فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۸۳)
85 - 119
حوزههای تخصصی:
Teachers’ engagement in continuing professional development activities plays an essential role in the design, implementation, and effectiveness of in-service teacher training (INSET) programs. Understanding multidimensional orientations of teacher engagement in continuing professional development (CPD) activities, albeit fluctuations and deceptive images, may provide implications for the rate and pace of their professional development. To address this issue, the present study aims to understand teachers’ engagement orientations, namely cognitive, behavioral, and affective; as well as the levels, i.e. authenticity or fakeness of their engagement. In doing so, this study further aims to analyze how the participants with different engagement orientations revealed signs of fake and/or genuine engagement. The data collected from the observations of a six-week-long CPD course and semi-structured interviews conducted after the completion of the course indicated that teachers with different engagement orientations demonstrated various ways of genuine and/or fake participation in the CPD course. Pedagogical implications highlight an assortment of courses of action to maximize authentic teacher engagement.
Developing the Intercultural Communicative Competence of Iranian Medical ESP Students Through Explicit Instruction(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
As the world evolves into more globalized, ethnically, and linguistically mixed societies, Intercultural Communicative Competence (ICC) stages itself as a crucial asset. This fact holds particularly true when it comes to increasingly globalized healthcare academic milieux, where cultivating ICC is crucial for healthcare professionals to interact effectively with patients from diverse cultural backgrounds. The present study, employing a quasi-experimental pretest-posttest control group design, explored the development of ICC among nursing, as the control group (27 participants), and medical students (32), as the experimental one through explicit ICC training at Zanjan University of Medical Sciences in Zanjan, Iran. Hence, targeted ICC training effectiveness in enhancing the cultural empathy (CE), flexibility (F), social initiative (SI), open-mindedness (OM), and emotional stability (ES) of medical students was investigated employing the Multicultural Personality Questionnaire (MPQ) as a key tool to gauge learners' ICC before and after the training. The findings showed a significant improvement in the participants' all ICC sub-scales, indicating the positive impact of explicit training on the development of CE, F, SI, and OM.
اثربخشی یادگیری داده-محور بر توسعه مهارت های نگارشی فراگیران زبان انگلیسی مهارت های سطح خرد در نگارش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
473 - 506
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این مطالعه بررسی تأثیر یادگیری داده-محور (DDL) بر رشد مهارت های نوشتاری فرا گیران زبان انگلیسی است. «مهارت های نوشتاری» در مطالعه حاضر به جنبه های شکلی یا ساختاری زبان، روشی که عناصر زبانی، واژه ها، عبارات، بندها و جملات واحدهای بزرگ تری از زبان را برای انتقال ایده ها و مفاهیم تشکیل می دهند، محدود می شود. هدف عینی تر پژوهش حاضر، مقایسه اثر بخشی یادگیری به روش DDLو روش تدریس متعارف ضمن بررسی معیارهای دانش اظهاری فراگیران از مطالب تدریس شده و نمرات تحلیلی نوشته های آنها بود. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از طرح تحقیقی گروه کنترل پیش آزمون پس آزمون استفاده شد. دو گروه از دانشجویان که در درس «پاراگراف نویسی» شرکت می کردند، از لحاظ مهارت های نوشتاری در سطح خرد، مقایسه شدند. گروه کنترل با روش مرسوم استفاده از کتاب درسی، توضیحات معلم و تمرینات کلاس درس، آموزش دیدند. گروه آزمایش علاوه بر استفاده از کتب درسی، دروس تهیه شده براساس خطوط واژه نما را نیز دریافت کردند. تجزیه وتحلیل های آماری نشان داد که بین دو گروه، از نظر دانش اظهاری تفاوت معناداری وجود دارد. این نتیجه را شاید بتوان بیانگر برتری دروس مبتنی بر DDL نسبت به کتابهای درسی متداول از نظر توسعه مهارت های نوشتاری زبان آموزان (دانش اظهاری) تعبیر کرد. نتایج مربوط به نمرات تحلیلی نشان داد که بین دو گروه از نظر «محتوا»، «واژگان» و «سازمان دهی» تفاوت آماری معناداری وجود ندارد. بااین حال، گروه DDL دانش بیشتری در «کاربرد زبانی» نشان داد که همین امر بیانگر مزیت بیشتر درس های مبتنی بر DDLدر یادگیری و به کارگیری الگوهای دستور زبان است. دستاوردهای عملی این تحقیق در سه حوزه مجزا اما مرتبط استفاده از پیکره های زبانی در آموزش زبان، استفاده از خطوط واژه نما در آموزش زبان و تهیه مطالب درسی مبتنی بر DDL در کلاس های زبان ارائه شده اند. به تهیه کنندگان کتب درسی همچنین توصیه شده است بخش های خاصی از فعالیت های کلاس را به مواد مبتنی بر DDL اختصاص دهند.
