فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۰۲۱ تا ۱۰٬۰۴۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
327 - 345
حوزههای تخصصی:
با ظهور اقتصاد مبتنی بر تجربه، از تجربه مشتری به عنوان یکی از مفاهیم اصلی در بازاریابی تجربی و همچنین مبنایی خلاقانه برای پیش بینی قصد خرید مشتری استفاده شده است. در این زمینه، مطالعات بازاریابی نشان می دهد که امروزه مصرف کننده خواهان مشارکت فعال در ایجاد تجارب برند است. لذا علاقه به بررسی پیامدهای تجربه برند با سرعت در حال افزایش است. با این حال، تجربه برند و آثار آن تا حد زیادی ناشناخته باقی مانده است. مطالعه حاضر با در نظر گرفتن نقش میانجی نگرش، اعتماد و دلبستگی به برند، به بررسی تأثیر تجربه برند بر قصد خرید پرداخته است. تحقیق پیش رو از نظر هدف کاربردی است و ماهیتی توصیفی-پیمایشی دارد. جامعه آمورد مطالعه پژوهش مصرف کنندگان لوازم آرایشی و بهداشتی در شهر تهران بودند. حجم نمونه با نرم افزار G-Power 3.1 355 نفر محاسبه و از روش غیراحتمالی در دسترس برای نمونه گیری استفاده شد. پرسشنامه ها از طریق یک پیمایش آنلاین گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS 3 استفاده گردید. با آزمون فرضیه ها، تأثیر مستقیم تجربه برند بر نگرش، اعتماد و دلبستگی به برند و نیز تمامی این متغیرها بر قصد خرید تأیید شد. به همین ترتیب، نقش میانجی نگرش به برند در رابطه بین تجربه برند و قصد خرید تأیید گردید، اما نقش میانجی اعتماد و دلبستگی به برند رد شد. نتایج مطالعه مفاهیم نظری و مدیریتی متعددی برای کمک به مدیران کسب وکارها ارائه می کند تا ضمن افزایش فروش از طریق خلق تجارب مثبت برای مشتریان، برند بهتری ارائه دهند.
مدلی نوآورانه جهت ارتقای مدیریت منابع انسانی (مورد مطالعه: سازمان تامین اجتماعی استان مازندران)
منبع:
شاخص کارآفرینی سال دوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴
105-133
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی مهمترین زیر ساخت هر مجموعه یا سازمان و کشور است، چون اساس حرکت به سوی توسعه وتعالی است. نوآوری و تطابق با محیط از طریق طراحی مدلی برای مدیریت منابع انسانی نیز از مهم ترین علائم مشخصه ی یک نظام سالم است. این پژوهش که در سازمان تامین اجتماعی مازندران صورت گرفته است از نظر هدف کاربردی است و از نظر روش گردآوری داده ها، در بخش کیفی از روش مصاحبه عمیق و در بخش کمی از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شده است. تعداد کل جامعه آماری این پژوهش تعداد 213نفر از خبرگان شاغل در سازمان تامین اجتماعی استان مازندران بوده اند و تعداد 132 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده اند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با مقیاس 5 گزینه ای لیکرت بوده است. جهت آزمون مدل از ابزار پرسشنامه بسته استفاده شده است. از آزمونهای آماری شامل آلفای کرونباخ، آزمون نرمالیته کولموگروف-اسمیرنوف و آزمون تی تک نمونه ای و رگرسیون به کمک نرم افزار SPSS-22 و از Lisrel جهت تحلیل عاملی تائیدی استفاده شده است. نتایج نشان داد که عواملی چون کارمندیابی (گزینش)، جذب(بکارگیری)، آموزش، بهسازی ، جبران خدمات و ارزیابی عملکرد در این مدل نوآورانه مدیریت منابع انسانی وجود داشته و از شاخص های مهم آن به حساب می آید. در بین عوامل، مهمترین عامل ، گزینش یا همان بکارگیری بوده و عامل انگیزش از اهمیت کمتری نسبت به دیگر عوامل در ارتقاء کیفی مدیریت منابع انسانی برخوردار بوده است.در پایان پیشنهاداتی کاربردی ارائه گردید.
عوامل ارزش آفرین در روابط حرفه ای بین حسابرس و صاحبکار در حرفه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی عوامل ارزش آفرین در روابط حرفه ای بین حسابرس و صاحبکار در حرفه حسابرسی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و روش اجرا بصورت کمی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 303 نفر اعم از کارشناس مالی، مدیر اجرایی، حسابرس یا بازرس قانونی، مدیرعامل یا عضو هیات مدیره و اعضای هیات علمی دانشگاه و سایر می باشد و از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده از نرم افزار SPSS وPLS استفاده گردید. نتایج نشان داد استراتژی های مورد استفاده در مذاکرات حسابرس و صاحبکار می تواند بر چرخش یا ابقا حسابرس اثر داشته باشد. همچنین، اثر ادغام موسسه های حسابرسی بر روابط بین حسابرس و صاحبکار مثبت بوده است و البته انحصار بازار حسابرسی می تواند بر کیفیت رابطه بین مؤسسه حسابرسی و صاحب کار اثر داشته باشد. به عبارتی، انحصار بازار حسابرسی به وسیله ی مؤسسه های بزرگ، می تواند تهدید جدی برای سایر مؤسسه ها باشد. همچنین مقدار GOF برابر با 200/0 بدست آمد که، نشان از برازش مناسب و متوسط را در مدل دارد.
