فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱٬۱۲۷ مورد.
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۴۳
۳۶-۲۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طرح بیمه روستایی و پزشک خانواده از سال1384 به منظور اصلاح نظام سلامت و بهبود ارائه خدمات بهداشتی درمانی به طور همزمان در سراسر کشور به اجرا درآمد که عملکرد آن در هیچ یک از ابعاد مورد بررسی مدون قرار نگرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر پزشک خانواده بر بهداشت مادران و کودکان جمعیت روستایی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی مشهد بود. روش کار: به منظور انجام این مطالعه میانگین هشت شاخص مرتبط با بهداشت مادران و کودکان قبل و بعد از اجرای طرح پزشک خانواده با استفاده از آزمون آنالیز واریانس مورد مقایسه قرار گرفتند. شاخص ها مربوط به سال های 1380 لغایت 1386 بود که میانگین چهار سال قبل از اجرای طرح (80 الی 83) با میانگین سه سال بعد از اجرای طرح (84 الی 86) با هم مقایسه شدند. اطلاعات مربوط به شاخص های فوق الذکر مربوط به مناطق روستایی 19 شهرستان تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد (استان خراسان رضوی) بودند که از دفاتر مرکز بهداشت استان با مراجعه حضوری پژوهشگر استخراج گردید. اطلاعات مذکور توسط بهورزان مناطق روستایی جمع آوری و در زیج حیاتی خانه های بهداشت گزارش می گردد که در پایان سال به مرکز بهداشت استان ارسال می شود که محقق جهت جمع آوری اطلاعات به مرکز فوق الذکر مراجعه نموده و داده های مورد نظر را در پایان سال 1386 استخراج نموده است. در این مطالعه تنها یک گروه تجربی در نظر گرفته شد و به دلیل آنکه در زمان مطالعه، طرح در همه روستاها اجرا می گردید دستیابی به گروه کنترل امکان پذیر نبود و میانگین شاخص ها قبل و بعد از اجرای طرح برای گروه تجربی مقایسه گردیده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که اجرای طرح پزشک خانواده هیچگونه تأثیر معنی داری بر بهبود شاخص های بهداشت مادر و کودک نداشته است. بررسی روند این شاخص ها از سال 80 الی 86 نشان داد که اجرای برنامه پزشک خانواده تأثیر مثبتی بر تمامی شاخص های مورد مطالعه در این پژوهش بجز میزان مرگ و میر مادران داشته است. هر چند که در این پژوهش نتایج تحلیل واریانس میانگین های شاخص های سال های قبل و بعد از اجرای برنامه تفاوت معنی داری را نشان نداد، ولی بررسی روند تغییرات این شاخص ها در طی هفت سال مورد مطالعه تأثیر مثبت برنامه را بر آن ها را تأیید می کند. بحث: بعد از گذشت سه سال از اجرای برنامه پزشک خانواده بهبودی در شاخص های بهداشت مادر و کودک دیده می شود و همچنین نیروی بالقوه ای برای بهبودی بیشتر سلامت مادران و کودکان روستایی. بر گرفته از: پایان نامه دانشجویی مقطع کارشناسی ارشد
رابطه فرهنگ ایمنی بیمار و حوادث ناخواسته در بیمارستان: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۹
۴۴-۲۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه مدیران در حوزه بهداشت و درمان به ویژه بیمارستان ها برای بهبود عملکرد مالی و افزایش بهره وری نه تنها باید به مسائل درونی توجه کنند بلکه مسائل اجتماعی و زیست محیطی را نیز باید سرلوحه همه تصمیمات و اقدامات خود قرار دهند. هدف پژوهش حاضر ارتقاء عملکرد مالی بیمارستان ها از طریق آینده پژوهی مسئولیت اجتماعی است. روش ها: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی بوده و برحسب روش پژوهش، آمیخته کیفی و کمی است که در سه مرحله اجرا شد. در مرحله اول با برای استخراج شاخص های عملکرد مالی بیمارستان از روش پدیدارشناسی و مصاحبه با خبرگان استفاده گردید. در مرحله دوم با روش تحلیل محتوا و مرور نظام مند بر روی مقالات منتخب، ابعاد و شاخص های مسئولیت اجتماعی استخراج شد و در مرحله آخر که به آینده پژوهی اختصاص دارد از شیوه دلفی فازی، متغیرهای مرتبط با مسئولیت اجتماعی استخراج و با بهره گیری از مدل ساختاری - تفسیری این متغیرها تحلیل شد. یافته ها: در مرحله اول تعداد ۱۶ شاخص عملکرد مالی استخراج شد. حاصل مرحله دوم، تعداد ۳۵ متغیر و چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، کارکنان و محیط زیست برای مسئولیت اجتماعی بود و در مرحله آخر تعداد ۲۰ متغیر مرتبط با مسئولیت اجتماعی استخراج و با بهره گیری از مدل ساختاری – تفسیری، قدرت نفوذ و میزان وابستگی متغیرها تعیین گردید. نتیجه گیری: تمام متغیرهای مرتبط با مسئولیت اجتماعی دارای قدرت نفوذ و وابستگی زیادی (بی ثباتی) هستند. بدین معنا که تغییر هرکدام، بر آن ها و سایر متغیرها نیز اثر می گذارد. ازآنجاکه هدف اصلی بیمارستان های دولتی ارائه خدمات باکیفیت به تمام اقشار جامعه و جلب رضایت آن ها است؛ بنابراین در نظر گرفتن تمام ابعاد و متغیرهای مسئولیت اجتماعی موجب افزایش بهره وری و به تبع آن بهبود عملکرد مالی بیمارستان ها می شود.
نیازهای اطلاعاتی پزشکان عمومی شهر اصفهان در خصوص طب ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:تعیین نیازهای اطلاعاتی پزشکان عمومی در حیطه طب ایرانی برای ارتقاء توانمندی این قشر مهم از نظام سلامت کشور ضروری است. هدف پژوهش حاضر تعیین نیازهای اطلاعاتی پزشکان عمومی شهر اصفهان در خصوص طب ایرانی بود. روش ها: پژوهش حاضر کاربردی است که با روش توصیفی-پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه پزشکان عمومی شهر اصفهان بود که از بین آنان، 204 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده پرسشنامه محقق ساخته که شامل هفت حیطه کلیات و امور طبیعیه، دلایل و علائم، تدابیر حفظ الصحه، تدابیر درمانی، داروشناسی و اسباب علل بود. تحلیل داده ها با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی و با نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام شد. یافته ها: به طورکلی 177 نفر پرسشنامه را تکمیل کردند که در بین ابعاد هفت گانه طب ایرانی، بیشترین میانگین نیازهای اطلاعاتی پزشکان مربوط به بعد مفردات غذایی 2/72 وکمترین میانگین مربوط به بعد تدابیر درمانی 7/61 بود. بین نیازهای اطلاعاتی پزشکان موردبررسی با متغیرهای سن، سابقه کار، جنسیت و وضعیت استخدام آنان رابطه ای وجود نداشت. بین دو متغیر مشارکت قبلی آنان در کارگاه های طب ایرانی و تمایل آنان به شرکت در این کارگاه ها با نیاز اطلاعاتی رابطه معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: انتظار می رود متولیان امر در معاونت های درمان، بهداشت و گروه های تخصصی طب سنتی بتوانند با ارائه برنامه های درسی و آموزشی، کارگاه های توانمندسازی و تهیه منابع اطلاعاتی زمینه را برای روزآمدسازی دانش پزشکان عمومی در خصوص طب ایرانی بر اساس حیطه های هفت گانه و اولویت های آموزشی مذکور سازماندهی نمایند.
میزان نواقص در فرم های اصلی پرونده پزشکی بیماران به تفکیک نقش مستندسازان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۱
۴۱-۳۰
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه علی رغم پیاده سازی سیستم اطلاعات بیمارستانی، کماکان در بعضی از کشورها مستندسازی پرونده پزشکی به روش سنتی انجام می شود. ثبت ناقص داده ها در پرونده های پزشکی می تواند منجر به تصمیم گیری های نامناسب درمانی شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان نواقص در فرم های اصلی پرونده های پزشکی بیماران به تفکیک نقش مستندسازان انجام پذیرفت. روش ها: مطالعه حاضر یک پژوهش مقطعی بود که در سال 99-1398 در بیمارستان شفا شهر کرمان انجام شد. بدین منظور، پرونده های پزشکی این بیمارستان به صورت تصادفی انتخاب شدند (600=n). سپس ثبت یا عدم ثبت تمامی عناصر داده فرم های اصلی این پرونده ها با استفاده از چک لیست روا و پایا بررسی شد و داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی در نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که 70/34 درصد از پرونده های منتخب برای هر بیمار ناقص بودند. در اکثر فرم های پرونده پزشکی، عناصر داده مربوطه به منشی بخش ها تکمیل نشده بود. در سایر فرم ها نیز، پرستاران و پزشکان بیش از نیمی از عناصر داده را ثبت نکرده بودند. بیشترین میزان نقص به ترتیب در فرم های الصاق الکتروکاردیوگرام، پرونده اورژانس و درخواست رادیوگرافی مشاهده شد. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر، عناصر داده مانند جمعیت شناختی، تشخیص اولیه، تشخیص نهایی و امضاء ها توسط منشی بخش ها، پزشکان و پرستاران تکمیل نشده بودند. ثبت نشدن این اطلاعات می تواند موجب مشکلاتی در ارائه خدمات به بیماران شود. ارزیابی میزان نواقص پرونده های پزشکی بر اساس نقش مستندسازان می تواند برای اصلاح فرم ها و توسعه برنامه های آموزشی آتی مؤثر باشد.
شناسایی و اولویت بندی ابعاد توریسم درمانی با تأکید برکارآفرینی فناورانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۳
۲۲-۱۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: گردشگری پزشکی، یکی از حوزه های نوین گردشگری است که نقش مهمی در توسعه پایدار ایفا می کند و بر اساس پیش بینی های بین المللی به سودآورترین صنعت جهان مبدل خواهد شد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی ابعاد توریسم درمانی با تأکید بر کارآفرینی فناورانه در ایران می باشد. روش ها: این پژوهش، از نوع کاربردی و از حیث روش اجرا کمی (دلفی فازی، توصیفی و تحلیلی از نوع همبستگی) بود. در مرحله اول برای شناسایی شاخص های توریسم درمانی با روش دلفی فازی و نظر 41 نفر از خبرگان شامل اعضای هیئت علمی در رشته های کارآفرینی و مدیریت گردشگری، پزشکان، مدیران مراکز آموزشی و درمانی و صاحب نظران حوزه توریسم درمانی انجام شد. در مرحله دوم پرسشنامه طراحی شده توسط خبرگان جهت تعیین وضعیت مؤلفه های توریسم درمانی در اختیار 136 نفر از کارشناسان مراکز درمانی دارای گواهینامه بخش بیماران بین الملل و شرکت های گردشگری سلامت قرار گرفت. برای تحلیل داده های آماری از نرم افزارهای SPSS، LISREL،Expert choice استفاده شد. یافته ها: از نظر خبرگان و کارشناسان مهم ترین ابعاد توریسم درمانی به ترتیب شامل هزینه های درمانی، کیفیت و ارزش آفرینی خدمات درمانی، عوامل فردی، دولتی، اطلاع رسانی به گردشگران پزشکی، نگرش کادر پزشکی مراکز درمانی نسبت به گردشگری پزشکی، فرهنگی، امنیت، مشخص کردن بخش های گروه و شرایط کشور بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ده شاخص شناسایی شده به عنوان مهم ترین ابعاد صنعت توریسم درمانی هستند که استفاده از این ابعاد می تواند راه گشای متولیان و مسئولین صنعت توریسم درمانی کشور در ایجاد و افزایش درآمد باشد.
