فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱٬۱۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: صنعت نرم افزار در سال های اخیر پیشرفت قابل توجهی داشته است. چرخه ی کل حیات یک نرم افزار شامل دو فاز تولید و نگهداشت می باشد. در این پژوهش به بررسی و تعیین پارامترهای مؤثر بر تخمین هزینه ی تولید نرم افزار پرداخته شد، همچنین رتبه و میزان تأثیرگذاری هر یک از آن ها بر هزینه و زمان تعیین شد و روش هایی جهت کاهش هزینه های تولید، ارایه گردید.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- پیمایشی و کاربردی بود. تعداد 15 سیستم در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1388 مورد بررسی قرار گرفتند. از آنجایی که جامعه محدود بود، کل جامعه به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفت. از چک لیست محقق ساخته به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات استفاده شد که روایی آن توسط متخصصین و پایایی آن با دقت 877/0 مورد تأیید قرار گرفت. در آمار توصیفی با استفاده از درصد فراوانی، مؤثرترین فاکتور و کم اثرترین فاکتور از دیدگاه متخصصین مشخص شد و فاکتورها از طریق آزمون Freidman رتبه بندی شدند. از نرم افزار SPSS به عنوان ابزار تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، 29 پارامتر مؤثر به دست آمد و در 5 گروه طبقه بندی شد و اثرگذارترین آن ها در هر مشخصه تعیین گردید.
نتیجه گیری: دستیابی به اهداف پروژه، مدیر پروژه را در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها یاری می رساند و تأثیر به سزایی در به انجام رسیدن پروژه های نرم افزاری دارد.
امکان سنجی آموزش از راه دور از طریق اینترنت برای کتابداران شاغل در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مستقر در شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با ظهور تکنولوژی های نوین و ایجاد مراکز آموزش مجازی، آموزش و یادگیری الکترونیکی جای خود را در مراکز آموزشی باز کرده است. این مقاله امکان ارایه آموزش از طریق اینترنت را برای کتابداران شاغل در کتابخانه های مرکزی دانشگاهی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مستقر در شهر تهران مورد بررسی قرار داده است.روش بررسی: روش پژوهش پیمایشی- توصیفی بوده است. داده ها از طریق پخش 44 پرسش نامه بین کتابداران شاغل در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مستقر در شهر تهران در مرداد و شهریور 1387 گردآوری شدند. برای تعیین اعتبار، محتوای این پرسش نامه از نظر استادان و سایر کارشناسان فن گذرانده شد و برای تعیین روایی از ضریب Cronbach’s alpha 15 نمونه، که به صورت تصادفی از جامعه انتخاب شده بودند، استفاده شد. داده ها با نرم افزار آماریSPSS و با استفاده از تکنیک های آمار توصیفی به دست آمده اند.یافته ها: 95 درصد کتابداران به شرکت در دوره های آموزش از طریق اینترنت علاقه مند بوده اند.پایگاه های اطلاعاتی بیشترین و کتابخانه مجازی کمترین موضوع های تجربه شده برای دسترسی به اطلاعات بودند. وب سایت های آموزشی بیشترین و گفتگو کمترین آمار را در زمینه روش های مورد نظر برای ارایه آموزش داشتند. 71 درصد کتابداران تایید کردند که کتابخانه آن ها آمادگی لازم برای ایجاد دوره ها را دارند. 21 درصد از آن ها تخصیص بودجه به کتابخانه هایشان را برای برگزاری این دوره ها تایید کردند. بیشتر پاسخگویان به «رده بندی چند برچسبی» عدم آشنایی و به «مدیریت دانش» آشنایی نسبی و به «مهارت های اولیه کامپیوتر» آشنایی کامل داشتند. همچنین به موضوع «حفاظت رسانه نوری» علاقه کم، به «وب 2» علاقه متوسط و به «سیستم های پایگاه های اطلاعاتی» علاقه زیاد نشان دادند. موافق نبودن بالا دستان، عدم اطمینان به اعتبار این دوره ها، مشکلات فنی، سرعت پایین خطوط اینترنت از مشکلات بیان شده، توسط کتابداران بود.نتیجه گیری: کتابخانه های مرکزی دانشگاه های وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در شهر تهران امکانات بالقوه و قابلیت های لازم برای برگزاری دوره های آموزش کتابداری و اطلاع رسانی از طریق اینترنت را دارند.
مقاله کوتاه: تحلیل میزان نفوذ اجتماعی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و ارتباط آن با ویژگیهای جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی ازجلوه های مناسبات انسانی، تعامل انسان ها با یکدیگر است. مهم ترین نکته ای که در ارتباطات ومناسبات بین انسان ها مطرح است، اتخاذ بهترین راه و روش برای تعامل بهتر، ترغیب بیشتر و نفوذ در دیگران است. یکی از جنبه های بسیار مهم رفتار اجتماعی متقابل، نفوذ اجتماعی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین مؤلفه های نفوذ اجتماعی مدیران گروه از دید اعضای هیأت علمی و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی در دانشگاه علوم پزشکی در سال 88-1387 بود.
روش بررسی: نفوذ اجتماعی شامل یازده مؤلفه میباشد.روش مورد استفاده جهت انجام این پژوهش، روش توصیفی– همبستگی وجامعه ی آماری عبارت از کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 88-1387 شامل 645 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، 104 نفر از اعضای هیأت علمی به عنوان نمونه، انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه ی استاندارد نفوذ اجتماعی از yukl، شامل 44 گویه در مقیاس پنج درجه با توجه به ویژگیهای جمعیت شناختی (جنسیت، تأهل، سن، تحصیلات و سابقه ی مدیریت)تنظیم گردید و ضریب پایایی آن 83/0به دست آمد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون آماری ضریب همبستگی Cramer استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی نشان داد که بین هیچ کدام از مؤلفه های نفوذ و خصوصیات دموگرافیک به غیر از سابقه ی مدیریت، رابطه ی معنی داری وجود ندارد.
نتیجه گیری: میتوان نتیجه گرفت هر چه سابقه ی مدیریت در میان اعضای هیأت علمی بیشتر باشد، میزان استفاده از مؤلفه های نفوذ توسط مدیران بیشتر است.
