فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
منبع:
Research in English Education Volume ۹, Issue ۱ (۲۰۲۴)
10 - 22
حوزههای تخصصی:
The most crucial part of learning a language is speaking. The majority of EFL students struggle to express themselves verbally. Ten students from the English department took part in the research to address these problems. Some actions were performed to accomplish the goal. Due of the epidemic, the teacher substituted the customary classroom setup with a WhatsApp group. To start the class, he distributed the YouTube URL link. The pupils viewed and listened to the YouTube videos. They were able to use some of the provided tools to understand the subject as they went along. The pause, rewind, and fast forward buttons allowed them to pause, go back in time, and move forward. By recording their finished work on film, the students were able to recount the educational process. They started scribbling to increase their verbal fluency. They were writing on a piece of paper as they talked. Following the conclusion of the study, the students answered the questionnaire. The data from the teaching-learning process and the questionnaire were examined using a mix-method approach. Conclusion: Students' listening, vocabulary, grammar, and speaking skills are enhanced by using the offered URL, the WhatsApp group application, YouTube, recounting, and scribbling. Additionally, their practice was becoming less jittery and interrupted. Other educators who teach speaking and related courses could find this kind of discovery useful.
ترجمه مفاهیم ناهنجار در سه ترجمه فارسی رمان ماتیلدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال ۵۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
37 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی روش هایی است که مترجم های ایرانی برای ترجمه ناهنجاری های اجتماعی در آثار ادبی کودک و نوجوان از انگلیسی به فارسی به کار برده اند. در این پژوهش از سه ترجمه فارسی رمان ماتیلدا (۱۹۸۸) اثر رولد دال تشکیل شد. تمرکز این پژوهش بر ترجمه ناهنجاری های اجتماعی در سطح جمله است. در ابتدا بر اساس پیکره و ناهنجاری های موجود در متن، جملات ناهنجار اجتماعی به دو دسته کلامی و رفتاری تقسیم شد. دسته کلامی به بی ادبی، تهدید و دروغ گویی و دسته رفتاری به کودک آزاری جسمی، کودک آزاری ناشی از غفلت، انتقام و پرخاشگری رفتاری تقسیم شد. در مرحله دوم مدل کارکردگرا و پویای مولینا و هورتادو آلبیر (۲۰۰۲) برای دسته بندی های ناهنجاری های اجتماعی به کار گرفته شد تا از طریق آن متن مبدأ با معادل هایش در ترجمه های فارسی بررسی شود. نتایج نشان داد که رویکرد مترجم ها، ترجمه تحت اللفظی است. ترجمه ها بومی سازی نشده اند و تکنیک های متفاوتی برای آن ها به کار رفته است.
شمار در زبان گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه چگونگی بازنمایی شمار در زبان گیلکی گونه لاهیجانی بررسی شده است. شمار در این زبان با جنبه های گوناگون ساختاری و کاربردشناختی در تعامل است. داده های پژوهش براساس گفتار روزمره گویشوران و شم زبانی یکی از نگارندگان گردآوری شده است. براساس نتایج پژوهش، ضمایر به لحاظ شمار و در حالت های فاعلی، مفعولی و اضافی دارای صورت های متفاوتی هستند. در گروه های اسمی غیرمعرفه حضور نشانگر جمع به همراه طبقه نما موجب بدساختی می شود، درحالی که در گروه های اسمیِ معرفه حضور تکواژ جمع برای دستوری بودنِ ساخت اجباری است. دوگان سازی از فرایندهایی است که در تعامل با مفهوم شمار قرار دارد. در این فرایند، استفاده از جزء مکرر به همراه پایه در برخی بافت ها برای اشاره به یک مجموعه به کار می رود. براساس سایر یافته ها، در ساخت های همپایه، علی رغم اطلاق مفهوم جمع به هر دو عضو، اگر هر دو به یک مجموعه تعلق داشته باشد (به عنوان مثال لوازم التحریر)، نشانگر جمع می تواند تنها بر روی سازه دوم تظاهر یابد. در برخی بافت ها عدم تطابق صوری یا معنایی به لحاظ شمار مشهود است که عواملی همچون رعایت ادب و تکریم، تعمیم و جانداری در آن دخیل هستند.
حرف اضافه «فرا» و «ها» در متون فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از متون ادب فارسی، ویژگی هایی دارند که در سایر متون دوره اسلامی کمتر دیده می شود، ولی می توان سابقه آن را در زبان های کهن ایرانی بررسی کرد. یکی از این ویژگی ها کاربرد «فرا» و «ها» در مقام حرف اضافه و پیشوند فعلی است. در برخی از متون، «فرا» و در برخی دیگر، «ها» که صورت دیگری از «فرا» است، به کار رفته است. در تاج التراجم، هر دو صورت به کار رفته . در این مقاله، سیر تحول «فرا» از منظر صورت و کارکرد در دوره های کهن زبان های ایرانی بررسی و چگونگی تحول آن از قید به حرف اضافه و پیشوند نشان داده شده است. در زبان اوستایی، frā قید به معنی «پیش، جلو» است و در برخی بافت ها، کارکرد معنایی خود را از دست داده و قرار گرفتن آن پیش از یکی از اجزای جمله سبب شده به عنوان حرف اضافه بازتحلیل شود. نزدیک شدن به فعل جمله نیز به تدریج آن را به پیشوند فعل بدل کرده است. frā در متون موجود فارسی میانه و پهلوی اشکانی جز به صورت عنصری رسوبی در ساخت برخی واژه ها باقی نمانده است، اما در برخی متون ادب فارسی، با کارکرد پیشوند فعل و همچنین، حرف اضافه برای دلالت بر نقش معنایی پذیرنده و مقصد فعل حرکتی باقی مانده است. طی روند تحول آوایی، frā به hā بدل شده و این صورت نیز، همان کارکردهای صورت پیشین را حفظ کرده است.
The Applicability of Positive Psychology in Social Media-Based Language Learning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Dominating people’s lives, Social Media (SM) has gained a special place in every individual’s life in terms of becoming a tool to communicate with peers, families, and friends. Providing innovative functionalities, like forming groups, liking, reacting, and motivating, to modernize digital schooling, has made SM pervasive among students and teachers. The present paper tries to conceptually review and discuss the applicability of positive psychology in EFL education along with social-media-based language learning. Recently, in favor of distance learning, the world has witnessed a dramatic change in education, particularly in L2 learning, happening through social media (SM). However, there is a lack of a systematic study on the application of positive psychology in social media-based language learning, Therefore, it can be helpful to consider the effects of social media on L2 learning from a positive psychology perspective. As a first step in the field, the study aims to clarify how learners’ positiveness can bring about success and flourishment in social media-based L2 learning. Afterward, potential pedagogical implications and limitations are explained. With the hope of expanding the literature on PP in social-media-based Language learning, suggestions for future studies are proposed.
دستگاه فعل در گویش طاری
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله توصیف و بررسی دستگاه فعل در گویش طاری از گروه گویش های مرکزی ایران است. طار روستایی کهن است که در دهستان طَرق رود و در بخش مرکزی شهرستان نطنزِ استان اصفهان قرار گرفته است. گویش طاری یکی از گویش های بازمانده از زبان پارتی میانه و از شاخه شمالِ غربی زبان های ایرانی نو است که با گویش های طَرقی، کِشه ای و برخی دیگر از گویش های منطقه نطنز که دارای ساخت کُنایی هستند، همانندی و شباهت هایی دارد. در این پژوهش، با ارائه شواهد و نمونه هایی از گویش طاری، ضمن معرفی مشخصه های تصریفی این گویش مانند زمان، وجه، نمود، جهت، سببی سازی، مطابقه (با وندهای فاعلی و ضمیرهای پی بستی) و منفی سازی؛ هم چنین رابطه تصریفی ستاک حال و گذشته و صفت مفعولی و مصدر، شیوه ساخت صیغگان های مختلف فعل ارائه و توضیح داده شده است. داده های مقاله حاضر تماماً به روش میدانی و از طریق مصاحبه و گفتگو با سه گویشور میان سال و سالمندِ طاری گردآوری شده است.