بررسی تأثیر جنسیت و سن بر کاربرد دشواژه ها در گفتار گویشوران فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
77 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دو عامل «جنسیت» و «سن» بر کاربرد «دشواژه ها » در گفتار روزمره گویشوران زبان فارسی است. برای دست یابی به این هدف از پرسشنامه ای محقق ساخته بهره گرفتیم و آن را به صورت تصادفی میان 523 زن و مرد فارسی زبان در 4 گروه سنی مختلف (25-15 سال، 35-26 سال، 45-36 سال و بالای 45 سال) توزیع کردیم. این پژوهش از جنبه روش شناسی، میدانی و پیمایشی بوده و ماهیتاً توصیفی-تحلیلی ست. داده های گردآمده از پرسشنامه برپایه تلفیقی از آرای باتیستلا (Batisttella, 2005)، جی (Jay, 2009) و وارداف (Wardhaugh, 2006) در پیوند با دسته بندی «دشواژه ها» تحلیل شدند. یافته های برآمده از تحلیل های آماری با بهره گیری از آزمون های تی، تحلیل واریانس و توکی نشان داد مردان در حالت عادی و نیز عصبانیت بیشتر از زنان از «دشواژه» استفاده می کنند و میانگین کاربرد دشواژه های رکیک تر در مردان بالاتر است. افزون براین، یافته ها نشان داد زنان و مردان فارسی زبان به طورکلی از شش دسته از دشواژه ها در گفتار روزمره خود بهره می گیرندکه فراوانی دشواژه های مربوط به دسته های «مسائل جنسی»، «دفعیات بدن» و «انگ ها» در مردان بالاتر است؛ درحالی که در گفتار زنان فراوانی دشواژه های مربوط به دسته «مرگ و بیماری (نفرین)» بیشتر است. همچنین، روشن شد تفاوت میزان به کارگیری دشواژه در بین گروه های سنی مختلف از جنبه آماری معنادار است: در بیشتر موارد و در هر دو حالت عادی و عصبانیت، شرکت کنندگان 25-15 ساله دشواژه های بیشتر و رکیک تری را نسبت به سه گروه سنی دیگر به کار می بردند؛ درحالی که در مورد افراد 45 سال به بالا این موضوع کاملاً برعکس است.
A Symmetric Approach to Agreement in Kurmanji (Northern Kurdish) Direct Arguments(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Kurmanji uses two morphological forms of pronouns and R-expressions: direct and oblique. The direct form of first and second pronouns (local pronouns) is fully specified for person and number. In contrast, direct third-person pronouns and R-expressions are unmarked; however, these arguments still exhibit person and number agreement with verbs and number and gender agreement with Ezafe heads. There are two approaches to deal with direct unmarked arguments. In the asymmetric approach, these arguments are assumed to be fully specified for relevant φ-features, which are deleted at PF (Phonological Form) after agreement, whereas in the symmetric approach, they are merged as underspecified for relevant features and acquire their interpretation via agreement. Given the prevalence of unmarked arguments in Kurmanji, the symmetric approach is more economical and minimalistic, requiring fewer theoretical tools and computations. The present study shows that the key distinction between local pronouns and unmarked arguments lies in the specification of relevant φ-features. Direct unmarked arguments enter the derivation underspecified for these features, establishing a relation of ‘subset control’ in agreement and acquiring their interpretation by spreading features from the agreeing head at the LF (Logical Form) interface. This study also reveals that agreement in Ezafe constructions and pro-drop sentences also involve subset control and agreement is the only possible way to license φ-features, such as gender in inanimate arguments and person in R-expressions.
