فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز، فناوری اطلاعات، نقش اساسی در بازاریابی ایفا می کند. گسترش فناوری اطلاعات و استفاده از ابزارها، موجب بسط اطلاعات و دسترسی آسان و کم هزینه مصرف کنندگان به کالا و خدمات مختلف در بستر فضای مجازی می شود و زمینه تبادل سریع کالا و خدمات را میسر می سازد. یکی از فناوری هایی که امروزه در بازاریابی به صورت گسترده موردتوجه قرارگرفته است، واقعیت افزوده می باشد. بر همین اساس، مطالعه ی حاضر به بررسی نقش برنامه های واقعیت افزوده موبایل بر استفاده مداوم و قصد خرید توسط مصرف کننده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری پرداخته است. جامعه آماری پژوهش مشتریان فروشگاه اینترنتی دیجی کالا بوده که تعداد 307 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده و داده ها با استفاده از نرم افزار SmartPLS تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که حضور مجازی، ارزش تجربی و مزایای خرید تأثیر مثبتی بر نگرش نسبت به برنامه واقعیت افزوده موبایل دارند. همچنین ارزش درک شده و نگرش نسبت به کاربرد واقعیت افزوده موبایل تأثیر مثبتی بر رضایت مصرف کننده دارند. درنهایت، رضایت و ارزش درک شده تأثیر مثبتی بر قصد استفاده مداوم و قصد خرید دارند. نتایج تحقیق بیانگر لزوم تمرکز بیشتر طرح های بازاریابی بر برنامه های واقعیت افزوده موبایل به دلیل نقش آن در ترغیب مشتریان به خرید بیشتر است.
راهکارهای توسعه تفکر مشارکتی در سازمان ها و مراکز صنعتی
حوزههای تخصصی:
مشارکت کارکنان در یک سازمان جهت نیل به اهداف عالی سازمان کمک مؤثری می باشد. مسلما چنانچه افراد خلاق و صاحب اندیشه برای تعالی سازمان گرد هم آیند و با تفکر مشارکتی خلاق سازمان را یاری دهند، معضلات سازمان راحت تر و سریعتر حل خواهد شد. تفکر خلاق جمعی حاصل جمع شدن تفکر خلاق تک تک افراد در سازمان می باشد. لازمه توسعه این تفکر فرهنگ سازی و اصلاح فرهنگ سازمانی است با این وجود، موانعی سر راه تفکر خلاق جمعی وجود دارد. موانعی چون فقدان انگیزه و عدم اعتماد به کار گروهی، ضعف منابع مالی و انسانی، عدم پذیرش انتقاد و عدم تحمل تضاد در سیستم، محافظه کاری و مدیریت مستبدانه. با وجود این محدودیت ها راهکارهای تفکر خلاق گروهی مانند اصلاح فرهنگ سازمانی، آموزش و فرهنگ سازی مشارکت به صورت خلاقانه، بازنگری نظام پیشنهادات و تقویت کار گروهی و تقدیر از کارکنان خلاق، پیشنهاد می شود.
طراحی مدل ارتقای مسئولیت اجتماعی شرکتی با رویکرد شفافیت سازمانی (مورد مطالعه: سازمان تامین اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
328 - 348
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر طراحی مدل مسئولیت اجتماعی شرکتی با رویکرد شفافیت سازمانی در سازمان تامین اجتماعی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی- توسعه ای و در گروه تحقیقات آمیخته قرار می گیرد. در مرحله کیفی تحقیق، از روش تحلیل تم برای طراحی مدل تحقیق استفاده شد. بدین منظور با 27 نفر از خبرگان که به صورت هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. براساس نتایج، 6 بعد مسئولیت پذیری اقتصادی، استراتژیک، قانونی، اخلاقی و دینی، نوع دوستانه و زیست محیطی و همچنین 5 دسته راهبرد برای ارتقای مسئولیت اجتماعی با رویکرد شفافیت سازمانی شامل راهبردهای مدیریتی، مالی، ساختاری، تکنولوژی و مدیریت منابع انسانی شناسایی شدند. در بخش کمی نیز با روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS به سنجش و اعتبارسنجی الگوی تحقیق پرداخته شد. بدین منظور با ابزار پرسشنامه از 167 نفر از مدیران و متخصصان سازمان تامین اجتماعی در شهرستان تهران نظرخواهی به عمل آمد. براساس یافته های تحلیل عاملی، کلیه عوامل شناسایی شده تایید شدند. همچنین، مقدار ضریب تعیین محاسبه شده برای راهبردها و اقدامات شفافیت مقدار 692/0 و برای متغیر پیامدها 716/0 است. نهایتا، نتایج تحقیق نشان داد که در راستای ارتقای مسئولیت اجتماعی در سازمان تامین اجتماعی، بهره گیری از رویکرد شفافیت سازمانی دارای اثربخشی مطلوبی است.
بررسی رابطه بین منبع کنترل و قصد کارآفرینی دیجیتال با نقش تعدیل گری آموزش کارآفرینی بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 20
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی دیجیتال رویکردی نوظهور از نوآوری است؛ بنابراین لازم است مطالعات بیشتری پیرامون این موضوع صورت گیرد. بدین منظور این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین منبع کنترل و قصد کارآفرینی دیجیتال با نقش تعدیل گری آموزش کارآفرینی بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشجویان رشته های مدیریت، فناوری اطلاعات و کامپیوتر دانشگاه شهید باهنر کرمان بود که از این میان تعداد 380 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی بررسی و تأیید شد. داده ها با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و به کمک نرم افزار Smart PLS نسخه 3 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که منبع کنترل درونی، رابطه مثبت و معناداری با نگرش ها و کنترل رفتاری کارآفرینی دیجیتال دارد اما با هنجارهای ذهنی رابطه معناداری ندارد. افزون بر این، آموزش کارآفرینی نقش تعدیل کننده مثبتی در روابط بین منبع کنترل، برنامه ریزی و قصد کارآفرینی دیجیتال ایفا می کند. در پایان پژوهش پیشنهاد شد که مربیان در آموزش های کارآفرینی به نگرش و رفتارهای ادراک شده فراگیران توجه بیشتری داشته و این آموزش ها مرتبط با منبع کنترل درونی و رفتارهای برنامه ریزی (نگرش و رفتارهای ادراک شده) فراگیران باشد.
طراحی الگو علل و پیامدها در اجرای استراتژی های بازاریابی دیجیتال در استارت آپ های موفق ایرانی با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین مدل استراتژی های بازاریابی دیجیتال در استارت آپ های موفق ایرانی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 13 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی حوزه استارت آپی کشور می باشد که با استفاده از روش هدف مند قضاوتی و روش گلوله برفی انتخاب شدند و جامعه آماری در بخش کمی شامل واحد بازاریابی استارت آپ های موفق فعال در کشور (5 شرکت) و اساتید رشته بازاریابی 5 دانشگاه برتر تهران به تعداد 250 نفر می باشد که نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 148 نفر که 180 تا توزیع و 163 پرسشنامه قابل تحلیل انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی از روش تئوری داده بنیاد استفاده شد که داده های حاصل از مصاحبه ها، کدگذاری گردید و در سه مرحله اصلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شدند و در بخش کمی تحلیل عاملی شاخص ها انجام شد. نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که 241 کد اولیه، 46 کد محوری و 14 کد گزینشی شناسایی و استخراج شدند. نتایج تحقیق نشان داد شرایط علّی با 4 متغیر قابلیت شبکه ای، بکارگیری هوش مصنوعی، قابلیت بازاریابی و دانش مشتری بر استراتژی های بازاریابی دیجیتال تاثیر دارند و نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که شاخص های برازش مدل مورد تایید قرار گرفتند.
آسیب شناسی شیوه های انتصاب مدیران بازرگانی در شرکت های دولتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۱۱۹
1 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، آسیب شناسی شیوه های انتصاب مدیران بازرگانی در شرکت های دولتی کشور بوده که جهت تحقق این مهم از الگوی آسیب شناسی سه شاخگی؛ از روش تحقیق ترکیبی و جهت گردآوری داده های کیفی و کمی به ترتیب از مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته بهره برده شد. نتایج پژوهش نشان داد که: (1) غلبه فضای سیاسی و وابستگی انتخاب مدیران بازرگانی به جریانات سیاسی و (2) دخالت شخصیت> های حقیقی و حقوقی غیرمرتبط در فرایند انتخاب مدیران، از جمله مهم ترین آسیب های محیطی در فرایند انتصاب مدیران بازرگانی در شرکت های دولتی کشور بوده است. همچنین (1) اجرای سلیقه ای دستورالعمل ها و آیین نامه ها در انتصاب مدیران بازرگانی، (2) انتخاب افراد مطیع و (3) اولویت داشتن افراد همسو یا همانند در فرایند انتخاب شدن، مهم ترین آسیب های رفتاری بوده است. علاوه بر این (1) عدم استفاده از الگوی علمی و مدون در انتصاب مدیران، (2) دقیق و جامع نبودن شاخص های سنجش توانایی های افراد جهت تصدی پست های مدیریت بازرگانی مانند تسلط بر قوانین بازرگانی و گمرکی و (3) عدم انطباق و همخوانی بین تخصص افراد انتصاب شده با تخصص بازرگانی، به عنوان مهم ترین آسیب های ساختاری در فرایند انتصاب مدیران بازرگانی در شرکت های دولتی کشور شناسایی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آسیب های ساختاری در فرایند انتصاب مدیران از یک سو میزان تأثیرپذیری سازمان از آسیب های محیطی را افزایش می دهد و از سوی دیگر وقوع آسیب های رفتاری را در این حوزه تسهیل و تسریع می کند.
بررسی رابطه بین شیوه های مدیریت دانش و نوآوری در سازمان با در نظر گرفتن متغیر میانجی کاربرد دانش (مورد مطالعه: شرکت پتروشیمی ماهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۰
49 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر دانایی محوری، نوآوری به یکی از مهم ترین مزیت های رقابتی سازمان های پیشرو تبدیل شده است. از این رو این سازمان ها تلاش می کنند برای حفظ جایگاه رقابتی خود عملکرد نوآورانه خود را توسعه دهند. یکی از روش های مؤثر در این زمینه اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش و کاربردی نمودن دانش در سازمان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شیوه های مدیریت دانش و نوآوری در سازمان با در نظر گرفتن متغیر میانجی کاربرد دانش در شرکت پتروشیمی ماهشهر می باشد. روش: این پژوهش از نظر روش، توصیفی- پیمایشی می باشد و جامعه آماری آن شامل کلیه کارکنان شرکت پتروشیمی ماهشهر به تعداد 20000 نفر است که با استفاده از جدول مورگان تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری تحقیق، پرسشنامه بوده و برای اندازه گیری روایی پرسشنامه ها از روش صوری و محتوایی و برای تعیین پایایی آن آلفای کرونباخ با مقدار 0.82 محاسبه گردید. داده های گردآوری شده بر اساس تحلیل مسیر معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که شیوه های مدیریت دانش بر عملکرد نوآوری و کاربرد دانش و کاربرد دانش بر عملکرد نوآوری تأثیر داشته است. نتیجه گیری: با به کارگیری سیستم های مختلف دانشی در شرکت پتروشیمی می توان میزان نوآوری به ویژه در زمینه توسعه خدمات و محصولات خلاقانه را بهبود بخشید و در این میان با بهره گیری از تجربیات دانشی قبلی و نیز بازخوردهایی که از پروژه های مختلف می توان کسب کرد، توانایی ایجاد نوآوری بیشتر خواهد شد.
مدل هتل یادگیرنده برای صنعت هتلداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
1 - 32
حوزههای تخصصی:
محیطی که سازمان های مختلف در آن قرار دارند هر روز پیچیده تر از گذشته می شود و سازمان ها ناچار شده اند برای ادامه حیات در این خود را با پیشرفت های روزافزون دانش و فناوری انطباق دهند و به اقدامات و تغییرات اصولی و مبتنی بر اندیشه نوآوری، انعطاف پذیری، پاسخگویی، تعریف خلاقانه مجدد از بازار و فرصت ها و منابع جدیدی برای کسب مزیت رقابتی بپردازند. مدیریت این تغییرات نیازمند استفاده مؤثرتر از سرمایه مبتنی بر دانش سازمان است که می تواند با ایجاد یک سازمان یادگیرنده تحقق پیدا کند. این مقاله در تلاش است تا مدلی برای تبدیل هتل ها به سازمان یادگیرنده ارائه دهد لذا با تدوین سوالات مصاحبه بر اساس ادبیات نظری و کسب نظر خبرگان با روش تحلیل مضمون، عوامل هتل یادگیرنده برای صنعت هتلداری ایران با معرفی 61 مفهوم پایه، 11 مفهوم سازمان دهنده و 3 مفهوم فراگیر شامل پیشران های هتل یادگیرنده، عوامل هتل یادگیرنده و پیامدهای هتل یادگیرنده ارائه گردید.
Exploring the Role of Sport Tourism on the Cultural and Moral Promotion of Society(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Sports tourism is one of the types of tourism that has an increasing growth in the tourism industry. Its effects are evident in all dimensions and fields, and there is a need to explain the role of this type of tourism on promoting the culture and ethics of the host society. Therefore, the main goal of this research is to investigate the role of sports tourism on promoting the culture and ethics of the host society, which is done using a mixed method. In the first stage, semi-structured interviews were conducted using the qualitative method of the focus group of 15 experts who were selected by the purposive sampling method. In the second stage, 27 experts were identified using stratified sampling. Through the tool of the questionnaire, they expressed their opinions regarding the extracted components and indicators. According to the research findings, 32 key codes, 14 integrative codes and 4 overarching codes were obtained through coding by King and Harrocks method. In the quantitative stage, all the experts approved the extracted components and indicators. According to the results, sports tourism has a fundamental role in promoting the culture and ethics of the host society and this role is through components such as "developing and promoting positive and useful values in the host society; cultural and moral empowerment of tourists and the host society; promotion of participation and ethical cooperation; developing and promoting a culture of altruism and empathy" was approved. These cases can not only bring positive and extensive communication fields to the host society, but they are also able to be effective in creating social capital in the host society.
راهبردهای تعیین کننده توسعه کارآفرینی در میان زنان روستایی شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
47 - 62
حوزههای تخصصی:
بهبود اقتصاد و توسعه روستاها، بدون توجه به اهمیت نقش اشتغال و کارآفرینی زنان روستایی امکان پذیر نیست؛ بنابراین، توجه به راهبردهای تعیین کننده توسعه کارآفرینی در میان زنان نواحی روستایی شهرستان اردبیل به عنوان هدف این مطالعه برگزیده شد. مطالعه کنونی، از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی بوده که به روش میدانی و با کمک ترکیبی از ماتریس های SWOT (نقاط ضعف، قوت، فرصت ها، تهدیدها) و QSPM (ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی) در قالب روش دلفی انجام شد. نمونه آماری، شامل 37 نفر (با کمک روش گلوله برفی) از کارشناسان و متخصصان بخش کشاورزی و روستایی در شهرستان اردبیل بودند که در حوزه اشتغال زنان روستایی فعالیت داشتند. مطابق نتایج اکتشافی در ماتریس SWOT، 28 شاخص قوت و ضعف و 31 شاخص فرصت و تهدید جهت توسعه کارآفرینی زنان روستایی شناسایی شدند. با توجه به مجموع امتیازهای نهایی عوامل داخلی و خارجی (158/2 EFE: ؛694/2 IFE:)، راهبردهای تعیین کننده و کانونی جهت توسعه کارآفرینی، شامل راهبردهای رقابتی (ST) به دست آمد. در بررسی اهمیت راهبردهای منتخب در ماتریس QSPM، ایجاد واحد متولی کارآفرینی و مشاوره تخصصی زنان روستایی در مراکز کشاورزی یا روستایی، برنامه ریزی جهت نیازسنجی کارآفرینی زنان روستایی و طراحی برنامه های آموزشی- ترویجی مدون و ایجاد یا توسعه صندوق های اعتبارات خرد زنان روستایی در مناطق هدف در اولویت های اول تا سوم قرار گرفتند. لذا، تمرکز برنامه ریزی های توسعه کارآفرینی در زنان روستایی، با محوریت یک واحد متولی مشخص در نهادهای اجرایی روستایی رخ خواهد داد که در این زمینه، توجه به تدوین برنامه جامع نیازسنجی کارآفرینی از زنان روستایی و جلب همکاری زنان کارآفرین در برنامه های آموزشی-انگیزشی، نقشی اساسی خواهد داشت.
بررسی تأثیر هوش بازاریابی بر کارآفرینی فناورانه با نقش میانجی هوش کسب و کار در گروه قطعات خودرو عظام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
23 - 38
حوزههای تخصصی:
با توجه به فضای رقابت جهانی و تغییر و تحولاتی که با شتاب در جهان امروز رخ می دهد، شرکت ها برای حفظ بقای خود دست به اقداماتی می زنند که شرایط را برای ایجاد کارآفرینی فناورانه مهیا می سازند. در این میان شرکت هایی موفق خواهند بود که بتوانند هوش کسب وکار کارکنان خود را به ویژه در واحد بازاریابی و فروش که جزء واحدهای کلیدی هر شرکت است، افزایش دهند و بتوانند بین واحدهای اصلی نوعی هماهنگی و یکپارچگی ایجاد کنند؛ بنابراین، هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر هوش بازاریابی بر کارآفرینی فناورانه با نقش میانجی هوش کسب و کار است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ گردآوردی و تحلیل داده ها در دسته پژوهش های توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش تمام کارکنان گروه قطعات خودرو عظام به تعداد 630 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، به تعداد 242 نفر به دست آمد که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از معیارهای روایی تشخیصی، همگرا و واگرا و پایایی پرسشنامه نیز با ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید. آزمون مدل پژوهش بر اساس روش معادلات ساختاری و نرم افزار LISRELانجام گرفت. نتایج نشان داد که هوش بازاریابی بر کارآفرینی فناورانه در گروه قطعات خودرو عظام تأثیر مثبت و معنا داری دارد. هوش بازاریابی بر هوش کسب و کار در گروه قطعات خودرو عظام تأثیر مثبت و معنا داری دارد. همچنین، رابطه مثبت و معنادار بین هوش کسب و کار و کارآفرینی فناورانه تأیید شد. در نهایت، هوش کسب وکار توسط دو متغیر هوش بازاریابی و کارآفرینی فناورانه تشدید می شود که در صورت افزایش هوش کسب و کار این اثر قوی تر و در صورت کاهش هوش کسب و کار طبیعتاً این رابطه ضعیف تر خواهد شد.
راهکارهای بهبود تأثیرگذاری دروس عملی- مهارتی بر شایستگی های کارآفرینانه (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
55 - 70
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین اهداف دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور، تربیت دانش آموختگان کارآفرین و خلاق است. آموزش ها و دروس عملی می توانند فرصت مناسبی برای ترکیب دانش نظری با دانش تجربی، مهارت افزایی و مجهز ساختن دانش آموختگان به شایستگی های کارآفرینانه باشند. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای بهبود تأثیرگذاری دروس عملی- مهارتی در ایجاد و ارتقای شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری به انجام رسید. رویکرد کلی پژوهش، کیفی و از نظر هدف نیز کاربردی است. به منظور انجام پژوهش، تیمی 40 نفری از اساتید دانشگاه و دانشجویان به صورت هدفمند و با تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند و پس از انجام مصاحبه های نیمه ساختارمند، داده های به دست آمده با تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند. اعتبارسنجی یافته های به دست آمده از طریق بازبینی توسط مشارکت کنندگان و تکنیک سه سویه سازی بررسی شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در مجموع سه گروه مهم از راهکارها (قبل از اجرای دروس، حین اجرای دروس و پس از اجرای دروس عملی- مهارتی) موجب بهبود تأثیرگذاری این دروس در ایجاد و ارتقای شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان شده است. در مجموع، عناصر مختلف سیستم آموزشی قبل از برگزاری دروس عملی- مهارتی، حین برگزاری و پس از آن در مرحله نظارت و ارزشیابی می توانند زمینه های تقویت شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان را فراهم کنند، به شرط آن که این عناصر در راستای کارآفرینی، برنامه ریزی و سازماندهی شوند.
بهبود عملکرد کیفیت شرکت ها با استفاده از روش های مدیریت سودآوری
حوزههای تخصصی:
این مقاله در چارچوبی پویا به بررسی رابطه بین مدیریت سود و عملکرد مالی شرکت ها در کشورهای انگلیسی زبان جنوب صحرای آفریقا می پردازد. این مطالعه نشان می دهد که چگونه این رابطه از طریق معیارهای کیفیت خوب عملکرد حاکمیت شرکتی و افشاء جامع تعدیل می شود. یافته ها نشان می دهد که اثرات عملکرد مدیریت سود حتی پس از کنترل درون زایی پویا، همزمانی و ناهمگونی غیر قابل مشاهده مستقل از زمان که در رابطه مدیریت سود و عملکرد طبیعی است، باقی می ماند. همچنین، نتایج از پیش بینی نظریه نمایندگی در رابطه با اثر نظارت کارآمد پایبندی به بهترین رویه ی سیستم های حاکمیت داخلی در محدود کردن اقدامات مدیریت سود شرکت ها و متعاقباً بهبود عملکرد شرکت ها پشتیبانی می کند. علاوه بر این، یافته های این مطالعه در رابطه با تأثیر مثبت مدیریت سود بر عملکرد، که انگیزه های کارآمد-محور را در پشت پرده اقدامات مدیریت سود در آفریقا نشان می دهد، اثبات کرد که بافت آفریقا به طور منحصربه فردی با سایر بازارهای نوظهور که انگیزه های فرصت طلبانه را گزارش می کنند متفاوت است. با توجه به نقش تعدیل کننده کیفیت حاکمیت شرکتی ، مطالعه ما نشان می دهد که تأثیر مثبت مدیریت سود بر عملکرد مالی شرکت ها در حضور کیفیت حاکمیت شرکتی قوی تر است.
مدل بازاریابی داده محور در گردشگری هوشمند؛ رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
169 - 206
حوزههای تخصصی:
در عصر دگرگونی دیجیتال، کلان داده در تغییر سفرهای جهانی و ایجاد چالش ها و فرصت ها برای شرکت های تاسیس شده در صنعت گردشگری، نقش حیاتی ایفا کرده است. این مطالعه به دنبال پرکردن شکاف دانش پیوند روابط بین کلان داده و استراتژی بازاریابی در زمینه های مختلف پژوهشی در ادبیات گردشگری و مهمان نوازی(هتلداری) است. در این پژوهش به منظور تبیین مدلی جامع و با استفاده از رویکرد فراترکیب 47 مقاله با بهره گیری از متدلوژی کسپ بررسی و پیامدها، چالش ها، پیشایندها(پیش نیازها) و ابعاد بازاریابی داده محور در صنعت گردشگری شناسایی و اولویت بندی شدند. پس از تجزیه و تحلیل مقالات، پیامدهای کاربرد کلان داده، در 7 مقوله اصلی(7p) شامل: 1-فرایند2-مردم/مشتری3-محصول/خدمت4-شواهد فیزیکی5-ترفیع/پیشبرد6-توزیع/مکان7-قیمت طبقه بندی و اولویت بندی شدند. همچنین چالش ها، در 4 مقوله و پیشایندها و ابعاد هر کدام در 3 مقوله شناسایی و اولویت بندی شدند و در نهایت بر اساس جداول فراترکیب مدلی استخراج شد.
شناسایی ابعاد تعالی برند با رویکرد تحلیل مضمون (مورد مطالعه: صنعت کالاهای تند مصرف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
13 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف: تعالی برند شاخصی است که میزان منحصربه فرد بودن و تمایز برند را از دیدگاه مشتریان می سنجد. با توجه به رقابت شدید میان برندهای صنعت کالاهای تند مصرف (FMCG) و همچنین بالا رفتن انتظارت مصرف کنندگان این بخش، برندها به دنبال ایجاد تمایز و تداعی های منحصربفرد برای نشان دادن برتری خود نسبت به رقبا می باشند. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی ابعاد تعالی برند در صنعت کالاهای تند مصرف (FMCG) می باشد.روش: در پژوهش حاضر به تحلیل کیفی مصاحبه 21 نفر از متخصصان و صاحب نظران حوزه برندسازی و مدیران برند و بازاریابی صنعت کالاهای تند مصرف (FMCG) در ایران با روش تحلیل مضمون پرداخته شد. نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب شدند و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند. پس از تحلیل داده ها با نرم افزار MAXQDA2020، 299 کد باز، 65 مضمون پایه، 20 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر احصاء شدند.یافته ها. یافته های پژوهش نشانگر این است که ابعاد تعالی برند در صنعت کالاهای تند مصرف (FMCG) شامل شش مضمون فراگیر «رهبری برند»، «هوشمندی برند»، «اکوسیستم برند»، «هدفمندی برند»، «تعالی ارزش ویژه برند (قدرت برند)»، «آمیخته بازاریابی پویا» می باشند. نتیجه ها. براساس نتایج پژوهش حاضر مشخص شد که برندهایی که در صنعت کالاهای تند مصرف (FMCG) به دنبال تعالی و برتری هستند باید قبل از هر اقدامی، در استراتژی های برندسازی خود به 6 مضمون فراگیر احصاء شده توجه ویژه ای نمایند.
تحلیل گفتمان بازاریابی جوامع دور از وطن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
49 - 71
حوزههای تخصصی:
هدف: جوامع دور از وطن گروهی با تعلق خاطر به کشور خاستگاه و آشنا با فرهنگ کشور میزبان است. تعلق خاطر این گروه به کشور خاستگاه از اهرم های در دسترس برندهای کشور خاستگاه برای نفوذ به گوشه بازار جوامع دور از وطن است. ارتباطات این گروه در کشورهای میزبان نیز از اهرم های در دسترس برندهای کشور خاستگاه برای توسعه در بازار بین الملل است. این امر دلیل عدم توافق در تعریف حوزه بازاریابی جوامع دور از وطن است. هدف پژوهش حاضر تحلیل گفتمان بازاریابی جوامع دور از وطن است.روش شناسی: انتخاب روش شناختی پژوهش از نوع کیفی و راهبرد پژوهش از نوع تحلیل گفتمان است. راه کار گردآوری داده های پژوهش جست وجو در پایگاه های علمی با استفاده کلیدواژه های منتخب است. روش نمونه گیری قضاوتی و حجم نمونه برابر 24 مقاله علمی است. راه کار تحلیل داده های پژوهش نیز مدل تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در سطح های توصیف، تفسیر و تبیین است.یافته ها: حداقل 2 گفتمان در بازاریابی جوامع دور از وطن قابل تمایز است. گفتمان بازاریابی گوشه ای جوامع دور از وطن متمرکز بر نفوذ در گوشه بازار جوامع دور از وطن و گفتمان راهبرد بازاریابی جوامع دور از وطن بیشتر متمرکز بر توسعه در بازار بین الملل با اهرم جوامع دور از وطن است.نتیجه گیری: گفتمان راهبرد بازاریابی جوامع دور از وطن دارای همراستایی بیشتری با گفتمان بازاریابی جهانی است. ظهور این گفتمان ایجادکننده انتظار پیروی بیشتر چهارچوب های زبانی در حال استفاده بازاریابی جوامع دور از وطن از گفتمان بازاریابی جهانی است.
توسعه نمونه-سازه برای مدل کسب و کار پلتفرم های داده بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
145 - 189
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با رویکردی اکتشافی و استقرایی و با هدف ارایه مدل کسب و کار برای داده بازارهای چند جانبه تدوین شده است و در زمره اولین پژوهش های انجام شده در این حوزه در ایران می باشد. علی رغم ظهور کسب و کارهای داده محور و دیجیتال در ایران که موجب تولید کلان داده ها شده اند، هنوز پلاتفرم هایی برای تبادل و تجارت داده در اشکال مختلف آن شکل نگرفته اند. در این پژوهش از دو مسیر روش شناختی"نظری به عملی" و "عملی به نظری" بر اساس روش توسعه تاکسونومی نیکرسون (2013) استفاده شده است. تلفیق مرور سیستماتیک ادبیات و مبانی نظری در مسیر اول با مصاحبه های ساختارمند با خبرگان و مرور پلاتفرم های داده بازار در مسیر دوم امکان دستیابی به یک نمونه- سازه جامع را میسر ساخت. یافته های پژوهش حاضر در قالب یک بلوک سازه ای اصلی تحت عنوان" پیشنهاد ارزش" و سه بلوک سازه ای فرعی با عناوین "خلق ارزش"، "تحویل ارزش" و "کسب ارزش" ارایه شده اند. خصایص این بلوک های سازه ای در قالب محصولات و خدمات ارایه شده، نحوه ی مالکیت داده بازار و جهت گیری تراکنش ها، مدل های قیمت گذاری و جریانات درآمدی، مکانیزم های حمایت از حریم خصوصی و ایمن سازی تراکنش ها، روش های تامین اعتماد متقابل و دیگر خصایص داده بازارها در مقاله حاضر تشریح شده اند و در نهایت یک نمونه- سازه جامع برای مدل کسب و کار داده بازار پیشنهاد شده است تا برنامه نویسان و دانشمندان علم داده بتوانند بر اساس آن چنین پلاتفرم هایی را طراحی کنند.
طرحواره نظری بازاریابی جوامع دور از وطن با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
125 - 160
حوزههای تخصصی:
بازاریابی جوامع دور از وطن (جداو) لفظی مصطلح در پژوهش های بازاریابی بین الملل ولی فاقد طرحواره شناختی برای ایجاد همگرایی در کاربست مصداقی و تفسیر معنایی است. هدف پژوهش حاضر شناسایی یک طرحواره نظری برای بازاریابی جداو با رویکرد فراترکیب است. پژوهش از نظر هدف کابردی با رویکرد روش شناختی کیفی است. جامعه آماری شامل پژوهش های حوزه بازاریابی جداو، روش نمونه گیری از نوع قضاوتی و حجم نمونه 47 است. تحلیل داده های پژوهش متناسب با صورت بندی فراترکیب هون شامل فرآیند تلخیص و کدگذاری داده ها، تحلیل در سطح موردی، ترکیب در سطح میان مطالعه ای و نظریه سازی است. بر اساس یافته های پژوهش طرحواره نظری بازاریابی جداو دارای 76 مفهوم، 21 زیرمقوله و 5 مقوله است. پنج مقوله شامل سیمای جداو، سیمای کشور خاستگاه، فرآیند بازاریابی جداو، پسایندهای بازاریابی جداو برای برندها و پسایندهای بازاریابی جداو برای کشور خاستگاه است. اگرچه مصداق های بازاریابی جداو اغلب برندهای کشور خاستگاه است ولی تفسیرهای معنایی آن تحت تأثیر سیمای جداو و سیمای کشور خاستگاه است. همچنین پسایندهای بازاریابی جداو در دو سطح برند های کشور خاستگاه و کشور خاستگاه است.
تحلیل تأثیر تجربه وضعیت فروشگاه مجازی بر خلاقیت مشتریان با درنظرگرفتن نقش میانجی حس کنجکاوی ادراکی در فروشگاه های خرید آنلاین دیجی کالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تجربه وضعیت فروشگاه مجازی بر خلاقیت مشتریان با نقش میانجی حس کنجکاوی ادراکی در فروشگاه های خرید آنلاین دیجی کالا می باشد. روش پژوهش به لحاظ ماهیت، توصیفی - پیمایشی و از حیث هدف کاربردی می باشد. همچنین از نظر ماهیت پژوهش از نوع همبستگی است. در پژوهش حاضر برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان در دانشگاه اصفهان در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری نیز به صورت نمونه گیری در دسترس، است و بر اساس فرمول کوکران تعداد نمونه موردنظر 384 نفر محاسبه شد که در نهایت 336 نفر از دانشجویان، پرسشنامه را تکمیل کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد و روایی محتوایی پرسشنامه حاضر از سوی خبرگان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شده است. فرضیه های مطرح شده در پژوهش همگی تأیید شدند و تأثیر معنادار تجربه فروشگاه مجازی بر خلاقیت مصرف کننده، تأثیر معنادار تجربه فروشگاه مجازی بر کنجکاوی ادراکی، تأثیر معنادار کنجکاوی ادراکی بر خلاقیت مصرف کننده و فرضیه میانجی شدن اثر تجربه فروشگاه مجازی بر خلاقیت مشتریان توسط حس کنجکاوی ادراکی به اثبات رسید.
روایت نگاری چالش های توسعه مدیریت مقصد گردشگری هوشمند (مورد مطالعه: مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : توسعه سریع فناوری در گردشگری و ظهور گردشگری هوشمند، توجه مدیران و سیاستگذاران مقصدها را به فرصت هایی جلب کرده است که از تطبیق راهبرد هوشمند در مقصدهای گردشگری ایجاد می شود. بر این اساس، گونه شناسی جدیدی برای مقصدها پدیدار شده که به آن مقصد هوشمند گردشگری اتلاق می شود. بر این اساس، هدف پژوهش روایت نگاری چالش های توسعه مدیریت مقصد گردشگری هوشمند در مشهد است. روش شناسی : پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و دارای ماهیت تفسیری و تحلیلی و از لحاظ روش در گروه پژوهش های کیفی قرار دارد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش روایت نگاری ( با استفاده از نرم افزار MAXQDA ) و روش دلفی استفاده شده است. یافته ها : تحلیل روایت های متخصصان، در خصوص چالش های توسعه مدیریت مقصد گردشگری هوشمند در مشهد، 7 مضمون سازمان دهنده شامل (عدم نظام یکپارچه جهت مدیریت و بازاریابی مقصد گردشگری در مشهد، فشارهای سیاسی، سیستم متمرکز توسعه، محصولات مقصد گردشگری، قوانین نادرست، فرهنگ و آموزش، کمبود امکانات مالی) و 32 مضامین پایه را نشان داده است. سپس بر اساس روش دلفی، اختلاف میانگین فازی زدایی در دو مرحله نظر سنجی از حد آستانه کمتر شده، و از دیدگاه خبرگان چالش های مطرح شده مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری و پیشنهادات : شناسایی چالش های مطرح شده در پژوهش حاضر علاوه بر آن که مزیت رقابتی را در ناحیه مشهد ایجاد می کند، از تداخل مسئولیت ها و شکاف ها جلوگیری می کند، و با ایجاد فرهنگ گردشگری در مقصد منجر به افزایش درآمد گردشگری می گردد، و در نهایت اگر با برنامه ریزی صحیح و مدیریت مقصد گردشگری چالش ها رفع گردند، توسعه پایدار محقق می گردد و این اطمینان را می دهد که پایداری اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی مقصد حفظ شود.