فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
گشتارهای ثابت در سفرنامه های روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک داستانهای بلند منثور
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک سفرنامه و حسب حال
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی ریخت شناسی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
نوآوری های فرمی در آثار داستانی ربیع جابر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ربیع جابر نویسنده،رمان نویس وروزنامه نگار برجسته و مبتکر معاصر لبنانی است که آثارش به زبان های بسیار از جمله زبان فرانسه و آلمانی ترجمه شده است. این مقاله ضمن معرفی مختصراین نویسنده، با بررسی هفت اثر داستانی او، شامل شای أسود، الفراشه الزرقاء، البیت الاخیر، رالف رزق ا... فی المرآه، تقریر میلیس، الاعترافات و بیریتوس مدینه تحت الارض، در پی شناساندن ابعاد خلاقیت اندیشه و ابتکار در آثار این او است و در چهار بخش نوآوری های شکلی این داستان ها را نشان می دهد. بخش اول تحت عنوان زبان و واقعیت، به جنبه های پسامدرنیستی و بازی های زبانی و موضوع فراداستان در آثار ربیع جابر می پردازد. بخش دوم با عنوان طراحی زاویه دید نو، خلاقیت های نویسنده را در پاره ای مفاهیم چون راوی مرده، راوی دوم شخص و.. مورد بررسی قرار می دهد. در بخش سوم ارتباط میان متنی آثار جابر با دیگر متون داستانی مانند رمان های فرانتس کافکا نشان داده می شود . بخش چهارم به تطبیق نگرش های پسا استعماری در داستان های ربیع جابر با نظریه های پسا استعماری هومی بابا اختصاص دارد.
تحلیل ابعاد معناشناختی رنگها در مثنوی معنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی است که مولانا جلال الدین بلخی آن را به نظم کشیده است. یکی از عناصری که باعث افزایش زیبایی و جذّابیت اشعار این اثر نفیس گشته؛ استفاده از عنصر رنگ است که آمدن آن در لابلای ابیات مثنوی دارای دلالات معین و اغراض خاصی است. مولانا 2275 بار از رنگها در مثنوی به صورت مستقیم و غیر مستقیم استفاده کرده است که آن رنگ ها عبارتند از: سیاه، سفید، سبز، قرمز، زرد و مشتقات اینها. پرکاربرد ترین رنگ در اشعار مولوی، رنگ زرد و کم کاربرد ترین آن رنگ سفید است. مولوی مرادش علاوه بر وصف طبیعت رنگها، تعبیر از حالات مختلف انسان و طبیعت پیرامون در موقعیت های مختلف است. و در این راه، گاه از تشبیه، استعاره، کنایه، و یا رمز بهره برده است.
شکل شناسی تطبیقی غم نامه ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عشق، برجسته ترین عاطفه انسانی است و ادبیات بویژه ادبیات داستانی، مناسب ترین زمینه برای بازتاب و بیان آن است و از آنجا که عشق به عنوان یکی از ریشه دارترین عواطف انسانی در میان همه انسان ها ساز و کار مشترک و مشابهی دارد، داستان های عاشقانه ملت های مختلف نیز در عین برخورداری از ویژگی های فرهنگی خود، مشابهات و مشترکات آشکاری دارند و در نتیجه روال و ساختاری همانند. در این مقاله با بهره گیری از شیوه های ساختارشناسی و تطبیقی کوشیده ایم تا با بررسی داستان های عاشقانه ملت ها و فرهنگ های مختلف و تطبیق آن ها با یکدیگر ساختار کم و بیش همانند آن ها را باز نمائیم، در این بررسی برای پرهیز از تفصیل، بیشتر بر پنج داستان تریستان و ایزوت، رومئو و ژولیت، لیلی و مجنون، ورقه و گلشاه و هیر و رانجها تکیه کرده ایم.
بررسی جنبه های عرفانی در«لیلی و مجنون» نظامی و مقایسه ی آن با «مصیبت نامه ی» عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه ی «لیلی و مجنون» نظامی گنجه ای، غمنامه ای عاشقانه است که روح درد و رنج سالکان حق را آشکارا می توان در آن دید. لیلی و مجنون دارای قابلیت های زیادی برای تحلیل مفاهیم و صفات عرفانی است که گاه به طور مستقیم، در بیان نظامی و به خصوص از زبان پدر مجنون، و گاه به طور غیرمستقیم، در پس سخنان شاعر جلوه گر می شود. در این مقاله سعی شده است که قابلیت های عرفانی لیلی و مجنون در پرتو صفات و مقاماتی چون صبر، عنایت، ظرفیت، درد، وحدت، فنا، جنون و رحمت نمایانده و بررسی شود تا عشق متعالی متجلی در ظاهر منظومه، مکشوف گردد. برای تبیین این عشق متعالی و در جهت رسیدن به جهان بینی معرفتی نظامی در لیلی و مجنون، مقامات و صفات عرفانی این اثر با «مصیبت نامه ی» عطار، به عنوان منظومه ای دردآلود در ادبیات عرفانی مقایسه شده است.