چالش به کارگیری افعال آلمانی با حروف اضافه ثابت و اهمیت توجه به بحث انتقال منفی در آموزش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر مشکلات احتمالی را که از انتقال منفی افعال آلمانی با حروف اضافه ثابت به وجود می آید مورد بررسی قرار می دهد. برگرفته از بحثهای نظری، تزاحم ساختاری زبان مادری و زبان بیگانه در حال فراگیری امری محرز است و موجب خطا می شود. به موجب ویژگی ساختاری زبان های فارسی و آلمانی، افعال آلمانی با حروف اضافه ثابت مستثنا نخواهند بود، به تبع آن این پرسش مطرح است «چگونه با این چالش در دانشگاههای کشور بالاخص در دانشگاههای جامعه آماری این تحقیق، دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای تهران مرکزی و واحد علوم و تحقیقات، مواجه می شوند؟» در این راستا به کمک بحث های نظری و بررسی های تجربی به دنبال پاسخ پرسش فوق هستیم. به کمک بحث های نظری درکی از تزاحم ساختاری و تبعات آن خواهیم داشت و به مبانی نظری انتقال، هم انتقال مثبت و هم انتقال منفی و در اصل تداخل می پردازیم و در پی آن توصیفی به پرسش این تحقیق پاسخ خواهیم داد. بر این منوال در بررسی های میدانی زبان آموزان فارسی زبان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و واحد علوم و تحقیقات، گروه زبان آلمانی، مورد آزمایش قرار گرفتند. بررسی های تجربی در قالب آزمون بار اول در ترم پاییز سال ۱۳۹۸ در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و مجدداً در ترم پاییز سال ۱۴۰۲ در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات انجام شد. شایان توجه است که هر دو گروه براساس سرفصل دانشگاهیِ رشته مترجمی زبان آلمانی، واحد درسی آلمانی پیشرفته را گذرانده بودند.
موضع گیری و مشارکت جویی در نظریه های داوری در دادگاه خانواده : جستاری در گفتمان کاوی قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تشریح فرایند موضع گیری و مشارکت جویی در نظریه های داوری مربوط به دادگاه خانواده بر اساس چارچوب پیشنهادی هایلند (2008) می پردازد. در پرونده های مربوط به طلاق، قاضی از هر یک از طرف ها (زن و شوهر) می خواهد که یک داور معرفی نمایند. داور موظف است قضاوت و نتیجه بررسی های خود از وضعیت هر یک از طرف ها را در قالب یک نظریه به قاضی ارائه دهد. در جستار حاضر ۳۶ نظریه داوری برای بحث و بررسی انتخاب شد. ۱۸ نظریه مربوط به داورهای منتخب طرف ها است که نظریه های غیر تخصصی و ۱۸ نمونه مربوط به نظریه داورهای منتخب دادگاه است که نظریه های تخصصی نام می گیرند. پس از بررسی داده ها براساس رویکردهای کمی و کیفی چنین محرز شد که نشان گرهای موضع گیری و (به نسبت کمتری) مشارکت جویی نقش محوری در شکل گیری گفتمان نظریه داوری دارند، به میزانی که به ازای هر 26/59 واژه در پیکره یک نشان گر موضع گیری و مشارکت جویی وجود دارد. همچنین، مقایسه نظریه های تخصصی و غیرتخصصی نشان می دهد که نظریه های تخصصی دارای کفایت توصیفی و تبیینی بیشتری هستند.
