فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۲۱ تا ۳٬۹۴۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هر علمی هدفی را دنبال می کند و در پی دستیابی به مقصدی است.در تعریف مدیریت نیز عنوان شد که هدف نیل به اهداف سازمان است. این هدف یا ارائه خدمات یا تولید محصول می باشد. لذا مدیریت منابع انسانی قسمتی عمده از قلمرو علم و هنر مدیریت را تشکیل می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مزایا و معایب مدیریت استراتژیک برای مدیران صورت پذیرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده است؛ به منظور گردآوری داده های لازم برای نیل به اهداف پژوهش، از منابع موجود و مرتبط با موضوع پژوهش فیش برداری شد و اطلاعات حاصل با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مقاله، توصیف مختصر سوابق و تاریخچه ی مدیریت استراتژیک، مهارت های تصمیم گیری و توسعه ی فرد و سازمان، را بصورت مفهومی در این زمینه را مرور کرده است. سپس مفهوم مدیریت استراتژیک و مهارتهای حاصل شده از این علم را به عنوان شاخه ای از دانش بشری را مورد بررسی عمیق قرار داده است و سپس پیشینه ی تحقیقات گذشته و نظریات دانشمندان و بزرگان بیان شده است. در پایان مقاله، پیشنهادهایی کاربردی ارائه شده است.
شناسایی چالش ها و فرصت های ناشی از به کارگیری حسابداری تورمی در محیط گزارشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
182 - 221
حوزههای تخصصی:
هدف: حسابداری تورمی در بهبود فرایند گزارشگری واحدهای تجاری در شرایط تورمی که با تورم های مزمن و دورقمی روبه رو هستند، نقش مهمی دارد. تحقق این موضوع نیازمند توجه به چالش ها و فرصت های به کارگیری حسابداری تورمی است؛ بنابراین چالش های به کارگیری حسابداری تورمی اهمیت بسیار زیادی دارد. در همین راستا، فرصت هایی نیز برای به کارگیری حسابداری تورمی ایجاد می شود. این پژوهش با هدف تعیین چالش ها و فرصت های به کارگیری حسابداری تورمی در ایران، در راستای پیاده سازی استانداردهای بین المللی حسابداری صورت گرفته است.
روش: روش پژوهش توصیفی است. در راستای هدف پژوهش داده ها از طریق توزیع پرسش نامه محقق ساخته بین ۲۳۹ نفر از استفاده کنندگان از صورت های مالی، تهیه کنندگان صورت های مالی، حسابرسان مستقل و اعضای هیئت علمی دانشگاه ها گردآوری شدند. دوره زمانی گردآوری داده ها، فصل های پاییز و زمستان ۱۴۰۱ و بهار سال ۱۴۰۲ بوده است. تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و به کمک نرم افزارهای آموس و اس پی اس اس انجام شده است.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش چالش های به کارگیری حسابداری تورمی به ترتیب عبارت اند از: محیط اقتصادی و گزارشگری مالی، مباحث آموزشی و اجرایی، موضوعات حسابرسی و اطمینان بخشی و مباحث نهادی و زیرساختی. همچنین مؤلفه های مباحث حسابرسی و اطمینان بخشی، مباحث نهادی و زیرساختی، محیط اقتصادی و گزارشگری مالی و مباحث آموزشی و اجرایی، فرصت های به کارگیری حسابداری تورمی در محیط گزارشگری ایران شناسایی شد.
نتیجه گیری: به کارگیری حسابداری تورمی در بخش های آموزشی و اجرایی، حسابرسی و اطمینان بخشی، نهادی و زیرساختی و اقتصادی و گزارشگری مالی با چالش هایی روبه رو است. بخش های حسابرسی و اطمینان بخشی، نهادی و زیرساخت ها، اقتصادی و گزارشگری مالی و آموزشی و اجرایی، از فرصت های به کارگیری حسابداری تورمی در ایران است؛ به بیانی دیگر، به کارگیری حسابداری تورمی در ایران چالش های بسیار جدی دارد؛ اما فرصت های به کارگیری حسابداری تورمی بیشتر است و به منظور پذیرش و به کارگیری آن، باید اقدامات کافی برای رفع چالش ها انجام شود. به منظور به کارگیری حسابداری تورمی، علاوه بر اینکه محیط اقتصادی و گزارشگری مالی، عوامل حسابرسی و اطمینان بخشی و همچنین، عوامل نهادی و زیرساختی اهمیت دارد، بایستی به آموزش متصدیان و تهیه کنندگان اجرایی نیز توجه شود. به کارگیری حسابداری تورمی، حسابرسی و اطمینان بخشی صورت های مالی، ارتقای جایگاه واحدهای گزارشگری، شفافیت محیط اقتصادی و مالی و مباحث آموزشی و اجرایی را افزایش می دهد.
شناسایی شرایط علّی مؤثر بر شناخت نیازهای جسمانی، مهارتی و انگیزشی در دختران والیبالیست تیم ملی جوانان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شرایط علی تاثیر گذار بر شناخت نیازهای جسمانی، مهارتی و انگیزشی در دختران والیبالیست تیم ملی جوانان ایران به انجام رسید. این پژوهش به روش کیفی انجام شد. جامعه آماری شامل مربیان، کادر فنی و بازیکنان تیم ملی والیبال جوانان بانوان ایران و برخی اعضای ارشد فدراسیون والیبال و آفراد آگاه در این حوزه بود. نمونه (15n=) پژوهش از طریق روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی انتخاب شد و با آن ها مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت. لازم به ذکر است که تحلیل داده ها با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گردید. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، شرایط علی تاثیرگذار بر شناخت نیازها در هفت مولفه، نقش وزارت ورزش و فدراسیون، زمینه های مدیریتی، چالش های ساختاری، عوامل اقتصادی، زیرساخت های آموزشی و رفتاری، نقش رسانه و عوامل فرهنگی شناسایی و استخراج گردید. ارتقاء سطح کیفی و کمی بازیکنان و همچنین پیشبرد اهداف تیم، مستلزم شناسایی برخی شرایط علی جهت برآورده ساختن نیازهای جسمانی، مهارتی و انگیزشی دختران والیبالیست می باشد. این شرایط می تواند بوسیله شناسایی و بررسی دقیق نیازهای بازیکنان و امورات وابسته به آن در جامعه ی زنان، روی بافت تیم اثر بگذارد و منجر به توسعه و پیشرفت تک تک بازیکنان و کسب موفقیت های وابسته به آن برای تیم گردد.
ارائه مدل تاثیر مدیریت دانش و مدیریت استعداد بر عملکرد مربیان فوتبال استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل تاثیر مدیریت دانش و مدیریت استعداد بر عملکرد مربیان فوتبال استان آذربایجان غربی انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ فلسفه تفسیرگرایانه، از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد استقرایی، از لحاظ انتخاب پژوهش کمی و از لحاظ بازه زمانی مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مربیان دارای مدرک رسمی مربی گری فوتبال بودند که در سال 1402 در استان آذربایجان غربی مشغول فعالیت بودند که بر اساس فرمول کوکران و با روش تصادفی طبقه ای، 261 نفر از آنان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مدیریت دانش فیلیوس و همکاران (2000)، مدیریت استعداد احمدی و همکاران (1391) و عملکرد مربیان رمضانی نژاد و همکاران (1392) بود. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت توصیفی در نرم افزار spss23 و به صورت مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار smartpls3.1.1 در سطح معنی داری 05/0 انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است و مدیریت دانش (877/18=t؛ 000/0=p) و مدیریت استعداد (621/21=t؛ 000/0=p) بر عملکرد مربیان فوتبال استان آذربایجان غربی تاثیر معنی داری دارند. بنابراین در باشگاه های فوتبال هر چقدر کسب، ثبت، انتقال، خلق و کاربرد دانش و در کنار آن نظام جذب، آموزش و حفظ استعدادها در وضعیت بهتری قرار گیرد، به همان میزان عملکرد مربیان نیز بالا می رود.