کاربرد نظریۀ فضای محصول و علم شبکه برای تعیین راهبرد متنوع سازی محصولات شرکت های بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
207 - 226
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: متنوع سازی محصولات یکی از راهبردهای بنگاه های اقتصادی در راستای کاهش ریسک، افزایش قدرت برند، تسلط پایدار بر بازار، حداکثر استفاده از منابع، افزایش درآمد و سودآوری است. بحث در خصوص تنوع بخشی موضوع جدیدی نیست و آنچه در این خصوص جدید است مطالعاتی است که به کمّی کردن فرایند متنوع سازی و بررسی دقیق تر این موضوع می پردازد. در این راستا هدف مقاله شناسایی سه گروه محصول برای شرکت های بیمه شامل رقابت پذیر یا فعال، دارای پتانسیل رقابت پذیری یا بالقوه فعال و فاقد پتانسیل رقابت پذیری یا غیرفعال و در نهایت تعیین توالی محصولات بالقوه فعال براساس راهبردهای حریصانه، حداکثری، درجه بالا، درجه پایین و ترکیبی در راستای افزایش متنوع سازی فعالیت های بیمه ای شرکت ها بوده است.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر روش، تحلیلی– توصیفی و از نظر هدف کاربردی است. ابتدا با استفاده از میانگین پنج ساله داده های (2021-2017) حق بیمه دریافتی 29 شرکت مورد بررسی، مزیت نسبی آشکارشده به تفکیک 16 رشته فعالیت بیمه ای، محاسبه شده است. در مرحله بعد با تشکیل ماتریس شرکت– محصول تنوع شرکت های بیمه اندازه گیری و از این ماتریس برای محاسبه شاخص مجاورت و سپس ترسیم شبکه محصولات بیمه کشور استفاده شده است. فضای محصول 29 شرکت بیمه مورد بررسی ترسیم و جایگاه هر شرکت به لحاظ تعداد محصولات متنوع، تعداد محصولات تنوع پذیر و تعداد محصولاتی که امکان تنوع پذیری ندارند، تعیین شده است. در گام بعد, احتمال تنوع پذیری محصولاتی که دارای مزیت نسبی آشکارشده نبوده اند محاسبه و در نهایت با کاربرد علم شبکه براساس راهبردهای مختلف اولویت محصولات برای متنوع سازی و رقابت پذیری تعیین شده است.یافته ها: برای 29 شرکت مورد بررسی مشخص شد که هر شرکت در ارائه کدام فعالیت بیمه ای رقابت پذیر، پتانسیل رقابت پذیری را دارند یا فاقد پتانسیل رقابت پذیری هستند. فضای محصول برای تمامی شرکت های بیمه ترسیم و با بهره گیری از علم شبکه نقشه راه متنوع سازی رشته فعالیت های بیمه ای شرکت ها بر مبنای راهبردهای مختلف تعیین شده است.نتیجه گیری: از سال 2002 فرایند خصوصی سازی صنعت بیمه در ایران اغاز شده که این فرایند تأثیرات درخور ملاحظه ای بر ساختار صنعت بیمه و رفتار شرکت ها گذاشته است. یکی از راهبردهای شرکت های بیمه در راستای رقابت پذیری و افزایش سودآوری متنوع سازی محصولات است. در این مطالعه ابتدا تعداد محصولات متنوع 29 شرکت بیمه محاسبه و مشخص شد شرکت بیمه البرز با 10 محصول بیشترین تنوع را دارند، شرکت های بیمه خاورمیانه، کیش، آسماری و قشم با دارا بودن تنوع در یک محصول دارای کمترین تنوع در محصولات بیمه ای هستند. در گام بعد احتمال فعال سازی محصولاتی که شرکت های بیمه در عرضه آنها دارای مزیت نسبی آشکارشده یا فعال نیستند اندازه گیری شد و به این ترتیب محصولات بیمه ای هر شرکت به سه دسته فعال، بالقوه فعال و غیرفعال تقسیم شد. سپس فضای تولید 29 شرکت بیمه ترسیم و در این فضا محصولات فعال، بالقوه فعال و غیرفعال شرکت های بیمه مشخص شد. در نهایت با کاربرد علم شبکه مسیر و نقشه راه متنوع سازی شرکت های بیمه براساس چهار راهبرد حداکثری، حریصانه، درجه بالا، درجه پایین و نیز راهبرد ترکیبی (با روش های بردا و کپ لند) مشخص و تعیین شد. در راهبرد حداکثری طی هر مرحله محصول با بیشترین اتصال به محصولات فعال انتخاب شدند. براساس این راهبرد به طور مثال برای شرکت بیمه تجارت نو به منظور متنوع سازی، بیمه زندگی در اولویت اول، سایر انواع بیمه در اولویت دوم و حوادث راننده و شخص ثالث در اولویت سوم قرار