مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۵۳۹٬۷۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق و مقاله، تأثیر چندین پارامتر از محیط فیزیکی در یک کلاس درس بر تمرکز دانشجویان شرح داده شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، که در آن اصطلاح «تمرکز» به احساس ذهنی دانشجویان از توانایی آنها در تمرکز بر روی یک سخنرانی در یک لحظه معین اشاره دارد. هدف اصلی شناسایی پارامترهایی است که به طور قابل توجهی بر تمرکز دانشجویان در طول سخنرانی ها تأثیر می گذارند. در این مقاله، چندین پارامتر در یک محیط کلاس درس واقعی با استفاده از دستگاه های هوشمند کم هزینه مختلف اندازه گیری شده است. این تحقیق بر اساس مجموعه داده های جمع آوری شده از ۱۴ سخنرانی ضبط شده با حضور ۱۹۷ دانشجو انجام شده است. در این تحقیق، پنج پارامتر از محیط فیزیکی اندازه گیری شده و ۲۲ ویژگی از صدای مدرس استخراج شده است. پس از تجزیه و تحلیل اندازه گیری های جمع آوری شده، هشت پارامتر شناسایی شده است که نشان داده شده است مقادیر آماری متفاوتی برای بخش های «متمرکز» و «غیرمتمرکز» دارند. در این مقاله، از مجموعه داده های به دست آمده برای آزمایش طبقه بندی کننده های مختلف و توانایی آنها در طبقه بندی صحیح بخش های «متمرکز» در مقابل «غیرمتمرکز» سخنرانی ها استفاده شده است. این تحقیق نشان داد که طبقه بندی کننده یک الگوریتم یادگیری ماشین بهترین دقت تشخیص کلی (۸۶.۷۸٪) را دارد. پس از انجام مجموعه ای از آزمایش های اضافی، سه پارامتر را شناسایی شد که می توانستند بدون تغییر در دقت طبقه بندی کننده از مجموعه داده های اصلی حذف شوند، که در نهایت پنج پارامتر غیرمرتبط باقی ماند که تأثیر قابل توجهی بر تمرکز دانشجویان داشتند.
مطالعه تطبیقی مناطق شهر رشت بر مبنای شاخص های توسعه میان افزا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۸
105 - 126
حوزههای تخصصی:
اراضی شهری، اساسی ترین عامل توسعه و از مهم ترین مباحث برنامه ریزی شهری است. یکی از گزینه های مناسب توسعه، بهره گیری از رویکرد توسعه میان افزاست. بنابراین این پژوهش با هدف مطالعه تطبیقی مناطق شهر رشت بر مبنای شاخص های توسعه میان افزا به روش توصیفی- تحلیلی انجام یافته است. پس از بررسی شاخص های توسعه میان افزا بر اساس آمار سرشماری 1390 و 1395، از بین مجموع شاخص ها 3 شاخص (کالبدی، پراکنش جمعیتی و دسترسی) که بیشترین تأثیر را در توسعه میان افزا دارند انتخاب گردید. در این راستا ابتدا ضریب اهمیت هر یک با استفاده از مدل آنتروپی شانون به دست آمده و جهت اولویت بندی مناطق شهر رشت به لحاظ توسعه میان افزا، از مدل پرومته در نرم افزار Excel بهره گرفته شد. لذا از بین شاخص های مورد مطالعه منطقه یک و پنج شهر رشت به دلیل نوساز و تازه ساخت بودن بناها دارای پتانسیل کمتری برای توسعه میان افزا می باشد.
شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای سرمایه انسانی از طریق اشتراک دانش (مورد مطالعاتی: مؤسسه دانشمند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای سرمایه انسانی از طریق اشتراک دانش در یکی از سازمان های فعال در حوزه تحقیق و توسعه فناوری، نوآوری و مدیریت دانش تدوین شده است. مدیریت دانش، به ویژه اشتراک دانش، در سازمان ها به عنوان یک راهکار مهم برای توسعه سرمایه انسانی و ایجاد مزیت رقابتی شناخته می شود. مقاله ابتدا به اهمیت سرمایه انسانی، شامل دانش، مهارت ها و شایستگی های کارکنان، پرداخته و نقش آن در نوآوری و بهره وری سازمانی را تحلیل می کند. روش تحقیق شامل ترکیب داده های کیفی از مصاحبه های نیمه ساختارمند و داده های کمّی از پرسش نامه های طراحی شده بر اساس تحلیل مضمون است. جامعه آماری شامل مدیران، کارشناسان ارشد و کارکنان مؤسسه دانشمند بوده و ابزارهای آماری مختلفی ازجمله آزمون کفایت نمونه گیر (KMO)، آزمون بارتلت، تحلیل عاملی تأییدی (CFA)، معادلات ساختاری (SEM)، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی (CR)، روایی همگرا و واگرا و درنهایت شاخص نیکویی برازش (GOF) برای تحلیل داده ها به کار گرفته شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهم ترین عامل در ارتقای سرمایه انسانی، فعالیت های مرتبط با اشتراک دانش است. این فعالیت ها شامل اشتراک تجربیات، دانش فنی و علمی، و بهبود مهارت های کارکنان می شود. عوامل دیگری مانند رهبری مؤثر، ایجاد شبکه های ارتباطی، و فرهنگ یادگیری سازمانی نیز تأثیر بسزایی دارند. علاوه بر این، ایجاد ابزارهای مدیریت دانش، تدوین نظام پاداش دهی، و تشکیل محیط های یادگیری فعال از دیگر پیشنهادها تحقیق برای تقویت اشتراک دانش هستند. نتایج نشان می دهد که ارتقای سرمایه انسانی از طریق اشتراک دانش، منجر به بهبود بهره وری، توسعه توانمندی ها و افزایش نوآوری در سازمان می شود. مقاله تأکید دارد که برای دستیابی به این اهداف، باید از روش های نوین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی مناسب بهره گرفت.
