فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
ایجاد و کسب مشتریان رضایت مند، هدف اصلی هر کسب و کاری می باشد؛ زیرا رابطه واضح و قوی بین کیفیت محصولات (خدمات)، رضایت مندی مشتری و سودآوری وجود دارد. در تحقیق حاضر به بررسی تاثیر تاکتیک های آمیخته بازاریابی بر تصویر برند با نقش میانجی تجربه لذت بخش در گردشگری غذایی با مطالعه بر روی مشتریان رستوران مجموعه فرهنگی – تاریخی سعد آباد پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از منظر روش، توصیفی- پیمایشی بود. تعداد نمونه، 384 نفر از کلیه مشتریان رستوران مجموعه فرهنگی – تاریخی سعد آباد که به صورت تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران انتخاب شد که با استفاده از آزمون کلومروف اسمیرینوف، تحلیل عاملی و معادلات ساختاری لیزرل و آزمون سوبل به بررسی تاثیر بین فرضیه ها پرداخته شد. نتایج تحقیقات نشان می دهد که با توجه به جدول ضرایب غیراستاندارد می توان گفت که تمامی فرضیات در سطح 99% اطمینان مورد تایید قرار می گیرند.
تأثیر قصد خرید و پیشایندهای آن بر اخبار جعلی با تعدیل گری اعتماد برند: رویکرد زنجیره یادگیری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
143 - 168
حوزههای تخصصی:
مصرف کنندگان محصولات مراقبت شخصی برای استفاده از محصولات طبیعی راغب تر شده اند؛ اما پدیده اخبار جعلی منجر به محتاط شدن آنان در خرید این محصولات شده است. در پژوهش حاضر از رویکرد زنجیره یادگیری اجتماعی برای بررسی اثر های خطرها و مزایای درک شده بر قصد خرید محصولات مراقبت شخصی طبیعی با تحریک گشودگی در برابر تغییر استفاده شده و از طرف دیگر، به بررسی رفتار مصرف کنندگانی که قصد خرید دارند در برابر باور و عمل به اخبار جعلی به عنوان پیامد رفتاری پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث جمع آوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه مشتریان محصولات مراقبت شخصیِ طبیعی در شهر اصفهان است. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری دردسترس استفاده شده است. همچنین، برای اندازه گیری گشودگی در برابر تغییر از پرسشنامه Cloudy et al. (2015) و Wang et al. (2008)، اندازه گیری مزایا و خطر های درک شده از پرسشنامه Westaby (2005)، اندازه گیری قصد خرید از پرسشنامه Shaharudin et al. (2010) و اعتماد برند از پرسشنامه Chaudhuri & Holbrook (2002) استفاده شده است. در این پژوهش از یک نظرسنجی آنلاین با 384 پاسخ دهنده و برای آزمون فرضیه ها نیز از مدل سازی معادله های ساختاری و از نرم افزارSMART-PLS4 استفاده شده است. همچنین، پایایی پرسشنامه ها با آلفای کرونباخ و شاخص CR بررسی و روایی آن با روش های واگرا و همگرا بررسی شده است. یافته ها نشان داد که گشودگی دربرابر با تغییر با مزایا و خطر های درک شده مرتبط است. علاوه بر این، ارتباط مزایا و خطر های درک شده (به سهم خود با تمایل به باور و عمل به اخبار جعلی مرتبط است) با قصد خرید و اثر تعدیل کننده اعتماد برند بر رابطه قصد خرید- باور و عمل به اخبار جعلی تأیید شد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی مدیران شرکت های تجاری در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
213 - 258
حوزههای تخصصی:
