فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۷۸٬۶۱۳ مورد.
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
129 - 151
حوزههای تخصصی:
ابن سینا به عنوان فیلسوفی سیاسی، از یک دستگاه منسجم فکری و فلسفی برخوردار است که با استفاده از آن، محیط بیرون از ذهن خود و مسائل آن را تحلیل کرده و متأثر از آن ها درصدد تجویز نظم مطلوبی برآمده است که در آن، انسان ازطریق دولت مطلوب خود به آرمان ها و آرزوهایش می رسد. پرسش اصلی این پژوهش آن است که دستگاه فلسفه ورزی بوعلی جهت دستیابی به آمال و آرزوها چه نوع دولتی را کارآمد می داند و در نیل به اهداف، چه سازوکارهایی را برای کارآمدسازی دولت به دست می دهد. به این پرسش می توان اجمالاً چنین پاسخ داد که در فلسفه سیاسی ابن سینا کارآمدی دولت در استقرار دولت بر حاکمیت ریاست عادله نبوی و تدابیرِ مبتنی بر قوانین شریعت و بر مشارکت مدنی است تا از یک سو با بهره گیری از سازوکارهای بازدارنده، افراد جامعه را از خطر انحراف، ظلم و بی عدالتی بازدارد و از سوی دیگر، با استفاده از سازوکارهای جاری کننده عدالت، اعتدال و تعادل را در جامعه استقرار بخشد و بدین صورت، بسترهای لازم برای شکوفایی استعدادهای کمالیِ افراد جامعه و دستیابی آن ها به آمال و آرزوهایشان فراهم شود. در این مقاله، از روش فلسفی، یعنی شیوه برهانی- استدلالی بهره می گیریم تا قابلیت های اندیشگی این فیلسوف در موضوع کارآمدی دولت بر بنیان های فلسفی و فلسفی سیاسی وی مبتنی شود. براساس یافته های پژوهش، کارآمدی دولت عبارت است از: پیشگیری از فساد جامعه، دولت و نظام سیاسی؛ وجودداشتن سیاست های راهبردی عدالت آور و تعادل زا، و حاکمیت قوانین سعادت آور دنیوی و اخروی؛ وجودداشتن مدیریت روزآمد (برگرفته از تجارب و دریافت نظر کارشناسان و اقتضاهای محیطی).
بررسی انتقادی یک نقد در باره نظام تابع ارزشی منطق پایه گزاره ها؛ آیا راه های اثبات اصول EFQ وEQT مسدود می شود؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۶)
167 - 200
حوزههای تخصصی:
در منطق کلاسیک، استدلال درست است اگر و تنها اگر نتیجه به کمک قاعده های استنتاج از مقدمه ها به دست آید. بر اساس این تعریف، استدلال های P ∧ ∼ P ⊢ Q و Q ⊢ P ∨ ∼ P درست به شمار می آیند. اما شهود طبیعی درستی این دو استدلال را تأیید نمی کند. نویسنده، در نظریه منطق پایه دو بخشی گزاره ها در کتاب «طرحی نو از اصول و مبانی منطق»، با افزودن دو شرط جدید، تعریفی جدید از درستی استدلال ارائه کرده و بر پایه این تعریف، راه های اثبات این دو استدلال را مسدود کرده است. این تعریف مستلزم برخی تجدید نظرها در برخی قاعده های استنتاج و برخی استدلال ها در منطق کلاسیک است و به تأسیس نظریه نظام تابع ارزشی انجامیده است. اسدالله فلاحی در مقاله ای که با عنوان «نظام تابع ارزشی حاج حسینی» در شماره بهار ۱۴۰۲ نشریه علمی آینه معرفت منتشر شده است، بی آنکه موضع خود را در قبال استدلال های فوق مشخص نماید، با طرح انتقادات پراکنده، این نظریه را نقد کرده است. در این میان، تنها یک نقد اصل نظریه را هدف گرفته که به تفصیل به آن پاسخ خواهم داد. دو نقد مستلزم اصلاح خطای سهوی یا رفع ابهام از متن کتاب است. سایر نقدها ناشی از عدول از برخی الزامات نقد، فهم ناصواب از متن کتاب، نادیده گرفتن وجوه معتبر دیگر، غفلت از برخی توضیحات نویسنده با تکیه بر پیش فرض های ناقد به جای تکیه بر پیش فرض های نویسنده است.