نقد کتاب: نقدی بر خدمات مرجع و اطلاع یابی: از نظریه تا عمل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
علیجانی، رحیم؛ کرمی، نورا...؛ خدمات مرجع و اطلاع یابی: از نظریه تا عمل. ویراسته ی زاهد بیگدلی. تهران: نشر چاپار، 1388، 220 ص، شابک: 5-25-5294-600-978.
ارزیابی کارایی نسبی بیمارستان های قم با استفاده از رویکرد تحلیل پوششی داده ها و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه به دلیل افزایش هزینه های بخش بهداشت و درمان، برای مقایسه ی عملکرد بیمارستان ها و اندازه گیری کارایی آن ها تلاش های زیادی میشود. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی کارایی نسبی بیمارستان های قم (دولتی و غیر دولتی) در سال 1386 و با استفاده از رویکرد تحلیل پوششی داده ها (DEA یا Data envelopment analysis) بود.
روش بررسی: تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از دسته مطالعات تحلیلی بود، جامعه ی آماری شامل تمام بیمارستان های قم (8 بیمارستان) بود و از آنجا که در این تحقیق از داده های واقعی و آمارهای عملکردی بیمارستان ها بهره گرفته شد، بررسی روایی و پایایی موضوعیت نداشت. متغیرهای ورودی شامل تعداد پزشک عمومی، تعداد پزشک متخصص، تعداد پیراپزشک و تعداد تخت فعال و متغیرهای خروجی شامل تعداد بیمار بستری شده و تعداد بیمار سرپایی بودند. ابتدا با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP یا Analytical hierarchy process) متغیرهای ورودی به دو متغیر تعداد پزشک و تعداد تحت فعال کاهش یافتند، سپس با دو روش CCR (بازده نسبت به مقیاس ثابت (CRS یا Constant returns to scale)) و روش BCC (بازده نسبت به مقیاس متغیر (VRS یا Variable returns to scale)) و در حالت ورودی محور به ارزیابی کارایی نسبی بیمارستان های قم در سال 1386 پرداخته شد و ضمن مشخص کردن بیمارستان های ناکارا، با استفاده از مدل اندرسون- پیترسون (AP یا Anderson-Peterson) بیمارستان های کارا نیز رتبه بندی شدند. برای انجام محاسبات از نرم افزارهای Expert Choice، Win 4 Deap و DEA- Master استفاده گردید.
یافته ها: در روش CCR، 3 بیمارستان کودکان فاطمی، ایزدی و حضرت زهرا کارا و 5 بیمارستان حضرت ولیعصر، حضرت معصومه، نکویی، کامکار و گلپایگانی ناکارا شناخته شدند و رتبه بندی نهایی بیمارستان ها به صورت زیر گردید: 1. حضرت زهرا 2. کودکان فاطمی 3. ایزدی 4. حضرت ولیعصر 5. حضرت معصومه 6. نکویی 7. کامکار و 8. گلپایگانی. در روش BCC، 4 بیمارستان حضرت ولیعصر، حضرت زهرا، کودکان فاطمی و ایزدی کارا و 4 بیمارستان حضرت معصومه، نکویی، کامکار و گلپایگانی ناکارا شناخته شدند و رتبه بندی نهایی بیمارستان ها به صورت زیر گردید: 1. حضرت زهرا 2. حضرت ولیعصر 3. ایزدی 4. کودکان فاطمی 5. حضرت معصومه 6. نکویی 7. کامکار و 8. گلپایگانی.
نتیجه گیری: اغلب بیمارستان ها به صورت کارا عمل نمیکنند، بیمارستان های ناکارا می توانند با الگوگیری از بیمارستان هایی که به عنوان واحد مرجع شناخته شده اند و با مدیریت بهتر منابع مالی و انسانی، به مرز کارایی نزدیک شوند.
مقایسه ی فرایند مجموعه گستری کتابخانه های دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، به منظور ارایه ی الگوی مناسب مجموعه گستری در کتابخانه های مذکور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مجموعه گستری به عنوان فرایندی که نقاط قوت و ضعف مجموعه ی یک کتابخانه را بر حسب نیازهای اطلاعاتی کاربران شناسایی می کند، در مدیریت سیستم های اطلاعاتی نقش اساسی ایفا می کند. پژوهش حاضر، ضمن مقایسه ی روند اجرای فعالیت های مرتبط با حوزه ی مجموعه گستری در کتابخانه های دو دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی اصفهان و شناسایی مشکلات اجرایی مدیران این کتابخانه ها در زمینه ی مجموعه گستری، به ارایه ی پیشنهادهایی در جهت بهینه سازی روند اجرای فرایند مجموعه گستری این کتابخانه ها پرداخته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی بوده و به صورت پیمایشی در سال 1388 صورت پذیرفته است. جامعه ی آماری پژوهش شامل 2 کتابخانه ی مرکزی، 15 کتابخانه ی دانشکده ای، 12 کتابخانه ی متعلق به گروه های آموزشی، 10 کتابخانه ی مراکز آموزشی درمانی و 1 کتابخانه ی وابسته به مراکز علمی تحقیقاتی می شد؛ که زیر نظر این دو دانشگاه به فعالیت می پرداختند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از توزیع پرسش نامه در میان کلیه ی مدیران کتابخانه های مذکور (40 کتابخانه) و مصاحبه با مسؤولان کتابخانه های مرکزی دو دانشگاه گردآوری شد. به منظور سنجش روایی پرسشنامه ی مذکور، از روش روایی صوری و محتوایی استفاده گردید و پایایی آن با استفاده از ضریب Cronbach's alpha (86 درصد) محاسبه شد و تحلیل داده ها نیز با کمک روش های آماری توصیفی و استنباطی
(Chi square test) و نرم افزارهای آماری 15SPSS و Excel صورت پذیرفت.
