فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
علم زبان سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
81 - 110
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، مسأله جهت مجهول در زبان فارسی در رویکرد کمینه گرای بوورز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. این رویکرد از تازه ترین تعدیل های شکل گرفته در چارچوب برنامه کمینه گرا است که در آن کاستی های موجود در نظریات پیشین از میان رفته و مهم ترین دستاورد آن ارائه ترتیب جهانی ادغام است؛ ترتیبی که به زعم بوورز با کمک آن می توان فرایند ادغام در زبان های گوناگون را سامان بخشید. در این مقاله با استناد به داده های زبانی مستخرج از «پیکره وابستگی نحوی زبان فارسی»، ضمن نشان دادن چگونگی عملکرد این ترتیب جهانی، به بررسی بخشی از پیکره با برچسب «جمله مجهول» پرداختیم. همچنین، با به کارگیری چارچوب نظری متأخر بوورز که در زبان فارسی نیز راهگشاست، به تحلیل ساخت های غیرمجهولی پرداختیم که در پیکره با عنوان جمله مجهول حضور یافته اند. تعیین جایگاه نحوی گروه های اسمی باتوجه به نقش های معنایی متمایز آنها، مشخص نمودن جایگاه عبارت کنادی در جملات مجهول، بررسی مقوله سور شناور و ایجاد تمایز در شیوه ادغام جملات اسنادی و جملات مجهول در زبان فارسی حاصل تحلیل های این پژوهش در چارچوب برنامه کمینه گرا هستند.
تبیین الگوهای کنشی سیر و سلوک زائراثر جان بانیان بر اساس نظریه گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به تجزیه و تحلیل جامع شاهکار جان بانین، سیر و سلوک زائر، با استفاده از چارچوب مفهومی ارائه شده توسط مدل کنشی گریماس می پردازد. هدف این پژوهش نگریستن از طریق دریچه های تقابل های دوگانه و عناصر بنیادی ساختار زنجیره ای- نحوی به اثر مورد بحث است. با کالبد شکافی دقیق این زنجیره ها و روشن کردن مفاهیم پیچیده میثاق، آزمون و قضاوت نهفته در روایت، درک ظریف و عمیقی از پویایی ساختاری متن پدیدار می شود. این تحقیق سپس کاربرد گسترده تر نظریه کنشی گریماس در این اثر ادبی خاص را مورد بررسی قرار می دهد. این مقاله از طریق تعمیم نتایج، به درک جامع تری از پیچیدگی های ساختاری ذاتی موجود در آثار ادبی مشابه کمک می کند. این مطالعه که در قلمرو تحقیقات کاربردی قرار دارد، از یک روش پیاده سازی توصیفی-تحلیلی برای بازگشایی لایه های معنا در سیر و سلوک زائر استفاده می کند. تکنیک تحلیل محتوای انتخاب شده، که بر اساس الگوی کنشی گریماس است، به عنوان ابزاری قوی برای تشریح و تفسیر نتایج عمل می کند. در پرداختن به سؤالات تحقیق، هدف اولیه، تبیین الگوهای کنشی مسیحی (نام شخصیت اصلی داستان) است. این تحقیق پیش بینی می کند که شناسایی، توضیح و تحلیل این الگوها نه تنها بینشی عمیق تر از افکار عمیق جان بانیان به دست می دهد، بلکه درک غنی تری از مهارت هنری او را تقویت می کند. در نهایت، این مطالعه مدلی را ارائه می کند که از کاربرد آن برای سیر و سلوک زائر فراتر رود و بتوان آن را به متون دیگری که ویژگی های مشابهی دارند تعمیم داد.
تحلیل الگوهای معناشناسی و جامعه شناسی زبان "شایعه" در جامعه ایرانی: تحلیل محتوایی شایعات رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شایعات به عنوان یکی از قدیمی ترین اشکال ارتباط ، در شرایط نامعلوم و تهدیدآمیز در جامعه پدید می آیند و می توانند بینشی مورد درک عمومی و نگرانی ها موجود در لایه های زیرین جامعه فراهم کند. با وجود اهمیت شایعه، مطالعات بسیار اندکی به بررسی آن در جامعه و محیط ایرانی پرداخته اند. بنابراین، تحقیق حاضر ۴۰۷ شایعه را که از رسانه های اجتماعی ایران گرد آوری شده بودند، بررسی کرد تا انگیزه های اولیه، موضوعات و گروه های هدف شایعات را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. نتایج نشان داد که علاوه بر شایعات شناخته شده قبلی، دو نوع شایعه جدید در جامعه ایرانی وجود دارد: شایعه حمایتی که از گروه خاصی حمایت می کند و شایعه ما در برابر آنها که ترکیبی از شایعات حمایتی و دشمنی است. درباره موضوعات شایعه این تحقیق نشان داد که هفت موضوع اولیه در ایران عبارتند از: سیاست, دین, مردم، جامعه، کیفیت زندگی، حوادث و مردم. یافته ها نشان داد که دشمنی مهم ترین انگیزه برای شایعه پراکنی و اسلام و جمهوری اسلامی ایران اهداف اصلی شایعه در جامعه ایرانی بودند. با توجه به یافته های مطالعه، می توان نتیجه گرفت که نوع و فراوانی شایعه و انگیزه های آن ، بسته به نوع جامعه و بافت آن، متفاوت است. در پایان ، پیامدهای این تحقیق به تفصیل بیان شده اند.
انتقال نشانه های شعر آدونیس در سطح جوهر بیانی به زبان فارسی (با تکیه بر دیدگاه امبرتو اکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نشانه شناسی می توان جزئیات ساز وکارهای بنیادی ترجمه را تجزیه وتحلیل کرد. امبرتو اکو از نشانه شناسانی است که در آثار گوناگون خود به جنبه های نشانه ای ترجمه پرداخته است. نشانه شناسی امبرتو اکو مبتنی بر چگونگی ترکیب متن با دانشنامه شخصی و فرهنگی خواننده است. ازمنظر اکو، متن دارای دو سطح بیان و محتوا است و در شعر، این جوهر بیان است که بر محتوا غلبه دارد. در ترجمه شعر، جوهر بیان در متن مقصد می کوشد، به یک میزان با جوهر بیان در متن مبدأ برابری کند تا بتواند تقریباً همانند متن مبدأ بر مخاطب تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر، با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی و با رویکرد نشانه شناسیِ مبتنی بر دیدگاه امبرتو اکو، به بررسی انتقال نشانه های شعر آدونیس در سطح جوهر بیانی در فرایند ترجمه به زبان فارسی می پردازد و بدین منظور ترجمه امیرحسین الهیاری از شعر آدونیس در مجموعه سه جلدی الکتاب گذشته مکان اکنون (1398) بررسی می گردد. در سطح جوهر زبانی، واژگان و دستور زبان و در سطح جوهر غیرزبانی جناس، قافیه و ضرب آهنگ مورد مطالعه قرار می گیرد. دستاورد این پژوهش نمایانگر آن است انتقال نشانه های شعر آدونیس در ترجمه الهیاری، در سطح جوهر غیرزبانی نمود بیشتری دارد. الهیاری به منظور انتقال نشانه های شعر آدونیس در ترجمه، پس از برقراری ارتباط میان جوهرهای گوناگون زبانی و غیرزبانی در متن شعری به مذاکره بر سر آن ها پرداخته و با استفاده از اطلاعات دانشنامه ای، متنی در زبان مقصد ایجاد کرده که همانند شعر آدونیس بر مخاطب تأثیرگذار باشد؛ در این راستا گاهی از وفاداری به جوهر زبانی صرف نظر کرده است.
تحلیل گفتمان مولانا در غزلیات شمس براساس «فرا نقش بینافردی» برمبنای نظریه هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا در چارچوب دستور نقش گرای هلیدی به تحلیل گفتمان مولانا در غزلیات شمس بر اساس "فرانقش بینافردی" بپردازد. درمطالعه و بررسی متون ، آن چه اهمیت دارد درک پیام و هدف اصلی نویسنده از نگارش آن متن است. در متون ادبی همواره منظور گوینده آن چیزی نیست که در نگاه اول به نظر مخاطب می رسد. بلکه مفاهیم و لایه های معنایی پنهانی در پس کلمات ظاهری آورده می شود که هدف اصلی نویسنده را در بر دارد. دستیابی به دنیای فکری و جهان بینی نویسنده، فضای ذهنی عمیق و متفاوتی برای خواننده ایجاد می کند. این پژوهش به این پرسش ها پاسخ می دهد که دستور نظام مند نقش گرای هلیدی چگونه در تجزیه و تحلیل متون ادبی کارآمد است. در فرانقش بینافردی چگونه به ساختی بزرگ تر از جمله یعنی متن پرداخته می شود و امکان تحلیلِ متن ایجاد می گردد. فرضیه پژوهش این است که فرانقش بینافردی میزان تعامل گوینده با مخاطب را و فضای بازتری برای تحلیل گفتمان ایجاد می کند. جامعه آماری، غزلیات شمس و روش به کار رفته تحلیلی- توصیفی است. این تحقیق نشان داده است نظریه نظام مند نقش گرای هلیدی در بررسی کیفی و کمّی متن، در تجزیه و تحلیل گفتمان کارآمد است. بر اساس فرانقش بینافردی، میزان تعامل گوینده با مخاطب و ویژگی های غزلیات شمس مشخص شده است و امکان تحلیل گفتمان ایجاد گردیده است. ر من فرو فرستی، نیازمندم سوره قصص-آیه 24
Applying Structural Equation Modeling to Second-language (L2) Research: Key Concepts and Fundamental Reconsiderations(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۶, No.۳۲, Spring & Summer ۲۰۲۳
101 - 117
حوزههای تخصصی:
As conceptual models of language learning, use, and processing mature, it is both natural and necessary for the statistical models we apply to follow suit. One statistical approach with great potential in the field Applied Linguistics and L2 studies is structural equation modeling (SEM). SEM is introduced in this paper as a powerful and highly flexible family of analyses. In doing so, the paper outlines (a) the types of variables and possible modeled relationships that SEM is equipped to address and (b) statistical considerations for applying SEM in L2 research, and (c) a number of additional and key considerations for those interested in delving deeper into SEM (e.g., goodness of fit indices, model modification procedures, etc.). This paper also describes the potential of SEM to contribute to construct validation (e.g., convergent and discriminant validity). Throughout the paper, a plethora of examples pertaining to applications of SEM in L2 research are provided.
Modeling the Relationship between Revised L2 Motivational Self System, L2 Emotions, Motivated Learning Behavior, and L2 Proficiency(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L2 Motivational Self System (Dörnyei, 2005, 2009) holds a remarkable potency in explaining the long-term routes to L2 acquisition. Meanwhile, due to the prevalence of dynamic systems perspective, the theory has been awaited to account for the affective and cognitive aspects of L2 learning. The present study attempted to test an integrated model to examine the correlations between components of the revised L2MSS, L2 emotions of Enjoyment and Boredom, Intended Learning Effort, Vigilant and Eager L2 Use, and L2 Proficiency utilizing structural equation modeling. The data was obtained from 350 TOEFL test takers in ETS official centers in Iran. The results demonstrated the strongest prediction of Intended Learning Effort by Ought L2 Self/Own, coming next to the Ideal L2 Self/Own and Ideal L2 Self/Other. Ideal L2 Self/Own and L2 Learning Experience were positive predictors of L2 Enjoyment, whereas Ought L2 Self/Other and L2 Learning Experience had a positive and negative impact on L2 Boredom, respectively; L2 Enjoyment predicted Intended Learning Effort and Eager L2 Use positively, whereas L2 Intended Learning Effort Vigilant L2 Use were predicted negatively and positively by Boredom, respectively. Moreover, Eager L2 Use and Intended Learning Effort were positive predictors of L2 Proficiency; however, Vigilant L2 Use was conversely related to L2 Proficiency. Overall, the findings illustrate the superiority of a promotion orientation to L2 learning and the equal importance of quality and quantity of the Motivated Learning Behavior, which has significant pedagogical implications in terms of motivational and self-regulatory learning strategies in designing and managing L2 classroom tasks.
The Impression of Formative Assessment in the Immediate Improvement of EFL Learning: Investigation of Pre-service Teachers’ Percipience in English for Teachers Course
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۳, Issue ۱, Winter and Spring ۲۰۲۳
236 - 259
حوزههای تخصصی:
Abstract Formative assessment has been often encouraged recently as a pivot component in the methodology of evaluation but the student's view of how this affects the improvement of language learning in some countries is disregarded in a way. Therefore, the following study investigates the experiences of students (pre-service teachers) in formative assessment and the tools used for its implementation. Teaching and evaluation are based on learning outcomes and students' approach to the activities that students are liable to convey in the course of English for teachers in the Department of Education. The study analyzed students' perceptions and their approach to formative assessment utilization. The Formative Assessment appears as a dignified way to raise the quality of learning, and as a result, the students achieve their goal to pass the exam successfully and get high grades. To acquaint their perspectives, 85 students as study respondents took part in the research in which both quantitative and qualitative methods were used. The quantitative research data from the questionnaire were analyzed through the SPSS platform, while the qualitative research data extracted from the focus group are presented through descriptive analysis, in the form of quotations. The findings of the questionnaires evinced the students' views on formative assessment and further, data from focus group discussions validated the reasonableness of what the students perceived in the questionnaire. Implications recommended that in addition to the tiresome work of continuously preparing during the teaching, EFL teachers are able to meet the individual needs of the students depending on the differences they have among themselves.
یادگیری تلفظ و اصول آواشناسی در کتاب های آموزش زبان آلمانی به غیر آلمانی زبان ها بر اساس نگاهی تحلیلی به اثرهای آموزشی نسل شش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و معرفی راهکارهای متداول در قلمرو یادگیری اصول آواشناسی و تلفظ در رویکرد عملگرا در کتاب های نسل شش آموزش زبان آلمانی به غیر آلمانی زبان ها انجام می گردد. به طور کلی، انتقال عادت های تلفظی نادرست از زبان مادری به زبان های خارجی هنگام یادگیری این زبان ها امری اجتناب ناپذیر تلقی می گردد. حال آن که نقش اثرهای آموزشی در حل این مسئله بسیار حائز اهمیت است. بنابراین، تمرکز روی تلفظ و آموزش اصول آواشناسی هنگام انتخاب اثر آموزشی مناسب برای کلاس از اهمیت بالایی برخوردار است. این مقاله نخست به تبیین معیارهای کارآمد در عصب شناسی آموزش و رویکرد عملگرا برای یادگیری اصول آوا شناسی و تلفظ در کتاب های آموزش زبان آلمانی به غیرآلمانی زبان ها می پردازد. سپس از نتایج خلاصه شده در این قسمت برای معرفی جدول تدوین شده توسط پژوهشگر برای انجام پژوهش های تحلیلی استفاده می گردد. این پژوهش ها با کمک دو کتاب Schritte plus Neu و Menschen از نسل نو اثرهای آموزشی در کشورهای آلمانی زبان در سطح A1 بر اساس چارچوب اروپایی مشترک برای زبان ها (GER) انجام خواهد شد. بعد از معرفی جدول معیارها، کلیه تمرین های مرتبط با یادگیری اصول آواشناسی آلمانی در این کتاب ها مورد ت بررسی دقیق قرار گرفته و پس از انجام مقایسات نشان داده خواهدشد که کدام اثر در ارائه نکات مرتبط با یادگیری قواعد آوایی موثرتر عمل کرده است. نتیجه این که، مدرسان زبان آلمانی می توانند با استفاده از جدول معیارها الف) در انتخاب اثر آموزشی با راهکارهای مناسب برای آموزش اصول آواشناسیبا دقت بیشتری عمل کنند و ب) همواره در کلاس های خود از شیوه های کارآمدتری برای یادگیری قواعد آوایی بهره مند شوند.
ساخت و اعتبارسنجی یک چهارچوب نظام مند مبتنی بر ژانر برای ارزیابی متون تفسیری زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
399 - 422
حوزههای تخصصی:
، هدف از این مطالعه ساخت و اعتبارسنجی چارچوبی برای ارزیابی متون تفسیری نوشته شده توسط زبان آموزان مقطع پیشرفته هست. روش تحقیق به صورت کیفی - کمّی بود. بخش کیفی از طریق مصاحبه با 15 نفر از اساتید دانشگاهی در شهر تبریز به روش گلوله برفی در سال 1400-1401 تا رسیدن به اشباع نظری صورت پذیرفت. بخش کمّی با 50 نفر از مدرسان در شعب آموزشگاه کانون زبان ایران در تبریز با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند از بین 183 مدرس انجام شد. ابزار تحقیق در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. ابزار بخش کمّی پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر چارچوب مستخرج از مضامین شناسایی شده توسط اساتید در بخش مصاحبه بود. جهت روایی سنجی مضامین مصاحبه، دو مرحله متوالی از نظرسنجی با اساتید دانشگاهی استفاده شد. یافته های بخش کیفی نشان داد که بر اساس روش تحلیل مضمون حاصل از مصاحبه با اساتید از مجموع 76 کد اولیه و 39 کد طبقه بندی شده، 8 مضمون فرعی و در نهایت سه مضمون اصلی شامل: 1. بافت فرهنگ، 2. بافت موقعیت و 3. ویژگی های واژگانی - دستوری شناسایی شد. براین اساس، بافت فرهنگ در قالب دو مضمون فرعی قالب بندی معنایی و قالب بندی محتوایی؛ بافت موقعیت در قالب سه مضمون فرعی موضوع سخن، عاملان سخن، و شیوه بیان و ویژگی های واژگانی - دستوری در قالب سه مضمون فرعی اندیشگانی، بینافردی و متنی تدوین شد. یافته ها در بخش کمّی نیز نشان داد که بر اساس تحلیل عاملی انجام شده، چارچوب ارائه شده بخش کیفی مشتمل بر مضامین اصلی و فرعی مورد تأیید واقع و ابزار ساخته شده اعتبارسنجی شد.
بررسی ظهور «ریزوسفییر» در رمان در وست میلز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
81 - 110
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی « ریزوسفییر » و نقش آن در چالش ساختار حاکم و جغرافیای فرهنگی می پردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد «چپ نوگرا» و بهره گیری از منتقدانی نظیر دلوز، گاتاری و فوکو و تمرکز بر مقوله های «شیزوئید»، «کولی» و مفاهیمی نظیر «بازقلمروسازی» در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه «ادبیّات اقلیت» با جایگزینی «ساختار/مکانیسم» ادیپی با «ماشین» ضد ادیپی می تواند مقوله هستی شناختی گفتمان نئولیبرالیسمی را به چالش کشد و نوعی سیّالیّت «ریزوسفییری» بیافریند؟ بدین منظور رمان در وست میلز ( 2019) نوشته دیشون چارلز وینزلو بررسی می شود تا با تمرکز بر مفاهیمی نظیر «هتروتوپیا»، «بدن بدون اندام» و «گریزگاه ها»، ساختار خانوادگی متفاوتی از آنچه تحت تأثیر گفتمان کاپیتالیسمی شکل گرفته به تصویر کشد؛ ساختاری که با تأکید بر سیّالیّت، تقلیل فرد به صرف بُعد اجتماعی (گفتمان ادیپی) را به چالش می کشد و می کوشد مفهوم نوینی از دموکراسی به دست دهد که مبتنی بر ساختار درختی نیست. استدلال می شود که با رهایی از قید دوانگاره ها، علاوه بر جایگزینی گفتمان لیبرالیسمی با «سیاست های خرد»، هویّت نیز به امری سیّال بدل می شود تا «هم نشست » و رابطه افقی مبنای روابط انسانی شود.
Exploring the Predicting Role of Emotional Intelligence (EQ) in Reading Comprehension Proficiency among Iranian EFL Learners
حوزههای تخصصی:
The present study scrutinized the probable significant correlation between Iranian language learners’ emotional intelligence (EQ) and reading proficiency. Moreover, the significant predicting role of the participants’ EQ for their reading comprehension proficiency was investigated. To this end, 196 Iranian B.A. English language teaching students at Islamic Azad university of Neyshabur attended the study. They formed unequal proportion of gender. The study followed a quantitative descriptive design, in which the significant correlation between the variables and the significant predicting role of EQ were investigated. As the normality of data was proved through Kolmogrow-smirnow test, the parametric statistical analyses, including descriptive statistics, Pearson correlation coefficient, independent sample T-test, and linear regression analyses were employed. The data collection instruments were an ETS TOEFL reading comprehension test and Bar On’s (1997) inventory of emotional quotient. The findings demonstrated significant positive correlation coefficients between the participants’ reading proficiency and overall EQ as well as most of its subcategories. Three highest positive significant correlation coefficients were seen among the participants’ reading proficiency level, happiness, problem-solving, and emotional self-awareness successively. The results of linear regression analysis also reflected that EQ significantly predicted the participants’ reading proficiency. No significant differences were found between the genders concerning EQ. The findings laid emphasis on the influential importance of psychological non-linguistic factors in improving linguistic competence of language learners. Language teachers should be acutely conscious of the highly influential role of psychological paradigms in boosting language learning process of language learners.
Authorial and Gender Identity in Published Research Articles and Students’ Academic Writing in Applied Linguistics(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۵, No. ۱, ۲۰۲۳
117 - 140
حوزههای تخصصی:
This study explores how professional and student writers manifest their authorial identities and project their gender voices in their academic texts. To this end, 38 male-authored and 38 female-authored articles published in seven leading international journals were selected. Moreover, 38 articles written by male students and 38 articles authored by female students were collected from two universities in Iran. Taking an academic writing course, these students handed in their papers as term projects. These academic writings were analyzed based on Hyland’s metadiscourse framework comprising two major resources: interactional and interactive metadiscourse resources. The findings indicated the male authors mainly attended to discourse organization using more interactive resources while the female authors mostly solicited solidarity by employing more interactional resources. The professional authors engaged in a more critical stance using self-mentions and attitude markers and the students focused on discourse organization. Attitude markers and self-mentions, as markers of stance-taking, were absent in the students’ writing. The professional authors made use of their gender identity to promote their authorial identity instead of suppressing it. These results suggest that EAP programs should inform students how to employ both metadiscourse resources and their gender-based discourse choices to express their authorial identity more effectively.
Non-Native EFL Teacher Educators’ Recruitment and Professional Development: Policies and Strategies of Language Institutes' Managers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Recruiting efficient EFL teacher educators (TEs) is crucial for language institutes as it can directly affect the quality of language instruction and, consequently the success of language institutes. Nevertheless, language institute policies for employing TEs and strategies for their professional development have not been well-documented. To this end, semi-structured interviews were conducted in this qualitative study to investigate 30 language institute managers’ recruitment policies and professional development strategies for employing non-native English TEs in the Iranian EFL context. The participants’ answers to interview questions were transcribed and analyzed based on the three levels of the open, axial, and selective coding process. The results revealed that job experience, academic/educational competencies, and digital literacy are the most important features implicating the recruitment of TEs. As for professional development strategies for TEs, the main ones included holding regular meetings for TEs, asking TEs to take part in professionally relevant seminars, workshops, and webinars, and encouraging them to make peer observations of teacher education courses. These findings have implications for language TEs' recruitment and their professional development.
باهم آیی و ابهام واژگانی و مشکلات (نارسایی های) مربوط به معادل گزینی (سازی) آن ها در متون بانکی با استفاده از نظریۀ معنا شناسی ساختارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و همچنین استفاده از دیدگاه زبان شناختی معناشناسی ساختارگرا سعی در بررسی موضوع باهم آیی و ابهام واژگانی در متون بانکی مربوط به اعتبار اسنادی از بانکداری بین الملل (مقررات و دستورالعمل ها) و مشکلات و نارسایی های مرتبط با معادل گزینی (سازی) فارسی آن ها با انتخاب پنج کتاب ترجمه شده مقابله ای دارد. یافته های پژوهش نشان می دهند که باهم آیی های موجود در بخش تخصصی این متون ویژگی هایی چون بافتی (واژگان و دستوری)، ساده، قابل انتظار، بی فاصله، پربسامد، واژه محوری، موقعیتی، معنایی و همنشین بودن را دارند که مترجمان این باهم آیی ها را گاه با چندین و گاه تنها با یک معادل ثابت به زبان فارسی برگردان نموده اند که گزینش و یا ساخت معادل ثابت برای این باهم آیی ها از برای یکسان سازی و ایجاد زبان خاص فنی فارسی در زمینه ی اعتبار اسنادی از بانکداری بین الملل بسیار مناسب به نظر می رسد. درخصوص ویژگی های مربوط به چندمعنایی (ابهام) های واژگانی موجود در این متون نیز این نتیجه حاصل گردید که در بخش تخصصی متون بانکی برگزیده واژه های بسیاری وجود دارند که اغلب به دلیل کاربرد ویژه و با به-کارگیری جدید آن ها در حرفه ی بانکداری همراه با ایجاد معنای جدید به وجود آمده اند و دلالت چندگانه معنایی دارند. اما این دلالت های چندگانه باتوجه به بافت زبانی (روابط دستوری و معنایی یک واژه با دیگر واژه های قبل و بعد خود) و باهم آیی های خاصی که واژه چندمعنا همراه با آن ها به کار می رود همچون واحدی تک معنا و بدون ایجاد ابهام عمل می کنند.
بررسی کانون و مبتدا در جمله های ساده زبان فارسی بر مبنای رویکرد دستور واژی- نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
255 - 286
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با اتخاذ روشِ توصیفی-تحلیلی به بررسی مبتدا و کانون در جملات ساده زبان فارسی در چارچوب دستور واژی-نقشی برزنن و همکاران (۲۰۱۶) بر مبنای ساخت درون مرکز و برون مرکز زبان فارسی پرداخته است. یافته ها نشان می دهند که طی فرایند کانونی سازی و مبتداسازی در جملات ساده؛ گروه اسمی دارای نقش فاعل، گروه اسمی دارای نقش مفعول صریح «رایی» و گروه حرف اضافه ای دارای نقش مفعول متممی در ساخت سازه ای در مشخص گر گروه تصریفی قرار می گیرند و بر اساس اصل اقتصاد الزامی به درنظرگرفتن مقوله تهی در جایگاه متعارف آن ها وجود ندارد. زیرا در ساخت نقشی، گزاره اسمی گروه های مذکور علاوه بر دریافت نقش دستوری خود به صورت برون مرکز از طریق مؤلفه های صرفی، نقش گفتمانی را نیز دریافت می کند و شروط خوش ساختی از این طریق رعایت می شود. گروه اسمی دارای نقش مفعول صریح بدون پس اضافه «را» طی فرایند کانونی سازی در ساخت سازه ای نیز در مشخص گر گروه تصریفی قرار می گیرد. اما به دلیل آنکه فاقد مؤلفه های صرفی برای دریافت نقش دستوری است و به صورت درون مرکز به جایگاه وابسته است، بر اساس اصل اقتصاد مقوله تهی در ساخت سازه ای در جایگاه متمم فعل در نظر گرفته می شود تا از طریق ابزار ارتباطِ نقش درون به بیرون، شروط خوش ساختی در ساخت نقشی رعایت شود.
ریشه شناسی چند واژه در گویش بوشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش بوشهری یکی از گویش های ایرانی نو و از گروه گویش های جنوب غربی ایران است و به همراه گویش های بردستانی، تنگستانی، دشتستانی و دشتی گروه گویش های بوشهری را تشکیل می دهد. این گویش همانندی های بسیاری با گویش های رایج در استان فارس و گویش های لری رایج در بویراحمد و ممسنی دارد. هدف این مقاله، بررسی ریشه شناسی چند واژه از واژه های رو به فراموشی گویش بوشهری است. بسیاری از واژه های اصیل این گویش جای خود را به لغات زبان فارسی داده اند و احتمالاً به بوته فراموشی سپرده شده اند. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، تلفیقی است از روش های میدانی و توصیفی و تحلیلی که با بهره مندی از امکاناتی چون ضبط صوت، پرسشنامه، انجام مصاحبه و منابع معتبر و دست اول در زمینه زبان های ایرانی صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که گویش بوشهری با دیگر زبان ها و گویش های ایرانی نو در دوره های تاریخی باستان میانه و نو پیوستگی دارد و واژه های این گویش، از نظر تاریخی دچار دگرگونی های آوایی، واجی و معنایی شده اند. تعدادی از این واژه ها برابر فارسی میانه ندارند و مستقیماً از دوره باستان به گویش وارد شده اند که بیانگر محافظه کاربودن این گویش است. برخی از این واژه ها از نظر ساخت واژه و معنایی نیز دگرگون شده اند.
