فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مواجهه تحلیلی متفکرین مدرسی اولیه با مسأله ارزش پول و همچنین دلالت های نظری آن برای مطالعات اقتصاد و مالیه اسلامی با بهره گیری از روش تحلیلی- کتابخانه ای پرداخته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که مسأله ارزش پول برای متفکران مدرسی اولیه هم از زاویه اخلاقی و هم از زاویه نگرش غایت نگر آنان نسبت به هستی قابل تأمل بود و ازاین رو به موضوعی تحلیلی برای ایشان بدل گردید. برخلاف مطالعاتی که تاکنون انجام پذیرفته این مقاله نشان می دهد که متفکرین مدرسی سه دکترین سابژکتیو (چارتالیسم)، آبژکتیو (فلزگرا) و چندساحته را نسبت به ارزش پول توسعه دادند. همچنین بر اساس یافته های این پژوهش، توجه به موضوع شناسی نهادهای اقتصادی می تواند در پویایی اندیشه دینی در کاربست هنجارهای دینی بر موضوعات جدید کمک نماید. همچنین بهره گیری از روش غایت نگر در موضوع شناسی نهادهای اقتصادی نیز زمینه لازم جهت هماهنگی موضوع شناسی با هنجارهای دینی را فراهم می آورد. از سوی دیگر نیز ضرورت توجه به پویایی نهادهای اقتصادی درگذر زمان ازجمله دلالت هایی دیگری است که نحوه مواجهه تحلیلی متفکران مدرسی با مسأله ارزش پول برای مطالعات اقتصاد اسلامی دارد.
چالش های بازار بین بانکی ایران و ارائه راهکار در چارچوب اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی اسلامی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
59 - 106
حوزههای تخصصی:
بازار بین بانکی ظرفیت مناسبی برای مدیریت ریسک نقدینگی بانک ها و سیاست گذاری های بانک مرکزی به عنوان هسته بازار پول، جایگاه ویژه ای در نظام پولی- مالی دارد. این بازار با پشتیبانی از بانک ها به عنوان نهاد تأمین مالی بخش واقعی اقتصاد و تولید و با افزایش ثبات و شفافیت به میزان لازم در نظام بانکی، می تواند در تحقق اقتصاد مقاومتی ایفای نقش نماید. با بررسی عملکرد بازار بین بانکی کشورهای توسعه یافته و ایران و مصاحبه های هدفمند، چالش ها و راهکارهای اصلاحی به روش تحلیل مضمون استخراج شد و در قالب پرسش نامه در معرض اعتبارسنجی خبرگان قرار گرفت. نهایتاً با روش آزمون فرض آماری، 25 چالش در حوزه های ساختار، شریعت، نظارت و اجرا تأیید شد. پس از جلسات هم فکری و گروه کانونی، 22 پیشنهاد ارائه شد که برخی از آن ها عبارتنداز: وضع دو دسته مقررات شفاف برای ورود به بازار و ادامه فعالیت و حد سپرده پذیری، بازطراحی ساختار بازار بین بانکی ایران پس از مرور آخرین مدل های جهان ازجمله ساختار لایه بندی، فرهنگ سازی و آموزش مالی اسلامی به در سطوح مدیریت تا کارشناسی در شبکه بانکی، استقرار نظام شایسته گزینی مدیران متخصص و متشرع در شبکه بانکی، استفاده از ابزارهای اسلامی غیرکوتاه مدت و غیرمعکوس شونده مبتنی بر اهداف اقتصاد اسلامی، استفاده مؤثر از کریدور نرخ سود و هدایت اعتبار توسط بانک مرکزی، ارتقای بازار بین بانکی به یک بازار متشکل و شفاف، انتشار به موقع داده های بازار بین بانکی و اطلاعات کسری بانک ها حداقل در سطح شبکه بانکی، رصد منظم و اثربخش نهاد ناظر بر بازار، راه اندازی سیستم اعتبارسنجی و فعالیت مؤسسات اعتبارسنجی، استفاده از ظرفیت کشورهای همسایه و فناوری بلاکچین و رمزارزها در بازار بین بانکی، اقدامات پیشگیرانه از نکول مانند: الزام ارائه گزارش مصارف وجوه بین بانکی، مبادله ابزارهای بازار پول و سرمایه و جلوگیری جدی از اضافه برداشت، بررسی امکان مشارکت سایر نهادهای مالی در این بازار و بازطراحی ساختار بازار بین بانکی ایران مبتنی بر اقتصاد اسلامی با توجه به چالش ها و نارسایی ها و پس از مرور تجارب دنیا.