یافته ها: در بیش از 70 درصد از کتابخانه های دو دانشگاه، تنها کمتر از 25 درصد منابع مورد نیاز، از طریق روش های دیگری جز خرید منابع تأمین می شد. تنها 5/17 درصد از کتابخانه های مذکور دارای خط مشی های مکتوب مجموعه گستری بودند و مشکلات آن ها در حوزه ی مجموعه گستری، در دو مقوله ی تدوین و به کارگیری خط مشی های مکتوب بود.
نتیجه گیری: با توجه به مشکلات کتابخانه های جامعه ی پژوهش در تدوین خط مشی های مجموعه گستری، به منظور بهینه سازی این فرایند، در این پژوهش الگویی جهت تدوین خط مشی مکتوب مجموعه گستری در کتابخانه های مذکور ارایه می گردد.
میزان توجه کتابداران کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و دانشگاه اصفهان به اخلاق حرفه ای بر اساس اصول اخلاقی کتابداران دانشگاهی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مهم ترین متغیر در موفقیت هر سازمان، رعایت اخلاق می باشد. ماهیت حرفه ی کتابداری و اطلاع رسانی خدمت به کاربران است، از این رو توجه به اخلاق حرفه ای لازم و ضروری است. هدف این پژوهش، تعیین میزان توجه کتابداران کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و دانشگاه اصفهان به اخلاق حرفه ای بر اساس اصول اخلاقی کتابداران دانشگاهی ایران بوده است.
روش بررسی: روش پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه بود. روایی پرسش نامه توسط متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی تأیید شد. پایایی ابزار با استفاده از Cronbach's alpha 93/0 به دست آمد. جامعه ی آماری پژوهش شامل همه ی کتابداران کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و دانشگاه اصفهان در سال 1389 (128 نفر) بود که تعداد 63 نفر در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و تعداد 65 نفر در دانشگاه اصفهان مشغول به کار بودند. با توجه به اینکه جامعه ی مورد بررسی، چندان بزرگ نبود که نیازمند نمونه گیری باشد، از روش سرشماری بهره گرفته شد. داده ها پس از گردآوری در نرم افزار SPSS وارد شد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون های استنباطی correlation coefficient Spearman و 2χ استفاده گردید.
یافته ها: بیشترین میزان توجه به اصول اخلاق حرفه ای مربوط به برقراری ارتباط مثبت با همکاران با میانگین 52/4 و کمترین میزان توجه مربوط به گسترش دیدگاه محققانه در عملکرد و ارزیابی فعالیت ها با میانگین 71/2 بود. رتبه بندی میزان توجه به اصول اخلاق حرفه ای در ابعاد مختلف نشانگر آن است که بیشترین میزان توجه به بعد مسؤولیت در برابر همکار با میانگین 22/4 و کمترین میزان توجه به بعد مسؤولیت در مقابل حرفه با میانگین 27/3 اختصاص یافته بود. همچنین در بررسی رابطه ی میان جنس، میزان تحصیلات، رشته ی تحصیلی، نوع استخدام، میزان حقوق و نوع کار با میزان توجه به اصول اخلاق حرفه ای، آزمون های آماری نشان دادند که تنها میان سطح تحصیلات و میزان توجه به اصول اخلاق حرفه ای رابطه ی معنی داری از نوع منفی وجود داشت، اما در سایر موارد رابطه ی معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: از نظر کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و دانشگاه اصفهان، بالاترین میزان توجه به عناصر اخلاق حرفه ای بر اساس اصول اخلاقی کتابداران دانشگاهی ایران به ترتیب شامل برقراری ارتباط مثبت با همکاران در داخل و خارج از سازمان، رفتار مناسب و توأم با احترام با همه ی مراجعان و تلاش در شناسایی مسؤولیت های اجتماعی و حرفه ای می باشد. هر چند میزان توجه در بیشتر موارد بالاتر از حد متوسط است، اما مدیران کتابخانه های پیش گفت نباید از سایر اصول اخلاق حرفه ای، که در سطح متوسط و پایین تر هستند، غافل شوند. این امر، ضرورت آموزش مداوم اخلاق حرفه ای برای کتابداران دانشگاهی را می طلبد.
ارتباط بین سلامت معنوی و افسردگی در مراجعه کنندگان مبتلا به سرطان سینه در بیمارستان تخصصی سیدالشهدا(ع) اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان سینه شایع ترین، کشنده ترین و از نظر روانی تأثیرگذارترین سرطان در زنان است و موجب بروز مشکلات هیجانی و عاطفی عمیقی همچون افسردگی میشود. یافته های چندین مطالعه بیانگر وجود ارتباط آماری معنی دار بین سلامت معنوی و افسردگی در این بیماران می باشد. وجــود موارد ضد و نقیض در این زمینه، در تحقیقات خارج از کشور و عدم وجود چنین مطالعه ای در ایران، محققین را بر آن داشت تا مطالعه ای را با هدف ارتباط بین سلامت معنوی و افسردگی در مراجعه کنندگان مبتلا به سرطان سینه در بیمارستان سیدالشهدا(ع) اصفهان طراحی و اجرا نمایند .
روش بررسی: این مطالعه، از نوع تحلیلی- مقطعی بود. نمونه های مورد پژوهش 223 نفر از بمراجعه کنندگان مبتلا به سرطان سینه در بیمارستان سیدالشهدا(ع) در سال 1390 بودند که به روش نمونه گیری آسان وارد مطالعه گردیدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسش نامه ی سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و خرده مقیاس افسردگی پرسش نامه ی DASS-42 استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از 17SPSS و روش های آمار توصیفی (توزیع درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و تحلیلی (آزمون t مستقل و ضریب همبستگی Pearson و Spearman)، مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در این مطالعه، 223 بیمار (1/99 درصد زن و 9/0 درصد مرد) شرکت نمودند. میانگین سنی این بیماران 6/48 سال با انحراف معیار 07/1 بود. 3/80 درصد افراد متأهل بودند. میانگین مدت ابتلا به بیماری 26/39 ماه با انحراف معیار 7/41 بود. میانگین نمره ی بعد مذهبی سلامت معنوی بیماران 25/52 با انحراف معیار 08/7 از 60 بود و میانگین نمره ی بعد وجودی سلامت معنوی بیماران 87/42 با انحراف معیار 31/9 از 60 و میانگین کلی نمره ی سلامت معنوی بیماران نیز 89/94 با انحراف معیار 99/14 از 120 بود و میانگین نمره ی افسردگی واحدهای مورد پژوهش 24/12 با انحراف معیار 58/9 از 42 بود. یافته ها حاکی از وجود ارتباط آماری معنی دار معکوس بین ابعاد مذهبی و وجودی سلامت معنوی با میزان افسردگی بود (به ترتیب با 22/0- = r و 001/0 = P و نیز 48/0- = r و 001/0 > P). همچنین بین نمره ی کلی سلامت معنوی و افسردگی ارتباط معنی دار وجود داشت (41/0- = r و 001/0 > P).
