ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
۱۹۰۱.

شهرسب، مرداس و ضحاک شکستگیِ شخصیّتِ شهرسب در مرداس و ضحاک

کلیدواژه‌ها: ضحّاک مرداس اسطوره شکستگی شهرسب / بوذاسف

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات اسطوره ای
تعداد بازدید : ۲۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۹۱۱
یکی از عوامل تحوّل در اسطوره های ایرانی – آن چنان که مهرداد بهار می گوید- در کنارِ ورودِ عناصرِ بیگانه، ادغام و دگرگونی، عاملِ شکستگی است. در اسطوره ها گاهی واقعه یا شخصیّتی به فراموشی سپرده می شود، لیکن آن، در ریختِ پاره ها و اجزایِ پراکنده، در موقعیت و مکانی دیگر پدیدار می گردد. شهرسب، وزیرِ طهمورث یکی از این شخصیّت هاست که دچار شکستگی و به دو شکلِ مرداس و ضحاک در زمانی دیگر آشکار می شود. امّا چه دلایلی می توان یافت که این شکستگیِ شخصیّتی در شاهنامه را نشان دهد؟ پاسخ این پرسش را می توان درخلق و خو و معنایِ نامِ شهرسب یافت. ویژگیی که به طور صریح در شاهنامه، دربارة شهرسب مطرح شده، برپای داشتن نماز در شب و روزه داشتن در روز است. ویژگی دیگر، در نامِ شهرسب و معنایِ آن - یعنی سلطه بر اسب - نهفته است. این دوگانه صنعت – عبادت خداوند و مهارت در اسب سواری- که دریگانه ای چون شهرسب گرد آمده، پس از چندی از هم جدا می شود و هر یک به کسی می رسد و شخصیّتی را شکل می دهد؛ نماز کردن و روزه داشتن ویژگیِ مرداس می شود و بر اسب سوار شدن و توانایی در اسب سواری به ضحاک می رسد. این نکته را نیز بیاد بسپاریم که در مجمل التواریخ و القصص، اگر چه وزیرِ طهمورث، ارونداسب نام دارد، ولی ضحاک فرزند او معرفی شده و این دلیلی دیگر در پیوند آن هاست. در تاریخ طبری نیز قوم ضحاک بر شریعت صابئان دانسته شده، که البته عقایدِ صابئان به خلق و خوی شهرسب نزدیک است و پیوند او با ضحاک و بویژه مرداس را آشکار می کند و نیز، همسانیِ مقرّ بوذاسف/ شهرسب و ضحاک را که گاهی هند و گاهی بابل است، می توان دید. همچنین شهرسب/ بوذاسف دارای نژاد کلدانی است که پیوندِ نژادی او با ضحاک و مرداس تازی را نمایان می کند و فراخواندن به بت پرستی از دیگر اشتراکات و تشابهاتی است که دربارة این دو در متونِ مختلف دیده می شود که همة این شواهد به ارتباط این سه شخصیّت دلالت دارد؛ در حالی که در شاهنامه و دیگر متونِ تاریخی – به جز مجمل التواریخ- به پیوندِ نسبی و نژادیِ ضحاک، مرداس و وزیرِ طهمورث اشاره نشده است. پژوهش پیشِ رو – که دستاورد مطالعه در شاهنامه و برخی متون نگاشته شدة مورخانِ دورة اسلامی است- به دنبالِ اثباتِ این پیوند، که در اثرِ شکستگیِ شخصیّت اسطوره ای شهرسب حاصل شده، شکل گرفته است.
۱۹۰۲.

نگاهی به جلوه های آیرونی(irony) در اندیشه و اشعار پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پروین اعتصامی تقابل آیرونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷۶ تعداد دانلود : ۱۴۰۶
آیرونی(Irony) یکی از صناعات پیچیده است که به دلیل ماهیت پارادوکسیکال و لحن دوگانه اش مباحث فراوانی را به همراه داشته است. این اصطلاح که دارای سیر تحول تاریخی و تطور معنایی خاصی است، با ورود به ادبیات فارسی بر پیچیدگی هایش افزوده شد. زیرا از یک سو، فقدان اصطلاح معادلی که در زبان فارسی بتواند وسعت معنایی آن را پوشش دهد و از سوی دیگر، وجود دیدگاه های گوناگون در تعریف و تبیین آن از مشکلات عمده مترجمان و منتقدان است. از این رو برای آیرونی در زبان فارسی معادل هایی همچون طنز، تهکم، کنایه، طعنه و ... قرار داده اند که متأسفانه هیچ یک در بردارنده دامنه معنایی و مفهوم جامع آن نیست. با نگاهی دقیق به مجموعه تعاریفی که برای آیرونی ارائه شده است می توان دریافت که آیرونی حاصل تضاد میان «بود» و «نمود» است یعنی تفاوت آنچه که هست و آنچه که نشان داده یا وانمود می شود. به همین دلیل برخی از صاحب نظران آیرونی را کلامی می دانند که معنی مخالفش از آن اراده شده باشد. در ایران یکی از شاعران بزرگی که روح آیرونی به خوبی در اشعارش نمایان است، پروین اعتصامی است. پروین در اشعارش که سرشار از نگاه حکمت آمیز به هستی و زندگی است، سلسله ای از تقابل ها را مطرح می سازد که قوام دهنده نگاه آیرونیستی او به جهان است. زیرا، آیرونی شناسایی این حقیقت است که جهان ذاتاً متناقض نماست و صرفاً رویکردی دوگانه می تواند متناقض نما بودن آن را بنمایاند. براین پایه، می توان گفت که یکی از دلایل ماندگاری اشعار پروین، حضور آیرونی در ژرفای اندیشه اوست. در شعر پروین تقابل و رویارویی موجوداتی از عوالم مختلف انسانی، جانوری، نباتی، جمادی و ... تبلور می یابد؛ تناقض های بنیادینی که در واقع تقابل های تغییرناپذیر جهان را خلقت می نمایانند، تقابل های پرچالشی چون مرگ و حیات، جبر و اختیار، عقل و احساس، عینیت و ذهنیت و ... دغدغه اندیشه پروین می شود و در آن آیرونیست (شاعر) خود را در کنار بقیه بشر قرار می دهد و همانند آنان خود را یک قربانی آیرونی می بیند.
۱۹۰۳.

О стыде и страхе в «Женитьбе» Н.В. Гоголя (شرم و ترس در نمایشنامه «عروسی»، اثر نیکالای واسیلویچ گوگول)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کلیشه های جنسیتی ذات ترس «عروسی» مضامین فولکلوریک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۷ تعداد دانلود : ۴۴۷
مقاله حاضر به بررسی نمایشنامه «عروسی» یکی از مشهورترین آثار نیکالای واسیلیویچ گوگول می پردازد. هدف از آن، تعریف نقش احساس ترس در این نمایشنامه کمدی است. نویسنده مقاله نتیجه می گیرد که یکی از اصلی ترین سرچشمه های این احساس، ذهنیت های کلیشه ای مرتبط با جنسیت است. تمامی قهرمانان زن نمایشنامه «عروسی»، و بیش از همه خودِ عروس، ترس را نشان می دهند. دودلی و ضعف ویژگی بارز و اصلی آگافیا تیخونووا است که به او امکان می دهد به یک زندگی متفاوت، یعنی زندگی مشترک پابگذارد. در همان حال، ترس غریزیِ دختری از طبقه کاسب، زیر شرم و حیای ظاهری و نمایشی پوشانده می شود؛ در حالی که ترس در وجود داماد با هنجارهای متداول رفتاری در تقابل قرار می گیرد و درک کاملاً متفاوتی از واقعیت را نشان می دهد. پرتگاه هستی باعث سلب آسایش قهرمان شده و کابوس ابهام و اجتناب ناپذیری انتخاب، او را عذاب می دهد. پریدن پادکالیوسین از پنجره نیز خصلت نمادین عمیقی دارد و می توان آن را تلاشی برای گریز از حد و مرز واقعیت های موجود و غلبه بر ترس ذاتی خود تعبیر کرد.
۱۹۰۴.