آثار تربیتی تعامل با قرآن کریم با رویکرد مخاطب محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعی در فهم پیام آیات قرآن به صورتی که بتواند مشکل فرد و جامعه را در دوران کنونی حل نماید، تنها در صورتی ممکن است که همان گونه که قرآن مخاطب خود را جهانیان قرار داده و با آن ها به زبان فطرت سخن گفته، جهانیان نیز خود را مخاطب قرآن بدانند و با تلاش برای شکوفاسازی فطرت، خود را در معرض این نسیم رحمت قرار دهند. برای رسیدن به این مقصود، شرایط و ضوابطی لازم است که مخاطب قرآن باید آنها را احراز کند تا بتواند از آثار و برکات تربیتی قرآن کریم برخوردار گردد.در پژوهش پیش رو با شیوه ی توصیفی تحلیلی، به تبیین آن دسته از آثار تربیتی پرداخته شد که نتیجه مخاطب محوری است و تلاوت کننده قرآن می تواند از آن ها در عرصه های مختلف فردی و اجتماعی در راستای تربیت و هدایت خویش بهره مند شود. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، آثار تربیتی مخاطب محوری در نسبت با اجتماع در سطح کلان عبارتند از: توحید محوری، اجرای قوانین مبتنی بر شرع مقدس اسلام، اقامه ی دین و فرمان های آن، و تبیین جایگاه خانواده و نقش آن. آثار تربیتی اجتماعی در سطح خرد هم آثاری مانند ایجاد روابط اجتماعی کرامت محور، اخوت و برادری، رعایت حق الناس، وحدت و همدلی، تعاون در کارهای خیر، ترویج امر به معروف و نهی از منکر و سیستم ارتباطی مبتنی بر خیر و نصیحت را به همراه خواهد داشت.
باز اندیشی در پرداخت فاضل دیه در قتل عمد بدون رضایت قاتل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
323 - 348
حوزههای تخصصی:
رویکرد قانونگذار در تمامی مقرّرات ناظر بر قتل عمد در قانون مجازات اسلامی این بوده است که حقّ قصاص برای اولیای دمّ، حقّی تعیینی بوده و دریافت دیه تنها با رضایت قاتل امکان پذیر می باشد. انتخاب و پذیرش دیدگاه تعیینی اگرچه به واسطه شهرت آن بوده است، اما پذیرش آن سبب گردید تا در برخی از صورت های قتل همچون اجرای قصاص در موارد پرداخت فاضل دیه سوء استفاده برخی از مرتکبین قتل را فراهم کند و موجب هدر رفتن خون مقتول شود، این دلایل منجرّ به تغییر موضع قانونگذار، در قانون مجازات سال 1392 گردید؛ و در این تغییر رویّه، نظریه تعیینی به عنوان یک اصل در قتل عمد پذیرفته شد و برای رفع مشکلات عملی در مواردی که قصاص جانی مشروط به پرداخت فاضل دیه از جانب اولیاء دمّ بود ، قائل به نظریه تخییری شد؛ زیرا گاهی اولیاء دمّ قادر به پرداخت فاضل دیه نبودند و قاتل هم حاضر به مصالحه نبود و از آنجایی که طبق دیدگاه تعیینی حقّ اخذ دیه بدون رضایت جانی امکان پذیر نیست خون مقتول در معرض تلف قرار می گرفت؛ حال، به قانونگذار به واسطه پذیرش دیدگاه تخییری این ایراد وارد شده است که با پیروی از قول غیر مشهور و مبنا قراردادن آن دچار اشتباه شده است؛ این پژوهش به این نتیجه رسیده است که اتّخاذ نظر دوگانه به جهت عدم هدر رفت خون مسلمان برمبنای روایات وارده و قاعده «لایبطل» خالی از هرگونه اشکال است.
دلالت های تربیت زمامدار در اندیشه حکیم ابونصر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
205 - 240
حوزههای تخصصی:
تأکیدات فراوان نسبت به زمامداری و نقش زمامداران در سعادت جامعه، چه در منابع دینی و چه در اندیشه های رهبران جمهوری اسلامی، نشان از ضرورت تدوین برنامه ای جامع برای تربیت زمامداران دارد که تدوین آن علاوه بر نیاز به مبانی مبتنی بر قرآن و سیره معصومین (علیهم السلام)، به استفاده از اندیشه های متفکران مسلمانی که در راستای کاربست مبانی اسلامی در اندیشه خود تلاش نموده اند؛ نیز محتاج است. در این میان اندیشه های فارابی به عنوان مؤسس فلسفه اسلامی حائز اهمیت ویژه ای است به خصوص آنکه زمامدار و تربیت وی، به تبعیت از افلاطون، دغدغه اصلی فارابی نیز بوده است. بر این اساس تلاش این پژوهش بر این خواهد بود که با استفاده از آثار و تالیفات فارابی مروری بر اندیشه های او دررابطه با تربیت زمامدار داشته باشد و به عبارت دقیقتر این پژوهش به دنبال پاسخی برای این سؤال است که «اندیشه فارابی چه دلالت هایی برای تربیت زمامداران دارد؟» این پژوهش برای پاسخ به این سوال با استفاده از روئش دلالت پژوهی به استخراج و تحلیل سهم یاری ها و سپس دلالت های مرتبط با تربیت زمامداران از اندیشه فارابی پرداخته و در نهایت تلاش کرده است این دلالت ها را در قالب یک نمودار مفهومی ارائه نماید.
رویکرد فقه نظام واره در جامعه منتظر بر اساس اندیشه های آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (ره)
منبع:
جامعه مهدوی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷)
71 - 101
حوزههای تخصصی:
آیت الله العظمی صافی گلپایگانی ره یک مهدویت پژوه متبحر و یک فقیه زبردست بودند که در شکل گیری قانون اساسی جمهوری اسلامی نقش مهمی داشتند؛ همچنین حضور ده ساله ایشان در کسوت دبیر شورای نگهبان ضروری می نماید که رویکرد فقه نظام واره در جامعه منتظر از دیدگاه ایشان مورد کاوش قرار گیرد؛ ازاین رو نوشتار پیش رو با روش توصیفی تحلیلی در اولین قدم به چیستی جامعه منتطر از منظر این فقیه عالی مقام اشاره دارد؛ ایشان انتظار را حیات بخش و جامعه منتظر را پویا و شکوفا معنا می کند. آیت الله صافی تحقق فقه نظام واره در جامعه منتظر را به روشنی تأیید می کند و معتقد است که اصل و بنیان این نظام تأسیسی و فروعات آن امضایی است. ایشان ایمان به مکتب و شجاعت در بیان آن، نگاه انتقادی به تمدن غرب و توجه به فقه غایت مدار را از پیش نیازهای مهم رویکرد فقه نظام واره در عصر غیبت می دانند. آیت الله صافی نظام سازی در جامعه منتظر را در قالب یک ساختار در نظر می گیرد که مبتنی بر حاکمیت الهی، نظام امامت و رهبری و مشروعیت الهی قدرت در عصر غیبت است. ایشان مخالف سرسخت انتظار مخرب در دوران غیبت است و تأکید می کند که اسلام ماهیت، هویت و شخصیتش سیاسی است و دربرگیرنده یک نظام حاکمیتی منسجم و ساختارمند است.
تبیین چگونگی تربیت اخلاقی متعالیه براساس تفاسیر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به تببین چگونگی تربیت اخلاقی متعالیه، براساس تفاسیر ملاصدرا، می پردازد. این پژوهش که با روش تحلیل محتوای قیاسی استقرایی انجام شده است، برای تبیین چگونگی تربیت اخلاقی به تحلیل محتوای تفاسیر ملاصدرا پرداخته و اصول و روش های تربیت اخلاقی را واکاوی کرده است. اصول و روش های تربیت اخلاقی در دو دسته سلبی و ایجابی ناظر به دو مرحله اصلی تخلیه و تحلیه در تربیت اخلاقی متعالیه دسته بندی شده اند. بر این اساس، در بخش سلبی، پنج اصل و هفت روش و در بخش ایجابی نیز هشت اصل و شش روش استخراج شده است. اصول بخش سلبی عبارتند از: تهذیب ظاهر، مراقبت از اعمال، تهذیب نفس، دوری از حبّ دنیا و مراقبت از خواطر ذهنی. اصول بخش ایجابی نیز عبارتند از: عقل ورزی، تفکر، مراقبت در مسیر کسب علم، تکرار، ایجاد ملکات نیکو، تعدیل قوای جسمانی و نفسانی، توجه به تفاوت وسع ها و به گزینی در معاشرت. روش های سلبی عبارتند از: ریاضت، زهد، انفاق، دوری از هم نشین بد، پاسخ به شبهات، دوری از عادات نامناسب، دوری از افراط و تفریط. روش های ایجابی نیز عبارتند از: اطاعت از شرع، عمل به مقتضای علم، برهان، تذکر، ایجاد عادات پسندیده و موقعیت مداری.
مداخله کیفری قانون گذار در قاچاق ارز برمبنای اصل ضرر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره سوم اسفند ۱۴۰۲ شماره ویژه حقوق جزا
95 - 107
حوزههای تخصصی:
مداخله در بازار ارز، مانند هر موضوع اقتصادی دیگر همواره محل پرسش بوده است؛ که آیا حکومت حق دارد یا می تواند در این زمینه مداخله کند و اساساً مداخله کیفری قانون گذار در قاچاق ارز بر مبنای اصل ضرر چگونه قابل تحلیل است؟ مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع مورد اشاره پرداخته است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که حقوق کیفری کنونی قاچاق ارز را با تعریف موسعی که در قانون از آن شده است جرم انگاری نموده و فراتر از یک موضوع اقتصادی، به آن از منظر سیاسی و امنیتی هم نگریسته است تا جایی که چنین جرمی را با شرایطی اخلال در نظام اقتصادی دانسته و با برچسب معاند بر مرتکبان آن، مجازات محاربه برای آن پیش بینی کرده است. مداخله های کیفری کنونی در این زمینه تنها براساس اصل ضرر برای پیشگیری از ایراد زیان به دیگران، اعم از جامعه و اشخاص، مشروط به شروطی و در برخی از موارد توجیه شده است. زیرا، قاچاق ارز در شرایط بی ثباتی اقتصادی، از منظر سیاست گذاران و قانون گذاران ایران متضمن ایراد صدمه به اقتصاد و اشخاص است. از منظر انتقادی این نوع مداخلات با نادیده انگاری وجه جرم دولتی که برآمده از سیاست ها، برنامه ها و قوانین ناموجه است؛ صرفاً بر جرم انگاری رفتار اشخاص تمرکز کرده و نقش سیاست ها و نهادهای تصمیم ساز و تصمیم گیر نادیده گرفته شد.
بررسی تحلیلی گسترش و تثبیت کلیسای کاتولیک در آمریکای لاتین(1551-1620م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۳۱۴
49 - 57
حوزههای تخصصی:
آمریکای لاتین پرجمعیت ترین منطقه مسیحی نشین دنیاست. ضرورت های سیاسی، اجتماعی و مذهبی اقتضا می کند که مسیحیت آمریکای لاتین شناخته شود. حیات اجتماعی در آمریکای لاتین قبل از ورود مسیحت، هزاران سال سابقه تاریخی داشته است. تمدن های بزرگی مانند المک ها و ایستک ها قبل از میلاد مسیح در این مناطق شکل گرفته اند. مسیحیت در قرن ۱۵ با ورود فاتحان وارد منطقه ی آمریکای لاتین شد. مسیحیت کاتولیک از آغاز ورود تا به امروز دوره های مختلف (ورود و مسیحی سازی، تثبیت و تضعیف) را پشت سر گذاشته است. ما در این تحقیق به مسئله تحلیل عوامل تثبیت مسیحیت کاتولیک در آمریکای لاتین می پردازیم. نقش عوامل مستقیمی مانند فرقه های رهبانی و اجلاسیه های اسقفی و عوامل غیرمستقیمی چون پادشاهان کاتولیک و پاپ ها مورد بررسی قرار می گیرد. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق کتابخانه ای و با استفاده از اسناد نوشتاری انجام شده است و روش داده پردازی اطاعات توصیفی و تحلیلی است.
ارزیابیِ سیرالملوک
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۹۹)
133 - 183
حوزههای تخصصی:
در سال 1398، دکتر محمود عابدی تصحیحی دیگر از کتاب سیرالملوک خواجه نظام الملک طوسی عرضه کردند. این تصحیح از نگاه متن شناسی، ناهمخوانی های زیادی با چاپ های پیشینِ این متن (همچون چاپ استاد هیوبرت دارک و چاپ استاد جعفر شعار) ندارد؛ چراکه نسخه اساس این چاپ ها نیز همان نسخه شناخته کتابخانه نخجوانی است که در چاپ های نامبرده هم از آن بهره گرفته اند. از دیگر سو، گزارشگر چاپ نوین این کتاب (دکتر عابدی) یادداشت هایی بر آن افزوده است که در این نوشته ها، کم و بیش نارسایی هایی راه یافته است. نوشته کوتاهی که پیش روی شماست از خوانش متن و نگرشی کوتاه در یادداشت های آن فراهم آمد که در سه بخش از پیش چشم خواننده گرامی خواهد گذشت:
1) ضبط های نادرست
2) نارسایی های معنایی واژگان
3) افتاده ها و ناگفته های معنایی
دلالت پژوهی مبانی قرآنی، روایی و فقهی نفقه زن در پرتو جایگاه اقتصادی زنان؛ (بازفهم براساس فرهنگ معاصر نزول و فرهنگ حاضر)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۴ بهار ۱۴۰۲شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
131 - 157
حوزههای تخصصی:
قرآن معجزه جاویدان فرازمانی و فرامکانی است و تمام احکام آن دارای مصلحت و حکمت به فراخور مکلف است. یکی از تکالیف قرآن در زمینه خانواده موضوع پرداخت نفقه زن به واسطه شوهر است. از آنجایی که در جامعه فعلی زنان دارای موقعیت برابر یا برتر اقتصادی و اجتماعی شده اند بعضاً امتثال یا عدم امتثال این تکلیف مشکلاتی بین زوجین به وجود می آورد. پژوهش حاضر برآن است با استفاده از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و ابزار گردآوری کتابخانه ای – اسنادی به این سوالات پاسخ دهد که در عقد دایم پرداخت نفقه بر چه مبانی شرعی استوار است؟ آیا پرداخت نفقه می تواند تابعی از شرایط اقتصادی زوجین باشد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که مفهوم شناسی نفقه دلالت مستقیم بر فلسفه آن یعنی رفع احتیاج زن به واسطه مرد دارد و اصلی ترین مبنای قرآنی نیز بیانگر احتیاج اقتصادی زن به واسطه عدم اشتغال و کسب درآمد است و ضمناً اثبات کننده عقلایی بودن تکلیف است. همچنین بر مبنای روایی فلسفه نیاز تأیید می شود. نفقه از نظر فقهی با مبانی «احتیاج» و «عِوَضِ احتباس» تناسب بیشتری دارد. دلایلی همچون غیرتعبدی بودن حکم نفقه، غیرمعاوضی بودن نفقه، نظریه صحت شرط عدم نفقه، حق بودن نفقه، ارتکاز عرفی و اقتضائات جامعه و سیاست گذاری های کلان کشور اثبات می کند که تکلیف نفقه بر اساس نیاز زن است که در صورت نیاز زن وجوب قطعی دارد ولی در صورت بی نیازی و داشتن درآمد حکم آن می تواند بر اساس فلسفه تعیین شود و در صورت برگشت به نیازمندی مجدد حکم وجوب برقرار شود.
استعراض آداب الحیاه الزوجیه قرآنیًّا مع مراعاه ترتیب نزول الآیات
حوزههای تخصصی:
لقد أجریت الدراسه الحالیّه بغرض استعراض آداب الحیاه الزوجیه فی القرآن الکریم (مع التأکید على ترتیب نزول الآیات) بطریقه وصفیّه تحلیلیّه، وبالتالی تمّ تحدید صیغه بنیویّه جدیده من خلال استخراج المسائل القانونیّه والأخلاقیّه فی الزوجیّه والاهتمام بکمّیّه التکرار وتتابعه فی الآیات المکّیّه والمدنیّه، وأمّا استنباط هذه الصیغه، فتمّ بالاستناد على سیاق الآیات والروایات التفسیریّه، وأظهرت نتائج البحث أنّ لسور القرآن ترابطًا بنیویًّا وأدبیًّا، بما فی ذلک حسن البدایه، والسجع، والتشبیه، والتصویر الأدبی، واللحن والإیقاع المشترک، وقد أظهر التحلیل البنیوی والمضمونی للآیات أنّ السور المکّیّه من حیث آداب الزوجیّه لها ترابط فی المضمون، مثل طرح موضوع الزوجیّه وتقدیرها، واعتبار الزوجین نعمه بعضهما لبعض، والتأکید على مراعاه التقوى الإلهیّه من قبل الزوجین، وأمّا السور المدنیّه فلها آیاتٌ مماثله بشأن النساء وآداب الحیاه الزوجیّه التی تشمل احترام الحقوق المادّیه للمرأه مثل تملّک المهر وسهم الإرث، والإحسان بها فی الأوقات الخاصّه مثل الطلاق، واحترام مکانتها کزوجه والتسامح فی شؤونها ومساعدتها فی البیت.
تبیین برهان صدیقین و شواهد قرآنی آن از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
5 - 29
حوزههای تخصصی:
برهان صدیقین در مقام اثبات وجود خدا بدون وساطت مخلوقات است. فارابی، این منهج را طرح و ابن سینا با تقریر برهان «امکان و وجوب» مدعی اقامه این برهان شد، که صدیقین بودن آن، مورد اعتراض ملا صدرا قرار گرفت و نهایتاً خودِ ملا صدرا و پس از ایشان، علامه طباطبایی هر یک تقریر جدیدی از این برهان را ارائه فرمودند. حضرت آیت الله جوادی آملی از طرفی در مباحث برهانی، با همان ملاکی که ملا صدرا در صدیقین بودن برهان ابن سینا مناقشه کرده بود، در خود برهان ملا صدرا مناقشه نموده اند و نهایتاً بر برهان علامه طباطبایی تأکید می ورزند و از طرفی دیگر در مباحث تفسیری به بیان شواهد قرآنی بر این برهان پرداخته اند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در صدد پاسخ به این سوال قرار گرفته است: تبیین برهان صدیقین و شواهد قرآنی آن از منظر آیت الله جوادی آملی چگونه است؟ که در مقام پاسخ پس از تقریر برهان صدیقین از منظر آیت الله جوادی آملی، به تبیین شواهد قرآنی آن با توجه به آیه 45 سوره فرقان و 53 سوره فصلت و توضیح وجه شهادت و دلالت هر کدام از آیات بر مدّعا، همت گمارده است، تا اولاً نمونه ای از عقلانی بودنِ مفاهیم قرآن، ثانیاً جلوه ای از تفکیک ناپذیری قرآن و برهان به صورت عینی و مصداقی، و ثالثاً جنبه ای از اعجاز علمی این کتاب آسمانی را نمایان سازد.
Investigating Principles of Conversation between Jesus (PBUH) and Apostles in the Qur’an, Based on Paul Grice's Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۴, Issue ۱, ُ۲۰۲۳
123 - 134
حوزههای تخصصی:
Cognitive linguistics is an approach in the study of language that examines the relationship between his language and mind and his social and physical experiences. Cognitive Linguistics is one of the interdisciplinary sciences whose purpose is reflection and precision in the mechanism of the relationship between the structure and the constituent elements of a text in order to better understand the process of completing the meaning and the concept hidden in it. Herbert Paul Grice is one of the linguistic analytical philosophers that according to this point of view, has conducted detailed and extensive studies on conversations and linguistic actions and their indirect and implicit meaning in everyday language, which has become known as Grice's cooperative principle. Conversation is one of the constructive elements of every narrative text that plays a central role in transferring the meaning. Grice sees conversation as a purposeful and rational behavior and it is a type of cooperation-based interaction that has its own logic. According to his theory, every successful dialogue is based on observing the 4 principles of cooperation (quantity, quality, communication and method) and if any deviation from one or more of the four principles is based on a certain relationship and purpose, it leads to the necessity of communication and if this goal is not provided departing from these principles will lead to the failure of dialogue. Therefore, in this research, some of the conversations between Jesus and the apostles in the Holy Qur'an have been analyzed, based on the theory of Grice's rules in a descriptive and analytical method in order to answer the question of how the cooperative principle is used and violated and what effect these violations have on the meaning and purpose of speaker. The results show that the dialogues of Jesus and the apostles in the Holy Qur'an violate the 4th principle of cooperation. The 3rd principle is most evident that the words of Jesus and the apostles have the quantity of 3 times in the Holy Qur'an and 2 other principles namely the principle of communication and the principle of method have a harmonious participation in the dialogue of the apostles and Jesus.
زبان آرامی را جدی بگیریم؛ جستارهایی با رویکرد مطالعات قرآنی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۱)
183 - 199
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به پیوندهای عمیق آرامی و عربی در میان زبان های سامی متمرکز است و مباحث آن در چهار بخش تدوین یافته است که عبارتند از: 1. درآمدی بر زبان های سامی؛ 2. پیوندهای آرامی و عربی؛ 3. پیوندهای آرامی تلمودی و عربی قرآن؛ 4. نمونه کاوی: کارکرد «دابه الأرض» (نمل: 82) در پرتو زبانهای سامی. در نهایت، بخش جمع بندی بر تأکید دوباره بر ضرورت راه اندازی رشته زبان های سامی در برخی دانشکده های علوم قرآنی می پردازد. به نظر می رسد، در زبان های سامی، آرامی و عربی از عمیق ترین و وسیع ترین پیوندها برخوردارند.
جلوه های عدالت ترمیمی در مجازات های کیفری قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۱۷۸-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
در قرون اخیر به دلیل مشکلات ناشی از اجرای عدالت کیفری، الگوی جدیدی به نام عدالت ترمیمی ؛ جهت ترمیم رفتارها و رفع مشکلات ناشی از جرم؛ مورد توجه سیستم های قضایی قرار گرفته است. فرایند ترمیم با هدف ایجاد صلح و آشتی بر احیای حقوق بزه دیده از طریق مذاکره و ابزار و شیوه های خاص و همراه با مشارکت فعال بزه دیده و بزه کار، به جبران خسارت و حل و فصل مسائل ناشی از جرم می پردازد. این در حالی است که قرآن کریم (علاوه بر راهکارهای ترمیم) مجازات های کیفری را از راه کارهای موکّد خود در مواجهه با برخی جرایم بر شمرده است. از این رو پژوهش حاضر با روش تحلیلی و مقایسه ای به بررسی آیات مرتبط با مجازات های کیفری پرداخته و با مقایسه آن با نظر اندیشمندان حوزه عدالت ترمیمی، ویژگی ها و نشانه های غیرکیفری در آن آیات را کشف کرده و به این نتیجه رسیده که اصل و مبنای قرآن در برخورد با جرائم، ترمیم جامعه، مجرم و حفظ شون انسانی بوده و در هر جرمی که دستورات کیفری صادر کرده به تناسب راهکارهای متعددی جهت ترمیم ارائه داده است تا از آسیب های مجازات کیفری کاسته شود.
The Semantics of Ḍaraba in the Verse 34 of Surah An-Nisa
منبع:
Journal of Textual and Translation Analysis in Islamic Studies, Volume ۱, Issue ۱, ۲۰۲۳
57 - 73
حوزههای تخصصی:
The meaning of the word Ḍaraba in the phrase iḍrebuhunna in the verse 34 of Surah An-Nisa is one of the words of the Holy Qur’ān that has occupied the minds of commentators. According to this verse, the Holy Qur’ān gives three orders to men whose wives are disobedient: advise them, forsake them in bed or beat them. Throughout the history of the Holy Qur’ān interpretation, there have been many discussions about the meaning of iḍrebuhunna by commentators, and in the contemporary era, many scholars of the Holy Qur’ān have talked about the meaning of this word. The purpose of this article is to clarify the meaning of Ḍaraba in this verse. Indeed, this study tries to find what the exact meaning of Ḍaraba in the phrase iḍrebuhunna in the verse 34 of Surah An-Nisa is. To figure out the meaning of iḍrebuhunna , we used the method of semantics and the method of qualitative content analysis and examined and classified the commentators’ opinions. The result is that what God means by “beating” in this verse, based on the severity of beating/hitting, is the psychological beating in such a way that a man is ready to hit with anger so that the woman stops disobeying her husband; however, this does not involve the stage of physical hitting.
تأثیر آموزه های قرآن کریم در کنترل دوران اپیدمی کرونا با تأکید بر آرای مفسران فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه های تربیتی قرآن نه تنها به لحاظ موضوعی چندبعدی اند، بلکه به جهت تأثیرگذاری نیز، شامل شرایط گوناگون اجتماعی می شوند. هدف این مقاله شناسایی و تحلیل آن گروه از آموزه های قرآنی است که توجه نکردن به آنها باعث شدیدتر شدن مشکلات اجتماعی و اقتصادی در دوران بحران همه گیری کرونا شد. این آیات در بستر تفاسیر مذاهب اسلامی ارزیابی می شود. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. این مقاله براساس اطلاعات گردآوری شده از متن قرآن و با استفاده از فهرستهای موضوعی و نرم افزار های قرآن پژوهی انجام شده است. یافته ها در سه حوزه روابط اجتماعی، بهداشت عمومی و اقتصاد سالم تنظیم شدند. به صورت کلی تفاسیر شیعی بینش تبیینی و توجیهی نسبت به آموزه های قرآن دارند و تلاش کرده اند دلایل عقلی و علمی این احکام را تشریح کنند و تفاسیر سنی تلاش کرده اند این احکام را با طبقه بندی روشن و آشکار برای مسلمین معرفی نمایند. مهم ترینهای قرآن کریم برای مهار بحرانهایی همانند همه گیری کرونا، آمادگی قبلی، رعایت حقوق انسانی و بهداشت فردی و جمعی است.
مطالعه تطبیقی اجرای مجازاتهای حدی بر غیر مسلمانان در فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
119 - 133
حوزههای تخصصی:
امروزه در هر کشور اسلامی، افراد غیرمسلمان با عقاید گوناگون حضور دارند و در کنار مسلمانان زندگی می کنند. آمارها نشان می دهد ارتکاب جرائم، توسط بزهکاران غیرمسلمان، امری شایع است. مجموعه احکام کیفری موجود در مذاهب فقهی اسلامی و بررسی مبانی این احکام، می تواند خط مشی مفیدی برای قانونگذاران اسلامی در تصویب قوانین کیفری برای غیرمسلمانان باشد. لذا بررسی تطبیقی احکام فقهی در رابطه با جرائم حدی غیرمسلمانان در جامعه اسلامی ضروری به نظر می آید. جرائمی که میزان مجازات آن در شریعت اسلامی معین باشد، جرائم حدی است. جرائم حدی مورد اتفاق فقهای اسلامی عبارتند از: قذف، شرب خمر، زنا، سرقت و محاربه. فقهای اسلامی، احکام کیفری مسلمانان و غیرمسلمانان را در پاره ای از مجازاتهای حدی متفاوت دانسته اند. با تغییر تعابیر قلمرو کشورهای اسلامی، به وجود آمدن مفاهیم جدید دولت، ملت، شهروند، قوانین بین المللی و مشارکت غیرمسلمانان در دفاع از کشور اسلامی به نظر می رسد موضوعیت قرارداد ذمه و پرداخت جزیه و تفاوت در نظام حقوقی و کیفری به خاطر باور فرد مجرم، به پایان رسیده است. فرامین قرآن در برپایی عدالت اجتماعی، مقتضی مساوات اجرای احکام کیفری بر مسلمانان و غیرمسلمانان است. می توان گفت مجرمین مسلمان و غیرمسلمان در ارتکاب جرائم حدی قذف، زنا، سرقت و محاربه به صورت یکسان مجازات می گردند. در جرم شرب خمر به دلیل عدم اعتقاد غیرمسلمانان به حرمت این ماده، مجازات حدی فقط در صورت تظاهر بدان، اجرا می شود. این پژوهش، ضمن بررسی نظریات فقهای هفت مذهب امامیه، حنفیه، زیدیه، مالکیه، شافعیه، حنابله و ظاهریه به شیوه توصیفی تحلیلی نشان می دهد دین و باور مجرم در اجرای مجازات حدی مؤثر نیست.
تبیین استعاره های مفهومی نهج البلاغه در حوزه خداشناسی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
255-278
حوزههای تخصصی:
در زبان شناسیِ شناختی، «استعاره» صرفاً یک آرایه ادبی برای زینت کلام نیست. بلکه به مفهوم سازی یک حوزه معنایی در قالب حوزه معنایی دیگر اطلاق می شود و بر این اساس در تبیین مفاهیم انتزاعی، به ویژه در حوزه متون دینی نقش بسزایی دارد. این پژوهش سعی دارد تا با اتخاذ رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی، با جستجو در متن نهج البلاغه و از لابه لای خطبه های آن دریابد که صاحب سخن چگونه مبحث «خداشناسی» را برای مخاطب قابل درک ساخته است؟ یافته های این پژوهش نشان از آن دارد که امیرمؤمنان(ع) برای اینکه تصویر روشنی از موضوع مورد اشاره در ذهن مخاطب ایجاد کند، در بیشتر موارد با استفاده از استعاره های هستی شناختیِ تشخیصی، خداوند را به مثابه یک انسان تصوّر کرده و سپس صفات انسان گونه را از ساحت ربوبی نفی کرده است. به عبارتی در حوزه مبدأشناسی نهج البلاغه، انسان بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده است. به عنوان مثال در خطبه ای، ابداع و نوآوری که از ویژگی های انسانی است را به خداوند نسبت می دهد و در جایی دیگر خداوند را دارای قوه بینایی فرض کرده است، گاهی نیز به ماده انگاری روی آورده و برای تبیین مفهوم انتزاعی خداوند از حوزه معنایی دریا استفاده کرده است.