فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۸, No. ۳, Summer ۲۰۲۳
85 - 110
حوزههای تخصصی:
As the demand for online language education continues to grow, English teacherpreneurs play a significant role in shaping teaching practice and identity in virtual affinity spaces. This study examined the professional identity and practice of Iranian EFL teacherpreneurs in such spaces. The study adopted a qualitative approach and the data were collected through in-depth interviews and a focus group discussion. The findings of this research indicated that the participants as Iranian EFL teacherpreneurs in online affinity spaces possessed a wide range of positive traits and engaged in interactive and non-traditional teaching practices going beyond EFL traditional teaching practices. They also noted challenges being online English teacherpreneurs in Iran, highlighting a lack of financial support from mainstream education system and insufficient electronic facilities to create online content among others. This study has implications for different agencies in language teaching, including teachers and policy-makers in language education, raising their awareness regarding the identity and practice of online teacherpreneurs in virtual affinity spaces.
تحلیلی بر پیکره حاصل از داده های زبانی فارسی در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
117 - 136
حوزههای تخصصی:
امروزه وجود ابزارهای ارتباطی نوظهور سبب شده است که ارتباط میان گویشوران ازطریق نوشتن میسر شود. ماهیت الکترونیکی، جهانی و تعاملی این دسته از فناوری های نوظهور سبب تسهیل و افزایش سرعت در ارتباطات شده است. تعامل زبانی با به کارگیری این ابزارها و رابطه میان گفتار و نوشتار سبب می شود که گونه ای از نوشتار توسط کاربران یک زبان خلق شود، گونه ای که به نونویسی معروف است. هدف از انجام این پژوهش بررسی ویژگی های نونویسی در فارسی و طبقه بندی انواع آن براساس پیکره زبانی تهیه شده از داده های منتشرشده در شبکه های اجتماعی است. برای این هدف، داده های گردآوری شده در این پیکره براساس شیوه نگارش معیارشان، در سطوح آوایی، بن واژه ای و مقوله دستوری به صورت نیمه خودکار برچسب گذاری شده است. سپس واژه هایی که صورت نوشتاری شان متفاوت از صورت معیار است و دارای نوعی نونویسی است ازجنبه ویژگی های خط و همچنین ویژگی های زبانشناختی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل این داده ها و برچسب هایشان نشان می دهد که نونویسی در فارسی در فضای مجازی در دو سطح نگارشی و آوایی-ساخت واژی اتفاق می افتد و واژه های محتوایی بیشترین میزان نونویسی واژه ها را متحمل می شود.
بررسی دانش محتوایی تربیتی فناوری درک شده فارغ التحصیلان ایرانی رشته آموزش زبان فرانسه در دوران همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
373 - 397
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل دانش محتوایی تربیتی فناوری (TPACK) درک شده نودانش آموختگان ایرانی از رشته آموزش زبان فرانسه، در راستای بررسی آمادگی آن ها برای تدریس حرفه ای خود بر اساس هفت مؤلفه این دانش، و نیز بررسی نقش نوع دوره آموزشی و تجربیات تدریس قبلی بر میزان درک شده دانش محتوایی تربیتی فناوری آن ها می باشد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه الکترونیکی (Baser et al, 2016)، متشکل از 39 گویه در مورد هفت مؤلفه فرعی TPACK جمع آوری شد. چهل و هشت تازه فارغ التحصیل/مدرس ایرانی پیش از خدمت زبان فرانسه به پرسشنامه پاسخ دادند. نتایج حاکی از آن بود که به طور کلی، شرکت کنندگان ارزیابی مثبتی از دانش محتوایی تربیتی فناوری خود دارند، اگرچه دانش آن ها در زیرمجموعه هایی مانند بکارگیری فناوری در آموزش و یادگیری تعاملی و مشارکتی زبان، نیازمند توسعه می باشد. علاوه بر این، در حالی که رابطه معناداری بین نوع آموزش (حضوری یا مجازی) و سطح کلی و زیرمجموعه های دانش محتوایی تربیتی فناوری این افراد مشاهده نشد، شرکت کنندگان با تجربه تدریس قبلی، دانش محتوایی و دانش تربیتی بالاتری داشتند، امری که بیانگر آن است که رشد این دو حوزه دانش، درکنار دوره های نظری رشته آموزش، وابسته به تجربیات تدریس عملی می باشد.
نظام های مطابقه و حالت و نقش آنها در تعیین رده زبان پشتو (گونه معیار- افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
53 - 76
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نظام مطابقه و نظام حالت زبان پشتو (گونه معیار) به بررسی گرفته شده و هدف آن شناسائی ویژگی های رده شناختی زبان پشتو است. برای رسیدن به این هدف به مطالعه دستوری نظام های مطابقه و حالت پرداخته شده، و نهایتان نقش این دو نظام در تعیین رده زبان پشتو بررسی شده. زبان پشتو هم دارای نظام مطابقه بوده و هم دارای نظام حالت است، پس با توجه به نظام مطابقه و نظام حالت در زمان غیرگذشته رده زبان پشتو فاعلی-مفعولی توصیف شده، ولی در زمان گذشته با توجه به نظام مطابقه و نظام حالت رده آن کنائی مطلق خوانده شده است. پس رده زبان پشتو نه یکدست فاعلی_مفعولی است، و نه یکدست کنائی مطلق. زبان های که چنین ویژگی را دارند، بنام زبان های نیم کنائی/دوگانه یاد می گردند. در بخش افعال ترکیبی سه نوع مطابقه معرفی شده، که شامل مطابقه فعل ترکیبی با فاعل، مطابقه فعل ترکیبی با مفعول و مطابقه فعل ترکیبی همزمان با فاعل و مفعول. این نوع مطابقه در زمان آینده؛ در افعال امری زمان حال کامل؛ در افعال پرسشی، تعجبی و ندائی زمان حال کامل گزارش شده است.
نظام شناختیِ مفهوم ترس در فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
187 - 212
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، استعاره شناختی را به عنوان ابزاری مؤثر برای تحلیل زبان که یکی از نمودهای ذهن است، به کار می گیریم. در استعاره شناختی، بخشی از ویژگی های یک مفهوم فیزیکی بر بخشی از ویژگی های یک مفهوم انتزاعی تر منطبق می گردد و زمینه درک و بیان آن را فراهم می سازد. روش انجام این پژوهش، تحلیلی- معناشناختی است و مفهوم ترس در چارچوب نظریه اصلاح شده کوچش (Kövecses, 2020) مورد بررسی قرار می گیرد. وی بر این باور است که بسیاری از استعاره ها بر مبنای ملاحظات فرهنگی پدید می آیند و نه لزوماً بر اساس تجارب جسمانی مانند عامل ترس، تصور کردنِ بسیاری از پدیده ها و رویدادهایی که بدیُمن انگاشته شده اند. اهمیت پژوهش حاضر، شناساییِ نظام شناختیِ عبارت های گسترده و به ظاهر پراکنده متضمنِ مفهوم ترس است و سعی برآن بوده که نظم نهفته در پسِ ده ها عبارت، در ساختار به هم مرتبطِ شناختی، توصیف گردد. بررسی منتخبی از رایج ترین عبارت های شناختیِ زبان های فارسی و عربی ، نشان می دهد که بسیاری از جنبه های مفهوم ترس در این دو زبان، مشترک و برخی دیگر مختلف است. داده های فرهنگ بنیاد این پژوهش، عمدتاً جزء استعاره های متجانس اند؛ یعنی هر دو زبان از استعاره های مشترک در سطح عام استفاده نموده، سپس اطلاعات شناختی فرهنگی خود را به آن افزوده و استعاره های خاص زبانی به وجود آورده اند. برای نمونه، استعاره «ترس، انجماد سیال درون ظرف است» در زبان عربی، استعاره عامِ (ترس سرما است) را انتخاب و عبارت فرهنگ بنیادِ (خوف یجمد الدم فی العروق) را به وجود آورده است، در حالی که در فارسی غالبا انجماد خود ظرف است که نمود زبانی دارد (تنم یخ کرد).
گامی به سوی تدوین الگوی بومی آموزش در مناطق دو زبانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
19 - 54
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با مرور نظام مند سیاست ها و برنامه های آموزشی برای مناطق دوزبانه 12 کشور دنیا و بررسی نتایج پژوهش هایی که به مشکلات آموزش کودکان دوزبانه ایرانی پرداخته اند، بر یکی از مهم ترین مسائل زبانی ایران یعنی برقراری عدالت آموزشی در مناطق دوزبانه و ارزیابی امکان طراحی الگویی بومی برای آموزش در این مناطق متمرکز است. با این هدف پرسش های پژوهش به این شرح اند: در کشورهای مورد بررسی چه سیاست آموزشی در مناطق دوزبانه به کار گرفته شده است؟ چه روش های آموزش دوزبانه ای در سطح جهانی رایج هستند؟ عملکرد تحصیلی دانش آموزان ایرانی در مناطق دوزبانه بر اساس پژوهش های انجام شده چگونه ارزیابی شده است؟ و در نهایت، چه ملاحظاتی را برای ارائه الگوی بومی آموزش مدرسه ای در مناطق دوزبانه ایران باید در نظر گرفت؟ بر اساس نتایج، ایجاد و حفظ حس تعلق ملی و دستیابی به عدالت آموزشی برای همه دانش آموزان، وضعیت اقتصادی و توزیع زبانی یک کشور از عوامل تأثیرگذار در انتخاب شیوه آموزش اند. در هیچ یک از کشورها سیاست زبانی واحدی در گستره زمان حاکم نبوده ولی سیاست آموزش تک زبانه در نواحی دورافتاده و چندزبانه غالباً با شکست مواجه شده است. پژوهش ها در ایران گویای آن است که عملکرد تحصیلی دانش آموزان دو یا چندزبانه ایرانی ضعیف تر از تک زبانه های فارسی زبان است که می تواند به ناکارامدی سیاست آموزشی فعلی در مناطق دوزبانه تعبیر شود. ویژگی های زبان اول دانش آموزان و تفاوت و شباهت آن با فارسی بر عملکرد آن ها تأثیر دارد. تأثیر مثبت دوره های پیش دبستانی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان مناطق دوزبانه در بسیاری از پژوهش ها تأیید شده است. در تدوین الگوی بومی آموزش لازم است به انواع الگوهای دوزبانه، ویژگی های زبانی و فرهنگی مناطق دوزبانه، روش های موفق اتخاذشده در کشورهای دیگر و آموزش نیروی متخصص مد نظر قرار گیرد.
نقش های معنایی حالت برایی در زبان اوستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
243 - 278
حوزههای تخصصی:
در زبان های تصریفی نشانه های حالت که برای جنس های مختلف متفاوت اند و حالت و شمار را مشخص می کنند، هرگز نمی توانند همه معانی و دیگر خواص حالت را نشان دهند. در واقع، نشانه و اسم حالت در وهله نخست عناوینی هستند که برخی ویژگی های نحوی یا معنایی مهم حالت را بازنمایی می کنند و قادر به توصیف کاملی از آن حالت و کارکردهایش نیستند. ازاین رو، در حوزه حالت معمولاً نشانه ها، حداقل در سه سطح بررسی می شوند: حالت صرفی، روابط دستوری و کارکرد های معنایی. زبان اوستایی، از شاخه زبان های هندوایرانی، جزو زبان های تصریفیِ دارای هشت حالت دستوری است که هر یک نقش های معنایی متعددی را می توانند بازنمایی کنند. در مقاله حاضر، نقش های معنایی حالت برایی بررسی شده است که عبارت اند از ده نقش معنایی پذیرنده، بهره ور، مکان، مقصد، هدف، گستره، شیوه، همراهی، عامل و نگرشی. نشان داده شده است که دیگر حالت های دستوری نیز می توانند نقش های معنایی همسانی با حالت برایی داشته باشند.
بررسی نقش های «که» در بندهای موصولی: رویکردی رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده "که" از پر کاربردترین تکواژها در نظام گفتاری و نوشتاری زبان فارسی است که علاوه بر کاربردهای گسترده ای چون ضمیر مبهم، متمم نما، نشانه تأکید و...به عنوان موصول نما در ابتدای بندهای موصولی بدون تغییر شکل حضور یافته و نقش های متفاوتی را پذیرا می باشد. هدف اصلی این جستار مطالعه نقش های دستوری، معنایی و کاربردشناختی تکواژ "که" در بندهای موصولی زبان فارسی می باشد. لذا برای ارائه توصیفی تا حدامکان کامل از تکواژ "که" بررسی دقیق مجموعه ای از شواهد طبیعیِ کاربردِ این پدیده در زبان فارسی ضروری است. ازاین رو برای کارآمدی این تحقیق، داده ها از جملات طبیعی گفتاری و نوشتاری گویشوران زبان فارسی جمع آوری شده اند. سپس تکواژ "که"در بند های موصولی بر اساس نقش های دستوری و معنایی و نیز کاربرد شناختی مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش که مبتنی بر تحقیق توصیفی و تحلیلی می باشد تلاش بر این است تا در چارچوب نظریه رده شناختی با تکیه بر تعمیم های رده شناختی کمری (1989) به این پرسش ها پاسخ داده شود که در بندهای موصولی زبان فارسی تکواژ "که" کدام نقش های دستوری،معنایی و کاربردشناختی را به عهده دارد؟در فرض اصلی تمام نقش های دستوری یک گروه اسمی برای "که" در نظر گرفته شده اند. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که تکواژ "که" تمام نقش های دستوری یک گروه اسمی مانند: فاعل، مفعول...را دریافت می نماید. این تکواژ نقش های معنایی متنوعی را چون کنشگر،کنش پذیر،هدف... پذیرا می باشد. همچنین "که" به عنوان نشانگر تأکید پس از هر سازه ای که هم دارای اطلاع کهنه و هم اطلاع نو باشد قرار گرفته و آن را مورد تأکید قرار می دهد. کلید واژه ها: بند موصولی،موصول نما،نقش های معنایی،اطلاع نو،اطلاع کهنه
فرایند جابه جایی موضعی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه بست های ضمیری زبان فارسی غالباً در دورترین فاصله از پایه واقع می شوند؛ اما در برخی ساختارها قادرند به صورت بلافصل به پایه متصل شوند. توان تبیین این رفتار دوگانه می تواند محکی برای بررسی کارآمدی رویکردهای مختلف باشد. این جستار درپی آن است که مشخص کند آیا برای تعیین جایگاه تکواژها در سطح واژه، در زبان فارسی، به نظریه غیرواژگان گرای صرف توزیعی و حضور بخشی پسانحوی به نام صرف نیاز است؟ یا آنکه می توان با استفاده از سازوکارهای رایج در واژگان گرایی به تبیینی کارآمد دست یافت؟ برای این منظور، پس از معرفی مبانی نظری و آرای پژوهشگران پیشین، به تحلیل داده ها می پردازیم. تحلیل ها نشان می دهد که فرضیه های واژگان گرا توان تبیین این مسئله را ندارند که چرا واژه بست «-شون» در «خودشونی ها» و «خودی هاشون» دو جایگاه دارد؛ اما چنین امری در سایر ساختارها مجاز نیست. با تحلیل ساختارهای فوق در چارچوب صرف توزیعی مشخص شد که وجود عملیات های فرانحوی همچون جابه جایی موضعی و نوع مشخصه های موجود در هسته واژه بست و واژه پایه در تبیین رفتار واژه بست ضمیری موثر است.
Individual Psychological Factors: Facilitators of PSL Learners’ Reading Comprehension Ability? a mixed methods study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This mixed methods nationwide research aimed to examine the relationships between three variables; namely, self-efficacy (S-E), emotional intelligence (EI), autonomy (A), their sub-constructs and reading comprehension ability of Persian second language (PSL) students. Participants were 141 PSL students from 28 different countries studying at 12 universities across Iran. Data were collected through S-E, EI, A scales, and a reading comprehension test and were analyzed using Pearson correlation. The results revealed that there were significant links between the variables and their sub-constructs and reading comprehension ability. Also, structured interviews were administrated with 45 participants, the results of which confirmed those obtained from quantitative instruments. Moreover, structural equation modeling (SEM) was used to access more in-depth perception of the variables and explore the strengths of the causal relationships. The three independent variables strongly predicted reading comprehension, with S-E being the strongest predictor. Also, three out of four sub-constructs of EI, and two out of three sub-constructs of A were powerful predictors of reading comprehension. In terms of the increasing number of PSL learners, the findings of the present study could be helpful for L2 (particularly PSL) teachers, learners, and academic policymakers.
Toward Crowdsourcing Translation Post-editing: A Thematic Systematic Review(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Crowdsourcing Translation as a Post-Editing Method (CTPE) has emerged as a rapid and inexpensive method for translation and has drawn significant attention in recent years. This qualitative study aims to analyze and synthesize the approaches and aspects underpinning CTPE research and to identify its potential that is yet to be discovered. Through a systematic literature review focused on empirical papers, we examined the limited literature thematically and identified recurring central themes. Our review reveals that the topic of CTPE requires further attention and that its potential benefits are yet to be fully discovered. We discuss the eight core concepts that emerged during our analysis, including the purpose of CTPE, CTPE areas of application, ongoing CTPE processes, platform and crowd characteristics, motivation, CTPE domains, and future perspectives. By highlighting the strengths of CTPE, we conclude that it has the potential to be a highly effective translation method in various domains.
مردسالاری و زبان شناسی اجتماعی در شعر(مطالعه موردی: مفهوم پدرسالاری در اساطیر ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
89 - 53
حوزههای تخصصی:
زبان از منظرهای مختلفی قابل مطالعه است و یکی از روش های پژوهش دگرگونی های زبانی در جامعه، پژوهش در منابع فرهنگی جامعه از قبیل داستان ها، رمان ها، تولیدات موسیقیایی و اشعار و اساطیر کهن است. از مقولات موردتوجه رسانه ها که در بازنمایی ها جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است، مقوله جنسیت و به طور ویژه بازنمایی جنسیتی مردانه یا زنانه است. نمایش مردسالاری جنبه های مختلف مثبت و منفی دارد و در فرهنگ های مختلف دگرگون است و نحوه به تصویر کشیدن مرد دارای اقتدار و تأثیرگذار برخاسته از مؤلفه های یک فرهنگ به نقش و جایگاه او در همان بستر و زمینه است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه شیوه بازنمایی مردسالاری در شکل مثبت در شعر کهن فارسی از منظر زبان شناسی اجتماعی است. به این منظور، ابیاتی که در ارتباط روشن تری با موضوع تحقیق، یعنی تعامل زبانی مبتنی بر جنسیت، هستند انتخاب شده و با استفاده از روش تحلیل نشانه شناختی سه سطحی بارت، نحوه بازنمایی شخصیت مرد و به طور مشخص پدر، همچنین جایگاه زبانی پدر در برابر دیگر نقش ها از منظر زبا ن شناسی اجتماعی تحلیل شده است. نتایج به دست آمده، نشان می دهد در شعر کهن شاهد بازنمایی از نوع کنترل زبانی مردان، فرادستی زبانی پدر در برابر دیگر نقش ها، غیاب گفتگو و بسترسازی برای درخواست از مرد کانونی (پدر) و همچنین جنسیت زدگی در مراودات زبانی هستیم که این بازنمایی مبتنی بر ایدئولوژی و گفتمان مردسالاری در جامعه است و هرچند مثبت قلمداد می شده است در جامعه و فرهنگ کنونی آن جایگاه و نقش را بر عهده ندارد.
جستاری درباره هم زمانی تیرماه با پاییز در برخی متن های ادب پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برخی متن های فارسی تا حدود قرن هفتم، تیرماه یا ماه چهارم خورشیدی، در معنی پاییز به کار رفته است. رایج ترین نظریه برای توضیح آن، سیار بودن سال ایرانی ذکر شده است که گاه آغاز سال نو به آغاز تابستان و به همین ترتیب، برج چهارم به آغاز پاییز منتقل می شده است. در این نوشتار ضمن بررسی این نظریه ، آمیخته شدن خویشکاری ایزد تیشتر با آیین های تیرگان، به عنوان یکی دیگر از علت های این انتقال معنا، مطرح می شود. با این توضیح که براساس تیشتر یشت، اصلی ترین خویشکاری ایزد تیشتر باران زایی است که پس از پیروزی بر دیو خشکسالی با اپوش دیو حاصل می شود. در همین یشت داستان آرش قهرمان اسطوره ای که با رهاکردن تیری مینوی مرز ایران را تعیین می کند نقل شده است و گفته شده برای گرامیداشت پیروزی او جشن تیرگان در روز سیزدهم تیرماه برگزار می شده است. کنار هم قرارگرفتن این دو اسطوره در یک یشت و اشتراک خویشکاری آن ها که متضمن غلبه بر دشمن و رهاندن مردمان از شر نیروهای اهریمنی است و نیز مشابهت لفظی میان تیر و تیشتر، موجب شده کارکرد باران زایی تیشتر به تیرماه نسبت داده شود و موسم آن، یعنی پاییز و به عبارت دقیق تر آبان ماه، نیز به تیر منتسب شود.
Relationship between Iranian Undergraduate English Students’ Bodily-Kinesthetic Intelligence and their Grammar Knowledge(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۷, ۲۰۲۳
129 - 138
حوزههای تخصصی:
This study investigated the bodily-kinesthetic intelligence of Iranian undergraduate students in the English language and its relationship with their grammar knowledge. For this purpose, 139 male (N=46) and female (N=93) English language students aged 22 -32 years old were randomly selected as the participants. Multiple Intelligence Questionnaire (MIQ) and a grammar TOEFL test were used to evaluate the bodily-kinesthetic intelligence of the students and measure their grammar knowledge. Bodily-kinesthetic intelligence of students and its relationship with grammar knowledge was gauged using descriptive statistics and correlation analysis. The means of males and females in grammar knowledge and bodily-kinesthetic intelligence were assessed through a one-way sample t-test. The findings revealed a statistically significant relationship between the bodily-kinesthetic intelligence of the participants and their grammar knowledge. The findings also showed no remarkable differences between males and females regarding bodily-kinesthetic intelligence and grammar knowledge. The implication of the findings is that English language teachers should utilize the same effective grammar textbooks and tasks for both male and female students.
بررسی ساختارحرکتی و خصوصیات متنی قسمت بحث مقالات چاپ شده نویسندگان بومی و غیربومی در ژورنال های معتبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درحوزه ی نوشتار زبان دوم ، اهمیت نقش ژانر در دو دهه اخیر تاکید شده است. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه ساختار حرکتی و گام ها و همچنین خصوصیات متنی در قسمت بحث مقالات زبانشناسی کاربردی نویسندگان بومی و غیر بومی است . دو ارزیاب 60 بحث مقالات (30 بومی و 30 غیر بومی) را طبق مدل ینگ والیسن (2003) جهت سنجش ساختار حرکتی و مدل اقتباس شده از هینکل(2003) جهت سنجش خصوصیات متنی مورد بررسی قرار دادند و تفاوت کمی بین حرکت دوم( گزارش نتایج) ،چهارم(تفسیر نتایج) ،پنجم(خلاصه تحقیق) و ششم(ارزیابی تحقیق) در بین آنها مشاهده شد. این نتایج می تواند به علت تفاوت الگوها و مفاهیم بلاغت و فصاحت در جامعه نویسندگان غیر بومی باشد.همچنین یافته ها مبین آن است که نویسندگان غیربومی بیشتر اسامی شمارشی ونتیجه ایی، زمان گذشته، افعال وجهی، مجهول، قید تکرار، جمله واره های قیدی و صفتی، مثال و تردید نماها در قسمت بحث مقالاتشان بکار می برند. نتایج حاصله از این بررسی پیشنهادهایی برای آموزش زبان و کتابهای کمک آموزشی می تواند ارائه دهد.