گرفتند. در راهبرد حریصانه در هر مرحله محصول با بالاترین احتمال فعال سازی به ترتیب زمان فعال سازی کمتر انتخاب می شود. در راهبرد درجه بالا در هر مرحله محصولی برای متنوع سازی انتخاب می شود که در شبکه بیشترین ارتباط را با سایر محصولات داشته باشد اما در راهبرد درجه پایین طی هر مرحله محصول با کمترین ارتباط با سایر محصولات در شبکه برای فعال سازی برگزیده می شود. در راهبردهای درجه بالا و حداکثری رشته فعالیت هایی برای رقابت پذیری انتخاب می شوند که در آینده امکان رقابت پذیر شدن محصولات بیشتری را در شبکه محصولات فراهم آورند. درحالی که در صورت انتخاب راهبرد های حریصانه و درجه پایین امکان رقابت پذیری رشته فعالیت های کمتری در آینده وجود خواهد داشت . براساس یافته های این مطالعه مشخص شد که الزاماً مسیر و نقشه راه متنوع سازی محصولات برای تمامی شرکت های بیمه یکسان نیست و شرکت ها می توانند در راستای تنوع بخشی به محصولات، راهبردهای کوتاه مدت (حریصانه و درجه پایین)، بلندمدت (درجه بالا و حداکثری) یا ترکیبی از آنها را انتخاب کنند.
تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی: نقش میانجی سرمایه فکری (مورد مطالعه: معلمان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
58 - 43
حوزههای تخصصی:
تحقق دوسوتوانی سازمانی در ابعاد اکتشاف و بهره برداری در نظام آموزشی می تواند از طریق افزایش و رشد مهارت های تفکر و سرمایه فکری ایجاد گردد. به همین دلیل پرداختن به آن و تلاش برای شناسایی و تقویت عناصر کلیدی مؤثر در موفقیت و تعالی آن از وظایف پژوهش گران و اندیشمندان است لذا هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی با نقش میانجی سرمایه فکری در معلمان شهر اصفهان بود. نوع پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان شهر اصفهان بود که از طریق جدول کرجسی و مورگان و به روش تصادفی خوشه ای طبقه ای متناسب، با حجم 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه دوسوتوانی سازمانی، مهارت های تفکر کارآفرینانه و سرمایه فکری بود. پایایی ابزارها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای مهارت های تفکر 98/0، دوسوتوانی سازمانی 97/0 و سرمایه فکری 90/0 برآورد شد. تحلیل داده ها به صورت توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزارهای Amos نسخه 22 و SPSS نسخه 26 انجام گرفت. نتایج نشان داد اثرات کل مهارت های تفکر کارآفرینانه، سرمایه فکری و اثرات کل سرمایه فکری بر دوسوتوانی سازمانی، مثبت و معنادار بود و نقش میانجی سرمایه فکری، در تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی، مثبت و معنادار شد. بر این اساس متصدیان و برنامه ریزان امور درسی و آموزشی باید تدابیر لازم را جهت آشنایی معلمان با مهارت های تفکر کارآفرینانه در نظام آموزش و پرورش و محیط های یادگیری اتخاذ نمایند.
مروری بر کارآفرینی استراتژیک با ابعاد نوآوری، ریسک پذیری، رهبری استراتژیک و مزیت رقابتی
حوزههای تخصصی:
کارآفرينی استراتژيك، مفهومی نوظهور است و به دليل نوظهور بودن آن، سازمان ها و شرکت ها با آن آشنايی زيادی ندارند و از آن استفاده چنداني نمی کنند. در محيط رقابتی امروزی، با توجه به بي اعتمادی محيطی زياد و فضای رقابتی شديد، سازمان ها نياز دارند که به طور فزاينده ای زيرك و انطباق پذير باشند. آنها برای ربودن گوی سبقت از يكديگر به دنبال استفاده از روش هايی در راستای بهبود عملكردشان هستند. در اين ميان، کارآفرينی استراتژيك اهميت خاصی دارد، زيرا کارآفرينی استراتژيك بر ايجاد ثروت، مزيت رقابتی و عملكرد مؤثر است. کارآفرينی استراتژيك دارای ابعادی کليدی از جمله نوآوری، ریسک پذیری، رهبری استراتژیک و مزیت رقابتی می باشد که از طريق آنها بهبود و ارتقای عملكرد برای سازمان ها و شرکت ها تسهيل می گردد.
مفهوم پردازی الگوی توسعه گردشگری مذهبی با تأکید بر بُقاع متبرکه (مورد مطالعه: استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
149 - 192
حوزههای تخصصی:
گردشگری مذهبی به عنوان شاخه ای از گردشگری فرهنگی، می تواند محرک توسعه به ویژه در مناطق روستایی باشد. از این رو، پژوهش حاضر، باهدف مفهوم پردازی الگوی توسعه گردشگری مذهبی با تأکید بر بُقاع متبرکه استان کرمانشاه انجام شد. رویکرد پژوهش، کیفی و از نوع نظریه داده بنیاد بود. جامعه موردمطالعه پژوهش را کارشناسان و خبرگان حوزه گردشگری مذهبی تشکیل داد. بر این اساس بااستفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 16 مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق با مطّلعان کلیدی صورت پذیرفت. نتایج تحلیل محتوای داده ها، طی سه رویه کُدگذاری باز، محوری و انتخابی، به شناسایی 71 مفهوم، 14 مقوله فرعی و درنهایت 6 مقوله اصلی منتج شد. درنهایت مدل پارادایمی توسعه گردشگری مذهبی ارائه شد که در آن توسعه گردشگری مذهبی به عنوان پدیده محوری متأثر از شرایط علّی پژوهش انتخاب شد. شرایط زمینه ای و مداخله گر به همراه پدیده محوری، راهبردهای توسعه گردشگری مذهبی را تشکیل دادند و پیامدهایی همچون توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی احصاء گردید.
طراحی مدل آینده نگاری حاکمیت الکترونیک با شفافیت سازمانی مدیران بانک صادرات استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش رابطه آینده نگاری حاکمیت الکترونیک با شفافیت سازمانی مدیران (مطالعه موردی: بانک صادرات استان تهران) می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی)، با ماهیت اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 12 نفر از خبرگان که شامل اساتید دانشگاه، مشاورین سازمانی، و مدیران ارشد بانک صادرات در استان تهران و روش نمونه گیری غیرتصادفی گلوله برفی می باشد و جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه کارکنان بانک صادرات در استان تهران به تعداد 7170 نفر می باشد که براساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 365 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده می باشد. برای گردآوری اطلاعات در بخش کیفی از مصاحبه و ادبیات پژوهش و در بخش کمی از دو پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. نتایج نشان داد در مجموع 101 شاخص و 6 بعد برای آینده نگری حاکمیت الکترونیک و 6 بعد شفافیت سازمانی مدیران شناسایی گردید. تمامی مؤلفه های آینده نگاری حاکمیت الکترونیک بر شفافیت سازمانی مدیران ارتباط معنادار و مثبت داشت و مدل پیشنهادی شکل گرفت. نتایج آزمون روابط بین متغیرهای مدل رابطه آینده نگاری حاکمیت الکترونیک با شفافیت سازمانی مدیران را نشان می دهد که متغیرهای مستقل توانسته است سطح قوی از تغییرات متغیرهای وابسته را پیش بینی کند و در نهایت تمامی روابط بین متغیرهای مدل رابطه آینده نگاری حاکمیت الکترونیک با شفافیت سازمانی مدیران تأیید شده است.
مکانیزم های مولد تکامل اکوسیستم بانکداری دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دیجیتالی شدن برای تمامی نهادها و بازارهای پولی و مالی یک الزام محسوب می شود و صنعت بانکداری نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ اما مهاجرت به سمت بانکداری دیجیتال برای بانک ها کار آسانی نیست و انقلاب دیجیتال به یک چالش اساسی برای این صنعت تبدیل شده است. بانک ها برای پایدار نگه داشتن کسب وکار خود نیازمند راه اندازی پلتفرم های دیجیتال و ایجاد اکوسیستم های قوی در اطراف آن ها دارند که توانایی تکامل و سازگاری با چالش های ناشی از فضای آشفته و نامطمئنی که سازمان ها در آن فعالیت می کنند و افزایش ناکارآمدی های داخلی را داشته باشند. لذا پژوهش حاضر باهدف مدل سازی مکانیزم های مولد تکامل اکوسیستم بانکداری دیجیتال ایران انجام شده است. برای این منظور از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته با بهره گیری از نظرات خبرگان حوزه بانکداری دیجیتال استفاده شده است. تجزیه وتحلیل متن مصاحبه های انجام شده منتج به شناسایی 674 مضمون، 181 کد، 59 زیرمقوله و 20 مقوله گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد عواملی بیرونی (شامل: حملات سایبری، موانع سیاسی و حاکمیتی، پیشرفت روزافزون فناوری ارتباطات و اطلاعات، تغییرات در محیط رقابتی و تضاد رابطه سرمایه گذاری در حوزه مالی و بانکی) و عوامل درونی (شامل: نداشتن زیرساخت امنیتی قوی در شبکه و ضعف در امنیت، ضعف در سرمایه انسانی دیجیتال، تغییر نیاز ها و خواسته های بازیگران، ضعف در مدل کسب وکار سنتی، عدم وجود چشم انداز مدیریتی به رشد بانکداری دیجیتال و الزامات نظارتی و قانونی) محرک هم-تکاملی عناصر اکوسیستم پلتفرم بانکداری دیجیتال است که با فعال شدن مکانیزم های مولد تقویت کننده و تحول آفرین رخ می دهد. پیامدهای تکامل اکوسیستم بانکداری دیجیتال را می توان در سه سطح کاربران، مالک و اجتماع طبقه بندی نمود.
