبان و بلاغت متن، نمودار می شود. در این مقاله برای نخستین بار طرح کلّی جام جم به عنوان یک دایره المعارف ادبی فلسفی منظوم مورد بررسی قرار گرفته و کوشش شده نشان داده شود - با توجّه به هدف مصنف از طراحی چنین منظومه ای- متن جام جم در چه موارد و مسائلی به سبک متون فلسفی نزدیک شده و در چه مواردی و چرا، از سبک این گونه متون فاصله گرفته است.
بررسی کارکرد راوی اوّل شخص در امر روایتگری رمان دا
حوزههای تخصصی:
دو ضمیر «من» و «ما» راویتگر رمان دا هستند. اگر چه نویسنده ی این داستان، چندان به شاخصه های از پیش تعیین شده ی انتخاب روایتگر اوّل شخص پایبند نیست و گهگاه زاویه ی دید روایت را به ناگاه تغییر می دهد، اما زاویه ی دید راویِ اوّل شخص، تا پایان داستان، وجه غالب روایتگری است. راوی در رمان دا، گاه از حدّ فردیّت فراتر می رود و از زاویه ی دید راوی «دانای کلّ شخصی» به روایت می پردازد تا چنین پنداشته شود که راوی اوّل شخص، در بخش هایی از داستان به منظور انتقال صریح اطلاعات، به دانای کل استحاله می یابد. از میان روش های ارائه زاویه ی دید، جریان سیّال ذهن بیش از هر چیز، منتقل کننده ی احساسات و هیجانات راوی است که بدین ترتیب، اطلاعات لازم در اختیار خواننده قرار می گیرد.در این پژوهش، نخست انواع زاویه ی دید به کار برده شده و نوآوری های روایی موجود در رمان مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته اند سپس انواع تک گویی ها با ذکر مثال ذکر گردیده اند تا در نهایت، درکی کامل از نقش راوی و اهمیت زاویه ی دید انتخابی وی در موفقیت رمان، مورد بررسی قرار بگیرد
چهره و جایگاه حضرت محمد (ص) در «کشف الاسرار» روزبهان بقلی شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شیخ «ابونصر روزبهان بقلی شیرازی»، از بزرگترین شخصیت های تصوف ایران در سده ششم هجری است. «کشف الاسرار» وی کتابی است در گزارش و شرح رؤیاها و مکاشفه هایی که در درازنای چهل سال سلوک، بر شیخ روزبهان، رخ نموده اند. یکی از شخصیت های اصلی مکاشفه های روزبهان، حضرت محمّد (ص) است. در این مقاله، به تقسیم بندی گونه های حضور و اثر حضرت محمد (ص) در مکاشفه های روزبهان در کشف الاسرار و توضیح اجمالی آنها پرداخته ایم. چهره رسول خدا در این مکاشفات، چهره ای بس نورانی است که پیش از هر چیز، نشان «محبت» و «عشق» روزبهان به شخصیت پیامبر را بر خود دارد. پیامبر در این کتاب، «حبیب» خداوند، سرمست و عروس بارگاه الهی است. پیامبر اکرم (ص) در این مکاشفات، شخصیتی «ویژه و برتر» است که از نقش «شفاعت و وساطت در فیض» برخوردار است. کشف الاسرار، به اعتباری، نامه ای در ستایش و مدح حضرت محمد (ص) و تأکیدی بر جایگاه مرکزی او در تصوف و عرفان اسلامی است.
گورنوشته پهلوی سنگ زین (کازرون 16)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درباره پیدایی و قرائت کتیبه ای نویافته از نوع گورنوشته های پهلوی ساسانی است. این کتیبه به مانند بسیاری از این نوع کتیبه ها در منطقه غنی کازرون یافت شده است. تا کنون از این منطقه گورنوشته های بسیاری به خط پهلوی متصل یافت شده که مربوط به آغاز دوره اسلامی در این منطقه است. بخش انتهایی این کتیبه به دست نیامده، ولی ساختار آن مطابق معمول این نوع کتیبه هاست. این گورنوشته از آنِ شخصی به نام خورشید گشنسپ است.
مرز اندرز در چامه های سعدی
حوزههای تخصصی:
سعدی سخنوری است که در زمینه های گوناگون شاهکاری هنری آفریده است و اگرچه چامه سرا نیست، اما چامه هایش در جایگاه خود استوار و شاعرانه است. او در چامه هایش بر آن است تا فرمانروایان را از خودکامگی و سیاه نامگی برهاند. او می خواهد تا فرمانروایان را بستاید و به بهانه ستایش، آنان را اندرز دهد و راه بنماید. بر این اساس نویسنده کوشیده است تا ضمن بررسی ویژگی های چامه های سعدی، اهداف سعدی را از بیان چامه سرایی و کیفیت آن توضیح دهد.
بررسی تکنیک های مدرن انعکاس ذهن در رمان شازده احتجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسندگان داستان های مدرن برای رهایی از نا هنجاری های تمدن جدید به دنیای درون و ذهن که بس گسترده تر از دنیای بیرون است روی می آورند و به جای نمایش جدال های بیرونی و اجتماعی افراد داستانی، انعکاس دنیای درون و محتویات ذهنی شخصیت ها را مورد توجه قرار می دهند. واضح است که با گسترش روان شناسی و دریافت عمق و پیچیدگی روان انسان ها، ورود به دنیای ذهنیات با همان تکنیک های سابق داستان نویسی امکان پذیر نبوده است؛ بنابراین نویسندگان مدرن برای کشف و آشکارسازی ضمیر پنهان شخصیت ها به ابداع شگردهای جدیدی در داستان نویسی دست می یازند. این مقاله به روش کتابخانه ای نوشته شده است و با توجه به یافته های جدید درباب ماهیت ذهن و تکنیک های موجود برای انعکاس این یافته ها، یکی از نخستین آثار مدرن ذهن گرای فارسی، یعنی رمان شازده احتجاب هوشنگ گلشیری، را مورد بررسی قرار می دهد. مطابق این پژوهش، ذهنیت گرایی رمان شازده احتجاب بر دو محور خاطره و خیال بنا شده و در نتیجه منطق داستان برمبنای این دو محور پایه ریزی شده است. برای دستیابی به این مهم نویسنده از انواع تکنیک های انعکاس ذهن که با به کارگرفتن آن ها خواننده مستقیماً با عملکردهای ذهنی شخصیت مواجه می شود استفاده می کند تا منطق ذهن گرای رمان را به بهترین وجه به نمایش بگذارد. این امر البته پیچیدگی رمان را نیز در پی دارد؛ پیچیدگی ای که باوجود تصور بسیاری از خوانندگان تعمد نویسنده نیست، بلکه در نتیجة نزدیک سازی ساختار رمان به ساختار ذهن به دست آمده است که با درک درست این ساختار می توان بر دشواری های موجود در این رمان فائق آمد.
مقاله به زبان فرانسه: آیا کتاب «واردها، قرن اول و دوم» اثر فردریک ورست یک رمان فرانسوی است؟ (Ward (Ier et IIe siècles) de Frédéric Werst (2011), un roman français ?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به معرفی کتاب «واردها، قرن اول و دوم» اثر فردریک ورست که در سال 2011 به چاپ رسیده است، میپردازد. رمان مذکور، گزیدهای از ادبیات مردم ساکن سرزمینی خیالی یعنی واردها میباشد. ویژگی خاص این رمان این است که به یک زبان ابداعی غیر قابل فهم برای خواننده نوشته شده است و سپس به زبان مادری نویسنده یعنی زبان فرانسه ترجمه شده است. در این مقاله، نگارنده سعی دارد با مطالعه بر روی نوآوری در ادبیات، نشان دهد چگونه این اثر غیر قابل طبقهبندی و پست مدرن مسایلی اساسی در ارتباط با ترجمه و خلق اثر هنری مطرح میکند.
سازوکار تعلیق در مقامات حریری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقامات حریری از جمله آثار حوزه فرهنگ و ادبیات عرب است که به دلیل کیفیت خاص زبان و توجه به بازی های زبانی و روایتمندی و وجهه داستانی اش از ارزش ویژه ای برخوردار شده است. پرهیز از مباحث صرفاً زبانی و تاریخی و توجه به فنون بیان و سخنوری در این اثر و گرایش به بررسی شیوه روایت و پردازش آن در بطن چنین زبانی می تواند زمینه ساز نگاهی نو و پویا در این متن باشد. «تعلیق»، به عنوان یکی از عناصر روایی در این اثر، سازوکار ویژه ای دارد. تعلیق در مقامات حریری مختص به ساحت روایی و داستانی آن نیست، بلکه کیفیت خاص زبان و برجسته کردن ادبیت آن، ضمن افزایش تأخیر و تعویق در سطح معنا و پیشبرد پیرنگ، باعث ایجاد نوعی تعلیق زبانی نیز شده است. این مقاله با توجه به ساحت زبانی و روایی تعلیق، با توصیف و تصویر سازوکارهای این پدیده در مقامات، نشان می دهد که تعلیق زبانی در این اثر ادبی بر تعلیق روایی غالب است.
