فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵۵٬۶۰۸ مورد.
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۷
239 - 270
حوزههای تخصصی:
مسئله نگهداری منابع انسانی متخصص در مناطق کمتر توسعه یافته، از حساسیت بالایی برخوردار بوده و ضرورت دارد، مدیران با جامع نگری و معماری نقاط بحرانی، مشکلات حال و آینده سازمان ها را در زمینه نگهداشت نخبگان، شناسایی و مرتفع نمایند، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی نگهداشت و پایداری منابع انسانی متخصص با روش فراترکیب انجام شده است. با استفاده از این روش، 125 مقاله، محتوای علمی (پایگاه های معتبر داخلی وخارجی) و اسناد سازمانی در حوزه مدیریت منابع انسانی، توسعه منابع انسانی، مدیریت استعداد، نگهداشت منابع انسانی در سازمان ها، تلخیص و بررسی، که با تکنیک تحلیل محتوا و روش آنتروپی شانون، 140 کد در 4 سطح ساختاری، رفتاری، زمینه ای و نگرشی/هنجاری احصاء، که در آن مؤلفه های نظام جبران خدمات، نظام ارزیابی عملکرد، نظام انتقادات و پیشنهادات، فرهنگ سازمانی، ارائه اطلاعات واقع گرایانه، یادگیری و رشد، سبک رهبری و مدیریت، ارتباطات اثربخش، امنیت و فضای امنیتی، زیرساخت های فنی، ارتباطی و اطلاعاتی، بیشترین ضریب اهمیت را به خود اختصاص داده است. در نهایت پس از طی گام های پژوهش، الگوی مناسب نگهداشت و پایداری منابع انسانی متخصص در سه لایه امکان سنجی و ساختار اجرا و لایه حمایتی ارائه شد.
آینده پژوهی پایداری مالی صندوق های بازنشستگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
163 - 197
حوزههای تخصصی:
هدف: طی سال های گذشته صندوق های بازنشستگی از لحاظ پایداری با مشکلاتی مواجه شده اند. با وجود این، استراتژی های برون رفت از شرایط ناپایداری، به صورت علمی بررسی نشده است؛ بنابراین مسئله پیش رو، شناخت پیشران های مؤثر بر پایداری مالی صندوق های بازنشستگی، تحلیل و فهم روابط میان آن ها، شناسایی حوزه های اقدام و ارائه راهبرد و برنامه های برون رفت از ناپایداری مالی با توجه به سناریوهای متصور از آینده است.
روش: پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، ترکیبی و به روش پیمایشی و اکتشافی اجرا شده است. برای پاسخ به مسئله، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری پیشران ها با روش تحلیل ساختاری و نتایج، نرم افزار میک مک تعیین شد. با تعیین پیشران های بااهمیت و دارای عدم قطعیت، بر اساس الگوی شوارتز، سناریوهای آتی استخراج شدند. با انجام تحلیل محتوای نتایج مصاحبه با خبرگان و مرور ادبیات، حوزه های اقدام و سیاست گذاری صندوق های بازنشستگی بررسی و با ترکیب اقدام ها، استراتژی ها حاصل شد. با به کارگیری نرم افزار متلب، سیستم استنتاج فازی و بر اساس روش های شش گانه برنامه ریزی پابرجا، استراتژی های پابرجا برای بهبود پایداری مالی تعیین شدند.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که وجود تحریم ها و تنش های اقتصادی، نظامی و استقلال صندوق ها از دولت، دو پیشران اصلی پایداری مالی صندوق هاست و بر پایداری مالی و سایر پیشران ها بیشترین تأثیرگذاری را دارند. تحلیل ریخت شناسی این دو پیشران، به ایجاد ۹ سناریو منجر می شود که ممکن است در آینده پیش روی صندوق ها بازنشستگی قرار گیرد. نتایج پژوهش دربرگیرنده ۱۰ حوزه اقدام استراتژیک است که به شناسایی ۳۲ استراتژی مختلف و ۱۰ پایگاه دانش منجر می شود. با به کارگیری سیستم استنتاج فازی و تحلیل پایگاه دانش، داده های لازم برای تحلیل پابرجایی استراتژی ها حاصل شد. استراتژی ها برای خروج از بحران ناپایداری مالی بر اساس تحلیل نتایج روش های شش گانه پابرجایی ارزیابی شد. استراتژی منتخب شامل اصلاح و بهبود پارامترهای مؤثر بر تعهدات صندوق های بازنشستگی، استفاده از نظام چندستونی، اتصال نظام بازنشستگی به سیستم مالیاتی، ایجاد طرح های بیمه پردازی و پوشش فراگیر جمعیت (ازجمله جمعیت مهاجر) برای مشارکت در طرح های بازنشستگی و بیمه پردازی، واگذاری مدیریت سرمایه گذاری صندوق ها به نهادهای مالی به منظور افزایش سودآوری است.