نتیجه گیری: در بیماران مبتلا به سرطان سینه با نمرات بالاتر سلامت معنوی، میزان افسردگی کمتری وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد در بیماری هایی همچون سرطان که بر جسم، روان و روح افراد تأثیرگذار هستند، پرستاران می توانند با استفاده از رویکرد مراقبت کل نگر با تأکید بر بعد معنوی مراقبت به بیماران در دستیابی به ارتقای سطح سلامت روان کمک نمایند.
ارزیابی وب سایت کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی کشور و ارایه پیشنهادهایی در جهت بهبود وضعیت آن ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وب سایت های کتابخانه های دانشگاهی نقش مهمی در برقراری ارتباط و ارایه خدمات به کاربران دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی وب سایت های کتابخانه های دانشگاهی علوم پزشکی کشور از نظر معیارهای ارزیابی عمومی و شناسایی نقاط قوت و ضعف بوده است.روش بررسی: در این پژوهش پیمایشی- تحلیلی، ابتدا وب سایت های کتابخانه های دانشگاهی علوم پزشکی کشور از طریق اینترنت شناسایی شد. سپس معیارهای محتوای صفحه اصلی، جستجو و تحقیق و در نهایت امکانات کاربران ارزیابی و یافته ها با همدیگر مقایسه شد. جامعه آماری این پژوهش 41 وب سایت کتابخانه های دانشگاهی تحت پوشش وزارت بهداشت، در طی دوره زمانی 3 ماهه تا اسفندماه سال 1387بود. برای جمع آوری داده ها از سه سیاهه وارسی با 29 سوال استفاده شد. روایی با نظر متخصصین و نیز پژوهش های انجام یافته، تایید شد و برای تحلیل داده ها از نرم افزار Excel استفاده گردید.یافته ها: از مجموع وب سایت کتابخانه های مورد بررسی، به طور متوسط 36 درصد اقلام محتوای صفحه اصلی، 67 درصد اقلام جستجو و تحقیق، و 46 درصد اقلام ارزیابی امکانات کاربران را در طراحی صفحات وب رعایت کرده اند. از میان دانشگاه های مورد بررسی تعداد 18 دانشگاه معادل 45 درصد، بیش از 50 درصد اقلام اطلاعاتی سیاهه وارسی را در طراحی وب سایت خود لحاظ کرده اند.نتیجه گیری: وب سایت کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی کشور از نظر ارزیابی معیارهای ""محتوای صفحه اصلی"" در سطح ضعیف، از نظر ارزیابی معیارهای ""جستجو و تحقیق"" در سطح خوب و از نظر ارزیابی معیارهای ""امکانات کاربران"" در سطح متوسط قرار دارند. به طور کلی از معیارهای سه گانه ارزیابی در حدود 46 درصد در وب سایت های کتابخانه های مورد بررسی رعایت شده است. همچنین دانشگاه های علوم پزشکی مشهد، علوم پزشکی زنجان، علوم پزشکی ایران، علوم پزشکی اصفهان، علوم پزشکی تبریز و علوم پزشکی شاهد بیشتر از سایر دانشگاه های علوم پزشکی، معیارهای ارزیابی را در طراحی وب سایت کتابخانه ها لحاظ نموده اند.
مقاله مروری: نمایه سازی مجله های ایرانی توسط پایگاه های اطلاعاتی خارجی: راه کارهایی برای بهبود آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله شناسایی مشکلات مجله های ایرانی و دلایل عدم نمایه سازی و چکیده نویسی آن ها توسط پایگاه های اطلاعاتی خارجی و موتورهای جستجو و در نهایت ارایه ی راه کارهایی برای بهبود وضعیت موجود به منظور حضور بهتر مجله های علمی ایرانی در عرصه ی جهانی بود. این مطالعه از نوع توصیفی و مرور وضعیت موجود است. یکی از دلایلی که مجله های ایرانی زیاد به آن ها استناد نمی شود، این است که این مجله ها امکان پخش در سطح جهان را ندارند و چکیده ی مقاله های منتشر شده در مجله های ایرانی در پایگاه های اطلاعاتی که اغلب توسط آمریکا و انگلیس هدایت می شوند، نمایه سازی نمی شوند. بنابراین، باید هر مجله یک وبگاه ویژه ی خود داشته باشد و فهرست مندرجات آخرین مقاله های منتشر شده در شماره ی تازه را برای گروه های بحث تخصصی منطقه ای و جهانی ارسال کند و روی وب نوشت ها و وبگاه های دیگر خبر رسانی کند، تا تعداد خوانندگان مجله زیاد شود و جلب توجه نمایند. این مقاله نشان می دهد که انتشار یک مجله بدون رعایت استانداردهای انتشار مجله های علمی موجب خواهد شد تا آن مجله در پایگاه های اطلاعاتی خارجی نمایه سازی نشود. قابل ذکر است که نمایه سازی یک مجله در پایگاه های اطلاعاتی خارجی نشان دهنده اعتبار علمی و جهانی بودن دامنه ی موضوعی آن مجله است.
الزامات و حوزه های مرتبط با ارزیابی آمادگی سازمان ها برای پیاده سازی پرونده الکترونیک سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
۷۸-۷۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طی 20 سال گذشته پیشرفتهای زیادی در فناوری اطلاعات و به خصوص در حوزه بهداشت و درمان بوجود آمده و در نتیجه اشکال مختلفی از پرونده الکترونیک نیز مورد بحث قرار گرفته و یا طراحی و پیاده سازی شده اند. مروری بر مطالعات: هر چند که پیاده سازی پرونده الکترونیک سلامت دارای مزایای فراوانی است ولی متاسفانه در بعضی از موارد ایجاد یک سیستم پرونده الکترونیک سلامت به نظر پیچیده و مشکل می آید. ارزیابی آمادگی سلامت الکترونیک ، بخشی از ارزیابی پیش از پیاده سازی است و ضرورتی اساسی است که در اولویت پیاده سازی به شمار می رود. ارزیابی آمادگی روشی است که توسط آن، جنبه های مختلف یک سازمان بررسی شده و آمادگی هر یک از اجزای سازمان سنجیده می گردد و بنابراین بهره گیری از این ارزیابی است که منجر به تصمیم گیری صحیح می گردد، و به دنبال آن شناسایی عوامل موثر و ملزومات چنین ارزیابی بسیار ضروری است. بحث و نتیجه گیری: با استفاده از نتایج این ارزیابی می توان کاستی های موجود در زمینه پذیرش پرونده الکترونیک سلامت را شناسایی نموده و برای رفع آن ها برنامه ریزی و اقدام نمود. هدف از این مطالعه شناسایی جایگاه ارزیابی آمادگی در نقشه پیاده سازی پرونده الکترونیک با نگاهی مفصل به الزامات و حوزه های مرتبط با این ارزیابی و عمدتا از جنبه فنی آن است تا بتواند راهنمای مدیران و مجریان پرونده الکترونیک سلامت در اجرای این قبیل پروژه ها باشد.
یررسی رابطه بین یاد گیری وابسته به شغل و تقاضای شغلی برای یادگیری با نیاز به پیشرفت در بین پرستاران بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۴۵
۶۴-۵۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یادگیری مرتبط با شغل به صورت کسب مهارت و دانش فردی رخ می دهد و به پرستاران کمک می کند تا وظایف شان را به طور اثربخش انجام دهند. میزان این نوع یادگیری وابسته به تقاضای شغلی بوده و از طریق نیاز به پیشرفت تسهیل می شود. این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل کنندگی نیاز به پیشرفت در ارتباط بین تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری مرتبط با شغل انجام گرفت. روش کار: این مطالعه پژوهشی از نوع همبستگی- مقطعی(تحلیل مسیر) است. جامعه آماری پژوهش را کلیه پرستاران زن و مرد شاغل در بیمارستانهای آموزشی تحت نظارت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در بهارسال 1389 تشکیل می دهند. نمونه آماری شامل 208 پرستار است که با نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای پاسخگویی به پرسشنامه های پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه بود. پس از ترجمه و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه های پژوهش؛ از دو پرسشنامه برای سنجش یادگیری وابسته با شغل و تقاضای شغلی برای یادگیری؛ و از یک پرسشنامه جهت سنجش نیاز به پیشرفت در پرستاران استفاده شد. پرسشنامه ها قبلاً توسط لون و کاسیمیردر سال 2008 هنجاریابی و اعتبار یابی شد و پایایی آنها براساس آلفای کرونباخ به ترتیب0.81، 0.67 و 0.79 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی(فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی(آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر) با استفاده از نرم افزار SPSS16 و Lisrel8.5 صورت گرفت. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که بین نیاز به پیشرفت با تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری مرتبط با شغل و همچنین تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری مرتبط با شغل رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. سایر یافته ها حاکی از آن بود که تقاضای شغلی برای یادگیری در حضور نیاز به پیشرفت 22 درصد از واریانس یادگیری وابسته به شغل را تبیین می کند. مدل معادلات ساختاری روابط بین متغیرها نیز با شاخص های91.0 GFI=86.0AGFI= 091.0 RMSEA= برازش شد. بحث: پرستاران می توانند با افزایش نیاز به پیشرفت خویش یادگیری های مرتبط با شغل شان را تسهیل کنند. بعلاوه نیاز به پیشرفت به آنها اجازه می دهد تا بیشتر اهداف اجرایی و یادگیری شان را خودشان تعیین کنند تا اینکه این اهداف به آنها تحمیل شود.
ارزیابی کیفی وب سایت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی کشور ایران با استفاده از روش "وب کیو ام ای (WebQEM)"(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۴۳
۷۶-۶۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در حال حاضر، وب سایت ها یکی از اساسی ترین ابزارهای کتابخانه های دانشگاهی جهت ارتباط با کاربران شده اند و صفحات خانگی نقطه شروعی برای هدایت پژوه های کتابخانه ای کاربران به منظور دستیابی به منابع قابل دسترس شده است. به همین دلیل، طراحی آن ها می تواند برای مدیران و مسئولین وب سایت دانشگاه دارای اهمیت باشد. هدف از این مطالعه، ارزیابی کیفی وب سایت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی کشور ایران با استفاده از روش وب کیو ای ام است. روش کار: مطالعه بر روی 24 وب سایت انجام شد. این پژوهش از نوع پیمایش توصیفی است. داده های مورد لزوم برای انجام پژوهش با استفاده از یک سیاهه وارسی گردآوری شده که مبنای آن ارزیابی به روش وب کیو ای ام است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 13 صورت گرفته است. یافته ها: ارزیابی وب سایت های مورد مطالعه با استفاده از معیارهای های چهارگانه روش وب کیو ای ام نشان داد که وب سایت های مورد بررسی در کل از لحاظ معیار" قابلیت اطمینان" در حد بسیارمطلوب (با میانگین 0.82)، از لحاظ شاخص "کارائی" در حد مطلوب (با میانگین0.64) و از لحاظ شاخص "قابلیت استفاده" و شاخص "قابلیت عملکرد (اجرائی)" در حد متوسط (به ترتیب با میانگین 0.52 و.0.50) هستند. جمع بندی نهائی یافته ها بر حسب چهار معیار اصلی مورد بررسی در این پژوهش، نیمی از وب سایت های مورد بررسی را در وضعیت مطلوب و نیم دیگر را در وضعیت متوسط ارزیابی نمود. بحث: پس از ارزیابی یکایک معیارهای شاخص های اصلی، با توجه به میانگین امتیازات بدست آمده برای چهار شاخص، چنین استنباط می شود که وب سایت های مورد پژوهش از نظر شاخص "قابلیت عملکرد" و "قابلیت استفاده" دچار نقاط ضعف بیشتری هستند. در مورد دو شاخص "قابلیت اطمینان" و "کارائی" هر چند میانگین امتیازات وضعیت بهتری دارد٬ اما در هر حال برخی از وب سایت های جامعه مورد پژوهش از نظر این دو شاخص در وضعیت بسیار مطلوب قرار ندارند.
مقاله کوتاه: مطالعه ی قانون انتقال و پاسخ گویی الکترونیک بیمه ی سلامت و نظرسنجی امکان پیاده سازی آن در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مراقبت بهداشتی به عنوان یکی از نیازهای اساسی بشر مورد توجه جوامع انسانی است و بیمه ی درمانی مناسب ترین گزینه برای برخورداری مردم از مراقبت بهداشتی است. اما امروزه انواع بیمه های درمانی با مشکلاتی روبه رو هستند؛ از این رو ضرورت رفع مشکلات به واسطه ی تدوین قوانین جدید مشهود است. قانون انتقال و پاسخ گویی الکترونیک بیمه ی سلامت (HIPAA یا
Health insurance portability and accountability act) به منظور رفع مشکلات نظام بیمه ی سلامت آمریکا تصویب شد. با توجه به مشابهت مشکلات نظام بیمه ی درمانی ایران و آمریکا، پژوهشگران بر آن شدند تا جهت حل معضلات نظام بیمه ی درمانی ایران، به مطالعه ی HIPAA بپردازند و امکان پیاده سازی HIPAA در ایران را بررسی کنند.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- اکتشافی است که گردآوری داده ها با بررسی منابع معتبر و مراجعه به سازمان های بیمه ی درمانی اعم از وزارت رفاه، سازمان بیمه ی خدمات درمانی، سازمان بیمه ی تأمین اجتماعی، سازمان بیمه ی خدمات درمانی نیروهای مسلح، مؤسسه ی عالی پژوهش تأمین اجتماعی و دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران در سال 1388 انجام گردید. جامعه ی مورد پژوهش در زمینه ی نظرسنجی امکان پیاده سازی HIPAA در ایران، شامل 24 نفر از صاحب نظران دانشگاهی و افراد دارای سابقه در بخش مدیریتی بیمه های درمانی و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه بود. اعتبار پرسش نامه ی طراحی شده از طریق تعیین اعتبار محتوا و پایایی آن با استفاده از روش آزمون مجدد سنجیده شد (84/0 = r). در نهایت داده های جمع آوری شده از طریق پرسش نامه با استفاده از آمار توصیفی و در حد تعیین فراوانی مطلق و نسبی و به کمک برنامه ی SPSS تحلیل گردید.
یافته ها: افزایش هزینه ی مراقبت های بهداشتی، عدم تضمین پوشش مداوم بیمه ی سلامت و بوروکراسی زیاد امور اداری از مهم ترین مشکلات نظام بیمه ی سلامت آمریکا بود که منجر به قانون HIPAA در این کشور شد. همچنین یافته ها نشان داد که 66/66 درصد از صاحب نظران نیز افزایش هزینه های مراقبت بهداشتی را اولین عامل زمینه ساز انجام اصلاحات در ایران بیان کرده اند.
نتیجه گیری: از آنجا که HIPAA یکی از مهم ترین رویکردهای اصلاحی در رفع معضلات بیمه ی سلامت آمریکا محسوب می شود و با توجه به تشابه مشکلات نظام بیمه ی درمانی ایران با آمریکا، صاحب نظران با انجام ابعادی از HIPAA مانند فرایند تبادل الکترونیک داده ها، ایجاد شناسه ی ملی در صنعت مراقبت بهداشتی کشور و اجرای نظام هماهنگ اطلاعات جامع بیمه شدگان، موافق و با ایجاد حساب پس انداز درمانی مخالف بودند.
میزان رعایت اصول تشخیص نویسی در پرونده های پزشکی بیماران بستری با تشخیص شکستگی بیمارستان مطهری ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرونده ی پزشکی بیمار مهم ترین منبع برای تحقیقات،آموزش پزشکی و مراجع قضایی به شمار میرود و عملکرد پزشک به عنوان سرپرست تیم درمانی در مورد ثبت دقیق و صحیح اطلاعات، حایز اهمیت میباشد. ثبت کامل تمام موارد شکستگی در شرح تشخیص لازم و ضروری است. از این رو تحقیق حاضر به منظور تعیین میزان رعایت اصول تشخیص نویسی در پرونده های پزشکی بیماران بستری به علت شکستگی در بیمارستان شهید مطهری ارومیه انجام گرفت.
روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی بود و بر روی پرونده ی بیماران بستری دچار شکستگی در سال 1386 بیمارستان شهید مطهری دانشگاه علوم پزشکی ارومیه انجام شد. تعداد 400 پرونده ی بیماران بستری دچار شکستگی به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید، سپس ثبت یا عدم ثبت اطلاعات مورد نیاز شامل محل آناتومیک، نوع، شکل، علت خارجی و جراحات همراه شکستگی در چک لیستی که روایی و پایایی آن مورد تأیید صاحب نظران قرارگرفته بود، جمع آوری گردید و نتایج به صورت جداول فراوانی ارایه گردید.
یافته ها: بیشترین میزان ثبت مربوط به محل یا موضع شکستگی (25/91 درصد) و کمترین میزان ثبت مربوط به شکل شکستگی (7 درصد) بود. در هیچ پرونده ای همه ی موارد نوع، شکل، محل، علت و جراحات همراه شکستگی در شرح تشخیص نوشته نشده بود و فقط در 25/1 درصد از پرونده ها، 4 مورد از موارد شکستگی به طور کامل در پرونده ثبت شده بود.
نتیجه گیری: ثبت ناقص تشخیص نهایی توسط پزشکان، یکی از مشکلات مهم مستندسازی است. پرونده نویسی یکی از مسؤولیت های مهم پزشک و کادر درمانی است، اما نتایج به دست آمده نشان میدهد که این مسؤولیت جدی گرفته نشده است. برگزاری کارگاه های آموزشی برای پزشکان و برقراری پشتوانه های اجرایی میتواند میزان رعایت اصول مستندسازی در پرونده های بیماران را ارتقا دهد.
کیفیت ثبت گواهی های فوت صادره در بیمارستان های آموزشی و غیر آموزشی شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اطلاعات ثبت شده بر روی گواهی فوت برای مقاصد مهمی مانند تهیه آمارهای مرگ و میر برنامه های ارتقای سلامت عمومی و تخصیص منابع مراقبت بهداشتی کاربرد دارد. از این رو صحت داده های گواهی فوت از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از انجام این تحقیق، تعیین کیفیت گواهی فوت های صادره در بیمارستان های آموزشی و غیر آموزشی شهر کرمانشاه و میزان صحت ثبت داده های گزارش شده در آن ها بود.روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی، توصیفی و جامعه پژوهش، بیماران بستری را که در شش ماهه اول سال 1386 در بیمارستان های آموزشی و غیر آموزشی شهر کرمانشاه فوت نموده بودند، شامل می شد. نمونه مورد بررسی با توجه به کل موارد مرگ مراکز آموزشی و بیمارستان های شهر کرمانشاه در شش ماهه اول سال 1386 (1994 مورد مرگ) و بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه (321 نمونه) محاسبه شد. در این پژوهش، نمونه گیری به روش تصادفی و جمع آوری داده ها بر اساس چک لیستی که روایی آن به تأیید متخصصان رسیده بود، انجام و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که 51.1 درصد از گواهی های فوت صادره در مراکز آموزشی درمانی و 24 درصد از گواهی های فوت بیمارستان های غیر آموزشی دارای کیفیت ثبت بودند. اطلاعات دموگرافیک گواهی های فوت صادره ی مراکز آموزشی درمانی و بیمارستان های غیر آموزشی به ترتیب در 7.6 درصد و 28.8 درصد از موارد غیر صحیح بود. فقط 3.3 درصد از گواهی های صادره در مراکز آموزشی درمانی و 12.2 درصد از گواهی های صادره در بیمارستان های غیر آموزشی توسط پزشک معالج متوفی صادر شده بود. در 33.7 درصد از مراکز آموزشی درمانی و در 45.4 درصد بیمارستان های غیر آموزشی، مکانیسم مرگ به عنوان علت مرگ گزارش شده بود. بین علت های مرگ مندرج در 64.1 درصد از گواهی های فوت مراکز آموزشی درمانی و 74.7 درصد بیمارستان های غیر آموزشی، تسلسل علیتی منطقی وجود نداشت.نتیجه گیری: وضعیت کنونی صدور گواهی فوت در بیمارستان ها به خصوص بیمارستان های غیر آموزشی از لحاظ کیفی نامناسب و قابل تعمق بود. اهمیت و ارزش داده های مندرج در گواهی فوت و استفاده های متعدد آن، توجه بیشتر به ارتقای سطح آگاهی پزشکان از وجود انواع خطاها در کامل کردن گواهی فوت را می طلبد.
مطالعه ی ارکان مدیریت دانش در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه مدیریت دانش یکی از عوامل مؤثر در موفقیت سازمان ها و کسب مزایای رقابتی به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر، تعیین وضعیت ارکان مدیریت دانش در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران بود.
روش بررسی: روش پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی بود و از نظر هدف، نیز جنبه ی کاربردی داشت. جامعه ی آماری را 30 نفر از مدیران ارشد ده بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1388 تشکیل می دادند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه ی پژوهشگر ساخته در طیف پنج گزینه ای لیکرت با روایی مورد تأیید خبرگان و پایایی 874/0 (Cronbach’s alpha) استفاده گردید. در پایان اطلاعات حاصل با استفاده از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، میانه و واریانس) مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: اطلاعات به دست آمده از مدیریت دانش، حاکی از آن است که به ترتیب نشر دانش (64/3)، ارزیابی دانش (48/3)، کاربرد دانش (41/3)، مشارکت دانش (34/3) و در آخر خلق دانش (19/3) میانگین نمرات بالایی را کسب کرده اند. در پایان امتیاز مدیریت دانش 4/3 ارزیابی شد.
نتیجه گیری: با توجه به طیف امتیازات لیکرت، وضعیت مدیریت دانش بالاتر از متوسط و به نسبت مطلوب بوده است. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده، توجه به مشارکت و خلق دانش ضروری به نظر می رسد.
مقاله کوتاه: ارزیابی عملکرد بیمارستان هاشمینژاد بر اساس معیار سنجش، تحلیل و مدیریت دانش الگوهای آموزش و بهداشت- درمان Malcolm Baldrige(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش به عنوان ضروریترین امتیاز شغلی، مهم تر از تأسیسات و تجهیزات است. در شرایطی که بسیاری از شرکت ها یا باید به نوآوری بپردازند و یا از صحنه ی رقابت محو شوند، توانایی یادگیری، سازگاری و تغییر، مهم ترین اصل ادامه ی حیات تلقی میشود. از این رو این مقاله با هدف ارزیابی عملکرد بیمارستان هاشمینژاد بر اساس معیار سنجش، تحلیل و مدیریت دانش الگوهای آموزش و بهداشت- درمان Malcolm Baldrige در سال 1386 انجام گردیده است.
روش بررسی: این پژوهش مطالعه ای توصیفی -مقطعی بود. ابزار گردآوری داده ها، چک لیست استاندارد و جهانی Malcolm Baldrige (ویرایش 2006) بود. لازم به ذکر است که این الگو، جهانی است و پایایی و روایی آن از پیش تعیین شده است. محیط پژوهش، بیمارستان شهید هاشمی نژاد بود که یک بیمارستان آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران است. روش گردآوری داده ها، مصاحبه با مدیران ارشد بیمارستان، مشاهده ی مستندات و تکمیل چک لیست های مربوط بوده است. داده های به دست آمده به صورت کیفی تحلیل شدند.