تأثیر پرداخت مبتنی بر عملکرد بر نابرابری درآمدی بین کارکنان پزشکی و غیر پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۵
۵۵-۴۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: منابع انسانی مهم ترین سرمایه هر سازمانی می باشد و نظام پرداخت عامل اصلی انگیزش کارکنان در بیمارستان است. این مطالعه با هدف ارزیابی تأثیر اجرای دستورالعمل پرداخت مبتنی بر عملکرد بر عدالت در توزیع درآمد بین کارکنان پزشک و غیرپزشک انجام شده است. روش ها: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که با روش توصیفی انجام شد. جامعه آماری مطالعه، بیمارستان های اجراکننده پرداخت مبتنی بر عملکرد در دانشگاه علوم پزشکی مشهد بودند. داده های مربوط به ویژگی های تمام کارکنان پزشک، پرستار و دریافتی های ایشان برای سه دوره شامل یک دوره شش ماهه برای قبل از اجرا و دو دوره شش ماهه برای بعد از اجرای پرداخت مبتنی بر عملکرد جمع آوری شد. برای سنجش نابرابری در توزیع دریافتی ها از منحنی لورنز و ضریب جینی استفاده شد. یافته ها: ضریب جینی بدست آمده برای کل کارکنان از 63 درصد برای دوره قبل از اجرای دستورالعمل به 62 درصد در دوره دوم و 65 درصد سوم بعد از اجرای دستورالعمل رسیده است. ضریب جینی بین گروه پزشکان و گروه پرستاران برای دوره اول به ترتیب برابر با 64 و35 درصد ، دوره دوم 61 و 25درصد و دوره سوم 62 و 26 درصد بود. نتیجه گیری: انتظار می رود نتایج این پژوهش بتواند در اصلاح سیاست های فعلی پرداخت مبتنی بر عملکرد در کارکنان بیمارستان استفاده شود. با این حال، طرح هایی که جبران خدمات را با تغییراتی همراه می کنند باید از ابعاد مختلف بررسی شود. یکی از مهم ترین ابعاد، تأثیر در نابرابری درآمد است که نیازمند انجام مطالعات وسیع تر می باشد.
سیستم پیش بینی زردی نوزادان بر اساس الگوریتم ماشین بردار پشتیبان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: زردی یکی از مشکلات شایع دوران نوزادی است که حدود 60 درصد از نوزادان رسیده و 80 درصد از نوزادان نارس در هفته اول زندگی به آن مبتلا می شوند. مطالعه حاضر، به منظور ایجاد سیستمی برای پیش بینی زردی نوزادان در 24 تا 72 ساعت اول پس از تولد با بکارگیری الگوریتم ماشین بردار پشتیبان انجام شد. روش ها: این مطالعه از نوع کاربردی -توسعه ای بود که با روش کمی انجام شد. ابتدا بر اساس بررسی متون، پرسشنامه ای حاوی عوامل مؤثر در پیش بینی زردی نوزادان طراحی شد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی انجام شد و عواملی در مدل لحاظ شد که حداقل 50 درصد از متخصصان آن را ضروری تشخیص دادند. سپس، داده های 1178 نوزاد متولدشده در بیمارستان لولاگر تهران از پرونده زایمان استخراج شد و جهت پیش بینی زردی نوزادان، از چندین الگوریتم یادگیری ماشین استفاده شد که در این میان با توجه به نتایج حاصله جهت مدلسازی نهایی، الگوریتم ماشین بردار پشتیبان استفاده و با سنجه های مختلف ارزیابی گردید. یافته ها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که مدل پیشنهادی با الگوریتم SVMبه دلیل ایجاد فاصله بین کلاس ها به عنوان بهترین خروجی انتخاب شد. بنابراین، مدل نهایی الگوریتم SVM با استفاده از هسته گوسی و با سیگمای 1/2360605 ایجاد شد که 30 درصد از نمونه ها (354 مورد) آزمون شدند و از این تعداد 321 مورد به درستی پیش بینی شد. در این مدلسازی سنجه های دقت، سطح زیر نمودار ROC و معیار F1 به ترتیب 92/7 درصد، 93 درصد و 88 درصد بدست آمد. نتیجه گیری: استفاده از SVM در ایجاد سیستم پیش بینی زردی نوزادان می تواند به پزشکان در پیش بینی به موقع زردی نوزادان کمک نماید و امکان انجام اقدامات پیشگیری و جلوگیری از خطرات احتمالی ناشی از زردی نوزادان را فراهم نماید.
چالش های اشتراک گذاری داده های پژوهشی از دیدگاه پژوهشگران حوزه پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۰ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷۰
۹۳-۷۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اشتراک گذاری داده های پژوهشی باعث تسریع فعالیت های پژوهشی و پیشرفت علمی می شود و برای ذینفعان خود مزایای متعددی دارد. با وجود این مزایا، بیشتر پژوهشگران به دلایل متعددی از انجام آن خودداری می کنند. پژوهش حاضر به بررسی چالش هایی می پردازد که مانع از اشتراک گذاری داده های پژوهشی پژوهشگران حوزه پزشکی ایران می شود. روش کار: پژوهش حاضر به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه، به شناسایی چالش های اشتراک گذاری داده های پژوهشی از دیدگاه پژوهشگران حوزه پزشکی کشور پرداخت. نمونه آماری این پژوهش 400 نفر از پژوهشگران حوزه های پزشکی بودند که در پایگاه وب آو ساینس (Web of Science) در سال 2016 دارای مقاله بوده اند. از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و فریدمن) در این پژوهش استفاده شد. یافته ها: بر اساس میانگین رتبه، نگرانی از سوء استفاده و سوء تفسیر از داده ها ( 02/9 )، امکان انتشار زود هنگام داده های اشتراکی توسط دیگران قبل از انتشار آنها توسط پژوهشگر اصلی (71/8) و نبود ساز و کارهای انگیزشی مناسب (60/8)، مهم ترین چالش های اشترا ک گذاری داده های پژوهشی از نظر پژوهشگران حوزه پزشکی بودند. در بین دو گروه مردان و زنان (003/.= P) و محققان بالینی و غیربالینی حوزه پزشکی ایران (014/. = P) از نظر میزان اشتراک گذاری، تفاوت معنا دار بود. نتیجه گیری: چالش های اشتراک گذاری داده های پژوهشی لزوم توجه بیشتر به آموزش پژوهشگران به منظور آشنایی بیشتر آنها با قابلیت های داده ها و تغییر نگرش آنها به داده های پژوهشی را ایجاب می کند. شناخت قابلیت ها و مزایای اشتراک گذاری داده ها توسط پژوهشگران حرکت به سمت پژوهش های داده محور را تسهیل می کند.