تحلیل آرای مفسران فریقین درباره «کلمه باقیه» در آیه 28 سوره زخرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱۴
239 - 262
حوزههای تخصصی:
از جمله موارد اختلاف در میان مفسران فریقین، مفهوم «کلمه باقیه» در آیه «وَ جَعَلَها کَلِمَهً باقِیهً فی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ» است. نوشتار حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با هدف کشف معنای کلمه باقیه، آرای این مفسران را احصا، دسته بندی و تحلیل کرده است. حاصل آنکه، مفسران با استدلال های گوناگون، سه معنای «اسلام» و «توحید» و «امامت» را در تفسیر کلمه باقیه ذکر کرده اند و براساس استدلال ها و شواهد قرآنی، روایی و ادبی، تفاسیر «اسلام» و «توحید» ناتمام بوده است. در مقابل، تفسیر کلمه باقیه به «امامت» با اِعمال اصلاحات لازم در استدلال های موجود، به عنوان تفسیر ارجح شناخته شد. آیات هم سیاق با آیهٔ مورد بحث، به روشنی گواهی می دهند که منظور از کلمه باقیه ، امامت است، چنان که روایات متعدد واردشده در تفسیر آیه نیز به صراحت مراد از «کلمه باقیه» را مشخص می کنند.
مقایسه «مثبت نگری به انسان» از دیدگاه روان شناسی مثبت و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱۴
263 - 285
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مبانی انسان شناختیِ روان شناسی مثبت نگر، پذیرش نگاه مثبت به انسان است. در پی تبیین چیستی چنین نگاهی به انسان می توان آن را مشتمل بر دو مؤلفه دانست: یکی پذیرش منش و ویژگی های مثبت صفت گونه در انسان و دیگری اصالت توأمان توانمندی ها و ضعف ها در انسان. از نگاه قرآن کریم، طبق برداشت بسیاری از مفسران، شاکله به معنای منش است و پذیرش تحولات قلب، تأکید بر ظهور ویژگی های اخلاقی در ظرف آخرت و تکرار زیاد عباراتی مانند «بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» نشان از پذیرش ویژگی های صفت گونه است. ازسوی دیگر، قرآن کریم نیز نه تنها ویژگی های مثبت صفت گونه را می پذیرد؛ بلکه مفسران بر این باورند که قرآن کریم گرایش های دوگانه ای را درون انسان می پذیرد که با هم تقابل ندارند و مفسران برای جمع میان آن ها از تعابیر مختلفی بهره برده اند. در مجموع به نظر می رسد که نگاه مثبت به انسان در روان شناسی مثبت با قرآن کریم همسویی فراوانی دارد.
رابطه بین کمال گرایی عاشقانه و بی ثباتی زناشویی: نقش تعدیلگر الگوهای ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
153 - 167
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بی ثباتی زناشویی یکی از عوامل ازبین رفتن بنیان خانواده ها در سه دهه اخیر بوده است و می تواند، زمینه ساز طلاق زوجین شود؛ ازاین رو بررسی عوامل مرتبط با این متغیر اهمیت بسزایی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلگر الگوهای ارتباطی در رابطه بین کمال گرایی عاشقانه و بی ثباتی زناشویی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های همبستگی و به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان و مردان متأهل شهرستان گتوند استان خوزستان در سال ۱۴۰۱ بود که به روش نمونه گیری دردسترس ۲۰۳ نفر از این جامعه (۱۲۹ نفر زن و ۷۴ نفر مرد) به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسش نامه الگوی ارتباطی کریستنسن و سولاوای (۱۹۹۱)، پرسش نامه بی ثباتی زناشویی ادواردز (۱۹۸۷) و پرسش نامه کمال گرایی عاشقانه مت و لافونتین (۲۰۱۲) بود. تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و از طریق مدل یابی معادلات ساختاری، تحلیل مسیر و تحلیل چند گروهی با استفاده از نرم افزارهای SPSS-26 و SMART PLS انجام شد . یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که الگوی ارتباطی اجتناب متقابل (0.145=β، 0.001p<)، توقع/کناره گیری (0.658 =β، 0.001p<) و کمال گرایی عاشقانه دگر محور رابطه مثبت معناداری دارند و رابطه منفی معناداری بین الگوی ارتباطی سازنده متقابل0.345-=β ، 0.001p<) و کمال گرایی عاشقانه خودمحور با بی ثباتی زناشویی وجود دارد. همچنین الگوهای ارتباطی نقش تعدیلگری را در رابطه بین کمال گرایی عاشقانه و بی ثباتی زناشویی ایفا کردند. نتیجه گیری: در مجموع باتوجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد، الگوهای ارتباطی و کمال گرایی عاشقانه دو عامل تأثیرگذار در بی ثباتی زناشویی هستند؛ بنابراین به مشاوران و روان شناسان خانواده پیشنهاد می شود، آموزش های لازم در این زمینه را به زوجین ارائه دهند.
