فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۰۱ تا ۵٬۲۲۰ مورد از کل ۸۰٬۴۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
إن الحقائق النفسیه تعبر لنا عن ثنائیه الإنسان الجنسیه، فیری یونغ، وهو من علماء النفس الکبار، أن ثمه حس ذکوری یسکن کل أنثی ویدعی الأنیموس، وثمه حس أنثوی داخل کل رجل یسمی الأنیما، وهذان النموذجان اللذان قد وقعا وطُبعا فی أعماق لاشعور الإنسان الجمعی، لهما أثر کبیر فی تکوین شخصیه الإنسان وبالتالی تصرفاته فی حیاته. والأدب هو مهد واسع لظهور اللاشعور الجمعی ومحتویاته، ومن أحد الأدباء الذین تأثروا فی خلق أعمالهم الأدبیه بلاشعورهم الجمعی إلی جانب تأثرهم بلاشعورهم الفردی، هو عبدالسلام العجیلی. إنه من کبار کتاب سوریا والذی له دور بارز فی رقی الأدب الروائی السوری خاصه والعربی عامه. وفی بعض أعماله لا سیما "باسمه بین الدموع" و"رصیف العذراء السوداء"، و"قنادیل إشبیلیه"، و"قلوب على الأسلاک"، نتلمس وجوه الأنیما والأنیموس متجلیه فی شخصیاتها الثابته والنامیه. على هذا، إن هذا المقال یسعى، من خلال دراسه الأنیما والأنیموس فی الروایات المذکوره آنفا، واعتمادا على المنهج الوصفی التحلیلی، إلى الإجابه عن هذا السؤال الرئیسی علی أنه کیف یظهر هذان النموذجان فی روایات العجیلی، ومن هذا المنطلق، یهدف تسلیط الضوء علی دورٍ تلعبه الأنیما والأنیموس فی تکوین شخصیاته الروائیه. أما أبرز النتائج التی توصل إلیها البحث فتدل علی أن العجیلی حدد وظیفه محوریه لشخصیات روایاته بحیث تکشف لنا عن وجود العلاقه الجدلیه بین نموذج الأنیما والأنیموس، کما أنها تشیر إلی مرافقه الوجوه الإیجابیه والسلبیه لهذین النموذجین وکونهما معا فی روایات العجیلی، إلا أن سلبیاتهما المتمثله فی الدعاره والشهوه، والفتنه، والخیانه، والحسد، والاستسلام، والمیل إلی التمرد والعصیان، تنعکس فی هذه الروایات أوسع نطاقا، وللأنیما دور أکثر وضوحًا فی تکوین الشخصیات ومسار أحداث روایاته.
فضیلت گراییِ غایت انگار؛ سلوک شهید سلیمانی در حیطه اخلاق نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
۱۰۰-۷۵
حوزههای تخصصی:
اخلاق هنجاری درصدد ارائه معیاری برای تعیین حسن و قبح افعال اختیاری انسان در موقعیت های مختلف است. تصویرسازی نظریه اخلاق هنجاری جنگ در حیطه فعالیت ها و نبوغ نظامی شهید حاج قاسم سلیمانی از اولویت های معرفی شخصیت برجسته ایشان در راستای الگوسازی از اهداف این پژوهش است. مطالعه چالشیِ نوعِ سلوک حاج قاسم در جنگ به دلیل تراز بودن شخصیت ایشان اهمیت ویژه ای دارد. روش مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی و ناظر به سبک زندگی ایشان است. پرسش اصلی پژوهش این است که بررسی سلوک شهید حاج قاسم سلیمانی در حیطه جنگ و اخلاق نظامی ناظر به کدام یک از نظریه های اخلاق هنجاری است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که با توجه به مؤلفه های اساسی درون متنی چون الگومحوری، رعایت موازین اخلاقی و حدود شرعی در میدان نظامی، نوع دوستی و اخلاص در منش و رفتار نظامی شهید سلیمانی، می توان تصویری از نظریه فضیلت محوری غایت گرا را در سلوک نظامی ایشان استنباط کرد.
جایگاه حسن فعلی و حسن فاعلی در ارزشمندی اخلاقی افعال از منظر آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های نظام ارزشی اسلام برخلاف بیشتر مکاتب اخلاقی، توجه به حسن فاعلی در ارزشمندی اخلاقی است؛ اما این به معنای نادیده گرفتن جایگاه حسن فعلی نیست. مقاله حاضر با هدف تدقیق در دیدگاه آیت الله مصباح یزدی در جایگاه هریک از حسن فعلی و حسن فاعلی در ارزشمندی فعل اخلاقی به رشته تحریر درآمده و به تحلیل دیدگاه ایشان در برخی مسائل جزئی در این بحث پرداخته است. از جمله مسائل مدنظر در این مقاله، رابطه حسن ذاتی با ارزشمندی افعال، حسن فعلی و ارزشمندی در فعل مباح، وجوه اصالت حسن فاعلی و ارتباط نیت خوب بدون عمل با ارزشمندی اخلاقی از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی است. این نوشتار که با روش توصیفی و تحلیلی نگاشته شده، به این نتایج دست یافته که از منظر ایشان، «حسن ذاتی» به معنای حسن فعلی است، اما ارزشمندی اخلاقی فعل، مشروط به حسن فاعلی نیز هست. مباحات شرعی با توجه به معنای سلبی حسن (قبیح نبودن)، از مصادیق حسن فعلی محسوب می شود و با نیت الهی، ارزش اخلاقی پیدا می کنند. همچنین می توان وجوه اصالت حسن فاعلی را در وابستگی حسن فعلی به حسن فاعلی، جهت دهی ارزشی آن به فعل خنثا و تأثیر قبح فاعلی در سقوط انسان دانست. علاوه بر این، بررسی به دست آمده روشن کرد که نیت خوب بدون انجام فعل، فعل جوانحی محسوب می گردد و موضوع آن از بحث دخالت حسن فعلی و فاعلی در ارزشمندی اخلاقی خارج است.
اصول و ضوابط عقلانی حاکم بر رفتار امام علی(ع ) بر اساس نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش بسیار مهمی از اندیشه و رفتار امام علی ع در مجموعه سخنان برجای مانده از ایشان تحت عنوان نهج البلاغه بازتاب یافته است. در این پژوهش تلاش شده تا با روش توصیفی و تحلیلی(تحلیل محتوا) بخشی از رفتارهای امام بررسی گردد تا مشخص شود چه اصول و ضوابط عقلانی بر رفتار ایشان حاکم بوده است. نتایج پژوهش از این حکایت دارد که امام در محیط وشرایط خاصِ جنگ و فتنه؛ نافرمانی در امر جهاد؛ خلافت عثمان وقتل او؛ انحراف وانحطاط جامعه؛ مواجهه با سیاستهای معاویه ونفاق وپیمان شکنی های زمانه، عاقلانه رفتار کرده و برای نمونه مردم را از منشأ فتنه ها و علل انحطاط جامعه ورشد رذایل اخلاقی آگاه ساخته؛ در بزنگاه حوادثی چون مواجهه با دشمنان ومشاوره به دیگران و نامه نگاری با معاویه وکارگزاران حکومتی، تصمیم درست ورویه عقلانی در پیش گرفته؛ برای اصلاح امور و تغییر نگرش و باور مردم، چهره منافقان و پیمان شکنان واوصاف بدترین(عالم نماها ومنافقان وقاضیان ناپخته)و بهترین(پارسایان، مؤمنان وعالمان واقعی) مردم را بیان کرده؛ در شرایط مختلف با استدلال منطقی و بیان قواعد عقلانی حاکم بر زندگی بر همه اتمام حجت کرده تا او را حریص به حکومت، شوخ طبع و علاقه مند به بازی، ناآگاهی از فنون جنگی ومداخله گر در قتل عثمان و غیرآن متهم نکنند.
کاربست های قیود اخلاقی در ادبیات کردی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
231 - 250
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی و کردی با هم قرابت و خویشاوندی دارند و این قرابت و نزدیکی را می توان در مقوله های دستوری و زبانی نیز مشاهده کرد. هدف اصلی این پژوهش کاربست های قیود اخلاقی در ادبیات کردی و فارسی است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تطبیقی است دقیق تر دستور، بخشی است از زبان شناسی که درباره ساخت آوایی و صرفی و نحوی و معانی زبان بحث می کند. به هرروی، این پژوهش، پژوهشی دستوری است که به تحلیل تطبیقی قید از منظر ساختار، وابستگی، کاربرد و ... در زبان فارسی و کردی می پردازد.هر بخش، خود به زیر بخش های کوچک تری نیز بنا بر اقتضائات پژوهش، تقسیم می شود. در هر مورد، تعاریف مربوطه از منابع معتبر استخراج شده و سپس شاهد مثال هایی برای آن ذکرشده است و درنهایت نیز، با نگاهی انتقادی به تعاریف و مفاهیم نگریسته شده و هر جا نیاز بوده است نقدهایی بر آن ها واردشده است.. نتایج نشان داد که اگرچه بررسی چگونگی ساختمان قیدر به سب اینمه در گروه و در جمله واجد بررسی می باشد اما به صورت کلی در دو زبان مورد بررسی مانند هم می باشند. به گونه ای که قیدها در زبانهای فارسی و کردی در دستور گروه قیدی به یک گونه هستند و در شرایط ساختی قید در زبان کردی و فارسی مشابه همدیگرند. همچنین قید در شرایط واژه سازی در کردی و فارسی تغیرپذیر نیست. از نظر معنایی همه واژه های قیدی کردی و زبان فارسی هم مانند هستند.
کیفیت تمثیل در انتقال معرفت عرفانی و اهمیت مخاطب در معنای نهایی آن از منظر عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
165-192
حوزههای تخصصی:
معرفت و شهود عرفانی فقط برای شخص شهودکننده ظهور می یابد؛ این تجربه آن گونه که ادراک می شود، قابل انتقال به غیر نیست. اما تمثیل به شکل خاصی چنین وظیفه ای را بر عهده دارد. هدف پژوهش حاضر مشخص نمودن جایگاه، کیفیت و نحوه دریافت تمثیل در انتقال معرفت عرفانی است. برای نیل به این هدف از روش توصیفی تحلیلی بهره برده ایم. البته تمثیل در نظرگاه عین القضات محدود به معرفت عرفانی نیست و در اساس ساختار نام گذاری با توجه به استقلال اسم از مسما به مثابه یک تمثیل توجیه می شود و در یک سلسله مراتب وجه تمثیلی بیشتری برای معرفت عرفانی در نظر گرفته می شود. حتی می توان گفت معرفت عرفانی برای شخص ادراک کننده آن نیز ادراکی تمثیلی است و درواقع انتقال تمثیلی و زبانی این معرفت، تمثیل مضاعف به حساب می آید. در تمثیل از معرفت عرفانی محسوس بودن، زیبا بودن و داشتن وجه تشابه با امر ملکوتی ازجمله ویژگی های فرم تمثیلی است. هرچند در هنگام خلق یک اثر عرفانی، معنای یکه و منحصربه فردی در نظر خالق آن وجود دارد که به نحو قراردادی وضع شده است، در مقام ادراک اثر تمثیلی با ساخت معانی متعدد مواجهیم که در نسبت با افراد مختلف شکل می گیرند. این معانی جدید حاصل جمع معانی درون مخاطب و معنای تعبیه شده در اثر هستند. تمثیل در یک وجود دوگانه ازطرفی برای فهم همگان می تواند مورد استفاده قرار گیرد و ازطرف دیگر از بیان صریح حقایق جلوگیری می کند؛ همچنین برای شخص تمثیل کننده نیز امکان اشاره به حقیقت غیرقابل فهم را حاصل می کند.
بررسی تأثیر نفس شناسی ابن سینا در آرای ویلیام اوورنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
177 - 192
حوزههای تخصصی:
از جمله پژوهشها در عالم فلسفه، بررسی تاثیر و تاثر فلاسفه در یکدیگر می باشد. با ترجمه کتاب ششم طبیعیات شفا به زبان لاتین، نفس شناسی ابن سینا مورد توجه فلاسفه مدرسی قرار گرفت. ویلیام اوورنی جزء فیلسوفانی است که از نفس شناسی ابن سینا تاثیر پذیرفته است اما این تاثیر پذیری مغفول مانده است. می توان گفت نحوه مواجهه اوورنی با ابن سینا مسبب اصلی این غفلت است؛ چرا که این فیلسوف پاریسی تاثیرپذیری خود را از ابن سینا یا اظهار نمی کند و مطالب وی را به خود نسبت می دهد یا اظهار کرده و بعدا به اگوستین نسبت داده شده است و یا تحریف می کند. ویلیام اوورنی تحت تاثیر ابن سینا برای توجیه خودآگاهی و اثبات وجود نفس و تغایر آن با بدن فرضیه انسان معلّق را مطرح می کند ولی آن را به خود نسبت می دهد. همچنین بیان ابن سینا را در تجرد نفس ذکر می کند ولی این بحث امروزه به نظریه اگوستینیِ معروف شده است. در بحث بقاء نفس، اوورنی نظریه ابن سینا را، که به بقاء فردی نفوس قائل است، تحریف و نظریه وحدت نفوس را به ابن سینا نسبت داده است نظریه ای که با تصور مسیحیت از حیات اخروی ناسازگار بوده و در نتیجه، این تحریف منجر به مخالفت کلیسا با ترویج اندیشه ابن سینا شده است. بررسی نظریه اوورنی درباره نفس و احکامش و مقایسه آن با آرای ابن سینا با استفاده از روش تحلیلی- تطبیقی ساختار این پژوهش را تشکیل می دهد.
مقایسه تحلیلی بسترشناسانه و انگیزه شناختی مهدویت نگاری نعمانی و شیخ طوسی در کتاب الغیبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
203 - 224
حوزههای تخصصی:
جناب نعمانی و شیخ طوسی از مهدویت نگاران متقدم شیعی، هردو، اثری به نام الغیبه از خود به جای گذاشته اند. با هدف آشنایی روش مند با منابع در زمینه مهدویت و تسهیل در امر مهدویت پژوهی، به روش توصیفی _ تحلیلی، این دو کتاب ایشان، با محوریت دو عامل زمان و انگیزه، بررسی ساختارشناسانه، محتواشناختی و روش شناختی گردید؛ تا ضمن به دست آوردن افتراقات و اشتراکات، نوع نگاه ایشان در پردازش به آموزه های مهدویتی تبیین گردد. در این مقایسه، برخی نقطه تفاوت های دو کتاب از حیث میزان و نوع پرداختن به مواردی مانند مسئله ولادت، ردّ فرقه های مدعی مهدویت و... مورد تحلیل قرار گرفت. بررسی انجام شده به دست داد که نعمانی به شیوه نقلی و با بیان خطابی و احساسی؛ و شیخ طوسی با روش عقلی _ نقلی آموزه های مهدویتی را طرح کرده اند. اما عواملی چون بستر زمان و اقتضائات آن، نیازها و ضروریات وقت، انگیزه و رویکرد نقلی و دغدغه ایمانی نعمانی و رویکرد عقلی و دغدغه کلامی طوسی در میزان، گزینش، پردازش و نحوه ورود ایشان به این آموزه ها تأثیر داشته است.
بررسی انسجام متنی سوره عادیات به روش حلقه های معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۷)
37 - 56
حوزههای تخصصی:
سوره عادیات با پنج آیه قسم آغاز شده است. در تفسیر و نحوه ارتباط آیات قسم با دیگر آیات این سوره، دیدگاه های مختلفی مطرح شده است. عده ای بر این باورند که انتخاب و چینش آیات قسم در پی یکدیگر، نمایانگر تصویری قابل فهم است تا مضمون جواب قسم را باورپذیر نماید. نوشتار حاضر، ضمن بیان این دیدگاه، محتوای سوره عادیات را مورد واکاوی قرار داده تا از رهگذر روش توصیفی- تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهد که انسجام متنی سوره عادیات چگونه است؟ به همین منظور، پس از تحلیل معنا و ارتباط آیات با یکدیگر، آیات مرتبط و همگون سوره را تفکیک و در سه حلقه معنایی جای می دهد تا به ارتباط این سه حلقه معنایی دست یابد. در نهایت، این نتیجه حاصل شد که اسبان دونده، تمثیل و استعاره از انسان هایی است که شیفته دنیا شده و از یاد خداوند غافل شده اند و هنگامی متوجه خطایشان می شوند که زمان مرگشان فرا رسیده است. به همین خاطر، در حلقه جواب قسم به مذمت این گونه انسان ها پرداخته و در سومین حلقه، عقوبت چنین انسان هایی را بیان نموده است.
بررسی انتقادی تعاریف عقد در فقه امامیه و ارائه نظریه تفاوت بنیادین «ماهیت عقد» با «انعقاد عقد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
23 - 44
حوزههای تخصصی:
ماهیت و نحوه کشف (یا برساخت) نهادهای اجتماعی و رابطه آن ها با اراده های انسانی، از مسائل مهم در مطالعات علوم انسانی هستند. پرسش اصلی این پژوهش، پرسش از ماهیت «عقد» به مثابه نهادی اجتماعی و نسبت اراده متعاملین با این نهاد است. در مورد چیستی نهاد عقد در طول تاریخِ حقوق غربی و سنت اسلامیِ فقهای امامیه، نظریات و رویکردهای مختلفی وجود داشته است. مرور نظریات نشان می دهد که فقها عقد را به صور متعددی تعریف کرده اند. این تعاریف دارای سیری تاریخی بوده و دستخوش تغییراتی شده است؛ عده ای عقد را به مثابه «امر لفظی» و عده ای نیز آن را به مثابه «انشاء» و برخی دیگر آن را به مثابه «ربط» تعریف کرده اند. فرضیه این تحقیق آن است که در تمامی این تعاریف، یک مسئله اساسی نادیده انگاشته شده است و آن عدم تفکیک بین مفهوم «عقد» و «عقد بستن» است. در این تعاریف، عقد به مثابه یک نهاد اجتماعی مورد توجه واقع نشده است. به عبارتی، عقد در دو معنا می تواند مراد ما باشد: اولاً به مثابه یک ماهیت و نهاد اجتماعی که در فقه امامیه برآمده از اراده شارع بوده و ماهیت آن توسط فقیه کشف می گردد و ثانیاً به مثابه عملی توافقی بین دو اراده انسانی برای الحاق به چهارچوب شرعی که از قبل موجود می باشد. برای این کار سعی داریم با روش استنباطی و تفسیری و استدلالی به بررسی جدی تر متون فقها و حقوق دانان بپردازیم.
قاعده فقهی مصلحت در قوانین و مقررات فرزندخواندگی و کودکان بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
137 - 164
حوزههای تخصصی:
فقه اسلامی نسبت به کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست بی تفاوت نبوده و تصدی امور آنان را به عنوان واجبی کفایی بر عهده اقربای اطفال، حاکم و مسلمانان گذارده و از تسری احکام مترتب بر رابطه طبیعی والدین و فرزندان به فرزندخوانده نهی نموده است و چالش های آن در قوانین مربوطه در کشورهای اسلامی بی اثر نبوده است. باید دید که راه برون رفت از این مشکل در فقه اسلامی چیست؟ این مقاله با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی تدوین شده و با تمسک به قاعده فقهی مصلحت، ضمن نقادی قوانین موضوعه ایران، این چالش را واکاوی و راهکارها را بیان نموده است. یافته های این مقاله به استناد مبانی قرآنی و روایی، پذیرش مشروط و محدود فرزندخواندگی در فقه اسلامی با استفاده از عنصر مصلحت به عنوان پشتوانه احکام شرعی و فلسفه جعل احکام در تمام تصمیماتی است که ولیّ او اعم از حاکم یا پدرخوانده اتخاذ می کند. همچنین حفظ نسب حقیقی کودک، لزوم انفاق و حضانت در راستای حفظ حیات او و حفظ حقوق مالی کودک (ارث) و رعایت محرمیت شرعی در خانواده نیز مورد تأکید قرار گرفته و در موارد متعدد با هدف رشد و تعالی کودکان بدسرپرست علاوه بر کودکان بی سرپرست، اخذ تصمیم منوط به رعایت مصلحت گردیده است.
تعهدات پردازش کننده داده شخصی در اتحادیه اروپا و امکان سنجی پذیرش آن در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
245 - 286
حوزههای تخصصی:
با تصویب مقررات عمومی حفاظت از داده اتحادیه اروپا (GDPR) ، تمامی کشورهای عضو اتحادیه اروپا، ملزم به حمایت حداکثری نسبت به داده های شخصی هستند. در راستای تحقق کامل این حمایت ها، اشخاص پردازش کننده داده، ملزم به رعایت تعهدات مختلفی به موجب این مقررات هستند. این تعهدات در مواد مختلف GDPR به هدف حفاظت مؤثر از داده های شخصی و اشخاص موضوع داده بیان شده اند. با تبیین تعهدات مذکور از نگاه مقررات اروپاییِ مربوط به داده شخصی، مشخص شد که نظام حقوقی ایران چنین تعهداتی را مورد تصریح قرار نداده است و صرفاً کلیات این تعهدات از منابع مختلف حقوق ایران مانند قوانین موضوعه، مبانی حقوق ایران و فقه امامیه قابل استنباط است. باید گفت که این اشارات ضمنی در جهت تبیین دقیق تعهدات مختلفِ اشخاص پردازش کننده داده کافی نیست و شفافیت جزئیات این امر نیاز به تصریح قانون گذار دارد. در این راستا، این پژوهش مفاد پیشنهادی در خصوص تعهدات مختلف اشخاص پردازش کننده داده، از جمله در خصوص مسئولیت کنترل کننده نسبت به فرایند پردازش، تعهد کنترل کننده نسبت به انتخاب پردازنده مناسب، حفظ سوابق فعالیت های پردازش، همکاری با مراجع نظارتی، تضمین امنیت پردازش، اطلاع رسانی و ابلاغ نقض داده شخصی به مراجع نظارتی و اشخاص موضوع داده و انتصاب مأمور حفاظت از داده، ارائه نموده است.
نقش عدوان در جنایات به تسبیب؛ با تاکید بر تنقیح مواد قانون مجازات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۱
166 - 189
حوزههای تخصصی:
در جنایات به تسبیب، مرتکب مستقیما صدمه بدنی را وارد نمی کند. بلکه سببی را واسطه ارتکاب جنایت می نماید. در این جنایات، بر خلاف برخی نظام های حقوقی که جهت احراز رابطه استناد میان رفتار مسبب و صدمات بدنی، وجود تقصیر را لازم می دانند، در فقه امامیه، ملاک اصلی « عدوان » است. با استقراء احکام جزئی موجود در باب موجبات ضمان از کتب فقهی می توان « عدوان » را رفتار غیر مجاز تعریف نمود. از این طریق می توان دو قاعده کلی در رابطه با نقش « عدوان » در این گونه جنایات را تبیین نمود. نخست، قاعده « عدم ضمان مالک در ملک خود الا با ثبوت عدوان ». دوم، قاعده « ضمان مرتکب در غیر ملک خود الا به موجب مسقطات ضمان ». قانون مجازات اسلامی، در فصل ششم از کتاب دیات، درباره موجبات ضمان، به ترجمه مسائل و احکام مربوطه از کتب فقهی به صورت احکام جزئی بسنده نموده و به نقش عدوان در جنایات به تسبیب نپرداخته است. در این پژوهش سعی شده تا با روش توصیفی تحلیلی، قواعد کلی مربوطه تنقیح شود و زمینه علمی برای رفع این نقیصه تقنینی فراهم شود.
کنش های گفتاری داستان حضرت یوسف (ع) در قرآن کریم (بر اساس نظریه جان سرل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
91 - 111
حوزههای تخصصی:
با عنایت به اینکه کاربست نظریه های جدید زبان شناسی در تحلیل متون دینی، افق های جدیدی را در برابر پژوهشگران هر دو حوزه قرار می دهد، پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی، بر اساس نظریه جان سرل، کنش های گفتاری را در داستان حضرت یوسف(ع)، مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. نتایج، نشان از آن دارد که نظریه مذکور می تواند لایه-های عمیق تری از آیات قرآن کریم را آشکار سازد و از گزاره ها و اسلوب های شایع در قرآن با توجّه به سیاق و بافت آیات، معانی متعدّدی را برداشت کرد. از میان کنش های پنجگانه سرل، کنش های اظهاری و ترغیبی از بسامد بالاتری برخوردارند. علّت این بسامد بالا که بیشتر به صورت کاربرد غیرمستقیم و استفاده از معانی ثانوی استفهام، امر و نهی و نیز استفاده از جملات خبری به جای انشائی جلوه گری کرده است، نشان دادن عنایت ویژه خداوند متعال به بندگان مخلص خود، ترغیب و تشویق مخاطب به تفکّر عمیق در دین با عبرت گرفتن از حوادث این داستان و درک عقلایی داشتن از مسائل مختلف است. از نکات قابل توجّه در کنش های تعهّدی، عاطفی و اعلامی می توان به توکّل و اعتماد به خدا، پایبندی به اخلاق و پاکدامنی، بیان حالات روحی و عاطفی شخصیّت های داستان و ابراز همدردی با آنان، اعلام وحدانیت خداوند و بیزاری از مشرکان اشاره نمود که فضایی کاملاً معنوی را در داستان مذکور ایجاد کرده است.
تبیین برهان صدیقین و شواهد قرآنی آن از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
5 - 29
حوزههای تخصصی:
برهان صدیقین در مقام اثبات وجود خدا بدون وساطت مخلوقات است. فارابی، این منهج را طرح و ابن سینا با تقریر برهان «امکان و وجوب» مدعی اقامه این برهان شد، که صدیقین بودن آن، مورد اعتراض ملا صدرا قرار گرفت و نهایتاً خودِ ملا صدرا و پس از ایشان، علامه طباطبایی هر یک تقریر جدیدی از این برهان را ارائه فرمودند. حضرت آیت الله جوادی آملی از طرفی در مباحث برهانی، با همان ملاکی که ملا صدرا در صدیقین بودن برهان ابن سینا مناقشه کرده بود، در خود برهان ملا صدرا مناقشه نموده اند و نهایتاً بر برهان علامه طباطبایی تأکید می ورزند و از طرفی دیگر در مباحث تفسیری به بیان شواهد قرآنی بر این برهان پرداخته اند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در صدد پاسخ به این سوال قرار گرفته است: تبیین برهان صدیقین و شواهد قرآنی آن از منظر آیت الله جوادی آملی چگونه است؟ که در مقام پاسخ پس از تقریر برهان صدیقین از منظر آیت الله جوادی آملی، به تبیین شواهد قرآنی آن با توجه به آیه 45 سوره فرقان و 53 سوره فصلت و توضیح وجه شهادت و دلالت هر کدام از آیات بر مدّعا، همت گمارده است، تا اولاً نمونه ای از عقلانی بودنِ مفاهیم قرآن، ثانیاً جلوه ای از تفکیک ناپذیری قرآن و برهان به صورت عینی و مصداقی، و ثالثاً جنبه ای از اعجاز علمی این کتاب آسمانی را نمایان سازد.