طراحی سیستم تصمیم یار پایش علائم حیاتی بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۰ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۷
۸۸-۷۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حجم زیاد اطلاعات پزشکی با بیماری ها و روش های درمانی متفاوت، می تواند یکی از عوامل بروز خطاهای درمانی در بخش مراقبت های ویژه قلبی باشد. هدف این پژوهش طراحی سیستمی بود که علائم حیاتی بیماران را به صورت مستمر و همزمان پایش نماید و در صورت غیر طبیعی بودن، هشدارهایی را تولید و مداخلات درمانی مناسب را به ترتیب اولویت پیشنهاد کند. روش کار: این پژوهش از نوع کاربردی-توسعه ای بود که به روش مقطعی در سال 1394 در بیمارستان شهید رجائی استان تهران انجام شد. 15 نفر پزشک متخصص و 15 نفر پرستار شاغل در بخش مراقبت های ویژه قلبی به صورت غیر تصادفی هدفمند به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. در طراحی سیستم از فناوری MEAN.js و داده های پایگاه دادهMIMIC II فیزیونت استفاده شد. یافته ها: حدود طبیعی و غیرطبیعی علائم حیاتی با توجه به شرایط محیطی و جمعیتی و انواع مداخلات درمانی با توجه به میزان تغییرات علائم حیاتی به ترتیب اولویت مشخص شدند. نتایج نشان داد که سیستم تصمیم یار در ارائه مداخلات درمانی از صحت ۷/94 درصد، حساسیت 60/82 درصد و دقت 100 درصد برخوردار بود و در تولید هشدارهای به موقع دارای صحت ۹/92 درصد، حساسیت 80 درصد و دقت 100 درصد است. نتیجه گیری: عوامل مختلفی در تعیین مقادیر علائم حیاتی و اولویت مداخلات درمانی تأثیرگذار هستند. نتایج نشان داد که سیستم های تصمیم یار بالینی می توانند به هنگام بروز وضعیت های پیش بینی نشده کمک کننده باشند. از نقطه نظر بالینی موجب تسهیل درک علائم حیاتی، تشخیص وضعیت بیمار و منجر به بهبود فرایند تصمیم گیری بالینی می شود که می تواند در کاهش خطاهای درمانی تأثیرگذار باشند.
بررسی سطح مهارت های سواد سلامت بیماران عضو انجمن ام اس ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۵
۹۰-۷۸
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سواد سلامت شامل مجموعه ای از مهارت های خواندن، دسترسی، درک و فهمیدن، ارزیابی، تصمیم گیری و توانایی بکارگیری این مهارت ها در حوزه سلامت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی سطح مهارت های سواد سلامت بیماران ام اس در ایران بوده است. روش ها: پژوهش حاضر، یک مطالعه پیمایشی از نوع توصیفی-تحلیلی در سال 1397 است. جامعه پژوهش کلیه بیماران ام اس عضو انجمن ام اس ایران بودند که تعداد 384 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسش نامه استاندارد سواد سلامت ایرانیان بین نمونه ها توزیع گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23، آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کروسکال والیس و من ویتنی) تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین سنی بیماران، 30/6 بود و بیشتر شرکت کنندگان (75 درصد)، از تحصیلات بالایی برخوردار بودند. سطح مطلوب بودن در سواد سلامت بیماران ام اس، میانگین دو بوده علاوه بر آن سواد سلامت در ابعاد خواندن، دسترسی، درک و فهمیدن، ارزیابی و تصمیم گیری به ترتیب دو (مطلوب)، 2/1 (نسبتا مطلوب)، 1/6 (کاملا مطلوب)، دو (مطلوب) و 2/1 (نسبتا مطلوب) بود. همچنین، بین میانگین سواد سلامت برحسب جنس (006/0P-Value =) و سطح تحصیلات (008/0P-Value =) تفاوت معنادار آماری وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد با توجه به سطح بالای مهارت های سواد سلامت بیماران ام اس بسیاری از مشکلات پیش روی آن ها تسهیل شده است؛ و افراد با آگاهی بیشتر با بیماری خود روبرو می شوند و در موقعیت ها و بحران ها مدبرانه عمل می کنند.
ارتباط بین رضایت شغلی و تمایل به مهاجرت در پرستاران شاغل در بیمارستان های دولتی شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۱
۱۶-۱۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: روند مهاجرت پرستاران به عنوان عمده ترین بخش نیروی انسانی نظام سلامت نگران کننده است. یکی از عوامل مهم دخیل در مهاجرت پرستاران رضایت شغلی است. بر همین اساس این مطالعه با هدف تعیین همبستگی بین رضایت شغلی و تمایل به مهاجرت پرستاران شهر تهران طراحی شده است. روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی همبستگی بوده که بر روی پرستاران شاغل در بیمارستان های منتخب شهر تهران انجام شد. در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقهای تصادفی برای تعیین بیمارستان های محل پژوهش استفاده شد. برای این مطالعه از پرسشنامهی پژوهشگر ساخته حاوی سه بخش شامل اطلاعات جمعیت شناختی، رضایت شغلی و تمایل به مهاجرت استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه 9.5 و آلفای کرونباخ 0/89بدست آمد. از نرم افزار SPSS برای تحلیل اطلاعات استفاده گردید. یافته ها: میزان تمایل به مهاجرت پرستاران شرکت کننده در مطالعه بالا بود (30.2). همچنین رضایت شغلی افراد شرکت کننده در این پژوهش نیز در حد متوسط گزارش شد. بین متغیر رضایت شغلی کل و تمایل به مهاجرت همبستگی منفی و معنی دار یافت شد(24/0-r = ،05/P-value<). همبستگی بین ابعاد رضایت شغلی شامل موقعیت شغلی، محیط کاری، حقوق و مزایا، نگرش اجتماعی به حرفه و سرپرستی و نظارت مدیران نیز با تمایل به مهاجرت منفی و معنادار بود ولی بین ابعاد روابط بین شخصی در محیط کار و تاثیر شغل بر زندگی شخصی با تمایل به مهاجرت پرستاران ارتباط معناداری یافت نشد. همچنین، در این پژوهش بین متغیر های سن، وضعیت تاهل، سابقه کار و نوع شیفت کاری با متغیر های رضایت شغلی و تمایل به مهاجرت ارتباط معنادار دیده شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که پرستاران از تمایل بالایی برای مهاجرت برخوردار بودند و از طرفی دیگر ارتباط مستقیمی بین تمایل به مهاجرت پرستاران و رضایت شغلی آنان وجود داشت. نتایج این مطالعه نمایانگر این است که ارتقاء رضایت شغلی پرستاران در ابعاد مختلف میتواند از مهاجرت نیروهای آموزشدیده و ارزشمند در حوزه ارائه خدمات سلامتی پیشگیری کند.
مکانیسم های امنیت و حریم خصوصی اینترنت اشیا در صنعت مراقبت سلامت و غیر سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۸
۱۰۵-۸۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اینترنت اشیا یکی از مباحث روز فناوری در عصر جدید اطلاعات و ارتباطات می باشد که با فراگیر شدن کاربرد آن در صنایع مختلف به ویژه مراقبت سلامت مسئله امنیت و حریم خصوصی آن توجه زیادی را به سمت خود جلب نموده است و به موضوعی بحث برانگیز در این حوزه تبدیل شده است. هدف از مطالعه حاضر، شناسایی مکانیسم های امنیت اینترنت اشیا در صنعت مراقبت سلامت و غیر سلامت می باشد. روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه مروری نظام یافته است که با جستجو در پایگاه های داده وب آو ساینس، اسکوپوس، آی تریپل ای، پابمد و پروکوئست در بازه زمانی سال های 2005 تا 2019 انجام شد. پس از حذف موارد تکراری و ارزیابی یافته ها براساس معیار ورود و خروج، مطالعات مرتبط با هدف پژوهش انتخاب شد. یافته ها: از مجموع 2340 مطالعه، 71 مطالعه مرتبط با مکانیسم های امنیت اینترنت اشیا در صنعت مراقبت سلامت (چهار مطالعه) و غیر سلامت (67 مطالعه) بررسی شد. مکانیسم های امنیت در 11 طبقه اصلی سازماندهی شد که مکانیسم های رمزنگاری، توزیع و مدیریت کلید، مدیریت هویت دیجیتال و مدیریت نگهداشت چرخه حیات سیستم در هر دو صنعت سلامت و غیر سلامت توجه شده اند. یافته ها نشان داد که به شش نوع مکانیسم امنیتی در صنعت سلامت پرداخته نشده است، این مکانیسم ها در ارتباط با صرفه جویی انرژی، طراحی فیزیکی امن، سیستم تشخیص نفوذ و پیشگیری، مدیریت اعتماد، مسیریابی امن و تشخیص و تحمل خطا بودند. نتیجه گیری: با توجه به نوظهور بودن این فناوری در صنعت مراقبت سلامت و حساس بودن امنیت آن نسبت به سایر صنایع، یافته های این مطالعه بینش وسیعی را برای پژوهشگران، مدیران و متخصصان امنیت اطلاعات درجهت مقابله با تهدیدات و حملات و توسعه یک معماری امن اینترنت اشیا فراهم می کند.
