ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۸۱ تا ۴٬۴۰۰ مورد از کل ۱۴٬۷۱۷ مورد.
۴۳۸۱.

بررسی انتقادی نظریه مه بانگ از منظر فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انبساط عالم ثابت هابل امواج ریزموجCMB عقل فعال علل اربعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۵ تعداد دانلود : ۹۹۷
افزایش شواهد موید نظریه مه بانگ نه تنها منجر به مرگ و کنار راندن نظریات رقیب مانند حالت پایدار گردید، بلکه بار دیگر جدال قدیمی میان فلاسفه و متکلمین بر سر حدوث و قدم عالم از سر گرفته شد. ولی این بار حامیان متکلم نظریه مه بانگ مسلح به قوانین فیزیک کوانتوم و نظریه نسبیت هستند. لذا ما نیز در این مقاله قصد داریم یافته های جدید اخترفیزیک دانان را با عقاید فلاسفه اسلامی نقد و بررسی کنیم؛ آن چه که در این مقاله به آن پرداخته ایم نقد و بررسی مباحث فلسفی مطرح شده از طریق یافته های اخترفیزیک دانان است که خلاصه آن به شرح زیر است: 1- تحلیل یافته های منجمین و نظریات اخترفیزیک دانان پیرامون کیهان نخستین 2- بررسی اعتبار علمی نظریات مربوط به مه بانگ و امکان سنجی آن 3- تبیین نگرش مشائی به مه بانگ در قالب نظریه عقل فعال و علل اربعه 4- تبیین حرکت جوهری ملاصدرا از منظر مه بانگ 5- باصرف نظر از اصطلاحات فنی کیهان شناسان اصل نظریه مه بانگ قابل تقلیل به همان نظریه حدوث است که در پایان با عنایت به متد فلاسفه که همان برهان لمی است به نظر می رسد که دلایل خلقت مستمر، حدوث زمانی عالم و ازلیت عوالم مدبر جهان مادی مستحکم تر از یافته های غیرمستقیم و استقرائی اخترفیزیک دانان است. کلید واژه ها: انبساط عالم، ثابت هابل، امواج ریزموجCMB، عقل فعال، علل اربعه، حرکت جوهری.
۴۳۸۲.

Political Authority and Tragedy in the Shahnameh: A Study of the Shahnameh on the Basis of Hegel’s Theory of Tragedy(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Shahnameh Tragedy Political authority Rostam

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۳۴۱
The paper aims to study the Shahnameh on the basis of Hegel’s theory of tragedy. For Hegel, political authority was closely related to tragedy and the two formed a unique worldview that helps us understand Greek society and polity in a new way. It is hoped that by studying the Shahnameh on this basis, we may be able to come to a better understating of Iranian society and polity.
۴۳۸۳.

مبانی «برنهاد منطق ریاضی» راسل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه ریاضی راسل منطق گرایی نظریه مجموعه ها نظریه توصیفات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۵ تعداد دانلود : ۶۳۵
با در نظر گرفتن دو جریان فراگیر فلسفی قرن نوزدهم یعنی ایده آلیسم و رئالیسم، آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد این است که راسل بر پایه کدام نظام فلسفی منطق گرایی خود را بنا کرد. طرح منطق گرایی راسل در سه دوره فکری بررسی می شود. در دوره اوّل راسل در بررسی های منطقی خویش رویکرد ایده آلیستی دارد. در دوره دوّم با پایه ریزی فلسفه رئالیستی خود نسخه اوّلیه منطق گرایی اش را در اصول می آورد. در دوره سوّم به دلیل پارادوکس های برخواسته از جریان منطق گرایی، راسل به ایده آلیسم اصلاح یافته ای روی می آورد و با ارائه «نظریه طبقات» نسخه کاملی از منطق گرایی خود را در کتاب مبانیریاضی ارائه می دهد. امّا راسل همچنان در ارائه عمومیتی معتبر که برای منطق و ریاضیات اساسی است با موانعی مواجه می شود. نهایتا راسل دو «اصل موضوع تحویل پذیری» و «اصل موضوع بی نهایت» را برای برداشتن این موانع مطرح می کند تا بتواند نظام منطقی خود را به درستی بنا کند.
۴۳۸۴.