واکاوی روایت خواجه اباصلت از امام رضا (ع) مبنی بر عدم جسمانیت عرش خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
55 - 81
حوزههای تخصصی:
شناخت «حقیقت عرش » همواره از مسائل پیچیده و پر اهمیت برای دانشمندان و صاحبان علم و معرفت بوده است، که علت آن آیات شریفه قرآن مانند: «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى » (طه، 5)، و روایات مرتبط است که به صراحت از عرش سخن گفته است. لذا اندیشمندان دینی از جمله مفسران و متکلمان در این باره به فحص و جستجو پرداخته اند. هدف از این پژوهش این است که با بررسی مفهوم حقیقی عرش، با توجه به نیاز به شناخت آن در حوزه جهان شناسی و خدا شناسی و معارف الهی، درصدد پاسخی روشن به برخی ابهام ها مانند تفکر مشبهه و مجسمه است که در این موضوع وجود دارد. روش تحقیق کتابخانه ای و تحلیلی است و دستاورد پژوهش با توجه به احادیث امام رضا (ع) خصوصا روایت خواجه اباصلت از امام رضا (ع)، این است که عرش الهی جسم نیست و حقیقتی مستقل و از جنس حقایق غیبی و در مرتبه عوالم مجردات است و مراد از حقیقت عرش، جایگاهِ تدبیر و مدیریت و ربوبیت الهی، و مقامی است که منشأ صدور اح کام ع الم بوده و همه اوامر الهی به سوی آن منتهی می شود، و عرش، علم الهی نیز به شمار می رود.
جایگاه رشد جزایی در مسئولیت کیفری از منظر فقه امامیه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۱
140 - 165
حوزههای تخصصی:
قانونگذار ایران در ماده 91 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، جهت اعمال مجازات حد و یا قصاص بر افراد بالغ زیر 18 سال، به طور ضمنی، احراز رشد جزایی مرتکب آن را لازم دانسته که این مهم موجب اختلاف در میان حقوقدانان و رویه قضایی شده است و معلوم نیست با رسیدن به سن بلوغ، اصل، رشد جزایی است یا اصل عدم رشد جزایی؟. نگارندگان، با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و کتابخانه ای و با هدف ارائه یک راه حل منطقی در این خصوص، ضمن بیان دیدگاه های گوناگون، به این نتیجه رسیدند که حکم مندرج در ماده 91 قانون مجازات اسلامی دارای سابقه شرعی و فقهی بوده و قانونگذار تحت عنوان «رشد و کمال عقل یا درک ماهیت جرم انجام شده یا حرمت آن» با پذیرش دیدگاه اقلیت فقهای متقدم و نیز نظر فقهای معاصر، به طور ضمنی مسأله رشد جزایی را در جرائم مستوجب حد یا قصاص ارتکابی توسط افراد بالغ زیر 18 سال پذیرفته است. همچنین، قانونگذار در این ماده قانونی اصل را بر عدم رشد درباره این افراد دانسته است.
مدل ارزیابی وابستگی فهم آیات الاحکام به فرهنگ عصر نزول قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۴ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
106 - 127
حوزههای تخصصی:
درباره نقش مطالعات تاریخی و فرهنگی در فهم قرآن و به طور خاص آیات الاحکام، طیفی از دیدگاه ها وجود دارد و هریک بر مبانی و دلایل ویژه خود تأکید می کند؛ از یک سو، نواندیشانی چون نصر حامد ابوزید و مجتهد شبسستری معتقدند فهم صحیح این دست آیات در گرو مطالعات تاریخی و فرهنگی عصرنزول قرآن کریم است و کاربردی کردن احکام آن نیازمند ترجمه فرهنگی است و از سوی دیگر، قرآن پژوهانی مانند علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی برآنند که قرآن کریم در دلالت خود تامّ و مستقل است و با استفاده از قرائن پیوسته می توان به فهمی اولیه از مراد الهی دست یافت. هدف از این پژوهش ارائه مدلی است که بر اساس معیارهای تأثیرگذار در تعیین وابستگی فهم آیات به فرهنگ عصر نزول، هر آیه حاوی حکم عملی را به عنوان ورودی مدل ارزیابی کند و خروجی آن تعیین وضعیت آیه به یکی از دو حالت مستقل و وابسته باشد. به این منظور و با روش توصیفی تحلیلی، دیدگاه ها و مباحثات محققان شاخص در این مبحث را مطالعه و معیارهای تعیین کننده را از آن استخراج و درنهایت مدل ارزیابی را به صورت نمودار درخت تصمیم نمایش داده ایم. این نمودار حاوی عناصر مدل و روابط میان آن هاست. این مدل، قابلیت ارزیابی مؤلفه های حاکم بر آیات الاحکام را فراهم آورده است. این مؤلفه ها شامل هشت ویژگی یا عنصر و چهار قاعده یا رابطه است که بر اساس ارزیابی این هشت ویژگی برای آیه فقهی ورودی مدل، خروجی مدل که وابستگی یا استقلال آن آیه از مطالعات فرهنگی تخصصی است، تعیین می شود.
تحلیل دیدگاه قرآنیون ایران معاصر درباره احادیث ظهر و بطن قرآن (مطالعه موردی شریعت سنگلجی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲شماره ۱۹
277 - 304
حوزههای تخصصی:
«ظهر و بطن» از موضوعات علوم قرآنی و از مقدمات لازم برای تفسیر قرآن کریم است. با اینکه روایات فراوانی ظاهر و باطن قرآن را مورد تأیید قرار داده اند و اندیشمندان بسیاری با آن موافقند؛ اما سنگلجی به عنوان یک شخصیت مطرح در جریان قرآنیون و مفسر قرآن احادیثی که قرآن را دارای بطن می دانند مرسل دانسته و معتقد است هیچ حدیث صحیحی در این باب نداریم. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای می کوشد به این سوال پاسخ دهد که تحلیل دیدگاه سنگلجی و علت آن در مورد این احادیث و سندشان چیست؟ نتیجه این پژوهش بعد از بررسی مبانی فکری و تحلیل دیدگاه سنگلجی، رد دیدگاه وی بوده است زیرا علاوه بر نقد مبانی، سنگلجی رویکردی شتابزده و متعصب در رد رجال و سند احادیث ظهر و بطن دارد. مانند نسبت نادرست غلو به راویان، نسبت نادرست عامی یا واقفی بودن به آنها و نسبت نادرست ارسال به دلیل معلق بودن سند.
گونه شناسی عوامل تکفیر در آثار عالمان اهل سنت و وهابیت بر اساس خاستگاه کلامی و فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
271 - 298
حوزههای تخصصی:
اصلی ترین معیار مذاهب اسلامی برای تکفیر، انکار ضروری دین است که به عنوان تکفیر صحیح شناخته می شود. در نقطه مقابل، تکفیر نادرست وجود دارد که هیچ یک از ضروریات دین، انکار نشده است، اما به جهت جهل به مذهب خود یا مذهب طرف مقابل و یا جعل مبنای غیراسلامی، اموری که کفر محسوب نمی شود، به عنوان کفر قلمداد گشته است. مهم ترین عناوین تکفیر نادرست را می توان دوازده مورد دانست که به دو قسم مطابق با مبنا و غیر مطابق با مبنا تقسیم می شود. تکفیرهای غیر مطابق با مبنا عبارت اند از: انکار خلافت خلفا، ارتداد و سبّ صحابه، قذف عایشه، تحریف قرآن، غلو در حق اهل بیت(ع)، علم غیب و عصمت ائمه(ع)، خائن انگاری فرشته وحی، بداء و رجعت. این عوامل، از مواردی هستند که تکفیر بر اساس آن، با مبنای اهل سنت سازگار نیست. بنابراین با معرفت افزایی و تعامل سازنده میان مذاهب اسلامی، امکان رفع این تکفیرها وجود دارد، اما تکفیر مسلمانان توسط وهابیت به جرم عبادت غیر خدا، مطابق مبنای آنان در شرک انگاری توحید مسلمانان است و راهی برای اصلاح آن جز دست شستن از مبانی این فرقه وجود ندارد. بر پایه این تقسیم، می توان وهابیت را فرقه تکفیری دانست که تکفیر مسلمانان، جزو مبانی اعتقادی آنان است.