مشارکت داروسازان بالینی، راهبردی کلیدی جهت کاهش خطاهای دارویی در بیمارستان های ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
خطاهای دارویی، به عنوان یکی از شایع ترین انواع خطاهای پزشکی، موجب ایجاد نگرانی در سراسر جهان شده اند. خطاهای دارویی ممکن است موجب عوارضی جدی، از جمله مرگ، ناتوانی، بستری طولانی مدت در بیمارستان و همچنین آسیب های جسمی و روانی شوند. بنابراین، این خطاها هزینه های زیادی را بر کل جامعه و اقتصاد سلامت تحمیل می کنند. این درحالی است که قابل پیشگیری ترین علت منفرد عوارض جانبی دارویی، خطاهای دارویی هستند. تخمین زده شده است که بین 10 تا 18 درصد از تمام آسیب های بیمارستانی گزارش شده را می توان به خطاهای دارویی نسبت داد. ]1،2[خطای دارویی به هر رویداد قابل پیشگیری اطلاق می شود که ممکن است موجب استفاده نامناسب از دارو یا آسیب به بیمار شود به طوری که دارو در کنترل متخصص مراقبت های بهداشتی، بیمار یا مصرف کننده است. ]3[خطای دارویی ممکن است در هر مرحله از فرآیند درمان رخ دهد. در یک مطالعه، در ایران، شیوع خطاهای دارویی در هر یک از مراحل تجویز، نسخه برداری، توزیع و دادن دارو به ترتیب 7/48-8/29، 8/51-0/10، 6/33-3/11 و 0/70-3/14 درصد بوده است. ]1[داروسازان بالینی، متخصصان دارای مجوز و با تحصیلات و آموزش پیشرفته هستند که در انواع فعالیت های مراقبت از بیمار، با تمرکز بر مدیریت جامع دارو، فعالیت می کنند و هدف آن ها کاهش خطاهای دارویی، عوارض جانبی، تداخلات دارویی و هزینه های مراقبت های بهداشتی است. ]4 [نشان داده شده است که مشارکت داروسازان بالینی از 58 درصد خطاهای دارویی و 72 درصد از خطاهای بالقوه پرخطر جلوگیری می کند. حضور داروسازان بالینی به پرستاران کمک می کند تا در هر مرحله از فرآیند تجویز دارو، تصمیمات بالینی آگاهانه بگیرند. ]5[ علیرغم همکاری بین داروسازان بالینی و پزشکان در بسیاری از کشورها، در برخی کشورهای دیگر، رشته داروسازی بالینی هنوز توسعه نیافته است و با چالش های قابل توجهی مواجه است. برخی پزشکان، نقش حائز اهمیتی برای داروسازان بالینی، جهت تجویز و طراحی برنامه های درمانی، قائل نیستند که می تواند ناشی از بی اعتمادی آن ها به داروسازان بالینی باشد. ]6[ مدیریت دارودرمانی یا مراقبت دارویی جزء پویای سیستم مراقبت های بهداشتی است. نقش آن اطمینان از استفاده مناسب از داروها است تا وضعیت سلامتی بیمار را بهبود بخشد. اگرچه زمان زیادی از فعالیت متخصصان داروسازی بالینی در ایران می گذرد و مطالعات متعددی اهمیت نقش آن ها را نشان می دهند، اما هنوز اهمیت نقش و خدمات آن ها در تیم های مدیریت مراقبت از بیمار، در بیمارستان های ایران به طورکامل مشخص نشده است. تداخل حوزه وظایف و اختیارات داروسازان بالینی، برحسب وظایف ابلاغی یا نقش های بالینی پیش بینی شده آن ها در تیم درمان، علیرغم چندین سال فعالیت حرفه ای داروسازان بالینی در برخی مراکز درمانی کشور، بسیار مشهود است؛ بطوریکه در مواردی با ابهامات جدی در انطباق وظایف صنفی، به علت همپوشانی اجرایی و اختیارات بالینی دیگر اعضای تیم درمان، به عنوان ذینفعان بروز خطای دارویی، در مقام ارایه کنندگان خدمات بستری، سرپایی و مراقبت درمنزل مواجه هستند. بنابراین تفکیک و شرح نقش داروسازان بالینی، جهت همکاری با سایر متخصصان مراقبت های بهداشتی برای ارائه مراقبت های با کیفیت بالاتر، بهبود نتایج، به حداکثررساندن ایمنی و کنترل هزینه های مراقبت های بهداشتی در فرایند دارویی، ضروری به نظر می رسد و به مدیران و سیاست گذاران پیشنهاد می گردد اقدامات لازم در این زمینه درنظر گرفته شود. تضاد منافع: نویسندگان تصریح می دارند هیچ گونه تضاد منافعی وجود ندارد. تشکر وقدردانی: نویسندگان مراتب سپاس و قدردانی خود را از معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی قم اعلام میدارند.
آگاهی و استفاده دانشجویان پزشکی از برنامه های کاربردی مبتنی بر تلفن همراه هوشمند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۶
۹۴-۸۴
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برنامه های کاربردی پزشکی مبتنی بر تلفن هوشمند، ابزارهایی برای دسترسی به آخرین شواهد علمی معتبر هستند. این برنامه ها می توانند منجر به بهبود تصمیم گیری و ارتباط بین کادر پزشکی و کاهش خطاهای پزشکی شوند. هدف از این مطالعه تعیین میزان آگاهی و استفاده از برنامه های کاربردی مبتنی بر تلفن همراه هوشمند میان دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران بود. روش ها: این مطالعه از نوع کاربردی بود که با روش پیمایشی-توصیفی انجام شد. 81 نفر از دانشجویان سال آخر پزشکی عمومی دانشگاه علوم پزشکی ایران در بازه زمانی 1397-1396 به صورت سرشماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته شامل سه بخش با طیف لیکرت استفاده شدکه روایی و پایایی آن سنجیده شد و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 و با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) تحلیل شد. یافته ها: بیش از 40 درصد دانشجویان در زمان های مختلف در هفته از برنامه های کاربردی پزشکی استفاده می کردند. فقدان دسترسی به اینترنت در دانشگاه و محل کار به عنوان بزرگ ترین مانع دسترسی به برنامه های کاربردی پزشکی روی تلفن همراه بود. بیشترین پشتیبان موردنیاز برای استفاده از این برنامه ها، استفاده از راهنماهای برخط موجود بود. برنامه های پزشکی UpToDate و MedScape نیز بیشترین استفاده را توسط پاسخ دهندگان داشت. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می دهد میزان آگاهی و استفاده یا به عبارت بهتر میزان دانش و درک دانشجویان پزشکی بر اساس اطلاعات و یا تجربه آن ها از برنامه های کاربردی مبتنی بر تلفن همراه رو به افزایش است، لذا، تدابیر لازم جهت تسهیل و ایجاد زیرساخت های دسترسی به اینترنت در محل کار و دانشگاه ها باید صورت گیرد.
چالش های اقتصادی و عملکردی بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران در پی همه گیری کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش بیمارستان ها در افزایش سطح سلامت جامعه ارزیابی، سنجش و بهبود عملکرد آنها اهمیت ویژه ای دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر همه گیری کووید-19 بر وضعیت اقتصادی و عملکرد بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران است. روش ها: مطالعه حاضر، کاربردی است که به روش توصیفی-تحلیلی در سه بیمارستان غیرتخصصی و با اطلاعات دو مقطع زمانی 1398 و 1400 انجام گردید. اطلاعات مربوط به شش شاخص عملکردی و شش شاخص مالی با مراجعه به واحدهای مدارک پزشکی و مالی بیمارستان ها جمع آوری و از آزمون ناپارامتری ویلکاکسون و نرم افزار اس.پی.اس.اس برای تحلیل داده استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بعد از همه گیری کووید-19، میانگین شاخص های درصد اشغال تخت 12 درصد کاهش و میانگین مدت اقامت و چرخش تخت به ترتیب 12 و 10 درصد افزایش داشته است؛ این تغییرات از نظر آماری معنادار بود (0/05>p-value). همچنین، شاخص های مالی درآمدهای اختصاصی آزمایشگاه و تصویربرداری و هزینه بیمارستان ها به ترتیب با 26، 17 و 27 درصد، افزایش معناداری داشتند(0/05>p-value). نتیجه گیری: با توجه به تأثیر معنادار همه گیری کووید-19 بر عملکرد مالی و اقتصادی بیمارستان ها و امکان همه گیری مجدد سایر بیماری های واگیر، به نظر می رسد حمایت ویژه از بیمارستان ها در این خصوص ضروری است.
بیمه سلامت، مخارج دارویی و تاثیر آن بر هزینه های فاجعه بار سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۶۲
۷۴-۶۴
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرداخت های فاجعه بار سلامت از شاخص هایی است که برای قضاوت پیرامون عدالت در نظام تامین مالی سلامت کشورها در نظر گرفته می شود. مطالعه حاضر به بررسی هزینه های فاجعه بار سلامت و مولفه های تاثیرگذار بر آن در خانوارهای شهر زابل می پردازد. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی - تحلیلی است که به صورت مقطعی در سال 93-1392 بر اساس اطلاعات هزینه 393 خانوار در شهر زابل انجام شده است. برای انتخاب خانوارها از نمونه گیری خوشه ای و چارچوب طبقه بندی خانوارها استفاده شد. با استفاده از رویکرد سازمان جهانی بهداشت و پرسشنامه مربوط به آن به تعیین هزینه های فاجعه بار سلامت پرداخته شد و در ادامه نیز برای بررسی عوامل موثر بر احتمال وقوع هزینه های فاجعه بار سلامت از دو مدل رگرسون لجستیک و پروبیت استفاده گردید. از نرم افزار Stata 12. 0 برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: حدود 6/20 درصد از خانوارهای مورد مطالعه در شهر زابل در معرض هزینه های فاجعه بار سلامت قرار داشتند که بیشترین میزان از مقدار یادشده مربوط به خانوارهای پنجک هزینه ای دوم بوده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که در بین متغیرهای تاثیرگذار بر احتمال وقوع هزینه های فاجعه بار، سطح تحصیلات سرپرست خانوار و هزینه های دارو، ارتباط معنی داری با هزینه های فاجعه بار داشتند. بیمه درمان ارتباط معنی داری با هزینه های فاجعه بار سلامت نداشت. نتیجه گیری: بالا بودن میزان هزینه های فاجعه بار سلامت، علی رغم برخورداری 88 درصد خانوارها از بیمه درمان ، می تواند ناشی از ناکارآمدی بیمه های درمانی باشد. سیاست گذاران باید با اقداماتی از قبیل گسترش پوشش هزینه های سلامت بالاخص دارو و ایجاد پیش پرداخت های اثربخش، زمینه محافظت خانوارها را در مقابل این هزینه ها فراهم نمایند.
بررسی وضعیت عوامل موثر بر شاخص های مالی در بیمارستان های منتخب تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران قبل و بعد از اجرای طرح تحول نظام سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۵
۴۸-۴۰
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیریت منابع مالی در بیمارستان ها به عنوان یکی از پرهزینه ترین سازمان های ارایه خدمات در نظام سلامت کشور، اهمیت ویژه ای دارد. مدیران بیمارستان ها با تحلیل نقدینگی و عوامل موثر بر آن می توانند بیمارستان را از کمبود نقدینگی رهایی دهند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر شاخص های مالی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی ایران بود. روش ها: پژوهش حاضر بصورت توصیفی - تحلیلی در دو مقطع زمانی قبل و بعد از اجرای طرح تحول نظام سلامت در سال 1392 و 1394 ، در بین 8 بیمارستان منتخب تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. کلیه داده های مربوط به نسبت های نقدینگی، بدهی، سودآوری و درآمد به ازای هر تخت بوسیله چک لیست های محقق ساخته از واحدهای حسابداری، آمار و سیستم اطلاعات بیمارستان ها جمع آوری و از ضریب همبستگی پیرسون برای اندازه گیری روابط استفاده شد. یافته ها: اجرای طرح تحول نظام سلامت موجب افزایش درآمد سرانه تخت، نسبت سوددهی و نقدینگی در تمامی بیمارستان ها شده است(05/0p<). در بین عوامل بررسی شده، درآمد سرانه هر تخت و درآمد سالانه بیمارستان قبل از اجرای طرح تحول، به ترتیب با ضرایب 3/0 و 22/0و بعد از اجرای طرح تحول با ضرایب 33/0 و 31/0 دارای ارتباط مثبتی با نسبت نقدینگی بود. اگرچه عواملی چون نسبت بدهی و سودآوری دارای ارتباط منفی با نسبت نقدینگی بوده است. نتیجه گیری: بنظر می رسد مدیران جهت بهبود وضعیت مالی بیمارستان، توجه به عواملی چون وضعیت بدهی و درآمد بیمارستان را باید در راس برنامه ریزی های خود قرار دهند.
الگوهای «مشارکت دولتی- خصوصی» و اثر آنها بر شاخص های میانی بیمارستان: یک مرور انتقادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۳
۱۰۵-۸۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از راه حل های پیش روی دولت ها برای مواجهه با مشکل محدودیت منابع در بخش سلامت، مشارکت دولتی- خصوصی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرهای الگوهای مختلف مشارکت دولتی- خصوصی بر شاخص های میانی بیمارستان و شناسایی عوامل موثر بر اجرای موفقیت آمیز آن انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر یک مرور انتقادی است. جستجو با استفاده از کلیدواژه های مناسب به دو زبان فارسی و انگلیسی در بازه زمانی 2017-2000 انجام شد. جستجو در پایگاه های اطلاعاتی Google Scholar، Ovid، Proquest، Pubmed، Science Direct، Scopus Springer، Magiran، SID، IranMedex و Irandoc انجام شد؛ برای ارزیابی کیفیت مقاله ها از ابزارهای ارزیابی نقادانه و رده بندی براساس هرم شواهد استفاده شد. عوامل زمینه ای موثر بر اجرای موفقیت آمیز مشارکت دولتی- خصوصی در بیمارستان ها با روش تحلیل محتوا شناسایی شد. یافته ها: در مجموع 20 مقاله برای ورود به مطالعه انتخاب گردید. شش الگوی مشارکت دولتی- خصوصی در بیمارستان ها مورد استفاده قرار گرفته است. الگوها شامل الگوی Alzira، DBFO/PFI، قرارداد مدیریت، Colocation & DBFLO، برون سپاری و خصوصی سازی بودند. هر کدام از این الگوها تاثیرهای متفاوتی بر عدالت، کیفیت، کارایی و دسترسی دارند. عوامل مؤثر بر اجرای موفقیت آمیز پروژه های مشارکت دولتی- خصوصی شامل: چارچوب های قانونی، پشتیبانی سیاسی، مشوق های مالی و ظرفیت سازی بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد الگوی DBFO/PFI برای پروژه های ساخت و ساز و الگوهای قرارداد مدیریت، برونسپاری و Alzira برای ارایه خدمت های بیمارستانی مناسب تر هستند. لذا، سیاستگذاران سلامت می توانند الگوهای مختلف مشارکت دولتی- خصوصی را براساس تاثیرهای که بر شاخص های میانی می گذارند، به کار گیرند.
ارتباط بین مدیریت منابع انسانی الکترونیک ، انعطاف پذیری منابع انسانی و خلق مزیت رقابتی در خدمات بیمارستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۱
۸۴-۷۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به این که مزیت رقابتی سنگ بنای مفهومی در مدیریت راهبردی است؛ لذا هدف پژوهش حاضر، تعیین ارتباط مدیریت منابع انسانی الکترونیک، مزیت رقابتی و انعطاف پذیری منابع انسانی است. روش ها: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی بوده که در سال 99 انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان ستادی بیمارستان های دولتی شهر اصفهان بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 341 نفر به عنوان نمونه نهایی پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بود که روایی و پایایی آن در مطالعات قبلی تائید شده بود. داده ها پس از جمع آوری در نرم افزار SPSS و LISREL تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مدیریت منابع انسانی الکترونیک با مزیت رقابتی (با ضریب ارتباط 76/0) و انعطاف پذیری منابع انسانی (با ضریب ارتباط 66/0) ارتباط مثبت و معناداری دارد. همچنین، انعطاف پذیری منابع انسانی نیز با مزیت رقابتی (با ضریب ارتباط 35/0) ارتباط مثبت و معناداری را نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به تائید نقش میانجی انعطاف پذیری منابع انسانی در رابطه بین منابع انسانی الکترونیک با مزیت رقابتی، باید با سرمایه گذاری در بخش های مرتبط با سیستم های الکترونیکی به بهبود رویه های تصمیم گیری راهبردی در زمینه سرمایه گذاری مناسب در منابع انسانی و درنتیجه افزایش مزیت رقابتی توجه کرد.
ایجاد برنامه کاربردی خود مراقبتی مبتنی بر تلفن همراه برای بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۸
۴۹-۳۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خود مراقبتی در بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی، عاملی مهم و تأثیرگذار در کنترل و کاهش عوارض شیمی درمانی است که موجب پایبندی بیشتر به شیمی درمانی و بهبود کیفیت زندگی بیماران می گردد. با توجه به نقش تلفن های همراه هوشمند در زندگی افراد و ظرفیت های مشهود آن جهت خود مراقبتی، هدف از مطالعه حاضر طراحی و ارزیابی برنامه کاربردی خود مراقبتی مبتنی بر تلفن همراه برای بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی است. روش ها: پژوهش توسعه ای-کاربردی حاضر در دو مرحله انجام شد. ابتدا نیازسنجی از نه متخصص آنکولوژی، 24 متخصص جراحی عمومی و 30 بیمار مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی صورت پذیرفت. سپس، نمونه اولیه برنامه کاربردی تحت پلتفرم اندروید طراحی گردید و درنهایت، جهت ارزیابی قابلیت استفاده و رضایت کاربران پرسش نامه استاندارد کوئیز نسخه پنج و نیم به مدت یک هفته در اختیار 30 نفر از مبتلایان به سرطان پستان تحت شیمی درمانی قرارگرفته و تکمیل شد. نتایج مطالعه با روش های آمار توصیفی و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. یافته ها: افراد شرکت کننده در پژوهش، از میان 36 نیاز اطلاعاتی مطرح شده، 32 عنصر داده پرسش نامه نیازسنجی را ضروری دانستند. ویژگی های کلی برنامه طراحی شده شامل پروفایل بیمار، مدیریت عوارض جانبی، سبک زندگی و قابلیت های سیستم بود. ارزیابی قابلیت استفاده از برنامه کاربردی نشان داد که کاربران برنامه کاربردی را با میانگین امتیاز 9/7 (از مجموع نه امتیاز) در سطح خوب ارزیابی نموده اند نتیجه گیری: از برنامه های کاربردی خود مراقبتی مبتنی بر تلفن همراه می توان جهت کمک به بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی در مدیریت عوارض جانبی و کسب مراقبت های خود مراقبتی استفاده نمود.