مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۰۱.
۷۰۲.
۷۰۳.
۷۰۴.
۷۰۵.
۷۰۶.
۷۰۷.
۷۰۸.
۷۰۹.
۷۱۰.
۷۱۱.
۷۱۲.
۷۱۳.
۷۱۴.
۷۱۵.
۷۱۶.
۷۱۷.
۷۱۸.
۷۱۹.
۷۲۰.
نظریه داده بنیاد
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
395 - 405
حوزههای تخصصی:
هدف: پیوند مدرسه و جامعه می تواند نقش مهمی در آماده سازی دانش آموزان برای زندگی در جامعه داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی ابعاد و مولفه های الگوی پیوند مدرسه و جامعه بر اساس نظریه داده بنیاد بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه پژوهش اساتید و خبرگان، سیاست گذاران وزارت آموزش وپرورش، مدیران ادارات کل آموزش وپرورش و مدیران مدارس در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. حجم نمونه بر اساس اصل اشباع نظری 18 نفر تعیین که این تعداد با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها با فرم اطلاعات جمعیت شناختی و مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری که روایی مصاحبه ها با روش های مثلث سازی و بررسی همکار تایید و پایایی آن با ضریب کاپای کوهن 79/0 محاسبه شد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی بر مبنای نظریه داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA نسخه 2021 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که برای الگوی پیوند مدرسه و جامعه 42 زیرمقوله در 15 مقوله اصلی شناسایی شد؛ به طوری که در پدیده محوری یک مقوله اصلی پیوند مدرسه و جامعه در ایران، در شرایط علّی دو مقوله اصلی عوامل ساختاری و عوامل محتوایی، در شرایط زمینه ای چهار مقوله اصلی تمرکز ساختاری غالب، فرهنگ سازمانی حاکم، تغییرات شتاب زده و نابهنگام مدیریتی و عوامل فکری و نگرشی، در شرایط مداخله گر سه مقوله اصلی نقش فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، نقش شوراها در نظام تعلیم وتربیت و نقش خانواده، در راهبردها سه مقوله اصلی سیاست گذاری در حوزه جلب مشارکت مدنی، حکمرانی مناسب نظام آموزشی و مهندسی مجدد و پالایش ساختار نظام آموزشی و در پیامدهای دو مقوله اصلی پیامدهای فردی و پیامدهای اجتماعی وجود داشت. با توجه به ابعاد و مولفه های شناسایی شده برای الگوی پیوند مدرسه و جامعه، الگوی بر اساس نظریه داده بنیاد آن ترسیم شد.نتیجه گیری: ابعاد و مولفه های شناسایی شده در این پژوهش برای الگوی پیوند مدرسه و جامعه برای مسئولان، مدیران و برنامه ریزان وزارت آموزش وپرورش تلویحات کاربردی بسیاری دارد. آنان برای تقویت و ارتقای پیوند مدرسه و جامعه می توانند زمینه را برای بروز و تحقق ابعاد و مولفه های شناسایی شده در این پژوهش فراهم آورند.
توسعه مدل گردشگری اجتماع محور در ایران: پژوهشی مبتنی بر مرور سیستماتیک و نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
113 - 134
حوزههای تخصصی:
گردشگری اجتماع محور با هدف شامل نمودن جوامع محلی در توسعه گردشگری و به دنبال توزیع عادلانه منافع است اما اجرای آن با چالش هایی روبرو است. بنابراین، پیش از اتخاذ اقدامات باید به شناسایی علت ها، زمینه ها و مداخله گرها مبادرت نمود زیرا هر جامعه ای، با مسائل متفاوتی روبرو بوده و از اتخاذ رویکرد اجتماع محور نیز نتایج متفاوتی کسب خواهد نمود. درهرحال، تاکنون مدلی جامع برای توسعه گردشگری اجتماع محور متناسب با شرایط کشور ارائه نشده است. بدین منظور، مطالعه حاضر با تلفیق روش های تحلیل سیستماتیک و داده بنیاد به ارائه این مدل پرداخته است. چهار پایگاه نمایه کننده مقالات انتخاب و با استفاده از چک لیست پریزما و راهنمای ارزیابی انتقادی، 55 مقاله به دست آمده به دقت تحلیل شدند. نتایج نشان می دهند که سطح توسعه زیرساختی و اقتصادی مقصد و ادراک ساکنان از توسعه گردشگری شرایط علی گردشگری اجتماع محور را شکل می دهند. همچنین، انسجام، همبستگی، هماهنگی بین ذی نفعان و تعهدات مکانی و اجتماعی زمینه ساز تمایل به مشارکت ساکنان محلی در توسعه گردشگری است. درهرحال، صرف وجود این زمینه ها به معنای تحقق گردشگری اجتماع محور نیست. در ایران به دلیل ساختار برنامه ریزی متمرکز و بالا به پایین، دولت و رهبری در سطوح کلان و خرد می توانند سبب تقویت یا تضعیف این زمینه ها گردند. بدین ترتیب، توسعه گردشگری اجتماع محور در کشور مستلزم اقدامات و استراتژی های سیاستی، اجتماعی، اقتصادی و فنی است که به حصول پیامدهای آن شامل پایداری و تصویر مقصد یاری رساند. نتایج به طرح های که هدف آن ها توسعه گردشگری اجتماع محور است کمک می کنند تا در صورت ناکامی شرایطی که باید کنترل یا دست کاری شوند را شناسایی نمایند.