حماسه نو در شعر شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر نو حماسی از جمله جریان های عمدة شعر معاصر است که ویژگی های حماسی آن متناسب با شرایط تاریخی دگرگون شده است. احمد شاملو درخشان ترین چهرة این جریان است که ویژگی های حماسی شعرش چشمگیرتر از دیگرشاعران معاصراست. در این پژوهش برای توصیف دگرگونی حماسه، متناسب با نیازهای بیانی تازه، ویژگی های حماسی شعر شاملو به عنوان نمونه ای از حماسة نو، به دو دسته تقسیم شده است: ویژگی های محتوایی (بینش آرمانی، نگرش اومانیستی، عاطفة جمعی، شکل روایی، اسطوره پردازی، عنصر پهلوانی، درونمایه جدال خیر و شر) و ویژگی های زبانی (گزینش واژگان و ترکیبات متناسب با درونمایة حماسی، کهنگی ترکیبات و ساختارهای نحوی، تصاویر اسطوره ای، تصاویر جنگ افزارها، فضاسازی های حماسی، ایجاز، اغراق، تضاد، تناسب، موسیقی با شکوه حماسی). در این بررسی به این نتیجه رسیده ایم که شاملو با حفظ ماهیت خاص شعر خود، شعر حماسی سروده و ویژگی های شعر حماسی او می توانند شاخصه های مهمی در شناخت شعر نو حماسی باشند
کارکرد روانی پیرنگ در دو روایت قدیم و جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کارکرد هجو در شعر حطیئه و انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع سنّتی رایج در ادبیّات منظوم غنایی، هجویه سرایی است. این گونة ادبی، بخش قابل توجّهی از آثار شاعران پارسی و عرب را به خود اختصاص داده است و سهم مهمّی در ورود به دنیای ذهنی شعرا و شناختن اندیشه ها، عواطف و رویکردهای آن ها دارد؛ ضمن این که می تواند مخاطب را با شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دوران شاعر نیز آشنا کند. بر این اساس و با توجّه به همین اهمّیّت، پژوهش حاضر بر آن است با استفاده از شیوة توصیفی- تحلیلی، بارزترین کارکردهای هجو و زمینه های آن را در اشعار دو شاعر مهمّ هجویه سرا بررسی کند و به پرنمودترین شباهت های موضوعی شعر آن ها از این منظر بپردازد. یکی از این دو شاعر، حطیئه شاعر پرآوازة عرب در عصر جاهلی است و دیگری انوری ابیوردی، شاعر بزرگ قرن ششم در ایران. بارزترین انگیزه های هجویه سرایی نزد این دو شاعر را، باید در زمینه ها و عواطف شخصی جست و جو کرد؛ امّا دلایل انوری گاه اجتماعی تر می شوند. نقش نیاز های مادّی در هجوسرایی هر دو شاعر تعیین کننده است؛ امّا نداشتن اعتماد به نفس و احساس انزجار نسبت به دیگران، برای حطیئه اساسی تر است. حطیئه اغلب صریح تر، مفصّل تر و بی پرواتر هجو می کند. هر دو شاعر از صور خیال مدد می گیرند؛ امّا شعر انوری معمولاً تصویری تر و به خصوص نمادین تر است. انوری از عناصر طنزآفرین نیز بیشتر استفاده می کند.
