فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هر یک از نشانه های زبانی و از آن جمله نشانه های معرفگی در زبان می تواند در بافت های زبانی و غیرزبانی مختلف تعابیر متفاوتی داشته باشد. هدف از نگارش مقاله حاضر پاسخ به این پرسش است که آیا می توان در زبان فارسی به محض مشاهده نشانه های معرفگی یا نکرگی با یک اسم، معرفه یا نکره بودن آن را با قطعیت تعیین کرد. این بررسی در چارچوب نظری کتاب «معرفگی» نوشته کریستوفر لاینز (1999) صورت می گیرد و با همان رویکرد، ابتدا نشانه های صوری برشمرده شده برای معرفگی و نکرگی از تحقیقات پیشین گردآوری شده اند. سپس معرفگی هر یک از نمونه های دارای این نشانه ها، که از داده های تصادفی به دست آمده از پیکره «هم-بام» (1401) هستند، با مقایسه با نمونه های ساختگی در بستر گفتمان و با هدف کاربردشناختی بررسی می شود. نتیجه آنکه معرفگی مفهومی مطلق نیست و اسم در روند یک گفتمان، نسبت به وقوع های دیگر خود، معرفه تر یا نکره تر است. اسم جنس که به ارجاع ذهنی اشاره دارد، مطابق اطلاعات مشترک سرنمونه آن در ذهن گویشوران هر زبان به صورت خارج از بافت، دارای سطحی از معرفگی است، اما باید در بافت همراه به لحاظ برآرودن هدف گفتمان، از نظر معرفگی بررسی شود.
تعیین درجه رسایی واج های زبان فارسی براساس یک مطالعه آکوستیکی و مقایسه آن با مدل پارکر (2008)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسایی و جنبه های مختلف آن علاوه بر تأثیر بر ساختار هجا در مواردی می تواند به عنوان محرکِ وقوع برای برخی فرایندهای واجی و واژ- واجی زبان ایفای نقش کند. مبنای تحلیل رسایی بنیاد این فرایندها در این است که ابتدا درجه رساییِ واج های زبان به صورت سلسله مراتبی مشخص شود. برای این منظور، ابتدا با توجه به بنیان های نظری ارائه شده پیرامون رسایی، جدول سلسله مراتب رسایی واج های زبان فارسی به صورت یک فرضیه مطرح شد. سپس براساس روش تحقیق پارکر(2008) همه 23 همخوان زبان فارسی در جایگاه آغازه و در جایگاه پایانه هجای CVC در بافت های یکسان به کار رفت. 6 واکه زبان فارسی نیز در بین دو همخوان مشترک قرار گرفت. همه داده ها، در قالب جملات حامل توسط 10 گویشور تک زبانه فارسی زبان سه بار خوانده و ضبط شد و توسط نرم افزار پرت تقطیع و اندازه گیری شد. تمامی واج های هدف از نظر چهار پارامتر شدت، دیرش، بسامد پایه و سازه اول (با توجه به طبقات آوایی مختلف) اندازه گیری شدند. تحلیل آماری داده های زبان فارسی و مقایسه آن با نتایج پارکر(2008) نشان داد که رسایی واج های زبان فارسی با مدل وی منطبق است. بدین معنی که شدت مهمترین همبسته فیزیکی رسایی است و براساس آن مدل سلسله مراتب رسایی زبان فارسی ارائه شد. به دلیل محدودیت فضا در این مقاله صرفاً نتایج آماری مربوط به متغیر شدت ارائه می شود.
