فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۲٬۹۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی پیشرفته، سرعت و سهولتی را در انجام کارها به ارمغان آورده است که به آسایش و آسودگی بیشتر در زندگی منجر شده است. با این حال، بهداشت و تندرستی کاربران در اثر استفاده ی نادرست به شدت در معرض خطر است. مقاله ی حاضر می کوشد تا با مرور تأثیرات نامطلوب کاربرد نادرست این فن آوری ها بر سلامت کاربران و محیط زیست، اهمیت مخاطرات و آسیب های احتمالی را بیش از پیش آشکار کند، تا از این رهگذر، ضمن آگاهی رسانی بیشتر، بر لزوم آموزش کاربرد صحیح به عنوان یکی از مباحث اساسی در ترویج فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی تأکید شود. کاربرد ناآگاهانه، غیر اصولی و افراطی فن آوری های اطلاعاتی، طیف وسیعی از پیامدهای ناگوار را برای سلامت انسان و محیط زیست به همراه دارد. انواع ناهنجاری های جسمی، بیماری ها و اختلالات، سلامت انسان را تهدید می کند. گذشته از این، انواع آلاینده ها و پسماندهای خطرناک ناشی از فن آوری های اطلاعاتی، سلامت محیط زیست را به خطر انداخته است. راهکارهای متعددی برای مقابله با این مخاطرات وجود دارد که بنیانی ترین آن ها را آموزش و تدوین راهبردهای مدیریت ملی تشکیل می دهد. لازم است اصول کاربرد صحیح فن آوری ها، راه های پرهیز از خطرات و به ویژه تشویق به استفاده از فن آوری سبز در کانون توجه برنامه های ترویج و آموزش فن آوری های اطلاعاتی قرار گیرد.
چارچوبی برای فرآیندهای مدیریت دانش در زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانش، یکی از مهم ترین منابع رقابتی برای هر سازمان محسوب می شود، به نحوی که بسیاری معتقدند شرکت هایی که بتوانند هرچه سریع تر دانش را کسب و به مرحله کاربردی برسانند در یک بازار رقابتی، موفق تر خواهند بود. از طرفی دیگر، رقابتِ بین شرکتی اهمیت خود را از دست داده است و رقابت بین زنجیره های ﺗ ﺄ مین جهت ارائه بیشترین ارزش به مشتری، مورد ﺗ ﺄ کید قرار گرفته است. بنابراین، این پژوهش به دنبال ارائه چارچوبی برای فرآیندهای مدیریت دانش در زنجیره ﺗ ﺄ مینِ صنعت خودروسازی است. این پژوهش کاربردی در دو زنجیره ﺗ ﺄ مین شرکت ایران خودرو و سایپا به عنوان بزرگ ترین و فعال ترین شرکت های خودروساز در ایران و به صورتی پیمایشی و با کمک 206 خبره در صنعت خودرو صورت گرفته است. در این پژوهش، از روش آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی و از سه روش تحلیلِ محتوا، تحلیل سازه و تحلیل تشخیصی، برای بررسی روایی استفاده شده است. همچنین، برای پاسخگویی به ﺳ ﺆ الات پژوهش، از تحلیل عاملی ﺗ ﺄ ییدی مرحله اول و دوم و آزمون همبستگی استفاده شده است.
در چارچوب معرفی شده برای مدیریت دانش در زنجیره ﺗﺄمین، چهار فرآیند اصلی و یک فرآیند مکمل تعریف شدهاست. سپس، از طریق فنّ تحلیل عاملی، فرآیندها و شاخصهای موجود در چارچوب، مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها نشان داد که وجود تمامی این فرآیندها برای زنجیره ﺗﺄمین الزامی است و از نظر اهمیت به ترتیب عبارت اند از: 1) انتقال، اشتراک و توزیع 2) استفاده، کاربرد و بهره برداری 3) کسب، خلق و تولید دانش 4) سازماندهی، نگهداری و انبار، و 5) ارزیابی و بازخور
بررسی نقش قرارداد روان شناختی رابطه ای در افزایش سرمایة اجتماعی رابطه ای و اثر آن بر رفتار تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر که عصر اقتصاد خدمات لقب گرفته، موفقیت سازمان ها در گرو ارائة خدماتی باکیفیت است. ازاین رو سازمان ها برای بقا در اندیشة به کارگیری ابزارهایی همچون مدیریت دانش به سر می برند. فعالیت های انسانی، مانند تسهیم دانش میان اعضای سازمان، پایه و اساس فرآیند مدیریت دانش در سازمان هاست. تحقیقات اخیر نشان داده است قرارداد روان شناختی و سرمایة اجتماعی رابطه ای، تمایل افراد را برای تسهیم دانش و خلق دانش جدید در سازمان ها برمی انگیزند. باتوجه به اهمیت اعتماد متقابل و همکاری که دو مؤلفة سرمایة اجتماعی رابطه ای می باشند، در این مقاله نقش میانجی گری آنها در رابطة بین قرارداد روان شناختی رابطه ای و تسهیم دانش میان کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد بررسی شده است. داده های مورد نیاز ازطریق پرسش نامه های مورداستفاده در مطالعات پیشین با تأیید مجدد روایی و پایایی و به روش نمونه گیری تصادفی جمع آوری شده و 210 پرسش نامة واجد شرایط مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از حیث روش، پیمایشی- تحلیلی بوده و مبتنی بر الگوی مدل یابی معادلة ساختاری است. یافته های این پژوهش، نشان دهندة میانجی گری کامل متغیر همکاری در رابطة بین قرارداد روان شناختی رابطه ای و تسهیم دانش بود، درحالی که میانجی گری متغیر اعتماد متقابل در رابطة بین این دو مورد تأیید قرار نگرفت.
تأثیر توانمندسازهای مدیریت دانش روی توانمندی کارکنان شرکت های کوچک و متوسط: با نقش میانجی فرآیند مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توانمندسازی به عنوان یکی از ابزارهای سودمند ارتقای کیفی کارکنان و افزایش اثربخشی سازمانی تلقی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر توانمندسازهای مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان به واسطه متغیر فرآیند مدیریت دانش از دیدگاه مدیران شرکت های کوچک و متوسط شرق استان مازندران می باشد. جامعه آماری پژوهش، شرکت های کوچک و متوسط شرق استان مازندران که دارای سابقه بیش از 42 ماه فعالیت و شامل 307 شرکت می باشند. در نهایت نتایج روش آماری معادلات ساختاری نشان داد که در شرکت های کوچک و متوسط شرق استان مازندران میزان تأثیر مستقیم توانمندسازهای مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان و تأثیر غیرمستقیم آن به واسطه فرآیند مدیریت دانش معنادار می باشد؛ همچنین فرآیند مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان و توانمندسازهای مدیریت دانش بر فرآیند مدیریت دانش تأثیر مستقیم و معنادار دارند.
نتایج این پژوهش نقش فرآیند مدیریت دانش در اثرگذاری توانمندسازهای مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان شرکت های کوچک و متوسط را نمایان می سازد.
تأثیر بازاریابی درونی بر هوش سازمانی در مؤسسات فناور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله مسایلی که امروزه برای بسیاری از مؤسسات و شرکت ها به دغدغه مبدل شده، چگونگی چیرگی بر پویایی های محیطی و پیشگامی در بازارهای متلاطم امروزی است. چنین امری، در پرتو هوش سازمانی بالا در برابر محیط سازمان و به دنبال آن پاسخ گویی مناسب نسبت به آن تغییرات به خوبی محقق می گردد؛ اما چنین موفقیتی در گام نخست مستلزم توجه به بازار درونی سازمان یا به عبارتی نیروی انسانی شایسته ای است که بار کسب مزیت رقابتی پایدار را بر دوش می کشد.
هدف از انجام مطالعه ی حاضر بررسی تأثیر هر یک از ابعاد بازاریابی درونی بر هوش سازمانی در مؤسسات فناور است. بر این اساس، تعداد 39 شرکت فناور مستقر در پارک
علم و فناوری فارس مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات مورد نظر از طریق توزیع و جمع آوری
پرسشنامه استاندارد در بین 93 نفر از کارکنان به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار
smart plsاستفاده گردید و مشخص شد؛ تأثیر هر یک از مؤلفه های بازاریابی درونی بر هوش سازمانی، مثبت و معنا دار است.
ارزیابی اثر خلق دانش برکسب مزیت رقابتی در بانک کارآفرین
حوزههای تخصصی:
امروزه دانش به عنوان یک ابزار حیاتی برای حفظ و پیشرفت سازمان به شمار می آید. در دنیای رقابتی امروز بدون داشتن دانش لازم و خلق دانش جدید، موفقیت سازمان میسر نخواهد بود. در این مقاله به بررسی تأثیر خلق دانش بر مبنای مدل چهار مرحله ای نوناکو و تاکئوچی بر کسب مزیت رقابتی، بر اساس مدل 6 عنصریهنری مینتزبرگ (کیفیت طراحی عدم تمایز قیمت پشتیبانی تصویر)در شعب بانک کار آفرین تهران پرداخته شده است. در این تحقیق بر اساس نظر خبرگان و کارشناسان پرسشنامه هایی مشتمل بر دو بخش که بخش اول به دنبال ارزیابی شاخص های خلق دانش و بخش دوم به دنبال ارزیابی وضعیت رقابتی بانک بر طبق مدل شش عاملی مزیت رقابتی مینتزبرگ تهیه شده بود بین 185 نفر از مدیران و کارشناسان این بانک توزیع گردیدو تجزیه و تحلیل های آماری لازم انجام و فرضیه اثر مثبت و معنادار خلق دانش بر کسب مزیت رقابتی در ابعاد چهارگانه اجتماعی کردن، بیرونی کردن، ترکیب کردن و درونی کردن در بانک کارآفرینمورد تأیید قرار گرفت.
ارائه چارچوبی برای طراحی مدل کسب وکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
267 - 284
حوزههای تخصصی:
ظهور فناوری ارتباطات، مدل کسب وکار را به منزله واحد تجزیه وتحلیل جایگزین صنعت کرد تا شرکت ها بتوانند با ارزیابی مداوم نیازهای بازار و فناوری، مدل کسب وکار مناسب تری را انتخاب کنند. هدف این نوشتار شناسایی روش های طراحی مدل کسب و کار و ارائه چارچوب پیشنهادی کسب وکارها برای پیاده سازی طرح ها و ایده های تازه وارد به بازار یا حفظ و ارتقای موقعیت آنها در بازار های داخلی و جهانی است. برای دست یابی به این هدف، روش های مختلف طراحی مدل کسب وکار (MAPIT، IDEA، VISOR، FBBM و پویا) تجزیه وتحلیل شده و با استفاده از روش فراترکیب، چارچوبی برای طراحی مدل کسب وکار پیشنهاد می شود. برای سنجش روایی آن از تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد عناصر سازماندهی، فناوری، منابع مالی و هزینه ها، خدمات/کالاها، بازار و مشتریان و فازهای شناسایی، طراحی، ارزیابی و تجمیع در طراحی مدل کسب وکار، اهمیت زیادی دارند. آزمون مقایسه میانگین یک گروهی به دست آمده از معنادار بودن اهمیت عناصر پیشنهادی، طراحی مدل برای توسعه حضور کسب وکارهای مبتنی بر فناوری را حمایت کرده است.
چارچوب انتخاب سیستم برنامه ریزی منابع سازمان در شرکت های پیمانکاری با رویکرد تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
95 - 116
حوزههای تخصصی:
موفقیت سازمان ها در پیاده سازی سیستم های برنامه ریزی منابع، در گرو انتخاب سیستمی است که بیشترین همسویی را با نیازمندی های سازمان داشته باشد. از این رو، امروزه به موضوع انتخاب ERP، توجه بسیاری می شود. شرکت های پیمانکاری عمرانی، از دسته سازمان هایی هستند که پیاده سازی موفق ERP، نقشی تعیین کننده در پیشبرد و بهبود فرآیندهای آنها دارد. با وجود این شناسایی نیازها، تعیین معیارها و انتخاب تأمین کننده ی مناسب، چالشی جدی برای این سازمان ها است. بنابراین مطالعه ی پیش رو با هدف کاربردی و به منظور ارائه ی چارچوبی برای انتخاب ERP در شرکت های پیمانکاری عمرانی، تهیه شده است. برای سنجش میزان اهمیت معیارها از رویکرد توصیفی پیمایشی استفاده شده است. با بررسی ادبیات موضوع، معیارهای مؤثر بر انتخاب سیستم استخراج و با کمک دو پرسش نامه ارزیابی و اولویت بندی شده اند. برای پاسخ گویی به پرسش نامه ی اول، 14 خبره ی سازمانی و برای پاسخ به پرسش نامه ی دوم، شش خبره ی سیستم ها به صورت هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری به روش سرشماری صورت گرفت و پرسش نامه ها میان تمامی افراد جامعه توزیع شد. درنهایت با کمک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی، سیستمی انتخاب شد که بیشترین همسویی را با نیازها و راهبرد های شرکت های پیمانکاری داشت.
مدل مدیریت دانش در معاونت های نظارت راهبردی و توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر حاصل پژوهشی در باره شناخت مولفه های دانش، دانایی و ارایه مدل مناسب برای کاربرد مدیریت دانایی در معاونت های نظارت راهبردی و توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور (حوزه ستادی سازمان مدیریت و برنامه ریزی سابق) بود. بر اساس مبانی نظری و مدل مفهومی، متغیر های وابسته (مولفه های چرخه مدیریت دانش مشتمل بر کسب، خلق و توسعه دانش، تسهیم و انتقال دانش، ذخیره دانش و به کارگیری دانش) و مستقل (عوامل موثر بر استقرار مطلوب چرخه مدیریت دانش شامل فرهنگ سازمانی، فناوری، جریان ارتباط- اطلاعات، شفافیت مدارک، ساختار سازمانی، منابع انسانی و آموزشی) پژوهش تعیین و از جامعه آماری شامل مدیران و کارشناسان معاونت های یاد شده بالغ بر 1200 نفر، نمونه بر اساس جدول مورگان به تعداد 294 نفر انتخاب شد. ابزار اندازه-گیری، پرسشنامه ای حاوی 88 سؤال بود که با توجه به مبانی نظری، تهیه و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به میزان 88/0 تعیین گردید. در مجموع داده های حاصل از تعداد 266 پرسشنامه قابل استفاده، جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت و از مصاحبه با تعدادی از خبرگان نیز برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. روش آماری پژوهش حاضر استفاده از معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل بود. بر اساس یافته ها، در هر چهار متغیرِ چرخه دانایی تفاوت قابل توجهی بین وضع موجود و وضع مطلوب وجود داشت. میانگین حاصل در مورد چهار متغیرِ چرخه دانایی: کسب و توسعه دانش، 04/3؛ تسهیم و انتقال دانش، 66/2؛ ذخیره دانش، 80/2 و به کارگیری دانش 77/2 بود که به استثنای یک مورد (کسب و توسعه دانش)، در سایر موارد وضعیت مناسبی دیده نشد. در بین عوامل تاثیرگذار بر چرخه مدیریت دانش یعنی: ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، فناوری، منابع انسانی، آموزش، شفافیت اسناد و مدارک و جریان اطلاعات فقط منابع انسانی با بالاترین اثر (49/0)، فرهنگ (30/0) و آموزش (17/0) دارای اثر معنی دار بودند. در خاتمه، پیشنهاد هایی نیز برای بهبود وضعیت متغیر های مورد بررسی ارایه شد.
اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رقابت مندی صنایع ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی و برآورد میزان اثرگذاری ICT بر رقابت مندی بخشهای صنعتی طبقه بندی شده بر اساس کدهای سه رقمی ISIC در ایران طی دوره 1379-1385 می پردازد. میزان رقابت مندی بخشهای صنعتی با استفاده از تغییرات بهره وری کل که با استفاده از شاخص مالم کوئیست سنجیده گردیده، محاسبه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد در صورتی که شاخص سنجش فناوری اطلاعات و ارتباطات سهم هزینه های مخابرات و ارتباطات از کل پرداختی به خدمات باشد، ICT تنها در صنایع دارای فناوری برتر (6 بخش صنعتی) اثر معنادار و مثبت بر رقابتمندی دارد. این امر نشان می دهد اثرگذاری ICT به نوع هزینه ها و سرمایه گذاریهای صورت گرفته در این زمینه بستگی دارد و ابزارهای گوناگون ICT بر عملکرد اقتصادی بخشهای صنعتی مشابه تأثیرگذاری متفاوتی دارند. همچنین نوع ساختار صنعتی سخت افزار بخشهای صنعتی نیز عامل مهمی در اثرگذاری ICT است. بررسیهای این تحقیق همچنین نشان می دهد که میزان اندازه هزینه و سرمایه گذاری در ICT بر اثربخشی آن بر رقابت مندی بخشهای صنعتی بی تأثیر است و صرف افزایش کمی میزان هزینه ها و سرمایه گذاری در ICT نمی تواند به افزایش رقابت مندی بخشهای صنعتی منجر شود.
عوامل کلیدی موفقیت زیرساختی در پیاده سازی مدیریت دانش در بانک ملت
حوزههای تخصصی:
افزایش اهمیت دانش و روند رو به رشدِ اقتصاد مبتنی بر دانش امروزی، مدیریت دانش را به یک ابزار راهبردی و ضروری به منظور کسب و حفظ مزیت رقابتی تبدیل نموده است؛ به گونه ای که مدیریت دانش می تواند به عنوان عاملی متفاوت در محیط های تجاری عمل نموده و به افراد در پذیرش سریع تر و راحت تر وظایف شان کمک نماید. از این رو سازمان ها در دنیای اقتصادی متلاطم امروزی به منظور ایجاد و حفظ مزیت رقابتی سعی بر پیاده سازی موفق مدیریت دانش دارند. اما پیاده سازی موفق مدیریت دانش مستلزم شناخت و بررسی عوامل کلیدی مدیریت دانش و اقدام بر اساس عوامل شناسایی شده می باشد. بنابراین در این پژوهش بر تأثیر زیرساخت های مناسب مدیریت دانش به واسطه شناسایی عوامل کلیدی زیرساخت در بانکداری الکترونیکی تمرکز نموده ایم، و بدین منظور بانک ملت استان قم را به عنوان جامعه آماری انتخاب نموده ایم؛ و داده های پژوهش را از طریق پرسش نامه گرد آوری کرده و سنجش پایایی نیز با محاسبه نرخ ناسازگاری برآورد گردیده است؛ هم چنین جهت اولویت بندی شاخص ها از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی بهره برده ایم؛ یافته های پژوهش بیانگر آن است که در میان 3 معیار اصلی به ترتیب معیارهای «زیرساخت فناوری اطلاعات، زیرساخت دانش و زیرساخت سازمانی» دارای بیشترین اهمیت می باشند
عوامل مؤثر بر فرایند تولید و انتقال دانش در کسب وکارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانش در محیط رقابتی پر تلاطم امروزی نه یک نیاز، بلکه یک ضرورت است. هدف پژوهش حاضر، ارایه ی چارچوبی برای بررسی عوامل مؤثر بر فرایند تولید و انتقال دانش در کسب وکار های کوچک و متوسط استان اصفهان می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت جزو پژوهش های توصیفی پیمایشی و مطالعه ی موردی است. نمونه ی پژوهش شامل 111 کسب وکار کوچک و متوسط فعال استان اصفهان است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسش نامه ی استاندارد و با درنظرگرفتن روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای جمع آوری شده است. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری صورت پذیرفت و نتایج پژوهش با تأکید بر قابلیت های مدیریت دانش نشان داد که تولید دانش و میزان ضمنی بودن آن بر انتقال دانش با ضریب تأثیر در کسب وکار های مورد مطالعه مؤثر است.
تأثیر بکارگیری فناوری اطلاعات بر عملکرد سازمانی و مزیت رقابتی
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی بکارگیری فناوری اطلاعات در سازمان ها انجام پذیرفته است. برای دست یابی به این هدف، موضوع تحقیق با عنوان تأثیر ویژگی های بکارگیری فناوری اطلاعات بر عملکرد سازمانی و مزیت رقابتی در سازمان ها به پژوهش سپرده شد که نتیجه آن دستیابی به مدل مفهومی تحقیق است. این مدل در بردارنده سه عامل یا متغیر پنهان اعمال فناوری اطلاعات، عملکرد سازمانی و مزیت رقابتی است که هر کدام دارای شاخص هایی می باشند. فناوری اطلاعات دارای چهار شاخص: اقتصادی، امنیت، دقت و صحت اطلاعات، سرعت اطلاعات و ارتباطات بوده و عملکرد سازمانی نیز دارای چهار شاخص مشتری، مالی، منابع انسانی و اثربخشی سازمانی است. همچنین مزیت رقابتی شامل پنج شاخص قیمت/ هزینه، کیفیت، تحویل به موقع محصول یا خدمت، نوآوری و زمان عرضه به بازار می باشد.
بر اساس این مدل، پرسشنامه سنجش شاخص ها تنظیم شد که بین 85 نفر از مدیران فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی در سطح کشور توزیع و پس از تکمیل جمع آوری گردید. داده های حاصل از پرسشنامه حولفرضیه های تحقیق در قالب یک مدل واحد آزمون شد که نشان می دهد عوامل IT به غیر از ایمن بودن، بر عملکرد سازمانی و مزیت رقابتی تأثیر دارند.
بررسی عوامل موثر بر قابلیت مدیریت دانش در شرکت های تولیدی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی، تنوع و تغییرات سریع و روزافزون که از خصوصیات بارز محیط امروز سازمان هاست، شرایطی را به وجود آورده که غفلت، سستی و عدم توجه به آن، هر سازمانی را از گردونه رقابت و حتی حیات حذف خواهد کرد. امروزه سازمان ها دریافته اند که هیچ چیز به اندازه دانش و نوآوری نمی تواند آنها را در دنیای رقابتی مطلوب قرار دهد. از این رو این پژوهش با هدف تبیین عملکرد شرکت با استفاده از مدیریت دانش و نوآوری در بین شرکت های تولیدی استان گیلان که دارای واحد تحقیق و توسعه می باشند، صورت گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی، تحلیلی با تاکید بر شاخه همبستگی بوده است. جامعه مورد پژوهش از کلیه شرکت های تولیدی استان گیلان که دارای واحد تحقیق و توسعه می باشند، 57 شرکت انتخاب شد. در این تحقیق برای جمع آوری داده ها از نمونه گیری احتمالی ساده استفاده شد و از بین 57 شرکت، 39 شرکت مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده که پایایی و روایی آن مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، استنباطی به کمک نرم افزار SPSS19 و Visual PLS1.04 استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین میزان قابلیت مدیریت دانش و سرعت، مقدار نوآوری و همچنین سرعت، مقدار نوآوری و عملکرد شرکت با کمک روش تحلیل مسیر رابطه معنی داری وجود دارد.
سنجش میزان تأثیر رویکرد قابلیت بر توسعه ی دولت الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
75 - 94
حوزههای تخصصی:
در رویکرد قابلیت، مفاهیم توسعه و توسعه نیافتگی و ابزار تحقق آن با رویکردهای رایج متفاوت است. تنها انسان هایی که قابلیت های فردی و شرایط محیطی برایشان فراهم است، پیام آور توسعه هستند. این رویکرد در ادبیات برنامه ریزی کشور ما مغفول مانده و می تواند باعث رفع چالش های توسعه ی دولت الکترونیکی شود. در این پژوهش از روش توصیفی پیمایشی و ابزار پرسش نامه برای جمع آوری نظر خبرگان استفاده شده است. ابتدا چالش های عمده در توسعه ی دولت الکترونیکی شناسایی شده اند. سپس مدل های رویکرد قابلیت و مؤلفه های تأثیرگذار بر آن، استخراج و دسته بندی شده اند. سپس میزان تأثیرات قابلیت های انسانی بر چالش های دولت الکترونیک با استفاده از ماتریس خانه ی کیفیت، بررسی و با روش آنتروپی شانن رتبه بندی شده اند. نتایج نشان داد که در توسعه ی دولت الکترونیک، توجه به قابلیت های مردم در کنار توجه به نظرات دولت می تواند کارساز باشد. قابلیت های مهم عبارتند از: توانایی ایجاد محیط آزاد در جامعه ی اطلاعاتی و دسترسی به اطلاعات، توانایی فراگیری سواد الکترونیکی، توانایی ارائه ی خدمات با کیفیت الکترونیکی، توانایی احقاق حق در محیط الکترونیکی.
تبیین عوامل موثر بر نگرش و رفتار مبتنی بر تسهیم دانش (مورد مطالعه: پرستاران بیمارستان 17 شهریور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش اشتباهات انسانی و ارتقای سطح یادگیری در سازمان ها، مستلزم تبادل یا تسهیم دانش و اطلاعات به طور مستمر می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش عوامل سه گانه اعتماد، روابط متقابل بین فردی و توانمندی مدیر بر نگرش و رفتار مبتنی بر تسهیم دانش پرستاران انجام گرفته است . نوع تحقیق ،مقطعی بوده و به روش تصادفی ساده 66 پرستار بیمارستان 17 شهریور در شهر مشهد، به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده است. از پرسشنامه برای جمع آوری دادهها استفاده شد و برای آزمون فرضیه ها در قالب معادلات ساختاری از روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار PLS استفاده به عمل آمد. مدل ساختاری نشان داد که عوامل سه گانه اعتماد، روابط متقابل بین فردی و توانمندی مدیر، بر تغییرات رفتار مبتنی بر تسهیم دانش به طور معنی داراثر می گذارد و نگرش نسبت به تسهیم دانش نیز متغیر میانجی می باشد.نتایج به دست آمده از یافته ها نشان داده است : اعتماد متقابل بر ترغیب همکاری و تبادل اطلاعات بین پرستاران اثر می گذارد و جلب مشارکت، ابراز قدردانی و اطلاع رسانی به پرستاران از سوی مدیران، زمینه را برای ایجاد فضای یادگیری جمعی فراهم می سازد.