کانون ادبی: تکوین، تعریف و طبقه بندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۵۳)
1 - 18
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی جایگاه و کارکرد لایه های چهارگانه زیست بوم، جغرافیای اقتصادی، جغرافیای سیاسی و جغرافیای فرهنگی، به عنوان زیرساخت های تکوین کانون ادبی در تاریخ ادبیات می پردازد. زمان و مکان (فضا) دو رکن اساسی در پژوهش های تاریخ ادبی است. تشکیل نهادها و تجمع شخصیت های ادبی، بدون در نظر گرفتن فضا، ناممکن است. گردهمایی گویشوران زبان در زمان و مکان مشخص، موجدِ مرکزیت نهادهای آموزشی، فرهنگی و ادبی است که از آن با نام «کانون ادبی» نام برده اند. مورخان ادبی همواره از مکانِ برآمدن و بالیدنِ شخصیت ها و رخدادهای ادبی نوشته اند و این اصطلاح در نگاه نخست، ساده به نظر می رسد؛ اما ماهیت و کیفیتِ شکل گیری آن همچنان مبهم است. نوشتار حاضر، در پیِ یافتن الگویی روشمند برای مطالعه هستی شناسی کانون های ادبی، پرسش هایی پیشِ رو دارد که محورهای آن در این مقاله عبارت است از: 1. چیستی و چگونگی تکوین کانون ها؛ 2. ویژگی های کانونی بودن؛ 3. معیارها و گونه شناسی کانون های ادبی. ایده محوری این مقاله در چگونگیِ تشکیل کانون ها، «لایه نگاریِ» جغرافیایی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تکوین کانون ادبی، نیازمند زیرساختی چهارلایه ای در محدوده مکانی مشخصی است. برهم کنش این لایه های چهارگانه می تواند موجب و موجد تشکیل سه گونه کانونِ ادبی «سرزمینی، منطقه ای و شهری» باشد. دستاوردها همچنین گویای فاعلیت و کنشگری کانون ها در فرایند آفرینش ادبی است؛ یعنی کانون ادبی، فقط یک اقلیم یا فضای فیزیکی بسته و خنثی نیست که فقط محل اجتماع شاعران و نویسندگان و رویدادهای ادبی باشد، بلکه کانون ادبی، زِهدان زمان و شخصیت هایی است که از آن تغذیه می کنند، در آن می بالند و فضایی فعال است که به عنوان یک فاعل گفتمانی، پیوسته کنشگری می کند؛ حتی هنگامی که مرکزیت یا موجودیت خود را از دست می دهد و در کانون های ادبی دیگر استحاله می شود و حیات آن ادامه می یابد.
شام أهل شام و یمن أهل یمن (درنگ و دریافتی پیشنهادی برترجمه عبارتی ازگفتار امام علی (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶
151 - 164
حوزههای تخصصی:
در روایات مربوط به بازپسین فتوحات عربیِ اسلامِ آغازین درایران که به فَتح الفُتوح یا نبرد نهاوند شهرت یافته است، بدنبال گریختن یزدگرد ساسانی از تیسفون به صفحات داخلی ایران وگردآمدن و پیوستن لشگریان مناطق مرکزی به او باهدف آراستن سپاه بزرگیدرمَصاف تازیان ودرپیِ نامه ی عمّاریاسر(امیرکوفه) به خلیفه دوم دربسیاریِ سپاهیان عجم، که عزم اورا برای مقابله با عَجَمان برانگیخت، طی مشورتی با امام علی (ع) درجمع برخی صحابه، نظراو را برای نحوه مقابله با لشکریانِ کسری وشرکت خود دراین صف آرایی جویا شده کهامام درپاسخ، ضمن نهی وی ازاین اقدام می فرماید که اگرچنین کنی دراثر این کار " أهل الشأم مِن شأمِهم و أهل الیَمن مِن یمَنهم " مورد حمله و دست اندازی قرار خواهند گرفت. با وجودِ آنکه عمده مترجمان، دو ترکیبِ " مِن شأمهم " و" مِن یَمنهم " را به همان مفهوم آشنا وبیشتر شناخته شده جغرافیاییِ ترجمه نموده اند، اما این نوشته برآنست که برپایه ادبیات بایبلی وداده های زبانشناسی تاریخی، افزون برقرائنِ درون متنی، چنین به نظر می رسد که مقصود از شام و یمن درعبارت علی (ع)، دو جهت جغرافیایی شمال و جنوب می باشد.
بررسی خطبه امام حسین (ع) در منزلگاه بیضة بر اساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶
99 - 121
حوزههای تخصصی:
خطبه خوانی های اهل بیت در موقعیت های مختلف سیاسی و اجتماعی همواره دربردارنده معارف عمیق و اهداف خاص بوده است لکن برای فهم بهتر این خطبه ها می توان از روش های نقدی معاصر از جمله روش تحلیل گفتمان انتقادی بهره گرفت. پژوهش پیش رو درصدد است تا با استفاده از نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، خطبه امام حسین (ع) در منزلگاه بیضه که از توقفگاه های مسیر مکه تا کوفه است را مورد واکاوی قرار دهد. در این منزلگاه که بعد از منزلگاه شراف بوده، مخاطبان امام حر ریاحی و یارانش بوده اند. ضرورت انجام این پژوهش، لزوم بازخوانی متون کهن با روش های نقدی معاصر برای کسب شناختی جامع تر از آنهاست. این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش است که شاخصه های خطبه امام حسین (ع) در منزلگاه بیضه از منظر نظریه تحلیل گفتمان فرکلاف کدام اند؟ نتایج به دست آمده از رهگذر این تحقیق نشان می دهد که امام از امکانات زبان به منظور تأثیرگذاری در مخاطب نهایت بهره را برده است و آیات قرآن، احادیث معصومین و رخدادهای تاریخی در ایجاد آن نقش داشته اند تا منجر به تغییر و نوسازی در سازمان فکری، فرهنگی و سیاسی جامعه شود.
Anthropological Study and Sustainability of Qashqai Tribal Clothing(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۴, Issue ۱ - Serial Number ۱۳, June ۲۰۲۵
63 - 79
حوزههای تخصصی:
Culture encompasses the values, norms, traditions, beliefs, and customs of a society, with clothing representing one of its most significant elements. In analyzing the traditional attire of an ethnic group, two key aspects are of importance: the cultural patterns influencing choices of material, color, design, and tailoring methods, and the symbolic and functional roles of clothing. Certain garments play vital roles across various social, cultural, occupational, and religious contexts. The Qashqai are one of the major nomadic tribes of Iran, primarily residing in the southern and southwestern regions of the country. The distinctive features of Qashqai clothing set it apart from that of other ethnic groups, despite notable similarities with the attire of the Lurs. Based on archival research and fieldwork, this study explores the historical evolution of Qashqai clothing. It aims to identify the earliest documented references to their attire through textual sources and visual representations, and to discuss the key factors contributing to its continuity. The findings reveal that although traditional Qashqai clothing has undergone changes over time, particularly among men, where modern styles are increasingly replacing it, it continues to be preserved among Qashqai women, especially during ceremonial events.
تحلیل گفتمان روانشناختی شخصیت منیژه در داستان بیژن و منیژه شاهنامه فردوسی
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
117 - 138
حوزههای تخصصی:
داستان بیژن و منیژه، در شاهنامه فردوسی، شخصیت منیژه را به عنوان زنی پیچیده و پیشرو در ادبیات حماسی فارسی، معرّفی می کند که با نقض هنجارهای جنسیتی و اجتماعی، مرزهای هویت زنانه را بازتعریف می نماید. این پژوهش با رویکردی روانشناختی-تحلیلی و با تکیه بر نظریه های اگزیستانسیالیستی (سارتر) و تاب آوری هیجانی (سلیگمن)، به بررسی فرایند تحوّل هویت منیژه در مواجهه با سه محور «عشق»، «قدرت» و «طرد اجتماعی» می پردازد. منیژه با انتخاب آگاهانه عشق به بیژن، که در تضاد با آموزه های قبیله ای و خانوادگی است، گسستی ریشه ای از هویت تحمیلی خویش ایجاد می کند. این کنش انقلابی، نه تنها طرد شدید او از سوی جامعه توران را به دنبال دارد، بلکه بستری برای بازسازی هویت فردی اش فراهم می سازد. او در مواجهه با رنج های ناشی از انزوا و تحقیر، با تبدیل درد به نیرویی پیش برنده، به تاب آوری روانی دست یافته و از طریق ایفای نقش فعّال در نجات بیژن، زبان جدیدی از عشق را می آفریند که فراتر از کلیشه های زنانه است. تحلیل رابطه عاطفی منیژه و بیژن نشان می دهد که او تنها یک نجات دهنده منفعل نیست، بلکه با تقویت خودکارآمدی و تغییر پارادایم ذهنی بیژن، به بازسازی روانی او کمک می کند. مقاومت منیژه در برابر ساختارهای مردسالارانه، نمادی از عاملیت زنانه از او می سازد که حتّی در تاریک ترین شرایط، با تکیه بر اراده و ارزش های درونی، مرزهای جغرافیایی و ذهنی جامعه اساطیری را می پیماید.
مقایسه دیدگاه تایلر و مارت در باب صورت آغازین دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، به روش توصیفی و تحلیلی است و به بررسی مقایسه ای رویکرد دین شناختی تایلر و مارت، دو انسان شناس دین می پردازد. هرچند هر دو انسان را نقطه شروع و منشأ شکل گیری تجربه دینی معرفی می کنند، رویکرد تایلر در تعریف و تبیین دین عقل گرایانه و رویکرد مارت عاطفه گرایانه است. تایلر در تعریف دین بر باور تأکید کرده است و نخستین صورت دینی انسان را آنیمیسم می داند؛ در صورتی که مارت بر مؤلفه های روان شناختی احساس تأکید کرده و با بیان اینکه فعالیت های دینی و مناسک بر باورداشت ها و عقاید مقدم بوده است و در عواطف انسان ریشه دارد، نظریه جدیدی به نام «آنیماتیسم» یا تجربه مانا را درباره صورت نخستین دین ارائه می دهد. مارت با رد تعریف تایلری موجود از دین، مبنی بر اعتقاد به موجودات روحانی، به تعریف حداقلی خود از دین پرداخت که شامل فرمول تابو - مانا است که تابو جنبه منفی و سلبی ماوراءالطبیعه و مانا جنبه مثبت و ایجابی آن است. مارت از متعلق آگاهی دینی به مانا یا امر قدسی تعبیر می کند. مانا احساس حضور یک قدرت یا نیروی شگفت انگیز و رمزآمیز است که گوهر دین ابتدایی را تشکیل می دهد. احساس مانا آمیزه ای از هراس، اعجاب و جاذبه در انسان ایجاد می کند که موجب هیبت او می شود و نشان دهنده انقیاد، تسلیم و سرسپردگی است که با حیرت، امیدواری و حتی عشق همراه است. درواقع، هیبت در ارتباط انسان با ماوراءالطبیعه شکل می گیرد و ماوراءالطبیعه نیز چیزی به جز مانا نیست.
بررسی شخصیت رجالی علی بن مهزیار اهوازی و طرق دانشمندان متقدم امامیه به روایات و کتاب های وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم رجال به بررسی احوال، اوصاف راویان حدیث و بیان اصول و قواعد آن می پرازد. ناقدان حدیث همواره به بررسی احوال راویان مذکور در سلسله اسناد احادیث اهل بیت علیهم السلام اهتمام داشته و علمای شیعه و سنی آن را وسیله ای در خدمت علم حدیث و فقه دانسته و در این باب آثار بسیار آفریده اند و تاکنون این جریان ادامه دارد. علی بن مهزیار نوشتارهای حدیثی فراوانی تصنیف کرده است. علمای قرن های چهارم و پنجم به این آثار دسترسی داشته و فهرست نویسان نیز این نوشتارها را گزارش کرده اند. نوشته حاضر به روش توصیفی- تحلیلی در مقام شناسایی و معرفی ایشان و در پی پاسخ به این دو سؤال است: 1. طرق علمای متقدم از جمله شیخ کلینی، صدوق، طوسی، نجاشی و ابی غالب زراری، به کتاب ها و روایات نامبرده از چه جایگاه و اعتباری برخوردار است؟ 2. ایشان در بین علمای علم رجال، چه جایگاهی دارد؟ به این نتیجه رسیدیم که ایشان موثق، فقیه، محدّث و از رهبران و سرشناسان شیعه در اوایل قرن سوم قمری است و روایات ایشان اعتبار و جایگاه بالایی دارد و طرق ایشان به دانشمندان فوق الذکر صحیح و قابل استناد است.
Evaluation of Tourism Development Strategies with Emphasis on Religious Tourism in Karbala City(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Karbala city is destination of millions of pilgrims from all over the world every year. Therefore, this research has assessed strategies for developing religious tourism in Karbala city, with an emphasis on improving the pilgrims' experience and exploiting the economic and social capacities of this city. First, indicators related to religious tourism infrastructure were identified, and then their impact on the pilgrims' experience was analyzed using statistical methods. Data collection tool is a researcher-made questionnaire, which was used to examine its validity from the specialists and experts in quantitative and relative content validity coefficient, and to examine its reliability, was used Cronbach's alpha. The statistical sample includes two groups, 19 people in the qualitative section and 550 people in the quantitative section, selected using convenience sampling. Data analysis includes initial coding, classification, extraction of indicators and variables, descriptive and inferential statistics such as one sample t-test, analysis of variance, Pearson correlation, and linear regression. Results showed residence index with the maximum mean and minimum dispersion indicates the its importance and diversity for pilgrims. The recreational and commercial services index with the lowest mean showed less importance. Correlation results indicate a positive and significant relationship between the attraction index and other indicators at the 0.001 level, which shows that as tourist attractions are strengthened, other services and infrastructure are equally effective in improving the pilgrims' experience. Results of compare means between pilgrims and local residents showed in the catering service and residence indexes, mean of rank pilgrims (253.21 and 254.49) are higher than local residents (239.65 and 234.55) at a significance level of 0.398 and 0.215, respectively. As a result, improving tourism infrastructure, accessibility and improving the quality of recreational and medical services can lead to increased pilgrim satisfaction.