گفتمانِ موکبانگ-کوکبانگ در جریان خلق تا هم آفرینی ارزشِ برندهای خوراکِ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان موکبانک، گونه ای از همگرایی برخط است که نمایانگر آماده سازی خوراک (کوکبانگ) یا خوردن خوراک (موکبانگ) به وسیله تأثیرگذار در جلوی دید کاربران است. این جریان به عنوان ابزاری برای ترویج غذاهای کره ای و بخشی حیاتی از هالیوا یا موج کره ای شناخته شده که در ایران و در جریان تعاملی غیرمستقیم و با واسطه تأثیرگذار با کاربران شبکه اجتماعی به شکل ویژه ای بازبافت سازی شده است. بی گمان، واکاوی ابعاد نهفته معناپردازِ موکبانگ در ایران، به کشف و شناسایی لایه های گفتمانی پنهان جریان هالیوا در پیوند با ارزش برندهای خوراک ایرانی منجر می شود که در این پژوهش برآنیم با رویکردی تفسیری و با ماهیتی چندروشی به آن بپردازیم. پیکره مورد بررسی، مشتمل بر موکبانگ هایی است که به روش هدفمند و با در نظر گرفتن ویژگی های معناپرداز رمزگان خوراک در گفتمان موکبانگ-کوکبانگ انتخاب شده اند. یافته های پژوهش با تحلیل پیکره پژوهش به روش تلفیقی نشان داد که رمزگان فرهنگی خوراک در گفتمان موکبانگ-کوکبانگ ایرانی، شکل ویژه ای در بازنمایی ارزش برندهای خوراک- در زمینه نوع خوراک، شیوه خوردن و آماده سازی خوراک- دارد: در پیوند با نوع خوراک، گفتمان تعاملی موکبانگ بومی ایرانی، خوردن برخی از خوراکی های غیربومی، همچون اختاپوس، هشت پا و کالاماری، را شامل می شود. در جریان بیناکنش مکتوب دنبال کننده ها، برخی با تضعیف سازه های فرهنگی بومی و تقویت عناصر موج جهانی هالیوا، افراد را به سوی پذیرش این جریان در میان کاربران ایرانی ترغیب کرده و برخی با ارجاع به مفهوم سنت از پذیرش آن پرهیز کرده اند. در گفتمان موکبانگ، شیوه خوردن اغلب با صدای تقویت شده به تحریک حسی کاربران پرداخته که با تکیه بر چالش های پرخوری و تندخوری- به صورت تک نفره یا دونفره- انجام می شود. گفتمان کوکبانگ ایرانی، به بازنمایی روش آماده سازی خوراک های روش های گوناگونی همچون آماده سازی خوراک های ملل به ویژه آسیای شرقی با ارجاع به منشأ آن، روش پختن فست فودهای مدرن همسو با جریان های جهانی مک دونالدسازی، بازبافت سازی خوراک های ایرانی سنتی با تکیه بر روایت های تاریخی و موارد مشابه می پردازد.
ارگتیو و مطابقۀ فعلی در جوشقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوشقانی یکی از زبان های مرکزی ایران است که در شهر جوشقان، در شمال اصفهان صحبت می شود. این زبان ساخت ارگتیو را به صورت مطابقه فعلی دارد. در این ساخت فعل شناسه ای می گیرد که از جهت شخص، شمار و جنس با مفعول جمله مطابقت می کند. هدف این مقاله بررسی چگونگی مطابقه در ساخت ارگتیو در جوشقانی است، و نگاهی دارد به موضوع گسسته بودن ارگتیو در این زبان. یافته های این مقاله نشان می دهد فعل در ساخت ارگتیو از نظر جنس با مفعولی که به صورت اسم یا ضمیر شخصی/اشاره در جمله آمده است، مطابقت می کند. از جهت شخص و شمار با مفعولی که به صورت ضمیر آزاد یا پیوسته در جمله آمده است مطابقه می کند. اما فعل می تواند مفعولی را که مرجع مشخصی در جمله ندارد، نیز نشانه گذاری کند. ارگتیو در جوشقانی از این جهت گسسته است که علاوه بر اینکه ارگتیو حالت نمایی نیست، به صورت مطابقه فعلی نیز تنها در جمله هایی به کار می رود که فعل آنها برپایه ستاک گذشته ساخته شده است.