ایجاد برند و برندسازی شخصی، به عنوان یک ابزار مدیریت استراتژیک و یکی از زمینه های رشد کسب وکارها و مدیران شرکت های تجاری به شمار می رود. بنابراین در درجه اول در این پژوهش، تلاش شد تا با شناسایی عواملی که می توانند در برندسازی شخصی مدیران شرکت ها ی تجاری نقش داشته باشند و در درجه دوم ، با اولویت بندی این عوامل و شاخص ها ی حاصل از آن ها، درجه اهمیت هریک از عوامل مشخص شود. پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، از نوع تحقیقات ترکیبی است؛ به طوری که پایگاه اطلاعات نهایی هر دو نوع اطلاعات کیفی و کمی را دربردارد. بنابراین در این پژوهش، عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی از طریق مصاحبه با 1- مدیران شرکت های تجاری، 2-کاربران شبکه های اجتماعی و 3- نخبگان دانشگاهی مشخص شدند و سپس این عوامل، در مرحله دوم و با استفاده از نتایج مرحله اول، به صورت پرسشنامه ای محقق ساخته تهیه گردید و در اختیار افراد فوق قرار گرفت و نتایج به دست آمده در این مرحله، از طریق روش تاپسیس اولویت بندی و درجه اهمیت هر یک از عوامل و شاخص ها ی استخراج شده، با بهره گیری از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مشخص گردید. با استفاده از نظرات خبرگان و اساتید روایی درونی آن موردتأیید قرار گرفته و پایایی ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه، بالای 94/0 محاسبه شد که موردقبول می باشد. براساس نتایج به دست آمده از پژوهش، عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی مدیران شرکت ها ی تجاری در شبکه ها ی اجتماعی شامل:1- عملکرد سازمانی، 2- دانش، مهارت و هوش مدیریتی، 3- ارتباطات برون سازمانی، 4- ویژگی ها ی جمعیت شناختی، 5- داشتن چشم انداز شخصی، 6- ویژگی ها ی شخصیتی، 7- مهارت ها ی رهبری، 8- مهارت ها ی شبکه اجتماعی، 9- عوامل فرهنگی اجتماعی، 10- توجه به مخاطبین و 11- توجه به محتوا هستند که از بین این عوامل، داشتن چشم انداز شخصی دارای بیشترین تأثیر و عامل ویژگی ها ی جمعیت شناختی، دارای کمترین تأثیر می باشد.
موانع و راهکارهای توسعه مشاغل خانگی زنان (مورد مطالعه: زنان آسیب پذیر شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
93 - 107
حوزههای تخصصی:
توسعه کسب وکارهای خانگی در بین افراد آسیب پذیر جامعه به لحاظ روانی و اجتماعی باعث افزایش رفاه ذهنی و عینی و بهبود سطح زندگی آن ها می شود، همچنین موجب افزایش اعتماد و سرمایه اجتماعی و گسترش روابط اجتماعی افراد آسیب پذیر می گردد. بر این اساس توجه به اشتغال و کارآفرینی زنان آسیب پذیر در منزل، یکی از راهکارهای مؤثر در بهبود وضعیت اقتصادی آنان در جوامع محلی است. از این رو هدف پژوهش حاضر، شناسایی راهکارها و موانع توسعه مشاغل خانگی زنان آسیب پذیر در شهر همدان است. این مطالعه با استفاده از روش پژوهش کیفی از نوع نظریه برخاسته از داده ها انجام شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند بود. داده ها از طریق مصاحبه با زنان سرپرست خانوار و مطلعین کلیدی در شهر همدان جمع آوری شد. تعداد نمونه ها شامل 19 نفر بودند که به صورت هدفمند و با شیوه گلوله برفی و بر اساس اصل اشباع داده ها انتخاب شدند. نتایج نشان داد موانع پیش روی توسعه مشاغل خانگی برای زنان آسیب پذیر شامل موانع روان شناختی- خانوادگی، موانع فرهنگی، موانع مالی- حمایتی، موانع آموزشی و موانع بازاریابی هستند. همچنین راهکارهای اصلی شامل فرهنگ سازی و توانمندسازی، حمایت های مالی، تبلیغات و بازاریابی، و حمایت های آموزشی پیشنهاد گردید.
اثربخشی گردشگری شهری بر پایدارسازی کسب و کارها (مورد مطالعه: شهر زابل)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : شهر زابل با داشتن سرمایه های گردشگری تاریخی، فرهنگی و انسانی از مناطق مهم گردشگری کشور به شمار می رود و برخی از فعالان عرصه گردشگری در قالب گونه های متعدد، در کسب و کارهای مختلف اشتغال دارند و توان تاریخی و انسانی شهر زابل را به مقصد گردشگری شهری تبدیل کرده اند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر اثربخشی گردشگری شهری بر پایدارسازی کسب و کارها در شهر زابل است. روش شناسی : پژوهش حاضر بر حسب نوع روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی است. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و به منظور رتبه بندی هر یک از مولفه های پایدارسازی از مدل های ترکیبی (F-ARAS + F-COPRAS) استفاده شده است. یافته ها : نتایج نشان داد، وضعیت مولفه های پایدارسازی کسب و کارهای خرد (اشتغال زایی، توانمندسازی، تناسب با محیط زیست) با مقدار میانگین به دست آمده بالاتر از حد متوسط عدد (3)، مطلوب ارزیابی شد، و بین این 3 مولفه و گردشگری شهری در سطح معناداری کمتر از 05/0، ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. نتایج آزمون های تعقیبی (Post Hoc) و (Tukey HSD)، جهت بررسی وضعیت پایداری هر یک از کسب و کارها نشان داد، تحولات کسب و کارها ناشی از گردشگری شهری با مقدار 55/3 بیشترین میزان را به خود اختصاص است. در نهایت نتایج رتبه بندی نشان داد، مولفه های توانمندسازی با مقدار 76/71، اشتغال زایی با مقدار 55/71، تناسب با محیط زیست با مقدار 41/71، بیشترین و کمترین میزان تاثیرپذیری را از گردشکری شهری به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری و پیشنهادات : توسعه گردشگری در شهر زابل توانسته منجر به رشد اقتصادی و اشتغال زایی شده است. با ورود گردشگران، تقاضای نهایی برای محصولات گردشگری این منطقه افزایش یافته و بخش های گردشگری برای پاسخ به این تقاضا برای نیروی کار نیز افزایش یافته است، و در کاهش بیکاری برای جوانان، کاهش بیکاری فصلی ناشی از خشکسالی تاثیرگذار است.
شناسایی سوگیری های شناختی سیاست گذاران در تصمیم گیری های استراتژیک حکمرانی: با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
129 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر موضوع حکمرانی به حوزه ملی وارد شده و بر اهمیت تصمیم گیری های استراتژیک تاکید داشته است. اما اتخاذ این تصمیمات، همواره با خطاها و سوگیری هایی شناختی همراه است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی سوگیری های شناختی سیاست گذاران در تصمیم گیری های استراتژیک حکمرانی انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و از نظر نوع داده ها پژوهش کیفی است. با جست وجوی کلیدواژه های پژوهش در پایگاه های اطلاعاتی خارجی مانند امرالد، وب آو ساینس، اسکوپوس، و غیره و داخلی مانند نورمگز، مگیران، سیویلیکا و غیره (پژوهش های سال های 1980 تا 2024 و 1390 تا 1402) منابع موردنظر پیدا شده و با روش روایی صوری توسط گروه کانون خبرگان و پایایی کاپا برابر 72/0، روایی و پایایی یافته ها تایید شد. منابع بدست آمده با استفاده از روش فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2007) کدگذاری انجام و مؤلفه های موردنظر پژوهش شناسایی شده است. یافته ها: با توجه به یافته های حاصل از بررسی 22 پژوهش نهایی انتخاب شده، 134 کد منجر به 40 سوگیری شناختی شده و در 5 گروه اصلی شامل سوگیری های مرتبط با تصمیم گیری و قضاوت، سوگیری های پردازش اطلاعات، سوگیری های آگاهی و ادراک، سوگیری های خودمحوری و سوگیری های اجتماعی و گروهی شناسایی شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که چگونه تصمیم گیری تحت تأثیر سوگیری های داخلی و خارجی قرار می گیرد و فعال می شود. این پژوهش تأکید می کند که سیاست گذاران باید سوگیری های شناختی خود را در هر دسته شناخته و مدیریت کنند و اطلاعات مناسب را از مجموعه گسترده ای از داده ها انتخاب کنند تا در تحولات محیطی، تصمیمات استراتژیک مناسبی اتخاذ نمایند.
تدوین الگوی بازاریابی صادراتی زعفران ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
248 - 264
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد صادرات برای کشورها به منزله کلیدی برای بازآفرینی اقتصاد است تقریباً در تمام کشورهای درحال توسعه موضوع توسعه صادرات در رأس اولویتها و سیاستگذاری های دولت قرار دارد همچنان که آگاهی و توجه به اهمیت موضوع صادرات در کشورهای توسعه یافته به شکل بسیار جدی تری وجود دارد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بازاریابی صادراتی زعفران ایران نگارش شده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی صاحب نظران و مطلعین حوزه مدیریت بازرگانی و مدیریت و دست اندرکاران و فعالان در زمینه صادرات زعفران ایران بودند. نمونه گیری با روش نمونه گیری هدفمند انجام شد و مجموع افراد مشارکت کننده تا رسیدن به مرحله اشباح نظر ی 15 نفر بودند. ابزار گرد آوری داده ها و اطلاعات، مصاحبه باز بود. سؤالات این مصاحبه بر مبنای اهداف تحقیق تعیین شد بود. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان داد که الگوی ارائه شده به صورت کیفی شامل نه مقوله اصلی اقدامات بازاریابی، راهبرد کلان، راهبرد خرد، عوامل محدودکننده، عوامل تسهیل کننده، عوامل داخلی، عوامل خارجی، پیامدهای کوتاه مدت و پیامدهای بلندمدت است. بر اساس نتایج الگوی ارائه شده در این پژوهش می تواند به عن وان مبن ایی در زمینه بازاریابی صادراتی زعفران ایران استفاده شود.کلید واژه ها: زعفران، الگوی بازاریابی، صادرات، ایران.
ارائه چارچوب مدیریت نیروی فروش در فروشگاه های زنجیره ای رفاه با بهره گیری از روش بیبلیومتریک و تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
114 - 141
حوزههای تخصصی:
تاکنون، تحقیقی به منظور ارائه ی یک الگوی معتبر و جامع در حوزه ی مدیریت نیروی فروش با روش کیفی به ویژه در صنعت خرده فروشی انجام نشده است. با توجه به این خلأ ، پژوهش کیفی حاضر با هدف ارائه ی یک الگوی جامع در زمینه ی مدیریت نیروی فروش در فروشگاه های خرده فروشی استان مازندران شکل گرفته است. این پژوهش در دو بخش تدوین شده است. در بخش اول کلیدواژه های مهم این حوزه با بهره گیری از روش تحلیل بیبلیومتریک از طریق جستجو در پایگاه داده ی اسکوپوس و ترسیم نقشه ی هم رخدادی کلیدواژه های مهم در نرم افزار VOSviewer کشف و شناسایی شدند و در بخش دوم با توجه به اینکه این کلیدواژه ها در حوزه ی پژوهش فعلی ناکارآ و محدود بودند، اقدام به مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده های حاصل از آن با کمک روش تحلیل مضمون گردید. بدین منظور 6 نفر از مدیران و سرپرستان فروش فروشگاه های زنجیره ای رفاه در سطح استان مازندران با کمک روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند و پس از انجام مصاحبه با این افراد و تحلیل داده های حاصله، 125 کد(مضمون پایه)، 37 مضمون فرعی در قالب 6 سازه ی اصلی شامل «برنامه ریزی سازمانی»، «طرحریزی برنامه های مالی»، «بهسازی اجتماعی کارکنان فروش»، «عارضه یابی نیروی فروش»، «کنترل فرایندهای فروش» و «تصحیح انحرافات» شکل دهی شدند و در پایان الگوی جامع مدیریت نیروی فروش در فروشگاه های زنجیره ای رفاه ترسیم گردید.
توسعه چارچوبی برای ارزیابی اقتصاد پلتفرمی دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب دیجیتالی کنونی منجر به ظهور یک شکل سازمانی جدید یعنی شرکت پلتفرمی شده است. امروزه ارزشمند ترین شرکت های جهان و نخستین شرکت هایی که ارزش بازارشان فراتر از یک تریلیون دلار می باشند، شرکت های پلتفرمی هستند. اقتصاد پلتفرمی با سرعت نمایی در حال توسعه است و از این رو، تبدیل به یک اولویت اصلی برای دولت های سراسر جهان شده است. هدف پژوهش حاضر ارایه چارچوبی برای ارزیابی اقتصاد پلتفرمی دیجیتال در سطح بین المللی است. بدین منظور با بهره گیری از مرور نظام مند و رویکرد فراترکیب،کاربران دیجیتال، کارآفرینان دیجیتال، پلتفرم های دیجیتال، زیرساخت دیجیتال، ظرفیت نوآوری و محیط نهادی به عنوان ابعاد توانمندساز اقتصاد پلتفرمی شناسایی شدند و با استخراج شاخص های مناسب از گزارش های بین المللی، شاخص ترکیبی اقتصاد پلتفرمی توسعه یافت. بر اساس روش مدل سازی مسیر حداقل مربعات جزئی و مشخصا مدل سازه مرتبه بالاتر، مدل سنجش تایید گردید و با به کارگیری یک روش تجمیع غیر جبرانی، شاخص ترکیبی اقتصاد پلتفرمی برای 128 کشور جهان ارایه شد. در پایان، به بررسی وضعیت کنونی ایران در ارتباط با عوامل توانمندساز اقتصاد پلتفرمی و شناسایی نقاط قوت و ضعف آن و ارایه راهکارهایی برای بهبود پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که با وجودی که ایران از لحاظ توانمند سازهای طرف تقاضا وضعیت نسبتا مناسبی دارد، ولی از لحاظ توانمندسازهای طرف عرضه با مشکلات جدی مواجه است.