Kant and Hegel on Aesthetic Reflexivity(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Aesthetic Reflexivity practice Hegel and Kant

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۹ تعداد دانلود : ۳۳۷
The paper aims at reevaluating a conception of the aesthetic that was developed by Kant and Hegel but that has been widely neglected due to the fact that their positions in aesthetics have been wrongly considered to be antagonistic to one another. The conception states that the aesthetic is a practice of reflecting on other human practices. Kant was the first to articulate this conception, but nevertheless falls short of giving a satisfying account of it, as he doesn’t succeed in explaining its objective aspect. I claim that Hegel resolves this problem by understanding works of art as objects that thermalize essential orientations of historical-cultural practices. But his explanation fails to grasp the specificity of art as a reflective practice. However, Hegel’s position gives us a hint for how to deal with this problem: Reflection has to be understood in a practical, and not in a cognitive sense.
۴۳۸۵.

Naturalizing Self-Consciousness(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Self-consciousness nonconceptual self-consciousness pre-reflexive self-consciousness naturalization of self-consciousness

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۲۶۷
The crucial problem of self-consciousness is how to account for knowing self-reference without launching into a regress or without presupposing self-consciousness rather than accounting for it (circle). In the literature we find two bottom-up proposals for solving the traditional problem: the postulation of nonconceptual forms of self-consciousness and the postulation of a pre-reflexive form of self-consciousness. However, none of them seems satisfactory for several reasons. In contrast, I believe that the only way of solving this traditional puzzle is to assume another bottom-up approach, namely the one that accepts Baker’s challenge to naturalism and provides a naturalist framework for self-consciousness; in Baker’s terms, to account for self-consciousness in non-intentional, non-semantic, and non-mental terms. That is the aim of this paper. My thesis rests on two claims. The first is the metaphysical claim that every creature enjoys a fundamental relation to itself, namely identity. The second is Dretske’s epistemological claim that representations do not require a Self, traditionally understood as the principle that spontaneously organizes mental activity and lies behind all intentional acts. Briefly, I argue for a naturalization of self-consciousness that postulates non-linguistic, naturalized, and selfless form of representation of the cognitive system based on the metaphysical, fundamental relation everyone has to himself, namely identity. Self-consciousness emerges when brain states are selflessly recruited through learning to represent the cognitive system itself as a subject.
۴۳۸۶.

بررسی و نقد دیدگاه پیتر سینگر درباره اخلاقی بودن سقط جنین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سقط جنین ارزش حیات نوزادکشی شخص بودن پیتر سینگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۲ تعداد دانلود : ۶۸۵
پیتر سینگر از فیلسوفان اخلاق پرآوزه ای است که به خصوص در اخلاق کاربردی و حقوق حیوانات آثار بسیاری از او منتشر شده است و بسیار مورد توجه و نقد و بررسی قرار گرفته است. او در دفاع تمام عیار از حقوق حیوانات تلاش بسیار کرده است تا جایی که در مقایسه حیوانات با انسان ها نه تنها از یک سو، کشتن حیوانات و خوردن گوشت آنها را اخلاقی نمی داند بلکه از سوی دیگر، کشتن جنین و حتی نوزاد را اخلاقی تلقی می کند. اساس تفکر اخلاقی او در این زمینه بر مفهوم شخص استوار است. از نظر او موجودی شأن و منزلت اخلاق دارد که شخص به شمار آید و برای آن ویژگی هایی می شمارد. در نتیجه، از آنجا که جنین و نوزاد از نظر او این ویژگی ها را به دست نیاورده اند شخص به شمار نمی آیند و حق حیات نیز ندارند. با توجه به اهمیت سقط جنین و نفوذ و تأثیرگذاری سینگر و لازمه شگفت انگیز دیدگاه اش، در این مقاله به بررسی و نقد استدلال او درباره جواز سقط جنین و نوزادکشی پرداخته می شود و از جمله نقدهایی که می توان به سینگر وارد کرد عبارتند از بی ملاکی و دلبخواهی بودن معیارهای شخص بودن، ناکافی بودن این معییارها، اهمیت تفاوت در گونه به لحاظ اخلاقی، پیامدهای نامطلوب نوزادکشی و اهمیت عاطفه در اخلاق.
۴۳۸۷.

نسبتِ میانِ ارزش هایِ اخلاقی و ارزش هایِ زیبایی شناختی در اثرِ هنری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش اخلاقی ارزش زیبایی شناختی مواضع تندروانه مواضع میانه روانه حسن/عیب اخلاقی مزیت/نقص زیبایی شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۹ تعداد دانلود : ۱۸۷۰
مسأله ی وجود نسبت میان ارزش های اخلاقی و ارزش های زیبایی شناختی یکی از مهم ترین دغدغه های فلسفه ی هنر در روزگار ما است. به عبارت دیگر، مسأله از این قرار است که آیا نقد اخلاقی و نقد زیبایی شناختی اثر هنری ارتباطی با یکدیگر دارند یا نه. در پاسخ به این پرسش موضع گیری های گوناگونی صورت گرفته است، که، از آن میان، موضع مؤیدان میانه رو بیش از همه پذیرفتنی می نماید. مؤیدان میانه رو در تأیید وجود نسبتی میان ارزش های اخلاقی و زیبایی شناختی با یکدیگر هم داستان اند، اما در چگونگی برقراری این نسبت با یکدیگر اختلاف نظر دارند، و محاسن/معایب اخلاقی و مزایا/نواقص زیبایی شناختی را به انحاء متفاوتی با یکدیگر مرتبط می دانند. در این میان، دست کم رد چهار نسبت را می توان در آراء ایشان پی گرفت: (1) گاهی حسن اخلاقی اثر هنری سبب ساز مزیت زیبایی شناختی آن می گردد، (2) گاهی عیب اخلاقی اثر موجب نقص زیبایی شناختی آن می شود، (3) گاهی عیب اخلاقی اثر به مزیت زیبایی شناختی آن می انجامد، و (4) گاهی مزیت زیبایی شناختی اثر به حسن اخلاقی آن ختم می شود.
۴۳۸۸.

تحلیل تکثر معنای زندگی در فلسفة ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا معنای زندگی تکثر هستی شناسی انسان شناسی معرفت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۱ تعداد دانلود : ۷۰۵
مسیله محوری مقالله حاضر بررسی و تحلیل تکثر معنای زندگی از دیدگاه ملاصدر است. نگارندگان در این مقالله با استفاده از مبانی ملاصدرا در سه ساحت معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی به تحلیل و تبیین تکثر معنای زندگی پرداخته اند. در این جستار، در ساحت معرفت شناختی با تکیه بر دو نگرش ثبوتی و اثباتی ملاصدرا نسبت به زندگی، تکثر معنای زندگی را تحلیل خواهیم کرد. در بعد هستی شناختی با استفاده از دو نظام نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود، در قالب ظهور متفاوت اسمایی و تکثر ظهورات با استفاده از مؤلفه های چون خداوند، دین و عشق به حق تعالی، به تحلیل تکثر معنای زندگی می پردازیم. در ساحت انسان شناختی نیز با استمداد از تبیین کثرت نوعی انسان در دو نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود، این مسالله را واکاوی خواهیم کرد.
۴۳۸۹.

اثبات عالم خارج از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عالم خارج اصل علیت فطرت علامه طباطبایی محسوسات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۷ تعداد دانلود : ۹۵۲
اثبات عالم خارج یا به عبارتی عالمی مستقل از مدرک، از مسایل اساسی، پرماجرا و جریان ساز در عالم تفکر بوده است و تأثیرات مهمی نیز در زندگی اجتماعی بشر داشته است. جریان هایی همچون سوفیسم، اید یالیسم و گونه های مختلف شکاکیت و جریان های کوچک برآمده از آنها، برخاسته از نوع واکنش اندیشمندان با این مسیله بوده است. این تعامل - در موارد بسیاری - وابسته به موضع معرفت شناختی آنها دارد؛ بدین معنا که با انکار یا پذیرش برخی از راه های معرفت، عالم خارج نیز قلمرو متفاوتی خواهد داشت. اینکه واقعیتی مستقل از ذهن انجام پذیرد و در صورت تحقق، مادی یا غیرمادی و یا ذهنی یا فراتر از ذهن باشد، در تعیین قلمرو عالم خارج نقشی اساسی دارد. انکار یا فروکاستن واقعیت به امور ذهنی و همین گونه عادت روان شناختی که موجب شکاکیت می شود، پاسخی منطقی و استوار نیاز دارد. ازاین رو در این نوشتار، نگارنده بنا دارد، دیدگاه علامه طباطباییŠ را در این زمینه بررسی کند. چهار استدلال بر اثبات جهان خارج از ذهن که علامه در آثار گوناگون خود به آنها پرداخته است، بررسی شده است. نگارنده در ابتدا نیم نگاهی به دیدگاه فیلسوفان و اندیشمندان صاحب نام در این زمینه خواهد داشت و سپس دیدگاه علامه طباطباییŠ را بررسی می کند. بیان استدلال های ایشان، بررسی استدلال ها از حیث قلمرو و محدوده مورد اثبات، از لحاظ اینکه آیا استدلال های ایشان تنها عالم جسمانی را اثبات می کند یا فراتر از آن است، از مباحث مورد تأکید در این نگاشته خواهد بود.
۴۳۹۰.

رابطه نفس و بدن از دیدگاه ارسطو و ابن سینا با تأکید بر نفس نباتی و حیوانی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نفس نباتی نفس حیوانی بدن ابن سینا ارسطو ماده صورت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۸۲
بر اساس تفسیر رایج، تفاوت اصلی ابن سینا با ارسطو بر سر چیستی و حقیقت نفس ناطقه انسانی است؛ اما درباره نفس نباتی و حیوانی میان این دو اختلاف نظر آشکاری وجود ندارد؛ چه اینکه هر دو، نفس نباتی و حیوانی را از سنخ صورت منطبع در ماده می دانند. ما در این نوشتار می کوشیم تا با توجه به مبانی متافیزیکی ایشان و تفسیر خاصی که هر یک از این دو فیلسوف از رابطه ماده و صورت ارایه می دهند، نشان دهیم، حتی درباره رابطه نفس نباتی و حیوانی با بدن نیز میان این دو اختلاف نظر آشکاری وجود دارد. ارسطو صورت - و به تبع آن - نفس را نه جوهر به معنای شیء، بلکه اصل یا ساختاری می داند که بر اساس آن ماده به عنوان یک شیء خاص مد نظر است. به همین دلیل در تحلیل ارسطو از حقیقت موجود زنده، با دو جوهر به منزله دو شیء روبه رو نیستیم؛ بلکه موجود زنده جوهر واحدی است که دارای قابلیت یا ظرفیت خاصی است که به واسطه آن مبدأ اعمال حیاتی می شود. دقیقاً بر همین اساس است که بسیاری از ارسطوپژوهان معاصر دیدگاه عرض گرایانه درباره نفس را بر دیدگاه جوهر انگارانه ترجیح می دهند؛ درحالی که در فلسفه ابن سینا صورت و ماده دو جوهر به معنای دو شیءاند که با هم ترکیب شده اند. به عبارت دیگر، در فلسفه ابن سینا در تحلیل موجود زنده - اعم از نبات، حیوان و انسان - به نوعی دوگانگی میان نفس و بدن می رسیم؛ هرچند این دوگانگی الزاماً به معنای تجرد و مفارقت نفس نباتی و حیوانی از بدن نیست.
۴۳۹۱.

کارل اشمیت و تئوریزه کردن خشونت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشونت امر سیاسی دوست/ دشمن حاکمیت سیاست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۱ تعداد دانلود : ۱۴۳۰
در همه ادوار و جوامع، وجود خشونت واقعیتی انکارناپذیر بوده است و انتظار هم نمی رود از میان برود. ولی بشر همواره کوشیده است که با اتخاذ شیوه هایی آن را محدود سازد، البته به رغم تلاش بشر در این زمینه، هیچ کاهش چشمگیری دیده نشده است. گروهی از نظریه پردازان خشونت را ذاتی امر سیاسی می دانند. گوهر سیاست از این منظر، مقوله قدرت است و امر مبتنی بر قدرت، نمی تواند فارغ از پدیدار خشونت جاری شود. قدرت بنابر تعریفی عمومی، تحت نفوذ قراردادن عده ای توسط فرد یا گروهی دیگر، برای اقناع آمرانه آن ها به منظور حرکت در مسیر خواسته های گروه قدرتمند محسوب می شود. کنش های گروه تحت نفوذ، لزوماً منطبق بر خواسته ها و منافعشان نیست، بلکه آنها آگاهانه یا ناآگاهانه، کنش هایی را درعرصه عمومی از خود صادرمی کنند که منافع هیئت حاکمه یا طبقه ذی نفوذ را برآورده می کند. گروه دیگر نظریات، خشونت را مستقل از امر سیاسی می داند. پژوهش حاضر می کوشد تا با بهره گیری از روش توصیفی– تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، نشان دهد که چگونه کارل اشمیت، به شیوه ی متفکرانی چون هابز و ماکیاولی، و با بهره گیری از مفاهیمی چون "امر سیاسی"، "حاکمیت و وضعیت اضطرای" و "دوست/ دشمن" خشونت را امری ذاتی در سیاست می داند و درنتیجه راه را برای توجیه فاشیسم فراهم می نماید.
۴۳۹۲.

برهان تنبیهی از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برهان تنبیهی علامه طباطبایی فطرت فنا واجب الوجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۷ تعداد دانلود : ۶۰۷
از دیدگاه علامه طباطبایی وجود خدا، بدیهی اولی است و تمام براهینِ اثباتِ وجود خدا نیز برهان تنبیهی هستند. از جمله این براهین، برهان مشهور به صدیقین است که در میان حکمایِ پیشین برای اثبات وجود خداوند به کار رفته، اما علامه طباطبایی در تقریری بدیع، آن را به عنوان برهان تنبیهی مطرح کرده است. در این مقاله، سعی می شود که این برهان از جهت تنبیهی بودن تحلیل و نقد شود؛ از آنجا که این برهان به طور کامل، واجد ملاک برهان تنبیهی نیست، باید به تقریر دیگری از برهان تنبیهی دست یافت که این ملاک را به طور کامل یا در سطح بالاتری داشته باشد. در این مقاله تقریرهای مزبور بر اساس تحلیل فطرت و تحلیل فنا از آثار علامه طباطبایی استخراج و تبیین خواهد شد.
۴۳۹۳.

از نام گرایی تا نسبی گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نام گرایی ذات‏گرایی استقرا نسبی گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۲ تعداد دانلود : ۶۷۸
در تاریخ فلسفه، مسیله استقرا نقش مهمی در پیدایش نسبی گرایی داشته است. برای این مسیله دو تقریر متفاوت از هیوم و گودمن وجود دارد که اغلب به طور جداگانه مورد بحث قرار گرفته اند. این نوشتار مبانی و نتایج این دو تقریر را مورد مقایسه قرار می دهد. هیوم در مسیله کلاسیک استقرا به ذهن و قوانین حاکم بر آن توجه دارد و عادت ذهنی را علت اعتماد به قوانین علمی می داند. اما گودمن در طرح مسیله جدید استقرا بیشتر به زبان و قواعد آن توجه دارد و از رسوخ در زبان به عنوان علت باور به قوانین کلی علمی یاد می کند. با این حال نام گرایی مبنای مشترک این دو فیلسوف است و نتیجه مشترک این دو دیدگاه نیز نوعی نسبی گرایی افراطی است که تا حوزه وجودشناسی امتداد دارد. این نوشتار مطالعه ای تطبیقی است که با نگاهی انتقادی نسبت نام گرایی با نسبی گرایی را بررسی می کند.
۴۳۹۴.

رویکرد انتقادی مرلوپونتی به قصدیت هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصدیت مرلوپونتی قصدیت عملی روی داشتن بدن-سوژه نویسیس -نویما

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۳ تعداد دانلود : ۸۴۴
مرلوپونتی در پدیدارشناسی ادراک می کوشد تا از تبیین سنّتی قصدیت فراتر رود و به این منظور به توصیف پدیدارشناسی بدن می پردازد. به نظر مرلوپونتی، میان جهان و آگاهی جدایی وجود ندارد و این دو در هم گره خورده اند. آگاهی برای مرلوپونتی، سوژه محضی نیست که مقوّم ذوات و ماهیات لایزال باشد و به پدیدارها معنا ببخشد، بلکه بدن سوژه ای است که روی به جهان دارد و نمی تواند از این حوزه عملی که در جهان دارد، جدا شود. اعیان این سوژه بدن نیز در همین حوزه پدیداری قرار دارند که با روی آوردن بدن زیسته به آن ها تعین می یابد و از ابهام خارج می شوند و از این طریق، معنای آن ها متولد می شود. بر این اساس، قصدیت از نظر مرلوپونتی، جهت گیری در جهان و روی داشتن به خود جهان است و حالات قصدی در برخوردها یا حالات جسمانی واقع در نوعی محیط فیزیکی و انضمامی تحقق می پذیرند. در این مقاله، می کوشیم تا تفسیری از مفهوم قصدیت از منظر مرلوپونتی ارائه دهیم که خود آن را «قصدیت عملی» می نامد و تفاوت ها و مشابهت های آن را با قصدیت هوسرل تبیین کنیم. تفاوت اصلی دیدگاه این دو فیلسوف در نقد مرلوپونتی بر ساختار نوئسیس نوئمای هوسرل است. او ادعا می کند که معنا، ذاتی حوزه پدیداری است و امکان ندارد از طریق تمایز میان مادّه و صورت تجزیه و تحلیل شود.
۴۳۹۵.

مسئله «اذهان دیگر» در تفکر هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر اذهان دیگر دازاین بین الأذهانیت در جهان بودن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۳ تعداد دانلود : ۶۱۴
مسئله «اذهان دیگر» به عنوان یکی از جدی ترین مشکلات معرفت شناسی در فلسفه، ریشه در دوگانه انگاری دکارت دارد. از آن زمان، راه حل های متعددی برای این مسئله مطرح شده است، اما این راه حل ها هر یک با مشکلاتی مواجه هستند. در مقابل فلسفه کلاسیک و سنّت فلسفه تحلیلی، هایدگر در خاستگاه این مسئله و راه حل هایی را که برای پاسخ به آن مطرح شده است، همچون بسیاری از مسائل معرفت شناختی دیگر، تحلیل نادرستی از انسان، جهان و رابطه میان این دو می داند. هایدگر مسئله اذهان دیگر را از حیطه معرفت شناسی به حیطه هستی شناسی منتقل و منحل می کند. رویکرد او نشان می دهد که چطور یک مسئله غیر واقعی و نامشروع که برخاسته از تحلیل نادرست انسان و جهان و رابطه این دو است، تبدیل به یک معضل معرفتی دامنه دار و غیرقابل حل شده است. هایدگر نشان می دهد نه تنها این مسئله، بلکه هر نوع مسئله معرفت شناسانه دیگری، تنها در نوع هستی شناسی خاصی مجال بروز می یابد. سوژه خودتنهاانگار تنها در فلسفه سنّتی است که در تعیین تکلیفش با جهان و دیگران سرگردان می ماند. بر اساس تحلیل او، هر انسانی همبود با دیگران است و در زندگی عملی با دیگران مواجه می شود و این مواجهه جایی برای تردید معرفتی در وجود دیگران باقی نمی گذارد.
۴۳۹۶.

نگرش نویل کرول درباره معنا و ذهنیت هنرمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نویل کرول استلزام دلالت معنا قصدگرایی ذهنیت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۶ تعداد دانلود : ۴۰۲
در بحث تفسیر هنری در فلسفه تحلیلی، موضعی هست به نام «قصدگرایی واقعی معتدل». این، نامی است که نویل کرول برای موضع خود در قبال معنای آثار ادبی انتخاب کرده بود. فیلسوف قصدگرای واقعی معتدل، معتقد است که معنای اثر با تحقق قصدهای مؤلف در متن متعین می شود؛ یعنی اگر مؤلف معنایی را قصد کند و بتواند آن معنا را با موفقیت در اثر خود متحقق سازد، آنگاه معنای موردنظر، متعین شده است. به تازگی، کرول موضع جدیدی اختیار کرده است که آن را «ذهنیت گرایی واقعی معتدل» می نامد. تفاوت موضع جدید او با موضع پیشین چیست؟ او در دوره اول، گزارش واضحی از قوام معنا ارایه نمی کند؛ اما به نظر می رسد که تحت تأثیر پل گرایس چارچوبی را پذیرفته که بر قصدهای انعکاسی تکیه دارد. در این پژوهش استدلال می شود که این چارچوب همیشه برای توضیح معنا در آثار هنری مناسب نیست. آثار هنری استلزام هایی دارند که نویسندگان آنها را قصد نکرده اند و بعضی از قصدگرایان، مانند کرول، تمایل دارند این استلزام های قصدناشده را خارج از معنای اثر بدانند. دو راهبرد اصلی آنها این است که یا این استلزام ها را در زمره دلالت اثر قرار دهند، یا اینکه آنها را با مقاصد ناخودآگاه مؤلف پیوند بزنند. استدلال خواهد شد که راهبرد اول گاهی شهود ستیز می شود؛ زیرا استلزام های قصدناشده را صرفاً به واکنش های مخاطبان فرو می کاهد و راهبرد دوم،در چارچوب گرایسی، توجیه نشده باقی می ماند. این مشکلات بنیادی در قصدگرایی، کرول را به سوی ذهنیت گرایی سوق داده است که در مقابل ایرادها و مثال های نقض، مقاوم تر است
۴۳۹۷.

مقایسه فرونسیس در اندیشه های هایدگر و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: هایدگر ملاصدرا فرونسیس حکمت عملی وجود اصیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۷ تعداد دانلود : ۷۶۳
فرونسیس از دو حیث هستی و ماهیت آن در اندیشه های هایدگر و ملاصدرا قابل مقایسه است. هایدگر از حیث هستی -شناختی قائل به برتری فرونسیس بر تمامی انحاء کشف و گشودگی دازاین همچون اپیستمه، تخنه و سوفیاست؛ اما ملاصدرا به تأسی از دیدگاه ارسطو، سوفیا را به عنوان امکان اصیل انسان معرفی و قائل به برتری سوفیا بر تمامی علوم و حتی فرونسیس شده است. از سویی دیگر ملاصدرا با اینکه صراحتاً از برتری سوفیا سخن می گوید اما در متن مباحث خویش به وحدت سوفیا و فرونسیس جهت وصول به سعادت قائل می شود. علاوه بر این، آراء دو فیلسوف در حوزه موضوع، فاعل، غایت و ماهیت فرونسیس قابل مقایسه است. ملاصدرا به تأسی از ارسطو موضوع فرونسیس را نفس انسانی و کمال آن دانسته است. در حالی که هایدگر موضوع آن را وجود دازاین می داند. این نحوه تفکر درباره موضوع؛ فاعل، غایت و ماهیت فرونسیس را تحت الشعاع قرار می دهد؛ بطوری که هایدگر فرونسیس را نحوه ای از وجود دازاین و ملاصدرا نحوه ای از معرفت می داند. با وجود این هر دو فیلسوف غایت فرونسیس را رسیدن انسان به وجود اصیل معرفی می کنند؛ این در حالی است که تعریف دو فیلسوف از وجود اصیل با توجه به مبانی متفاوتی که اتخاد کرده اند کاملاً متفاوت است. وجود اصیل در ملاصدرا با توجه به مبدأ و معاد، معنا و مفهوم می یابد حال آنکه در وجود اصیل هایدگری به هیج وجه به مبدأ و معاد توجه نشده و به جای آن اموری همچون خویشتن یابی، تیمارداشت و توجه به مرگ مورد توجه قرار گرفته است.
۴۳۹۸.

ضرورت و آینده دین از منظر مدرنیسم و پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دین جامعه شناسی پوزیتیویسم سکولاریسم دسکولاریسم آگوست کنت سوروکین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۶ تعداد دانلود : ۵۵۴
هدف این مقاله بررسی مسیله ضرورت دین از منظر جامعه شناختی در دو دوره مدرن و پسامدرن است. برای پاسخ به این پرسش از روش «کتابخانه ای» که بخشی مبتنی بر نتایج «تجربه عینی اجتماعی» می باشد، استفاده شده است. ابتدا دیدگاه چند تن از شخصیت های برجسته ضد دین دوره مدرن ارایه گردیده، سپس دیدگاه برخی شخصیت های برجسته پست مدرن و سازمان های بین المللی مطرح شده است. یکی از دستاوردهای این تحقیق آن است که نشان می دهد با آنکه ایده سکولاریسم بیش از صد سال بر جهان مدرن حاکم شد و روبه رشد بود، با ورود به عصر پست مدرن، شاهد افول سکولاریسم و ظهور و رشد دسکولاریسم هستیم. علاوه بر این دستاورد معرفتی که موجب تقویت نگاه تاریخی- جهانی نسبت به تحولات کلان دینی می شود، دستاورد ملی این تحقیق، اصلاح نگره آن دسته از هم وطنان تجددزده نسبت به وضعیت گرایش به دین در جهان معاصر است که هنوز در فضای تیوری ها و تحلیل های عصر مدرن تنفس می کنند و به همین علت، انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن را حرکتی بر خلاف تحولات عصری و نسلی جهان معاصر و تاریخ آینده می پندارند؛ در حالی که انقلاب اسلامی بر خلاف این تلقی نادرست، می تواند نقطه کانونی و رهبر و راهبر تحولات فکری- دینی عصر پست مدرن باشد.
۴۳۹۹.

مبادی تصوری و تصدیقی یک نزاع پر دامنه در اعتبار قیاس اقترانی شرطی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: لزومی ممکن ممتنع قیاس اقترانی شرطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۵ تعداد دانلود : ۴۹۱
ابن سینا، در کتاب قیاس شفا، پس از معرفی «قیاس اقترانی شرطی»، تردیدی در معتبر بودن ضرب اول از شکل اول (= ضرب Barbara) طرح می کند و مثال نقضی با یک حد اصغر ممتنع برای آن می آورد. منطق دانان مسلمان پنج پاسخ متفاوت به این تردید داده اند: (1) کذب صغری، (2) کذب کبری، (3) صدق نتیجه، (4) عدم تکرار حد وسط، (5) عدم اعتبار قیاس های اقترانی شرطی. (1) خود ابن سینا صغرای این مثال نقض را کاذب شمرده است. (2) افضل الدین خونجی، بر خلاف ابن سینا، کبرای آن را کاذب دانسته است. (3) جدلیان، اما، نتیجه این مثال را صادق شمرده و مثال نقض بودن آن را زیر سؤال برده اند. (4) سراج الدین ارموی، دو فرض را طرح می کند که در یکی پاسخ خونجی را می پذیرد و در دیگری پاسخ جدلیان را. (5) اثیر الدین ابهری، با صادق دانستن هر دو مقدمه، این ضرب را عقیم به شمار آورده است. (6) شمس الدین سمرقندی نظر خونجی و ارموی را پذیرفته است. در این مقاله نشان می دهیم که این پنج پاسخ متفاوت، ریشه در ابهام هایی در معنای «شرطی متصل لزومی» دارد و برای از میان بردن این ابهام ها، باید به پرسش های مهمی پاسخ داد. با این پاسخ ها می توان به مبانی تصوری و تصدیقی منطق دانان سینوی در مورد قیاس اقترانی شرطی دست یافت.
۴۴۰۰.

روش شناسی تبیین ارزش معرفتی مدعیات دینی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آموزه های دینی ارزش معرفتی روح القدس عصمت معجزه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۵ تعداد دانلود : ۳۸۴
ارزش معرفتی همان مطابقت با واقع است. در بحث ارزش معرفتی مدعیات دینی شیعه، آموزه های دینی معیار ثبوتی در تبیین صحت و سقم معرفت و مطابقت با واقع هستند در این روش آموزه های دینی از طرف خداوند متعال است و خدا هر آنچه می گوید واقعیاتی هستند که در جهان جریان دارد و کلمات او مطابق با واقعند. بنابراین ارزش معرفتی این نوع آموزه ها بیانگر اثبات صدور آن از سوی خداست. بحث ارزش معرفتی آموزه های دینی در این روش از دو منظر بررسی شده است: در منظر اول چگونگی مطابقت این قضایا با واقع بودن این آموزه ها بر مردم است که مباحث عقل، تنصیص و معرفی پیامبران سابق و معجزه را شامل می شود و در منظر دوم چگونگی احراز مطابق با واقع بودن آموزه های دینی برای پیامبر است که عناوینی نظیر نقش عصمت در تلقی و ابلاغ آموزه های دینی، نقش روح القدس در ارزش معرفتی آموزه های دینی و چگونگی تأیید پیامبران در شناخت آموزه های دینی را دربر می گیرد. در معرفت شناسی دینی، شناخت از طریقاللهام و وحی به دست می آید و وحی واللهام در عالی ترین درجه اعتبار قرار دارد و عقل و نقل، بعد از وحی و در پرتو آن، منبع معرفت شناسی دین را تأمین می کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان