مخنف بن سلیم ازدی یکی از یاران حضرت علی(ع) در دوران خلافت آن بزرگوار بود؛ او باوجود داشتن گرایش های شیعی و مناصبی که در دولت علوی داشته، تبعیت همه جانبه نداشت. هدف از این مقاله، کنکاش این مسئله است که چرا وی در زمانی تابع امام(ع) و زمانی نیز به فرمان های آن حضرت بی اعتنا بود یا از نبردهای زمان آن حضرت اظهار نارضایتی می کرد. فرضیه پژوهش آن است که تضاد بین دو حس درونی مخنف بن سلیم، شامل تمایلات مذهبی و تعصب قبیله ای، علت تصمیم گیری های متفاوت وی بوده است. در این مقاله با استناد به سخنان و خطب و عملکرد خود مخنف این موضوع به روش توصیفی تحلیلی بررسی شده است. براساس یافته های این پژوهش، مخنف در جمل از هواخواهان جدی حضرت امیر(ع) بود و به همراه برادرانش، به درخواست کمک امام لبیک گفت؛ اما پس از مشاهده درگیری های دنباله دار در صفین و کشته شدن هم قبیله ای های خود، تحتﺗﺄثیر عصبیت قبیله ای، آن شور و همت دوران اولیه خلافت خلافت امام علی(ع) را ادامه نداد و تاحدودی موضعی انفعالی گرفت. به همین علت در جریان حکمیت نیز جزو سردارانی نبود که مُصّر بودند نبرد را ادامه دهند. پس از صفین نیز در مواقعی از دستورات امام علی(ع) تبعیت می کرد که با هواخواهی از افراد قبیله اش تعارضی نداشته باشد؛ البته حس هواخواهی از اهل بیت(ع) همواره تا زمان مرگ در وی وجود داشت. چنان که در سال 61ق، برخلاف برادرش، به یاری حسین بن علی(ع) نشتافت؛ اما در سال 64ق، به خونخواهی امام حسین(ع) همراه توابین قیام کرد و در عین الورده کشته شد.
هرچند تجربه تاریخى صدر اسلام ابعاد و سویه هاى مختلفى دارد که هر کدام مى تواند موضوع تحلیل متفاوتى قرار گیرد، اما تجربه مبارزه اسلام با اشکال گوناگون نابرابرى، که بر بنیاد نفى ارزش ها و سرشت مشترک انسانى استوار است، تجربه اى است که ویژگى متمایزى به اسلام نسبت به دیگر ادیان آسمانى داده است. این نوشتار با نگاهى به آموزه ها و ابعادى از حیات اجتماعى پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله)، زوایایى از این بحث، دست کم در حد طرح مسئله را مورد بررسى قرار مى دهد.