مطالب مرتبط با کلیدواژه

زنان سرپرست خانوار


۱۴۱.

فقر چندبعدی زنان و مردان سرپرست خانوار در مناطق شهری و روستایی ایران با استفاده از روش آلکایر و فوستر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: روش آلکایر و فوستر زنان سرپرست خانوار فقر زنان فقر چندبعدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۶۶
مقدمه: کاهش فقر یکی از مهم ترین اهداف اقتصادی و اجتماعی سیاست مداران و برنامه ریزان در جوامع مختلف است. زنان بیش از مردان در معرض فقر و تبعیض جنسیتی قرار دارند. این مسئله به این دلیل است که زنان از قابلیتها و امکانات لازم برای توانمندی و کاهش فقر برخوردار نیستند. ازاین رو، برای سیاست گذاری و تدوین برنامه های فقرزدا در کشور به ویژه در خانوارهای با سرپرست زن، لازم است با بهره گیری از شاخصهای سنجش فقر، پیش از هر اقدامی تصویری دقیق از وضعیت فقر آنها ترسیم شود. در این مقاله سعی بر این است پس از اندازه گیری شاخص فقر چندبعدی در خانوارهای با سرپرست زن و مرد به تجزیه وتحلیل وضعیت فقر زنان سرپرست خانوار پرداخته شود و عوامل مؤثر بر فقر آنها نیز سنجیده شود. روش: در این مطالعه محاسبه شاخص فقر چندبعدی زنان و مردان سرپرست خانوار به روش آلکایر و فوستر (AF) در سه بعد آموزش، سلامت و استاندارد زندگی و با سیستم وزن دهی برابر صورت گرفته است. بدین منظور از داده های خام هزینه-درآمد خانوار مرکز آمار ایران سال 1394 استفاده شده است. علاوه بر این، به منظور بررسی عوامل مؤثر بر فقیر شدن زنان سرپرست خانوار مدل رگرسیونی لاجیت بکار گرفته شده است. یافته ها: وسعت و شدت فقر در هر دو مناطق شهری و روستایی در میان زنان سرپرست خانوار در مقایسه با مردان بیشتر است و تفاوت زیادی در شاخص فقر چندبعدی زنان سرپرست خانوار در مناطق شهری با رقم 0942/0 و شاخص فقر چندبعدی مردان سرپرست خانوار با رقم 0516/0 وجود دارد. در مناطق روستایی نیز میزان شاخص فقر چندبعدی زنان سرپرست خانوار معادل 067/0 و شاخص فقر چندبعدی مردان سرپرست خانوار معادل 0364/0 است. بیشترین محرومیت در خانوارهای زن سرپرست در مناطق شهری به ترتیب در زیرشاخصهای دسترسی به شبکه فاضلاب، تعداد سالهای تحصیل و دسترسی به بیمه درمانی و بیشترین محرومیت در مناطق روستایی به ترتیب در زیرشاخصهای دسترسی به شبکه فاضلاب، تعداد سالهای تحصیل و نوع اسکلت بنا بوده است. مدل رگرسیونی لاجیت نیز نشان داد مسن بودن زن سرپرست خانوار، بیکاری و خانه دار بودن وی و همچنین متأهل بودن آنها در مقایسه با سرپرستان مطلقه، احتمال فقیر بودن آنها را افزایش می دهد. بحث: بر اساس یافته های تحقیق فقر چندبعدی خانوارهای با سرپرست زن از فقر چندبعدی خانوارهای با سرپرست مرد در هر دو مناطق شهری و روستایی بیشتر است که نشان دهنده لزوم توجه بیشتر به زنان سرپرست خانوار در برنامه های کاهش فقر است. اندازه گیری شاخص فقر چندبعدی به تفکیک زیرشاخصها نیز بخشهای دارای اولویت در برنامه های کاهش فقر را مشخص کرد. نتایج مدل رگرسیونی لاجیت نیز نشان داد که ازنظر برنامه ریزی برای کاهش فقر، زیرشاخص تعداد سالهای تحصیل اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا توانمند شدن زنان سرپرست خانوار در بعد آموزش به معنی توانایی یافتن شغل و کسب درآمد است.
۱۴۲.

تدوین مدل بومی عوامل جامعه شناختی بازدارنده ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار زیر پوشش کمیته امداد کشور ایران در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: عوامل اجتماعی بازدارنده ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار آمادگی برای ازدواج مجدد مدل بومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۱۸
مقدمه: در فاصله دو سرشماری 1390-1385 میزان زنان سرپرست خانوار از 6.5 به 12.1 درصد جمعیت خانوارهای کشور رسیده است. از طرفی میزان ازدواج مجدد زنان مطلقه ایرانی 25 درصد کمتر از نرخ جهانی شده و اکثر این زنان به دلیل عدم ازدواج مجدد و فقر مالی تا پایان عمر تحت حمایت نهادهای حمایتی باقی می مانند. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات ترکیبی( کیفی-کمی) است. قلمرو پژوهش در مرحله کیفی تمامی زنان سرپرست خانوار(60-15 ساله) مددجوی کمیته امداد در سال 1395 و متخصصان صاحبنظر و مقالات و متون مرتبط با ازدواج مجدد زنان بود که نمونه گیری به صورت هدفمند متوالی از زنان تا سرحد اشباع (12 نفر) و دو منبع دیگر تا سرحد کفایت (متخصصان 20نفر و منابع 62 مورد) انجام پذیرفت و با روش مصاحبه اکتشافی از زنان و متخصصان و مطالعه متون عوامل مؤثر بر آمادگی زنان سرپرست خانوار برای ازدواج مجدد شناسایی و داده های هر سه منبع به روش کدگذاری سیستمیک (باز، محوری، انتخابی) نظریه برخاسته از داده تحلیل و به طور مجزا و ترکیبی (مثلثی) دسته بندی شد. مرحله دوم (کمی) از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی و در حیطه پژوهشهای رگرسیونی و با کمک نرم افزار Amos22 و SPSSver.24 و با روشهای تحلیل معادلات مدل ساختاری، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون t مستقل، ماتریکس همبستگی، تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی انجام گرفت. جامعه هدف زنان سرپرست خانوار مشابه مرحله کیفی بود و حجم نمونه برای دو گروه مستقل زنان مطلقه و بیوه (740 نفر) تعیین و با روش نمونه گیری سهمیه ای متناسب با حجم، به صورت تصادفی انجام شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با روایی همگرا، روایی تشخیصی (0/90 p>) و پایایی (ضریب آلفای کرنباخ ، 0/70 α >) مناسب بود. یافته ها: با کدگذاری باز اطلاعات سه سویه سازی شده به 148 مقوله که در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی در 7 مقوله اصلی و در کدگذاری انتخابی در یک مقوله اصلی دسته بندی شد و مدل بومی عوامل بازدارنده ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار بر اساس نتایج فوق و استنباط محقق و مشورت با متخصصین ذی ربط تدوین شد و پرسشنامه ای جهت سنجش برازش مدل ساخته شد. همچنین، تحلیل داده های کمی و میدانی نشان داد که مدل مفهومی بومی تدوین شده در مرحله کیفی برازش داشت و مورد تأیید قرار گرفت (ضریب تعیین 0/73). و بین متغیرهای عوامل اجتماعی پژوهش با متغیر میزان آمادگی برای ازدواج مجدد رابطه معنادار معکوس (کاهنده) وجود دارد. بحث: میانگین میزان بازدارندگی ازدواج مجدد برای عوامل اجتماعی پایین تر از متوسط و مقولات عدم تعادل بازار عرضه و تقاضای ازدواج مجدد و روابط آزاد بین دو جنس به ترتیب بیشترین بازدارندگی را بر میزان آمادگی ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار دارند و میزان آمادگی برای ازدواج مجدد در گروه زنان مطلقه به طور معناداری بالاتر از گروه زنان بیوه بود. با افزایش سن زنان، افزایش تعداد فرزندان و داشتن فرزند دختر، میزان آمادگی برای ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار کاهش می یابد، ولی تنوع محل سکونت، قومیت، تأثیری بر آن ندارد.
۱۴۳.

فراتحلیل نیازها و اولویت های زندگی زنان سرپرست خانوار با رویکرد جامعه شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اولویت ها و نیازهای زندگی زنان سرپرست خانوار فراتحلیل مرور نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۲۲
افزایش چشمگیر زنان سرپرست خانوار و مسائل و مشکلات مرتبط با تعاملات اجتماعی و امرارمعاش، یکی از تحولات نهاد خانواده و جامعه کنونی ایران محسوب می شود. تحقیق حاضر با تمرکز بر ترکیب و مقایسه نتایج و یافته های مجزای تحقیق های انجام شده، اولویت ها و نیازهای زندگی زنان سرپرست خانوار را موردمطالعه قرار داده است. روش: این تحقیق با روش های مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، مرور نظام مند و فراتحلیل کمی انجام شده است. مطالعه اسنادی و کتابخانه ای برای بررسی متون و نظریه ها و مرور نظام مند و فراتحلیل کمی برای بررسی و شناخت ماهیت تحقیق های پیشین بکار رفته است. مقاله های علمی-تحقیقی و پایان نامه های تحصیلات تکمیلی منتشرشده در بازه زمانی 1380 تا 1395 با موضوع زنان سرپرست خانوار، جامعه آماری را تشکیل داده اند. یافته ها: یافته های حاصل از این تحقیق در پنج مقوله اصلی مربوط به سال انجام تحقیق ها، بیان مسئله، چارچوب نظری، روش شناسی استفاده شده در هر تحقیق و نهایتاً یافته های کلیدی حاصل از تحقیق های مرور شده دسته بندی شدند. از یافته های کلیدی، سه یافته با عناوین تأثیر مثبت حمایت اجتماعی بر سلامت اجتماعی، توانمندسازی و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار استخراج گردید. بحث: اتخاذ دیدگاه جامعه شناختی و داشتن رویکرد اجتماعی به مسائل زنان سرپرست خانوار و افزایش حمایت اجتماعی از این گروه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. عمدتاً مسئله اصلی زنان سرپرست خانوار را نداشتن شغل و درآمد کافی می دانند، هرچند این متغیر یکی از عوامل مهم است، اما برخورداری از حمایت اجتماعی بر توانمند نمودن زنان سرپرست خانوار مهم تر است، زنانی که توانمند باشند امکان دستیابی به شغل و درآمد مناسب را نیز خواهند داشت. از سوی دیگر مشارکت اجتماعی، احساس تعلق به جامعه، نداشتن مشکلات عاطفی و روانی از مواردی است که با برخورداری از حمایت اجتماعی حاصل می گردد. کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار متأثر از برخورداری ایشان از حمایت اجتماعی است. می توان حمایت اجتماعی را متغیری دانست که دارای تأثیرات چندگانه بر مشکلات زنان سرپرست خانوار است.
۱۴۴.

توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در ایران: مروری نظام مند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی زنان سرپرست خانوار مادران مجرد مرور نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۷۱
مقدمه: تعداد زنان سرپرست خانوار به واسطه تغییرات اجتماعی و جمعیتی گسترده جامعه ایران در سالهای اخیر افزایش یافته است. درعین حال، اکثر این زنان بخشی از اقشار آسیب پذیر جامعه محسوب می شوند و از این رو است که مبحث توانمندسازیِ آنها اهمیت یافته و مطرح می شود. روش: روش مورداستفاده در این پژوهش مرور نظام مند است. جامعه آماری تحقیق شامل مقالات علمی منتشرشده ای بود که به موضوع «توانمندسازی زنان سرپرست خانوار» پرداخته اند. مقاله های مرتبط در پایگاههای علمی ایرانی و به زبان فارسی جستجو شدند. بر اساس معیارهای ورود و خروج، مرتبط ترین مقالات با اهداف مطالعه (32 مقاله) انتخاب شدند. پس از بررسی کیفیت و اعتبار علمی مقالات منتخب، برای دستیابی به داده های مقالات، کاربرگهای استخراج داده ها در قالب 8 شاخص طراحی و تنظیم شد و بر مبنای کدگذاری و حاشیه نویسیهای انجام شده هر یک از کاربرگها توسط دو محقق/کدگذار تکمیل شد. شاخصهای موردبررسی در کاربرگها عبارت بودند از: بازه زمانی، توزیع جغرافیایی، زمینه پژوهشی مقالات، رویکرد نظری، نوع پوشش حمایتی، روش پژوهش، عوامل و راهکارهای توانمندسازی. نهایتاً، پس از بررسی و مقایسه دقیق کاربرگهای مختص به هر یک از مقالات، دادههای به دست آمده تجمیع و توصیف و تحلیل شده و بر مبنای آنها به هدف مطالعه پرداخته شد. یافته ها: در مقالات مرتبط با توانمندسازی زنان سرپرست خانوار متغیرها و عوامل متفاوتی موردتوجه و بررسی قرار گرفته اند. در مقاله حاضر، علاوه بر عوامل زمینه ای (سن، تحصیلات، بُعد خانوار، مدت سرپرستی، وضعیت تأهل)، عوامل برجسته و مهم بررسی شده در سه گروه (اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، فردی-روانشناختی) دسته بندی و خلاصه شده اند. راهکارها و پیشنهاد های مهم مقالات موردمطالعه نیز در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و مشاوره ای تقسیم بندی و ارائه شده اند. بحث: مرور نظام مند مقالات پیشین نشان می دهد که لازمه پژوهش در باب توانمندی و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار توجه به ابعاد مختلف فرآیند توانمندسازی است. می توان مدلی مفهومی را پیشنهاد کرد که در آن فرآیند توانمندسازی زنان سرپرست خانوار به گونه ای چرخه ای و چندبُعدی و میان رشته ای بررسی و مطالعه شود. پیشنهاد این مدل مفهومی تلاشی است در به کارگیری یک دیدگاه کل نگر و یکپارچه در بررسی توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در ایران.
۱۴۵.

شناسایی و اولویت بندی راه های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی زنان سرپرست خانوار رویکرد دلفی فازی فرایند تحلیل شبکه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۷۶
مقدمه: همواره در طول دهه های گذشته زنان بیش از مردان در معرض فقر و تبعیض جنسیتی قرار داشتند. این مسئله به این دلیل است که زنان از قابلیت ها و امکانات لازم برای توانمندی و کاهش فقر برخوردار نبودند. از این رو، ضروری است شیوه های توانمندسازی زنان شناسایی شده و معرفی گردد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع پیمایشی است. این پژوهش به دنبال شناسایی و اولویت بندی راه های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار با رویکرد دلفی فازی و فرایند تحلیل شبکه ای است و ابزار جمع آوری داده مصاحبه و پرسشنامه بوده است که در اداره بهزیستی شهرستان سوادکوه (پل سفید) انجام گردید. یافته ها: بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه راه های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در سه سطح فرد، خانواده و جامعه شناسایی و دسته بندی شد و پس از توزیع پرسشنامه بین خبرگان و اولویت بندی آنها، راه های اصلی و مهم توانمندسازی زنان به ترتیب شامل پیشگیری و ارتقای سلامت اجتماعی، آموزش تخصصی شغلی، آموزش مهارت های زندگی، ایجاد بازار، بازتوانی، دادن تسهیلات، بیمه و خدمات تأمین اجتماعی، ارائه سبد کالا، تخصیص بودجه بیشتر به سازمان ها جهت حمایت از زنان و بهبود رفاه فردی تعیین گردید. بحث: نتایج نشان داد که راه های مبتنی بر توانمندسازی شخصی نسبت به راه هایی که مبادرت به توانمندسازی از طریق کمک مستقیم مالی می کنند، اولویت بالاتری دارند و نظر خبرگان را به خود جلب کرده است.
۱۴۶.

اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر سیستم خانواده درونی (IFS) بر صمیمت و بهزیستی هیجانی زنان سرپرست خانوار شهر اصفهان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رویکرد سیستم خانواده درونی (IFS) صیمیمت بهزیستی هیجانی زنان سرپرست خانوار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۳۴
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر سیستم خانواده درونی (IFS) بر صمیمیت و بهزیستی هیجانی زنان سرپرست خانوار شهر اصفهان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه گروه کنترل است. در این پژوهش جامعه آماری شامل تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شهر اصفهان بود؛ که از میان آن ها تعداد 30 نفر به صورت در دسترس در پژوهش شرکت کردند. سپس این گروه به دو گروه 15 نفره تقسیم شدند. پس از اجرای پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (1996) و بهزیستی هیجانی کییز (2005) روی هر دو گروه کنترل و آزمایش، اعضای گروه آزمایش در جلسات آموزشی مشاوره گروهی مبتنی بر سیستم خانواده درونی (IFS) به مدت 8 هفته، هر جلسه به مدت 60 دقیقه شرکت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. یافته های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که آموزش مشاوره گروهی مبتنی بر سیستم خانواده درونی (IFS) صمیمیت (0/81) و بر بهزیستی هیجانی (0/75) زنان سرپرست خانوار شهر اصفهان تأثیر معنادار دارد. بنابراین نتیجه گرفته شد که از رویکرد مبتنی بر سیستم خانواده درونی (IFS) می توان به عنوان مداخله مؤثری بر افزایش صمیمیت و بهزیستی هیجانی زنان سرپرست خانوار استفاده کرد.
۱۴۷.

بررسی تاثیر رواندرمانی مبتنی بر روابط موضوعی بر دلبستگی و خشم زنان سرپرست خانوار در شهر اصفهان

کلیدواژه‌ها: مداخله ابژه ای دلبستگی خشم زنان سرپرست خانوار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۱۱
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مداخله ی روابط ابژه ای بر دلبستگی و خشم زنان سرپرست خانوار درشهر اصفهان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، در جامعه آماری زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده به کلینیک مددکاری اجتماعی اصفهان درسال 1401 اجرا شد. از میان این زنان ، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر ) و گواه (15 نفر ) قرارگرفتند. با استفاده از پرسشنامه های خشم اشپیلبرگر (1962) و سبک های دلبستگی هازن و شیور (1987) ، قبل از شروع جلسات مداخله و پس از پایان خشم و دلبستگی مورد ارزیابی قرار گرفت . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss20 و آزمون کواریانس جهت تحلیل فرضیه ها انجام شد . نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که مداخله ابژه ای بر خشم و مولفه های آن (احساس خشمگینانه، تمایل به بروز کلامی خشم، تمایل به بروز فیزیکی خشم، خلق و خوی خشمگینانه، واکنش خشمگینانه، بروز خشم بیرونی، بروز خشم درونی، مدیریت خشم بیرونی و مدیریت خشم درونی) در تاثیر معنادار داشته است و موجب افزایش مدیریت خشم و در بقیه مولفه ها موجب کاهش آنها شده است (05/0>P). همچنین مداخله ابژه ای بر سبک های دلبستگی در بین زنان سرپرست خانوار شهر اصفهان تاثیر معنادار داشته است و موجب افزایش دلبستگی ایمن و کاهش دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی شده است(05/0>P).
۱۴۸.

مقایسه اثربخشی آموزش سرمایه های روانشناختی و ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه روانشناختی ذهن آگاهی بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۴۶۵
زمینه: تعداد زنان سرپرست خانوار به واسطه تغییرات اجتماعی و جمعیتی گسترده جامعه ایران در سال های اخیر افزایش یافته است. برخی از مطالعات پیشین نشان داده است این دسته از زنان، بهزیستی روانشناختی پایینی دارند. نکته مثبت این است که مطالعات پیشین، اثربخشی مداخلات مبتنی بر سرمایه روانشناختی و ذهن آگاهی را بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار تأیید کرده اند، اما پژوهش خاصی که اثربخشی دو مداخله آموزشی سرمایه روانشناختی و ذهن آگاهی را بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار مقایسه کند، یافت نشد. هدف: مطالعه حاضر باهدف مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی و ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار انجام شد. روش: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان سرپرست خانوار شهرستان شیراز بود که در اداره بهزیستی شهرستان شیراز پرونده داشته و هم زمان کودکان آن ها در مدارس تحت پوشش اداره ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر شیراز در سال 1401-1402 تحصیل می کردند. از بین زنان سرپرست خانوار در جامعه آماری، 45 زن به صورت در دسترس انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری شامل دو گروه آزمایش (آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی) و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989) بود. گروه های آزمایش اول و دوم طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به ترتیب تحت آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی (لوتانز، 2007) و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) قرار گرفتند ولی اعضای گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره و نرم افزار SPSS-24 انجام شد. یافته ها: یافته های به دست آمده حاکی از آن بود که آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی هر دو به صورت یکسان بر بهبود بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار مؤثر هستند (0/976 =(P. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده در مطالعه حاضر، به نظر می رسد روانشناسان و مشاوران می توانند از روش آموزش مبتنی بر سرمایه روانشناختی و درمان ذهن آگاهی در جهت ارتقای سلامت و افزایش بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار استفاده کنند
۱۴۹.

ارزیابی میزان رضایتمندی زنان سرپرست خانوار از محیط های مسکونی در سکونتگاه های غیر رسمی (مطالعه موردی: محله اسلام آباد زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایتمندی سکونتی سکونتگاه های غیررسمی زنان سرپرست خانوار اسلام آباد زنجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۴۴
مقدمه:  بررسی و ارزیابی ابعاد رضایتمندی سکونتی سرپرستان خانوار در مقیاس سکونتگاه های غیررسمی و همچنین با تأکید بر زنان سرپرست خانوار بسیار حائز اهمیت است. چرا که زنان سرپرست خانوار در سکونتگاه های غیررسمی به عنوان اقشار آسیب پذیر اجتماع شهری محسوب می شوند که اغلب از حداقل خدمات شهروندی محروم هستند.هدف:  هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزیابی میزان رضایت مندی زنان سرپرست خانوار از محیط مسکونی خود در سکونتگاه های غیررسمی محله اسلام آباد زنجان است.روش شناسی:  این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی است. داده های پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی گردآوری شده و حجم نمونه هم براساس فرمول کوکران معادل 380 نفر برآورد شده است. شاخص های تعیین شده در این پژوهش به ترتیب شاخص «کالبدی» با 8 گویه، شاخص «اقتصادی» با 8 گویه، شاخص «بهداشتی» با 4 گویه، شاخص «اجتماعی» با 8 گویه و شاخص «رفاهی» با 4 گویه هستند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پرسش نامه و آزمون های تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس یکطرفه، آزمون تعقیبی شفه، فریدمن و کروسکال والیس استفاده شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش:  محله اسلام آباد واقع در محدوده شهرداری منطقه یک شهر زنجان است.یافته ها و بحث:  نتایج تحلیل داده ها و پرسش نامه ها حاکی از آن است که از نظر زنان سرپرست خانوار در محله اسلام آباد زنجان در میان مؤلفه های مورد مطالعه، مؤلفه «اجتماعی» با میانگین 43/3 بیشترین اهمیت را دارد. همچنین به ترتیب مؤلفه های «کالبدی» با میانگین 17/3، «بهداشتی» با میانگین 98/2، «رفاهی» با میانگین 88/2 و در نهایت «اقتصادی» با میانگین 54/2 در رتبه های دوم تا پنجم قرار گرفته اند. رتبه بندی مذکور بیانگر آن است که میزان اهمیت مؤلفه های رضایتمندی سکونتی از نظر زنان سرپرست خانوار در محله اسلام آباد زنجان یکسان نیست. یافته های دیگر پژوهش نشان می دهد بین رضایتمندی سکونتی زنان سرپرست خانوار در محله هدف با تحصیلات آنان تفاوت معناداری وجود دارد و افراد با تحصیلات عالی دانشگاهی در مقایسه با افراد با تحصیلات کمتر رضایتمندی بیشتری نسبت به مؤلفه های رضایتمندی سکونتی دارند.نتیجه گیری: به طور کلی رضایتمندی زنان سرپرست خانوار از محیط مسکونی خود با میانگین عددی 13/2 پایین تر از حد متوسط می باشد.
۱۵۰.

مادری دلسوزانه؛ تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار از مادری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مادری تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۵۰
اهداف: هدف پژوهش حاضر درک و فهم تجربه زیسته مادری زنان سرپرست خانوار است. روش مطالعه: این مطالعه به صورت کیفی و روش پدیدارشناسی بر روی 15 نفر از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهر مرند که تجربه مادری داشته اند، در سال 1401 طی بازه زمانی 3 ماهه با روش نمونه گیری هدفمند و با تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته انجام گرفت. داده ها براساس روش کولایزی تحلیل گردید. یافته ها: تجربه زیسته مادران سرپرست خانوار تحت پنج مقوله اصلی «مادری نگران»، «فداکاری مادرانه»، «هویت یابی از نقش های متکثر و متعارض»، «فشار مالی مضاعف»، «سازگاری نابهنجار» و سیزده مقوله فرعی «احساس نگرانی از آینده فرزند»، «عدم تحمل ناراحتی فرزند»، «ابراز پشیمانی از مادر شدن»، «فداکاری و از خودگذشتگی»، «تحمل سختی به خاطر بودن با فرزند»، «عدم تمایل به ازدواج مجدد به خاطر فرزند»، «نقش پدری و سرپرستی، مادری»، «ناتوانی در برآورده کردن نیازها»، «بدرفتاری و تنبیه فرزند»، «انگ و طمع ورزی جنسی»، «طرد از سوی فامیل و آشنایان»، «پنهان سازی هویت» دسته بندی شدند. نتیجه گیری: تجربه مادری زنان سرپرست خانوار با چالش های متعدد و متناقضی در زیست فردی، خانوادگی و اجتماعی همراه است. آن ها بعد از پذیرش نقش سرپرستی خانوار وظایف مادری و پدری را توأم انجام می دهند که فراتر و سخت تر از وظایف مادرانگی صرف است. با وجود اینکه در ایفای نقش خود به خاطر فرزندشان دلسوزانه و فداکارانه تلاش می کنند، اما به دلیل فشارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تعدد وظایف دشواری های منحصربه فردی را تجربه می کنند. اتخاذ تدابیر و سیاست گذاری هایی مناسب چه در زمینه اقتصادی و چه اجتماعی فرهنگی و روانی از سوی سیاست گذاران و نهادهای حمایتی برای توانمندسازی و شرایط متفاوت آن ها توصیه می شود تا مادران سرپرست خانوار بتوانند با دغدغه های کمتری نقش مادری خود را ایفای کنند.
۱۵۱.

احیاء و ساماندهی بافتهای فرسوده شهری در راستای توانمندسازی زنان شهروند؛ موردپژوهی: اقدامات شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی بافتهای فرسوده ساماندهی و احیاء زنان سرپرست خانوار مرکز امور زنان شهرداری تهران راهکارها و پیشنهادات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۱۰
امروزه بافتهای فرسوده شهرها، نیازمند توجه بیشتری در حوزه برنامه ریزی و مدیریت شهری برای ساماندهی و احیاء می باشد که در این میان تغییر کاربری این فضاها همزمان با فرایند ساماندهی و نوسازی می تواند راهگشای استفاده مجدد از این فضاها باشد. از سویی دیگر، زنان سرپرست خانوار به عنوان یکی از اقشار آسیب پذیر اجتماعی لازم است مورد توجه مدیریت شهری و شهرداریها قرار گیرند که در این میان اقدامات مرکز امور بانوان شهرداری تهران در این رابطه حائز اهمیت است. بر این اساس، در این مقاله در روش توصیفی و تحلیلی و ارزیابی استدلالی به موضوع تغییر کاربری بافتهای فرسوده برای مراکز تفریحی، اجتماعی و اقتصادی بانوان منجمله مراکز شهربانو پرداخته شده است. مرجع تحلیل آمار مرکز امور زنان شهرداری تهران و تحلیل ادبیات نظری در این رابطه بوده است. نتایج تحقیق نیز ضمن اشاره به میزان خدمات رسانی شهرداری تهران و امور زنان منجمله در طرح های توانمندسازی و مجموعه های شهربانو، به ارائه راهکارهایی در راستای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار شهر تهران در حوزه وظایف شهرداری و مدیریت شهری تهران معطوف شده و پیشنهاداتی را در این رابطه مورد اشاره قرار داده است.
۱۵۲.

تأثیر روان درمانی وجودی رولومی بر اضطراب مرگ، احساس تنهایی و معنای زندگی در زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: روان درمانی وجودی رولومی اضطراب مرگ احساس تنهایی معنای زندگی زنان سرپرست خانوار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۴۹
زمینه و هدف: تعداد زنان سرپرست خانوار در سال های اخیر رو به افزایش است که منجر به ایجاد فشارهای روانی شدیدی در این گروه زنان شده است، بر این اساس انجام مداخلات روانشناختی در این گروه از زنان در بهبود سلامت روان آن ها می تواند کمک کننده باشد.  بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روان درمانی وجودی رولومی بر اضطراب مرگ، احساس تنهایی و معنای زندگی در زنان سرپرست خانوار انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش از نوع  نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری  دو ماهه بود. جامعه آماری آن شامل کلیه زنان سرپرست خانوار در سازمان بهزیستی شهر اصفهان بوده است. نمونه آماری شامل ۳۰ نفر بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به تصادف در گروه های آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش  ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت روان درمانی وجودی رولومی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه توسط پرسشنامه های اضطراب مرگ تمپلر(۱۹۷۰)، احساس تنهایی راسل و همکاران(۱۹۸۰) و پرسشنامه ی معنای زندگی استگر(۲۰۱۰) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS۲۳ و روش  تحلیل واریانس اندازه های مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روان درمانی وجودی بر بهبود اضطراب مرگ، حضور معنا، جستجوی معنا و احساس تنهایی در زنان سرپرست خانواده در مرحله پس آزمون تأثیر معنی داری داشته و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است (۰۰۱/۰>p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حکایت از تأثیر روان درمانی وجودی بر اضطراب مرگ، احساس تنهایی و معنای زندگی در زنان سرپرست خانواده دارد؛ بنابراین پیشنهاد می شود نهادهای مسئول شرایط مداخله ی روان درمانی وجودی رایگان برای زنان سرپرست خانواده را فراهم آورند تا شرایط این خانواده ها مناسب تر شود.
۱۵۳.

مبانی فقهی- حقوقی حمایت مالی از زنان سرپرست خانوار و خلاهای تقنینی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان سرپرست خانوار دستمزد عادلانه تامین اجتماعی اقشار آسیب پذیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۸۵
زمینه و هدف: زنان سرپرست خانوار از جمله اقشار آسیب پذیر جامعه می باشند که حمایت از آنها ضرورت دارد. در مقاله حاضر تلاش شده است راهکارهایی که با آموزه های فقهی تناسب دارد در جهت حمایت مادی از این قشر ارائه گردد. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی و با رویکرد مسأله محور بوده و با مراجعه به منابع کتابخانه ای نگاشته شده است. ملاحظات اخلاقی: در نگارش این مقاله صداقت و امانت داری رعایت گردیده و از منابع اصیل و دست اول استفاده شده است. یافته ها: دولت اسلامی می تواند با بهره گیری از پتانسیل و ظرفیت های فقه حکومتی و پویا، راهبردهایی را در جهت حمایت مالی از زنان سرپرست خانوار اتخاذ نموده و از این رهگذر از این قشر آسیب پذیر حمایت به عمل آورد. یافته های تحقیق نشان از آن دارد این قوانین به تنهایی نتوانسته است اقتضائات و الزامات مقرر در اصول قانون اساسی را تأمین کند و احتیاج به تصویب قوانین مکمل دیگری در حوزه اجرا  است. تدوین یک نظام حقوقی خاص حمایتی کارآمد مهمترین راهکار برون رفت از مشکلات حقوقی زنان سرپرست خانوار می باشد. نتیجه : در نظر گرفتن سازوکارهایی برای بیمه زنان سرپرست خانوار، لحاظ مقرری از بیت المال و بودجه عمومی، پرداخت دستمزد عادلانه و همچنین اعطای سرپرستی فرزندان به زنان خانوار، می تواند اقسام حمایت های قانونگذار از این قشر به شمار رود.
۱۵۴.

فهم تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار از فرودستی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: فرودستی احساس بی قدرتی احساس درماندگی عطش حمایت بیرونی زنان سرپرست خانوار تجربه زیسته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۶۲
مقدمه: فهم فرودستی و مسائل برخواسته از آن یکی از دغدغه های مهم علوم اجتماعی است. مهم ترین گروههایی که همواره فرودستی را تجربه کرده و زیست می کنند، کودکان، زنان (به ویژه زنان سرپرست خانوار) و افراد سالخورده هستند. پژوهش حاضر قصد دارد به مطالعه تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار تحت پوشش مراکز مثبت زندگی سازمان بهزیستی کاشان از فرودستی بپردازد. رویکرد نظری پژوهش الهام گرفته از نظریات فریره، گرامشی و مارگارت لدویت است. لدویت با ترکیب آرای فریره و گرامشی به مدلی از توسعه جماعت محور و توسعه از پایین به بالا اشاره می کند که دارای عناصر قدریابی برای رهایی از فرودستی، آگاهی نقادانه افراد درگیر فقر، تأکید بر مسئله عدالت اجتماعی و پایداری محیط زیست است. روش: رویکرد پژوهش از نوع کیفی است که برای گردآوری داده از مصاحبه عمیق و برای تحلیل داده از روش تحلیل تماتیک استفاده شده است. یافته ها: تجربه زنان از فرودستی را می توان به کمک مضامین و مفاهیمی نظیر باور به وجود تبعیض در اجتماع، احساس درماندگی، شرایط اقتصادی ناایمن، احساس بی قدرتی، روابط خانوادگی نامستحکم، عطش حمایت بیرونی و حمایتهای سازمانی غیرتوانمندساز توضیح داد. بحث: زنان به واسطه شرایط اقتصادی ناپایداری که دارند و به واسطه اینکه در اجتماع مورد تبعیض واقع می شوند، از دسترسی به منابع قدرت در اجتماع محروم بوده و همواره احساس درماندگی می کنند و این عامل سبب می شود که نه تنها برای خروج از این چرخه فقر و فرودستی اقدامی انجام ندهند، بلکه بستر وابستگی آنها نسبت به حمایتهای بیرونی افزایش پیدا کند.
۱۵۵.

واکاوی راهکارهای زنان سرپرست و غیرسرپرست خانوار در ایجاد شادمانی در محیط خانواده (مطالعه ای کیفی در شهر یزد)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خانواده راهکار زنان سرپرست خانوار زنان غیر سرپرست خانوار شادمانی یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۶
مقدمه: شادمانی فرزندان تحت تأثیر روابط با خانواده است. تعاملات روزمره فرزندان با والدین خود به خصوص مادر، اکنون به عنوان عاملی در رشد آنها تلقی می شود. خانواده درعین حال مهم ترین زمینه برای رشد فرزندان محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر مطالعه راهکارهای زنان سرپرست خانوار و غیرسرپرست در ایجاد شادمانی در محیط خانواده است. روش: روش پژوهش حاضر کیفی بود، همچنین داده ها با 40 مصاحبه نیمه ساختاریافته در شهر یزد جمع آوری شد. 20 نفر از زنان نمونه، غیرسرپرست و 20 نفر را زنان سرپرست خانوار تشکیل دادند. همچنین نمونه گیری از نوع هدفمند با حداکثر تنوع انجام گرفت، بعد از جمع آوری داده ها، با شش مرحله تحلیل مضمونی کدگذاری انجام شد. یافته ها: زنان غیرسرپرست سه مضمون نهایی فرزندمداری مهرورزانه، رضایت از خویشتن و زنانگی کل نگرانه را تجربه کردند. درحالی که زنان سرپرست خانوار در دو مضمون نهایی تحت عنوان شادمانگی کل نگرانه و ناکامی در شادمانگی را تجربه کرده بودند. فی الواقع، زنان سرپرست فراتر از توان خویش برای رفع نیازهای همه جانبه فرزندان تلاش می کنند تا در خانواده شادی بیافرینند. با توجه به مطالب احصاشده، زنان غیرسرپرست با وجود داشتن همسر، در ایجاد شادمانی محیط خانواده قوی تر عمل می کردند اما زن سرپرست خانوار باید خلأ نبود همسر را نیز پر می کرد و گاهی اوقات نیز در ایجاد شادمانی ناموفق عمل می کرد. بحث: نتیجه گرفته می شود که شادمانی زنان و خانواده می تواند موجب تقویت روحیه در محیط خانواده گردد و متعاقب آن انگیزه رشد و پیشرفت را ارتقا دهد زیرا شادمانی، به عنوان یکی از ابعاد توسعه اجتماعی، برای رسیدن به توسعه جامعه مهم تلقی می شود.
۱۵۶.

رویکرد قانون گذار و سازمانهای متولی زنان سرپرست خانوار در توانمندسازی آنان (بهزیستی، کمیته امداد، شهرداری تهران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی زنان سرپرست خانوار عدالت قابلیتی قدرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۹۷
مقدمه: به واسطه تغییرات اجتماعی و جمعیتی گسترده در ایران در سالهای اخیر اعم از بالارفتن سن ازدواج، طلاق، اعتیاد، مهاجرت، ازکارافتادگی، ترک زندگی و زنانه شدن سالمندی، تعداد زنان سرپرست خانوار افزایش یافته است. بیشتر این زنان از اقشار آسیب پذیر جامعه و بیش از مردان، در معرض فقر هستند. این مسئله به این دلیل است که زنان از قابلیتها و امکانات لازم برای کاهش فقر برخوردار نیستند. با توجه به اینکه کیفیت زندگی گروههای مختلف اجتماعی تابعی از قوانین و سیاستهای متولیان امر است؛ بنابراین چگونگی پرداختن قانون گذار و سازمانهای متولی توانمندسازی زنان سرپرست خانوار از مهم ترین عوامل مؤثر در توانمندی این زنان است. روش: این پژوهش به صورت کیفی و با بررسی اسناد و مدارک انجام شد. در این پژوهش بررسی شد که در قوانین و مقررات، مفهوم زن سرپرست خانوار و توانمندسازی مبتنی بر چیست و برای هر یک از سازمانهای متولی چه نقشی تعریف شده است و قوانین و نهادها کدامیک از قابلیتها (رفاهی، دسترسی، آگاهی، مشارکت، کنترل) و دستاوردها (مادی، روانی و اجتماعی)را هدف گذاری کرده اند. یافته ها: این پژوهش نشان داد که گرچه تعریف دقیق توانمندی، قدرتمندسازی زنان در مناسبات و ساختارهای اجتماعی است، ولی چنین تعریفی سرلوحه قرار نگرفته است و نگرش قانون گذار به نقش سازمانهای متولی، مبتنی بر رویکرد حمایتی است، نه توانمندسازی. از نظر قانون گذار زن سرپرستی یک آسیب محسوب شده است؛ درصورتی که این مسئله به تنهایی آسیب نیست اما می تواند منجر به آسیب شود. قانون گذار ضمن بی توجهی به حق انتخاب زنان، گرایش به تشویق به خروج زنان از این وضعیت و ازدواج مجدد آنها دارد. تأکید قانون گذار تنها بر قابلیتهای رفاهی و دستاوردهای مادی است و دیگر قابلیتها و دستاوردها مغفول مانده اند. بحث: عمده برنامه های توانمندسازی بر محور اشتغال و کارآفرینی تعریف شده است و جنبه های دیگر توانمندی تنها به صورت تبعی ملاحظه و یا کلاً فراموش شده اند. به جای هدف گیری جامع و اقدام برای تغییر فضا و محیط زیست این زنان، کلیشه ها و روابط اجتماعی باعث ناتوانمندی این زنان، به صورت منفرد هدف قرار گرفته است.
۱۵۷.

نقش سبک زندگی مدبرانه در توانمندسازی زنان سرپرست خانوار مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۷۹
در حال حاضر مسئله توانمندسازی و خودکفایی زنان سرپرست خانوار یکی از مسائل و دغدغه های اجتماعی است که نظام برنامه ریزی کشور به طور جدی با آن مواجه است. عوامل زیادی می توانند در تقویت خودکفایی و کمک به توانمندسازی زنان سرپرست خانوار نقش داشته باشند که یکی از آن ها، سبک زندگی مدبرانه است. در این تحقیق تلاش شده است تا به بررسی و تحلیل نقش سبک زندگی مدبرانه زنان سرپرست خانوار در بین مددجویان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) در استان خراسان رضوی پرداخته شود. گردآوری داده ها با روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. روایی ابزار به کمک متخصصین و پایایی مؤلفه های پرسشنامه نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شده است. جامعه آماری مشتمل بر دو گروه از زنان سرپرست خانوار زیر 60 سال از مجموعه مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) بوده است؛ گروه اول، شامل زنان درفقرمانده (کماکان تحت پوشش) و گروه دوم شامل زنان خودکفاشده (از فقر خارج شده)، بوده است. نمونه گیری به صورت تصادفی انجام و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و تعیین شد. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار آماریSPSS  صورت گرفت. نتایج نشان داد ویژگی های فردی زنان سرپرست خانوار (خودشناسی قابلیتی، اجتماعی بودن، سواد اقتصادی، ویژگی های کارآفرینانه و حسن تدبیر فردی) بین این دو گروه از زنان دارای تفاوت معنی داری است. همچنین از میان ویژگی های فردی افراد، حسن تدبیر فردی از اولویت و اهمیت بالاتری برخوردار بوده است. درنهایت اینکه سبک زندگی مدبرانه زنان سرپرست خانوار، موجب رهایی از فقر خانواده شده و سبک زندگی فقیرانه موجب ماندگاری افراد در فقر و نهایتاً گرفتارشدن آن ها در دام آسیب های اجتماعی شده است. 
۱۵۸.

تحلیل چالش های سیاست های رفاه زنان آسیب پذیر (زنان سرپرست خانوار) در دولت های نهم تا دوازدهم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست های رفاه زنان آسیب پذیر زنان سرپرست خانوار دولت های نهم تا دوازدهم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۲۲
پژوهش حاضر باهدف تحلیل سیاست های رفاه زنان سرپرست خانوار و چالش های آن در دولت های نهم تا دوازدهم انجام شد. پژوهش بر اساس هدف،کاربردی،نوع پژوهش،کیفی و دارای رویکرد استقرایی است.به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختار یافته،از روش تحلیل مضمون استفاده شد.جامعه آماری مورد مطالعه،شامل 20 نفر از افراد مطلع و فعال در حوزه های علمی،سیاستگذاری،اجرایی و سازمانهای مردم نهاد در زمینه موضوعات زنان آسیب پذیر و نیز متون مناسب جهت استخراج شاخص ها(ادبیات نظرى)بودند.در این پژوهش،برای انتخاب نمونه ها،از رویکرد گلوله برفی و به عنوان استانداردی برای پایان نمونه گیری،از روش اشباع مضامین استفاده شد.مضامین با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته احصا شد.نتیجه تحلیل داده های کیفی،شناسایی 48 مضمون پایه، 28 مضمون سازمان دهنده و در نهایت، 7 مضمون فراگیر شامل میزان موفقیت سیاست های کلی، سیاست های آتی برای موفقیت، تفاوت دولت های اصولگرا و اصلاح طلب، وضعیت آینده زنان آسیب پذیر، علت وجود مشکلات رفاهی، نظام های قابل پیاده سازی، راهکارهای اجرای نظام های پیاده سازی بود که در قالب یک مدل ارائه شدند. در اکثر مطالعات صورت گرفته در مورد زنان آسیب پذیر به بیان یک مسئله پرداخته شده ست. در این پژوهش در کنار بیان مشکلات به نظام هی قابل پیاده سازی و راهکارهای اجرایی این نظامها برای رفع مششکلات پرداخته شده است. در پایان، بر مبنای نتایج، پیشنهادهایی در این حوزه ارائه شد.
۱۵۹.

احصاء نظام مسائل اشتغال و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان سرپرست خانوار توانمندسازی اشتغال توانمندسازی اقتصادی حمایت اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۰۲
در سال های اخیر بر تعداد زنان سرپرستخانوار افزوده شده است و مشکلاتی که این زنان و خانواده هایشان با آن رو برو هستند موجب شده سیاست گذاران و نهادهای حمایتی به امر اشتغال و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار توجه ویژه ای مبذول دارند. هر نوع مداخله اثربخشی نیازمند شناسایی چالش ها و مسائلی است که در این مسیر وجود دارد و مانع از اثربخشی اقدامات و حمایت ها می گردد. به این منظور با استفاده از روش فراترکیبِ اسناد این حوزه (66 سند پژوهشی و رسمی) تحلیل و سپس مصاحبه عمیق با مطلعین و ذینفعان در سه سطح خرد (زنان سرپرست خانوار) ، میانه (مددکاران) و کلان (مدیران و تصمیم گیران) (24 نفر) انجام شد و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق تحلیل مضمون صورت پذیرفت. یافته های بررسی انجام شده نشان داد در چهار حوزه بسترهای آسیب زا، انواع سرمایه های معیشتی، فرایندها و ساختارها و استراتژی های معیشتی زنان سرپرست خانوار چالش ها و مسائل متعددی وجود دارد که مانع از آن می شود که مداخلات حوزه اشتغال و توانمندسازی از اثربخشی لازم برخوردار باشد. اعتبار و روایی پاسخ ها مورد بررسی قرار گرفت و تائید شد. در مجموع بر اساس یافته های فراترکیب و مصاحبه های عمیق 24 چالش عمده و 104 مسئله در این چهارحوزه شناسایی شد.
۱۶۰.

پدیدارشناسی دلالت های زنانگی در میان زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان سرپرست خانوار تجربه زیسته از زمان زیست متعارض تناقض ارتباطی انزوای تدریجی دلالت های زنانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۰۹
پژوهش حاضر باهدف بررسی پدیدارشناسی دلالت های زنانگی و فهم و تفسیر زنان سرپرست خانوار از زنانگی ، به روش پدیدارشناسی ماکس وان مَنِن انجام شد. زنانگی، در رویکرد نظری پژوهش، معادل اجرای بدن مند نقش ها، رفتارها و خصایلی است که در شرایط نابرابری جنسیتی، به شیوه ای گفتمانی، تولید و به تدریج مسلط می شود. در پژوهش حاضر بازنمودهای ادراک زنان سرپرست خانوار از این زنانگی مسلط، در چهار حوزه روابط اجتماعی، فضای کنش، زمان زیسته و بدن زیسته بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خانواده های زن سرپرست شهرستان بهار بود که تعداد 23 نفر از ایشان به شیوه هدفمند از نوع ملاکی با بیشینه پراکنش، برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق فردی تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه ها جمع آوری و به روش کیفی از نوع تحلیل مضمون تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که زنان سرپرست خانوار در حوزه روابط اجتماعی، واقعیت هایی مثل ایفای نقش های متعارض، انزوای تدریجی، بیگانگی از خود، چندچهره گی و تناقض ارتباطی را تجربه می کنند. همچنین مهم ترین مؤلفه های فضای کنشی که در آن زیست می کنند عبارتند از: احساس ناامنی، دلزدگی از محیط، بی اعتمادی به دیگری، سیطره کلیشه های جنسیتی و تضاد زندگی خصوصی و عمومی. براین اساس، تجربه زیسته این زنان از زمان، متضمن عناصری همچون ملال، زمان پریشی، گسیختگی زمان و گذر کُند زمان است. در چنین وضعیتی آنها بدن خود را در چارچوب مقولاتی مانند بدن به مثابه ابزار کار، بدن به مثابه طعمه جنسی، شرم بدنی، بدن آگاهی وارونه و بدن به منزله سرمایه، درک و تفسیر می کنند. بنابراین، می توان گفت که مؤلفه های این چهار حوزه در زندگی روزمره زنان سرپرست خانوار پیوندی متقابل با هم دارند که زنان سرپرست خانوار را به سوی پذیرش زنانگیِ مسلط سوق می دهد. زیست متعارض و هویت پرتناقض این زنان در جامعه مردسالار بیش از آنکه باعث شکل گیری خودآیینی و خودپنداره قوی زنانه در ایشان شود، سبب واپس روی آنها به سمت درونی سازی خصایل و رفتارهایی که به طور سنتی برچسب زنانه خورده اند، می شود.