فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۳۱٬۲۸۹ مورد.
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
201 - 216
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع رمزارزها بخشی از زندگی تجاری تابعین حقوق بین الملل شده است به طوری که جامعه جهانی نیازمند تدوین قوانین و مقررات لازم برای شفافیت و کنترل مبادلات تجاری در این حوزه می باشد. سازمان های بین المللی به عنوان یکی از تابعین فعال حقوق بین الملل نیز در ایجاد قاعده سازی از این امر مثتثنی نبوده و نیازمند تدوین مقررات جدیدی برای جلوگیری از چالش های ناشناخته در حوزه رمزارزها هستند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی، مقررات سازمانهای بین المللی را در حوزه رمزارزها مورد تحقیق قرار می دهد و به دنبال پاسخ به این سوال هست که سازمانهای بین المللی چه کارکردی در تدوین قواعد و مقررات حاکم بر رمزارزها دارند؟این مقاله با توجه به اسناد موسس سازمانهای بین المللی و رویه موجود چنین نتیجه گیری می کند که سازمانهای بین المللی با توسل به اسناد موسس خود می توانند قواعد مرتبط با مبادلات تجاری در حوزه رمز ارزها را تدوین نمایند و این قواعد برای ادامه حیات سیاسی سازمانهای بین المللی ضروری به نظر می رسد.
کالبدشکافی گفتمان های سکولار در عراق نوین و تاثیر آنها بر سیاست های آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
95 - 116
حوزههای تخصصی:
در دوران طولانی حکومت بعث در عراق، این کشور از ثبات سیاسی برخوردار بود؛ اما به دلیل سیاست های استبدادی و ضد دینی حزب بعث، مردم از آزادی های سیاسی و مذهبی محروم بودند. با ورود نیروهای آمریکایی و سرنگونی رژیم بعث، این وضعیت دگرگون شد. در ظاهر، مردم از طریق نظام جدید دموکراسی پارلمانی به آزادی های سیاسی و مذهبی دست یافتند، اما کشور با مجموعه ای از بحران ها مواجه شد. بحران هایی نظیر ساختار دولت، مشکلات امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و شکاف های اجتماعی. دلیل این بحران ها را می توان در تلاش آمریکا برای تحمیل فرهنگ سکولار غربی در جامعه ای سنتی و مذهبی جستجو کرد که هدف نهایی آن پیشبرد منافع خود بود. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل گفتمان، به دنبال پاسخ به این پرسش است که گفتمان های سکولار چه نقشی در تحقق اهداف آمریکا در عراق ایفا کرده اند. با توجه به سابقه اسلام گرایی در عراق و جایگاه این کشور در محور مقاومت، بررسی نقش گفتمان های سکولار در پیشبرد برنامه های آمریکا از منظرهای امنیتی و هویتی اهمیت ویژه ای دارد. بر اساس تحقیقات انجام شده، می توان سه گفتمان سکولار در عراق جدید را شناسایی کرد: سکولارهای راست لیبرال، سکولارهای چپ سوسیالیست و سکولارهای ناسیونالیست، که در این میان سکولارهای راست لیبرال نقش برجسته تری دارند. سکولارهای لیبرال بیشتر در حوزه های فرهنگی و اقتصادی، و سکولارهای چپ و ناسیونالیست در عرصه های سیاسی، به ویژه در مقابله با اسلام گرایی، به پیشبرد اهداف آمریکا کمک می کنند.
بازشناسی پیشایندها و پسایندهای توسعه چابکی ذهنیِ مستعدان رهبری نظامی به کمک ترکیب تحلیل تماتیک و دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
1 - 30
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: چابکی ذهنی برای رهبران نظامی حیاتی است و تأثیر زیادی بر اثربخشی آن ها در برنامه ریزی و اجرای عملیات های نظامی دارد. بنابراین، تقویت چابکی ذهنی رهبران مستعد، مسئولیت اساسی آموزش عالی در نیروهای مسلح است. این تحقیق به شناسایی عواملی که به بهبود چابکی ذهنی رهبران نظامی کمک می کند و نتایج ناشی از آن می پردازد.روش: این مطالعه از رویکرد توسعه ای-کاربردی با استفاده از روش های توصیفی-زمینه ای بهره می برد. داده ها از طریق تحقیقات میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده و با استفاده از تحلیل تماتیک و دیمتل فازی ( در محیط پایتون ۳.۱۱ ) تجزیه و تحلیل شده اند. این تحقیق بر ادبیات علمی مرتبط با چابکی ذهنی تمرکز دارد و یک پرسشنامه به ۱۵ فرمانده، مدیر و استاد متخصص در یک سازمان نظامی توزیع شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که متغیرهای هوش هیجانی، شایستگی اجتماعی، ویژگی های شخصیتی، توانایی های شناختی، تنوع تجربه، انطباق پذیری و انعطاف پذیری به ترتیب مهم ترین پیشایندهای توسعه چابکی ذهنی رهبران نظامی است و متغیرهای تصمیم گیری راهبردی، رهبری نوآورانه، حل بهینه مسئله، مدیریت مؤثر تغییر، پویایی و عملکرد تیمی و گرایش به یادگیری به ترتیب مهم ترین پسایندهای توسعه چابکی ذهنی رهبران نظامی هستند.نتیجه گیری: جمع بندی نشان می دهد با توسعه پیشایندهای چابکی ذهنی می توان فرماندهانی را پرورش داد که قادر به تصمیم گیری راهبردی، رهبری نوآورانه، حل بهینه مسئله، مدیریت مؤثر تغییر، پویایی و عملکرد تیمی و گرایش به یادگیری بیشتر در صحنه نبرد هستند.
