ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
۱۱۰۱.

صورت بندی اخلاق و تربیت خانواده در فلسفۀ منسیوس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق و تربیت فلسفۀ منسیوس قواعد و نظام اخلاقی-تربیتی محبت و عشق لایه ای و مدرج فلسفۀ سیاسی چین باستان خانواده دولت کوچک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۲۴۰
چین باستان سرزمین فلسفه و حکمت عملی است که محور عمدۀ آن، خانواده، به مثابۀ دولت کوچک و اتصالش به ساحت اجتماع است. منسیوس در فلسفه ورزی به پیوستگی فرد، خانواده و حکومت معتقد است و رابطه ای خطی میان آ نها می بیند. این مقاله بر پایۀ چارچوب نظری پارادایم در پاسخ بدین پرسش که بنیادها و رویکردهای اخلاق و تربیت خانواده در فلسفۀ چین باستان و به طور خاص منسیوس چیست، این فرضیه را پیش می کشد که منسیوس در دستگاه فکری کنفوسیوسی، اما با نوآوری به طرح پارادایم (الگو) خود پرداخته و در پرتو آن، رویکردی معنوی تر در تحلیل اخلاق و تربیت، قواعد اخلاقی، شبکۀ نظام اخلاقی و فضیلت های نظام خانواده داشته است. او رویکرد متافیزیکی قوی تر و شفاف تر و تأکید بسیار بر نیک سرشتی انسان دارد که در مباحث تربیتی و اخلاقی بسامد و اثرگذاری بسیار دارد. از دیدگاه وی روابط میان زن و شوهر، آغاز تمامی روابط انسانی است و سهم عمده ای در آرامش اجتماع دارد. از نظر منسیوس الفت میان زن و شوهر، رفتار مهربانانه با کودکان، تقسیم کار و تداوم خدمت به والدین پس از مرگ، اضلاع مهم خانواده است. رفتار حکومت به گونه ای که مردم به آسانی بتوانند خانواده تشکیل دهند؛ ارتباط میان مهربانی با کودک و وظیفه شناسی او و نظم در مملکت؛ تعیین امور داخلی توسط زن و امور کاری توسط شوهر؛ پدر سخت گیر و مادر مهربان؛ علنی نکردن اشتباهات والدین؛ و عشق و محبت درجه بندی شده با اولویت خانواده؛ یافته های پژوهش است.
۱۱۰۲.

تحلیلی نوین از موقف صراط بر اساس تلقی عرفانی از حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صراط حرکت جوهری نفس ولی کامل معاد جسمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۲۳۷
تاریخ حکمت گواه آن است که شناخت حیات پس از مرگ و گفت وگو پیرامون آن همواره از معماهای محبوب اندیشمندان بوده است. در میان ایشان، صدرالمتالهین یکی از موفق ترین متفکران مسلمانی است که توانست از بسیاری از مواقف پس از مرگ تحلیل و تبیینی عقلانی ارائه کند. از جمله مواقفی که ملاصدرا به تحلیل برهانی آن پرداخته، موقف صراط است. به باور او حقیقت صراط، چیزی جز تمثل نفس در هیئت پُلی بر جهنم نیست، درحالی که به نظر می رسد این قرائت از صراط، به تنهایی نوعی ناسازگاری با صراطی که در دین گفته شده دارد؛ پژوهش حاضر که به روش تحلیلی-توصیفی نگاشته شده، با التفات به مبانی منیع صدرایی و متون دینی، اثبات می کند صراط مشهود، بدون شائبه مجاز، وجهی از باطن انسان کامل محمدی است و آن چه صدرالمتالهین درباره صراط می گوید در حقیقت کیفیت گذر از صراط است؛ به این ترتیب در پژوهش حاضر در عین ارائه تفسیری جدید از صراطِ مشهود در قیامت، بر تفسیر ملاصدرا از صراط (با اندکی تصرف و به نحوی سازگار با خوانش مزبور)، تحفظ شده است.
۱۱۰۳.

پراکسیس و بازتاب خودِ نابازنمودی در هستی شناسی بنیادین هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعلا بازنمایی خود بازتاب عمل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۲۲۹
ارسطو عمل را وقتی به راستی عمل می دانست که برای خود عمل و نه غایتی مترتب بر آن انجام بگیرد. از این رو او میان عمل (پراکسیس) و تولید از این نظر که یکی خود، غایت خویش است و دیگری نه و با نظر محض هم از این جهت که عمل خودآیین نیست، فرقی قائل می شود. هیدگر معتقد است که گرچه تمایز ایجاد شده از سوی ارسطو مفید است ولی کافی نیست؛ چون ممکن است بواسطه عدم تعینِ جایگاه خود در برابر موجودات و مشخصاً در میدان عمل، پدیدار این خود همراه با میدان انضمامی عمل، از رهگذرِ مفاهیمی چون خودآگاهیِ بازنمودی، به ذیل نظر فروغلتد و این وضعیتی است که از دیدگاه هیدگر می تواند پدیدار اصیل عمل و میدان آن را بپوشاند. ما در این مقاله کوشیده ایم نشان دهیم که چگونه می توان با تبیین پدیدار نابازنمودیِ خود و از رهگذر طرحِ مفهومِ بازتاب، مانع از درکِ پیشینیِ عمل و میدان های آن، از رهگذر بازنمایی هایِ صوری-منطقی شده و به جای آن فهمی پدیدارشناسانه از پراکسیس را به دست داد.
۱۱۰۴.

تلقی «ویژگی بنیاد» از امر فیزیکال در تعریف فیزیکالیسم باتوجه به جدیدترین دیدگاه فلاسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فیزیک فیزیکالیسم شئ بنیاد تئوری بنیاد ویژگی بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۹۵
دیده گاه های متنوعی له و علیه فیزیکالیسم نوشته شده و نوشته می شود. اما لازمه سنجش دقیق فیزیکالیسم، داشتن تلقیّ صحیح از فیزیکالیسم است. در مقاله حاضر فارغ از نقد فیزیکالیسم، می خواهیم به تلقیّ صحیحی از فیزیکالیسم برسیم. در این بین فهم چیستی امر فیزیکال در تعریف فیزیکالیسم نقش کلیدی بازی می کند؛ دو تلقیّ مشهور از امر فیزیکال وجود دارد: «شئ بنیاد» و «نظریه بنیاد». در تلقیّ اول، امر فیزیکال، بر الگوی اشیاء نمونه وار فیزیکی تعریف می شود؛ یعنی امری فیزیکی است که ویژگی اشیاء شاخص فیزیکی را داشته باشد و در تلقی دوم، امری فیزیکی است که علم فیزیک از آن بحث کند. در مقاله حاضر نشان خواهیم داد، هر دو تلقیّ دچار مشکل اند و باید تلقیّ سومی را در فهم امر فیزیکال، جایگزین دو تلقی مذکور کنیم. به اعتقاد ما تلقیّ صحیح، تلقی «ویژگی بنیاد» است ازبین تلقی های ویژگی بنیاد، جدیدترین نظریات در مورد تمایز مادی-مجرد متعلقّ به استاد فیاضی است که ویژگی معیار امر فیزیک را محسوس بودن معرفی می نماید ما ضمن نقد دیدگاه ایشان، درنهایت «استعداد تحقق درجهان فیزیک» را ما به عنوان فرق فارق و اصیل بین امر فیزیکی و غیرفیزیکی معرفی کرده ایم که دراین بین به نتائج دیگری هم رسیده ایم.
۱۱۰۵.

پدیدارشناسیِ ساختارِ صوری سوژه در نظام های ساختار باور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صورت خیال ناخودآگاهی تجربه نماد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۹۰
ساختار صوری سوژه در سطح گسترده ای قابل بحث است، چرا که اساس «سوژه» در تمایز «من/ جهان» شکل گرفته و چگونه ساختار صوری می تواند بدون جدایی افکندن میان «این و آن» و افزودن امور انضمامیِ متکثر پایدار بماند؟ سوژه در ابتدای امر تنها فضایی خالی است که به غیر ، مجالِ ورود می دهد، نمی توان مشخص کرد که این «نفوذ سوژه است یا نفوذ شیء» اما به هر صورت ساختاری است که پای غیر را به «امر نفسانی» باز می کند و مرحله ی بیگانگی را رقم می زند مرحله ای که برای «ظهورِ صوریِ سوژه» ضروری است. سوژه تداومِ تحلیلیِ این تصور است که مبنای آگاهی از هیچ بستری برنخواسته و گاه آغازی کاملا تهی دارد، ما این را پذیرفتیم، چرا که سوژه هرچند در مقام خیال، اما نقشی بسیار پررنگ دارد و از طرف دیگر اگر برای ظهورِ سوژه عقیده به بستری داشته باشیم، امکانِ دریافت طبیعیِ آگاهی را به صورتی که سوژه آن را تنها با پدید آمدن و ناپدید شدن ایجاد می کند، از دست می دهیم (نقشِ کاتالیزوریِ سوژه). پس «سوژه نه تاریخی است و نه زبانی، زیرا اساسِ پیوند طبیعی و ارجاع های طبیعی ربطی به تاریخ و زبان ندارد» اما نکته ی مهم اینجاست که سوژه جهان را به ورطه ی ساحتِ نمادین و قابل ادراک می کشد و این یعنی نشانه ها را به صورتِ گسترده واردِ سطح آگاهی می کند و آنجا که چیزی نمادین نشود ناخودآگاه باقی می ماند.
۱۱۰۶.

پارادوکس صدق شرطی لزومی جزئیه با هر مقدم و تالی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شرطی لزومی جزئیه سور شرطی شمس الدین سمرقندی فخرالدین رازی عبدالله گیلانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۲۱۶
در سنت منطق سینوی، منطق شرطیات جایگاه ویژه ای دارد. در این سنت درباره شرایط صدق جملات شرطی و شرایط انتاج قیا س های با مقدمات شرطی نظرات مختلفی ارایه شده است. یکی از مهم ترین منطق دانان سینوی که درباره این بخش از منطق سخن گفته شمس الدین سمرقندی است. یکی از مباحث خاص سمرقندی در باب شرطیات درباره شرایط صدق شرطی لزومی جزئیه است. تحلیل او درباب این نوع از شرطی ها سرانجام به محدودکردن تعداد قیاس های شرطی انجامید. در مقاله حاضر آرای سمرقندی درباره شرایط صدق شرطی های لزومی جزئیه را با نظرات فخرالدین رازی و عبدالله گیلانی در همین باب مقایسه کرده و نشان داده ام که منشاء اختلافات بین این منطق دانان, تفاوت تفسیر آنها از متون ابن سینا درباره سور شرطی است.
۱۱۰۷.

تمایز امکان و احتمال از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا امکان احتمال ارسطو فارابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۳۱
ابن سینا در کتاب شفا میان مفهوم احتمال و امکان تمایز گذاشته و با بیان سه رویکرد این دو مفهوم را از یکدیگر متمایز کرده گرچه بررسی های انجام شده نشان می دهد وی به صورت مستقل به مسئله احتمال نپرداخته است. این پژوهش به دنبال بررسی تمایز میان امکان و احتمال با توجه به آثار ابن سینا است. نتایج نشان می دهد که تمایز هایی که ابن سینا میان امکان و احتمال بر شمرده هر کدام ریشه تاریخی خاص خود را دارد. ذهنی بودن احتمال و عینی بودن امکان گرچه نظر اکثر منطق دانان است اما نمی تواند تمایز دقیقی میان امکان و احتمال ترسیم کند. تمایز دوم در واقع تمایز میان امکان استقبالی و احتمال وقوع امری در آینده است که گویای تمایز میان امکان استقبالی ابن سینا و امکان استقبالی فارابی است. تمایز سوم نیز به نظر خلط واژه احتمال و امکان خاص است که ریشه در ترجمه آثار ارسطو دارد.
۱۱۰۸.

رهیافتی شناختی و بدن مند به خوانشگری کاغذی و دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خوانشگری دیجیتال هایدگر فوکو علوم شناختی بدن مندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۷۹
این مقاله تلاش می کند به کمک ابزارهای مفهومی هایدگر، فوکو و نیز دستاوردهای علوم شناختی، از منظری فلسفی گذار از خوانشگری کاغذی به خوانشگری دیجیتال را بررسی کند. این بحث می تواند تمهیدی برای فهم فلسفی عصر دیجیتال باشد. در این پژوهش نشان داده می شود که تحلیل هایدگر درباره هستی تودستی و تکنولوژی می تواند به فهم رفتارهای خوانشگری ناظر به خواندن کاغذی و دیجیتالی کمک کند. همچنین، از چهارچوب تحلیلی هایدگر، برای هستی شناسی متن بهره گرفته شده است. ازسوی دیگر، تأملات فوکو درباره تکنولوژی های بدن مند می تواند مناسبات قدرت شناختی را که پیرامون خواننده شکل می گیرد، تبیین کند. افزون براین، علوم شناختی با بررسی مفصّل نحوه های گوناگون خوانشگری، یافته های تجربی مفصّلی از تأثیرات منش های خوانشگری بر سوگیری ها و مهارت های شناختی انسان به دست داده است. در این میان، علوم شناختی بدن مند و مهارتی جایگاهی متمایز دارد؛ چراکه با گذار از فهم رایانشی از انسان، به منش ها و حالت های گوناگون بدنی هنگام مطالعه توجه و تأثیرات آنها را برجسته کرده است. برای یکپارچه کردن این حوزه های پژوهشی، تلاش بر این است که یافته های علوم شناختی در چهارچوب فهم تکنولوژیک هایدگر و فوکو از مناسبات قدرت شناخت  مدرن قرار گیرد.
۱۱۰۹.

ذات یا «بود» عالم از دیدگاه شوپنهاور و کارکرد معرفتی هنر در آن با تأملی در فلسفه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اراده افلاطون شوپنهاور معرفت هنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۶۷
 شوپنهاور این عالم را پدیداری می داند که تجلی شئ فی نفسه است و شئ فی نفسه یا به عبارتی «بود» عالم، چیزی نیست جز اراده که باطن جهان و نه چیزی برتر از جهان است. جهان فلسفی او از سه مرتبه ی اراده، ایده و پدیدارها تشکیل شده است. اراده بنیاد و اساس فلسفه شوپنهاور را شکل می دهد که هستی ظهور آن است. شوپنهاور ایده را ناب ترین تصویرِ شیء فی نفسه یا اراده می داند؛ به عبارت دیگر مستقیم ترین تعین اراده جهان نمونه های عالم معقولات است که در فلسفه افلاطون مثل خوانده می شود و مخلوقات سایه و نسخه ای از آن اصل هستند. از نگاه شوپنهاور مثال افلاطونی واسطه میان اراده به عنوان شئ فی نفسه و پدیدار است. البته مثال افلاطونی معقول است؛ حال آنکه عقل به اراده شوپنهاور راهی ندارد، بلکه هنر می تواند شئ فی نفسه و اراده را به خوبی درک کند. در این مقاله به روش توصیفی – تحلیلی سعی شده است بعد از تبیین عالم پدیدار و شئ فی نفسه از دیدگاه شوپنهاور، به اهمیت و جایگاه هنر، مراتب هنر و کارکرد معرفتی آن در اندیشه شوپنهاور با تأملی در فلسفه افلاطون و دیدگاه او پیرامون رابطه هنر با درک حقیقت عالم پرداخته شود.
۱۱۱۰.

جریان قاعده الواحد در علم اصول فقه

کلیدواژه‌ها: حقایق اعتباریات قاعده الواحد ارتباط تولیدی علوم حقیقی علوم اعتباری اصول فقه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۲۶۲
پژوهش حاضر به بررسی درستی و یا نادرستی جریان قاعده الواحد در علم اصول فقه می پردازد. در این راستا ابتدا به شناخت قاعده الواحد پرداخته شده و در نتیجه خاستگاه قاعده الواحد، علمی حقیقی به نام فلسفه و مجرای آن در حوزه حقایق تکوینی قلمداد شده است. سپس پیرامون اعتباریات بحث شده تا تفاوت جوهری ادراکات حقیقی و ادراکات اعتباری نسبت به هم و احکام ویژه هریک و چرایی ارتباط تولیدی نداشتن این دو سنخ از ادراکات نسبت به هم تبیین شود. البته ملاک صحت و خطا در اعتباریات، وجود غرض و عدم آن می باشد و اصلا نمی توان با برهان یک اعتبار را ثابت و یا رد نمود. سپس چرایی جریان برهان در علوم حقیقی و چگونگی ارتباط تولیدی داشتن ادراکات حقیقی نسبت به هم روشن می شود؛ اینکه اساس حرکت برهانی ذهن برای کشف حقایق تکوینی بر مدار روابط واقعی یا همان روابط علی معلولی حقایق تکوینی است درحالیکه اعتباریات بر مدار روابط واقعی، تولید نمی شوند. با شناخت ساختار علوم حقیقی، ساختار و احکام علوم اعتباری از جمله علم اصول فقه شناخته می شود؛ اینکه تفکیک احکام اعتبارات از احکام حقایق امری ضروری بوده، لذا خلط احکام این دو خطاست.
۱۱۱۱.

تبیینی از مختصات علوم انسانی اسلامی بر پایه قلمرو موضوعی-معرفتی آن (با تأکید بر آیات قرآن کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علوم انسانی قلمرو معرفتی موضوع علوم انسانی توحیدمحوری توسعه یابندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۷۳
موضوع علوم انسانی در یک معنای کلی، انسان، جامعه و رفتار فردی و اجتماعی آن می باشد و در معنای خاص و دقیق تر در منظومه فکری اسلام و با رویکرد قرآنی، عبارت است از: «کنش ها» و «واکنش های» انسان؛ اعم از کنش های ظاهری یا باطنی؛ مُلکی یا ملکوتی، جوارحی یا جوانحی؛ فردی یا اجتماعی و امثال آن. بر پایه این معنا، شبکه روابط و کنش های انسانی را می توان حداقل در چهار دسته رابطه انسان با خود، با خدا، با دیگر انسان ها (و جامعه) و با جهان (طبیعت و زیست)، ترسیم نمود. این تلقی از موضوع علوم انسانی اسلامی و قلمرو آن، نتایج زیادی در تحول و تولید این علوم دارد. مقاله حاضر می کوشد با روش عقلی و نقلی و بر اساس شبکه روابط یادشده، نتایج مبنای یادشده را در ماهیت و مختصات (کمیت و کیفیت) علوم انسانی اسلامی نشان دهد. برخی یافته های پژوهش حاضر عبارتند از: توحیدمحوری در شبکه کنش ها و روابط انسانی؛ تنوع مفاهیم و مسائل علوم انسانی اسلامی، تنوع رشته های علوم انسانی اسلامی، توسعه یابندگی رشته های علوم انسانی اسلامی، تنوع و تکثر منابع معرفتی و تنوع کارکردی علوم انسانی اسلامی.
۱۱۱۲.

درباره طبیعت گزاره های ماینونگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبیعت گزاره وحدت گزاره تسلسل ماینونگ راسل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۸۷
این مقاله جستاری درباره ی طبیعت گزاره های ماینونگی است. اینها گزاره هایی هستند که در آنها خاصیتی بر شیئی ناموجود حمل می شود چنان که بتوان آن را صادق انگاشت. نشان می دهم که تعمیم رویکردهای متداولِ تبیین طبیعت گزاره ها چنان که گزاره های ماینونگی را نیز شامل شوند، به پیش بینی نادرست ارزش صدق این گزاره ها، عدم رعایت شهودهای ما درباره ی اجزاء شان یا تحمیل هزینه های مضاعف وجودشناختی می انجامد. رویکردهای ذهن گرایانه تر مانند راسل متاخر، سومز یا پریست بخت بیشتری برای موفقیت دارند. این مقاله جستاری درباره ی طبیعت گزاره های ماینونگی است. اینها گزاره هایی هستند که در آنها خاصیتی بر شیئی ناموجود حمل می شود چنان که بتوان آن را صادق انگاشت. نشان می دهم که تعمیم رویکردهای متداولِ تبیین طبیعت گزاره ها چنان که گزاره های ماینونگی را نیز شامل شوند، به پیش بینی نادرست ارزش صدق این گزاره ها، عدم رعایت شهودهای ما درباره ی اجزاء شان یا تحمیل هزینه های مضاعف وجودشناختی می انجامد. رویکردهای ذهن گرایانه تر مانند راسل متاخر، سومز یا پریست بخت بیشتری برای موفقیت دارند. این مقاله جستاری درباره ی طبیعت گزاره های ماینونگی است. اینها گزاره هایی هستند که در آنها خاصیتی بر شیئی ناموجود حمل می شود چنان که بتوان آن را صادق انگاشت. نشان می دهم که تعمیم رویکردهای متداولِ تبیین طبیعت گزاره ها چنان که گزاره های ماینونگی را نیز شامل شوند، به پیش بینی نادرست ارزش صدق این گزاره ها، عدم رعایت شهودهای ما درباره ی اجزاء شان یا تحمیل هزینه های مضاعف وجودشناختی می انجامد. رویکردهای ذهن گرایانه تر مانند راسل متاخر، سومز یا پریست بخت بیشتری برای موفقیت دارند.
۱۱۱۳.

بررسی تأثیر برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر رشد مهارت های زندگی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش فلسفه مهارت های زندگی دانش آموزان ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۷۸
هدف از این مطالعه، اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر رشد مهارت های زندگی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی مدارس دولتی شهر بهبهان به تعداد 1409 نفر در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، ۶۰ نفر از دانش آموزانی که نمره پایین تری در مهارت های زندگی کسب نمودند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) قرار گرفتند. در مرحله بعد گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای در معرض آموزش فلسفه قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه مهارت های زندگی ساعتچی و همکاران (1389) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش فلسفه به کودکان بر رشد مهارت های زندگی (001/0P<، 073/74F=)، رشد مهارت های خودآگاهی (001/0P<، 792/49F=)، همدلی (001/0P<، 996/27F=)، مهارت مدیریت رابطه (001/0P<، 163/84F=)، مهارت ارتباطی (001/0P<، 082/45F=)، مهارت مدیریت استرس و احساسات (001/0P<، 441/46F=)، مهارت داشتن هدف (001/0P<، 492/40F=)، مهارت حل مسئله (001/0P<، 400/60F=)، مهارت تصمیم گیری (001/0P<، 571/35F=)، مهارت تفکر خلاقانه (001/0P<، 805/24F=) و مهارت تفکر نقادانه (001/0P<، 750/65F=) دانش آموزان تأثیر مثبت و معناداری داشته است.
۱۱۱۴.

تفسیر دریدا از مفهوم «نسبت» در رساله «مقدمه بر منشأ هندسه» هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: منشأ هندسه هوسرل نسبت گذر به حد پدیدارشناسی دریدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۰۵
دریدا مقدمه مبسوط و مفصلی را بر رساله «منشأ هندسه» هوسرل نوشته و ضمن تفسیر این رساله به اجمال همه مفاهیم کلیدی اندیشه خود را در آن شرح داده است. این مقدمه مهم، از دید برخی شارحان دریدا دور مانده و به همین جهت، به خوانش او از هوسرل اتهام هایی وارد ساخته اند. این مقاله با تأکید بر مفهوم «نسبت» (که از جمله کلیدی ترین مفاهیم فلسفه هوسرل به نحو خاص و پدیدارشناسی به نحو عام است) کوشیده است به گرانیگاه فلسفه دریدا و نقطه ثقل اندیشه او راه پیدا کند. او همراه با هوسرل در پرسش از «منشأ هندسه» و از طریق تمایز میان «من تجربی» و «من استعلایی» و نیز «تضاد و تنش استلزام آور میان ساختار و تکوین» و «واقعیت تجربی» و «اعیان هندسی» به مثابه «امر ایده آل» کوشیده است به «نسبت» یا همان «حد فاصلی» بیندیشد که هیچگاه پر نشده و فیصله پیدا نمی کند و آن چه مهم است درک و دریافت این وضعیتِ دشوارِ به شدت متناقض نمایِ پرتنشی است که دریدا در بیانِ دیگری از آن ذیل عنوان «حضورِ غریب» یاد کرده است.
۱۱۱۵.

بررسی تحلیلی امکان تغییر در ذات الهی از منظر ملاصدرا و برومر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امکان تغییر برومر ذات الهی عدم تغییر ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۲۷۹
امکان یا عدم امکان تغییر در ذات الهی یکی از مباحث مشترک متون اسلامی با مسیحیت است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی به دنبال یافتن پاسخ و ارزیابی سؤال «نظر ملاصدرا و برومر درباره امکان تغییر یا عدم تغییر ذات الهی چیست؟» شکل گرفته است و اهم داده های آن عبارت است از اینکه صدرا اگرچه قائل به عدم تغییر در ذات الهی است، این بحث را به طور مستقل مطرح نکرده است که به نظر می رسد این مسئله جزء مسلمات فکری ایشان به عنوان نواقص امکانی مفروض قرار گرفته است که از ذات کامل واجب تعالی سلب می شود. ایشان ذیل قاعده «بسیط الحقیقه» و تبیین مسئله «بداء» عدم ورود تغییر و انفعال در اراده و علم الهی را مطرح می کند. صدرا با تفکیک مراتب علم الهی و تمایز مراتب علم ذاتی و فعلی (عدم تغییر علم ذاتی و امکان تغییر در علم فعلی) همچنین ورود تشکیک در اراده الهی معمای تغییر در ذات حق تعالی را به راحتی حل کرده است. این در حالی است که در مقابل صدرا در نظر برومر ذات حق تعالی تغییرپذیر است. ایشان مبتنی بر مبانی فکری الهیات گشوده به تغییرپذیری ذات حق تعالی را نه تنها نقص نمی داند بلکه نوعی کمال برای ذات و معناداری ارتباط با ذات تبیین می کند که به نظر می رسد علاوه بر غفلت از تبعات منفی این تغییرپذیری دچار دوگانگی های منطقی شده است. زیرا لازم می شود ذات الهی در عین تغییرپذیری تغییرناپذیر نیز باشد.
۱۱۱۶.

بررسی علم بسیط و علم مرکب در آرای صدرالمتالهین و بازخوانی آن با رویکردی درون دینی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علم بسیط علم مرکب غفلت نسبی بودن علم مرکب ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۲۲۹
در کتب آسمانی و به ویژه قرآن کریم به دسته ای از علم و ادراک اشاره شده که به موجب آن جهان سرتاسر صاحب شعوری همگانی تلقی می گردد. این شعور که علمی بسیط به شمار می رود به همراه علم مرکب، تقسیماتی از علمند که مطالعه آن ها به تعمیق مطالعات هستی شناختی و انسان شناختی مددی فراوان می رساند. صدرالمتالهین در تحلیل این دو علم، افقی را به سوی ذهن ها می گشاید که در فهم نصوص دینی بسیار راه گشاست. پرسش اصلی نوشتار حاضر آن است که تحلیل دقیق اقسام علم بسیط و مرکب از نگاه صدرالمتالهین چیست و کاستی های آن کدام است؟ نگارنده در روی آوردی توصیفی، تحلیلی به آرای ملاصدرا و در ضمن بیان کاستی های نگاه او به علم بسیط و مرکب، به تبیین ویژگی ها، تفاوت ها و مختصات دقیق هرکدام همت گماشته است. فرضیه تحقیق با نظر به تعالیم وحیانی، چنان است که با نگاهی نسبی می توان همه موجودات را از یک منظر، صاحب علم مرکب دانست و از نگاهی دیگر با علم بسیط و مرکب میان شان تمایز نهاد.
۱۱۱۷.

The Encounter of Two Philosophers with ‘the Crisis of Modernity’: Karl Popper and Hans Blumenberg(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: modernity Pre - modern era Crisis of legitimacy religion secularism Critical Rationalism

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۳۱۱
Since the emergence of modernity, and in response to its myriad aspects and potentials, which are constantly unfolding, countless reactions have kept emerging in almost all quarters of the globe. A large variety of anti-modern reactions, the common core of which is perhaps the idea that modernity, in one way or another, is illegitimate, stand out among these responses. According to some of these anti-modern responses, modernity has usurped the characteristics and features of religion, which has been the soul as well as the main shaping force of the pre-modern era and has reproduced it in a corrupted form. Two German-speaking philosophers, Karl Popper and Hans Blumenberg, are among the intellectuals who have defended modernity against the onslaught of anti-modern tendencies. In this paper, I briefly, though critically, compare and contrast the approaches as well as some of the arguments of these two thinkers in defence of modernity.
۱۱۱۸.

سه بیان از «دیرند» در فلسفه برگسون؛ صورت بندی دلوزی از فلسفه برگسون چه «تفاوتی» دارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برگسون دوگانه انگاری یگانه انگاری بیانگری دلوز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۳۴۷
فلسفه برگسون را گاه دوگانه انگار دانسته اند و گاه یگانه انگار. بهای جانبداری از هریک نیز نابوده انگاشتن بعضی مفاهیم و تصریح های برگسون به نفع بعضی دیگر بوده است. در این میان، کسانی کوشیده اند فلسفه برگسون را هم زمان دوگانه انگار و یگانه انگار بخوانند، اما کوشش ها نه تنها نابسنده بوده بلکه بر دشواری های پیشین نیز افزوده است؛ زیرا گاه فلسفه برگسون را به فلسفه ای وحدت وجودی بازبرده و گاهی بر بنیادی دیالکتیکی استوار ساخته و گاه دیگر آن را به نوعی دوگانه انگاریِ متعارف بدل کرده است. ژیل دلوز، با طرح آموزه «تفاوت»، خوانشی از فلسفه برگسون به دست داده است که بر اساس آن فلسفه برگسون لحظات مختلفی از دوگانه انگاری و یگانه انگاری دارد که در هریک، دیرند «بیانی» دیگرگونه می پذیرد: از دوگانه انگاری مطلق به یگانه انگاری نهفته و سپس به دوگانه انگاریِ بازیافته. هدف این مقاله این است که ضمن برجسته کردن تفاوت اساسی خوانش دلوز با بقیه خوانش های وحدت وجودی یا دوگانه انگار یا دیالکتیکی از فلسفه برگسون، نشان دهد که توضیح نسبت این لحظات و به ویژه توضیح منطق گذارِ واپسین به دوگانه انگاریِ بازیافته مستلزم فراخواندن آموزه ای است که گرچه دلوز خود آن را پرورانده، در خوانش اش از برگسون آن را چندان برجسته نکرده است. به این ترتیب، مدعا این است که توضیح منطقِ تفکیک لحظه های فلسفه برگسون در خوانش دلوز و نیز منطق گذار از هریک به دیگری، به جای ملاحظه دو بیان از دیرند، مقتضی در شمار آوردن بیان سومِ دیرند همچون تفاوت فی نفسه است. این گونه است که بیان پذیری هریک از وجوه دیرند در سه گونه تفاوت میسر می گردد: دیرند همچون امر ناب در تفاوت ماهوی، دیرند همچون امر فراگیر در تفاوت شدّی و دیرند همچون امر خلاق در تفاوت فی نفسه.
۱۱۱۹.

اصل زنانگی در هستی شناسی عرفان یهودیی از نگاه زُهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصل زنانگی یهودیت زهر بینا شخینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۲۷۸
مساله اصل زنانگی و جایگاه آن در ادیان مختلف همواره مورد توجه بوده است. اما در چند دهه اخیر بواسطه جنبش های فمینیستی این مساله، به جوامع شدیداً سنت باوری مانند جوامع یهودی هم رسیده است. موضوع این مقاله، اصل انوثیت و نقش عنصر زنانه در عرفان یهود است که با رویکرد توصیفی تحلیلی و با تکیه برکتاب زُهر به آن پرداخته شده است. این مساله در مکتب قباله و در کتاب زُهر که مهم ترین کتاب عرفانی قبالاییان است؛ گسترده تر مطرح میشود و اصل زنانگی را بطور خاص با دو سفیرای «بینا» و «مِلخوت» (شِخینا) بیان می کند. سفیرابانوان بینا و شِخینا، دو عنصر زنانه ای هستند که با کارکرد زنانه خود در عالم باعث سریان وجود در عالم هستی شده اند و عالم مادون به سبب اسما و صفاتی که سفیرامادر عِلوی؛ از ان سوف گرفته، ایجاد شده است. در عالم، اتحاد و زوجیت عناصر زنانه و مردانه سبب حرکت و هماهنگی بین اجزای هستی می شود. شخینا نیز که حضور خداوند و تجلی مونث اوست بواسطه گناه آدم از ان سوف جدا شده و به عالم ماده تبعید شده است. این مساله در قباله آنچنان مهم است که عارف قبالایی یهودیان را سفارش می کند؛ با عمل به تورات و میصواها بار دیگر این وحدت و یگانگی «ان سوف» و «شخینا» را بازگردانند.
۱۱۲۰.

استنطاق قواعد فلسفه سینوی در مسأله جنسیت و عقل عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جنسیت عقل عملی فلسفه سینوی اخلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۱۶
 هدف از این مقاله عرضه مسأله جنسیت به قواعد و مسائل فلسفه سینوی در بحث عقل عملی و استنطاق آنان در خصوص این مسأله است. تعاریف و محورهای مختلف عقل عملی در کنار تعاریف جنسیت و عرضه آن ها به قواعد و مسائل حکمت سینوی در مورد عقل عملی، می تواند امتداد حکمت سینوی در مسأله جنسیت را درپی داشته باشد. در این مقاله این هدف با روش تحلیلی بررسی و در محورهای زیر قضاوت شده است: 1. استنط اق مسأله جنسیت در قواعد حکمت عملی ناظر به مدبر فعل اختیاری 2. حالات مشارکتی نفس و بدن و مسأله جنسیت و عقل عملی 3. رابطه نفس و قوا و نقش جنسیت در آن 4. فرایند شکل گیری رفتار و نقش جنسیت 5. جنسیت و عوامل استکمال عقل عملی 6. استنطاق مسأله جنسیت در عقل عملی به عنوان قوه مدرکه 7. جنسیت و دانش های مربوط به عقل عملی از جمله اخلاق. بررسی ها نشان دهنده تأثیر جنسیت نه به نحو عام و مطلق، بلکه به نحو جزئی و مشروط در ساحت های مختلف عقل عملی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان