گویش شناسی و فرهنگ عامه
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال دوم پاییز و زمستان 1403 شماره 2 (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مقالات
حوزههای تخصصی:
نگارنده در این مقاله به بررسی برخی از اعلام جغرافیایی منطقه ارسباران از جمله جاینام هایی که در ساختار آنها جزء -dil، siγ-، -kalā و xū/ōy- وجود دارد، پرداخته و کوشیده است تا بر پایه داده های زبانی و اطّلاعات جغرافیایی وجه اشتقاقی برای این جاینام ها به دست دهد.
اصطلاحات گیلکی برای چوب آلات و وسایل ساخته شده از چوب درختان جنگلی در روستای بی بالانِ گیلان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در هر منطقه که دارای گویش و زبان محلی خاص می باشد، به منظور تعامل و هماهنگی بین گویشوران در ارتباطات روزانه نیاز به استفاده از لغات و اصطلاحات ویژه ای می باشد که از نظر ظاهری به اصطلاحات عمومی شباهت دارد ولی از نظر فنی و تخصصی همراه خود یک پشتوانه قوی و با اصالت از تجربیات و سعی و خطاهای متفاوت گذشتگان در آن تخصص و علم که گاها می توانست منجر به از دست دادن جان عزیزی از آن ها شود را دارند. به مجموعه این اطلاعات تخصصی در گویش ها و فرهنگ های مختلف دانش بومی گفته می شود. در میان انبوه واژگان مورد استفاده در یک گویش، بسیاری از آنها به عنوان واژگان تخصصی برای یک رشته علمی خاص می تواند مورد نظر متخصصین قرار گیرد. از آنجایی که منطقه مورد مطاله در دهستان بی بالان در شرق استان گیلان و در حاشیه جنگل قرار دارد، بسیاری از واژگان تخصصی ناشی از کاربرد چوب می تواند دارای اهمیت خاص قرار گیرد. در این تحقیق اقدام به جمع آوری حدود دویست مدخل از واژگان مرتبط با چوب، وسایل چوبی و چوب آلات مورد استفاده در ساختمان سازی به صورت تخصصی و دسته بندی شده جمع آوری گردید. با ثبت این واژگان تخصصی می توان مانع از به فراموشی سپردن آنها توسط نسل کنونی که چندان علاقه ای به گویش به لهجه گیلکی به عنوان زبان مادری ندارند و حتی و نسل های آتی گردد.
تحلیل و دسته بندی بن مایه های نفرین و دعا در فرهنگ و ادب عامه تالشی شمالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نفرین ها و دعا های مردم هر سرزمینی، نمادی از آداب و روحیّات اجتماعی و درگیری زشتی ها و زیبایی های زندگی آن مردم در گذر زمان هستند. بررسی نفرین ها و دعا های موجود در هر یک از گویش های ایرانی اهمیت ویژه ای دارد، زیرا با بررسی این گونه ها می توان به فرهنگ و ساختارهای جامعه مورد پژوهش پی برد، و به درک بهتری از جامعه و روابط میان افراد آن جامعه رسید. در این پژوهش نفرین ها و دعا های عامّه زبان تالشی شمالی به صورت میدانی جمع آوری شدند و معلوم شد که گویشوران تالشی، اگر در شرایطی چون ظلم و ستم و کارهای دور از انتظار قرارگیرند لب به نفرین می گشایند، و اگر در شرایط ابراز محبت، پاسخ به اعمال نیک دیگران باشند آنگاه احساسات خود را با جملات دعایی نشان می دهند، بر این اساس نفرین ها در مضمون های چون: درخواست مرگ، درخواست بیماری، درخواست کاهش رزق و روزی و درخواست عاقبت بد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. دعاها نیز در موقعیت های خاص خود چون: دعای موقع سفر، کار، عیادت، اموات، تسلیت و تشکر و قدرشناسی، تقسیم بندی شدند و نمونه های مربوط به هر کدام آورده شد، بعد آوانویسی و ترجمه شان نیز ذکر شد.
نقش خر در فرهنگ مردم لای زنگانِ داراب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
لای زنگان روستایی کوهستانی از توابع شهرستان داراب، واقع در استان فارس است که شغل اهالی آن تا دو سه ده پیش به دام داری و باغ داری محدود می شد و خر در این دو حوزه نقشی کلیدی داشت. رابطه ی تنگاتنگ مردم لای زنگان با این حیوان ارزشمند موجب شده است که این حیوان نقشی اساسی و مهم در میان مردم این روستا داشته باشد. با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهشِ حاضر به بررسی جایگاه خر در فرهنگ مردم لای زنگان اختصاص یافت. روش پژوهش این جستار تحلیل محتوا با رویکرد تحلیلی-توصیفی بوده است. در این پژوهش واژه ها و اصطلاحاتِ مربوط به خر، گردآوری و طبقه بندی گردید. بیماری های رایجی که خرها بدان مبتلا می شدند مورد بررسی قرار گرفت و شیوه ی درمان هر یک از آن ها بیان شد. با بررسی ضرب المثل ها و کنایاتِ لای زنگانی مشخص شد که می توان خر را نمادی از حماقت، بی عرضگی، نامنظم بودن، قدرناشناسی، مناسب برای بیگاری و نظیر آن دانست.
جایگاه طب سنّتی و گیاهان دارویی در بوستان سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از وجوه مطالعه در فرهنگ عامّه، مطالعه و برّرسی نوع باورها و چگونگی عقاید مردم در مواجهه با بیماری هاست. از آنجا که بسیاری از عناصر فرهنگ عامّه همچون: آداب و رسوم، اعتقادات و باورها، بازی ها و سرگرمی ها، پوشاک و خوراک، طب سنّتی و عامیانه و سایر موارد دیگر در ادبیّات فارسی انعکاس یافته است، در این جستار کوشش شده تا به برّرسی طب سنّتی در کتاب بوستان سعدی که تأثیر انکارناپذیری بر فارسی زبانان گذاشته و منعکس کننده آیین و سنّت ملّی می باشد، بپردازیم. شاعران پارسی زبان نه تنها بر علوم ادبی که برخی از آنها در علوم مختلف زمان از قبیل فقه و کلام، عرفان و تصوّف، تاریخ و جغرافیا، طب و نجوم از عالمان و دانشمندان معاصر خود بوده اند، و با به کارگیری علوم مزبور، به ویژه علم طب، به آثار خویش، روح و لطافتی خاصّ بخشیده اند. گروهی از این بزرگان نیز گرچه طبیب نبوده اند، با طبیبان حاذق زمان خود مجالست داشته و یا اینکه از نحوه طبابت مرسوم در آن دوران با خبر بوده اند. به طوری که تأثیر شگرف این دانش در اشعار لطیفشان به خوبی تجلی کرده است.
مقایسه تطبیقی مؤلفه های فرهنگ ملی جامعه ایران و مصر (مطالعه موردی: سیمین دانشور«سَووَشون» و «کوچه مَدَق» از نجیب محفوظ)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نویسندگان از رهگذر داستان به ارائه افکار و اندیشه های خاص خود و گاه جامعه می پردازند و چه بسا آثار داستانی آینه تمام نمایی است که فرهنگ ملی جامعه را منعکس می سازد. نویسندگان ایران و عرب نیز نقش تعیین کننده ای در گستره ادبیات معاصر بر عهده دارند. سیمین دانشور از جمله بانوان نویسنده ای است که در رمان های خویش به هویت و فرهنگ ملی ایران پرداخته است. در مقابل نویسنده مصری، نجیب محفوظ، نیز حضوری فعال و پر ثمر در عرصه ادبیات معاصر داشته و در آثار داستانی خویش با نگرشی واقع گرایانه، عمده ترین مسائل فرهنگی واجتماعی مصر را در برهه ای از زمان به تصویر کشیده است. با توجه به تاثیر پذیری این دو نویسنده از فرهنگ ملی و بازتاب آن در آثارشان، در این پژوهش به بررسی تطبیقی مولفه های فرهنگ ملی در رمان های «سووشون» از دانشور و «کوچه مدق» از نجیب محفوظ به روش توصیفی - تحلیلی پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که هر دو نویسنده در نگارش رمان های خود از فرهنگ جامعه خویش تاثیر پذیرفته اند؛ اگرچه باورهای اساطیری و تاریخی مانند مراسم نوروز، سیاوشان و... در آثار سیمین دانشور نمود بیشتری یافته است.
بررسی کارکرد پیشوند فعلی vā- در گویش خواجه ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کارکردهای پیشوند فعلی vā- «وا» در گویش خواجه ای بررسی می کند. این گویش در دهستان خواجه ای از توابع بخش میمند شهرستان فیروزآباد واقع در استان فارس رواج دارد. بدین منظور، 27 فعل پیچیده ساخته شده با این پیشوند، بررسی و کارکردها و ویژگی هایِ ساختاری-معنایی آن ها، تحلیل می شوند. روش بررسی به این صورت است که نخست معادل هر فعل در زبان فارسی نو و میانه (در صورت وجود) آورده می شود و ریشه فعل در زبان ایرانی باستان نشان داده می شود. در ادامه، مفهوم و کارکرد(های) فعل همراه با مثال در گویش خواجه ای اراﺋﻪ می گردد. گویش خواجه ای مورد نظر در این پژوهش، گویش رایج در روستای باوریان است که نویسند، خود گویشور آن است. مهم ترین یافته های پژوهش پیش رو این است که نخست، سه مورد از این افعال پیشوندی نیستند. دوم این که، در مواردی این پیشوند در هر بافتی، معنای متفاوتی را به یک فعل واحد داده است. دیگر یافته حاکی از این است که پیشوند vā- در بیشتر فعل ها باعث برجسته سازی یکی از معناهای فعل بسیط شده و فقط در یک مورد معنای جدیدی به فعل بسیط داده است. در دو فعل نیز، این پیشوند به معنای «دوباره» بر تکرار عمل دلالت دارد.
پیشنهادی درباره ریشه دو واژه گُند و مَندیر در گویش لُری بختیاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با بنیان سلسله های ایرانی پیش از اسلام، روابط با دولت های میانرودانی باستان، یونان و روم از زمان مادها شروع شد و این فرایند تا پایان خاندان ساسانی ادامه داشت. نتیجه، این روابط ورود شماری وامواژه به زبان پارسی کهن بود. در کنار آن، ایران باستان چندین بار هم مورد تاخت و تاز اقوام دیگری قرار گرفت و در این فرایند، آثار مکتوبی از میان رفتند. آخرین تازش، با یورش تازیان همراه بود که جایگزینی زبان عربی و از میان رفتن شمار بسیاری آثار مکتوب بود که تنها آثار اندکی به ویژه در ارتباط با متون دینی به جا ماند و در نتیجه این فرایند شمار بسیاری واژه ها جای خود را به واژه های زبان غالب دادند. اما از آنجا که گویش ها بازتابی از نیای خود هستند، واژگان کهن را در خود نگه داشته اند. امروزه در گویش لری به جای واژه عربی بیضه یا فارسی خایه از گند (gōnd=تخم) و به جای منتظر از واژه مَندیر (mandīr)، استفاده می کنند. هدف این پژوهش هم، بررسی واژه گُند و مَندیر در گویش لری است و اینکه این واژه ها از چه ساختاری پیروی کرده است. بر این پایه، روش کار، هم پیدا کردن ریشه واژه و هم ساخت دستوری این واژه ها است که از کدام ساخت زبانی کهن پیروی کرده اند. در پایان، با تطبیق با واژه های هم خانواده هندواروپایی و ایرانی باستان، واژه گُند محتمل می تواند از یک وامواژه از یونانی در زبان های ایران باستان و واژه مَندیر هم از یک ساخت ایرانی باستان آمده باشد.
واکاوی ساختار پرسشواژه در گویش بوشهری بر مبنای رویکرد کمینه گرا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
جملات پرسشی در زبان های مختلف، تابع مشخصه حرکت یا عدم حرکت پرسشواژه است و با توجه به فاعلی یا غیر فاعلی بودن پرسشواژه، جملات پرسشی یا حاصل اعمال پرسشواژه در جای خود (ابقایی)[1] و یا نتیجه حرکت پرسشواژه[2] است. این مقاله با روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بر مبنای برنامه کمینه گرایی چامسکی به بررسی حرکت پرسشواژه در گویش بوشهری پرداخته و قواعد حاکم در برنامه کمینه گرایی در خصوص این حرکت را در این گویش مورد ارزیابی قرار دادیم. در این پژوهش 170 دقیقه مکالمات گروه های مختلف سنی در بوشهر ضبط و پیاده سازی گردید وجملات پرسشی در گویش بوشهری از نقطه نظر حرکت نحوی یا غیر نحوی، انگیزه حرکت، اجباری یا اختیاری بودن حرکت پرسشواژه و محل فرود آن، مورد بررسی قرار گرفت. داده های پژوهش توسط دو زبان شناس مسلط به گویش بوشهری دسته بندی گردید و داده ها تحلیل و بررسی شدند. نتایج بررسی ها بیانگر آن است که شرط همجواری و محدودیت تسلط سازه ای، موجب محدودیتی در حرکت پرسشواژه در این گویش نمی گردد. قرارگیری پرسشواژه در جایگاه های مختلف در این گویش با دلایلی همچون تاکید یا برجسته سازی و مبتداسازی دسته بندی شده است. [1] in-situ [2] wh-movement
واژه پساغند (ذخیره) در گویش بهدینان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی همواره نیاز به واژه های بسیار دارد که برای رساندن معانی تازه و ضبط و انتقال مفاهیمی بسیار، کارآمد باشند و بتوان با کلمات مناسب، معانی را رسانید تا با آن ابزار، ارتباط میان گویندگان و شنوندگان، و خوانندگان متون برقرار کرد. بر چنین مبانی، و به چنین موجباتی است که زبان فارسی افزون بر ساختن واژه های جدید و فراوان، همواره به وام گرفتن لغات از زبان های دیگر پرداخته، و از دیرباز وام واژه هایی متعدد را به تصرف درآورده است. هنگامی که زبان فارسی در نوشتار و در گفتار، وام واژه از گویش های زنده و فراوان ایرانی بستاند و لغاتی را از آنها بردارد و بر گنجینه واژگانی خود بیفزاید، در واقع عملاً دستاوردی را فراهم کرده است که همان زبان و گویش وام دهنده نیز از چنین اهدایی بر خود خواهد بالید و به خود خواهد نازید که توانسته است ارمغانی پایدار و رایج به زبان میانگان و سرشار از استغنای دیرنده فارسی بدهد و بر غنای شکوهمند آن بیفزاید.
بررسی علل نبود نام کوروش در شاهنامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
چرایی شاهنامه بدون نام کوروش کوروش بزرگ حدود 600 پ.م، چشم به جهان گشود؛ او پسر کمبوجیه اول در یک پادشاهی کوچک در جنوب غرب ایران به نام پارس در استان امروزی فارس بود. نخستین شاه خاندانی پارسی، چیش-پیش بوده و جانشینان او چون کوروش، خودشان را شاه اَنشَن می خواندند. بدون شک، افسانه کوروش بزرگ در روایات داستان گونه ایران باستان و در دوره خود مردمان هخامنشی رواج داشته وداستان هایی از زایش، پادشاهی و بزرگی نخستین شاه خودشان یاد می کردند. باوجودی که نام او در اسناد بابلی، یونانی و عبری و کتیبه های خودش آمده است، امّا نامی از او در شاهنامه نیامده است. هدف این پژوهش با بررسی متون تاریخی دوره ی فردوسی و با روش تحلیل محتوایی، قصد دارد پاسخی تاریخی-منطقی برای علل عدم نام کوروش در شاهنامه ارائه دهد. هدف این پژوهش چرایی عدم نام کوروش هخامنشی از روش تطبیق و بررسی شاهنامه ی فردوسی با متون تاریخی آن دوره چون تاریخ طبری و یعقوبی و ... است و به چه علت نام کوروش در شاهنامه نیامده است. یافته های این پژوهش علل عدم نام کوروش در شاهنامه را این گونه بیان می کند: حذف نام کوروش از زمان به قدرت رسیدن داریوش با توجه به کتیبه بیستون و فرمان های داریوش، درنتیجه نبودن نام کوروش در منابع ساسانی، استفاده ی مستقیم فردوسی از خدای نامک های ساسانیان و اعتماد به آنها، عدم آگاهی فردوسی از خط و زبان عبری و یونانی که ذکری ازنام کوروش کرده اند.
بازتاب عناصر عامیانه در دیوان فلکی شروانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد بسیار مهم زبان و ادبیات فارسی را، ادبیات عامه تشکیل می دهد که در مقابل ادبیات خاصه می باشد. قصه ها و اشعار عامیانه مناسب ترین منبع برای شناخت فرهنگ و روحیات توده ی مردم هستند.ادبیات عامیانه ی فارسی هم مانند ادبیات کلاسیک دربرگیرنده ی دو بخش شعر و نثر می باشد. در ادبیات کلاسیک هدف از آفرینش یک اثر، تأثیر گذاری بر عواطف خواننده است و نویسنده برای خلق یک اثر علمی، عقلانی دست به قلم می شود. اما در آثار عامیانه، هدف از خلق آن، بیشتر سرگرمی و شگفت زدگی خواننده است. از مهم ترین علل شهرت شاعران، میزان استفاده از مسائل زیبایی شناسی(صور خیال) و مطالبی است که در اثر خود از آن بهره مند می شوند؛ در این میان یکی دیگر از این عناصر، تأثیرپذیری از باورهای عامیانه است. سهم ادبیات عامیانه را در شعر و نثر کلاسیک، سبک های گوناگون ادبی، از جمله سبک آذربایجانی نمی توان نادیده گرفت. هدف از این پژوهش آشنایی مخاطب با یکی از شاعران قرن ششم (فلکی شروانی) و میزان بهره مندی وی از عناصر عامیانه است. فقدان پژوهش در این زمینه، طرح این موضوع را تأئید می نماید. در این گزیده ابتدا تعریفی از ادب عامیانه و تاریخ جمع آوری آن ارائه شده؛ سپس خیلی کوتاه به معرفی فلکی شروانی پرداخته ایم و در نهایت سعی بر آن شده است تا با ژرف نگری اشعار وی، بازتاب عناصر عامیانه و باورهای موجود در دیوان فلکی را بیان کنیم. کلید واژه ها: ادبیات عامیانه- سبک آذربایجانی- فلکی شروا نی