فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۸۱ تا ۴٬۳۰۰ مورد از کل ۱۴٬۷۱۷ مورد.
منبع:
ذهن تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۴
157 - 176
حوزههای تخصصی:
واژه ایمان و مشتقاتش در بیش از هفتصد آیه قرآن یاد شده است که این خود اهمیت این واژه را در جهان بینی قرآن نشان می دهد. بررسی تغییر معنای ایمان با توجه به دیدگاه افراد و با استفاده از نظریه شبکه شعاعی در معناشناسی شناختی به سازمان دهی معانی متفاوت ایمان کمک می کند. شبکه شعاعی مدل گرافیکی برای سازمان دادن معانی متفاوت یک واژه درباره یک معنای مرکزی است که به آن معنای مرکزی، پیش نمونه می گویند. مبنا در شبکه شعاعی و در این پژوهش بر اساس انواع تغییر معنایی است که واژه سیاق های گوناگون پیدا می کند. تغییر معنا- با توجه به دیدگاه های متفاوت- یکی از انواع تغییر معناست. معنای واژه ایمان نیز با توجه به دیدگاه لغت دانان، متکلمان اسلامی و مفسران تغییر می کند. معنای پیش نمونه از میان معانی متفاوت یک واژه انتخاب می شود و از معیارهای آن می توان به اولین معنای مورد قبول، تفوق در شبکه معنایی، رابطه با دیگر معانی واژه، پیش بینی دستوری و تصور راحت اشاره کرد. معنای پیش نمونه ایمان، تصدیق قلبی است که چهار دسته معنایی از آن انشعاب می شود؛ 1. ایمان همراه با عمل، تصدیق قلبی افزون بر مولفه عمل؛ 2. ایمان بدون قلب، تصدیق قلبی بدون مؤلفه قلب؛ 3. حاصل ایمان؛ 4. معنای مساوی با ایمان که همان معرفت است
منطق به مثابه روش شناسی پژوهشهای فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
89 - 116
حوزههای تخصصی:
روش شناسی پژوهش فلسفی سبب تقویت انگیزه، افزایش توانایی درک مفاهیم، تفکر خلاق و مهارتهای تحلیل داده ها با هدف تقویت فرآیند تفکراستدلالی برای انجام پژوهش فلسفی می شود. نتیجه بخشی و هدفمندی تحقیق فلسفی، مرهون تحقیق درست (اثربخشی) و درست تحقیق کردن (کارایی) است که باعث بهره وری آن می شود. اثربخشی زمانی تأمین می شود کهارزیابی منجر به طرح تحقیق به درستی رعایت شود که دربرگیرنده هدف، ضرورت، مسائل، فرضیه، پیشینه و روش تحقیق است. رعایت ارزیابی مستلزم کارایی نیز منجر به برخورداری از استحکام و روشمندی، ابزار مناسب اصول و فنون تحقیق، سرعت توأم با دقت می شود. در این طرح، پژوهش همان فکر، و روش پژوهش هم صورت فکر است؛ ازاینرو علم منطق به عنوان ضامن صحت صوری فکر را می توان متدولوژی پژوهش فلسفی معرفی کرد. لذا کوشش ما براین است که بتوانیم به روش تحقیق جامعی دست یابیم که اصول و فنون امروزی پژوهش را درتناظر با مبانی منطقی مورد توجه قرار داده و آن را به عنوان چارچوب روش تحقیق علوم عقلی عرضه نماید. درواقع «روش شناسی پژوهشهای فلسفی» تجلی چهره جدیدی از هویت ابزاری بودن منطق و جنبه مهارتی آن است؛ یعنی مباحث منطقی مانند تعریف فکر و مراحل آن، اصول مطالب و ... درحکم معیاری است که پژوهشگر فلسفی در سامان دادن به پژوهش خود از آن باید استفاده کند.
جایگاه علم النفس از منظر ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۲
29 - 43
حوزههای تخصصی:
بر اساس تصور رایج از نفس شناسی ارسطویی، جایگاه علم النفس در طبیعیات است. نظریه دیگری نیز می گوید نفس شناسی ارسطویی دارای دو بخش عمده است به طوری که بخشی باید در طبیعیات و بخش دیگر در الهیات مطالعه گردد. در این مقاله با چند دلیل نشان داده خواهد شد که بر اساس مبانی علم شناختی خود ارسطو، علم الهی جایگاه مناسبتری برای علم النفس ارسطویی است. این دلایل می گویند که از نظر ارسطو، علم الهی علم به جوهر، علت شناسی و شناخت موجودات مجرد است. از طرفی نفس هم جوهر صوری و به خودی خود مجرد است. به علاوه عباراتی از ارسطو هم موید همین نظریه است. در فلسفه ابن سینا هم با وجود آنکه خود ابن سینا مباحث مربوط به نفس را ضمن طبیعیات آورده است نشان داده خواهد شد که از نظر او جایگاه مناسب بحث از علم النفس در طبیعیات نیست و علم دیگری باید متکفل بحث از نفس باشد.
A new philosophy of man and humanism(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۴
201 - 218
حوزههای تخصصی:
The theoretical basis for the new philosophy was laid by the American philosopher James Joseph Dagenais (1923-1981), who came to the conclusion that philosophical anthropology is not a science, but a domain unto itself, and that a philosophy of man can only come about as a joint undertaking of all sciences, in which the object of study must be man himself. The final explanation of man lies outside all possible scientific views that have ever been formulated, because they lie within the origins of every branch of science, including the science of philosophy. It is the final ground on which the philosophies, of any nature whatsoever, can be practised implicitly or explicitly. The methods of a post-modern philosophical anthropology will have to be based on reflection, on the claim that it is possible to debate differences and contrasts on reasonable grounds, and on the individual responsibility for the decisions we all make for ourselves in respect of changes in body and mind. A post-modern version of Sartre’s creed: man is and always will be what he makes of himself. I have given philosophical anthropology a new concrete substance on the basis of the definition of Jim Dagenais: “a consistent overall vision of man and his world”, so that it can serve as the basis for philosophy and thus as the foundation for human life.
تحلیل فلسفی رابطه قضا و قدر با مسأله استجابت دعا از نظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۵
113 - 135
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم عمیق در ادیان توحیدی و اسلامی، فرهنگ دعا و نیایش است. اگر حقیقت دعا و استجابت آن به خوبی تبیین نگردد، ابهاماتی با برخی مباحث کلامی همانند پذیرش نظام قضا و قدر الهی به دنبال خواهد داشت. در پژوهش حاضر با رهیافتی فلسفی-عقلانی بر مساله استجابت دعا در حکمت متعالیه، یکی از ابهامات اساسی یعنی رابطه استجابت دعا و نظام قضا و قدر را مورد بررسی قرار دادیم. در این مقاله سعی نمودیم تا در تحلیل و تبیین مساله استجابت دعا و رابطه آن با نظام قضا و قدر، رویکرد هستی شناسی ملاصدرا به عالم هستی و مراتب سیر وجودی و معرفتی ایشان را نیز لحاظ نماییم. پرسش اساسی این جستار عبارت است از "بر اساس مبانی فکری ملاصدرا چه نسبتی میان نظام قضا و قدر الهی و مساله استجابت دعا برقرار است؟" برخی از نکاتی که در این پژوهش بدان دست یافتیم عبارت است از این که استجابت دعا نه تنها با نظام قضا و قدر الهی در تناقض نبوده بلکه به عنوان بخشی از این نظام، به منزله اسباب و وسایطی است که سبب وصول داعی به مقصد می گردد. لذا هر چند برخی علل و روابط مبهم و ناشناخته ای در تحقق مطلوب و استجابت دعا موجود می باشد، اما دعا و استجابت آن خارج از نظام علی معلولی عالم که در راستای همان قضا و قدر الهی است، نمی باشد و نوعی وحدت میان علت استجابت دعا و قضا وقدر برقرار است.
تحلیل مفهومی «ثبوت بالعرض» و «ثبوت بالتبع» در حیطه صفات الهی، از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حکمت متعالیه، ثبوت صفات الهی برای باری تعالی به مثابه ثبوت وجود برای ماهیت انگاشته می شود. این ثبوت، گاه متصف به «ثبوت بالعرض» و گاه نیز متصف به «ثبوت بالتبع» می گردد. «ثبوت بالعرض» در نگاه منطق دانان و به اذعان صدرالمتألهین، ثبوتی غیرحقیقی و مجازی است؛ درحالی که در «ثبوت بالتبع»، محمول برای موضوع به نحو اجمالی ثابت می گردد. اعتقاد به این دو نوع متفاوت از ثبوت برای صفات الهی و ماهیات، در بدو امر ناممکن و متناقض نماست. مسیله پژوهش جاری، تحلیل معناشناختی «ثبوت بالتبع» و «ثبوت بالعرض» از منظر صدرالمتألهین و مقایسه آن دو با یکدیگر برای اثبات یا رفع متناقض نمای مذکور است. رهیافت به دست آمده که با روش تحلیلی منطقی عبارات صدرالمتألهین حاصل گشته است، بیان دو احتمال در معنای «ثبوت بالتبع»، با لحاظ دو نگاه متفاوت نسبت به ماهیات و صفات الهی است که هیچ یک با «ثبوت بالعرض» ناسازگار نخواهند بود.
بررسی تطبیقی عشق و اوصاف آن از منظر بکتی و تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کسان بسیاری در باره عشق سخن گفته اند و سخنان زیادی هم در باره عشق گفته شده است. غالب این سخنان کلی گویی و تکرار مکررات و شبیه هم است. اما از این میان عده بسیار اندکی هم بوده اند که در باب عشق سخنان بدیع گفته و به دقت به بیان جزییات و رموز عشق پرداخته اند. قصد این مقال پرداختن به اوصاف و ویژگی های عشق الهی از دید دو صاحب نظر این چنین و مجرب در عشق الهی از دو جریان مهم و اثرگذار در دو جامعه متفاوت است: یکی از نهضت عرفانی بکتی در دین هندو در هندوستان و دیگری از جریان تصوف در عالم اسلام است. ابتدا به اختصار اشاره ای به شخصیت این دو صاحب نظر می شود، سپس به بیان اوصاف و ویژگی های مهم عشق از دید آن دو و مقایسه آنها پرداخته می شود.
بررسی دیدگاه ابن سینا درباره ملاک استناد تأثّرات اجسام به نفوس انسانی و مراحل تأثیرگذاری از راه دور آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی دیدگاه ابن سینا در موردتأثیرگذاری نفوس انسانی بر ابدانشان مسأله ای است که بسیار مورد توجه قرار گرفته است؛ اما بررسی دیدگاه وی در مورد ملاک استناد تأثرات اجسام به نفوس انسانی و مراحل تأثیرگذاری از راه دور نفوس انسانی بر اجسام مغفول مانده است. در حکمت سینوی تشخیص موارد تأثیرگذاری از راه دور نفوس بر اجسام، مبتنی بر استقراء، تجربه و رفع استبعاد از آن ها است و هنگامی می توان برخی امور خارق عادت را به نفوس نسبت داد که اسباب و علل طبیعی برای این امور شناخته نشده و امکان استناد این امور به عقول مفارق وجود نداشته باشد. به اعتقاد شیخ، محدوده و قدرت تأثیرگذاری نفوس خیر در اعجاز و کرامات متفاوت از تأثیر نفوس شر در سحر، اهانت و چشم زخم است؛ اما نحوه تأثیرگذاری نفوس در همه آن ها با یکدیگر تفاوت ذاتی ندارد بلکه تفاوت آن ها مربوط به نیات است. نفوس تأثیرگذار، در طی مراحل معین در اجسام دیگر کیفیت مزاجیه ایجاد می کنند و سبب تغییرات در آن ها می شوند.
An Objection to the Branching Model for Time(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
173 - 192
حوزههای تخصصی:
Future Contingency has been an old debate between philosophers throughout history. On one hand, Aristotle thinks events of the future happen contingently. On the other hand, Diodorus believes what happens in the future is now determined. Diodorus has presented an argument for determinism based on a few premises. Logicians and philosophers try to avoid determinism by denying the first premise of Diodorus, which is the necessity of the past. However, they only regard a qualified version of this premise based on the medieval argument for determinism while some other philosophers consider this premise in a general way. A new argument shall be presented in this paper for determinism similar to the medieval one based on the general version of the premise which is not rejected by systems which reject the medieval argument. This flaw originates in a few properties of the branching model for time. We shall show what this property is and how it would be possible to resolve the problem this property creates.
علم و تکنولوژی: تفاوتها، تعاملها، و تبعات آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین علم و تکنولوژی تمایز مفهومی مهمی وجود دارد، همچنین آنچهاز آن با عنوان ’علم کاربردی‘یاد می شود، از نظر معرفت شناختی مفهومی زائد است؛ این مقوله در ذیل مقوله تکنولوژی می گنجد. در مقاله حاضر درباره زمینه های فلسفی خلط علم و تکنولوژی بحث می کنیم و توضیح می دهیم که یکی دانستن آن دو، نه تنها یک خطای معرفت شناسانه محسوب می شود، بلکه نتایج و تبعات نامطلوب نظری و عملیعدیده ای نیز به بار می آورد که تأثیر خود را در کاوش های معرفتی و نیز سیاست گذاری ها در حوزه علم و تکنولوژی آشکار می سازد.
تأملی نظری در مفهوم عدالت جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۹۰
171 - 198
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در صدد ایضاح مفهومی عدالت جنسیتی است که کاربست آن در متون، اسناد بالادستی و ادبیات گفتاری در ایران معاصر ابهاماتی را به وجود آورده است؛ به طوری که اخیراً درج عنوان عدالت جنسیتی در ماده سی و یک لایحه برنامه ششم توسعه پرسش هایی را در مورد مفهوم و ماهیت عدالت جنسیتی مطرح نمود که حاکی از تنوع دیدگاه ها و برداشت ها از این مفهوم است. این تشتت در فهم و برداشت ها موجب تعدد رفتارها در به کاربستن آن در ساحت عمل می گردد؛ ازاین رو نوشته حاضر در صدد پاسخ به این پرسش است که معنا، مفهوم و ماهیت عدالت جنسیتی چیست؟ آیا تقریر این عبارت در قانون، عبور از نصوص اسلامی تلقی می شود؟ از این حیث کوشش می گردد نخست معانی و مفاهیمی که واژه عدالت نظر به گفتمان هایی که ذیل آنها ظهور یافته، بررسی شده، سپس رابطه بین مفهوم عدالت و جنسیت ذیل هر یک از این گفتمان ها (گفتمان سنتی در غرب و اسلام، گفتمان مدرن در غرب و اسلام) بررسی و پیامدهای آن تحلیل گردد. در مقاله حاضر نگاه اسلامی برجسته شده است؛ همچنین به نتایج اجتماعی کاربست تئوری «عدالت به مثابه تساوی» در گفتمان مدرن پرداخته می شود.
هم وردایی عام، دیدگاه های فریدمن و ارمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم هم وردایی عام یکی از مفاهیم مهم در نظریه نسبیت عام است که در فهم چیستی آن مشکلات و ابهامات زیادی بروز کرده است. در این مقاله،ضمن توضیح در مورد چیستی مفهوم هم وردایی عام،دیدگاه اندرسون – فریدمن در مورد مفهوم شیء مطلق بیان می شود. شیء مطلق، در این دیدگاه، متمایز کننده نسبیت عام از نظریه های دیگر است. همچنین دو تعریف از مفهوم هم وردایی عام را، یعنی، هم وردایی عام صوری را وهم وردایی عام جوهری را که ارمن ارئه داده است بیان می کنیم. ارمن با بیان اینکه نسبیت عام نظریه ای است که هم وردایی عام جوهری را متحقق می سازد، آن را از دیگر نظریه های فضا – زمانی متمایز می کند. ما در این مقاله،دو دیدگاه فوق را بررسی می کنیم و تمایز آنها را مشخص می سازیم.
اخلاقی زیستن و بیگانگی؛ نقدی بر تقریر ریلتون از پیامدنگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال بیستم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
121 - 142
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های پیشِ روی اخلاق، در دهه های اخیر، ادعای عدم سازگاری اخلاق با اموری است که از جمله مهمترین عواملِ سازنده سعادت انسان اند. ادعا شده است که گاه تبعیت از نظریه های اخلاقی شخص را با بعضی از امور بسیار ارزشمند زندگی او، از جمله عواطف و تعهدات شخصی اش و نیز از دیگر انسان ها بیگانه می سازد. ریلتون در مقاله «بیگانگی، پیامدنگری و اقتضائات اخلاقی بودن» سعی می کند که از جانب دیدگاه پیامدنگری به این ایراد پاسخ گوید. او، به این منظور، تقریری از پیامدنگری را، تحت عنوان «پیامدنگری سنجیده کارانه»، مطرح می سازد که در نظر او، از اقتضاء بیگانگی می رهد. این مقاله، پس از توضیح تقریر ریلتون از پیامدنگری، به نقد تدبیری می پردازد که او از طریقِ طرحِ این تقریر برای حل معضل بیگانگی اندیشیده است و ضمن نشان دادن بعضی تعارضات در دیدگاه پیشنهاد شده، آن را به عنوان نوعی متمایز نمی پذیرد. توفیق تقریر مذکور در حلّ مشکل بیگانگی را نیز با مشکلاتی مواجه می بیند که به عدول از دیدگاه پیامدنگرانه می انجامد.
حدوث جسمانی جوامع و بقای فرهنگی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۸۷
243 - 272
حوزههای تخصصی:
پیش از پرسش از چگونگی حدوث و بقای جامعه، باید بتوان وجود حقیقی جامعه را با برهان فلسفی به اثبات رساند؛ چه آنکه علمی که عهده دار پاسخ به پرسش از هستی و چیستی پدیده هاست، فلسفه است. اصل صدرایی «اتحاد عالم و معلوم»، زمینه اثبات برهانی وجود حقیقی جامعه را فراهم می کند و بر اساس آن، «فرهنگ» یا همان «نظام معنایی تنزل یافته به عرصه زیست جهان جمعی از انسان ها»، به عنوان نفس و روح جامعه تقریر می شود. پس از اثبات وجود عینی جامعه می توان درباره چگونگی حدوث و بقای آن نیز سخن گفت. شهید مطهری از حکیمان معاصری است که برخی نظریه هایش دال بر حدوث جسمانی و بقای فرهنگی جامعه، به معنای آغاز تولد و تکون آن با نهادهای اقتصادی است؛ اما این تفسیر با ادله فلسفی و تاریخی قابل خدشه است. با تکیه بر اصل «جسمانیهالحدوث بودن علم و ادراک» می توان معنای درست حدوث جسمانی جوامع و بقای فرهنگی آنها را بیان کرد و سپس زمینه مطالعات فلسفی درباره موضوعاتی مانند تأثیر «طبایع جسمانی و ساختارهای بدنی»، «اقلیم و ویژگی های جغرافیایی» و... را در زیست فرهنگی - اجتماعی جوامع فراهم آورد. در ادبیات فرهنگ پژوهی معاصر، از ناحیه مکاتب فکری گوناگون، پیرامون موضوعات یادشده بحث های فراوانی با عناوینی چون «جغرافیای فرهنگی» (Cultural geography)، «زیست شناسی اجتماعی» (Sociobiology)، «مطالعات فرهنگی بدن» و... صورت پذیرفته و لازم است این موضوعات از منظر ذخایر حکمی - دینی نیز بازخوانی شوند.
ارزیابی وب سایت نشریات علمی حوزه فلسفه براساس شاخص های نمایه سازی پایگاه های اطلاعاتی و استنادی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال بیستم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
203 - 225
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی سطح توجه نشریات فارسی حوزه فلسفه به شاخص های نمایه سازی پایگاه های معتبر بین المللی است. در این پژوهش وب گاه ۴۱ نشریه فارسی حوزه فلسفه که زیر نظر کمیسیون نشریات علمی منتشر می شوند، بر اساس شاخص های اصلی نمایه سازی نشریات در پایگاه های معتبر بین المللی بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد، ۲۶ درصد نشریات دارای کد DOI، 12 درصد دارای مجوزCreative Commons بوده و تنها نشریه فلسفه و کلام دانشگاه فردوسی مشهد عضو کمیته بین المللی اخلاق در پژوهش است. بخش اخلاق و قوانین نشریات با وجود اهمیت زیاد، بسیار ضعیف بوده و کلی گویی و ارایه اطلاعات ناقص، مهم ترین ضعف وب گاه نشریات حوزه فلسفه به شمار می آید. نمایه شدن نشریات حوزه موضوعی فلسفه در پایگاه های عمومی و اختصاصی معتبر بین المللی بسیار ضعیف بوده و موارد محدودی نیز که در نمایه های بین المللی حضور دارند به درستی در وب گاه نشریات به مخاطبان معرفی نشده اند. در مجموع، نشریه پژوهش های فلسفی-کلامی دانشگاه قم - به جز در بخش مقالات خارجی و اعضای هییت تحریریه بین المللی - در دیگر شاخص ها نسبت به سایر نشریات فارسی حوزه فلسفه از آمادگی لازم برای نمایه شدن در پایگاه های معتبر بین المللی برخوردار است.
ابن میمون و روش مواجهه با آیات تشبیهی کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین دغدغه های فیلسوفان یهودی در قرون وسطی مسیله مواجهه با آیات تشبیهی کتاب مقدس و تفسیر آنها بود.این موضوع به ویژه برای یهودیانی که در قلمرو حکومت اسلامی زندگی میکردند اهمیت بیشتری داشت چرا که برخی از مسلمانان یهودیان را اهل تشبیه میدانستند.بنابر این اندیشمندان یهودی می کوشیدند آیات تشبیهی را به شیوه ای تفسیر کنند که با تعالی و بی همتایی خداوند سازگار باشد.در میان این فیلسوفان ابن میمون که از معروف ترین چهره های تاریخ یهودیت به شمار می آید به شیوه ای نوین به بررسی وتفسیر آیات تشبیهی کتاب مقدس پرداخت.او با تاکید بر یگانگی و تعالی خداوند در مواجهه با آیات تشبیهی روش تاویل را برگزید.ابن میمون کوشید معنای واقعی کلمات به کار رفته در باره خداوند را تعریف کرده وآن را با کلمه ای متعالی و متافیزیکی منطبق سازد.ابن میمون با بررسی کلمات دو پهلو به این نتیجه رسید که آن دسته از کلماتی که به صورت مشترک میان خدا و انسان به کار می روند تنها به صورت مشترک لفظی استفاده می شوند چرا که هیچ سنخیتی میان خدا و مخلوقات وجود ندارد.
از آزادی متافیزیکی تا آزادی وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۵
41 - 62
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشش بر آن است که جایگاه آزادی (اختیار) در تفکر کانت بنا بر تفسیر هایدگر نشان داده شود؛ اختیاری که بنا بر این تفسیر، نه اختیاری متافیزیکی و متعلق به بعد نفس الامری آدمی در مقام سوژه، بلکه اختیاری وجودی و بنیاد امکان پذیری وی به عنوان دازاین (وجودی در جهان) است. چنین آزادی بنیادی ای نه نیازمند اثبات و نه اساساً پذیرای هرگونه بحث نظری است؛ بلکه در عمل و در جریان به کارگیری تصمیم های آزادانه انسانی است که هم نشینی وجود یکپارچه خود با آزادی را درمی یابیم و به بی وجهی و نابه جایی تلاش های نظری فلاسفه برای اثبات موضوعی بی نیاز از اثبات و استدلال پی می بریم؛ فعلیت آزادی را باید در درون و در نحوه هستی مندی خودمان بجوییم؛ نه در استدلال های خشک و چارچوب مند استدلالیون و این کانت بود که با اشارات ارزشمند خود در نقد دوم هرچند به نحوی مبهم متفطن این امر شد و مقدمات گشتی بزرگ را برای هایدگر فراهم کرد.
فوکو، روشنگری و هنر آفرینش خویشتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر نشان می دهد که چگونه میشل فوکو در آثار پایانی خود با رجوع به برخی آموزه های روشنگری به هنر آفرینش خویشتن روی می آورد. بازاندیشی مفاهیم اساسی روشنگری در فوکوی متأخر با درک تازه ای از کانت و سوژه همراه است. با جای دادن نظریه های زیبایی شناسی مرتبط با نفس در متن تفکر روشنگری، فوکو نشان می دهد که نه تنها او ارزش های روشنگری را نادیده نمی گیرد، بلکه به بازسازی برخی از این مفاهیم می پردازد. بازتاب چنین نگرشی خود را در اخلاق به معنای رابطه با خویشتن نشان می دهد. صورتبندی چنین اخلاقی به مدد پژوهش های فوکو در مورد اخلاقیات در یونان و روم از یک طرف، و رجوع به آموزه های نیچه و شارل بودلر از طرف دیگر ممکن می شود. اخلاقیات در جهان باستان در پی ارائه ی شیوه ای برای پرورش خلاقیت افراد است که آنها را ابتدا با اکنونِ خویش و سپس با خویشتنِ خویش مواجه کند تا فرد بتواند به گونه ای دیگر بیاندیشید، زندگی خود را دگرگون کند و خود را بیافریند. بودلر نیز مدرن بودن را خلاقیت و پویایی معنا می کند و معتقد است زندگی انسان نیز باید مانند اثر هنری با خلق خویشتن و تغییر همراه باشد. در این مقاله در صدد هستیم به بررسی خودآفرینی و زیست زیبا بپردازیم.
الهیات سلبی در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
585 - 605
حوزههای تخصصی:
در این مقالهاللهیات سلبی در ابعاد وجودشناختی، معرفت شناختی و زبان شناختی در اندیشه ابن سینا با توجه به دلایلی چون تباین خالق و مخلوق، تأکید بر وحدت و بساطت حقیقی ذات خدای متعال، مثل و شبیه نداشتن، همچنین حد و ماهیت نداشتن او، اطلاق و عدم تناهی، ناتوانی انسان در احاطه بر خدای متعال، تعالی و فوق عقل بودن خدا، نقص معرفت معلول نسبت به علت، محدودیت قوای ادراکی بشر بررسی شده است. با بررسی نظاماللهیاتی ابن سینا به این تبیین می رسیم که در وجودشناسی سینوی وجود شکاف عظیمی بین وجود مطلق یعنی خدا و دیگر مخلوقات تأکید می شود. او علت مخلوقات است، اما شباهت نوعی با آنها ندارد و در بعد معرفت شناختی امکان معرفت ایجابی مطابق با واقع را برای انسان نفی کرده است. در ساحت زبان شناختی نیز دلایلاللهیات سلبی مبتنی بر بعد وجودی و معرفتی این دیدگاه است .طبیعتاً آنچه ناشناختنی و نایافتنی است، بیان شدنی هم نیست.
دیدگاه متکلمان در حدوث جهان و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
625 - 651
حوزههای تخصصی:
درباره حدوث و ازلیت جهان دو دیدگاه مختلف (ازلیت و غیرازلیت) بین متألهان مطرح شده است. نویسنده در این مجال بعد از تبیین مسئله بحث و مفهوم شناسی، با توضیح سه رویکرد عقلی (حصر وجود مجرد به خدا، حدوث لازمه اصل اختیار و اراده، استحاله اضافه بر بی نهایت، نفس حدوث حادث دلیل بر توقف و انقضای گذشته ازلی، ورود مبدأ بر حوادث گذشته مستلزم وجود مبدأ بر کل) و قرآنی و روایی موافقان حدوث، به تحلیل و ارزیابی ادله آنان می پردازد و در دلالت آنها بر نظریه حدوث، جرح وارد می کند.