مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
سیاست گذاری
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
39 - 66
حوزههای تخصصی:
پیشینه تجربی موجود نشانگر آن است که علی رغم تلاش های مهم و اساسی که برای شکل گیری شهرهای دوستدار کودک به عمل آمده است، شهرهای اندکی در ایران و حتی جهان می توانند ادعا کنند که به چنین هدفی دست یافته اند. یکی از دلایل اصلی این ناکامی، عدم توجه به تمام ابعاد مهم و اساسی مورد نیاز در شکل گیری شهرهای دوستدار کودک می باشد. به این منظور، مطالعه حاضر برای پیشنهاد مدلی برای دستیابی به شهرهای دوستدار کودک در شهر مشهد به انجام رسید. روش انجام پژوهش، توصیفی-تحلیلی و برمبنای هدف کاربردی است. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه ای که روایی و پایایی آن به تأیید رسیده بود و از نمونه ای به تعداد 90 نفر از کارشناسان متخصص در حوزه های برنامه ریزی شهری، علوم اجتماعی و روان شناسی گردآوری شد. داده های گردآمده با استفاده از آماره های استنباطی به خصوص تحلیل عاملی-اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد که برای شکل گیری شهر دوستدار کودک به ترتیب سه بعد سیاسی، محیط فیزیکی و حقوق کودک امتیاز 88/0، 87/0 و 80/0 را به خود اختصاص می دهند؛ بنابراین در صورتی که این اولویت بندی مد نظر نباشد، دسترسی به شهرهای دوستدار کودک غیر ممکن خواهد بود. آن چه تاکنون در عمل انجام شده، توجه و تأکید صرف بر بعد فیزیکی بوده است.
ارائه مدل پارادایمی عوامل مؤثر در سبک زندگی زنان روستایی جهت مشارکت در فعالیت های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
748 - 763
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر در سبک زندگی زنان روستایی جهت مشارکت در فعالیت های ورزشی بود. روش پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، اکتشافی و ازنظر روش، دارای ماهیتی کیفی است. جامعه آماری شامل کارشناسان بخش ورزش روستایی، زنان روستایی فعال در ورزش، مربیان و ورزشکاران زن روستایی شهرستان اردل چهارمحال بختیاری بود. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی و به صورت هدفمند استفاده شد. داده ها به شکل میدانی و بر اساس مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و بعد از انجام 17 مصاحبه به اشباع نظری رسید. روایی سؤالات توسط اساتید متخصص حوزه مدیریت ورزش تأیید شد و از روش توافق درون موضوعی برای محاسبه پایایی استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و از روش نظریه داده بنیاد به شیوه اشتراوس و کوربین استفاده شد. بر اساس نتایج، درمجموع 112 کد باز و 18 کد محوری شناسایی و درنهایت، 6 مقوله اصلی ایجاد شد. یافته ها نشان داد عوامل فردی، فرهنگی و اقتصادی می تواند ضمن توجه به عوامل مداخله گر و زمینه ای درنهایت موجب سلامتی و تندرستی و توسعه ارتباطات زنان روستایی شود. لذا پیشنهاد می گردد ضمن توجه به متغیرهای مذکور و با از بین بردن موانع؛ بسترها و زمینه های لازم برای شرکت بانوان روستایی در فعالیت های ورزشی فراهم شود.
مرور نظام مند تحلیلی چهارچوب یکپارچه مدیریت محلی در روستاهای پیراشهری (سال های 2010- 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
161 - 148
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت مطلوب مستلزم بهره مندی از ظرفیت های محلی و انطباق آن با نظام و سیاست های برنامه ریزی کلان است. بر این اساس رویکرد همه برنامه ریزان توجه به مدیریت محلی است، روستاهای پیراشهری و به ویژه روستایی حریم کلان شهرها به دلیل تأثیرپذیری از شهر باید از چهارچوب مدیریتی کارآمد برخوردار باشد و این امر زمانی میسر است که بتوان مدیریت محلی مطلوب و مؤلفه های مرتبط را شناسایی کرد. مرور پژوهش های پیشین نشان دهنده ضعف چهارچوب های موجود در تبیین چهارچوب یکپارچه مدیریت محلی در مناطق روستایی است. هدف این تحقیق، توسعه چهارچوبی جامع از فراینده های مؤثر مدیریت محلی در روستاهای پیراشهری با رویکرد مرور نظام مند است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، بنیادی است، و با رویکرد مرور نظام مند ادبیات مرتبط با مؤلفه های مدیریت محلی روستاهای پیراشهری را در بازه رمانی ده ساله (2010-2020)، با استفاده از 3 کلیدواژه مشخص و راهبرد شفاف و از پیش طراحی شده، از 15 پایگاه های اطلاعاتی، جمع آوری شد. پس از غربالگری و ارزیابی کیفی، تحلیل نهایی بر روی 20 مقاله انجام شد. با تحلیل مقاله ها شش مؤلفه و 60 زیرمؤلفه برای تبیین چهارچوب مدیریت محلی شناسایی شد. ارزیابی مطالعات حاصل از مرور نظام مند نشان داد در حوزه مدیریت محلی، یکپارچگی به عنوان یک اصل مهم شناخته می شود و در این راستا، یکپارچگی در حوزه های اجرایی، ساختاری، عمودی، قوانین و منابع مالی پایدار، سیاست گذاری، و شهروندمداری باید موردتوجه قرار گیرد.
مسائل نو ظهور اقتصاد دیجیتال و چالش های مالیاتی آن در ایران (مورد مطالعه رمز ارزها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به حجم بالای معاملات انجام شده در اقتصاد دیجیتال، این حوزه می تواند به عنوان یکی از پایه های مالیاتی جهت کسب درآمد برای دولت در نظر گرفته شود. بنابراین برنامه ریزی در زمینه مالیات ستانی از این حوزه در ایران ضرورت دارد. در حال حاضر، چالش های زیادی در زمینه مالیات ستانی وجود دارد که شناسایی آنها، اولین گام جهت برنامه ریزی و استفاده بهینه از این ظرفیت درآمدی است. مقاله حاضر با هدف شناسایی چالش های مالیاتی مربوط به ویژگی های خاص اقتصاد دیجیتال و به طور ویژه رمز ارزها انجام شده است. ابتدا با استفاده از روش فراترکیب به شناسایی چالش های کلی مربوط به ماهیت اقتصاد دیجیتال پرداخته و سپس با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 16 نفر از خبرگان سازمان امور مالیاتی کشور، چالش های مربوط به رمز ارزها شناسایی شده است. پس از شناسایی چالش ها، این عوامل بر اساس معیارهای میزان اهمیت و فوریت در چهار دسته چالش های بحرانی، چالش های استراتژیک، چالش های فوری ولی کم اثر و چالش هایی که می توان فعلاً آن ها را نادیده گرفت، طبقه بندی شد. بر این اساس چالش های مالیاتی اصلی در زمینه رمز ارزها شامل نبود قوانین کافی، مشکلات ردیابی معاملات، نبود زیرساخت های فنی و عدم دسترسی به داده های کافی است. اولویت بندی اجرایی سیاست ها و پیشنهاداتی برای اصلاح این امور در مقاله به طور مبسوط بیان شده است.
تحلیل ساختاری مؤلفه های اثرگذار بر مشاغل خانگی ایران به روش تحلیل اثرات متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های کاربردی اقتصاد سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
35 - 72
حوزههای تخصصی:
باتوجه به نقش روزافزون مشاغل خانگی در پویایی اقتصاد و جامعه کشور، شناسایی دقیق عوامل مؤثر بر توسعه این بخش از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های کلیدی اثرگذار بر مشاغل خانگی ایران به منظور تسهیل امر سیاست گذاری در این عرصه و کمک به بهره برداری حداکثری از ظرفیت مشاغل خانگی در کشور است. این مطالعه از نظر روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی - کمی)، از نظر هدف اکتشافی و از نظر کاربردی، پژوهشی کاربردی است. بدین منظور، ۴۴ مصاحبه با سیاست گذاران و عوامل اجرایی حوزه مشاغل خانگی کشور، اساتید دانشگاه و پژوهشگران عرصه کارآفرینی و همچنین کارآفرینان و پیشرانان مشاغل خانگی انجام شد. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA 2023 کدگذاری و تحلیل مضمون صورت گرفت. پس از کدگذاری داده ها و شناسایی مقولات و زیر مقولات کلیدی اثرگذار، با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل این عوامل رتبه بندی شد و نتایج به دست آمده نشان داد که بهره مندی از ظرفیت نهادهای توسعه ای و حمایتی، نقش اتحادیه ها و انجمن های هم سود، شبکه سازی، خوشه سازی و پایدارسازی، آموزش، رویکرد حمایتی - توسعه ای، تبعیض مثبت، تسهیلات و تسهیلگری های مالی، تسهیلات و تسهیلگری های مجازی و تسهیلات و تسهیلگری های کالبدی - فضایی، کلیدی ترین عوامل در نظام مسائل مشاغل خانگی در ایران هستند. انتظار می رود این یافته ها که منجر به شناسایی چالش ها و نکات کلیدی مرتبط با مشاغل خانگی در کشور شد، منتج به ارائه راهکارهای عملی برای ارتقای بهره وری، بهبود شرایط کاری، تدوین سیاست های کارآمدتر و نهایتاً افزایش سهم مشاغل خانگی از اقتصاد ملی کشور باشد.
تدوین سیاست های توسعه فین تک ها در نظام بانکداری کشور برمبنای رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اقتصادی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۰
389-418
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تدوین سیاست های توسعه فین تک ها در نظام بانکداری کشور برمبنای رویکرد آینده پژوهی است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده که به دلیل استفاده از روش های آینده نگاری از نوع متوالی اکتشافی بوده و در دسته روش های کیفی یا نیمه کمی حوزه آینده نگاری قرار می گیرد. جامعه آماری ای ن پژوهش منابع داخلی و خارجی به ویژه گزارش های شرکت های تخصصی بانکداری و فین تک ها، بنیان گذاران استارت آپ های فین تک ، مدیران و خبره های بانکداری و فین تک وگروه کانونی دلفی برای استخراج، شناسایی ، تطبیق و بررسی اعتبار داده ها می باشند. به روش هدفمند تعداد 20 نفر از خبرگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. پس از اجرای دو دور روش دلفی تعداد 39 شاخص در قالب 9 مؤلفه: 1- بازیگران، 2- قوانین و مقررات، 3- تعاملات، 4- شکل گیری بازار مالی، 5-زیرساخت ها، 6- فعالیت های کارآفرینانه، 7- بهبود عملکرد، 8- بانکداری مجازی، 9- بهبود فضای کسب وکار شناسایی شدند که با استفاده از نظر خبرگان در قالب سه بُعد محرک ها، پیشران ها و پیامد ها تقسیم بندی شدند به کمک روش آینده پژوهی سه فرانامه محتمل، بدبینانه و خوش بینانه ارائه شد و درنهایت سیاست های توسعه فین تک که شامل تدوین برنامه ها کاهش تحریم های خارجی، استفاده از مدل همکاری میان شرکت های فین تک با بانک ها، ایجاد عوامل فنی، رشد مالی و تجاری، توجه به عوامل اجتماعی، توسعه فناوری های نوین، استفاده از نیروی انسانی متخصص ایجاد فناوری انتقال فناوری، ایجاد ملاحظات اخلاقی و امنیتی، ایجاد زیرساخت های دانشی و فناوری ایجاد زیرساخت سرمایه انسانی، ایجاد زیرساخت مالی و بازار بالقوه بود تدوین شدند.
واژگان کلیدی: فین تک، نظام بانکداری، سیاست گذاری، آینده پژوهی
از رویارویی غیر منتظره با هوش مصنوعی در کلاس دانشگاه تا اندیشه ورزی ژرف درباره حضور روزافزون آن در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله به بررسی پیامدهای غیرمنتظره هوش مصنوعی در محیط های دانشگاهی پرداخته و به تحلیل مباحث پیچیده ای می پردازد که به واسطه حضور فزاینده و چالش برانگیز این فناوری در دو سطح خرد (کلاس های درس) و کلان (برنامه ریزی و سیاست گذاری های آموزش عالی) پدیدار شده اند.روش شناسی: رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن خودنگاشت است که با دوری از گزارش های سطحی، به سوی پدیدارشناسی تفسیری حرکت می کند. خودنگاشت با تمرکز بر تجربه شخصی پژوهشگر (مواجهه غیرمنتظره با هوش مصنوعی در کلاس درس)، امکان تحلیل دقیق تری از این تجربه را فراهم می سازد.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که دانشجویان آشنایی کافی با ابعاد اخلاقی استفاده از هوش مصنوعی ندارند. طرح درس ها به موضوع هوش مصنوعی توجهی ندارند و برنامه مشخصی برای ارزیابی تکالیف دانشجویی با بهره گیری از این فناوری وجود ندارد. همچنین، سیاست گذاری های کلان آموزشی در زمینه نفوذ و گسترش هوش مصنوعی در برنامه های درسی به روز نشده اند و بسیاری از این سیاست ها فراگیر نیستند. باتوجه به شرایط موجود، نابرابری های ناشی از استفاده از این فناوری در حال افزایش است.نتیجه گیری و پیشنهادها: این پژوهش به کمبود آگاهی در مورد کاربردها و ابعاد اخلاقی هوش مصنوعی، نبود زیرساخت های آموزشی و طرح درس های به روز در این زمینه در دانشگاه پرداخته است. در این راستا، پیشنهاد می شود که دانشگاه ها طرح درس ها را بازنگری کرده و بسته های آموزشی مناسبی را برای اساتید و دانشجویان تدوین کنند. همچنین، اصلاح و تقویت زیرساخت ها و سیاست های ضروری برای بهره برداری بهینه این فناوری در دستور کار قرار گیرد.نوآوری و اصالت: این مقاله با رویکردی نو تلاش دارد فاصله میان کلاس درس و حوزه سیاست گذاری و برنامه ریزی آموزشی را کاهش دهد. نوآوری این پژوهش بر آن است که با تمرکز بر گسترش روزافزون هوش مصنوعی، سیاست گذاران را از نفوذ سریع این فناوری در سراسر کشور آگاه کرده و آنان را به اتخاذ سیاست های فعال و آینده نگر در این زمینه دعوت کند.
استلزامات معلمی در عصر دیجیتال: واکاوی شایستگی های ضروری تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
237 - 255
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف واکاوی شایستگی های ضروری تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه با رویکرد کیفی و مشارکت 15 نفر از خبرگان حوزه فناوری های آموزشی از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و به روش نمونه گیری گلوله برفی انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها با کدگذاری دستی به شیوه تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی و مدل آتراید-استرلینگ انجام پذیرفت. تأیید روایی با به کارگیری راهبردهایی همچون اجرای فرایند نظام مند ثبت داده ها، افزایش تعداد و تنوع در مصاحبه شوندگان، بازنگری مکرر داده ها، کنترل توسط اعضا و محققان بیرونی انجام شد؛ و سنجش پایایی از طریق پایایی بازآزمون و پایایی بین دو کدگذار به صورت دستی انجام گرفت و بعد از اتمام کدگذاری، نتایج این دو کدگذاری با یکدیگر مقایسه و از روش هولستی استفاده شد.یافته ها: نتایج تحلیل مضمون نشانگر آن بود که در مجموع از 15 مصاحبه انجام یافته، 79 کد باز یا مضمون پایه استخراج شد که بعد از حذف موارد تکراری به 37 مضمون تقلیل یافت که این 37 مضمون در قالب 11 مضمون سازمان دهنده اصلی شایستگی فردی معلم، شایستگی اجتماعی معلم، اخلاق حرفه ای معلم، تسلط بر محتوا، آشنایی با فناوری و مهارت های فنی، دانش و اصول استفاده از فناوری، انتقال اطلاعات در آموزش مجازی، استفاده از فناوری در آموزش، مدیریت کلاس در فضای دیجیتال، توجه به ویژگی های روان شناختی دانش آموزان در ارزشیابی و تلفیق فناوری با برنامه آموزشی در ارزشیابی و 4 مضمون فراگیر شایستگی های شخصی و حرفه ای معلم، شایستگی های علمی و فنی معلم، توانمندی در آموزش و تدریس و ارزشیابی و ارزیابی آموزشی می باشند.نتیجه گیری و پیشنهادها: در این راستا، می توان چنین نتیجه گرفت که برای تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی، شایستگی های وجود دارد که معلمان با دارا بودن این شایستگی ها، می توانند به بهترین نحو در تلفیقی این فناوری های با برنامه های درسی و آموزشی موفق باشند.نوآوری و اصالت: واکاوی شایستگی های ضروری تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی به صورت جامع مدنظر قرار گرفته است.
آسیب شناسی دوره های ضمن خدمت کوتاه مدت بر اساس مدلCIPP ؛ ارائه راهکارهای مبتنی بر هوش مصنوعی در چارچوب برنامه ریزی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
150 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی و آسیب شناسی دوره های ضمن خدمت کوتاه مدت معلمان از منظر برنامه ریزی آموزشی و بر مبنای مدل ارزشیابی CIPP (زمینه، درونداد، فرایند، و محصول) می پردازد. علاوه بر این، با به کارگیری فناوری هوش مصنوعی، راه کارهای ابتکاری برای بهبود اثربخشی این دوره ها فراهم می آورد.روش شناسی: این پژوهش با بهره گیری از روش پیمایشی انجام شده و داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده اند. جامعه آماری معلمانی را شامل می شود که در دوره های ضمن خدمت سال های 1399 تا 1401 شرکت کرده اند. نمونه با روش تصادفی طبقه بندی انتخاب و با استفاده از تحلیل های آماری تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که عوامل محدودکننده اثربخشی این دوره ها شامل عدم تناسب محتوا با نیازهای واقعی معلمان، ضعف در نیازسنجی و نبود نظارت مستمر است. به کارگیری هوش مصنوعی در برنامه ریزی آموزشی می تواند با تسهیل نیازسنجی دقیق، بهینه سازی محتوای آموزشی و ارائه بازخوردهای آنی، اثربخشی دوره ها را بهبود بخشد.نتیجه گیری و پیشنهادها: پیشنهاد می شود که دوره های آموزشی با استفاده از هوش مصنوعی و بر اساس نیازهای واقعی معلمان طراحی شوند. همچنین، ایجاد یک پلتفرم دیجیتال برای منتورینگ و کوچینگ و یک مرکز تخصصی با مدل یادگیری ترکیبی می تواند به معلمان در یادگیری مداوم و دسترسی به محتوای به روز کمک کند. این یافته ها مدیران آموزشی را به استفاده از فناوری های نوین در برنامه ریزی آموزشی برای افزایش اثربخشی دوره های ضمن خدمت ترغیب می کند.نوآوری و اصالت: این پژوهش با استفاده از مدل CIPP و فناوری هوش مصنوعی، به شیوه ای نوآورانه به ارزیابی و بهبود اثربخشی دوره های ضمن خدمت معلمان پرداخته و چارچوبی نظام مند برای شناسایی نیازهای آموزشی و بهینه سازی برنامه ریزی آموزشی ارائه داده است
تبیین مقایسه ای حکمرانی مُدرن با حکمرانی حِکمی در سه ساحت مبانی، اصول و اهداف(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمرانی سال اول تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
21-46
حوزههای تخصصی:
مفهوم حکمرانی به معنای عام عبارت است از فرایند نظام مند خط مشی گذاری و تنظیم گری (قانون نگاری و ساختارسازی) جهت کنترل، هدایت و راهبری جوامع. با این حال بین حکمرانی مدرن نئولیبرالیستی با حکمرانی حِکمی در سه ساحت مبانی، اصول و اهداف تفاوت بسیاری است که برای مقایسه آن، از روش توصیفی-نقدی با فن تحقیق اسنادی استفاده شده است. مبانی حکمرانی مدرن ریشه در اومانیسم، سوبژکتیویسم، سکولاریسم و پسامبناگرایی دارد و به تبع آن، دارای اصولی همچون اصالت فرد، اصالت آزادی، اصالت حق و اصالت مالکیت خصوصی است. با این حال به دلیل آموزه «تقدم حقّ بر خیر» ایمانوئل کانت در حوزه اهداف به خیر یا سعادت خاص توجّه ندارد و به هدایت شبکه بازی گران در تعامل با یکدیگر بسنده می کند. در مقابل، حکمرانی حِکمی با طرح مبانی توحیدی و رئالیسم پنجره ای-شبکه ای ضمن طرد نسبی گرایی، غایات خاصی را از جمله حفظ دین، حفظ عقل، حفظ نسل، حفظ نفس و حفظ مال در راستای مقاصد حکمت یعنی عقلانیت، معنویت و عدالت مشخص می کند و درنهایت 23 اصل را به عنوان اصول حکمرانی حِکمی ترسیم می کند.
بررسی کیفیت سیاست گذاری سازمان تامین اجتماعی بر تغییرات سبک زندگی بازنشستگان تامین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی تاثیر کیفیت سیاست گذاری سازمان تامین اجتماعی بر سبک زندگی بازنشستگان آن سازمان در شهرستان مهاباد انجام گرفته است و بر اساس معیارهای زیست محیطی ، اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی ، بهداشت ، امنیت شخصی ، امید به زندگی ، مسکن و دیگر خدمات که مهمترین فاکتورهای هستند که می توانند زندگی سالم برای سالمندان و بازنشسته ها فراهم کنند مورد پژوهش قرارگرفته است . جامعه آماری این پژوهش کلیه بازنشستگان اصلی سازمان تامین اجتماعی در شهرستان مهاباد که جمعاً 1817 نفر بوده می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد317 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است . ابزار جمع آوری اطلاعات ، شامل پرسشنامه محقق در رابطه با پژوهش مذکور می باشد که پس از سنجش روایی و پایای صوری با اخذ نظرات اساتید محترم و تعیین ضریب آلفای کرونباخ ( 827/0 r=) برآورد شد. پرسش نامه پس از جمع آوری و آمار و طبقه بندی اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به وسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج حاصله مبین آن است که کیفیت سیاست گذاری سازمان تامین اجتماعی برتغییرات سبک زندگی بازنشستگان آن سازمان در شهرستان مهاباد تاثیر مستقیم دارد.
بلاک چین: تحول آفرین در حقوق بیمه و حمل و نقل دریایی ایران؛ تحلیل فرصت ها و چالش های پیش رو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی فناوری بلاک چین و نقش آن در حقوق بیمه و حمل ونقل دریایی ایران می پردازد. هدف اصلی این پژوهش، امکان پذیری همسوسازی مقررات ایران با این فناوری و فراهم سازی زمینه های قانونی برای سیاست گذاری جهت پذیرش و اجرای این فناوری است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی با گردآوری داده های کتابخانه ای و بررسی نمونه های عملی بلاک چین، به تحلیل و بررسی مقررات مرتبط با این فناوری پرداخته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بلاک چین با ویژگی های غیرمتمرکز، شفاف و امن خود، می تواند بهبود قابل توجهی در فرآیندهای بیمه و حمل ونقل دریایی ایجاد کرده، از تقلب جلوگیری کند و مدیریت اطلاعات را بهینه سازد. بلاک چین به بهبود جمع آوری، سازماندهی و تحلیل داده ها کمک می کند. این فناوری نیازمند توجه ویژه به ملاحظات قانونی و نظارتی است. با تحلیل مقررات و ارائه دیدگاه های نو، تلاش شده تا چارچوب حقوقی مناسبی برای پذیرش و اجرای موفقیت آمیز بلاک چین ارائه شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد قوانین فعلی ایران با بلاک چین مخالفتی ندارد و چه تغییرات یا بهبودهایی برای سیاست گذاری و قانون گذاری مناسب لازم است. بومی سازی بلاک چین با چالش هایی مانند کندی پذیرش، نیاز به همکاری ذی نفعان، مسائل حکمرانی، استانداردسازی و وابستگی به اوراکل ها روبروست. برای غلبه بر این چالش ها، توسعه مقررات و هماهنگی های بین المللی و آموزش حقوقدانان ضروری است. این پژوهش به دنبال ارائه چارچوبی حقوقی و اجرایی برای پذیرش و پیاده سازی بلاک چین در صنعت بیمه و حمل ونقل دریایی است.
الزامات اخلاقی در سیر تصویب قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توسعه هوش مصنوعی (AI) به سرعت در حال تغییر جهان است، و این فناوری تأثیرات گسترده ای بر زندگی روزمره، صنایع، و جوامع دارد. اما با رشد سریع هوش مصنوعی، مسائل اخلاقی و قانونی مرتبط با استفاده از این فناوری نیز به طور فزاینده ای مطرح می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی چالش ها و اصول اخلاقی و قانونی هوش مصنوعی می باشد و منابع علمی داخلی و خارجی را در این زمینه مرور می کند. مواد و روش ها: پژوهش کیفی حاضر به تبیین چالش های حقوقی و اخلاقی عملکرد هوش مصنوعی بر اساس تحلیل آیین نامه عمومی حفاظت از داده های خصوصی اتحادیه اروپا می پردازد.
شناسایی موانع تضعیف کننده بلوغ ورزش نخبه ایران و ارائه راهکار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
75 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی موانع تضیعف کننده بلوغ ورزش نخبه ایران و ارائه راهکارهای مناسب بود. روش تحقیق از نوع کیفی با رویکرد تحلیل سیستماتیک می باشد. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیأت علمی تربیت بدنی، مدیران و کارشناسان سازمان های اجرایی، حرفه ای ورزشی و اسناد و منابع علمی بود. نمونه آماری به تعداد قابل کفایت بر مبنای اشباع نظری به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب و مورد نظرخواهی قرار گرفتند (16 نفر و 17 سند). ابزارهای پژوهش شامل مطالعه کتابخانه ای نظام مند و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و روایی ابزار با استفاده از روش های روایی سنجی کیفی مطلوب ارزیابی شد (روایی محتوایی). از روش کدگذاری و چارچوب بندی مفهومی برای تحلیل یافته ها استفاده گردید. موانع بلوغ سیاست گذاری ورزش نخبه در ایران در قالب 11 بعد شناسایی شدند که شامل موانع راهبردی ورزش حرفه ای، موانع ملی سیاست گذاری ورزشی، موانع اجرایی و پشتیبانی، سیستم کنترلی، ابزارهای سیاستی، مشارکت نهادها، مدیریت استعداد، علمی و فناوری، ظرفیت تجاری، رقابت پذیری ورزش نخبه، منابع و عملکردی بود. ابعاد شناسایی شده در سه سطح کلان، میانی و خرد تقسیم بندی شدند. چارچوب ارائه شده در این پژوهش، شناختی از ابعاد سیاست گذاری بلوغ ورزش نخبه را بر اساس ارتباط آن با مجموعه ای از فعالیت های مختلف ایجاد می کند. بر پایه این چارچوب، می توان به ارزیابی عینی از سطح فعالیت های مدیریت در ورزش نخبه پرداخت و اطلاعات علمی در زمینه اقدامات مناسبی را که باید سازمان های ورزشی برای توسعه سیاست گذاری توسعه ورزش نخبه انجام دهند، فراهم ساخت.
تزاحم اشتغال و فرزند پروری مادران شاغل و ارائه الگوی متناسب در فقه و حقوق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های جوامع در حال توسعه، میزان مشارکت و نقشی است که زنان در آن کشور برخوردار هستند. با افزایش سطح تحصیلات بانوان، تقاضای ورود به عرصه کار و فعالیت از سوی آنان، روندی صعودی داشته است. اشتغال زنان در کنار مسئولیت مادری، چالش هایی را پیش روی زنان قرار می دهد. دغدغه زنان برای فرزندپروری مطلوب و چگونگی انطباق شرایط آن با فضای کار، نیازمند تحلیل روشمند است تا با بررسی ابعاد هویت زنان و اشتغال، در مواجهه با تبعات و مشکلات ناشی از تزاحم نقش ها، تدابیر منطقی، مناسب و منطبق بر مولفه های شرعی و عرفی قابل اجرا اتخاذ گردد. پرسش اساسی تحقیق این است که با توجه به حق مشارکت اجتماعی زنان در عرصه اشتغال و اقتصاد خانواده و از سویی ایفای نقش مادری، چگونه این دو مقوله قابل جمع است؟ آیا سیاست ها و قوانین موجود، از ایفای هر دو نقش پشتیبانی می کند؟ پژوهش میان رشته ای حاضر، با تبیین هویت و نقش مادری و اشتغال زنان در فقه و حقوق و بیان دیدگاه های موجود و نیز ارائه راهکار حل تزاحم، با روش توصیفی- تحلیلی از گزاره های مرتبط و به صورت اسنادی نگاشته شده است و با بهره گیری از منابع معتبر دینی، الگوی متناسب برای زنان شاغل مادر را ارائه می کند. نتایج نشان می دهد که توجه به حق بر سلامت زنان در بعد شغلی و بازنویسی قانون کار و قوانین حمایتی از اشتغال زنان در جامعه، دو وظیفه مهم کارآمد خواهند بود و بدیهی است مدیریت این دو وظیفه بر عهده مادران است و دولت و نهادهای حقوقی در نظام اسلامی، وظیفه حمایتی دارند.
فرهنگ علمی در منابع اسلامی و اقتضائات جنسیتی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اسلامی زنان و خانواده سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
207 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، صورت بندی نظری فرهنگ علمی در منابع اسلامی است، از این جهت که ابعاد کمینه آن ترسیم و معرفی شود. ملاحظه اساسی در این تحقیق، توجه به جنبه های جنسیتی موضوع است که برآمده از تغییرات نوین و به طور خاص، حضور فزاینده بانوان در نهادهای علمی کشور می باشد و به نحو مستقیم و غیر مستقیم، ملاحظاتی را اقتضاء دارد. این ملاحظات اگر رعایت نشده و با رویکردهای دینی و اسلامی، کاویده و پاسخ دهی نشود، می تواند زمینه ساز پذیرش پاسخ های غیر دینی و غیر اسلامی باشد. در این خصوص، با بهره گیری از روش کتابخانه ای، منابع دینی که ناظر بر حوزه علم هستند، با روش خوانش نظری، واکاوی و تحلیل شده و دلالت های آنها در سه بُعد بینشی، دانشی و رفتاری، استخراج، تبیین و دسته بندی گردید. سپس مبتنی بر همین یافته ها و استنباطات مترتب بر آنها، از منظر جنسیتی نیز فرهنگ یادشده مورد مداقه قرار گرفته و تلاش شده تاثیرات جنسیت بر فرهنگ علمی تبیین شود. مبتنی بر یافته های تحقیق حاضر، فرهنگ علمی در نظام اسلامی در بُعد دانشی و رفتاری نسبت به جنسیت، حساسیت داشته و لازم است ملاحظاتی از این جهت در فرهنگ علمی با رویکرد اسلامی، معمول گردد و بر اساس آن، در طراحی نهاد علم و سامانه های مرتبط با آن، مد نظر قرار گیرد.
تحلیل جریان های اثرگذار در سیاست گذاری عدالت جنسیتی ج.ا.ایران در چارچوب مدل سه جریان کینگدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت جنسیتی یکی از مباحث مهم در حوزه عدالت اجتماعی است که در پی تقسیم عادلانه منابع، امکانات و فرصت ها میان زن و مرد است. تدوین سیاست های عادلانه در این حوزه، از جمله وظایف مهم دولت در عرصه سیاست گذاری است. بررسی برنامه ها و سیاست های دولت های بعداز انقلاب، حاکی از اتخاذ رویکردهای متفاوت نسبت به عدالت جنسیتی است. سوال این است که این تغییر رویکردها در سیاستگذاری عدالت جنسیتی ج.ا.ایران متأثر از چه جریاناتی است؟. براین اساس، در این پژوهش تلاش شده، به صورت کیفی و در چارچوب مدل سه جریان کینگدان، جریان های اثرگذار در سیاست گذاری عدالت جنسیتی ج.ا.ایران در دولت های با گفتمان اصلاح طلب، عدالت محور، اعتدال گرا و انقلابی را بررسی و تحلیل گردد. نتایج حاصله حاکی از آن است که تلاقی سه جریان مسئله، جریان سیاسی و جریان خط مشی در سیاست گذاری عدالت جنسیتی دولت های ج.ا.ایران اثرگذار بوده و با روی کار آمدن دولت ها و تغییر مدیریت کلان کشور، و همچنین متناسب با رویکرد و گفتمان مربوطه، سیاست ها و برنامه های متفاوتی را در حوزه مطالبات زنان و عدالت جنسیتی پیگیری و اتخاذ نمایند و در نتیجه موجب باقی ماندن بخشی از مسائل زنان و عدم برقراری عدالت جنسیتی شده است.
سیاست گذاری و تنظیم گری فعال و هدفمند برای کاربردی سازی هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این روزها تقریباً همه از اهمیت هوش مصنوعی میگویند؛ به طور مستمر اخباری از سیاستگذاران و مدیران دولتی در ایران و سایر کشورها در خصوص اهمیت توجه و توسعه هوش مصنوعی منتشر میشود. به طور مستمر هم با اخباری از پیشرفت و معرفی پلتفرمها و ابزارهای عمومی و تخصصی هوش مصنوعی برای کسب و کارها و کاربران عمومی مواجه میشویم. سوال این است که کشورهای درحالتوسعه و بهطور خاص ایران، در برابر این موج سریع از تغییر و تحولات هوش مصنوعی و چشمانداز اقتصادی-اجتماعی ناشی از توسعه و انتشار هوش مصنوعی چه موضع سیاستی و تنظیمگری باید اتخاذ کنند. در حال حاضر دستکم سه سطح متمایز از هوش مصنوعی (محدود، عمومی و ابرهوش )1را میتوانیم متصویر باشیم. در سطح اول که توسعه هوش مصنوعی هم در حال حاضر عمدتاً در این سطح بروز یافته و در دسترس قرار دارد، هوش مصنوعی محدود (از جمله هوش مصنوعی مولد) توانایی انجام یک وظیفه مشخص مانند تشخیص چهره، پاسخ به یک سوال مشخص و محدود، تشخیص گفتار در دستیارهای صوتی یا رانندگی با ماشین برنامهریزی را دارد. بر این اساس هوش مصنوعی محدود، رفتار انسان را بر اساس مجموعهای از پیش تعریف شده از پارامترها، محدودیتها و زمینهها شبیهسازی میکند. در دو سطح بعدی هوش مصنوعی فراتر از دادههای موجود و قواعد از پیش تعریف شده، مشابه و یا فراتر از انسانها از قدرت استدلال، تصمیمگیری، بروز احساسات، یادگیری برخوردار خواهد شد. هر فناوری جدید برافکن 2بستهای از فرصتها و چالشهای جدی به همراه دارد که به شکلگیری طرفداران و مخالفین پیرامون آن میانجامد و هوش مصنوعی نیز از این قاعده مستثنی نیست. خودکارسازی وظایف تکراری، افزایش دقت در تصمیمگیری، فراگیری بالا و در دسترس بودن همیشگی برای عموم جامعه، ارتقاء هوشمندی کسبوکار، انجام کارهای سخت و پرریسک از جمله مواردی هستند که طرفداران هوش مصنوعی برای حمایت از توسعه هر چه بیشتر آن بیان میکنند. در مقابل از بین بردن گسترده مشاغل موجود، تقویت سوگیری در تصمیمگیریها، سهولت تولید محتوای رسانهای جعلی، نقض حریم خصوصی، هزینههای بالای توسعه و نگهداری از زیرساختها، افزایش مصرف انرژی و با کمی بدبینی بیشتر، بروز تکنیگی 3از سوی مخالفین و منتقدین هوش مصنوعی مطرح میشود. در این مجال قصد بحث در خصوص اینکه آیا مجموع منافع یا چالشهای هوش مصنوعی بردیگری غلبه دارند را ندارم. به هر حال، به نظر میرسد قرار است یا دست کم انتظار میرود که هوش مصنوعی منشاء تغییرات گستردهای در سطح کسبوکارها، زندگی روزمره، و ملی (استراتژیک، امنیتی و )... باشد
پویایی جمعیت در ایران پس از انقلاب اسلامی: بررسی سیاست ها، فرصت ها، چالش ها و راهبردهای مؤثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پویایی و تحولات جمعیتی تأثیرات زیادی بر جنبه های اجتماعی و سیاسی و نیز بر خرده نظام های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می گذارد. این تغییرات نه تنها بر ساختارهای قدرت و روابط بین گروه ها اثرگذارند، بلکه بر فرایندهای تصمیم گیری و سیاست گذاری نیز تأثیر دارند. این تحولات خود تحت تأثیر عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و همچنین سیاست ها و برنامه های توسعه هستند که می توانند به روندهای جمعیتی و پیامدهای آن ها شکل دهند.مقالیه حاضر با استفاده از روش های اسنادی و تحلیل ثانوییه نتایج سرشماری های جمعیتی و داده های سازمان ثبت احوال ایران، به بررسی تحولات جمعیتی ایران، سیاست ها، چالش ها و فرصت های ناشی از آن می پردازد.نتایج نشان می دهد تحولات جمعیتی می تواند فرصت هایی برای رشد و توسعیه اقتصادی کشور فراهم آورد، اما تحقق این فرصت ها نیازمند تدوین سیاست های مناسب در حکمرانی است. چالش هایی مانند باروری اندک، نابرابری های منطقه ای و سالخوردگی جمعیت نیز مسائل جدی ای هستند که نیازمند توجه سیاست گذاران و نهادهای دولتی اند.بهره برداری از فرصت پنجریه جمعیتی و مواجهه با چالش ها و مسائل جمعیتی مستلزم اجرای تمامی بندهای ۱۴گانیه سیاست های کلی جمعیتی ابلاغ شده از سوی رهبر انقلاب است. این سیاست ها نه تنها به عنوان یک چارچوب راهنما برای مدیریت تحولات جمعیتی عمل می کنند، بلکه نقشی کلیدی در شکل دهی به سیاست گذاری های کلان و توسعیه اجتماعی دارند. اجرای مؤثر این سیاست ها نیازمند هماهنگی بین نهادهای دولتی، بهره گیری از ظرفیت های اجتماعی و اقتصادی و همچنین جلب مشارکت جامعیه مدنی است. در این راستا، ارزیابی مستمر سیاست ها و پیگیری نتایج آن ها، برای تضمین تأثیرگذاری و انطباق با نیازهای جمعیتی کشور ضروری است.
تربیت معنوی و گونه شناسی مسائل و چالش های دختران دانش آموز مقاطع متوسطه اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش «مطالعه فهم ادراک شده ی دختران متوسطه اول و دوم از مسائل دانش آموزان نوجوان» در زمینه های هویت، بلوغ، فضای مجازی و خانواده و ساختار جامعه است. این مطالعه در چارچوب روش کیفی و داده ها از طریق مصاحبه با 12 دانش آموز دختر از مناطق مختلف ایران صورت پذیرفته است و در نهایت با روش تحلیل تماتیک کدگذاری شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن بود که نوجوانان در این دوره به دنبال کشف هویت خود هستند. هر چه فرد پاسخ مشخصی برای سوالات خود نداشته باشد، تعارض هویتی و نهایتاً بحران هویت رخ می دهد. اهمیت بحث بلوغ از جهت ارتباط آن با نقش هایی است که نوجوانان در آینده خواهند پذیرفت؛ همچنین مسائل و مشکلات فراوانی در ارتباط با فضای مجازی از منظر دانش آموزان وجود دارد و گویای آن است که نحوه صحیح حضور در فضای مجازی جهت کاهش آسیب های ناشی از حضور در این فضا آموزش داده نشده است. در خصوص ساختار خانواده آنچه در دید مشارکت کنندگان مهم می نمود، شکاف و فاصلیه نسلی است که زمینه ساز فاصله عمیق بین نوجوانان و خانواده گردیده، و می بایست برطرف شود. در نهایت مسائل و مشکلات دختران به منزلیه بخش مهمی از اجتماع، لزوم برنامه ریزی صحیح و کاربردی را یادآوری می کند فلذا فراهم نمودن شرایط مناسب جهت سیاست گذاری موثر برای حل مسائل دختران بسیار حائز اهمیت است.