مقاله به زبان فرانسه: بررسی مکان در رمان حسادت اثر آلن رب گریه (L’étude de l’espace dans La Jalousie d’Alain Robbe-Grillet)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یکی از عناصر اصلی داستان محسوب میشود و نحوة انتخاب و گنجاندن آن در ساختار داستان بایستی با دیگر عناصر داستان همخوانی داشته باشد. نویسندة رمانهای نو که از قوانین رمان نویسی گذشته سرپیچی کرده است سعی میکند تا مکانی که حوادث داستان در آن اتفاق میافتند را به شکلی کاملاً نو و متفاوت ترسیم کند. در این مقاله سعی بر این است که تغییرات و نوآوریهایی که نویسندة فرانسوی آلن رب گریه در رمان معروف خود به نام حسادت اعمال کرده است، مورد مطالعه قرار گیرد مثلاً خواهیم دید که مکان دیگر عینی نیست بلکه انتزاعی و بازتاب تصورات و تخیلات بیمارگونة شخصیت اصلی داستان میباشد
بررسی تطبیقی شخصیت اصلی و شخصیت پردازی آن در داستان حادثة شرف یوسف ادریس و سنگ های شیطان منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«شخصیّت» مهم ترین عنصر داستانی است که بدون آن داستان پدید نمی آید. ممکن است در داستان یک شخصیّت و یا بیشتر نقش آفرینی کنند و در این میان شخصیّتی را که نقش کلیدی در پیشبرد حوادث دارد «شخصیّت اصلی» می نامند. «فاطمه» و «مریم» در داستان های حادثة شرف و سنگهای شیطان شخصیّت های اصلی داستانی هستند که در آن زنان در پای بت باورهای غلط قربانی می شوند. اگرچه حادثة شرف را داستان نویسی مصری و سنگ های شیطان را نویسنده ای ایرانی خلق کرده است با این وجود درون مایه مشترک (انتقاد از سنّت های نادرست در ارتباط با زن) دو داستان را بسیار به یکدیگر نزدیک ساخته است؛ به گونه ای که می توان شب اهت را در ابع اد گون اگون داست ان ها مشاه ده ک رد. نگارندگان در این مق اله شخصیّت اص لی و شخصیّت پردازی آن را برای بررسی تطبیقی برگزیده اند تا از طریق مقایسه، نقاط تفاوت و تشابه آن دو را با یکدیگر در یابند. اگر از میان عناصر سازندة داستان این عنصر برگزیده شده از آن رو است که با بررسی شخصیّت های اصلیِ زن می توان تا حدّی از مشکلات آنان در جامعة مصری و ایرانی آگاه شد.
بررسی کنایه در شعر احمد شاملو از منظر زیباشناسی و نوآوری در کنایات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کنایه یکی از عناصر چهارگانه علم بیان است که نقش مهمّی در زیبا آفرینی کلام و تصویرسازی هنری دارد. اوج زیبایی کنایه همانند هر تصویر خیالی دیگر در تازگی آن است. برخی از کنایه ها به دلیل استفاده بیش از حد در شمار کنایه های قاموسی در آمده اند و زیبایی و خیال انگیزی چندانی ندارند. در شعر شاملو هم کنایه های قاموسی وجود دارد و هم کنایه های ابداعی. او گاهی در معنی و مفهوم برخی کنایات قاموسی تصرف کرده و متناسب با بافت و زمینه شعر، معنایی غیر از معنای قاموسی آن را اراده نموده است. در این مقاله که بر روی تمام اشعار شاملو صورت گرفته کنایات شعر وی استخراج و به سه دسته: 1-کنایات قاموسی 2- کنایات زبانی(مردمی) 3- کنایات ابداعی تقسیم بندی و به نوآوری ها و ابداعات او در این خصوص اشاره شده است.