نتیجه گیری: تحلیل ساختاری پیشران ها بیانگر اهمیت متغیرهای کلان اقتصادی و شیوه حکمرانی صندوق هاست. علاوه بر تأثیرگذاری این دو بُعد بر پایداری، سایر پیشران ها را نیز تحت تأثیر قرار می دهد بنابراین، در تصمیم گیری ها، بایستی روابط بین پیشران ها مدنظر قرار گیرد. از طرفی این ابعاد بیشتر تحت تأثیر سیاست های کلان کشور است و سناریوهای متصور آتی را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد. بازنگری در این خصوص، بر عملکرد صندوق ها اثر مثبتی خواهد داشت. صندوق های بازنشستگی برای خروج از ناپایداری مالی، باید اقدام های گسترده ای در حوزه های تدوین طرح های بازنشستگی جدید، تأمین مالی از منابع پایدار و بهبود بازده سرمایه گذاری ها انجام دهند. قوانین و مقررات حوزه نظام بازنشستگی باید توسط نهادهای ذی ربط بازنگری و در تصمیم گیری های مالی استقلال صندوق ها لحاظ شود. به دلیل درهم تنیدگی آثار اجتماعی و اقتصادی صندوق های بازنشستگی، انجام هرگونه اصلاح یا اتخاذ هر استراتژی در این حوزه، باید بااطلاع کامل ذی نفعان و اندازه گیری اثرهای پیدا و پنهان آن صورت پذیرد تا بهترین نتیجه حاصل شود.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر فرایند انتقال تکنولوژی در قوای محرکه خودرو (مورد مطالعه:گروه صنعتی ایران خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۲
23 - 67
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل موثر بر فرایند انتقال تکنولوژی یکی از مهمترین پیش نیازهای این فرایند می باشد، فقدان انجام پژوهش در زمینه انتقال تکنولوژی در قوای محرکه خودرو، محقق را بر ان داشت تا نسبت به انجام این تحقیق اهتمام ورزد.هدف از انجام این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر فرایند انتقال تکنولوژی و تعیین شکاف های موجود در قوای محرکه خودرو در گروه صنعتی ایران خودرو بوده، جامعه آماری تحقیق برای بخش دلفی،10 نفر از خبرگان و برای بخش تحلیل اماری، 93 نفر از افراد صاحبنظر در قوای محرکه خودرو می باشند.در این پژوهش از ابزار مصاحبه و پرسشنامه باز بهره برداری شد. روش تحقیق دلفی بوده و تحلیل اماری با استفاده از نرم افزارSPSS به روش تحلیل عاملی اکتشافی انجام شده است،در این پژوهش پس از شناسایی عوامل و شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب، نسبت به تحلیل و تعیین ارتباط بین انها اقدام شد. مقادیر ازمونKMO، بارتلت ،r و همچنین شاخص های اشتراک نشان از همبستگی بین متغیر ها دارد و از درجه اعتبار کافی برخوردار می باشد. نتایج نشان داد اگر ایرانخودرو بخواهد 19 شکاف شناسایی شده در قوای محرکه را مرتفع یا کاهش دهد می بایست به 3 عامل مشارکت فراسازمانی، زیرساخت، اگاهی و دانش توجه ویژه نماید.9 شکاف شناسایی شده با برنامه ریزی و توجه نمودن به عامل مشارکت فراسازمانی، 5 شکاف شناسایی شده با برنامه ریزی و توجه نمودن به عامل زیرساخت و 5 شکاف شناسایی شده دیگر نیز با برنامه ریزی و توجه نمودن به عامل اگاهی و دانش قابل کاهش می باشند.
الگوی توانمندسازی کسب وکارهای نوپای بانوان مبتنی بر وب در راستای تعالی اشتغال بانوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
21 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی توانمندسازی کسب وکارهای نوپای بانوان مبتنی بر وب بود. به این منظور از روش داده بنیاد با رویکرد اشتراوس و کوربین استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، زنان کارآفرین و مدیران زن، صاحبان کسب وکارهای نوپا مبتنی بر وب و متخصصان حیطه موضوعی بودند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های فردی نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید، نمونه آماری شامل 29 نفر از مشارکت کنندگان بودند که به شیوه نظری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای اشتراوس و کوربین (1990) تحلیل شده اند. یافته های پژوهش بیانگر این است که بهینه سازی اشتغال زنان در بستر فرصت های جدید، به مثابه پدیده محوری عمل می کند و زمینه های مرتبط با هنجار سازی اجتماعی، مدیریت فضای کسب وکار، دانش اقتصادی- شغلی در این بخش تأثیرگذارند. همچنین شرایط علی شامل تحول هویتی زنان در دنیای مدرن، ارتقا منزلت اجتماعی و عزت نفس شخصی، تسهیل راه اندازی کسب وکار به کمک ابزارهای دیجیتال بود. عوامل محدودکننده مشتمل بر مسائل ساختاری اشتغال بانوان، چالش های حمایتی- مدیریتی، غفلت از حوزه های نوین کسب وکار بودند و راهبردهای مدنظر، راهبردهای راه اندازی، تأمین مالی و ارزیابی، راهبردهای تأمین مالی کسب وکار نوپا بانوان، راهبردهای ارزیابی کسب وکار نوپا بانوان احصا شدند. درنهایت الگوی توانمندسازی کسب وکارهای نوپای بانوان مبتنی بر وب ورود موفق زنان به حوزه کسب وکارهای نوپا و استفاده از ظرفیت های نوپدید این حوزه عنوان گردید.
راهبردهای تقویت امنیت داخلی جمهوری اسلامی ایران در مقابله با جنگ شناختی از دیدگاه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این مقاله به بررسی راهبردهای مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در تقویت امنیت داخلی و مقابله با جنگ شناختی دشمنان جمهوری اسلامی ایران می پردازد. هدف اصلی پژوهش، شناسایی و تحلیل این راهبردها در راستای حفظ ثبات و انسجام ملی است.روش شناسی: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل مضمون، بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) را در بازه زمانی شهریور ۱۴۰۱ تا مهر ۱۴۰۲ بررسی کرده است. داده ها از سخنرانی های منتشرشده در وب سایت رسمی ایشان گردآوری و با نرم افزار MAXQDA کدگذاری و تحلیل شده اند.یافته ها: تحلیل اغتشاشات ۱۴۰۱ و جنگ شناختی دشمنان نشان می دهد که راهبردهای مقام معظم رهبری (مدظله العالی) برای تقویت امنیت داخلی شامل ارتقای هوشیاری عمومی، تقویت هویت دینی و ملی، هم افزایی نهادهای امنیتی، و ایجاد امید و اعتماد عمومی است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش حاکی از آن است که راهبردهای مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در مقابله با جنگ شناختی، از جمله تقویت هویت ملی، افزایش آگاهی عمومی، تأکید بر نقش زنان در جامعه، و برخورد قاطع با تهدیدات، توانسته اند نقشه های دشمن را خنثی کرده و امنیت داخلی را تقویت کنند.
تحلیل ابعاد کلیدی فرایند پیاده سازی هم آفرینی درهتلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
239 - 304
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد کلیدی فرایند پیاده سازی هم آفرینی در هتل داری و با استفاده از روش کیفی فراترکیب و گروه کانونی انجام شده است. در بخش اول برای انجام روش فراترکیب، 1500 مقاله از پایگاه داده های معتبر امرالد، ساینس دایرکت، پروکوئست و ... در بازه زمانی 2004 تا 2022 دانلود و در نهایت 87 مقاله به تحلیل نهایی راه یافتند. در بخش دوم برای بومی سازی فعالیت های اجرایی لازم برای هم آفرینی در صنعت هتل داری با کارشناسان و خبرگان این حوزه گروه کانونی تشکیل شد. در نهایت فعالیت های پیاده سازی هم آفرینی در قالب مقوله های فعالیت های استراتژیک شامل تحلیل استراتژیک و تدوین استراتژی هم آفرینی، فعالیت های عملیاتی شامل عملیات پشتیبانی هم آفرینی و عملیات اصلی و فعالیت های ارزیابی و توسعه شامل کنترل و بهبود مستمر در یک چارچوب نشان داده شد که به صورت گام به گام و مرحله ای است.
طراحی مدل استقرار اثربخش حسابرسی فناوری اطلاعات در سازمان تأمین اجتماعی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸
34 - 59
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر فناوری اطلاعات و سازوکارهای آن با شعاع بیشتری در امور حسابرسی آمیخته شده است. به رغم توجه کافی به موضوع حسابرسی فناوری اطلاعات در کشورهای مختلف، استقرار اثربخش آن در سازمان تأمین اجتماعی مغفول مانده است، لذا هدف پژوهش حاضر طراحی مدل استقرار اثربخش حسابرسی فناوری اطلاعات در سازمان تاًمین اجتماعی است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی بوده و از نوع پژوهش های آمیخته (کیفی-کمی) است. در بخش کیفی، اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 20 نفر از متخصصان و خبرگان حوزه حسابرسی فناوری اطلاعات در سطح دانشگاهی و اجرائی که از طریق نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند، جمع آوری شد. همچنین اطلاعات در بخش کمی نیز اطلاعات با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته با 38 گویه از 56 نفر از حسابرسان مؤسسه حسابرسی تأمین اجتماعی جمع آوری شد که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. نتایج پژوهش نشان داد که در راستای اجرای اثربخش حسابرسی فناوری اطلاعات در سازمان تأمین اجتماعی، عوامل زیرساختی در رتبه اول، عوامل فرهنگی و انسانی در رتبه دوم و عوامل زمینه ای در رتبه سوم قرار دارند. در مجموع پذیرش چارچوب مناسب راهبری فناوری اطلاعات مبتنی بر کوبیت یا استانداردهای ایزو همچون ایزو 27001 و نظارت دوره ای بر اجزای فناوری اطلاعات به طراحی حسابرسی کمک می کند.
تاثیر منابع انسانی سبز برسرمایه اجتماعی سبز با نقش میانجی فرهنگ سازمانی سبز و دانش زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
263 - 280
حوزههای تخصصی:
توجه به مسائل زیست محیطی و داشتن استراتژی در این زمینه یکی از انتظارات جامعه از سازمان ها می باشد. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر منابع انسانی سبز بر سرمایه اجتماعی سبز با نقش میانجی فرهنگ سازمانی سبز و دانش زیست محیطی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان یکی از شرکت های فولادی در استان اصفهان به تعداد 450 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از قاعده سرانگشتی15Q 5Q<n<، 240 نفر تعیین شد و روش نمونه گیری به شیوه در دسترس بود. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه استفاده شد. برای بررسی روایی پرسشنامه ها از، روایی محتوا، روایی همگرا، روایی واگرا و معیار HTMT استفاده شد. برای تعیین پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب استفاده گردید. نرم افزارهای مورد استفاده SPSS26 و SMART-PLS بودند. نتایج این پژوهش نشان داد، منابع انسانی سبز بر سرمایه اجتماعی سبز به صورت معنادار تاثیر دارد. نقش میانجی فرهنگ سازمانی سبز در تاثیر منابع انسانی سبز بر سرمایه اجتماعی سبز مورد تایید قرار گرفت. همچنین تاثیر منابع انسانی سبز بر سرمایه اجتماعی سبز با دانش زیست محیطی تایید شد.
مدل دو هدفه مکان یابی مراکز آژانس زمان بندی و مسیریابی با امکان برش در برداشت و تحویل هم زمان با هدف افزایش رضایت مسافران در صنعت تاکسی رانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
99 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف: استفاده از یک سیستم حمل ونقل مطمئن و امن برای بسیاری از اقشار جامعه اهمیت ویژه ای دارد. از این رو بسیاری از مشتریان ترجیح می دهند که از سیستم حمل ونقل مربوط به شرکت خود استفاده کنند. استفاده از یک مدل مسیریابی وسایل نقلیه با برداشت و تحویل هم زمان، در کاهش هزینه های حمل ونقل و ترافیک شهری تأثیر بسزایی دارد. در دنیای پُرشتاب امروزی، در صنعت تاکسی رانی، هرچه سرعت پاسخ گویی به مسافران بیشتر باشد، رضایت افزایش می یابد. تابع رضایت مسافر، بحث زمان بندی ماشین ها را نیز به مسئله اضافه می کند. در این پژوهش، یک مدل ریاضی دوهدفه برای مسئله مکان یابی مراکز آژانس زمان بندی و مسیریابی با برداشت و تحویل هم زمان و توأم با امکان برش در تقاضا ارائه شده است. هدف اول مدل، کاهش هزینه های عملیاتی حمل ونقل و هزینه تأسیس مراکز آژانس و هدف دوم نیز، افزایش سطح پاسخ گویی به مسافران است. یکی از نوآوری های مطالعه حاضر این است که در هدف دوم، تابع احتمال خرید را به منظور اندازه گیری رضایت مسافران، به مسائل مکان یابی مسیریابی با برش و برداشت و تحویل هم زمان اضافه کرده است. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، در زمره پژوهش های توسعه ای و از نظر نحوه گردآوری داده ها در زمره پژوهش های توصیفی و از نظر پیاده سازی روش بهینه سازی، در زمره روش های سخت پژوهش عملیاتی قرار می گیرد. مدل ریاضی پیشنهاد شده در این پژوهش، به کمک یک مثال موردی برای آژانس تاکسی تلفنی بانوان، در یکی از دانشگاه های رفسنجان، در ابعاد کوچک با استفاده از روش اپسیلون محدودیت توسعه یافته، در نرم افزار سیپلکس نسخه ۱۲.۱ حل شد. همچنین، در این پژوهش به منظور مطالعه عملکرد رویکرد حل مسئله، مثال هایی در ابعاد متوسط و بزرگ با استفاده از الگوریتم ابتکاری افق غلطان حل شد.یافته ها: مدل برای یک مسئله در ابعاد کوچک با ۶ گره مقصد و ۲ گره به عنوان هاب حل و نتایج به دست آمده از حل مدل گزارش داده شد. در مدل پیشنهادی سه پارامتر مهم برای تحلیل حساسیت وجود دارد. این پارامترها عبارت اند از: نقطه کاهش رضایت (SRP)، مدت زمان انتظار مسافر برای دریافت خدمت (WT) و حداکثر زمان در دسترس برای هر تاکسی (T). تغییرات مرز پارتو برای سه مقدار مختلف پارامتر WT، به طور واضح بیانگر این نکته است که هرچه مسافر برای دریافت خدمت تحمل انتظار بیشتری داشته باشد، به طبع آژانس هم قدرت پاسخ گویی بیشتری دارد. تحلیل حساسیت پارامتر نقطه کاهش رضایت (SRP) نشان می دهد که هر چه نقطه کاهش رضایت مسافر بیشتر باشد، نارضایتی وی کمتر است. طبق تحلیل حساسیت پارامتر کل زمان در دسترس، با افزایش مقدار پارامتر T، میزان پاسخ گویی شبکه نیز افزایش و هزینه های حمل ونقل کاهش می یابد. در این پژوهش برای مطالعه عمکرد مدل ریاضی برنامه ریزی عدد صحیح مختلط در ابعاد بزرگ، از الگوریتم ابتکاری افق غلطان استفاده شد. به منظور اجرای آزمایش های عددی، سه گروه مسائل نمونه در ابعاد مختلف به صورت تصادفی تولید شد. الگوریتم افق غلطان روی مسائل نمونه اجرا شد. نتایج نشان داد که الگوریتم افق غلطان قادر است که مسائل با ۱۲ گره را با خطای 001/0 درصد از جواب حل دقیق در زمان 3 دقیقه به دست آورد؛ درحالی که زمان حل مدل ریاضی عدد صحیح مختلط در این بُعد ۱۵ دقیقه است. الگوریتم افق غلطان برای مسائل با ۲۰ گره و ۳۰ گره نیز حل شد. متوسط زمان حل این مسائل با استفاده از الگوریتم افق غلطان در مقایسه با مدل ریاضی که زمان زیادی را به خود اختصاص می داد، ۵ دقیقه و ۱۹ دقیقه گزارش شد.نتیجه گیری: در فضای رقابتی امروز و با وجود انواع سرویس های تاکسی رانی مانند اسنپ و تپسی و…، استفاده از مدل پیشنهادی برداشت و تحویل هم زمان، به همراه امکان برش در تقاضا و ترکیب آن با تابع رضایت مسافر، این امکان را فراهم می آورد تا ضمن اینکه رضایت مسافر حاصل شود، هزینه ها به حداقل برسد. استفاده از جدول پارتو به دست آمده از روش اپسیلون محدودیت توسعه یافته، گزینه های زیادی را در اختیار تصمیم گیرندگان امر قرار می دهد. استفاده از الگوریتم افق غلطان، امکان حل مسئله را در ابعاد بزرگ فراهم می کند. مهم ترین مزیت مدل این است که می توان از این مدل برای محصولات فاسد شدنی و سایر شرکت های خدماتی نیز استفاده کرد. بنابراین ضمن اینکه انواع شرکت های تاکسی رانی می توانند از نتایج این مدل بهره ببرند، به پژوهشگران آتی پیشنهاد می شود که از مدل حاضر برای آن دسته از اقلام فاسد شدنی که برداشت و تحویل آن ها به طور هم زمان انجام می شود و فساد محصول در نقطه صفر زمانی (برای همه گره ها) آغاز می شود، استفاده کنند.
تحلیل فقهی همکاری با ظلم از منظر مدیریت اسلامی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
399 - 428
حوزههای تخصصی:
همانگونه که اصل ظلم از گناهان کبیره است و ظالم مستحق کیفر شدید است، همکاری و کمک به ظالم نیز ظلم محسوب شده و همکار و موید ظلم نیز به منزله مرتکب اصل ظلم میباشد و سزاور کیفر مباشر ظلم است. فقها همکاری در ظلم را سه گونه تصور نموده اند که دو صورت آن قطعا حرام و از کبائر است یکی همکاری در ظلم ظالم و دیگری از اعوان ظالم محسوب شدن است اما در صورت سوم که کمک به ظالم در امور مباح است نه ظلم وی آن هم نه در حدی که مرتکب آن از اعوان ظلمه محسوب شود دیدگاه غالب فقها بر عدم حرمت است اگرچه در این مورد هم احتیاط را بر ترک کمک ظالم می دانند. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی و تحلیلی از منظر مدیریت اسلامی موضوع همکاری با ظالم را بررسی نماید.مصادیق همکاری در ظلم به حسب زمان قابل انقسام به پیش و پس و هم زمان با تحقق ظلم است و همراهی با ظلم محدود به همراهی جوارحی نیست بلکه همراهی جوانحی را نیز شامل میگردد و بر حرمت همکاری در ظلم ادله اربعه دلالت دارد و از مصادیق بارز همراهی در ظلم، پذیرفتن ولایت از جانب حاکم جائر است و پذیرش ولایت از جانب جائر تنها در موارد استثناء مجاز دانسته شده است. برخی فقها موارد مباح پذیرش ولایت جائر را بر سه قسم مکروه و مستحب و واجب تقسیم نموده است و صورت غیر واجب را درجایی میداند که شخص از پذیرش ولایت جائر قصد احسان به مومنین را دارد و صورت واجب را درجایی میداند که امر به معروف و نهی از منکر بر آن متوقف باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد صور مباح غیرواجب از روایات قابل استفاده نیست و موارد استثناء پذیرش ولایت جائر، شرایط اکراه و اضطرار و تقیه است و قدر متیقن مصلحت پذیرش ولایت جائر نیز حفظ مذهب حقه و پیروان آن است و نمی توان آن را به سایر مصالح مانند امر به معروف و نهی از منکر سرایت داد الا در خصوص اصل معروف و منکر یعنی امر به ولایت اهل بیت و نهی از ولایت غیر ایشان.
طراحی مدل اقناع کارکنان در صنایع خلاق رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
69 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف: اقناع یکی از ویژگی های مهم رشد و توسعه سازمان هاست و همواره، به عنوان ویژگی مهم سازمان های مؤثر در نظر گرفته می شود. اقناع فعالیتی است که اقناعگر می کوشد تا متقاعدشونده را ترغیب کند تا عملی را انجام دهد یا اطلاعات معینی را باور کند. از طرف دیگر، خلاقیت و تولید افکار و اندیشه های جدید مدیران و کارکنان سازمانی، اهمیت ویژه ای دارد و در سازمان از جایگاه والایی برخوردار است؛ از این رو سازمان هایی موفق هستند که بتوانند در دنیای پُررقابت کنونی، ادامه حیات بدهند و به طور دائم افکار و اندیشه های جدید را در سازمان به کار ببرند. اقناع در صنایع خلاق را می توان، میزان اطمینان کارکنان به توانایی خود در متقاعدکردن دیگران برای پذیرش و فراگرفتن ایده های جدید خود (یا دیگران) دانست. با توجه به رشد روز افزون فناوری و همچنین پیشرفت در فضای دیجیتال، صنایع خلاق رسانه ای، یکی از صنایع بزرگ و مؤثر در جهان شناخته می شوند. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل اقناع کارکنان در صنایع خلاق رسانه ای با توجه ویژه به اتاق خبر انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر نحوه گردآوری داده ها، در گروه پژوهش های کیفی تحلیل مضمون طبقه بندی می شود. در این پژوهش با شناسایی جنبه های متعدد پدیده مدنظر، امکان تدوین مدل مفهومی فراهم شده است؛ بنابراین ابتدا با روش مرور ادبیات، به شناسایی و استخراج مؤلفه های موجود مدل اقناع کارکنان در صنایع خلاق رسانه ای، از میان منابع و مطالعات و اسناد موجود پرداخته شد؛ سپس با خبرگان تجربی یا دانشگاهی مصاحبه انجام شد. جامعه آماری پژوهش برای انجام مصاحبه ها، خبرگان و صاحب نظران آشنا به حیطه رسانه، اقناع، صنایع خلاق رسانه ای و اتاق خبر بودند. در این پژوهش ضمن هدفمند بودن روش نمونه گیری، از روش قضاوتی نیز بهره گرفته شد. جمع آوری اطلاعات تا زمان به اشباع رسیدن داده ها ادامه پیدا کرد و بعد از انجام ۱۴ مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد. نتایج به کمک نرم افزار مکس کیودا (۲۰۱۸) تحلیل شد. روایی و پایایی بر اساس معیارهای قابلیت اعتبار یا باورپذیری، بررسی توسط اعضا (مصاحبه شوندگان)، سه سویه سازی منابع داده ها، تحلیل موارد منفی و قابلیت انتقال پذیری صورت گرفت.
یافته ها: در این پژوهش هفت مقوله فراگیر و ۶۹ مضمون سازمان دهنده شناسایی و استخراج شد. مقوله های فراگیر عبارت اند از: خصوصیت ها و ویژگی های روان شناختی رسانه، مهارت های اجتماعی و ارتباطی رسانه، نحوه نگرش کارکنان رسانه، میزان انگیزش کارکنان رسانه، دانش و مهارت های اقناعی رسانه، ساختار محیط داخلی کار رسانه، محیط بیرونی سازمان رسانه.
نتیجه گیری: مؤلفه های مؤثر در بروز اقناع کارکنان در صنایع خلاق رسانه ای را می توان در سطح فردی، سازمانی و همچنین برون سازمانی همانند مخاطبان/ مشتریان طبقه بندی کرد. در این راستا می توان گفت این افراد هستند که با ایجاد اشتراک میان ویژگی های فردی و شخصیتی خود، خصوصیت های سازمانی و همچنین دیدگاه ها و ویژگی های مخاطب/ مشتری خود و سطح مشخصی از اقناع را از خود بروز می دهند.
رفتار خریداران و تصمیم گیری خرید با فناوری واقعیت افزوده در کسب وکارهای مجازی B2C: مرور بیبلیومتریک و تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری واقعیت افزوده به عنوان یکی از روندهای اصلی بازار دیجیتال در سال های اخیر ظاهرشده است. این فناوری نوین به دلیل جذابیت و پتانسیلی که دارند به طور پی درپی در کسب وکارهای نوآورانه به کاربرده شده است. هدف پژوهش حاضر یک مطالعه مروری سیستماتیک و جامع در قالب رویکرد کتاب سنجی بر روی داده های استنادی ادبیات تصمیم گیری خرید مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده بوده است. یک پارادایم عملگرایانه به محقق اجازه داد تا در قالب یک استراتژی سیستماتیک داده های استنادی را از پایگاه اسکوپوس جمع آوری و در قالب پروتکل استاندارد پریزما پیش پردازش کنند. درنهایت 239 مطالعه در سبد تحلیل کتاب سنجی توسط نرم افزار R Studio و Vosviewer قرار گرفت. نتایج نهایی در بخش عملکردی تأثیرگذارترین اسناد، نویسندگان، ژورنال ها، سازمان ها و کشورها را مشخص کرد و سپس در قالب الگوهای تعاملی بین عناصر و تحلیل محتوای داده ها نکات برجسته ای را به رفتار خریداران و تصمیم گیری خرید با فناوری واقعیت افزوده در کسب وکارهای مجازی اضافه نمود. همچنین قابل ذکر است که این مفهوم عمدتاً حول پنج حوزه اصلی هست: تجربیات مجازی و روان شناختی خریداران در خرید آنلاین با واقعیت افزوده؛ تأثیرات هوش مصنوعی بر فناوری های نوین در رفتار خریداران؛ تجربیات مجازی و روان شناختی خریداران در خرید آنلاین با واقعیت افزوده؛ تعاملات فناوری، ارزش ادراک شده و شناخت بر تجربه خریداران در خرده فروشی با استفاده از واقعیت افزوده موبایلی؛ نقش فناوری واقعیت افزوده در تصمیم گیری خرید و خریدهای هوشمند در فضازی مجازی. مکتب تأثیرگذار فناوری واقعیت افزوده در تصمیم گیری خریداران با نظریه محرک – ارگانیسم – پاسخ مرتبط هست که پایه فکری این حوزه را شکل داده_اند .
ارائه مدل استراتژی توانمندسازی کارکنان صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، مدل استراتژی توانمندسازی کارکنان صنعت نفت توسط استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد تدوین شده است. با انجام مطالعات گسترده نظری در توانمندسازی کارکنان، پس از انجام مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با خبرگان دانشگاهی و متخصصان حوزه منابع انسانی، با به کارگیری شیوه نمونه گیری هدفمند تا دستیابی به اشباع نظری، طی فرایندی رفت و برگشتی و به صورت همزمان، اقدام به مصاحبه کدگذاری داده های مستخرج از متن مصاحبه طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و در ادامه مفاهیم حاصله از کدگذاری محوری را در چارچوب مدل مفهومی پژوهش (کدگذاری گزینشی)، ارائه نموده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که استراتژی های توانمندسازی کارکنان صنعت نفت تحت تأثیر عوامل علّی، زمینه ای و مداخله گر قرار می گیرند. این عوامل شامل بهینه سازی فرایند مدیریت عملکرد، برنامه ریزی و اجرای دوره های آموزش و توسعه، یکپارچه سازی سیستم های اطلاعاتی و منابع انسانی، و توسعه و تقویت سیستم های مدیریت دانش است.
مدل ایجاد نگرش کارآفرینانه دانشجویان گردشگری (مورد مطالعه؛ دانشجویان گردشگری دانشگاه های استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
343 - 374
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش طراحی مدلی برای ایجاد نگرش کارافرینانه در دانشجویان گردشگری دانشگاه های یزد است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش در دو گروه شامل خبرگان گردشگری و دانشجویان گردشگری دانشگاه های استان یزد می باشند. با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری با مشارکت تعداد 14 نفر از خبرگان گردشگری، پرسشنامه مقایسات زوجی میان عوامل شناسایی شده تکمیل گردید. سپس از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS کمک گرفته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که فرصت بازار بر محیط کسب و کار مساعد تأثیر مثبت دارد. همچنین محیط کسب و کار مساعد بر حمایت دولتی، توانایی سازماندهی و و مدیریت و فرهنگ کارآفرینی تأثیر مثبت و معناداری دارد. و در نهایت عوامل تجربه و دانش، روحیه کارآفرینی و همکاری و شبکه سازی بر قدرت خلاقیت و نوآوری تاثیرگذار بودند.
طراحی مدل شناسایی ریسک های فرایندی در بنگاه های اقتصادی با رویکرد نظارت سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه چالش های مدیریت ریسک بطور فزاینده ای از شبکه پیچیده ای تشکیل شده است که می تواند کسب و کار و ایجاد فرصت های جدید برای مدیریت بنگاه ها را تهدید کند. درک ریسک هایی که بنگاه های اقتصادی با آن مواجه می شوند این امکان را فراهم می سازد تا مدیران بنگاه ها توانایی بهتری در تشخیص و مقابله با رخدادهای غیر منتظره را ایجاد نمایند. از این رو پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل شناسایی ریسک های فرایندی در بنگاه های اقتصادی با رویکرد نظارت سازمانی به اجرا درآمد. این پژوهش یک پژوهش کاربردی، به روش تئوری زمینه ای می باشد. در این پژوهش عوامل موثر بر ریسک فرایندی در بنگاه های اقتصادی با رویکرد نظارت سازمانی، شامل شناخت بنگاه، کشف ریسک ، خنثی سازی و مهار ریسک های داخلی ، پیشگیری از آسیب ها در بنگاه اقتصادی و شاخص اهمیت ریسک مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج میزان تاثیر گذاری شاخص شناخت بنگاه برابر 1.371 و بیشترین تاثیر گذاری را بین شاخص ها دارد همچنین میزان تاثیر پذیری این شاخص برابر 0.243 که کمترین تاثیر پذیری را بین شاخص ها دارد.
بررسی تأثیر بازارگرایی و آمادگی صنعت نسل چهار بر مزیت رقابتی پایدار در بین شرکت های شهرک صنعتی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تاثیر بازارگرایی و آمادگی برای صنعت نسل چهارم بر مزیت رقابتی پایدار در میان شرکت های مستقر در شهرک صنعتی شیراز انجام شده است. بازارگرایی به عنوان یکی از اصول اساسی بازاریابی، تاثیر چشم گیری بر توسعه و رشد سازمان ها دارد و از سوی دیگر، آمادگی برای صنعت 4.0 به عنوان یکی از عوامل کلیدی در تحول دیجیتال و بهره وری صنایع شناخته می شود.روش شناسی پژوهش: روش شناسی پژوهش به صورت کاربردی و با رویکرد توصیفی-هم بستگی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل ۴۱۲ مدیر شرکت های تولیدی در شهرک صنعتی شیراز است که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه ۱۹۹ نفر تعیین شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای استاندارد بوده که از نظر روایی و پایایی مورد تایید قرار گرفته است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS و آمار استنباطی با استفاده از نرم افزار Smart PLS بهره گرفته شده است.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بازارگرایی تاثیر مثبت و معناداری بر مزیت رقابتی پایدار دارد. هم چنین، آمادگی برای صنعت 4.0 تاثیر مثبتی بر مزیت رقابتی پایدار دارد. نتایج دیگر حاکی از آن است که بازارگرایی تاثیر مستقیم و معناداری بر آمادگی برای صنعت 4.0 دارد که این امر نشان دهنده اهمیت توسعه زیرساخت های دیجیتال و تمرکز بر نیازهای بازار برای تقویت مزیت رقابتی در شرکت ها است.اصالت/ارزش افزوده علمی: اصالت و ارزش افزوده علمی این پژوهش در تاکید بر اهمیت بازارگرایی و آمادگی برای صنعت 4.0 در ایجاد و حفظ مزیت رقابتی پایدار در شرکت های تولیدی است. این نتایج می تواند به مدیران و سیاست گذاران کمک کند تا با اتخاذ استراتژی های مناسب در جهت تقویت این دو عامل کلیدی، به توسعه پایدار و رشد بلندمدت شرکت های خود دست یابند.
کووید 19 و رفتار گله ای در بازار رمزارزها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
23 - 48
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که شیوع کووید- 19 در کشورهای جهان، بازارهای مالی و از جمله بازار رمزارزها را تحت تاثیر قرار داده، بررسی رفتار معامله گران در این بازار، طی همه گیری کووید-19 می تواند جالب توجه باشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش پراکندگی مطلق مقطعی (CSAD) و تکنیک حداقل مربعات معمولی، رفتار گله ای در بازار رمزارزها را در پنج دوره زمانی مجزا (کل دوره زمانی، قبل و در طول دوره همه گیری کووید-19، بازار صعودی (گاوی) و نزولی (خرسی)) با استفاده از داده های قیمت روزانه چهار رمزارز بزرگ بر اساس ارزش بازار (بیت کوین، اتریوم، تتر و ریپل) از ژانویه 2019 تا دسامبر 2021 مورد بررسی قرار داده است. نتایج تحقیق نشان دهنده وجود رفتار گلهای قوی در سراسر بازار طی دوره مورد مطالعه بوده و به این معنی است که در این دوره، سرمایه گذاران، عملکرد بازار را دنبال می کنند. همچنین نتایج بیانگر این است که رفتار گله ای در دوره قبل از شیوع کووید-19 در بازار مشاهده نمی شود، در حالی که همه گیری کووید- 19، رفتار گله ای در بازار رمزارزها را به دنبال دارد. بر اساس یافته های پژوهش، رفتار گله ای، تنها در بازار صعودی (گاوی) به طور معنی داری تایید می شود و بنابراین می توان گفت که معامله گران در بازار رمزارزها در طول دوره همه گیری کووید- 19 و نیز در بازار صعودی، تصمیمات معاملاتی مشابهی را اتخاذ می کنند.
تبیین مدل مقصد هوشمند گردشگری (مطالعه موردی: شرکت های گردشگری شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
تحولات فناوری در سال های اخیر، صنعت گردشگری را به شدت تحت تأثیر قرار داده است و استفاده از فناوری های هوشمند در بین ذی نفعان گردشگری گسترش یافته است. در مقصدهای گردشگری هوشمند از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای بهبود تجربیات بازدیدکنندگان و ارتقای عملکرد سازمانی استفاده می شود. توسعه یک اکوسیستم هوشمند نیازمند مشارکت و احساس تعهد تمام ذی نفعان است. این مقاله عوامل موثر بر پذیرش مدل مقصد هوشمند توسط شرکت های گردشگری باتوجه به رویکردی اکوسیستمی را موردبررسی قرار می دهد. طبق مطالعات مختلف، شرکت های گردشگری، ذی نفعان کلیدی توسعه و اجرای مدل مقصد هوشمند در یک منطقه هستند. این مطالعه براساس چارچوب فناوری، سازمان، محیط و مدل پذیرش فناوری، پیشنهاد می نماید که حمایت از توسعه پروژه مقصد هوشمند در منطقه موردمطالعه و انگیزه پیوستن به آن تحت تأثیر عوامل تکنولوژیکی، سازمانی و محیطی می باشد. تحقیق حاضر باتوجه به هدف از نوع کاربردی بوده و باتوجه روش از نوع توصیفی- پیمایشی و به صورت کمی می باشد. جامعه آماری این مطالعه کارکنان و مدیران کسب و کارهای گردشگری شهر تهران است که تعداد 200 نفر به عنوان نمونه و به روش دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش پرسشنامه استفاده شد. این پژوهش شامل هفت متغیر مزایای خاص، فشار رقابتی، حمایت از پروژه مقصد، تعهد به توسعه محلی، قصد پذیرش، سودمندی ادراک شده و سهولت ادراک شده می باشد. در نهایت به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری و نرم افزار 3 Smart-PLS استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که قصد پیوستن به پروژه مقصد هوشمند، تحت تأثیر سودمندی ادراک شده و سهولت پذیرش است؛ در حالی که حمایت عمومی برای توسعه پروژه هوشمند تحت تأثیر تعهد به توسعه محلی است. در نهایت، سودمندی ادارک شده از مدل مقصد هوشمند، تحت تأثیر عوامل تکنولوژیکی (سهولت ادراک شده در پذیرش و مزایای خاص) و محیطی (فشار رقابتی) قرار دارد. این تحقیق به درک چگونگی اتخاذ مدل های مقصد هوشمند توسط شرکت های گردشگری کمک می کند و بر نقش آن ها به عنوان سهامداران کلیدی در توسعه منطقه ای تأکید می نماید
کشف صورت های مالی متقلبانه براساس الگوریتم های یادگیری عمیق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کشف صورت های مالی متقلبانه براساس تکنیک های یادگیری عمیق در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به منظور نیل به این هدف 1800 سال-شرکت (150 شرکت برای 12 سال) مشاهده جمع آوری شده از گزارش های مالی سالیانه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1391 تا 1402 مورد آزمون قرار گرفته اند. در پژوهش حاضر از سه الگوریتم یادگیری عمیق ( شامل الگوریتم های ماشین بردار پشتیبان(SVM)، شبکه عصبی پیچشی(CNN) و شبکه عصبی بازگشتی (RNN)) و همچنین جهت انتخاب متغیرهای نهایی پژوهش از روش آزمون مقایسه میانگین دو نمونه جهت ایجاد مدل استفاده شده است. نتایج حاصل از الگوریتم های یادگیری عمیق نشان می دهد که صحت کلی الگوریتم های SVM، CNN و RNN به ترتیب 88.4%، 81.3% و 94.4% می باشد که نشان دهنده این است الگوریتم RNN بهترین عملکرد و الگوریتم CNN بدترین عملکرد را در کشف شرکت های دارای صورت های مالی متقلبانه دارد. یافته های پژوهش حاضر می تواند برای سهامداران، اعتباردهندگان، تحلیل گران و سایر مشارکت کنندگان در بازار سرمایه اطلاعات سودمندی را در بهبود پیش بینی صورت های مالی متقلبانه و کاهش خطا در اتخاذ تصمیمات مبتنی بر اطلاعات صورت های مالی، ارزیابی بهتر عملکرد شرکت بر مبنای اطلاعات، اتخاذ استراتژی های معاملاتی بهینه و شناسایی فرصت های مناسب خرید و فروش سهام بر مبنای اطلاعات صورت های مالی فراهم کند.
تحلیل کتاب سنجی چابکی استراتژیک با بهره گیری از تحلیل هم رخدادی واژگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف: چابکی استراتژیک به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی در مدیریت استراتژیک، در کانون توجه بسیاری از پژوهشگران و مدیران قرار گرفته است. چابکی استراتژیک همچنان ابهام های زیادی دارد و برای بعضی از محققان، غیرشهودی و ملموس نیست. درک عمیق چابکی استراتژیک برای دانشگاهیان و مدیران اجرایی بسیار جذاب است؛ زیرا چندین شکاف در ادبیات موجود آشکار است. هدف از این مقاله، ارائه درک ساختارمند از حوزه چابکی استراتژی است تا پژوهشگران و مدیران با نگاه اجمالی، به نقشه دانش طراحی شده، به کلیات این حوزه پی ببرند.
روش: در این مقاله با استفاده از یک روش کتاب سنجی، یعنی تحلیل هم رخدادی واژگان، به کشف مهم ترین زیرحوزه های چابکی استراتژیک، از منظر مقاله های علمی به چاپ رسیده در این حوزه پرداخته شده است. این روش به پژوهشگران امکان می دهد که با تجزیه وتحلیل روابط بین واژگان کلیدی به کاررفته در مقاله ها، موضوعات و الگوهای مهم و مؤثر را در این زمینه شناسایی کنند. زیرحوزه های به دست آمده با استفاده از روش دیاگرام استراتژیک تجزیه وتحلیل می شوند و جایگاه هر یک، از دو منظر توسعه علمی و کاربردپذیری مشخص می شود. به این ترتیب، می توانیم قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها و همچنین، چالش ها و راه کارهای موجود و پیش رو در این زمینه را بررسی کنیم.
یافته ها: در مجموع شش زیرحوزه مختلف تحت عناوین ابعاد چابکی استراتژیک، نوآوری فناورانه و مدیریتی، مدیریت زنجیره تأمین، ارزیابی عملکرد شرکت، ماهیت غیرقطعی استراتژی ها، تأثیر پویایی در چابکی سازمان استخراج شد. این زیرحوزه ها با توجه به معیارهای مختلف مانند چگالی (معیاری برای اندازه گیری توسعه علمی) و مرکزیت (معیاری برای اندازه گیری کاربردپذیری) ارزیابی و مقایسه شدند. نتایج نشان داد که زیرحوزه های مختلف، در میزان توسعه علمی و کاربردپذیری با هم متفاوت هستند و برخی از آن ها نسبت به دیگران مزیت بیشتری دارند. به همین دلیل، پیشنهادهایی برای بهبود و توسعه هر یک از زیرحوزه ها ارائه شده است. ابعاد چابکی استراتژیک، هم از منظر توسعه علمی و هم از منظر کاربردپذیری بالاتر از سایر حوزه ها قرار دارد. در واقع می توان چنین برداشت کرد که این حوزه همانند موتور پیشرانی عمل می کند که سایر حوزه ها را نیز با خود یدک می کشد. از سمتی دیگر، ماهیت غیرقطعی استراتژی های این حوزه و همچنین، ارزیابی عملکرد شرکت ها، از منظر چابکی با وجود توسعه علمی مناسب، کاربرد قابل قبولی در سایر حوزه ها پیدا نکرده است. انتظار می رود که این دو حوزه، از منظر کاربردپذیری بیش از پیش مطالعه شود. نوآوری های فناورانه و مدیریتی نیز در نقطه مقابل قرار دارد؛ بدین صورت که می بایست بیشتر از منظر توسعه داخلی در کانون توجه قرار گیرد تا از منظر کاربردپذیری. در این بین مدیریت زنجیره تأمین چندان مورد توجه نبوده و در مرحله ظهور قرار گرفته است که انتظار می رود در سال های آتی، پژوهشگران بیشتر به آن توجه کنند.
نتیجه گیری: حوزه چابکی استراتژیک، همچنان جای زیادی برای توسعه علمی و عملی دارد. برای پُرکردن این شکاف، نیاز است تا با ترکیب حوزه های به دست آمده، خلأهای موجود را پُر کرد. تحلیل های به دست آمده می تواند پژوهشگران را در راستای شناسایی گپ های تحقیقاتی یاری کند تا موضوعات جدیدتری را در زمینه چابکی استراتژیک تعریف و شکاف های تحقیقاتی حاضر را پُر کنند.