فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
88 - 112
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مدل یابی معادلات ساختاری نقش خط مشی های اشتغال زنان در موفقیت شغلی آنان در مسیر کار راهه شغلی با نقش میانجی سقف شیشه ای انجام شده است. تحقیق موجود ازنظر هدف کاربردی و توسعه ای و ازنظر روش یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است، جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1401 است که 760 نفر با روش نمونه گیری نمونه در دسترس انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه محقق ساخته خط مشی های اشتغال زنان با روایی 0.84 پایایی 0.941، سقف شیشه ای با روایی 0.798 و پایایی 0.951 و پرسشنامه موفقیت شغلی با روایی 0.855 و پایایی 0.924 بوده است. جهت تجزیه وتحلیل داده از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS22 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد مدل ارائه شده به منظور تبیین نقش خط مشی های اشتغال زنان در موفقیت شغلی آنان در مسیر کار راهه شغلی با نقش میانجی سقف شیشه ای در دانشگاه علوم پزشکی کرمان از برازش قابل قبولی برخوردار است. سقف شیشه ای در رابطه بین خط مشی های اشتغال زنان و مولفه های آن با موفقیت شغلی در دانشگاه علوم پزشکی کرمان نقش میانجی دارد. ازاین رو، تدوین و اجرای خط مشی هایی که هدف آن ها مدیریت سقف شیشه ای باشد، می تواند به بهبود موفقیت شغلی زنان در محیط های دانشگاهی منجر شود. پیشنهاد می شود که مدیران و سیاست گذاران دانشگاه ها با توجه به یافته های این تحقیق، اقداماتی را جهت بهبود شرایط کاری و کاهش موانع ساختاری برای زنان در نظرگیرند تا بتوانند به بهبود کار راهه شغلی و موفقیت شغلی آنان کمک کنند.
ارائه الگوی خود توسعه ای مدیران مدارس ابتدایی استان خوزستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
117 - 139
حوزههای تخصصی:
مدیریت مؤثر در مدارس ابتدایی نقش بسزایی در کیفیت آموزش وپرورش دارد و مدیران به عنوان رهبران آموزشی باید توانایی های خود را به طور مداوم توسعه دهند. در استان خوزستان، با توجه به چالش های خاص اجتماعی و اقتصادی، نیاز به یک الگوی خود توسعه ای برای مدیران مدارس ابتدایی احساس می شود تا بتوانند با بهبود مهارت ها و دانش خود، به ارتقاء کیفیت آموزشی و افزایش رضایت دانش آموزان و والدین کمک کنند. لذا این تحقیق به ارائه یک الگوی خود توسعه ای برای مدیران مدارس ابتدایی استان خوزستان می پردازد، که شامل شناسایی ابعاد کلیدی و مؤلفه های مرتبط با فرآیند خود توسعه ای است. این پژوهش از روش کیفی و تحلیل متا-سنتز بهره گرفته و به بررسی ۲۶۷۰ سند علمی شامل مقالات، کتاب ها و پایان نامه ها پرداخته است. از میان این اسناد، ۷۰ سند به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تأیید و غنی سازی الگو، مصاحبه هایی با ۱۳ مدیر مدارس ابتدایی استان خوزستان انجام شد. این مصاحبه ها به جمع آوری نظرات و تجربیات مدیران در زمینه خود توسعه ای کمک کرده و به درک عمیق تری از چالش ها و فرصت های موجود در این حوزه منجر شده است. نتایج نشان می دهد که پنج بعد کلیدی شامل عوامل زمینه ای فردی و سازمانی، فرآیندها و استراتژی های خود توسعه ای و نتایج آن شناسایی شده اند. این ابعاد به همراه ۲۴ مؤلفه و ۴۹ زیرمؤلفه، الگوی نهایی خود توسعه ای برای مدیران مدارس ابتدایی استان خوزستان را شکل می دهند. این الگو می تواند به عنوان راهنمایی برای مدیران در راستای بهبود مهارت ها، افزایش کارایی و ایجاد محیطی مؤثر و پویا در مدارس ابتدایی مورداستفاده قرار گیرد.
نمانام سازی خط مشی های نوین در مدیریت آموزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
14 - 32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف نمانام سازی خط مشی های نوین در مدیریت آموزشی است. این پژوهش بر مبنای هدف، کاربرد، به صورت توصیف و رویکردی ترکیبی (کمی- کیفی) است. جامعه آماری، کلیه مدرسان زیست شناس آموزش وپرورش شهر نیشابور در سال 1400-1399 برابر با 44 نفر بود که 12 نفر بر مبنای روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری دادهها با استفاده از فرایند مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از طراحی پرسشنامه دیمتل فازی توسط محقق انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش دیمتل صورت گرفت. یافته های پژوهش بیان می دارد که جهت نمانام سازی خط مشی های نوین در مدیریت آموزشی (ازجمله روشها و فنون تدریس زیست شناسی) در سه شاخص الف) پنداره تدریس؛ ب) تجربه مدرس؛ و ج) ادراک از کیفیت مدرس شناسایی شد که در مجموع چهار بعد اصلی شامل: الف- نقاط قوت (شامل هفت شاخص)، ب- نقاط ضعف (شامل سه شاخص)، ج- فرصتها (شامل چهار شاخص) و د- تهدیدها (شامل دو شاخص) بیان گردید. تاثیر پذیرترین راهبرد، علاقه مدرس بوده و تاثیر گذارترین راهبرد آگاهی و شناخت مدرس شناسایی شد.
Managerial Overconfidence and Tone of Management Reports(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to investigate the effect of managerial overconfidence as a behavioral bias on the tone of management reports, including directors’ report and management discussion and analysis (MD&A). In this research, the frequency of technical words was used to measure the tone of the management report, and overinvestment was used as a proxy for managerial overconfidence. The hypotheses were tested on 134 companies over a 4-year period from 2017 to 2020, using multivariate regression models in STATA. The results show that managerial overconfidence is not significantly associated with the positive tone of management reports, but is positively associated with the negative tone of these reports. The results suggest that, due to the uncertainties and risks in the economic environment of Iran and their escalation within the time frame of the present research, overconfident managers tend to use a more negative tone when reporting on risks and uncertainties to avoid the negative consequences of overstatement.
طراحی مدل خط مشی گذاری در ورزش ایران با رویکرد توسعه ورزش های همگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
52 - 79
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، طراحی مدل خط مشی گذاری در ورزش ایران با رویکرد توسعه ورزش های همگانی است. از نظر هدف، این پژوهش کاربردی است؛ زیرا علاوه بر جنبه آگاهی بخشی و علمی، برای سازمان های مختلف مرتبط با ورزش و سلامت جنبه کاربردی نیز دارد. همچنین از آنجا که این پژوهش درصدد طراحی مدل است و موضوعیت جدید و نوآورانه ای دارد، از نوع اکتشافی است.
روش: روش پژوهش از نوع کیفی کمّی است. بخش کیفی با رویکرد تحلیل موقعیت، به عنوان یکی از روش های نظریه زمینه ای انجام گرفت. مطالعه کیفی پژوهش، مصاحبه با خبرگان بود؛ از این رو با ۱۲ نفر از خبرگان مصاحبه شد که این افراد استادان دانشگاه در حوزه خط مشی گذاری و مدیریت ورزشی یا مدیران سازمان های کلان مرتبط با ورزش با بیش از ده سال سابقه اجرایی و تصمیم گیری بودند. نمونه گیری با دو روش هدفمند و گلوله برفی انجام شد. در بخش کمّی نیز از روش مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. این رویکرد، روشی مبتنی بر نظر خبرگان است و برای موضوعاتی مؤثر و کاراست که در آن، متغیرهای کیفی در سطوح متفاوت اهمیت، بر یکدیگر آثار متقابل دارند.
یافته ها: پس از انجام مطالعه و بررسی دقیق و عمیق مصاحبه ها و همچنین اطلاعات و داده های به دست آمده، نخست تک تک مصاحبه ها تجزیه وتحلیل شد و استخراج کدهای اولیه صورت گرفت. سپس مفهوم ها و مقوله ها ساخته شدند. نقشه موقعیت ساخت یافته و ساخت نیافته و در ادامه، نقش عرصه ها جهان های اجتماعی شناسایی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که مقوله های اصلی مدل خط مشی گذاری توسعه ورزش همگانی در ایران، تشکیل شده است از: عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، نهادهای نقش آفرین و تأثیرگذار، الزامات اجرایی، پیچیدگی های محیطی، ریسک ها، مشکلات قانونی، عوامل برون سازمانی، هزینه و مخارج و در نهایت، چالش های بین سازمانی. در ادامه و با کمک مدل سازی ساختاری تفسیری، مدل سازی مفهومی انجام شد. نهادهای نقش آفرین و تأثیرگذار، عوامل بسیار مهم در فرایند خط مشی گذاری ورزشی ایران هستند و نسبت به سایر عوامل، بیشترین قدرت نفوذ و کمترین وابستگی دارند.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت ورزش همگانی و نقش آن در میان سیاست های کشور، توسعه ورزش همگانی می تواند اهمیت خاصی پیدا کند و خط مشی گذاران باید به آن بپردازند. نهادهای نقش آفرین و تأثیرگذار بر فرایند خط مشی گذاری در ورزش ایران، به دلیل ارتباط زیاد و تعارض با یکدیگر، به هماهنگی زیادی نیاز دارند. در کشور ما، به ورزش همگانی و تفریحی سازمان یافته، کمتر توجه شده است و هنوز سازوکاری برای پایش خط مشی های ورزشی و اجرای مستمر آن وجود ندارد؛ از این رو پیشنهاد می شود که یک طرح ملی برای پایش فعالیت بدنی، بر مبنای سامانه جامع و البته الکترونیکی اجرا شود. مسلم است که مشارکت مدیران و مجریان و همکاری آن ها با خط مشی گذاران، در فرایند شکل گیری خط مشی ضروری است؛ از این رو خط مشی گذاران تا جایی که امکان دارد می بایست در فرایند اجرا مداخله کنند. همچنین شرایطی فراهم شود تا بخش خصوصی نیز بتواند در این زمینه فعالیت های خود را پیاده سازی کند.