رویکردی شناختی به نفی دوگانه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نفی دوگانه در زبان فارسی در چارچوب زبان شناسی شناختی و براساس نظریه فضاهای ذهنی صورت گرفته است. مقوله نفی یکی از مقولات شناختی، عقلانی و زبانی مهم در ذهن بشر است که در زبان های مختلف دنیا به صورت های گوناگونی تجلی می یابد. این مقوله در زبان فارسی نیز توسط عناصر و ساختارهای منفی ساز متعددی تجلی پیدا می کند که آن ها را در یک تقسیم بندی کلی می توان به دو دسته نفی منفرد (ساده) و نفی چندگانه تقسیم کرد. داده های پژوهش مشتمل بر 921 جمله فارسی است که از شبکه اجتماعی اینستاگرام استخراج شده اند. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که هر جمله منفی دوگانه علاوه بر فضای ذهنی مربوط به خود، فضای ذهنی جمله مثبت و گاهی فضای ذهنی جمله منفی منفرد متناظرش را برمی انگیزد. همچنین درک معنای نفی دوگانه وابسته به شکل گیری این فضاهای ذهنی و ایجاد نگاشت های مفهومی بین آن ها براساس سه فرایند شناختی تخفیف، تشدید و خنثی سازی معنایی صورت می گیرد.
The Effect of Online Flipped Classrooms on High School Students’ English Grammar Achievement
حوزههای تخصصی:
In today’s innovative world, it is not right to consider learners as passive receivers of information since they are more possibly qualified to advance. They are certainly more actively involved, interested, self-directed, and autonomous. Likewise, a flipped classroom helps students to be more active participants in an interactive learning environment. Thus, the current study aimed to describe the benefits of implementing online flipped classrooms on EFL female students’ grammar achievement. The study was conducted as a pretest-posttest quasi-experimental research design at one of the Iranian high schools. Fifty EFL female students who were studying humanistic in grade 12th were requested to take part in this study. After analyzing the data using an independent-samples t-test, the findings indicated that the experimental group had better performance than the control group. Additionally, the results of the open-ended question showed that the majority of students had a positive perception of implementing online flipped classrooms. The implications of the study for EFL students and teachers are discussed.
دیدگاه ناشران و مترجمان درباره ضوابط نشر کتاب و ممیزی و پیامدهای آن در ایران بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
141 - 166
حوزههای تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی ایران، قلمرو نشر کتاب و ضوابط حاکم بر آن را دگرگون کرد. علی رغم توجّه پژوهشگران به برخی ابعاد نشر کتاب، به ضوابط نشر کتب تألیفی و ترجمه ای توجّه نشده است. بر همین اساس، این پژوهش به بررسی ضوابط حاکم بر نشر در ایران اختصاص یافته است. تلاش شده زوایای مختلف این ضوابط نشان داده شده و پیامدهای آن تبیین شود. برای این کار، علاوه بر بررسی ضوابط مربوط، نظر مترجمان و ناشران را از طریق مصاحبه جویا شدیم و در چارچوب روش تحلیل مضمون، تحلیل کرده ایم. یافته ها نشان می دهد که گذر از ممیزی های سلیقه ای از مسائل و دغدغه های اصلی مترجمان و ناشران است. شفّاف نبودن ضوابط باعث شده ممیزان در ارزیابی کتاب ها به تفسیر روی آورند، نایکدستی در برخورد با کتاب ها به ویژه ترجمه ها دیده شود و نارضایتی برخی از مترجمان و ناشران را به همراه داشته باشد.
نگاشت معنایی فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی از دیدگاه رده شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نگاشت معنایی فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی ازدیدگاه رده شناسی می پردازد. این پژوهش از نوع کیفی با روش توصیفی-تحلیلی است و براساس چارچوب ترکیبی ناوز (2008) به انجام رسیده است. فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی عبارت اند از: abāyēd «باید، ضروری است»، šāyēd «شایسته است؛ می توان»، tuwān «می توان»، sazēd «سزاوار است؛ می توان» و kāmistan «خواستن». داده های پژوهش از متون فارسی میانه زردشتی به صورت دستی گردآوری شده اند. پس از گردآوری داده ها، نوع وجهیت فعل های وجهی در داده ها مشخص، سپس نگاشت معنایی هر فعل روی فضای مفهومی معلوم شد. این بررسی نشان داد که این چارچوب برای پوشش معانی فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی نیازمند اصلاح است؛ ازاین رو، روی محور عمودی فضای مفهومی، محور احتمال به دو محور امکان و ضرورت افزوده شد. همچنین، مشخص شد که داده های فارسی میانه زردشتی اصل رده شناختی مطرح شده در این چارچوب را نقض می کنند؛ بنابراین، یافته های حاصل از بررسی فعل های وجهی فارسی میانه، اصل یکسان گرایی را به چالش می کشند.
Validation of a Language Center Placement Test: Differential Item Functioning
حوزههای تخصصی:
The documentation of test takers’ achievements has been accomplished through large-scale assessments to find general information about students’ language ability. To remove subjectivity, Cognitive Diagnostic Assessment (CDA) has recently played a crucial role in perceiving candidates’ latent attribute patterns to find multi-diagnostic information rather than single proficiency classification. However, there are some gaps in the literature about in detail investigation of test takers’ listening comprehension language ability in responding to placement test items of a public English language center. The present study aims to validate an English placement test at a language center through a retrofitting process. In an exploratory mixed-method design, 449 participants from the same language center, including 274 females and 175 males, were selected. The performance of randomly selected participants in a language center placement test was analyzed by applying the GDINA model from R-studio packages, to detect Differential Item Functioning (DIF). Results of the study revealed DIF in some items since there is some bias in test items. The implication of this study is to provide meaningful interpretations of respondents’ attributes and improve teaching and learning by finding the strengths and weaknesses of candidates. For this purpose, the findings derived from the result of the study can raise the awareness of test developers in preparing unbiased items for the placement test, and at the same time, assist test-takers to become more critical of their English language achievements. It is also helpful for materials developers to become aware of developing materials free from bias.
ارزیابی مقایسه ای انواع تمرین ها در کتاب های انگلیسی دانشگاهی ایران در برابر همتاهای بین المللی آن ها با تمرکز بر گفتمان ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
129 - 144
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با رویکرد انتقادی شناختی و باهدف آگاهی رسانی و تکیه بر چهارچوب های نظری سعی دارد به وجود یک خلأ بزرگ و مورد غفلت واقع شده در حوزه آموزش زبان انگلیسی با اهداف دانشگاهی بپردازد که همان نبود رویکرد ارتباطی یا به طور دقیق تر نبود تمرینات ارتباطی در این کتاب ها است. ازاین رو این پژوهش به بررسی و مقایسه انواع تمرین ها در سه کتاب انگلیسی با اهداف دانشگاهی ایرانی و سه همتای بین المللی آن ها پرداخته است. همچنین نظرات اساتید ایرانی از طریق انجام مصاحبه مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان داد که در اکثر کتاب های درسی انگلیسی با اهداف دانشگاهی ایرانی تمرینهای ارتباطی وجود ندارد. از سوی دیگر در کتاب های همتای بین المللی تمرینهای ارتباطی به وفور و تنوع بالا دیده می شود. علاوه بر این نتایج ضمنی مطالعه نشان داد که کتاب های بین المللی حاوی تمرین های ارتباطی در حوزه مهارت های شناختی فرازبانی نیز بودند. تمامی مصاحبه شوندگان از نظر شناختی با یافته های حاصل از بخش اول این مطالعه موافق بودند. همچنین آن ها به موانع طراحی تمرینات ارتباطی و ارائه راهکار های مناسب اشاره کردند. پیشنهاد این مقاله این است که طراحی تمرین هایی در کتابها که ارتباط را بر می انگیزد می تواند در زمینه بهبود قدرت ارتباط دانشجویان در انگلیسی با اهداف ویژه بسیار راهگشا باشد. امید است این نتایج به عنوان یک ابزار شناختی باعث افزایش آگاهی در نویسندگان کتاب ها، اساتید و دانشجویان در شاخه انگلیسی با اهداف دانشگاهی شود.
دگرگونی تصویر هویّتِ ملّی در ترجمه: موردپژوهی نمایشنامه گزارش مردم گریز مولیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه می توان از ترجمه شناسی به عنوان یک ابزار به منظور تجزیه وتحلیل متون ادبی در حوزه تصویرشناسی استفاده کرد. در میان متون ادبی، نمایشنامه ها در ارائه تصویرِ هویّت ملّی هر کشور نقش مهمی دارند. مولیر به عنوان یکی از نمایشنامه نویسان برجسته فرانسوی آثار متعدّدی را خلق کرده و به طور غیرمستقیم تصاویری از شخصیت و آداب ورسوم فرانسویان در سده هفدهم ترسیم کرده است. مترجمان ایرانی نیز برخی از نمایشنامه های وی را به فارسی برگردانده و در اختیار خوانندگان قرار داده اند. در این پژوهش بررسی دگرگونی تصویر فراشخصی در ترجمه نمایشنامه گزارش مردم گریز مولیر به فارسی توسّط میرزاحبیب الله اصفهانی، هدف مورد نظر برای این تحقیق است. بدین منظور در تحلیل داده ها از روش توصیفی‑تحلیلی بهره گرفته خواهد شد و به طور خاص از دیدگاه دیتسه در حوزه تصویرشناسی و آراء اِتکین در حوزه ترجمه شناسی استفاده می شود. با تحلیل و مقایسه تصاویر متن مبدأ و متن مقصد، تغییرات به وجود آمده بررسی خواهد شد. این پژوهش نشان می دهد که مترجم برخی از تصاویر را خواسته یا ناخواسته تغییر داده است. ترجمه وی در دسته های ترجمه‑تقریب و ترجمه‑بازآفرینی مطابق با نظر اتکین قرار می گیرد.
تحلیل گفتمان زیست محیطی در آثار علی اشرف درویشیان: مطالعۀ موردی مجموعه داستان های آبشوران و همراه آهنگ های بابام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبانشناسی زیست محیطی از دانش های بینارشته ای معاصر است که به مطالعه و بررسی ارتباط بین زبان و محیط زیست می پردازد. پیوند میان زبان و محیط زیست بر پایه نحوه برخورد انسان ها با جهان طبیعت است که متأثر از دیدگاه ها، مفاهیم و جهان بینی ها است و تمام این ها در زبان شکل می گیرد. در همین راستا در پژوهش حاضر با استفاده از شیوه پژوهش توصیفی – تحلیلی به مطالعه تأثیرپذیری علی اشرف درویشیان (1320-1396ه.ش) از زبان شناسی زیست محیطی و نحوه انعکاس آن در آثار منتخب او (آبشوران و همراه آهنگ های بابام) می پردازیم. درویشیان در خانواده ای کم برخوردار و در حاشیه شهر کرمانشاه – آبشوران- متولد شد. به همین خاطر او از کودکی شاهد فقر گسترده ای بود که گریبانگیر خانواده شده بود. لذا طبیعت و محیط پیرامونی او به نحو خشنی اوضاع را برای این قشر از مردم سخت تر کرده بود. این ارتباط دو سویه طبیعت و زندگی طبقه فرودست به نحو بارزی درویشیان را تحت تأثیر قرار داده بود که در این پژوهش در قالب دسته بندی هایی شامل «برجسته سازی»، «هویت»، «محوسازی»، «قالب ها و قالب سازی» و «واقع بودگی» نشان داده شده است. تفسیر موارد ذکر شده نشان از آن دارد که زیست بوم، نقش بسیار زیادی در شکل گیری واقعیت و طرز تلقی آن، نامگذاری ها، ایدئولوژی و سلطه آن بر مردم فرودست دارد. این داستان ها بازنمایی واقع گرایانه از زندگی افرادی بود که نقش طبیعت را در ارتباط با زندگی و روح و روان خود به خوبی درک کرده بودند.
«مر» مخفف مگر/ ویژگیِ سبکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از معماهایی که در لغت نامه ها و کتاب های سبک شناسی همواره مطرح شده، استفاده از واژه «مر» در متون کهن است. این واژه در لغت نامه ها به گونه ای آمده که درباره معنای قطعی آن اظهار بی اطلاعی شده است و تنها با توجه به شواهد و قرائن، به دنبال یافتن حدود معنایی آن شده اند. با بررسی لغت نامه ها، معنای استواری برای آن پیدا نشد. در کتاب سبک شناسی بهار هم اطلاعی متقن درباره این واژه داده نشده و با حدس و گمان به حدود معنایی آن اشاره شده است. این جُستار ضمن رعایت احتیاط پژوهشی بر آن است که واژه «مر» در تمامی مواضع می تواند مخفف مگر باشد. چنان که «ار» مخفف اگر است. این «مر» (مخفف مگر) هنوز هم در زبان و گویش های محلی امروز کاررفت دارد. در فرهنگ های کردی، لکی، لری، بختیاری، «مر» را مخفف مگر دانسته اند. دیگر این که مگر در متون کهن در معانی مختلفی چون تأکید، شک، پرسش، استثنا، حصر و ... به کار رفته است. «مر» هم در این معانی کاررفت داشته است. پژوهش حاضر براساس شاهدمثال های مختلف در پی اثبات این امر است.
باهم آیی و ابهام واژگانی و مشکلات (نارسایی های) مربوط به معادل گزینی (سازی) آن ها در متون بانکی با استفاده از نظریۀ معنا شناسی ساختارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و همچنین استفاده از دیدگاه زبان شناختی معناشناسی ساختارگرا سعی در بررسی موضوع باهم آیی و ابهام واژگانی در متون بانکی مربوط به اعتبار اسنادی از بانکداری بین الملل (مقررات و دستورالعمل ها) و مشکلات و نارسایی های مرتبط با معادل گزینی (سازی) فارسی آن ها با انتخاب پنج کتاب ترجمه شده مقابله ای دارد. یافته های پژوهش نشان می دهند که باهم آیی های موجود در بخش تخصصی این متون ویژگی هایی چون بافتی (واژگان و دستوری)، ساده، قابل انتظار، بی فاصله، پربسامد، واژه محوری، موقعیتی، معنایی و همنشین بودن را دارند که مترجمان این باهم آیی ها را گاه با چندین و گاه تنها با یک معادل ثابت به زبان فارسی برگردان نموده اند که گزینش و یا ساخت معادل ثابت برای این باهم آیی ها از برای یکسان سازی و ایجاد زبان خاص فنی فارسی در زمینه ی اعتبار اسنادی از بانکداری بین الملل بسیار مناسب به نظر می رسد. درخصوص ویژگی های مربوط به چندمعنایی (ابهام) های واژگانی موجود در این متون نیز این نتیجه حاصل گردید که در بخش تخصصی متون بانکی برگزیده واژه های بسیاری وجود دارند که اغلب به دلیل کاربرد ویژه و با به-کارگیری جدید آن ها در حرفه ی بانکداری همراه با ایجاد معنای جدید به وجود آمده اند و دلالت چندگانه معنایی دارند. اما این دلالت های چندگانه باتوجه به بافت زبانی (روابط دستوری و معنایی یک واژه با دیگر واژه های قبل و بعد خود) و باهم آیی های خاصی که واژه چندمعنا همراه با آن ها به کار می رود همچون واحدی تک معنا و بدون ایجاد ابهام عمل می کنند.
Understanding the language of examiners: Metadiscourse markers in Iranian and international PhD dissertation defenses in English for Academic Purposes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
PhD examination is a unique type of assessment with examiners playing a key role in it. Despite extensive research on various modes of academic genre, research on the examiners’ language representing oral review genre is yet underrepresented. One important way to identify this genre is to unpack the metadiscursive features that constitute this type of academic discourse. Using a metadiscourse framework, developed by Hyland (2005), this study investigates the metadiscursive markers that constitute Iranian and International examiners’ language of PhD dissertation evaluation. The data include the transcriptions of Iranian and International examiners’ evaluative discourse in eight PhD dissertation defenses, taken place in Iran and the US (MICASE corpus), representing English for Academic Purposes. The results indicate that the examiners use a variety of interactional as well as interactive metadiscourse markers to convey the effective and appropriate evaluation of the PhD dissertations at hand. Further breakdown of the metadiscourse devices and the comparison of the two sets of data are provided. The results unpack an aspect of oral academic review as a specific genre with implications for both EAP-user examiners and PhD candidates to become aware of the discursive features of the examiners language.
مراتب آفرینش در گاهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
209 - 225
حوزههای تخصصی:
فرینش یکی از اساسی ترین موضوعات هر دینی به شمار می رود که نمایانگر بخش مهمی از جهانبینی پیروان آن است. گاهان بخشی از اوستاست که نسبت به سایر بخش ها بیشتر به چگونگی آفرینش پرداخته به طوری که می توان گفت آفرینش یکی از مضامین مهم گاهانی به شمار می رود. با توجه به این که آفرینش در دین زردشتی بیشتر از منظر اسطوره شناسی بررسی شده است ضروری به نظر می رسد که دیدگاه گاهان نیز در این مورد روشن شود. در گاهان برای بیان چگونگی آفرینش از اصطلاحاتی چون زاییدن، آفریدن و ساختن استفاده می شود که هر کدام در جای خود نگاه متفاوتی به آفرینش را می رساند. به منظور روشن ساختن چگونگی رخداد آفرینش در گاهان، در مقاله حاضر مفهوم آفرینش با توجه به سه واژه نام برده بررسی شده و با مقایسه کاربرد آنها نتیجه گیری می شود که در گاهان باور به وجود سه مرحله مختلف از آفرینش دیده می شود که با زایش آغاز و سپس ملزومات آن بخشیده و در نهایت اجزای آن ساخته می شده است و زایش آغازین که با اصطلاح «هستی نخستین» عنوان می شود فقط منحصر به اورمزد بوده است. این نگرش دیدگاهی عرفانی را به مقوله آفرینش نشان می دهد.
انتقال نشانه های شعر آدونیس در سطح جوهر بیانی به زبان فارسی (با تکیه بر دیدگاه امبرتو اکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نشانه شناسی می توان جزئیات ساز وکارهای بنیادی ترجمه را تجزیه وتحلیل کرد. امبرتو اکو از نشانه شناسانی است که در آثار گوناگون خود به جنبه های نشانه ای ترجمه پرداخته است. نشانه شناسی امبرتو اکو مبتنی بر چگونگی ترکیب متن با دانشنامه شخصی و فرهنگی خواننده است. ازمنظر اکو، متن دارای دو سطح بیان و محتوا است و در شعر، این جوهر بیان است که بر محتوا غلبه دارد. در ترجمه شعر، جوهر بیان در متن مقصد می کوشد، به یک میزان با جوهر بیان در متن مبدأ برابری کند تا بتواند تقریباً همانند متن مبدأ بر مخاطب تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر، با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی و با رویکرد نشانه شناسیِ مبتنی بر دیدگاه امبرتو اکو، به بررسی انتقال نشانه های شعر آدونیس در سطح جوهر بیانی در فرایند ترجمه به زبان فارسی می پردازد و بدین منظور ترجمه امیرحسین الهیاری از شعر آدونیس در مجموعه سه جلدی الکتاب گذشته مکان اکنون (1398) بررسی می گردد. در سطح جوهر زبانی، واژگان و دستور زبان و در سطح جوهر غیرزبانی جناس، قافیه و ضرب آهنگ مورد مطالعه قرار می گیرد. دستاورد این پژوهش نمایانگر آن است انتقال نشانه های شعر آدونیس در ترجمه الهیاری، در سطح جوهر غیرزبانی نمود بیشتری دارد. الهیاری به منظور انتقال نشانه های شعر آدونیس در ترجمه، پس از برقراری ارتباط میان جوهرهای گوناگون زبانی و غیرزبانی در متن شعری به مذاکره بر سر آن ها پرداخته و با استفاده از اطلاعات دانشنامه ای، متنی در زبان مقصد ایجاد کرده که همانند شعر آدونیس بر مخاطب تأثیرگذار باشد؛ در این راستا گاهی از وفاداری به جوهر زبانی صرف نظر کرده است.
Semantic Fragmentation and Conventionalization in Persian Compound Nouns Ending in Verbal Stems: A Usage-based Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the present study, we analyze the semantic fragmentation and conventionalization in Persian compound nouns ending in the verbal stems –andāz ‘throw’, -band ‘fasten/close,’ -foruš ‘sell’, -gir ‘catch’, -keš ‘pull’, -paz ‘cook’, -yāb ‘find’, and -zan ‘hit’ from the usage-based perspective. The analysis is based on a 800 data set extracted from diachronic and synchronic corpora. The words produced from the general compounding pattern [XV PRS]N can be categorized in a range of semantic categories, including agent, instrument, location, and object. In describing the semantic fragmentation of [XV PRS]N, we propose the human agent as the starting meaning, from which the instrument sub-pattern is derived by the mechanism of metaphorical extension. However, to justify the object and location meanings, we consider the metonymic extension mechanism to be involved. The sense extension mechanisms do not only apply to the individual words but can happen on the pattern level. It is also argued that these mechanisms are not mechanically applied to all the patterns ending in the verbal stems, instead, it is the usage and the communicative needs of the speakers that determine the semantic fragmentation of any patterns. To illustrate this point, as a case study, we focus on the development of instrument meaning in the pattern [X-paz PRS]N. We show that the instrument sub-pattern is a recent linguistic phenomenon that coincides with the introduction of modern cooking equipment with mostly English names to Iranian society. The increasing use of these types of equipment has led to a new communicative need for naming such instruments. This extra-linguistic factor has motivated the pattern [X-paz PRS]N to be extended through analogy with English compound instrument nouns. The findings of this study may contribute to the understanding of word-formation patterns in general and compounding patterns in particular.
