مقالات
حوزههای تخصصی:
روایات از منابع اصیل و بنیادین در فهم دین به شمار می روند؛ ازاین رو بررسی صحت آن ها از طریق کشف نظام ارجاعی میان روایات و آیات و شناخت جایگاه این میراث گران سنگ در منظومه جهان بینی اسلامی، همواره اهمیت داشته و دارد. ویژگی های معرفتی منحصربه فرد عصر حاضر، بهره گیری از روش های نوین معناشناختی شناختی را در این زمینه ضروری ساخته است. یکی از عرصه های مهم در معناشناسی شناختی، بررسی نظام «موافقت تعبیرى» میان آیات و روایات است؛ آن هم به عنوان متونی چندلایه، در چارچوبی استعاری و با رویکردی مقایسه ای و داورانه، که از آن با عنوان «موافقت استعاری» یاد می شود. درک این نظام، پذیرش استعاره ها و معارف دینی را، به ویژه در حوزه های انتزاعی و اعتقادی همچون جایگاه اهل بیت^، خردمندانه تر و قابل فهم تر می سازد. پژوهش میان رشته ای حاضر، با تکیه بر نظریه موافقت تعبیرى، امکان کشف و اثبات نظام ارجاعی در موافقت استعاری روایات را به شیوه ای توصیفی تحلیلی بررسی می کند. این مطالعه با تمرکز بر انواع استعاره های مفهومی به ویژه درباره اهل بیت (ع) گونه های گوناگون رابطه شبکه ای میان روایات و آیات را شناسایی کرده است؛ رابطه هایی که ضمن تبیین ضرورت و کارآمدی این نوع مطابقت ها، درک ژرف تری از متون دینی درباره مقام اهل بیت (ع) فراهم می سازند. نمونه های بررسی شده، نشان از ارتباط گسترده میان قرآن و روایات دارند؛ همچنان که کشف استعاره های ساختاری مانند «زندگی، سفر یا تجارت یا مزرعه است»، پیوندی شبکه ای میان مفاهیمی چون صراط، هادی، زاد، مرکب، خریدار و فروشنده، کالا و ثمن، سود و زیان، زارع، بذر، دانه و محصول را با آیات قرآن شکل می دهد که نشانگر وجود نظام ارجاعی دقیق در موافقت استعاری ساختاری است. همچنین، در استعاره های جهتی و وجودی نیز موافقت هایی میان مضمون روایت و استعاره قرآنی مشاهده می شود. نکته ای نوآورانه در این پژوهش، توجه به «رابطه طولی» در موافقت های استعاری است که مبنای شکل گیری استعاره های فرعی دیگر در روایات قرار می گیرد؛ استعاره هایی که اعتبار آن ها نیز از این مسیر قابل اثبات است؛ ازجمله : صراط و هادی به عنوان ائمه (ع)، توشه سفر به مثابه محبت اهل بیت (ع)، مرکب سفر همانند کشتی اهل بیت (ع)، و بذر و دانه به عنوان نماد معرفت ائمه (ع).
معنای بلاغی مسندهای ظرفی؛ تأملی انتقادی در دوگانه ثبوت و حدوت در دانش بلاغت
حوزههای تخصصی:
نحویان، جمله را به دو دسته اسمیه و فعلیه تقسیم کرده اند؛ اما در علم بلاغت، تقسیم بندی جمله بر اساس نوع و ماهیت مسند صورت می گیرد. بلاغیان در بررسی احوال مسند، آن را به دو نوع «مسند اسمی» و «مسند فعلی» تقسیم کرده اند و بر این اساس، اثبات نموده اند که هرگاه مسند از نوع اسم باشد، صرفاً بر «ثبوت مسندإلیه برای مسند» دلالت دارد و در صورت وجود قرینه، می تواند بر «دوام ثبوت» نیز دلالت کند. در مقابل، اگر مسند از نوع فعل باشد، بر «حدوث» دلالت دارد و با وجود قرینه، می تواند بر «استمرار تجددی» نیز دلالت داشته باشد. با این حال، در تقسیم بندی بلاغیان، به «مسند ظرفی» توجه کافی نشده است؛ در حالی که در برخی از آیات قرآن کریم، میان مسند ظرفی و مسند اسمی یا فعلی تفاوت معناداری وجود دارد. پرسش اصلی این پژوهش آن است که «مسند ظرفی بر چه معنایی دلالت می کند؟» فرضیه تحقیق چنین است که «مسند ظرفی» دلالت بر «فعلیت تلبس» دارد و در صورت وجود قرینه، می تواند بر «دوام فعلیت تلبس» نیز دلالت کند. این ادعا با روش توصیفی–تحلیلی، در چارچوب دانش بلاغت و با بهره گیری از منابع ادبی و تفسیری بررسی و تأیید شده است. نوآوری این پژوهش، کشف نوع سومی از معنا و تبدیل دوگانه «ثبوت و حدوث» به سه گانه «ثبوت، حدوث و فعلیت تلبس» است.
بازخوانی مفهوم ساخت واژه «قَاسَمَهُما» در آیه شریفه «وَقَاسَمَهُما إِنِّی لَکُما لَمِنَ النَّاصِحین»
حوزههای تخصصی:
یکی از جلوه های اعجاز قرآن کریم، واژه گزینی دقیق و هدفمند آن است. قرآن، هم در انتخاب واژگان و هم در کاربرد آن ها در بافت های گوناگون زبانی، هماهنگ با سیاق معنایی و واقعیت بیرونی عمل می کند. یکی از واژگان قرآنی که مورد توجه مفسران قرار گرفته و دیدگاه های متعددی درباره مفهوم شناسی آن مطرح شده، ساخت واژه «قاسَمَهُما» در آیه «وَ قاسَمَهُما إِنِّی لَکُما لَمِنَ النَّاصِحینَ» (اعراف: ۲۱) است که تنها یک بار در قرآن به کار رفته است. این پژوهش با روش تحلیلی–توصیفی به بررسی مفهوم این واژه پرداخته و دیدگاه های مفسران را نقد و تحلیل می کند. یافته های تحقیق نشان می دهد که مفسران هشت معنا برای این واژه ارائه کرده اند، از جمله: ثلاثی مجرد، تعدیه ثلاثی مجرد، باب إفعال، مشارکت، مبالغه، اجتهاد، موالات و تکرار. با بررسی ساختار واژه و تحلیل سیاق آیه، و با توجه به واقعیت بیرونی جریان، پژوهش حاضر به این نتیجه می رسد که مفهوم اصلی این ساختار، دلالت بر «تکرار و استمرار پدیده سوگند» دارد. به این معنا که ابلیس برای فریب آدم و حوا، سوگندهای متعددی ادا کرد تا اعتماد آنان را جلب کند. این نتیجه، نشان دهنده انتخاب حکیمانه واژگان در قرآن کریم و هماهنگی آن ها با سیاق آیات است.
ارزیابی ترجمه های فارسی معاصر قرآن کریم از معنای مشتقات ریشه «ح-س-ب»
حوزههای تخصصی:
ریشه «ح-س-ب» و مشتقات آن از جمله ساخت های پیچیده و دشوار در قرآن کریم به شمار می آیند که مترجمان فارسی معاصر در ترجمه آن ها با چالش های معنایی متعددی روبه رو بوده اند. این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی، به بررسی دقیق معنای مشتقات این ریشه و ارزیابی ترجمه های فارسی معاصر قرآن، به ویژه ترجمه های فولادوند، مکارم شیرازی، یزدی، حدادعادل، انصاریان و کوشا، پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مترجمان فارسی برای ۱۰۹ کاربرد قرآنی این ریشه، معادل هایی متنوع همچون «اندیشیدن»، «انگاشتن»، «گمان کردن»، «پنداشتن»، «عذاب»، «آفت»، «حساب دقیق»، «حسابرسی»، «پاداش دادن»، «بسنده»، «کافی» و... ارائه کرده اند. تحلیل ها حاکی از آن است که مهم ترین عامل مؤثر در معنایابی ریشه «ح-س-ب»، ساخت های صرفی آن است. در این ریشه، سه ساخت اصلی «حُسبان» به معنای «شمردن»، «حِسبان» به معنای «پنداشتن» و «حَسْب» به معنای «بس» وجود دارد که از آن ها هفت ساخت در قرآن انعکاس یافته است. تفاوت های ساختی میان این هفت شکل، موجب شکل گیری معانی و ترجمه های متنوع و گاه متفاوتی از ساخت اصلی شده است. برخی از مترجمان یادشده به این تفاوت ها توجه کافی نداشته اند و در نتیجه، ترجمه هایی ناقص یا نادرست ارائه داده اند. در این میان، ترجمه های فولادوند نسبت به سایر مترجمان، عملکرد بهتری داشته و دقیق تر ارزیابی شده اند.
واکاوی پادگفتمان های حاکم بر مناظره امام صادق (ع) و ابن أبی العوجاء
حوزههای تخصصی:
دوران امامت امام صادق (ع)، با توجه به فضای سیاسی متزلزل آن عصر، با نهضت ها و جنبش های فکری متعددی همراه بود. ایشان با بهره گیری هوشمندانه از این شرایط، در مسیر روشنگری افکار عمومی و معرفی مکتب اصیل اسلامی، از شیوه های علمی گوناگون، به ویژه مناظره با اندیشمندان برجسته مکاتب مختلف استفاده کرد. یکی از مناظره های مهم ایشان، در موضوع توحید، با ابن أبی العوجاء، ملحدی مادی گرا و از دانشمندان زبردست آن زمان، صورت گرفت. پژوهش حاضر با هدف تبیین راهبردها و استراتژی های امام صادق× در ارتقای فکری جامعه خویش، و با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و رویکرد نشانه معناشناسانه، به بررسی کارکردهای پادگفتمان ها در فرایند تغییر معنا و تحکیم و تثبیت آن در این مناظره می پردازد. در واقع، این پژوهش به واکاوی پادها یا همان راهبردهایی می پردازد که در قالب چتر گفتمانی و حاشیه امن معنایی، نقطه ثقل گفتمان مرکزی را تقویت و تثبیت می کنند. بر این اساس، مقاله پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که امام صادق (ع) چگونه با بهره گیری از پادسازی، فرایند تغییر معنا را هدایت کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ایشان با ژرف نگری و دقت، از پادهای متنوعی چون پرسشگری، ارجاعی، تأکیدی، تأملی، تمثیلی و همسویی، متناسب با اندیشه ابن أبی العوجاء، برای تقویت هسته مرکزی گفتمان خود بهره برده و مخاطب را به شکست و سکوت در برابر حقیقت کشانده است.
ترجمه رایانشی قرآن با هوش مصنوعی؛ کارکردها و آسیب های معنایی و دستوری (مورد مطالعه GPT 4.5)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، ترجمه با بهره گیری از هوش مصنوعی (AI) 1 به یکی از ابزارهای کلیدی در عرصه ارتباطات میان فرهنگی و انتقال اطلاعات تبدیل شده است. با این حال، این فناوری با چالش ها و آسیب های متعددی همراه است که شناخت و مدیریت آن ها امری ضروری به شمار می آید. پژوهش حاضر که در نیمه دوم سال ۱۴۰۳ انجام شده، به بررسی ترجمه قرآن کریم با استفاده از هوش مصنوعی، با تمرکز بر مدل GPT-4.5، پرداخته و به تحلیل کارکردها و آسیب های دستوری و معنایی آن می پردازد. در این مطالعه، بر ضرورت توجه به پیچیدگی های زبانی، مفاهیم ژرف معنوی و ظرایف فرهنگی قرآن تأکید شده است. هدف اصلی پژوهش، ارزیابی توانمندی مدل GPT-4.5 در ترجمه متون مقدس و شناسایی نقاط قوت و ضعف آن در حفظ دقت معنایی و ساختار دستوری است؛ تا از این رهگذر، راهبردهایی برای ارتقای کیفیت ترجمه های قرآنی و کاهش آسیب های احتمالی در بهره گیری از ابزارهای هوش مصنوعی ارائه شود. روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی طراحی شده و نمونه هایی از ترجمه های تولیدشده توسط این مدل با ترجمه های معتبر انسانی مقایسه گردیده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که اگرچه هوش مصنوعی قادر است ترجمه هایی روان و ساختارمند ارائه دهد، اما در تجزیه دقیق متن مبدأ به اجزای خرد، درک ظرایف زبانی و دقت های آوایی، صرفی، نحوی و بلاغی، و نیز فهم سطوح معنایی متون پیچیده، با کاستی های جدی مواجه است. این نتایج بیانگر ضرورت توسعه الگوریتم های هوش مصنوعی متناسب با ویژگی های خاص متون دینی است.