طراحی الگوی توسعه گردشگری خوراک در ایران با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۸
41 - 65
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به تغییر نگرش و علاقه گردشگران به سمت کسب تجربه های اصیل فرهنگی و در نتیجه اهمیت یافتن گونه های گردشگری نوظهور مانند گردشگری خوراک، مطالعه حاضر با هداف طراحی الگوی توسعه گردشگری خوراک در ایران انجام شده است.روش شناسی: پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعه ای، به لحاظ ماهیت اکتشافی و با توجه به ماهیت داده ها و به لحاظ روش، کیفی است و با استفاده از روش داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری پژوهش متشکل از کارشناسان و خبرگان فعال در بخش دولتی و خصوصی گردشگری کشور است که 19 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و روش گلوله برفی و با توجه به قاعده اشباع نظری انتخاب شده اند. جهت گردآوری داده ها نیز مصاحبه های فردی نیمه ساختاریافته مورد استفاده قرار گرفته است.یافته ها: پس از تحلیل مصاحبه ها، 94 مفهوم (کد نهایی) شناسایی شد که در قالب 6 مقوله عوامل علی (عوامل اقتصادی، عوامل رقابتی و عوامل مربوط به تقاضا)، پدیده محوری (مصادیق ملموس و مصادیق ناملموس)، عوامل زمینه ای (عوامل زیرساختی و عوامل فرهنگی)، عوامل مداخله گر (عوامل درونی و عوامل بیرونی)، راهبردها (مرتبط با محصولات و خدمات، مرتبط با بازاریابی و تبلیغات، مرتبط با توسعه زیرساخت ها و مرتبط با منابع انسانی) و پیامدها (اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و رقابتی) دسته بندی شده است.نتیجه گیری و پیشنهادات: نتایج بیانگر این است که توسعه گردشگری خوراک در ایران موضوعی است که می بایست از ابعاد و جنبه های مختلف مورد توجه قرار گیرد و لازم است تمامی مکانیزم های تاثیرگذار در این فرایند در برنامه ریزی و سیاست گذاری لحاظ شود.نوآوری و اصالت: پژوهش حاضر رویکردی کل نگر به توسعه گردشگری خوراک دارد و مکانیزم های اثرگذار در توسعه این گونه گردشگری را از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار داده است.
واکاوی الگوی پارادایمی توسعه صنعت گردشگری پزشکی ج.ا.ا با رویکرد نوین ارتباطات سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی پژوهش، واکاوی الگوی پارادایمی توسعه صنعت گردشگری پزشکی جمهوری اسلامی ایران با رویکرد نوین ارتباطات سلامت است.روش شناسی: این پژوهش از نوع مطالعات کیفی و با اتکا به نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری مورد مطالعه، 18 نفر از خبرگان و صاحب نظران شامل مدیران مراکز گردشگری سلامت و ارتباطات سلامت در کلان شهر تهران می باشند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته بود که جهت پاسخ گویی به سؤالات تحقیق اقدام به مصاحبه با اعضای جامعه مذکور شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق رهیافت نظام مند نظریه داده بنیاد انجام شد. در این پژوهش، به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش مصاحبه و فرآیند سه مرحله ای کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد.یافته ها: مطابق رویکرد داده بنیاد در مرحله کدگذاری باز، عبارات مستخرج از مصاحبه ها در 894 کد باز، 87 کد محوری و 20 کد انتخابی خلاصه گردید. اعتبارسنجی پژوهش با استفاده از چهار معیار اعتبارپذیری، انتقال پذیری، قابلیت اطمینان و تأئیدپذیری انجام شد.نتیجه گیری و پیشنهادات: سازه های شناسایی شده در قالب مدل پارادایمی شامل گردشگری سلامت مبتنی بر ارزش، امنیت، هزینه، امکانات به عنوان شرایط علّی؛ استفاده از شبکه های اجتماعی، سرمایه انسانی متخصص و ارتباطات به عنوان شرایط مداخله گر؛ عوامل روان شناختی، رفتاری و جمعیت شناختی به عنوان شرایط زمینه ای؛ تکنولوژی، حمل و نقل، بازاریابی محتوایی و زیرساخت بازاریابی به عنوان راهبردها و همچنین نتایج سازمانی، نتایج گردشگران، نتایج جامعه میزبان به عنوان پیامدها و مقوله محوری شامل گردشگری مبتنی بر تندرستی، گردشگری طبیعت درمانی و گردشگری پزشکی است.نوآوری و اصالت: برای بسط و گسترش نظریه توسعه صنعت گردشگری پزشکی ج.ا.ا با رویکرد نوین ارتباطات سلامت، پارادایم کلی ارائه گردید که نوآوری این پژوهش به حساب می آید.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی شوخ طبعی سازمانی: رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شوخ طبعی در تمام فرهنگ ها به عنوان یکی از ویژگی های تعامل اجتماعی شناخته شده است که خود را در جایی آشکار می کند که افراد گرد هم می آیند؛ ازجمله محل کار. با توجه به پتانسیل شوخ طبعی در تأثیرگزاری مثبت بر احساسات کارکنان، هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی شوخ طبعی سازمانی در شرکت پالایش گاز پارسیان بود. این پژوهش، ازنظر هدف، کاربردی و روش تحقیق آن ترکیبی بود. در بخش کیفی پژوهش از رویکرد نظریه داده بنیاد برای تدوین الگوی شوخ طبعی سازمانی استفاده شد و با 12 نفر از مدیران و سرپرستان شرکت پالایش گاز پارسیان مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام پذیرفت. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری سه مرحله ای نشان دادند الگوی شوخ طبعی سازمانی شامل 142 کد باز،60 کد محوری و 26 کد انتخابی است که در قالب مقوله های شش گانه دسته بندی شدند. در بخش کمّی پژوهش، برازش الگوی مفهومی طراحی شده به روش پیمایش سنجیده شد؛ بدین صورت که براساس نتایج بخش کیفی، پرسشنامه ای محقق ساخته، تدوین و در میان نمونه آماری توزیع شد که به تأیید فرضیه های پنج گانه منجر شد. نتایج این پژوهش می توانند به خوش آیندسازی محیط کار و بهبود کیفیت حضور کارکنان در سازمان کمک کنند.
مؤلفه های روان شناختی تاب آوری دینی بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری، توان بازگشت به سطح کارکرد اولیه، تداوم در فقدان آشفتگی و بازسازی مثبت شرایط تجربه شده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های روان شناختی تاب آوری دینی بر اساس آموزه های اسلامی طراحی شد. روش پژوهش، کیفی، به شیوه نظریه داده بنیاد است. منبع اصلی پژوهش، قرآن کریم و احادیث اسلامی بود. نمونه پژوهش، شامل گزاره های دینی توصیفی و تبیینی مرتبط با حوزه معنایی تاب آوری بود که به شکل هدفمند انتخاب شد. نمونه پژوهش به واسطه سه دسته ابزار، گردآوری شد: کتاب شامل قرآن کریم و کتاب های حدیثی معتبر؛ نرم افزار شامل نرم افزارهای جامع التفاسیر، جامع الاحادیث و کتابخانه جامع احادیث شیعه و اهل سنت؛ و وب گاه شامل پایگاه های معتبر علمی در حوزه تاب آوری. پس از استخراج داده های مرتبط با تاب آوری دینی از آموزه های اسلامی، با کدگذاری در فرایند تحلیل داده ها، 950 «کد باز»، 53 «مفهوم»، 20 «مقوله» و 5 «بُعد» استخراج شد. بر اساس یافته های پژوهش، «مؤلفه های تاب آوری دینی» یکی از ابعاد استخراج شده است که از شش مقوله؛ «شجاعت»، «خودمهارگری»، «انعطاف پذیری»، «پایداری»، «پذیرش» و «خردورزی» برخوردار است.
الگوی جاری تلفیق بهزیستی در برنامه های درسی فراگیران دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
185 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی الگوی جاری تلفیق بهزیستی در برنامه های درسی فراگیران دوره دوم ابتدایی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره دوم مقطع ابتدایی که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با شانزده نفر از معلمان دوره دوم ابتدایی اداره آموزش و پرورش شهر اصفهان به دست آمده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده بیست و هفت مفهوم محوری است که در قالب مدل پارادیمی شامل ضعف نگاه علمی به بهزیستی در برنامه درسی به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (طراحی و تدوین نامناسب برنامه های درسی، نگاه غیرعلمی به بهزیستی در برنامه های درسی و ضعف نیازسنجی)، عوامل زمینه ای (خانواده و بستر اجتماعی، بافت فرهنگی مدرسه، همسالان و گروه های دوستی و بسترهای ارتباطی و تعاملی)، شرایط مداخله ای تسهیل گر (امکانات اوقات فراغت، نشاط در مدرسه و امید به آینده)، شرایط مداخله گر محدودکننده (چالش های خانوادگی، سازمانی و فردی)، راهبردها (تجدید رویکرد برنامه ریزی، اجرای مناسب برنامه های درسی، بهبود زمینه های برنامه درسی کسب شده، برنامه درسی مدرسه محور و برنامه درسی والدین) و پیامد (دلزدگی تحصیلی و عدم توجه به بهزیستی) سازمان یافت.
توانمندسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان قم با رویکرد داده بنیاد و معادلات ساختاری (یک مطالعه آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
25 - 49
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: توانمندسازی کلید موفقیت سازمان ها و نظام های آموزشی بوده و دانشگاه ها باید برای توسعه، اثربخشی، ارتقای توانمندی ها و شایستگی های اعضای هیئت علمی خود گام های موثری در این زمینه بردارند. هدف این پژوهش توانمندسازی اعضای هیئت علمی در دانشگاه آزاد اسلامی استان قم به روش آمیخته با رویکرد معادلات ساختاری بود.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش در بخش کیفی استفاده از نظریه داده بنیاد و در بخش کمّی، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری در بخش کیفی بر اساس اصل اشباع نظری تعداد15 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه، صاحبنظر در حوزه توانمندسازی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته، و در بخش کمّی دربرگیرنده تمامی اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامی استان قم(221 نفر) بود که با استفاده از فرمول کوکران145 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از مدل اشتراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمّی از روش تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد.یافته ها: نتایج فاز کیفی کشف 145 مفهوم،12 مقوله اصلی و32 مقوله فرعی شامل عوامل علّی، زمینه ای،مداخله گر،راهبردها و پیامدها بود. در فاز کمّی روایی صوری توسط تعدادی از نمونه آماری و روایی محتوایی آن توسط چندنفر از متخصصان تایید و پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای تمام مقوله ها بالاتر از7/0 برآورد گردید.بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد توانمندسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه، موجب می گردد که دانشگاه در محیط رقابتی به گونه ای موفق عمل کند که علاوه بر اثرپذیری از محیط، برآن اثرگذار نیز باشد.
واکاوی پدیده تقاضای تدریس خصوصی (مطالعه موردی: دوره متوسطه شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
209 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه پدیده تقاضای تدریس خصوصی در دوره متوسطه بود. رویکرد پژوهش «کیفی» و از نوع روش نظریه داده بنیاد به شیوه نظام مند بود. گروه هدف، والدین دانش آموزانی بودند که متقاضی تدریس خصوصی در سال تحصیلی 1400- 1401 در شهر یزد بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 12 نفر از والدین در پژوهش شرکت داشتند. نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری داده ها ادامه یافت. ابزار پژوهش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. داده ها به روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی اشتراس و کوربین (1998)، تجزیه و تحلیل شدند. به منظور کسب اطمینان از دقیق بودن یافته ها، مبتنی بر «سه سویه سازی» از تکنیک های تطبیق توسط اعضا، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش، بازاندیشی پژوهشگر استفاده شد.در نهایت، 29 مقوله فرعی در قالب مؤلفه های 6 گانه نظریه داده بنیاد طبقه بندی شدند. عوامل علی با 5 مقوله فرعی، عوامل زمینه ای با 5 مقوله فرعی، عوامل مداخله گر با 5 مقوله فرعی، پیامدهای مثبت با 5 مقوله فرعی و پیامدهای منفی با 9 مقوله فرعی و 1 پدیده محوری شناسایی شدند. بر اساس یافته های پژوهش، عوامل و مؤلفه های درونی و بیرونی متنوعی زمینه های شکل گیری تدریس خصوصی را فراهم می آورند که بر تقاضای آن دامن می زند. پیشنهاد می شود جهت اتخاذ تصمیمات و سیاست گذاری های خرد و کلان و مدیریت آن، به منظور فهم دقیق این پدیده به طور متناوب مورد مطالعه قرار گیرد.
تحول نظارت آموزشی به سوی مدرن سازی: مطالعه ای کیفی بر روی تلفیق روش های حضوری و مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شیوع همه گیری کرونا و اجباری شدن آموزش مجازی، روش های نظارت آموزشی نیز به ناچار به سمت فضای مجازی سوق یافت. ناظران آموزشی در این دوره، تجربه ای نوین از نظارت را کسب نمودند. پس از بازگشایی مدارس، ضرورت بهره گیری از تجارب این نوع نظارت و تلفیق مؤثر آن با نظارت چهره به چهره بیش از پیش احساس می شد. هدف این پژوهش طراحی فرآیند انجام نظارت آموزشی ترکیبی یعنی ترکیب نظارت حضوری و مجازی است. پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از راهبرد نظریه داده بنیاد سیستماتیک اشتراوس و کوربین می باشد. میدان تحقیق این پژوهش کیفی ناظران آموزشی استان کردستان اعم از سرگروه، راهبر، معاون آموزشی و مدیران مدارسی بودند که نقش های نظارتی را در سالهای 1398 تا 1402 به صورت حضوری و مجازی تجربه کردند. نمونه گیری هدفمند و از نوع نظری بود. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند. فرآیند نمونه گیری و انجام مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت که در نهایت با شانزده ناظر آموزشی مصاحبه گردید. در جریان تحلیل داده ها و طی فرآیند کدگذاری، پدیده مرکزی "توسعه مبتنی بر مدرن سازی نظارت آموزشی" استخراج شد. این رویکرد نوین نظارتی، با بهره گیری از فناوری های نوین، علاوه بر توانمندسازی ناظران و معلمان، باعث انعطاف پذیری بیشتر فرآیندهای نظارتی، افزایش شناخت ناظران از فرآیندهای کلاس و تعمیق ارتباط بین معلمان و ناظران شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ترکیب روش های حضوری و مجازی، با کاهش تصنع کاری های آموزشب در حین نظارت، به ناظران کمک می کند تا درک عمیق تری از واقعیت های کلاس درس پیدا کرده و برنامه ریزی دقیق تری برای توسعه حرفه ای معلمان داشته باشند.
طراحی الگوی پرورش هوش هیجانی دانش آموزان مدارس ابتدایی بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
37 - 52
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی پرورش هوش هیجانی دانش آموزان مدارس ابتدایی است. روش : روش پژوهش، روش کیفی نظریه داده بنیاد است. شرکت کنندگان در این پژوهش که در استان یزد انجام گرفت، متخصصان روانشناسی و مشاوره کودک بودند که برای مدتی در زمینه کودک فعالیت داشته و آشنا به مدارس ابتدایی بوده اند. 21 نفر از میان آن ها به صورت نمونه گیری نظری جهت انجام مصاحبه عمیق انتخاب شدند و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. اعتبارسنجی یافته ها با روش تطبیق توسط اعضاء و انجام مصاحبه های آزمایشی انجام گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده، از کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها بیانگر آن است که 796 گزاره مفهومی اولیه با 70 مقوله فرعی و 20 مقوله اصلی در قالب ابعاد 6 گانه مدل پارادایمی شامل: شرایط علی (عوامل درون فردی، عوامل بین فردی، خانواده، نظام آموزشی)، پدیده اصلی (پرورش هوش هیجانی)، راهبردها (راهبردهای آموزشی، راهبردهای مرتبط با خانواده، راهبردهای مرتبط با آموزش وپرورش، راهبرد بازی)، شرایط زمینه ای (آگاهی، ایجاد فرصت، همسویی خانه و مدرسه، توجه به ویژگی های فردی، درونی سازی مهارت های اجتماعی)، شرایط محیطی (محیط اجتماعی- محیط اقتصادی، محیط فرهنگی، محیط سیاسی) و پیامدها (تعالی فردی، تعالی اجتماعی، تعالی اقتصادی)، شناسایی شدند. نتیجه گیری: یکپارچه سازی مقوله ها بر مبنای روابط بین آن ها، حول محور پرورش هوش هیجانی، شکل دهنده مدل پارادایمی است که الگوی پرورش هوش هیجانی دانش آموزان مدارس ابتدایی را نشان می دهد. در نتیجه پرورش هوش هیجانی دانش آموزان مدارس ابتدایی می تواند سبب پرورش شخصیت سالم اجتماعی آنان گردد.
تبیین الگوی توانمندسازی اقتصادی بافت تاریخی با بهره گیری از نظریه داده بنیاد (مورد پژوهش: شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۵
۴۵-۲۷
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی شیراز با تمام ویژگی های خاص خود از گذشته مکان تأمین نیازهای مردم و یاری رسان به اقتصاد محلات و شهر بوده است، اما اکنون توانایی همسازی اقتصادی با بخش های جدید شهر را ندارد و در حال از دست دادن مزیت های رقابتی خود و باعث هزینه بر شدن زندگی و کار در آن شده است و توانمندی حل معضلات اقتصادی خود و تأثیرگذاری بیشتر بر اقتصاد شهر را ندارد. هدف این پژوهش یافتن راه حل توانمندسازی بافت تاریخی شیراز با استفاده از ویژگی های ارزشمند و ظرفیت های اقتصادی آن جهت ایفای نقش اقتصادی در شهر است، به همین سبب پژوهش حاضر درصدد است الگوی توانمندسازی اقتصادی بافت تاریخی شیراز را تبیین نماید. این پژوهش برگرفته از پارادایم تفسیرگرایی است، رویکرد آن استقرایی، نوع پژوهش کاربردی – توسعه ای و ماهیت آن توصیفی – تحلیلی است، در زمره رویکردهای کیفی قرار می گیرد، روش گردآوری داده ها اسنادی، پیمایشی و روش نمونه گیری هدفمند است، تجزیه و تحلیل داده های آن بر اساس کدگذاری باز، محوری و گزینشی است برای تبیین الگو از راهبردهای نظریه داده بنیاد استفاده گردیده است. جهت دستیابی به هدف با 11 نفر از افراد متخصص بافت شامل بهره وران و استفاده کنندگان بافت مصاحبه های عمیق نیمه ساختار انجام گردید. اسناد گردآوری شده در 112 کد باز، 81 مفهوم، 28 مقوله فرعی و 10 مقوله اصلی تحلیل شدند. الگوی به دست آمده بیانگر این است که در توانمندسازی اقتصادی بافت تاریخی شیراز باید «آموزش، پرورش و مشاوره»، «رقابت پذیری»، «نوآوری و کارآفرینی»، «انعطاف پذیری» و «تنوع تسهیلات و تأمین مالی» را در دستور کار قرار داد، همچنین همزمان با «نیازسنجی و ساماندهی فعالیتی» در بستر «ضوابط و قواعد تأمین مالی»، زمینه بروز «مشارکت و همکاری مردمی» و «خلاقیت اقتصادی» فراهم گردد تا منتج به تقویت «تعلق به مکان» در این بافت واجد ظرفیت ویژه اقتصادی گردد.