نوستالژی در سروده های نازک الملائکه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نوستالژی یکی از مباحث روانشناسی است که که در عصر حاضر وارد عرصه ی ادبیات شده است. در جستار پیش رو نگارندگان بر آنند تا به بررسی این پدیده ی روانی در سروده های شاعره ی عراقی «نازک الملائکه» بپردازند. تحقیق نشان از آن دارد که اوضاع نابسامان سیاسی اجتماعی روزگار شاعر، عدم توجه به زن، فاصله های طبقاتی، از دست دادن عزیزان و... باعث شده است که این شاعر به ناخودآگاه خود رجوع کند و با حسرت و دیدی تراژیک از آن روزگاران یاد کند. مهمترین دستاورد پژوهش بیانگر آن است که بن مایه های نوستالژیک یاد عشق، اندوه هبوط، یادکودکی، یاد زادبوم، یاد عزیزان دارای بیشترین بسامد در سروده های نازک الملائکه هستند.
الگوی بررسی زبان حماسی
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات نقد جدید، بررسی زبان در آثار ادبی است. الگوی بررسی زبان حماسی، چگونگی زبان شعر حماسی را در سطوح گوناگونِ آوایی و موسیقایی، واژگانی و نحوی، بلاغی و ادبی، محتوایی و درون مایه ای بررسی می کند تا چگونگی تجلّی نوع ادبی حماسه در زبان را کشف و توصیف کند. به همین منظور نگارنده در این مقاله، با استفاده از نظریات نقد جدید، به ویژه صورت گرایی و بر اساس زبان حماسی معیار (شاهنامة فردوسی) یک الگو برای بررسی زبان حماسی در سطوح گوناگون، طراحی نموده است و در هر سطح، شاخص های لازم را تبیین کرده و سپس چگونگی ظهور آن شاخص ها در زبان حماسی را، با بیان شواهدی از متون حماسی، به ویژه شاهنامة فردوسی نشان داده است تا بر اساس آن بتوان اولاً به ویژگی های زبان حماسی دست یافت و ثانیاً این شاخص ها را در متون حماسی منظوم آزمود و به میزان موفقیّت یا عدم موفقیّت شاعران حماسه سرای پس از فردوسی، در به کارگیری زبان حماسی پی برد. بر اساس همین الگو و در این مقاله مشخص شده است که مثلاً باذل مشهدی، به عنوان یکی از مقلدان زبان حماسی معیار، در استفاده از زبان حماسی موفقیّت چشمگیری کسب نکرده است و در برخی از وجوه زبان حماسی از جمله انواع موسیقی شعر حماسی، ترکیب سازی، جزالت شعر حماسی و تصویرسازی دچار ضعف و کاستی است.
روضه خوانی؛ نقل مذهبی ـ شیعی در ایران و تمهیدهای ادبی ـ اجرایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«روضه خوانی» از گونه های مرسوم قصه گویی نمایشی مذهبی ایرانی است که اساساً کارکردی تبلیغی داشته، با گذشت زمان فراگیر شده و به رسمی مذهبی بدل گشته است؛ چنان که از چندین قرن پیش تاکنون به طور مستمر و همه ساله، روضه خوانی های عمومی و خصوصی بسیاری در سطح شهرها و روستاهای ایران در کنار دیگر آیین های عزاداری ماه های محرم و صفر برگزار می شده است. برقراری این مجالس و همچنین حضور در آن، به شکلی خودانگیخته بوده و با استقبال فراوانی از سوی اهل شیعه روبرو می شود و این به دلیل علاقة بسیار شیعه به امامانش و یادآوری مصائب ایشان در راه نجات دین و شریعت شان است. از این رو شیعیان حضور در این مجالس و گوش سپردن به روضه را ثوابی بزرگ می دانند. روضه خوانی به عنوان پدیده ای فراگیر که چندین قرن از عمر آن می گذرد، مستلزم توجه بیشتر و شناخت عمیق تر است؛ بنابراین این مقاله فرصتی است برای پرداختن به رایج ترین گونة نقل مذهبی در ایران یعنی روضه خوانی و بررسی هرچه بیشتر این موضوع که آیا نقل های مذهبی همچون روضه خوانی، علاوه بر کارکرد دینی و اجتماعی گسترده شان، از منظر زیبایی شناسی نیز غنی بوده و در شأن یک هنر محسوب می شوند؟