ارائه مدل ارزیابی سیاست های فناوری مالی در بانک ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل ارزیابی سیاست های فناوری مالی در بانک ملی ایران می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی-توسعه ای و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر ماهیت و روش، پیمایشی-مقطعی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 17 نفر از مدیران با سابقه بانک ملی ایران و به روش نمونه گیری هدفمند می باشد و در بخش کمی شامل مدیران و کارشناسان بانک ملی ایران که با تحلیل توان کوهن حجم نمونه 156 نفر و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. گرد آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه صورت گرفت. مقوله های زیربنایی پژوهش با روش گراندد تئوری شناسایی و الگوی نهایی با روش حداقل مربعات جزئی اعتبارسنجی گردید. تحلیل داده های کیفی با نرم افزار MAXQDA20 و بخش کمی با Smart PLS انجام شد. یافته های پژوهشی نشان داد براساس مدل پارادایمی پژوهش، ارزیابی برون سازمانی، ارزیابی درون سازمانی و ارزیابی ذی نفعان بانکی بر سیاست های اجرایی فینتک تاثیر دارند. از سوی دیگر عملکرد بازاریابی بانک شرایط زمینه ای را فراهم می سازد و ریسک مبتنی بر فناوری نیز یک عامل مداخله گر است. در نهایت با راهبردهای فناورانه و مالی می توان به توسعه فینتک و بانکداری دیجیتال دست یافت. همچنین شاخص GOF برابر 659/0 بدست آمد که نشان از برازش مدل مطلوب می باشد.
اکتشاف و تحلیل درونی نظام یافته عوامل کلان فرهنگی مرتبط با موفقیت و شکست سازمان در زمان دورکاری؛ رویکرد تحلیل مقوله
حوزههای تخصصی:
شیوع بیماری کووید-۱۹ از حدود دو سال گذشته، بسیاری از سازمان ها و دولت ها را ناگزیر از تدوین و پیاده سازی فرآیند دورکاری از منزل به صورت حداکثری نمود. به دلیل ماهیت بحرانی موضوع، سازمان های کمی از آمادگی لازم برای اجرای فرآیند دورکاری برخوردار بودند؛ لذا این مسئله، چالش های متعددی را برای اثربخشی عملکردی سازمان ها ایجاد نموده است. در این پژوهش با رویکرد اکتشافی به این سوال پاسخ داده خواهد شد که مهم ترین عوامل فرهنگی مرتبط با موفقیت و شکست اقدامات دورکاری در موضوع اثربخشی عملکرد سازمانی چیست. برای پاسخ به این پرسش از تحلیل داده های جمع آوری شده از مصاحبه نیمه ساختارمند با افراد یک سازمان دورکار استفاده شده است. افراد مورد مصاحبه، کارکنان و مدیران سازمان می باشند و سوالات مصاحبه به صورت پایان باز و آزاد پرسیده شده است. برای تحلیل داده ها از کدگذاری به روش تحلیل مضمون استفاده شده و مضامین اصلی به عنوان اصلی ترین عوامل فرهنگی در رفتار سازمانی مورد بحث قرار می گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مواردی چون احساس عدالت در سازمان، فرهنگ ارتقای شغلی، انعطاف پذیری سازمان و نگرش نسبت به پاداش و جبران خدمات از جمله مهم ترین عوامل تعیین کننده موفقیت یا شکست دورکاری در سازمان از نظر کارکنان هستند. در طرف مقابل، نحوه نظارت بر عملکرد کارکنان و ارتباطات سازمانی از منظر مدیران به عنوان مهم ترین عوامل مطرح شده است.
ارائه مدل تبیین اثر مؤلفه های تصمیمات درون و برون سازمانی بر بهای تمام شده محصولات صنعتی با رویکرد عامل بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر ارائه مدل تبیین اثر مؤلفه های تصمیمات درون و برون سازمانی بر بهای تمام شده محصولات صنعتی با رویکرد عامل بنیان است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی است و از نظر فرایند انجام جزء تحقیقات کیفی و کمی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش کلیه متخصصان و مطلعین بهای تمام شده محصولات تولیدی صنعتی می باشند و با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی 35 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. به منظور گردآوری داده ها از بانک های اطلاعاتی شرکت ها از قبیل داده های مربوط به تولیدات صنعتی و قیمت گذاری محصولات استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از سه روش تحلیلتم، تکنیک دلفی و مدل عامل بنیان استفاده گردید. نرم افزار مورد استفاده جهت تکنیک دلفی SPSS نسخه 25 و جهت اجرا و شبیه سازی مدل عامل بنیان و اعتبارسنجی آن از نرم افزار Netlogo استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد تغییرات در هر عامل در دوره مورد بررسی ضمن اثرگذاری در عاملهای دیگر در بهای تمام شده تاثیرگذار است و در پایان نیز اعتبار مدل توسط خبرگان مورد تأیید قرار گرفت. بنابراین ادغام تئوری محدودیت ها با مدل سازی عامل بنیان می تواند به عنوان یک ابزار کارا در بهای تمام شده محصولات تولیدی مورد استفاده قرار گیرد، و به کمک آن می توان قیمت مناسب فروش محصولات در دوره های کوتاه مدت و بلندمدت را تعیین و پیش بینی نمود.
روش های متقاعد سازی در تبلیغات در بازارهای در حال ظهور در مقابل بازارهای توسعه یافته
حوزههای تخصصی:
آیا در بازارهای نوظهور باید رویکردی متفاوت با تبلیغات داشت؟ با استفاده از داده های ۲۵۶ آزمایش تجاری تلویزیونی که توسط یک شرکت چندملیتی کالاهای مصرفی سریع (FMCG) در ۲۳ کشور انجام شده است، ما دو مسیر متقاعدسازی را در نظر می گیریم: یک مسیر کاربردی، که بر ویژگی ها و مزایای یک محصول تأکید می کند، و یک مسیر تجربی. که احساسات، احساسات و تخیلات را برمی انگیزد.در حالی که در بازارهای توسعه یافته، مسیر تجربی بیشتر متقاعد کننده است، مسیر عملکردی محرک نسبتاً مهم تری در بازارهای نوظهور است. علاوه بر این، ما تأثیر متفاوتی از محلی/جهانی و سنتی/مدرن پیدا می کنیم. این یافته برای جذابیت های تبلیغاتی فردگرایانه و جمعی بین بازارهای در حال ظهور و توسعه یافته صادق نیست. ما پیامدهای یافته خود را برای تبلیغات در بازارهای نوظهور و برای توسعه فرهنگ مصرف کننده جهانی مورد بحث قرار می دهیم.
ارائه مدلی برای ارزیابی تأثیر اجزای رویکرد مبتنی بر منابع بر عملکرد صادراتی براساس استراتژی رهبری هزینه در صنعت کانی غیر فلزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۴ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
113 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش طراحی و تبیین مدلی جهت ارزیابی تأثیر اجزای رویکرد مبتنی بر منابع بر عملکرد صادراتی براساس استراتژی رهبری هزینه در صنعت کانی غیر فلزی کشور است. در این مطالعه، پژوهشگر با استفاده از رویکرد منابع، روابط بین اجزای رویکرد منابع سازمان، استراتژی های رقابتی و عملکرد را که سازه های اصلی پژوهش هستند، بررسی می کند. این پژوهش در پی این هدف است که چگونه منابع به طور مستقیم و غیرمستقیم (از طریق استراتژی های رقابتی) منجر به سطوح بالای عملکرد می شود. مدل مفهومی پژوهش حاضر در واقع 3 عنصر عمده در مدیریت استراتژیک، یعنی محیط داخلی (منابع، قابلیت ها و سیستم های رقابتی سازمان)، استراتژی رقابتی و عملکرد را با هم ادغام می کند. تعداد 300 پرسشنامه توزیع شد که از این تعداد 285 پرسشنامه قابلیت تجزیه و تحلیل داشتند. از این تعداد براساس روش تحلیل خوشه ای و روش میانگین سؤال های استراتژی موردنظر تعداد124 پرسشنامه در سطح استراتژی تمایز، 91 پرسشنامه در سطح استراتژی تمرکز و 70 عدد نیز در سطح استراتژی حداقل هزینه قرار گرفتند. در این پژوهش فقط مدل بدست آمده براساس استراتژی رهبری هزینه بررسی می شود. تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه پژوهش نیز با استفاده از تکنیک های تحلیل عاملی و مدلسازی معادلات ساختاریافته اصلاح و پس از تعدیل به تأیید رسید. براساس نتایج حاصل، فقط سیستم های سازمانی بر استراتژی رقابتی تأثیر ندارد و قابلیت های رقابتی بیشترین تأثیر را بر عملکرد صادراتی دارند.
بررسی مفاهیم تکنولوژی و مدیریت تکنولوژی و نوآوری در سازمان
حوزههای تخصصی:
با افزایش روز افزون رقابت، تکنولوژی نقش بسیار مهمی را برای کسب مزیت رقابتی ایفا می کند؛ هدف این پژوهش بررسی مفاهیم تکنولوژی و مدیریت تکنولوژی و نوآوری در سازمان بود. این تحقیق بصورت مطالعه ی کتابخانه ای، روش تحلیلی/ توصیفی صورت گرفت. در این مقاله محتوای مرتبط با موضوع خانواده در مقالات و کتابهای اسلامی به روش تحلیل محتوای کیفی و با رویکرد استقرایی، بررسی شد. نتایج حاصل از بررسی مقالات و متون علمی حاکی از این بود که در سال های اخیر تکنولوژی با سرعت زیادی توسعه پیدا کرده است و سازمان ها گرایش زیادی به کاربرد تکنولوژی های نوین یافته اند. با این حال چیزی که کمتر به آن توجه می شود مدیریت تکنولوژی می باشد.در این مقاله سعی داریم تا دو مقوله تکنولوژی و مدیریت تکنولوژی را جدای از هم تعریف کنیم و در ادامه گام ها و عناصر اصلی مدیریت تکنولوژی را بیان خواهیم کرد.نهایتا یک چارچوب فرایندی برای مدیریت تکنولوژی سازمان ها ارایه شده است.
شناسایی و تحلیل پیشایندها و پسایندهای پدیده شرم از برند در مصرف کنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
295 - 308
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش های حوزه رفتار مصرف کننده، بیشتر بر نگرش مثبت درباره برندها متمرکز شده اند: در حالی که ارزیابی احساسات منفی از برنده نادیده گرفته شده است. یکی از مهم ترین این احساسات منفی، شرم از برند است، شرم احساسی است که افراد معمولا سعی می کنند از آن اجتناب کنند، اما به طور گسترده ای در زندگی روزمره وجود دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناخت و تحلیل پیشایندها و پسایندهای پدیده شرم از برند در مصرف کنندگان صورت پذیرفت.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی و اکتشافی است و دارای فلسفه پژوهشی قیاسی استقرایی می باشد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان مشتمل بر مدیران ارشد بازاریابی و فروشندگان لوازم آرایشی و بهداشتی هستند که اعضای نمونه آن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب شده اند. ابزارگردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی ابزارها به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار میان کدگذار برای مصاحبه و روایی محتوایی پایایی بازآزمون برای پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمی از روش نقشه شناختی فازی بهره گرفته شده است. یافته ها: در این پژوهش یافته های بخش کیفی مشتمل بر شناسایی انواع پیشایندها و پسایندهای پدیده شرم از برند است و یافته های بخش کمی مرتبط با اولویت یابی این عوامل است.نتایج : بر اساس نتایج پژوهش مهم ترین پیشایندهای پدیده شرم از برند تجربیات منفی مرتبط،......
انقلاب صنعتی چهارم و تاثیر خصوصیات فردی مالکان کسب و کار بر ثبت اختراع در زمینه های فناورانه و نوآوری های دیجیتال
حوزههای تخصصی:
زمانی که تغییرات دیجیتالی با ایجاد تقاضا برای محصولات دیجیتالی جدید، فرایندها، و فناوری ها افزایش می یابند، ایجاد اتفاق نظر در میان تمام عوامل درگیر در استراتژی های نوآوری دیجیتالی شرکت ضروری است. مالکان تا حد زیادی بر اهداف و طراحی شرکت تاثیر می گذارند: آنها گروهی هستند که مدیریت عالی باید به آن توجه ویژه ای کند. درک اینکه کدام جنبه های فردی مالکان بر فرایندهای نوآوری دیجیتالی تاثیر می گذارد، بسیار مهم است. با این حال، تحقیقات مربوط به تاثیر ویژگی های مالکان بر نوآوری دیجیتالی نادر هستند. این مقاله بیش از 550 شرکت دارنده اختراع درگیر در نوآوری دیجیتالی را تحلیل می کند تا این شکاف را پر کند. این تحقیق رابطه بین ویژگی های مالکان و فعالیت ثبت اختراع را ارزیابی می کند. این نتایج تاثیر معنی دار نوع جنسیت، آموزش، و وضعیت اقلیت مالکان را در نوآوری دیجیتالی نشان می دهند. یافته های این تحقیق با موافقت با درک عمیق تر پروفایل مالکان از نوآوری دیجیتالی به مدیریت عالی کمک می کنند تا دو استراتژی مشارکت موثر تر را برای عملکرد بهتر فرایند تغییرات دیجیتالی شناسایی کنند.
تأثیر قابلیت های صادرات پویا بر عملکرد بازاریابی: نقش تعدیلگر کیفیت رابطه صادرکننده - واسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر قابلیت های صادرات پویا بر عملکرد بازاریابی با توجه به نقش تعدیلگر کیفیت رابطه صادرکننده – واسطه است. این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت روش نیز توصیفی – همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل، شرکتهای صادرکننده شهر اهواز که محصولات خود را به بازار کشور عراق صادر می کنند. برای انتخاب نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 234 نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پس از جمع آوری داده های تحقیق در مجموع 200 پرسشنامه قابلیت اجرایی داشتند. ابزار اصلی گردآوری داده های تحقیق، پرسشنامه استاندارد می باشد. برای سنجش متغیر قابلیت های صادرات پویا از پرسشنامه کالنیت و همکاران(2018)، برای سنجش متغیر عملکرد بازاریابی از پرسشنامه استاندارد لیانگ و گائو(2020) و برای سنجش متغیر کیفیت رابطه صادرکننده – واسطه نیز از پرسشنامه استاندارد ماریا و همکاران(2015) استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه ها از طریق اساتید متخصص و پایایی آنها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار ویژوال پی ال اس استفاده شده است. نتایج نشان داند که قابلیت های صادرات پویا بر عملکرد بازاریابی با توجه به نقش تعدیلگری کیفیت رابطه صادرکننده – واسطه در شرکتهای صادرکننده شهر اهواز تاثیر معناداری دارد. همچنین قابلیت سازگاری، قابلیت انعطاف پذیری، نوآوری و قابلیت شبکه سازی در صادرات نیز بر عملکرد بازاریابی با توجه به نقش تعدیلگری کیفیت رابطه صادرکننده – واسطه در شرکتهای صادرکننده شهر اهواز تاثیر معناداری دارند.
پیشایندها و پسایندهای عشق به برند؛ از شیفتگی برند مصرف کننده آنلاین تا نیت خلق ارزش برند (مورد مطالعه برند افق کوروش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
175 - 220
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد سریع و استفاده روزافزون از شبکه های اجتماعی، این امکان را فراهم نموده است که فروشندگان، خرده فروشان و خریداران، در محیط خرده فروشی آنلاین، به شکلی بسیار مؤثرتر باهم ارتباط برقرار میکنند. در این پژوهش بررسی پیشایندها و پسایندهای عشق به برند؛ از شیفتگی برند مصرف کننده آنلاین تا نیت خلق ارزش برند(مورد مطالعه برند افق کوروش)در سال 1401می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری تحقیق کلیه مشتریان فروشگاه های افق کوروش که تعداد آنها و نامعلوم می باشند و نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 384 نفر به روش غیرتصادفی دردسترس انتخاب شد. داده ها در نرم افزار پی ال اس، با روش معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که شیفتگی برند مصرف کننده آنلاین بر عشق به برند و تمایل به پرداخت قیمت بالاتر و نیز بر نیت خلق ارزش برند تاثیر معناداری داشت. همچنین اعتماد برند بر عشق به برند و نیت خلق ارزش برند تاثیر دارد، اما بر تمایل به پرداخت قیمت بالاتر تاثیر نداشت. هویت برند مصرف کننده آنلاین بر عشق به برند و تمایل به پرداخت قیمت بالاتر تاثیر داشت، اما بر نیت خلق ارزش برند تاثیر معناداری نداشت. در نهایت عشق به برند بر نیت خلق ارزش برند و تمایل به پرداخت قیمت بالاتر تاثیر معناداری داشت.
ارائه مدل پارادایمیک برای توسعه آموزش مجازی کارآفرینی در دوران پساکرونا (مورد مطالعه: دانشگاه رازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
106 - 91
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پارادایمیک برای توسعه آموزش مجازی کارآفرینی در دوران پساکرونا در دانشگاه رازی انجام گرفت. پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پژوهش نظریه بنیانی انجام گردید. جامعه مورد مطالعه شامل مدرسین و دانشجویان خبره در گروه کارآفرینی دانشگاه رازی کرمانشاه بودند که مشارکت کنندگان به صورت هدفمند انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از طریق مصاحبه با 22 نفر اشباع داده ها حاصل گردید. داده ها با روش کدگذاری سه مرحله ای تجزیه وتحلیل شدند. در مرحله کدگذاری باز تعداد 72 مفهوم و در کدگذاری محوری 16 مقوله و در نهایت در مرحله کدگذاری انتخابی مدل پارادایمیک تدوین و ارائه گردید. بر اساس نتایج، از عوامل مؤثر بر توسعه آموزش مجازی کارآفرینی در دانشگاه در دوران پساکرونا بهبود عوامل فنی و زیرساختی و توسعه مهارت ها به عنوان یک پیش نیاز مطرح گردید. در این راستا توسعه زیرساخت های فنی و زیربنایی از طریق تأمین و تخصیص سرمایه و بودجه لازم و بهبود مهارت های کلیه دست اندرکاران از طریق برگزاری کلاس های آموزشی پیشنهاد می گردد.