نقش رنگ واژه ها در ساخت جاینام های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نام های جغرافیایی از بخش های قدیمی هر زبان هستند. جای نام شناسی علم بررسی نام مکان های جغرافیایی است و هدفش بررسی نام های جغرافیایی به قصد دست یابی به ریشه، معنا و ساختار آن ها است. در نام های جغرافیایی ایران رنگ واژه هایی هم چون سفید (آق)، سرخ، سبز، کبود، زرد (زرین)، سیاه (قره) و مانند آن پربسامد هستند. چگونه ممکن است درخت سیاه باشد و چشمه زرد و خاک سفید؟ پرسش این تحقیق آن است که رنگ واژه ها در ساخت جای نام های ایران چه نقشی دارند؟ پیکره نام هایی که در این تحقیق بررسی شده اند، اغلب از در گاه ملی آمار ایران و در مواردی اندک از منابع دیگر به دست آمده اند. نتیجه بررسی نشان می دهد که یکی از ویژگی های پرتکرار در ساخت جای نام ها استفاده از رنگ واژه ها است. رنگ خاک، یا بستر زمین، رنگ گیاهان و گل ها و نیز جلوه های مختلف آن ها از دور (همانند رنگ تیره یا سبز دریا از دور) رنگ فلزات و کانی ها و مواردی از این قبیل باعث شده که مردم هر جامعه ای برای بار اول از ویژگی ظاهری هر مکان برای اشاره به آن استفاده کنند. روش به کار رفته در این تحقیق قیاسی است؛ به این صورت که جای نام استان های مختلف با زبان ها و گویش های مختلف، باهم مقایسه می شوند.
تناظر اندیشه های جبر، اراده آزاد و رضایت (خرسندی) از منظر تقابل های اندیشگانی اوستا و متن های فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
99 - 128
حوزههای تخصصی:
جبر و اختیار که همواره یکی از پیچیده ترین موضوعات فلسفی در تاریخ ادیان ایران و جهان بوده اند، در حوزه ی دینی مزدیسنی نیز نقش برجسته ای دارند. آیین مزدیسنی به جهت تاریخ کهن و پرفرازونشیب خود از نحله ها، ادیان و جریان های فکری گوناگون تأثیر پذیرفته است و مفصل بندی های اندیشگانی متفاوتی را در آن می توان تشخیص داد که گاه کاملاً در تقابل با هم قرار دارند. تلفیق پیچیدگی های رازگونه ی مسئله ی جبر و اختیار با ابهامات بغرنج آیین کهن ایرانی منجر به خلق مفاهیم معناسازی می گردد که از تقابل های اندیشگان موجود در این دو حوزه برخاسته است. یکی از مهم ترین موضوعات در آیین مزدیسنی، اندیشه خرسندی و مفاهیم پیرامون آن است که با اندیشه ی جبر و اراده ی آزاد رابطه ی مستقیم دارد. در این پژوهش ضمن مروری کوتاه بر مفهوم جبر و اختیار در آیین مزدیسنی تلاش نمودیم تا از این چشم انداز به مفهوم خرسندی و جریان های فکری پیرامون آن، در اوستا و متن های پهلوی نظر بیفکنیم. پس از کاوش حول این مفاهیم دریافتیم که احتمالا هریک از دو جریان فکری متفاوت حول اندیشه خرسندی به یکی از اندیشگان جبر یا اراده ی آزاد متمایل است.