رفاه ذهنی: تاثیر کیفیت تجربه ارتباطی مشتری و اعتماد به برند (مورد مطالعه: شعب بانک رفاه کارگران شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
145 - 172
حوزههای تخصصی:
کیفیت تجربه ارتباطی مشتری، در بر دارنده درک مشتری و قضاوت برجسته وی بوده، موجب مزیت رقابتی پایدار گردیده و در اعتماد به برند موثر بوده و در نهایت رفاه ذهنی را که به انواع ارزیابی های افراد از زندگی شان اعم از مثبت و منفی اطلاق می شود، در پی خواهد داشت. هرچه مشتریان از خرید و استفاده از کالاها و خدمات، تجربه بهتری داشته باشند، اعتماد بیشتری در ذهن آنان ایجاد شده و اعتماد به برند یعنی داشتن احساس امنیت و اطمینان مصرف کننده افزایش خواهد یافت. هدف سنجش رفاه ذهنی با تاثیر کیفیت تجربه ارتباطی مشتری و اعتماد به برند است. هدف پژوهش، کاربردی و از لحاظ اجرا توصیفی- همبستگی است که جهت گردآوری داده از پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده گردیده است. جامعه آماری، شامل مشتریان شعب بانک رفاه کارگران شهر تهران هستند که بر اساس فرمول کوکران و روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، از نرم افزار معادلات ساختاری Smart PLS استفاده شده است. نتایج بررسی تحلیل مسیر نشان داد کیفیت تجربه ارتباطی مشتری بر رفاه ذهنی، کیفیت تجربه تعاملی مشتری بر اعتماد به برند و اعتماد به برند بر رفاه ذهنی تأثیر مثبت و معنادار دارد. یافته ها نشان دهنده این است که تجربه خوب مشتریان در استفاده از خدمات رفاه، و تعامل با مشتریان افزون بر ایجاد حس اعتماد موجب ایجاد حس خوشایندی در آنان می شود.
ارائه مدل بازاریابی دیجیتال در صنعت گردشگری پزشکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
161-202
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات توسعه ای می باشد که با روش کیفی انجام می شود. جامعه آماری در فاز کیفی شامل مدیران شرکت های تسهیل گر گردشگری پزشکی و مدیران بخش پذیریش بیماران بین المللی بیمارستان های شهر تهران می باشد که از این میان 15 نفر به صورت هدفمند غیرتصادفی بعنوان انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته است. تحلیل داده های کیفی با روش نظریه داده بنیاد و با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه مراجعه کنندگان به بیمارستان های شهر تهران می باشد (جامعه نامحدود) که بر این اساس با استفاده از جدول مورگان نمونه ای متشکل از 384 نفر انتخاب شد. گردآوری داده ها در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه و تحلیل داده ها با روش حداقل مربعات جزئی انجام شد.
طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی الکترونیک مبتنی بر خلق دانش در شرکتهای دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی الکترونیک مبتنی بر خلق دانش در شرکتهای دانش بنیان می باشد. روش تحقیق کیفی و از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نوع پژوهش های بنیادی می باشد. برای گردآوری و تحلیل داده ها از راهبرد پژوهشی نظریه داده بنیاد، استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 12 نفر از مدیران و کارشناسان حوزه مدیریت منابع انسانی الکترونیک در شرکتهای دانش بنیان می باشند که از طریق نمونه گیری نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته می باشد. برای تحلیل داده ها، از کدگذاری باز، محوری و انتخابی و از نرم افزار 10MAXQDA برای کدگذاری مصاحبه ها استفاده گردید. نتایج حاکی از آن بوده که الگوی مدیریت منابع انسانی الکترونیک مبتنی بر خلق دانش در شرکتهای دانش بنیان شامل 10 بعد (عوامل ساختاری، عوامل محیطی، عوامل فرهنگی، عوامل استراتژی، عوامل سازمانی، عوامل تکنولوژی، برنامه ریزی الکترونیکی، استخدام الکترونیکی، آموزش الکترونیکی و عملکرد الکترونیکی) و 38 مؤلفه که در قالب شرایط علی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردها و پیامد در الگوی پارادایمی پژوهش جای گرفتند.
پایش تأثیر قابلیت های پویای بازاریابی بر منابع مالی و پیکربندی فضایی در شرکت های صادراتی (مورد مطالعه: شرکت های صادراتی مستقر در شهرک های صنعتی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۷
173 - 210
حوزههای تخصصی:
با توجه به مزایای بیشمار فعالیت های صادراتی، رشد صادرات به عنوان یک مکانیسم استراتژیک در توسعه اقتصادی بسیار با اهمیت و برجسته است. شرکت ها برای تحریک و تسریع در رشد صادرات، نیازمند به کارگیری عواملی مؤثر در افزایش منابع مالی و چیدمان جغرافیایی یا پیکربندی فضایی مناسب برای مجموعه فعالیت های خود هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر قابلیت های پویای بازاریابی بر منابع مالی و پیکربندی فضایی در شرکت های دارای فعالیت صادراتی می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش و ماهیت، توصیفی- پیمایشی با رویکرد پژوهش کمّی است. جامعه آماری پژوهش از کلیه مدیران و همچنین کارشناسان بازاریابی شرکت های واقع در شهرک های صنعتی استان لرستان که دارای حداقل دو سال فعالیت صادراتی بودند، تشکیل شده است. در پژوهش حاضر برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی استاندارد استفاده گردیده که روایی و پایایی آن نیز تأیید شده است. تحلیل داده های جمعیت شناختی و همچنین آزمون توزیع نرمال داده ها به کمک نرم افزار SPSS 24 و تجزیه و تحلیل داده ها به منظور آزمون فرضیات پژوهش از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار Smart PLS 3 انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که قابلیت های پویای بازاریابی تأثیر مثبت و معناداری بر منابع مالی و پیکربندی فضایی دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که از میان ابعاد قابلیت های پویای بازاریابی، بعد توسعه محصول جدید اثرگذاری بیشتری بر افزایش منابع مالی دارد و از طرف دیگر، بعد جمع آوری اطلاعات بیشترین اثرگذاری را بر چگونگی پیکربندی فضایی فعالیت ها دارد.
شناخت عوامل موثر در برندسازی فرهنگ میهمان نوازی در گردشگری ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : امروزه گردشگران به واسطه برندسازی از بسیاری از مناطق بازدید می نمایند. میهمان نوازی به عنوان یک منبع توسعه گردشگری ناملموس در ایران شناخته می شود که کمتر به گردشگران معرفی شده و برنامه ریزی مناسبی نیز در این زمینه انجام نشده است. بنابراین هدف پژوهش شناخت عوامل موثر در برندسازی فرهنگ میهمان نوازی در گردشگری ایران است. روش شناسی : روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های میدانی است. در این پژوهش از دو روش کیفی و کمی استفاده شد. در بخش مصاحبه، 11 نفر و پرسش نامه نیز 75 متخصص حوزه گردشگری مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل به روش تحلیل محتوا و آزمون های آماری انجام شد. یافته ها : نتایج نشان داد که 15 عامل در برندسازی فرهنگ میهمان نوازی در گردشگری ایران موثر است. آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که مهمترین عامل ثبت و معرفی فرهنگ میهمان نوازی به عنوان برند گردشگری ایران با میانگین 493/4 است. همچنین دو عامل کاهش اختلافات سیاسی خارجی با میانگین 213/4 و بهبود شاخص امنیت گردشگران خارجی با میانگین 173/4 در رتبه های دوم و سوم اهمیت شناخته شده اند. مدلسازی نیز تایید نمود که عوامل موثر برندسازی فرهنگ میهمان نوازی دارای اثرکل 54/0 در رشد گردشگری ایران است. در این زمینه بیشترین تاثیرگذاری مربوط به عامل تبلیغات و معرفی جاذبه های ناملموس با تبیین 871/0 بوده است. نتیجه گیری و پیشنهادات : در مجموع عوامل متنوعی در برندسازی فرهنگ میهمان نوازی تاثیرگذار هستند که این عوامل به رشد گردشگری ایران نیز می توانند ختم شوند. پیشنهاد می شود که جنبه های مختلف فرهنگ میهمان نوازی جهت برندسازی آن مورد مطالعه قرار گیرد. نوآوری و اصالت : نوآوری پژوهش این است که تحقیقات کمی در حوزه برندسازی فرهنگ میهمان نوازی در ایران انجام شده و این تحقیق می تواند جز گام های اولیه در این حوزه قلمداد شود.
ارزیابی اثرات عوامل فردی- روانشناختی بر مصرف نمایشی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
417 - 447
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله ارزیابی الگوی مصرف نمایشی استخراج شده با استفاده از نظریه داده بنیاد می باشد. مطالعه حاضر از حیث هدف یک تحقیق کاربردی و ازنظر روش از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش مشتریان چرم درسا در شهر تهران می باشد و بدلیل نا محدود بودن تعداد جامعه براساس جدول کوکران وروش نمونه گیری تصادفی با تخصیص متناسب 385 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. پایایی پرسشنامه با ضریب الفای کرونباخ محاسبه و روایی پرسشنامه نیز با تکنیک تحلیل عاملی تاییدی مورد سنجش قرار گرفته است. همچنین برای تجزیه و تحلیل از روش مدلیابی معادلات ساختاری (SEM) و تحلیل کواریانس در نرم افزار AMOS استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده نشان داد که متغیر های دلایل فردی همچون نمایش به دیگران، تاثیر بر روابط میان فردی و تصویر ذهنی، بر مصرف نمایشی و ویژگی های محصولات ان تاثیر دارند. همچنین متغیر های سه بعد مصرف نمایشی همچون ویژگی های عملکردی، روانشناختی و بازاریابی ، شرایط زمینه ای همچون عزت نفس، خصیصه های شخصیتی و خودشیفتگی و شرایط مداخله گر همچون عوامل تکنولوژیک، عوامل اقتصادی و عوامل بازاریابی بر راهبردهای دستیابی تاثیر داشتند. متغیرهای راهبردهای دستیابی همچون تغییر اولویت نیاز ها و تامین منابع اطلاعاتی نیز بر متغیرهای پیامد مدل تاثیر داشته اند. در نهایت مشخص گردید که الگوی ارائه شده به درستی تایید و روابط میان ابعاد مختلف الگو به درستی برقرار است.
تبیین و تحلیل ذهنیت شناختی رهبری برندگرا در سازمان های صنعتی با کاربست کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین و تحلیل ذهنیت شناختی رهبری برندگرا در سازمان های صنعتی با استفاده از رویکرد کیو انجام پذیرفت. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش در زمره پژوهش های آمیخته قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش را مدیران سازمان های صنعتی تشکیل می دهند که با استفاده روش نمونه گیری هدفمند و بر مبنای اصل کفایت نظری 19 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. با توجه به رویکرد پژوهش در بخش کیفی ابتدا با 19 مصاحبه فضای گفتمان حاصل شد و با استفاده از دیدگاه ها و نظرات آن ها نمونه، گزینه کیو و در نهایت مجموعه کیو به دست آمد. سپس در بخش کمی پژوهش با بهره گیری از Spss داده های به دست آمده از بخش کیفی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که مروج نگرش مثبت، تررویج رفتار شهروندی برند، پایبندی به برند، تصویرسازی مثبت از برند، القاء وابستگی عاطفی به برند، تقویت برندسازی داخلی و انتقال هویت برند هشت الگوی ذهنی مدیران در راستای رهبری برندگرا در سازمان های صنعتی می باشند.نتیجه گیری: رهبران برندگرا با مخابره هویت برند به کارکنان، زمینه ساز هر چه بهتر برندسازی داخلی و خارجی خواهند بود. در واقع آنها با مثبت جلوه دادن تصویر برند سازمان و همچنین جذاب نمودن آن ابتدا حمایت و پشتیبانی ذی-نفعان اصلی سازمان یعنی کارکنان را در مورد برند جلب نموده و کارکنان نیز در برخورد با ارباب رجوع به خوبی به انتظارات مشتریان پاسخ می دهند.
مدل سازی رفتار منطقی خریدار و فروشنده در سیستم تجارت آنلاین با استفاده از شبیه سازی عامل محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرت و محبوبیت سیستم های تجارت آنلاین به دلیل پایین تر بودن زمان و هزینه لازم برای انجام معامله و همچنین وجود انتخاب های گسترده تر برای خریدار، افزایش چشم گیری داشته است. در تجارت آنلاین، مسافت بین خریدار و فروشنده می تواند بر اعتماد خریدار اثرگذار باشد. به علاوه هزینه های ارسال کالا نیز در تصمیم گیری خریدار نقش مهمی دارد. در این پژوهش رویکرد ترکیبی نظریه بازی -شبیه سازی عامل محور برای ارزیابی یک سیستم تجارت آنلاین ارایه شده است که در آن یک سیستم مرکزی مدیریت شهرت توسط شخص سوم مورد اعتماد استفاده می شود. همچنین با در نظر گرفتن موقعیت مکانی برای اشخاص، هزینه ی حمل و نقل و ارسال کالا نیز به مدل اضافه شده است. یافته ها نشان می دهد که در تجارت الکترونیک می توان با سیاست های تخفیف، اثر هزینه های ارسال کالا برای مشتری را کاهش داد تا هم مشتری بتواند از مزیت گزینه های بیشتر در انتخاب خود بهره ببرد و هم بازار رقابت کامل تری برای فروشنده ها ایجاد شود.
تأثیر محرک های محیطی بر اجرای خط مشی چابک سازی در دهکده های لجستیک استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر محرک های محیطی بر اجرای خط مشی چابک سازی در دهکده های لجستیک استان تهران می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی – توسعه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران عامل و اعضای هیات مدیره موظف، معاونین، مدیران و رئیس ها و سرپرستان دوایر مختلف دهکده های لجستیک استان تهران که تعداد آن ها 99 نفر و نمونه گیری به صورت کل شمار می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محرک های محیطی محقق ساخته و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. پایایی تحقیق با استفاده از معیار آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و برای مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد درصد مقبولیت واژه زبانی «فشار و تأثیر بسیار زیاد» برای مقوله تأثیر محرک های محیطی بر اجرای خط مشی چابکی نظام اداری دهکده های لجستیکی استان تهران مورد تأیید قرار می گیرد و همچنین مدل از برازش خوبی برخوردار می باشد.
نقش مدیریت ارتباط الکترونیک با مشتری در تسهیل انتخاب مقصد گردشگری (مورد مطالعه: دفاتر خدمات مسافرتی فعال در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
85-122
حوزههای تخصصی:
امروزه، مشتری مداری یکی از مهمترین شاخص های بازاریابی درنظام گردشگری است. از سوی دیگر، یکی از به روزترین و کارآمدترین برنامه ها یا راهبردهای جذب، حفظ و جلب رضایت مشتری، مدیریت ارتباط الکترونیک با مشتری است. از این رو، شناخت نقش مدیریت ارتباط الکترونیک با مشتری در تسهیل انتخاب مقصد از نگاه مدیران و کارشناسان ارشد بازاریابی دفاتر خدمات مسافرتی فعال در تهران، هدف اصلی این پژوهش می باشد. پژوهش حاضر، از نوع کیفی و با هدف ارائه مدل تبیین کننده نقش مدیریت ارتباط الکترونیک با مشتری در تسهیل انتخاب مقصد با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شد. به همین سبب، در انتخاب نمونه آماری از نمونه گیری هدفمند غیر احتمالی استفاده شد. در این پژوهش، استفاده از ابزارهای روش گراندد تئوری مثل تقطیع داده ها، کدگذاری باز و کدگذاری محوری به شناسایی شش مقوله اصلی شرایط علی، موضوع محوری، شرایط زمینه ای یا محیطی، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها انجامید.
طراحی الگوی رفتاری مصرف کنندگان خدمات فایده محور نسبت به آمیختگی در جوامع مجازی برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
156 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین الگوی رفتاری مصرف کنندگان خدمات فایده محور نسبت به آمیختگی در جوامع مجازی برند اجرا شده است.
روش: داده ها از طریق نمونه گیری هدفمند با دو دسته از مصرف کنندگان با واکنش های رفتاری متفاوت نسبت به آمیختگی در جوامع مجازی برند، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری و با استفاده از روش تحلیل مضمون، تحلیل شدند و در نهایت، به شناسایی مؤلفه ها و ابعاد متناظر انجامید.
یافته ها: ابعاد و مؤلفه های آمیختگی مصرف کننده در جوامع مجازی برند عبارت اند از: عوامل مرتبط با برند (جایگاه برند در ذهن مصرف کننده، رضایت از برند)، عوامل فردی (میزان گشودگی مصرف کننده، امکان ارائه خود ایدئال، نگرش به افراد با آمیختگی بالا، درگیری ذهنی با محصول، سودمندی ادراک شده از آمیختگی و انگیزه مصرف کننده از بروز آمیختگی)، عوامل اجتماعی (کیفیت تعاملات اعضا، منبع محتوا) و عوامل مرتبط با جامعه مجازی برند (میزان برآورده شدن انتظارات از جوامع، تعهد جامعه به تعاملات، جذابیت محتوا).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از نقش مؤلفه های ذکر شده بر آمیختگی مصرف کنندگان خدمات فایده محور در جوامع مجازی برند است؛ از این رو مدیران برندها باید به این مؤلفه ها توجه ویژه ای داشته باشند.