تأثیر هوش هیجانی بر تصمیم گیری مالی با نقش میانجی گری خلق وخو سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاران در تصمیم گیری مالی با مسئله هایی مواجه هستند. افرادی که کنترل احساسات خود را ندارند دست به تصمیمات غیرمنطقی می زنند از طرف دیگر خلق وخوهای روزانه هم تأثیر بسیاری بر تصمیم گیری مالی دارد. در این پژوهش به تأثیر متغیرهای روانشناختی هوش هیجانی با میانجی گیری خلق وخو بر تصمیم گیری سرمایه گذاران پرداخته شده است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری سرمایه گذارانی در شهر همدان است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش مبتنی بر پرسشنامه است. پرسشنامه هوش هیجانی بارآن با 90 سنجه، پرسشنامه پاناس برای سنجش متغیر خلق وخو با 20 سنجه و پرسشنامه تصمیم گیری بروس و اسکات با 25 سنجه مورد استفاده قرار گرفته است. برای تأیید اعتبار این پرسشنامه علاوه برای تأیید روایی صوری و محتوایی از روایی سازه استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با آزمون های رگرسیون خطی انجام شد. نتیجه به دست آمد که رابطه بین هوش هیجانی و تصمیم گیری مالی وجود دارد از نتایج جزیی عدم وجود رابطه بین هوش هیجانی و تصمیم گیری شهودی است و رابطه منفی هوش عاطفی با تصمیم گیری عقلایی است اما هوش هیجانی با سه سبک وابستگی، آنی و اجتنابی رابطه مستقیم دارد. اما نتایج دیگر اینکه خلق وخوی مثبت مانند مشتاق، فعال، هوشیار با تصمیم گیری شهودی رابطه ندارد و با سبک تصمیم گیری عقلایی، آنی و اجتنابی رابطه مثبت و با سبک تصمیم گیری وابستگی رابطه منفی دارد.
ابعاد اثربخشی کمیته حسابرسی پس از قانون ساربینز-آکسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
85 - 102
حوزههای تخصصی:
باتوجه به بحران های مالی اوایل قرن حاضر و به دنبال آن تاکید مجامع قانونی و حرفه ای و وضع مقررات در زمینه نقش ومسئولیت های کمیته حسابرسی بخصوص قانون ساربینز-آکسلی شاهد پژوهش های گسترده ای در ارتباط با اثربخشی کمیته حسابرسی به موازات آن بوده ایم. که سمت وسوی این پژوهش ها همسوئی با الزامات و مقررات وضع شده از جمله قانون SOX ومستند سازی انتظارات از کمیته حسابرسی بوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی چارچوب اثربخشی کمیته حسابرسی و پژوهش های صورت گرفته پس از SOX با استفاده از پژوهش های پیشین وبه صورت کتابخانه ای می باشد. نتایج نشان دهنده اثرات مثبت کمیته حسابرسی بر کیفیت گزارشگری مالی، کنترل ها وحسابرسی داخلی، فرآیند حسابرسی و واکنش مثبت بازار سرمایه می باشد. بااینحال نتایج در حوزه هایی مانند جبران خدمات اعضای کمیته وتخصص های غیرمالی اعضا، غیرقطعی و بعضا متناقض می باشد. که این بخش ها می توانند حوزه مناسبی برای انجام پژوهش بیشتر در آینده باشد. در مجموع می توان گفت که شواهد ونتایج حاصل از بررسی های صورت گرفته از اثربخشی مقررات وضع شده مرتبط با ویژگی های کمیته حسابرسی حمایت می کند.
ارائه مدلی برای تبیین اثر گالاتیا در تصمیم گیری بخردانه حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۵۶-۳۶
حوزههای تخصصی:
ورود به حرفه تخصصی حسابرسی، نیازمند تصمیم گیری است، مستلزم مشخصه ها و ویژگی های متمایزی است که مهم ترین آن توانایی اتخاذ تصمیم های بخردانه است. وظیفه حسابرسان به عنوان شاغلین یک حرفه تخصصی، اظهارنظر درباره صورت های مالی است، که این امر مستلزم بی طرفی حسابرس در تصمیم گیری می باشد. اگر حسابرسان از صاحبکاران خود مستقل باشند، به بهترین شکل ممکن می توانند تصمیم گیری خود را بدون جانبداری و سوگیری انجام دهند. هدف این پژوهش بررسی اثر گالاتیا بر تصمیم گیری بخردانه حسابرس می باشد. این پژوهش با مشارکت ۱۹5 نفر از حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و موسسات حسابرسی بخش خصوصی که از طریق روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیدند انجام گرفت. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه بود و جهت آزمون و برازش مدل پژوهش، از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که اثر گالاتیا تاثیر منفی بر تصمیم گیری خردمندانه حسابرس دارد. این به معنای آن است که وجود دیدگاه های فردی منفی حسابرس نسبت به خود و توانمندی ها و ادراک شغلی و مهارتی اش می تواند، کارکردهای تصمیم گیری حسابرس را با کاهش شدید مواجه نماید و باعث گردد تا حسابرس در تصمیم گیری های خود از سطح خردمندی دور شود.
یادگیری ماشین مبتنی بر رویکرد سلسله مراتبی برابری ریسک (مطالعه موردی: پرتفولیو سهام متشکل از 30 شرکت برتر بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
236 - 256
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئله تخصیص دارایی ها، به تصمیم گیری تحت شرایط عدم اطمینان نیاز دارد. تشکیل پرتفوی سرمایه گذاری، یکی از مشکلات مالی بسیار رایج است. همواره سرمایه گذاران در تکاپوی تشکیل بهترین پرتفوی برای سرمایه گذاری هستند تا بتوانند بیشترین سود را کسب کنند. تاکنون روش های زیادی برای تشکیل پرتفوی معرفی شده است که مشهورترین آن، رویکرد مارکویتز است. تئوری میانگین واریانس، به دلیل دشواری در تخمین بازده مورد انتظار و کواریانس برای طبقات مختلف دارایی، اشکال های عملی زیادی دارد. هدف از اجرای این پژوهش، یافتن روشی برای بهینه سازی سبد سهام است که در شبیه سازی برون نمونه برای بازار سهام ایران، عملکرد برتری داشته باشد.روش: در این پژوهش، از تکنیک یادگیری ماشین برابری ریسک سلسله مراتبی استفاده شده و نتایج آن با رویکرد مینیمم واریانس مقایسه شده است. برای اجرای این پژوهش، از قیمت پایانی تعدیل شده 30 شرکت بورسی برای 760 روز معاملاتی در دوره زمانی 1397 تا 1399 استفاده شده است.یافته ها: برای ارزیابی عملکرد پرتفولیو از نسبت شارپ برای هر دو دوره درون نمونه و برون نمونه استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل درون نمونه و برون نمونه نشان داد که رویکرد برابری ریسک سلسله مراتبی، در مقایسه با رویکرد مینیمم واریانس، عملکرد بهتری دارد.نتیجه گیری: رویکرد برابری ریسک سلسله مراتبی، جایگزین معناداری برای رویکردهای سنتی تخصیص دارایی، از جمله رویکرد مینیمم واریانس است و برای سرمایه گذاران، ابزار مهم مدیریت ریسک محسوب می شود. مدیران سبدگردان و سرمایه گذاران نیز می توانند از این روش برای تخصیص وزن به سبد خود استفاده کنند.
تحلیل تاثیر ماه مبارک رمضان بر شاخص های ریسک در شرکت های دارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
249-272
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تقویمی ماه مبارک رمضان بر شاخص های ریسک بازار در شرکت های صنعت دارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای نیل به هدف پژوهش، داده های 17 شرکت در بازه زمانی 1389-1398 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی، همبستگی قلمداد می شود. برای بررسی رابطه بین متغیرها از الگوی رگرسیون چندمتغیره و داده های ترکیبی استفاده شد. یافته های این پژوهش، نشان داد که بین اثر ماه مبارک رمضان و ضریب متغیر ریسک رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین ماه مبارک رمضان و شاخص ریسک نیم واریانس، ریسک نقدشوندگی و ریسک غیرسیستماتیک رابطه معنی داری وجود ندارد. با توجه به نتایج پژوهش، می توان اظهار داشت که سرمایه گذاران معتقد به دین اسلام که در این ماه روزه می گیرند، با کاهش عملیات سرمایه گذاری خود، کمتر در معاملات خرید و فروش بازار سرمایه شرکت می کنند. بنابراین، ریسک سرمایه گذاری آن ها کاهش می یابد. به عبارت دیگر، در ماه رمضان همزمان با کاهش روند روبه رشد فعالیت های اقتصادی و عملیات سفته بازی مسلمانان، تعداد معاملات در بازارهای مالی کاهش می یابد. پژوهش حاضر با بکارگیری و تلفیق ادبیات موجود و روش پژوهش جدید، سعی در پر کردن خلأ موجود در زمینه رابطه بین اثر تقویمی ماه مبارک رمضان بر شاخص های ریسک های موجود در بازار سهام ایران و سهام شرکت های دارویی دارد.
A Combined Model for Prediction of Financial Software Learning Rate based on the Accounting Students’ Characteristics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The accounting software is considered to be of the most critical components of accounting information system, with particular significance as of accounting and financial systems. the most important problems with accounting education systems is that students do not adequately learn the financial software required by the accounting profession, which, in turn, reduces the credibility and position of the accounting profession. That the main objective of accounting software education is to educate skilled and expert accountants to enter the accounting profession, which is considered as of the success factors of country’s economy. In this study, employ data mining techniques to investigate the accuracy, precision, and recall performance measures and to predict the rate of financial software learning based on accounting students’ emotional intelligence (EI), gender and education level. Accordingly, a machine-learning-based multivariate statistical analysis is performed on 100 Iranian accounting students. The results show that emotional intelligence has the most impact on the rate of financial software learning among the variables. Gender and education level were influential. Also, among the five algorithms, the highest precision and recall are achieved by both Decision Tree and XGBoost and are presented as the most appropriate models for the prediction rate of financial software learning.
مدل سازی پیش بینی جهش های شاخص بازار سهام بر اساس رویکرد شبکه عصبی بازگشتی یادگیری عمیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
161 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی دقت پیش بینی جهش های شاخص سهام بر اساس روش های مختلف یادگیری ماشین در بورس اوراق بهادار تهران است. برای رسیدن به این هدف، در گام نخست جهش های شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1392 تا 1399 بر اساس رویکرد ARJI-GARCH استخراج گردید. در گام بعدی، با بهره گیری از رویکردهای جنگل تصادفی، ماشین بردار پشتیبان، شبکه عصبی مصنوعی و شبکه عصبی بازگشتی مبتنی بر یادگیری عمیق به پیش بینی جهش های شاخص سهام پرداخته شد. بدین منظور، از 80 درصد کل داده ها به عنوان دوره یادگیری ماشین (درون نمونه) و مابقی داده ها به عنوان دوره آزمون (خارج از نمونه) استفاده شده است. نتایج پیش بینی 1، 3 و 6 روزه برای دوره آزمون (خارج از نمونه) نشان می دهد که روش یادگیری ماشین مبتنی بر شبکه عصبی بازگشتی حافظه طولانی کوتاه مدت (LSTM) نتیجه بهتری نسبت به سایر مدل های مورد بررسی برای هر سه افق پیش بینی داشته است.
شناسایی ضعف های نظام کنترل های داخلی بانک های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام کنترل های داخلی، زیربنا و شالوده اصلی نظام راهبری بانک ها است و به منظور هدایت و نظارت بر فعالیت های بانکی در راستای تحقق اهداف آن و شفافیت و پاسخگویی استقرار می یابد. باوجود اهمیت و ضرورت کارکرد اثربخش نظام کنترل های داخلی در بانک ها تا کنون پژوهشی در زمینه شناسایی نقاط ضعف آن در ایران انجام نشده است. بر همین اساس و با توجه به پیامدهایی که ضعف های نظام کنترل های داخلی می تواند برای نظام بانکی کشور داشته باشد، در این پژوهش سعی شده است ضعف های نظام کنترل های داخلی بانک های ایران شناسایی شوند. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، در ابتدا گزارش های حسابرسی عملیاتی بانک ها بررسی شد، سپس مصاحبه با خبرگان صورت گرفت تا ضعف های دیگر نظام کنترل های داخلی بانک ها استخراج شوند. درنهایت، نظر خبرگان راجع به ضعف ها ازطریق پرسشنامه جمع آوری شد و اجماع ایشان درخصوص هر یک از ضعف ها با استفاده از روش دلفی فازی بررسی شد. برای ارزیابی صحت خوشه بندی انجام شده در این پژوهش، از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. براساس نتایج حاصل از بررسی اسناد حسابرسی عملیاتی بانک ها و مصاحبه های انجام شده با خبرگان، درمجموع 64 ضعف شناسایی شد. یافته ها بیان کننده آن است که 60 مورد از ضعف های شناسایی شده، اجماع عمومی موافق گروه دلفی را کسب کرده است و با انجام تحلیل عاملی، صحت خوشه بندی گویه ها تأیید شد. یافته های این پژوهش می تواند به شناخت وضعیت کنونی و برنامه ریزی به منظور مرتفع کردن ضعف های موجود در نظام کنترل های داخلی بانک های ایران کمک کند.
تحلیل روابط حق الزحمه ی حسابرسی و ریسک حسابرسی در مواجهه با تجدید ارائه و آشفتگی مالی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶
82 - 111
حوزههای تخصصی:
حق الزحمه حسابرسی معیاری برای بررسی وابستگی اقتصادی حسابرس به صاحبکار است که ارزیابی آن مستلزم تمرکز بر میزان تلاش حسابرس و ریسک های مربوطه است. در این مقاله روابط بین حق الزحمه حسابرسی و ریسک حسابرسی در مواجهه با تجدید ارائه و آشفتگی مالی مورد تحلیل قرار گرفته است. تعداد 127 شرکت طی سال های 1390 تا 1398 از جامعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران غربال شده اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که آشفتگی مالی به عنوان معیاری از ریسک تجاری صاحبکار تأثیر معنادار مثبتی بر حق الزحمه حسابرسی دارد؛ همچنین، تجدید ارائه صورت های مالی به عنوان معیاری از ریسک حسابرسی تأثیر معنادار مثبتی بر حق الزحمه حسابرسی دارد. نتایج حاکی از آن است که تجدید ارائه صورت های مالی و آشفتگی مالی به عنوان عوامل بالقوه ریسک می توانند بر ریسک درک شده حسابرسان اثر بگذارند و این رخداد تغییر رفتار حسابرسان و تغییر حق الزحمه حسابرسی را به دنبال دارد. حسابرسان در شرکت های مشمول تجدید ارائه صورت های مالی و مواجه با آشفتگی مالی، ریسک را بالا ارزیابی کرده و سعی می کنند تلاش حسابرسی را افزایش دهند که این موارد سبب افزایش حق الزحمه حسابرسی می شود. طبق استدلال نظری انتظار می رفت در شرکت های مواجه با آشفتگی مالی، تجدید ارائه صورت های مالی بتواند نشانه جدی تری از ریسک حسابرسی درک شده و تغییر رفتار حسابرسان در افزایش تلاش حسابرسی برای شناسایی انحراف با اهمیت باشد که مستلزم افزایش حق الزحمه حسابرسی است. در عین حال، بر خلاف انتظار شواهد معناداری در تأیید تأثیر قوی تر ریسک حسابرسی بر حق الزحمه حسابرسی در شرکت های مواجه با آشفتگی مالی مشاهده نشد.
بررسی رابطه بین مسئولیت های اجتماعی و ریسک درماندگی مالی با توجه به نقش سهامداران نهادی
حوزههای تخصصی:
توجه به مسئولیت اجتماعی شرکت به بخش جدایی ناپذذیر کسب وکار تبدیل شده است ؛زیراهمۀشرکتهاخواسته یا ناخواسته بامحیط اجتماعی خود ارتباط دارند وبقای آنها دربلندمدت اجتماعی است در گرو توجه به مسائل اجتماعی است. بنابراین،شرکتها علاوه برایفای مسئولیت اقتصادی خود در قالب پرداخت مالیات در برابر مسئولیت اجتماعی نیز مسئولیت دارند. درماندگی مالی و ورشکستگی شرکتها به هدر رفتن منابع و عدم به رهگیری از فرصتهای سرمایه گذاری منجر می شود کارکرد درونی مسئولیت اجتماعی و مالکیت نهادی می تواند منجر به بهبود جایگاه شرکت، افزایش بازدهی، سودآوری، ارزشمندی و بقای بلندمدت شرکت ها شوند. با افشای مسئولیت اجتماعی، می توان حمایت مادی و غیر مادی سرمایه گذاران نهادی را توسط شرکت ها به دست اورد. آمار توصیفی متغیرهای مورد آزمون که شامل برخی شاخص های مرکزی و پراکندگی می باشد که برای نمونه ای متشکل از 575 شرکت، سال مشاهده طی سال های 1392 تا 1399 را نشان می دهد. نتیایج تحقیق نشان می دهد که رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و درماندگی مالی منفی و معنادار می باشد ، بین سهامداران نهادی در هیئت مدیره اند (مالکیت نهادی) و درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنادار وجود دارد.و بین میزان سهامداران نهادی که مالک شرکت اند (مالکیت مدیریتی) بر درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنادار وجود دارد.
مدلسازی اندازه گیری تلاطم در زمان وقوع کرونا در ساختار صنایع بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
183 - 214
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ارتباط تلاطم ساختار صنایع مهم بورس اوراق بهادار تهران را در طی دوازده سال گذشته را با استفاده از تلاطم روزانه مقادیر شاخص هر صنعت موردبررسی قرار داده است. با استفاده از مدل شاخص ارتباطی بر اساس رویکرد تجزیه واریانس اثرات سرریز ریسک با توجه به وقوع کرونا بر ثبات بیست صنعت مهم و اصلی بازار بورس ایران مورداندازه گیری و ارزیابی قرار گرفت. یافته های مبتنی بر داده نشان داد که بیست صنعت موردبررسی قبل از وقوع کرونا از وابستگی کمی برخوردار بوده وقوع فراگیری کووید ۱۹ بر پویایی تلاطم در ساختار صنایع اثرات قابل توجهی داشته و ارتباط تلاطم در طی دوران کرونا به بیشترین میزان خود رسیده است. صنایع بسیار مهم بازار سرمایه ایران ازجمله شیمیایی، فلزات اساسی، سیمان دارای بالاترین میزان اثرگذاری در دوران مذکور بوده و نقش مهم صنایع بزرگ در انتشار شوک های تلاطمی با توجه به وابستگی درونی قوی آن ها در زمان رویدادهای فرین قابل توجه است. همچنین صنایع متوسط و کوچک نیز در زمان وقوع کرونا به تلاطم سیستم افزوده اند. به صورت کلی در دوران قبل از کووید ۱۹، ده صنعت دریافت کننده ریسک و ده صنعت منتشرکننده ریسک بودند، درحالی که در دوران کرونا سیزده صنعت منتشرکننده ریسک و هفت صنعت دریافت کننده تلاطم بوده اند.
تاثیر ویژگی های حسابرس بر ارزش متنوع سازی شرکتی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۸ (جلد ۳)
107 - 126
حوزههای تخصصی:
متنوع سازی را می توان شکلی از استراتژی شرکت ها قلمداد کرد که مدیران برای بهبود عملکرد شرکت از آن استفاده می کنند. استراتژی های متنوع سازی وضعیتی را نشان می دهند که مشکلات نمایندگی بین مدیران و سهامداران کاهش یافته است. کاهش مشکلات نمایندگی منوط به وجود گروهی تحت عنوان حسابرسان مستقل می باشد که انحرافات را شناسایی و مدیران را در جهت عملکرد بهتر رهنمون می سازند. هدف پژوهش حاضر مطالعه تأثیر ویژگی های حسابرس بر ارزش متنوع سازی شرکتی می باشد. برای اندازه گیری متنوع سازی شرکتی از شاخص آنتروپی متنوع سازی محصولات شرکت و متنوع سازی جغرافیایی استفاده شده است، همچنین برای تعیین ارزش متنوع سازی از مدل فاما و فرنچ استفاده گردید. ویژگی های حسابرس با استفاده از سه معیار اندازه حسابرس، تخصص صنعت حسابرس و دوره تصدی حسابرس مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 تا 1396 می باشد. برای آزمون فرضیه ها از تجزیه و تحلیل رگرسیون و آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج نشان می دهد ویژگی های حسابرس( اندازه حسابرس، تخصص صنعت حسابرس و دوره تصدی حسابرس) بر ارزش متنوع سازی شرکتی و جغرافیایی تاثیر معناداری ندارد.
رابطه مسئولیت اجتماعی شرکت، مدیریت ریسک سازمانی و مدیریت سود واقعی با نقش تعدیل گری اعتماد بنفس مدیریتی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۸ (جلد ۳)
127 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مسئولیت اجتماعی شرکت، مدیریت ریسک سازمانی و مدیریت سود واقعی با نقش تعدیل گری اعتمادبنفس مدیریتی می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی بوده و از آنجایی که در پژوهش حاضر وضعیت موجود متغیرها با استفاده از جمع آوری اطلاعات، از طریق اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، در ردیف مطالعات توصیفی و از نوع پس رویدادی گنجانده می شود. در مسیر انجام این پژوهش، 4 فرضیه تدوین و 120 شرکت از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 6 ساله بین 1393 تا 1398 انتخاب شده و داده های مربوط به متغیرهای پژوهش بعد از گردآوری در نرم افزار اکسل با استفاده از نرم افزار آماری ایویوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد: بین مسئولیت اجتماعی شرکت و مدیریت ریسک سازمانی با مدیریت سود واقعی رابطه معکوس معناداری وجود دارد. همچنین اعتمادبنفس مدیریتی بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت با مدیریت سود واقعی تاثیرگذار است. و اعتمادبنفس مدیریتی بر رابطه بین مدیریت ریسک سازمانی با مدیریت سود واقعی تاثیرگذار است.
مطالعه تأثیر نوع اظهارنظر حسابرس بر رابطه بین سطح نگه داشت وجه نقد و بازده مازاد
حوزههای تخصصی:
یکی از معیارهای اساسی برای تصمیم گیری در بورس اوراق بهادار، بازده سهام است. بازده سهام، خود به تنهایی دارای محتوای اطلاعاتی است و بیشتر سرمایه گذاران بالفعل و بالقوه در تجزیه وتحلیل مالی و پیش بینی ها از آن استفاده می کنند. هدف این پژوهش مطالعه تأثیر نوع اظهارنظر حسابرس بر رابطه بین سطح نگه داشت وجه نقد و بازده مازاد است. بدین منظور دو فرضیه تدوین که در این فرضیه ها به ترتیب سطح نگه داشت وجه نقد متغیر مستقل، بازده مازاد متغیر وابسته و نوع اظهارنظر حسابرس متغیر تعدیل گر می باشد. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد مطالعه، شامل 144 شرکت پذیرفته شده طی سال های 1395 تا 1399 است. روش پژوهش توصیفی و از نظر ارتباط بین متغیرها ترکیبی از همبستگی است و از نظر هدف کاربردی است. برای پردازش و آزمون فرضیه ها از روش رگرسیونی و داده های تابلویی و همچنین مدل اثرات ثابت استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاصل از تجزیه وتحلیل فرضیه ها نشان داد که سطح نگه داشت وجه نقد با بازده مازاد رابطه معناداری ندارد و نوع اظهارنظر حسابرس بر رابطه بین سطح نگه داشت وجه نقد و بازده مازاد تأثیر منفی و معناداری دارد. با توجه به نتایج پژوهش به شرکت ها پیشنهاد می گردد، که با ارائه درست و صحیح از صورت های مالی از تعدیل شدن اظهارنظر حسابرس جلوگیری کنند تا بتوانند به راحتی و بدون نیازبه وثیقه یا هر راه دیگری تأمین مالی خود را انجام دهند. واژگان کلیدی: بازده مازاد، سطح نگه داشت وجه نقد، نوع اظهارنظر حسابرس
تأثیر حاکمیت شرکتی و ویژگی های هیأت مدیره بر نقدینگی عملیاتی شرکت
حوزههای تخصصی:
بر اساس تئوری نمایندگی، در این پژوهش تأثیر حاکمیت شرکتی و ویژگی های هیأت مدیره بر نقدینگی عملیاتی شرکت مورد بررسی قرار گرفت. برطبق تئوری نمایندگی انتظار می رود تأثیر حاکمیت شرکتی و ویژگی های هیأت مدیره شفافیت مالی و عملیاتی را افزایش می دهد، که در پی آن انتخاب نامطلوب را کاهش خواهد داد. در شرکت های دارای حاکمیت شرکتی و هیأت مدیره بهتر به دلیل کاهش مشکلات انتخاب نامطلوب، معامله کنندگان نقدشوندگی بیشتر سهام را فراهم خواهند کرد. ویژگی های هیأت مدیره و مکانیزم های حاکمیت شرکتی شامل اندازه هیأت مدیره، نسبت اعضای غیرموظف در ترکیب هیأت مدیره، تعداد جلسات هیأت مدیره، دانش مالی اعضای هیأت مدیره، دوگانگی وظیفه مدیرعامل، نفوذ مدیرعامل، تمرکز مالکیت و مالکیت نهادی می باشد. برای آزمون فرضیه های تحقیق، از دو روش داده های ترکیبی و مقطعی با به کارگیری اطلاعات 89 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1399 – 1394 استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین اندازه هیأت مدیره، نسبت اعضای غیرموظف در ترکیب هیأت مدیره، تعداد جلسات هیأت مدیره، دانش مالی اعضای هیأت مدیره، تمرکز مالکیت و مالکیت نهادی با نقدینگی عملیاتی شرکت رابطه منفی و بین دوگانگی وظیفه مدیرعامل و نفوذ مدیرعامل با نقدینگی عملیاتی شرکت رابطه مثبت وجود دارد.
ارائه مدل شبکه ای تحلیل پوششی داده ها جهت ارزیابی کارایی اطلاعاتی واحدهای گزارشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، توسعه مدلی جهت ارزیابی کیفیت اطلاعات واحدهای گزارشگر با استفاده از مدلسازی شبکهای تحلیل پوششی دادهها است. انگیزه پژوهش، ماهیت چندبعدی مفهوم کیفیت اطلاعات از منظر شاخصها و پیامدهای کیفیت اطلاعات و توانمندی مدلهای تحلیل پوششی دادهها در ارزیابی کارایی واحدهای تصمیمگیرنده (در اینجا واحدهای گزارشگر) بر اساس ورودیها و خروجیهای چندگانه است. بر این اساس، مهمترین شاخصها و پیامدهای کیفیت اطلاعات، با استفاده از پیشینهپژوهی استخراج شده و بنا به ارتباط آنها با مفهوم کیفیت اطلاعات، در قالب ورودی و خروجی مراحل دوگانه پیامدی مدل شبکهای تحلیل پوششی دادهها قرار گرفته و کارایی اطلاعات واحدهای گزارشگر با استفاده همزمان از شاخصها و پیامدهای کیفیت اطلاعات اندازه گیری شده است. نتایج حاکی از تفاوت کارایی اطلاعات واحدهای گزارشگر در مراحل مختلف است که نشاندهنده ضعف دیدگاه سنتی مدلهای تحلیل پوششی دادهها در ارزیابی کارایی واحدهای تصمیمگیرنده است. افزون بر این، کارایی واحدها در مرحله شاخصهای کیفیت اطلاعات، بالاتر از کارایی آنها در مرحله تبدیل شاخصها به پیامدهای کیفیت اطلاعات است و کارایی شبکه که حاصل بهینهسازی تمام مراحل مجزای شبکه است، در جایی بین کارایی مراحل قرار میگیرد. از دیگر نتایج پژوهش علاوه بر ارائه یک رقم منحصر به فرد کارایی شبکه، توضیح دلایل ناکارایی شبکه و اجزا و معرفی الگوهای مرجع جهت بهینهسازی ورودیها و خروجیهای هر مرحله و تعیین مسیر دستیابی به مرز کارایی است.
تأثیر اخبار خوب و بد حسابداری بر روی رفتار سهامداران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳
67 - 80
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد تبیین تأثیر اخبار خوب و بد حسابداری بر روی رفتار سهامداران است. انتظار می رود اخبار خوب و بد حسابداری که توسط گزارش های مالی منتشر می شوند، به دلیل وجود بار اطلاعاتی، بر روی رفتار سهامداران اثر بگذارند. رفتاری که آثار ناشی از آن را می توان در نوسانات حجم معاملات سهام واحدهای گزارشگر دید. در این پژوهش برخلاف پژوهش های مشابه، به جای انتشار پرسشنامه، با نظارت بر حجم معاملات، رفتار سهامداران را مورد ارزیابی قرار گرفته است. نمونه مطالعه پژوهش حاضر، واحدهای فعالِ بورس اوراق بهادار تهران هستند که داده ها از طریق پایگاه اطلاعاتی ره آورد نوین، سایت سازمان بورس و سامانه کدال استخراج شد. بر اساس غربالگری صورت گرفته، 124 واحدگزارشگر فعال از بین 649 واحدگزارشگر انتخاب شدند که در بازه زمانی 1390 تا 1395 زیر نظر این سازمان مشغول به فعالیت بودند. بر اساس نتایج، اخبار خوب و بد حسابداری بر روی رفتار سهامداران و سرمایه گذاران اثر می گذارند. این در حالی است که سهامداران و سرمایه گذاران دارای تورش های رفتاری هستند و از الگوئی منطقی تبعیت نمی کنند.
The sustainability radius of the cost efficiency in Interval Data Envelopment Analysis: A case study from Tehran Stocks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Interval Data Envelopment Analysis (Interval DEA) is a methodology to assess the efficiency of decision-making units (DMUs) in the presence of interval data. Sensitivity analysis and sustainability evaluation of decision- making units are as the most important concerns of Decision Makers (DM). In the past decades, many scholars have been attracted to the sustainability evaluation of DMUs from different perspectives. This study focuses on the sensitivity analysis in DEA and proposes an approach to determine the sustainability radius of the cost efficiency of units with interval data. Potential application of our proposed methods is illustrated by a numerical example from the literature review.