ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۶۱ تا ۴٬۳۸۰ مورد از کل ۱۴٬۷۱۷ مورد.
۴۳۶۱.

نقش تفسیر تنزیلی در پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر تنزیلی تفسسیر تنزیلی موضوعی تفسیر تنزیلی ترتیبی روش ها پیشرفت عصری سازی قرآن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۶ تعداد دانلود : ۸۶۶
تمایل به پیشرفت و شکوفاساختن ظرفیت های فردی و اجتماعی در انسان امری تردیدناپذیر است. قرآن که پاسخ به نیازهای انسان است، به این خواست فطری پاسخ گفته است. تفسیر تنزیلی حکیمانگیِ تأمین راه های پیشرفت را با نگاهی فرایندی و نظام واره ای کشف و بر جوامع غیرمعاصر نزول تطبیق می کند. الزامات تفسیرنگاریِ تنزیلیِ پیشرفت نگر عبارت اند از: بینش سیستمی به موضوعات قرآن و انسجام درونی آیات، سوره ها و مجموعه منظم نزول سوره ها؛ لزوم توجه به اغراض سوره ای و اهداف بین سوره ای؛ توجه به سیاق حتی سیاق های بین سوره ای؛ تقسیم مراحل نزول سوره ها به تبع فرایند تحول مخاطبان قرآن؛ توجه به مخاطبان آیات و توجه به شرایط محیطی سوره ها و آیات و اصرار بر سرایت دستاوردهای پژوهش پیشرفت نگر قرآن به عصرها و فرهنگ های پس از نزول. تفاسیر پیشرفت نگر دچار آسیب هایی چون بی توجهی به ماهیت نزول تدریجی قرآن، فقدان نگاه فرایندی به مسائل مطرح شده در قرآن، بی عنایتی به ترکیب معنادار مفاهیم اسلامی، فقدان نگاه جامع سیستمی به قرآن، عدم توجه به گستردگی سیاق های فراسوره ای، کمبود حساسیت نظری به نظامات موجود در درون قرآن و تمرکز بر نظامات ذهنی یا سازمان های علمی خارج از قرآن و درنهایت به روزرسانی نکردن حاصل دستاوردهای تفسیری است.
۴۳۶۲.

ابتنای اخلاق بر دین از دیدگاه آدامز و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین و اخلاق امر الهی آدامز علامه طباطبایی اعتباریات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱۶ تعداد دانلود : ۶۴۱
از عناصر مهم اکثر ادیان، سفارش ها و تأکیدات اخلاقی است؛ به نحوی که ارتباط وثیقی بین حوزه دین و اخلاق فرض شده است. در دو دین مسیحیت و اسلام نیز وابستگی اخلاق به دین به عنوان موضوعی مفروغ عنه تلقی می شود. در این مقاله به بررسی نظرات رابرت آدامز و علامه طباطبایی، دو تن از متفکران معاصر این دو دین در موضوع ارتباط دین و اخلاق و نحوه وابستگی اخلاق به دین از نظر آنان پرداخته شده است. آدامز، از طرفداران نظریه امر الهی در دوران معاصر، سعی کرده است با تفکیک مقام ارزش از مقام الزام در اخلاق و وابسته دانستن الزام به امر الهی و استقلال ارزش از امر الهی، همچنین با جداساختن عنصر معنا از ماهیت در عبارات و گزاره های اخلاقی نظریه خود را از بند اشکالات تقریر سنتی وارد بر نظریه امر الهی رها سازد. در این مقاله مطرح شده است که می توان مفهوم خوبی از منظر آدامز و مراتب آن را با مبحث مراتب وجود از نظر علامه و بحث وجدان و ندای درون در آدامز و مبحث فطرت و نقش آن در اخلاق از دیدگاه علامه مقایسه کرد؛ همچنین مبحث الزام در آدامز با اعتباریات در علامه مورد مطابقت قرار گرفته است. ضمناً موضوع ساخت اجتماعی اخلاق از نظر علامه که فلاسفه اسلامی کمتر بدان پرداخته اند، با نظر آدامز در باب نقش دیگری و اجتماع در شکل گیری اخلاق، مقایسه شده است.
۴۳۶۳.

سیر تحول از علوم رشته ای تا علوم میان رشته ای و علوم یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیر تحول علوم رشته ای علوم میان رشته ای علم وحدت یافته کل نگری جهان بینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۰ تعداد دانلود : ۱۰۸۲
از نظرارسطو و فلاسفه اسلامی و فلاسفه قرون وسطی همه علوم زیر چتر فلسفه قرار می گرفت و فلسفه عمدتاً به فلسفه نظری و فلسفه عملی تقسیم می شد ، که فلسفه نظری شامل متافیزیک ، ریاضیات و طبیعیات بود. قبل از تکون علم جدید، دانشمندان درپی آن بودند که تصویر یکسانی از کل جهان به دست آورند. تمام بخش های دانش، بایستی در یک چارچوب کل نگرانه فلسفی قرار می گرفت. پس از تکون علم جدید کم کم فلسفه های تجربه گرا ، که فقط به تجارب حسی توجه داشتند، نضج گرفت و این منجر به کنار گذاشتن فلسفه ، علی الخصوص متافیزیک ، شد، و عالمان دیدگاه کل نگر را کنار گذاشتند. در نیمه دوم قرن بیستم ، با ظهور چند مکتب در فلسفه علم و روشنگری درمورد فارغ نبودن علوم از متافیزیک و چند بعدی بودن بعض از مسائل علمی ، چند جریان زیر براه افتاد: (1) عده ای از بزرگان علم ، قادر نبودن علم تجربی به پاسخگوئی به همه سؤالات انسانی را دلیل بر این دانسته اند که علم باید در یک چهار چوب جامعتر ( یک متافیزیک) قرار گیرد. (2) مطالعات میان رشته ای براه افتاده ، که به تاسیس گروههای پژوهشی میان رشته ای و براه افتادن دوره های آموزشی میان رشته ای منجر شده و باعث توجه به فلسفه در علوم گشته است . (3) پوزیتیویستهای منطقی دنبال این بودند که همه علوم را به یک علم، مثلاً فیزیک ، برگردانند. اما این جریان در دهه های اخیر تضعیف گشته ، گرچه در خود فیزیک عده ای دنبال " نظریه همه چیز" بوده اند . (4) بعضی از دانشمندان تاکید کرده اند که تخصصها باید در پرتو یک دیدگاه کل نگر دنبال شود ، ولذا حاکمیت یک جهان بینی جامع نگر را بر همه علوم توصیه کرده اند. به طور خلاصه می توان گفت که در دهه های اخیر در راستای کل نگری توجه به فلسفه در علوم به نحو محسوسی درغرب بیشتر شده است.
۴۳۶۴.

هایدگر و گادامر: دو رویکرد به مفهوم حقیقت نزد افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون هایدگر گادامر تمثیل غار حقیقت ایده خیر دیالکتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۲ تعداد دانلود : ۸۸۰
حقیقت در فلسفه هایدگر، یکی از مضامین اساسی است. وی از آغاز اندیشه خویش کوشید مفهوم بنیادی تری از حقیقت عرضه کند و در طول فعالیت فلسفی خویش رویه های گوناگونی در این خصوص در پیش گرفت. با وجود این هرگز از این بصیرت اساسی خویش دست نکشید که حقیقت ἀλήθεια است؛ یعنی کشاکش میان پوشیدگی و آشکارگی. به علاوه، هایدگر معتقد است در فلسفه افلاطون، تحولی در ذات حقیقت پدید آمده، به طوری که حقیقت به «درستی» مبدل شده است. از دیدگاه هایدگر، این تحول منشأ «فراموشی وجود» است. گادامر در مقابل بر آن است که افلاطون به واقع قائل به حقیقت بنیادی ἀλήθεια بوده است و رأی هایدگر دایر بر این که اندیشه افلاطون لاجرم منجر به فراموشی وجود و سوبژکتیویسم مدرن می شود، رأی صوابی نیست. گادامر در اثبات دیدگاه خود راهبردهای گوناگونی در پیش می گیرد. در این مقاله به جایگاه ایده خیر در نظریه مُثُل و مفهوم دیالکتیک در نامه هفتم افلاطون اشاره خواهیم کرد و خواهیم کوشید همراه با گادامر نشان دهیم که در اندیشه افلاطون امکاناتی نهفته است که می توانند وی را از انتقادات هایدگر مبرا سازن.
۴۳۶۵.

جان استوارت میل: فایده گرای عمل محور یا قاعده محور؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قاعده محوری عمل محوری اصل فایده قواعد اخلاقی خوشبختی حداکثری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۷ تعداد دانلود : ۶۱۹
در این مقاله، از تفسیر قاعده محورانه از فایده گرایی جان استوارت میل دفاع می کنیم. ابتدا اندکی این دوگانه متأخر و جدید در فلسفه اخلاق فایده گرایی را توضیح می دهیم. فایده گرایان به دو دسته کلّی قاعده محور و عمل محور تقسیم می شوند. این تقسیم بندی متأخر است، ولی به نظر ما فایده گرایی میل نیز از نوع قاعده محور است. او اصل فایده را نه مستقیم و بی واسطه که با وساطت قواعد به میدان عمل می آورد و فقط در هنگام وضع قواعد یا تعارض قواعد به آن اصل بنیادین متوسل می شود. برای دفاع از قاعده محوری میل، ابتدا به تفسیر ارمسون اشاره می کنیم و آنگاه هفت استدلال موافقان و مخالفان قاعده محوری میل را بررسی می کنیم و در این بررسی، سخن موافقانی مثل ارمسون را تقویت و کلام مخالفانی مثل کریسپ را نقد می کنیم. سپس پنج شاهد نیز برای تحکیم مدعای خودمان می آوریم که با توجه به آن ها، تفسیر ما از فایده گرایی قاعده محور میل تقویت می شود.
۴۳۶۶.

بازنمایی اندیشه مارتین هایدگر در سینمای آندری تارکوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تارکوفسکی هایدگر مرگ زمان تیمارداشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۸ تعداد دانلود : ۷۷۷
وقتی از ارتباط سینما و فلسفه سخن می گوییم، درواقع، از چه سخن می گوییم؟ هنگامی که از نزدیکی و ارتباط آثار سینماییِ یک کارگردان با اندیشه یک فیلسوف بحث می کنیم، مرادمان چیست؟ گفت وگو درباره همسایگی و قرابت میان اندیشه های یک فیلسوف و آثار هنری یک سینماگر، نیازمند شناختی دقیق از اندیشه های آن فیلسوف و نیز فهم اندیشه بازنمایی شده در یک اثر یا دسته ای از آثار سینمایی است. آندری تارکوفسکی (1986 1932) فیلم ساز و نظریه پرداز سینمایی روس، در آثار سینمایی خود به مسائلی می پردازد که در متن اندیشه فیلسوفان اگزیستانسیالیسم، از جمله مارتین هایدگر (1976 1889)، فیلسوف آلمانی، از جایگاه ویژه ای برخوردارند. با در نظر داشتن ارتباط هنر و به طور خاص سینما با فلسفه و نیز مسائل کلیدی و ضروریات مهم درباره سینما و چگونگی تطبیق و تقریب اندیشه های یک فیلسوف با یک هنرمند، می توان وجوه اشتراکی میان اندیشه سینمایی شده تارکوفسکی و تفکر هایدگر، به خصوص در مسائلی، همچون "مرگ"، "زمان"، "امید و تیمارداشت" و نیز "در راه بودن" استنباط کرد. تارکوفسکی در فیلم هایی مانند "استاکر"، "ایثار"، "آینه" و "نوستالژیا"، چنین دغدغه هایی داشته و این نوشتار می کوشد تا از معبر تطبیق و تقریب، وجوه اشتراک اندیشه های این فیلم ساز با هایدگر را واکاوی نماید.
۴۳۶۷.

نظریه عقل ابن سینا با نظر به تفسیرِ او از نظریه نوس در فلسفه ارسطو(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: نوس عقل هکسیس خودآگاهی عقل فعال عقل منفعل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۰ تعداد دانلود : ۸۷۱
ارسطو نوس را در تحلیلات ثانوی به عنوان ملکه معرفتی و دانش علمی برهان ناپذیر معرفی می کند. کارکرد این ملکه معرفتی دریافت اصل های دانش و اموری است که همه دانش ها بر آن استوارند. نوس در درباره نفس به عنوان ویژگی انسانی شناخته شده است؛ آن ویژگی در ما که نفس به واسطه آن می شناسد و حکم می کند. نوس از نظر ارسطو واجد تقسیم هایی است: عملی و نظری، منفعل و سازنده. نوس منفعل پیش از ادراک معقولات خود هیچ چیز نیست و پس از به فعلیت رسیدن به صورت تمامی معقولات در می آید؛ اما ویژگی ای که در نوس موجب به فعلیت رسیدن معقولات می شود، همان نوس سازنده است. نوس سازنده ملکه ای نفسانی و درونی است که موجب بالفعل شدن معقولات می گردد. تلقی ابن سینا از عقل تفاوت های جدی ای با ارسطو دارد؛ او عقل را در مقام ذات خود مجرد دانسته، آن را واجد خودآگاهی پیش از درک اشیا می داند. مراتب عقل نزد ابن سینا به جای دو مرتبه به چهار مرتبه: هیولانی، بالملکه، بالفعل و مستفاد ارتقا می یابد. عقل فعال برای ابن سینا امری بیرونی است که با اشراق خود نفس را به فعلیت عقلانی می رساند. رویکرد ابن سینا به عقل با توجه به سنت ارسطویی واجد تفاوت هایی جدی است. وی از طرفی تلقی ارسطو از عقل را می پذیرد و با توجه به آن، لوازمش را پیگیری می کند؛ از سوی دیگر رگه هایی از تفکر نوافلاطونی را در دیدگاه خود وارد کرده و می کوشد آن را با رویکرد اول سازگار کند. این مقالله وجوه تلایم و تنافر تفسیر ابن سینا از نظریه نوس ارسطو را بررسی می کند.                                 
۴۳۶۸.

آیا رنج بد است؟ درک پارفیت و نیچه درباره رنج(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رنج نیک بد خواست قدرت لذت مقاومت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۹ تعداد دانلود : ۶۱۳
درک پارفیت استدلال می کند که باور هنجاری پایه «هر رنجی فی نفسه بد است»، باوری است شهودی و لذا مورد توافق همه ی آدمیان در شرایط ایده آل. در این میان نیچه، به عنوان فیلسوفی که بارها رنج را نیک دانسته یا از خوبی رنج و درد سخن گفته، در برابر پارفیت می ایستد. پارفیت با ارائه ی تفسیری ابزارانگارانه از موضع نیچه می کوشد نشان دهد که نیچه در واقع مخالف «هر رنجی فی نفسه بد است» نیست و آن دسته از عبارت های وی در این باره را که می توان جدی گرفت باید به برداشتی ابزارانگارانه فروکاست. در این مقاله نشان می دهم که در پرتو تفسیری روانشناسانه از خواست قدرت چونان میلی مرتبه دومی برای چیره گشتن بر یک مقاومت می توان عبارات نیچه درباره ی نیکی رنج را به گونه ای فهمید که در آن باور هنجاری «دست کم برخی رنج ها فی نفسه نیک هستند» معنا پیدا می کند چرا که رنج به عنوان مقاومت یا مانعی در برابر یک میل مرتبه نخستی چیزی جز یکی از مؤلفه های اصلی خواست قدرت نیست، و ارزشی فی نفسه دارد. بر این اساس، تفسیر ساده انگارانه ی پارفیتی بیانگر موضع واقعی نیچه نیست.
۴۳۶۹.

تأملی در براهین وحدت وجود براساس تعلیقات امام خمینی بر مصباح الانس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحدت وجود امام خمینی قونوی فناری صدرالمتألهین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۶ تعداد دانلود : ۴۱۰
مفتاح الغیب، نخستین اثری است که رسماً در علم عرفان نظری توسط صدرالدین قونوینگاشته شد و مصباح الانس اثر شمس الدین فنارینیز چونان شرحی تفصیلی در این زمره است که در استدلالی کردن مباحث عرفانی سهم بسزایی دارد. عارفانی چون امام خمینی از جمله محققانی اند که تعلیقات آن ها در تبیین و ایضاح مقاصد مصباح الانس، بسیار مفید بوده است. اما این جستار، منظومه ای از براهین وحدت شخصی وجود را، براساس تعلیقات امام خمینی بر مصباح الانس، استخراج می کند و سپس به ارزیابی این استدلالات، براساس ایضاحات، تبیینات و انتقادات امام می نشیند. مهم ترین نقدهای امام بر براهین وحدت وجود و شبهاتی که علیه آن مطرح شده است، حول دو محور خلط مفهوم به مصداق و یا حمل ذاتی اوّلی به حمل شایع صناعی و خلط وجود مطلق با مطلق وجود است. از نظر امام، این نوع شبهات که ناشی از خلط مفهوم با مصداق هستند، میان وجود مطلق مفهومی و عینی تفاوتی قائل نیستند، در صورتی که اطلاق مورد نظر در باب حق تعالی، مشتمل بر وجود عینی است. امام معتقد است که این براهین، بر واجب الوجود اقامه نمی شوند، بلکه بر طبیعت وجود اقامه می شوند و مدعی اند اگر مطلق وجود برداشته شود، واجب الوجود هم برداشته می شود. در صورتی که مطلق یا طبیعت وجود، اعمّ از وجود واجب و ممکن یا مطلق و مقیّد است.
۴۳۷۰.

الاهیات سلبی در حوزه هستی شناسی صفات الاهی در اندیشه افلوطین و قاضی سعید قمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الاهیات سلبی الاهیات ایجابی هستی شناسی صفات افلوطین قاضی سعید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۴۰۱
«الاهیات سلبی» نظریه ای مهم و پرطرفدار در حوزه «زبان دین» در میان الاهیدانان یهودی، مسیحی و مسلمان است. الاهیات سلبی در سه حوزه هستی شناسی، معرفت شناسی و معناشناسی صفات الاهی مطرح است که میان آن ها پیوند ناگسستنی برقرار است. افلوطین در حوزه الاهیات مسیحی و قاضی سعید در حوزه الاهیات اسلامی و میان اندیشوران امامیه از جایگاه ویژه ای در میان پیروان الاهیات سلبی برخوردارند. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی این دو دیدگاه را تبیین و ارزیابی کرده است. از رهگذر این جستار مشخص می شود که در اندیشه افلوطین، «واحد» فراهستی است و تمام صفات ایجابی مربوط به «هستی»اند؛ بنابراین باید این صفات را از واحد سلب کنیم. قاضی سعید نیز ضمن نقد الاهیات ایجابی زیادت و عینیت، الاهیات سلبی را در پرتو فرهنگ دینی و ادله عقلی توجیه کرده است. الاهیات سلبی در این دو دیدگاه کاستی هایی نیز دارد که نوشتار حاضر آن ها را ضمن اشتراکات و افتراقات این دو دیدگاه مطرح می کند. 
۴۳۷۱.

تحلیل عرفانی از تفکیک آثار فرض و نفل در قرب الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرب قرب فرایض قرب نوافل عبودیت اجارت اضطرار اختیار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰ تعداد دانلود : ۵۴۵
سالکین اهل معرفت، بر حسب تفکیک میان قرب فرایض و نوافل، یا اهل سلوک نفلی هستند، و یا فرایضی اند و یا جامع هر دو قرب، و یا واجد مقام تمحض و تشکیک هستند. در تفاوت میان قرب فرضی و نفلی، همین بس که در قرب نفلی، خداوند تنزل وصفی نموده و سمع و بصر عبد می شود؛ ولی در قرب فرضی، عبد نعت حق متعال می شود و عبد، سمع و بصر و ید حق تعالی می گردد؛ و همین وساطت برخاسته از قرب فرض ولی الله، سر قرار و عدم هلاکت عالم امکان است. تفکیک فرض و نفل در کلام عرفای مسلمان، تا بدانجا پیش رفته که اتیان فرایض، مظهر عبودیت، و اتیان نوافل، مظهر اجارت عبد تلقی شده است. برخی از عرفا در منشأیابی برای برتری قرب فرض از قرب نفل، به واژه کلیدی و تعیین کننده اختیار و اضطرار اشاره نموده اند؛ عبد در نافله اختیار عبودیت الهی به جای عبودیت امیال خویش نموده است؛ لیکن در فریضه، عبد حق انتخاب ندارد و مضطر و ناچار از عمل به فریضه است. در این نوشتار، به روش تحلیلی-پژوهشی، و به تفصیل به آراء عرفای اسلامی در باب تفکیک این دو نحوه تقرب و آثار آنها پرداخته ایم.
۴۳۷۲.

یقین به مثابه ظهور وجود در فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: یقین یقین مشکک معرفت وجود ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۵ تعداد دانلود : ۳۹۲
طیفی یقین را متواطی دانسته و طایفه ای از یقین و یقینی تر سخن می گویند. پرسش اساسی این جستار این است: چگونه می توان بر اساس نگرش وجودی از یقین مشکک سخن گفت؟ دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: بنابرآنکه وجود مشکک است و یقین به مثابه رخداد وجودی یا حالتی از وجود مطرح است یقین بحسب ساحت هستی شناختی، مشکک است.در این جستار از چهار منظر و طریق، تشکیک در یقین استنباط شد: 1. یقین به مثابه ظهور و حالت وجود؛ 2. مکانیسم حصول و کارکرد وجودی؛ 3. مبادی شش گانه یقین؛ 4. تنوع اسمایی. بنابر تشکیک در یقین در فلسفه صدرایی، به ترتیب گزاره بدیهی، گزاره نظری موجّه با شهود، گزاره نظری موجّه با استدلال، و گزاره نظری موجّه با اقناع، گزاره های بیشتر یقینی به سمت گزاره های کمتر یقینی هستند. این پژوهش مسبوق به سابقه نیست.
۴۳۷۳.

حریت یا آزادی در مفهوم دینی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان کامل حر بنده آزاد حریت عبودیت بندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰۶ تعداد دانلود : ۶۹۳
یکی از مفاهیم مهم عرفانی که به عنوان یک کمال و فضیلت انسانی شناخته می شود و در مراتب عالی بندگی و سلوک معنوی حاصل خواهد شد، «حریت» و آزادی معنوی است. این خصلت برخلاف مفهوم آزادی در اصطلاح علوم سیاسی و اجتماعی از طریق عبودیت و بندگی خالصانه حق و بریدن از بندگی غیرحق حاصل می شود. زمانی انسان به حریت و آزادی معنوی می رسد که مراتب عالی سلوک را طی کرده، از بند نفس و تعلقات مادی کاملاً رها شده باشد. در این نوشتار برآنیم که این مفهوم را از منظر دینی و عرفانی به مطالعه بگذاریم و گستره معنایی و ارزش معنوی آن را در عرفان و از زبان اهل معرفت بیان کنیم. به این منظور، پس از تمهید بحث، مفهوم حریت از نظر لغوی و اصطلاحی بازشناخته و آنگاه نسبت آن با مفاهیم دیگری مثل عبودیت و انسان کامل بررسی شده و از زبان ولی حق، سیّدالاحرار علی مرتضی (ع) شرح و بسط یافته است. همچنین از نظر برخی بزرگان عرفان و صاحبان اندیشه و حکمت عرفانی در این باب بهره برده ایم. در پایان، نتایج این مطالعه در معرض ملاحظه و استفاده طالبان معارف دینی، آزادیخواهان و بنده آزادان گذاشته شده است.
۴۳۷۴.

بررسی ماهیت انسان با تأکید بر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابعاد روح جوهره انسان ساحت های انسان ماهیت انسان نهج البلاغه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۶ تعداد دانلود : ۶۱۲
اندیشه وران مسلمان، نظریه های مختلفی درباره تبیین ماهیت انسان عرضه کرده اند. این اختلاف نظر آنان، موجب می شود تا برای دریافت تبیین درستی از ماهیت انسان، به معارف وحیانی توجه کنیم. معارف وحیانی به ویژه نهج البلاغه، در تکوین ماهیت انسان، به دو مرحله باور دارند: یکی تکوین جوهره انسان و دیگری تکوین ساحت های ترکیبی او. بر همین اساس، انسان از منظر جوهری، با سایر مخلوقات یکی است و از منظر ترکیب، با آنها تمایز دارد. در مرحله اول جوهره انسان، از نور لایزالاللهی نشأت می گیرد و در مرحله دوم، از ساحت های گوناگونی برخوردار می شود. ساحت های انسان به طور عمده، دو ساحت جسمانی و روحانی هستند، ولی ساحت روحانی، خود ابعاد مختلفی چون حیات، شهوت، ناطقه و ایمان (عقل) دارد. به این ترتیب، در تعریف انسان از منظر معارف وحیانی به ویژه نهج البلاغه چنین می توان گفت: «انسان جوهری نورانی است که مرکب از دو ساحت جسم و روح بوده و دارای ابعاد گوناگون روح مانند حیات، شهوت، ناطقه و ایمان است».
۴۳۷۵.

فضیلت معرفتی، قوه اعتمادپذیر و ویژگی منشی: رویکردی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زگزبسکی سوسا فضیلت معرفتی قوه اعتمادپذیر معرفت تأملی معرفت حیوانی ویژگی منشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۳ تعداد دانلود : ۴۸۹
در معرفت شناسی فضیلت، فضیلت معرفتی به دو صورت تعریف شده است؛ سوسا آن را از سنخ قوای اعتمادپذیر می داند و زگزبسکی آن را از نوع ویژگی های منشی. در حالی که هر دو، فضیلت را معرفت ساز دانسته و تبیین و توجیه معرفت را بر پایه آن ممکن می دانند. در پاسخ به سؤال از دلیل این دو گانگی در تحلیل، مقاله حاضر نگرش متفاوت فیلسوفان به معنا و ویژگی های معرفت را عامل آن می داند. تعریف سوسا از معرفت به باور صادق موجه و انفعالی دانستن آن، یا به حالتی فراتر از داشتن باورهای صادق، که حاصل فعالیتی اختیاری و ارادی است، در زگزبسکی، نهایتا به این منجر می شود که فضیلت را یا از سنخ قوا بدانیم و یا از سنخ ویژگی هایی که برای انجام چنین فعالیتی ضروری اند. در نتیجه به رغم اینکه هر دو فیلسوف وجود قوا را برای کسب معرفت حیوانی ضروری می دانند اما نگاه متفاوتشان به معرفت تأملی، نهایتاً به دو برداشت از فضیلت منتهی می شود. حتی دخالت دادن عاملیت فاعل در معرفت حکمی و ضروری دانستن برخی ویژگی ها مثل دقت و ذهن باز، به عنوان فضیلت باورساز، توسط سوسا، در نتیجه بحث، تغییر چندانی ایجاد نمی کند.
۴۳۷۶.

بررسی و نقد دیدگاه ملارجبعلی تبریزی و قاضی سعید قمی در الهیات سلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الهیات سلبی تنزیه اشتراک لفظی صفت وجود اصل سنخیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۲ تعداد دانلود : ۵۰۵
ملارجبعلی تبریزی و شاگردش قاضی سعید قمی تلقی خاصی از خداوند را مطرح می کنند. این دسته از فیلسوفان برآنند که در مورد خداوند نمی توان به نحو ایجابی سخن گفت و تمام صفات الهی به سلب بر می گردد. در این دیدگاه اساس الهیات سلبی، اشتراک لفظی وجود است. الهیات برآمده از این مکتب صبغه دینی و نوافلاطونی دارد. این مقاله درصدد بررسی زمینه شکل گیری، بیان آراء و مبانی فکری ملارجبعلی تبریزی و قاضی سعید قمی در الهیات سلبی و نقد آنها است. پس از بررسی و نقد دلایل آنان به بیان ناسازگاری با پاره ای از آموزه های فلسفی بر مبنای قاعده الواحد پرداخته شده است. از این رو مقاله حاضر در صدد بحث تفصیلی پیرامون صفات و افعال الهی نیست. از آنجا که این دو فیلسوف به شدت تحت تأثیر آموزه های نوافلاطونی اند، هم اندیشی و تأثیر پذیری آنها از آرای فلوطین نیز نشان داده شده است.
۴۳۷۷.

نقد و بررسی رومن اینگاردن از پدیدارشناسی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی اینگاردن هوسرل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۱ تعداد دانلود : ۶۰۰
اینگاردن پدیدارشناس واقع گرایی است که معتقد است هوسرل در کتاب پژوهش های منطقی نوعی واقع گرایی را پذیرفته که مبنای آن تمایز صریح واقعیت و آگاهی است. اعتقاد به این تمایز و دیدگاه واقع گرایی با آغاز تفکر استعلایی هوسرل رها شده و جای خود را به محوریت آگاهی و در نتیجه ایدئالیسم استعلایی می دهد. اینگاردن با این چرخش ناگهانی مخالفت ورزیده و معتقد است که تفکر استعلایی به دلیل هدف و روش مورد نظر خود خالی از نقص نیست. کلیت ایدئالیسم استعلایی که از نظر اینگاردن نتیجه چرخش یاد شده است کلیتی منطقی و سازگار نیست. طرح مفهوم پدیدارشناسی استعلایی، روش و هدف نهایی آن سبب سردرگمی و در نتیجه برخی ناسازگاری ها در فلسفه استعلایی هوسرل شده است. هوسرل با توسل به اپوخه، فعلیت و وجود اشیا را نادیده گرفت و با اعمال روش تقلیل پدیدارشناختی به مطلق بودن حوزه آگاهی و اگوی استعلایی رسید و در نهایت با طرح نظریه تقویم، معنا یا همان نوئما را جایگزین اعیان واقعی کرد. همین اقدامات سبب بی اعتبار شدن وجود واقعی شد و هدف اولیه هوسرلی را که همان شناخت داده های عینی بود، مورد تردید قرار داد. فلسفه متقنی که با چنین روشی به دست می آید، به ادراک درونی و حلولی محدود می شود و راهی از پیش نمی برد. اینگاردن ضمن اشاره به مشکل دوری که هوسرل در طرح روش تقلیل در فلسفه استعلایی اش با آن مواجه می شود، مدعی است که نتایج هوسرل در تفکر استعلایی محصولِ صرف معرفت شناسی او نیست و در بسیاری از موارد علاوه بر این که این نتایج شبیه به گزاره های متافیزیکی جلوه می نمایند، خود متخذ از نوعی مبانی مضمر و پنهان متافیزیکی و وجود شناختی اند. (اعتقاد به وجود مستقل از شناخت).
۴۳۷۸.

جستجوی معقولیت حاکم بر آرائ "ریچارد فولی (Richard Foley, (1947-(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فولی مبنا گرائی انفسی معقولیت نظریه معقولیت معرفتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۱ تعداد دانلود : ۴۳۵
ریچارد فولی در زمره نظریه پردازان مشهور در باب معرفت شناسی و معقولیت محسوبست. نظریه مختار او در معرفت شناسی، "مبناگرائی انفسی"( Subjective foundationalism) است. با مطالعه آثار وی البته مشخص می شود که اتخاذ چنین موضعی در معرفت شناسی بدلیل پروردن نظریه معقولیت سازگار با آن بوده است."مبناگرائی" وجه ممیزه نظریه معرفت فولی, از دیدگاههائی همچون انسجام گرائی(coherentism) است."انفسی بودن" نیز در تقابل با آفاقی بودن نحله هائی مثل اعتمادگرائی(reliablism) قرار می گیرد. فولی بر اساس این موضع معرفت شناختی، نظریه ای بدیع در باب معقولیت ارائه می دهد که معرفتی(اپیستمیک) بودن و مهمتر از آن معطوف به هدف بودن(Goal oriented) از خصائص آنست.وی همچنین عقیده مقبول(Reasonable beliefe) را جایگزین عقیده معقول(Rational beliefe)در نظریه معقولیت می کند. نظریه معقولیت فولی, بدلیل احتواء بر مفاهیمی چون منظر(perspective) ، استدلال مناقشه ناپذیر(Uncontraversial argument)، تامل عمیق(Deep reflection)، عمیق ترین ملاکهای معرفتی(Deepest epistemic standards) و ... نوعی ذهنی گرائی و نسبی گرائی را متداعی می کند که البته از آن مبرّاست. در این مقاله تلاش می شود ضمن بررسی و بازسازی نظریه معقولیت فولی، معقولیت حاکم بر خود این نظریه نیز از طریق پیگیری استلزامات آن کشف گردد. این تلاش از طریق احاله هر یک از عناصر مقوم نظریه معقولیت فولی به بنیاد وجودی آن صورت می بندد. مدعای مقاله در خصوص معقولیت حاکم بر نظریه معقولیت فولی آن است که این معقولیت نه به اعتبار ملاک های منطقی بلکه مبتنی بر احوال و عناصر اگزیستانسیال آدمی است که تامین می گردد.
۴۳۷۹.

تصور گزاره ای و توجیه باورهای وجهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصور گزاره ای تخیل پذیری معرفت شناسی وجهی امکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۳۶۹
در این مقاله مدل توجیهی را که گیرسون در مقاله «تخیل پذیری و توجیهِ وجهیِ الغاءپذیر» (2005) برای توجیهِ باورهای وجهی ارائه می کند بررسی می کنم. مدل توجیه پیشنهادی گیرسون مبتنی بر تخیل پذیری است. گیرسون تخیل پذیری را بر اساسِ تصور تحلیل می کند. گیرسون با پذیرشِ شباهت هایِ برخی از مولفه های شرح اش با مدل یبلو (1993)، ادعا می کند که از چند جهت بحث را پیش برده است. یکی از این پیشرفت ها از نظر گیرسون این است که او از تصور گزاره ای در توجیه باور وجهی استفاده می کند. در این مقاله نشان می دهم که گیرسون کمک چندانی به پیشبرد بحث نکرده است. از جمله به این دلیل که تصور گزاره ای به گونه ای که گیرسون تعریف می کند، هیچ کمکی به توجیه باور وجهی نخواهد کرد. علاوه بر آن گیرسون به این سوال که «تصور کردنِ گزاره ای دقیقاً یعنی چه؟» نمی تواند جوابی بدهد که مطابق آن آنچه را که قابل تصور گزاره ای دانسته، مثل نقیض حدس گلدباخ، قابل تصور باشد ولی گزاره های غیرممکن متافیزیکی و حتی گزاره های غیرممکن منطقی قابل تصورِگزاره ای نباشند.
۴۳۸۰.

کمیت قیاس شرطی نزد شمس الدین سمرقندی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: منطق ربط قیاس اقترانی شرطی شمس الدین سمرقندی کمیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۱ تعداد دانلود : ۵۶۰
شمس الدین سمرقندی که در بحث قیاس شرطی دیدگاهی نو در برابر ابن سینا پیش نهاده است، از 19 ضرب منتج سینوی 12 ضرب را نامعتبر می داند. در مقاله دیگری نشان داده ایم که اگر تنها «کیفیت» گزاره ها را در نظر بگیریم میان قیاس های سمرقندی و منطق ربط مطابقت شگفت انگیزی وجود دارد. در این مقاله، اما، نشان می دهیم که اگر «کمیت» گزاره ها را نیز در نظر آوریم این مطابقت از میان می رود. دلیل این مسئله آن است که در بحث از سورهای جزئی شرطی، سمرقندی مانند ابن سینا دچار این اشتباه شده است که می توان تحلیلی از «لزومی جزئی» ارائه کرد که متمایز از لزومی کلی و اتفاقی جزئی باشد. هر تحلیلی که تا کنون از لزومی جزئی ارائه شده است به «همیشه صادق» شدن آن انجامیده و نه سمرقندی، نه ابن سینا و نه هیچ منطق دان دیگری تا کنون نتوانسته است از این ایراد بگریزد. واژگان کلیدی: منطق ربط، قیاس اقترانی شرطی، شمس الدین سمرقندی، کمیت

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان