مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
تکرار
حوزههای تخصصی:
انسجام متنی یکی از مهم ترین موضوعات مطرح شده در دستور زبان متن است. این نظریه به بررسی و تحلیل عناصری می پردازد که اجزای تشکیل دهنده متن را به هم مرتبط می سازد. برای اینکه یک متن منسجم باشد به سه عامل واژگانی، دستوری و پیوندی نیازمند است. هر یک از این سه عامل خود به چند زیر مجموعه تقسیم می شوند و وجود آن ها در یک متن، باعث انسجام و پیوند اجزای تشکیل دهنده آن متن خواهد شد. نگارنده در مقاله پیش رو بر آن است تا به روش توصیفی - تحلیلی، انسجام واژگانی را در سوره سجده بررسی کند و میزان انسجام و پیوند میان آیات و اجزای آن را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. نتایج مقاله حاکی از آن است که سوره سجده در حوزه ی واژگانی که شامل تکرار و هم آیی است، از انسجام بالایی برخوردار است. مهم ترین عامل این انسجام به تکرار برمی گردد که با پراکنده شدن در سراسر متن، آیات و اجزای مختلف متن را به هم پیونده زده است. در حوزه هم آیی نیز عنصر تضاد نقش پررنگی در سوره ایفا کرده است؛ امری که در راستای معنا و مضمون اصلی متن یعنی تقابل میان مؤمنان و کافران به کار رفته است.
وجه غالب سبکی در سوره آل عمران و نقش آن در انتقال معانی و دلالت ها با رویکرد علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوره آل عمران از سوره مدنی است که غالب محتوای آن در اوامر و نواهی و تبیین برخی از احکام بوده و بخشی از سوره نیز به مورد خطاب قرار دادن اهل کتاب و بخش دیگر به پردازش داستان آل عمران اختصاص دارد. این سوره نسبت به سوره های مکی دارای ویژگی های خاصی است. پژوهش حاضر با بهره گیری از ابزار سبک شناسی و روش توصیفی- تحلیلی می کوشد ویژگی های برجسته سبک این سوره در بُعد علم معانی را مورد مطالعه قرار دهد و کارکرد هر یک از لایه های سبکی را در تبیین معانی مورد نظر بیان کند تا از این زاویه، کارکرد عناصر سبک ساز و ویژگی های برجسته سبک زبانی- بیانی این سوره را به نمایش بگذارد. برآیند پژوهش نشان می دهد که یکی از مهم ترین ویژگی های سبک این سوره، اسلوب «نداء» با ساختارهایی چون: «یا أَهْلَ الْکِتاب »، «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا»، «ربِّ»، «ربنّا» و «یا مریم» است که در هر یک از این پنج اسلوب ندا به فراخور آیات، معانی قصد شده که با این سبک تناسب دارد. به علاوه دقت در سبک ندای مستقیم و غیر مستقیم و تفاوت هر یک در اظهار معانی از جمله دستاوردها و نوآوری های این پژوهش است. افزون بر این، در این سوره در بسیاری از آیات، ترتیب و چیدمان جمله ها آهنگین بوده و گونه های مختلف تکرار و کارکرد شایسته موسیقی معنوی آن در تبیین معانی آیات شایان توجه است.
نقد و تحلیل ساختاری عنصر تکرار در واژانه مبتنی بر واژانه های نیلوفر مسیح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
549 - 592
واژانه یکی از ژانرهای مکتب اصالت کلمه است. این مکتب در اوایل دهه هفتاد و توسط آرش آذرپیک یکی از شاگردان بانو سیمین بهبهانی با انتشار کتاب جنس سوم و ارائه مانیفست خود، اعلام حضور و تا کنون بیش از سی ژانر ادبی را به ادبیات نوین و پسانیمایی ایران و ادبیات پسامدرن جهان معرفی نموده است. واژانه، ژانری فراساختارگرا است که واژگان در آن کلمه- شهروندانی در جامعه مدنی متن بوده و هر یک دارای مقام جامع وجودی و موجودی هستند و در آن شعریّت متن و روایت در هم تنیده شده اند. به گونه ای که آثار با فراروی از قاعده همنشینی-جانشینی، و تمرکز توجه به مینی مالیسم در ادبیات و ساختار حسی-هندسی خلق شده اند که به هر زبانی که ترجمه شوند، ساختار حسی-هندسی خود را حفظ خواهد کرد و ادبیت متن حفظ خواهد شد. در این مقاله که با استفاده از منابع کتاب خانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی تدوین شده، عنصر تکرار که یکی از عناصر ساختاری موجود در شعر است، در ژانر واژانه و به طور مشخص در آثار شاعر کُرد زبان ایرانی «نیلوفر مسیح» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و مشخص می شود که واژانه ضمن آن که بین صورت و محتوا وحدت ایجاد کرده، یک ژانر فراساختارگرا است که در آن عنصر تکرار توانسته علاوه بر ایجاد فرم، معنای ثانویه و هرچه دیداری تر نمودن اثر سبب تأکید و تکوین آثار نیز شود.
کاوشی در مفهوم فرهنگ روزمرّگی از نگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
78 - 103
حوزههای تخصصی:
«روزمرّگی» از اصطلاحات عصر مدرنیسم است و انسان مدرن را اسیر خود ساخته است. روزمرّگی تکرار زندگی روزمره با اکتفا به اهداف پست و به دور از رشد است. نظر به فراگیر شدن چالش روزمرّگی در دوران معاصر، این پژوهش در نظر دارد تا در چهارچوب روش تحلیلی توصیفی این مفهوم را در قرآن کریم توصیف کند. معادل لفظی صریح و روشنی برای اصطلاح روزمرّگی در قرآن کریم وجود ندارد، اما با مطالعه و تحلیل آیات قرآن به دست می آید که طیف وسیعی از آیاتی که به زندگی دنیا و سبک زندگی مادی اشاره دارد، مشتمل بر مؤلفه های روزمرّگی است. نکته حائز اهمیت آن است که انسان ناگزیر از زندگی روزمره است و این مسئله با روزمرّگی تفاوت دارد؛ ازاین رو در قرآن کریم نیز این دو موضوع از یکدیگر تفکیک شده است. قرآن کریم انسان را از سرگرمی به تکرارهای بی ارزش و اهداف پست نهی می کند و از هرگونه توقف و ایستایی در گذر زمان و رشد نکردن، بلکه افول و سقوط نهی کرده است. این سرگرم شدن به امور روزمره و بی توجهی به رشد و کمال اصیل، انسان را از درک درست معنای حقیقی زندگی باز می دارد و به افسردگی مبتلا می سازد. به میزانی که این نشانه ها در زندگی انسان نمایان شود، او به روزمرّگی مبتلا شده است.
ارزیابی روانی گفتار آزمون دهندگان فارسی آموز خارجی: نقش تکرار و خطای شروع در سطوح مختلف بسندگی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
69 - 102
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از دادههای شفاهی آزمونگر-آزموندهنده، یکی از سه وجه کلان روانی در انگاره اسکهان (2003؛ 2009)، یعنی روانی اصلاح، را در سطوح مختلف بسندگی اندازهگیری کردهاست. در این انگاره، روانی سه وجه دارد که عبارتند از: روانی سرعت، روانی شکست، و روانی اصلاح. تاکنون هیچ پژوهشی با هدف اندازهگیری روانی گفتار آزموندهندگان فارسیآموز خارجی انجام نشدهاست. لذا انجام چنین پژوهشی مخصوصاً برای رسیدن به مقیاسی مناسب برای ارزیابی روانی گفتار لازم است. این پژوهش بخشی از سازه روانی اصلاح در انگاره پیشگفته، یعنی تکرار و خطای شروع را مورد بررسی قرار داد و به دنبال پاسخگویی به این پرسش بود که خطای شروع و تکرار تا چه اندازه در سطوح مختلف فارسیآموزی تغییر میکند. بدین منظور، گفتار 23 فارسیآموز خارجی، که در شرایط آزمونی جمعآوری شدهبود، پیادهسازی، ارزیابی (=تعیینسطح)، و برچسبزنی شد. مجموع مدتزمان گفتارها، که بر اساس چارچوب مرجع بنیاد سعدی (صحرایی و مرصوص، 1395)، از چهار سطح بسندگی پیشمیانی، میانی، فوقمیانی، و پیشرفته بودند، 44 دقیقه (هر سطح 11 دقیقه) بود. نتایج با استفاده از آزمون کراسکال-والیس تحلیل شد و مشخص شد خطای شروع و تکرار هیچکدام سطوح بسندگی فارسی را از یکدیگر متمایز نمیکنند. بنابراین ارزیابان و طراحان مقیاسهای ارزیابی، هنگام تشخیص یا توصیف سطوح بسندگی، نیازی به لحاظکردن دو مؤلفه تکرار و خطای شروع ندارند.
بررسی تکرار در قصه های صمد بهرنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
1 - 28
حوزههای تخصصی:
صمد بهرنگی (1318-1347) از پایه گذاران ادبیات کودک و نوجوان، در طول حیات کوتاه خود بیش از بیست قصه برای کودکان و نوجوانان به رشته تحریر درآورد. افزون بر آن چندین مقاله درباره مسائل تربیتی و اجتماعی ازجمله آثار به جامانده از اوست. با توجه به تسلطی که به شیوه های آموزش و سبک های یادگیری دانش آموزان داشت، از ابزار قصه در طول دوران معلّمی خویش بهره جست. پیرنگ اصلی آثارش از جهان بزرگسالان گرفته شده، اما گویش متعلق به دنیای کودکان است. یکی از ویژگی های اصلی افسانه های عامیانه و ادبیات کودکان، عنصر هنرآفرین تکرار است. بهرنگی با بهره گیری از عنصر زایای تکرار یا دوگان سازی، گونه تازه ای از قصه های فرهنگ عامه را آفرید که ضمن بیان اندیشه های تحول خواهانه در لباس تمثیل، به شکلی آگاهانه به منظور مطالعه و رشد آگاهی و پرورش تفکر انتقادی کودکان در نظر گرفته شده بود. در این مقاله کاربرد انواع تکرار (کامل افزوده و ناافزوده، پژواکی، فاصله دار و ناقص) در سراسر قصه های بهرنگی به روش تحلیلی آماری بررسی شده است و به دلیل بسامد بالا (777 مرتبه با 260 گونه در 17 قصه) می توان آن را به عنوان مشخصه سبکی او در نظر گرفت که افزون بر کارکرد زیبایی شناختی، در القای اندیشه های نویسنده به مخاطبان خاص خود (کودک و نوجوان) و اثرگذاری بر تربیت و رشد شخصیت آنان نقش به سزایی دارد.آشنایی با جزئیات و مختصات یکی از عناصر سازنده و مؤثر این قصه ها از دستاوردهای این پژوهش است که می تواند برای نویسندگان جوان در جهت اعتلای ادبیات کودکان ایران راه گشا باشد و بر نظرگاه پژوهشگران این عرصه دریچه ای تازه بر واکاوی آثار و تألیفات برجسته و ماندگار این حوزه بگشاید. همچنین جدا از نقش قصه به عنوان یکی از ابزارهای تربیتی، تسلط بر مؤلفه های ساختاری قصه هایی از این دست می تواند در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان و یا دانش آموزان دو زبانه ایرانی در سال های نخستین ابتدایی بسیارکارآمد باشد.
مقایسه برخی جنبه های زبانی در اشعار ایرج میرزا و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایرج میرزا، خود را سعدی عصر معرفی می کند و ملک الشعرای بهار در شعری که در رثای او آورده است او را سعدی شیرازی لقب می دهد. اشعار ایرج میرزا چه ویژگی هایی دارد که آن را به اشعار سعدی شبیه کرده است؟ این پژوهش که بر اشعار ایرج میرزا تمرکز دارد و از نتایج تحقیقات دیگر در باب سعدی بهره برده است، در صدد استخراج این وجوه تشابه به روش کتابخانه ایست. سعدی و ایرج میرزا، هر دو، در تقابل سازی و کاربست تناسب های زبانی اشتراک دارند. در تکرار و آهنگ افزاییِ از آن طریق، مشترکند. به استعاره و مجاز و بالکل محور جانشینی کمتر می پردازند و استعارات و مجاز های دور از ذهن به کارنمی برند؛ غالب انحراف از نرم های هر دو شاعر در محور هم نشینی است و منشا مشابهت ایرج میرزا و سعدی هم همینست؛ تسلط دو شاعر بر واژگان و زبان منتهی به برجسته سازی زبان در قالب انواع تکرار همخوان، واکه، واژه و جمله، تقابل های گسترده و در ابعاد گوناگون صرفی و نحوی و تلفیق زبانی سبک های خراسانی، عراقی و معاصر است.
تناقض هایی کم ژرف یا در ژرف؟! (وا کاوی گونه های پارادوکس در غزل حسین منزوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
241 - 256
حوزههای تخصصی:
پارادوکس یا متناقض نما، از صنایع ادبی دارای پیشینه در ادبیات کهن پارسی و از شناخته شده ترین آرایه های شعر امروز در علم بدیع معنوی است. حسین منزوی به عنوان یکی از شاعران نوآور معاصر، به اندازه قابل توجهی از این شگرد شاعرانه بهره برده است. تکرار واژگانی و مفهومی، نوآوری و شگفت انگیزی، می تواند از شاخص های تعیین تناقض نماهای کم اثر یا «کم ژرف» و تأثیرگذار یا «درژرف» باشد. در این جستار، کوشش بر آن است که با روش تحلیلی-توصیفی، تعریف مشخصی از تناقض های کم ژرف و درژرف ارائه شود و در ادامه با بررسی هایی که از حضور این آرایه ادبی در غزل های منزوی صورت گرفته، به این پرسش پاسخ داده شود که سهم هرکدام از این تناقض ها در غزل او چه میزان است. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که تکرارهای واژگانی و مفهومی در ساخت تناقض های غزل او به مراتب بیشتر از نوآوری و شگفت انگیزی در مجموع این تناقض ها است.
بررسی دوگان ساخت ها در نفثة المصدور زیدری نسوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
23 - 43
حوزههای تخصصی:
نفثه المصدور، کهن غمنامه ای تاریخی و منثور از قرن هفتم هجری، هم زمان با دوران یورش تاتار است.این اثر به دلیل مهارت زیدری نسوی (وفات 647 ه.ق) در نویسندگی و تسلط او بر زبان عربی، به آرایه های ادبی بسیاری آراسته شده است، همچنین جنبه های هنری و تصویرگونگی بسیاری را نیز به نمایش می گذارد. در این پژوهش، دوگان ساخت ها (جفت واژه هایی که اغلب با افزودن الف میانجی، کسره، واو عطف یا حروف اضافه ای مانند بر، تا، عن، علی، از، به و... به هم پیوند خورده یا در پی یکدیگر آمده اند) در چهارگروه تکرار، تضاد، ترادف و اتباع غیرمهمل (پی آیند دوسویه) بررسی شده اند. هدف از این پژوهش، بررسی کارکرد این دوگان ساخت ها در بافت متن براساس روابط همنشینی و جانشینی است. نتایج نشان می دهد که از 221 مورد یافت شده (با فراوانی 249) در نفثه المصدور، 29.72 درصد از دوگان ساخت ها به گروه تکرار، 22.08 درصد به گروه تضادها، 28.92 درصد به تراد ف ها و 19.28 درصد به پی آیندهای دوسویه تعلق دارند. همچنین، به تأثیر نام آواها / اسامی صوت در جلوه های صوتی و سایر دوگان ساخت ها در برخی صحنه های توصیف شده در جلوه های تصویری نفثه المصدور اشاره شده است. داده های پژوهش از منابع کتابخانه ای گردآوری شده و براساس تصحیح دکتر امیرحسن یزدگردی به روش تحلیل آماری بررسی شده اند. نتایج نشان می دهد که زیدری نسوی به صورت آگاهانه و هدفمند از دوگان ساخت ها بهره برده است تا با ایجاد تصویرسازی های قوی تر، تأکید بر مفاهیم، جلب توجه خواننده و برانگیختن عواطف و حس همدلی، اثرگذاری نوشته خود را افزایش دهد و مهارت نویسندگی اش را به نمایش بگذارد. ازاین رو، می توان دوگان ساخت ها را هم به عنوان عناصر زیبایی شناختی از دیدگاه بلاغی و هم به عنوان یک مؤلفه سبکی و الهام بخش نویسندگان معاصر در نظر گرفت و از ظرفیت های هنری این اثر برای معرفی متون کهن ایران به جهان بهره جست.
بلاغت تکرار در غزل سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
35 - 55
حوزههای تخصصی:
تکرار یا تکریر یکی از ویژگی های کلام است که در سطوح گوناگون معنایی، نحوی، واژگانی و آوایی قابل بررسی است. تکرار گاه اسباب ابتذال سخن است و گاه موجب اعتلای آن؛ لذا صرف وجود تکرار مایه سستی یا قوت کلام نیست و بسته به عوامل گوناگون قابل نقد و سنجش است. در کتب بلاغی قدیم، تکرار بیشتر در علم معانی و کمتر در حوزه بدیع مطمح نظر بوده است. در پژوهش های امروزین به تکرار، به عنوان یک صناعت ویژه، جدا از آرایه هایی چون واج آرایی، جناس یا امثال آن، کمتر پرداخته شده است. درحالی که این ویژگی، یکی از عناصر سبک ساز در آثار برخی شاعران است. سعدی از جمله سخنورانی است که تکرار –به ویژه واژگانی- در سخن او عنصری برجسته است و نقش مهمی در سخن سرایی و بلاغت وی دارد؛ اما به طور بایسته به این وجه از سخن سعدی توجه نشده است. این تحقیق در پی آن است که به رموز هنری تکرار به عنوان یک صناعت ادبی در غزل سعدی بپردازد. بدین منظور، کیفیت تکرار واژه ها در غزل سعدی در قالب دوازده شیوه و شگرد دسته بندی شد. این دسته بندی نشان می دهد که سعدی با کاربرد ترفندهای دوازده گانه موردنظر این پژوهش، در 72 درصد از موارد تکرار بلاغی ساخته است و در 28 درصد موارد نیز تکرار ساده. همچنین عمده تکرارهای او جزو مقوله دستوری اسم است و از آن میان «دل»، «سر» و «دوست» به ترتیب پربسامدترین آنها هستند.
نقش ذکر در تکوین هویت معنوی معماری اسلامی با تأکید بر کتیبه های سده های نخست تا پنجم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذکر، یک مفهوم باطنی در فرهنگ اسلامی و عرفان است. نظر به اهمیت این مفهوم، هنرمندان از آن جهت که هنر در اساس، ظهور است و با صورت سر و کار دارد، در آثار خود این مفهوم باطنی را به شکل بصری ترجمه کرده اند. پژوهش حاضر، ضمن بررسی مفهوم دینی عبارت ذکر در وجوه مختلف آن، تمهیدات بصری هنرمندان و معماران در ترجمان مفهوم باطنی ذکر به صورت مادی و بصری در معماری اسلامی را مورد توجه قرار داده است. استفاده از آیات و روایات و نام های خداوند و پیامبر و امامان شیعه و استفاده از اصل وحدت مهمترین راهکارهای بصری ایشان در تکوین هویت بخشی اسلامی به بنا با توجه به مفهوم ذکر است. اساساً در مطالعات هنر اسلامی کمبود مباحث نظری در روند خلق آثار به چالش اصلی تبدیل شده است. از این رو این مقاله سعی دارد چگونگی کاربست مفاهیم نظری اسلام را در هنر به روش کیفی و بر اساس تحلیل داده بنیاد تحلیل کند. در همین راستا 10 نمونه از ذکرهای اسلامی در قالب کتیبه در بناهای سده نخست تا پنجم هجری، بر مبنای مطالعات کتابخانه ای به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج حاکی از آن است که کاربرد اذکار در صورت های متنوع آن، موجب شده است تا آن بنا رنگ و بوی مذهبی و اسلامی گرفته و خواسته و ناخواسته، شخص را در جذبه خویش فروگیرد. توجه به جنبه روحانی و معنوی در هنرهای اسلامی به طور عام و معماری به طور خاص، از یک سو موجب تکوین هویت معنوی اثر شده، هویتی مستقل از فرم و کالبد که حتی به صورت مانعی در برابر رشد هویت فیزیکی واحد و منسجم اثر عمل نماید. از سوی دیگر موجب تکوین اصول بصری خاص همچون اصل وحدت در نظام بصری اسلامی شده است.