قابلیّت های بازآفرینی تاریخ شفاهی در قالب های مختلف تلویزیونی؛ حکایات سلاطین
حوزههای تخصصی:
مقایسة تحلیلی رمان سیذارتا با حکایت شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
اهمیت داستان های حماسی- پهلوانی منثور در تاریخ ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین وجوه سازواری غزل های سعدی با ردیف کنونی موسیقی ایرانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تقریباً در غالب آثار موسیقی ردیفی "دستگاهی" ایران، از ازمنه قدیم- از زمانی که بر روی صفحات گرامافون ضبط می شده- تاکنون، ردّ و نشانی از غزل های سعدی به چشم می خورد. این نشان، گاه چنان برجسته است که نوعی تعمد و اصرار در استفاده از غزل های شیخ برای روایت موسیقایی احوال و درونیات- از سوی خواننده [و نوازنده]- و وفاق آن با مطلوبات روحی شنونده را به ذهن متبادر می نماید. پرسش، این است که چرا تا این اندازه غزل سعدی با موسیقی ایرانی عجین شده است؟ یا آن چه ویژگی سخن سعدی است که جواهر منضود او را، در روایت ردیف موسیقی، با چنین اقبالی مواجه کرده و می کند؛ آنچنانکه گویی سعدی، خود، غزل ها را جز به این هدف نسروده، یا با ردیف کنونی موسیقی آشنا بوده است؟ به بیانی بهتر، آن چه لطیفه نهانی در حدیث سعدی است که، بدون هیچ ادعایی در موسیقی دانی- خلاف شعرایی مانند منوچهری، رودکی، فرخی و ... که به صراحت، به نوازندگی و خوانندگی خود اشاره می کنند- شعر وی را بیشتر از متقدمان مدعی، با ردیف موسیقی سازگاری داده است؟ نوشتار حاضر، با تکیه بر روش تحلیل محتوا، تلاشی برای پاسخ به این چراهاست.
تنوع مشبه به در قصاید خاقانی و انوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
87 - 109
حوزههای تخصصی:
تشبیه نخستین و رساترین صنعت در عرصه صور خیال است که شاعر با بهره گیری از آن بین عالم ذهن و جهان محسوسات پل می زند و مخاطب شعر را در عین آگاه کردن از ما فی الضمیر خود دچار اعجاب و شگفتی کرده و برخوردار از التذاذ ادبی می کند. در میان ارکان تشبیه توجه اکثر صاحبنظران بیشتر معطوف به اهمیت ماهیت و ذکر یا حذف وجه شبه و بعد از آن ناظر به ذکر یا حذف ادات تشبیه بوده است و دو رکن دیگر یعنی مشبه و مشبه به اغلب در این میان عناصری کلیشه ای تلقی شده اند؛ اما باید توجه داشت که رکن مشبه به نیز درکنار ارکان یاد شده دارای اهمیت والایی است؛ چرا که در واقع مشبه به است که هدف غایی تشییه را برآورده می کند و ویژگی های مشترک آن با مشبه است که تعیین کننده ی ارزش زیبایی شناسانه تشبیه است. در تحقیق حاضر با عنایت به این مهم، عنصر مشبه به در قصاید دو شاعر برجسته سبک عراقی مورد دقت نظر قرار گرفته و با تقسیم بندی محتوایی مواردی که شاعر به عنوان مشبه به از آنها بهره جسته؛ ویژگی های دنیای عینی شاعر تصویر و تجسم شده است. با بهره گیری از این تقسیم بندی که شامل مواردی چون: طبیعت بی جان، گیاهان و جانوران، است؛ می توان دریافت که هریک از دو سخنور مورد مطالعه در سخن آفرینی های خود بیشتر به محاکات کدام یک از اجزا طبیعت پیرامون پرداخته اند و این گرایش چه تاثیری در انسجام و زیبایی شناسی کلام ایشان داشته است.
محب و محبوب، منظومه ی غنایی نفیس و ناشناخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود آنکه در سال های اخیر بسیاری از نسخه های خطی به واسطه پژوهشگران تصحیح و چاپ کرده اند ولیکن کم نیست آثاری که هنوز در گوشه و کنار کتابخانه های مختلف دنیا در زاویه ی گمنامی به سر می برد. یکی ازاین نسخه های نفیس و منحصر به فرد، منظومه ای است در قالب مثنوی در شرح عشق و عاشقی به شیوه ی ده نامه سرایی که یکی از شیوه های معمول ادب فارسی به ویژه در قرن هشتم هجری است. یگانه نسخه ای که از این منظومه ی غنایی به جای مانده و یا تا کنون یافت شده ، نسخه ای است که در کتابخانه ی توبینگن برلین نگهداری می شود و تاکنون تصحیح و چاپ نگردیده و ناشناخته باقی مانده است . این پژوهش بر آن است تا برای نخستین بار به معرفی این منظومه ی نفیس متعلق به قرن هشتم هجری که از جهت ادبی دارای ارزش فراوانی است ، بپردازد . روش تحقیق نیز به صورت اسنادی – تحلیلی است. بدین ترتیب که سعی گردید پس از تهیه ی فیلمی از تنها نسخه ی موجود و بازخوانی آن نسخه، این منظومه ی نفیس که به روش دیگر ده نامه های ادب فارسی ، با بافت و ساختی گوناگون سروده شده است ، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد .