مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
خشکسالی
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
51 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی ارتباط خشکسالی ها با تعداد روزهای همراه با پدیده گرد و غبار در استان آذربایجان شرقی.
روش و داده: ابتدا با استفاده از معادله همبستگی، خلأ آماری داده های مشاهداتی تعداد روزهای همراه با گرد و غبار ایستگاه های سینوپتیک استان در بازه زمانی ۳۰ سال اخیر تکمیل گردید. سپس، وجود روند این داده ها با استفاده از آزمون من-کندال بررسی گردید. فراوانی و شدت خشکسالی های هواشناسی به روش SPEI در محیط برنامه R محاسبه شده و در ادامه، تأثیر خشکسالی ها بر وقوع پدیده گرد و غبار از طریق آزمون همبستگی اسپیرمن ارزیابی شد.
یافته ها: وجود روند در سری داده های تعداد روزهای همراه با گرد و غبار در سطح معنی دار ۰/۰۵ در ایستگاه های هواشناسی منتخب استان تأیید شده و مقادیر شیب سن نیز بیانگر افزایشی بودن این روند است. نتایج شاخص SPEI نشان می دهد که دوره های خشکی، بالاخص در نیمه دوم بازه آماری، در منطقه در حال گسترش است. از طرف دیگر، وجود همبستگی معنی دار در سطح ۰/۰۱ بین تعداد روزهای همراه با گرد و غبار با شاخص خشکسالی SPEI-6 مشاهده گردید؛ این رابطه حالت عکس داشته، بدین معنی که با کاهش مقدار شاخص خشکسالی، به تعداد روزهای همراه با گرد و غبار در سطح استان آذربایجان شرقی افزوده می شود.
نتیجه گیری: پلایای دریاچه ارومیه به عنوان کانون های اصلی ایجاد گرد و غبار محلی بوده و این واقعیت بر اساس همبستگی موجود بین تعداد روزهای همراه با گرد و غبار با شاخص SPEI و نیز مشاهده ذرات معلق با منشأ دریاچه ای در هوای ایستگاه های مناطق مجاور این دریاچه، مورد تأیید است.
نوآوری و کاربردها: این تحقیق درصدد آشکارسازی همبستگی بین وقوع پدیده گرد و غبار در ارتباط با تداوم خشکسالی ها و گسترش پلایای دریاچه ارومیه بوده که بر اساس جدیدترین آمار ایستگاه های هواشناسی، شاخص SPEI را محاسبه کرده است. انجام این قبیل تحقیقات برای ارزیابی توزیع زمانی-مکانی فرسایش بادی، شناسایی مناطق در معرض خطر بیابان زایی و تدوین استراتژی های کنترل این مناطق بسیار ضروری است.
واکاوی و پیشبینی خشکسالی با استفاده از الگوریتم سنجش خشکسالی(SPI) شهرهای استان گلستان
منبع:
کولوژی انسانی سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
372 - 383
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یک پدیده طبیعی و جهانی است که معمولاً به دوره هایی با کمبود آب نسبت به مقدار طبیعی تعریف می شود و یکی از بزرگترین مخاطرات مرتبط با هواشناسی است. در بسیاری از نقاط جهان، تعداد و شدت خشکسالی ها به طور چشمگیری افزایش یافته است. خشکسالی به کاهش دسترسی به آب در یک دوره خاص و در یک منطقه خاص گفته می شود. این پژوهش به تحلیل نوسانات خشکسالی در بازه زمانی 1971 تا 2019 و پیش بینی وضعیت آن برای سال های 2019 تا 2044 در شهرهای مختلف ایران پرداخته است.شاخص SPI در مقیاس های زمانی مختلف (۱، ۳، ۶، ۱۲) محاسبه شد. SPI شاخصی است که بر اساس احتمال وقوع کمبود بارش در یک دوره زمانی معین تعریف می شود. SPI که برای یک دوره خاص در هر منطقه محاسبه می شود، بر اساس سوابق بلندمدت بارندگی (۳۰ سال یا بیشتر) است. مقادیر مثبت SPI نشان دهنده بارش بیشتر از حد متوسط و مقادیر منفی SPI نشان دهنده بارش کمتر از حد متوسط است. نتایج نشان دهنده نوسانات شدید در شاخص خشکسالی استاندارد شده (SPI) در شهرهایی مانند علی آباد و گرگان است که دوره های متناوب خشکسالی و ترسالی را تجربه کرده اند. در مقابل، برخی مناطق همچون هاشم آباد و اینچه برون در بیشتر مقیاس های زمانی مقادیر مثبت SPI را نشان داده و از شرایط مرطوب و بارندگی مداوم برخوردار بوده اند. با این حال، شهرهایی نظیر کلاله و مراوه تپه با خشکسالی های شدید مواجه شده اند. پیش بینی ها برای سال های 2019 تا 2044 نیز حاکی از افزایش نوسانات شدید و خشکسالی های مکرر در شهرهایی همچون بندر ترکمن و گنبدکاووس است. در حالی که گرگان و هاشم آباد از ثبات نسبی برخوردار خواهند بود. این نتایج تأکید می کنند که نیاز به مدیریت مؤثر منابع آبی و برنامه ریزی های اقلیمی برای مقابله با خشکسالی های احتمالی و تغییرات اقلیمی ضروری است. به طور کلی، این پژوهش ضرورت اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و ایجاد سیستم های هشداردهنده را برای مدیریت بهینه منابع آبی و مقابله با چالش های ناشی از نوسانات اقلیمی در آینده نشان می دهد.
بررسی عملکرد ترکیبی شاخص های سنجش از دوری در برآورد خشکسالی (منطقه مورد مطالعه: استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
155 - 180
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از مهمترین مخاطرات طبیعی است که برآورد و پایش صحیح آن تاثیر زیادی بر مدیریت و کاهش خسارات ناشی از این پدیده دارد. امروزه علاوه بر شاخصهای خشکسالی مبتنی بر داده های اقلیمی، شاخص های سنجش از دوری خشکسالی نیز به طور گسترده خصوصا در مناطقی که با کمبود داده های اقلیمی مواجه هستند، مورد استفاده قرار می گیرند. با توجه به دسترسی مناسب به تصاویر ماهواره ای و اطلاعات قابل توجه ارائه شده توسط این تصاویر، این شاخص ها عملکرد نسبتا مناسبی را ارائه می دهند. همچنین شاخص های ترکببی سنجش از دوری شاخص های نسبتا جدید و چند متغیره ای هستند که برای پایش خشکسالی، تلفیقی از شاخص های سنجش از دوری را در نظر می گیرند. مطالعات نشان داده است اثربخشی این شاخص ها می تواند تحت تاثیر منطقه مورد مطالعه نیز قرار گیرد. با توجه به اهمیت ارزیابی کارآیی روش های نوین در پایش خشکسالی، عملکرد شاخص ترکیبی سنجش از دور CDI با شاخص های سنجش از دوری VCI، TCI، VHI و PCI در استان چهارمحال و بختیاری مقایسه گردید. شاخص CDI ترکیبی از شاخص های VCI، TCI و PCI می باشد. بدین منظور مقادیر شاخص های مذکور با مقادیر شاخص خشکسالی اقلیمی SPI در دوره آماری 2020-2001 و با در نظر گرفتن تاخیر زمانی 0 تا 8 ماه از طریق محاسبه ضریب تعیین مقایسه شدند. برای هر شاخص تاخیر زمانی که بالاترین ضریب تعیین را ارائه نمود، مشخص شد. برای محاسبه SPI، از داده های بارش 19 ایستگاه باران سنجی منطقه مطالعه در مقیاسهای زمانی 3 و 6 ماهه استفاده شد. نتایج نشان داد شاخص ترکیبی CDI با اختلاف قابل توجه بیشترین تطابق را با مقادیر SPI ارائه می دهد. بر اساس نتایج، بالاترین ضریب تعیین برای شاخص VCI در مقیاس زمانی شش ماهه با تاخیر زمانی 3 ماه به طور میانگین برابر 0.30 می باشد. برای شاخص TCI، مقدار R2 میانگین برابر 0.50 در هر دو مقیاس سه و شش ماهه و بدون تاخیر زمانی می باشد. R2 میانگین برای شاخص VHI در مقیاس شش ماهه با تاخیر دو ماه برابر 0.41 محاسبه شد. ضریب تعیین میانگین برای PCI در مقیاس سه ماهه و بدون تاخیر زمانی برابر 0.32 به دست آمد. در نهایت شاخص CDI عملکرد بسیار بهتری را ارائه کرد. مقادیر R2میانگین در هر دو مقیاس زمانی سه و شش ماهه و بدون تاخیر زمانی برابر 0.83 به دست آمد. بنابراین در حالیکه هر یک از سه شاخص VCI، TCI و PCI به صورت مجزا تطابق نسبتا ضعیفی را با SPI ارائه کردند، تلفیق آنها در قالب شاخص CDI تطابق فابل توجهی را با SPI ارائه کرد.
نقش آبیاری های نوین در مدیریت بهینه آب در زمان خشکسالی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
303 - 318
حوزههای تخصصی:
خشکسالی به عنوان یکی از پدیده های محیطی شناخته شده است و در واقع بخش جدایی ناپذیری از تغییرات اقلیمی است که می تواند در هر منطقه ای حادث شود و تأثیرات عمده ای بر آن منطقه بگذارد. کشور ایران جزو مناطق خشک جهان قرار دارد و در سال های اخیر با توجه به کاهش بارندگی و تبخیر شدید با مشکل خشکسالی و کمبود شدید منابع آبی مواجه شده است. محدودیت منابع آبی در شرایط آب و هوائی ایران، مشکل اصلی در راه افزایش تولید محصولات کشاورزی می باشد. بنابراین استفاده بهینه از آب در این شرایط نقش اساسی دارد. روش های آبیاری نوین به لحاظ مطلوبیت در توزیع آب با بازده بالا یک راه حل مناسب جهت استفاده بهینه از منابع آب می باشد. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع این مقاله که به صورت مروری و با استفاده از منابع مکتوب و اینترنتی تدوین شده است، تلاش دارد ضمن بیان مفهوم خشکسالی، انواع خشکسالی، تأثیرات خشکسالی به فواید آبیاری های نوین بپردازد و در نهایت راه کارهایی را در این رابطه ارائه دهد.
پیش بینی از توسعه مداخلات کشاورزی اقلیم هوشمند در دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پذیرش کم فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند توسط کشاورزان در مناطق درحال توسعه که معیشت کشاورزی در آن ها توسط بلایای مرتبط با اقلیم نظیر خشکسالی تهدید می شود، همچنان یک معمای نگران کننده است. الگوهای پذیرش با شایستگی های کشاورزی اقلیم هوشمند در امنیت غذایی و تاب آوری اقلیمی متناسب نیست و توجه به ویژگی های اجتماعی- روان شناختی در رابطه با الگوهای رفتاری و نگرشی در پذیرش کشاورزی اقلیم هوشمند کمیاب است. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی پذیرش کشاورزی اقلیم هوشمند در دشت سیستان با استفاده از مدل توسعه یافته پذیرش فناوری بود. این مطالعه در بین کشاورزان دشت سیستان (6000N = ) در استان سیستان و بلوچستان انجام شد. نمونه با استفاده از نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب، 361 کشاورز تعیین گردید. نتایج آشکار کرد که متغیرهای درک سودمندی، سهولت درک شده، هنجارهای ذهنی و نگرش کشاورزان تأثیر معنی داری بر قصد آن ها برای به کارگیری اقدامات کشاورزی اقلیم هوشمند داشت. همچنین، هنجارهای ذهنی و نگرش کشاورزان نسبت به کشاورزی اقلیم هوشمند تأثیر مثبت و معنی داری بر درک سودمندی و سهولت درک شده داشتند. این نشان دهنده نقش حیاتی تأثیرات اجتماعی در شکل دهی نگرش ها و رفتار برای پذیرش اقدامات کشاورزی اقلیم هوشمند توسط کشاورزان است و می تواند در آموزش کشاورزان در مورد تغییرات اقلیمی مفید باشد.
ارزیابی اثرات هیدرولوژیکی و اقتصادی توسعه تکنولوژی های نوین آبیاری تحت شرایط خشکسالی: تلفیق مدل های WEAP و PMP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: سیاست گذاران برای انتخاب و اجرای سیاست های مدیریت منابع آب در جهت سازگاری با خشکسالی با شرایط پیچیده و چندبعدی مواجه هستند. از یک طرف، به دلیل ماهیت چندبعدی و چند مقیاسی مدیریت منابع آب و خشکسالی، به ادغام ابزارهایی برای تحلیل اثرات و سازگاری نیاز است. از طرف دیگر، توسعه فناوری های نوین آبیاری در سطح مزارع یکی از راهکارها و سیاست-هایی است که همواره مورد بحث متخصصین و سیاست گذاران در زمینه مدیریت منابع آب می باشد. بنابراین، در مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثرات بالقوه خشکسالی و توسعه فناوری های نوین آبیاری به عنوان راهکاری جهت سازگاری با خشکسالی در حوضه آبریز سدکوثر از یک الگوی هیدرولوژیکی-اقتصادی استفاده شده است.
مواد و روش ها: در این چارچوب، یک الگوی هیدرولوژیکی برنامه ریزی و ارزیابی آب (WEAP) و الگوی برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP) با قابلیت ارزیابی سیستم های اجتماعی-اقتصادی، زراعی و هیدرولوژیکی به شیوه ای فضایی و صریح با لحاظ تمامی ابعاد و مقیاس های مربوط به خشکسالی، تلفیق شد. داده ها و اطلاعات لازم نیز برگرفته از مطالعات اسنادی در سطح حوضه می باشد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که با افزایش کارایی مصرف آب در بخش کشاورزی، کاهش مصرف آب بدون کاهش کارایی اقتصادی و کیفیت زندگی اتفاق می افتد. به گونه ای که با بهبود کارایی 30 درصدی مصرف آب تحت شرایط خشکسالی، بهره وری اقتصادی مصرف آب در کل حوضه نسبت به شرایط پایه حدود 7 درصد افزایش خواهد یافت.
بحث و نتیجه گیری: به عبارتی، توسعه فناوری های نوین آبیاری منجر به ذخیره آب کشاورزان و ترغیب آن ها به کشت محصولات پربازده و با مصرف آب بالا می شود که این امر سبب بهبود وضعیت اقتصادی کشاورزان خواهد شد. بنابراین، می توان با اعمال سیاست هایی در جهت بهبود کارایی مصرف آب بدون اعمال سیاست های تنبیهی در زمینه جلوگیری از کاشت محصولات با مصرف آب بالا مانند برنج، کاهش مصرف آب بدون آسیب اقتصادی به کشاورزان را تحقق بخشید.
تغییر اقلیم و ناپایداری شهری: ارزیابی پیامدهای مهاجرین اقلیمی بر شهرها، مطالعه موردی: شهر زاهدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
126 - 141
حوزههای تخصصی:
تغییرات آب و هوایی در جوامع انسانی می تواند منجر به مهاجرت میلیونها انسان شود. عواقب ناشی از آب و هوا بر تغییر توزیع جمعیت انسانی مشخص نیست و غیر قابل پیش بینی می باشد. بازتاب جابه جایی جمعیت، در شهرها نمود پیدا می کند و سبب شکل گیری محلات مهاجرین در اراضی پیرا شهری شهرهای بزرگ می شود. هدف اصلی در این تحقیق بررسی اثرات تغییر اقلیم بر روی ناپایداری شهر زاهدان بوده است. برای دستیابی به این هدف از داده های میانگین بیشینه و کمینه عناصر دما و رطوبت نسبی و مجموع بارش در مقیاس ماهانه مربوط به ایستگاه هواشناسی همدید زاهدان در دوره آماری 30 ساله از 1990 تا سال 2020 میلادی استفاده شد. در این تحقیق از روش ناپارامتریک آزمون سنس جهت ارزیابی روند بهره گرفته شد. برای آزمون داده های پرسشنامه از آزمون تی تک نمونه استفاده گردید. نتایج در بخش روندیابی دما نشان داد که در کمینه بیشترین تغییرات مربوط به ماه های فروردین، اردیبهشت، شهریور و مهر و بیشینه دما بیشترین تغییرات در ماههای فروردین، مرداد و مهر رخ داده است. در رطوبت نسبی همچنان بیشترین تغییرات بصورت کاهش میزان رطوبت نسبی مربوط به ماه آبان بوده است. نتایج تحقیق براساس داده های پرسشنامه در خصوص پایداری محله ای نشان می دهد که بالاترین میزان میانگین 2/3 مربوط به بعد زیست محیطی و کمترین میزان میانگین 5/2 مربوط به بعدکالبدی است. میانگین کلی پایداری محله ای برابر با 8/2 می باشد. که این رقم نشان از پایداری ضعیف (ناپایداری) محلات مورد بررسی تحقیق است، می توان گفت پایداری محله ای در محلات مورد مطالعه از وضعیت خوبی برخودار نیست و شهروندان در این خصوص رضایت ندارند.در واقع تغییر اقلیم (کاهش بارندگی و افزایش دما) منجر به ناپایداری محلات شهر زاهدان شده است.
استراتژی های کاهش خشکسالی و تنش آبی در تهران با تأکید بر راه حل های طبیعت بنیان (تصمیم گیری مبتنی بر نقشه های شناختی فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۰
26 - 33
حوزههای تخصصی:
خطر خشکسالی و تنش آبی برای کلانشهر تهران می تواند ضمن افزایش آسیب پذیری جامعه و شهر، اثرات منفی بر حوزه های زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی بگذارد. نگاه بخشی مدیریت نسبت به سیستم یکپارچه انسانی- محیطی شهر، هدررفت منابع آب، تغییر کاربری اراضی نامتناسب با ظرفیت های آبی و همچنین مداخلات انسانی و توسعه زیرساخت های خاکستری، مهم ترین عوامل کاهش تاب آوری تهران در برابر خشکسالی هستند. در چنین شرایطی، تصمیم گیری و شناسایی اولویت ها برای حل تنش آبی چالشی جدی خواهد بود. این پژوهش با هدف ارائه راهکارهای چندمقیاسی کاهش خشکسالی با تکیه بر ظرفیت های منظر تهران، به این پرسش پاسخ می دهد که استراتژی های اصلی کاهش ریسک در سطح کلان و ابزارهای مناسب در سطح خرد کدام اند. در اینجا اصلی ترین راه حل ها به شیوه تحلیل محتوای آرای خبرگان در پنل های مشارکتی و مبنی بر شناسایی علل آسیب پذیری تهران ازطریق نقشه های شناختی و سناریوهای مستخرج از آن به دست آمده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که راهکار مواجهه و کاهش پیامدهای خشکسالی در تهران، تلفیقی از راه حل های طبیعت بنیان و راه حل های خاکستری است. تغییر در راهبردهای مدیریت شهری، اصلاح الگوهای جمعیتی و توسعه شهر، احیای اکوسیستم های طبیعی و تغییر ذهنیت شهروندان نسبت به مسئله کمبود آب از دیگر از راه حل های پیشنهادی هستند. از میان راه حل های مبتنی بر طبیعت، روددره ها ابزاری مهم در اصلاح الگوی توسعه شهر هستند. به کارگیری این راه حل ها نیازمند اتخاذ راهکارهای یکپارچه در سطوح «نهادی- کالبدی» در کنار ارتقای برنامه های اجتماعی و اقتصادی خواهد بود.
شناسایی مناطق مستعد آتش سوزی در پوشش گیاهی استان لرستان با استفاده از تصاویر فروسرخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
151 - 170
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در هر منطقه ای شرایط خشکسالی، از متوسط تا شدید و با مدت زمان متفاوت، متغیر است که این مسئله نظارت مداوم و عملیاتی را می طلبد. هرچه خشکسالی در مدت زمانی طولانی تر رخ دهد، تأثیرات آن در پوشش گیاهی و منابع آبی بیشتر است و خشکسالی تشدید می شود؛ درنتیجه، ممکن است خدمات رسانی به انسان ها محدود شود و دستگاه های طبیعی تغییر یابد. آثار خشکسالی شامل تخریب زیستگاه های حیات وحش و کاهش کیفیت آب، کاهش دسترسی به منابع آب و مواردی دیگر می شود و درنتیجه آن، اختلالاتی مانند حوادث آتش سوزی و دیگر حوادث طبیعی افزایش می یابد. پوشش گیاهی در هر منطقه، به ویژه در مناطق گوناگون استان لرستان، به دلیل کمبود بارش و خشکی محیط، هرساله درمعرض خطر وقوع آتش سوزی های متعدد قرار دارد. به همین دلیل، موضوع آشکار سازی و مشخص کردن مناطق مستعد آتش سوزی در رابطه با مهم ترین عنصر اقلیمی (بارش) انتخاب و انجام شده است که می تواند اقدامات مناسب و پیشگیرانه برای حفاظت از مناطق پوشش گیاهی را تسهیل کند. در این تحقیق، سعی شده است از روش ترکیبی استفاده شود.
مواد و روش ها: در این مطالعه، تلاش شده است با استفاده از تصاویر فروسرخ سنجنده Suomi NPP و بهره گیری از شاخص های NDVI، VCI و TCI وضعیت خشکسالی پوشش گیاهی در استان لرستان بررسی شود. دوره مورد مطالعه 2013-2021، از اول آوریل تا انتهای جولای (هفته 13 تا 26 میلادی)، به صورت میانگین هفتگی است. میانگین ماهیانه شاخص استاندارد بارش (SPI) با استفاده از داده های بارش ماهیانه ایستگاه های هواشناسی الیگودرز، دورود، خرم آباد، بروجرد، نورآباد، کوهدشت و ازنا مشخص شده است تا وضعیت بارش به خوبی تحلیل شود و ماه های خشک و مرطوب از یکدیگر تفکیک شود. سپس ضریب همبستگی شاخص SPI با هریک از شاخص های پوشش گیاهی (NDVI)، VCI و TCI محاسبه شده است.
نتایج و بحث: براساس داده های ثبت شده بارش در ایستگاه های هواشناسی استان لرستان، می توان گفت که در فصل تابستان، (ژوئیه، اوت و سپتامبر) در محدوده مطالعاتی بارش رخ نمی دهد و فقط در فصل های پاییز، زمستان و بهار شاهد بارش هستیم. بنابراین سال آبی در استان لرستان تقریباً از دهه سوم سپتامبر آغاز و تا دهه دوم و سوم ژوئن هر سال ادامه دارد. این نکته نشان دهنده خشکی بسیار زیاد هوا و کمبود رطوبت است. خشکی هوا یا کمبود رطوبت و افزایش دما شرایط لازم را برای ایجاد آتش سوزی در استان، فراهم می کند. در این نوشتار، در فصل تابستان، استان لرستان یک فصل خشک را می گذارند و ماه اوت خشک ترین ماه سال است.
نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که همواره پوشش گیاهی در استان لرستان با خطر وقوع آتش سوزی روبه روست و این حوادث، طی سال هایی که کمبود بارش وجود داشته است، در ماه های گوناگون بسیار زیاد است. اثبات شد که چنانچه در ماه های اول سال آبی کمبود بارش وجود داشته باشد، خطر آتش سوزی پوشش گیاهی، حتی در ماه های سرد سال، وجود دارد. این خطر در ماه های گرم سال افزایش شایان توجهی می یابد و این مسئله در سال 2021 رخ داده است. محاسبات SPI نشان داد ماه های ژوئیه، اوت و سپتامبر در استان لرستان شاخص بارندگی منفی است. نتایج نشان می دهد که بهترین شاخص مبتنی بر تصاویر ماهواره ای، به منظور پایش خشکسالی پوشش گیاهی و خطر آتش سوزی در منطقه مورد مطالعه، TCI است. در سال های 2013 و 2015 بیشترین شدت خطر آتش سوزی در پوشش گیاهی، در مناطق غربی و مرکزی استان لرستان، وجود داشته است. در سال 2021، بیشترین شدت خطر آتش سوزی در پوشش گیاهی، در منطقه مورد مطالعه، به وقوع پیوسته است. به دلیل تغییرات زیاد و پراکندگی میزان شاخص های پوشش گیاهی مؤثر در وقوع آتش سوزی ازلحاظ زمانی و مکانی، همبستگی ناپارامتریک اسپیرمن به کار رفته است.
پایش خشکسالی بر اساس شاخص NDVI و تأثیرات آن بر روستاهای شهرستان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۴۵
95 - 112
حوزههای تخصصی:
خشکسالی های اخیر و تغییرات اقلیمی تأثیرات عمیقی بر منابع طبیعی و کشاورزی شهرستان شیراز در استان فارس گذاشته اند. خشکسالی به عنوان یکی از اصلی ترین چالش های توسعه پایدار روستاهای شهرستان شیراز شناخته می شود. تأثیرات عمیق این پدیده بر کشاورزی، معیشت، مهاجرت، زیست محیطی و بهداشت عمومی، نیاز به مطالعات علمی دقیق و داده محور را دوچندان می کند. بهره گیری از شاخص های سنجش ازدور همچون شاخص پوشش گیاهی نرمال شده و استفاده از داده های ماهواره ای، امکان پایش تغییرات پوشش گیاهی و ارزیابی شدت خشکسالی در مناطق روستایی را فراهم می کند. این پژوهش باهدف ارزیابی این اثرات با استفاده از شاخص پوشش گیاهی نرمال شده و داده های سنجش ازدور در بازه زمانی 2016 تا 2023 صورت گرفت. داده های به دست آمده از تصاویر ماهواره ای و تحلیل شاخص پوشش گیاهی نرمال شده نشان دهنده کاهش چشمگیر پوشش گیاهی و افزایش شدت خشکسالی در این منطقه است. این تغییرات منجر به کاهش منابع آبی، تخریب پوشش گیاهی و از بین رفتن تعادل اکوسیستم های محلی شده اند. کاهش تولیدات کشاورزی، فرسایش خاک و کاهش بهره وری زمین های زراعی از جمله پیامدهای اصلی این وضعیت بحرانی است. این شرایط موجب افزایش مهاجرت از مناطق روستایی به مناطق شهری و افزایش فشار بر زیرساخت های شهری شده است. از حدود سال 2021 به بعد، به طور کلی شاهد کاهش در مقادیر شاخص هستیم که می تواند بیانگر روند افزایش خشکسالی و کاهش بارندگی در منطقه باشد. این کاهش تدریجی به ویژه در سال 2023 به وضوح مشهود است، که نشان می دهد پوشش گیاهی در منطقه شیراز تحت فشار قرار گرفته است. مقایسه نقشه های مربوط به شاخص شهرستان شیراز در سال های 2016 و 2023 نشان دهنده روند کاهش کیفیت پوشش گیاهی در این بازه زمانی است. این کاهش، به ویژه در مناطق روستایی، تهدیدی جدی برای معیشت روستاییان و پایداری زیست محیطی منطقه به حساب می آید. برای مقابله با این چالش ها، استفاده از اقدامات اصلاحی نظیر بازسازی پوشش گیاهی، مدیریت پایدار منابع آبی، اجرای طرح های آبخیزداری و ترویج کشاورزی هوشمندانه پیشنهاد می شود.
بررسی چالش های امنیتی خشک سالی و بحران آبی در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات اقلیمی به عنوان تهدیدکننده اصلی امنیت آب در جهان به شمار می رود. صلح و امنیت آینده جهان در ارتباطی تنگاتنگ با مسأله تغییرات آب و هوایی و اقلیمی می باشد. بحران کم آبی، بحرانی است که هم ایران و هم جامعه بین المللی به نوعی با شدت کم وزیاد با آن روبروست. با توجه به قرار گرفتن استان خوزستان در مناطق خشک و نیمه خشک غرب کشور و همچنین خشک سالی های پی درپی، از لحاظ منابع آبی و تأمین آب شرب، کشاورزی و صنعتی به نوعی با بحران روبرو شده است. همین امر لزوم بررسی و تبیین پیامدهای امنیتی خشک سالی و تنش های آبی حاصل از آن در استان خوزستان را ضروری ساخته است. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی- کاربردی و به لحاظ داده از نوع تحقیقات کمی و کیفی (آمیخته) محسوب می شود که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و برای گردآوری داده ها از روش تحقیق اسنادی و مطالعات میدانی (پرسشنامه، مصاحبه) استفاده گردیده است. در این پژوهش در بخش اول با استفاده از آزمون های آماری میزان تأثیرگذاری پدیده خشک سالی و تنش های آبی بر امنیت در استان خوزستان پرداخته شد سپس با استفاده از روش S.W.O.T به منظور تجزیه وتحلیل نقاط قوت و ضعف، تهدیدها و فرصت های استان خوزستان در مواجهه با اثرات و پیامدهای خشک سالی پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است، در زمینه ی میزان تأثیر خشک سالی و تنش های آبی حاصل از آن بر امنیت استان خوزستان باید گفت؛ بیشترین تأثیر را بر تغییر کاربری اراضی با میانگین 3/70 و کاهش میزان سرمایه گذاری در استان با میانگین 3/41 و کمترین تأثیر را بر تشدید فقر مالی و منابع درآمدی، کاهش کیفیت منابع آبی استان به ترتیب با میانگین های 2/47 و 2/96 داشته است. با توجه به امتیازبندی گویه های موجود حاصل از مدل سوات در مجموع امتیاز عوامل داخلی 1/66 (قوت ها 0/632 و ضعف ها 1/33) و عوامل خارجی 1/90 (فرصت ها 0/776 و تهدیدها 1/13) بدست آمده است؛ افزایش قیمت نهاده ها، کاهش سطح زیر کشت محصولات زراعی، افزایش استرس و فشار روانی، ناامنی و کاهش قدرت خرید، کاهش کیفیت منابع آبی تأثیرپذیری بیشتری از خشک سالی و تنش آبی در منطقه داشته است این عوامل از امتیاز و اولویت بالایی برخوردار بودند. یافته های تحقیق نشان می دهد که بحران آب در این استان می تواند تنش های قومی، محلی، ملی و منطقه ای، افرایش مهاجرت، افزایش میزان جرم و جنایت، بی اعتمادی به حکومت مرکزی و ... را به دنبال داشته باشد. یافته های پژوهش بیانگر آن است، در زمینه ی میزان تأثیر خشک سالی و تنشهای آبی حاصل از آن بر امنیت استان خوزستان باید گفت؛ بیشترین تأثیر را بر تغییر کاربری اراضی با میانگین 3/70 و کاهش میزان سرمایه گذاری در استان با میانگین 3/41 و کمترین تأثیر را بر تشدید فقر مالی و منابع درآمدی، کاهش کیفیت منابع آبی استان به ترتیب با میانگینهای 2/47 و 2/96 داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بحران آب در این استان می تواند تنشهای قومی، محلی، ملی و منطقهای، افرایش مهاجرت، افزایش میزان جرم و جنایت، بی اعتمادی به حکومت مرکزی و ... را به دنبال داشته باشد.
تحلیل مکانیسم های گفتمانی برای حل کردن مسئله خشکسالی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه ی گذشته، ایران با بحران شدید آب مواجه بوده است. حوضه ی رودخانه ی هیرمند که از جنوب غربی افغانستان تا شرق ایران امتداد دارد، نزدیک به یک قرن است که محل مناقشات پی درپی بین دو کشور بوده است، اما این تنش ها در سال های اخیر و به دنبال گسترش بحران آب در ایران و ساخت بند در بالادست افغانستان برجسته تر شده است. در حالی که ادبیات پژوهش ما حاکی از آن است که منابع آب فرامرزی در حوضه ی رودخانه ی هیرمند از سوی ایران سیاسی و حتی امنیتی شده است، هیچ مطالعه ای بررسی نکرده است که چگونه مقامات دولتی ایران آب را به عنوان یک موضوع سیاسی و امنیتی در نظر گرفته اند. این پژوهش با تحلیل مقالات خبری فارسی زبان از سال 2001 تا 2019 که حاوی اظهارات مقامات ایرانی مرتبط با حوضه ی رودخانه ی هیرمند است، به این شکاف پاسخ می دهد و مضامین و سازوکارهای گفتمانی در پس سیاسی شدن و امنیتی شدن این موضوع را شناسایی می کند. بر اساس تئوری امنیتی سازی، بخش قابل توجهی از این مقالات حاوی یک حرکت امنیتی سازی بوده اند که اکثریت درصد آن توسط مقامات محلی و نمایندگان مجلس انجام شده است. این موضوع نشان می دهد که امنیتی سازی تا حد زیادی یک پدیده ی محلی بوده است و منعکس کننده ی تنش های داخلی گسترده تر بر سر چارچوب بندی روابط آبی با افغانستان در میان مقامات ایرانی است. یکی دیگر از موضوعات کلیدی در طول فرآیند تحلیل گفتمان، پیوند بین سیستم های انسانی و محیطی بوده است که با اهمیت منابع آب فرامرزی از طریق ارتباط آنها با جامعه ایجاد می شود.