اعتبارسنجی الگوی مفهومی رهبری شورانگیز ویژه شرکت های دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
22 - 45
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رهبری شورانگیز، یک سبک رهبری است که پیروان را الهام می بخشد و توانمند می کند. هدف پژوهش حاضر، اعتبارسنجی مولفه های الگوی رهبری شورانگیز در شرکت های دانش بنیان می باشد.
روش بررسی: این پژوهش به روش ترکیبی انجام شد و از مصاحبه های عمیق با 17 نفر از متخصصان در حوزه موضوع در سطح کشورتا اشباع نظری بود. اعتبار داده های پژوهش از طریق بازگشت به مشارکت کنندگان و ممیزیان بیرونی تایید شد. تحلیل داده ها بر اساس مدل اشتراس و کوربین در نرم افزاراطلس تی ای 8، انجام گرفت. در بخش کمی از تحلیل عامل تاییدی استفاده شد.
یافته ها: الگوی مفهومی رهبری شورانگیز در شرکت های دانش بنیان مشتمل بر عوامل عوامل علی، پدیده محوری، مداخله گر، بسترها، راهبردها و پیامدها طراحی شد. تحلیل عاملی تائیدی نشان داد که داده ها درست اندازه گیری شده اند.
نتیجه گیری: برای ارتقای سبک رهبری شورانگیز در سازمان های دانش بنیان، توجه به عوامل علی، عومل مداخله گر و بسترها توسط مدیران بسیار حائز اهمیت است، زیرا این سه مقوله سبب ارتقای پدیده محوری که همان رهبری شورانگیز است، می شود.
مسیر شکل گیری اکوسیستم حسابرسی پایدار از طریق قابلیت های دیجیتالی سازی با تاکید بر نقش هوش دیجیتالی حسابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
223 - 244
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مسیر شکل گیری اکوسیستم حسابرسی پایدار از طریق قابلیت های دیجیتالی سازی با تاکید بر نقش هوش دیجیتالی حسابداران اجرایی شد. جامعه آماری شامل حسابرسان عضو جامعه حسابداران رسمی که در موسسات حسابرسی شاغل بودن در نظر گرفته شد. پرسشنامه پژوهش در میان 242 نفر از اعضای جامعه آماری به عنوان نمونه توزیع و جمع آوری شد. اطلاعات گردآوری شده توسط پرسشنامه ها به وسیله نرم افزار SPSS24 و AMOS24 با استفاده از مدل یابی مع ادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد قابلیت های دیجیتالی سازی تأثیر مثبت و معناداری بر اکوسیستم حسابرسی پایدار دارد، لذا با افزایش قابلیت های دیجیتالی سازی، اکوسیستم حسابرسی پایدار توسعه خواهد یافت. همچنین نتایج نشان داد هوش دیجیتالی حسابداران در رابطه میان قابلیت های دیجیتالی سازی و اکوسیستم حسابرسی پایدار تأثیر مثبت و معناداری دارد، لذا هوش دیجیتالی حسابداران با تاثیر بر قابلیت های دیجیتالی سازی می تواند منجر به توسعه اکوسیستم حسابرسی پایدار شود.
آیا حسابرسان ریسک های مربوط به سرمایه سازمانی صاحبکار را در قیمت گذاری خدمات حسابرسی لحاظ می کنند؟ شواهد تجربی از برآورد ریسک کسب و کار و ریسک نمایندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
531 - 552
حوزههای تخصصی:
ادبیات حسابرسی نشان می دهد که حسابرسان برای صاحبکاران پرمخاطره تر نرخ های حق الزحمه حسابرسی بالاتری را مطالبه می کنند. یکی از دلایل این امر آن است که حسابرسان برای انجام عملیات حسابرسی مشتریان پر ریسک تلاش بیشتری را صرف می کنند. با این حال، مشخص نیست که آیا آنها ریسک های مربوط به شرکت هایی که از سرمایه سازمانی بالایی برخوردارند را در قیمت گذاری خدمات حسابرسی در نظر می گیرند یا خیر. در همین راستا مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سرمایه سازمانی و حق الزحمه حسابرسی شرکت ها صورت پذیرفت. برای این منظور با بهره گیری از داده های مربوط به 112 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی سال های 1396 تا 1400 و همچنین تجزیه وتحلیل رگرسیون خطی چندمتغیره به آزمون فرضیه پژوهش پرداخته شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان داد که حسابرسان به دلیل برآورد ریسک کسب و کار و ریسک نمایندگی بیشتر در شرکت های با سرمایه سازمانی بالا، حق الزحمه حسابرسی بیشتری را از این شرکت ها مطالبه می نمایند.