بررسی عنصر داستانی گفت وگو در داستان سیاوش

کلیدواژه‌ها: گفت وگو داستان سیاوش عنصر داستانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی عناصر داستان
تعداد بازدید : ۳۵۱۵ تعداد دانلود : ۱۶۷۰
شاهنامه فردوسی که به عنوان یکی از بزرگ ترین حماسه های جهان در عرصه ی ادبیات مطرح است ،به درستی بیانگر تعریف حماسه است . داستانی-روایی بودن که از عناصر مهم تعریف حماسه است به درستی زمینه ارائه ی مفاهیم و اهداف فردوسی است. جایگاه تأثیرگذارعناصرداستان در داستان های شاهنامه بیانگر آگاهی فردوسی از چگونگی ارائه ی داستان های شاهنامه است . پیوند استوار و مؤثر عناصر داستان از ویژگی های برجسته ی داستانی در این اثر بی همتا ست.گفت وگوکه یکی از عناصر و عوامل داستانی در ادبیات داستانی معاصر است درشاهنامه نیز به گونه ای شایسته در تنه ی داستان ها قرارگرفته است . تک گویی درونی ، گفت وگوهای دوسویه،گفت وشنودهای یک سویه مکتوب، گفت و گوی تمثیلی- اسنادی، گفت وکنش ... از انواع گفت و گو در داستان سیاوش است . در این مقاله به عنصر گفت و گو و نقش آن در داستان سیاوش پرداخته شده است.
۱۹۰۵.

بررسی سمبولیسم اجتماعی در داستان گیله مرد

کلیدواژه‌ها: نمادگرایی سمبولیسم اجتماعی بزرگ علوی گیله مرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۵۸۵
نماد پردازی، هنر بیان افکار و عواطف به صورت غیرمستقیم است و در واقع ابزاری است که برخی از پدیدآورندگان آثار برای عمق بخشیدن به اثر خود و انعکاس امور درونی، ذهنی و حالات عاطفی خود به کار می گیرند. بزرگ علوی به عنوان یکی از نویسندگان برجسته معاصر، در داستان های خود از جمله داستان کوتاه «گیله مرد» از نماد و نمادپردازی به کرات و مرات بهره می برد. گیله مرد، اثری است با درونمایه اجتماعی- سیاسی به سبک رئالیسم انتقادی که با تاثر از سمبولیسم اجتماعی نوشته شده است. نویسنده در این مقاله با تکیه بر مبانی نمادپردازی در حوزه های مختلف روان شناسانه، طبیعت گرایانه، سیاسی و اجتماعی و... براین باور است که ظهور و بروز نمادهای سیاسی- اجتماعی این اثر برجسته تر از نمادهای روان شناسانه و طبیعت گرایانه است و نویسنده داستان با به کارگیری واژگان و اصطلاحات در مفاهیم نمادین، اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان خود را به تصویر کشیده است. این مقاله با توجه به این مسئله و با عنایت به فقدان پژوهش جدی در حوزه کشف و تحلیل نمادهای این داستان، سعی دارد نمادهای اجتماعی- سیاسی «گیله مرد» را بررسی و تعابیر و گزاره های نمادین آن را با توجه به قرائن و اَمارات درون متنی، تاویل کند.
۱۹۰۶.

شهر کهن «ری» در بوف کور : بازخوانی عناصر فرهنگی، اجتماعی و جغرافیای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان بوف کور صادق هدایت جغرافیای تاریخی ری نقد جامعه شناختی داستان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر رمان و رمان نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
تعداد بازدید : ۱۹۶۲ تعداد دانلود : ۱۱۶۵
صادق هدایت از نام دارترین داستان نویسان ایرانی و رمان «بوف کور» مهم ترین نوشته ی اوست. هدایت در حوزه های مختلف جغرافیای تاریخی و اقلیم شناسی شهرهای کهن ایران، مطالعات نسبتاً گسترده ای داشته است که نمود پاره ای از این مطالعات را می توان آشکارا در برخی از آثار او از جمله «بوف کور» دید. تاکنون درباره ی بوف کور بسیار نوشته شده است. اما آن چه در این مقاله در کانون توجه قرار گرفته؛ همانندی توصیفات مکان قصه با موقعیت قدیم شهر ری، در سده های سه تا هفت هجری قمری ست. انطباق جغرافیای تاریخی ری با توصیفات بوف کور که برای نخستین بار به گونه ای مستند در این مقاله صورت پذیرفته؛ نشانه ای دیگر از دقت نظر هدایت در پرداخت داستانی بوف کور، و تأییدی ست بر این گفته ی او که: «بوف کور، پر از شگرد است و حساب و کتاب دقیق دارد». فضای این داستان به رغم پیچیدگی و بدعت، عناصری از جهان واقعیت را باز می تابد که به بخش مجزایی از ری سده های سه تا هفت هجری قمری نظر دارد. در این مقاله همانندی توصیفات مکانی «بوف کور» با جغرافیای تاریخی شهر قدیم ری، بر پایه ی پنج عنصر اصلی: سازه های شهر، ویژگی های مدنی شهر، موقعیت تجاری شهر، توپوگرافی شهر و عناصر فرهنگی و اجتماعی آن، مورد بررسی و بازشناسی دقیق تطبیقی قرار گرفته است.
۱۹۰۷.

تحلیل گونه های روایتی و ویژگی های راوی در مجموعة داستانی «قصّه های تازه از کتاب های کهن» مهدی آذر یزدی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی عناصر داستان
تعداد بازدید : ۲۴۸۳ تعداد دانلود : ۱۱۲۳
در این مقاله از میان عناصر داستان به بررسی راوی و ویژگی های آن در قصّه های تازه از کتاب های کهن اثر «مهدی آذریزدی» پرداخته می شود. ابتدا تعریفی از گونه های روایتی بر اساس نظریات «ژپ لینت ولت[1]» ارائه شده است. سپس گونه های روایتی دنیای داستان ناهمسان و انواع آن (متن نگار، کنشگر و بی طرف) و دنیای داستان همسان و انواع آن (متن نگار و کنشگر)، همچنین روایت گیر و انواع آن (روایت گیر برون داستانی و روایت گیر درون داستانی) در قصّه های این کتاب بررسی می شود. آذر یزدی در روایت داستان های این کتاب به ترتیب از گونه روایتی نا همسان متن نگار، گونه روایتی نا همسان بی طرف، گونه روایتی نا همسان کنشگر و گونه روایتی همسان متن نگار بیشترین استفاده را کرده است. با توجه به اینکه گونه روایتی ناهمسان متن نگار در مجموعه یادشده، بیشترین کاربرد را داشته و نویسنده از ویژگی همه چیزدانی و مفسّری راوی در این گونه روایتی برای شناخت آسان شخصیّت ها و انتقال مفاهیم تربیتی و اخلاقی استفاده کرده است، می توان گفت آذریزدی هنگام آفرینش داستان ها به مخاطب کودک توجه ویژه ای داشته است.
۱۹۰۸.

بررسی تطبیقی معراجیه های خمسة نظامی با نگاه موردی به سه معراج نامة «کتاب المعراج، معراج النبی و الإسراء و المعراج»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بررسی تطبیقی نظامی گنجوی خمسه نظامی معراجیه معراج نامه های عربی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی معراج نامه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه نظامی پژوهی
تعداد بازدید : ۲۶۵۶ تعداد دانلود : ۱۶۶۱
نظامی گنجوی، مثنوی­سرای بزرگ قرن ششم هجری قمری و یکی از بنیان گذاران ادبیات داستانی منظوم فارسی است. یکی از جذابیت­های مثنوی­های نظامی وجود تحمیدیه­ها، مناجات و معراجیه­هایی است که در آغاز هر یک از منظومه­هایش دیده می شود که به دلیل زیبایی و تخیل زائدالوصف آن ها بسیار مورد توجه پیروان او بوده است. مقالة حاضر در پی بررسی تطبیقی معراجیه­های خمسة نظامی و سه معراج­نامة عربی پیش از او یعنی المعراج قشیری، معراج­النبی ابن­عباس و الإسراء و المعراج ابن حجر عسقلانی و سیوطی است که بر این اساس شباهت­ها و تفاوت­ها را در ساختار و محتوای آن ها نشان داده است و بدین نتیجه دست یافته که با وجود وجوه افتراق متعدد، نظامی در سرودن معراجیه­های خود تحت تأثیر بسیار معراج­نامه­های مذکور بوده است. برای رسیدن به این برآیند، ابیات معراجیه­های نظامی با شواهدی که از معراج­نامه­های مذکور به دست آمده، در کنار هم قرار گرفته تا بدین گونه میزان شباهت­ها آشکارتر شود.
۱۹۰۹.

مقاله به زبان فرانسه: تشریح دوگانگی نماد ""آب""از دیدگاه باشلار در چند شعر سهراب سپهری و فروغ فرخزاد (L’analyse de la dichotomie symbolique de « l’eau » bachelardienne dans quelques poèmes de Sohrâb Sépéhri et Forough Farrokhzad)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نماد سهراب سپهری اشعار باشلار عنصر آب و فروغ فرخزاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۵ تعداد دانلود : ۱۱۳۱
به سختی می توان توانایی فزایندة نمادهای مختلف را که ریشه در تخیلی عمیق و بارور دارند، در چارچوب مباحثی مانند نژاد نسل های گوناگون بشری و مرزهای قراردادی قاره ها و کشورها مهار کرد. نماد، زاییده دنیایی است که با آنچه در واقعیت ها و یا مشهودات فرعی روزمره می توان یافت بسیار متفاوت است. نماد تاریخ بشریت را درمی نوردد و خود را اسیر محدودیت های عقلانی و مادی ناشی از ذهنی علم گرا و تجربی نمی داند. دو جنبه مثبت و منفیِ نماد باعث آشکار شدن زوایایِ پنهانی می شوند که از ادراکات جسمانی بشر خارج است و تنها به یاری ضمیر ناخودآگاه می توان به آن ها دست یافت. حال تصور کنیم که خاستگاه اصلی نمادها برگرفته از تخیلی باشد که نتیجه آن ناشی از تعامل ذهن ناخود آگاه و عناصر بدوی و طبیعی است. در چنین حالتی، آیا به اندازه ای موثر و معنادار هستند که بتوانند پرده از آن چیزی بردارند که، در واقع، در پشت نقاب خردگرا، خود را در پنهان ترین زوایای ضمیر ناخودآگاهمان مستور کرده است؟ نماد پاسخگوی نیازهای اساسی انسان است که از ورای آن، ابتدا دنیای تخیل خود و به دنبال آن تفکر نمادینش را به تصویر می کشد. نماد امکان مواجهه انسان را با مسائل اساسی مانند زندگی ، مرگ و سرنوشت و یا مباحثی در باب مقدسات، امور دنیوی، مشروعیات و محرمات را فراهم می سازد. از نظر باشلار، عنصر آب غالباً توجیه و یا تفسیر کننده چنین تفکری است. در واقع، آب عنصری است که کلافی از همه جنبه های نمادین به دور آن تنیده شده است. تلاش این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر نظریه های باشلار، به بررسی دوگانگی نمادین عنصر آب در آثار دو شاعر فارسی زبان، سهراب سپهری و فروغ فرخزاد، بپردازد.
۱۹۱۰.

تحلیل خویشکاری های ضد حماسی بهمن در بهمن نامه و مقایسة آن با خویشکاری های پهلوانان الگویی حماسه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حماسه بهمن نامه یلان سیستانی پیش فرض های الگویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵۰ تعداد دانلود : ۹۵۴
بهمن نامه از منظومه های پهلوانی ای است که پس از شاهنامه و به سیاق اثر عظیم فردوسی سروده شد. این اثر ذکر پهلوانی های بهمن پسر اسفندیار و ثبات او در انتقام جویی از خاندان رستم، پس از مرگ او است؛ اما خویشکاری های بهمن در بسیاری موارد بیشتر از آنکه حماسی و پهلوانی باشد، به شکلی ضدحماسی جلوه گر شده و در مغایرت با پیش فرض های الگویی در رابطه با یک پهلوان حماسی است. رعایت نکردن چهارچوب ساختاری حماسه و بی مقدمه واردشدن بهمن به عنوان قهرمان به داستان، شکست های پی در پی بهمن، کمرنگ بودن فره ایزدی در او و کم فروغ بودن مشروعیتش به عنوان پادشاهی آرمانی، نبرد با یلان سیستانی و به آتش کشاندن سیستان به جای مبارزه با انیران و اهریمنان، نداشتن خویشکاری نبرد با زیانکاران، پشت سرگزاردن هفت خانی آرام و بدون مبارزه و شکست او در تنها نبردش با زیانکاری چون اژدها، از مهم ترین عواملی هستند که انتظار مخاطب حماسه را برای مواجه شدن با پهلوانی/ شاهی نمونه و آرمانی برآورده نساخته و عظمتی را که لازمة حماسه است، به او یادآور نمی شوند. به نظر می رسد قرار دادن رستم و خاندانش به عنوان هماوردان بهمن، نیز در شکل گیری چنین تناقضاتی نقش داشته و زیربنای ساختاری تفکر سراینده که ناخودآگاه رستم را ابرمرد دنیای حماسه می داند، بر فضای اثر غلبه کرده و پهلوانی را پرورانده که خویشکاری هایش در مقابل یلان سیستانی بسیار ضعیف و کم فروغ جلوه می کند.
۱۹۱۲.

قصه های عامیانه و انواع ادبی (با تکیه بر فیروزشاه نامه بیغمی)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹۷ تعداد دانلود : ۷۷۰۲
فیروزشاه نامه، قصه ای است با حال و هوای ایران باستان که از قرن نهم قمری باقی مانده است. بن مایه این قصه عشق است و این عشق حوادث حماسی داستان را ایجاد می کند. ویژگی های عیّاری و قصه های پریان نیز طرح قصه را گسترش می دهد. اغلب محققان سعی کرده اند این قصه ها را در چارچوب انواع ادبی ارسطویی ببینند و آنها را ذیل یکی از انواع ادبی قرار دهند. در این مقاله، قصه فیروزشاه نامه، نخست از دیدگاه انواع ادبی و سپس از منظر بوطیقای داستان پردازی کهن فارسی نقد و بررسی می شود. با توجه به این دیدگاه ها، قصه های عامیانه ایرانی یک نوع مستقل ادبی است که از یک سنتِ کهنِ داستان پردازی مایه می گیرد. در این سنت ادبی، راوی، همواره وجه ها و مقوله های ادبی گوناگونی را در روایت به کار می برد.
۱۹۱۳.

”داستان کلان“ به مثابه ی ژانری جدید در شکار سایه، اثر ابراهیم گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابراهیم گلستان ساختار خرد ساختار کلان داستان کلان شکار سایه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر داستان و داستان کوتاه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
تعداد بازدید : ۱۹۷۵ تعداد دانلود : ۱۲۵۴
پدیده ها دارای دو ساختار خرد و کلان هستند. ساختار خرد به اجزای یک اثر و زنجیره ی جمله ها در گفتمان می پردازد و ساختار کلان در سطحی بالاتر به پردازش اثر که پیرنگ یا مفهوم کلی اثر را شامل می شود. در اثر تعامل میان این دو ساختار، ساختار دیگری ایجاد می شود که داستان کلان نامیده می شود. این ساختار عبارت است از داستان های غیر مرتبطی که دارای ساختارهای طرح واره ای مشابهی هستند، به طوری که ساختار کلان فضای طرح واره ای پیرامتن با فضای دیگر متون موجود در یک اثر ادغام شده و به فضایی جدید منجر می شود. پرسش این پژوهش چیستی داستان کلان و چگونگی کارکرد آن در گفتمان داستانی است و اینکه چگونه ساختارهای خرد و کلان برای ساختن یک داستان واحد با یکدیگر سازگار می شوند؟ فرضیه ی این پژوهش وجود ساختاری است که در اثر تعامل ساختار کلان و خرد در “شکار سایه”، اثر ابراهیم گلستان رخ می دهد و به مثابه ی لایه ای عمل می کند که ساختارهای ازهم گسسته را به واسطه ی استفاده از ابزارهای پیرامتنی به هم پیوند می دهد و رمان گونه ای متشکل از داستان های کوتاه شکل می دهد. پیوند این داستان ها به واسطه ی داستانی ناگفته که همان داستان کلان است، شکل می گیرد و در نتیجه، جامعه ای را به تصویر می کشد که همه ی افراد آن علی رغم تفاوت هایشان، الگوی یکسانی را در زندگی خود تکرار می کنند و آن انتخاب راه غلطی است که منجر به بیهودگی و پوچی می شود. از ویژگی های بارز داستان کلان، روایت داستان به واسطه ی ساختار و چیدمان اثر و نه به واسطه ی بیانگری است.
۱۹۱۴.