وارسی بنیان ها، فرآیند و فرجام ترس از در حاشیه ماندن در جوانان ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر با هدف وارسی و فهم عمیق ترس از در حاشیه ماندن در جوانان ایرانی انجام شد. مواد و روش ها روش مورداستفاده در این مطالعه، کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد بود. جامعه موردبررسی کلیه جوانان 18-25 ساله شهر مشهد بودند و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابتدا با استفاده از مقیاس ترس از درحاشیه ماندن، افراد دچار چنین ترس هایی غربال شدند (36 نفر) و در گام دوم، با آنان مصاحبه بدون ساختار انجام شد (21 نفر). به علاوه از مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان نیز برای غنای داده ها بهره گرفته شد. داده های حاصل با استفاده از رویکرد سیستماتیک نظریه داده بنیاد تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها از مجموع مصاحبه ها، مقوله محوری«تلاش برای دستیابی به ادراک کفایتِ خود» و 8 مقوله اصلی شامل نابسندگی خانواده، بسترهای فردی ترس از در حاشیه ماندن، زیست اجتماعی چالش برانگیز، تداوم بخش های ترس از در حاشیه ماندن، ناکامی های ایجادشده، کامیابی های کوتاه مدت، غرق شدن در ترس از در حاشیه ماندن و نجات از ترس از در حاشیه ماندن استخراج شد. نتیجه گیری باتوجه به یافته ها می توان گفت ترس از در حاشیه ماندن در جوانان، از خلأ عمیق تر فقدان احساس کفایت خود نشئت می گیرد و لازم است برای پیشگیری و درمان چنین ترس هایی، احساس کفایت مندی و تقویت آن موردتوجه ویژه قرار گیرد. ۶۴۴,۲
طراحی و آزمون مدل موفقّیت آموزش الکترونیکی در صنعت آموزش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
147 - 177
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش طراحی و آزمون مدل موفقیت آموزش الکترونیکی در صنعت آموزش است. این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی نظریه داده بنیاد و رویکرد کمّی مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. صاحب نظران، اساتید دانشگاه رشته مدیریت، مدیران مؤسسات آموزش الکترونیکی و افراد خبره جامعه آماری را تشکیل دادند و تعداد 8 نفر از این افراد به عنوان نمونه آماری در بخش کیفی و تعداد 70 نفر از این افراد در بخش کمّی انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه و در بخش کمّی از پرسشنامه استفاده شده است. برای انجام تحلیل های مذکور از نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 در بخش کیفی و نرم افزار مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS نسخه 4 در بخش کمّی استفاده شد. یافته های کیفی نشان داد شرایط علّی الگوی موفقیت آموزش الکترونیکی از 33 کد اولیه و 6 مقوله فرعی؛ شرایط زمینه ای شامل 24 کد اولیه و 5 مقوله فرعی؛ شرایط مداخله گر از 36 کد اولیه و 8 مقوله فرعی تشکیل شده است. راهبردهای الگوی موفقیت آموزش الکترونیکی از مقوله های فرعی توسعه جغرافیایی کسب و کار، نقش برنامه ریزی در آموزش الکترونیکی، لزوم بهره گیری از دستاورد های روز، بکارگیری آموزش الکترونیکی در کاهش هزینه ها، عوامل فرهنگی و آموزش الکترونیکی، الزامات آموزش الکترونیکی، استراتژی کسب و کار، طراحی بستر اصولی آموزش الکترونیکی، الزامات موفقیت آموزش الکترونیکی، توانایی کسب وکارهای الکترونیکی می شود. همچنین، یافته ها نشان داد پیامدهای الگوی موفقیت آموزش الکترونیکی شامل مزایای آموزش الکترونیکی، تعامل در محیط های یادگیری الکترونیکی، نقش آموزش الکترونیکی در کسب و کارهای آموزشی، جامعه و آموزش الکترونیکی، پتانسیل آموزش الکترونیکی، آموزش الکترونیکی و کسب و کار و توصیه برای آموزش الکترونیکی می شود. یافته های کمّی نیز نشان داد مدل پژوهش به خوبی برازش شده است.
شناسایی عوامل و تبیین الگوی رفتار کارآیی بازار سرمایه در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر شناسایی عوامل کلیدی و ارائه الگویی جهت تقویت کارایی بازار سرمایه است. روش: این پژوهش در گروه تحقیقات کیفی قرار گرفته و در راستای هدف پژوهش، داده ها در مصاحبه با 14 نفر از خبرگان بازار سرمایه و اعضای هیئت علمی دانشگاه به صورت مقطعی در سال 1402 بدست آمد. در این مطالعه با استفاده از روش نظریه داده بنیاد، اطلاعات به دست آمده تحلیل گردید. ابزار تحقیق در بخش کیفی، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته بوده و نمونه پژوهش با استفاده از ترکیب روش های غیراحتمالی و گلوله برفی انتخاب شدند. یافته ها: زیرساخت های قانونی، مشارکت کنندگان، سیستم های اطلاعاتی بازار، عوامل داخلی، عوامل سیاسی و عوامل اقتصادی به عنوان مقوله های محوری شناسایی شدند که الگوی کارایی بازار سرمایه را تبیین می کنند. الگو و مفاهیم ارائه شده در پژوهش حاضر باب نوینی در تقویت کارایی بازار سرمایه در کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران می گشاید و کارایی بازار سرمایه در سطح نیمه قوی در نتیجه پیاده سازی آن تحقق خواهد یافت. نتیجه گیری: الگوی ارائه شده در این تحقیق، به مدیران و سیاست گذاران سازمان بورس کمک می کند تا در راستای حصول کارایی بازار سرمایه از این پژوهش بهره ببرند.
طراحی مدل تاب آوری کالبدی شهر در مقابل زلزله با تأکید بر تئوری انتقادی و رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
185 - 206
حوزههای تخصصی:
به رغم اهمیت تاب آوری در دستیابی به توسعه پایدار شهری، تاب آوری شهری تاکنون نتوانسته است کارآمدی و جنبه عملیاتی خود را آن گونه که باید، نمایان سازد. لذا این پژوهش با هدف ارتقاء تحقق پذیری تاب آوری شهری در محله قلعه شهر دزفول با تلفیق تئوری تاب آوری و تئوری انتقادی انجام پذیرفت. این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از روش شناسی نظریه داده بنیاد و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان انجام شد. تحلیل داده ها در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام پذیرفت و به ظهور 429 کد باز، 99 مفهوم در قالب 17 مقوله اصلی منجر گردید. نتایج نشان داد خطر وقوع زلزله، ناپایداری ساختاری، ضرورت حفظ و نگهداری از بافت محله و آسیب پذیری ساکنین محله قلعه، به عنوان شرایط علی موجب ضرورت یافتن ارتقا تاب آوری کالبدی در محله قلعه گردیده است. ارتقاء تاب آوری کالبدی در محله قلعه شامل چهار مؤلفه افزونگی، تنوع، اتصال و استحکام می باشد که در صورت بکارگیری راهبردهای آموزش و توانمندسازی مردم و مسئولین، افزایش ظرفیت نهادی، افزایش سرمایه اجتماعی، فرهنگ سازی و اطلاع رسانی، مدیریت و برنامه ریزی، بکارگیری اصول فنی و مهندسی و سیاست گذاری و تدوین قوانین در بستر مناسبی از عملگرایی و مشارکت شهروندان و با تأکید بر حمایت و سرمایه گذاری بخش دولتی و خصوصی و توسعه اقتصاد خلاق می تواند منجر به ظهور پیامد توسعه پایدار شهری گردد.
الگوی بانکداری شرکتی مبتنی بر کسب و کارهای سبز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
63 - 79
حوزههای تخصصی:
فضای رقابتی، نیازهای متنوع مشتریان، خدمات و فرایندهای اجرایی متفاوت و مشکلات زیست محیطی در بیشتر کشورها منجربه شکل گیری محیط های جدید برای کسب وکارها شده است که نیاز به تغییر رویکرد توجه بانک ها به زیربخش مهمی از بانکداری جامع به نام بانکداری شرکتی را ضروری کرده است. پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادین کاربردی، از نظر ماهیت، تحقیق های پیمایشی و از نظر پارادایمی، تحقیق های ترکیبی اکتشافی، نمونه گیری در بخش کیفی پژوهش به صورت هدفمند و در بخش کمی به صورت تصادفی طبقه ای انجام شد. در مرحله کیفی با 15 نفر، متخصصین و خبرگان دانشگاهی و فعالان در حوزه بانکی تا دستیابی به اشباع نظری مصاحبه صورت گرفت و نمونه های بخش کمی براساس فرمول کوکران انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روش اکتشافی مولفه های بانکداری شرکتی و عوامل مؤثر بر آن مشخص شده و در بخش کمی از طریق تحقیق توصیفی- پیمایشی مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه اکتشافی نیمه ساختمند بوده است و در بخش کمی برای ارزیابی بانکداری شرکتی مبتنی بر کسب وکار های سبز از پرسشنامه محقق ساخته که براساس کدهای بدست آمده در مرحله کیفی طراحی شد، استفاده شده است. در بخش کیفی تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل داده بنیاد انجام شد. روایایی و پایایی مولفه ها بررسی و آلفای کرونباخ همه مولفه های بالا 7/0 بوده و طی آن؛ مهم-ترین مولفه های بانکداری شرکتی و کسب و کارهای سبز مورد سنجش قرار گرفته شد. در بخش کمی از طریق روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس، صحت مدل تحقیق، مورد تأیید قرار گرفت و معلوم گردید که انتخاب مفاهیم، ابعاد و شاخص ها از دقت بالایی برخوردار بوده و می تواند چارچوب مناسبی را برای تدوین سند چشم انداز بانکداری شرکتی مبتنی بر کسب و کارهای سبز فراهم نماید. بر این اساس تعداد 21 مؤلفه شناسایی شد و تعداد 124 شاخص بر اساس کدگذاری محوری طبقه بندی و ارتباط آنها با مؤلفه ها شناسایی و طبقه بندی گردید.در نهایت برازش مدل انجام شده و نتایج بخش کمی یافته های بخش کیفی را تأیید می کند.
الگوی راهبردی آموزش کارآفرینی ورزشی در دانشجویان علوم ورزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
85 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر رویکردهای راهبردی آموزش کارآفرینی ورزشی دانشجویان علوم ورزشی بود. روش: روش پژوهش از نوع کیفی و به روش داده بنیاد بود. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیات علمی دانشکده های مدیریت کارآفرینی دانشگاه های دولتی، اعضای هیات علمی دانشکده های علوم ورزشی دانشگاه های دولتی سراسر کشور با تخصص کارآفرینی، اعضا و مدرسین ویژه و منتخب کارگروه اشتغال و کارآفرینی وزارت ورزش و جوانان و کارآفرینان منتخب ورزشی کشور بودند. نمونه گیری به روش هدفمند تعیین شد. جمع آوری داده ها از منابع کتابخانه ای و پژوهش های پیشین و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده گردید. در ادامه از تعداد 19 نفر از خبرگان مصاحبه شد که در نفر 15 به اشباع نظری رسید. سپس داده های مصاحبه توسط نرم افزار مکس کیودا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: براساس نتایج حاصل از پژوهش، راهبردهای موثر بر آموزش کارآفرینی ورزشی در 5 مقوله (عوامل بنیادی، تکنولوژیکی، سازمانی، اطلاعاتی و ارتباطی) شناسایی گردید. نتیجه گیری: با عنایت به یافته های پژوهش، به منظور آموزش کارآفرینی ورزشی، نیاز به مهیا نمودن شرایط احساس می شود. در همین راستا دانشگاه ها می توانند در رویکردهای ساختاری، سازمانی و پایدار به عنوان یک تسهیل کننده عمل نموده و شرایط را برای آموزش کارآفرینی ورزشی دانشجویان علوم ورزشی فراهم آورند. برنامه ها باید به سمت خلاقیت و نوآوری سوق داده شوند و با تلفیق دانش نظری و عملی مرتبط با کارآفرینی ورزشی در نهایت از دانشگاه دانش محور به دانشگاه کارآفرین حرکت کنند.
شناسایی مولفه های تجارت اجتماعی اماکن و باشگاه های ورزشی ایران با رویکرد کیفی نظریه داده بنیاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
91 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف:تجارت اجتماعی یک رویکرد موثر در شرکت ها برای تعامل عمیق با مشتریان خود و ایجاد روابط با آنها ارائه می دهد بنابراین هدف از این مطالعه شناسایی مولفه های تجارت اجتماعی در اماکن و باشگاه های ورزشی ایران می باشد. روش:جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اساتید رشته مدیریت ورزشی، مدیران باشگاه های ورزشی بوده که تجربه غنی در حیطه موضوع پژوهش داشتند و با استفاده از رویکرد کیفی داده بنیاد به شناسایی مولفه های تجارت اجتماعی اماکن و باشگاه های ورزشی پرداخته شده است. یافته ها:از تجزیه- تحلیل و بررسی مصاحبه های انجام شده، 17 مولفه محوری و70 شاخص اولیه به دست آمد. این مولفه ها در برگیرنده ویژگی های شبکه های اجتماعی 6 شاخص، نگرش مدیران 8 شاخص، تجربه خرید 4 شاخص، اعتماد سازی به خدمات4 شاخص، امنیت تراکنش ها5 شاخص، ضمانت ها 4 شاخص، تبلیغات4 شاخص، عوامل حمایتی3 شاخص، زیرساخت های فناوری3 شاخص، راهکار های مدیریتی5 شاخص، راهکارهای تجاری3 شاخص، راهکارهای قانونی3 شاخص، راهکارهای فرهنگی4 شاخص، توسعه اقتصادی- تجاری 3 شاخص، توسعه ساختاری 6 شاخص، توسعه فرهنگی- اجتماعی 3 شاخص و توسعه حقوقی- قانونی2 شاخص می باشند. نتیجه گیری:ایجاد اعتماد در مشتریان توسط اماکن و باشگاه های ورزشی با ارائه خدمات و محصولات با کیفیت و استاندارد و پاسخگویی مجموعه و مدیران نسبت به مشکلات و مسائل پیش آمده در فرآیند تجارت اجتماعی می تواند سبب افزایش مشتریان، درآمدزایی و رضایت مندی بیشتر و در نتیجه افزایش میزان وفاداری مشتریان گردد. در نهایت تعامل بین نگرش نوین مدیریتی و استفاده بهینه از پیشرفت تکنولوژی می تواند موجب بهره گیری مثبت از تجارت اجتماعی به عنوان یک پدیده نوین در تجارت وابسته به فن آوری در راستای توسعه اماکن و باشگاه های ورزشی ایران گردد.
تربیت معلم تراز جمهوری اسلامی براساس آموزه های مکتب شهید سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۴
127 - 153
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کشف ویژگی های معلم تراز جمهوری اسلامی ایران براساس آموزه های مکتب سردار سلیمانی انجام شده است. روش پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با نخبگان تعلیم و تربیت و کسانی که علاوه بر آن با مکتب، خصوصیات و منش سردار سلیمانی آشنا بودند، صورت پذیرفت و اطلاعات در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. کدگذاری مفاهیم حاصل از مصاحبه با شرکت کنندگان، باعث شکل گیری 125 مفهوم اولیه، 60 مفهوم محوری و در نهایت 21 مضمون اصلی و تهیه الگوی پارادایمی معلم تراز جمهوری اسلامی در مکتب شهید سلیمانی گردید. الگوی به دست آمده در پژوهش شامل شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها است که با توجه به آن می توان ضمن برطرف نمودن موانع فراروی تربیت معلمان، با تأسی از مکتب شهید سلیمانی، زمینه و بستر های شکل گیری و رشد نسلی خداجو و امیدوار را فراهم نمود.