طراحی و آزمون مدل موفقّیت آموزش الکترونیکی در صنعت آموزش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
147 - 177
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش طراحی و آزمون مدل موفقیت آموزش الکترونیکی در صنعت آموزش است. این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی نظریه داده بنیاد و رویکرد کمّی مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. صاحب نظران، اساتید دانشگاه رشته مدیریت، مدیران مؤسسات آموزش الکترونیکی و افراد خبره جامعه آماری را تشکیل دادند و تعداد 8 نفر از این افراد به عنوان نمونه آماری در بخش کیفی و تعداد 70 نفر از این افراد در بخش کمّی انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه و در بخش کمّی از پرسشنامه استفاده شده است. برای انجام تحلیل های مذکور از نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 در بخش کیفی و نرم افزار مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS نسخه 4 در بخش کمّی استفاده شد. یافته های کیفی نشان داد شرایط علّی الگوی موفقیت آموزش الکترونیکی از 33 کد اولیه و 6 مقوله فرعی؛ شرایط زمینه ای شامل 24 کد اولیه و 5 مقوله فرعی؛ شرایط مداخله گر از 36 کد اولیه و 8 مقوله فرعی تشکیل شده است. راهبردهای الگوی موفقیت آموزش الکترونیکی از مقوله های فرعی توسعه جغرافیایی کسب و کار، نقش برنامه ریزی در آموزش الکترونیکی، لزوم بهره گیری از دستاورد های روز، بکارگیری آموزش الکترونیکی در کاهش هزینه ها، عوامل فرهنگی و آموزش الکترونیکی، الزامات آموزش الکترونیکی، استراتژی کسب و کار، طراحی بستر اصولی آموزش الکترونیکی، الزامات موفقیت آموزش الکترونیکی، توانایی کسب وکارهای الکترونیکی می شود. همچنین، یافته ها نشان داد پیامدهای الگوی موفقیت آموزش الکترونیکی شامل مزایای آموزش الکترونیکی، تعامل در محیط های یادگیری الکترونیکی، نقش آموزش الکترونیکی در کسب و کارهای آموزشی، جامعه و آموزش الکترونیکی، پتانسیل آموزش الکترونیکی، آموزش الکترونیکی و کسب و کار و توصیه برای آموزش الکترونیکی می شود. یافته های کمّی نیز نشان داد مدل پژوهش به خوبی برازش شده است.
انطباق الگوریتم حرکتی منظر و نمای شهرها با الگوی رفتاری گل نیلوفر ارغوانی در راستای توسعه پایدار شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
53 - 66
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفت تکنولوژی، مصرف انرژی افزایش یافته است. به همین دلیل، شهر هوشمند به عنوان یکی از راه حل های کنترل مصرف انرژی در شهرسازی مطرح شده است. شهر هوشمند نیازمند ساختمان های هوشمند می باشد تا بتواند به نیازهای ساکنین پاسخ دهد و کیفیت زندگی را بالا ببرد. یکی از راهکار هایی که برای این مسئله تاکنون ارائه شده، بهره گیری از سایبان خارجی هوشمند نمای ساختمان برای اقلیم گرم و خشک است. طراحی نماهای هوشمند می تواند دارای الگوی حرکتی و فرمی به صورت خاص باشد تا درنهایت یک نمای منحصربه فرد از نظر کالبدی و منطبق با محیط پیرامون و نیاز کاربران (عملکردی) طراحی شود. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، طراحی سایبان هوشمند نمای ساختمان در اقلیم گرم و خشک یزد در راستای کنترل نور روز است. منبع الهام پژوهش حاضر، الگوی رفتاری گل نیلوفر ارغوانی است که گلبرگ های آن با وجود نور در محیط پیرامون، باز و با نبود نور بسته می شود. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای، اسنادی اینترنتی و میدانی (بررسی الگوی رفتاری گل) است و روش پژوهش به صورت مدل سازی-شبیه سازی می باشد. مدل سازی توسط نرم افزار راینو6 و افزونه ی گرس هاپر به صورت پارامتریک، تحلیل انرژی تابشی توسط پلاگین لیدی باگ و تحلیل نور روز و دمای فضای داخلی توسط پلاگین هانی بی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با ماهیت ترکیبی (کمی-کیفی) است. نتایج حاصل از پژوهش، حاکی از آن است که استفاده از سایبان هوشمند الهام گرفته شده از الگوی حرکتی گل نیلوفر ارغوانی بر روی نمای ساختمان می تواند باعث کاهش 70 درصدی انرژی تابشی جذب شده توسط سطح شفاف نما در حالت سایبان با پنل های بسته شود و علاوه بر آن 85 درصد از میزان نفوذ نور روز به فضای داخلی کاسته که همین امر موجب کاهش 13 درصدی دمای فضای داخلی ساختمان می شود. بنابراین سایبان نما در فصول گرم سال، میزان ورود نور روز به فضای داخلی ساختمان را کنترل کرده و باعث کاهش بار سرمایش و در نهایت کاهش مصرف انرژی ساختمان می شود.
تدوین راهبردهای خط مشی تربیت دانشجو از دیدگاه ذی نفعان درون دانشگاهی؛ پژوهشی مبتنی بر شناسایی پیش فرض های راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهبردهای خط مشی تربیت دانشجو از دیدگاه ذی نفعان درون دانشگاهی (اعضای هیئت علمی، نهاد نمایندگی رهبری، معاونت دانشجویی و فرهنگی/اجتماعی، و تشکل های دانشجویی) و همچنین پیش فرض های راهبردی تربیت دانشجو در دانشگاه ها انجام شده است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: در این پژوهش از رویکرد کیفی برای تجزیه وتحلیل داده ها بهره گرفته شده است. برای این منظور، 15 نفر از خبرگان به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف از میان گروه های مختلف ذی نفعان انتخاب شده و پس از انجام مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با آنان، با استفاده از روش تحلیل مضمون، راهبردها استخراج شده اند. راهبردهای مستخرج از طریق پرسشنامه برخط و به روش نمونه در دسترس در اختیار تعدادی از دانشگاهیان از گروه های یادشده قرار گرفته و با پاسخگویی 104 نفر از آنان، اعتبارسنجی راهبردها انجام شده است. پیش فرض های راهبردی مورد موافقت دانشگاهیان نیز به همین شیوه شناسایی شده اند. یافته ها: یافته های این پژوهش شامل 40 راهبرد خط مشی تربیت دانشجو بر اساس نظرها و دیدگاه های چهار گروه ذی نفعان درون دانشگاهی است که در این میان «استقرار نظام استاد راهنمای تحصیلی»، «اولویت دادن به تربیت در فعالیت های تشکل های دانشجویی» و «ترویج مسئله محوری در دانشگاه و مسئله مند کردن دانشجویان» ازجمله راهبردهای مورد تاکید بوده است. راهبردهای شناسایی شده بر پیش فرض های راهبردی متعددی مبتنی بودند که 26 مورد از آن ها مورد موافقت دانشگاهیان قرار گرفت. ارزش/ اصالت پژوهش: برای نخستین بار در این پژوهش با مشارکت خبرگان منتخب از میان همه گروه های ذی نفعان درون دانشگاهی و با اعتبارسنجی یافته ها از جانب دانشگاهیان، راهبردهای خط مشی و پیش فرض های راهبردی تربیت دانشجو در دانشگاه ها تدوین شده است.
شناسایی پتانسیل های گردشگری شهرستان مشکین شهر با تأکید بر توسعه اقتصادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
21 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی پتانسیل های گردشگری شهرستان مشکین شهر با تاکید بر توسعه اقتصادی می باشد. روش پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و مقایسه ای می باشد که در آن از دو مدل فیولت و کوبالیکوا برای شناسایی پتانسیل های گردشگری استفاده شده است. بر اساس مدل فیولت نتایج حاصل نشان داد که منطقه ژئوتوریستی مشکین شهر با مجموع امتیاز (۱۰) از قابلیت های متنوعی جهت توسعه اقتصادی برخوردار است. در مدل فیولت از میان شاخص های ژئوتوریستی، منطقه مشکین شهر در شاخص های کمیاب بودن، اهمیت تاریخی و نقاط قوت دارای امتیاز بالا (1) می باشد که در توسعه اقتصادی منطقه مشکین شهر تاثیر بسیاری را به جا می گذارد و نمایانگر بودن، اهمیت ادبی، دسترسی دارای امتیاز کم تری نسبت به سایر شاخص های مورد ارزیابی است که باید تدابیر لازم برای توسعه منطقه صورت گیرد. هم چنین نتایج حاصله از مدل کوبالیکوا نشان داد منطقه مشکین شهر با مقدار (25/9) با بیش ترین امتیاز جز مناطق دارای پتانسیل گردشگری می باشد. بنابراین نتایج نشان داد که این امر باعث افزایش درآمد و رونق اقتصادی و اشتغال می شود و شهرستان مشکین شهر دارای اقتصادی نوپا و در حال رشد می باشد که صنعت گردشگری بهترین گزینه در جهت رشد و توسعه اقتصادی این شهرستان است. بنابراین نتیجه گیری می شود با ارزیابی و شناسایی پتانسیل های ژئوتوریستی در جهت توسعه اقتصادی شهرستان مشکین شهر منجر به توسعه مناطق ژئوتوریستی و جذب گردشگر خواهد شد. در نهایت پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی برای ارزیابی تاثیرات پتانسیل های گردشگری در توسعه اقتصادی منطقه ژئوتوریستی مشکین شهر از مدل ها و گویه های بیش تری جهت تاثیرگذاری گردشگری بر اقتصاد استفاده گردد.
تحلیل و بررسی روابط حقوق خصوصی و حقوق شهروندی با تأکید بر نقش قوانین شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تدوین این تحقیق بررسی حقوق شهروندی در پرتو قوانین و مقررات شهری و حقوق خصوصی در ایران است. محور اصلی تحقیق حاضر مبنی بر تحلیل و تبیین موارد تقنینی حقوق شهروندی در مقررات و قوانین حقوق خصوصی و قانون شهری می باشد که برخی از مصادیق آن از این منظر مورد بررسی قرار گرفت. حقوق شهروندی ب ه عنوان یک نهاد مشخص در حقوق می باشد که بیشتر محل بحث آن در دو شاخه مهم حقوق عمومی و حقوق خصوصی از علم حقوق می باشد و در این تحقیق ابتدا با تعریف حق و مفهوم حقوق شهروندی، ارتباط این نهاد را با مقررات و قوانین حقوق خصوصی روشن ساخته و سپس حقوق شهروندی در پرتو قوانین و حقوق شهری مورد تبیین قرار داده شده است. روش انجام این تحقیق توصیفی-تحلیلی است و در پی پاسخ به این سؤال است که حقوق شهروندی چگونه در قالب حقوق خصوصی تعریف و تفسیر می شود و چه تلازم هایی با آن دارد؟ نتایج آن بیانگر این است که حقوق شهروندی در حقوق خصوصی به معنای خاص خود مطرح و شمولیت دارد؛ به خصوص در بخش حقوق اشخاص از دسته های حقوق مدنی جایگاه مهم دارد. چراکه حقوق خصوصی به بررسی روابط میان اشخاص و در برخی موارد به رابطه بین اشخاص و دولت می پردازد. بنابراین ب اتوجه ب ه گستره حقوق شهروندی ، شمولیت عام و ت لازم آن ب ا ح قوق ع مومی و ح قوق خصوصی، باید گ فت اغ لب موارد مسکوت در مقررات و قوانین حقوق خصوصی نوعی نقض حقوق شهروندی افراد محسوب می گردد. از سوی دیگر قوانین شهری نیز بستر تحقق حقوق شهروندی است. بنابراین نهادهای مدیریت شهری در تحقق حقوق شهروندی نقشی بسیار مهمی دارند و اغلب عدم اطلاع شهروندان از این حقوق و گاهی نقض عامدانه یا سهوی این حقوق توسط نهادهای مدیریت شهری مسائل و مشکلاتی را گریبانگیر شهروندان نموده است. در مجموع فهم دقیق مناسبات قوانین شهری و حقوق خصوصی و اندرکنش های آنان در محیط شهری می تواند رابطه مثبتی با حقوق شهروندی در جامعه داشته و منجر به ارتقای حقوق شهروندی شود.
راهبرد صیانت امنیتی همه جانبه از سازمان های پلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
153 - 172
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش صیانت امنیتی همه جانبه از سازمان های پلیسی انجام شده است. پس از تبیین نقش و جایگاه صیانت امنیتی همه جانبه در سازمان های پلیسی، دارایی های امنیتی و تهدیدات امنیتی و اصول حاکم بر صیانت امنیتی همه جانبه تحصیل شده است.روش: پژوهش کاربردی حاضر دارای ماهیتی توصیفی تحلیلی است که با رویکرد آمیخته انجام شده است. حجم جامعه آماری در بخش کیفی شامل 13 نفر از نخبگان و در بخش کمی، شامل 73 نفر از صاحب نظران است؛ بنابراین، در این پژوهش، روش نمونه گیری در بخش کیفی، هدفمند و در بخش کمی، به صورت تمام شمار است و در آن، از مصاحبه و تحلیل محتوای نظری مصاحبه ها، فیش برداری، آزمون های تحلیل عاملی و فریدمن استفاده شده است.یافته ها: صیانت امنیتی همه جانبه در سازمان های پلیسی دارای 5 بعد، 10 مولفه و 203 شاخص کلیدی در قالب اهداف مرجع صیانتی است.نتایج: راهبرد صیانت امنیتی همه جانبه برای سازمان های پلیسی شامل حفظ سرمایه های سازمان پلیس یعنی کارکنان، سلاح و مهمات، اماکن و تأسیسات، فناوری اطلاعات و ارتباطات و اسناد و مدارک است که درمقابل تهدیدات امنیتی شامل جاسوسی، خرابکاری، اختلال در مأموریت و جرایم گروهی با پیش بینی، پیشگیری و شناسایی جای دارد تا امکان مقابله با آنها و صیانت امنیتی همه جانبه متصور باشد.
بازماندگی از تحصیل کودکان، نقد سیاست های موجود و بررسی نقش تسهیل کننده مدیریت شهری و روستایی در حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
۱۹-۷
حوزههای تخصصی:
بازماندگی از تحصیل کودکان چه بر اساس مسئولیت های قانونی تعیین شده برای دستگاه های حاکمیتی و چه به خاطر حساسیت های اجتماعی گسترده ای که وجود دارد، همواره مورد توجه کارگزاران دولتی و سازمان های غیردولتی بوده است. علی رغم این مسئولیت ها و حساسیت ها، متاسفانه نرخ بازماندگی از تحصیل کودکان افزایش بیشتری پیدا کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و نقد قوانین، سیاست ها و اقدامات نهادها و دستگاه های متولی در خصوص بازماندگی از تحصیل در بین کودکان و بررسی اهمیت نقش تسهیل کننده مدیریت شهری و روستایی در حل مسئله، انجام شده است. برای دستیابی به این هدف مجموعه قوانین، سیاست ها و اقدامات نهادهای متولی مورد بررسی قرار گرفته اند. مطالعه از نوع توصیفی بوده و به روش اسنادی انجام شده است. مطابق قانون، سازمان بهزیستی (وزارت کار، رفاه و امور اجتماعی)، وزارت آموزش و پرورش و وزارت کشور در حوزه بازماندگی از تحصیل، به عنوان یکی از وضعیت های مخاطره آمیز برای کودکان، مسئولیت دارند. نتایج بررسی ها نشان می دهد، یکی از مهم ترین ضعف های این برنامه ها، فقدان نگاه جامع نگر به پدیده کودکان بازمانده از تحصیل و غفلت از ظرفیتهای موجود برای حل مسئله است. شرایط پیشینی اقتصادی، اجتماعی و سلامت مرتبط با بازماندگی از تحصیل، وضعیت موجودی که کودکان بازمانده از تحصیل تجربه می کنند و پیامدهایی که دور بودن از آموزش و تحصیل برای کودکان به همراه خواهد داشت در یک بسته باید مورد توجه قرار گیرد. در کنار آن وضعیت نظام آموزشی و بوروکراسی حاکم بر آن، از جمله انعطاف پذیری بسیار کم برنامه های رسمی مدارس، وجود و دسترسی پذیری و شرایط مدارس (مناسب سازی، هزینه های ثبت نام و ...) و عدم توجه به روش های جایگزین و پیشرو آموزشی و استفاده از ظرفیتهای محلی که در اختیار شهرداریها و دهیاری ها است، باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
طراحی الگوی مدیریت آثار و پیامدهای تنوع نیروی انسانی بر سرمایه اجتماعی نیروی کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
211 - 240
حوزههای تخصصی:
تنوع نیروی کار در فعالیت های مدیریت از اهمیت بالایی برخوردار می باشد و مدیران نیاز به آموزش هایی به منظور مدیریت اثربخش تنوع و ارائه استراتژی های مؤثر برای مدیریت اینگونه تفاوت ها دارند؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی آثار و پیامدهای تنوع بر سرمایه اجتماعی در اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان سیستان و بلوچستان انجام شد. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و برحسب نوع داده ها آمیخته (کیفی – کمی) با رویکرد اکتشافی است؛ بدین ترتیب که با استفاده از روش فراترکیب تعداد 187 مقاله در حوزه تنوع و سرمایه اجتماعی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و شاخص های پژوهش شناسایی شد. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش شامل 22 نفر از خبرگان دانشگاهی و حرفه ای آشنا با موضوع بود که به روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی انتخاب و ابعاد، مولفه ها و شاخص های احصا شده در قالب پرسش نامه دلفی در اختیار خبرگان قرار داده شده که پس از انجام چهار دور دلفی اجماع میان خبرگان حاصل شد و سپس با استفاده از روش فراترکیب با رویکرد سندلوسکی و بارسو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در راستای اعتباریابی مدل پژوهش، پرسشنامه پژوهش طراحی و در بین 122 نفر از اعضای نمونه شامل مدیران و کارشناسان اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان سیستان و بلوچستان توزیع گردید. بعد از انجام مرحله کیفی و تجمیع داده های پژوهش، به منظور اعتبارسنجی داده های بدست آمده، داده ها در قالب پرسشنامه یکپارچه شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی فرضیه ها تبیین شده از نرم افزار لیزرل و spss و روش های آماری مناسب استفاده گردیده است. در نهایت بر اساس یافته های پژوهش، عواملی مانند پردازش و تفسیر اطلاعات، ادراک اجتماعی و فردی، تعامل و همکاری، خلاقیت و نوآوری، تصمیم گیری مشارکتی، هم افزایی و همپوشانی فرهنگی، رضایت شغلی، اعتماد، انسجام اجتماعی، ارتباطات، آموزش های شغلی، رشد و پیشرفت، عدم تعارض و تبعیض، بهره وری سازمانی، تعهد سازمانی، ارزیابی عملکرد، شبکه سازی و نابرابری اجتماعی، قدرت و موقعیت رهبری، استخدام و جذب کارکنان مستعد در سه بعد سرمایه اجتماعی (ساختاری، رابطه ای، شناختی) به عنوان مهمترین آثار و پیامدهای مدیریت تنوع شناسایی شده است. با توجه به اینکه مقدار آماره t برای همه روابط بالاتر از 96/1 است تمامی روابط بین همه شاخص های تنوع و ابعاد سرمایه اجتماعی در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار و مورد تایید هستند.
بررسی فقدان یا ضعف انگیزه کارمندان بر حضور فعال و هدفمند در کلاس های آموزشی ضمن خدمت سازمانهای دولتی: ارائه الگوی تفکر بر اساس نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۰
113 - 163
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فقدان یا ضعف انگیزه کارمندان بر حضور فعال و هدفمند در کلاس های آموزشی ضمن خدمت سازمان های دولتی صورت گرفته است. این پژوهش با روش پژوهش کیفی انجام شده که جهت گردآوری داده ها، ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته بکاربرده شده است. جامعه آماری پژوهش دست اندرکاران حوزه آموزش می باشد. روش نمونه گیری پژوهش هدفمند و از نوع گوله برفی است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه با 25 نفر به اشباع رسید. داده ها بر اساس نظریه گراندد تئوری تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها 9 مقوله کلی برای پاسخ به سوال چرایی فقدان یا انگیزه پایین برای شرکت فعال و هدفمند در دوره های آموزشی ضمن خدمت کارمندان شرکت های دولتی و 10 مقوله کلی برای پاسخ به سوال چگونگی ایجاد یا افزایش انگیزه برای شرکت فعال و هدفمند در دوره های آموزشی ضمن خدمت کارمندان شرکت های دولتی بود. این مقوله ها برای سوال چرایی شامل «عدم نیازسنجی دقیق»، «عدم آشنایی مدیران با نقش های مدیریتی»، «فراگیران»، «عدم شایستگی مدرسان»، «عدم توجه به انگیزه کارمند در برنامه ریزی دوره های آموزشی» و مقوله ها برای سوال چگونگی شامل «نیازسنجی دقیق»، «مدیریت آموزشی در سازمانهای دولتی»، «استفاده از مدرسان حرفه ای »و «توجه به انگیزه کارمند در برنامه ریزی دوره های آموزشی» می شود. با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود مقوله های مذکور جهت ایجاد یا افزایش انگیزه کارمندان استفاده شود.
اعتبارسنجی چارچوب ارزیابی اکوسیستم کارآفرینی پارک علم و فناوری خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۹
209 - 241
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله اعتبار سنجی چارچوب اکوسیستم کارآفرینی پارک های علم و فناوری کشور است.ضرورت این مقاله در بهبود زیرساخت ها و دستیابی به چشم انداز پارک، مدیریت و جهت دهی تعاملات میان بازیگران در راستای خلق ارزش پایدار و فرصت های کارآفرینی، مقیاس پذیری کسب و کارها می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و با رویکرد توصیفی از نوع همبستگی و راهبرد کیفی از نوع اکتشافی متوالی می باشد. نمونه آماری در بخش کیفی به صورت هدفمند نظری از طریق مصاحبه با 15 نفر از خبرگان حوزه کارآفرینی و پارک های علم و فناوری در کشور انجام شد. در بخش کمی نیز به صورت تصادفی ساده شامل 181 نفر از مدیران پارک و واحدهای فناور عضو و سایر بازیگران در این اکوسیستم است. سنجش پایایی و روایی پرسش نامه محقق ساخته با استفاده از آلفای کرانباخ و میانگین واریانس استخراجی به ترتیب بالای 0.845 و 0.604 بوده است. یافته ها نشان می دهد عوامل علّی (ویژگی ساختارهای محلی، سیاست های کارآفرینی و شاخص های کارآفرینی محلی) و عوامل زمینه ای (منابع مالی، انسانی، زیرساخت فیزیکی و ناملموس، ظرفیت سازی، ترویج، توانمندسازها)، عوامل مداخله گر (سازگاری، حذف تنش، تاب آوری)، به ترتیب 0.487، 0.541، 0.634 از تغییرات راهبردها (تعاملات داخل و خارج ازاکوسیستم)، را پیش بینی می کند. مقوله محوری 0.798 از تغییرات راهبردها راپیش بینی می کند. راهبردها نیز 0.782 از تغییرات پیامدها (خلق ثروت، نیروی کار، کسب وکارها) را پیش بینی می نماید. پیشنهاد می شود پارک های علم و فناوری در ارزیابی های اکوسیستم کارآفرینی خود را مقوله های فوق الذکر را مورد توجه قرار دهند.
شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های آموزش سرمایه انسانی مبتنی بر چشم انداز 1404(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
91 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های آموزش سرمایه انسانی مبتنی بر اسناد و سیاست های بالادستی با رویکرد دلفی فازی انجام شد. این پژوهش در حیطه پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی-کمی در رهیافت استقرایی-قیاسی می باشد که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی شامل اساتید و متخصصان و اعضای شوراهای اجرای فرآیند آموزش بوده که نمونه گیری در این پژوهش به صورت هدفمند و به تعداد 20 نفر انجام شده است. جامعه آماری بخش کمّی مدیران عالی، مدیران میانی شرکت توزیع نیروی برق آذربایجان غربی می باشند که با استفاده از نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس حجم نمونه 36 نفر تعیین شد. در بخش کیفی پژوهش برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و آزمون کاپای کوهن تأیید شد. در بخش کمّی، از پرسشنامه مقایسه زوجی استفاده شد و پایایی توسط آزمون مجدد و روایی توسط روایی محتوا مورد تأیید قرار گرفت. برای کدگذاری داده ها از نرم افزار MAXQDA2020 بهره گرفته شد که منجر به شناسایی مؤلفه های آموزش سرمایه انسانی گردید. سپس، با بهره گیری از تکنیک دلفی فازی رتبه بندی مؤلفه ها انجام پذیرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نیازسنجی آموزشی، فرهنگ سازی بارویکرد گفتمان سازی، توانمندسازی نیروی کار، بازطراحی نظام آموزشی، استقرار مدیریت دانش و اقتصاد دانش بنیان از جمله مهم ترین مؤلفه های آموزش سرمایه انسانی مبتنی بر اسناد و سیاست های بالادستی است که باید مورد توجه قرار گیرند.
تاثیر سرمایه فکری بر شاخص های ارزیابی عملکرد شرکت های دولتی و خصوصی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیر سرمایه فکری بر شاخص های ارزیابی عملکرد شرکت های دولتی و خصوصی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. نتایج تحقیق بیانگر این است که رابطه معنادار و مثبتی بین سرمایه فکری و بازده سهام شرکت های خصوصی و رابطه مثبت معناداری بین سرمایه فکری و بازده سهام شرکت های دولتی داشته است. رابطه بین سرمایه فکری و بازده حقوق صاحبان سهام شرکت های دولتی و همین طور شرکت های خصوصی مثبت و معنادار می باشد. همچنین نتایج نشان داد که در شرکت های خصوصی و دولتی بین سرمایه فکری و ارزش افزوده خالص رابطه مثبت و معناداری وجود داشته است.