شخصیت پردازی در رمان دشت های سوزان

کلیدواژه‌ها: روایت شخصیت پردازی دشت های سوزان صادق کرمیار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۸ تعداد دانلود : ۱۰۶۹
رمان دشت های سوزان رمانی شبه تاریخی از صادق کرمیار است که در آن واقعیت و تخیّل به گونه ای جذّاب و خواندنی به هم می آمیزند. کرمیار برای روایت وقایعی که در مقطعی از تاریخ ایران رخ داده است، به توصیف اعمال و رفتار شخصیت های تاریخی و داستانی با زبانی ساده و روایی می پردازد. در این رمان با شخصیت های فراوانی مواجه می شویم. به این دلیل این پژوهش در پی آن است که شخصیت پردازی های کرمیار را در این داستان مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد که کرمیار با ایجاد فضایی زنده و باورپذیر و در مجموع با شخصیت پردازی مناسب خود روایتی جاندار و گیرا آفریده است. کرمیار شخصیت های داستان خود را با دقّت برمی گزیند؛ آن ها را به تدریج وارد قصّه می کند و پس از ایفای نقش، آن ها را از داستان خارج می کند. اکثر شخصیت های رمان به شیوة غیرمستقیم و از طریق گفتگو و کنش معرّفی می شوند. در این رمان با همة انواع شخصیتی از قبیل شخصیت های اصلی، فرعی، ایستا، پویا، ساده و جامع روبه رو می شویم و این گوناگونی شخصیت ها به همراه حضور شخصیت های تاریخی سبب جذّابیت روایت کرمیار شده است.
۱۹۱۸.

بررسی و تحلیل عناصر ساختاری گروتسک در برخی داستان های فارسی و خارجی

کلیدواژه‌ها: گروتسک نابه هنجاری ناهماهنگی گروتسک ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷۶ تعداد دانلود : ۲۵۶۲
سابقه گروتسک در غرب، به عنوان سبکی هنری، دست کم به ابتدای دوره مسیحیت در فرهنگ رومی برمی گردد؛ آن هنگام که در یک نقاشی واحد، انسان، حیوان و گیاه را با هم می آمیختند. درواقع گروتسک تجلّی این دنیای پریشان و ازخودبیگانه است، یعنی دیدن صحنه های آشنای جهان با دیدی که آن را عجیب جلوه دهد، به طوری که مضحک و ترسناک نیز باشد یا اینکه هر دو کیفیت را هم زمان در نظر مخاطب پدید آورد. این کلمه در زبان فارسی به معانی مختلفی چون، مضحکه، مسخره، خنده آور، نابه هنجار، عجیب و غریب، نامعقول و ناساز است. یکی از قالب هایی که گروتسک در آن به کار رفته، داستان است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از روش کتابخانه ای به بررسی و تحلیل عناصر ساختاری گروتسک در برخی داستان های ایرانی و خارجی می پردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد داستان های گروتسک به دو دسته: الف) داستان های گروتسک با محتوای خنده و ترس؛ ب) داستان های گروتسک با محتوای وحشت و تنفّر تقسیم می شود. داستان های گروتسک در ادبیات داستانی فارسی با ادبیات غرب به لحاظ ساختار متفاوت است. در داستان های فارسی فضاسازی و اتفاقات کلی است که درقالب داستان تشکیل فضای گروتسکی می دهد، درحالی که در ادبیات غرب یک صحنه آنی و گذرا باعث ایجاد فضای گروتسک می شود.
۱۹۱۹.

دراسة الطابع القصصی فی رسالة الغفران (جنبه های داستانی در رسالة الغفران)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابوالعلاء معری رسالة الغفران ساختار داستانی ساختار عقیدتی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک سفرنامه و حسب حال
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب نثر
تعداد بازدید : ۱۶۴۱ تعداد دانلود : ۷۷۵۷
رسالة الغفران یکی از کهن ترین نمونه های به جای مانده از میراث داستانی عربی است که مدتها مورد بی توجهی ناقدان قدیم قرار داشته و تقریبا تا اوایل قرن بیستم به دست فراموشی سپرده شده بود. زیرا بسیاری از ادیبان و ناقدان قدیم عرب، ابوالعلاء معری را به انحراف در عقاید دینی و به مسخره گرفتن باورهای اسلامی در این رساله متهم می کردند، به گونه ای که این رساله حدود 9 قرن مورد بی توجهی محققان قرار داشت. از زمانی که شرق شناسان این رساله را مورد مطالعه قرار دادند و میان آن و کمدی الهی دانته به مقایسه پرداختند، توجه ناقدان عرب هم به آن جلب شد. هدف این مقاله بررسی جنبه های داستانی این رساله است با علم به این نکته که این رساله، داستان به معنی امروزی نیست اما دارای جنبه های داستانی شایان توجه است. به همین دلیل، جنبه های داستانی این رساله در قالب ساختار داستانی و ساختار فکری و عقیدتی مورد بررسی قرار گرفته است. ساختار داستانی در این رساله از هفت عنصر تشکیل شده است: روایت، پیرنگ، حوادث، شخصیت، گفتگو، زمان و مکان. محور اصلی ساختار فکری و عقیدتی را دو موضوع شکل می دهد: شفاعت اهل بیت (ع) و توسل به آنها برای رهایی از عذاب جهنم و سختی های محشر و به تمسخر گرفتن ادبیات و شعری که در جهان آخرت سودی نمی بخشد مگر آنکه در راه خدا باشد.
۱۹۲۰.

تحلیل رویکرد تعلیمی ابوسعید ابوالخیر بر مبنای نظریه ارتباطات کلامی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابوسعید ابوالخیر ارتباط کلامی صوفیه رویکرد تعلیمی نظریة ارتباطی رومن یاکوبسن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۲ تعداد دانلود : ۱۰۸۴
نظر به اهمیت این موضوع، این پژوهش می کوشد تا اسباب، صور و موجبات این هنجارگریزی را بیان کند و آن را بر مبنای «فرآیند ارتباط کلامی» رومن یاکوبسن، با تکیه بر ارتباطات کلامی عارف بزرگ قرن پنجم هـ .ق، ابوسعید ابوالخیر تبیین نماید. بنا بر نتایج این پژوهش، ابوسعید ابوالخیر اغلب، به هنگام ترویج یا تذکار هنجارهای اخلاقی، تبیین و تأیید احوال خود یا دیگران و رفع حوایج مادی و معنوی مخاطبان عام و خاص، با استفاده از زبان ادبی و احیاناً تمسّک به شگردهایی چون مناظره و بیان سخنان شطح آلود و شگفت انگیز، به تکلّم روی آورده است. گزاره های ارتباط زبانی اش، بسته به موقعیّت گوینده، مقصد کلام و مقتضای مخاطب و سخن، به ترتیب بر عناصر مخاطب، رمزگان، موضوع و گوینده استوار است. نقش های ارتباط کلامی حاصل از تأکید بر این عناصر، غالباً تلفیقی از نقش های ترغیبی، فرازبانی، ارجاعی، عاطفی و گاه ادبی است که در این میان به سبب مخاطب محور بودنِ سخنان، نقش ترغیبی و به دلیل کد دار بودن گزاره ها و لزوم آگاهی مخاطبان از پس زمینة گزاره های کلامی، نقش فرازبانی از برجستگی بیشتری برخوردار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان