مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
خشکسالی
حوزههای تخصصی:
تغییرات آب وهوایی به عنوان تهدیدی برای زندگی طبیعی و سیستم های معیشتی پدیدار شده است. تنوع معیشتی به عنوان یک استراتژی مؤثر برای کاهش تأثیر تغییرات آب وهوایی و بحران های طبیعی نقش حیاتی در ترویج رشد اقتصادی و کاهش فقر روستایی در کشورهای درحال توسعه ایفا می کند. این فرایند ترکیب فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی به منظور ایجاد معیشت پایدار، بهبود استاندارد زندگی و کاهش آسیب پذیری خانوارهای روستایی می باشد. پژوهش حاضر باهدف تحلیل و ارزیابی نقش تنوع فعالیت های اقتصادی بر ظرفیت سازی روستاییان در جهت مقابله و کاهش اثرات خشکسالی با استفاده از آزمون معادلات ساختاری آموس پرداخته است. نتایج حاصل از آزمون بیانگر آن است که رابطه قوی و معناداری بین تنوع فعالیت های اقتصادی و ارتقا ظرفیت های روستاییان در منطقه موردمطالعه وجود دارد. بررسی وضعیت برازش مدل نهایی نقش تنوع فعالیت های اقتصادی بر ظرفیت های مناطق روستایی نشان می دهد مدل برازش شده از اعتبار و دقت لازم برخوردار بوده و توانسته است این رابطه را تبیین نماید. در میان متغیرهای وابسته پژوهش، نقش فعالیت های بخش کشاورزی بر شاخص محیطی و نهادی با سطح معنی داری 128/0 و 154/0 معنادار نبوده است. به عبارتی دیگر، از نظر خانوارهای روستایی موردمطالعه فعالیت در بخش کشاورزی در ظرفیت فردی و نهادی نقشی نداشته است. بر عکس شاخص مذکور نتایج نشان می دهد اثرگذاری دیگر متغیرها بر شاخص های موجود از جمله ظرفیت اقتصادی، اجتماعی و محیطی معنادار بوده است.
اولویت بندی عوامل موثر بر تاب آوری اقتصادی خانوارهای روستایی در برابر خشکسالی (مورد مطالعه: بخش دستگردان شهرستان طبس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
112 - 129
حوزههای تخصصی:
خشکسالی به لحاظ اینکه محدوده وسیعی از سرزمین را در برمی گیرد، پیچیده تر از دیگر بلایای طبیعی است و به همین علت جمعیت بیشتری را تحت تأثیر قرار می دهد. مطالعه حاضر با هدف اولویت بندی عوامل موثر بر افزایش تاب آوری اقتصادی خانوارهای روستایی بخش دستگردان شهرستان طبس در برابر خشکسالی انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت از نوع کمی و از لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه آماری شامل تمامی روستائیان بالای 18 سال بخش دستگردان شهرستان طبس بوده است. با توجه به در دسترس نبودن اطلاعات دقیق در خصوص تعداد افراد این جامعه آماری، با استفاده از فرمول کوکران و آخرین عدد جدول مورگان تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفت. شیوه نمونه گیری در این پژوهش به صورت طبقه ای بوده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت اقدام شده است. نتایج نشان داد که از نظر روستاییان بیشتر عوامل تأثیرگذار در تاب آوری آنها در برابر مخاطره خشکسالی و افزایش قدرت سازگاری آنها با شرایط خشکسالی، تقویت مشارکت محلی روستاییان بوده، دوم توجه به دانش بومی، سوم توسعه بیمه محصولات و چهارم توسعه بذور و گونه های مقاوم قرار دارد که براساس نتایج پژوهش دارای کوتاه ترین فاصله از ایده آل مثبت و دورترین فاصله از ایده آل منفی هستند.
تأثیرات هیدروپلیتیک هورالعظیم بر آسیب های محیط زیستی ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۷
1 - 11
حوزههای تخصصی:
توسعه کشورها در بخش های کشاورزی و صنعتی و بروز پدیده خشک سالی در بخش هایی از غرب آسیا باعث گردیده که کشورهایی ازجمله ایران و عراق با مشکلات کمبود آب مواجه گردیده و نتوانند حق آبه زیست محیطی تالاب های خود را تأمین نمایند. از طرفی بحران آب، به عنوان یکی از موضوعات هیدروپلیتیکی موجب تنش، درگیری و جنگ در سطح محلی، ملی، منطقه ای و جهانی تبدیل شده است. این مسله بویژه زمانی که یک منبع آبی، گستره ای بیش از یک کشور را در بر می گیرد بیشتر قابل توجه است. از مهم ترین تالاب ها در مرز مشترک ایران و عراق تالاب بین المللی هورالعظیم می باشد که در بخش غربی ایران واقع گردیده است. هدف از این پژوهش بررسی آسیب های زیست محیطی تالاب هورالعظیم در دو کشور ایران و عراق است. روش کار در این تحقیق، از روش کیفی با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی با استفاده از مقالات و گزارش ها و کتاب های مربوط به موضوع مورد پژوهش استفاده شده است. نتایج نشان داد تالاب هورالعظیم به عنوان تالاب مشترک بین ایران و عراق در دهه های اخیر به دلیل احداث سدهای بزرگ درشمال عراق و جنوب ترکیه و کشورسوریه و تا حدودی ایران (احداث سد کرخه) و همچنین احداث سد بر رودخانه های دجله و فرات توسط کشور ترکیه پروژه (گاپ) با کاهش سطح آب ورودی و در نتیجه خشک شدن مواجه شده است. خشک شدن تالاب علاوه بر تبعات منفی برای ساکنان منطقه، سبب بروز مشکلاتی همچون ریز گردها و وقوع بیماری ها شده است و در آینده مشکلات جدی سیاسی را بین کشورهای ایران، ترکیه و عراق به وجود خواهد آورد.
تحلیل میزان تاب آوری روستائیان کشاورز در راستای مدیریت خشکسالی مطالعۀ موردی: روستائیان کشاورز دهستان سی ریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات اقلیمی در دهه اخیر، تاب آوری در زمان مخاطرات مورد توجه محققان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل میزان تاب آوری روستاییان کشاورز در راستای مدیریت خشک سالی و کاهش خسارات وارده آن به جامعه بهره بردار روستایی است، پس از بررسی های متعدد در حوزه نظری تاب آوری و بررسی ابعادی که بیان کننده تاب آوری بودند برای سنجش میزان تاب آوری از ترکیب مدل مکانی کاتر و مدل اجتماع محور استفاده شد که به ابعاد تاب آوری و نقش کلیدی جوامع محلی اشاره دارد و ابعاد اجتماعی، نهادی، اقتصادی، کالبدی و اکولوژیکی به عنوان ابعادی کلی که تبیین کننده تاب آوری هستند، انتخاب شد. روش پژوهش به صورت کمی پیمایشی است و از روش های توصیفی، تحلیل و هم بستگی استفاده شده است. بدین منظور، شش روستا از دهستان سی ریز در شمال استان کرمان که در وضعیت خشک سالی شدید قرار دارند، انتخاب شد. روش نمونه گیری در این تحقیق تصادفی ساده است و با 286 نفر از سرپرستان خانوار روستایی از طریق پرسش نامه های ساخت یافته مصاحبه شده است. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون T تک نمونه ای و ضریب هم بستگی پیرسن تحلیل شد. نتایج پژوهش بر ضعیف بودن تاب آوری در تمامی ابعاد در این شش روستا تأکید دارد و اثرات خشک سالی را در این روستاها تشدید کرده و موجب خسارات بسیاری به روستاییان و به طور مشخص کشاورزان شده است.
ارزیابی تغییرات طول دوره های خشک فصلی با روش ارزیابی گام به گام سوارا (SWARA) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۵۶-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
جهت بررسی رفتار فصلی طول دوره های خشک از داده های بارش در مقیاس روزانه برای 44 ایستگاه سینوپتیک ایران و دوره آماری30 ساله (2018-1988) استفاده شد. بعد از یکپارچه سازی آماری داده ها، دوره های بلندمدت با تداوم بیش از 20 روز مبنای مطالعه قرار گرفتند. در گام بعدی برای تعیین وزن فصلی دوره ها از روش ارزیابی گام به گام منطق فازی - عددی سوارا(SWARA)، استفاده شد. در چهار گام اساسی اهمیت نسبی دوره های پرتکرار، وزن اولیه، وزن نهایی و نرمال شده دوره ها مشخص شد. اثرگذاری و وزن هرکدام از معیارها با روش سوارا در محیط فازی نشان داد که در مناطق غربی و شمالی کشور، بیشترین وزن اولیه در تبیین دوره ها را فصل زمستان و بهار و معیارهایی مانند برگشت پذیری و درصد احتمال رخداد دارا هستند. در تبیین نهایی نیز این دو فصل وزن بالایی داشتند. این دو فصل بیش از 65 درصد وزن دوره ها در این مناطق را تبیین می کنند. در مناطق جنوبی و بخش هایی از مرکز(اصفهان، شرق فارس و غرب کرمان)، فصل زمستان و پاییز بیش از 71 درصد وزن دوره ها را تبیین می کنند. در بین معیارهای تبیین کننده وزن دوره ها نیز معیار برگشت پذیری و احتمال رخداد بیش از 55 درصد وزن را به خود اختصاص داده است. تغییرپذیری معیارها در مناطق شمالی و مرطوب کشور از برگشت پذیری، تداوم و احتمال رخداد بیشتری برخوردار است. این امر حاکی از این امر است که مرز مناطق خشک در آینده اقلیم ایران به سمت مناطق شمالی جابه جا می شود. می توان اذعان نمود که رفتار دوره های خشک بلندمدت بیشتر تابعی از دو معیار برگشت پذیری و احتمال رخداد آن هاست.
بررسی میزان فرونشست در محدوده ای از دشت مشهد- توس با استفاده از تکنیک DInsar(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۳۷۷-۳۶۱
حوزههای تخصصی:
پدیده فرونشست را می توان یکی از شایع ترین خطراتی دانست که در سراسر دنیا رخ می دهد و هر ساله خسارات جبران ناپذیری را تحمیل می کند. عوامل زیادی مثل پایین رفتن سطح آب زیرزمینی در آبخوان ها، کاهش آبدهی قنات ها، خشک شدن دریاچه ها، خشکسالی های مکرر و... باعث به وجود آمدن این پدیده می شود. برای بررسی فرونشست دشت مشهد از تکنیک تداخل سنجی راداری (D-Insar) و از تصاویر ماهواره ای Envisat سنجنده ASAR در باند C در بازه زمانی 2003 تا 2010 و همچنین از تصاویر ماهواره Sentinel 1 سنجنده ASAR در باند C در بازه زمانی یک ساله 2019 استفاده شد. نتایج نشان می دهد که بیشترین میزان فرونشست مربوط به بازه زمانی 2008 تا 2010 حدود 44 سانتی متر و در بازه زمانی 2007 تا 2009 به میزان37 سانتیمتر در محدوده اراضی قاسم آباد و کلاته برفی است. نتایج درونیابی با استفاده از آمارهای چاه های پیزومتر نیز افت آبهای زیرزمینی در این محدوده را تأیید می کند. فرونشست در این دشت در حالت فوق بحرانی قرار دارد. نتایج حاصل از آنالیز تصاویر در سال 2019 نیز فرونشست 36 سانتی متری را نشان می دهد. . به منطور تایید نتایج از شاخص Z استفاده شد. بر اساس این شاخص مشخص گردید که هر گاه خشکسالی رخ داده است افت آبهای زیرزمینی بیشتر شده است و این امر تاییدی بر نتایج تکنیک تداخل سنجی است.
ارزیابی خشکسالی پوشش گیاهی استان کرمانشاه با استفاده از تصاویر مادون قرمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در زمینه مطالعه و توضیحات سیستم یکپارچه مبتنی بر کاربرد ماهواره ها برای نظارت و پیش بینی شرایط محیطی زمین در بلند مدت و کوتاه مدت و فعالیت های اقتصادی وابسته به آب و هوا ماهواره های مختلفی به کار گرفته شده اند. این سیستم ها بر اساس روش سنجش از دور یا مشاهدات ماهواره ای از زمین، نظریه بیوفیزیکی پاسخ گیاهان به شرایط اقلیمی، مجموعه ای از الگوریتم های پردازش داده های ماهواره ای، تفسیر، توسعه محصول، اعتبار سنجی، کالیبراسیون و کاربردها را شامل می شود. مشاهدات جدید ماهواره ای عمدتاً توسط تصاویر پیشرفته مادون قرمز که بسیار کارآمد هستند، نشان داده می شوند. در این رابطه، استفاده از روش های سنجش از دور، جهت پایش و بررسی اثرات بارش دریافتی بر پوشش گیاهی، به عنوان یکی از کارآمدترین روش ها شناخته شده است. به منظور آشکار سازی تاثیر بارش بر پوشش گیاهی ، جهت محاسبه میانگین ماهانه (SPI) داده های بارش 13 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک مورد استفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از تصاویر مادون قرمز به صورت میانگین هفتگی2021-2013 (اول آوریل تا پایان ژولای)، به بررسی وضعیت پوشش گیاهی پرداخته شد. میزان همبستگی (SPI) با شاخص هایNDVI ،TCI ،VCI وVHI به ترتیب 050/0، 069/0، 0027/0، 0025/0 می باشد. شاخص (VCI) همبستگی بیشتری با (SPI) دارد که می تواند به عنوان یک روش ترکیبی از سنجش از دور و اطلاعات ایستگاه های هواشناسی (SPI) برای بررسی شرایط پوشش گیاهی در استان کرمانشاه مناسب باشد. پوشش گیاهی همه ساله با درجات مختلفی از خشکسالی رو به رو بوده است. شدیدترین خشکسالی پوشش گیاهی در 2015 در قسمت های مرکزی، جنوبی و شمال شرقی استان رخ داده است. در 2013 خشکسالی با شدت کمتری نیز رخ داده و در 2016 ، 2018، 2019 و2020 پوشش گیاهی در شرایط مطلوب تری قرار داشته است.
تحلیل میزان تاب آوری شهری در برابر بحران آب مطالعه موردی : شهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵
93 - 104
حوزههای تخصصی:
تاب آوری شهری به توانایی یک سیستم شهری درمقیاس زمانی و فضایی برای حفظ یا بازگشت سریع به عملکرد های مطلوب گذشته در برابر اختلال (بحران آب) یا تغییرات گفته می شود از طرفی کاهش بارندگی و افزایش روز افزون جمعیت و استفاده بیش از حد از آب های زیر زمینی سبب کاهش سطح آبهای زیرزمینی،جوامع شهری با بحران هایی مواجه کرده است. که نیازمند توجه به ایده تاب آوری شهری در برابر کمبود آب است. پژوهش حاضر باهدف بررسی تاب آوری شهر تهران در برابر دو آسیب کمبود آب جهت مصارف خانگی و شرب و آب های آلوده به نیترات شکل گرفته و پس از تعریف مفاهیم مرتبط با تاب آوری شهری و چگونگی شکل گیری بحران های محیطی در شهر ها به طور عام و بحران آب به طور خاص، چارچوب نظری تحقیق تبیین شده است سپس وضعیت بحرانی آب شهر تهران به تفصیل بیان شده و با استفاده از نوزیع پرسش نامه ساختار یافته بین مردم برمبنای چارچوب نظری پژوهش تاب آوری شهر در مواجه با بحران آب مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان دادند که شهروندان تهرانی از نشر شاخص های آگاهی به شاخص های پیوند و همکاری اجتماعی، آگاهی سازمانی، قابلیت دسترسی به اطلاعات در حد متوسط می باشند.
واکاوی رفتارهای محیط زیستی و سازوکارهای مدیریت نهادی خشکسالی و تأثیر آن ها بر توسعه معیشت پایدار کشاورزان شهرستان برخوار: کاربرد نظریه انگیزه حفاظتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
137 - 165
حوزههای تخصصی:
خشکسالی های چند سال اخیر شهرستان برخوار، زیستگاه های طبیعی و معیشت روستاییان را بیش ازپیش آسیب پذیر نموده است. در این راستا، به نظر می رسد درک عوامل مؤثر بر رفتارهای محیط زیستی کشاورزان به عنوان اولین گام توسعه معیشت پایدار با رویکرد مدیریت نهادی خشکسالی ضروری است. لذا هدف پژوهش حاضر، واکاوی سازوکارهای مدیریت نهادی خشکسالی و تأثیر آن ها بر توسعه معیشت پایدار کشاورزان شهرستان برخوار استان اصفهان، با تکیه بر نظریه انگیزه حفاظتی است. داده ها به صورت پیمایشی از نمونه ای شامل 293 کشاورزان خرده پا در فاصله سال های 1399-1397 در شهرستان برخوار به دست آمد و با استفاده از مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن است که سازه های خودکارایی، آسیب پذیری درک شده و اثربخشی پاسخ، تأثیر مثبت و معنی داری بر رفتارهای محیط زیستی کشاورزان داشته، درحالی که، سازه های شدت مخاطرات درک شده و هزینه های پاسخ، تأثیر منفی و معنی داری بر رفتارهای محیط زیستی نشان داده است. همچنین بر اساس یافته ها، سازه های رفتارهای محیط زیستی و مدیریت تلفیقی مخاطرات، پیش بینی کننده اصلی توسعه معیشت پایدار کشاورزان بودند. به علاوه، حفاظت از زیستگاه های طبیعی و تنوع زیستی، و ارائه آموزش های لازم جهت توسعه آگاهی و مهارت های کشاورزان در این مناطق روستایی از شاخص های بسیار مهمی هستند که بهبود و توسعه معیشت پایدار را در شرایط خشکسالی، افزایش داده و منجر به توسعه روستاهای شهرستان می شود.
ارزیابی و مقایسه تطبیقی شاخص های خشکسالی SMDI ، SPI و RDI در منطقه زرقان، استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رطوبت خاک از اصلی ترین عواملی است که تحت تاثیر خشکسالی قرار می گیرد. شاخص کمبود رطوبت خاک (SMDI) یکی از مهمترین شاخص هایی است که براساس رطوبت خاک، خشکسالی را پایش می نماید. اما به دلیل عدم اندازه گیری مستقیم رطوبت خاک در ایستگاه های هواشناسی و نبود اطلاعات، به طور محدودی استفاده شده است. در پژوهش حاضر از داده های هواشناسی ایستگاه سینوپتیک زرقان در طول دوره آماری 30 ساله (1992 تا 2022) استفاده و به کمک دو مدل ET0 و AquaCrop مقدار رطوبت خاک در عمق های 5، 15، 45 و 95 سانتیمتر تخمین زده شد. سپس درصد کمبود رطوبت خاک و شاخص SMDI محاسبه گردید. همچنین نتایج این شاخص، با دو شاخص متداول SPI و RDI که مبتنی بر داده های بارش و تبخیرتعرق پتانسیل است، مقایسه و تحلیل گردید. بیشترین مقدار این شاخص پس از یک دوره پر باران سالهای 1994 و 1995 در سال 1996 است و کمترین مقدار نیز پس از سالهای خشک 2008 تا 2010 در سال 2011 رخ داده است. با توجه به اینکه بیشترین و کمترین مقدار بارندگی در 2004 و 2021 است، شاخص های خشکسالی SPI و RDI، شدیدترین ترسالی و خشکسالی را در سالهای مذکور نشان داده اند. در سال 2010، 2011 ، 2016 و2021 خشکسالی های شدیدی رخ داده که هر سه شاخص در این مورد نتایج مشابهی داشته اند. در بررسی روابط بین پارامترهای هواشناسی و شاخص ها، نتایج نشان داد شاخص SMDI کمترین ضریب تبیین را با تبخیرتعرق (25/0)، شاخص RDI (4/0) و پس از آن با شاخصSPI و بارش (45/0) دارد. همچنین نتایج نشان داد همبستگی و ارتباط قوی بین دو شاخص SPI و RDI وجود دارد. درخصوص خشکسالی های حدی و خیلی شدید که میزان بارش کاهش زیادی داشته و تبخیرتعرق نیز افزایش می یابد، شاخص RDI مناسبتر بوده و شدت خشکسالی را با دقت بالاتری نشان می دهد و حساسیت آن نسبت به شرایط آب و هوایی بیشتر از شاخص SPI است. لذا توصیه می گردد در مناطق خشک و نیمه خشک که شدت خشکسالی به آستانه شدید و خیلی شدید نیز می رسد، از شاخص هایی استفاده گردد که علاوه بر بارش، عوامل دیگر را در نظر بگیرد.
سنجش آسیب پذیری روستاها در برابر بحران کم آبی (مورد مطالعه: شهرستان های قروه و دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
132 - 152
حوزههای تخصصی:
خشکسالی طیف گسترده ای از اقلیم ها و اکوسیستم ها را تحت تأثیر قرار می دهد. در این بین شعاع تأثیر پدیده ی خشکسالی در نواحی روستایی بیش از سایر نواحی بوده، زیرا اقتصاد و زندگی روستایی اتکاء نسبتاً زیادی به منابع طبیعی و فعالیت های کشاورزی دارد. مطالعه حاضر با هدف گروه بندی و اولویت بندی روستاهای شهرستان های قروه و دهگلان به منظور نشان دادن تفاوت در شدت خشکسالی و درجه آسیب پذیری ناشی از آن صورت گرفته است. داده های حاصل از محاسبه شدت خشکسالی نشان داد در شهرستان های قروه و دهگلان در طول سال های مورد بررسی خشکسالی ملایم داشته ایم. همچنین در بحث آسیب پذیری ناشی از خشکسالی در سکونتگاه های مورد مطالعه، 13روستا به عنوان نمونه انتخاب و با استفاده از متغیرهای معین میزان آسیب پذیری آنها سنجیده شده است. 100 درصد روستاهای مورد بررسی در سطح شهرستانهای قروه و دهگلان دارای تجربه خشکسالی هستند. نتایج حاصل از گروه بندی توکی نشان می دهد روستاهای نمونه از نظر آسیب پذیری در سطح شاخص های درآمد حاصل از معیشت اصلی و فرعی خانوار، دسترسی به منابع آب کشاورزی، تنوع معیشتی خانوار در ارتباط با شغل دوم و کاهش سطح زیر کشت آبی متفاوت از یکدیگر هستند. بیشترین تفاوت بین روستاها در سطح شاخص دسترسی به منابع آب کشاورزی است. روستاهای مورد مطالعه در نهایت با استفاده از روش میانیابی spline در سامانه GIS از نظر شدت خشکسالی و درجه آسیب پذیری پهنه بندی شدند.
جایگاه تاریخی کاریز در خراسان و نقش آن در تولیدات فرهنگی-اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
119 - 173
حوزههای تخصصی:
کاریزهای خراسان محرک دو شاخصه مهم فرهنگی-اجتماعی بودند: دانش و سبک زندگی. دانش کاریز شامل علومی می شد که مبتنی بر مهندسی و زمین شناسی بود و به طور موروثی از نسلی به نسل بعد انتقال می یافت. از طرفی پیرامون کاریز، فرهنگی نیز نشو و نما یافت که سازگاری با خشکسالی، قناعت در مصرف آب و بهره مندی از کار جمعی را ترویج می کرد و تبدیل به سبک زندگی مردم خراسان شد. این فرهنگ تا آغاز دوره معاصر زنده و پویا بود اما با ورود به دوران مدرن و زوال تمدن کاریزی، به مرور تولیدات فرهنگی-اجتماعی کاریز نیز به فراموشی سپرده شد. این مقاله با تمرکز بر جغرافیای خراسان، به بررسی جزئیات بیشتری از این زوال می پردازد. در این راستا تحولات تاریخی کاریز در یکی از مناطق کاریزخیز خاک ایران بررسی می شود تا درک بهتری از کلیت موضوع حاصل گردد. پرسش اصلی این خواهد بود که کاریز چه پیشینه ای در خراسان داشته و مولد چه فرهنگی بوده که فقدان آن امروز احساس می شود؟ بنا بر ماهیت موضوع از روش توصیفی و تحلیلی در ارزیابی داده های تاریخی و جغرافیایی استفاده خواهد شد.
بررسی ابعاد تاب آوری محلی در مواجهه با خشک سالی؛ مطالعه موردی: شهرستان قلعه گنج استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۸۵
3 - 12
حوزههای تخصصی:
وقوع خشکسالی های اخیر در ایران و شدت خسارت های وارد شده از ادامه آسیب پذیری نقاط شهری و روستایی حکایت می کند. کاهش آسیب پذیری روستائیان و شهرنشینان از طریق افزایش سطح تاب آوری و ارتقای انعطاف پذیری در برابر پیامدهای طبیعی ازجمله خشک سالی می تواند یکی از ویژگی های مدیریت، برنامه ریزی و توسعه باشد که این امر از طریق شناسایی عوامل تأثیرگذار بر تقویت تاب آوری امکان پذیر است. از آنجا که هدف تاب آوری، کنترل، کاهش آثار و پیامدهای مخاطرات و همچنین استفاده از این تهدیدها به عنوان فرصت است، پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل شاخص های خشک سالی در ارتباط با تاب آوری محلی به دنبال تحقق این موضوع انجام گردید. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت، توصیفی - تحلیلی است.
جامعه آماری شهرستان قلعه گنج استان کرمان با 495/ 74 نفر جمعیت است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 453 نفر به صورت تصادفی برآورد گردید و به تناسب تعداد جمعیت هر بخش بین آن ها تقسیم شد. جهت گردآوری داده های موردنیاز از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد.
به منظور تحلیل موضوع و تنظیم پرسش نامه، چهارچوبی از شاخص های خشک سالی در قالب 39 گویه و ده شاخص تاب آوری انتخاب و تدوین شد. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه به وسیله گروه متخصصان و کارشناسان و نیز روایی سازه تحلیل عاملی اکتشافی مورد تأیید قرار گرفت. میزان پایایی کل به وسیله آلفای کرونباخ 89/0 برآورد شد.
نتایج نشانگر این است که سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی بیشترین تأثیر را در تاب آوری در مقابل خشک سالی دارند. شاخص های مختلف اقتصادی و اجتماعی نیز ازجمله عوامل اثرگذار بر روی تاب آوری محلی شهرستان قلعه گنج محسوب می شوند. ابعاد تاب آوری با میزان 41/0 بر توسعه پایدار اثرگذار است. تاب آوری جامعه قلعه گنج نسبت به تاب آوری کلی از وضعیت مطلوبی برخوردار است؛ بنابراین لازم است ابعاد مختلف و زیربنایی تاب آوری در مواجهه با خشکسالی مشخص شود تا عموم مردم در برابر این وقایع تحمل پذیر شوند.
بررسی پتانسیل اثرات تغییر اقلیم بر خشکسالی های آینده کشور با استفاده از خروجی مدل های گردش عمومی جو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۲ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۶
87 - 107
حوزههای تخصصی:
امروزه با بر هم خوردن تعادل سیستماتیک سامانه ی اقلیم، بروز آشفتگی ها و ناهنجاری های رفتاری در اقلیم تشدید یافته است؛ از جمله بروز و تشدید این رخدادهای حدی، افزایش خشک سالی هاست. از آن جا که کشور ایران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی خود، در مواجه با این ناهنجاری های اقلیمی به شدت آسیب پذیر است. در این تحقیق به ارزیابی و شبیه سازی اثر گرمایش جهانی بر خشک سالی های آینده ی کشور پرداخته شده است. بدین منظور جهت شبیه سازی مؤلفه ی اقلیمی بارش، از ترکیب دو مدل گردش عمومی جو GISS-EH و CNRM-CM3 استفاده گردید. امّا جهت معرفی سناریوی مناسب، 18 سناریو انتخاب و از میان آن ها، سناریوی p50 که با شرایط انتشار گازهای گلخانه ای در ایران انطباق مناسب تری دارد پیشنهاد گردید. به علاوه بر این جهت ارزیابی خشک سالی های ایران با استفاده از شاخص بارش استاندارد (SPI) در دو مقیاس زمانی گذشته تا حال (1976 تا 2005) و برای دهه های آینده، سال های 2025، 2050، 2075 و 2100 مورد توجه واقع گردید. آنچه داده های تجربی و فصلی برای سال های 1976 تا 2005 نشان می دهند، وجود فراوانی رخداد خشک سالی ها در بین 43 ناحیه ی مطالعاتی کشور، ابتدا برای فصل زمستان، سپس بهار و در نهایت پاییز است، که این برای داده های شبیه سازی شده تقریباً عکس می باشد؛ زیرا با رخداد گرمایش جهانی بیش ترین ریسک رخداد خشک سالی به ترتیب برای فصول بهار، پاییز و زمستان شبیه سازی شد. امّا خروجی های شبیه سازی شده بارش نشان می دهند که با توجه به میانگین سالانه و درازمدت(1961- 1990)، تمام دوره های شبیه سازی شده از افزایش بارش نسبت به این میانگین درازمدت برخوردار خواهند گردید. به گونه ای که انتظار می رود مقادیر شبیه سازی شده بارش برای سال2100 به میزان88 میلی متر نسبت به میانگین درازمدت افزایش خواهد یافت. خروجی های شبیه سازی برای خشک سالی ها، در دهه های آینده نشان می دهند که این نواحی غرب خزر و گیلان، به همراه نواحی غرب کرمانشاه و ایلام است که بالاترین ترسالی ها را تجربه خواهند کرد، از طرف دیگر نواحی شمال خراسان و شمال خراسان رضوی، از بالاترین ریسک رخداد خشک سالی برای سال ها و فصول شبیه سازی شده برخوردار می باشند.
ارزیابی نیمه کمّی خطرپذیری خشکسالی با استفاده از مدل \"مدیریت ریسک\" مطالعه ی موردی: دهستان دولت آباد شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۶ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۱
30 - 49
حوزههای تخصصی:
خشکسالی به عنوان یک واقعیت بحرانی، در نوع خود پدیده ای پیچیده و دارای ابعاد مختلف می باشد و با وقوع در مناطق روستایی، زمینه ی بروز چالش های زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و روان شناختی را فراهم می آورد؛ بر این اساس اتخاذ رویکرد سیستمی و همه جانبه نگر، جهت کاهش آسیب پذیری روستاییان در برابر پیامدهای خشکسالی با تأکید بر مدل مدیریت ریسک، ضروری به نظر می رسد. در تحقیق حاضر، به ارزیابی نیمه کمّی خطرپذیری خشکسالی با استفاده از مدل مدیریت ریسک پرداخته شده است. تحقیق حاضر، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری داده ها از روش گردآوری اطّلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. ارزیابی نیمه کمّی خطرپذیری خشکسالی در دهستان دولت آباد، توسط 30 نفر از کارشناسان و افراد صاحب نظر در اداره ی کل منابع طبیعی شهرستان جیرفت، سازمان جهاد کشاورزی منطقه ی جیرفت و کهنوج و هم چنین مسئولان روستاهای نمونه به صورت اظهارنظر آزاد صورت گرفته است؛ بدین ترتیب که ابتدا لیست خطرات و پیامدهای خشکسالی در محدوده ی مورد مطالعه استخراج و سپس تمامی این خطرات و پیامدها، ضریب دهی و اولویت بندی و در نهایت نتایج اطّلاعات به صورت نمودار رادار نشان داده شده است . نتایج تحقیق نشان می دهد که بالا رفتن نرخ بیکاری و از بین رفتن فرصت های شغلی و خروج از بخش کشاورزی به عنوان خطرات اصلی خشکسالی در منطقه می باشد؛ بنابراین فرآیند مدیریت ریسک، این امکان را فراهم می سازد تا اولویت بندی اقدامات، درست در جایی که بیش ترین نیاز به اجرای آن وجود دارد، انجام پذیرد.
ارزیابی زمانی – مکانی روند خشکسالی و اثرات آن بر تغییرات پوشش گیاهی در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
57 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله ارزیابی وضعیت خشکسالی استان فارس طی سه دهه اخیر است. استان فارس به دلیل وسعت زیاد، تفاوت در موقعیت جغرافیایی و ویژگی های توپوگرافیکی نواحی مختلف آن از یک سو و موقعیت قرارگیری این نواحی در برابر توده های آب و هوایی مختلف، منطقه ای بسیار مناسب جهت ارزیابی تغییرات اقلیمی، به ویژه خشکسالی است. به همین دلیل، در این پژوهش استان مذکور جهت بررسی خشکسالی از نظر فراوانی، شدت و گستره مناطق مختلف آن در طول یک دوره ی آماری 28ساله (1994-2021) انتخاب شده است. برای انجام این امر از دو شاخص SPI و PNPI و جهت صحت سنجی این شاخص ها و پیامدهای خشکسالی در این استان از شاخص NDVI استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصله از هر دو شاخص فوق، خشکسالی های اقلیمی در طول سه دهه گذشته تداوم داشته و شدت و فراوانی آن ها نیز افزایش پیدا کرده است. با این تفاوت که شاخص (SPI) شدت خشکسالی را بهتر نمایش می دهد و بر روی گستره های حداقلی تاکید دارد، اما شاخص PNPI ضمن ارائه طبقه بندی بهتر از شدت خشکسالی، گستره های سرزمینی حداکثری را برای نمایش خشکسالی در یک منطقه ارائه می کند. به علاوه، بر اساس نتایج حاصله از این دو شاخص نه تنها گستره، شدت و فراوانی خشکسالی ها افزایش قابل توجهی پیدا کرده است، بلکه جابه جایی مکانی در شدت و فراوانی خشکسالی ها نیز در محدوده استان فارس روی داده است. دلیل آن به نظر در ارتباط با تغییر در ویژگی توده های هوای مرطوب وارده به ایران است.
بررسی احتمال خشکسالی و انتخاب مناسب ترین شاخص در نواحی اقلیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
39 - 18
حوزههای تخصصی:
هدف: ایران کشوری پهناور است که به دلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط توپوگرافی، دارای آب و هوایی متفاوت است. پژوهش حاضر با هدف انتخاب مناسب ترین شاخص خشکسالی در نواحی اقلیمی ایران و بررسی احتمال وقوع آن از طریق روش های عدم قطعیت انجام شده است.روش و داده: لذا در این پژوهش در گام نخست از طریق روش های تصمیم گیری چندمعیاره، مناسب ترین شاخص برای هر ناحیه اقلیمی بر اساس درصد تناسب، انتخاب و در نهایت بر اساس روش های شبکه عصبی مصنوعی، آنالیز احتمالی محاسبه و درصد احتمال وقوع پدیده خشکسالی برای هر ناحیه تعیین شده است. پس از انتخاب شاخص مناسب، برای بیان احتمال وقوع خشکسالی از داده های آماری ایستگاه های سینوپتیک کشور در یک دوره آماری ۲۸ ساله (۲۰۱۷-۱۹۹۰) استفاده شده است. با توجه به توالی داده های بارشی، از دو نوع شبکه عصبی معمولی و عمیق برای بررسی پدیده خشکسالی استفاده گردید. ضمناً برای جبران کمبود داده ها و افزایش سرعت همگرایی شبکه، از روش کرنل برای تولید داده ها در آموزش شبکه عصبی، و برای تحلیل شبکه عصبی مصنوعی و محاسبه احتمال رخداد پدیده خشکسالی، از نظریه تئوری ابری استفاده شده است.یافته ها: در حالت کلی نتیجه نهایی آنالیز تئوری ابری از داده های مورد مطالعه نشان می دهد که در تمامی ایستگاه های بررسی شده در سال هدف یعنی سال ۲۰۱۷، کشور ایران و تمامی ایستگاه های نماینده، وضعیت اقلیمی نزدیک به محدوده نرمال را نشان داده اند و کشور به لحاظ شدت خشکسالی در سال مذکور تقریباً در محدوده نرمال قرار داشته است. بیشترین قطعیت وقوع خشکسالی، به ترتیب به ایستگاه تبریز (۹۶ درصد) و ایستگاه همدان (۹۴ درصد) تعلق دارد.نتیجه گیری: بر مبنای نتایج، مدل عدم قطعیت انتخابی در آنالیز احتمال از توانایی بالایی برخوردار بوده و با درصد اطمینان قابل قبولی احتمال رخداد خشکسالی را پیش بینی کرده است.نوآوری، کاربرد نتایج: با توجه به تفاوت مناطق اقلیمی ایران و حذف مداخله کاربر، و با استفاده از محاسبات علمی و ریاضی، ضریب خطا در انتخاب شاخص کاهش می یابد. سپس با کمک روش های عدم قطعیت مانند تئوری ابری، توانایی پیش بینی احتمال وقوع خشکسالی در آینده افزایش می یابد.
علل ادراک شده آسیب پذیری کشاورزان با تاکید بر خشکسالی (مطالعه موردی: مناطق بیابانی شرق اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
137 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه خشکسالی یکی از مخاطرات مهم طبیعی محسوب می شود که دارای پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم به ویژه در نواحی روستایی است. خشکسالی های پیاپی باعث از بین رفتن کشاورزی شده است و در نتیجه از بین رفتن کشاورزی موجب آسیب پذیری ساکنان روستایی می گردد که معیشت آنان وابسته به کشاورزی است. هدف از این مقاله بررسی علل ادراک شده آسیب پذیری کشاورزان از دیدگاه روستاییان با رویکرد مدل سازی معادله ساختاری است.روش و داده ها: تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات علی است. جامعه آماری پژوهش را ۲۸۹۴ خانوار روستایی کشاورز ساکن در شرق حوضه زاینده رود در سال ۱۴۰۱ تشکیل می دهد. با استفاده از فرمول کوکران، نمونه آماری مورد پرسش تعداد ۳۳۹ سرپرست خانوار تعیین شد. این تعداد با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و مدل سازی معادلات ساختاری (Smart PLS) انجام شد.یافته ها: متغیرهای توانمندسازی اجتماعی، مدیریت، منابع آب و زیرساخت و خدمات متغیرهای مشاهده شده هستند. نتایج نشان می دهد که اعتبار اندازه گیری شده هر چهار مدل اندازه گیری بر آسیب پذیری کشاورزان قابل قبول است. با توجه نتایج، ضرایب t بین متغیرهای اصلی پژوهش، بالای ۲/۵۸ بوده؛ یعنی رابطه معنادار و غیرمستقیم است؛ بدین ترتیب ابعاد توانمندسازی اجتماعی، مدیریت، منابع آب و زیرساخت و خدمات بر آسیب پذیری کشاورزان تأثیر منفی و معناداری دارد که مقدار R2 نشان می دهد ۷۶/۷ درصد آسیب پذیری کشاورزان با دستیابی به ابعاد چهارگانه تبیین شده و بعد منابع آب با ضریب ۰/۸۹، تأثیر بیشتری نسبت به سایر ابعاد بر آسیب پذیری کشاورزان داشته است.نتیجه گیری: پیشنهاد می شود به منظور کاهش سطح آسیب پذیری کشاورزان شاخص های زیرساخت و خدمات مورد توجه بیشتری قرار گیرد تا برآیند نهایی آسیب پذیری کشاورزان بهبود یابد.نوآوری، کاربرد نتایج: نوآوری این تحقیق در منطقه مورد مطالعه و شاخص های به کار گرفته شده در آن است.
بازسازی معنایی شیوه مواجهه دامداران روستایی با پدیده خشکسالی و بحران آب در منطقه موسی آباد از توابع شهرستان تربت جام بر اساس نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
60 - 39
حوزههای تخصصی:
هدف: وضعیت کاهش بارندگی ها، خشکسالی و به طور کلی تغییرات اقلیمی در دهه های اخیر مسایل فزاینده ای را برای کشورمان رقم زده است. این مسایل برای مناطق خشک کشور بسیار عمیق تر و ملموس تر قابل درک است به ویژه اگر شیوه معیشتی به گونه ای باشد که مستقیماً متأثر از وضعیت بارش ها باشد هدف از تحقیق حاضر درک معنایی بحران آب و خشکسالی نزد دامداران منطقه موسی آباد از توابع شهرستان تربت جام است.روش و داده: این پژوهش با روش زمینه ای اشتروس و کوربین، انجام شده است. برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه عمیق استفاده گردید و معیار اتمام تعداد مصاحبه ها (۲۲ مورد) رسیدن به اشباع نظر بوده است.یافته ها: با استفاده از مرحله کدگذاری باز، ۵۹ مفهوم اولیه استخراج و با تبدیل آن ها به مفاهیم انتزاعی، ۲۲ مقوله اصلی به دست آمد. سپس در مرحله کدگذاری گزینشی، یک مقوله هسته ای – دامداری سنتی در منگنه ی دوگانگی ها - استخراج شد.نتیجه گیری: این تحقیق نشان داد که از نگاه دامداران منطقه موسی آباد، خشکسالی و بحران آب رابطه ی مستقیمی با دوگانگی هایی دارد که در عمل خود را در قالب یک بلاتکلیفی منجر به نابودی تدریجی دامداری سنتی ظاهر کرده است. چنین به نظر می رسد که دولت خواسته یا ناخواسته به دلیل سیاست های دوگانه ای که در ارتباط با مناطق روستایی و شیوه معیشت آنان در پیش گرفته، مقصر و بازیگر اصلی پدیده پیامدهای خشکسالی و بحران آب برای دامداران سنتی شناخته می شود. نوآوری، کاربرد نتایج: این پژوهش با استفاده از روش کیفی نظریه زمینه ای برای اولین بار به تجربه زیسته و مشکلات و مسائل حاصل از خشکسالی برای دامداران منطقه موسی اباد پرداخته است.با الهام گرفتن از نظریه ی الینور استروم، پیشنهاد شد که دولت با باز اندیشی در این شیوه سیاست گذاری های دوگانه، دست کم تکلیف خودش و این قشر بزرگ از جامعه روستایی را مشخص کند.
پایش خشکسالی با استفاده از داده های سنجنده MODIS و مقایسه با شاخص هواشناسی SPI در دوره های کوتاه مدت مطالعه موردی: استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
166 - 186
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از پیچیده ترین بلایای طبیعی است که آسیب های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی فراوانی را به همراه دارد و غالباً به عنوان یک پدیده خزنده بیان می شود. پایش خشکسالی با استفاده از تصاویر ماهواره ای می تواند نمایانگر شدت خشکسالی در مناطق با کمبود داده بارش هواشناسی بوده و کاستی مکانی و زمانی آن را جبران کند. در این پژوهش ، خشکسالی استان گلستان با استفاده از شاخص های SPI، TCI،VCI وVHI و به کمک تصاویر ماهواره ای سنجنده مودیس مورد بررسی قرار گرفته است ؛ ازاین رو، ابتدا نقشه های شاخص خشکسالی VHI، VCI و TCI استخراج شد. یافته ها در بررسی شاخص TCI نشان داد که سال 2000 بیش از 80 درصد منطقه مورد مطالعه خشکسالی شدید را تجربه کرده است. همجنین در سال های 2010، 2017 و 2018 نیز بخش قابل توجهی از منطقه مورد مطالعه در موقعیت خشکسالی شدید قرار داشتند. با بررسی شاخص VCI مشخص شده است که بیشترین گستره خشکسالی بسیار شدید متعلق به سال های 2001، 2008 و 2011 بوده است. نقشه ها همچنین نشان می هد که خشکسالی بسیار شدید هواشناسی در سال 2008 نمود پیدا کرده است. در بررسی شاخص VHI طی دوره زمانی 21 ساله در منطقه مورد مطالعه نشان داد که سال های 2000، 2001، 2002، 2008، 2010، 2011، 2014، 2015، 2017، 2018 و 2021 وضعیت بحرانی خشکسالی را تجربه کرده اند. همچنین ، در سال های 2000، 2008 و 2018 بالای 60 درصد از مساحت منطقه در وضعیت خشکسالی خیلی شدید واقع شده است . بررسی مقادیر ضریب همبستگی نمایه ها VCI،VHI و TCI با شاخص هواشناسیSPI ، نشان داد که شاخص SPI، بیشترین ضریب همبستگی را با شاخص TCI و کمترین ضریب همبستگی را با شاخص VHI دارد. به طورکلی بخش اعظم منطقه مورد مطالعه در گستره کلاس های خشکسالی خیلی شدید و شدید قرار گرفته است که نیازمند توجه به مدیریت بهینه منابع آبی در این نواحی است.