گسترش معنایی مزه واژه ها در گلستان سعدی در چارچوب معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
189 - 221
حوزههای تخصصی:
ادراک حسی از محیط پیرامون می تواند نقش مهمی در شناخت و شیوه مفهوم سازی انسان از رخدادهای جهان خارج داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ساز و کارهای مفهومی و معیارهای برون زبانی در برداشت معانی مجازی از مزه واژه ها درگلستان سعدی انجام شده است. داده های این مقاله، از بیت ها و جمله های گلستان سعدی که دربردارنده مزه واژه های شیرین، تلخ، ترش، شور، تند و نمکین هستند، استخراج شده و در چارچوب معناشناسی شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های به دست آمده از تحلیل داده ها نشان می دهد که کاربرد مجازی مزه واژه ها در حوزه های شخصیت، اخلاقیات و عواطف، اغلب مبتنی بر ساز و کارهای مجاز و استعاره مفهومی هستند که بر پایه تجربه بدنمند ما از محیط پیرامون و کاربرد پیاپی پاره گفته های چشایی شکل می گیرند. تجربه های خوشایند مربوط به چشیدن شیرینی، تجربه ناخوشایند ناشی از مصرف مواد تلخ، چین و چروک چهره بعد از چشیدن مواد غذایی ترش، تغییر حالات عاطفی در اثر خارش و گرمای ناشی از مصرف مواد غذایی تند و زیان ناشی از وجود نمک زیاد در آب از نمونه تجربیات بدنمند ما هستند که پس از گذشتن از صافی فرهنگ، در نگاشت میان مزه واژه ها و ویژگی های شخصیتی به کار می روند. از این رو، اغلب معانی مجازی برداشت شده از مزه واژه شیرین خوشایند است؛ ولی مزه واژه های ترش، تلخ، شور و تند غالباً معانی ناخوشایند و احساسات منفی را مفهوم سازی می کنند. یافته های این پژوهش، همسو با پژوهش های اخیر در حوزه ادراک حسی، بر نقشِ بدنمندی معنا، نشانه های بافتی، کاربرد زبان و دانش دایره المعارفی ما در برداشت معنای مجازی از مزه واژه ها در گلستان سعدی تأکید می کند.
مصدر فارسی چه ماهیتی دارد و چگونه فرافکن می شود؟ تبیینی در چارچوب صرف توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
211 - 254
حوزههای تخصصی:
پیرامون مصدر و ساخت نحوی اش اتفاق نظر وجود ندارد؛ برخی آن را اسم و دیگران فعل می دانند. دسته سومی نیز بنابه رفتار اسم فعل گونه آن، مصدر را ذیل مقولات مشکّک یا مقوله پذیر در بافت، تلقی می کنند. در پژوهش حاضر برآن بودیم تا بدون نیاز به نگرش سوم، پیشنهادی برای سلسله مراتب فرافکنی مصدر در چارچوب صرف توزیعی ارائه کنیم؛ به نحوی که نه تنها منطبق بر ویژگی های دوگانه اسم فعل گونه اش باشد، بلکه نشان دهد چگونه مصدر فارسی در مقام صفت نیز می تواند ایفای نقش کند. در نیل به این هدف، ساخت نحوی و ویژگی های مصدر فارسی بررسی شدند که این ویژگی ها، افزون بر موارد پیش گفته در سایر مطالعات، از این قرار بودند: مصدر فارسی با مصدر زبان هایی نظیر انگلیسی متفاوت است و از جنبه هایی به اسم مصدر میل می کند، گرچه رفتار آن مطلقاً بر اسم مصدر نیز منطبق نیست. بنابراین، ماهیت مصدر فارسی با هر دو مقوله مصدر و اسم مصدر انگلیسی تفاوت دارد و به تبع، اشتقاق شان یکسان نخواهد بود؛ پرسشواژه در ساخت مصدری به کار می رود؛ مصدر (منفی) می تواند به هیچ واژه مجوز حضور بدهد؛ همچنین، مصدر می تواند نه به عنوان اسم و نه به عنوان فعل، بلکه در مقام صفت به کار رود. بدین ترتیب، پیشنهادی برای سلسله مراتب فرافکنی مصدر ارائه شد و جایگاه ادغام وند مصدری نیز بررسی شد. شواهد نشان دادند که برخلاف فرض های محتمل اولیه، هیچ کدام از هسته های اسم کوچک، زمان و فعل کوچک محل درج وند مصدری فارسی نیستند. درنهایت، اتخاذ رویکرد صرف توزیعی اجازه داد رابطه میان فعل خودایستا و صورت متناظر مصدری اش در قالب فرایندهای نحوی مشترکی منعکس شود.
Multifaceted Challenges in English Language Education: Perspectives from Secondary School Teachers and Students in Baluchistan, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
English language education in Baluchistan, Iran, faces unique challenges due to the region's socio-economic conditions and limited access to resources. This study investigates the specific teaching and learning difficulties within secondary schools in this region. A mixed-methods approach was employed, gathering quantitative data from 80 teachers through a questionnaire and qualitative insights from 57 students via semi-structured interviews. The findings reveal that teachers encounter obstacles such as unclear course objectives, inadequate instructional methods, time constraints, and insufficient administrative support. Students, on the other hand, struggle with curriculum disengagement, a lack of authentic language practice opportunities, low motivation, and emotional barriers like anxiety and fear of judgment. Additionally, the limited integration of technological resources hampers effective language learning. These insights challenge the assumption that resource availability alone can improve language teaching, underscoring the importance of proper resource utilization and teacher training. The study advocates for a localized approach to curriculum design that aligns global language learning goals with Baluchistan’s socio-cultural context. Practical recommendations include modernizing teacher training, addressing emotional barriers, and creating a more supportive environment for teachers and students alike.
The Effect of Using Mobile-Assisted Flipped Classroom on Iranian EFL Learners' Vocabulary Leaning(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۷, No.۳۴, Spring & Summer ۲۰۲۴
22 - 43
حوزههای تخصصی:
The emergence of flipped learning has provided new opportunities to improve the quality of English language learning. First, the present study attempted to investigate the effects of flipped learning on enhancing the vocabulary knowledge of EFL learners. Second, it aimed to investigate the perception of the participants toward the flipped learning. To this end, 23 EFL learners from an English institute in Iran were assigned to the flipped and conventional groups. In the flipped classroom, the course materials selected by the teacher were posted via Telegram Application in advance to the class and the class time was spent on different peer and group activities including pre-communicative sentence arrangement, communicative activities, pair, and group discussion, role-play and storytelling. Multiple data collection sources, including a vocabulary knowledge test, a student-recorded portfolio, and a flipped learning experience questionnaire were employed to elicit the required data. The results revealed that the participants in the flipped learning classroom performed a little better than the participants in the conventional class; however, it was not statistically significant. Besides, they did not have a positive attitude toward flipped instruction. The author presents insights into the impacts of flipped instruction on the quality of vocabulary learning and the participants' perception of flipped learning and offers recommendations and implications for practice.
TEFL Ph.D. Students' Engagement with Peer Feedback and Automated Feedback on Their Dissertation Proposals(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
This study was conducted to examine the comments provided by ChatGPT 3.5 and doctoral students on doctoral dissertation proposals. Feedback receivers’ behavioral engagement with these two feedback types was also examined. The participants of this study, selected based on convenience sampling, were 28 Teaching English as a Foreign Language PhD students from three provinces who wrote their dissertation proposals in English. The first version and revised versions of their proposals and the provided comments were analyzed to identify the feedback types and the extent they applied the comments. Furthermore, stimulated recall interviews were used to identify the reasons why they did not apply some of the participants. Findings showed that both ChatGPT 3.5 and doctoral students were successful in providing both content-related and form-related comments. These two feedback sources also provided significant numbers of elaborated and justified feedback on dissertation proposals. Feedback receivers applied most of the comments provided by these feedback sources, and the specificity levels of comments affected the incorporation rate. The findings of the thematic analysis of the stimulated recall interview data revealed that the participants did not apply the comments because they were too broad, inaccurate, difficult to apply, and difficult to understand.
Combined Effect of Critical Thinking and Dynamic Assessment on Enhancing Iranian EFL Learners’ Writing Performance: A Focus on Teaching Writing Strategies(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۴۸, Spring ۲۰۲۴
67 - 77
حوزههای تخصصی:
This study aimed to explore the combined impacts of critical thinking and dynamic Assessment on enhancing the writing performance of Iranian EFL learners, specifically focusing on teaching writing strategies. We selected 80 intermediate-level participants from a pool of approximately 200 language learners at an accredited institute (Gooyesh). These participants were divided equally into two experimental and control groups. The experimental group (EG) received writing strategies through the application of critical thinking principles and dynamic assessment. The control group (CG) received writing strategies through traditional methods without receiving critical thinking or dynamic assessment principles. The two groups underwent a writing pre-test to assess their initial writing skills, and after the treatment, to measure their writing improvement, they took a post-test using the same evaluation criteria as those of the pre-test. Then, appropriate statistical tools were employed to gauge the participants' writing progress as a result of the instructional methods. The results indicated that integrating dynamic assessment and critical thinking strategies significantly improved participants' written communication skills. These findings hold promise for EFL instructors, curriculum designers, and material developers.
Interventionist Face-to-Face versus Web-Based Group Dynamic Assessment and Speaking Ability: A Case on Introverted/Extroverted Iranian Intermediate EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۵۰, Autumn ۲۰۲۴
169 - 189
حوزههای تخصصی:
The present study sought to investigate the effects of face-to-face and web-based group dynamic assessment (GDA) on the speaking skills of Iranian intermediate EFL learners. A total of 100 participants from Ariana Institute in Rasht were involved in the study, with 36 introverted and 36 extroverted learners selected based on their scores on the Oxford Placement Test (OPT) and Eysenck’s Personality test. These participants were then divided into experimental and control groups. Each experimental group, comprising 12 participants, underwent either face-to-face or web-based GDA sessions, while the control groups received traditional instruction. The research design included a pretest, 15 treatment sessions, and a posttest to assess the progress of speaking abilities among the learners. The statistical analysis, which included paired samples t-test and one-way ANOVA, indicated significant enhancements in speaking skills among the learners who participated in the experimental GDA sessions compared to those in the control groups. Notably, introverted learners in the web-based GDA group exhibited superior speaking abilities, whereas extroverted learners showed more improvement in face-to-face GDA sessions. These results have important implications for English language educators and researchers in Iran, highlighting the significant influence of GDA delivery mode on the speaking proficiency of EFL learners, particularly in relation to their introverted or extroverted traits. Such findings can offer valuable insights for pedagogical approaches and theoretical frameworks in English language teaching in Iran.
بررسی نحوی و معنایی فعل «خواستن» در زبان فارسی: (تحلیلی پیکره بنیاد در چارچوب دستور نقش و ارجاع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل «خواستن» در زبان فارسی دارای ماهیتی دوگانه است، به گونه ای که می تواند هم زمان به عنوان فعل کمکی و فعل واژگانی به کار رود. «خواستن» در مقام فعل واژگانی مبین معانی مختلفی است که در قالب ساختارهای متفاوتی نیز بیان می شود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بحث و بررسی ابعاد نحوی و معنایی این فعل در ساخت های مختلف است. نگارندگان معتقدند که دستور نقش و ارجاع با رویکردی که به مطالعه ساخت های مرکب دارد، می تواند از عهده توصیف همه جانبه ساخت های مورد نظر بر آید. در این دستور ساخت های مرکب براساس «سلسله مراتب میان بندی» تبیین می شوند. سلسله مراتب مذکور خود متشکل از دو پیوستار نحوی و معنایی است. در بُعد نحوی روابط الحاق پیوند مد نظر هستند و در پیوستار معنایی نوع روابط معنایی براساس محمول اصلی مطرح است. در همین راستا تلاش شد که انواع کاربردهای فعل «خواستن» براساس سلسله مراتب توصیف شوند و از این رهیافت نیز مفروضات دستور نقش و ارجاع بر مبنای یافته های پژوهش آزموده شوند. برخی یافته ها حاکی از آن است که فعل «خواستن» به جهت معنایی در زمره محمول های روان کنش، سببی امری و نگرش گزاره ای جای می گیرد و در بُعد نحوی نیز در قالب هم وابستگی مرکزی و ناهم پایگی مرکزی بروز می یابد. گفتنی است داده های پژوهش حاضر برگرفته از پیکره همشهری 2 هستند.
ابعاد معنایی و نحوی زمان، نمود و وجهیت در صیغگان امری: مطالعه موردی کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۸۴)
197 - 239
حوزههای تخصصی:
هدف جستار حاضر بررسی رابطه بین ساخت های امری و نظام زمان، نمود و وجه در کردی است. روش تحقیق حاضر مبتنی بر رویکرد آیخنوالد و دیکسون (2017) و الگوی رده شناختی وندرآئورا و همکاران (2005) است. داده های تحقیق نیز عمدتاً از طریق مصاحبه با گویشوران جمع آوری شده است. نتایج تحقیق نشان داد که صیغگان امری در کردی مبتنی بر سه ساخت امری بوده، و چهار راهبرد امری نیز در کنار این ساخت ها برای بیان معانی امری بکار می روند. همچنین نتایج نشان داد که ساخت های امری روی محور زمان دارای نوعی توزیع نامتقارن بوده، و همچنین رفتارهای متفاوتی در رابطه با پدیدار زمان دستوری دارند. همچنین روشن شد که ساخت امری عمدتاً میل به ترکیب با افعالی دارد که خصلت پویایی (نمود) آن ها مثبت است. اما ساخت امری در فرایند تحمیل خصیصه پویایی افعال را خنثی ساخته و ساخت نهایی تنها مراحل مقدماتی رخداد را بازنمایی می کند. به همین دلیل ساخت امری با عملگرهای ناقص آغازی به راحتی ترکیب می شود چراکه این عملگرها تنها مراحل آغازی رخداد را بازنمایی می کنند، و همچنین تمایلی به ترکیب با عملگر استمراری ناقص ندارد، چراکه این عملگر عمدتاً مراحل میانی و پویای رخداد را بازنمایی می کند. از سوی دیگر ساخت امری به دلیل ویژگی های نمودی و زمانی هرگز نمود کامل را به خود نمی پذیرد، چراکه این نمود تجانس معنایی با ساخت امری ندارد. درنهایت نتایج نشان داد که در صورت هر گونه جایگشت ساخت امری در محور نامتقارن زمان، عملگرهای وجهی به عنوان اولین جایگزین برای آن ها ظاهر می شوند. نتایج بیانگر این است که عبارات امری و رهنمودی عمدتاً دچار فقر معنایی در لایه های رخدادی بوده، و صرفاً چون یک کنش گفتار بیانی عمل می کنند.
نقش خودکارآمدی نگارش و استراتژی نگارش در عملکرد نگارشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۸۴)
405 - 436
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین خودکارآمدی نگارش و استراتژی در عملکرد نگارشی است. بدین منظور، 110 شرکت کننده دو پرسش نامه، شامل پرسش نامه خودکارآمدی نگارش و پرسش نامه استراتژی نگارش را تکمیل کردند و دو نگارش استدلالی و روایی منتخب از بخش نگارش آزمون تافل را نوشتند. برای تحلیل داده ها، از ضریب هم بستگی و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد که هیچ رابطه معناداری بین خودکارآمدی نگارش و استفاده از استراتژی نگارش وجود نداشت. رابطه معناداری بین خودکارآمدی نگارش و موفقیت در نگارش پیدا شد. همچنین، رابطه منفی بین استراتژی نگارش و عملکرد نگارشی دیده شد. نتایج رگرسیون نشان داد که تنها خودکارآمدی نگارش عملکرد نگارشی را پیش بینی کرد. نتایج این پژوهش می تواند به معلمان زبان کمک کند تا عملکرد نگارش زبان آموزانشان را بهبود بخشند.
بررسی رابطه بین دانش ارزیابی و دانش آموزشی معلمان ایرانی زبان انگلیسی با در نظر گرفتن تجربه تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که سواد ارزیابی یک مفهوم جدید در زمینه ارزیابی و آموزش تدریس است، معلمان باید از نحوه استفاده از راهبردهای ارزیابی برای ارزیابی پیشرفت دانش آموزان خود مطلع شوند. پژوهش حاضر با الهام از عدالت در تدریس و ارزیابی، به بررسی رابطه بین دانش ارزیابی و دانش آموزشی معلمان کم تجربه و با تجربه زبان انگلیسی پرداخت. 50شرکت کنندگان معلم ایرانی (25 نفر کم تجربه و 25 نفر با تجربه) در دانشگاه های دولتی و آزاد تبریز و تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. معلمان با سابقه تدریس بین یک تا سه سال به عنوان معلمان کم تجربه در نظر گرفته شدند، در حالی که معلمان با سابقه تدریس بیش از 10 سال به عنوان معلمان با تجربه در نظر گرفته شدند. برای سنجش دانش ارزیابی معلم از آزمون دانش ارزیابی زبان مبتنی بر سناریو فرهادی و توسلی (2018) استفاده شد. یک پرسشنامه پایه دانش تربیتی که توسط دادوند (2013) تهیه و تایید شد برای ارزیابی پایه دانش آموزشی معلمان مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که دردانش ارزیابی بین دو گروه از معلمان تفاوت معناداری وجود دارد. علاوه بر این، در دانش آموزشی بین همان دو گروه تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین بین دانش ارزیابی معلمان کم تجربه و باتجربه از یک سو و دانش آموزشی آنان از سوی دیگر رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. نتایج به دست آمده حاکی از اهمیت به روز رسانی دارد دانش تربیتی در تدریس و معلمان زبان انگلیسی است.
مروری نظام مند بر تاثیر مدل های هوش مصنوعی مولد(ChatGPT و Gemini)، در آموزش زبان انگلیسی(ELT): فرصت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی به طرق مختلفی در حوزه آموزش تاثیر گذاشته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مدل های هوش مصنوعی مولد (ChatGPT و Gemini) در آموزش زبان انگلیسی(ELT)، به مرور نظام مند 41 مقاله چاپ شده، در مجلات معتبر که در سال های 2023 و 2024 منتشر شده بودند، پرداخته است و فرصت هایی که این چت ربات ها، برای مدرسان و زبان آموزان به ارمغان می آورند، به همراه چالش ها و محدودیت های آنها مورد بررسی قرار داده است. با رعایت معیارهای دقیق ورود و انتخاب مقالات و استانداردهای تحقیق از جمله پایایی بین ارزیاب (ضریب کاپا کوهن = 0.81)، منابع از پایگاه های معتبر علمی پژوهشی بین المللی جمع آوری و تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که مطالعات قبلی بر چهار موضوع اصلی متمرکز بودند: الف) تاثیرات و مزایای استفاده از مدل های هوش مصنوعی مولد در ELT، ب) چالش ها و محدودیت های استفاده از مدل های هوش مصنوعی در ELT، ج) نقش مدل های هوش مصنوعی در ارزیابی و ارتقای آموزشی در حوزه ELT و د) ضرورت آموزش و پشتیبانی برای استفاده موثر از مدل های هوش مصنوعی مولد در ELT؛ هم چنین نتایج بیانگر مزایای استفاده از چت ربات ها در آموزش زبان انگلیسی، چالش ها و محدودیت های استفاده از آنها بود. این مطالعه نظام مند می تواند، دیدگاه روشن و توصیه های عملی در زمینه ادغام هوش مصنوعی در آموزش زبان انگلیسی ارائه دهد و به سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی کمک کند تا تصمیمات آگاهانه تری در باره اثرات مدل های هوش مصنوعی مولد، در آموزش اتخاذ کنند؛ هم چنین، این پژوهش می تواند به طراحی ابزارها و روش های آموزشی جدید کمک کند که به طور خاص برای نیازهای یادگیرندگان زبان انگلیسی بهینه سازی شده باشند.
A Comparative Investigation of the Effects of Metacognitive, Cooperative and Metacognitive-Cooperative Instructions on Iranian EFL Learners’ Writing Improvement
منبع:
Research in English Education Volume ۹, Issue ۱ (۲۰۲۴)
70 - 83
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to examine the impact of metacognitive-cooperative training on the writing skills of Iranian EFL learners. The study employed quasi-experimental design. To this aim, four intact classes were randomly allocated into three experimental groups and one control group. The findings from the initial assessments indicated that the individuals involved in the study exhibited a similar level of language competence and writing skills, ascertained by the Oxford Quick Placement Test (OQPT) and a pretest specifically designed to evaluate writing abilities. Consequently, a total of 120 Iranian EFL learners, selected from a subject pool of 160 individuals at the upper-intermediate level, were designated as the participants for this study. The selected subjects were subsequently divided into four distinct groups, namely three experimental groups (EG1, EG2, EG3) and one control group (CG). The experimental groups (EG1, EG2, and EG3) received instruction on cooperative learning, metacognitive strategies, and a combination of metacognitive and cooperative learning, respectively. Conversely, the control group (CG) adhered to a conventional curriculum for writing. Subsequently, a posttest was conducted. Having conducted the Wilcoxon-Signed Rank Test, the researchers figured out that the instructional methods of cooperation, metacognition, and metacognitive-cooperation significantly influenced the improvement of writing skills among Iranian EFL learners. Based on the outcomes of the ANCOVA test, the researchers reached the conclusion that the metacognitive-cooperative group exhibited superior performance compared to the groups that received solely cooperative or metacognitive instruction. The study’s pedagogicalimplications have been thoroughly discussed.