فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۳۱٬۳۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
روابط ایالات متحد آمریکا و فدراسیون روسیه در دوران جنگ سرد و پس از آن همواره از دشمنی آشکار تا رقابت در نوسان بوده است. چه در دوران جنگ سرد و چه در دوره پس از آن، فرایندهای دیپلماسی راه دوم به عنوان سازوکاری سازمان یافته و نهادینه ، مکمل دیپلماسی رسمی دو کشور بوده است. در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که عوامل نهادی داخلی چگونه به پیگیری دیپلماسی راه دوم در تحقق منافع آمریکا و روسیه در دوران جنگ سرد و پس از آن منجر شده است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که در سازگاری با مسیر تاریخی طی شده در دوران جنگ سرد، لزوم تأمین منافع راهبردی و پایدار هر کشور، استفاده از نهادهایی با ارتباطات گسترده با دولت و روابط شکل گرفته در فرایندهای غیررسمی، موجب تداوم این مسیر از دیپلماسی در روابط آمریکا و روسیه شده است. برای آزمون این فرضیه از نظریه نهادگرایی تاریخی و به طور مشخص عنصر «هم پایانی» بهره گرفته ایم. در این زمینه، برای بررسی عوامل یکسانی که برایند مشابهی را در دو دوره متفاوت ایجاد کرده است؛ از روش تاریخی تطبیقی بر مبنای مقایسه دو دوره زمانی جنگ سرد و دوران پس از آن استفاده کرده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که تداوم الگوی نهادی در هر دو دوره، مشترک است، ولی تغییر در سطح منافع و ورود نهادهایی با فاصله زیاد از مراکز قدرت، موجب کاهش تأثیرگذاری این فرایندها بر جریان های رسمی در دوره متأخر شده است. هرچند که کمیت مسیرها و نهادهای دخالت کننده افزایش آشکاری داشته است.
راهبردهای کنش گری رسانه در مدیریت افکار عمومی از منظر مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۴
73 - 96
حوزههای تخصصی:
کنش گری رسانه ابزاری برای مدیریت افکار عمومی جامعه می باشد، که به وسیله آن جامعه می تواند مسیر سعادت پیروزی و یا شقاوت شکست را کسب نماید. در رابطه با تأثیرپذیری افکار عمومی توسط رسانه اندیشمندان زیادی مباحثی را مطرح نموده اند. سؤال قابل طرح اینکه از منظر مقام معظم رهبری مدیریت افکار عمومی جامعه نیازمند چه راهبردهایی برای کنش گری رسانه می باشد؟ روش به کارگیری در این پژوهش تحلیل مضمون خواهد بود. یافته های پژوهش همچون: مهندسی اخبار جهت کنترل افکار عمومی، تصویرسازی غلط رسانه ای عامل انحراف افکار عمومی، ضعف ما در تولید محتوای مناسب و مانند آنها حکایت از این دارند که از منظر رهبر انقلاب ضرورت دارد رسانه ها در جمهوری اسلامی در دو کلان راهبرد سیاسی اجتماعی و محتوایی عملیاتی به تولید راهبردهای کنش گری بپردازند، که در صورت توجه افکار عمومی جامعه اسلامی در مسیر صحیح مدیریت خواهد شد.
واکاوی نقش صادرات گاز طبیعی بر توسعه روابط منطقه ای ج.ا.ایران با آسیای جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
43 - 74
حوزههای تخصصی:
انرژی به عنوان سنگ بنای بقا و توسعه جوامع در قرن بیست ویکم با رشد روزافزون جمعیت جهان، توسعه اقتصادی بیشتر کشورها و بالاتر رفتن سطح استاندارد زندگی از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است و انتقال انرژی از مکانهای دارای انرژی به فضاهای نیازمند انرژی و مسیرهای انتقال انرژی برای حفظ سیادت منطقه ای و جهانی و به چالش کشیدن رقبا در عرصه بین المللی دارای ابعاد مکانی و جغرافیایی است. منطقه آسیای جنوبی شامل 8 کشور افغانستان، هند، پاکستان، بنگلادش، مالدیو، سریلانکا، بوتان و نپال است. کشورهای جنوب آسیا با سرعت در حال افزایش تقاضا برای انرژیهای فسیلی، با کمبود این نوع انرژی مواجه هستند. به دلیل تأثیرات اقتصادی- سیاسی ناشی از چنین کمبودی، بهبود عرضه انرژی فسیلی، یکی از اولویتهای مهم دولتهای این منطقه است. در این مقاله، هدف اصلی، واکاوی نقش صادرات گاز طبیعی بر گسنرش روابط منطقه ای ایران با آسیای جنوبی می باشد. از این رو، پرسش اصلی مطرح شده این است که نقش صادرات گاز طبیعی بر گسترش روابط منطقه ای ایران با آسیای جنوبی چگونه است؟ بنابراین با روش کیفی و ماهیت روش توصیفی-تحلیلی از طریق مصاحبه با تعداد 15 نفر از کارشناسان مرتبط با موضوع به روش نظری (اشباع نظری) و در دسترس انجام گرفته است. نتایج یافته های تحقیق نشان می دهند که ج.ا.ایران با توجه به موقعیت ژئواکونومیک مناسب، داشتن منابع گاز طبیعی و نیاز کشورهای منطقه آسیای جنوبی به این منابع، نتوانسته است روابط منطقه ای قوی با این منطقه برقرار نماید.
چرخش راهبردی آمریکا به سوی شرق آسیا و بایسته های سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۸)
93 - 120
حوزههای تخصصی:
موضوع چرخش راهبردی ایالات متحده آمریکا به سوی آسیا، بعد از روی کار آمدن باراک اوباما به عنوان رئیس جمهور آمریکا و سپس تثبیت وی در قدرت، روند جدی تری به خود گرفت. اوباما تلاش داشت توجه و منابع آمریکا را به سوی آسیا-اقیانوسیه به طور عام و شرق آسیا به طور خاص معطوف کند. لذا سؤال اصلی در این پژوهش این است که جایگاه مؤلفه های سیاسی و اقتصادی، نظامی و فن آورانه در راهبرد آسیا محوری ایالات متحده چیست؟ فرضیه پژوهش این است که نقطه کانونی رویکرد آمریکا مبتنی بر مهار و مدیریت قدرت رو به تزاید چین در حوزه های سیاسی، اقتصادی و امنیّتی و تأثیرگذاری بر ساختارها و نهایتا خروجی های سیاسی، اقتصادی، امنیّتی و نهایتا فن آورانه محیط شرق آسیا است. از منظر بایسته های سیاست خارجی ایران نیز این پژوهش بر این گزاره بنیادی تأکید دارد که در ساختار جدید ایجاد شده منتج از چرخش راهبردی در عین برخورد منافع نوعی تداخل و هم پوشانی منافع نیز بین بازیگران ایجاد می شود و این تداخل و هم پوشانی در نحوه تعاملات کنشگران، از جمله جمهوری اسلامی ایران با توجه به مناسبات خاص خود با دو بازیگر دخیل در این حوزه یعنی آمریکا و چین، اهمیت دارد. این پژوهش با ابتنای بر روش توصیفی تحلیلی به دنبال تبیین و فهم علل و عوامل بنیادی (cause) و دلایل و عوامل روبنایی(reason) این چرخش راهبردی است.
بررسی دولت قانون در اندیشه و عمل میرزا تقی خان امیرکبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
243 - 280
حوزههای تخصصی:
بررسی جایگاه ویژه میرزا تقی خان امیرکبیر در تاریخ معاصر ایران نیازمند توجه به دریافت وی از «چهره ژانوسی مدرنیته» است. به اعتبار جامعه شناسی تاریخی، مدرنیته دارای ماهیتی دوگانه و در پیوند باهم است که وجه اثباتی، تمدنی و یا objective آن بر توسعه و پیشرفت عناصر تمدنی، اقتصادی، علمی و فنی تأکید دارد و وجه انفسی، ذهنی و subjective آن بر اهمیت دستاوردهای فرهنگی، آزادی نوع بشر، برابری، دموکراسی، کثرت گرایی و قانون که در زبان فلسفی کانت و هگل در مفهوم «عقل خود بنیاد» تجلی یافته؛ متناظر است. در این مقاله بر آنیم تا دریابیم امیرکبیر به عنوان اصلاح طلب بزرگ جامعه ما چگونه به ارتباط عناصر ذوالوجهی مدرنیته اندیشیده است. آیا امیرکبیر فقط بر وجه اثباتی و صنعتی مدرنیته ایمان پیداکرده است، یا اینکه به اهمیت وجوه فرهنگی آن ازجمله «قانون» نیز آگاهی یافته است؟ زمامداری امیرکبیر با شروع پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار در 1230 هجری شمسی با تحولاتی گسترده همراه است فرضیه ما این است که تأکید امیرکبیر بر «خیال کنسطیطوسیون» درک درست وی از ضرورت به کارگیری دستاوردهای دوگانه مدرنیته را نشان می دهد. بر این اساس جایگاه «قانون»در منظومه فکری و عملی وی را موردبررسی انتقادی قرار داده ایم.
دیپلماسی چینی سلامت و پویایی فزاینده اقتصاد چین در همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی سلامت، یکی از جنبه های دیپلماسی مدرن است که پس از همه گیری کرونا در جهان، موردتوجه بسیاری از کشورهای جهان واقع شده است. هدف مقاله پیش رو، بررسی نقش دیپلماسی سلامت بر حفظ و تداوم پویایی اقتصادی چین، هم زمان با همه گیری کرونا در این کشور و در سطح جهان است. براین اساس، پرسش اصلی پژوهش این است که «دیپلماسی سلامت چگونه به چین کمک کرد تا در شرایطی که کشورهای دیگر با رکود اقتصادی دست و پنجه نرم می کردند، اقتصاد خود را پویا نگه دارد؟» فرضیه اصلی پژوهش این است که «کارکردهای دیپلماسی سلامت، ازجمله گسترش روابط با کشورها، تلطیف چهره بین المللی، فرصت سازی برای کسب منافع اقتصادی از راه توسعه صادرات، و... به چین کمک کرد تا پویایی اقتصاد خود را حفظ کند». روش به کاررفته برای انجام پژوهش حاضر، روش کیفی با رویکرد تحلیلی تبیینی بوده و برای گردآوری داده ها نیز از روش کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که چین توانسته است در پرتو دیپلماسی سلامت به بازارهای جدیدی (در کشورهای درحال توسعه) دست یافته، برای خود شهرت و محبوبیت سیاسی کسب کند و نقش بازیگری مسئول و خیرخواه را به نمایش بگذارد. در نتیجه این سیاست ها، در سال 2020، استقبال از کالاهای بهداشتی چین و به تبع آن، صادرات این کشور، افزایش یافت.
بررسی و تحلیل فرهنگ سیاسی اساتید دانشگاه های دولتی مازندران
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
9 - 27
حوزههای تخصصی:
شناخت نگرش سیاسی اساتید دانشگاه یکی از مسائل مهم برای برنامه ریزان سیاسی و اجتماعی و حتی اندیشمندانی است که دغدغه اصلاح امور کشور را دارند. نوشتار حاضر، با الهام از سنخ شناسی سیاسی آلموند و وربا در مورد فرهنگ سیاسی، فرهنگ سیاسی اساتید دانشگاه های دولتی استان مازندران را مورد بررسی قرار می دهد و از این رو، سوال اصلی پژوهش عبارتست از؛ نوع و میزان مشارکت اساتید دانشگاه های دولتی مازندران چگونه است؟ که برای این منظور از روش پیمایش و انتخاب نمونه های موردنظر، مطابق روش های علمی استفاده شده است که نتایج آن قابل تعمیم به کل اساتید دانشگاه های دولتی استان می باشد. بر اساس یافته های تحقیق که از 310 نمونه استخراج شده است، بُعد ادراکی فرهنگ سیاسی اساتید، در مقایسه با بُعد عاطفی و داوری از قوت بیش تری برخوردار است. از منظری دیگر یافته ها نشان می دهد که فرهنگ مشارکتی در مقیاس با فرهنگ تبعی و محدود از وسعت بیش تری برخوردار است و اساتید خواهان مشارکت فعال نه منفعل در مسائل سیاسی هستند. از این رو می طلبد که برنامه ریزان سیاسی و اجتماعی بستر را برای تحقق کرسی های آزاداندیشی فراهم کنند.
طراحی الگوی محاسباتی اعتماد سیاسی به جمهوری اسلامی ایران با کمک داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
128 - 160
حوزههای تخصصی:
سنجش اعتماد سیاسی جهت ایجاد ثبات جامعه در رخدادها ضروری است. این پژوهش تلاش دارد الگوی محاسباتی اعتماد سیاسی را به کمک کلان داده های 1649 متغیر در حوزه های مختلف، برآمده از کنشگری شهروندان ایران مبتنی بر «کلان داده های مشاهداتی» به دست آورد. روش پژوهش، ترکیبی از روش کمی و کیفی (با غلبه روش کمی) است؛ ازاین رو ابتدا به بررسی مفهوم، ابعاد و متغیرهای اعتماد سیاسی مبتنی بر روش تحلیل اسنادی و با ابزار فیش برداری پرداخته شد. سپس مطابق سازه نظری مفهوم اعتماد سیاسی، متغیرهای مرتبط به کمک مصاحبه با خبرگان استخراج شده و آنگاه جهت تجزیه وتحلیل کلان داده ها، روش KDD مورد بهره برداری قرار گرفت. همچنین با کمک یادگیری ماشین دو روش تحت نظارت و بدون نظارت در داده کاوی تحلیل شده و با توجه به دو معیار ریسک کمتر و مطلوبیت بیشتر، بهترین الگوریتم انتخاب شد. با بررسی های انجام شده یادگیری با نظارت ذیل طبقه بندی و الگوریتم شبکه عصبی «Neural Net» بهترین مدل معرفی شد. سپس با ابزار IBM SPSS Modeler به «طبقه بندی» داده ها در چهار گام، غربال سازی، کشف داده های همبسته، نرمال سازی و مدل سازی صورت گرفت. لازم به ذکر است در مرحله مدل سازی ضرایب تأثیرگذاری 13 متغیر به دست آمده از مراحل گذشته، استخراج شده و نیز نسبت آن ها در شبکه عصبی مطابق تأثیر لایه های میانی (لایه های مخفی) بر اعتماد سیاسی مبتنی بر شبکه عصبی نشان داده شد.
تأثیر امنیتی سازی مهاجرت بر تغییر رویکرد اتحادیه اروپا در ارائه کمک های توسعه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اتحادیه اروپا در ارائه کمک های توسعه ای در جهان پیشرو است و حدود نیمی از کمک های توسعه ای جهان را اعضای این اتحادیه تأمین می کنند. در این میان، بزرگ ترین دریافت کنندگان این کمک ها بیشتر در میان همسایگان اتحادیه اروپا یافت می شوند. سؤال اصلی این پژوهش عبارت است از: امنیتی سازی موضوع مهاجرت از سوی اتحادیه اروپا چه نقشی را در جهت دهی به ارائه کمک های توسعه ای اتحادیه اروپا ایفا می کند؟ این پژوهش بر اساس این فرضیه به بررسی موضوع پرداخته است که کمک های توسعه ای اتحادیه اروپا درنتیجه گفتمان امنیتی سازی و مدیریت مهاجرت از تمرکز بر فقرزدایی و مبارزه با فقر به مسئله مدیریت مهاجرت تغییر کارکرد داده است. در این پژوهش از روش کیفی و تحلیل آمار با روش گردآوری داده ها از نوع اسنادی در داخل چارچوب نظری امنیتی سازی بوزان و ویور برای بررسی سؤال مطرح شده، استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند که کمک های توسعه ای اتحادیه به ابزار سیاست های کلان خارجی اتحادیه اروپا در راستای گفتمان امنیتی سازی مهاجرت تبدیل شده اند و کیفیت و کمیت کمک ها تحت تأثیر نگرانی های امنیتی اعضای اتحادیه قرارگرفته اند. درواقع، گفتمان امنیتی سازی مهاجرت از سطح ملی به سطح کلان در اتحادیه اروپا راه یافته است و با توجه به اصلاحاتی که در معاهده لیسبون به منظور ایجاد سیاست مشترک امنیتی و خارجی تحت مدیریت واحد سرویس اقدام خارجی اروپا صورت گرفتند و قرارگیری آن در درون بودجه اتحادیه، در عمل سیاست توسعه ای تضعیف شده است و در حال تخلیه از محتوای توسعه ای و فقرزدایی آن و بازتعریف اهداف از فقرزدایی به مدیریت بحران مهاجرت است.
بررسی اخلاقی توسعه ی لیبرالی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اخلاقی بودن، یکی از ویژگی های برجسته انسان است. حضور اخلاقیات در جوامع انسانی، همانند نیاز به هوای تنفس، از ضروریات به شمار می رود. تداوم حیات برای جوامع انسانی بدون صنعت، فناوری های پیچیده و لوازم آنها، ممکن است، ولی بدون اخلاق و اخلاقیات، بسیار سخت و حتی شاید ناممکن باشد. توسعه لیبرالی که امروزه جوامع غربی به آن دست یافته اند و بسیاری از جوامع غیرغربی آرزوی رسیدن به آن را دارند، از نظر اخلاقی چه وضعیتی دارد؟ آیا موفقیت های این توسعه در زمینه تسهیل زندگی و تأمین نیازهای مادی و زیستی انسان، در عرصه نیازهای اخلاقی انسان هم تکرار شده است؟ آیا در این توسعه به نیازمندی های اخلاقی انسان توجه شده است؟ یافته های این مقاله که با استفاده از روش انتقادی و تحلیلی تدوین شده، نشان می دهد که توسعه لیبرالی در این خصوص با مشکل اساسی مواجه است. توسعه لیبرالی توسعه ای نامتوازن و ناهماهنگ با نیازهای انسان است. در این توسعه، در زمینه توجه به نیازهای زیستی انسان افراط و در زمینه توجه به نیازهای اخلاقی انسان تفریط صورت گرفته است. محرومیت جوامع غربی از داشتن زندگی انسانی، محصول همین افراط و تفریط است.
کرونا، مخاطره در کار، باز اندیشی در نقش دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
241 - 272
حوزههای تخصصی:
مساله محوری این مقاله، بحث از ارتباط میان کار و کرونا و تغییر و تحولاتی است که به موجب وقوع این مخاطره جهانی در حوزه کار ایجادشده و به تبع، نقش دولت را دگرگون کرده است؛ تحولاتی که به تعبیر «اولریش بک»، موجب استانداردزدایی از کارشده و جامعه جهانی را به جامعه جهانی بیم زده بدل کرده و باعث بازاندیشی شهروندان نسبت به نقش دول حاکم در عرصه های داخلی و بین المللی شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر جهت پاسخگویی به این پرسش که با وقوع کرونا چه تحولاتی در حوزه کار به وقوع پیوسته و این تحولات چه تأثیری بر بازاندیشی شهروندان نسبت به نقش دول حاکم داشته است؟ این فرضیه را موردسنجش قرار می دهد که کرونا با اجبار دولت ها به اتخاذ سیاست هایی همچون قرنطینه، تعطیلی اجباری مشاغل، تحدید تعاملات اجتماعی و کاهش مراودات با دیگر کشورها، نه تنها منجر به تعطیلی بسیاری از مشاغل و بیکاری عده زیادی شد و برخی را به اجبار به حوزه های دیگری از کار و تغییر شغل کشانید، بلکه با ایجاد نیاز به نقش آفرینی قاطع دولت به منظور مقابله با همه گیری کرونا، گستره اثرگذاری و حوزه مداخلات اجتماعی آن را وسعت بخشید. لذا بنا بر یافته های پژوهش که حاصل مطالعات اسنادی با بهره گیری از روش تاریخی-تطبیقی جهت مقایسه دو گونه حکمرانی به رهبری کشورهایی همچون چین و آمریکاست، این نتیجه قابل استنباط است که با وقوع کرونا، الگوی دولت حداقلی و نظاره گر لیبرالی در حال جایگزینی با دولتی قوی تر البته نه از نوع اقتدارگرایی چینی بلکه لیبرالیسم پوشش یافته ای است که آزادی اقتصادی را با حمایت اجتماعی داخلی درهم می آمیزد.
تبیین مفهوم «تعارف» و تأثیر آن بر ارتقای کیفیت روابط اجتماعی شهروندی؛ نگاهی شهرسازانه در بستر تفکر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط اجتماعی شهروندی مظهر پویایی جامعه هستند و پایداری اجتماعی به سلامت آن بستگی دارد. سلامت این روابط متکی به جاری بودن کیفیاتی است که هر جامعه بر اساس مبانی فرهنگی- اعتقادی خویش ترسیم می کند. تحقق این امر در جامعه اسلامی که اساس آن بر شکل گیری وحدت اجتماعی است از اهمیت بیشتری برخورداراست. امروزه به دلایل تغییراتی که در شهرها در ابعاد مختلف کالبدی- فضایی، عملکردی، شیوه های توسعه و... رخ داده، آن کیفیات در تعاملات شهروندی کمتر مورد توجه واقع می شوند و شهرها با مسائلی همچون بروز ناهنجاری های رفتاری، افزایش آمار جرائم، افزایش انزوای اجتماعی و ... مواجه اند. مسئله آن است که چگونه می توان قابلیت تحقق و تقویت کیفیات و ارزش های اجتماعی- رفتاری در فضاهای شهری و بین شهروندان را ارتقاء داد؟ تحلیل پژوهش های صورت گرفته درباره بُعد اجتماعی شهر مفهومی به نام «آشنایی متقابل» را هویدا می سازد که در پاسخ گویی به مسئله می تواند قابل توجه باشد. پژوهش حاضر به دنبال آن است تا با بررسی و تحلیل محتوای متون ادبیات نظری شهرسازی و با مراجعه به آموزه های اسلامی و با نگاهی تطبیقی جایگاه این مفهوم را از منظر پژوهشگران شهرسازی و نیز آموزه های اسلامی تبیین نماید و ارتباطی که بین تحقق کیفیات روابط اجتماعی شهروندی و این مفهوم وجود دارد را روشن کند. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که مفهوم قرآنی «تعارف» در تطبیق با مفهوم «آشنایی متقابل» به عنوان عامل محوری در شکل گیری تعاملات شهروندی بر مبنای کیفیات اجتماعی عمل می نماید و با آن رابطه مستقیم دارد، این مهم هم از منظر اسلامی و هم از منظر اندیشمندان شهرسازی قابلیت تأیید دارد.
شناسایی معیارهای ارزیابی ظرفیت دولت شکننده در برنامه ریزی توسعه ای و کاهش فقر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
223 - 258
حوزههای تخصصی:
تصور دولت به عنوان یک نهاد قدرتمند و فراگیر که به طور مؤثر یک حوزه ژئوپلیتیکی را کنترل می کند، نقش اساسی این نهاد در گفتمان توسعه را تحت تأثیر قرار داده است. وقتی دولت به عنوان پایه اصلی نظم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تصور شود، نقش نمایندگی آن قابل توجه است. امروزه بسیاری از اندیشمندان و سازمان های بین المللی بر این باورند که دولت کماکان نقش اساسی را در پیشبرد فرایند توسعه و کاهش فقر ایفا می کند. اما مسئله اساسی این است که برخی دولت ها یا فاقد ظرفیت های لازم برای این اهداف بوده اند یا اساساً تمایل و اراده سیاسی لازم را برای پیشبرد این اهداف نداشته اند. در ادبیات سیاسی، برخی از اندیشمندان چنین دولت هایی را دولت های شکننده می نامند. بر این اساس، سوأل اصلی پژوهش حاضر این است که معیارهای ارزیابی ظرفیت و تمایل دولت شکننده در برنامه ریزی توسعه ای و کاهش فقر کدامند؟ روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش مرور نظام مند و گردآوری اطلاعات با استفاده از ابزار کتابخانه ای و منابع اینترنتی انجام شده است. چارچوب نظری این پژوهش بر مبنای دیدگاه تورس و اندرسون است. بر اساس نتایج پژوهش اگر دولت های شکننده برنامه ریزی ظرفیت های توسعه ای (مبانی اقتدار دولتی، اعمال مؤثر قدرت سیاسی، صلاحیت در مدیریت اقتصاد کلان و ظرفیت اداری برای اجرا) و تمایل و اراده سیاسی خود (تعهد سیاسی برای کاهش فقر و ارائه خدمات فراگیر) را برای پیشبرد فرایند توسعه و کاهش فقر در دستور کار قرار دهند می توانند مسیر خود را برای تیدیل شدن به یک دولت پایدار هموار سازند.
تحلیل مقایسه ای رویکردهای حکمرانی مناطق تحت حفاظت و روند تکامل حفاظت سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۷
307 - 330
حوزههای تخصصی:
تأثیر حکمرانی بر پایداری مناطق تحت حفاظت بیش از تأثیر نوع طبقه بندی IUCN برای این مناطق است. ضعف بحث میان رشته ای مانع توسعه تحقیقات و بهبود عملکردها در حکمرانی این مناطق گردیده است. حفاظت سرزمین براساس جهان بینی های رقیب، گفتمان های متناقض و نگرش های ناسازگار درباره مناطق تحت حفاظت بسط یافته است؛ که رسیدن به فهم مشترک را دشوار می کند. هدف این پژوهش، تبیین تکامل رویکردهای حکمرانی مناطق تحت حفاظت است. روش این پژوهش، مطالعه مروری و تحلیل مقایسه ای است. با مرور بیش از 90 مقاله جدید، 45 کلیدواژه مهم گردآوری گردیده و با دو راهبرد (یکی براساس جهان بینی ها و گفتمان ها و دیگری براساس نگرش های ارتباط مناطق تحت حفاظت با سیمای سرزمین پیرامونشان) طبقه بندی شده است. کاوش مقالات مرور شده دو رویکرد اصلی را براساس راهبرد اول نشان می دهد: رویکرد منطقه گرا (پهنه بندی و نقشه سازی) و رویکرد فرایندگرا (مشارکت مبنا و نظام مند). حاصل تلفیق این دو رویکرد نقشه سازی مشارکتی است. براساس راهبرد دوم، حکمرانی مناطق تحت حفاظت از جزیره سازی، به سمت شبکه سازی، سیمای سرزمین و سپس رویکرد سیماهای سرزمین اکولوژیکی- اجتماعی حرکت نموده است. سیماهای سرزمین اکولوژیکی- اجتماعی به دنبال حکمرانی چندوجهی براساس ارزش های متعلق به مکان است که از مرزهای مدیریت سنتی فراتر می رود. حکمرانی مناطق تحت حفاظت پیوسته مدل های پیشرفته تری را شکل داده است. همچنین همواره تمایل به پوشش دادن کاستی ها، نارسایی ها و محدودیت های اثربخشی خود داشته است. اولویت های تحقیقاتی آینده به سوی مدیریت یکپارچه سیمای سرزمین، توانمندسازی مدیران، پشتیبانی معیشت های پایدار، بسترسازی مشارکت جوامع محلی و استفاده از ابتکارات آن ها است.
شناسایی تکنیک های عملیات روانی شبکه تلویزیونی بی.بی.سی فارسی علیه جمهوری اسلامی دراغتشاشات شهریور و مهرماه 1401(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
107 - 149
حوزههای تخصصی:
امروزه رسانه ها به عنوان یکی از ارکان اصلی قدرت نرم محسوب می شوند و دولت ها با استفادده از تکنیک های عملیات روانی به دنبال اثرگذاری بر نگرش ها، باورها و رفتار های مردمان کشورهایند. یکی از این مصادیق، حوادثی است که در پی اغتشاشات شهریور و مهرماه 1401 در ایران شکل گرفت. این مقاله بر این اساس با هدف شناسایی تکنیک های عملیات روانی شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی علیه جمهوری اسلامی ایران در اغتشاشات شهریور و مهرماه 1401انجام شده است. از مجموع محتواهای مربوطه در فاصله زمانی 25 شهریور تا 18 مهر 1401 در بخش های خبری، برنامه خبری تحلیلی 60 دقیقه، برنامه به عبارت دیگر، برنامه صفحه 2، برنامه بلور بنفش و ویژه برنامه پرگار شبکه بی بی سی فارسی با نمونه گیری هدفمند، انتخاب و با روش تحلیل محتوای کیفی مورد واکاوی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد رسانه مذکور در مجموع از 9 تکنیک عملیات روانی از جمله شرطی سازی، ایجاد تفرقه و اختلاف، القا غیرمستقیم، از زبان غیر گفتن، روشنگری، تحریک کردن، وارونه کردن، انسانیت زدایی از حریف و تخدیر استفاده کرده است.
تمدن و هنر از منظر سنت گرایی(با تکیه بر دیدگاه سید حسین نصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر در زندگی و تمدن اسلامی از جایگاه و اهمیت اساسی برخوردار است و یکی از مظاهر مهم تمدن بشری به شمار می رود. تبیین و تفسیر هنر بر مبنای سنت و تجدد(مدرنیته) همواره بحث های فراوانی برانگیخته است. در این میان مباحث سنت گرایان در باب هنر و جایگاه آن در تمدن شناسی اهمیت خاصی دارد. سنت گرایی، تفسیر خاصی از سنت ارائه می دهد و مفاهیم اساسی در حوزه دین، فلسفه، عرفان، علم و هنر را بر مبنای آن مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. نوشتار حاضر تلاش می کند تا مقوله هنر و اصول و مبانی آن را از این منظر مورد تبیین و تحلیل قرار دهد. به طور کلی نظریات سنت گرایان را نمی توان بدون فهم مبانی و مفاهیم کلیدی آن ها مورد بررسی قرار داد. چرا که سنت گرایان چیزی را خارج از چارچوب سنت نمی دانند و همه تأملات خود را در این راستا تبیین می کنند. فلسفه هنر سنت گرایانه نیز در این چارچوب سنتی و مابعدالطبیعی (فلسفه جاویدان) کل گرفته و تماماً حاکی از دغدغه آنان نسبت به احیای سنت است. از این رو، پیش از بحث درباره هنر، ابتداً مفاهیم و مبانی اساسی و در عین حال مرتبط با بحث توضیح داده شده و پس از آن هنر سنتی و ارتباط هنر با معنویت مورد بحث قرار گرفته است.
تجزیه و تحلیل مقابله ای راهبرد دفاع پیرامونی در ج.ا ایران و رژیم صهیونیستی (با تأکید بر مؤلفه های قدرت نرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۸
169 - 192
حوزههای تخصصی:
بازی در پلان امنیتی تجویزی آمریکا در منطقه و عدم مشروعیت ذاتی باعث شده است تا رژیم اشغالگر قدس در دو دهه گذشته، دکترین دفاعی خود را از انباشت و توازن قدرت، به دکترین منفعلانه توازن تهدید تغییر دهد. یکی از مصادیق این دکترین، تقلید از راهبرد دفاع پیرامونی ج.ا. ایران در لبنان و سوریه، در تقرب ژئوپلیتیک ایران در کشورهای آذربایجان و اقلیم کردستان عراق است. نظر به اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر با استخدام قالب نظری مجموعه امنیت منطقه ای و اتخاذ رویکردی ترکیبی-تلفیقی و نوآورانه، ماهیت این راهبرد را در تناظر با ج.ا. ایران بررسی کند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل ماتریس اثرات متقاطع و تحلیل ماتریس اثرات متوازن از طریق استخدام نظرات نخبگانی، نشان داد که راهبرد دفاع پیرامونی طرفین، در چهار مؤلفه متناظر هستی شناسی جامعه شناسی، روش شناسی و منابع و 14 متغیر گوناگون ذیل این محورها، با هم تفاوت بنیادین دارند که باعث شده است راهبرد دفاع پیرامونی رژیم غاصب، در مقایسه با راهبرد ایران، کارایی لازم را نداشته و با چالش های ماهوی و تکنیکی فراوانی مواجه باشد. همچنین، این یافته ها نشان داد که این متغیرها در دسته های گوناگون راهبردی،حیاتی، هدف، ریسک، تنظیم گر، اهرمی و محیطی، دسته بندی می شوند. بر اساس یافته های تحقیق، با تأکید بر مولفه های قدرت نرم نظام و مبانی مذهبی انقلابی، پیش برنده ترین سناریو با بیش ترین عوامل کلیدی مطلوب، برای ارتقاء راهبرد ایران و مقابله با راهبرد رژیم صهیونیستی ارائه شده است.
تمدن اسلامی متاثر از کلان روند توسعه ارتباطات مجازی و تکنولوژی های ارتباطی؛ فرصت ها، تهدیدها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تمدن اسلامی به عنوان یکی از مهمترین تمدن های نوین از دوران گذشته در مواجهه با وضعیت نا مطمئن آینده قرار دارد. این تمدن با تجارب ارزشی چندین ساله در وضعیت فعلی با چالش هایی روبه رو است که می تواند تهدیدی برای آینده آن تلقی شود. در عین حال نیز با توجه به تحقق کلان روندهایی مانند توسعه ارتباطات مجازی فرصت هایی را در پیش رو دارد. بر همین اساس هدف این پژوهش تحلیلی بر کلان روند توسعه ارتباطات مجازی و تمدن اسلامی است که در لوای آن چالش ها، فرصت ها، تهدیدها نیز بررسی و شناسایی می شوند. در این پژوهش از روش کیفی اسنادی استفاده شده و داده های مورد استفاده شامل بهره گیری از آیات قرآن کریم، روایات و احادیث و همچنین تفسیرهای مرتبط با این آیات و روایات است. تحلیل داده ها بر اساس تحلیل محتوای این مفاهیم انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که با اشاره به آیات و روایات و رخدادهای صدر اسلام رویکرد تمدن اسلامی را می توان اینگونه ارزیابی کرد که تکنولوژی های ارتباطی را تا جایی بپذیرد که ماهیت آموزه های تمدن اسلامی را مخدوش نکند، البته درصدد آن نیز نیست که این تکنولوژی ها را در عرصه جامعه براندازد. با عنایت به اینکه تکنولوژی های ارتباطی که هم فرصت آور و هم تهدیدکننده هستند، تمدن سازان اسلامی درصدد واکاوی فرصت هایی هستند که اینگونه تکنولوژی ها را در جامعه اسلامی به کار ببرند. به عنوان نتیجه باید گفت که جامعه اسلامی از حیث ظرفیت شناسی برای برپایی تمدن نوین اسلامی با مانعی روبه رو نیست؛ چرا که برای شکل گیری تمدنی جامع نیاز به وجود مبانی، بروز و ظهورات، فراگیری جهانی و راهبری جهانی است که همه این عناصر یاد شده در اسلام وجود دارد. اما شرط تحقق این تمدن پیاده سازی ظرفیت های تبیین شده خواهد بود که باید در دو عرصه نظری و الگوهای عینی به تحقق برسد تا جامعه اسلامی بتواند به نقش خود در آینده نزدیک عمل کند.
بازخوانی ساختارگرایانه دیالکتیک زیربنا و روبنا در حکومت مندی عهد اردشیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
51 - 23
حوزههای تخصصی:
عهد اردشیر از نوشته های مطرح در مورد چگونگی حکمرانی با در نظر گرفتن مصالح حکومت در دوره ساسانی است که منسوب به اردشیر، بنیانگذار این سلسله است. این اثر اندرزهایی را به پادشاه در مورد کسب، حفظ و تثبیت قدرت یادآور شده است. اردشیر در اثر خود درصدد است تا از ابزارهای مختلفی مانند خرد واقع گرایانه، بهره گیری از قوه قهریه، ایجاد اشتغال، دین و فره ایزدی که جنبه زیربنا و روبنا در امر حکومت مداری دارند، به شیوه مطلوبی استفاده کند. او بر آن است تا به آیندگان خود بیاموزد که حاکم در چه مواقعی باید از زور به عنوان ابزار زیربنایی و یا از دین به عنوان روبنای ایدئولوژیکی حکومت بهره گیرد. اردشیر ضمن وانمایی انواع ابزارهای زیربنایی و روبنایی در امر حکومت مداری، نسبت استفاده از آن را در موقعیت های متفاوتی که حکومت با آن روبه روست، مورد توجه قرار می دهد. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که چه رابطه ای در حکومت مندی عهد اردشیر میان روبناهای ایدئولوژیکی حکومت و زیربناهای پایه ای مانند کاربرد زور و دیوان سالاری برقرار است؟ در فرضیه بیان می شود که از دیدگاه اردشیر، میان زیربنا و روبنا در نظام سیاسی موردنظر او، رابطه ای پیوسته و اندام وار برقرار است. با بهره گیری از چارچوب نظری زیربنا و روبنای آلتوسر، رابطه اندام وار میان روبناهایی مانند دین، دادگری و فره ایزدی و زیربناهایی مانند زور، دیوان سالاری و ایجاد شغل با بهره گیری از روش هرمنوتیک ساختاری که ناظر بر دو وجه ساختاری و هرمنوتیکی است، تحلیل و بررسی می شوند. روابط میان روبناهای ایدئولوژیکی و زیربناهای پایه ای در عهد اردشیر، مبتنی بر نوعی رابطه اندام وار است.
تحول در اولویت های راهبردی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: از راهبرد «نه شرقی، نه غربی» تا «نگاه به شرق»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
161 - 135
حوزههای تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی درک تصمیم گیرندگان سیاست خارجی ایران از روابط بین الملل متحول شد و نفی سلطه بیگانگان به مؤلفه اصلی در تدوین سیاست خارجی تبدیل شد. نوع نگاه حکومت به نظام بین الملل در اصل محوریِ «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» تجلی یافت. پژوهش حاضر با بهره گیری از دیدگاه و چارچوب نظری نوواقع گرایان به دنبال یافتن پاسخ دو پرسش پژوهشی زیر است: 1. چه عواملی به دگرگونی نگرش جمهوری اسلامی از اصل «نه شرقی، نه غربی»، به راهبرد «نگاه به شرق» منجر شدند؟ 2. چگونه این عوامل بر دگرگونی راهبردی در سیاست خارجی ایران تأثیرگذار بودند؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که شرایط خودیاری نوینی که با دگرگونی ساختار نظام بین الملل پس از فروپاشی شوروی پدید آمد، سبب شد تا ایران در راهبرد سیاست خ ارج ی رفته رفته بازنگری کند، و به جای سیاست نفی رابطه با قدرت های جهانی مبتنی بر اصل «نه شرقی، نه غربی»، به راهبرد «ائتلاف یا اتحاد با شرق» روی آورد. با رویکردی کیفی و با استفاده از روش تحلیل رویدادها و شواهد تاریخی پساانقلاب که در آثار تحلیلگران مسائل سیاست خارجی ایران و نظریه پردازان روابط بین الملل تبیین شده اند، تأثیر تحولات ساختاری در نظام بین الملل بر میزان پایبندی ایران به اصل «نه شرقی، نه غربی» در سیاست خارجی در مقاطع تاریخی مختلف بررسی خواهند شد؛ به ویژه بر سه سیاست (انقلابی گری متعادل، امت گرایی حمایت از مسلمانان و جنبش های رهایی بخش، عمل گرایی و «نگاه به شرق» با پایان نظام جهانی دوقطبی) تأکید خواهد شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در دیپلماسی و سیاست خارجی باید از مزایای نسبی تمام کشورها و قدرت های جهانی بهره برد، همچنان که در اقتصاد جهانی نیز بر این اصل تأکید می شود. بی شک هر تحولی در سیاست شرقی ایران مستلزم برقراری روابط متعادل با غرب است، وگرنه این تهدید امنیتی وجود دارد که ایجاد وابستگی یکسویه به شرکای شرقی به انتخاب های محدود در روابط خارجی ایران منتهی شود. ازاین رو ایران باید با همه دولت های شرقی و غربی بر پایه احترام متقابل و منافع مشترک همکاری کند.