نقش ترس و اضطراب در فرایند یادگیری زبان های خارجی: بر اساس بررسی میدانی آموزش زبان آلمانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترس و اضطراب در کنار انگیزه و نگرش بخشی از فاکتورهای شخصیتی را تشکیل می دهند که در روند یادگیری زبان خارجی و زبان دوم مؤثر هستند. ترس زبانی یکی از انواع ترس های موقعیتی است و تأثیر آن بر روند یادگیری زبان خارجی مورد بررسی بسیاری از پژوهش گران قرار گرفته است. در این جستار، علاوه بر معرفی انواع ترس های مرتبط با یادگیری زبان خارجی و زبان دوم، به دنبال نشان دادن ارتباط میان میزان ترس و اضطراب با سطح زبانی هستیم. فرضیه پژوهش پیش رو بر این نکته تأکید دارد که هرچه زبان آموزان در سطح بالاتری از زبان قرار می گیرند، از میزان ترس آن ها کاسته می شود. برای دست یافتن به پرسش این پاسخ ها از مدل ارائه شده از سوی هورویتز و همکاران (1986) استفاده کردیم که برای سنجش میزان ترس در زبان خارجی مورد استفاده قرار می گیرد. این پرسشنامه در سه سطح A1 (سطح مبتدی)، B1 (سطح متوسط) و B2 (سطح بالای متوسط) در اختیار 45 زبان آموز در یکی از موسسات آموزش زبان آلمانی در ایران قرار گرفت. در هر یک از سطوح یادشده، 15 زبان آموز شرکت داشته اند. نتایج این پژوهش نشان داد که فرضیه مطرح شده مورد تأیید نیست. به این معنا که بالارفتن سطح زبانی لزوماً به کاهش میزان ترس و اضطراب زبان آموزان منجر نمی شود.
Academic Vocabulary in Applied Linguistics Research Articles: A Corpus-based Replication Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۷۷)
۲۲۱-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
With the global spread of English as the lingua franca for academic publishing, non-native researchers and university students are constantly facing linguistic barriers including insufficient vocabulary knowledge in writing for publication. This persistent need motivated the development of a good number of corpus-based word lists for frequently used academic and technical words in research articles across disciplines. Nevertheless, despite its importance in corpus-based study of language for word list development, replication research has received far less attention in this line of inquiry. The current study aimed to address this gap and replicated two published studies that investigated the use of academic vocabulary in applied linguistics research articles. To this end, research articles published from 2010 to 2020 in 20 well-known journals in the field were collected, and a corpus with around 48 million words was compiled and analyzed. The findings indicated that academic vocabulary accounted for 11.46% of the corpus, which is similar and close to the reported coverage of the AWL in replicated studies. However, regarding the frequently occurring academic and non-academic content words, the findings showed considerable variation with respect to the results reported earlier. In light of these findings, the study highlighted the importance of replication research to test the reliability of corpus-based vocabulary studies that developed field-specific academic word lists. Finally, the study developed an updated version for applied linguistics academic word list, that might be regarded as a resource and guide for the vocabulary learning component of the relevant EAP programs in the field.
مقایسه گفتمان سالمندان مبتلا به آلزایمر و سالمندان طبیعی فارسی زبان از منظر زبانی و کاربردشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
253 - 287
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال مقایسه گفتمان سالمندان فارسی زبان طبیعی و مبتلا به آلزایمر فارسی زبان (در مراحل آغازین و میانی ابتلا) در سطح های زبانی و کاربردشناختی بوده است. این مقاله، پژوهشی ترکیبی بود. بخش کیفیِ مطالعه، شاملِ بررسی پرونده پزشکی بیماران، فارسی سازی آزمون های بازگویی داستان کوتاه، ضرب المثل، داستان سازی تصویر و دزدی کلوچه بود. بخش کمّی پژوهش نیز شامل اجرای آزمون های یادشده به روش شبه آزمایشی بود. به این منظور، توانایی 31 سالمند فارسی زبان مبتلا به بیماری آلزایمر در مرحله های آغازین و میانی بیماری با 31 سالمند فارسی زبان طبیعی از جنبه سطح های زبانی و کاربردشناختی مقایسه شدند. همگی این افراد تک زبانه بوده و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. ابزارِ این پژوهش، شکل فارسی سازی شده آزمون های دزدی کلوچه، داستان سازی تصویر و ضرب المثل و نیز آزمون های بازگویی داستان کوتاه و گزینش اجباری بودند. داده ها با آمار توصیفی خلاصه شدند. همچنین، پس از تأیید طبیعی بودن توزیع داده ها توسط آزمون شاپیروویلک، با آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین عملکرد سالمندان بیمار مبتلا به آلزایمر و سالمندان طبیعی در سطح زبانی (شامل خطاهای دستوری، ساختاری و معنایی) و کاربردشناختی (استنباط و توانایی تشخیص تکلیف) تفاوت معناداری وجود دارد، و سالمندان مبتلا به آلزایمر عملکرد ضعیف تری داشتند. همچنین یافته های این پژوهش نشان داد که مهارت های بیانی در مراحل آغازین و میانی بیماری کمتر از مهارت های ادراکی دچار اختلال می گردد. درباره پیامدهای این یافته ها بحث می شود.
واژه بست در گویش کُندازینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی و توصیف واژه بست های گویش کُندازینی است. کُندازی روستایی است کوهستانی و کهن که در دهستان اَبرَج و در بخش دُرودزَن شهرستان مرودشت قرار دارد. گویش کندازینی یکی از گویش های بازمانده از زبان فارسی میانه و گویشی از شاخه غربی-جنوبی زبان های ایرانی نو است که با گویش های دشتکی، امامزاده اسماعیلی، کوهمَره ای/ کُهمَره ای، اردکانی، خلاءری، قَلاتی، لارستانی، دَوانی و دشتی و پاره ای دیگر از گویش هایی شباهت و همانندی هایی دارد که دارای ساخت کنایی هستند. در این پژوهش، نخست هفت آزمون از آزمون های زوئیکی و پولوم (1983) که شقاقی (1374) برای بررسی و طبقه بندی تکواژهای وابسته در زبان فارسی اقتباس کرده است، در گویش کندازینی به کار گرفته می شوند. سپس انواع واژه بست در گویش کندازینی مشخص و هر واژه بست در چند جمله نمونه، آورده می شود. همچنین، هر جمله، جداگانه آوانگاری و تحلیل و در صورت نیاز، توضیحاتی برای تغییرات و دگرگونی آوایی و دیگر فرایندهای واژ-واجی در سطح واژه و جمله ارائه می شود. شیوه پژوهش در بررسی و مطالعه این گویش، میدانی و کتابخانه ای است. بر اساس مطالعه صورت گرفته، واژه بست های این گویش عبارتند از ضمیرهای پیوسته شخصی، فعل های پی بستی، نشانه مفعولی صریح، نشانه معرفه، نشانه نکره، نشانه اضافه، نشانه متمم ساز، نشانه هم پایگی، صورت مخفف قید افزایشی هم، نشانه تأکیدی. ضمیرهای پیوسته واژه بست های فاعلی نقش مطابقه را در جمله ایفا می کنند. داده های زبانی این گویش می تواند پرتویی بر دانش ایران شناسی، شناخت و مطالعه زبان های ایرانی و پژوهش های رده شناسی باشد. در این پژوهش، 16 نفر گویشور مرد و 4 گویشور زن در گروه های سنی 30 تا 80 ساله از افراد بی سواد، کم سواد و باسواد در گردآوری پیکره زبانی همکاری داشته اند.
Effects of Immersive Learning and Communicative Language Teaching on the Oral Complexity, Accuracy, and Fluency of Iranian EFL Learners with Expressive Language Disorder(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۶, Autumn ۲۰۲۳
63 - 81
حوزههای تخصصی:
The CTML served as the primary source of motivation for this investigation, which explored the effects of Immersive Learning (IL) and Communicative Language Teaching on the Oral Complexity, Accuracy, and Fluency (CAF) of Iranian EFL learners with Expressive Language Disorder (ELD). Using a quasi-Solomon four-group design, the participants, who were all Iranian pre-intermediate EFL learners with mild to moderate levels of ELD, were separated into experimental and control groups. There were a total of 36 participants in this study. The intervention consisted of virtual reality (VR) authoring eighty speech exercises in the form of learning chunks for twenty sessions lasting seventy minutes each. In the groups that served as controls, the content was presented using a method known as Communicative Language Teaching (CLT). Both the pre-test and the post-test were conducted orally using the CAF test. In terms of oral complexity (syntactic complexity and diversity), oral accuracy (error-free sentences and accurate verb forms), and oral fluency (number of vocally generated syllables), the findings revealed that individuals who received IL fared better than their counterparts in the CLT group. The findings may have important implications for teaching English as a foreign language and for rehabilitative education.