بررسی تجربی تاثیرگذاری قابلیت مقایسه و خوانایی صورت های مالی بر اجتناب از قیمت گذاری نادرست سهام شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۶)
189 - 212
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی تاثیرگذاری قابلیت مقایسه و خوانایی صورت های مالی بر اجتناب از قیمت گذاری نادرست سهام شرکت ها است. در راستای حصول به اهداف پژوهش، اطلاعات نمونه ای مرکب از 127 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار که طبق الگوی حذف سیستماتیک انتخاب شده بودند برای یک دوره زمانی 10 ساله (1400- 1391) گردآوری شد و از آنجا که داده های دوره 1400 در محاسبات مورد نیاز بود از 9 دوره جهت کارهای آماری استفاده شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از یک مدل رگرسیون چندمتغیره خطی بهره گرفته شد. به منظور قیمت گذاری نادرست سهام، از مدل گسترش یافته پانتزالیس و پارک (2013) و برای سنجش خوانایی و قابلیت مقایسه صورت های مالی نیز، به ترتیب از شاخص فوگ و شاخص سود-بازده استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد افزایش هر دو متغیر خوانایی گزارش های مالی و قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری به طور مجزا، منجر به کاهش حجم قیمت گذاری نادرست سهام می شود. به علاوه، بررسی های بیشتر آشکار ساخت تعامل دو متغیر فوق نیز منجر به مبادله و شکل گیری قیمت های سهام در ارقامی نزدیک به ارزش های ذاتی آن ها شده و حجم قیمت گذاری نادرست سهام به دلیل کاهش نابرابری اطلاعاتی کاهش می یابد
طراحی و اعتبارسنجی مدل تصویر ذهنی مشتریان از فروشگاه با رویکرد آمیخته اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۱۲۵
73 - 92
حوزههای تخصصی:
تصویر ذهنی مشتریان از یک فروشگاه پیامدهای بسیار مهمی در بقا و کسب مزیت رقابتی این کسب وکارها ایفا می کند. مطالعه حاضر نیز با هدف طراحی و اعتبارسنجی مدل تصویر ذهنی مشتریان از فروشگاه با رویکرد آمیخته اکتشافی در فروشگاه هایپراستار در شهر تهران صورت گرفت. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای است و از لحاظ ماهیت و شکل اجراء به صورت توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان نظری (اساتید مدیریت بازاریابی) و تجربی (مدیران فروشگاه های هایپراستار در شهر تهران) و مشتریان فروشگاه های پراستار در شهر تهران است. نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری نظری صورت گرفت و در نهایت با 10 نفر اشباع نظری حاصل شد. سپس پرسشنامه محقق ساخته در میان 384 نفر از مشتریان به صورت تصادفی توزیع گردید. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه می باشد. جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی از روش نظریه پردازی داده بنیاد (گراندد تئوری) و نرم افزار MaxQDA انجام شد. اعتبارسنجی مدل نیر با روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SMART PLS انجام گرفت. بر اساس مدل پارادایمی پژوهش، مدیریت تجربه مشتری، هم آفرینی ارزش با مشتری و مشتری محوری عوامل زیربنایی موثر بر تصویر ذهنی مشتریان از فروشگاه هستند. این تصویر ذهنی بر استراتژی برندسازی و برندسازی داخلی فروشگاه اثر می گذارد. البته باید در نظر داشت مسئولیت اجتماعی فروشگاه در این رابطه نقش مداخله گر دارد و آمیخته بازاریابی فروشگاه نیز شرایط زمینه ای را فراهم می آورد. از طریق استراتژی برندسازی و برندسازی داخلی می توان پیامدهای رفتاری مانند رضایت، وفاداری و اعتماد مشتریان دست پیدا کرد.
تحلیل اثر مصرف نمایشی بر انگیزه خرید مجدد مصرف کنندگان به واسطه ابعاد فرهنگی هافستد، انگیزه های سودمندی و انگیزه های لذت جویانه (مورد مطالعه: برند طلای سپاهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۱۲۶
93 - 116
حوزههای تخصصی:
گرایش به مصرف نمایشی، دارای ماهیت پیچیده ای است زیرا افراد در تلاش برای تمایز و برتری و حفظ یا کسب منزلت، فارغ از درجه نیازشان، در نمایش مصرف، غوطه ور می شوند. هدف این پژوهش تمرکز بر تحلیل اثر مصرف نمایشی بر انگیزه خرید مجدد مصرف کنندگان به واسطه ابعاد فرهنگی هافستد، انگیزه های سودمندی و انگیزه های لذت جویانه است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است که با روش آمیخته اجرا شده است و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی پیماشی است. در بخش کیفی، با اتکا به راهبرد نظریه داده بنیاد گلیرز و از روش کدگذاری با استفاده از نرم افزار R Studio 2023 و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان دانشگاهی و صنعت انجام شد. جامعه آماری پژوهش، مشتریان طلای سپاهان شهر تهران می باشند. تحلیل های آماری نیز با استفاده از نرم افزار SPSS23 و Amos23 انجام شد و در آزمون تحلیل مسیر فرضیه ها نیز از روش رگرسیونی استفاده شده است. یافته ها پژوهش حاکی از آن است که مصرف نمایشی بر انگیزه خرید مجدد مصرف کنندگان به واسطه ابعاد فرهنگی هافستد، انگیزه های سودمندی و انگیزه های لذت جویانه اثرگذار می باشد. نتایج این پژوهش به مدیران بازاریابی در طراحی استراتژی های بازاریابی متمرکزتر و در نتیجه تخصیص کارآمدتر منابع بازاریابی کمک می کند. از این رو، بازاریابان می توانند یک استراتژی ارتباطی مؤثر ایجاد کنند تا مصرف کنندگان هدف را از کالاهای خود آگاه شوند، زیرا خرید کالاهای لوکس احتمالاً با انگیزه های اجتماعی، فرهنگی و شخصی انجام می شود.
تأثیر پاسخگویی بیرونی حسابداران رسمی بر بهبود اعتماد عمومی وکارایی بهتر گزارش های حسابداران رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۳
23 - 38
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال ارزیابی ادراکات و انتظارات گروه های ذینفع از پاسخگویی بیرونی حسابداران رسمی و تأثیر آن بر میزان اعتماد عمومی و کارایی گزارش های منتشره توسط این نهاد عمومی است. جامعه آماری این پژوهش گروهی از ذینفعان بیرونی کلیدی هستند که شامل دولت، بازار کار و جامعه علمی است. تعداد نمونه نیز شامل 44 نفر اعضای هیات علمی،51 نفر مدیران مالی و 46 نفر کارشناسان دولتی هستند. مدل مورداستفاده در پژوهش حاضر مدل سروکوال است که از طریق تحلیل شکاف بین انتظار و ادراک مشتری سعی در سنجش میزان کیفیت خدمات دارد؛ همچنین ابزارهای جمع آوری داده در این پژوهش سه روش مصاحبه، مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه است. نتایج پژوهش این است که افزایش سطح پاسخگویی بیرونی موجب بهبود اعتماد عمومی و کارایی بهتر گزارش های حسابداران رسمی می شود.