یافته ها: عملکرد بیمارستان هاشمی نژاد بر مبنای معیار مدیریت دانش، از مجموع 90 امتیاز کل این معیار، در حیطه ی درمان 40 امتیاز (44 درصد) و در حیطه ی آموزش 18 امتیاز (20 درصد) را به خود اختصاص داد. از 40 امتیاز کسب شده در حیطه ی درمان، 21 امتیاز (5/52 درصد) مربوط به معیار سنجش، تحلیل و بازنگری عملکرد سازمانی و 19 امتیاز (5/47 درصد) نیز متعلق به معیار مدیریت دانش و اطلاعات بود. در حیطه ی آموزش از 18 امتیاز کسب شده، 14 امتیاز (78 درصد) مربوط به معیار سنجش، تحلیل و بهبود عملکرد سازمانی و 4 امتیاز (22 درصد) دیگر نیز مربوط به معیار مدیریت اطلاعات، تکنولوژی اطلاعات و دانش بود.
نتیجه گیری: طبق روش Likert، عملکرد این بیمارستان در حیطه ی درمان در رده ی متوسط قرار گرفت و در حیطه ی آموزش امتیاز ضعیفی را کسب نمود. این امر نشان دهنده ی لزوم توجه هر چه بیشتر به مدیریت دانش به خصوص، در حیطه ی آموزش است. بر این اساس، تدوین برنامه ای کارا و اثربخش جهت ارتقای مدیریت دانش در این بیمارستان ضروری به نظر می رسد. بر مبنای نتایج پژوهش، الگوی Malcolm Baldrige، می تواند به عنوان الگوی جامع برای ارزیابی عملکرد مؤسسات آموزشی درمانی در حوزه ی مدیریت دانش مورد استفاده قرار گیرد. یافته های پژوهش، لزوم توجه هر چه بیشتر بیمارستان فوق به مدیریت دانش به خصوص در حیطه ی آموزش را نشان میدهد.
رابطه مخارج سلامت و رشد اقتصادی در استان های ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رشد اقتصادی همواره به عنوان یکی از آرمان های اساسی دولت ها و شاخصی برای ارزیابی عملکرد آن ها مطرح بوده است. دستیابی به رشد اقتصادی، بیش از هر چیز در گرو شناخت صحیح مسیرهای بالقوه و عوامل تأثیرگذار بر آن است. یکی از عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی، سلامت جوامع و نیروی کار است که در کنار آموزش، دو محور اصلی سرمایه ی انسانی را شکل می دهند. با در نظر گرفتن اهمیت رشد اقتصادی و مهم تر از آن شناسایی عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی در استان ها، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مخارج سلامت خانوار بر رشد اقتصادی و آزمون سایر عوامل تأثیرگذار بر روی آن، در استان های ایران پرداخته است.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر از نوع نظری- علمی بود و و در آن از مدلی استفاده شد که برگرفته از مدل رشد درون زای Romer (Romer’s endogenous growth model) بود. الگوی مورد نظر پس از بررسی تکنیک ها و انجام آزمون های اقتصادسنجی، با استفاده از تکنیک داده های تابلویی یعنی ادغام سری زمانی دوره ی 86-1379 و داده های مقطعی 27 استان ایران برآورده شده است.
یافته ها: یافته های این پژوهش مؤید اثر مثبت رشد مخارج سلامت خانوار در کنار اثر مثبت سرمایه گذاری عمرانی دولت و نیز اثر منفی رشد شاخص قیمت مصرف کننده بر رشد اقتصادی استان های ایران بود.
نتیجه گیری: با توجه به معنی دار بودن اثر رشد مخارج سلامت خانوار بر رشد اقتصادی استان های ایران و نیز سهم این مخارج در بودجه ی خانوار در مقایسه با سایر کشورها، بهبود سطح سلامت در استان ها می تواند به عنوان عاملی مهم و اثرگذار در رشد و توسعه ی اقتصادی آن ها مورد توجه و تأکید قرار گیرد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندشاخصه (MADM)(مطالعه موردی: مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان یزد)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۴۳
۶۲-۵۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در میان بخشهای خدمات؛ بخش بهداشت، دارای جایگاه ویژه ای است، در این بخش حتی اشتباهات کوچک نیز می تواند جبران ناپذیر باشد؛ بنابراین ارائه خدمات، با کیفیت مطلوب و مطابق استانداردهای حرفه ای در این بخش حائز اهمیت است. این مطالعه با هدف شناخت، و در نهایت اولویت بندی عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی انجام شده است. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی و مقطعی می باشد. تعداد 55 نفر از دریافت کنندگان خدمت به عنوان خبره، که حداقل یکبار از مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان یزد بهره مند شده اند مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای بود که همه ابعاد کیفیت خدمات مطرح شده در پرسشنامه دارای ضریب آلفای کرونباخ در دامنه 78 درصد تا 86 درصد بودند. یافته ها: در این مطالعه، عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات شناسایی؛ و سپس با استفاده از تکنیکهای TOPSIS، SAW و ELECTERE رتبه بندی شدند. با توجه به اینکه نتایج حاصل از اجرای روشهای فوق در مواردی با هم همخوانی نداشت، برای رسیدن به یک اجماع کلی، از یک تکنیک ادغامی تحت عنوان روش کپ لند، استفاده نمودیم. نتایج رتبه بندی حاصل از تکنیک کپ لند، نشان داد که عامل دارا بودن کارکنان از دانش و مهارت کافی برای پاسخگویی نسبت به سایر عوامل از اولویت بیشتری برخوردار است. بحث: مدیران مراکز بهداشتی و درمانی، با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه قادر خواهند بود تا به اولویت بندی عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی بپردازند و با توجه به اولویت ها، به برنامه ریزی جهت تقویت و اصلاح نابسامانی ها بپردازند.