الخصائص المنهجية في كتاب التحليل اللغوي لنهج البلاغة: دراسة نقدية تحليلية(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بما أن نهج البلاغه هو تفسیر القرآن والبیان له، فانبری عدد غیر قلیل من العلماء بشرحه وکشف خفایاه، وألفوا شروحا مختلفه له، منها الشرح العصری المسمی بالتحلیل اللغوی لنهج البلاغه ، والذی طبعته مؤسسه علوم نهج البلاغه، ویقع فی 456 صفحه، مقتصرا علی شرح العهد الشریف لأمیر المؤمنین إلی مالک الأشتر. یسعی البحث فی هذه العجاله إلی ملامسه الخصائص المنهجیه لهذا الکتاب وبیان قیمته وکیفیه توجیهه لکلمات وأسالیب، وردت فی المتن ومعرفه السمه الممیزه التی یتمیز بها، کما یهدف إلی بیان أهم المآخذ علیه. تکمن أهمیه البحث فی عده أسباب، منها کون هذا الکتاب شرحا عصریا، ألّف وفق المستویات اللغویه المختلفه، استجابه لطلب وزاره التعلیم العالی والبحث العلمی العراقیه، ولا بدع أن البحث فی مثل هکذا موضوع له العدید من الإسهامات والإیجابیات علی صعید المجتمع الأکادیمی الإیرانی، حتى یتعرف على أحدث المنهجیه التی یتم على أساسها تألیف الکتب الدراسیه فی الجامعات العراقیه ونقاط القوه والضعف فیها. یسلک البحث المنهج الوصفی، بالإضافه إلی المنهجین الاستقرائی التحلیلی، لمعالجه الجوانب المختلفه للموضوع. وکان من أهم النتائج المتوصل إلیها: أن الشارح تناول الظواهر اللغویه فی خمسه مستویات بدءا بأصغر وحده فی التحلیل اللغوی وانتهاء بأکبرها بأسلوب، یغلب علیه السؤال والجواب، لإثاره أذهان الطلبه فی توظیف علوم العربیه. وأسلوبه المتبع هو التفصیل وتجنب التکرار وتسلسل العمل، مع ذکر آراء النحاه واللغویین القدامی والأصواتیین المحدثین، ومناقشه الوجوه اللغویه المختلفه والترجیح بینها. من أهم المآخذ علی منهج الکتاب هو أنه لم یوثق المعلومات والأفکار الوارده فی المتن، ولم یضع فهارس المصادر والمراجع، والآیات القرآنیه، والأعلام، وغیرها، کما أنه لم یسخر حیزا للتعالیق والشروح اللازمه فی مساحه الهامش.
پدیدارشناسی رفتار دختران دانشجو در رابطه با موضوع کاشت ناخن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، شناخت و فهم تجربه زیسته و مصرفی دانشجویان دختر در موضوع کاشت ناخن بود. روش: داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه بدون ساختار با 11 نفر از آنهایی که ناخن کاشته اند، به دست آمد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، دانشجویان دختر دانشگاه قم بوده است. روش استفاده در این پژوهش، پدیدارشناسی توصیفی کلایزی بود که مبتنی بر توصیف تجربیات شرکت کنندگان انجام می شود. یافته ها: یافته های این پژوهش در قالب چهار مقوله اصلی شامل «محرّکها و پیشرانهای کاشت ناخن»، «موانع و بازدارنده های کاشت ناخن»، «مزایا و منافع درک شده» و «معایب و آسیبهای درک شده» طبقه بندی شد که این چهار مقوله، شامل ۲۳ زیرمقوله فرعی است. تجربه غالب افراد، لذت بخشی حاصل از زیبایی یا همگرایی با مد و دوری از فشار جمع برای کاشت ناخن در کنار تحمل مشکلات و سختی های ناشی از کاشت ناخن، مانند محدودیتهای حرکتی و استفاده از انگشتان، هزینه های مالی و زمانی برای کاشت ناخن و هزینه های روانی حاصل از آن است. نتیجه گیری: کاشت ناخن در کنار منافع و مزایای ادراک شده توسط دختران، معایب و مضررات جدّی نیز دارد که غالباً مورد توجه مصرف کنندگان آن قرار نمی گیرد. علاوه بر نظر اکثر مراجع تقلید مبنی بر حرام بودن کاشت ناخن، نمی توان تأثیر منفی بر طهارت و آثار مترتب بر آن را انکار کرد. در نهایت اینکه، طراحی برنامه های فرهنگی و آگاه سازی خانمها به خصوص دختران جوان در خصوص عوارض و نتایج این رفتار، ضروری به نظر می رسد تا از گسترش بیشتر آن جلوگیری شود.
تفسیر دوگانه انگارانه از «تجربه های نزدیک به مرگ» در بوته آزمایش فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
117 - 140
حوزههای تخصصی:
تفسیرهای دوگانه انگارانه از تجربه های نزدیک به مرگ(NDE)، مبتنی بر شواهدی از جمله تجربه از مکانهای بسیار دور، کسب آگاهی از گذشته، حال و آینده و مشاهده ورای اشیای فیزیکی می باشند. از این منظر، این تجربه ها بدون وجود روح و بُعد فرامادی امکان پذیر نیست. این رویکرد، تفسیرهای تقلیل گرا و فیزیکالیستی را از توضیح این اتفاقات ناتوان می داند. در این مقاله در صدد پاسخ به این پرسشها هستیم که: آیا بجز فرض وجود روح مجرد، گزینه دیگری برای پذیرش و تبیین تجربه های نزدیک به مرگ وجود ندارد؟ آیا با استفاده از این تجارب میتوان به اثبات وجود روح مجرد در انسان پرداخت؟ این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی و با طراحی یک استدلال از نوع آزمایش فکری به بررسی دیدگاهی می پردازد که براساس آن با توسعه هوش مصنوعی(AI)، اینترنت اشیاء (IoT) و همچنین ترکیب این دو فناوری با عنوان هوش مصنوعی اشیاء(AIoT)، میتوان به وسیله یک ربات یا جسم مجهز به این فناوری، ادعاهای تجربه گران نزدیک به مرگ را بدون نیاز به وجود روح، تکرار و تجربه نمود و یا حتی با اتصال به مغز افراد، آن تجربه ها را بدون وجود حالات نزدیک به مرگ ایجاد کرد. این ادعا میتواند چالشی برای تفسیرهای دوگانه انگارانه از تجربیات نزدیک به مرگ باشد. راقمان این سطور، تفسیرهای فیزیکالیستی و یگانه انگارانه از تجربیات پس از مرگ را تایید نمی کنند؛ اما قصد دارند چالش های نوین پیش روی تفسیرهای دوگانه انگارانه از این تجربیات را مطرح نمایند.
مدرسه فلسفی سبزوار: از شکوفایی تا افول؛ واکاوی علل و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
89 - 116
حوزههای تخصصی:
مدرسه فلسفی سبزوار، که در نیمه قرن سیزدهم هجری به همت حاج ملاهادی سبزواری تأسیس شد، یکی از تأثیرگذارترین مراکز فلسفی ایران در دوران قاجار بود. این حوزه که تا سه نسل به حیات خود ادامه داد، به دلیل ویژگی های منحصر به فردش و تأثیر شگرف آن بر اندیشه فلسفی ایران، همواره مورد توجه پژوهشگران تاریخ فلسفه اسلامی بوده است. این پژوهش به بررسی علل شکوفایی و افول این مدرسه می پردازد و تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که چه عواملی سبب رونق چشمگیر آن در دوران حیات بنیان گذارش شد و چرا پس از درگذشت وی رو به افول نهاد. یافته های پژوهش نشان می دهد که موقعیت علمی و فکری ممتاز حکیم سبزواری، تمرکز بر حکمت متعالیه، روش آموزشی متمرکز بر سلوک عملی، و جذب گسترده شاگردان از سراسر ایران و جهان اسلام، از مهم ترین عوامل شکوفایی این مدرسه بودند. در مقابل، وابستگی شدید آن به شخصیت مؤسس، ظهور مراکز فلسفی رقیب در تهران و مشهد، موقعیت سیاسی جغرافیایی سبزوار، فقدان نوآوری و عدم توجه به فلسفه های جدید، از جمله عوامل اصلی افول آن به شمار می روند. این پژوهش با رویکرد تحلیلی-تاریخی، نشان می دهد که مدرسه فلسفی سبزوار، علی رغم افول تدریجی، تأثیرات عمیقی بر تداوم و توسعه حکمت متعالیه در ایران بر جای گذاشته است.
ارزیابی دخل و تصرف در ترجمه کتاب صهیونیسم و خشونت بر اساس طرح نظام مند لمبرت و گورپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۸
125 - 153
حوزههای تخصصی:
ترجمه، فرآیندی است مبتنی بر بازآرایی متن که در پرتو روش ها و سبک های ویژه ی مترجم، ممکن است ترجمه ای خاص نسبت به دیگر ترجمه ها مقبولیت افزون تری بیابد. پیوند ژرف و ناگسستنی ادبیات و فرهنگ فارسی و عربی، سبب پدیدار شدن انبوهی از متون ترجمه شده میان این دو زبان گردیده که بستری غنی برای پژوهش های ترجمه شناسی فراهم می آورد. کتاب « الصهیونیه و العنف من بدایه الاستیطان إلی إنتفاضه الأقصی » اثر عبدالوهاب المسیری، اندیشمند برجسته ی مصری و صهیونیسم پژوه، از مهم ترین آثار این نویسنده به شمار می رود که فصول چهارم تا هفتم آن توسط سیدعدنان فلاحی به فارسی ترجمه شده است. در گستره ی کنونی مطالعات ترجمه، نقد ترجمه بر آن است تا با سنجش ترجمه در قیاس با متن مبدأ، کیفیت آن را ارزیابی و عملکرد مترجم را واکاوی نماید. در این میان، الگوی خوزه لمبرت و هندریک فان گورپ با عنوان «مکتب دخل و تصرف یا دستکاری»، که در زمره ی مطالعات توصیقی ترجمه جای می گیرد، از الگوهای راهگشا محسوب می شود. این الگو با تکیه بر چهار محور «داده های مقدماتی»، «سطح کلان»، «سطح خرد» و «بافت نظام مند»، در پی یافتن روش هایی کارآمدتر برای توصیف فرآیند ترجمه و تعیین هنجارهای رفتاری مترجم در مواجهه با فرهنگ و متن است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، درصدد ارزیابی و سنجش راهبردها و عملکرد مترجم در ترجمه ی یادشده، شناسایی دخل وتصرف های اعمالی و تبیین چگونگی انتقال اطلاعات است. با توجه به گستردگی متن اصلی، پیکره ی پژوهش به فصول چهارم تا هفتم محدود گردید. یافته ها حاکی از آن است که فلاحی بر پایه ی الگوی یادشده، ترجمه ای عمدتا تحت اللفظی و نارسا ارائه نموده که در فرآیند انتقال، لغزش هایی نیز در آن مشاهده می شود. همچنین، تحلیل جامع در سطح «بافت نظام مند» - به عنوان آخرین مرحله ی الگو - نشان می دهد که هنجارهای آغازین و عملیاتیِ حاکم بر متن مقصد، در تبیین رفتارها و راهبردهای مترجم نقشی تعیین کننده ایفا کرده اند.
تحليل رواية "أرني أنظر إليك" لخولة حمدي بناءً علي نظرية علم النفس الوجوديّ لإرفين يالوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۱
299 - 336
حوزههای تخصصی:
شهدت السنوات الأخیره بروزاً ملحوظاً للاهتمام بالمنظور الوجودیّ فی علم النفس، حیث أصبح أحد أبرز التیارات التی حظیت باهتمام کبیر لیس فقط فی المجال النفسی، بل فی الدراسات المتعدده التخصصات، وخاصه فی مجال الأدب. وقد أولى هذا المنظور اهتماماً عمیقاً للمفاهیم الأساسیه للحیاه الإنسانیه وأکد على ضروره البحث عن المعنى والمواجهه الواعیه للتحدیات الوجودیّه. وتشکل مسائل مثل الموت والحریه والمسؤولیه واللاجدوى والمعنى محاور أساسیه فی علم النفس الوجودیّ، حیث یرى أن طریقه مواجهه الإنسان لهذه الأزمات تحدد نوعیه حیاته النفسیه. وفی هذا المنظور، لا تُعتبر الشخصیات الروائیه مجرد انعکاس للأحداث الخارجیه، بل تمثل تجسیداً للهموم الوجودیّه والسعی لإضفاء معنى على الحیاه فی عالم ملیء بالتحدیات الأساسیه. تهدف هذه الدراسه، باستخدام المنهج الوصفی - التحلیلی، إلى تحلیل شخصیه مالک، فی روایه «أرنی أنظر إلیک» لخوله حمدی اعتماداً على المفاهیم الأساسیه لعلم النفس الوجودیّ لإرفین یالوم. وتشیر نتائج الدراسه إلى أن مالک، بعد بحث طویل، توصل إلى أن معنى الحیاه لیس شیئاً ثابتاً أو محدداً سلفاً، وأن اللاجدوى جزء لا یتجزأ منها. وقد أدى قبوله لهذه الحقیقه إلى نوع من الإیمان الشخصی المباشر بالله یتجاوز المعتقدات التقلیدیه. شعور مالک بالانفصال الجوهری عن الآخرین، وحتى عن نفسه، یتجلى کاغتراب عن المجتمع والدین والعلاقات الإنسانیه، مما یعزز من عزلته النفسیه والروحیه. ومع قبول آلام وتناقضات الحیاه، یسعى مالک إلى خلق معنى شخصی لنفسه بدلاً من الهروب منها. ومن منظور الوجودیّه، فإن هذا البحث یدل على صحته النفسیه؛ لأنه بدلاً من إنکار الأسئله الوجودیّه أو الهروب منها، یسعى بنشاط للعثور على إجابات لها.