Is Technology an Asset? Enhancing EFL Learners’ Vocabulary Knowledge and Listening Comprehension through CALL
منبع:
Research in English Education Volume ۹, Issue ۱ (۲۰۲۴)
50 - 69
حوزههای تخصصی:
Technology-enhanced language instruction has attracted researchers’ attention in language teaching and learning in recent decades. Accordingly, the present mixed-methods study attempts to investigate the effect of Computer-Assisted Language Learning (CALL) on EFL learners’ vocabulary development and listening comprehension. In doing so, 60 intermediate EFL learners were conveniently chosen for the quantitative phase of the study and were divided into one experimental group (n=30) and one control group (n=30). The teacher-researchers taught vocabulary tasks and listening skills to both groups, using computer software for the experimental group and the traditional method for the control group for 10 sessions for 5 weeks straight. To look into the effect of CALL instruction, quantitative methodology was employed. By analyzing the mean scores of the learners’ pre-test and post-test, it was revealed that the incorporation of computer software in English Language Teaching (ELT) classes resulted in learners’ significant improvement in vocabulary learning and listening comprehension. Then, the qualitative phase of the study began and 24 learners from the same experimental group were invited to semi-structured interviews to share their experiences of CALL classes with the researchers. The qualitative analysis of learners’ data manifested two thematic categories: 1) technology is an asset to EFL learners, and 2) technology makes the input more comprehensible. The findings of the study contributed to the conscious use of technology-enhanced instruction through computer and mobile tools to provide an interactive learning atmosphere for EFL learners, and to help them develop language skills and sub-skills, which seems beneficial for both EFL learners and teachers as ubiquitous technology is becoming an inevitable member of teaching and learning community.
The Comparative Effect of Illustration-Interaction-Induction (III) and Present-Practice-Produce (PPP) Approaches on the Frequency of Use of Discourse Markers Among Iranian EFL Learners in State High Schools
منبع:
Research in English Education Volume ۹, Issue ۲ (۲۰۲۴)
73 - 88
حوزههای تخصصی:
Discourse markers (DMs) play a significant role in both written and spoken language since they function as coherent devices, offering cues and guidance for the understanding of the reader or listener. The frequency of DMs in a language may have a substantial influence on an individual’s competency and overall English abilities. With an increased frequency of using these markers, individuals enhance their ability to form cohesive and logical sentences, hence improving their proficiency as speakers or writers.The goal of this study is to compare how the illustration-interaction-induction (III) and present-practice-produce (PPP) approaches affect the frequency of DMs in the expository writing of Iranian high school students. The study involved a sample of 30 intermediate Iranian EFL learners enrolled in state high schools in the city of Kelachay, Guilan, Iran. The research was conducted across three settings, namely pre-test, treatment, and post-test. Participants were asked to write an expository paragraph as part of the pre-test. During the treatment phase, after the instruction of the DMs using the PPP approach, the participants were asked to write a second expository paragraph. Following the implementation of the III approach as the second intervention phase in the study, the subsequent post-test was conducted, wherein participants were asked to compose one additional paragraph. The three sets of paragraphs were compiled into three learner corpora and analyzed to determine the frequency of DMs. The log-likelihood and effect size calculators demonstrated the superiority of the III approach in terms of the frequency of DMs used in the expository paragraphs of Iranian EFL learners in state high schools. The findings provided robust support for the efficacy of the III approach in the context of teaching DMs.
نقش واسطه ای سیستم خودهای انگیزشی زبان در رابطه بین باورهای معرفت شناختی و اضطراب نوشتن زبان دوم در دانش آموزان متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اضطراب زبان یکی از موضوعات مهمی است که یادگیرندگان هنگام یادگیری یک زبان خارجی ممکن است سطوح مختلفی از آن را تجربه کنند. در بین مهارت های مختلف زبان، مهارت نوشتن با توجه به اهمیت آن می تواند اضطراب بیشتری ایجاد کنند و بر عملکرد زبان آموزان تأثیر زیادی داشته باشد. بنابراین این پژوهش نقش واسطه ای سیستم خودهای انگیزشی زبان در رابطه بین باورهای معرفت شناختی و اضطراب نوشتن زبان دوم را در دانش آموزان متوسطه دوم مورد بررسی قرار داد. روش تحقیق از نوع هم بستگی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را تمام دانش آموزان دوره متوسطه دوم تشکیل دادند که تعداد 203 دانش آموز به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه های سیستم خودهای انگیزشی زبان پاپی (2010)، اضطراب نوشتن زبان دوم چنگ (2004) و فرم کوتاه باورهای معرفت شناختی شومر (1999) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که باورهای معرفت شناختی بر اضطراب نوشتن زبان دوم و سیستم خودهای انگیزشی زبان بر اضطراب نوشتن زبان دوم اثر مستقیم دارند. همچنین، باورهای معرفت شناختی از راه سیستم خودهای انگیزشی زبان بر اضطراب نوشتن زبان دوم اثر غیرمستقیم دارند. مدل پژوهش نیز تأیید شد و نتیجه نشان داد مدل های اندازه گیری متغیرها از برازش خوبی دارند و 45 درصد واریانس اضطراب نوشتن زبان توسط متغیرهای پزوهش تبیین می شوند. براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که بین متغیرهای باورهای معرفت شناختی، سیستم خودهای انگیزشی زبان و اضطراب نوشتن زبان دوم به صورت مستقیم و غیرمستقیم رابطه علّی وجود دارد و نقش واسطه ای سیستم خودهای انگیزشی زبان در رابطه بین باورهای معرفت شناختی و اضطراب نوشتن زبان دوم تأیید شد.
سازوکارهای بازنمایی زیست بوم در اشعار عامیانۀ گونۀ لری ممسنی: رویکردی گفتمانی - شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
131 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر استخراج، بررسی و تحلیل سازوکارهای بازنمایی زیست بوم در اشعار عامیانه ممسنی با رویکردی گفتمانی-شناختی است. به این منظور، پیکره ای مشتمل بر 268 بیت از اشعار این گونه با مضمون زیست بوم از طریق منابع مکتوب موجود و نیز مصاحبه با گویشوران شناسایی، استخراج و دسته بندی شد و مبنای انجام این پژوهش قرارگرفت. سپس، هشت سازوکار گفتمانی-شناختی ( ایدئولوژی، قالب ها، استعاره ها، ارزیابی ها، هویت ها، باورها، محو سازی و برجسته سازی) موجود در آن ها بر اساس انگاره های زبان شناسی زیست محیطی تجزیه و تحلیل شدند. بر مبنای یافته های پژوهش، همه انواع 8 سازوکار مورد بررسی در زبان شناسی زیست محیطی در داده ها وجود دارد. در این میان، استعاره مفهومی با بیش از 38 درصد پربسامد ترین سازوکار در میان همه سازوکارها بود. این امر نشان می دهد این گونه زبانی به شدت استعاری است. یافته ها همچنین نشان داد سازوکارهای موردِ اشاره برای بازنمایی عناصر مثبت طبیعت بیشتر از عناصر منفی آن به کار رفته اند. از میان سازوکارهای به کاررفته، برجسته سازی در همه موارد تقویت کننده و محوسازی در همه موارد اثر تخریبی داشته است. یافته های این پژوهش بیان گر آن است که فرهنگ، سبک زندگی و پیشینه تاریخی و قومی در بازنمایی طبیعت در گونه لری ممسنی نقش برجسته ای بر عهده دارد.
سنجش دانش ساخت واژی فارسی آموزان سطح پیشرفته دانشگاه الزهرا (س): موردپژوهی وندهای اشتقاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
161 - 187
حوزههای تخصصی:
دانش واژه و ساختمان آن از جنبه تصریفی یا اشتقاقی در کاربرد تولیدی زبان اهمیت بسزایی دارد. در این پژوهش کوشش شد با تمرکز بر وندهای اشتقاقی زبان فارسی، دانش ساخت واژی فارسی آموزان در رابطه با وندهای اشتقاقی زبان فارسی شامل پسوندها و پیشوند ها بررسی شود. گرد آوری داده ها مبتنی بر پیکره نوشتاری فارسی آموزان و کتاب درسی پارسا، فارسی عمومی (3) است. بر این اساس، 105 نسخه از نگارش های فارسی آموزان سطح پیشرفته (1) و (2) مرکز آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان دانشگاه الزهرا (س) همراه با کتاب درسی پارسا 3 که مشتمل بر 20 درس است، بررسی شدند و واژه های مشتق به کاررفته در آن ها استخراج و به طور جداگانه مطالعه شدند. یافته های به دست آمده از تحلیل توصیفی و کمی داده ها بر اساس آزمون مقایسه یک گروهی نشان داد میزان کاربرد واژه های مشتق در نگارش فارسی آموزان تا اندازه ای بازتاب میزان مواجهه آن ها با واژه های مشتق موجود درکتاب است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم آموزش داده شده است. بنابراین یافته های موردِ اشاره همسو با نظریه پردازش درون داد است که با مهم شمردن نقش درون داد، مواجهه با درون داد را از شرایط لازم در زبان دوم آموزی می داند. یافته های به دست آمده از داده ها نشان می دهد دو تکواژ «-یی/-گی» و «-ه» بالاترین درصد بازنمایی را در نگارش های فارسی آموزان داشته اند. از دیگر یافته های این پژوهش گرایش فارسی آموزان به استفاده از پسوندهای اشتقاقی در مقایسه با پیشوندهای اشتقاقی است. همچنین، بیشترین واژه های مشتق به کاررفته در نگارش فارسی آموزان به ترتیب متعلق به دو مقوله صفت و اسم است.
مطالعۀ نقش معلمان در اسناد سیاستگذاری ایران و مقایسۀ آن با عقاید واقعی معلمان: تطابقها و تضادها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجاییکه ممکن است بین «نقش معلمان» آنگونه که توسط سیاست گذاران و توسعه دهندگان برنامه درسی تصور می شود و «ارزش ها» آنطور که توسط معلمان ترجیح داده می شود تضاد وجود داشته باشد، پژوهش حاضر سعی دارد از یک سو اسناد سیاستگذاری آموزش زبان و از سوی دیگر، مصاحبه با معلمان را در رابطه با نقش معلمان مورد تجزیه و تحلیل موضوعی قرار دهد. این مطالعه ماهیت کیفی دارد و برای انجام آن چهار سند بالا دستی ملی که خط مشی آموزش زبان انگلیسی در ایران را تعیین می کنند به عنوان منابع سیاست های آشکار بررسی شده اند. همچنین برای بررسی نحوه تفسیر و عملکرد معلمان در کلاس های درس، نه کلاس متوسطه دوم در شهرهای مختلف ایران با استفاده از روش قوم نگاری مشاهده شده و با معلمان این کلاس ها نیز مصاحبه شده است. سپس تطابق ها و تظادهای موجود بین آنچه که در اسناد به عنوان نقش معلمان بیان شده و تفسیر معلمان از این سیاستهای آموزشی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که اگرچه بین مفاد اسناد سیاست گذاری و دریافت معلمان از این سیاست ها سازگاری نسبتاً قابل توجهی وجود دارد، آنچه که آنها در واقع در کلاس انجام می دهند بیشتر به مصلحت کلاس و دانش آموزان بستگی دارد تا آنچه که سیاست های آموزشی از معلمان انتظار دارند.
بررسی فرانقش بینافردی در گفتمان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افراد سالم بر اساس دستور نقشگرای نظام بنیاد هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکیزوفرنی نوعی بیماری روانی است که عملکردهای شناختی و سطوح مختلف زبان را تحت تأثیر قرار می دهد. گفتمان یکی از حوزه هایی است که در این بیماری به شدت آسیب می بیند. در این پژوهش 11 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی و 11 فرد سالم از نظر کاربرد نقش های متعلق به فرانقش بینافردی در چارچوب دستور نقشگرای نظام بنیاد مقایسه شدند. مصاحبه های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دادند که در گفتمان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در مقایسه با افراد سالم از نظر کاربرد قطبیت (بند مثبت و منفی)، وجه نمایی (افزوده وجهی و محمول وجهی)، زمان گذشته و حال، نقش های گفتاری خبری، پرسشی پرسشواژه ای و امری، فاعل، متمم و افزوده حاشیه ای تفاوت معنادار وجود داشت. اما در کاربرد زمان آینده، نقش های گفتاری پیشنهادی و پرسشی بلی/خیر میان گفتمان دو گروه آزمودنی تفاوت معناداری یافت نشد. بنابر یافته های این پژوهش و هم راستا با مطالعات پیشین، تحلیل دقیق گفتمان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی از طریق نظام های بینافردی می تواند به تفسیر جامع ساختار گفتگو، کیفیت روابط بینافردی و عملکردها و نگرش های آن ها کمک کند. نظام های گفتمان بینافردی می توانند در ارائه نمایه ای از میزان شدت اختلالات عاطفی و اجتماعی و گفتار ناپیوسته در گفتمان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی به کار روند.
EFL Teachers’ Perceptions and Practices of Learner Autonomy in Omani Secondary Schools
حوزههای تخصصی:
Autonomous learning is a study skill that may be challenging not only to learners with a dependent learning style but also to teachers used to teacher-oriented methodology. However, the considerable shift in the teaching and learning paradigm especially after the 2020 pandemic has made autonomous learning a must-gain skill. This research aimed to explore EFL teachers' perceptions of learner autonomy (LA), their actual practices, and the challenges of LA promotion at Omani secondary schools. It also investigated possible associations between teachers' beliefs about promoting LA and their academic level, gender, and years of experience. Within a convergent mixed-method parallel design, thirty Omani EFL school teachers were selected through convenience sampling to participate in the study. The instruments included teachers’ perceptions questionnaire, classroom observation data, and interviews with teachers. Frequency counts, ordinal regression analysis, and grounded theory were used to analyze the quantitative and qualitative data. The results revealed that although EFL teachers at Omani secondary schools practice some strategies that promote learner autonomy, these practices are not intentionally and exclusively implemented for LA purposes. Moreover, the results showed some discrepancies between teachers’ beliefs and their actual practices of LA due to some constraints and challenges such as the intensive English curriculum, teachers being overloaded with numerous school tasks besides teaching, learners' limited exposure to English outside the classroom, and teachers' inadequate professional background in the concept, principles, and practices of learner autonomy. No significant association was found between the teachers' general beliefs about LA and their particulars. It may be argued that the concept of autonomous learning and strategies to promote LA should be included as a core component of teacher training programs. By the same token, more self-study and self-assessment practices may be added to the English course materials in schools to help learners develop this essential skill for their higher education.
Trajectories of Multilingual Iranian Students’ Speaking Skill Development from Complex Dynamic Systems Theory Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Though applied linguistics has observed a rise in language acquisition investigations within the complex dynamic systems theory (CDST) paradigm, the majority of research endeavors have been centered on the development of learners' first language (L1) or second language (L2). Limited research exists on multilinguals’ L3 acquisition/development, with even fewer studies considering the development of learners’ speaking skill in L2, and L3. The present study aimed to address these gaps by adopting a CDST approach to analyze the development of fluency, accuracy, and complexity in L2 (English) and L3 (French) speaking skills among five undergraduate Iranian EFL junior students of Translation Studies at Jahrom University over one academic year. The students were at an intermediate level in English language and their French language proficiency was at the beginner level. The participants’ speaking ability in both languages was closely examined and analyzed regarding their development of fluency, accuracy, and complexity within a quantitative design. Findings depicted that the aspects were developed in non-linear, chaotic, and emergent patterns in multilingual learners’ L2 and L3 speaking skill. Moreover, the findings indicated that these elements in multilingual learners' speaking were interconnected and influenced each other over a period of time. The discoveries have some significant implications for L2 and L3 language teaching, such as creating flexible learning and teaching environments, fostering emergent behavior in language classrooms, encouraging learners to have a self-organizing and autonomous role in language learning, having sensitivity to the diverse needs of learners, and fostering a collaborative learning environment.
بررسی زبان شناسی سلسله مراتب افعال در روایت های وهمناک با تکیه بر نظریه زبانی زنو وندلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
317-337
حوزههای تخصصی:
هر روایت به مثابه ترکیبی از زنجیره های روایی به هم پیوسته و ساخته شده از اجزای کوچکی چون اسم، فعل و حرف است؛ به طوری که بنیاد و زیربنای روایت ها در کوتاه ترین وجه ممکن به این عناصر ختم می شود. در زبان شناسی فعل ها را پدیده هایی پویا، قابل تصریف و زمان بنیاد می دانیم که عمل کنشگر را نشان می دهد؛ اما در علم روایت شناسی قدرت خارق العاده افعال و بسامد آن ها زمانی آشکار می شود که بدانیم هر ژانر بسته به مضمون، موضوع و پی رنگ، سلسله مراتبی از افعال را در زیر بنای خود دارد. بر همین اساس در پژوهش حاضر تلاش کرده ایم تا فرایند ارتباط شکل گیری پی رنگ و سلسله مراتب افعال در روایت های روان شناسانه و وهمناک را نشان دهیم و فرایند کنش در این گونه داستان ها را از افعال وضعیتی تا دست آوردی در یک سیر علمی دقیق و حساب شده ترسیم نماییم. نتایج نشان می دهد که در روایت های روان شناسانه و وهمناک شاهد یک سلسله مراتب منظم از افعال به صورت: وضعیتی، پویشی، انجامی و دست آوردی هستیم و این سلسله مراتب به نحوی بسیار دقیق با پی رنگ این گونه روایت ها در ارتباط است.
زبان اول یا دوم؟ گزینش زبانی دوزبانه ها به هنگام پردازش هیجان شادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوزبانگی بر بسیاری از فرایندهای شناختی و هیجانی تأثیرگذار است و پژوهش ها نشان داده اند که حالات برانگیختگی هیجانی نیز، زبان و مشخصاً گزینش زبانی را تحت تأثیر قرار می دهند. این پژوهش شبه تجربی با هدف بررسی گزینش زبانی دوزبانه های ترکی فارسی در پردازش هیجان شادی صورت گرفت. بدین منظور، ۲۰ فردِ دوزبانه متوالی ترکی فارسی (میانگین سنی ۲۶ سال) را از میان دانشجویان دانشگاه های تهران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب کردیم. از شرکت کنندگان خواسته شد پس از تکمیل پرسش نامه های تاریخچه زبانی، سلامت عمومی، برتری دست و خلق سنجی، با شرکت در آزمون کامپیوتری طراحی شده جهت القای شادی، معناداری واژه های ترکی، فارسی و ناواژه ها را مشخص کنند. طبق بررسی عملکرد افراد در آزمون از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، این نتیجه حاصل شد که در موقعیت القای هیجان شادی در مقایسه با موقعیت عادی، افراد از لحاظ آماری به طور معناداری زمان بیشتری را صرف پاسخ به این کردند که آیا واژه نمایان شده در یکی از زبان های آن ها معنای مشخصی دارد یا خیر. همچنین، در ارتباط با مقایسه هر دو زبان به صورت مجزا در هر دو موقعیت، نتایج مقایسه زوجی نشان داد که زمان واکنش افراد به واژه های ترکی در موقعیت القای هیجان شادی به طور معناداری طولانی تر بود (05/0Ps<). درنتیجه، می توان گفت که افراد دوزبانه ترکی فارسی در موقعیت هیجانی و مشخصاً هیجان شادی، درگیری بیشتری با زبان اول دارند و زبان ترکی بار هیجانی و تداعی های هیجانی بیشتر و عمیق تری برای آن ها دارد، و درگیری هیجانی آن ها در زبان مادری شان بیش از زبان دومشان است.
بررسی آموزش نوای گفتار از طریق تمرین های شناختی و فراشناختی در آموزش زبان فرانسه به زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
415 - 427
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر تمرین های شناختی و فراشناختی بر یادگیری نوای گفتار(عروض) در زبان آموزان ایرانی زبان فرانسوی پرداخته است. با استفاده از یک طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، ۶۰ زبان آموز سال دوم و سوم دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت ۸ جلسه تمرین های شناختی و فراشناختی دریافت کرد، در حالی که گروه کنترل از روش های معمول استفاده کردند. نتایج نشان داد که گروه آزمایشی بهبود قابل توجهی در نمرات شنیداری و گفتاری خود داشته است. علاوه بر این، تحلیل های کیفی نشان داد که دانشجویان گروه آزمایشی تجربه یادگیری مثبت تری داشتند و توانستند الگوهای نوای گفتار را بهتر درک و تولید کنند. این یافته ها حاکی از آن است که تمرین های شناختی و فراشناختی می توانند به طور قابل توجهی مهارت های شنیداری و گفتاری زبان آموزان را تقویت کنند. مطالعه به اهمیت ادغام راهبردهای شناختی در آموزش زبان برای بهبود تسلط بر نوای گفتار تأکید می کند. نتایج این پژوهش می تواند برای مدرسان و طراحان برنامه های درسی زبان مفید باشد و نشان می دهد که استفاده از تمرین های مبتنی بر شناخت در برنامه های آموزشی زبان می تواند به نتایج یادگیری موثرتری منجر شود. با بهبود درک و تولید نوای گفتار، زبان آموزان می توانند به مهارت های زبانی بهتری دست یابند که برای ارتباط موثر به زبان خارجی ضروری است.
کیفیت بازنمایی کنشگران گفتمان در شعر آرش کمانگیر با تکیه بر الگوی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
197 - 226
حوزههای تخصصی:
فرایند بازنمایی شخصیت در روایت، دارای نمودهای گوناگونی از صورت بندی های مبتنی بر گفتمان است. پژوهش حاضر، برای توصیف عاملان و کنشگران گفتمان، آرای ون لیوون (Van Leeuwen, 1996) در باب گفتمان و کنشگران را در شعر حماسی آرش کمانگیر سروده سیاوش کسرایی به کار گرفته است. کنشگران اجتماعی در شعر آرش کمانگیر مشتمل اند بر آرش، ایرانیان و تورانیان (لشکر دشمن). راوی، در بازنمایی کنشگران اجتماعی –که سه دسته از شخصیت های شعر (آرش، ایرانیان و تورانیان) هستند- رویکرد دوگانه غیرانسان نمایی و انسان نمایی و فروعات این دو رویکرد را به کار گرفته است تا نسبت هایی از قبول و طرد را مبتنی بر مشروعیت و عدم مشروعیت طرح کند. در این میان، قبول و مشروعیت آرش و لشکر ایرانیان، به عنوان فرهنگ «خود» و با دو روش غیرانسان نمایی و انسان نمایی و فروعات این دو انتخاب، اعم از مشخص سازی، تمایزگذاری، نام دهی، مقوله بندی، ارزش گذاری مثبت و طبقه بندی، بازنمایی شده است. در مقابل، طرد و عدم مشروعیت لشکر دشمن به عنوان فرهنگ «غیر و بیگانه» با رویکرد طبقه بندی و ارزش گذاری منفی بازنمایی شده است.
نظامهای برچسب گذاری نوایی: مقایسه نظام «نواخت ها و فاصله نماها: توبی» و «ضرباهنگ و زیرو بمی» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
257 - 284
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف انتخاب نظام برچسب گذاری مناسب برای استفاده در پژوهش های ادراکی نوای گفتار، به بررسی ویژگی های نظام نواخت ها و فاصله نماها (توبی)، مشکلات آن و یکی از نظام های جایگزین آن پرداخته است. در این مسیر، کاستی هایِ توبی که با توجه به ماهیت و کاربردهای گسترده آن در زبان های مختلف مشخص شده اند جمع بندی و ارائه شده است. با مرور آن دسته از پژوهش های انجام شده درباره آهنگ گفتار فارسی که از نظام برچسب گذاری توبی و نظریه خودواحد-وزنی بهره گرفته اند به نظر می رسد مشکلات جهانی این نظام در تحلیل الگوی آهنگ زبان فارسی نیز مشاهده می شود. در ادامه نظریه خودواحد-وزنی تقویت شده و نظام برچسب گذاری بر مبنای آن (ضرباهنگ و زیروبمی: رَپ) معرفی شد. سپس برچسب های توبی ونظام ضرباهنگ و زیروبمی (رَپ) برای یک نمونه فارسی مقایسه و کارایی نظام برچسب گذاری ضرباهنگ و زیروبمی برای استفاده در پژوهش های ادراکی تأیید شد.