دفع شر در ستیزه: با تمرکز بر بهرام یشت و اثروه ودا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باورهای مذهبی و اعتقادات کهن در میان هندو ایرانیان جایگاه ویژه ای دارد. در باور این قوم کهن اعتقاد به حضور همزمان دئوه ها و اهوره ها، نیروهای شر و خیر در جهان هستی امری بدیهی است، که در آن همواره نیروهای شرور و اهریمنی در قالب های گوناگون سعی در آسیب رسانی به گروه مقابل خود یعنی آفریده های اهوره ایی و نیک هستند. در چنین فلسفه ای دفع نیروهای مخرّب و آسیب رسانی که در جدال دائمی با گروه مخالف خود هستند، ضرورت استفاده از انواع طلسم ها، تعویذها و دیگر مناسک رمزآلود را برای قومی جنگجو که خواهان پیروزی در نبرد هستند، امری طبیعی و اجتناب ناپذیرمی کند. در این پژوهش سعی کرده ایم با بررسی بهرام یشت که به ایزد جنگاوری بهرام در اوستا اختصاص دارد، و مقایسه آن با اثروه ودا در متون باستانی هندی، به تشابهاتی که در آداب دفع شرارت نیروهای اهریمنی در هر دو مورد نام برده وجود دارد، بپردازیم. آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است از این قرار است: مشابهت در استفاده از نیروی خارق العاده کلام مقدس، استفاده از گیاهان مقدس (به طور موردی: هوم/ سومه)، حیوانات خاص با قدرت هایی جادویی یا استفاده از عضوی از آن ها (به طور موردی: مرغ وارغنه/ پر)، و استفاده از سنگ های خاص (به طور موردی: سیغوئیر/ سنگ ریزه)
بررسی خطاهای زبانی یک دانش آموز پایه سوم ابتدایی دارای سندرم داون براساس مفاهیم زبان شناسی شناختی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی، توصیف و تحلیل خطاهای زبانی یک مورد دانش آموز تک زبانه فارسی زبان مبتلا به سندرم داون که در پایه سوم ابتدایی تحصیل می کند، می پردازد. در واقع، هدف پژوهش حاضر به کارگیری مفاهیم زبان شناسی شناختی در تحلیل نمونه گفتار روایی این دانش آموز است. به همین منظور داده های پژوهش توسط آزمون زبانی نیلی پور و همکاران (1402) و ارزیابی های گفتار درمانگر به وسیله ضبط صدای آزمودنی گردآوری شدند. بعد از گردآوری داده ها، نگارندگان داده ها را آوانویسی کرده و بر حسب نوع خطاها در قالب جداولی دسته بندی کردند. بررسی ها نشان داد که این دانش آموز در ساختار خرد نحوی بیشتر از ساختار کلان نحوی دارای مشکل است. در واقع، این دانش آموز از آنچه که توماسلو (2003 ) از آن تحت عنوان طرح واره محوری و ساخت نحوی عنصربنیاد یاد می کند، استفاده می کند ولی طرح واره های پیشنهادی لیکاف (1987) در این دانش آموز شکل نگرفته است. همچنین این دانش آموز از واژگان انتزاعی در گفتارش استفاده نمی کند و کاربرد صحیح افعال و واژگانی که نشان گر روابط زمان دار هستند، نیز با مشکل روبرو است. پیشنهاد می شود در آموزش های گفتاردرمانی به این دانش آموز در کنار روش های فعلی آموزش، روش هایی مبتنی بر تقویت طرح واه های پیشنهادی لیکاف جهت بهبود ساختار کلان نحوی طراحی و انجام شود.
Designing and Validating a Critical Pedagogy-Based Teacher Effectiveness Scale for Iranian EFL Teachers(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۶, Autumn ۲۰۲۳
153 - 172
حوزههای تخصصی:
One of the significant factors in EFL learning is teacher effectiveness which is of high importance since teachers are really and
directly engaged in language learning as the final aim of English classes. This study aimed at designing and validating a Critical
Pedagogy-Based Teacher Effectiveness Scale for Iranian EFL teachers. In so doing, an exploratory mixed-methods design was
used. The participants of the qualitative phase included 20 male and female Iranian English teachers who were selected through
available sampling. In the quantitative phase, 200 male and female Iranian English teachers participated through available
sampling. To collect the data, a semi-structured interview was used. To analyze the data, qualitative thematic analysis,
Exploratory Factor Analysis (EFA), Confirmatory Factor Analysis (CFA) and Cronbach’s Alpha Test were used. According to the
results, the Critical Pedagogy-Based Teacher Effectiveness Scale for Iranian EFL teachers was developed in 42 Likert items in three
sub-scales including pedagogical effectiveness (items 1 to 23), socio-cultural effectiveness (items 24 to 33), and empowering
effectiveness (items 34 to 42). Six items were omitted in EFA and 36 items remained in the final scale. It was designed in a four-point
Likert range from 1= strongly disagree to 4= strongly agree. It was shown that the developed scale is valid and reliable. The findings
have some implications for EFL teachers, learners, teacher education instructors and policy makers