فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: نظریه سیستمیِ عدالت یعنی تنها برایند عملکردیِ مجموعه ای از عناصر یا خرده نظامهای مرتبط با یکدیگر به تحقق عدالت منجر می شود. مقاله حاضر ضمن تبیین این نظریه، با تکیه بر آرای شهید صدر و شهید مطهری، رویکرد ایشان را در خصوص عدالت اقتصادی با رویکرد سیستمی، تبیین و با استفاده از تحلیل مقایسه ای، نقاط تفارق و تشابه آن را شناسایی کرده است. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل محتوا یا تحلیل مضمون بود که شامل تحلیل محتوای آثار شهید مطهری و شهید صدر در حوزه عدالت می شود. یافته ها: نظریه سیستمی عدالت اقتصادی در آرای شهید صدر و شهید مطهری به صورت ضمنی بیان شده، اما هرگز به صورت یک نظریه تبیین نشده است. از مهم ترین یافته های پژوهش حاضر، تبیین نظریه سیستمی عدالت اقتصادی شهید مطهری و شهید صدر بود. نتایج: نتایج به دست آمده دلالت بر آن داشت که با در نظر گرفتن چهار مؤلفه هدف، اجزا، مبنا و روابط، به عنوان ارکان اصلی یک سیستم، نظریه سیستمی عدالت اقتصادی شهید صدر و شهید مطهری از لحاظ هدف و مبنا دارای تشابه قابل توجهی اند؛ اما در اجزا و روابطی که سیستم را به سوی عدالت سوق می دهند، تفاوتهای قابل ملاحظه ای دارند.
حکمرانی وقف و تولید فضاهای شهری در کرمانشاه
منبع:
مطالعات وقف و امور خیریه دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
241 - 264
حوزههای تخصصی:
این مقاله به نسبت نظم سیاسی، حکمرانی وقف و تولید فضای شهری در شهر کرمانشاه پرداخته است و برای پاسخ به اینکه چرا در دوران مختلف، حکمرانی وقف به شیوه های متفاوتی در تولید فضای شهری کرمانشاه نقش داشته و ازنظریه تولید فضای لوفور و مفهوم نظم سیاسی گرستل و روش تاریخی پسروندی - پیشروندی لوفور بهره برده است. نتایج نشان دادند سازوکار کارکردی وقف متأثر از نظم سیاسی حاکم بر هر دوره تاریخی بوده است. نظم سیاسی حاکم بر وقف در دوران پیش از دولت مدرن، دینی بوده که به موجب آن به مثابه موقعیتی نهادی در متابولیسم اقتصادی شهر، نقشی محوری داشته است. در دوران پهلوی، رقبات در قرابتی انتخابی با سیاستگذاری توسعه ناسیونالیستی در معرض افزایش جمعیت شهری، تبدیل به فضاهای شهری حاشیه نشین شده شدند. پس از انقلاب، با وجود تلاش برای احیای نقش نهادی وقف، در قرابتی که میان وضعیت آشفته اوقاف در شهر کرمانشاه و سیطره نظم نولیبرال صورت گرفت، کارکرد خیریه ای وقف بیش از بازتوزیع ثروت اهمیت پیدا کرد. وقف در دوران پس از انقلاب نقش چشمگیری در تولید فضای شهری در کرمانشاه بازی نکرده و امر خیریه را در هر جایی که دولت به دلیل سیطره نظم نئولیبرال از خدمات عمومی رایگان عقب کشیده، به کار گرفته است.
شناسایی پیشایندهای ارزش آفرینی سازمان بسیج سازندگی در توسعه کسب وکارهای خانگی به منظور محرومیت زدایی
منبع:
مطالعات وقف و امور خیریه دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
265 - 288
حوزههای تخصصی:
کسب وکارهای خانگی از بخش های مهم اقتصاد کشورها برای مقابله با فقر و محرومیت محسوب می شود. در این راستا نهادهای مردمی نیز با حمایت های خود سعی می کنند نقش آفرینی مؤثری در توسعه این بخش داشته باشند. یکی از نهادهای مردمی گسترده در ایران، سازمان بسیج سازندگی است که در این خصوص بنا بر وظیفه ذاتی خود، تلاش می کند به ارزش آفرینی در این حوزه بپردازد. تحقیق حاضر با هدف شناسایی پیشایندهای ارزش آفرینی سازمان بسیج سازندگی در توسعه کسب و کارهای خانگی انجام شده است. رویکرد تحقیق حاضر کیفی، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت داده ها و روش، توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق شامل فعالان، متخصصان و خبرگان کسب وکارهای تحت پوشش و همچنین، مدیران سازمان بسیج سازندگی در حوزه ساماندهی و توسعه کسب وکارهای خانگی در شهر قم است که مصاحبه با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و طبق قاعده اشباع نظری داده ها با 12 خبره انجام شد. داده های حاصل با تکنیک تحلیل مضمون مفهوم سازی و درنتیجه، 178 گزاره در 66 مضمون پایه، 11 مضمون سازمان دهنده و در 5 مضمون فراگیر برچسب گذاری شدند. نتایج تحقیق نشان می دهند پیشایندهای اصلی ارزش آفرینی سازمان بسیج سازندگی در توسعه کسب وکارهای خانگی شامل مضامین فراگیر توسعه چندجانبه، توانمندسازی زیرساختی، توسعه خودباوری و خوداتکایی، ظرفیت سازی اجتماع محور و توسعه زیست بوم اشتغال هستند؛ بنابراین، به منظور رفع فقر و فراهم آوردن بسترهای لازم برای توسعه کسب وکارهای خانگی، پیشنهاد می شود سازمان بسیج سازندگی به ارتقای فرهنگ کار خانگی، آموزش روش های نوین بازاریابی، تشویق کسب وکارهای خانگی موفق، تشویق دستگاه های دولتی به خرید محصولات این کسب وکارها، ایجاد شبکه های عرضه محصولات آنها، حمایت های مالی، ایجاد مراکز رشد و مشاوره کسب وکارهای خانگی، حمایت از تشکیل تعاونی ها توسط خانوارهای صاحب این کسب وکارها، برگزاری دوره های آموزشی، فراهم کردن نمایشگاه های دائمی بپردازد.
تحلیل هندسی و عددی آرایه های معماری آستانه ماهان از جنبه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی از انجام این پژوهش، تحلیل دو جنبه اصلی ریاضیات؛ یعنی تحلیل «هندسی» نقوش و تحلیل «عددی» آرایه های معماری مزار شاه نعمت الله ولی ماهان بود. روش: روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و برداشتهای میدانی است. در این مقاله ابتدا به شناخت اشکال و اعداد آرایه های معماری پرداخته شده و سپس احتمال ارتباط معنایی آنها را با مضامین عرفان اسلامی و اندیشه های شاه نعمت الله ولی بررسی می شود. یافته ها: نقش هندسی «چلیپا» و عدد «چهار» در تزئینات معماری آستانه بیشترین کاربرد را داشته و در ترکیب با هندسه هشت ضلعی منتظم، نمادی از «انسان کامل» و مظهر نور الهی و یادآور «حضور منجی موعود» است. نتیجه گیری: به نظر می رسد معماران این اثر، از نقوش هندسی منحصر به فردی بر پایه اعداد یک تا دوازده در شمسه ها و آرایه ها بهره برده اند که اشاره به اعتقادات شیعی اشاره دارند. «عدد دوازده» در نقاشی منحصر به فرد خطوط چلّه خانه برای معرفی امام دوازدهم شیعه به کار رفته و به نظر می رسد آموزه های شاه نعمت الله به صورت آرایه های معماری در مقبره وی مجسّم شده است. همچنین چرخش، پیچش و گردش این دوازده تَرک و وصول آنها به دایره ای واحد، نمایانگر اصل «وحدت در عین کثرت» است.
بازخوانی میراث بلاغت قدیم در پرتو پژوهش های زبانشناسی جدید خوانشی در کتاب «البِنیَهُ المُتِحَوِّلَهُ فی البَلاغه العَربیهِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
125 - 148
حوزههای تخصصی:
امروزه در چگونگی بهره گرفتن از میراث بلاغت قدیم در محافل علمی، میان پژوهشگران اختلاف نظر است. گروهی براین باورند که باید این میراث بلاغی را کناری نهاد و با بلاغت جدید غربی همگام شد. گروهی دیگر بر این باورند که باید بلاغت قدیم را اصل قرار داد و از یافته های زبانشناسی و سبک شناسی کمک گرفت و بین این دو ارتباط برقرار کرد. کتاب«البِنیَهُ المُتِحَوِّلَهُ فی البَلاغهِ العَربیهِ» نوشته أسامه البُحَیری تلاش می کند تا دیدگاه دوم را اساس کار خود قرار دهد تا پلی بین بلاغت قدیم و یافته های جدید زبانی و بلاغی ایجاد کند. این مقاله با کمک گرفتن از روش توصیفی تحلیلی در پی آن است تا پس از نقد شکلی کتاب، دیدگاه های نویسنده را استخراج و سپس به تحلیل آن ها بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تغییر در تقسیم بندی سکاکی، توجه به مساله خروج از مقتضای ظاهر در علم بدیع، توجه به ساختار داخلی متن، پرداختن به نقش خواننده در هنجارگریزی و پر رنگ شدن هنجارگریزی در گفتمان ادبی معاصر از مهمترین ویژگی های کتاب است. اشکال های تایپی فراوان، انتخاب فونت نامناسب، نداشتن فهرست اعلام و ابیات و اشعار، از مهمترین کاستی های کتاب است. نویسنده در مقدمه کتاب تاکید دارد که در تحلیل بلاغی خود متن را اساس قرار داده، اما در کتاب اثری از اساس قرار دادن متن به عنوان یک واحد تحلیل بلاغی نیست.
روش شناسی «روایت پژوهی»؛ رویکردی کیفی برای آشکار کردن نقشه فرش زندگی
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازان «روایت شناسی» را وسیله ای برای انتقال دانش و معرفت توصیف و دامنه آن را بسی گسترده تر از قبل تعریف کرده اند. نظریه «روایت» با توسعه ابزارها و مفاهیم نو، در تلاش است تا الگوی روانی و معنای زندگی انسان را تجدید حیات بخشد. از چشم انداز روایت، شخصیت با زمینه اجتماعی فرهنگی گره می خورد و با مؤلفه هایی همچون هدفمندی، پیچیدگی، بافت گرایی و ذهنیت تعریف می شود. روایت به منزله امری زبانی، کانون توجه رشته های مختلف فلسفی، ادبی، زبان شناسی و روان شناسی قرار گرفته است. این پژوهش با تحلیل روش شناسانه و واکاوی منابع روش شناختی منتشرشده در کتب و مقالات، روشِ «روایت پژوهی» را بررسی و آن را جمع بندی و مطابق مراحل روش «فرا تحلیل»، متن یک نوشته اصلی را به مثابه متن پایه تعیین کرده است. سپس محتوای تمام مقالات و نوشته های موجود با متن پایه را تطبیق داده و پ س از ارائه تع اریفی از «روای ت» و ویژگی های تحلی ل روایت ی، دلای ل رواج و اهمی ت آن، به مثابه روش شناسی و نیز کارکرد و پیشینه تاریخی آن را بررسی نموده است. در ادامه، نقاط قوت، انتقادات وارد شده و محدودیت های آن را نقد و ارزیابی کرده است. با این نگاه، روش شناسی روایت پژوهی مجدداً باز پردازش و تکمیل گردید.
معرفت شناسی و روش شناسی دانش عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۶
59 - 79
حوزههای تخصصی:
آنچه مقصود اصلی پژوهش حاضر را شکل داده است، همانا واکاوی حوزه ای معمّاگون از معرفت با عنوان دانش عامّه است. این پژوهش، در حقیقتِ امر، دقّتِ نظر در حوزه معرفتی ای را هدف بنیادین خود قرار داده است که سویه مقابل حوزه دانش علمی باید به شمار آید. ازآنجاکه این تقابل بر معرفت شناسی و روش شناسی خاص هرکدام از حوزه های اخیرالذّکر استوار است، پژوهش پیشِ رو دانش عامّه را از دو حیثِ معرفت شناختی و روش شناختی واگشایی نموده است. این پژوهش نشان داده است که حوزه معرفتیِ پیش گفته آنچنان با تداخل و درهم تنیدگی و ابهام در پیوند است که هرگونه واگشاییِ آن از حیث معرفت شناختی این امر را همواره باید در کانون توجّه داشته باشد که با تجسّمِ تعیّن ناپذیری، قطعیّت ناپذیری و تصمیم ناپذیری مواجه است. پژوهش حاضر، افزون براین، نشان داده است که آنچه محور واگشایی روش شناختی دانش عامّه باید محسوب شود، مرجعیّتِ این حوزه معرفتی در صورتی از هستیِ انسانی است که افراد را بر اشیاء مقدّم می دارد.
تعیین میزان ارتباط جهت گیری مذهبی و هوش معنوی با تاب آوری جانبازان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
99 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاب آوری جانبازان تهران بزرگ بر اساس جهت گیری مذهبی و هوش معنوی بود. به این منظور پس از مطالعه و بررسی تحقیقات پیشین و مبانی نظری، مدل مفهومی تحقیق طراحی شد. روش: روش پژوهش، همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه جانبازان مرد بالای 25درصد تهران بزرگ بود که تعداد 250 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه جهت گیری مذهبی درونی- بیرونی ِآلپورت، پرسشنامه هوش معنوی ِکینگ و پرسشنامه تاب آوری ِکانر و دیویدسون، جمع آوری شدند. یافته ها: در این پژوهش، یافته ها با استفاده از نرم افزار آماریِ اس.پی.اس.اس نسخه 24 تحلیل و تجزیه و در بخش توصیف داده ها از میانگین و انحراف استاندارد و در بخش استنباطی، از ضرایب همبستگی پیرسون وآزمون تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد بین جهت گیری مذهبی درونی و جهت گیری مذهبی بیرونی با تاب آوری جانبازان، و هوش معنوی جانبازان، با تاب آوری آنها ارتباط مستقیم و همبستگی مثبتِ معناداری وجود دارد.
Rationality vis-à-vis Relativity: Accounted for Imagination and ‘the Permanent’ in Farabi’s Philosophy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Rationality or relativity? In which one does Farabi believe? How does it relate to imagination and the permanent, if at all? For Farabi, people come to grasp rational truths mostly through the use of their imagination. Furthermore, the arousal of people’s feelings and emotions often originates in their imagination via imagery forms. The ultimate utopian goal is to drive the public to achieve rational happiness. Since the public, based on their nature and general habits, in effect cannot perceive the rational truths, the path to rational happiness must be represented via their imagination. Moreover, their imaginary concepts and forms should be made the permanent. So bringing rational happiness to people's minds through their imagination, the media of each society should represent rational truths through the sensory and imagery forms familiar to that society. The Farabian theory of cognition shares aspects of relativity as well as rationality. To Farabi, rational truth and rational happiness is fixed and one, having only one denotation, while its connotations, say, images and imagery forms are various and sundry. That being the case, different communities can have different ways to perceive the same truth, working toward the same goal.
الزامات بین المللی شدن کسب وکارهای صنایع خلاق و فرهنگی (با تمرکز بر کسب وکارهای محتوای دیجیتال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت محتوای دیجیتال ضمن آنکه در انتقال فکر و فرهنگ کشورها به سایر ملت ها نقش کلیدی دارد می تواند به لحاظ اقتصادی نیز منافع بسیاری را به همراه داشتهباشد. امروزه تولیدات صنعت محتوای دیجیتال به راحتی امکان انتشار در بستر اینترنت و حضور در بازار گسترده جهانی را دارا هستند. جهت استفاده هرچه بیشتر از منافع این حوزه لازم است تا ابتدا الزامات بین المللی شدن کسب و کارهای این حوزه با بهره گیری از نمونه های موفق احصا شود و سپس برای توسعه این موارد برنامه ریزی گردد. هدف این پژوهش شناسایی الزامات فعالیت بین المللی کسب وکارهای محتوای دیجیتال کشور است. بدین منظور مبتنی بر روش مطالعه موردی چندگانه ۶ کسب وکار حوزه محتوای دیجیتال و دارای تجربه حضور در بازارهای جهانی، در بازه زمانی اسفند ۱۴۰۱ تا اردیبهشت ۱۴۰۲ موردمطالعه قرار گرفت. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه و سایر منابع مکمل با روش تحلیل مضمون صورت گرفته و درنهایت ۸ الزام کلی احصا گردید. در مرحله بعد موارد شناسایی شده با روش اهمیت-عملکرد اولویت بندی گردید. الزام های دارای اولویت عبارت اند از: "شناخت بازار (وجود بازار، تبلیغات مناسب و مخاطبشناسی) "، "تأمین و پرورش نیروی انسانی موردنیاز (نیروی متخصص داخلی و نیروی بومی در شعب خارج از کشور) " و "مناسب بودن و ثبات شرایط داخلی کشور".
بررسی الزامات حاکم بر تأمین امنیت داده های کاربران توسط پلتفرم های ارائه دهنده خدمات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
83 - 98
حوزههای تخصصی:
تأمین امنیت داده های کاربران از دسترسی غیرمجاز یکی از چالش های اساسی در حفاظت از اطلاعات است. در اغلب خط مشی های حریم خصوصی پلتفرم های ارائه دهنده خدمات، اعلام شده که پروتکل، سرور و لایه های امنیتی پلتفرم و روش های مناسب مدیریت داده ها، تلاش حداکثری برای امنیت داده ها خواهند کرد؛ با این حال، سازوکار و معیاری جهت اتخاذ تدابیر امنیتی شناسایی نشده است. در قوانین لازم الاجرا تنها قانون تجارت الکترونیک است که مقررات کلی در این حوزه مقرر کرده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی در بستر حقوق ایران صورت گرفته و درصدد بررسی الزامات حاکم بر امنیت داده کاربران است. نتیجه پژوهش نشان می دهد پردازشگران داده باید ضمن مسئول بودن در برابر امنیت داده، با در نظر گرفتن نوع داده، هزینه های اجرا و ماهیت، قلمرو، موضوع و اهداف پردازش و همچنین خطرات متنوع و آثار آن بر حقوق افراد، معیارهای فنی و سازمانی متناسبی را برای تضمین سطح مناسبی از امنیت در نظر بگیرند. بررسی دوره ای و ارزیابی و تنظیم گزارش از وضعیت سطح حفاظت از داده های مصرف کنندگان در پلتفرم ها و نیز ارائه شریان نظارتی برای مرکز ملی فضای مجازی از الزامات حفاظت از داده است. کمیسیون عالی تنظیم مقررات فضای مجازی کلیه ارائه دهندگان خدمات را مکلف کرده که از طریق اصلاح سیاست های حریم خصوصی خود، داده هایی که منجر به شناسایی هویت کاربران می شوند را طی دو ماه رمزنگاری کرده و «حق حذف» اطلاعات را برای کاربران شناسایی کنند. نتیجه آن که با توجه به نواقص دستورالعمل، از جمله کلی گویی، عدم شناسایی بستر ویژه جبران خسارت، و ابهام و سکوت مفاد دستورالعمل در برخی موارد و نیز اتکای ضمانت اجرا به مسئولیت مدنی و کیفری، تصویب قانون حفاظت از داده های افراد در کنار تشویق نظام خودتنظیم گری پلتفرم ها، از جمله راهکارهای عملی به نظر می رسند.
رویکرد پدیدارگرایانه کوانتمی؛ نگاهی نو به مسئله نهادها و تغییرات نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۷
19 - 33
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با به کارگیری تفاسیر ایده آل گرا از نظریه کوانتم، چارچوب مفهومی جدیدی تحت عنوان «رویکرد پدیدارگرایانه کوانتمی» برای تحلیل ماهیت نهادها و تغییرات نهادی معرفی شده است. دستاوردهای چارچوب نظری ما در مقایسه با نهادگرایان جدید عبارت اند از: فرض عقلانیت ناقص رد می شود؛ به طوری که شالوده عدم اطمینان فراگیر در جهان، پیش بینی ناپذیربودن انتخاب های بهینه فرد برای افراد دیگر در مقام سوم شخص است. ایجاد نهادها محصول هزینه - فایده کردن فرد قصدمند است که تصمیم می گیرد برای کاستن از عدم قطعیت ذاتی تصمیمات بهینه خود برای دیگران به چه میزان اطلاعات ذخیره شده در ذهن خود را با دیگران به اشتراک بگذارد و از فردیت خود بکاهد تا زیست اجتماعی با دیگران امکان پذیر شود. براساس اصل عدم قطعیت هایزنبرگ نشان داده شد که منشأ تغییرات نهادی تجربیات ناسازگار با آثار خارجی فراگیر هستند؛ به طوری که باوجود وابستگی به مسیر نهادها، تغییرات آن تدریجی نیست؛ بلکه در یک دوره گذار صورت می پذیرد. به دلیل آثار خارجی، تجربیات ناسازگار قواعد بازی سابق مختل شده و نهادهای جدید، قوام و استحکام لازم را ندارند. کوتاه شدن دوره گذار درگرو مداخله مستقیم دولت ها در توزیع رانت جهت قوام بخشی به قواعد بازی جدید است.
آسیب شناسی تحقق پذیر آمایش سرزمین در ایران نمونه موردی: دور چهارم مطالعات آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
127 - 162
حوزههای تخصصی:
با اینکه قریب به نیم قرن از ورود مفهوم «آمایش سرزمین» به نظام برنامه ریزی ایران می گذرد، اما هنوز آمایش سرزمین در محاق پنج دسته چالش «معرفت شناسی»، «مشروعیت»، «روش شناسی و روش»، «محتوایی» و «تحقق پذیری» گرفتار بوده و امر «توسعه سرزمینی» نیز مستمراً از عدم تعادل ها و نابرابری های فزاینده، تعارضات بین بخشی و بین منطقه ای، تخریب منابع و اضمحلال فرصت های توسعه رنج می برد. چالش «تحقق پذیری» به عنوان یک حلقه مفقوده در نظام برنامه ریزی (و جریان آمایش سرزمین)، بی شک اساسی ترین، ملموس ترین و فراگیرترین این چالش ها بوده که به نحوی برون داد سایر چالش ها نیز است. «تحقق پذیری» نیز از جمله مفاهیم سهل و ممتنع بوده که تعریف مورد اجماعی در جامعه علمی ندارد. با این حال باید آن را مقوله ای فرایندی دانست که الزامات آن باید در هر سه مرحله «پیشاتدوین»، «در حین تدوین» و «پساتدوین» مورد توجه قرار گیرد. بنابراین در پژوهش حاضر، هدف اصلی تبیین مفهوم «تحقق پذیری» از یکسو و بررسی آسیب شناسانه تحقق پذیری دور چهارم مطالعات آمایش سرزمین در ایران با بهره گیری از روش پانل (مصاحبه عمیق با کارشناسان، صاحب نظران و دست اندرکاران موضوع) از سوی دیگر است. نتایج نشان می دهد آسیب های مختلفی در هر سه ساحت پیشاتدوین (ساختاری - نهادی، قانونی و مدیریتی)، تدوین (مفهوم شناختی، روش شناختی و سازوکار تدوین) و پساتدوین (فرایندهای تصویب، اجرا و نظارت) بر جریان آمایش سرزمین مترتب بوده که تقریباً در دوره های پیشین نیز کم و بیش وجود داشته و سبب تداوم اختلال در تحقق پذیری آمایش سرزمین شده است.
بازنمایی هویت ملی و قومی در تلویزیون ملی افغانستان در دوره ریاست جمهوری محمد اشرف غنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
179 - 196
حوزههای تخصصی:
در جامعه متکثر قومی افغانستان، رسانه های جمعی این کشور بازنمایی های گوناگونی از این تکثر ارائه می دهند، که در میان آنها شبکه تلویزیونی ملی افغانستان به دلیل ملی بودن جایگاه خاصی دارد. در این مقاله برای فهم نحو ه ی بازنمایی هویت ملی و قومی، اخبار تلویزیون ملی با روش تحلیل گفتمان تحلیل شده است. ابتدا اخبار این شبکه مورد مشاهده قرارگرفته و سپس مهم ترین سرویس خبری آن انتخاب(سرویس هشت شب) و تحلیل شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که تلویزیون ملی افغانستان، بازنمایی هویت ملی و قومی در این کشور را بر مبنای سیاست «یکسان سازی» مطابق با سیاست ملت سازی دولت فعلی انجام می دهد. این شبکه در راستای همین سیاست، مؤلفه های هویتی یک گروه قومی خاص را به عنوان مولفه های هویت ملی قابل قبول برای همه، بازنمایی می کند، یک گروه قومی خاص را بسیار زیاد و دیگر گروه های قومی را بسیار کم بازنمایی می کند.
سنجش انتقادی فهم جان سرل از طبیعت گرایی زیست شناختی براساس حیث التفاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
43 - 57
حوزههای تخصصی:
جان سرل با صورت بندی نظریه طبیعت گرایی زیست شناختی می کوشد توضیحی قانع کننده برای رابطه بین حالت های ذهنی و بدن (مغز) و حل و فصل مشکل کهن ذهن−بدن ارائه دهد. خاستگاه اصلی طبیعت گرایی زیست شناختی، نظریه های زیست شناسی و فیزیکی، به ویژه دو نظریه تکامل زیستی و اتمی ماده است؛ بنابر نظر سرل، حالت های ذهنی همانند آگاهی و حیث التفاتی، بخشی از جهان طبیعی هستند و فرایندهای زیست شناختی مغز، یعنی فرایندهای سلول های عصبی سبب ایجاد آگاهی و نیز حیث التفاتی می شوند. هدف این مقاله سنجش انتقادی مفهوم سرل از طبیعت گرایی زیست شناختی مبتنی بر موضوع مرتبط با «حیث التفاتی» است؛ ازاین رو نخست با توضیح نظریه طبیعت گرایی زیست شناختی سرل نشان داده می شود که مبانی اصلی این نظریه عبارتند از اینکه همه پدیدار های ذهنی، مانند احساسات و عواطف، افکار و اندیشه ها معلولِ فرایندهای فیزیکی و شیمیایی موجود در مغزند و نیز پدیدار های ذهنی صرفاً ویژگی های سطح بالاتر مغزند. سپس با بیان اشکالات این نظریه مشخص می شود که آیا برخورد با آنها (اشکالات) از موضعِ طبیعت گرایی زیست شناختی امکان پذیر است؟
طراحی الگوی ظرفیت خط مشی گذاری در مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱۳
57 - 100
حوزههای تخصصی:
ظرفیت خط مشی به توانایی توسعه «گزینه های خط مشی» برای دستیابی به اهداف عمومی اشاره دارد. خط مشی گذاری با قانونگذاری در تعامل تنگاتنگ است؛ از یک سو، خط مشی هایی در قالب لوایح و طرح ها به قانون تبدیل می شوند و از سوی دیگر، برخی از قوانین خود جنبه خط مشی دارند؛ بنابراین، هرچه ظرفیت خط مشی گذاری در مجلس تقویت شود، قانونگذاری نیز تقویت می شود. قراین و مسائلی همچون تورم قوانین، صف طولانی طرح ها و لوایح در کمیسیون ها و همچنین لزوم خط مشی پژوهی برای ایجاد قوانین پویا و مادر، وجود دارد که بر لزوم مطالعه ارتقای ظرفیت خط مشی گذاری در مجلس شورای اسلامی می افزاید. هدف از این پژوهش، طراحی الگو از طریق شناسایی عناصر تشکیل دهنده ظرفیت خط مشی گذاری و شناسایی روابط بین آنهاست. این پژوهش با رویکرد کیفی و استراتژی مطالعه موردی انجام شده است که در آن مجلس شورای اسلامی به عنوان مورد مطالعه به صورت عمیق و کیفی بررسی می شود. بررسی برخی از بیانات مقام معظم رهبری، مصاحبه های نمایندگان مجلس شورای اسلامی، خبرگان قانونگذاری و خط مشی گذاری، گزارش های کارشناسی و طرح ها و لوایح، ابزارهای گردآوری اطلاعات هستند؛ زیرا این پژوهش مبتنی بر چندروشی یا کثرت گرایی است. روش تحلیل داده ها براساس تحلیل مضمون است که سرانجام الگوی نهایی با چارچوب ورودی – پردازش - محصول - زمینه طراحی شده است. زیرساخت های ظرفیت سازی، غنی سازی ظرفیت خط مشی ها و ظرفیت خط مشی های ارتقا یافته و همچنین محیط حاکم بر ظرفیت خط مشی ها از عناصر شکل دهنده الگو هستند که توجه و عملیاتی سازی آنها به وضع قوانین مادر و تقویت کارویژه های مجلس شورای اسلامی منجر می شود.
«معمای فیل و کوران»: مقایسۀ رویکرد جامعه شناسی و علم اقتصاد به مسئلۀ کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاسخ به این پرسش که چرا یک نفر کارآفرین می شود و دیگران نه به هیچ عنوان ساده نیست. اکثر پژوهشگران این معما را پذیرفته و تعریف خاص خود را از مفهوم کارآفرینی ارائه داده اند. ازاین رو، کارآفرینی واژه بسیار مناقشه برانگیزی است که تجمیع نظریه های مربوط به این حوزه را مشکل کرده است. در میان نظریات گوناگون و گاه متناقض حوزه کارآفرینی، سهم رشته های علوم اجتماعی مانند جامعه شناسی و تاریخ اقتصادی قابل توجه است. اما منظرهای این دو علم به مسئله کارآفرینی متفاوت است. این تفاوت ها دوگانه ادراکی کمتر از حد اجتماعی و بیشتر از حد اجتماعی را شکل داده که بسیاری معتقدند هر دو این ادراکات ناقص است. جامعه شناسی مبتنی بر فهمی است که عاملیت های فردی را بیش از حد اجتماعی می بیند، اقتصاد از فهمی استفاده می کند که انسان ها کمتر از حد اجتماعی اند. بنابراین، دوگانه ادراک کمتر از حد اجتماعی و ادراک بیشتر از حد اجتماعی مترادف است با مجادله بر سر توصیف کوران از فیلی که در تاریکی قرار گرفته، از زوایای مختلف آن را لمس کردند و هر کس دیدگاه خود را برای رد نظر دیگری ارائه می کند. بنابراین، تبیین این دوگانه و متعاقب آن مقایسه رویکرد جامعه شناسی و علم اقتصاد به مسئله کارآفرینی هدف مقاله حاضر است. این مقاله، اساساً ماهیت نظری داشته و در مرکز این تأملات قرار دارد. نقطه عزیمت مقاله حاضر بهره بردن از پارادایم جامعه شناسی اقتصادی جدید برای فراتر رفتن از دوگانه ادراک کمتر از حد اجتماعی شده و ادراک بیشتر از حد اجتماعی شده و پرداختن به مسیری است که بین این دو قطب متضاد جریان دارد تا بتوان کارآفرینی را به صورت حک شده در یک بستر اجتماعی و تاریخی درک کرد.
پیش بینی چندگانه رضایتمندی شغلی با استفاده از مولفه های بالندگی حرفه ای اعضای هیأت علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
7 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی چندگانه رضایتمندی شغلی با استفاده از مولفه های بالندگی حرفه ای اعضای هیأت علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی انجام شده است.روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع رگرسیون بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران می باشد که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب، 267 نفر از آنان به عنوان نمونه و به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بالندگی حرفه ای پورکریمی (1389) با پایایی 94/0=α و رضایت شغلی محقق ساخته با پایایی80/0=α استفاده شد. برای روایی ابزار هم از روایی محتوایی و همچنین روایی سازه استفاده گردید.یافته ها: نتایج آزمون تی تک گروهی نشان داد، بالندگی حرفه ای اعضای هیأت علمی در تمام مؤلفه های تشکیل دهنده، دارای وضعیتی بالاتر از سطح متوسط می باشد، همچنین وضعیت رضایت شغلی اساتید بالاتر از سطح متوسط را نشان می دهد. همبستگی بدست آمده نیز حاکی از رابطه مثبت (0.17r= ) و معنادار (0.01sig: ) بین بالندگی حرفه ای و رضایت شغلی است. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد، از میان مؤلفه های بالندگی حرفه ای، توسعه آموزشی () و مؤلفه توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات () قابلیت پیش بینی(با تأثیر مثبت) رضایت شغلی را داشته است.نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش؛ می توان نتیجه گیری نمود که با اجرای برنامه های توسعه و بالندگی حرفه ای اعضای هیأت علمی؛ به افزایش رضایت شغلی آنان کمک نمود.
اعتبار مالیاتی؛ ابزاری جذاب برای ارتقای شدت تحقیق و توسعه در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتبار مالیاتی؛ ابزاری جذاب برای ارتقای شدت تحقیق و توسعه در کشور،اعتبار مالیاتی؛ ابزاری جذاب برای ارتقای شدت تحقیق و توسعه در کشور،اعتبار مالیاتی؛ ابزاری جذاب برای ارتقای شدت تحقیق و توسعه در کشور
بلوغ تحلیل گری و کارکردهای مدیریت منابع انسانی؛ نقدی بر کتاب منابع انسانی داده محور: نحوه استفاده از تحلیل ها و شاخص های کلیدی پیشبرد عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد و توسعه فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی و استفاده روزافزون از ابزارهای هوشمند متصل به اینترنت، حجم عظیمی از دادههای دیجیتال در هر لحظه تولید میشود. استفاده هوشمندانه از این دادهها برای بهبود تصمیمات مرتبط با منابع انسانی، نیازمند تحلیلگری منابع انسانی است. تحلیلگری منابع انسانی دارای انواع توصیفی، تشخیصی و پیشبینی کننده است که در قالب مدل بلوغ تحلیلگری معرفی میشوند. مقاله حاضر با درنظر داشتن مدل بلوغ تحلیلگری و کارکردهای پنجگانه مدیریت منابع انسانی با استفاده از روش دلالتپژوهی به نقد کتاب منابع انسانی دادهمحور: کاربرد تحلیلگری و سنجهها برای پیشبرد عملکرد اثر برنارد مر که تحت عنوان منابع انسانی دادهمحور: نحوه استفاده از تحلیلها و شاخصهای کلیدی پیشبرد عملکرد به فارسی منتشر شدهاست میپردازد. احصای دلالتها نشان میدهد که بهبود اساسی کتاب با غنی تر شدن و تعمق بیشتر در مبانی نظری مباحث مدیریت منابع انسانی و توجه دقیقتر به سطوح تحلیلگیری امکانپذیر است.