مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
روش دلفی
یکی از مهم ترین مسائل در میان کارکنان سازمان ها، برقراری تعادل بین کار و خانواده است که به نظر می رسد توجه به آن و شناخت راهکارهای بهبود آن، در راستای اعتلای فرهنگ خانواده و جامعه، می تواند اثربخش باشد. بنابراین تحقیق حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی رهیافت های بهبود تعادل بین کار و خانواده در سازمان های دولتی شهر بیرجند انجام شده است. این تحقیق بر مبنای ماهیت، از نوع آمیخته (کیفی کمی)، بر مبنای هدف، از نوع کاربردی و، بر مبنای روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. برای شناسایی رهیافت های بهبود تعادل بین کار و خانواده، از روش دلفی استفاده شد؛ براین اساس، 10 نفر از اعضای هیئت علمی گروه های مدیریت، روان شناسی و علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور مرکز بیرجند و 10 نفر از مدیران سازمان های دولتی شهر بیرجند در سال 1403 به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. همچنین برای رتبه بندی ر هیافت های شناسایی شده، از جامعه ی آماری کارکنان سازمان های دولتی شهر بیرجند به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نامتناسب و بر مبنای جدول مورگان، حجم نمونه مشخص شد. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه ی محقق ساخته استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های آماری مناسب تجزیه و تحلیل شدند. پس از مطالعه و بررسی در پژوهش های انجام شده و همچنین نظرسنجی از اساتید، مدیران و خبرگان و طی کردن مراحل دلفی، 25 عامل شناسایی شدند. تحلیل داده ها نشان داد که از بین رهیافت های بهبود تعادل بین کار و خانواده در سازمان های دولتی شهر بیرجند، «وضعیت استخدامی باثبات کارمند و امنیت شغلی»، «شهر محل کار (بومی و غیربومی)»، «فرهنگ سازمانی مبتنی بر ارزش های اسلامی» و «مهارت و تخصص بالای کارکنان» دارای بالاترین میانگین رتبه بودند.
شناسایی و تبیین پیشران های مؤثر بر توسعهٔ هنرهای سنتی ایران با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنرهای سنتی ، از گذشته تا به امروز، با تکیه بر دانش بومی، مهارت و حفظ سنت ها به تولید آثاری بی بدیل با جنبه های رمزی و تمثیلی پرداخته اند که در آن تأکید فراوانی بر مؤلفه زیبایی شده است. کم توجهی به هنرهای سنتی و بومی ایرانی که بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی ساکنان یک اقلیم را شامل می شود، آن را از قلمروی نیازهای اجتماعی، اقتصادی و هنری جامعه به حاشیه رانده تا به آن جا که خطر اضمحلال و رو به فراموشی سپرده شدن بسیاری از این رشته های هنری به شدت احساس می گردد. از این رو، مطالعه پیش رو در پی یافتن پاسخ این پرسش مهم است که راه کارهای مناسب برای توسعه و پیشرفت هنرهای سنتی ایران کدامند؟ جمع آوری اطلاعات این پژوهش، در گام اول بر اساس منابع کتابخانه ای و در گام بعدی به شیوهٔ میدانی (روش دلفی کلاسیک) و با مشارکت 33 نفر از اساتید، هنرمندان و کارشناسان خبرهٔ پژوهشکده هنرهای سنتی انجام شده است. این تحقیق با رویکرد آینده پژوهیِ ارزشی (یا تجویزی) عوامل تأثیرگذار برای دستیابی به یک آیندهٔ مطلوب را شناسایی نموده است. در نتایج این پژوهش 10 عامل پیشران و تأثیرگذار بر شکل گیری سناریوهای «بنی آدم اعضای یکدیگرند»، «از هر دست که بدهی»، «جوینده یابنده است» و «یک دست صدا ندارد» شناسایی شده اند. در صورت اجرای این عوامل تأثیرگذار، علاوه بر توانمندسازی و ارج نهادن به هنرهای سنتی ایران، می توان برای آن آینده ای مطلوب را در سطح کشور و منطقه در کنار پاسخ به نیازهای جامعه متصور گردید.
ارائه مدل مطلوب آموزش سواد رسانه ای دیجیتالی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
261 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارائه یک مدل مطلوب برای آموزش سواد رسانه ای دیجیتالی در دوره ابتدایی بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) است. در مرحله اول، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختمند با 21 متخصص جمع آوری و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. در مرحله دوم، مدل تهیه شده به 97 متخصص ارائه و اعتبار آن با استفاده از پرسش نامه و روش دلفی تأیید شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مؤلفه های انتقال، کاربری و توانمندی دیجیتال، مبانی کامپیوتر، مهارت مبانی آنلاین، مهارت پردازش کلمه، مهارت صفحات گسترده، مهارت پایگاه داده، مهارت ارائه، مهارت امنیت، نرم افزارهای مخرب، امنیت شبکه، استفاده ایمن وب، ارتباطات و مدیریت ایمن داده ها از اهمیت بالایی برخوردارند. این مؤلفه ها با تأیید متخصصان، اعتبار بالایی دارند و نشان دهنده ضرورت ادغام سواد دیجیتال در برنامه درسی مدارس ابتدایی است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان می دهد که آموزش سواد دیجیتال در دوره ابتدایی نقش مهمی در توانمندسازی دانش آموزان و آماده سازی آن ها برای چالش های دنیای دیجیتال دارد. ادغام سواد دیجیتال در برنامه درسی و برگزاری دوره های آموزشی برای معلمان از جمله اقداماتی است که می تواند به بهبود کیفیت آموزش و یادگیری دانش آموزان کمک کند. این نتایج می تواند به تدوین سیاست های آموزشی مناسب در راستای تقویت سواد دیجیتال در مدارس کمک کند.
شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های صلاحیت حرفه ای راهبران آموزشی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر درصدد شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های صلاحیت حرفه ای راهبران آموزشی در دوره ابتدایی می باشد. هدف پژوهش کاربردی و از لحاظ جمع آوری داده ها آمیخته اکتشافی می باشد که در دو بخش صورت گرفته است.روش شناسی: در بخش اول با مطالعه مبانی نظری و پیشینه پژوهشی و هم چنین مصاحبه با 9 نفر صاحب نظر در حوزه مدیریت، راهبری آموزشی و برنامه درسی، الگوی صلاحیت حرفه ای راهبران آموزشی متناسب با نظام آموزشی کشور مشخص شد. انتخاب افراد مشارکت کننده در مصاحبه با استفاده از نمونه گیری هدفمند انجام گردید و معیار انتخاب تعداد آن ها، اشباع نظری بود. در بخش دوم با استفاده از روش دلفی و تحلیل سلسله مراتبی میزان اهمیت و اولویت مؤلفه های این الگو از نظر کنشگران خبره برنامه درسی (راهبران آموزشی، مدیران، معلمان) مشخص گردید و برای انتخاب این خبرگان از روش گلوله برفی استفاده شد. جهت تعیین روایی پژوهش از معیارهای اعتبارسنجی کیفی هم چون قابلیت اعتبار، انتقال پذیری و تأیید پذیری استفاده و پایایی با روش کاپای کوهن مشخص شد.یافته ها: الگوی صلاحیت حرفه ای راهبران آموزشی مضامین شایستگی های پایه شامل پنج مقوله، شایستگی-های تخصصی شامل سه مقوله و شایستگی های حرفه ای شامل چهار مقوله را دربر می گیرد که در مجموع شامل 155 مفهوم می باشد.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد اولویت مؤلفه های اصلی (مضامین) صلاحیت حرفه ای راهبران آموزشی از نظر خبرگان به ترتیب شایستگی های حرفه ای، شایستگی های تخصصی و شایستگی های پایه می باشد. هم-چنین محاسبه وزن زیرمؤلفه ها (مقوله ها) باتوجه به وزن نسبی هر زیرمؤلفه و مؤلفه اصلی نشان داد مؤلفه های حمایت و رشدحرفه ای معلمان، مدیریت بهینه فرایند یاددهی- یادگیری، مدیریت بهینه برنامه درسی و توانایی-های سازمانی و حرفه ای به ترتیب در اولویت اول تا چهارم قرار دارند. نتایج این پژوهش می تواند به منظور تصمیم گیری، انتخاب، انتصاب و رشد حرفه ای راهبران آموزشی در اختیار مسئولان و تصمیم گیرندگان در این حوزه قرار گیرد.
شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت تجزیه وتحلیل منابع انسانی در سازمان تأمین اجتماعی و شرکت های تابعه
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۲)
37 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف: استفاده از فناوری های دیجیتال در مدیریت منابع انسانی در قالب تجزیه و تحلیل منابع انسانی برای بهبود عملکرد کارکنان بسیار مورد توجه است، اما گاهی پیاده سازی آن در سازمان، به دلیل پیچیده بودن این فرآیند و عدم آمادگی سازمان در پذیرش آن، دچار شکست می شود. با توجه به عدم تمرکز محققین بر این حوزه و ضعف ادبیات، این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موفقیت تجزیه و تحلیل منابع انسانی در سازمان های ایرانی و غنی کردن ادبیات تحقیق انجام شده است.روش: این پژوهش، از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر فرآیند اجرا، از نوع پژوهش های کیفی است و از روش دلفی برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است.یافته ها: بعد از تجزیه و تحلیل داده ها، درنهایت 28 عامل مؤثر بر موفقیت تجزیه و تحلیل منابع انسانی در سازمان تأمین اجتماعی و شرکت های تابعه آن در 5 بعد «مدیریت داده ها»، «عوامل مدیریتی»، «عوامل فناورانه»، «عوامل سازمانی»، «عوامل پرسنلی» شناسایی شد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد، موفقیت تجزیه وتحلیل منابع انسانی در سازمان، تابع یک عامل خاص نبوده و نیازمند جامع نگری و یک رویکرد سیستماتیک است و سازمان نیازمند ایجاد تغییراتی در ابعاد مختلف است. شرط موفقیت در این مسیر استفاده از ترکیب صحیحی از راهبردهای تعاملی و ابزارهای فناورانه است.
ارزیابی شاخص های تاثیرگذار برکشاورزی شهری با رویکرد راه حل های مبتنی بر طبیعت جهت مقابله با چالش های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
87 - 108
حوزههای تخصصی:
شهرها در سراسر جهان با چندین چالش جدی از جمله رشد شهرنشینی، کاهش منابع، تغییرات آب و هوا و تخریب اکوسیستم ها روبرو هستند. جهت رویارویی با این مسائل، یک رویکرد کل نگر برای تبدیل شهرهای ما به سیستم های پایدار مورد نیاز است. رشد مواد غذایی در مناطق شهری می تواند بسیاری از مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی را ساماندهی کند. در مطالعات اخیر یکی از راه حل های موجود برای مقابله با چالش های شهری، اجرای سیستم های کشاورزی شهری شناخته شده است. این مطالعات کشاورزی شهری را با رویکردهای زیرساخت سبز و خدمات اکوسیستمی بررسی نموده اند. تمایز پژوهش حاضر رویکرد راه حل های مبتنی بر طبیعت و در نظر گرفتن شاخص های مشترک میان این رویکرد و کشاورزی شهری است. کشاورزی شهری به عنوان شاخه ای از زیرساخت های سبز و با رویکرد مبتنی بر طبیعت به سازماندهی چالش های شهری اعم از امنیت غذایی، تاب آوری و انسجام اجتماعی، عدالت اجتماعی، تنوع زیستی، ارائه خدمات اکوسیستمی و مواردی از این قبیل می پردازد. لذا هدف پژوهش حاضر ارزیابی میزان تاثیرگذاری شاخص های کشاورزی شهری به عنوان راه حل مبتنی بر طبیعت در مواجهه با چالش های شهری می باشد که از طریق ارزیابی و رتبه بندی شاخص های تاثیرگذار بر کشاورزی شهری توسط روش دلفی و آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS صورت می گیرد. از میان متغیرهای بررسی شده در این پژوهش، متغیرهای آموزش، امنیت غذایی و تنوع زیستی و نیز زیبایی شناختی به ترتیب به عنوان تاثیرگذارترین متغیرها شناسایی شدند. بنابراین کشاورزی شهری به عنوان راه حلی انعطاف پذیر و مقرون به صرفه قلمداد می-گردد که طیف وسیعی از چالش های شهری را پوشش می دهد و نیز مزایای گسترده ای در جهت رفاه ساکنین و گردشگران ایجاد می کند.
بررسی چالش ها و فرصت های توسعه ورزش سوارکاری استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
88 - 101
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش شناسایی چالش ها و فرصت های پیش روی ورزش سوارکاری استان گلستان بود.روش شناسی: برای شناسایی چالش ها و فرصت ها ورزش سوارکاری، از روش تحقیق کیفی و برای سنجش اهمیت و رتبه بندی عوامل، از روش کمی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارشناسان هیئت سوارکاری (17 نفر)، مربی سوارکاری (300 نفر)، مالکین اسب (600 نفر)، چابک سواران (60 نفر)، تولید و پرورش دهندگان اسب (1000 نفر) و تماشاگران برای هر مسابقه (تقریباً 5000 نفر) که از بین این تعداد 17 نفر به تفکیک، کارشناسان هیئت سوارکاری (4 نفر)، مربی سوارکاری (4 نفر)، مالکین اسب (3 نفر)، چابک سواران (2 نفر)، تولید و پرورش دهندگان اسب (2 نفر) و تماشاگران (2 نفر) که در استان گلستان فعالیت می کنند و در دسترس بودند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها نیز از روش مصاحبه نیمه ساختاری و پرسشنامه محقق ساخته و در تحلیل داده های آماری به روش استنباطی و از آزمون فریدمن استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تائید تعدادی از اساتید مدیریت ورزشی رسید که پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد (78/0=α).یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که در بخش چالش ها محور برنامه ریزی، مهمترین محور می باشد؛ همچنین در بخش فرصت، محور تبلیغات و رسانه ، مهمترین محور می باشد. نتیجه گیری: توسعه ورزش سوارکاری، حمایت مالی برنامه ریزی مدون، بازاریابی و اطلاع رسانی و استفاده از تجهیزات مدرن در مجموعه سوارکاری بر رونق این رشته ورزشی در استان گلستان می افزاید.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه دیپلماسی ورزشی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
130 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه دیپلماسی ورزشی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بود.روش شناسی: کل فرآیند پژوهش شامل دو مرحله بود، مرحله اول پژوهش شامل: تحقیق کیفی (با استفاده از ابزار مصاحبه با اساتید دانشگاه و نخبگان، مطالعه مقالات، کتب، اسناد و مدارک)، مرحله دوم پژوهش شامل: تحقیق کمی از نوع توصیفی- تحلیلی (با استفاده از روش دلفی و AHP). پس از پایان مرحله اول پژوهش، تعداد 15 متغیر، بعد از پایان دور دوم روش دلفی و غربالگری نهایی شناسایی شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که برخورداری از حمایت و پشتیبانی دستگاه دیپلماسی، ارتباط منسجم و متقابل با دیگر نهادها و سازمان های ذینفع دولتی و غیردولتی، دستور کار قرار دادن نظام نامه هدفمند با جذب نیروی انسانی خلاق در حوزه دیپلماسی ورزشی، همکاری متقابل بین وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک و پارالمپیک با وزارت امور خارجه، ایجاد نهادی متمرکز برای پیگیری اقدامات انجام شده و جلوگیری از دوباره کاری ها و... می تواند از عوامل موثر بر توسعه دیپلماسی ورزشی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باشد.نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان گفت که وجود یک نهاد منسجم عهده دار تدوین و اجرای دیپلماسی ورزشی ضروری به نظر می رسد. همچنین پیشنهاد می شود که وزارت ورزش و جوانان با همکاری وزارت امور خارجه به برنامه ریزی، سیاست گذاری و تعیین هدف در این حوزه، تعاملات آکادمیک، افزایش فعالیت های دانشگاه ها و... به توسعه فعالیت های دیپلماسی در حوزه ورزش بپردازد.