مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۵۳۷٬۷۵۳ مورد.
منبع:
سیاست دوره ۵۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
344 - 309
حوزههای تخصصی:
نظام جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، بر پایه هویت دینی-سیاسی و در چارچوب فرهنگ سیاسی اسلامی استقرار یافت. این هویت به ویژه در میان نیروهای ایثارگر از جمله شهدا، جانبازان، آزادگان و خانواده های آنان، نهادینه شده و در گذر زمان به یکی از منابع مشروعیت سیاسی نظام بدل گردیده است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل گفتمان های فرهنگ سیاسی و تأثیر آن ها بر مشارکت سیاسی فرزندان ایثارگران در شهر تهران انجام شده است. پرسش اصلی تحقیق آن است که گفتمان های حاکم بر فرهنگ سیاسی این گروه چیست و چه رابطه ای با میزان و نوع مشارکت سیاسی آنان دارد. روش پژوهش کمّی و مبتنی بر پیمایش میدانی از ۱۶۰۰ نفر از اعضای خانواده های ایثارگر و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی و واریانس بوده است. یافته ها نشان می دهد که فرهنگ سیاسی مشارکت محور، به ویژه در قالب گفتمان دموکراتیک و مردم سالاری دینی، دارای بیشترین فراوانی است و با متغیرهای زمینه ای مانند سن، تحصیلات، قومیت و اشتغال ارتباط معنادار دارد. در نهایت، نتایج پژوهش بر این نکته تأکید دارد که تداوم مشروعیت نظام سیاسی در گرو تقویت مشارکت آگاهانه نسل جدید ایثارگران است و این امر مستلزم بازتعریف سازوکارهای مشروعیت بخش متناسب با تحولات فرهنگی و نسلی آنان می باشد.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر همدلی عاطفی، انطباق پذیری، نارسایی هیجانی و کارکرد زوجی در زوج های جوان ناسازگار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف ناسازگاری در زوج های جوان و عدم حل آن، از علل اصلی جدایی عاطفی و طلاق است که طبعات شخصی و اجتماعی زیادی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر همدلی عاطفی، انطباق پذیری، نارسایی هیجانی و کارکرد زوجی در زوج های جوان ناسازگار بود. مواد و روش ها در این پژوهش کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده، از طرح تحقیق دو گروهی همراه با پیش آزمون و پس آزمون همراه با یک پیگیری 6 ماهه استفاده شد. نمونه پژوهش از میان زوج های جوان ناسازگار شهرستان یزد بود که در سال 1402 به مراکز مشاوره و طلاق این شهر مراجعه کرده بودند. باتوجه به معیارهای ورود براساس روش نمونه گیری تصادفی ساده 52 زوج (104 نفر) انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (ACT) و کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان پیش از اجرای مداخله و پس از آن به وسیله ابزارهای «پرسش نامه همدلی مهرابیان و اپستین (EES)، پرسش نامه انطباق پذیری و همبستگی اولسون (FACES-III)، پرسش نامه نارسایی هیجانی تورنتو (TAS-20) و پرسش نامه کارکرد زوجی اینریچ (ECS)» مورد سنجش قرار گرفتند. گروه آزمایش پروتکل مشخص درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به صورت 8 جلسه 60 تا 90 دقیقه ای در هر هفته دریافت کردند. گروه کنترل نیز توسط مجری طرح، در هر هفته پیگیری شد اما پروتکل درمانی خاصی برای آن ها اجرا نشد و بعد از مرحله پیگیری، پروتکل درمان برای آن ها نیز اجرا شد. درنهایت داده ها به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 29 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نتایج تحلیل کواریانس نشان داد بین میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای همدلی عاطفی، انطباق پذیری، نارسایی هیجانی و کارکرد زوجی در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت (01/P<0). به طور مشخص، زوج هایی که در گروه آزمایش و تحت مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) قرار گرفتند، پس از پایان مداخله افزایش معناداری در میزان همدلی عاطفی و بهبود در انطباق پذیری و کارکرد زوجی نشان دادند، درحالی که میزان نارسایی هیجانی آن ها به طور معناداری کاهش یافت. نتیجه گیری براساس نتایج به دست آمده، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) می تواند به عنوان یک رویکرد مؤثر برای افزایش همدلی عاطفی، کاهش نارسایی هیجانی و بهبود انطباق پذیری و کارکرد زوجی در زوج های جوان ناسازگار مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین، پیشنهاد می شود مراکز مشاوره و مراکز پیشگیری از طلاق از این رویکرد درمانی برای ارتقای کیفیت روابط زوجین و کاهش تعارضات زناشویی بهره مند شوند.
دادخواهی دولت در دیوان عدالت اداری: رأی وحدت رویه شماره 792 دیوان عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
281 - 301
حوزههای تخصصی:
دیوان عدالت اداری از ابتدای تأسیس تاکنون مرجع رسیدگی به دعاوی ناشی از اعمال اقتدارات و حقوق عمومی بوده است؛ مرجع تظلم خواهی مردم از قدرت حاکمه در امور اداری و نهادی برخاسته از قانون اساسی. بر اساس اصول ۱۷۰ و ۱۷۳ قانون اساسی و برای اولین بار در کشور، یک نهاد قضایی برای رسیدگی به تظلمات و شکایات مردم علیه دستگاه های دولتی و مأموران آنها تأسیس یافته است. رأی شماره ۷۹۲ دیوان عالی کشور، تظلم خواهی دولت در دیوان عدالت اداری را به رسمیت شناخته است. بعد از این رویه قضایی قضات معطوف به این است که دولت حق تظلم خواهی از تمامی آرای مراجع شبه قضایی را دارد. سؤال اصلی نوشتار این است که آیا این رأی با قانون اساسی، اصول بنیادین حقوق عمومی و اصل دادرسی بی طرفانه در تعارض است؟ نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی استدلال می کند این رأی، علی رغم الزامات قانون اساسی، بدون توجه به اصول بنیادین حقوق عمومی، فهم نظام قضایی را از حق تظلم خواهی مردم با چالش مواجه کرده است. رأی مزبور ضمن نقض اصل 173 قانون اساسی، دارای آثار و پیامدهایی از جمله افزایش و توسعه اقتدار دولت و همچنین تحدید حقوق و آزادی شهروندان می شود.
مسئولیت حقوقی شهرداری ها در قبال ثالث در قراردادهای واگذاری با تأکید بر رویه قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
647 - 670
حوزههای تخصصی:
در حقوق ایران مسئولیت مدنی شهرداری چون سایر اشخاص حقوقی ذیل عنوان مسئولیت ناشی از فعل غیر، بررسی شده است. شهرداری متولی انجام وظایف قانونی خود در سطح شهر است و سپردن عملیات مذکور به شرکت های پیمان کاری رافع مسؤولیت شهرداری نسبت به شهروندان نیست. جبران خسارت در مسئولیت مدنی بر پایه نظریه های متفاوتی استوار شده است و مهم ترین رکن مسئولیت مدنی عبارت است از وجود ضرر در اثر فعل زیان بار، به طوری که رابطه سببیت بین آن دو وجود داشته باشد. شهرداری ها باوجود واگذاری خدمات خود به پیمانکاران و انجام وظایف ذاتی خود از طریق آن ها، در صورت بروز خسارت بر شخص ثالث در قراردادهای واگذاری خدمات و امور، اغلب مسئول جبران آنهاست و یافته های این پژوهش در خصوص رویه قضایی ایران نیز مؤید وجود مسئولیت ذاتی شهرداری در خسارات وارده به ثالث است؛ البته آرایی نیز مبنی بر بی مسئولیتی شهرداری و یا جبران خسارت متضامناً توسط شهرداری و پیمانکار وجود دارد، ولی رویه غالب شهرداری ها را مسئول جبران تمامی خسارات وارده به شهروندان در انجام وظایف و تکالیفی قانونی می دانند.
آموزه اساس در بستر الهیات سیاسی: بازاندیشی در نسبت خصیصه های استعلایی و درون ماندگار پروژه کارل اشمیت در مقایسه با موضع آرنت، فوگلین و اشتراوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
1241 - 1260
حوزههای تخصصی:
آموزه اساس کارل اشمیت، واجد سرشتی پیچیده است که به ویژه با در نظر گرفتن محوریت الهیات سیاست در منظومه فکری او، بر ابهاماتش افزوده می شود. اهمیت پرداختن به آموزه اساس اشمیت ازآن روست که فهم الهیات سیاسی و مفهوم امر سیاسی اشمیت، بدون فهم جهت گیری اساسی او در آموزه اساس، ناقص باقی می ماند. فهم آموزه اساس، پرتویی روشن بر کل پروژه اشمیت می افکند و می تواند محملی باشد برای ارزیابی نقشی که عنصر الهیاتی در آن پروژه ایفا می کند. پرسشی که مطرح می شود این است که آیا اتکای آموزه اساس و مفهوم امر سیاسی اشمیت بر خوانشی الهیاتی، ناشی از یک جهت گیری استعلایی نزد اوست؟ آیا صرف الهیاتی بودن استدلال های اشمیت در دفاع از آموزه اساس و مفهوم امر سیاسی که پیوندی تنگاتنگ با یکدیگر دارند، بر استعلایی بودن موضع او دلالت دارد؟ تأمل در زوایای استدلال اشمیت در طرح آموزه اساس و فهم پیوندهای وثیق آن با الهیات سیاسی و مفهوم امر سیاسی نشان می دهد که موضع اشمیت در تحلیل نهایی، علی رغم اتکایش بر خوانشی الهیاتی، درون ماندگار و غیراستعلایی است. در اینجا می کوشیم تا مدعای مذکور را از رهگذر مقایسه موضع اشمیت با موضع آرنت از یک سو و موضع فوگلین و اشتراوس از سوی دیگر، مستدل سازیم.
بررسی خسارت ناشی از خسارت در حقوق ایران و کنوانسیون بیع بین المللی کالا
منبع:
تمدن حقوقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۳
335-346
حوزههای تخصصی:
جبران خسارت یکی از مباحث کلیدی در مسئولیت مدنی و حقوق قراردادها است که در نظام های حقوقی مختلف به شیوه های متفاوتی اعمال می شود. در حقوق ایران، جبران خسارت عمدتاً بر اساس قواعد عمومی مسئولیت مدنی و اصول فقهی تعیین می شود؛ برجسته ترین هدف جبران خسارت جلب رضایت شخص زیان دیده و ترمیم وضعیت گذشته زیان دیده است. در نظام های بین المللی، از جمله کنوانسیون بیع بین المللی کالا، روش های مشخص تری برای جبران خسارت ناشی از نقض قرارداد پیش بینی شده است. این کنوانسیون در ماده های ۷۴ تا ۷۷ به بررسی روش های جبران خسارت پرداخته و امکان مطالبه تفاوت قیمت میان قرارداد اولیه و قرارداد جایگزین را برای طرف زیان دیده فراهم کرده است. دو ماده 75 و 76 کنوانسیون متضمن روش های جبران خسارت ناشی از فسخ یا نقض قرارداد بیع است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی تطبیقی مقررات ایران و کنوانسیون بیع بین المللی کالا در زمینه جبران خسارت پرداخته و چالش های اجرایی این مقررات را تحلیل می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مقررات جبران خسارت در حقوق ایران در برخی موارد با استانداردهای بین المللی تطابق دارد، اما در برخی جنبه ها، همچون پذیرش خسارت عدم النفع و نحوه تعیین میزان خسارت، دچار ابهام و محدودیت های اجرایی است. در پایان، پیشنهادهایی برای اصلاح قوانین داخلی و تطبیق بهتر با استانداردهای بین المللی ارائه شده است.
گونه شناسی ارتباطات انسانی در بستر فضای آموزشی و رضایت شغلی معلمان
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳
78 - 89
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر در باب بررسی رابطه و تعاملات در ساختار سازمانی مدرسه و آموزش و پرورش بر میزان رضایت شغلی نومعلمان ابتدایی شهرستان نجف آباد در سال های 1403-1401 بوده است. روش تحقیق از نوع پیمایشی بوده و 142 نفر به عنوان نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، استخراج شد. روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه استاندارد رضایت شغلی مینه سوتا(2000) برای بررسی میزان رضایت نو معلمان با سوالات بسته پاسخ، میزان رضایت معلمان ابتدایی در سال اول تدریس مورد بررسی و سنجش قرار گرفت. روایی این پرسشنامه توسط اساتیدو پژوهشگران در سیستم آموزشی دانشگاه فرهنگیان بررسی و تایید شد. پایایی پرسشنامه رضایت شغلی با آلفای کرونباخ79 /0 محاسبه گردید. پرسشنامه ها به صورت مجازی توسط پژوهشگران در گروه پیام رسان ایتا برای نومعلمان ارسال شد، پس از آن با استفاده از برنامه spss داده های وارد شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از انواع آزمون همبستگی و آزمون کلموگراف اسمیرنف بهره برده شد. نتایج حاصل از تحقیق در مورد فرضیه اول با 039/0Sig= تعاملات معلم و والدین با رضایت شغلی رابطه معناداری را نشان می دهد و رابطه حسنه همراه با احترام و رضایتمندی والدین با رضایت شغلی معلمان همسو می باشد و در فرضیه دوم که به ارتباطات و تعاملات معلم با همکاران و کادر مدرسه با رضایت شغلی معلمان001/0Sig= که کم تر ازمیزان بحرانی 05/=0α می باشدتایید شد و رابطه سبک های مدیریتی انسان مدارانه و وظیفه مدار با میزان رضایت شغلی رابطه ای معنادار (037/0Sig= و 041/0Sig=) را نشان می دهند.
Developing a causal model of Family function based on psychological Hardiness through Persistent psychological symptoms post-COVID-19 Syndrome(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Family functioning is one of the structures that can have a significant impact on the psycho-social functioning of its members. For this reason, identifying the factors affecting it will greatly help to improve the family's performance. The purpose of the current research was to develop a causal model of Family function based on psychological Hardiness and Psychological capital through Persistent psychological symptoms post-COVID-19 Syndrome. Methods: The statistical population of the present study was men and women of Karaj and Tehran provinces in 2023 who had at least one history of contracting COVID-19. From the statistical population, using an available sampling method, 395 eligible individuals were selected to participate in the research and complete the research questionnaires. In this research, Kobasa's Psychological Hardiness questionnaires, Depression, Anxiety, and Stress Scale (DASS-21), Corona Disease Anxiety Scale (CDAS), Corona Stress Scale (CSS-18), suitable for the Iranian lifestyle, and the Questionnaire of Family Functioning were used. The collected data were analyzed using the structural equation analysis method in Amos software (0.084). Results: The findings of this research indicated that Psychological Hardiness directly (0.085) and indirectly through psychological symptoms after COVID-19 (p<0.05) was able to significantly predict family functioning. Conclusion: According to the findings of this research, it seems that strengthening personal psychological structures in the face of environmental stressors can improve people's performance in dealing with these conditions.
عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری هوش مصنوعی در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت سریع هوش مصنوعی، آموزش عالی دستخوش تحولاتی اساسی شده است. این فناوری با ارائه ابزارهای نوآورانه و تسهیل شخصی سازی فرآیند یادگیری، امکان دسترسی گسترده تر به منابع آموزشی و بهبود کیفیت تدریس را فراهم کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پذیرش و استفاده از فناوری هوش مصنوعی در میان اعضای هیئت علمی، بر اساس مدل یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری (UTAUT)، انجام شد. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ است که از بین آن ها ۱۱۸ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه استاندارد و متناسب سازی شده گردآوری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-27 و AMOS-24 تحلیل شد. یافته ها نشان دادند که عملکرد مورد انتظار، تلاش مورد انتظار و تأثیر اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری(p<0.01) بر قصد رفتاری، و همچنین بر رفتار استفاده از هوش مصنوعی از طریق قصد رفتار دارند. در مقابل، شرایط تسهیلگر و ریسک ادراک شده تأثیر معناداری بر پذیرش این فناوری نداشتند. تحلیل متغیرهای تعدیلگر نشان داد که جنسیت، رابطه بین ریسک ادراک شده و قصد استفاده را تعدیل می کند، به طوری که در میان استادان زن، ریسک ادراک شده تأثیر منفی و معناداری بر قصد استفاده دارد. این نتایج بر اهمیت بهبود زیرساخت ها، افزایش آگاهی از مزایای هوش مصنوعی، تسهیل دسترسی و کاهش نگرانی های مرتبط با این فناوری تأکید دارد و می تواند راهنمایی برای سیاست گذاران و مدیران آموزشی در تسهیل پذیرش و ارتقای کیفیت کاربری مبتنی بر این فناوری در آموزش عالی باشد.
تحلیل علّی - معلولی توسعه حرفه ای مدیران آموزش و پرورش منطقه 4 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
153 - 170
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پیشرفت های علوم و فناوری، مهارت ها و قابلیت های مدیران سازمان ها را به چالش می کشد و برای مواجهه با این تغییرات سریع، قابلیت های مدیران باید بر اساس یک برنامه جدید و سازمان یافته مجدداً ساختاردهی شود. هدف پژوهش حاضر تحلیل علّی - معلولی توسعه حرفه ای مدیران آموزش و پرورش منطقه 4 تهران است. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد آمیخته است. خبرگان جامعه آماری در هر دو مرحله شامل خبرگان دانشگاهی و متخصصان توسعه حرفه ای مدیران، بودند. نمونه پژوهش به صورت هدفمند و با استفاده از سطح اشباع نظری تعداد 22 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مصاحبه تا رسیدن اطلاعات به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش کدگذاری دومرحله ای صورت گرفت. در بخش کمی نیز از روش دیمتل استفاده شد. پرسشنامه دیمتل در اختیار 22 نفر از خبرگان قرار گرفت و میزان تاثیر عوامل مشخص گردید. یافته ها: بر اساس نتایج تجزیه و تحلیل یافته های کیفی، تعداد 165 کد باز از میان مفاهیم موجود در مصاحبه ها شناسایی شد که در قالب 30 مقوله دسته بندی شدند. نهایتا 7 مقوله اصلی بدست آمدند. و نتایج دیمتل فازی نشان داد که در پژوهش حاضر عوامل فردی، ذینفعان و مدیریت منابع انسانی بعنوان عوامل علّی مدل و عوامل آموزشی، برنامه ریزی و فناوری در آموزش عوامل معلولی مدل بودند. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که توسعه حرفه ای مدیران برای بهبود نظام آموزش و پروش ضروری است.
واکاوی پیامدهای مدیریت استعداد در مدارس ایران (یک مطالعه فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
137 - 157
حوزههای تخصصی:
قدمه و هدف : مطالعه حاضر با هدف شناسایی پیامدهای مدیریت استعداد در مدارس ایران به انجام رسیده است. روش شناسی پژوهش : رویکرد روش شناسی این مطالعه کیفی و روش پژوهش فراترکیب هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو می باشد. پژوهشگران به جست وجوی سیستماتیک مطالعات انجام شده مرتبط با هدف پژوهش در پایگاه های علمی جهاد دانشگاهی، نورمگز، مگیران، پرتال جامع علوم انسانی و سیویلیکا، علم نت بین سال های 1403- 1395 با استفاده از کلیدواژه هایی چون استعداد، مدیریت استعداد، تأثیر مدیریت استعداد در مدارس، پیامدهای مدیریت استعداد در مدارس و نقش مدیریت استعداد در مدارس ایران پرداختند. در بررسی های اولیه، تعداد 158 منبع یافت شد که پس از طی مراحل غربال گری و اعتبارسنجی و بهره گیری از ابزار CASP در نهایت 23 مطالعه با استفاده از روش تحلیل مضمون، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. برای بررسی کیفیت یا پایایی شاخص ها از ضریب کاپا در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد که در پژوهش حاضر برابر با 863/0 است که نشان دهنده پایایی مناسب شاخص های این پژوهش می باشد. یافته ها : از تحلیل محتوای منابع منتخب، 181 کد اولیه برای شناسایی پیامدهای مدیریت استعداد در مدارس ایران استخراج گردید که شامل 23 مقوله فرعی بود که در قالب 5 مقوله اصلی شامل فردی، سازمانی، شغلی، آموزشی و محیطی طبقه بندی شدند. بحث و نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده آن بود که مدیریت استعداد در مدارس ایران می تواند پیامدهای مثبت فراوانی در بر داشته باشد. لذا انتظار می رود سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزش وپرورش اهتمام جدی به امر مدیریت استعداد در مراکز آموزشی داشته باشند.