توسعه مدیریت منابع انسانی سبز: الگویی برای توسعه رفتارهای شهروندی سازمانی سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی سبز با رویکرد رفتار شهروندی سازمانی سبز در شهرداری شیراز انجام شده است. روش پژوهش آمیخته (ترکیبی) و از نظر هدف کاربردی، ماهیت داده ها،کیفی-کمی و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای–میدانی است. روش مورد استفاده بخش کیفی تحلیل مضمون و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه می باشد. جامعه آماری بخش کیفی تعداد 20 نفر خبرگان دانشگاهی، متخصصان و مدیران منابع انسانی شهرداری شیراز می باشد که با استفاده از نمونه گیری غیراحتمالی گلوله برفی، 12نفر به عنوان حجم نمونه تا رسیدن به اشباع انتخاب شدند. تحلیل داده ها نیز با استفاده ازکدگذاری انجام شد. رویکرد بخش کمی توصیفی–پیمایشی است و از حیث زمان مقطعی می باشد. جامعه آماری این بخش کارشناسان و کارمندان شهرداری شیراز اعم از (رسمی، قراردادی و نیروهای شرکتی) به تعداد 7030 نفر می باشند که با استفاده از نمونه گیری احتمالی خوشه ای چند مرحله ای و بهره گیری از فرمول کوکران تعداد 364 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته می باشد. روایی پرسش نامه نیز با استفاده از نظرات خبرگان و اساتید مدیریت منابع انسانی تایید شد. پایایی پرسش نامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 958/0 برآورد شد. در بخش کمی به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و شاخص های آن و همچنین آمار استنباطی و روش معادلات ساختاری از جمله تحلیل عاملی تاییدی به منظور آزمون برازش مدل استفاده شده است. در این تحقیق نرم افزارهای SPSS و smart-pls مورد بهره برداری قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داد مدیریت منابع انسانی سبز شامل اقدامات و ابعاد استخدام و انتخاب سبز، آموزش و توسعه سبز، حمایت ها و مشوق های سبز و برنامه ریزی و ارزیابی عملکرد منابع انسانی سبز می باشد
ارائه الگوی فرایندهای روان شناختی فساد اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
109 - 130
حوزههای تخصصی:
فساد اداری، بخشی از واقعیت ها و ابعاد تاریک زندگی سازمانی است که همه کشورها و سازمان ها به نوعی از آن رنج می برند و تفاوت جوامع و سازمان ها دراین زمینه فقط در گستره و حجم فساد و نوع آن است. لازمه رشد و توسعه همه جانبه جوامع، داشتن سازمان های سالم و پویاست. این پژوهش با هدف بررسی فرایندهای روان شناختی مرتبط با فساد اداری در سازمان های دولتی، با استفاده از رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد انجام شده است. این مطالعه با تمرکز بر این پرسش که: «چه فرایندهای روان شناختی به ارتکاب تخلفات اداری توسط افراد منجر می شود؟» طراحی شد. برای پاسخ به این پرسش، تجارب و دیدگاه های افراد متخلف دارای پرونده قضائی که در زندان به سر می برند، بررسی شد. نظریه داده بنیاد به عنوان یکی از بهترین روش های کیفی که با هدف و سؤال این مطالعه سازگار بود، به عنوان روش مورد استفاده قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد و پس از رسیدن به اشباع نظری با انجام مصاحبه با ۲۶ نفر از متخلفین حوزه اداری که در زندان به سر می برند، داده های لازم گردآوری و تحلیل شد. سپس داده ها با استفاده از روش مقایسه مستمر و کدگذاری های باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. این تحلیل به شناسایی ۱۲۶ کد اولیه، ۱۷ مفهوم، ۵ مقوله و ۳ طبقه اصلی منجر شد. این طبقات شامل بستر فردی (شامل عوامل معنوی و شخصیتی)، بستر سازمانی (شامل منابع انسانی و عوامل حرفه ای سازمان) و بستر فراسازمانی (شامل عوامل محیطی) می باشد. نتیجه نهایی تحلیل داده های گردآوری شده درقالب یک نظریه داده بنیاد اولیه تحت عنوان نظریه فرایندهای روان شناختی فساد اداری ارائه شد.
تبیین و ارزیابی مدل کنترل راهبردی در صنعت زعفران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
211 - 233
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد راهبرد ها در بهره گیری از فرصت های محیطی و حفظ قدرت رقابتی سازمان ها به استقرار و کارآیی نظام کنترل راهبردی بستگی دارد. هدف پژوهش، تبیین و سنجش مدل کنترل راهبردی در صنعت زعفران است. روش پژوهش، از نوع آمیخته کیفی و کمّی است. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش، مدیران فعال در صنعت زعفران بود که با مصاحبه از 12 نفر آن ها، اشباع نظری محقق گردید. در مرحله کمّی، به منظور آزمون مدل نهایی، کارشناسان فعال در این صنعت نمونه آماری در نظر گرفته شدند. حداقل حجم نمونه در این مرحله، بر اساس معیارهای توان آماری با 80 درصد و سطح معناداری 5 درصد، برای اندازه اثر 25/0، برابر با 59 نفر تعیین گردید. داده های مورد نیاز پژوهش از تعداد 63 نفر از کارشناسان گردآوری شد. از تحلیل کیفی مصاحبه ها، 27 مقوله منتخب استخراج گردید. با مبنا قرار دادن رهیافت نظام مند در نظریه داده بنیاد، کدهای شناسایی شده در شش طبقه شرایط علّی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدهای حول پدیده مرکزی «مدل کنترل راهبردی صنعت زعفران»، جای گرفتند. در مرحله کمّی، مدل نهایی مطابق رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS4 آزمون گردید. بر اساس نتایج، شرایط علّی پدیده محوری با ضریب 534/0؛ پدیده محوری با ضریب 312/0؛ شرایط زمینه ای و مداخله گر ضرایب 346/0 و 297/0 دارند که بر راهبردها مؤثر هستند. راهبردها بر پیامدها با ضریب 433/0 درصد مؤثر واقع شدند.
آموزش های دانش بنیان به مثابه راهکار غلبه بر تهدیدها در حوزه اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
235 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله عرضه و نشر دانش جدیدی است که در فرایند تحقیق حاصل شده است. این دانش حاصل سال ها کار و مطالعه محققان در حوزه افراد مبتلا به اتیسم است. اختلال طیف اتیسم، اختلال عصبی است که بر نحوه تعامل افراد با دیگران، یادگیری و رفتار تأثیر می گذارد، علایم آن از حدود یک سالگی ظاهر شده و به تدریج در فرایند رشد کودک تاخیر ایجاد می کنند. بر اساس پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، مبتلایان به اتیسم در سه گروه خفیف، متوسط و شدید دسته بندی می شوند. میزان علاقه مندی ها، مهارت ها و سطح آموزش پذیری، در هریک از این سطوح متفاوت است. در پژوهش حاضر با بررسی ۳۰ نفر از کودکان اتستیک مرکز اتیسم همدان، به بررسی علاقه مندی های آنها و ارتباط بین نوع علاقه مندی و سطح بیماری پرداخته شده است. به منظور ارزیابی جذابیت های دیداری و شنیداری برای کودکان اتیسمی و بررسی ارتباط بین علاقه مندی و شدت بیماری، میزان علاقه مندی کودکان به تماشای برنامه های تلویزیونی و همچنین شنیدن داستان سنجیده شد. میزان علاقه مندی آنها به محتواهای واقعیت مجازی مورد ارزیابی قرار گرفت. در گام بعد، ارتباط متقابل این علاقه مندی ها بر یکدیگر سنجیده شد. نتایج این پژوهش پیشنهاد می کند که با پیشرفت بیماری اتیسم، میزان علاقه افراد به داستان کاهش می یابد. لذا علاقه به فیلم، ارتباط معکوس با علاقه به کتاب و ارتباط مستقیمی با علاقه به واقعیت مجازی دارد. برای مبتلایان به درجات خفیف و متوسط اتیسم، فناوری واقعیت مجازی به خوبی قابل استفاده است. در بخش دیگر، میزان علاقه کودکان اتیسمی به بازی های رایج در بازار سنجیده شد. طبق دانش حاصل از نتایج این بخش، می توان اظهار داشت که علاقه به بازی های تمرکزی و آموزشی، بیشترین میزان محبوبیت را در بین همه سطوح اتیسم نشان می دهد و بازی های ساده یک نفره، مثل لگو و دومینو، در رتبه بعدی قرار دارند.
