فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
In order to improve the quality of women's personal, professional and family lives while addressing financial concerns, it is essential to consider the improvement of women's working conditions from multiple perspectives. In this regard, the research objective was to investigate the impact of working background conditions on the economic welfare of women employed in handicrafts in less developed rural areas. The statistical population includes all female workers in less developed rural areas of Iran in 2025 who are employed in handicrafts sector. The sampling method used was random cluster with a total of 380 samples selected according to Morgan's table. In order to collect the required data, a questionnaire prepared by the researcher was used, which included two sections to assess economic welfare and working background conditions. The results of the study systematically show that the dimensions of "unbiased behavior in work”, "balance between work and life”, and "social support" have the most significant impact on the economic welfare of women engaged in handicrafts. The findings of this study underscore the necessity of implementing targeted support policies to enhance equitable organizational practices, fortify work-life balance, and broaden social support networks as pivotal strategies for enhancing the economic welfare of rural women.
تحلیل ژانر جامعه گفتمانی نظرهای آنلاین مشتریان: مورد مطالعه خرده فروشی دیجی کالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
199 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف: مشتریان هنگام خرید آنلاین با انواع متنوعی از انتخاب ها روبه رو می شوند؛ به همین دلیل، اغلب آن ها برای تصمیم گیری، به در دسترس ترین منابع اطلاعاتی، یعنی نظرهای آنلاین مراجعه می کنند. در پژوهش حاضر با هدف شناسایی و یافتن استراتژی های بلاغی (حرکات) در مفیدترین نظرهای آنلاین مشتریان، به بررسی این منابع اطلاعاتی پرداختیم. افزون براین، از آنجا که گمان می رود در میان استراتژی های بلاغی به کار گرفته شده در کالاهای مبتنی بر جست وجو و مبتنی تجربه، تفاوت وجود داشته باشد، استراتژی های بلاغی را در نظرهای مرتبط با هر یک از این محصولات نیز، مقایسه کردیم.
روش: به منظور دستیابی به اهداف تحقیق، در بخش اول پژوهش، از روش تحلیل ژانر و رویکرد تحلیل حرکت بالا به پایین برای بررسی مفیدترین نظرهای آنلاین مشتریان استفاده شد. شیوه گردآوری داده ها، نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و جامعه آماری، نظرهای آنلاین پُرفروش ترین محصولات دیجی کالا، در آبان ۱۴۰۱ بود. نظرهای ۳۷ محصول از پُرفروش ترین ها که موفق به کسب ۲۰ لایک یا بیشتر شده بودند، برای نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. در مجموع، ۴۱۴ نظر آنلاین مشتریان با نرم افزار مکس کیودا، نسخه ۲۰۲۰، تحلیل شد. در بخش دوم پژوهش نیز، ابتدا محصولات به دسته های مبتنی بر جست وجو و مبتنی بر تجربه دسته بندی شدند؛ سپس با تعیین فراوانی حرکات در هر نوع از کالاها، تفاوت بین ساختار نظرها، از منظر استراتژی های بلاغی به کار برده شده، بررسی شد. در نهایت با کمک نرم افزار اس پی اس اس، نسخه ۲۶ و آزمون استقلال کای اسکوئر، تفاوت در فراوانی ها سنجیده شد.
یافته ها: یافته های به دست آمده با روش تحلیل ژانر، نشان دهنده وجود ۶ حرکت اصلی و ۸ حرکت جزئی در متن نظرهاست که تمامی حرکات و گام های آن ها، ارائه شده است. حرکت های اصلی عبارت بودند از: عنوان، توصیه کلی، بیان تجربه شخصی، مرور ویژگی های کلی محصول، ارزیابی محصول و اعلام رضایت. به طور کلی، حرکات اصلی حدود ۸۲ درصد از کل متن را پوشش دادند. همچنین، یافته ها وجود تفاوت معنادار در به کارگیری حرکت ها را در میان انواع محصولات مبتنی بر تجربه و مبتنی بر جست وجو تأیید می کند.
نتیجه گیری: نظرهای آنلاین مشتریان، به علت ارائه ویژگی های محصول از دیدگاه مصرف کننده، اهمیت دارند. در این پژوهش شش حرکت اصلی شناسایی شد که از میان آن ها، فقط به کارگیری حرکت توصیه کلی برای درج نظر در سایت دیجی کالا الزامی بود و سایر حرکت ها توسط مشتریان انتخاب شدند. بر این اساس، می توان استدلال کرد که مصرف کنندگان در انتخاب ساختار نظرها آزادی دارند و حرکت های شناسایی شده، نشان دهنده عناصر با اهمیت در نظرهای آنلاین، از دیدگاه خود مصرف کنندگان هستند. با توجه اهمیت مفیدترین نظرها بر تصمیم به خرید، توصیه می شود که فروشگاه های آنلاین مشتریان خود را به نظردهی تشویق کنند. حرکات شناسایی شده نشان می دهند که تجربه شخصی و ارزیابی محصول، برای مصرف کنندگان اهمیت زیادی دارد؛ بنابراین فروشگاه ها می توانند با تأکید بر این موارد، به تولید محتوا بپردازند.
ارزیابی و اولویت بندی مؤلفه های آمیخته بازاریابی بر عملکرد برند از نگاه مشتریان شعب بیمه ایران شهرستان زنجان
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقيق حاضر ارزیابی و اولویت بندی مؤلفه های هفت گانه آمیخته بازاریابی در عملکرد برند بیمه ایران در شهرستان زنجان می باشد؛ پژوهش حاضر بر حسب هدف، کاربردی و بر حسب موقعیت میدانی و برحسب گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماري پژوهش حاضر، مراجعه کنندگان شعب بیمه ایران در شهرستان زنجان می باشد. در اين پژوهش با توجه به اين كه حجم جامعه نامحدود است، از روش نمونه گيري غیر احتمالی در دسترس و به وسیله جدول مورگان حجم نمونه برابر ۳۸۴ نفر بدست آمد. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات میدانی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده خواهد شد. در تحقیق حاضر جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر 7 مؤلفه آمیخته بازاریابی؛ یعنی محصول، قیمت، مکان، تبلیغات، مردم، شواهد فیزیکی و فرایندها بر عملکرد برند تأثیر مثبت و معناداری دارند و لذا کلیه فرضیه ها مورد پذیرش واقع شد. همچنین نتایج اولویت بندی حاکی از آن بود که از بین 7 مؤلفه آمیخته بازاریابی، 3 مؤلفه محصول(خدمت)، تبلیغات و قیمت مؤثرترین مؤلفه ها بر عملکرد برند بیمه ایران در شهرستان زنجان شدند.
بررسی نظام مند شبکه های علمی و روندهای پژوهشی در موضوع معرکه بودن برند با رویکرد بیبلیومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
198 - 218
حوزههای تخصصی:
معرکه بودن برند، به عنوان یک مفهوم نوظهور در حوزه بازاریابی و مدیریت برند، در سال های اخیر به دلیل تأثیرات قابل توجه آن بر رفتار مصرف کننده، ایجاد پیوندهای عاطفی و تقویت مزیت رقابتی برندها مورد توجه پژوهشگران و مدیران قرار گرفته است. این مفهوم با تمرکز بر اصالت، نوآوری و ارزش های اجتماعی و فرهنگی، برندها را از دیدگاه مصرف کنندگان متمایز و جذاب می سازد. این مطالعه با هدف بررسی نظام مند شبکه های علمی و روندهای پژوهشی مرتبط با معرکه بودن برند، به دنبال شناسایی روندهای کلیدی، خوشه های موضوعی اصلی، شبکه های همکاری علمی و شکاف های موجود در این حوزه است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت داده ها رویکردی کیفی دارد و با استفاده از روش بیبلیومتریک، ۲۹۳ مقاله منتشرشده بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۵ را از پایگاه داده Scopus استخراج کرده و با بهره گیری از نرم افزارهای VOSviewer و بسته Bibliometrix در RStudio تحلیل نموده است.نتایج تحلیل نشان داد که تولید علمی در این حوزه از سال ۲۰۱۹ به بعد با نرخ رشد سالانه ۲۵.۱۷ درصد افزایش چشمگیری داشته است. پژوهش ها در ۹ خوشه موضوعی اصلی از جمله برند و رفتار مصرف کننده، رسانه های اجتماعی و تعامل دیجیتال، گردشگری و صنعت مهمان داری، و پایداری و توسعه فناوری سازمان یافته اند. کشورهای ایالات متحده، هند و چین به عنوان پیشگامان همکاری های علمی شناخته شدند و موضوعات نوظهوری نظیر هوش مصنوعی و توسعه پایدار در سال های اخیر برجسته شده اند.این مطالعه نشان داد که معرکه بودن برند از یک مفهوم صرفاً احساسی و زیبایی شناختی به یک راهبرد چندوجهی با ابعاد فناورانه، اجتماعی و اقتصادی تکامل یافته است.
طراحی مدل گردشگری هوشمند با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی و فرهنگی برای هر جامعه پیشرو محسوب می شود. از آنجا که گردشگری به یک نیروی اقتصادی تبدیل شده است، فن آوری های اطلاعات و ارتباطات مرتبط با آن توسعه یافته اند و در حال حاضر در حال تبدیل شدن به بخش مهمی از این صنعت هستند. گردشگری هوشمند یک مفهوم جدید گردشگری است که در آن از فن آوری اطلاعات و ارتباطات برای برآورده کردن کامل نیازهای گردشگران و در نتیجه ایجاد ارزش اساسی برای آن ها استفاده می شود. هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل گردشگری هوشمند با رویکرد فراترکیب است. پژوهش حاضر با بکارگیری روش فراترکیب، 128 مقاله و منبع را در حوزه گردشگری هوشمند مورد ارزیابی قرار داده است. طی مراحل 34 منبع و مقاله با معیارهای مورد پذیرش، منطبق بود. در نتیجه ی ترکیب یافته ها، 8 مقوله فرعی که در برگیرنده ی بهبود مدیریت هزینه در گردشگری، ارائه سرویس های هوشمند گردشگری، خدمات هوشمند ابری ، سیستم خدمات اینترنتی به گردشگران، کیفیت خدمات و تسهیلات ، اینترنت اشیا، تشخیص نیاز مشتری به روش هوشمندو قیمت گذاری پویا استخراج گردید. در نهایت برای توسعه گردشگری هوشمند در ایران، اتخاذ یک چشم انداز جامع با توجه به هر دو سطح خرد و کلان پیشنهاد می شود. در سطح کلان، باید به بالا بردن اولویت توسعه گردشگری هوشمند در دراز مدت، سیاست های توسعه ملی، توجه بیشتر به برنامه ریزی، هماهنگی و نظارت و بهبود زیرساخت های مورد نیاز برای توسعه گردشگری هوشمند توجه بیشتری شود
واکاوی عوامل تعیین کننده انتخاب مقاصد گردشگری ورزشی: شواهدی از جزیره کیش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری ورزشی به عنوان یکی از محرک های کلیدی در توسعه اقتصادی و اجتماعی، نقش فزاینده ای در جذب گردشگر و تضمین پایداری مقاصد گردشگری ایفا می کند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر انتخاب مقاصد گردشگری ورزشی جزیره کیش بود. روش شناسی: پژوهش حاضر کاربردی و با رویکرد کیفی انجام شد. مشارکت کنندگان این پژوهش شامل متخصصان مدیریت ورزشی و گردشگری، مدیران و کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، مدیران اداره ورزش و جوانان، مدیران آژانس های گردشگری، مدیران و معاونان بخش گردشگری سازمان منطقه آزاد کیش و راهنمایان تورهای گردشگری و گردشگران سفرکننده به مقصد کیش بودند که به صورت هدفمند و با تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند جمع آوری و با روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند تا عوامل کلیدی مؤثر بر انتخاب مقاصد گردشگری ورزشی به صورت نظام مند شناسایی و دسته بندی شوند. یافته ها: پس از انجام ۱۶ مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد. داده ها به صورت نظام مند و با روش تحلیل تماتیک در نرم افزار Nvivo 12 Plus تحلیل گردید. در نهایت، ۶۶ مؤلفه شناسایی شد که براساس اهمیت و فراوانی در ۹ تم اصلی دسته بندی شدند: دلایل و انگیزه های شخصی، فعالیت ها و رویدادهای مقصد، تبلیغات و اطلاع رسانی، عوامل جغرافیایی و جاذبه های طبیعی و تاریخی، عوامل اقتصادی و مالی، زیرساخت ها و امکانات فیزیکی، عوامل فرهنگی و اجتماعی، کیفیت خدمات و محصولات و مدیریت مقصد و سیاست های دولتی و حاکمیتی. نتیجه گیری و پیشنهادات : با توجه به نتایج به دست آمده، مدیریت مقصد گردشگری جزیره کیش و سایر نهادها و مسؤولان ذی ربط می توانند با بهره گیری از عوامل شناسایی شده، سیاست گذاری و برنامه ریزی مؤثرتری جهت افزایش جذابیت مقصد برای گردشگران ورزشی انجام دهند. استفاده هدفمند از این عوامل می تواند زمینه ساز بهبود تجربه گردشگران، ارتقاء تصویر مقصد و درنهایت افزایش تمایل به انتخاب کیش به عنوان یک مقصد گردشگری ورزشی شود. نوآوری و اصالت: این پژوهش ازجمله نخستین مطالعاتی است که به شناسایی جامع عوامل مؤثر بر انتخاب مقاصد گردشگری ورزشی با تمرکز بر جزیره می پردازد. یافته های تحقیق علاوه بر پرکردن خلأ پژوهشی موجود، ابزاری کاربردی برای سیاست گذاران جهت بهینه سازی استراتژی های جذب گردشگران ورزشی محسوب می شود.
تجزیه و تحلیل روند جهانی پژوهش های حوزه ی بازاریابی محاوره ای: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریابی محاوره ای یکی از موضوعات است که باتوجه به پیشرفت های فناورانه و رشد روزافزون هوش مصنوعی بر عملکرد سازمان ها و گسترش فعالیت ها در فضای بین المللی تاثیر زیادی می گذارد؛ هدف پژوهش حاضر ابتدا شناسایی تولیدکننده ترین کشورها، نویسندگان، مجلات، هم نویسندگی، کلیدواژه های پرتکرار و روند زمانی انتشار آن ها در زمینه بازاریابی محاوره ای با استفاده از تحلیل کتاب سنجی بود. همچنین شناسایی مفاهیم اصلی حیطه موضوعی براساس روش مرور نظام مند است. این پژوهش از روش آمیخته (کمی- کیفی) استفاده کرده است. در بخش کمی، یک تجزیه وتحلیل کتاب سنجی با تولیدکننده ترین داده های مرتبط با بازاریابی محاوره ای انجام شده است. این داده های از پایگاه اسکوپوس از سال 2000-2024 جمع آوری و با کمک نرم افزار VOSviewer تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان دهنده روند صعودی انتشار متون مخصوصاً در دهه ی اخیر می باشد. بیشترین انتشارات این حوزه به زبان انگلیسی، بیشترین اسناد مربوط به مقالات، پراستنادترین سند، پژوهشگران با بیشترین فعالیت، کشورها با بیشترین تولیدات علمی، هم نویسندگی و در نهایت روند جهانی کلیدواژه های پرتکرار براساس بازه زمانی 2014 تا 2024 ارائه شدند. جدیدترین کلیدواژهای پرتکرار شامل هوش مصنوعی، آموزش، هوش مصنوعی محاوره ای، خدمات مشتری، یادگیری ماشینی، آنتروپومرفیسم، چت بات (ها)، چت چی پی تی، کووید 19، تجربه کاربر، اعتماد، تحلیل احساسات هستند. در بخش کیفی، براساس مرور نظام مند مفاهیم اصلی و نوآور از جمله ادراکات حضور اجتماعی، تعاملات هوشمندانه، توانمندسازی نوآورانه و مسئولیت اجتماعی در فناوری شناسایی شد. نتایج به پژوهشگران در شناسایی روندهای نوظهور، انجام پژوهش در این حیطه و انتخاب عناوین و موضوعات جدیدی یاری می رساند.
تبیین نقش تعهد مدیریت در عملکرد صادراتی : با تاکید بر نقش میانجی شراکت راهبردی و نوآوری محصول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تبیین نقش تعهد مدیریت در عملکرد صادراتی : با تاکید بر نقش میانجی شراکت راهبردی و نوآوری محصول، مطالعه موردی ( صادرات سنگ های ساختمان ایران ). در سال 1403-1402 است. جامعه آماری این پژوهش را کارشناسان و مدیران مرتبط با صادرات و مدیران شرکت های تولیدی و صادرات سنگ های ساختمان ایران تشکیل می دهد که نمونه ای متناسب با جامعه آماری به تعداد 180 نفر انجام شده است. ابزار گرداوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده که بعد از برآورد اعتبار و پایایی، در بین پاسخ گویان، توزیع گردید. بعد از جمع آوری پرسش نامه ها با استفاده از ضرایب آماری متناسب با نوع متغییر ها تحلیل ساختارهای عاملی و تحلیل مسیر و به کمک نرم افزار Amos به منظور بررسی فرضیه های تحقیق و به جهت بررسی نقش میانجیگر شراکت راهبردی و نوآوری محصول، از روش رگرسیون سلسه مراتبی با کمک نرم افزار (SPSS 22) محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. تجزیه تحلیل آماری نشان می دهد عدد اثر کل برای این متغیر عدد 1.76 بدست آمده که بزرگتر از 0.3 می باشد از این رو همبستگی مطلوب برقرار می باشد و می توان این گونه استنباط کرد که متغیرهای شراکت راهبردی و نوآوری محصول تأثیر تعهد مدیریت بر عملکرد صادراتی را به میزان 1.76 را تعدیل می نماید.
تأثیر کیفیت ارتباط و تصویر برند بر وفاداری مشتریان با نقش میانجی رضایت مشتری: در بانک اسلامی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر کیفیت ارتباط و تصویر برند بر وفاداری مشتریان با نقش میانجی رضایت مشتریان است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی و از نوع علّی است. جامعه آماری این پژوهش را مشتریان بانک اسلامی افغانستان تشکیل داده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین و نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت ارتباط چین و همکاران (2014)، تصویر برند باین موتینهو (2011)، وفاداری مشتریان امین و همکاران (2011) و رضایت مشتریان جمال ناصر (2002) استفاده گردید که روایی آن ها توسط صاحبنظران دانشگاهی و پایایی آن ها نیر از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Smrat PLS و نیز نرم افزار SPSS استفاده شد و همچنین برای بررسی تعیین شدت اثر غیر مستقیم از طریق متغیر میانجی از آماره ای به نام VAF استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که کیفیت ارتباطات تأثیر مثبت و معناداری بر وفاداری مشتریان بانک اسلامی افغانستان داشت و تصویر برند بر وفاداری مشتریان تأثیرگذارد. همچنین کیفیت ارتباط بر رضایت مشتریان مورد تأیید قرار گرفت. تصویر برند تأثیر بیشتری نسبت بر دیگر مولفه ها بر رضایت مشتریان بانک اسلامی افغانستان داشت و همچنین رضایت مشتری تأثیر مثبت و معناداری بر وفاداری مشتریان داشت. نتایج پژوهش نشان داد که کیفیت ارتباط و تصویر برند با نقش میانجی رضایت مشتری بر وفادری مشتریان بانک اسلامی افغانستان تأثیر معناداری دارد.
رفتار مصرف کننده در کلینیک دندان پزشکی سیواک
منبع:
پژوهش های کاربردی مدیریت بازار سال ۱۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۸
33 - 55
حوزههای تخصصی:
رفتار مصرف کننده در خدمات دندان پزشکی تحت تأثیر ترکیبی از عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیکی قرار دارد. این رفتار، بسته به تفاوت های فرهنگی و اقتصادی در کشورها، تنوع چشمگیری دارد. در کلینیک دندان پزشکی سیواک، به عنوان بزرگ ترین و مجهزترین کلینیک دندان پزشکی ایران، رفتار مصرف کنندگان با استفاده از انبار داده های وسیع و پرسشنامه های واحد CRM تحلیل شده است. این تحلیل به ما امکان می دهد تا رفتار مصرف کنندگان را به طور دقیق تری مورد بررسی قرار دهیم و استراتژی های مناسبی برای ارتقاء خدمات دندان پزشکی تدوین کنیم. این مقاله با بررسی عوامل مؤثر بر رفتار مصرف کننده در ایران و سایر کشورها، نمونه های موفقی از استراتژی های بازاریابی و مدیریتی در این حوزه را تحلیل می کند. علاوه بر این، به تأثیر فناوری های پیشرفته و تغییرات اجتماعی بر رفتار مصرف کننده نیز پرداخته می شود. هدف این مقاله، شناسایی نیازها و انتظارات بیماران و ارائه راهکارهایی برای بهبود کیفیت و کارایی خدمات دندان پزشکی است.
تأثیر بازاریابی رسانه های اجتماعی بر وفاداری مشتریان به برند
منبع:
پژوهش های کاربردی مدیریت بازار سال ۱۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۸
70 - 79
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر وفاداری مشتریان به برند با تأکید بر مطالعه موردی برند ایکس ویژن در شبکه اجتماعی اینستاگرام است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را مشتریان برند ایکس ویژن در اینستاگرام تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول مورگان، نمونه ای به حجم ۳۸۴ نفر انتخاب شد. داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد گردآوری و با استفاده از مدل معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزارهای SPSS و SmartPLS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری بر وفاداری مشتریان به برند دارد. همچنین، تعاملات مشتریان در رسانه های اجتماعی نقش مهمی در ایجاد ارزش ادراک شده و اعتماد به برند دارد که به نوبه خود، منجر به افزایش وفاداری مشتریان می شود. یافته های این تحقیق می تواند به مدیران بازاریابی و برندها در تدوین استراتژی های مؤثر در حوزه بازاریابی دیجیتال کمک کند.
توسعه کسب وکارها بر پایه توجه به مسئولیت اجتماعی در حسابداری مدیریت استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
39 - 58
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر، فشار زیادی بر کسب وکارها برای پذیرش مسئولیت اجتماعی به ویژه از سوی ذی نفعان به وجود آمده است. این فشار ناشی از تأکید ذی نفعان بر ارزش های غیراقتصادی و ارتباطات طولانی مدت است. کسب وکارها باید اقداماتی را انجام دهند که علاوه بر ایجاد ارزش اقتصادی، اثرات مثبتی بر جامعه و محیط زیست نیز داشته باشد. مسئولیت اجتماعی به عنوان یک مفهوم کلیدی در مدیریت مشاغل مورد توجه قرار گرفته است. اطلاعات موجود درباره ارتباط بین فعالیت های مربوط به مسئولیت اجتماعی کسب وکارها و استفاده از شیوه های حسابداری مدیریت برای توسعه عملکرد کافی نیست. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی نقش مسئولیت اجتماعی در حسابداری مدیریت و اثرات آن بر بازدهی مالی پرداخته است. این تحقیق تلاش می کند تا با تحلیل تأثیر مسئولیت های اجتماعی بر عملکرد کسب وکارها و معرفی حسابداری مدیریت استراتژیک به عنوان ابزاری برای تقویت این تأثیرات، به درک بهتری از نقش حیاتی مسئولیت اجتماعی در پیاده سازی و ارزیابی اقدامات مسئولیت پذیرانه اجتماعی دست یابد.
روش شناسی: پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد ترکیبی (کمی + کیفی) انجام شده است. در فاز کیفی، از روش دلفی برای جمع آوری و تحلیل داده ها استفاده شده تا اجماع نظر خبرگان در خصوص متغیرهای کلیدی و تأثیرگذاری آن ها بر مسئولیت اجتماعی شرکتی به دست آید و در فاز کمی، به منظور بررسی و تحلیل تعاملات بین پیشران ها و عوامل مؤثر بر مسئولیت اجتماعی، روش تحلیل میک مک به کار گرفته شد. استفاده همزمان از این تکنیک ها منجر به ارزیابی درست تأثیرات متقابل بین عناصر مختلف و نقش آن ها در پیاده سازی موفق مسئولیت اجتماعی می شود.
یافته ها: این پژوهش نشان داد که ادغام مسئولیت های اجتماعی در استراتژی های کسب وکار تأثیرات مثبت قابل توجهی بر عملکرد مالی و اجتماعی دارد. کسب وکارهایی که به مسئولیت های اجتماعی توجه می کنند، روابط بهتری با ذی نفعان برقرار کرده و وفاداری مشتریان خود را افزایش می دهند. یافته ها حاکی از آن است که مسئولیت اجتماعی می تواند بهبود روابط با ذی نفعان، افزایش وفاداری مشتریان و بهبود عملکرد مالی سازمان ها را به همراه داشته باشد. این نتایج تأکید می کند که توجه به مسئولیت های اجتماعی نه تنها ارزش اقتصادی ایجاد می کند، بلکه به بهبود تعاملات اجتماعی و محیطی نیز منجر می شود.
نتیجه گیری/ دستاوردها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد، استراتژی های مدیریتی که بر مسئولیت اجتماعی تمرکز دارند، به طور قابل توجهی می توانند به بهبود عملکرد مالی و اجتماعی شرکت ها کمک کنند. ادغام مسئولیت های اجتماعی در فعالیت های کسب وکار نه تنها به تقویت روابط با ذی نفعان و افزایش وفاداری مشتریان منجر می شود، بلکه زمینه ساز بهبود جایگاه اجتماعی و محیطی شرکت ها نیز می گردد؛ بنابراین، توصیه می شود کسب وکارها برنامه ها و سیاست های مسئولیت اجتماعی را به عنوان بخشی از برنامه ریزی های استراتژیک خود قرار دهند. همچنین، آموزش و فرهنگ سازی در میان کارکنان برای درک اهمیت مسئولیت های اجتماعی ضروری است. ایجاد یک فرهنگ سازمانی که در آن مسئولیت های اجتماعی به عنوان یک ارزش اساسی شناخته می شود، می تواند به تسهیل اجرای استراتژی های مسئولیت اجتماعی و افزایش تعهد کارکنان کمک کند. در نهایت، کسب وکارها برای دستیابی به توسعه پایدار، باید مسئولیت های اجتماعی را در مرکز توجه قرار دهند و به عنوان بخشی از استراتژی های بلندمدت خود به آن نگاه کنند؛ چراکه موجب بهبود عملکرد مالی و اجتماعی و ایجاد مزیت رقابتی پایدار خواهد شد.
ارائه مدل توسعه کارآفرینی سازمانی با رویکرد نوآوری باز در پالایشگاه گاز ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
77 - 94
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وجود گرایش کارآفرینانه در سازمان ها، قابلیت های پویایی را برای آن ها فراهم می کند که به نوآوری بیشتر و تحقق و حفظ مزیت های رقابتی منجر می شود. رویکرد نوآوری باز بر این موضوع تأکید دارد که سازمان ها می باید در کنار ایده ها و نوآوری های داخلی، از نوآوری های خارج سازمان و بازار نیز به خوبی بهره بگیرند. در این راستا، هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی مدل توسعه کارآفرینی سازمانی با رویکرد نوآوری باز در پالایشگاه گاز استان بوده است.
روش شناسی : در پژوهش حاضر از روش داده بنیاد به عنوان یک روش کیفی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه، متشکل از خبرگان حوزه کارآفرینی و مدیریت نوآوری در دو بخش دانشگاهی و اجرایی بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۳۰ نفر از این متخصصان، شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه و مدیران ارشد پالایشگاه گاز شهر ایلام، گردآوری و سپس بر اساس طرح نظام مند استراوس و کوربین تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که شرایط علّی شامل رقابت تهاجمی، فرصت گرایی کارآفرینانه، اکتساب دانش، توسعه منابع نوآوری و کاهش هزینه های تقلید بودند. شرایط زمینه ای نیز عواملی چون سواد دیجیتال سازمانی، تعهد و مشارکت نیروی انسانی، سیاست گذاری نوآورانه، انعطاف پذیری مرزهای سازمانی و فرهنگ خلاقیت را در بر می گرفت. علاوه بر این، در شرایط مداخله گر عواملی همچون فرهنگ داده باز، وضعیت نظارت حاکمیتی، سطح حمایت های مالی دولت، دیدگاه حاکم نسبت به مشارکت های بنیادی و فرآیند تبادل مالکیت فکری شناسایی شد. راهبردها نیز شامل ارتقای مشارکت های داخلی و خارجی، توسعه شبکه های ارتباطی برون سازمانی، ارتقای زیرساخت های فناورانه، بهبود شاخص های رفتار کارآفرینانه، همکاری فعال در شبکه های نوآوری محیطی و مدیریت مؤثر دانش بودند. پیامدهای مورد انتظار از اجرای این مدل شامل حاکمیت نوآوری در فرآیندهای سازمانی، ارتقای قابلیت یادگیری سازمان، مدیریت مؤثر تلاطم بازار، بهبود عملکرد نوآورانه و تثبیت عوامل پایدار مزیت رقابتی بودند.
نتیجه گیری/ دستاوردها: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که توسعه کارآفرینی سازمانی با رویکرد نوآوری باز، نیازمند هم افزایی و مشارکت بنیادی میان بازیگران کلیدی زیست بوم نوآوری باز و همچنین تعدیل یا تقویت برخی متغیرهای ساختاری است؛ بنابراین، تصمیم گیرندگان سازمانی می توانند با توجه به عوامل شناسایی شده و اتخاذ سیاست های مناسب، زمینه بهبود شرایط لازم برای دستیابی به این هدف را فراهم آورند.
طراحی مدل توانمندسازی مدیران مدارس کارآفرین با بهره گیری از هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
71 - 92
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحولات پُر شتاب فناوری و ضرورت ارتقای کیفیت آموزش کارآفرینی، توانمندسازی مدیران مدارس کارآفرین از طریق بهره گیری از ظرفیت های هوش مصنوعی به یک راهبرد نوین و اساسی تبدیل شده است. هدف این پژوهش، ارائه الگویی برای توانمندسازی مدیران مدارس کارآفرین با رویکرد هوش مصنوعی است. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، کیفی است که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام پذیرفت. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه مدیران با سابقه مدارس کارآفرین در سطح کشور بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری، تعداد ۲۱ مصاحبه عمیق انجام شد. ملاک انتخاب مدارس کارآفرین شامل ارائه برنامه های آموزش مهارتی و کارآفرینی برای دانش آموزان به طور هم زمان با برنامه های آموزش رسمی وزارت آموزش و پرورش بود. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. بر اساس یافته های پژوهش مدلی پارادایمیک برای توانمندسازی مدیران مدارس کارآفرین با بهره گیری از هوش مصنوعی ارائه گردید که ابعاد آن شامل شرایط علّی (از قبیل بهینه سازی تصمیم گیری ها، تحلیل رفتار یادگیری دانش آموزان، برنامه ریزی استراتژیک، ایجاد محیط آموزشی پویا، بهره گیری از آموزش های متناسب و یادگیری مهارت های آینده)، پدیده محوری (از قبیل توانمندسازی مدیران مدارس کارآفرین با رویکرد هوش مصنوعی)، شرایط زمینه ای (از قبیل سه محور شامل آشنایی با رهبری شبکه ای، بسترهای آموزشی و زمینه های نوآوری)، شرایط مداخله گر (از قبیل ضعف زیرساخت ها، عدم تسلط کافی مدیران بر ابزارهای هوش مصنوعی، کمبود داده های سازمانی، مقاومت نسبت به تغییرات فناورانه و نبود منابع کافی)، راهبردها (از قبیل فراهم بودن ابزارهای هوش مصنوعی، تقویت مهارت استفاده از آن، نهادینه سازی فرهنگ همکاری های نوآورانه، آموزش برنامه ریزی با فناوری هوشمند و آشنایی با شیوه های نوین بازخورددهی) و پیامدها (از قبیل بهره وری آموزش کارآفرینانه، تعالی عملکرد مدارس، برند شدن مدارس کارآفرین و ارتقای اثربخشی فرآیندهای آموزشی) بود. بر اساس مدل نهایی چنین می توان بیان کرد که بهره گیری هدفمند از هوش مصنوعی می تواند به عنوان یک اهرم کلیدی در تحول رهبری آموزشی و توسعه مدارس کارآفرین عمل کند. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برنامه ریزان و سیاست گذاران در زمینه موضوع مورد مطالعه به همراه دارد.
Exploring Spiritual Experience of Young Pilgrims at Religious Sites: (The Case of Razavi Holy Shrine)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Spiritual experiences are essential to individual well-being, offering profound emotional, psychological, and religious benefits. Pilgrimage sites, especially sacred spaces, provide a unique environment for pilgrims to experience personal renewal and spiritual transformation. This study investigates the spiritual experiences of young pilgrims at the Razavi Holy Shrine in Mashhad, Iran, a key pilgrimage site for Shia Muslims. Using an exploratory-descriptive qualitative approach and thematic analysis, the research identifies three main themes: Spiritual Well-being, Connectedness, and Consciousness, each with several subthemes. Spiritual Well-being encompasses positive emotions, energy, happiness, purification, and peace and tranquility, emphasizing the emotional uplift and inner peace experienced by pilgrims. Connectedness includes pilgrims’ connection with God, expressing needs and seeking divine favor, receiving blessings and assistance, and fostering ties with religion and holy leaders. This highlights the shrine’s role in deepening spiritual bonds and providing divine support. Consciousness involves experiences of detachment from routine life, timelessness, self-reflection, and religious awareness, illustrating how the pilgrimage fosters introspection and spiritual enlightenment. These findings contribute to the understanding of religious pilgrimage and spiritual transformation, offering valuable insights for scholars, policymakers, and pilgrimage site administrators. Recognizing the dimensions of spiritual experiences can enhance spiritual tourism and guide future research on spiritual psychology and the transformative power of sacred spaces.
بررسی تأثیر ساختار سازمانی بر پیچیدگی مدیریت مبتنی بر ارزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر ساختار سازمانی بر پیچیدگی مدیریت مبتنی بر ارزش است که به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و شیوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مدیران اجرایی و مدیران مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند و بر اساس جامعه در دسترس و فرمول کوکران 317 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری در این پژوهش پرسش نامه نووتنی (۲۰۲۳) است که دارای ۴ مؤلفه و ۱۵ گویه می باشد. پس از بررسی نرمال بودن توزیع داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنف، از نرم افزار SmartPLS 3 برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که متمایزسازی عمودی بر پیچیدگی مدیریت مبتنی بر ارزش تأثیر منفی و معنی داری دارد (052/ 4- t=). متمرکزسازی و رسمی سازی بر پیچیدگی مدیریت مبتنی بر ارزش تأثیر مثبت و معنی داری دارد (108/ 9 t=). همچنین ادغام افقی نیز بر پیچیدگی مدیریت مبتنی بر ارزش تأثیر مثبت و معنی داری دارد (67/ 8 t=). رسمی سازی نیز بر پیچیدگی مدیریت مبتنی بر ارزش تأثیر مثبت و معنی داری دارد (25/ 7 t=). به طورکلی می توان گفت که ساختار سازمانی بر پیچیدگی مدیریت مبتنی بر ارزش مؤثر است؛ بنابراین فرایند پیچیده خلق ارزش در بستر صورت بندی مناسب مولفه های ساختار سازمانی همراه با بکارگیری و توسعه نوآوری های حسابداری مدیریت راهبُردی، تحقق و توسعه می یابد.
تحلیل تطبیقی نقش دین در همبستگی اجتماعی حکومت هخامنشی با تکیه بر نظریه اجتماعی امیل دورکیم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با تطبیق نظریه های افرادی مانند دورکیم در زمینه های متفاوت مثل همبستگی اجتماعی به کمک میراث ملموس و ناملموس و مشخصا در این نوشته به کمک ابزار دین، می توان فهمید که چگونه نظریه های جامعه شناختی مدرن می توانند به تحلیل و تفسیر پدیده های تاریخی و باستانی کمک کنند و بالعکس. هدف این مقاله این است تا به درک عمیق تری از تأثیر دین بر ساختار اجتماعی و از پیوندهای بین دین، قدرت و همبستگی اجتماعی در حکومت های باستانی کمک کند همچنین تطبیق و ارزیابی کاربردپذیری نظریه دورکیم در زمینه دینی و اجتماعی دوران هخامنشی را آشکار کند. در اولین نگاه چنین سؤالی مطرح می شود که دین چگونه در ایجاد و تقویت همبستگی اجتماعی در دوره حکومت هخامنشی نقش داشته است؟ این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی انجام شده است. نتیجه این پژوهش این است که دورکیم با توجه به شواهدی که در اطراف خود می دیده است نظریه ای ارائه داده که هرچند از جهاتی قابل نقد است ولی برای نظریه ای که ارائه کرده همواره مصادیقی در اطراف ما وجود داشته است که گاهی متوجه این مصادیق نیستیم یکی از این مصادیق نقش وجود ادیان مختلف بر ایجاد همبستگی اجتماعی در حکومت های مختلف است.
ارتقای رفتار مالی مشتریان از طریق تجارب کاربردی بانکی در متاورس
حوزههای تخصصی:
در این مقاله چارچوب مفهومی «تجارب کاربردی بانکی در متاورس» ارائه شد که با تلفیق فناوری های VR/AR، بازاریابی تجربی و نظریه های رفتار پولی، سازوکار تأثیر متاورس بر تصمیم گیری مالی مشتریان را تشریح می کند. یافته ها نشان می دهد غوطه وری عمیق و تعامل چندحسی تمرکز بر سناریوهای مالی را تقویت و عدم قطعیت ادراکی را کاهش می دهد. شبیه سازی مالی با داده های واقعی، پیش آگاهی از پیامدهای اقتصادی را ممکن و خودکارآمدی مالی را ارتقا می دهد. طراحی سفر مشتری با گیمیفیکیشن تطبیقی و روایت های شخصی شده زمان تصمیم گیری را کاهش و نرخ نگهداری را افزایش می دهد. اگرچه مطالعه بر داده های ثانویه متکی است، اما مسیر آزمون های کنترل شده و تحلیل بازگشت سرمایه را برای تحقیقات آتی باز می گذارد. این مدل می تواند نقشه راه استراتژیک مدیران بانکی و سیاست گذاران پولی باشد.
بررسی تاثیر استراتژی های آمیخته بازاریابی بر عملکرد صادراتی در بین کارکنان شرکت کاوش صنعت توس
منبع:
پژوهش های کاربردی مدیریت بازار سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۹
89 - 119
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیراستراتژی های آمیخته بازاریابی بر عملکرد صادراتی در بین کارکنان شرکت کاوش صنعت توس می پردازد.در این تحقیق به جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد آمیخته بازاریابی مشتریان ایزدبار (1390) و پرسشنامه سنجش عملکرد صادارت زو و همکاران (1998) استفاده نموده است. روایی پرسشنامه ها از طریق اساتید محترم، تبیین و جهت پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش تعداد 70 نفراز کارشناسان و کارکنان شرکت کاوش صنعت توس می باشد، که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 59 نفر از این افراد به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. اطلاعات جمع آوری شده به کمک روش های آماری و با استفاده از نرم افزارهایspss و معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد که بین استراتژی آمیخته بازاریابی با عملکرد صادرات، میان منابع مالی و توانمندی ارتباطی در سرمایه گذاری، میان منابع تجربی و توانمندی ارتباطی در سرمایه گذاری، میان منابع مالی در سرمایه گذاری با استراتژی آمیخته بازاریابی، میان منابع تجربی در سرمایه گذاری با استراتژی آمیخته بازاریابی و میان توانمندی ارتباطی در سرمایه گذاری با استراتژی آمیخته بازاریابی رابطه معناداری وجود دارد.
شناسایی استراتژی های مؤثر شرکت های متوسط و کوچک در دوران رکود بازار: رویکرد بیبلیومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه یک تحلیل بیبلیومتریک برای شناسایی استراتژی های مؤثر شرکت های متوسط و کوچک در دوران رکود بازار انجام شد. برای به دست آوردن داده ها و یافتن شکاف تحقیقاتی از ادبیات، مقالات منتشر شده در پایگاه داده Web of Science بین سال های 1992 تا 2024 در این زمینه انتخاب شدند. روش بررسی بیبلیومتریک سیستماتیک با نرم افزار VOSviewer و زبان برنامه نویسی R انجام شد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جزء تحقیقات کیفی است. پنج خوشه اصلی در بخش تجزیه و تحلیل هم رخدادی واژگان شناسایی شد. که شامل: خوشه 1) مدل های رشد کسب و کارها در رکورد. خوشه 2) عملکرد نوآوری شرکت ها در رکود. خوشه 3) استراتژی مصرف در دوران رکود. خوشه 4) کارایی شرکت ها در دوران رکود. خوشه 5) استراتژی تحقیق و توسعه شرکت ها در رکود. بر اساس نتایج، دو سازه رشد و رکود اقتصادی از سازه های بخش پیش بین می باشند. برای سازه بافتار، تحقیق و توسعه، نوآوری و ریسک معرفی شدند. استراتژی ها از بخش سازه تصمیمات می باشد و عملکرد شرکت از بخش سازه نتایج است.