الگوی توسعه فردی معلمان دوره ابتدایی استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی و ارائه الگوی توسعه فردی برای معلمان مدارس ابتدایی استان البرز بود. روش: این پژوهش با شیوه کیفی و رویکرد گلیزری با پانزده معلم خبره استان البرز در سال تحصیلی 1404-1403 با استفاده از نمونه گیری هدفمند انجام شد تا جایی که تحلیل ها به اشباع نظری رسید. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری شد. روش تحلیل به صورت کدگذاری بوده که در سه سطح باز (مفهوم)، محوری (مقوله فرعی) و انتخابی (مقوله اصلی) انجام شده است. مفهوم ها و مؤلفه های الگوی توسعه فردی (123مفهوم، 17 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی) از مصاحبه ها مشخص و در قالب الگو تدوین شد.. یافته ها: یافته ها نشان داد که توسعه فردی معلمان دوره ابتدایی شامل چهار مؤلفه کلیدی شامل عوامل اجتماعی؛ عوامل سازمانی؛ عوامل فردی و عوامل اجتماعی بوده است. عوامل اجتماعی؛ شامل مسئولیت پذیری اجتماعی، جوّ و فرهنگ اجتماعی، ارتباط با جامعه؛ عوامل سازمانی شامل رویکرد مدیریتی، هدف گذاری، چشم انداز سازمانی، فراهم کردن امکانات؛ عوامل فردی؛ شامل اخلاق حرفه ای، کنترل درونی، خودکارآمدی، بلوغ فکری، انگیزه پیشرفت و عوامل آموزشی؛ شامل مهارت آموزشی، کار تیمی، طراحی آموزشی، ارزشیابی، پژوهش بوده است. نتیجه گیری: بنا بر یافته های به دست آمده در این پژوهش مدل مفهومی توسعه فردی به منظور بهسازی معلمان مدارس ابتدایی ترسیم شد.
تحلیل جنبۀ زیبایی آیین زار قشم؛ با تأکید بر مفهوم غایت مندی در فلسفۀ کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶)
117 - 127
حوزههای تخصصی:
آیین زار، آیینی موسیقایی درمانی است که قرن ها پیش توسط بردگان افریقایی و از مبدأ شرق آفریقا به سواحل عربستان و سواحل جنوبی ایران آورده شده است. معتقدان بر این آیین بر این باورند که موجوداتی فرامادی در جهان حضور دارند و می توانند با حلول در جسم و جان انسان، وی را مرکب خود کرده و دچار بیماری و گرفتاری کنند. آنها برای درمان بیماران مراسمی را تحت عنوان «آیین زار» برپا می کنند. در این آیین، موسیقی، رقص، ذکر اشعار و اوراد، فضاسازی، اجرا، پهن کردن سفره، نذورات و قربانی کردن ارکان اصلی هستند. همین عناصر، به آیین زار یک جنبه نمایش گونه می دهند که می تواند آن را از لحاظ هنری زیبا جلوه دهد. با توجه به این امر، پژوهش حاضر به تحلیل جنبه های زیبایی آیین زار قشم با تأکید بر دقیقه سوم امر زیبا در نقد قوه حکم کانت و مفهوم غایت مندی می پردازد. هدف اصلی این پژوهش، تعیین جنبه های زیبایی آیین زار قشم، با توجه به مفهوم غایت مندی در فلسفه کانت می باشد. همچنین پرسش اصلی پژوهش حاضر، این است که جنبه های زیبایی در آیین زار قشم با توجه به مفهوم غایت مندی در فلسفه کانت چیست؟ این پژوهش بنیادی و توصیفی تحلیلی است. گردآوری به روش کتابخانه ای، مشاهده میدانی و مصاحبه و تحلیل از نوع کیفی بر اساس زیبایی شناسی کانت است. نمونه گیری گزینشی غیر تصادفی است. این پژوهش نشان می دهد که بعد رقص از دیدگاه بیمار، دارای زیبایی وابسته و از دیدگاه مخاطب، دارای زیبایی نیست. بعد موسیقی از دیدگاه بیمار، دارای زیبایی وابسته و از دیدگاه مخاطب، دارای زیبایی آزاد است. بخش آواز و اشعار و بخش اجرا هر دو برای بیمار و مخاطب دارای زیبایی وابسته است. بعد فضاسازی برای بیمار دارای زیبایی وابسته و برای مخاطب، دارای زیبایی آزاد است. طبق دیدگاه کانت، زیبایی آزادی که وابسته به عین نیست، دارای خلوص بیشتری است. آنچه در آیین زار از دیدگاه کانت زیبایی خالص تری محسوب می شود، تنها بعد موسیقی و فضاسازی از دیدگاه مخاطب است و از دیدگاه بیمار، تمام زیبایی ها خلوص کمتری دارند. آیین زار قشم علاوه بر غایت درمان، دارای ابعاد زیبایی مانند رقص، موسیقی، آواز و اشعار، اجرا و فضاسازی است و بر اساس دیدگاه کانت، هرکدام نوع زیبایی و غایت مندی متفاوتی دارند. از دیدگاه بیمار، تمام عناصر زیبایی آیین زار، دارای زیبایی وابسته هستند، زیرا مجموعه تمام عناصر مذکور منجر به درمان بیمار می شود. زیبایی عناصر یاد شده برای بیمار، وابسته به غایت درمان و حضور در فضای تقدیس شده آیینی می باشد.
ترجمه مسند امام رضا (ع) در بوته نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۹
205 - 228
حوزههای تخصصی:
مرحوم عزیزالله عطاردی از حدیث پژوهان برجسته معاصر، تلاش های فراوانی در گردآوری، ترجمه و ترویج روایات معصومان(ع) انجام داده که از آن جمله، گردآوری و تنظیم روایات اهل بیت(ع) در قالب مُسنَد به تفکیک هر یک از ایشان بوده است. عطاردی در خصوص روایات امام رضاg غیر از گردآوری و تنظیم و انتشار آن ها با نام «مسند الإمام الرضا ابى الحسن على ابن موسى(ع)» به ترجمه روایات این اثر نیز اهتمام ورزید و آن را «اخبار و آثار حضرت امام رضا(ع)» عنوان نهاد. آقای عطاردی در ترجمه برخی روایات به لغزش هایی دچار شده است و ترجمه صورت گرفته انعکاس دقیقی از متن عربی روایات ندارد؛ بنابراین، این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که چه نقدهایی بر ترجمه مسند امام رضا(ع) وارد است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که به ترجمه صورت گرفته دست کم در پنج محور نقد وارد است: 1. اشتباه در معادل یابی معنای واژگان؛ این محور خود در دو بُعد در معرض نقد است: الف. معنایابی نادرست واژگان ب. مذکَّر ترجمه کردن واژگان مطلق 2- اشتباه در ترجمه عبارات و جملات 3- اشتباه در ترجمه کنایات 4- معنا نکردن برخی واژگان و عبارات 5- آوردن جملات و عباراتی که در متن عربی نیامده است.
معرفی و بررسی نام آواهای فارسی وعربی در نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
105 - 127
حوزههای تخصصی:
نام آوا (اسم صوت) از مقوله اسم است. به صداهای طبیعی و غیر طبیعی پیرامون انسان اطلاق می گردد. از عناصر زنده و پویای زبان است و متعلّق به هر قوم و ملّتی است که از زبان استفاده می کند. شهاب الدین محمد زیدری نسوی مؤلّف نفثهالمصدور (قرن هفتم)، درکنار جلوه های بلاغی فراوان از ظرفیت های زبانی (نام آواها) در این اثر بسیار استفاده نموده است. نفثهالمصدور به دلیل آمیختگی با زبان عربی از نام آواهای متعدّد عربی نیز در کنار نام آواهای فارسی بسیار بهره مند گردیده است. در پژوهش حاضر ابتدا نام آواهای فارسی و سپس عربی معرفی شده است، سپس تأثیرشان بر متن تحلیل گردیده است. هدف از پژوهش، با توجه به بسامد چشم گیر نام آواهای فارسی و عربی، تأثیر و جایگاه آن ها در یک متن ادبی- تاریخی است. نام آواهای عاطفی و غیر عاطفی در این متن به منظور توصیف حوادث تاریخی، مصائب و شکواهای فردی- اجتماعی استفاده شده است که بر فضاسازی، عینیت بخشی، تجسّم حوادث تاریخی و انتقال مفاهیم بثّ الشکوی تأثیر بسیاری گذاشته است. نام آواهای غیرعاطفی شامل اسامی حیوانات و صدای آن ها، مظاهر طبیعت، اشیاء و نیز اصواتی با منشأ انسانی هستند. افزون بر این استفاده از نام آواهای متفرقه فراوان فارسی و توالی نام آواهای عربی با منشأ اصوات انسانی، بر تأکید نویسنده و تأثیرگذاری این ظرفیت زبانی صحه می گذارد.
تحلیل جنگ رسانه ای جمهوری آذربایجان علیه جمهوری اسلامی ایران
جنگ رسانه ای یکی از برجسته ترین جنبه های جنگ نرم و جنگ های مدرن در جهان کنونی به شمار می آید. استفاده از جنگ رسانه ای علیه جمهوری اسلامی ایران یکی از ویژگی های رسانه های جمهوری آذربایجان بعد از جنگ دوم قره باغ و پیروزی این کشور بوده که منجر به جنگ تمام عیار رسانه ای شده است. با توجه به پیوندهای تاریخی، دینی، فرهنگی و زبانی با جمهوری آذربایجان، موضع گیری و اتهام زنی-های صریح سران و تبلیغات رسانه های این کشور با هدف ایران هراسی، اسلام گریزی و شیعه ستیزی وارد مرحله جدیدی شده تا جایی که ایران را به عنوان تهدید امنیتی برای افکار عمومی قلمداد می نمایند. هدف از این مقاله بررسی جنگ رسانه ای جمهوری آذربایجان علیه جمهوری اسلامی ایران بر اساس نظریه برجسته-سازی می باشد. سئوال اصلی مقاله حاضر این است که جمهوری آذربایجان چه اهدافی را در جنگ رسانه ای علیه جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای دنبال می نماید. در پاسخ به سئوال پژوهش، فرضیه ای به این صورت طرح می گردد که جمهوری آذربایجان همسو با اهداف دشمنان جمهوری اسلامی ایران مسئولیت بخشی از سناریوی های ضدایرانی را در قالب رسانه عهده دار شده و در تلاش است تا با جنگ و هیاهوی گسترده رسانه ای و روانی، اقتدار و محبوبیت جمهوری اسلامی ایران را در نزد افکار و اذهان عمومی مردم مسلمان آذربایجان و مناطق آذری نشین ایران خدشه دار و مسایل قوم گرایی و تجزیه طلبانه را تحریک و تهییج نموده و بحران آفرینی نمایند. این پژوهش از نوع توصیفی –تحلیلی بوده و از منابع کتابخانه ای و پویش اینترنتی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است.
نام شناسی اشخاص در شاهنامه فردوسی (بر اساس نام های در پیوند با آب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۷
233 - 257
نام شناسی زیرمجموعه ای از زبان شناسی است که در پیوندی تنگاتنگ با معناشناسی قرار دارد و با رویکردهای مختلفی قابل مطالعه است. یکی از مهمترین این رویکردها نام شناسی به روش تاریخی است که در آن نام ها از هر نوع و دوره تاریخی که باشند، مورد بررسی قرار می گیرند. آنچه سبب اهمیت نام هاست کارکردهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، تاریخی، زبان شناسی، سندشناسی، باستان شناسی و موارد دیگر است. در این پژوهش آن دسته از نام هایی که در بخش های مختلف اساطیری، پهلوانی و تاریخی شاهنامه فردوسی، در پیوند با «آب» قرار دارند، با روش اسنادی کتابخانه ای بررسی شده اند. حاصل کار نشان می دهد که هر کدام از این نام ها برای یک مدلول خاص در ارتباط با توتم، دین و کیش مورد پذیرش (پرستش) از باب تضاد یا تناسب به کار رفته اند. از سوی دیگر، جزء آب در برخی از این نام ها محرّف پسوند دیگری است و ارتباطی با آب ندارد. گاه نیز، وجود نام آب در یک نام خاص در پیوند با محتوای یک داستان قرار داشته و محصول دورانی متأخر است و برای تطبیق اسطوره بر واقعیت در یک فرایند داستانی آفریده شده است.
تحلیل فضایی تناسب اراضی در ارتباط با توسعه پیوسته و ناپیوسته شهری (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
135 - 157
حوزههای تخصصی:
روند رو به رشد شهرنشینی و به تبع آن رشد شتابان فضای کالبدی شهرها، که به صورت نامتعادل و نامتوازن، اراضی حاصلخیز و خاک های صنعتی و معدنی را به زیر ساخت و سازهای شهری می برد و این مسئله مخاطرات متعددی را در زمینه های اقتصادی و زیست محیطی به دنبال آورده است. یکی از سازو کارها استفاده از تکنیک های کارآمد در اولویت بندی تناسب اراضی برای توسعه ساخت و سازهای شهری است. از این رو در پژوهش حاضر سعی شده است با انتخاب شهر ارومیه به عنوان مطالعه موردی و در فاصله پیرامونی مشخص شده نسبت به شهر ارومیه، به مقوله تحلیل فضایی تناسب اراضی در ارتباط با توسعه پیوسته و ناپیوسته شهری پرداخته شود. نرم افزارهای مورد استفاده در این پژوهش، نرم افزار IDRISI Selva و ArcGIS می باشد. خروجی های حاصله در قالب نقشه های کلاس بندی شده از تناسب اراضی برای توسعه پیوسته و ناپیوسته شهری است. برای انجام این مهم، تشکیل معیارهای ارزیابی، استانداردسازی نقشه های معیار به واسطه ی درجه عضویت در تابع فازی، تعیین وزن معیارها به روش CRITIC و تهیه نقشه استاندارد شده وزنی از جمله اقداماتی بودند که در برایند انجام آن ها، مقدمات لازم برای استفاده از معیارها فراهم گردید. بررسی نتایج حاصل از کنترل صورت وضعیت پیکسل های اولویت دار نشان می دهد که امتیاز استاندارد فازی این پیکسل ها در غالب معیارها، بیش از 170 می باشد که به تناسب نیاز و همراه با لحاظ کردن قیود محدودیت و در نظر گرفتن ملاحظات استفاده چند منظوره از زمین و نیز در عین توجه به ظرفیت های توسعه درونی و میان افزای شهری، می تواند جهت تخصیص به توسعه پیوسته و ناپیوسته شهری مورد توجه قرار گیرد.
واکاوی ویژگی های کالبدی مؤثر بر سلامت روانی ساکنین در مسکن قشر کم درآمد مطالعه موردی شهرک اندیشه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقشار کم درآمد جامعه به طورمعمول در زمینه برخورداری از امکانات مطلوب مسکونی مورد غفلت قرارگرفته اند. این در حالی است که تأثیر عوامل محیطی نظیر مسکن، ازجمله مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر سلامت روانی ساکنان می باشد. هدف از پژوهش حاضر، دستیابی به مؤلفه های ارتقای سلامت روانی در مسکن قشر کم درآمد می باشد. حال این پرسش مطرح می گردد که نقش مسکن در سلامت ساکنان چیست و چگونه می توان از این رویکرد در مطالعه مسکن قشر کم درآمد استفاده نمود. برای پاسخگویی به این پرسش در پژوهش ترکیبی حاضر که از نوع توصیفی-تحلیلی است، به منظور گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای–اسنادی و همچنین روش میدانی به صورت پرسش نامه و انجام مصاحبه از ساکنان شهرک اندیشه شهر تبریز از طریق روش پس کاوی بر اساس مدل استخراجی در محدوده هدف مطالعه استفاده شده است. بدین ترتیب که نخست ابعاد، مؤلفه و سنجه های کالبدی مسکن در کنار ابعاد سلامت روانی استخراج شده، سپس در محدوده موردمطالعه، مورد آزمون قرارگرفته شده است تا نهایتاً پیشنهاد اصلی ارائه گردد. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که ارتقا سلامت روانی ساکنین در مسکن قشر کم درآمد منوط به مجموع ابعاد کالبدی، محیطی، اقتصادی، اجتماعی، عملکردی و ساختاری می باشد. این ابعاد به عنوان عوامل کلیدی، دارای نقش اساسی در برنامه ریزی و طراحی مسکن قشر کم درآمد ایفا می کنند، لذا از طریق دخالت دادن ابعاد استخراجی در برنامه ریزی ها و طراحی مسکن قشر کم درآمد، شاهد روندی مثبت و مؤثر در سلامت روانی ساکنین بخصوص در مسکن اقشار آسیب پذیر خواهیم بود.
تحلیل عوامل کلیدی مؤثر در کاربرد توسعه حمل ونقل محور در مدیریت کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
59 - 77
حوزههای تخصصی:
سیستم های حمل ونقل نقش عمده ای در حیات اقتصادی کشورها و نیز زندگی روزمره شهروندان ایفا می کنند. موضوع حمل ونقل و ترافیک جدای از موضوعات تخصصی شهری، امروزه به عنوان پدیده ای اجتماعی - سیاسی و مسئله شهری، نقش بسیار حساس و مهمی در کیفیت و ساختار اجتماعی - اقتصادی یک جامعه ایفا می نماید. در این رابطه، هدف مدیریت شهری اطمینان از این امر است که امکان کارکردهای روزانه یک شهر را فراهم آورد و این امر موجب تسهیل و تشویق همه انواع فعالیت های اقتصادی شده و ساکنان را به برآوردن نیازهای اولیه خود در مسکن، دسترسی به تسهیلات و خدمات و فرصت های تولید درآمد قادر می سازد. هدف پژوهش حاضر نیز تحلیل عوامل کلیدی مؤثر در کاربرد توسعه حمل ونقل محور در مدیریت کلان شهر تبریز می باشد. داده های تحقیق با دو روش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری گردیده و 35 نفر از کارشناسان مرتبط با حمل ونقل به صورت هدفمند انتخاب شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک پویش محیطی و دلفی جهت استخراج عوامل اولیه مؤثر بر روند توسعه حمل ونقل محور در مدیریت شهر تبریز، از نرم افزار میک مک، جهت شناسایی عوامل کلیدی مؤثر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داده که از میان 42 عامل اولیه، درنهایت 11 عامل ازجمله مدیریت تقاضای حمل ونقل، ساخت فشرده شهری، مدیریت ترافیک، زیرساخت های حمل ونقل، جایگاه وسایل نقلیه در فرهنگ عمومی مردم، فرهنگ سازی و آموزش، مدیریت شبکه حمل ونقل، پوشش جغرافیای کامل و دسترسی پذیری برای همه ساکنین شهری، هزینه حمل ونقل، آلودگی صوتی و زیست محیطی، میزان حمایت دولت از بخش خصوصی به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شده اند.