نقش پارادیپلماسی در مناطق مرزی؛ مطالعه موردی استان سیستان و بلوچستان
حوزههای تخصصی:
پارادیپلماسی یکی از انواع جدید دیپلماسی است. استان سیستان و بلوچستان به عنوان یکی از استان های مرزی نقطه ثقل ارتباطی بین سه کشور ایران، افغانستان و پاکستان است، لذا موقعیت راهبردی ویژه ای در زمینه ارتباطات سیاسی و اقتصادی برای این استان فراهم کرده است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که نقش پارادیپلماسی در مناطق مرزی استان سیستان و بلوچستان چیست؟ در فرضیه بیان می شود که پارادیپلماسی باعث سرمایه گذاری و توسعه یافتگی در منطقه مرزی این استان می شود. در این مقاله با استفاده از روش اسنادی با اتکا به منابع مکتوب کتابخانه ای و مقالات اینترنتی به دلایلی از جمله داشتن موقعیت جغرافیایی ویژه، وجود معادن غنی فلزی، اقلیم مناسب کشت محصولات، نقش بازرگانی ملی و ترانزیت خارجی میان اروپا و آسیای مرکزی، فعالیت های گردشگری، بندرچابهار، انرژی خورشید و باد، فعالیت پایانه های مرزی، صنایع کشتی سازی و وجود اسکله های مهم کشتیرانی مورد بررسی قرار داده است و نتایج حاکی از آن است که پارادیپلماسی در منطقه مرزی سیستان و بلوچستان می تواند نقش بسزایی در جذب سرمایه و اشتغال زایی و گسترش تبادلات متنوع اقتصادی و کمک به دولت مرکزی در حل و فصل مسائل فرامنطقه ای داشته باشد.
ارائه الگوی پرورشی بر اساس ابعاد و مؤلفه های تربیتی در دیدگاه حاج قاسم سلیمانی با هدف تقویت برنامه پرورشی در دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت دانش آموزان و فرزندان این سرزمین وظیفه خطیری است که رهبر بزرگ انقلاب بر دوش ما قرار داده است که در این راستا برنامه پرورشی در مدارس می تواند به عنوان یک اهرم جهت پرورش و تربیت جنبه های اخلاقی، اسلامی و معنوی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد. اما استفاده از یک الگو بومی و ملی به مثابه یک قهرمان مانند سردار شهید قاسم سلیمانی که نه نتها یک رزمنده، جنگجو، فرمانده و یک مدیر بود بلکه یک قهرمان فراملی است می تواند در این امر نقش بزرگ و پررنگی داشته باشد. هدف این تحقیق ارائه یک الگوی پرورشی بر اساس ابعاد و مولفه های تربیتی در دیدگاه حاج قاسم سلیمانی با هدف تقویت برنامه ی پرورشی در دوره متوسطه است. این تحقیق از نوع کیفی است و در قالب پارادایم تفسیرگرایی، به شیوه کیفی صورت گرفت. جامعه آماری ونمونه این پژوهش کلیه سخرانی های شهید حاج قاسم سلیمانی بود که بالغ بر 22 سخرانی و دستنویس بود که جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای و اسناد صورت گرفت. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. پس از تحلیل داده ها و استخراج مضمون های مورد نظر، 203مضمون پایه و با دسته بندی و تحلیل مضمون 18 مضمون سازمان یافته استخراج شد و در نهایت 5 مضمون فراگیر ابعاد تربیتی جهادی و شهادتی، مذهبی و معنوی، ابعاد تربیتی اجتماعی، ابعاد تربیتی شخصیتی، ابعاد تربیتی سیاسی بدست آمد که به ترتیب ابعاد و مولفه های مکتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی تحت یک الگو ارائه شد.
تأثیر پاندمی ها بر نقش دولت ها در زمینه امنیت ملی و بین المللی (با تأکید بر ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
67 - 88
حوزههای تخصصی:
ظهور کووید-19، ناکارآمدی ساختار دولت محور امنیت را ثابت کرده است. با توجه به اثرات کوتاه مدت این بحران، ضروری است که دولت ها بحث های امنیتی جهانی و سیاست گذاری های خود را در مورد بیماری های عفونی برای آینده تغییر دهند. با ظهور کووید-19 بررسی مجدد رابطه بین پاندمی ها و امنیت جهانی جدی تر شده است و کشورها را وادار کرده تا درباره دامنه و مفهوم امنیت ملی و بین المللی تجدیدنظر کنند. بر این اساس سؤال اصلی مقاله حاضر این است تا با تمرکز بر ایران به این سؤال پاسخ دهد که پاندمی ها چه تأثیری بر نقش دولت ها در زمینه امنیت ملی و بین المللی به ویژه در دوران کووید-19 داشته است؟ روش تحقیق در این مطالعه توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اینترنتی می باشد. بر اساس تئوری امنیت انسانی و نظریه بوزان می توان استدلال کرد که تهدیدهای غیرنظامی و غیرخشونت بار مانند پاندمی ها برای موجودیت فرد وجود دارد که باید در کنار تهدیدات سنتی در گفتگوهای مربوط به امنیت ملی در ایران گنجانده شود و به جای دولت بر مردم عادی تمرکز کند. بر اساس یافته های پژوهش، دولتمردان ایرانی باید حوزه امنیت ملی را فراتر از مدل سنتی دفاعی - جنگی قلمداد کرده و در برابر امنیت انسانی پاسخگوتر باشد و امنیت شهروندان خود را در برابر همه تهدیدها (مانند بیماری های همه گیر، تغییرات اقلیمی، محیط زیست و ...) تأمین کنند.
تبیین استراتژی موازنه سازی چین در قبال ج.ا. ایران و عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۲
69 - 93
حوزههای تخصصی:
اهمیت منطقه غرب آسیا در اتصال به سه دریای مدیترانه، دریای سرخ و خلیج فارس به انضمام دارا بودن ذخایر سرشار هیدروکربنی، بازار مصرف و نیز ظرفیت جذب سرمایه گذاری های سودآور در زیر ساخت های آن توجه چین را به منطقه یاد شده تشدید کرد. پکن تلاش دارد تا روابط اقتصادی- سیاسی خود را در منطقه با طرح انواع مشارکت و همکاری به پیش ببرد که در این میان ایران و عربستان سعودی از جایگاه خاصی برخوردار هستند. هدف این مقاله تبیین سیاست موازنه سازی چین در قبال ایران و عربستان در یک دهه اخیر با تمرکز بر مفهوم موازنه سازی منطقه ای می باشد. از این رو سؤال اصلی پژوهش بدین گونه مطرح می شود که چین با استراتژی موازنه سازی میان ایران و عربستان سعودی چه هدف های را در غرب آسیا و خلیج فارس دنبال می کند؟ یافته های پژوهش بدین گونه است که چین با همراهی ابر پروژه اش (یک کمربند- یک راه) اولاً به دنبال تأمین امنیت انرژی خودش می باشد دوماً به دلیل تقابل آشکار و پنهان با نظم آمریکایی در منطقه غرب آسیا ضمن احترام به حاکمیت این دو کشور، باعث همسویی و حمایت از امنیت ایران و عربستان در قبال تحولات منطقه و اتخاذ سیاست موازنه سازی در منطقه غرب آسیا شده است. روش پژوهش این نوشتار روش کیفی مبتنی بر مفهوم موازنه سازی است و داده های نوشتار با تکیه بر منابع اینترنتی و کتابخانه ای گردآوری شده است.
همپوشانی و تعارض منافع اعضای شورای امنیت ملل متحد در بحران سوریه (2023-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
35 - 58
حوزههای تخصصی:
شورای امنیت ملل متحد به عنوان رکن مسئول صلح و امنیت بین المللی، پس از بیش از یک دهه و تا ابتدای سال 2023 هنوز موفق به پایان دادن به بحران سوریه و یا یافتن راه حلی پایدار برای آن نشده است که از سال 2011 آن را در دستور کار خود قرار داده است. در این مقاله به این پرسش اصلی پاسخ داده می شود که چرا و چگونه شورای امنیت بر اثر کنش اعضا موفق به پایان این بحران نشده است؟ جهت پاسخ به این سوال با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، ضمن بررسی منافع اعضای شورای امنیت در این بحران، همپوشانی و وجوه افتراق میان این منافع ارزیابی می شود. در این راستا عملکرد شورای امنیت به طور مشخص متاثر از عوامل درون نهادی و برون نهادی بوده است؛ یافته ها نشان می-دهد، در طول این مدت شورا برخلاف موانع موجود سازمانی ازجمله تعارض منافع اعضای دائم، به طور مشخص از یک سو روسیه و چین و در سوی دیگر ایالات متحده، انگلستان، فرانسه و دیگر اعضای غیردائم شورا، تلاش کرده است تا با ابزارهایی که در اختیار دارد از جمله صدور قطعنامه راه حلی برای این بحران بیابد. با این وجود همچنان شورا در این مسیر به موفقیت جامع دست پیدا نکرده است.
مسئله سکولاریزاسیون: مناقشه کارل لوویت و هانس بلومنبرگ درباره مشروعیت دوران مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
61 - 43
حوزههای تخصصی:
دو تن از مهم ترین فیلسوفانی که اصالت مدرنیته را از منظری الهیاتی مردود شمردند، کارل اشمیت و کارل لوویت، در نقد خود از مفهوم سکولاریزاسیون سود جستند. اشمیت در الهیات سیاسی، همه مفاهیم نظریه مدرن دولت را نسخه های سکولارشده مفاهیم الهیاتی خواند و لوویت در معنا در تاریخ، فلسفه پیشرفت و به تبع آن مدرنیته را روایتی زمینی شده از فرجام شناسی مسیحی-یهودی تلقی کرد. هانس بلومنبرگ، ابتدا در کنفرانس مونتسر و سپس به نحوی مبسوط در مشروعیت دوران مدرن، مفهوم سکولاریزاسیون را هدف شدیدترین حملات قرار داد و کتاب لوویت را واجد «اثری جزمیت بخش» بر فضای فکری آلمانِ نیمه دوم سده بیستم – و به طور مشخص دهه ۱۹۵۰- دانست. بلومنبرگ به نحوی پارادوکسیکال، هم از مدرنیته در مقام آغازی مطلقاً نو در تاریخ دفاع کرد و هم فلسفه پیشرفت مدرن را کوششی برای پاسخ به مسئله ای اساساً الهیاتی -و به تعبیر خود مسئله «باقیمانده »ای- محسوب کرد که مدرنیته سرانجام از آن دست خواهد کشید. از آن دهه به بعد، سکولاریزاسیون را اغلب مفهومی می انگارند که صرفاً در نقد و نفی مدرنیته به کار گرفته می شود. فهم مناقشه لوویت و بلومنبرگ، مستلزم فهم این وجوه مختلف و استفاده استعاری نیرومند لوویت از آن است. در این مقاله می کوشیم نخست پیشینه ای تاریخی از مفهوم سکولاریزاسیون ارائه کنیم، سپس تز سکولاریزسیون لوویت و نقد بلومنبرگ را توضیح دهیم و در نهایت با بسط برخی دیدگاه های رابرت پیپین و الیزابت برینت، ملاحظاتی انتقادی را در زمینه شالوده نقد بلومنبرگ مطرح سازیم.
درآمدی بر الگوی مدیریت راهبردی دانش در تراز تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل و ارائه یک الگوی جامع برای مدیریت راهبردی دانش در تراز انقلاب اسلامی می پردازد و بر اهمیت این مدیریت به عنوان ابزاری کلیدی در تحقق تمدن نوین اسلامی تأکید می کند. در عصر حاضر، انقلاب اسلامی با چالش های پیچیده و متنوعی مواجه است که نیازمند یک رویکرد منسجم و مبتنی بر دانش است. در این راستا، دانش های وارداتی غربی که بر مبانی مادی و غیرالهی بنا شده اند، قادر به تأمین نیازهای واقعی انقلاب اسلامی نیستند. از این رو، ضرورت تولید و مدیریت دانش هایی که ریشه در اصول توحیدی و اسلامی دارند، امری حیاتی به شمار می آید. این پژوهش با استفاده از روش های کیفی، داده های مربوط به بیانات رهبر معظم انقلاب و ادبیات مدیریت دانش را مورد بررسی قرار می دهد. الگوی پیشنهادی شامل سه بعد اصلی است: تولید دانش، توزیع دانش و کاربست دانش. این ابعاد به گونه ای طراحی شده اند که به تحقق اهداف کلان انقلاب اسلامی، از جمله خودسازی، جامعه سازی و تمدن سازی یاری رسانند. علاوه بر این، الگوی مدیریت راهبردی دانش شامل سه رکن کلیدی می شود: ارکان جهت ساز، قابلیت ساز و اجرایی. این ارکان نه تنها به هدایت و توسعه ظرفیت های لازم برای تولید و توزیع دانش کمک می کنند، بلکه بر اجرای مؤثر این دانش در تراز انقلاب اسلامی تأکید دارند و به هم افزایی و انسجام در فرآیند مدیریت دانش می پردازند. نتیجه گیری مقاله نشان می دهد که برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی و توسعه تمدن نوین اسلامی، مدیریت راهبردی دانش باید به طور جامع و منسجم با مبانی اسلامی عمل کند. این مدیریت نه تنها باید به تولید دانش های نوین بومی بپردازد، بلکه باید از تجربیات گذشته نیز بهره برداری کرده و این دانش ها را به طور مؤثر در سطوح مختلف اجتماعی و فرهنگی به کار گیرد. با اتخاذ این رویکرد، می توان به آینده ای روشن و پایدار برای جامعه اسلامی دست یافت.
تحلیل ساختاری-شناختی رویکرد پکن در همکاری جامع راهبردی ایران-چین بر اساس نظریه "نقش"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:پیش بینی های نظری، رویه های بین المللی و شواهد اثباتی و تجربی فراوانی در نظام جهانی از یک دوره گذار سریع و عمیق حکایت دارد که در آن قدرت های نوظهور جهانی و مجموعه های منطقه ای، در حال به چالش کشیدن ساختار سنتی قدرت در جهان هستند. هم افزایی چین و ایران در برخی از حوزه ها در این راستا قابل تفسیر است. بیان مسئله: عدم ادراک مناسب از این رابطه در ایران و بافت بین الملل و تمرکز تفاسیر و تحلیل ها بر محور متغیر آمریکا، و برخی خلأهای روش شناختی و معرفت شناختی در تحقیقات پیشین مانع از ایجاد یک فهم جامع و روا از این پدیده شده است. روش: بر همین اساس، تحقیق حاضر با استخدام نظریه نقش در نظام بین الملل، تلفیق پدیدارشناسی و تحلیل اثرات متقاطع و اعتباربخشی نخبگانی و نرم افزاری، ابعاد رابطه دو کشور تحت برنامه همکاری مشترک را از دیدگاه چین بررسی کرده است. یافته ها: نتایج نشان داد که رویکرد چین در رابطه با ایران متشکل از دو بعد ساختاری ( متشکل از ده متغیر) و اندیشگانی (متشکل از پنج متغیر) است که به ترتیب منجر به ساخت نقش های "ابرقدرت-قدرت میانه" و "ذینفع همسو" شده است. تحلیل اثرات متقاطع نیز نشان داد که نظام روابط دو کشور پایدار و فاقد متغیرهای ریسک است و بر همین اساس، ناپایدارسازی آن دشوار است. از طرف دیگر، به دلیل تنافی این نقش ها با دیگر نقش های بین المللی چین، چشم انداز بسط این رابطه را نیز دشوار کرده است.
A Historical Perspective on the Role of Seminary in Instituting Religious Culture in Iranian Society: From Formation to Present(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The seminary institution has long been influential in Iranian society and is recognized as a driving force behind Islamic culture. Consequently, it has played a significant role in the spiritual and ethical life of the community. At certain points in history, the seminary has taken on the banner of the fight against tyranny and colonialism, leaning on a religious culture. The present study aims to examine the historical role of the seminary in institutionalizing religious culture in Iranian society over the last century. The researcher focuses on the seminary before the Islamic Revolution, employing a descriptive-analytical approach and relying on an analysis of historical documents to interpret the collected data. The framework governing this research is derived from a definition of culture that aligns with the study's objectives. The findings indicated that the seminary has not only preserved its intrinsic mission of deepening religious understanding but has also worked to convey and disseminate Islamic teachings within society.
تبیین ژئواستراتژیکی ظرفیت های روابط همسایگی ایران با جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
539 - 515
حوزههای تخصصی:
ژئواستراتژی نوعی سیاست خارجی است که عمدتاً توسط عوامل جغرافیایی هدایت می شود. برخلاف ژئوپلیتیک که وضعیت موجود را براساس عوامل جغرافیایی مورد تبیین قرار می دهد، ژئواستراتژی براساس ویژگی های جغرافیایی که می توان از آنها به عنوان تعلقات و وابستگی های فضایی بحث کرد، در تعریف و هدایت استراتژی کلان کشور در سیاست خارجی، جهان بینی جامع و دقیق تری برای پیشبرد اهداف کشور در مناطق در مناطق مختلف و دستیابی به موقعیت برتر و یا موقعیت برد-برد در برابر رقبای دیگر ارائه می دهد. هدف ژئواستراتژی، رسیدن به بالاترین و پایدارترین سطح از منافع ملی در ابعاد مختلف است. در چارچوب این دیدگاه، نتایج این پژوهش توصیفی-تحلیلی از یک سو نشان می دهد کشور آذربایجان در ابعاد مختلفی فرصت های ژئواستراتژیکی گسترده برای نفوذ و نقش آفرینی قدرتمند ایران در قفقاز جنوبی و نیز فراتر از آن به ارمغان می آورد که چنین فرصت هایی را از بُعد تنوع و عمق آنها حتی به سختی می توان در بین سایر همسایگان ایران مشاهده کرد. از سوی دیگر، به سبب تأثیرگذاری عوامل سیاسی و ژئوپلیتیکی، برخی از فرصت های موجود به محدودیت تبدیل می شود که می توان بازتاب آن را در حضور ضعیف ایران در قفقاز جنوبی مشاهده کرد. بدین معنی که ایران به رغم فرصت های گسترده موجود، نمی تواند در سطح ژئواستراتژیکی برای پیشبرد منافع خود از آنها کمک بگیرد.
بررسی عملکرد مدل های نظام اقتصادی سرمایه داری در مواجهه با کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
243 - 268
حوزههای تخصصی:
بلایای طبیعی اجتناب ناپذیر هستند و دولت ها تنها با برنامه ریزی می توانند برای مقابله با آنها آماده باشند. کرونا شرایط دشواری را به وجود آورد. اما، برخی کشورها بهتر از دیگران عمل کردند. دلیل رویکردهای متفاوت چه بود و چرا برخی موثرتر واقع شد؟ برای پاسخ به این پرسش با روش توصیفی- مقایسه ای، با هدف کشف علل عملکرد متفاوت دولت ها و با این فرض که یکی از دلایلی که باعث پاسخ های متفاوت می باشد، ویژگی نظام اقتصادی است، به بررسی منابع پرداختیم. این مطالعه نشان می دهد نظام نابرابر سرمایه داری به دلیل حذف گزینشی بخش های هزینه زای خدمات اجتماعی تنها بر اساس هزینه- فایده اقتصادی، دولت های قدرتمندی مانند آمریکا و انگلستان را در بحرانی ترین شرایط در بدترین وضعیت قرار داد. تفاوت نظام های اقتصادی و نحوه درک دولت ها از همه گیری منجر به عملکردها و آمار متفاوتی در میزان مرگ و میر و پیامدهای اقتصادی شد. این تحقیق همچنین نشان می دهد که مدیریت بحران های همه گیر سه مرحله دارد. اولیه یا ورود، مقابله یا مدیریت و خروج. عدم آمادگی کشورهای نئولیبرال (آمریکا و انگلستان) در مرحله ورود باعث شدکه نتوانند عملکرد مناسبی در مرحله دوم داشته باشند ولی در مرحله سوم به دلیل تولید واکسن موفق تر بودند. اما آمادگی کشورهای آلمان و سوئد در مرحله اول به واسطه برنامه ریزی دولت و خدمات اجتماعی قوی تر موفقیت آنها را در مرحله مدیریت بحران و خروج رقم زد. آمادگی ژاپن نیز در مرحله اول به دلیل فرهنگ نهادینه شده مردم و همچنین سرمایه گذاری دولت در مبحث آموزش، باعث موفقیت این کشور در مراحل بعدی شد.
تحلیل تاثیرات دولت رانتیر بر نظام حکمرانی ایران در زمینه توسعه سیاسی در دولت های احمدی نژاد و روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
199 - 224
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد مطالعه تطبیقی دولت رانتیر در دولت احمدی نژاد و روحانی است. از این منظر از راهبرد پژوهش کیفی و از نوع ماتریس مضمون استفاده شده است. لذا داده های تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی یا هدفمند از متون سیاسی مرتبط بواسطه فرایند کدگذاری موضوعی در راستای کشف و شناسایی مضامین پایه ای، سازمان یافته و فراگیر دولت رانتیر در دو دولت احمدی نژاد و روحانی استفاده شده است. یافته های کیفی تحقیق نشان داده است که دولت رانتیر در دو دولت احمدی نژاد و روحانی از سه مضمون فراگیر: الف- عدم توجه به مکانیسم های جامعه مدنی ، ب- دولت کارامد، ج- عدم بخش خصوصی فعال تشکیل شده است. علاوه بر آن وجوه اشتراک و اختلاف سه مضمون فراگیر که ملاک های مورد مقایسه دولت رانتیر در دولت احمدی نژاد و روحانی بوده اند؛ مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفته اند. روش پژوهش در این مقاله توصیفی تخلیلی است و روش گردآوری داده و اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای است که با رجوع به کتب، مقالات و دیگر آثار مکتوب منتشر شده به استخراج آن پرداخته شده است.
مشارکت راهبردی چین و ایران و تأثیر آن بر توافق هسته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی مشارکت در دیپلماسی چین پس از جنگ سرد نمایان شد و به ابزار اصلی سیاست خارجی این کشور برای ارتقای جایگاه آن در عرصه بین الملل تبدیل شد و شاخص نمادین روابط دوجانبه و چندجانبه با دولت ها و سازمان های بین المللی و منطقه ای است. پس از خروج ایالات متحده از برجام و تشدید تحریم های غرب علیه تهران، چین فصل جدیدی در «دیپلماسی مشارکت» اتخاذ کرد و روابط خود با ایران را در همه سطوح، دوجانبه و چندجانبه تعریف کرد. با امضای تفاهم نامه معروف و برنامه همکاری جامع بین دو کشور که به مدت 25 سال ادامه دارد، دامنه همکاری های اقتصادی بین دو کشور در عرصه های منطقه ای و بین المللی گسترش یافت. سؤالی که در پژوهش حاضر مطرح شده این است که توافق 25 ساله ایران و چین چه تأثیری بر توافق هسته ای برجام دارد؟ برای پاسخ به این سؤال در چارچوب دیپلماسی مشارکت و با روش توصیفی- تحلیلی این فرضیه سنجیده می شود که گسترش همکاری میان ایران و چین باعث افزایش کنشگری چین در اجرای برجام و تلاش آن برای بازگشت آمریکا به برجام و پایبندی سایر طرف ها به این توافق خواهد شد و با این عمل، زمینه تأمین هرچه بیشتر منافع اقتصادی- سیاسی این دو بازیگر مؤثر منطقه ای و بین المللی فراهم می شود. روش گردآوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
تحلیل فلسفی مهندسی تمدن در بستر جنگ اراده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین فلسفه تاریخی از روابط اراده های سازمان یافته که به قدرت تمدنی تبدیل می شوند، مسئله ی ساده ای نیست. ظرفیت تمدن ها ازیک سو تابع قدرت کنش گری اراده های قاهر و ابزارهای آن و ازسوی دیگر به مکانیزم گردش قدرت برمی گردد. چه طیفی از اراده ها و با چه ضریب نفوذی، مبدأ ظهور تمدن ها هستند؟ حرکت تمدنی، حاصل هماهنگی شبکه ی اراده های جهت یافته است. کنش گری اراده ها ضریب نفوذ یکسانی ندارند؛ بلکه برخی به دلیل قدرت روحی و عقلی، قاهرند؛ لذا ساخت جامعه، برآیند نفوذ قدرت برتر و پذیرش آن می باشد. نظام اراده ها نیز در سه مقیاس: «تاریخی، اجتماعی، فردی» محور تحولات می باشند و در صورت هماهنگی بر محور واحد و عهده سپاری همدلانه به قوانین سازمان تمدنی خود، جامعه در وضعیت تکاملی قرار گرفته و تمدن ها شکوفا می شوند. فرایند ظهور تمدن ها، در یک روند خطی صورت نمی گیرد، بلکه از بستر جدال اراده های درونی و بیرونی عبور می کند. این پژوهش با روش تحقیقات کتابخانه ای و مطالعات نظری نشان می دهد که غلبه بر وضعیت موجود تمدنی، با کنشگری اراده های سازمان یافته در مقیاس فرد، در سه بعد «اخلاق، عقلانیت، رفتار» و در مقیاس جامعه با تولید «علوم، ساختارها، تکنولوژی» متناسب با بافت بومی و ارزشی امکان پذیر است.
نظام تحریم گرایی و اقتصاد سیاسی تحریم در سیاست داخلی و خارجی آمریکا: واکاوی اثربخشی و چالش های تحریم گرایی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
29 - 62
حوزههای تخصصی:
تحریم اقتصادی یک سیاست برنامه ریزی شده با هدف اعمال محدودیت های اقتصادی، تجاری و سیاسی برای دستیابی به اهداف سیاسی از قبیل تغییر در رفتار بازیگران، تغییر رژیم و کنترل تسلیحات است. در طول چند دهه اخیر، آمریکا با استفاده از جهان روایی دلار و نقش کانونی خود در نظام اقتصادی، بانکی و مالی جهانی، کاربست تحریم ها را در سیاست خارجی خود افزایش داده به نحوی که بر اساس برخی برآوردها بیش از سه چهارم کل تحریم های جهان، از جانب این کشور اعمال شده است. با توجه به اهمیت مسئله تحریم ها، پژوهش حاضر، این پرسش های کلیدی را طرح می کند که تحریم های اقتصادی چه روندی را در چهارچوب سیاست خارجی آمریکا تجربه کرده اند؟ آیا تحریم های اقتصادی آمریکا اثرگذار هستند؟ چه چالش هایی پیشِ روی نظام تحریم های اقتصادی آمریکا در ساخت داخلی این کشور و همچنین نظم بین المللی وجود دارد؟ پژوهش حاضر با استفاده از روش موردپژوهی، ضمن ارائه چهارچوب مفهومی «تحریم گرایی» برای تبیین جایگاه تحریم ها در سیاست خارجی آمریکا در دو مقطع زمانی تحریم گرایی محدود (1945 تا 1990) و تحریم گرایی گسترده (1990 به بعد)، به ارزیابی اثرگذاری این تحریم ها در دستیابی به اهداف سیاسی و همچنین چالش های پیشِ روی آن در سطوح تحلیل خرد و کلان پرداخته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیاست تحریم گرایی ایالات متحده از دهه 1990 تکاملی گسترده در زمینه های کمی، عمق، حوزه جغرافیایی، پیچیدگی، رژیم اجرا و لایه نظارت بر تحریم ها پیدا کرده است. گرچه تحریم های اقتصادی آمریکا اثرات اقتصادی را بر بازیگر تحریم شده تحمیل کرده، اما عموماً در دستیابی به اهداف سیاسی تعیین شده ناموفق عمل کرده اند. تحریم های آمریکا با چالش های مهمی در سطوح داخلی از جمله فرایند دشوار لغو تحریم ها به دلیل اینرسی بوروکراتیک آمریکا، پیچیدگی فزاینده قواعد تحریمی، انباشت درخواست های متعدد شرکت های خصوصی و افراد برای استعلام تراکنش ها، نبود نظام جامع برای ارزیابی اثرگذاری تحریم ها و در سطح خارجی نیز ایجاد ائتلاف های اقتصادی و سیاسی رقیب، گسترش شبکه های پنهان تجاری و مبادلاتی، هزینه های انسانی تحریم ها و به خطر افتادن جهان روایی دلار مواجه است.
تهدیدها و فرصت های پیش روی جمهوری اسلامی ایران در نظم نو ظهور منطقه ای در غرب آسیا
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
321 - 349
حوزههای تخصصی:
منطقه غرب آسیا با قرارگیری در یک نقطه ژئواستراتژیکی و ژئوپلیتیکی در طول تاریخ مورد هجوم قدرت های بزرگ جهانی و درگیری بین قدرت های منطقه ای بوده است. با شروع قرن بیست و یکم که با سردمداری و هژمونی ایالات متحده آمریکا منطقه وارد منازعات و تنش های جدیدی شده که به شکل گیری قدرت های منطقه ای جدید در غرب آسیا شده است. ازاین رو پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی در پی شناسایی چالش ها و فرصت های پیش روی جمهوری اسلامی ایران در نظم نوظهور منطقه ای در غرب آسیا هست. بدین منظور با انجام مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان و کارشناسان صاحب نظر در این حوزه، فرصت ها و تهدید های مدنظر احصاء گردید. یافته های پژوهش نشان داد فرصت های پیش رو شامل بیداری اسلامی، گسترش روابط و توسعه همکاری اقتصادی با همسایگان، توسعه روابط با قدرت های جهانی، ایجاد نقش آفرینی فعال در بهبود و حل بحران های منطقه ای، تقویت محور مقاومت و همچنین استفاده از موقعیت استراتژیک جغرافیایی خود و تهدیدهای احصاء شده شامل افزایش نفوذ رقبای منطقه ای،حضور نظامی و سیاسی قدرت های خارجی، تحریم های اقتصادی و فشارهای بین المللی، ناپایداری های داخلی، اتحاد کشورهای عربی اسلامی با رژیم صهیونیستی، تغییرات ژئوپلیتیکی، گسترش درگیری رژیم صهیونیستی با محور مقاومت و در بخش پایانی پژوهش به تجزیه وتحلیل تهدیدها و فرصت های احصاء شده پرداخته شد.
فراتحلیل پژوهش های سیاسی ناظر بر حیات طیبه (از سال ۱۴۰۰- ۱۳۹۰)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
503 - 540
حوزههای تخصصی:
«حیات طیبه» مهم ترین تصویری اس ت که با الهام از قرآن کریم از خوشبختی و وضع مطلوب ارائه شده است. بررسی اولیه پژوهش ه ای صورت گرفته در این حوزه، نمایانگر استفاده از رویکردهای مختلف نقلی و عقلی در این مطالعات است. برای تحلیل دقیق حیات طیبه نیاز است که این گستره متنوع بررسی شود. این مقاله با هدف فراتحلیل پژوهش های سیاسی مرتبط با «حیات طیبه» در بازه زمانی 1390-1400، در ابتدا به توضیح نقاط قوت و ضعف این مطالعات می پردازد. این پژوهش ها در سه سطح نظری، روشی و نتیجه شناسانه بررسی شده اند. هدف اصلی پژوهش، مطالعه تشخیصیِ وضعیت تولی د علم ی مقاله ها در حوزه حیات طیبه و جمع بندی این پژوهش ها با رویکرد سیاسی برای دست یافتن به تصویری نسبتاً جامع تر است. بر اساس تحلیل یافته ها می توان یک شاکله معنایی مبتنی بر سه رکن فردی، اجتماعی و سیاسی از حیات طیبه ارائه کرد. ضمناً غلبه روش معرفت نقلی (تاریخی)، کلی گویی و انتزاعی بودن و عدم تنوع در روش پژوهش از اصلی ترین کاستی های مطالعات سیاسی این مفهوم بوده است.