عوامل مؤثر بر سلامت اداری مبتنی بر سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری درزمینه سلامت اداری در بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
199 - 219
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف سلامت اداری را کیفیت رفتار بدنه سیاسی و عمومی دولت درزمینه رعایت ارزش ها، هنجارها و قواعد تعریف کرده اند. دراین دیدگاه، سلامت اداری مفهومی انتزاعی است که بر تحقق اهداف سازمان برپایه ارزش ها تأکید می کند. در نظام اداری جمهوری اسلامی ایران نهادینه شدن ارزش های اسلامی یکی از مهم ترین عوامل ارتقای سلامت اداری و مبارزه با فساد اداری تلقی می شود؛ درحالی که تاکنون مدیران اهمیت چندانی به این مهم نداده اند. هدف محقق از این پژوهش در ابتدا بررسی عوامل مؤثر بر سلامت اداری مبتنی بر سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری درزمینه سلامت اداری است که در سال 1389 به قوای سه گانه ابلاغ شده است و در مرحله بعد، بررسی مؤلفه ها و شاخصه های اصلی سلامت اداری مبتنی بر سیاست های کلی سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری و سرانجام، برقراری ارتباط بین مؤلفه ها و شاخصه های سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری درزمینه سلامت اداری است، براساس اهداف مشخص شده سؤال اصلی پژوهش، عوامل مؤثر بر سلامت اداری مبتنی بر سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری درزمینه سلامت اداری در بخش دولتی چگونه است؟ برای پاسخ با بهره گیری از شبکه مضامین براساس شاخص های استخراج شده شامل 80 مضمون پایه، 8 مضمون سازمان دهنده و مضمون فراگیر سلامت اداری می باشد.
روشپژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی تحلیلی می باشد و به لحاظ جهت گیری کاربردی، ازنظر فلسفه پژوهش کیفی است و از راهبردی تحلیل مضمون استفاده می کند. تحلیل مضمون برخلاف دیگر روش ها مانند روش تحلیل پدیدارشناسی تفسیری، تئوری داده بنیاد، تحلیل گفتمان و تحلیل محتوا به یک چارچوب تئوریکی وابسته نیست که از قبل وجود داشته باشد و ازاین رو، از آن می توان در چارچوب های تئوریکی متفاوتی استفاده نمود (البته نه در همه چارچوب ها) و همچنین، می توان از آن برای امور مختلف بهره گرفت. ازآنجاکه تحلیل مضمون روش منعطفی است، پژوهشگر باید کاری را که انجام می دهد به طور شفاف و آشکار توضیح دهد و آنچه می گوید با آنچه انجام می دهد باید واقعاً همخوان و منطبق باشد (عابدی جعفری و همکاران، 1390 ). به گمان براون و کلارک (2006)، اعتبار و کیفیت تحلیل مضمون از پاسخ دهی به تعدادی سؤال مشخص خواهد شد .دراین پژوهش، با استفاده از مطالعات منابع و استخراج شناسه اولیه و مقایسه مکرر مضمون های به دست آمده در هر مرحله و بهبود و ارتقا آن شبکه مضامین بدست آمد که براساس شاخص ها مضامین شامل 80 مضمون پایه، 8 مضمون سازمان دهنده و مضمون فراگیر سلامت اداری می باشد.
یافته هابرای تعیین شاخص های اندازه گیری میزان سلامت نظام اداری باید به مدد ذهن و بررسی های دقیق سیاست های کلی نظام اداری ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری)مدظله العالی) اقدام شود. مجموعه سیاست های کلی نظام اداری شامل 26 فراز است که در ابعاد مختلف،جهت گیری های راهبردی موردانتظار از برنامه ها و اقدامات اجزای مختلف نظام اداری را به صورتی شفاف اعلام کرده است) لطیفی و کمیلی فرد، 1397، ص89). تارنمای طراحی شده که بر اساس خروجی های جداول تحلیل مضامین تهیه شده است که نمایی کلی از مضامین پایه، مضامین سازمان دهنده و درنهایت مضمون فراگیر سلامت اداری را تشکیل می دهد. با توجه به نتایج به دست آمده از تحلیل مضمون سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری درزمینه سلامت اداری، شبکه مضامین براساس شاخص های استخراج شده شامل 80 مضمون پایه، 8 مضمون سازمان دهنده و مضمون فراگیر سلامت اداری می باشد.
بحث و نتیجه گیریسرانجام مضمون فراگیر یا متغیر ملاک این پژوهش را شکل می دهند که «سلامت اداری» مبتنی بر سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری در زمینه سلامت اداری در بخش دولتی می باشد.دراین مطالعه بیشتر بر توسعه فرهنگ اخلاقی − اسلامی تأکید شده است؛ ولی وزن شایستگی های یادشده یکسان نیست و برخی از آنها پررنگ تر است. پژوهش حاضر نشان می دهد که یکی از مهم ترین عوامل پیش زمینه ای در ایجاد و تثبیت سلامت اداری در سازمان ها همین شاخص توسعه فرهنگ اخلاقی اسلامی است. از دیگر شاخص های سلامت اداری بحث حرکت به سمت دولت الکترونیک می باشد که این امر با اینکه چند دهه در کشور ما به عنوان یک دغدغه مهم مطرح شده، اما تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله زیادی وجود دارد.به این ترتیب، می توان این گونه جمع بندی کرد که این پژوهش، مؤید برخی از ویژگی های اصلی اعتقادی، مکتبی، اخلاقی و سازمانی ذکرشده در پژوهش های پیشین است؛ درحالی که اولویت بندی خاصی برای آنها قائل می شود. اما برخی از ویژگی های جدید را هم دراین خصوص ارائه می دهد و مجموعه ویژگی های یادشده را تکمیل می کند. به علاوه، تمرکز ویژه ای بر ابلاغیه های مقام معظم رهبری در زمینه سلامت اداری داشته و مفاهیم جدیدی دراین خصوص نسبت به پژوهش های پیشین افزوده که نسبت به مطالعات قبل جدید و متفاوت است که درادامه به اختصار این مقایسه با تحقیقات پیشین صورت گرفته است.
سپاسگزاریبا سپاس از سه وجود مقدس:آنان که ناتوان شدند تا ما به توانایی برسیم…موهایشان سپید شد تا ما روسفید شویم…و عاشقانه سوختند تا گرمابخش وجود ما و روشنگر راهمان باشند…پدرانمان، مادرانمان، استادانمان"این مقاله مستخرج از رساله دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان می باشد.”
تضاد منافع به استحضار می رساند در رابطه با انتشار مقاله ارائه شده به طور کامل از اخلاق نشر، از جمله سرقت ادبی، سوء رفتار، جعل داده ها و یا ارسال و انتشار دوگانه، پرهیز نموده و منافعی تجاری در این راستا وجود ندارد و نویسندگان در قبال ارائه اثر خود وجهی دریافت ننموده اند.
برندسازی کارکنان دانشی؛ تعیین مؤلفه های برند شخصی اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
167 - 198
حوزههای تخصصی:
با توجه به کاهش تعداد دانشجویان و افزایش رقابت بین دانشگاه ها و تغییر رویکرد جذب دانشجو به روش استادمحور، نقش اساتید شناخته شده و معتبر در موفقیت دانشگاه ها و جذب دانشجویان مستعد رو به افزایش است. پژوهش حاضر در پی شناسایی مؤلفه های مؤثر بر برند شخصی اعضای هیأت علمی است. روش پژوهش حاضر آمیخته اکتشافی است. در گام اول با استفاده از روش کیفی تحلیل مضامین، مؤلفه های برند شخصی اعضای هیأت علمی از طریق مصاحبه با خبرگان شناسایی و شبکه مضامین آن ترسیم شد. در گام دوم پژوهش، با توزیع پرسشنامه محقق ساخته بین 54 عضو هیأت علمی، تأثیر مولفه های شناسایی شده بر برند شخصی اعضای هیأت علمی رتبه بندی شدند. پایایی ابزار مصاحبه از طریق آموزش مصاحبه گر و تدوین راهنما مصاحبه تحقق یافت. پایایی ابزار پرسشنامه نیز با آزمون کرونباخ تأیید شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که استفاده از شبکه های اجتماعی علمی، انگیزه درونی، روابط بین فردی، تألیفات، هوش و استعداد، جایگاه علمی، فن بیان، دانش فردی و روش تدریس بر برند شخصی اعضا هیأت علمی دانشگاه ها تأثیرگذار است. براساس این یافته ها، پیشنهاد می شود که اعضای هیأت علمی ضمن ارتقای دانش فردی و تألیف کتاب ها و مقالات معتبر، از طریق توسعه روابط بین فردی به طور فعال در شبکه های علمی برخط و مجامع علمی و صنعتی مشارکت فعال داشته باشند. همچنین، با توسعه مهارات فن بیان و استفاده از راهبردهای مؤثر در تدریس، برند شخصی خود را ارتقا دهند.
تحلیل جریان علمی پژوهش های مرتبط با آموزش حسابداری در پایگاه اطلاعاتی اسکاپوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۸
69 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی روند پیشرفت پژوهش های مرتبط با آموزش حسابداری از ابتدا تا سال 2022 است.روش: روش پژوهش اصلی این پژوهش تحلیل بیبلیومتریک است که به مطالعه و بررسی ویژگی های مقالات منتشر شده از قبیل نویسندگان، کشورها، موضوعات و مجلات می پردازد. نمونه این پژوهش شامل 2034 مقاله در حوزه آموزش حسابداری بوده که در پایگاه Scopus از ابتدا تا سال 2022 میلادی نمایه شده اند.یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر این است که روند انتشار کلی مقاله های حوزه آموزش حسابداری صعودی بوده و بیشترین تعداد مقالات در سال 2020 منتشر شده است. پر تکرارترین کلمات عبارتند از: آموزش حسابداری، دانشجویان، حسابداری، تدریس، آموزش، برنامه های درسی، آموزش الکترونیکی، آموزش عالی، سیستم های یادگیری، طراحی آموزش، نظرسنجی، اخلاق، هوش مصنوعی، حسابداری مالی، برنامه تحصیلی، جنبه های حرفه ای، حسابداری مدیریت، فناوری اطلاعات. کشور ایالات متحده در صدر جدول فعال ترین ناشران برای حوزه آموزش حسابداری بوده است.نتیجه گیری: سیر تحول در کلمات کلیدی به چهار طبقه تقسیم می شوند که عبارتند از تأکید بر مبانی حرفه حسابداری در برنامه درسی، سیستم های یادگیری و عملکرد آموزش عالی، تأکید بر یادگیری فعال، فناوری آموزشی در سطح دانشگاه ها و یادگیری الکترونیکی، برخط و مبتنی بر سیستم و توسعه مهارت های نرم دانشجویان. مرور پیشرفت تاریخی تحقیقات حوزه آموزش حسابداری موجب درک، تفسیر و تحلیل آموزش حسابداری و توجه به تغییرات موجود و انتظارات جامعه از حرفه حسابداری می شود.
واکاوی اصلاح رفتارهای انحرافی در سازمان براساس آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
125 - 152
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: هراندازه رفتار کارکنان با هنجارها و ارزش های موردنظر سازمان هماهنگ باشد، امکان دستیابی به عملکرد بهتر سازمان فراهم می شود، و در مقابل، بروز رفتارهای غیراخلاقی و نامتناسب با فرهنگ سازمان، پدیده «انحراف رفتاری کارکنان» را معرفی می کند که اثرگذاری منفی آن در دستیابی به هدف ها، سازمان را به واکنش در برابر چنین رفتارهایی مجبور می کند. تشویق به رفتارهای اخلاقی و پرهیز از رفتارهای ناسازگار با اخلاق در سازمان ها، راهبرد مهمی در مدیریت منابع انسانی و افزایش بهره وری سازمانی است تاجایی که سیاست های اصلاح رفتار و اعمال ناسازگار با اخلاق در سازمان، ابزارهای مؤثری برای تحقق اهداف اخلاقی و جلوگیری از بروزمسائلی همچون فساد و تعارض منافع بوده است واهتمام پیوسته به آنها، در ایجاد فرهنگ مثبت سازمانی و یک مزیت رقابتی برای سازمان، نقش مهمی داشته است. با وجود تأکید و اهمیت بر رفتار اخلاقی، همواره احتمال بروز رفتارهای انحرافی و غیراخلاقی افراد در سازمان ها وجود دارد؛ زیرا به اعتقاد برخی از پژوهشگران، بیشتر انسان ها قادر به انجام رفتارهای عمیق غیراخلاقی هستند و پتانسیل افراد و سازمان ها در رفتار غیراخلاقی بی حدوحصر است. بر این اساس نوع و شیوه مواجهه با رفتارهای انحرافی، می تواند این سؤال را طرح کند که برای اصلاح یا پیشگیری از رفتارهای انحرافی کارکنان، از چه اصول و قواعدی باید استفاده نمود که پاسخ به آن، می تواند متأثر از دو رویکرد مدیریت مبتنی بر دین و مدیریت فارغ از آموزه های دینی باشد که هدف پژوهش حاضر، واکاوی اصول اصلاح یا مقابله با رفتار انحرافی کارکنان، با تأکید رویکرد مدیریت مبتنی بر دین است.
روش پژوهش
در پژوهش حاضر که از نظر هدف، کاربردی و از منظر ماهیت، اکتشافی و ازنظر رویکرد ازجمله پژوهش های کیفی است، از روش تحلیل مضمون به عنوان یکی از متداول ترین روش های پژوهش کیفی، برای استخراج و تحلیل داده ها استفاده شده است. در گام نخست، با مطالعه نهج البلاغه کدهای توصیفی مرتبط با هدف پژوهش شناسایی شدند و بر مبنای تشخیص فردی و تبادل نظر با برخی از خبرگان آشنا به متون نهج البلاغه، مضمون های پیدا یا پنهان موجود در کد های توصیفی شناسایی و معرفی شدند. در گام بعدی؛ براساس قرابت و شباهت معنایی و کاربردی، مضمون های پایه اکتشافی در قالب طبقه ها و دسته های جداگانه طبقه بندی شدند و برای هر طبقه، مضمون سازمان دهنده مشخص گردید. سپس مضامین سازمان دهنده شناسایی شده، بر پایه مضمونی فراگیر دسته بندی و عنوان گذاری شدند. برای تأیید دقت علمی داده ها و تحلیل های پژوهش حاضر، مفهوم «قابلیت اعتماد» ازطریق دو راهبرد بازبینی در زمان کد گذاری و تأیید نظر خبرگان مرتبط با پژوهش موردنظر قرار گرفت؛ به طوری که کدهای توصیفی اولیه و مضامین پایه و مضامین سازمان دهنده استخراج شده، در اختیار دو نفر از خبرگان آشنا به متون نهج البلاغه و مفاهیم سازمانی قرار گرفت و ضمن تعامل پیوسته و رفت و برگشتی پژوهشگر با خبرگان، سرانجام مفاهیم مرتبط با موضوع شناسایی و مشخص شدند که پاسخگوی سؤال پژوهش بودند.
یافته های پژوهش: در پژوهش حاضر، به منظور تفسیر عمیق تر و درک دقیق تر مفاهیم موجود در نهج البلاغه نسبت به اصلاح یا همان «اصلاح رفتاری»، سخنان امیر مؤمنان امام علی علیه السلام در خطبه ها و نامه ها و حکمت های نهج البلاغه مطالعه و تحلیل شود تا برای مقابله یا اصلاح رفتارهای انحرافی در محیط کار، اصول و قواعد «اصلاح رفتاری در سازمان» واکاوی شوند. با تحلیل استقرایی داده های پژوهش مشخص شد که مواجهه با رفتار های انحرافی در دو مرحله پیش از بروز رفتار انحرافی، و پس از نمایان شدن رفتار انحرافی قابل طرح است. یافته ها نشان می دهد در مرحله پیش از بروز رفتار انحرافی، سازمان ها نیازمند رعایت اصولی تحت عنوان «اصول اولیه و پیشگیرانه» می باشند که این اصول شامل گسترش فرهنگ تقبیح خطا در سازمان، تدوین و ابلاغ قانون برخورد با خاطی، نظارت و ارزیابی مستمر بر رفتار افراد، آموزش و یاددهی مهارت های رفتار اخلاقی و پسندیده به کارکنان، و رعایت شایسته سالاری در جذب و به کارگیری افراد است. در مرحله نمایان شدن رفتار انحرافی کارکنان، سازمان به منظور اصلاح رفتار انحرافی نیازمند توجه و رعایت اصول دیگری تحت عنوان «اصول ثانویه و اجرایی» است که این اصول شامل آمادگی پذیرش برای اعلام خطا ازسوی خاطی، تساهل اخلاقی به جا در برخورد با فرد خاطی، رازداری و عدم افشای خطای افراد در نزد دیگران، رعایت عدالت در برخورد با خاطی، پاک دامنی مجازات کننده خاطی از رفتار انحرافی است.
بحث و نتیجه گیری
اصلاح و بازداشتن افراد از ارتکاب به رفتارهای انحرافی، از هدف های مهم و دغدغه های اساسی مدیران در سازمان هاست؛ زیرا بروز رفتار انحرافی، خسارت هایی را به فرد و سازمان تحمیل می کند. باوجوداین، در این پژوهش تلاش شد تا با فرض این موضوع که انسان ممکن است دست به رفتار غیراخلاقی و انحرافی بزند، اصول و قواعد برخورد با رفتار انحرافی معرفی شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد که سازمان ها می توانند به منظور اصلاح رفتارهای انحرافی، به دو مرحله پیش و پس از وقوع رفتار انحرافی توجهی ویژه داشته باشد. از نتایج مهم پژوهش حاضر آن است که، گام نخست، در اصلاح رفتار انحرافی کارکنان، تمرکز بر پیشگیری و ممانعت از بروز چنین رفتار هایی است که یافته های استخراج شده در پژوهش حاضر، اصولی تحت عنوان اصول اولیه و پیشگیرانه را معرفی می کند. همچنین با فرض رعایت همه جوانب و اقدامات لازم برای پیشگیری، احتمال بروز خطا و کج رفتاری از کارکنان در محیط های اداری و سازمانی وجود دارد و با پذیرش چنین فرضی، نوع برخورد با فرد خاطی و شیوه های رفتاری سازمان برای اصلاح انحرافات رفتاری بسیار حائز اهمیت می شود که نتیجه پژوهش حاضر بیان داشت در این مرحله بایستی بر اصولی به نام اصول ثانویه و اجرایی تمرکز شود تا برای اصلاح رفتار انحرافی به وقوع پیوسته در چارچوب آموزه های دینی با فرد خاطی برخورد و مقدمات جبران و اصلاح رفتار انحرافی را فراهم گردد.
بررسی تأثیر آموزش های عقیدتی سپاه بر دین داری سربازان وظیفه در دوره بدو خدمت (مطالعه موردی آموزشگاه مالک اشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
221 - 252
حوزههای تخصصی:
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به عنوان نهادی بالنده و نوآور، مولود تفکر راهبردی امام خمینی و جلوه بارز آرمان های مکتبی و انقلابی ملّت مسلمان ایران و نمادی از اقتدار سیاسی نظامی جمهوری اسلامی ایران است. این نهاد انقلابی منحصر به فرد در جهان، بر مبنای اصل 150 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مسئولیت پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن را در برابرِ هر طیف از تهدیدات سخت ، نیمه سخت، نرم و کمک به توسعه و تعمیق انقلاب اسلامی در داخل و خارج، در چارچوب قوانین و تدابیر ولیّ امر مسلمین و فرمانده معظّم کل قوا بر عهده دارد. در راستای انجام این وظیفه، معاونت تربیت و آموزش عقیدتی سیاسی نمایندگی ولیّ فقیه در سپاه براساس وظیفه ذاتی خود اقدام به تهیه نظام آموزش عقیدتی برای تدریس در دوره رزم مقدماتی سربازان نموده است. در این دوره-ها که دارای متن خاص و مشخص و مدوّن است، مسائلی از قبیل احکام، اصول اعتقادات و اخلاق اسلامی و همچنین مطالبی درباره انقلاب اسلامی ایران برای فراگیران طرح می شود. هدف کلی از برگزاری این دوره ها ارتقای میزان و سطح شناخت فراگیران نسبت به معارف اسلامی، افزایش گرایش آنان به ارزش ها و رفتارهای دینی، و همچنین ارتقای سطح اخلاقی و رفتاری آنان بر اساس موازین اسلامی می باشد. مسئله اصلی این پژوهش بررسی میزان تأثیرگذاری این دوره و آموزش های مذکور در ارتقا و بهبود سطح دین داری فراگیران است. بر اساس یک تقسیم بندی، این تأثیر را می توان در سه حوزه شناختی (بینشی)، گرایشی (احساسی و عاطفی)، و کنشی (اخلاقی و رفتاری) بررسی و تجزیه و تحلیل کرد. این پژوهش به لحاظ ماهیت موضوع، توصیفی تحلیلی بوده و برای انجام آن روش پیمایشی استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات آن، یکی از متداول ترین و پرکاربردترین ابزارهای پژوهش های میدانی، یعنی پرسش نامه به کار گرفته شده است. پرسش نامه حاضر محقق ساخته می باشد و به صورت بسته طراحی شده است. در این پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت تعداد 50 گویه در اختیار پاسخ دهندگان قرار داده شد تا پاسخ های خود را درباره آن ها مشخص نمایند. طیف گرایش در این پرسشنامه از نوع پنج گزینه ای بوده و پنج درجه ارزشی «کاملاً موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالم و کاملاً مخالفم» را دربرمی گیرد. پرسش نامه مذکور به گونه ای طراحی شده که بتواند تأثیر آموزش ها را در سه بعد بینشی (شناختی)، گرایشی (احساسی/ عاطفی) و کنشی (رفتاری) مورد سنجش قرار دهد. البته با توجه به زمان محدود دوره آموزشی (2 ماه) و همچنین ماهیت و مواد آموزشی آن، انتظار اصلی از آموزش های این دوره، بیشتر متوجه تغییرات دین داری فراگیران در بعد شناختی خواهد بود و کمتر انتظار است که دو بعد گرایشی و کنشی تغییرات قابل توجهی داشته باشند. از همین رو در پرسش نامه تحقیق، اکثر گویه ها طوری طراحی شده اند که تغییرات بعد شناختی را اندازه گیری کنند. بدین ترتیب، از گویه 1 تا 34 برای سنجش بعد شناختی، گویه 35 تا 41 برای سنجش بعد گرایشی و گویه 42 تا 50 برای سنجش بعد رفتاری در نظر گرفته شده است. پرسش نامه این پژوهش ابتدا با نظر دو تن از کارشناسان خبره (که عضو هیئت علمی و فارغ التحصیل دکتری مرتبط با این پژوهش بودند) آماده شد. سپس برای تعیین اعتبار(روایی) و حصول اطمینان از قابلیت اجرای آن، در اختیار چند تن از اساتید و کارشناسان رشته تعلیم و تربیت که دارای مدرک دکتری این رشته بودند قرار داده شد تا نسبت به روایی آن اظهار نظر نمایند. هر یک از این اساتید نیز اصلاحاتی را در مورد پرسش نامه پیشنهاد دادند، که این پیشنهادات نیز در پرسش نامه اعمال شد. سرانجام پس از جمعبندی نظرات خبرگان، پرسش نامه پژوهش به لحاظ روایی مورد تأیید آنها قرار گرفت. لازم به ذکر است که پرسش های طرح شده، ناظر به محتوای آموزش ها و متونی است که خاص این دوره تهیه و طراحی شده است. همان گونه که اشاره شد، برای آن که بتوانیم میزان تأثیرگذاری آموزش های مذکور بر دین داری سربازان را دقیق تر مورد سنجش و ارزیابی قرار دهیم، آن را به سه بعد شناختی، گرایشی و کنشی تقسیم کردیم. بدین ترتیب سه پرسش فرعی ذیل در دستور کار تحقیق قرار گرفت: 1. این دوره و آموزش های آن تا چه حد در ارتقای آشنایی و شناخت فراگیران نسبت به معارف اسلامی تأثیرگذار است؟2. این آموزش ها چه میزان می تواند گرایش سربازان را نسبت به ارزش ها و اخلاق و رفتار اسلامی ارتقا دهد؟3. آموزش های مذکور تا چه حد در ارتقای اخلاقی و رفتاری فراگیران و التزام عملی آنها نسبت به باورها، ارزش ها و احکام اسلامی تأثیر دارد؟ به دنبال طرح سؤالات مذکور، سه فرضیه متناظر با آنها نیز به شرح زیر ارائه گردید: 1. آموزش های عقیدتی مذکور در این دوره، رابطه معنادار بالایی با تغییر بینش و شناخت دینی مخاطبان و فراگیران دارد. 2. مطالب تدریس شده توسط مربیان عقیدتی در این دوره، رابطه معنادار نسبتاً بالایی با تغییر نگرش فراگیران دارد. 3. آموزش های عقیدتی دوره مذکور، با تغییر رفتار فراگیران تحت آموزش، رابطه معناداری ندارد.نتایج حاصل از پژوهش نشان داد همبستگی مثبت و معنی دار بین بعد شناختی و اثربخشی آموزش های صورت گرفته بر روی فراگیران در سطح معنی داری 01/0 وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش های صورت گرفته، بر بعد شناختی فراگیران تاثیر مثبت قابل توجهی گذاشته است. بدین ترتیب، فرضیه اول پژوهش مورد تأیید قرار می گیرد. همچنین نتایج حاصل از محاسبه ضریب همبستگی بیانگر آن است که همبستگی مثبت و معنی دار بین بعد گرایشی و اثربخشی آموزش های صورت گرفته بر روی فراگیران در سطح معنی داری 01/0 وجود دارد. بنابراین می توان گرفت که آموزش های صورت گرفته، بر بعد گرایشی آنها تاثیر نسبتاً قابل توجهی گذاشته است. البته میزان این تأثیر در مقایسه با بعد شناختی کمتر است. بدین ترتیب می توان گفت فرضیه دوم پژوهش نیز تأیید می شود. همچنین محاسبه ضریب همبستگی بیانگر آن است که همبستگی مثبت و معنی داری بین بعد رفتاری فراگیران و اثربخشی آموزش های صورت گرفته در سطح معنی داری 01/0 وجود دارد. براین اساس، فرضیه سوم پژوهش مورد تأیید قرار نمی گیرد و نتایج تحقیق نشان می دهد آموزش های عقیدتی، در تغییر رفتارهای دینی سربازان نیز تأثیر قابل توجهی دارد. در مجموع، نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که آموزش های عقیدتی مذکور، در تحقق اهداف مورد نظر موفق بوده و حتی در زمینه تغییرات رفتاری که معمولاً نیارمند بازه های زمانی بلند مدت و طولانی است و ظرف مدت دو ماه، کمتر می توان شاهد چنین تغییراتی بود، اثربخشی مناسبی داشته است. بنابراین براساس یافته های مذکور اولاً می توان پیشنهاد کرد این دوره ها همچنان ادامه یابد، و ثانیاً در ادامه این پژوهش می توان پژوهشی را طراحی کرد که طی آن با بررسی نقایص و ضعف های احتمالی (اعم از مربیان، متون، شرایط، فضا و امکانات برگزاری کلاس ها و ...) اثربخشی این آموزش ها افزایش داده و بهبود بخشید.
نقش هوش اخلاقی، هوش معنوی و هوش هیجانی در تقویت وجدان کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۱
17 - 38
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: امروزه آنچه در تعالی سازمان ها نقش محوری دارد، انسان است و عاملی به نام وجدان می تواند نقشی پررنگ و بسیار مهم را در کارایی و اثربخشی هر سازمان ایفا کند. وجدان کاری عاملی است که باعث ایجاد نظم در کار و حسن انجام وظیفه در افراد می شود. توجه به مفهوم وجدان کاری در سازمان ها نگاهی اخلاقی و انسانی به مقوله کار و سازمان است؛ زیرا اخلاق در رفتار حرفه ای منجر به ایجاد تعهد نسبت به انجام وظایف به بهترین شکل و بدون کنترل خارجی و در پی آن بهبود نتایج کار، بهبود وضع جامعه، رضایت و آرامش وجدان فرد می شود. در سازمان های امروزی، مدیران و کارکنان می توانند با بهبود ویژگی های هوش هیجانی محیط کار را توانمند کنند. هوش هیجانی شامل مجموعه ای از احساسات، دانش اجتماعی و قابلیت هایی است که قدرت کلی ما را در جهتی هدایت و تقویت می کند که به ما امکان می دهد به عوامل و فشارهای محیطی پاسخ مناسبی بدهیم. مطالعات نشان می دهد که بین هوش هیجانی و هوش معنوی همبستگی بالایی وجود دارد. هوش معنوی به عنوان توانایی عمل با خرد و شفقت و در عین حال حفظ آرامش درونی و بیرونی بدون توجه به شرایط توصیف می شود که افراد را قادر می سازد تا موقعیت های استرس زا و اضطراب را در موقعیت های نامطلوب مدیریت کنند. هوش معنوی را می توان پایه ای برای ظهور رفتارهای کاری مثبت در نظر گرفت. اگر کارکنان سازمان از هوش معنوی بالاتری برخوردار باشند احتمال بروز رفتارهای کاری مثبت بیشتر می شود. بسیاری از رفتارها و تصمیمات کارکنان و مدیران در سازمان های امروزی متاثر از ارزش های اخلاقی آنهاست. هوش اخلاقی توانایی به کارگیری اصول اخلاقی جهانی در اخلاق، اهداف و ارتباطات است. هوش اخلاقی توانایی تشخیص درست و نادرست بر اساس اصول جهانی است. اهمیت تقویت وجدان کاری که در این پژوهش به عنوان متغیری اساسی به آن پرداخته ایم به این دلیل است که تقویت وجدان کاری می تواند تأثیر مستقیمی بر عملکرد فردی داشته باشد و در نهایت به اثربخشی و بهره وری سازمانی منجر شود. در پژوهش حاضر به دنبال بررسی عوامل موثر در تقویت وجدان کاری بودیم که از مهم ترین آنها می توان به هوش به ویژه هوش هیجانی، هوش اخلاقی و هوش معنوی اشاره کرد. سوال اصلی تحقیق این است که آیا هوش اخلاقی، هوش معنوی و هوش هیجانی در تقویت و افزایش وجدان کاری در سازمان تاثیر دارند؟روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی − پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش مراکز و خانه های بهداشت شهر بردسکن می باشد. گردآوری داده ها در این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه های استاندارد هوش اخلاقی لنیک و کیل (2005)، وجدان کاری کاستا و مک کرای (1992)، هوش معنوی کینگ (2008) و هوش هیجانی شوت (1998) استفاده شده است. در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. برای توصیف جامعه آماری از آمار توصیفی و نرم افزار spss استفاده شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از معادلات ساختاری و تحلیل مسیر به کمک نرم افزار Smart pls 3 استفاده شده است.یافته ها: ابتدا برای بررسی جامعه آماری از آمار توصیفی استفاده شده است و نتایج توصیف متغیرهای جمعیت شناختی نشان می دهد: از لحاظ جنسیت 41 نفر مرد و 89 نفر زن می باشند. از لحاظ سن بیشتر افراد در بازه 35 تا40 سال می باشند (حدود 35 درصد). از لحاظ تحصیلات بیشتر افراد دارای مدرک تحصیلی لیسانس می باشند (60 درصد). از لحاظ سابقه کار بیشتر افراد دارای سابقه کاری 1 تا 5 سال و 20 تا 25 سال می باشند (حدود 27 درصد). به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از معادلات ساختاری و تحلیل مسیر و نرم افزار PLS استفاده شده است. برای بررسی برازش مدل ساختاری تحقیق از دو شاخص SRMR و شاخص GOF استفاده شده که در حد مطلوب اند و مدل برازش خوبی دارد. فرضیه های پژوهش مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. بررسی فرضیه اصلی تحقیق نشان می دهد که ضریب مسیر بین مؤلفه هوش اخلاقی و وجدان کاری برابر با 808/0، هوش معنوی و وجدان کاری برابر با 358/0 و هوش هیجانی و وجدان کاری برابر با 533/0 می باشد و مقدار آماره t در تمام مسیر ها بیشتر از 96/1 می باشد و سطح معنا داری نیز کمتر از 05/0 می باشد. می توان گفت: مؤلفه های هوش اخلاقی، معنوی و هیجانی بر وجدان کاری اثرگذار بوده و بیشترین تأثیر را هوش اخلاقی بر وجدان کاری دارد. فرضیه های فرعی پژوهش نیز مورد تایید واقع شده اند.بحث و نتیجه گیری: این پژوهش با هدف بررسی نقش هوش اخلاقی، هوش معنوی و هوش هیجانی در تقویت وجدان کاری انجام شده است. برای این منظور یک فرضیه اصلی و یازده فرضیه فرعی تدوین شده است. با تأیید فرضیه اصلی پژوهش مشخص شد که هوش اخلاقی، معنوی و هیجانی تأثیر مثبت و معناداری بر وجدان کاری دارد و بیشترین تأثیر مربوط به هوش اخلاقی و کمترین تأثیر مربوط به هوش معنوی است. تأیید فرضیه اصلی پژوهش و تأیید فرضیه های فرعی اول، دوم، سوم و چهارم نشان می دهد هوش اخلاقی و مؤلفه های آن بر وجدان کاری تأثیر مستقیم و معنا داری دارد که نتایج با پژوهش های نریمانی و کرامتی (1399)، همایی (1397)، دهقان منشادی (1396)، اسماعیلی طرزی و همکاران (1392)، فولاد و همکاران (2019) و نورسیا (2010) همخوانی دارد. تأیید فرضیه اصلی پژوهش و تأیید فرضیه های فرعی پنجم، ششم، هفتم و هشتم نشان می دهد هوش معنوی و مؤلفه های آن بر وجدان کاری تأثیر مستقیم و معنا داری دارد که نتایج با پژوهش های حسنلو (1394)، لیاقت دار و همکارانش (1390)، فولاد و همکاران (2019) و خاواجا (2017) هم راستا می باشد. تأیید فرضیه اصلی پژوهش و تأیید فرضیه های فرعی نهم، دهم و یازدهم نشان می دهد هوش اخلاقی و مؤلفه های آن بر وجدان کاری تأثیر مستقیم و معنا داری دارد که نتایج با پژوهش های لیاقت دار و همکارانش (1390)، فولاد و همکاران (2019)، ساناریو و همکاران (2017) و کری و همکاران (2017) همخوانی دارد. برای سازمان های امروزی توجه به هوش یکی از عوامل مهم و ضروری است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هوش اخلاقی، معنوی و هیجانی می تواند وجدان کاری را بهبود بخشد. هوش اخلاقی موجب افزایش تعهد و ایجاد اعتماد و مسئولیت پذیری بیشتر در کارکنان شده و به بهبود کارایی فردی و گروهی می انجامد. ازاین رو، سهم هوش اخلاقی در پیش بینی وجدان کاری کارکنان منطقی به نظر می رسد. هوش معنوی نیز حس مسئولیت پذیری کارکنان را افزایش می دهد و آنان را نسبت به مسئولیت خویش متعهد می کند. همچنین، آنها محیط کار و انجام وظایف را فرصتی برای رشد و بروز توانایی ها و ارزش های شخصی خود تلقی می کنند و وجدان کاری رو به فزونی و کمال می رود. بهره گیری از مؤلفه های هوش هیجانی با ایجاد انعطاف پذیری بیشتر، عملکرد بهتر را تسهیل می کند.تقدیر و تشکر: از کلیه کسانی که در انجام پژوهش مشارکت داشته و ما را را یاری داده اند، تشکر و قدردانی می شود.تعارض منافع: هیچ تعارض منافعی در این پژوهش وجود ندارد.
تدوین چارچوب پیاده سازی مدیریت ریسک جامع در صنعت بانکداری (مطالعه موردی چندگانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
1 - 44
حوزههای تخصصی:
مدیریت ریسک جامع به عنوان یک عنصر کلیدی سیستم کنترل داخلی، طی سال های گذشته اهمیت بسیاری یافته است. تغییرات به وجود آمده در شرایط شرکت ها و علی الخصوص بانک ها، باعث افزایش دامنه و پیچیدگی ریسک آن ها شده و این امر منجر به افزایش تقاضا برای استفاده از مدیریت ریسک جامع شده است. بانک به عنوان مهمترین نهاد مالی در بازار پول، با ریسک های متنوعی مواجه است. پیاده سازی این سیستم در بانک باعث می شود که فرآیند شناسایی، ارزیابی و نظارت بر ریسک ها با رویکردی جامع انجام گیرد. هدف این مطالعه، تدوین چارچوب پیاده سازی مدیریت ریسک جامع در صنعت بانکداری می باشد.علی رغم اهمیت روزافزون مدیریت ریسک جامع، پیاده سازی آن در ایران مورد کم توجهی واقع شده و با چالش هایی مواجه است و تاکنون مطالعه ای به بررسی شرایط پیاده سازی آن، عوامل موثر، بسترهای لازم و موانع موجود نپرداخته است. لذا پژوهش حاضر با استفاده از رهیافت کیفی و روش مرور سیستماتیک و مطالعه موردی چندگانه با بررسی دو بانک، چارچوبی برای پیاده سازی مدیریت ریسک جامع در صنعت بانکداری تدوین نموده است. جامعه آماری این پژوهش شامل هیات مدیره، مدیران ارشد، اعضای کمیته های تخصصی و کارشناسان مجرب و خبره می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که چارچوب استخراج شده مدیریت ریسک جامع در بانک های ایران به طور کامل اجرا نمی شود و از چالش های پیاده سازی آن می توان به عدم وجود زیرساخت های فناوری اطلاعات و عدم وجود دانش کافی و همچنین محدودیت های دولتی اشاره نمود. پژوهش حاضر می تواند به عنوان الگویی مناسب برای صنعت بانکداری مطرح باشد.
مدل سازی نوآوری سازمانی مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری عمیق: راهکاری برای مزیت رقابتی پایدار
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
47 - 64
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی مدل های نوآوری سازمانی مبتنی بر هوش مصنوعی (AI) و یادگیری عمیق (Deep Learning) می پردازد و نقش آن ها را در ایجاد مزیت رقابتی پایدار در سازمان ها بررسی می کند. در دنیای امروز که با تغییرات سریع و عدم قطعیت های فراوان روبه رو هستیم، استفاده از فناوری های پیشرفته ای مانند هوش مصنوعی و یادگیری عمیق می تواند به سازمان ها کمک کند تا نوآوری های مؤثری ایجاد کرده و در برابر چالش های محیطی مقاوم باشند. این تحقیق با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین اصلی و کدهای فرعی مرتبط با کاربرد این فناوری ها در نوآوری سازمانی را شناسایی کرده و آن ها را در قالب پنج طبقه اصلی دسته بندی کرده است. نتایج نشان می دهد که هوش مصنوعی و یادگیری عمیق می توانند به طور مؤثری به سازمان ها در تحلیل داده ها، پیش بینی روندهای آینده و بهبود تصمیم گیری های استراتژیک کمک کنند. همچنین، چالش ها و موانع پیاده سازی این فناوری ها نیز شناسایی شده است. در نهایت، پیشنهاداتی برای بهبود استفاده از این فناوری ها در راستای نوآوری سازمانی و ایجاد مزیت رقابتی پایدار ارائه شده است.