مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
تکرار
حوزههای تخصصی:
آیات سوره کافرون از آیات نیازمند بازنگری در زمینه ترجمه و تفسیر است. بیشتر مترجمان و مفسّران، آیات چهارگانه دوم تا پنجم این سوره را بر وجه تکرار، ترجمه و تفسیر کرده اند؛ گرچه وجوه دیگری غیر از تکرار نیز در ترجمه و تفسیر این آیات بیان کرده اند که به نظر می رسد باتوجه به دلالت فرازمانی و فرامکانی آیات قرآن و نیز وجوه اعرابی لفظ « ما » در آیات که چهار مرتبه به صورت متفاوت در سیاق آیات به کار رفته است، هیچ کدام از ترجمه ها و تفاسیر، کامل نیستند و چه بسا بتوان با توجه به دیدگاه های مطرح، وجهی نوین برای ترجمه و تفسیر آیات شریفه مذکور بیان داشت. لذا جستار حاضر درصدد است با روش توصیفی – تحلیلی، به بازیابی مفهوم آیات پنج گانه نخست سوره کافرون پرداخته و ضمن نقد ترجمه ها و تفاسیر قرآن کریم، بر این نکته تصریح نماید که برخلاف آنچه بیشتر مفسّران و مترجمان قرآن تاکنون پنداشته اند، این آیات شریفه، خالی از تکرار است و در دلالت ناظر به گذشته و حال و آینده و به صورت ابدی، و نیز در مقایسه میان معبود و شیوه عبادت توحیدی و کافرانه، نفی هرگونه اشتراک میان اسلام و کفر می نماید.
فرایند تکرار در آثار نمایشی ساروت، پویایی زبان کلامی یا ایستایی آن؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
237 - 256
حوزههای تخصصی:
ناتالی ساروت، از پیشگامان رمان نو در فرانسه است. وجه تمایز اصلی وی با دیگر نویسندگان، در نگاه تازه ای است که به مبحث زبان و مشکلات آن دارد. تکرار را می توان نمونه ای از بروز جریاناتِ تروپیسمی ساروتی در زبان بیرونی دانست. تروپیسم، در حقیقت همان واکنش یا تحریکات ایجاد شده در اثر حضور دیگری است. این حضور، دنیای درونِ شخصیت های ساروت را دچار دگرگونی کرده و تأثیر آن در رفتار و گفتارشان نمود می یابد. به بیان دیگر، خود را در حضور دیگری یافتن، به معنایِ درکِ لزومِ ارتباط و خودابرازی (سخن گفتن و برقراری ارتباط) است. این در حالی است که در دنیای ساروت خودابرازی مساوی با محدود کردنِ معنا و احساس است. به محض سخن گفتن، زبان قراردادی یا بیرونی شکل می گیرد، اما زبانِ نامحدود درونی که مکانِ احساسات ناب و غیرقابل بیان ها است، خدشه دار می شود. چرا که نمی تواند کامل و بی نقص به مرحله تولید زبان برسد. از این رو، زبان نزد ساروت بیش از آنکه انتقال دهنده معنا باشد، بازتاب کننده و برانگیزنده احساس است. هر چند، مشاهده و تفکیکِ قطعی زبانِ برانگیخته شده و ملتهب از احساس امری غیرممکن است، اما نشانه هایی از این ناآرامی در قالب های کلامی قابل رویت و قابل ارزیابی چون تکرار تجلی می یابد. مطالعه این فرایندِ زبانی، از این رو اهمیت دارد که در متن ساروتی بارها استفاده شده و بخش مهمی از نقشِ تشدیدِ ارتباط کلامی (ارتباطی که در قالب گفتار شکل می گیرد) را بر عهده دارد. در آثار داستانی ساروت، زبان متزلزلِ راوی از مهم ترین ابزارها و مکان های جلوه تروپیسم به شمار می آید. این در حالی است که در آثار نمایشی، روایتِ حذف شده با دیداسکالی های کوتاه و گزیده جایگزین شده است. این مسأله بر اهمیت و قدرت گفتار شخصیت ها یا مکالمه می افزاید. این مقاله، در تلاش است با نگرشی جدید به بررسی اجمالیِ مسأله زبان در آثار نمایشیِ این نویسنده « سرهیچ و پوچ ، او آن جاست ، زیباست ، ایسما ، دروغ ، سکوت » بپردازد. همچنین پژوهش حاضر بر آن است نقش تکرار به عنوان فرایندی کلامی در پویایی یا ایستاییِ متن و چگونگی تجلیِ تروپیسم ساروتی یا احساس در کلام را تبیین کند.
خوش نوایی و گوش نوازی در «آییکَه» (لالایی های سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم خرداد و تیر ۱۴۰۰ شماره ۳۸
147-181
حوزههای تخصصی:
آییکَه ( â?i:ka ) نوعی لالایی است که در منطقه سیستان به این نام خوانده می شود. آییکه علاوه بر کارکرد لالایی، در گذشته کارکردهای دیگری هم داشته است. یکی از کارکردهای آن این بوده است که برای حیوانات نیز خوانده می شده است. از سوی دیگر، هرگاه خطر حمله دشمنان وجود داشته است، زنان با خواندن آییکه، دیگران را از وجود دشمن آگاه می کردند. با توجه به اینکه آییکه معمولاً برای کودک با آواز خوش خوانده می شود، خوش نوایی و موسیقایی بودن آن، اهمیت فراوانی دارد. نوشته حاضر به این پرسش اصلی پاسخ می دهد که چه ویژگی هایی را می توان برای گوش نوازی و خوش نوایی آییکَه های سیستانی برشمرد؟ نتیجه تحقیق حاکی از کاربرد وزن عروضی، قافیه و ردیف، انواع تکرار، و موسیقی معنوی، باوجود قواعد منحصربه فرد در آوردن قافیه، وجود صنعت تکرار به گونه های مختلف تکرار واج، واژه، عبارت، مصراع و... است. تاکنون آییکه های سیستان، در کتابی مستقل جمع آوری نشده و تنها در کتاب های مختلفی که به فرهنگ عامیانه سیستان پرداخته اند، نمونه هایی از آییکه آورده شده است. بنابراین، در این مقاله از دو روش تحقیقی بهره برده شده است. برخی از آییکه هایی که در آثار مختلف موجود بوده است، به روش کتابخانه ای گردآوری شده است، اما بخش زیادی از آییکه های به کاربرده شده در این پژوهش، به روش میدانی جمع آوری شده است. پس از آن با روش تحلیلی، جنبه های گوناگون موسیقایی و خوش نوایی آییکه توصیف شده است.
شعرزدایی از شعر: تحلیلی بر اشعار گرترود استاین از منظر اندیشه موریس بلانشو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله جستاری است بر اشعار گرترود استاین، نویسنده و شاعر پیشروی آمریکا. توصیف استاین از شعر، فرسنگ ها با پیشینیانش در مکاتبی مانند رومانتیسیم فاصله می گیرد. او شعر را صوتی بی تن می انگارد که از تجربه بودن در زبان سخن می راند. برای تبیین استاین در مجموعه مسمط هایی در اندیشه، مقاله پیش رو از موریس بلانشو، متفکر پساساختارگرای معاصر فرانسوی در باب زبان، هستی و مرگ بهره می جوید. سه مفهوم کلیدی بلانشو به کار بسته می شوند: «نام گذاری»، «انقطاع» و «یادآوری». استاین شعر را نامیدن و یا نام های بی نام می پندارد، زبانی که مکرر می نامد بی آن که مفهوم، شخص و یا موقعیتی خاص را تداعی کند. بدین روش، شعر، انقطاع را تجربه می کند؛ رویارویی با «دیگریِ» بیگانه که افق هایی تازه برای ذهن آشنازده به ارمغان می آورد. شعرزدای یعنی پایش شعر از ارجاع به واقعیت غالب، شعری بِکر که از معناپردازی های خوانندگانش دوری می گزیند. شاعر در این فضای خنثا جایگاهی ندارد؛ شعر به زبان تعلق دارد، به صداها، تکرارها و سکوت ها که با ظهور بر کاغذ، ماده و چیستی شان را به نمایش می گذارند.
واکاوی سبک شناسانه سوره قلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی دانش یا روشی است که دستمایه بسیاری از تحلیل گران نصوص ادبی و پژوهشگرانی است که به بررسی جنبه زبانی قرآن پرداخته اند؛ چه در میان متون ادبی، قران کریم دارای سبکی مشخص و شایان توجه متن پژوهان است. در این جستار با روش توصیفی تحلیلی به سبک شناسی سوره قلم پرداخته و معلوم گشته است که این سوره در سطح فکری، نفی اتهام از پیامبر (ص)، تحسین اخلاق نیکوی آن حضرت و نقد ناهنجاری های اخلاقی معاندان را می رساند. با مثال زدن به سرگذشت قومی دیگر، تداوم سنت الهی در حق کافران و تکذیب کنندگان و معاندان پیامبر گوشزد می شود.. در سه سطح آوایی، نحوی و واژگانی، سبک به کاربسته با شیوه زبان قرآن در بیان سنت های الهی و توجه دادن به عاقبت کارها و کیفر گناهان و هدایت انسان ها هماهنگ است. در سطح نحوی کاربرد فعل مضارع تداوم دشمنی با پیامبر اکرم(ص) را می رساند. در سطح ادبی تناسب بلاغی درون برخی از آیات و بین آیات این سوره نشانگر رابطه سببی یا علّی مفاهیم آیات است. همچنین تکرار خطاب های پرسشی برای تاکید و سوق دادن مخاطبان به تدبر در عاقبت امور می باشد.
بررسی تعداد مؤثر تکرار واژه در یادگیری واژگان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در پرتو الگوی «هَیَجامَد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که واژگان هر زبان بخش عمده ای از فهم آن زبان را به خود اختصاص می دهند، یادگیری این حجم زیاد از واژگان برای زبان آموزان کار دشواری است که نیاز به استفاده از روش های خاص جهت امکان پذیری و سهولت انجام آن به وضوح احساس می شود. تکرار، به عنوان روشی مؤثر برای یادگیری و یادسپاری واژگان، از دیرباز در امر آموزش زبان مطرح بوده است. بااین وجود، به نظر می رسد که نحوه و تعداد تکرار مؤثر واژگان جهت تدریس در کلاس درس کمتر مورد توجّه پژوهش های زبانی و به تبع آن مدرّسان زبان انگلیسی قرار گرفته است. ازاین رو، با در نظر گرفتن اهمّیّت احساسات زبان آموزان در امر یادگیری که پیوسته در تاریخچه آموزش زبان مورد تأکید قرار گرفته است، این مطالعه با کمک گرفتن از الگوی «هَیَجامَد» (تلفیق دو واژه هیجان و بسامد)، به بررسی شیوه و تعداد اثربخش تکرار واژگان پرداخته و بر اساس مرور پژوهش های انجام شده در حوزه های زبانی و روانشناسی شناختی، روش مؤثر تکرار بافاصله را تبیین می نماید. بدین منظور، تعداد 100 نفر شرکت کننده، با سطح بسندگیِ متوسطِ زبانِ انگلیسی، به طور تصادفی در 5 گروه (گروهِ بدون تکرار، 1، 2، 3، و 4 تکرار) قرار گرفتند. سپس تعداد 15 واژه که شرکت کنندگان هیچ اطّلاعاتی در زبانِ مادری خود نسبت به آنها نداشتند، جهت تدریس انتخاب شدند. آنگاه، برای مقایسه نتایج آزمون یادآوری واژگان، از آزمونِ «تحلیل واریانس یک عاملی» استفاده شد. نتایج تحقیق، تفاوت معناداری را بین گروه های بدون تکرار و 2 تکرار نشان داد. در پایان، پیشنهاد می شود که تعداد 2 تکرار به روش بافاصله و همچنین در نظر گرفتن هَیَجامَد زبان آموزان نسبت به واژگان، می تواند به عنوان تعداد تکرار بهینه و روشی مؤثر برای تکرار واژه، نقش بسزایی در یادگیری واژگان در کلاس درس ایفا نماید.
بررسی فرم مهندسی سازه ی زبانی و ادبی تصدیر در غزلیّات کلیم کاشانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
«تصدیر» سبب خلق موسیقی و هنجارافزای ی است و در حوزه ها ی موسیقی و بلاغت، اهمّیّت دارد. در این جستار ادبی، فرم این هنرسازه ، در غ زلیّات کلی م کاشان ی، شاعر مشهور قرن یازدهم هجری قمری، بررسی شده است. کارب رد تصدی ر، غزلیّات کلیم را، س رشار از م وسیقی درون ی، ک رده و ای ن «هنرسازه » در خدمت انتقال معنی، و احساس به مخاطب، است. «تکرار» از اساسی ترین عوامل ایجاد موسیقی است. جلوه هایی از این پدیده ی زبانی، در طبیعت، از جمله «روز و شب، بهار و تابستان» و ... می بینیم. تک رار از ن وع «تص دی ر» از خص ایص غزلیّات کلی م در محور هم نشینی و امتداد طولی سروده های او، بشمارمی آید. این مقاله، به بررسی فرم مهندسی آن، در غ زلیّات 590 گان ه ی این شاعر و همچنین بررسی دیگر سازه های ادبی ابیات مورد نظر، می پردازد. این ویژگی، از نظر دیداری و شنوایی، در زنجیره ی کلام، نظم، ارتباط و زیبایی، ایجاد می کند و مخاطب را، به التذاذ ادبی سوق م ی دهد. این پژوهش با هدف شناسایی بسامد «تکرار از نوع تصدیر» و همچنین بومی کردن نقد صورتگرایانه انجام شده است. روش تحقیق در این مقاله، براساس تحلیل و توصیف یافته های پژوهش با در نظر گرفتن اصول نقد صورتگرایانه است. با این پژوهش پی برده شد که کلیم با کاربرد تصدیر، برای تکاپوی ذهن مخاطب و القای محتوا، از مراعات النظیر، نغمه ی حروف و دیگر هنرسازه های ادبی، بهره برده است. همچنین، کاربرد «تصدیر» در غزلیّات این شاعر، سبب ایجاد موسیقی لفظی و کناری شده است.
عنصر تکرار در دیوان های نثری یحیی سماوی و شعر سپید احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
141 - 165
حوزههای تخصصی:
قصیده النثر یا شعر سپید به عنوان پدیده ای نو در ادبیات فارسی و عربی، افق های تازه ای را در برابر دیدگان گشود که نماد کامل خروج از شعر سنّتی و دگرگونی شدید آن است. این نوع شعری جدید اگرچه در رابطه با موسیقی و وزن های عروضی دگرگونی شدیدی ایجاد کرده است، اما خالی از عناصر موسیقی نیست و شاعر با شگردهای مختلف این خلأ را پر کرده است. یکی از عناصری که نقش مهمی در تقویت موسیقی داخلی این نوع ادبی و برجسته کردن مضمون دارد، عنصر تکرار است. این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیلی-توصیفی، کارکرد عنصر تکرار را در دیوان های نثری شاعر معاصر عراقی یحیی سماوی و شعر سپید احمد شاملو بررسی کند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد؛ پدیده تکرار در شکل های مختلف به کار گرفته شده است و این عنصر علاوه بر اینکه بخشی از موسیقی درونی را ایجاد کرده و ساختار آهنگین آن را ارتقا بخشیده است، باعث اغنای جنبه دلالی و زیبایی این نوع ادبی گردیده است. تکرار در قصاید سماوی و شاملو نقش مهمی در انسجام شعر و لذّت شنیداری و تقویت ساختار آهنگین متن، انتقال احساسات و عواطف درونی شاعر، فضا سازی و نفوذ بیشتر کلام در جان خواننده، دیداری کردن تصویر و حفظ آن در ذهن مخاطب، برجسته کردن مفهوم و تبیین جهت گیری های فکری هر دو شاعر و انسجام و تماسک متن داشته است، و به عنوان یکی از مهم ترین ویژگی های سبکی هر دو شاعر به شمار می رود.
دستاوردها و چالش های تعدد و تکرار جرم در قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب 1399 با رویکرد کاربردی
منبع:
تمدن حقوقی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹
39 - 56
حوزههای تخصصی:
تعدد و تکرار به عنوان جهات عام تشدید مجازات، از عوامل موثر در تعیین میزان مجازات مجرم می باشند. این دو نهاد به واسطه اهمیت آن ها در تعیین میزان مجازات، در سیر مراحل قانونگذاری، همواره دستخوش تغییراتی شده اند. قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب 1399، با سیاست تقنینی و فلسفه ذاتی کاهش مجازات های تعزیری نیز از این امر مستثنی نبوده و نهادهای مذکور را مورد تغییرات اساسی قرار داده است. از این رو، علیرغم این که تعدد و تکرار، به عنوان جهات تشدید مجازات می باشند، اما در قانون کاهش مجازات حبس تعزیری، با روند نزولی کیفر متحول شده اند. با توجه به تحولات قانون کاهش پیرامون نهادهای مذکور، تفسیر و اتخاذ رویه قضائی متناسب با رسالت و فلسفه ذاتی قانون کاهش، اهمیت پژوهش می باشد. سوال اصلی مطرح شده این است که، نوآوری ها و چالش های فراروی قانون کاهش چیست؟ در این مقاله با رویکرد کاربردی، به صورت توصیفی–تحلیلی این تغییرات بررسی گردیده اند. تعیین دامنه حداقل مجازات در صور مختلف ارتکاب جرم، توسعه دامنه مقررات تعدد جرم در جرائم تعزیری با درجه هفت و هشت با وصف حذف قاعده جمع مجازات ها و تفکیک جرائم به مختلف و مشابه با وصف عدم تعیین معیار مناسب برای تفکیک جرائم از حیث ماهیت، شکل ارتکاب و... مهم ترین چالش فراروی قانون کاهش می باشند.
بررسی ویژگی های معنایی دوگان ساخت های گویش لری دهلرانی بر اساس نظریه تصویر گونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین بخش های زبان شناسی، صرف است که به مطالعه ساختمان واژه و تغییرات آن می پردازد. فرایند دوگان سازی یکی از فرایندهای صرفی زایاست، که در اکثر زبان های شناخته شده، الگویی برای تولید واژه جدید محسوب می شود. این پژوهش قصد دارد گویش لری دهلرانی را از منظر دوگان ساخت بر مبنای نظریه تصویر گونگی مورد بررسی قرار دهد. تصویرگونگی در این پژوهش با بهره گیری از مدل ریگر (1998) از بُعد معنایی بررسی شده است. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای- توصیفی و میدانی صورت گرفت. در روش میدانی با استفاده از مصاحبه و مشاهده، اطلاعات مورد نظر جمع آوری شدند. طبقه بندی معنایی دوگان ساخت ها که در گویش لری دهلرانی بالغ بر 234 مورد، بود در جداولی مجزا، انجام و فراوانی آن ها تعیین گشت. طبقه بندی معنایی به تفکیک براساس مفاهیم جمع، تکرار، کودک، گسترش، شدت، تداوم، دلبستگی،کوچک، ناهمگونی، آشفتگی، کمال، تحقیر و تضعیف و مفاهیم پرکاربرد دیگری چون کاهش، افزایش و توزیع، انجام گردید و درپایان، اطلاعات جمع آوری شده، مورد تجزیه و تحلیل واقع شد تا بدین ترتیب ویژگی های معنایی دوگان ساخت، در گویش لری دهلرانی به عنوان یکی از گویش های جنوب غرب ایران در چارچوب نظریه تصویر گونگی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج بررسی ها نشان داد که در گویش لری دهلرانی به استثنای مواردی که دوگان ساخت علامت "جمع" محسوب می گردد، انواع دوگان ساخت های تصویری وجود دارد، ولی میزان فراوانی انواع دوگان ساخت در این گویش یکسان نمی باشند. بدین ترتیب که مفهوم افزایش با فراوانی 51 مورد و مفاهیم کوچک و تحقیر هر کدام با فراوانی 2 مورد به ترتیب بیشترین و کمترین میزان کاربرد را به خود اختصاص دادند.
عوامل انسجام واژگانی در شعر نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان شناسی ساختگرا تنها جمله و روابط بین اجزای آن بررسی می شود. در این رویکرد زبان پدیده ای ذهنی و درون فردی است. در مقابل، گروهی دیگر زبان را پدیده ای اجتماعی و ابزاری جهت ایجاد ارتباط می دانند که بر اساس آن ضرورت بررسی متن و رابطه ی زبان با موقعیت اجتماعی مطرح می شود که خود زمینه ساز پیدایش رویکرد « زبان شناسی متن» بوده است. ویژگی اساسی متن، توالی و پیوستگی اجزای آن است که «انسجام» نام دارد. هلیدی عوامل انسجام بخش متن را شامل عوامل واژگانی و نحوی دانسته است. انسجام واژگانی به دو روش تکرار و باهم آیی صورت می گیرد که خود انواع مختلفی دارد. بسیاری از فنون لفظی بدیع از انواع تکرارند. همچنین برخی از فنون معنوی در شمار انواع باهم آیی قرار می گیرند که می توانند در انسجام متن نقش مؤثری را ایفا کنند. بر این اساس می توان کارکرد فنون بدیعی را علاوه بر تحسین و زیبایی، انسجام بخشی به متن نیز دانست که در شعر نو ظهور و بروز بیشتری یافته است. در این مقاله فنون بدیعی در شعر نو از این دیدگاه بررسی شده است
مواردی از نمود تقارن در تشبیهات ادبیّات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان، فطرتاً زیبایی طلب است و چیزی را زیبا قلمداد می کند که بتواند توجّه وی را به خود جلب کند. این جلب توجّه و احساس التذاذ از زیبایی هر چیزی یا هر شخصی، حاصل درک نظم و هارمونی موجود در آن است. در مباحث زیبایی شناسی برای زیبا شمردن یک اثر یا پدیده، عوامل مختلفی را از قبیل: تقارن، توازن، تناوب، تناسب، تکرار، تضاد و... می توان در نظر گرفت. یکی از مهم ترین عوامل مؤثّر در ایجاد زیبایی، تقارن است. تق ارن به عن وان یکی از اس اسی ترین پایه های هنر و زیبایی در درک نظم بین اجزا، در اکثریّت علوم و هنرها نقش انکارناپذیری ایفا می کند. از آن جمله می توان از علوم و هنرهایی مانند ریاضی، هندسه، نجوم، معماری، موسیقی، نقّاشی، فرش بافی، طرّاحی، تذهیب، منبت کاری، ادبیّات و... یاد کرد. از بررسی های این جستار این گونه برمی آید که تقارن در ادبیّات فارسی در سه جنبه صوری، معنایی و آوایی قابل بررسی است و در بین آن ها آرایه تشبیه، گسترده ترین پهنه نمود تقارن معنایی محسوب می-شود. در تشبیهات فارسی از انواع چهارگانه تقارن های انعکاسی، انتقالی، چرخشی و تجانسی استفاده شده است. ولی تقارن انعکاسی، از بسامد بالایی برخوردار است. ما نیز در این پژوهش بر آنیم تا با ذکر نمونه هایی مواردی از نمود تقارن را در تشبیهات فارسی بررسی کنیم.
نگاهی به کارکردهای تکرار در شعر سهراب سپهری
حوزههای تخصصی:
«تکرار» به عنوان یکی از آرایه های بدیعی نقش بسزایی در شعر بر عهده دارد و در صورت کاربرد مناسب، می تواند بر جنبه ی زیبایی شناسیک و هنری یک اثر تاثیرگذار باشد. تکرار در شعر معاصر نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته و به نوعی، نقش همان قافیه و ردیف در شعر کلاسیک را ایفا می نماید. تکرار در ارکان مختلف (واک، هجا، واژه و جمله یا عبارت) در شعر معاصر حضور دارد و شاعران معاصر، استفاده های گوناگونی از آن برده اند؛ چه در جهت توسعه معانی و حسن تاثیر و چه در باب سود جستن از نغمه و آهنگ کلام. یکی از شاعرانی که تکرار در شعر او کارکردهای فراوانی داشته، سهراب سپهری است. این مقاله بر آن است تا ضمن ذکر موارد مختلف تکرار در شعر سپهری، به کارکردهای مختلف آن در شعر او بپردازد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مهمترین کارکردهای تکرار در شعر سپهری را می-توان چنین برشمرد: ایجاد اتحاد شاعر و خواننده، تفسیر مضمون، تقویت موسیقی درونی، ایجاد خلاقیت و باروری معنا، ایجاد مفاهیم و ترکیبات جدید، جلوگیری از سستی شعر، بیان معانی ثانوی از طریق تکرار، برجسته سازی مضمون، ایجاد کانون شعری، ایجاد وحدت در بیان شاعرانه، القای معنای خاص از طریق تکرار واج ها، انتقال حس درونی، ایجاد مدخل های متعدد در شعر، حفظ شکل ذهنی شعر.
بررسی روابط بینامتنی در ترجمه بینانشانه ای فیلم " کنعان" از داستان کوتاه " تیر و تخته"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر با نگاهی گسترده به مفهوم ترجمه که عملی بینانشانه ای، بینامتنی و بینافرهنگی است، به بررسی اقتباس سینمایی– نوعی از ترجمه بینانشانه ای- فیلم نامه و فیلم ایرانی «کنعان» از داستان کوتاه کانادایی «تیر و تخته» پرداخته شده است. درواقع، هدف از این مقاله آن است که با تکیه بر نظریه ی بینامتنیت و بسط آن با توسل به رویکردهای نشانه شناسی فرهنگی و ترجمه بینانشانه ای گذر داستان کوتاه کانادایی را از یک نظام نشانه ای به نظام نشانه ای دیگر و از فرهنگ دیگری به فرهنگ خودی بررسی کنیم و چگونگی بازنمایی آن را در ساختار چندلایه ای و چندرسانه ای سینما مورد مطالعه قرار دهیم. یافته ها حاکی از این است که فیلم ساز/ اقتباس کننده برخی از وقایع و کنش های متن پیشین را که در سطح جهانی بینشان بودند، در متن پسین تکرار کرده ولی آنها را از لحاظ داستانی و فرهنگی تغییر داده است و بخش هایی را بهصورت خلاقه به متن پسین افزوده است که عبارتاند از خلاقیت های بی نشان جهانی، خلاقیت های نشان دار فرهنگی و نقش های نشانه ای. در نهایت، نتایج نشان می دهد که اقتباس سینمایی فرایند تغییر و تبدیل خلاقانه ای است که در آن تکرار محض وجود ندارد چرا که تکرارهای بی نشان جهانی و نشان دار فرهنگی در ساختاری سلسلهمراتبی از نشان داری روابط بینامتنی را در فرایند اقتباس سینمایی تحت تأثیر قرار میدهند و ماهیت دوبخشی- تکرار و خلاقیت- آن را بر هم میزنند.
تعبیر معنایی نام آواهای فارسی برمبنای الگوهای ساخت واژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶(پیاپی ۹۱)
۲۶۰-۲۳۷
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، با هدف ارائه تحلیلی پیکره بنیاد درباب ارتباط میان تعبیر معنایی نام آواهای زبان فارسی و ویژگی ساخت واژی آنها، تمام نام آواهای ثبت شده در فرهنگ نام آواها در زبان فارسی (۱۳۷۵)، که برابر 2570 مدخل بوده است، بررسی شده و با تحلیل ساخت واژی و معنایی آنها، نام آواهای دوگان ساخت فارسی، شامل تکرار کامل ناافزوده، تکرار کامل افزوده میانی، تکرار کامل افزوده پایانی، تکرار کامل پژواکی، و تکرار کامل پژواکی افزوده، تحت بررسی قرار گرفته است. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد، فرآیند تکرار ساخت واژی پژواکی برای «تأکید و برجسته سازی» معنی نام آواها به کار می رود؛ مفهوم «تداوم پیوسته» ازطریق تکرار کامل ناافزوده شکل می گیرد؛ نام آواهای دربردارنده معنی «تداوم ناپیوسته»، افزون بر بهره مندی از ساختار دوگانی، دارای همخوان های انسدادی در فاصله بین دو تکرار صورت نام آوا هستند؛ معنی «تداوم به همراه سایش و کشیده شدن»، با استفاده از شیوه تکرار کامل افزوده میانی «و» یا «ا» صورت بندی می شود؛ و ویژگی معنایی «خفیف و جزئی»بودن نام آواها با تکرار کامل ساخت واژه و انتخاب همخوان هایی با شیوه تولید سایشی یا انسایشی صورت می پذیرد؛ صورت ساخت واژی تکرار پژواکی افزوده میانی «و» نیز برای افاده معنی «تعدد و کثرت» استفاده می شود؛ و درنهایت، تأکید بر «شدت صدا یا عمل» ازطریق شکل ساخت واژی مشتق پسوندی صورت می گیرد و به گروه تکرار ساخت واژی تعلق ندارد.
رهیافت هایی به مفهوم و خاستگاه «طنین» در شعر و اندیشه ی طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
99 - 126
حوزههای تخصصی:
طاهره صفارزاده (۱۳15-۱۳۸۷)، شاعر، نظریه پرداز، مترجم و استاد دانشگاه از شاعران برجسته و پیشرو شعر مدرن فارسی در دهه های چهل و پنجاه خورشیدی به شمار می رود. او که دانش آموخته ی زبان و ادبیات انگلیسی و نقد ادبی از دانشگاه شیراز و آیووای امریکا بود، رویکردی علمی به شعر و مسئله ی ادبیات داشت و معتقد به شعری متعهدانه و روشنگرانه بود که بر مخاطب تأثیر عمیق تری بگذارد. بر همین اساس صفارزاده نظریه ای ادبی باعنوان «شعرِ طنین» را در شعر معاصر فارسی پیشنهاد کرد و کوشید بوطیقای شعر خود را بر آن استوار کند. او کلیت نظریه ی خود را در عبارتِ «طنین حرکتی است که حرف من در ذهن خواننده می آغازد»، گنجانیده است. با گذشت حدود پنج دهه از طرح نظریه ی طنین و نگارش مقالاتی درباره ی وجوه مختلف آثار ادبی صفارزاده، به مسئله ی چیستی و چگونگی شعرِ طنین و میزان توفیق و کاربست آن چنان که باید، پرداخته نشده است. در این مقاله ضمن تعیین و تبیین واژگان اساسی و کلیدی نظریه ی طنین، کوشیده ایم ازمنظر رهیافت های مختلف به مفهوم، خاستگاه، چیستی و چگونگی کاربرد آن در شعر و اندیشه ی صفارزاده دست یابیم. برابر یافته های این پژوهش، مهم ترین شگردهای صفارزاده برای ایجاد طنین در ذهن مخاطب و تأثیرگذاری بر او، شگردهای تداعی و تکرار به شیوه های گوناگون ادبی است. او هم فرم و هم محتوا را بستر ایجاد طنین در شعر می کند و هر دو را متقابلاً از یکدیگر متأثر می سازد. با همه ی این کوشش ها، نظریه ی شعری طنین با استقبال چندانی ازطرف شاعران روبه رو نشده است.
تحلیل زبان شناختی قالب های حماسی در شاهنامه و حماسه کلاسیک غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
153 - 164
حوزههای تخصصی:
با مقایسه ساختار زبانی القاب در شاهنامه با ساختارهای مشابه در آثار ادبی سنت حماسی کلاسیک غربی ، می توان به شباهت های بسیاری دست یافت که همه آنها نشان دهنده یک سنت فرهنگی و زبانی مشترک در بین مردم هند و اروپایی است که بر اساس کارکردهای مشابه در نشانه شناسی است. یکی از مهمترین ویژگیهای شاهنامه ، که از نظر زبانی قابل مقایسه با اپوهای کلاسیک است ، فرمولهای حماسی است. این عناصر اغلب با تکرار و تأکید همراه هستند و به منظور شکل گیری اثر حماسی اغلب ظاهر می شوند. تاریخچه فرمول های حماسی در ادبیات کلاسیک غربی به هومر برمی گردد. کارکردهای زبانی فرمول های حماسی نیز نقش مهمی در شاهنامه فردوسی ایفا می کند ، اما شیوع آنها از نظر ساختار عروضی و سنت های ادبی رایج در حماسه های فارسی با هومر و ویرژیل متفاوت است. یکی از روشهای متداول برای استفاده از فرمولهای حماسی ، قرار دادن القاب به عنوان عناوین و ویژگیهایی است که پس از نام قهرمانان آمده است. در این ساختارها با کمک تکرار ، نویسنده تأثیر گفتار را بر مخاطب افزایش می دهد. . در مقاله حاضر ، ما سعی کرده ایم تا آثار زبانی کاربرد فرمول های حماسی در ادبیات غرب را در مقایسه با شاهکار فردوسی به عنوان برترین مدل حماسه فارسی بسنجیم. در رویکرد تحقیق بین رشته ای ما ، هدف ما تجزیه و تحلیل عملکردهای مختلف این ساختارها به ویژه از دیدگاه تحلیل گفتمان بود.
حکمت تکرار آیات در قرآن مجید
منبع:
تفسیرپژوهی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵
176 - 145
حوزههای تخصصی:
تکرار، از ابعاد مختلف قابل بررسی است؛ از جمله تأثیر موضوع تکرار شده بر مخاطب به ویژه در تعلیم و تربیت. براساسِ مثلِ مشهورِ « الدّرس درسٌ و التّکرار ألفٌ » که حاصل تجربه قومی است، برای درک بهتر مطلب، تمرین و تکرار، اصلی مهم و ضروری است. خداوند سبحان به عنوان اولین معلم و مربی انسان در قرآن که کتابی تربیتی و انسان ساز است، از برترین شیوه استفاده نموده است تا متذکر شوند و به سوی او باز گردند ( و لقد صرّفنا فی هذا القرآن لیذّکّروا (إسراء/41)؛ و صرّفنا الآیات لعلّهم یرجعون ) (احقاف/27). قرآن پژوهان، تکرار در قرآن را به دو گونه تقسیم کرده اند: تکرار لفظی و تکرار معنوی. در این مقاله، دیدگاه های قرآن پژوهان و مفسّران در خصوص وقوع امر تکرار آیات قرآنی در هر دو صورت لفظی و معنوی بررسی شده و بدین منظور، به طور مجمل دلایل و حکمت های کلی مسأله طرح، و سپس دیدگاه های مربوط به یکایک آیات مکرّر بیان گردیده است.
تکنیک های زبانی تصویرسازی امریکا و غرب در اشعار شفیق حبیب (با تکیه بر تشاکل، تباین وتکرار)
منبع:
التنظیرات و النقد فی الادب العربی سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
87 - 106
حوزههای تخصصی:
هر نویسنده و شاعری برای بیان مقاصد خود از اسلوب و تکنیک های بیانی خاصی استفاده می کند. از آنجا که امریکا و غرب در شعر شعرای معاصر جلوه خاصی یافته است واکاوی شیوه بیان و پردازش آنها در خور توجّه است؛ این نوشتار تکنیک های زبانی شفیق حبیب در توصیف غرب و امریکا را به شیوه توصیفی- تحلیلی با عنایت به توان لفظی و معنایی واژگان بیان می کند. با واکاوی شیوه های بیانی اشعاری که شفیق حبیب در مورد امریکا و غرب سروده است می توان دریافت که کاربست واژه های همشکل و مترادف در ضمن دقّت و گزینش مناسب و درست آن انجام شده است. تقابل و تضاد واژگان با بهره گیری از معنای لفظی یا چگونگی کاربرد آن در اشعار وی نمود خاصی دارد که این امر، همراه با تهکّم، طنز و نیشخند و در ضمن بیان مقاصد و معانی مورد نظرشاعر محقّق شده است. تکرار با انواع مختلف و صبغه های گوناگونش، شگردی است که شاعر به خوبی از آن استفاده کرده و با به خدمت گرفتن آن، منظور و معنای مورد نظر خود را هر چه زیباتر بیان کرده است. در این سروده ها، همسانی و تناقض الفاظ با گزینش مناسب و چینش زیبای شاعر عجین شده و شعرش را در خور بررسی و پردازش کرده است.
جادوی مجاورت در گفتارهایی چند از خطبه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارزترین ویژگی نهج البلاغه،عبارت پردازی زیبا، آرایش لفظی و روح و آهنگ حماسی آن است. کمتر جمله و عبارتی در سخنان امیرالمونین علی (ع) به چشم می خورد که مسجع و موزون نباشد. از این رو کلام ایشان عرصه گاه پیدا و پنهان «جادوی مجاورت» است. ﺟﺎﺩﻭی ﻣﺠﺎﻭﺭﺕآن گونه که شفیعی کدکنی می گوید به معنایﺗﮑﺮﺍﺭهایﺁﻭﺍیی است کهﮐﺎﺭﮐﺮﺩیﻣﻌﻨ ﺎییﺩﺭﻣ ﺘﻦﺍیﺠ ﺎﺩﮐﻨﻨﺪ. ﻣﻨﻈﻮﺭﺍﺯﮐﺎﺭﮐﺮﺩﻫﺎیﻣﻌﻨﺎیی؛ﺍﻧﺴﺠﺎﻡﻭﺍﺗﺤاﺩﻣﻌﻨﺎییﺑﺨﺸیﺪﻥﺑﻪﻭﺍﮊﮔﺎﻧیﺍﺳﺖﮐﻪﺍﺯﻟﺤﺎﻅﻣﻌﻨﺎییﺍﺯﻫﻢﺩﻭﺭﻧﺪﻭ یﺎﺁﻓﺮیﻨﺶﻣﻌﻨﺎیﺗﺎﺯﻩﺍﺯﻭﺭﺍیﺗﺸ ﺎﺑﻪﺻ ﻮﺭیﺩﻭﻭﺍﮊﻩ یﻣﺘﺒ ﺎیﻦﺩﺭ مجاورت هم. این پژوهش با تحلیل جادوی مجاورت در دو محور هم نشینی و جانشینی، هنرسازه هایی که در فرآیند انتخاب و ترکیب واژگان بر این دو محور، دست به آشنایی زدایی در بافت معمول کلام می زند را بازمی شناساند و معانی تازه ای که از این رهگذر در اسلوب و ساختاری نو خلق می شود را به مخاطب می نمایاند. آن چه از این پژوهش بدست آمد به ما نشان می دهد جادوی مجاورت در کلام امیرمومنان(ع) در همگونی و هم آوایی الفاظ و کلمات منحصر نمی شود و حضرت بی نیاز از صنایع بدیع و در درونی ترین لایه های بافت کلام که همان موسیقی معنوی است نیز دست به آفرینش معانی می زند. جادوی مجاورت در این عرصه با ایجاد تناسب های پنهانی میان اجزاء سخن، نقش خود را به عنوان عنصری بی بدیل در اعجاز کلام حضرتعلی(ع) نشان می دهد.