ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۰۱ تا ۴٬۰۲۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۴۰۰۱.

امکان طبیعت گرایی در علم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبیعت گرایی طبیعت گرایی هستی شناختی (متافیزیکی) متافیزیک علم روش علمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۵ تعداد دانلود : ۵۵۲
طبیعت گرایی علمی آموزه ای مشتمل بر دو جزء هستی شناختی و روش شناختی است. بر اساس جزء روش شناختی، روش علمی تنها منبع برای کسب شناخت معتبر (راجع به طبیعت) است و بر اساس جزء هستی شناختی، همه آنچه وجود دارد (علی الاصول) می تواند بوسیله علم مورد پژوهش قرار گیرد. برخی از فلاسفه طبیعت گرا معتقدند که جزء هستی شناختی، یعنی طبیعت گرایی هستی شناختی (یا متافیزیکی)، یک اصل فلسفیِ ضروری یا ساختاری برای علم است، به این معنا که اگر از متافیزیکِ علم زدود شود، آنچه حاصل می گردد دیگر علم نخواهد بود. در مقابل، بسیاری از منتقدین طبیعت گرایی معتقدند که طبییعت گرایی هستی شناختی، آموزه ای خارج از متافیزیک علم است و تنها طبیعت گرایی روش شناختی است که (نه یک اصل متافیزیکی بلکه) یک اصل نظم دهنده یا روش شناختی برای علم به شمار می رود. در این تلقی، طبیعت گرایی تنها به عنوان یک پیشفرض پراگماتیک برای عمل علمی دانشمندان به کار می رود. در این مقاله نشان خواهیم داد هیچ یک از دو رویکرد فوق در خصوص نسبت طبیعت گرایی و علم صحیح نیست؛ و ما مجاز نیستیم بر اساس یک پیشفرض متافزیکی یا پراگماتیک، راه ورود هویات و علل فراطبیعی را به قلمرو علم سد نماییم، و متافزیکی از عالم طبیعت را برای علم پیشفرض بگیریم که از آغاز خالی از چنین هویات و عللی است
۴۰۰۲.

شرح و نقد دیدگاه صدرالمتألهین درباره آموزه وحیانیِ رجعت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صدرالمتألهین ملاصدرا رجعت نفس مرگ طبیعی و غیر طبیعی کمال و نقص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۱ تعداد دانلود : ۸۳۶
از مسلمات تعالیم اسلامی، و به ویژه شیعی، اعتقاد به رجعت، به معنای عام آن است، یعنی زنده شدن برخی مردگان و بازگشت آنان به حیات دنیوی. از سوی دیگر، مبانیِ فیلسوفان مسلمان، و به ویژه مرحوم صدرالمتألهین، در باب موضوعاتی همچون نفس، تعریف و مراتب تجرّد، معیار نقص و کمال که به ماد  یت و تجرّد بازمی گردد نحوه وقوع مرگ طبیعی و ... لوازمی به دنبال دارد که به نظر می رسد با برخی آموزه های دینی تعارض داشته باشد. یکی از این آموزه ها رجعت است. مقاله حاضر به این موضوع می پردازد که اولاً دیدگاه ملاصدرا درباره رجعت چیست؟ آیا آن را در مورد همه انسان ها می پذیرد، یا یکسره آن را انکار می کند و یا قائل به تفکیک می شود و آن را در مورد برخی انسان ها ممکن و در مورد برخی دیگر محال می داند؛ و در چنین صورتی معیار این تفکیک چیست؟ ثانیاً نظریات صدرالمتألهین در این مباحث چه قدر با هم سازگار است؟ و ثالثاً این نظریات از سویی تا چه اندازه مطابق با موازین عقلی است و از سوی دیگر آیا با ظواهر و نصوص صریح قرآن و حدیث همخوانی دارد یا خیر
۴۰۰۳.

مارتین لینگز و هنر نمایش: به سوی بوطیقای نمایش عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مارتین لینگز نمایش عرفانی سنت گرایی هنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۷ تعداد دانلود : ۴۴۴
مارتین لینگز به عنوان یکی از نمایندگان برجسته سنت گرایی متأخر، ادامه دهنده و تکمیل کننده کار اسلاف خود بوده و برخی از زمینه های ناکاویده سنت را مورد تحقیق و تحلیل قرار داده است؛ یکی از مهم ترین این زمینه ها، ادبیات نمایشی و نمایش است. پیش از لینگز، توجهی جدی از سوی محققان هنر قدسی به نمایش دیده نمی شد و پس از او نیز چندان مورد اعتنا واقع نشد؛ و او تا حد زیادی در کار خود درون جریان سنت گرایی، یگانه محسوب می شود. او در «شکسپیر در پرتو هنر عرفانی»، تلاش می کند زمینه های لازم برای خوانش قدسی – بخوانید درست – متون شکسپیر را فراهم آورد و الزامات عملی یک «اجرای موفق» از نمایشنامه هایی این چنینی را نشان دهد. بر این مبنا «مارتین لینگز و هنر نمایش: به سوی بوطیقای نمایش عرفانی» تلاشی در جهت نشان دادن ابعاد و دلالت های نظری و عملی خوانش نمایشنامه هایی با صبغه عرفانی توسط مارتین لینگز خواهد بود. کلمات کلیدی: مارتین لینگز، نمایش عرفانی، سنت گرایی، هنر.
۴۰۰۴.

علل ناکارآمدی نظام های الهیاتی سنتی در پاسخگویی به مسئله شر از دیدگاه دیوید گریفین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسئله شر دفاعیه تئودیسه قدرت مطلق خدا دیوید ری گریفین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۰ تعداد دانلود : ۶۶۷
یکی از مهم ترین مسائل کلام و فلسفه دین مشکل وجود «شر» و ارتباط آن با خدا و صفات خیرخواهی مطلق و قدرت مطلق اوست. الهی دان و فیلسوف معاصر، دیوید ری گریفین، تلاش هایی را که تاکنون برای پاسخگویی به مسئله شر انجام شده، چندان مثمر ثمر نمی داند. او خداباوران سنتی را که به دخالت ماوراء طبیعی خداوند در سلسله علت و معلولی حوادث قائل اند «فراطبیعی گرایان» می خواند و بر این باور است که آنها وقوع شر را به گونه ای توجیه می کنند که گویی اصلاً شر واقعی وجود ندارد و در ظاهر شر می نماید. گریفین تلاش کرده تا آموزه هایی از الهیات سنتی را که برای سازگاری وجود خدا و شر مشکل ساز هستند ریشه یابی کند و عدم صحت آنها را نشان دهد. وی با وارد آوردن نقدهایی بر جهان بینی های سنتی، نشان می دهد که الهیات سنتی بر اثر انتساب قدرت مطلق به خداوند، با مشکل تناقض افعال خدا درباره شرور مواجه است که نهایتاً منجر به توجیه این نوع از افعال خداوند می شود، و با پذیرش آموزه خلق از عدم، در عمل نمی تواند مسئله شر را حل کند. اساس اندیشه های گریفین درباره مسئله شر این باور است که به طور کلی دفاعیه نمی تواند پاسخ مناسبی برای خداباوران معاصر فراهم آورد، بلکه ارائه تئودیسه مقبولی از جانب الهی دانان فلسفی لازم است تا اثبات کند تفسیر خداباورانه می تواند همه تجارب ما، از جمله تجربه شر، را بهتر از تفاسیر خداناباورانه روشن کند.
۴۰۰۵.

نسبت انسان و خدا در اپیستمه های سه گانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اپیستمه زبان دانش انسان خدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۳ تعداد دانلود : ۴۹۴
در این مقاله تلاش می کنیم تا به بررسی چگونگی نسبت انسان و خدا در اپیستمه های سه گانه ی کتاب نظم اشیاء بپردازیم. مسأله ی اصلی فوکو در این کتاب، چگونگی شکل گیری انسان به عنوان «سوژه»ی دانش در تاریخ تحول اپیستمه (از رنسانس تا مدرن) با محوریت نسبت میان واژگان و اشیاء است. براساس اپیستمه و فکر حاکم در هر عصر، از یک سو امکان تشخیص اینکه دانش و معرفت در هر عصر بر اساس چه نظمی شکل می گیرد، فراهم می شود و از سوی دیگر برداشت های متفاوت از انسان و جایگاه وی در هر دوره از تاریخ اندیشه آشکار می شود. در این مقاله درصدد هستیم در کنار چگونگی تکوین مفهوم انسان به عنوان سوژه ی دانش، نسبت و ارتباطی که انسان در این گستره با خداوند برقرار می کند را مورد تعمق قرار دهیم. همچنین از آنجا که اپیستمه و فضای معرفتی هر عصر همواره در تحول و دگرگونی است، نسبت انسان و خدا نیز نمی تواند کیفیتی ثابت داشته باشد و بر یک حال باقی بماند. لذا تلاش می کنیم به بررسی هر چند اندک پیش زمینه هایی بپردازیم که درک ما از جهان پیرامون و مناسباتمان با طبیعت، واژگان و چیزها و نهایتاً نسبتمان با خدا را دستخوش تأویل های متفاوت می کنند.
۴۰۰۶.

باورهای کلامی و علوم انسانی (جایگاه و چگونگی تأثیر)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: باورهای کلامی پارادایم علوم انسانی عوامل معرفتی و غیرمعرفتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۰ تعداد دانلود : ۴۲۰
بی شک آگاهی جامع از کاستی های کلام موجود، پاسخ دقیق به امکان اسلامی سازی علوم و مبرهن به امکان پیرایش علوم از پیش فرض ها، با نگاهی کلان به جایگاه های تأثیر و تأثر و از آن طریق اصطیاد چگونگی تأثیر باورهای کلامی بر علوم انسانی میسر است. نوشتار حاضر، ضمن پذیرش فی الجمله نه بالجمله ابتنای علوم انسانی و امهات مسائل این علوم بر گزاره های کلامی، با استفاده از روش تاریخی و تحلیل عقلی، هدف مذکور را در طرحی جامع دنبال می کند. بر اساس این طرح، الف) علم یا فعالیت علمی به عنوان متعلق تأثیر گاهی به صورت مستقیم و زمانی دیگر به صورت غیرمستقیم از باورها اثر می پذیرند؛ ب) در تأثیر غیرمستقیم، باورهای کلامی در مرحله اول بر عوامل معرفتی (عوامل فلسفی و علمی) یا غیرمعرفتی (ویژگی های شخصیتی دانشمندان، فرهنگ، محیط و جامعه آماری و...) تأثیرگذار بر علم یا فعالیت علمی تأثیر می کنند و آنگاه بر علوم انسانی؛ ج) تأثیرگذاری بر فعالیت و فرایند تولید علم و پژوهش به دو صورت خرد و کلان تصور شدنی است؛ زیرا علم را می توان ناظر به مسئله پژوهشی و کلیت معرفت، تصور و مراحل تولید آن دو را بررسی کرد؛ د) همچنین در صورتی که مراد از علم معنای دیسیپلین باشد، مؤلفه های علم مانند موضوع، روش، غایت و... از باورهای کلامی اثر می پذیرند.
۴۰۰۷.

جدال نظری کارل لُویت و هانس بلومِنبِرگ «دوران جدید» به مثابه «دنیوی شدنِ آخرت اندیشی» یا «دنیوی شدن از راه آخرت اندیشی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرنیته هانس بلومنبرگ کارل لُویت قضیه ی دنیوی شدن تداوم گسست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۸ تعداد دانلود : ۸۸۵
در نیمه ی نخست سده ی بیستم، سرخوردگی هایی بسیار به جهت فروپاشی ارزش های مسیحی و همچنین ایده آل پیشرفت در اروپا بروز کرد که موجب بازاندیشی و جدال نظری درباره ی ماهیت و بنیان های دوران جدید و نسبت آن با قرون وسطای مسیحی شد. این تلاش ها قضیه ای را در کانون بحث ها قرار داد که با عنوان «دنیوی شدن» شناخته می شود. ازهمین رو، درباره ی نسبت دوران جدید با قرون وسطا دو مبنای «گسست و پیوست» مطرح گردیده است که ذیل قضیه ی دنیوی شدن، نظریه های «دنیوی شدنِ آخرت اندیشی» و «دنیوی شدن از راه آخرت اندیشی» شکل گرفته اند. کارل لُویت و هانس بلومِنبِرگ نمایندگان بارز این دو نظریه اند که جدال نظری ایشان در این خصوص واجد اهمیت بسیار است. در این مقاله تلاش شده است تا دیدگاه های متفاوت در خصوص فرایند «دنیوی شدن» در اروپا با تأکید بر مواضع کارل لویت و هانس بلومنبرگ، ارائه و زمینه ی پژوهش های آتی درباره ی اندیشه ی ایشان را فراهم آورد.
۴۰۰۸.

تبیین حقیقت قبر و ثواب و عقاب آن از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صدرالمتألهین قبر ثواب قبر عذاب قبر حکمت متعالیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۷ تعداد دانلود : ۶۹۸
در آیات و روایات متعددی از عالم قبر و عذاب و ثواب انسان در آن سخن رفته است. ازاین رو دانشمندان مسلمان به تبیین آنها پرداخته و بالطبع، هریک از متکلمان، فیلسوفان و مفسران براساس مبانی خاص خود تبیین متفاوتی ارائه کرده اند. از جمله صدرالمتألهین، حکیم و مفسر دانشمند در مواضع متعددی از آثار خود ضمن بیان حیات های چهارگانه انسان، تبیین جدیدی از حقیقت قبر به دست داده و عذاب و ثواب قبر را نیز به دو گونه تبیین کرده است: تبیین مبتنی بر تمثل اخلاق و اعمال و رفع حجب و نیز تبیین مبتنی بر ادراک وهمی عذاب و ثواب. در این مقاله تلاش می شود ضمن گزارش تبیین های صدرایی و مبانی او، دیدگاه او با برخی آموزه های دینی در این زمینه سنجیده شود. نتیجه اینکه تبیین های صدرایی از عناصر آموزه دینی معاد، هرچند می تواند پاسخ گوی برخی شبهات باشد، با در نظر گرفتن ظواهر دینی، نیازمند تأملات بیشتر و مطالعات دقیق تری است.
۴۰۰۹.

پراتیکِ فلسفه، سیاست و نقد ایدئولوژی نزد لویی آلتوسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلتوسر ایدیولوژی نقد فلسفه سیاست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۷ تعداد دانلود : ۱۳۰۴
آلتوسر مسیله ی ایدیولوژی را وارد سطح جدیدی از بحث می کند. او با وام گرفتن ایده هایی از «روانکاوی» فرویدی مفاهیم علوم انسانی را دوباره صورتبندی می کند. وقتی آلتوسر ایدیولوژی را نه «آگاهی کاذب» و یا «آگاهی از جهان واژگون»، بلکه قسمی «ناآگاهی» تعریف میکند؛ همزمان با انسانگرایی (humanisme) و اقتصادگرایی (economisme) سر ستیز دارد. نزد آلتوسر این امر بازصورتبندی تز های بنیادی مارکس است، به جهت تحقق آن. آلتوسر بلافاصله با انواع نقد هایی مواجه شد که وجوه متنوع نظریه ی او را آشکار کردند. او منطق بحث خود را با آغاز از مسیله ی «بازتولید» پی می گیرد و آن را با «انقیاد» (subjection) پایان می بخشد. آشکار خواهیم کرد که آلتوسر نمی تواند از «ایدیولوژی» بحث کند مگر آنکه تمایز آن از «علم» و «سیاست» را از قبل روشن کرده باشد. و نتیجه خواهیم گرفت بدون روشن کردن عناصری بنیادی چون «سیاست» و «فلسفه» نخواهیم توانست مسیله ی ایدیولوژی را پاسخ دهیم. اما در ادامه نیز آشکار می شود خود فلسفه چیزی نیست جز سیاست نشخوار شده (ruminé) یا پرداخت شده. و بنابراین برای آلتوسر فلسفه را نمیتوان مفهوم پردازی کرد. فلسفه هیچ ذاتی ندارد، بلکه تنها می توان فلسفه را به کاربست. مدعی هستیم در آلتوسر پراتیک فلسفی، کنش سیاسی نظری یا نقد ایدیولوژی است و گرچه غایت این فعالیت فعلیت خود فلسفه است، اما در نظریه ی آلتوسر امکان فراروی در سطح «فعیلت» یا رستگاری (Emancipation) فراهم نیست. در نهایت می بینیم که هرچند آلتوسر نسبتی عقلانی بین فلسفه، سیاست و ایدیولوژی را شرح می دهد اما تنها می تواند «نقد» را در سطح سیاسی تبیین کند و توان فراروی از آن را ندارد.
۴۰۱۰.

بررسی و نقد تأثیر معرفت شناسی هیوم بر رأی او پیرامون منشأ دین(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هیوم منشأ دین تاریخی انگاری معرفت شناسی طبیعت گرایی تعارضات درونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۸ تعداد دانلود : ۷۳۱
هیوم در ارایه رأی خود درباره منشأ باور دینی، از معرفت شناسی تجربه گرایانه اش بهره می برد؛ اما پاره ای تعارضات درونی آن را نحیف می کند و نظریه طبیعت گرایانه هیوم درباره خاستگاه دین را از انسجام و استحکام تهی می سازد. بر این اساس، در این جستار ابتدا رأی هیوم درباره منشأ دین بیان می شود و پس از بررسی میزان تأثیر معرفت شناسی هیوم بر گزاره فلسفه دینی او، نقدهایی بر هیوم وارد می کنیم که به طورعمده بر ناسازواری این گزاره فلسفه دینی هیوم با آرای معرفت شناختی او متمرکز است. پس از مشخص شدن تأثیر حداکثری معرفت شناسی هیوم بر نظر او در مورد منشأ دین، این نتیجه به دست آمد که اولاً بهترین نقدها بر نظر هیوم درباره منشأ دین، نقدهایی هستند که عمدتاً بر مبانی معرفت شناختی او متمرکز شده است؛ ثانیاً رأی هیوم در این مورد استحکام لازم را نداشته است و در این میان، نداشتن انسجام درونی، نقش عمده ای در تضعیف نظریه هیوم دارد.  
۴۰۱۱.

نقش دیگری نزد یوهانس اکهارتوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیگری خود عشق تبتل ذات الوهیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۸ تعداد دانلود : ۵۱۱
امروزه «دیگری» و نوع ارتباط با آن یکی از مسائل مهم فلسفه است. در این مقاله سعی می شود با این مسئله جدید به بازخوانی افکار یوهانس اکهارتوس، فیلسوف عارف متعلق به قرون وسطی بپردازیم، تا ضمن بررسی چگونگی مطرح شدن «دیگری» در اندیشه ای عرفانی، به این پرسش پاسخ گوییم که چگونه فیلسوفی در اواخر قرون وسطی می تواند برای انسان معاصر سخنی برای گفتن داشته باشد و او را در پاسخ به مسائلش یاری رساند. در این پژوهش نشان داده می شود که چگونه نوع نگاه اکهارتوس به «خود» موجب اهمیت یافتن «دیگری» در اندیشه وی می شود. در ادامه ضمن تبیین ویژگی های «دیگری» و تقسیم آن به «دیگری» حقیقی و «دیگری» موهوم، نوع ارتباط فرد با هر یک از آنها بررسی می شود. آنچه برای اکهارتوس اهمیت دارد ارتباط با «دیگری» حقیقی است که برای او عبارت است از ذات الوهیت. لیکن ارتباط با او از طریق شناخت فلسفی ممکن نیست، لذا وی چگونگی این ارتباط را از طریق مفاهیمی عرفانی چون عشق، تبتّل، پسر خدا شدن و... توضیح می دهد. در نهایت ملاحظه می شود چگونه فرد از طریق یکی شدن با ذات الوهیت از طرفی به خودشناسی می رسد و از طرف دیگر ذات الوهیت اعمال و ارتباط او با دیگران را هدایت می کند.
۴۰۱۲.

بررسی شبهات وارده بر منطق(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: منطق چهارچوب منطق اشکالات به منطق فواید منطق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۳ تعداد دانلود : ۴۵۶
علم منطق در گذر روزگار کانون توجه مکاتب مختلف فکری بوده است و هر مکتبی با توجه به اصول خویش آن را ارزیابی کرده و به طبع، موضع خاصی دربرابر این علم گرفته است. برخی مکاتبْ این علم را دارای شرافت والایی می دانند و به مدح و ستایش آن پرداخته اند؛ گروهی دیگر آن چنان به تقبیح آن همت گمارده اند که گویی مکر شیطان است؛ ازاین رو، فراوان بر آن اشکال گرفته، شبهاتی وارد ساخته اند. در این نوشتار ما بر آن شدیم این سؤالات و اشکالات و شبهات را بررسی کنیم و به ارزیابی صحت و سقم آن بپردازیم. شاید از این رهگذر برای مبتدیانی که تحصیل منطق را آغاز می کنند و با این سؤالات روبه رو می شوند، سودمند باشد؛ ازاین رو، مختصری از کلیات منطق را مطرح کردیم تا ذهنیتی صحیح به مخاطب دهیم و چهارچوب کلی و محدوده مسائل آن را روشن سازیم؛ سپس به طرح اشکالات و پاسخ به آنها پرداخته، درنهایت فواید منطق را بیان می کنیم. ازآنجاکه، مخاطب این مختصر مبتدیان علم منطق اند، درپایان این نوشتار راهکاریی برای آموختن بهتر علم منطق به مبتدیان پیشنهاد می شود.
۴۰۱۳.

تشکیک عرضی(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اصالت وجود و اعتباریت ماهیت تشکیک تشکیک عرضی تشکیک عامی خاصی و خاص الخاصی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۷ تعداد دانلود : ۴۹۷
تشکیک به معنای تمایز در میزان بهره مندی از حقیقتی واحد و بازگشت وجه اشتراک به وجه امتیاز می باشد ملاک اتحاد تشکیک طولی حقیقت وجود و ملاک تمایز آن مراتب وجود در شدت و ضعف است. تشکیک عرضی در بین حقایقی مطرح می شود که یک رتبه وجودی دارند و ازلحاظ شدت و ضعف یک سان اند، اما با یکدیگر تمایز دارند؛ تمایز در این مقام به معنای ماهیات و تشخیص افراد است. ازآنجا که اصالت با وجود است، همه اقسام تمایز باید به وجود بازگردد؛ ازاین رو، تشکیک عرضی نیز به وجود باز می گردد که این نوشتار چگونگی بازگشت آن را براساس مبانی گوناگون اعتباریت بیان می کند. در تشکیک طولی ملاک تمایز مراتب وجود، و در تشکیک عرضی حدود وجود (در تمایز نوعی) و تشخص وجود (درتمایز افراد) است که درواقع هردو به وجود باز می گردد. البته باید این ملاک را براساس اقوال مختلف تشکیک یعنی تشکیک عامی، خاصی و خاص الخاصی نیز تطبیق کرد تا با یکدیگر اشتباه نشوند.
۴۰۱۴.

حقیقت علم و رابطه ذهن و عین با تأکید بر مصنفات افضل الدین کاشانی و رساله معرفت النفس محمدحسن الهی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم معرفت علم حضوری افضل الدین کاشانی محمدحسن اللهی طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۵۷۲
علم ظهور و پیدایی است در موطن نفس و حضور مدرک است نزد مدرک. انسان صرفاً به هر آنچه در اوست، حقیقتاً علم دارد و امری بیرونی بدان جهت که از موطن نفس غایب است، بالذات متعلق علم قرار نمی گیرد. در این تفسیر که مبتنی است بر مساوقت علم و وجود، علم منحصر است در علم حضوری و صورت های علمی، بعینه صورت نفس عالم اند و با او وحدتی دارند از سنخ وحدت معلول با علت. با این وصف، این صور ت ها انشای نفس انسان اند و لذا عالمی که آدمی ظرف وجود اوست، در همه وسعت و جزییات و کلیاتش به انشای نفس موجود است. افضل الدین کاشانی و محمدحسن اللهی طباطباییŠ با چنین تفسیری از حقیقت علم و بیان رابطه آن با عین، علاوه بر ارایه پاسخ هایی به پرسش های معرفت شناختی، راه را برای تبیینی از معجزات و خوارق عادات هم باز نموده اند.
۴۰۱۵.

زمان بدون گذر در فلسفه صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجزاء زمانی حرکت جوهری زمان فلسفه صدرا گذر زمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۲ تعداد دانلود : ۴۶۵
نظریه ای را که بر اساس آن، زمان واقعیت دارد ولی گذر زمان واقعیت ندارد، نظریه «زمان بدون گذر» می نامیم؛ گذر زمان، به تعبیری، برآمده از زنجیره ای از رویدادهاست که در آن، هر رویداد در نسبت با «اکنون» مرتب می شود. هدف اصلی این مقاله واکاوی دیدگاه صدرالمتألهین درباره گذر زمان است. در این راستا نشان می دهیم که او از سویی بنیاد زمان را زنجیره ای عینی از رویدادها می داند که در آن، هر رویداد در نسبت با رویدادهای دیگر مرتب می شود نه در نسبت با اکنون، و از سوی دیگر، برای اجسام اجزاء زمانی در نظر می گیرد و در مورد اتصال اجزاء زمانی یک موجود تحلیلی دارد که مطابق آن، تمایز وجودی میان مقصدهای گذشته، اکنون و آینده از میان می رود. هردو سوی این قضیه تنها با نظریه زمان بدون گذر همخوانی دارد نه با نظریه رقیب آن (این نظریه که زمان و گذر زمان، هردو واقعیت دارند). بدین لحاظ می توان گفت که صدرا به نظریه زمان بدون گذر گرایش دارد. این مطلب می تواند لوازم هستی شناختی برخی مفاهیم کلیدی فلسفه صدرا مانند حرکت جوهری و حرکت به معنای قطع را روشن تر سازد. 
۴۰۱۶.

بررسی اعیان ثابته و صُور مُرتسمه همراه با نقد ایرادات ملاصدرا به صُور مُرتسمه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم الهی اعیان ثابته صور مرتسمه ابن سینا ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۷ تعداد دانلود : ۱۶۳۳
دو نظریه اعیان ثابته و صور مرتسمه که برای تبیین علم پیش از ایجاد، ارایه شدند و نقش ویژه ای در حوزه جبر و اختیار و قضا و قدر ایفا کرده اند، از سوی اندیشوران بسیاری تحلیل و بررسی شده اند؛ برخی این نظریه ها را پذیرفتند و برخی نیز به نقد آن ها پرداخته اند. ملاصدرا از میان این دو نظریه، از اعیان ثابته دفاع و از صور مرتسمه انتقاد کرده است. این نوشتار برآن است تا با بیان چیستی و چگونگی پیدایش اعیان ثابته و تبیین علم الهی توسط آن ها و نیز بررسی کیفیت علم الهی توسط صور مرتسمه ابن سینا - با یافتن وجوه اشتراک دو نظریه اعیان ثابته و صور مرتسمه - اشکالات ملاصدرا بر صور مرتسمه را به نقد نشیند و نشان دهد که اشکالات ملاصدرا در صورتی که صور مرتسمه، ماهیت باشند و موجب حلول صور در ذات خداوند شوند وارد است؛ حال آن که با بررسی انجام شده آشکار می شود صور مرتسمه همانند اعیان ثابته، لوازم ذات و اموری وجودی اند که ذات به آن ها متصف می شود و علم تفصیلی خداوند همان گونه که توسط اعیان ثابته قابل تبیین است، به واسطه صور مرتسمه نیز تحلیل پذیر است تا آن جاکه اطلاق علم تفصیلی خداوند بر آن احق از اطلاق علم بر اعیان ثابته است. 
۴۰۱۷.

تعارضات در بنیاد متافیزیکی اخلاق شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اراده اصل دلیل کافی آزادی اراده بدبینی شخصیت خصلت چهره شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۵ تعداد دانلود : ۷۱۱
  شوپنهاور با قایل شدن به شفقت به عنوان بنیاد و اساس اخلاق ، ما را به طرف همدلی و همدردی برای دیگران ترغیب می کند ، اما زمانی که به سمت نظام فلسفی اش می رویم ، با تعارضاتی مواجه می شویم که اخلاقش منتفی می شود و شفقت نمی تواند در عمل فرصتی برای عرض اندام پیدا کند. از جمله این تعارضات نفی اختیار در متافیزیک اش ، شر بودن اراده ، ذاتی و تغییرناپذیری شخصیت (خصلت) و شربودن ذات انسان است. او در متافیزیک اش قایل است که هر چیزی در جهان به مثابه تعین اراده ، ذیل اصل دلیل کافی و زمان و مکان قرار دارد و بالضروره عینیت می یابد. طبعاً اراده انسان هم به عنوان بنیاد اخلاق می بایست در ذیل اصل دلیل کافی قرار گرفته و بالضروره عینیت یابد؛ در این صورت ، اساساً اخلاق شوپنهاور منتفی است؛ زیرا حوزه اخلاق نیازمند آزادی است و بیرون ماندن از حیطه اصل دلیل کافی. همچنین با قایل به شربودن اراده ، ذاتی و تغییرناپذیری شخصیت ، شربودن ذات انسان و اخلاق شوپنهاور -دست کم از نوع هنجاری - منتفی است و نمی توان جایگاهی ایجابی در نظام فلسفی اش برای آن متصور بود.
۴۰۱۸.

ارزیابی نظریه شوپنهاور درباره معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شوپنهاور بی معنایی هدف ارزش درد و رنج اراده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۵۴ تعداد دانلود : ۲۵۶۶
شوپنهاور زندگی انسان را بی معنا می داند. می توان ادله او را بر ناسازگاری معنای زندگی این گونه بیان کرد: او وجود خدا را به علت وجود درد و رنج های فراوان در زندگی منکر شده، معتقد است که انسان به طور ناموجهی آن را برای معنادار ساختن زندگی فرض می گیرد و آفریدن این جهان را یک اشتباه می داند. زندگی انسان ها در این عالم فرایندی است که هدف مشخصی در ساحت آگاهی آنها نیست و فقط تداوم یک امر بیهوده است. او زندگی انسان را به علت غلبه ناملایمات و آلام و متحمل شدن هزینه های فراوان بی ارزش می داند. او همچنین با تأکید بر نقش اراده در انسان معتقد است که با اِعمال آن زندگی اش یک فرایند پایان ناپذیر را دنبال می کند، زیرا خواسته های او نامحدود هستند و این باعث درد و رنج و بی معنایی زندگی اش می شود. دیدگاه او قابل نقد است، زیرا او فایده و هدف زندگی را در لذت می داند، در حالی که این تنها فایده و هدف زندگی نیست و چیزهای دیگری ممکن است نسبت به لذت ارزش بیشتری داشته باشند. به علاوه، چنین نیست که به کارگیری اراده همیشه با رنج همراه باشد، زیرا پیشروی به سوی هدف معمولاً با احساس خوشی همراه است، به خصوص اگر فرد هدف متعالی در نظر داشته باشد.
۴۰۱۹.

ذوق تأله یا تعارضی در نظام وجودشناسی دوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوانی ذوق التأله انتساب تجلی ممکنات وحدت وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۸ تعداد دانلود : ۵۹۵
از آثار دوانی می توان دو نظریه در باره وحدت و کثرت استنباط کرد. یکی وحدت وجود و کثرت موجود و دیگری، وحدت وجود و وحدت موجود. این فیلسوف مکتب شیراز، در طرحواره فلسفی- عرفانی خویش، نظریه ذوق التاله را تبیین می کند و معنای موجود بودن ممکنات را انتساب آنها به حقیقت وجود می داند. بدین ترتیب است که انتساب، به عنوان اصطلاحی کلیدی در این باب مطرح می شود؛ اصطلاحی که در هر کدام از این الگوها چهره متفاوتی پیدا می کند. آیا مراد از انتساب، همان وجود رابط صدرائی یا تجلّی مطرح در نظام عرفانی است؟ آیا آنچه دوانی از انتساب اراده می کند امری غیر از اضافه اشراقی است؟ در این نگاشته خواهیم دانست که در الگوی نخست، انتساب، غیر از وجود رابط صدرایی و یا نظر عرفاء در باب تجلّی و همچنین، غیر از اضافه اشراقی است. این در حالی است که در دومین الگو، انتساب، دقیقاً همان تجلّی و ظهور عرفاست. در تبیین نظریه ذوق التاله دوانی، دیدگاههای مختلفی شکل می گیرد. نگارنده ضمن دسته بندی این نظرات با تفکیک میان دستگاه فلسفی و عرفانی جلال الدین دوانی، اولا تحلیلی از این اختلاف در عبارات ارائه می کند و ثانیاً با ریشه یابی این گوناگونی در تعابیر، مشکل اساسی را ضعف دستگاه فلسفی دوانی می داند و معتقد است نظام فلسفی او این قدرت و قابلیت را نداشته است که اندیشه عرفانی او را به طور کامل و بدون نقص، مبرهن سازد.
۴۰۲۰.

Language without communication intention(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: language linguistic meaning communication intention understanding-experience semantic attitudes Representation propositionality

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۲۹۱
This paper argues that a language can exist and flourish in a community even if none of of the members of the community has any communication intentions; and that reference to the notion of communication intention can therefore be dispensed with in the core account of the nature oflinguistic meaning. Certainly one cannot elucidate the notion of linguistic meaning without reference to psychological notions; the communication-intention theorists are right about this. They are, however, wrong about which psychological notions are needed. It is not possession of the ability to (intentionally) mean something that is crucial—the possession and exercise of communication intentions. What is crucial is rather the possession of certain semantic psychological attitudes. To possess such semantic psychological attitudes (semantic attitudes for short) is to be disposed to take certain publicly observable phenomena—such as sights and sounds—as (non-naturally) meaning something. The paper argues that it is possible to describe circumstances in which one can in so doing be said to understand their meaning.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان