مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
خشکسالی
منبع:
اقتصاد کشاورزی و توسعه سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۱۹
237 - 265
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات اقلیمی و لزوم حفاظت از محیط زیست به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک، اتخاذ سازوکاری جدید برای تخصیص عادلانه منابع آب کمیاب و منافع حاصل از آن بین ذی نفعان ضروری است. در مطالعه حاضر، برای بررسی مدیریت منابع آب در شرایط خشکسالی و کمیابی آب در حوضه آبریز قره سو در استان گلستان، از چارچوب نظریه بازی همکارانه استفاده شد و گردآوری داده های مورد نیاز برای طراحی مدل به شیوه پیمایشی و تکمیل پرسشنامه در سال زراعی 97-1396 صورت گرفت. همچنین، برای بررسی تمایل ذی نفعان به شرکت در ائتلاف و تعیین میزان پایداری آن، از شاخص قدرت لامان و شاخص پایداری استفاده شد. نتایج نشان داد که با دستیابی به همکاری کامل، منافع کل حوضه افزایش می یابد. افزون بر این، بررسی شاخص پایداری نشان داد که در مجموع، در سناریوهای خشکسالی، ائتلاف بزرگ بر اساس نش هارسانی نسبت به ارزش شاپلی نوکلئولوس پایدارتر است. در نتیجه، باید همکاری بین ذی نفعان در قالب شوراهای هماهنگی حوضه برای حفاظت از زیست بوم و حفظ منافع اقتصادی حوضه در شرایط کمیابی آب افزایش یابد. راه حل های نظریه بازی همکارانه و شاخص های پایداری مورد بررسی در مطالعة حاضر نشان دهنده اهمیت ترکیب رفتار راهبردی ذی نفعان در طراحی سیاست های قابل قبول و پایدار برای کاهش اثرات خشکسالی در حوضه بود. از این رو، توصیه می شود که از راه حل نش هارسانی برای بازتوزیع منافع حاصل از همکاری بین ذی نفعان موجود در حوضه استفاده شود؛ به دیگر سخن، شایسته است توزیع منافع بین ذی نفعان در حالت همکارانه بر اساس وزن های نسبی صورت گیرد که بر مبنای بیشینة تقاضای آب بران در حالت عدم همکاری محاسبه می شود.
ارزیابی ابعاد تاب آوری کشاورزان روستایی در برابر خشکسالی و شناسایی راهبردهای معیشتی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان شازند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
1 - 22
حوزههای تخصصی:
افزایش تاب آوری کشاورزان به منظور کاهش اثرات منفی خشکسالی بر منابع معیشتی، امری ضروری است. بهبود معیشت پایدار مردم روستایی در طی دهه های گذشته مورد توجه زیادی قرار گرفته و به عنوان یکی از اهداف اصلی توسعه پایدار روستایی مطرح بوده است. لذا هدف از این مطالعه بررسی و تحلیل ابعاد تاب آوری کشاورزان و ارائه راهبردهای معیشتی در بخش مرکزی شهرستان شازند است. برای این منظور اطلاعات مورد نیاز در سال 1395 از طریق تکمیل پرسشنامه از 12 روستا جمع آوری شد که با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای ارزیابی تاب آوری روستاهای مذکور از چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، نهادی و کالبدی-زیست محیطی بر اساس چارچوب معیشت پایدار استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد تاب آوری کشاورزان در شرایط خشکسالی در ابعاد اقتصادی و نهادی، ناپایدار و در شاخص های کالبدی-زیست محیطی و اجتماعی در وضعیت پایدار قرار دارد. نتایج حاصل از روش تحلیل خوشه ای، پنج راهبرد معیشتی برای جبران و تاب آوری کشاورزان در برابر خشکسالی شامل راهبرد اول ناظر بر کشاورزی عمقی و افزایش بهره وری، راهبردهای دوم، سوم و چهارم بر تنوع بخشی به فعالیت های غیرکشاورزی و خانگی و در نهایت راهبرد پنجم مبتنی بر تمایل به مهاجرت شناسایی و ارائه شد. در این راستا حمایت دولت از کشاورزان و ارائه تسهیلات ویژه برای آن ها در جهت کاهش آسیب پذیری کشاورزان و تنوع بخشی به فعالیت های کشاورزان پیشنهاد می شود.
بررسی کارایی شاخص های منتج از فناوری سنجش ازدور VCI، TCI و VHI در ارزیابی خشکسالی با تصاویر مودیس (مطالعه موردی: مناطق مرکزی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
189 - 224
حوزههای تخصصی:
خشکسالی وضعیتی از کمبود بارندگی و افزایش دما است که در هر منطقه جغرافیایی و در هر اقلیمی، حتی در مناطق مرطوب رخ می دهد که فراوانی و شدت وقوع آن در مناطق خشک و نیمه خشک بیشتر است. خشکسالی بدون اعلام قبلی رخ می دهد و دامنه تأثیر آن بر خلاف وقایع طبیعی دیگر بسیار وسیع می باشد. خسارات ناشی از خشکسالی غیر ملموس ولی بسیار وسیع و پر هزینه است. لذا اساس یک برنامه منظم برای مدیریت بهتر طبق رخدادهای گذشته پایش خشکسالی را ایجاب می کند. شاخص های خشکسالی هواشناسی مستقیماً از روی داده های هواشناسی نظیر بارندگی محاسبه می شوند و در صورت فقدان داده های مذکور، در پایش خشکسالی مفید واقع نخواهند شد. لذا تکنیک سنجش ازدور می تواند ابزاری مفید در پایش خشکسالی به شمار رود. در این تحقیق به بررسی ارتباط بین شاخص خشکسالی هواشناسی (شاخص SPI) و شاخص های سنجش ازدوری VCI، TCI و VHI در استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری، مرکزی و قم پرداخته شده است. در این راستا، با بهره گیری از تصاویر ماهواره مودیس سنجنده ترآ و داده های بارش ایستگاه های باران سنجی و سینوپتیک واقع در منطقه موردمطالعه، آشکارسازی تغییرات رخ داده در بازه زمانی 10 ساله محاسبه گردید. بدین منظور ابتدا با بررسی داده های ایستگاه های موجود و با استفاده از مدل شاخص بارش استاندارد شده (SPI) چهار ماه (فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر) به عنوان نمونه انتخاب شد. در این مطالعه با توجه به دقت زمانی، پوشش طیفی بالا، سهولت دسترسی، عدم نیاز به تصحیح اتمسفری و زمین مرجع نمودن، تصاویر با کد (MOD11A2 و MOD13A2) از محصولات ماهواره مودیس سنجنده ترا مربوط به سال های 2011 تا 2020 به دلیل اطمینان از وجود پدیده ترسالی و خشکسالی استفاده شد و سپس شاخص SPI با شاخص های VCI، TCI و VHI به صورت تلفیقی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج پایش خشکسالی نشان داد که طی این دوره ده ساله در برخی از سال ها خشکسالی شدید وجود داشته که در همان سال نیز بارش به میزان کمتری رخ داده است. برای مثال در سال 2020 این خشکسالی بسیار شدید بوده است و در سال 2011 ترسالی بسیار شدیدی را نشان داد. نتایج حاصل از همبستگی بین شاخص SPI و شاخص های سنجش ازدوری نشان داد که شاخص SPI بالاترین همبستگی را با شاخص VCI در سطح 01/0 دارد که مشخص گردید تصاویر MODIS و شاخص های ساخته شده دارای قابلیت لازم برای پایش خشکسالی می باشد. نتایج این تحقیق می تواند گزینه مناسبی برای تصمیم گیران به منظور بررسی نظارت، بررسی و حل وفصل شرایط خشکسالی مؤثر باشد و ضرورت تعریف نمایه ای را دو چندان کند.
مدلسازی سرمایه های معیشتی خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی (مطالعه موردی: دهستان حومه جنوبی، شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۲
49 - 65
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدلسازی سرمایه های معیشتی خانوارهای روستایی دهستان حومه جنوبی در شرایط خشکسالی انجام گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ چگونگی جمع-آوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش سرپرستان خانوارهای روستایی دهستان حومه جنوبی شهرستان اسلام آباد غرب بودند (2894=N) که با استفاده از جدول کرجسی- مورگان، حجم نمونه ی آماری 339 نفر محاسبه گردید. به منظور دستیابی به نمونه ها در این پژوهش، از روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده گردید. چارچوب تحلیلی مورد استفاده در این پژوهش، چارچوب معیشت پایدار بود. برای مدلسازی نیز از روش معادلات ساختاری بهره گرفته شد. بزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با نظر اصلاحی استادان و کارشناسان دانشگاه و پس از انجام اصلاحات لازم در چند مرحله تأیید شد. پایایی کل پرسشنامه برابر 778/0 است. نتایج نشان می دهد که اعتبار اندازه گیری شده هر چهار مدل اندازه گیری بر سرمایه های معیشتی و نیز مدل چهار عاملی مرتبه دوم برای بررسی سرمایه معیشتی قابل قبول می باشد. در نهایت شاخص انسانی به میزان 64/0، شاخص طبیعی به میزان 45/0، شاخص مالی به میزان 37/0 و شاخص اجتماعی با کمترین تأثیر به میزان 23/0 بر سرمایه معیشتی تأثیر داشت. همچنین ضریب تاثیر بدست آمده بین سرمایه های معیشتی و متغیر خشکسالی 72/0- می باشد که نشان از شدت رابطه غیر مستقیم خشکسالی بر سرمایه های معیشتی دارد.
تحلیل سطح تاب آوری اقتصادی و اجتماعی باغداران در برابر خشکسالی و عوامل مؤثر بر آن (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان ملکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه، تغییر اقلیم و بروز پدیده های آب و هوایی همچون خشکسالی، خسارات اقتصادی و اجتماعی فراوانی را در نواحی روستایی به دنبال داشته است و زندگی ساکنان روستاها را تحت تأثیر قرار داده است. با عنایت به این مسأله، هدف پژوهش حاضر سنجش و تحلیل سطح تاب آوری اقتصادی و اجتماعی باغداران روستاهای بخش مرکزی شهرستان ملکان در برابر خشکسالی و همچنین شناسایی عوامل مؤثر بر میزان تاب آوری آنان بود. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نظر روش انجام توصیفی – تحلیلی (علّی) با ماهیتی کمی است. داده ها و اطلاعات بر مبنای دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری گردید. واحد تحلیل پژوهش، باغداران ساکن در محدوده مورد مطالعه و افراد مطلع محلی بودند. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از تکنیک کوپراس و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که باغداران روستاهای اروق و لکلر بالاترین و روستاهای سرمه لو، علی آباد قشلاق، یولقنلوی جدید، یولقنلوی قدیم و تازه کندخان کندی پایین ترین سطح تاب آوری را در برابر خشکسالی دارند. نتایج مدل سازی نیز نشانگر آن است که متغیر «اقدامات محلی» در حد آستانه متوسط، متغیر «سرمایه اجتماعی» در حد آستانه متوسط و نهایتاً متغیر «سیاست ها و حمایت های دولتی» در حد آستانه قابل توجه قرار دارند.
تحلیل فضایی مخاطرات طبیعی با تأکید خشکسالی و سنجش ظرفیت سازگاری (مطالعه موردی :سکونتگاههای روستایی، شهرستان رزن، استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان همدان از جمله کانون هایی است که دارای تنوع و فراوانی مخاطرات طبیعی است؛ بنابراین، واکاوی و پایش آنها از جمله خشکسالی که مستقیم با معیشت کشاورزان سرکار دارد، از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این پژوهش تحلیل فضایی مخاطرات طبیعی با تأکید بر خشک سالی و سنجش ظرفیت سازگاری روستاهای شهرستان رزن می باشد. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی و با با استفاده از ابزار پرسشنامه و پیمایش میدانی به ارزیابی و سنجش ظرفیت سازگاری کشاورزان با خشکسالی پرداخته است. در گام نخست با استفاده از شاخص های مختلف رفتار خشکسالی در منطقه شناسایی و در مرحله دوم استراتژی های سازگاری با خشکسالی توسط کشاورزان تدوین گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که شاخص SPI از نظر جداسازی سال های خشک و تفکیک دوره های خشکسالی نسبت به سایر شاخص ها روش مناسب تری در پهنه بندی سرزمینی خشکسالی به شمار می رود و بررسی استراتژی های سازگاری کشاورزان در سکونت گاههای روستایی شهرستان رزن بیانگر این بود که میزان استفاده جامعه محلی از روش های سنتی یا بومی جهت سازگاری با شرایط خشکسالی زیاد می باشد. میزان استفاده از روش های سنتی یا بومی و روش های نوین و مدرن جهت سازگاری با شرایط خشک سالی با استفاده از آزمون دوجمله ای مورد آزمون و سنجش قرار داده شده است و نتایج حاصل از آمار استنباطی حاکی از آن است که به طور کلی میزان استفاده از روش های سنتی یا بومی جهت سازگاری با شرایط خشک سالی زیاد می باشد همچنین میزان استفاده از روش های نوین و مدرن جهت سازگاری با شرایط خشک سالی متوسط می باشد.
واکاوی مولفه های سرمایه اجتماعی در تقویت تا ب آوری خانوار های عشایری در برابر خشکسالی؛ مورد مطالعه عشایر شهرستان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : نظام تولیدی و زندگی اجتماعی عشایر با چالش ها و مشکلات فراوان روبروست که پدیده خشکسالی از آن جمله است، در این بین کاهش آسیب پذیری جوامع عشایر از طریق افزایش سطح تاب آوری و ارتقای انعطاف پذیری در برابر پیامد های طبیعی از جمله خشکسالی می تواند یکی از ویژگی های مدیریت، برنامه ریزی و توسعه باشد که از طریق سرمایه اجتماعی امکان پذیر است.
هدف پژوهش: بررسی واکاوی مولفه های سرمایه اجتماعی در تقویت تاب آوری خانوار های عشایر در برابر خشکسالی در شهرستان نیشابور انجام گردیده است.
روش شناسی تحقیق: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری نیز تعداد خانوار عشایر شهرستان است، که بر اساس نمونه گیری تصادفی تعداد 217 خانوار تعیین شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار SPSS، مدل های FARAS، BMW استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش : عشایر شهرستان نیشابور قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد.
یافته ها و بحث : نتایج نشان داد، در بین مولفه های تاب آوری آمادگی با مقدار 479/0، و واکنش با مقدار 331/0، بالاترین و پایین ترین میزان را به خود اختصاص داده اند. همچنین بر اساس اطلاعات مشخص گردیده شد که میزان تاب آوری در بین خانوار های عشایر با میزان ( 61/51) در سطح متوسط قرار دارد، در بین مولفه های سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی با مقدار 498/0، و عضویت در گروه های اجتماعی با مقدار 389/0، بالاترین و پایین ترین میزان را به خود اختصاص داده اند. همچنین بر اساس اطلاعات به دست آمده مشخص گردیده شد که میزان سرمایه اجتماعی در بین خانوار های عشایر در برابر خشکسالی با میزان (16/45) در سطح متوسط قرار دارد. در نهایت نتایج تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر نیز حاکی از رابطه مثبت و معناداری بین مولفه سرمایه اجتماعی و تقویت تاب آوری خانوار های عشایر در برابر خشکسالی بود، به نحوی که بیشترین میزان تاثیرپذیری از سرمایه اجتماعی در مولفه آمادگی به گویه مشورت با کارشناسان کشاورزی، در مولفه واکنش به گویه کشت محصولات معیشتی، در مولفه بازتوانی و بازسازی به گویه بیمه کردن دام های خود، در مولفه پیشگیری نیز به گویه ترکیب دانش بومی و مدرن در زمینه خشکسالی، اختصاص داده شد.
نتایج: در نهایت در یک جمع بندی نهایی می توان گفت که مولفه های سرمایه اجتماعی در تقویت تاب آوری خانوار های عشایری در برابر خشکسالی شهرستان نیشابور تاثیر مثبت و معناداری دارد.
هم زمانی یا عدم هم زمانی خشکسالی هواشناسی و خشکسالی کشاورزی، مطالعه موردی: ایستگاه تحقیقات هواشناسی کشاورزی سرارود کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که با خسارت های مالی و جانی فراوانی همراه است. این پدیده تحت هر رژیم بارش و رژیم دمایی به وقوع می پیوندد. تعریف مورد قبول عام در مورد خشکسالی وجود ندارد؛ زیرا نزد افراد با تخصصهای مختلف دارای معانی متفاوتی است و در منابع علمی به رخداد خشکسالی هواشناسی، هیدرولوژیکی و کشاورزی اشاره شده است.
خشکسالی هواشناسی عبارت است از: کمبود غیرنرمال و طولانی مدت بارش، و خشکسالی هیدرولوژیکی به صورت دوره ای با ذخیره آبی واقعی کمتر از میزان حداقل ذخیره آبی مورد نیاز برای فعالیت های مشخص است. خشک سالی کشاورزی تحت شرایط عدم کفایت میزان آب - خاک قابل دسترس در یک دوره زمانی بحرانی ایجاد می شود و این شرایط به نوع گونه گیاهی و نوع خاک بستگی دارد.
در این تحقیق، به بررسی هم زمانی یا عدم هم زمانی دو رخداد خشک سالی هواشناسی و خشک سالی کشاورزی پرداخته شده است. برای انجام این بررسی، از داده های هواشناسی و اطلاعات فنولوژیکی گندم دیم سرداری در محدوده زمانی سالهای 91-1990 تا 99-1998 (به استثنای سال زراعی 94-1993 که مزرعه کشت نشده است) ایستگاه تحقیقات هواشناسی کشاورزی سرارود کرمانشاه استفاده به عمل آمده است.
نتایج تحقیق نشان می دهد که با رخداد خشکسالی هواشناسی، خشکسالی کشاورزی نیز به وقوع پیوسته و حتی در سال هایی که از نظر هواشناسی، ترسالی محسوب می شود نیز نظیر سال های زراعی 95-94 و 98-97 علی رغم بهبود شرایط رطوبتی خشکسالی کشاورزی به وقوع پیوسته است.
واکاوی ارتباطات و نشر اطلاعات در زمان بحران خشکسالی (دیدگاه کشاورزان شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
237 - 254
حوزههای تخصصی:
واکاوی ارتباطات و نشر اطلاعات در زمان بحران خشکسالی (دیدگاه کشاورزان شهرستان کرمانشاه) امروزه، جهت گیری برنامه ریزی های خشکسالی به سمت مدیریت ریسک می باشد که یکی از عناصر آن، انتشار و انتقال هشدارهای زود هنگام به کشاورزان است. بر اساس شواهد، سازمان های مربوطه، نتایج اقدامات تخصصی خود را برای استفاده بهره برداران، منتشر نمی نمایند یا انتشار این اطلاعات برای بهره برداران با کاستی های بسیار روبرو است. لذا پژوهش حاضر با هدف واکاوی ارتباطات و نشر اطلاعات در زمان خشکسالی در شهرستان کرمانشاه انجام شد. بدین منظور، از روش پیمایشی- توصیفی بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه شامل کشاورزان گندم کار در شهرستان کرمانشاه بودند (31000=N) که با استفاده روش نمونه-گیری خوشه ای چند مرحله ای، 370 نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود. داده ها با بکارگیری از آمار توصیفی تحلیل گردید. نتایج نشان داد کشاورزان جهت دریافت اطلاعات، بیشتر از کانال های ارتباطی نظیر تلویزیون، کارشناسان مراکز خدمات جهاد کشاورزی، سازمان هواشناسی، و دوستان و همسایگان بهره می گیرند. همچنین، سازمان جهاد کشاورزی، هواشناسی و صدا و سیما نسبتاً بیشترین نقش را در انتقال اطلاعات و هشدارها ایفا نمودند. علاوه بر این، سازمان ها، بیشتر ارائه اطلاعات و هشدار را در مرحله بعد از خشکسالی، انجام داده اند. بطور کلی نتایج نشان داد که بیشتر سازمان های مربوطه در زمینه ارائه اطلاعات و هشدارها چندان مطلوب عمل نمی کنند و هماهنگی لازم را در زمینه ندارند. پیشنهاد می گردد، سازمان های دخیل در امر خشکسالی بصورت یک واحد هماهنگ، با تبادل اطلاعات و هشدارهای تخصصی، اطلاعات مورد نیاز را از طریق کانال های معتبر در اختیار کشاورزان قرار دهند. واژه های کلیدی: ارتباطات، خشکسالی، ریسک، سامانه هشدار زود هنگام، نشر اطلاعات. علاوه بر این، سازمان ها، بیشتر ارائه اطلاعات و هشدار را در مرحله بعد از خشکسالی، انجام داده اند. بطور کلی نتایج نشان داد که بیشتر سازمان های مربوطه در زمینه ارائه اطلاعات و هشدارها چندان مطلوب عمل نمی کنند و هماهنگی لازم را در زمینه ندارند. پیشنهاد می گردد، سازمان های دخیل در امر خشکسالی بصورت یک واحد هماهنگ، با تبادل اطلاعات و هشدارهای تخصصی، اطلاعات مورد نیاز را از طریق کانال های معتبر در اختیار کشاورزان قرار دهند. واژه های کلیدی: ارتباطات، خشکسالی، ریسک، سامانه هشدار زود هنگام، نشر اطلاعات.
بررسی خشکسالی و ترسالی شهرستان چابهار با استفاده از شاخص SPI
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
110 - 127
حوزههای تخصصی:
بخش وسیعی از کشور ما به علت قرار گرفتن در کمربند بیابانی دنیا دارای اقلیمی خشک و نیمه خشک است و به این علت بارش کمی ( یک سوم بارش متوسط جهان) دریافت می کند که این میزان بارش کم نیز در سال های مختلف دارای توسانات شدیدی است. خشکسال پدیده ای است که هرچند سال یکبار، در نتیجه کاهش میزان بارندگی در نقاط مختلف جهان به وقوع می پیوندد و چنانچه کشاورزی نتواند در برابر این پدیده مقاومت کند، قحطی رخ می دهد. برای پایش خشکسالی از شاخص های متعدد به عنوان شاخص های خشکسالی در سراسر جهان استفاده می شود. در این پژوهش از شاخص SPI برای بررسی خشکسالی و ترسالی های شهرستان چابهار استفاده شده است. برای انجام این پژوهش و با هدف تحلیل بارش و تعیین سال های خشک و مرطوب از داده های ماهیانه بارش ایستگاه هواشناسی سینوپتیک چابهار در یک دوره 34 ساله (2018-1985) استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد در 6 ماه از سال یعنی از ماه دسامبر تا پایان ماه می بیشتر سال ها خشکسالی اتفاق افتاده است و وضعیت خشکسالی ها ملایم، یعنی از نوع خفیف می باشند. همچنین در 6 ماه از سال یعنی از ماه ژوئن تا پایان ماه نوامبر وضعیت شهرستان چابهار در شرایط نرمال قرار دارد و در این بخش از سال هیچ گونه خشکسالی رخ نداده است. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد تعداد ترسالی های چابهار کمتر از خشکسالی ها هستند، اما بر خلاف خشکسالی ها در همه ماه های سال به استثنا ماه می، به وقوع پیوسته اند و ماه ژانویه با 10 سال ترسالی، 13 سال خشکسالی و 11 سال شرایط نرمال، پر نوسان ترین ماه سال می باشد. همچنین سال های 1997، 2007 و 2008 مرطوب ترین سال ها در طی دوره مورد بررسی بوده اند.
ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر برنامه ریزی تخصیص بهینه منابع آب در استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
157 - 172
حوزههای تخصصی:
کاهش نزولات جوی در پی تغییر شرایط اقلیمی در سال های اخیر اثرات نامطلوبی بر بخش های مختلف به خصوص منابع آب استان گذاشته است. مدیریت این شرایط نیازمند شناخت دو بعد رفتار اقلیمی و تخصیص بهینه و کارآمد منابع آب در بخش های مهم و آب بر مانند کشاورزی است. در این پژوهش ابتدا به شناخت رفتار اقلیمی و پیش یابی تغییرات اقلیمی با نگرش ارزیابی دوره های خشک در دهه میانی بر اساس سناریوی انتشار(RCP4.5) و مدل (HadGEM2-ES) برای پهنه های استان پرداخته شد. پهنه های خطرپذیر در برابر نوسانات اقلیمی شناسایی شدند. در ادامه برای کنترل و تخصیص بهینه منابع آب حوضه آبریز در استان با استفاده از روش برنامه ریزی سازشی(CP) ابتدا معیارهای تخصیص استخراج و وزن دهی شدند و نهایتاً تحلیل حساسیت به نوسانات اقلیمی انجام شد. سهم هر منطقه از موجودیت آب های سطحی تخصیص داده شد. نتایج نشان داد که با لحاظ نمودن وضعیت اقلیمی و تحلیل حساسیت پذیری مدل از متوسط 12 میلیارد متر مکعب ذخیره سطحی، مناطقی مانند یاسوج و سی سخت با افزایش طول دوره های خشک در آینده حساسیت پذیری بیشتری از خود نشان می دهند و در مقادیر تخصیص بهینه نهایی سهم بیشتری را به خود اختصاص می دهند(به ترتیب 33 و 19 درصد). در مقابل مناطق گرم و خشک مانند باشت، چرام و گچساران بدلیل حساسیت پذیری کمتر به ترتیب با 6، 7 و 10 درصد کمترین سهم اختصاصی را دریافت کردند.
تحلیل نقش مدیریت روستایی در افزایش میزان تاب آوری نقاط روستایی در برابر خشکسالی از دیدگاه روستاییان (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
25 - 40
حوزههای تخصصی:
مدیریت اثربخش روستایی نیازمند بهره گیری از الگوها و رویکردهای مدیرتی و نهادی نوین است که در تمام ابعاد منجر به اتخاذ راهبرد و راهکارهایی می شود که خانوارهای روستایی را در برابر مخاطرات مختلف به ویژه خشکسالی تاب آور می سازد. با توجه به این موضوع پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مدیریت روستایی در تاب آوری روستایئان در برابر خشکسالی انجام شده است.این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است، جامعه آماری 32 روستای دارای دهیاری بخش مرکزی شهرستان اردبیل با جمعیت8038 است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 348 نفر برآورد گردد که به تناسب تعداد سرپرست خانوار موجود در هر روستا توزیع گردید. جهت بررسی موضوع در بخش مدیریت روستایی از چهار شاخص در قالب 40 نماگر و در بخش تاب آوری در برابر خشکسالی از چهار شاخص در قالب 24 نماگر بر اساس مطالعات سایر محققین بهره گرفته شد. روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت و پایایی کل آن بر اساس آلفای کرونباخ 784/0 برآورد گردید. نتایج نشان داد از بین شاخص های مدیریت روستایی، مدیریت محیط زیست703/0 از واریانس تاب آوری در برابر خشکسالی را تبیین ومی کند. همچنین بر اساس دیدگاه روستائیان، میانگین شاخص های تاب آوری در ابعاد آمادگی، واکنش و پیشیگری بیشتر از حد متوسط و تنها در شاخص بازتوانی و بازسازی(80/2) میانگین آن پایین تراز حد متوسط بود. از سوی دیگر نتایج تکنیک میرکا بیانگر این است روستای عموقین در بالاترین سطح تاب آوری در برابر خشکسالی و روستای اروانق در پایین ترین سطح قرار دارد. نتایج نشان می دهد مجموعه ای از عوامل به صورت نظام مند، تحولات و نقش مدیریت روستایی را در تاب آوری روستائیان تبیین می کند و مدیریت روستایی با دارا بودن دید همه جانبه می تواند با افزایش میزان تاب آوری روستائیان در برابر انواع بلاهای طبیعی و ارائه آگاهی لازم به آنها، زمینه پایداری نقاط روستایی را فراهم سازد.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر تاب آوری اجتماعی روستاییان در مخاطرات محیطی (با تأکید بر خشکسالی) مطالعه موردی: روستاهای دهستان بدر شهرستان روانسر در سال 1396(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و سنجش میزان سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با تاب آوری اجتماعی است. روش تحقیق پیمایش است که اعتبار آن از نوع محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شده است. جامعه آماری شامل تمامی سرپرستان خانوار روستاهای دهستان بدر شهرستان روانسر است که تعداد آن ها براساس سرشماری سال 1395 حدود 3996 نفر است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 285 نفر تعیین شده است. مشارکت کنندگان به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای متناسب و به طور تصادفی انتخاب شده اند. از روش های آماری مبتنی بر مقایسه میانگین ها، آزمون تی تک نمونه ای، آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه توأم، برای تجزیه وتحلیل دادهها استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهند میزان تاب آوری اجتماعی (3.16 از 5 نمره برابر با 63.34 درصد) و میزان سرمایه اجتماعی خانوارهای روستایی (3.31 از 5 نمره برابر با 66.22 درصد)، بالاتر از متوسط و خوب است. بین سطح سرمایه اجتماعی و زیرشاخه های آن شامل شبکه های روابط، مشارکت، اعتماد و هنجارهای معامله متقابل و تاب آوری اجتماعی روستاهای نمونه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتیجه تحلیل رگرسیونی نشان میدهد متغیرهای سرمایه اجتماعی در مجموع 52 درصد از واریانس میزان تاب آوری اجتماعی را تبیین می کنند.
تحلیل و ارزیابی خشکسالی هواشناسی در ایستگاه همدیدی گرگان
منبع:
مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی (چشم انداز جغرافیایی) دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۳۸۶ شماره ۵
97 - 110
خشکسالی یکی از مهم ترین انواع مخاطرات طبیعی و پدیده آرام و مرموز است که ناشی از فرآیندهای آب و هوایی می باشد. شدت و فراوانی آن تاحدودی به موقعیت جغرافیایی محل بستگی دارد که هر چند سال یک بار در نتیجه کاهش میزان بارندگی اتفاق می افتد. به منظور مطالعه و بررسی خشکسالی های ایستگاه سینوپتیک گرگان، داده های بارندگی دوره آماری(2005-1976) از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید و بعد از بررسی های اولیه و آزمون نرمال بودن داده ها با استفاده از شاخص های توزیع استاندارد، درصد نرمال و دهک ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، به طوری که خشکسالی های ضعیف، متوسط و روند آن برای ایستگاه گرگان استخراج شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بر این اساس دهه (95-85) خشک ترین دهه در دوره آماری بوده و سال1990 با توجه به شاخص های مورد استفاده، شدیدترین میزان خشکسالی را دارا بوده است.
پهنه بندی شدت خشکسالی با استفاده از نمایه های درصد از نرمال (PN) و دهک ها (DC) در استان خراسان رضوی
منبع:
مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی (چشم انداز جغرافیایی) دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۸۷ شماره ۷
27 - 44
زندگی بشر در طول تاریخ در سراسر جهان در معرض انواع مخاطرات طبیعی قرار داشته که بخشی از آن ناشی از فعالیتها و فرایندهای زمین شناختی و ژئومورفولوژیکی از قبیل
زلزله، آتشفشان و غیره بوده ولی بخشی از حوادث ناشی از فرایندهای اقلیمی می باشد که شدت و فراوانی این پدیده ها تا حدود زیادی به مختصات جغرافیایی محل بستگی دارد از جمله این حوادث می توان به طوفان های سهمگین، خشکسالی، سیل و ... اشاره کردکه در این میان خشکسالی از اهمیت ویژه ای برخوردار است خشکسالی حادثه ای طبیعی و پدیده ای آرام و مرموز است، که در دهه های اخیر در میان حوادث طبیعی که جمعیت های انسانی را تحت تأثیر قرار داده اند فراوانی و خسارات ناشی از خشکسالی بیش از سایر حوادث اقلیمی بوده است.
در مقاله پژوهشی حاضر سعی شده است ضمن مطالعه اجمالی روشها و نمایه های ارزیابی شدت خشکسالی، این پدیده از دیدگاه اقلیمی نیز مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از داده های موجود بارش ماهانه ایستگاههای سینوپتیک استان خراسان رضوی، نقشه پهنه بندی خشکسالی با استفاده از شاخص های درصد از نرمال (PN) و دهکها (DC) تهیه شده و در نهایت کاربرد این دو نمایه در ارزیابی شدت خشکسالی در شهرستانهای استان خراسان رضوی با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفته شود.
پایش و پهنه بندی خشکسالی در گیلان
پژوهش حاضر جهت پایش خشکسالی و همچنین بررسی ویژگی های پدیده فوق در سطح استان گیلان انجام شده است. بدین منظور ابتدا داده های مورد نیاز برای انجام کار از سازمان آب منطقه ای استان به مدت 30 سال(سال آبی1357 تا شهریور1387) اخذ گردید. برای آنالیز داده های بارش از روش شاخص استاندارد شده بارش(SPI) استفاده شده است. باتوجه به قابلیت این روش در پایش خشکسالی و آنالیز شدت، مدت، فراوانی و سطح درگیر این پدیده، نتایج نشان داد که خشکسالی به طور متناوت و با سیکل های نسبتاً منظم در منطقه اتفاق می افتد فراوانی وقوع خشکسالی در ایستگاه های مرطوب و خشک با هم متفاوت بوده و فراوانی وقوع خشکسالی در شدت های متوسط و شدید نسبت به ایستگاه های مرطوب بیشتر رخ می دهد. رابطه مدت – فراوانی حاکی از وجود همبستگی معکوس بین دو ویژگی خشکسالی بوده و از تابع لگاریتمی نیز پیروی می نماید. همبستگی مقادیر SPI در 19 ایستگاه مورد مطالعه نشان دهنده هم زمانی وقوع خشکسالی در ایستگاه های مجاور هم است و با افزایش فاصله، میزان آن کاهش می یابد همچنین عدم هم زمانی وقوع خشکسالی بین ایستگاه های مناطق خشک با مرطوب از ضریب همبستگی بسیار پایین آن کاملاً مشهود است. همچنین الگوی مکانی- زمانی خشکسالی بعد از پایش، حاکی از وقوع خشکسالی های پیوسته و ناپیوسته در محدوده مورد مطالعه است که شرایط بحرانی برای منابع طبیعی و انسانی ایجاد می نماید.
اثرات اقتصادی و اجتماعی خشکسالی بر نواحی روستایی شهرستان گرمی (مطالعه موردی: دهستان آزادلو)
در حال حاضر خشکسالی، یکی از مخاطرات مهم طبیعی محسوب می شود که دارای اثرات مستقیم و غیر مستقیم به ویژه در نواحی روستایی است. از جمله پیامدهای خشکسالی در نواحی روستایی، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی است. از این رو بررسی علمی این پدیده به منظور برنامه ریزی و مقابله با آن ضروری می باشد. این مقاله به بررسی آثار خشکسالی سال های 1384 تا 1388 بر وضیعت جامعه روستایی شهرستان گرمی پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده ها از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را جمعیت روستایی دهستان آزادلو با 24 روستا و خانوار 919 تشکیل می دهد که از بین آن ها 6 روستای بالای 50 خانوار که تأثیر خشکسالی بر آن ها بیشتر بوده به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است. برای بررسی جامعه نمونه با استفاده از فرمول کوکران 270 پرسش نامه به صورت طبقه بندی شده تصادفی در روستاهای نمونه تکمیل شده و برای تجزیه و تحلیل داده های پرسش نامه ای از نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. نتایج حاصل از یافته های تحقیق حاکی از آن است که خسارات ناشی از خشکسالی در کاهش درآمد و پس انداز، تغییر در ساختار شغلی روستا، افزایش تمایل به مهاجرت از روستا، کاهش مشارکت و روابط اجتماعی و کاهش دام ها و تولیدات کشاورزی، تأثیر داشته است.
تحلیل نقش مدیریت روستایی در افزایش تاب آوری روستاییان در برابر خشکسالی (مطالعه موردی: شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
بنیان روش تحقیق مبتنی بر پراگماتیسم، روش تحقیق آمیخته است. هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش مدیریت روستایی در تاب آوری روستاییان در برابر خشکسالی می باشد. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، روش و ماهیت توصیفی - تحلیلی و به منظور جمع-آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. قلمرو مکانی این تحقیق سکونتگاه های روستایی شهرستان میاندوآب می باشد. این شهرستان در سال 1395 دارای 73388 خانوار و 260628 جمعیت بوده و جامعه آماری تحقیق شامل 176 نفر از مدیران و کارکنان اداراتی که در امور روستایی دخالت دارند از جمله، معاونت توسعه روستایی، فرمانداری، بخشداری ها، اداره برق، فاضلاب روستایی، اداره کل منابع آب، بنیاد مسکن، جهاد کشاورزی و غیره بوده است. برای نمونه گیری از روش های کیفی هدفمند (گلوله برفی و روش متواتر نظری) استفاده شده است. سطح پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ برای شاخص های مدیریت روستایی 729/0 و برای شاخص های تاب آوری 651/0 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش آمیخته (کمی و کیفی) استفاده شده است. نتایج نشان داد، بین مدیریت روستایی و بهبود تاب آوری روستاییان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین مهمترین عوامل ارتقاء تاب آوری روستاییان در برابر خشکسالی، عامل «سیاست ها و حمایت های دولت» و عامل «متنوع سازی اقتصاد روستایی» می باشد. همچنین عملکرد مدیران روستایی در شاخص های «زیرساختی-کالبدی و تخصیص بودجه و منابع مالی» نمود بیشتری داشته و موجب شده است تا این شاخص بیشترین تأثیر را در ارتقاء تاب آوری روستاییان در برابر خشکسالی داشته باشد. و لی برعکس شاخص «افزایش ظرفیت های اقتصادی»، به دلیل بهتر نبودن عملکرد مدیران کمترین تأثیر را در تاب آوری روستاییان شهرستان میاندوآب داشته است.
برآورد مساحت آتش سوزی در پوشش های گیاهی ایران با استفاده از داده های سنجندۀ مودیس و آلوس – 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی در پوشش های جنگلی سطح جهان باعث واردشدن خسارات شدید به پوشش های گیاهی، خاک و زیستگاه های طبیعی می شود که تأثیرات زیست محیطی منفی مستقیم و غیرمستقیم را به همراه دارد؛ ازجمله جنگل زدایی، تغییرات آب وهوا و خشکسالی. ازاین رو تشخیص و تعیین خطرها، برای پوشش های گیاهی که دچار آتش سوزی می شوند، به منظور مدیریت و توسعه آنها بسیار مهم است. گسترش تصاویر سنجش از دوری، همچون محصولات آتش فعال دو ماهواره ترا (Terra) و آکوا (Aqua)، طی دو دهه گذشته، از روش های مهم در تشخیص این آتش سوزی ها بوده است. بااین حال محصول آتش فعال سنجنده مودیس، طی مطالعات گذشته، نشان داده است که این موارد به تنهایی نتایج مناسبی از مناطق تحت تأثیر آتش به دست نمی دهند. ازاین رو نیاز است با نقشه های پایه پوشش های گیاهی ارزیابی شوند. این تحقیق با هدف بررسی دو نوع محصولات گیاهی و کشف آتش فعال سنجنده مودیس و نقشه پوشش های جنگلی و غیرجنگلی FNF-JAXA، برای تفکیک بهتر مناطقی که دچار آتش سوزی شده اند، در پوشش های گیاهی کشور ایران بین روزهای ژولیوسی 1 تا 160 (یازدهم دی 1398 تا هجدهم خرداد 1399) در سال 2020 انجام شد. نتایج بیانگر بیشترین مساحت آتش سوزی در روز ژولیوسی 144 (سوم خرداد 1399)، با بیش از 49هزار هکتار و روز ژولیوسی 128 (هجدهم اردیبهشت 1399)، با بیش از 45هزار هکتار است. اما بیشترین مساحت آتش سوزی پوشش های جنگلی در روزهای 120 تا 160 (دهم اردیبهشت تا هجدهم خرداد 1399)، با بیش از 14هزار هکتار برآورد شده است. استان خوزستان بیشترین مساحت آتش سوزی را در دوره زمانی مورد مطالعه، داشته است که بیشتر این مناطق در اراضی کشاورزی قرار داشتند. سه استان فارس، کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر بیشترین مساحت آتش سوزی ها را در پوشش های جنگلی داشته اند. بیشترین فراوانی آتش سوزی ها در اراضی کشاورزی مشاهده شد که مهم ترین دلایل آن می تواند دخالت های انسانی باشد. همچنین ارزیابی نهایی نتایج نشان داد استفاده از محصول FNF-JAXA (با صحت نهایی 4/87% و ضریب کاپای 85/0)، در قیاس با محصولات مودیس (با صحت نهایی3/80% و ضریب کاپای 78/0)، در تفکیک مناطق جنگلی قابلیت بهتری دارد. بااین همه توانایی محصولات مودیس در تفکیک نوع پوشش گیاهی مرتع و کشاورزی مزیتی مهم به شمار می رود که محصول FNF-JAXA چنین ویژگی ای ندارد. به طور کلی، یافته های تحقیق بیانگر قابلیت مناسب تصاویر محصولات گیاهی مودیس و نقشه های FNF-JAXA است که می توانند، به منزله نقشه های مرجع برای تفکیک پوشش های گیاهی گوناگون که دچار آتش سوزی می شوند، در ارزیابی خسارت و مدیریت آنها به کار روند.
تحلیل فضایی تاب آوری فرامحلی سکونتگاه های روستایی شهرستان روانسر در مواجهه با خشکسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی سطح کلی تاب آوری فرامحلی سکونتگاه های روستایی نسبت به خشکسالی، در جهت حکمرانی خوب نواحی روستایی بسیار حائز اهمیت است. درواقع با تحلیل فضایی تاب آوری فرامحلی دهستان ها، به کارگیری راهبردهای مدیریتی تعدیل آسیب های ناشی از خشکسالی مقدور می شود. لذا هدف این تحقیق اولویت بندی سطح تاب آوری فرامحلی نسبت به خشکسالی در بین شش دهستان شهرستان روانسر در استان کرمانشاه است. بنابراین، پنج شاخص سنجش تاب آوری فرامحلی نسبت به خشکسالی یعنی جریان های افراد، سرمایه ها، محصول و کالاها، اطلاعات، فناوری ها و نوآوری ها، با واکاوی پیشینه پژوهش، انتخاب گردید. در مرحله بعد با بهره گیری از آزمون T تک نمونه ای یک طرفه، میزان تأثیرگذاری هر یک از شاخص های مذکور بر تاب آوری فرامحلی روستائیان از منظر دهیاران شهرستان هدف (99=N) که بر مبنای جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری تصادفی 79 نفر از آنان انتخاب شدند، بررسی و تأیید گردید، سپس به منظور تعیین وزن شاخص های فوق الذکر، با تکنیک گلوله برفی و روش نمونه گیری هدفمند، 17 نفر از متخصصان و کارشناسان جهاد کشاورزی و فرمانداری شهرستان روانسر انتخاب و از نظرات آنان استفاده شد. نتایج یافته ها با تکنیک TOPSIS بر مبنای شاخص های مطرح شده، بیانگر آن بود که تاب آوری فرامحلی نسبت به خشکسالی در مناطق روستایی دهستان های حسن آباد و زالواب بیشترین، در دهستان های بدر و دولت آباد متوسط و در دهستان های منصورآقایی و قوری قلعه کمترین مقدار است. این امر می تواند ناشی از جریان های و پیوندهای فرامحلی و نامتوازن و عدم عدالت فضایی در حوزه دهستان های مذکور باشد. نتایج این مطالعه می تواند پیشنهادهایی کاربردی برای حکمرانی خوب نواحی روستایی هدف به منظور تعدیل آسیب پذیری و افزایش تاب آوری روستائیان نسبت به خشکسالی داشته باشد.