فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
شاهد اندیشه دوره ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹)
55 - 75
حوزههای تخصصی:
نظریه گفتمانی «لاکلا و موفه» در کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی ازجمله نظریات جدیدی است که در تحلیل پدیده های اجتماعی مورداستفاده قرار می گیرد. پژوهش پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف چگونگی انعکاس این گفتمان در دو رمان «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» و «در شعله های آب» که با محوریت جنگ و ترویج روحیه جهادی نوشته شده اند؛ سعی دارد به این نکته حائز اهمیت دست یابد که این آثار چه میزان به مفصل بندی مفاهیم، فرایند هویت یابی و استقرار گفتمان های رایج در جامعه جنگ به ویژه مفهوم جدید «هویت جهادی» پرداخته اند؟ این مفهوم حول چه دال هایی و با چه مفصل بندی شکل می گیرد و چه دستاوردی را به دنبال دارد؟ یافته ها نشان می دهد؛ مهم ترین عناصری که مؤید استقرار و هژمونیک شدن گفتمان و شکل گیری هویت جهادی شده اند، دال های فرعی چون شجاعت، ایثار، مقاومت و روحیه شهادت طلبی هستند که حول دال مرکزی یعنی باورها و عقاید مذهبی و ملی شکل گرفته اند و نتیجه و دستاورد انعکاس این هویت در رمان زنده نگه داشتن روحیه مقاومت و ایستادگی در برابر متجاوز، تقویت استقلال طلبی و محافظت از امنیت این مرز و بوم، در بین مردم جامعه دور از جنگ امروز است. همچنین در انعکاس این مورد رمان «در شعله های آب» نسبت به رمان «سفر به گرای 270 درجه» موفق تر عمل کرده است.
فهم تجربه زیسته کیفیت ارتباطات میان فردی و اجتماعی خبرنگاران در عصر کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۶۶
225 - 249
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه تجربه زیسته کیفیت ارتباطات فردی و اجتماعی خبرنگاران است. ویژگی های خاص زیست انسانی به دلیل اعمال اقدامات پیشگیرانه در دوران شیوع کرونا به شیوه های مختلف روابط افراد را تحت تأثیر قرار داد و با ایجاد تغییرات جدید در زندگی روزمره و تعاملات انسانی، تجربیات نوینی را به وجود آورد. خبرنگاران با بیشترین سطح ارتباطات انسانی، به عنوان جامعه آماری این پژوهش انتخاب شد. در این پژوهش برای فهم معنای عمیق این تجربیات از رویکرد پدیدارشناسی تفسیری و روش مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شده است. میدان مطالعه تحقیق شامل خبرنگاران شهر تهران است و انتخاب نمونه تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت و به 21 نفر رسید. درنهایت، بر اساس تحلیل مصاحبه ها، کدگذاری باز، محوری و انتخابی جهت شناسایی مقولات و مفاهیم در رابطه با نقش اقدامات پیشگیرانه در پاندمی کرونا در روابط میان فردی و اجتماعی خبرنگاران انجام شد؛ در روابط میان فردی دو مقوله «چالش در روابط شخصی و خانوادگی» و «تغییرات روحی و روانی» و در روابط اجتماعی سه مقوله «چالش در تعاملات اجتماعی و دوری از جامعه»، «چالش در درک اجتماعی متقابل» و «کاهش انسجام اجتماعی» احصا شد. یافته ها حکایت از آن دارد که نوعی «چرخش معکوس» در روابط فردی و اجتماعی خبرنگاران نسبت به شرایط عادی ایجاد شده و عملاً روابط میان فردی و اجتماعی خبرنگاران با چالش های جدی مواجه شده است.
طراحی مدل موانع راه اندازی رسانه تخصصی به منظور توسعه گردشگری ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
137 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، طراحی مدل موانع راه اندازی رسانه تخصصی به منظور توسعه گردشگری ورزشی بوده است. این پژوهش از نوع کیفی، با رویکرد اکتشافی بوده و به روش نظام مند انجام شده است. جامعه آماری، دو بخش منابع انسانی (استادان و مدیران) و منابع اطلاعاتی (کتاب ها، مقالات، اسناد و رسانه ها) را در بر گرفته و نمونه گیری به تعداد قابل کفایت و با روش قضاوتی بر مبنای رسیدن به اشباع نظری انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات نیز شامل مطالعه کتابخانه ای نظام مند و مصاحبه های اکتشافی نیمه ساختارمند بوده و روایی ابزار بر اساس اعتبار نمونه، نظر خبرگان و توافق بین مصححان ارزیابی و تأیید شده است. برای تحلیل یافته ها، از روش کدگذاری مفهومی چندمرحله ای با رویکرد تحلیل سیستمی استفاده شده که بر اساس کدهای مفهومی استخراج شده شامل 7 مقوله و 26 کد باز بوده است. نتایج کدگذاری انتخابی نشان داده که عوامل سیاسی به عنوان یک عامل در محیط کلان حضور دارند و برنامه ریزی بر محتوا، موانع مالی، منابع انسانی و امکانات تأثیرگذار است؛ همچنین عامل نگرشی بر امکانات، برنامه ریزی و منابع انسانی، عامل مالی بر محتوا و منابع انسانی و عامل امکانات بر محتوا تأثیر دارد.
میزان و نوع استفاده کارمندان بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی از شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی میزان و نوع استفاده کارمندان بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی از شبکه های اجتماعی مجازی طراحی و اجرا شده است. روش پژوهش: این تحقیق، توصیفی بوده و روش آن پیمایشی، ابزار اندازه گیری پرسشنامه و روش گردآوری اطلاعات، ترکیبی از روش کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش را کارمندان ستاد مرکزی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی که در سال 1401 در ساختمان اصلی بنیاد در شهر تهران اشتغال دارند و شامل270 نفر هستند، تشکیل می دهد. در بررسی میدانی 159 نفر از بین کارمندان این سازمان، با توجه به جدول مورگان، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه مصرف رسانه ای پاسخ دادند. روایی ابزار تحقیق از طریق روایی صوری و محتوایی مورد تأیید قرار گرفته و همچنین، پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بالای 0.80 تأیید شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که 29.4 درصد کارکنان یک تا دو ساعت و 26.6 درصد دو تا سه ساعت در شبانه روز از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند. کارکنان مورد مطالعه بیشتر جهت دریافت اخبار از تلگرام و جهت دریافت آموزش های گوناگون از صفحات اینستاگرام استفاده می کنند و همچنین کمترین استفاده مربوط به تولید محتوا می باشد. کارکنان از بین شبکه های اجتماعی مورد مطالعه بیشتر استفاده کننده واتساپ بوده (میانگین 2.91 در مقیاس اندازه گیری 1 تا 5) و کمترین رتبه مربوط به استفاده از فیسبوک، با میانگین 1.59 می باشد. در مجموع، «میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی» و در کل، استفاده از شبکه های اجتماعی توسط کارمندان بنیاد مستضعفان با میانگین بالای 2.5 نزدیک به حد وسط 3 قرار دارد.نتیجه گیری : بر اساس پژوهش حاضر کارکنان ستاد مرکزی بنیاد مستضعفان مصرف رسانه ای بیش از حد متوسط داشته اما در خصوص تولید محتوا ضعیف بوده اند.
تحلیل مدل های سواد رسانه های اجتماعی به عنوان پارادایم نوین سواد رسانه ای با تمرکز بر واکاوی مدل های SoMeLit و SMILE
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
1 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف: با ظهور رسانه های اجتماعی که منجر به کاربرد سازه های وب 2 در رسانه ها شده است، نوع استفاده از این ابزار و محتوای تولیدشده توسط کاربر به دغدغه مهمی برای جوامع تبدیل شده است؛ به گونه ای که استفاده از پتانسیل ها و اجتناب از آسیب ها مستلزم ایجاد و کاربست مفهومی تحت عنوان سواد رسانه های اجتماعی است. هدف این تحقیق واکاوی مفاهیم، ابعاد و مدل های سواد رسانه های اجتماعی است.روش شناسی پژوهش: در این تحقیق ابتدا سواد رسانه ای و سواد رسانه های اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. سپس کلیه مدل های سواد رسانه های اجتماعی طی دو دهه اخیر شناسایی و واکاوی شده است. برای مفهوم سازی دقیق سواد رسانه های اجتماعی نیز از دو مدل کاربردی و معتبر SoMeLit و SMILE استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد طی دو دهه اخیر مدل های سواد رسانه ای اجتماعی شامل مدل یکپارچه چندبعدی فاف و رودیگر، مدل خودمختاری SDT، مدل مبتنی بر مهارت و فرآیند محور فستل، مدل CSML و PSML تام پلین، مدل SoMeLit، مدل SMILE و مدل هابز ایجاد و به منظور توصیف ساختار ایستا و فرآیند پویای سواد رسانه های اجتماعی به کار گرفته شده اند.بحث و نتیجه گیری: مدل های سواد رسانه های اجتماعی با بررسی ساختارهای شناختی و عاطفی از طریق رویکردهای مختلف به دنبال ایجاد مهارت های رمزگشایی، ارزیابی و ایجاد ارتباط در حوزه های بازنمایی و تعامل هستند و نقش خود را در انتخاب و درگیر شدن با محتوای رسانه های اجتماعی تصدیق می کنند.
مطالعه جایگاه زبان های ملّی و محلی در اَسناد سیاستی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۲۵۵-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
این مقاله، مطالعه جایگاه زبان ملّی و زبان محلی در سیاست های نهادی کشور را مدنظر دارد و برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل محتوای کیفی اَسناد و سیاست های سه نهاد آموزش وپرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی و صداوسیما و دیگر اسناد فرادست مهم و تأثیرگذار در این گستره (منشور حقوق شهروندی، مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، نقشه جامع علمی کشور، سند چشم انداز 1404 و نقشه مهندسی فرهنگی کشور) بهره گیری شده است. از داده های پژوهش، 8 مقوله اصلی استخراج شد: زبان فارسی عنصر هویت بخش، پیوند هویت بومی با هویت ملّی رمز همبستگی فرهنگی و سیاسی، اشاعه زبان، خط و ادبیات فارسی در گستره فراملّی، زبان فارسی به مثابه ابزاری برای ترویج دین، تقویت زبان و خط فارسی بستری برای ترویج علم، نشر و آموزش زبان فارسی، زبان رسانه و محیط آموزش، ضرورت توجه به زبان های محلی و مسئله دوزبانگی و اولویت و لزوم توجه ویژه به تقویت زبان، ادبیات و خط فارسی. یافته ها دلالت بر آن داشت که در میان مقولات مستخرج از اسناد و سیاست ها، به غیراز دو مقوله «پیوند هویت بومی با هویت ملّی رمز همبستگی فرهنگی و سیاسی» و «ضرورت توجه به زبان های محلی و مسئله دوزبانگی» که به حفظ زبان و هویت محلی پرداخته اند، در سایر مقولات تنها به تقویت و ترویج زبان ملّی اشاره شده است.
The Mediating Role of Self-Esteem in the Relationship between Psychological Capital, Academic Engagement, and Academic Procrastination with Academic Performance among Students in Al-Diwaniyah, Iraq(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of the present study was to investigate the mediating role of self-esteem in the relationship between psychological capital, academic engagement, and academic procrastination with academic performance among high school students in Al-Diwaniyah, Iraq.
Methodology: The research method was descriptive-correlational with a structural equation modeling design. Among the students of Al-Diwaniyah schools in the first semester of the 2023-2024 academic year, 250 were randomly selected using multi-stage cluster sampling, of which 194 completed the questionnaires. Data were collected using the Academic Performance Questionnaire (Pham & Taylor, 1990), the Academic Procrastination Questionnaire (Solomon & Rothblum, 1984), the Academic Engagement Questionnaire (Fredricks et al., 2004), the Psychological Capital Questionnaire (Nguyen et al., 2012), and the Rosenberg Self-Esteem Scale (Rosenberg, 1965), and analyzed using SPSS version 26 and AMOS version 24.
Findings: The findings showed that there is a significant positive relationship between psychological capital and academic engagement with self-esteem and academic performance, and between self-esteem and academic performance (p < .01). Additionally, academic procrastination has a significant negative relationship with self-esteem and academic performance (p < .01). Furthermore, self-esteem partially mediates the relationship between psychological capital, academic engagement, and academic procrastination with academic performance.
Conclusion: Based on the findings of this study, it can be concluded that fostering self-esteem through the development of psychological capital and effective academic strategies can lead to improved academic performance.
انسان شناسی فاجعه: مطالعه موردی نسل دوم بازماندگان جنگ تحمیلی ایران و عراق (مورد: فرزندان جانبازان قطع نخاعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: انسان شناسان مطالعه جنگ را به عنوان یک «واقعه اجتماعی» از نظر ماهیت، منشأ، روش، ابعاد و زمینه ها مطالعه نموده و پیامدهای فرهنگ و اجتماعی آن را مورد اهمیت قرار می دهند. جنگ تحمیلی بر عرصه های مختلف جامعه به ویژه ابعاد انسان شناختی تأثیر گذاشته و همچنان بی تاثیر نیست. با این وجود بی توجهی و سکوت اندیشمندان علوم انسانی به ویژه در جامعه ایران در این زمینه به خوبی قابل مشاهده است.جنگ یکی بزرگترین فجایع انسانی و طبیعی در دنیا است. در جنگ ایران و عراق با یکی از بزرگترین خسارات انسانی در کشور مواجه ایم. جانبازان قطع نخاعی به عنوان بازماندگان آن، از جایگاه مهمی در شناخت و تبیین مسئله جنگ برخوردار هستند. فرزندان آنها به عنوان نسلی جدید و پویا پس از جنگ و دوره پساجنگی دارای مشکلات و مسائل فراوانی در تجربه زیسته خود از این موقعیت خانوادگی هستند. پرسش مهم در این پژوهش این است که فاجعه چه تاثیرات مستقیم و غیر مستقیمی بر خانواده جانبازان خواهد گذاشت و فرزندان جانبازان در زمینه خانوادگی به عنوان یکی از اعضای مهم خانواده با چه تجربه ای در ابعاد فردی و اجتماعی مواجه هستند؟روش شناسی: به اقتضای موضوع و هدف این پژوهش که بررسی تجربه زیسته فرزندان جانباز قطع نخاعی است، روش اتخاذی همان روشی است که تحت عنوان پدیدارشناختی است. روش پدیدارشناختی شاخه ای از روش کیفی است که با روش کمی و پیمایشی متفاوت خواهد بود. روش کیفی روشی مطلوب در حوزه و مطالعات مردم شناختی قرار دارد و روشی که فرصت و امکان کافی برای درک و فهم و بازنمایی پیچیدگی های موضوع را برای محقق و پژوهشگر اجتماعی فراهم می سازد. سوژه های مورد مطالعه فرزندان جانباز قطع نخاعی از نظر «جنسیت» فرزندان «پسر» و «دختر» و همچنین از نظر «سنی» از حداقل سنی که هستند که فرد بتواند به راحتی به سوالات پاسخ دهد و در سنین بالاتر محدودیتی وجود نداشته باشد. نمونه ها در «محدوده مکانی» استان تهران و استان قم محدود خواهد شد.یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از تیپولوژی آنان به سه گروه است: ۱. به شدت وابسته از نظر روابط و تعاملات خانوادگی ۲. گریزان از خانواده و واکنش های رفتاری تند در برابر خانواده ۳. در نهایت فرزندانی که به ناچار موضع تحمل و مدارا را در پیش گرفتند. مهم ترین دلایل ایجاد مسائل در گروه دوم و سوم آسیب پذیری چندگانه در تجربه زیسته این فرزندان است. از بعد فردی: آسیب های روحی و روانی پس از حادثه، آسیب های جسمی ناشی از عضویت در چنین خانواده هایی، از بعد خانوادگی: نقش پذیری به جای والدین، الگوی تربیتی والدین خودمحور، تعارضات ناشی از فرزندخواندگی، تعارضات معنایی و هویتی درون خانوادگی، از منظر فرهنگی: عدم حمایت اجتماعی و تاثیرات منفی حمایت های نظام سیاسی در قالب سیاست گذاری صرفاً تبلیغی و اغراق آمیز. با توجه به رویکردهای انسان شناسی شناختی و انسان شناسی فاجعه سعی در فهم و تحلیل تجربه زیسته فرزندان جانبازان قطع نخاعی و در جهت فهم و درک کیفیت زندگی آن ها شده است
مطالعه انسان گرایانه پیکرنگاری قلمدان های لاکی دوره قاجار بر پایه نظریه توجه بصری (TVA) بوندسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف- ازاین رو، اهداف این نوشتار عبارت اند از: مطالعه بازتاب مفاهیم شناختی انسان گرایانه بین صورت و اعضای بدن در حال انجام یک عمل در صحنه های اجتماعی پیچیده با سطوح مختلف تعامل اجتماعی و عوامل فردی در مقابل اجتماعی به تصویر کشیده شده در صحنه های پیکرنگاری قلمدان های لاکی قاجار در موزه ملی ملک و همچنین، تحلیل مفاهیم شناختی پیکرنگاری در پی بررسی شخصیت انسانی این پیکره هاست. پرسش های که در این مقاله مطرح می شود، به این ترتیب است که نقوش انسانی مصور شده بر قلمدان های لاکی دوره قاجار در چه سطوح مختلفی از تعامل اجتماعی و عوامل فردی ترسیم شده اند؟ نقوش پیکرنگاری این قلمدان ها غالباً دارای چه مفاهیم انسان گرایانه هستند و توجه بصری به این شخصیت ها در زمینه صحنه های اجتماعی و فردی به چه صورت تبیین می شود؟روش شناسی- این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای طبق رویکرد مفاهیم شناختی انسان گرایانه بر پایه نظریه توجه بصری بوندسن به شناسایی و مطالعه پیکرنگاری مصور شده بر روی قلمدان های لاکی دوره قاجار می پردازد.یافته ها- در تحلیل پیکره های انسانی قلمدان لاکی دوره قاجار باید به مفاهیم شناختی انسان گرایانه چون شخصیت آن ها توجه کرد. علاوه بر این، بررسی پیکرنگاری قلمدان لاکی دوره قاجار نشان می دهد که نقوش ترسیم شده انسانی از الگوهای زیبایی شناسی تقریباً مشابه و متأثر از ورود تفکرات هنری اروپایی تبعیت کرده است. چنانچه در طراحی پیکرنگاری تقلیدی ناقص از واقع گرایی در طراحی ها دیده می شود.نتیجه گیری- نتایج نشان می دهد که بر اساس نظریه توجه بصری (TVA) بوندسن و تحلیل پیکرنگاری قلمدان های لاکی، پیکرنگاری شخصیت انسان در دو سطح کُنش فردی و اجتماعی در نقاشی منجر به تأثیرگذاری در جذب رفتار مخاطب در جلب توجه بصری محسوب می شود و بازنمایی کُنش های فردی در مقایسه با صحنه هایی با کُنش های اجتماعی، منجر به جهت دهی بیشتر کاوش های بصری در پیکرنگاری قلمدان های فوق شد. همچنین، توجه بصری در صحنه های اجتماعی پیچیده ای؛ چون صحنه نبرد بر فعالیت پیکره های انسانی و نوع شخصیت آن ها متمرکز می شود، درحالی که در چهره نگاری، توجه بصری به چهره ترسیم شده معطوف می شود
تمایز رویکرد سیاسی با رویکرد فلسفی به مفهوم غرب زدگی در اندیشه آل احمد و شایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی مقایسه ای مفهوم غرب زدگی در ادبیات فکری روشنفکران ایرانی، به صورت موردی داریوش شایگان و جلال آل احمد، برای فهم ریشه تمایزات دیدگاه های آنها انجام شده و در آن سعی شده تا ضمن تحلیل نگرش آل احمد و شایگان به این مفهوم، دو رویکرد متفاوت سیاسی و فلسفی حاکم بر نگرش روشنفکران ایران در مواجهه با سیطره فرهنگ و تمدن غربی بر جامعه ایرانی تبیین و راهکارهای آنها برای رهایی از این وضعیت مورد ارزیابی و مقایسه قرار گیرد. روش تحلیلی - مقایسه ای در این پژوهش موردتوجه بوده که با به کارگیری آن سعی شده ضمن تحلیل مفهوم غرب زدگی در ادبیات فکری این دو روشنفکر و بررسی نسبت خاستگاه فکری آنها با ادبیات فکری و تمایز اساسی میان آنها مورد بررسی قرار گیرد. یافته اصلی پژوهش نشانگر آن است که تمایز اصلی مفهوم غرب زدگی اندیشه آل احمد و شایگان، ریشه در رویکرد متفاوت فلسفی و سیاسی آنها در بررسی نسبت میان تمدن مدرن غربی با فرهنگ و تمدن های غیراروپایی است. نتیجه کلی نشان می دهد که رویکرد سیاسی و اقتصادی آل احمد منجر به استفاده پسااستعماری مفهوم غرب زدگی شده درحالی که نگاه فلسفی شایگان که مبتنی بر نقد هستی شناختی مدرنیته است، دیدگاه های وی را به سوی نگرش های پسامدرن سوق داده است.
مدل سازی اهمال کاری تحصیلی دانشجویان و راهبردهای مواجهه با آن بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
299 - 340
حوزههای تخصصی:
مطالعیه اهمال کاری تحصیلی درمیان دانشجویان می تواند حمایت علمی و استراتژی های تصمیم گیری ضروری را برای مؤسسات آموزش عالی برای ارتقای سلامت روانی دانشجویان فراهم کند. این پژوهش با هدف مدل سازی اهمال کاری تحصیلی درمیان دانشجویان تحصیلات تکمیلی و شناسایی راهبردهای مواجهه با آن، ازطریق رویکردی کیفی و با استفاده از نظرییه داده بنیاد انجام شده است. درمجموع 15 عضو هیئت علمی در این مطالعه شرکت کردند و به صورت هدفمند و براساس قاعدیه اشباع نظری مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل داده ها براساس سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. ناتوانی علمی و پژوهشی، ناکارآمدی سیستم دانشگاهی (ضعف مکانیزم های سیستم جذب دانشجو، مدیریت و قوانین آموزشی ناکارآمد، ضعف ارتباط مؤثر دانشگاه با صنعت و جامعه و فقدان آموزش توجیهی)، بازار کار و فرصت های شغلی ازجمله شرایط علّی شکل گیری اهمال کاری است. در مقابل دانشجویان از استراتژی های منفعلانه و یا فعلانه (راهبرد انطباقی و راهبرد فرصت های نامشروع) در برابر اهمال کاری استفاده می کنند. باورهای اجتماعی، وجود راه های میان بر، حمایت خانوادگی و بیگانگی دانشگاهی اساتید به عنوان شرایط مداخله گر و ماهیت رشته های دانشگاهی (در حوزیه علوم انسانی و علوم پایه)، کمبود تجهیزات علمی و پژوهشی تعدد نقش و حضوری یا مجازی بودن آموزش به عنوان شرایط زمینه ای بر راهبردها تأثیر می گذارند. پیامدهای این رفتار تضعیف اعتبار علمی و اخلاق حرفه ای، تضعیف سرماییه فرهنگی جامعه است. به طورکلی، انجام مداوم رفتار اهمال کارانه، می تواند پاسخی معنادار به شرایط اجتماعی، فرهنگی و سازمانی باشد. این رفتار نه تنها نتیجه ای از عوامل فردی، بلکه واکنشی به ساختارهای کلان و انتظارات اجتماعی است، که هم زمان نشان دهندیه عاملیت فردی در مدیریت شرایط است.
نگاهی انتقادی به ترجمه های پژوهشی پلیس؛ مطالعه موردی دانشگاه علوم انتظامی امین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقالیه حاضر، بررسی دقیق معضلات نگارشی، به منظور اصلاح و صحت متون ترجمیه پلیسی در فراجا است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و منبع داده های آن اسنادی است و از نظر رویکرد پژوهش در ارائیه گزارش یافته ها و نتایج از نوع توصیفی-تحلیلی است. جامعیه آماری پژوهش، 13 کتاب ترجمه شده در دانشگاه علوم انتظامی امین است که در مرحلیه ویراستاری نگارشی و ادبی قرار داشتند. بر اساس یافته های به دست آمده از تحلیل متون ترجمه ای، از پربسامدترین خطاهای ترجمه، گرته برداری های ناصواب نحوی و معنایی است که شامل انواع ناهنجاری زبانی و نگارشی در متون مترجم پلیس می شود. به طورکلی، آمار و میزان خطاهای دستوری، فراتر از پنداشت نخستین نویسندگان و نشان دهندیه وجوب دقت بیشتر در انتخاب مترجمان، و ضرورت توجه به هنجارها و الگوهای زبانی در فراجاست. بایسته است که متولیان امور ترجمه در معاونت پژوهشی، با نظارتی دقیق تر، بر کیفیت ترجمه ها و صحت آن ها بیفزایند.
تجربه زیسته فرماندهان انتظامی استان سیستان و بلوچستان در همگرایی قومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از چالش های استان ، وجود تعارضات قومی و فعالیت های تجزیه طلبانه برخی گروهک های تروریستی از روزنه مطرح کردن مطالبات قومی به ویژه در بین تندروهای قوم بلوچ می باشد که با واگرایی در پی ایجاد چالش های متنوع و متکثر و ناامن سازی این استان مرزی هستند، به منظور دستیابی به سازوکاری علمی، متقن و اثربخش کوشیده ایم، مستفاد از تجربه زیسته فرماندهان انتظامی، عوامل همگرا ساز قومی در استان سیستان و بلوچستان را شناسایی کنیم.روش: تحقیق، ازنظر هدف کاربردی و به لحاظ روش شناختی، پژوهشی کیفی مبتنی بر تحلیل مضمون با رویکرد پدیدارشناسی است. جامعه آماری شامل فرماندهان و مدیران ارشد انتظامی استان بودند که با بهره از روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری با 14 نفر مصاحبه شد؛ روش گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها از فن تحلیل موضوعی استفاده شدیافته ها: یافته های تحقیق نشان داد؛ عوامل همگراساز مشتمل بر 73 مضمون پایه ای بوده که مستفاد از آن ها 42 مضمون سازمان دهنده استخراج شد. این مضامین و عناصر همگراساز در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و سیاسی صورت بندی شدند. در این راستا عوامل اقتصادی 12 مضمون، عوامل سیاسی 9 مضمون و عوامل فرهنگی – اجتماعی 21 مضمون را به خود اختصاص دادند. نتیجه گیری: بر اساس نظر جامعه خبرگان می توان نتیجه گرفت که بیشترین گزاره ها در تعمیق همگرایی قومی در سطح استان سیستان و بلوچستان، در حوزه فعالیت های فرهنگی-اجتماعی است، لیکن نباید از عوامل اقتصادی و سیاسی غافل بود
اثر میانجی کیفیت تجربه زیبایی شناختی بر رابطه بین هوش معنوی و رضایت از زندگی در معلمان استان قم (مدل سازی بر اساس معادلات ساختاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
343 - 354
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به جهت بررسی اثر میانجی کیفیت تجربه زیبایی شناختی بر رابطه بین هوش معنوی و رضایت از زندگی در معلمان انجام شد.
روش: این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و روش مور استفاده توصیفی – همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان شاغل آموزش و پرورش استان قم در سالتحصیلی1402-1401 به تعداد(12549نفر) تشکیل می دادند. حجم نمونه 212 نفر بود که گزینش آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. جمع آوری داده ها براساس سه پرسشنامه هوش معنویSISRI24 کینگ(2008) و پرسشنامه تجربه زیبایی شناختی AEQ ونزر(2018) و پرسشنامه رضایت از زندگی (SWLS)داینر و همکاران (1985)صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار25 SPSS و AMOS26صورت پذیرفت.
یافته ها: بین تمام مولفه های هوش معنوی و کیفیت تجربه زیباشناختی (59/0r=)و رضایت از زندگی(47/0r=) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین تجربه زیباشناختی و رضایت از زندگی رابطه معناداری وجود دارد(45/0r=). یافته های تحلیل مسیر نیز میانجی گری کیفیت تجربه زیبایی شناختی در رابطه هوش معنوی و رضایت از زندگی را تایید می کند.
نتیجه گیری: در نهایت می توان گفت هوش معنوی و کیفیت تجربه زیبایی شناختی از متغیرهای مهم در رضایت از زندگی معلمان هستند.
شناسایی ابعاد و مولفه های عملکرد آموزشی معلمان مبتنی بر اشتیاق شغلی و شایستگی حرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
193 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف: عملکرد آموزشی معلمان مبتنی بر اشتیاق شغلی و شایستگی حرفه ای می تواند نقش موثری در بهبود کیفیت نظام آموزشی داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی ابعاد و مولفه های عملکرد آموزشی معلمان مبتنی بر اشتیاق شغلی و شایستگی حرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد بود. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه مطالعه حاضر همه اساتید عضو هیأت علمی و مدیران و معلمان صاحب نظر و متخصص شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه آن 12 نفر بودند که طبق اصل اشباع نظری و با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق درون موضوعی بین دوکدگذار 815/0 محاسبه شد. داده های حاصل از اجرای مصاحبه با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مبتنی بر نظریه داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد عملکرد آموزشی معلمان مبتنی بر اشتیاق شغلی و شایستگی حرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد در بخش شرایط علّی دارای 45 مفهوم، 8 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی شایستگی های دانشی، شایستگی های مهارتی و شایستگی های نگرشی، در بخش شرایط زمینه ای دارای 27 مفهوم، 6 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی انرژی حرفه ای، فداکاری حرفه ای و شیفتگی حرفه ای، در بخش شرایط مداخله گر دارای 28 مفهوم، 7 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی سیاست های کلان سازمانی، فقدان بینش علمی و پژوهشی و جو مدرسه، در بخش مقوله محوری دارای 33 مفهوم، 5 مقوله فرعی و 1 مقوله اصلی عملکرد آموزشی معلمان، در بخش راهبردها دارای 25 مفهوم، 3 مقوله فرعی و 1 مقوله اصلی راهبردها و در بخش پیامدها دارای 28 مفهوم، 4 مقوله فرعی و 1 مقوله اصلی پیامدها بود. در انتها، الگوی پارادایمی عملکرد آموزشی معلمان مبتنی بر اشتیاق شغلی و شایستگی حرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد طراحی شد. نتیجه گیری: با توجه به مفاهیم و مقوله های فرعی و اصلی شناسایی شده در پژوهش حاضر، متخصصان و برنامه ریزان سازمان آموزش وپرورش می توانند بر اساس آنها گام موثری در جهت بهبود عملکرد آموزشی معلمان مبتنی بر اشتیاق شغلی و شایستگی حرفه ای بردارند.
ارائه الگوی بهزیستی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
302 - 315
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی بهزیستی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد.
روش شناسی: پژوهش حاضر به سنت پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوا انجام شد، محیط پژوهش شامل منابع دست اول، بانک های اطلاعاتی علمی معتبر در حوزه مطالعات بهزیستی و مقالات خارجی در فاصله زمانی سال های (2024 تا 2000) و مقالات داخلی در فاصله زمانی سال های (1403- 1398) نمایه شده است. ابزار مصاحبه، اعضای هیئت علمی و روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور انتخاب شده اند. ابزار مورداستفاده در این قسمت مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند بود. پس از دسته بندی 128 سؤال اولیه، روایی محتوایی آن ها با دو روش کیفی (نظر 10 نفر از متخصصان) و کمی (بررسی میزان توافق هر سؤال با استفاده از ضریب روایی – محتوایی CVR) انجام شد. بعضی سؤالات که روایی آن ها پایین بود حذف شد با استفاده از ضریب هولستی، پایایی پرسشنامه 90% برآورده شد.
یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی نشان داد، متغیرهای توازن سازمانی با 4 مؤلفه بهزیستی، ارتباطات با دو مؤلفه، بهزیستی افراد با دو مؤلفه، بهزیستی رهبری با سه مؤلفه، بهزیستی ساختار سازمانی با چهار مؤلفه، بهزیستی محیطی با دو مؤلفه، پویایی سازمانی با پنج مؤلفه، خود مراقبتی با دو مؤلفه، برند سازمانی با چهار مؤلفه، معناگرایی با سه مؤلفه، عوامل تشکیل دهنده بهزیستی سازمانی هستند.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت نقش بهزیستی در پیشبرد اهداف آموزشی دانشگاه ها و هدایت افراد توانمند به بازار کار و جامعه و اهمیت کیفیت زندگی انسان ها در عصر نوین ملاک های پیشنهادشده در مدل پیشنهادی می تواند یکی از راه های بهبود وضعیت دانشگاه های ما باشد.
نقش رسانه های اجتماعی نوین بر بازنمایی دین نزد دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
735 - 762
حوزههای تخصصی:
دین، از معدود نهادهایی محسوب می گردد که طی دوران متمادی، بخش ارزشمندی از حیات بشری را شکل بخشیده و در نحوه و شکل زیست موجود انسانی اثر نهاده است. در حوزه فقه شیعه، دین را گروهی از عقاید، اخلاق، قواعد فقهی و حقوقی دانسته اند که از ناحیه خداوند به منظور هدایت و رستگاری انسان تعیین گردیده استهدف پژوهش حاضر، بررسی جامعه شناختی نقش رسانه های اجتماعی نوین بر بازنمایی دین نزد دختران 14 تا 18 سال شهر خرم آباد است. روش پژوهش حاضر، از نوع کیفی می باشد. جامعه آماری دربرگیرنده متخصصین و خبرگان دانشگاهی و نیز محققین مستقل در حوزه دین و رسانه دارای مدرک آکادمیک و مرتبط (بالغ بر 100 نفر) و نیز گروهی از دختران نوجوان و جوان خرم آبادی (بالغ بر 12000 نفر) بودند که به طور پیوسته از شبکه های اجتماعی به ویژه اینستاگرام استفاده می نمودند. حجم نمونه (30 نفر) به روش نمونه گیری هدفمند- قضاوتی برگزیده شد. نتایج این پژوهش در قالب نظریه داده بنیاد نشان دادند که درنتیجه وجود برخی بسترها (8 مقوله)، اثرگذاری شرایط علی (18 مقوله) و شرایط مدخله گر (3 مقوله)، رسانه های اجتماعی نوین بر بازنمایی دین در وجوه شناختی، پیامدی، اعتقادی، تجربی و مناسکی اثر نهاده و شرایط را برای نفی دین، بازاندیشی در دین، اخذ نگرش بازتابی، متکثر و نسبی به دین و دینداری خودمرجع فراهم می سازند.
فرا تحلیل نقش استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در پیشرفت تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۹)
211-232
حوزههای تخصصی:
پیشرفت تحصیلی دانشجویان یکی از شاخص های مهم در ارزیابی نظام آموزش عالی است؛ بنابراین لازم است به نقش شبکه های اجتماعی مجازی در پیشرفت تحصیلی دانشجویان توجه شود؛ بر این اساس هدف پژوهش حاضر فراتحلیل نقش استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در پیشرفت تحصیلی دانشجویان است. روش این پژوهش فراتحلیل است. جامعه آماری، کلیه مقالات در پایگاه های علمی در سال های 1403-1390 است که از بین آثار انجام شده 146 مورد انتخاب و بعد از بررسی های انجام شده 14 پژوهش به دلیل دارا بودن اطلاعات لازم (اندازه اثر، حجم نمونه، و واریانس) انتخاب شدند. به منظور فراتحلیل نقش شبکه های اجتماعی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان، عدم سوگیری انتشار و ناهمگنی، اندازه اثر، موردبررسی قرار گرفت. حساسیت اندازه اثر و ضریب اندازه اثر با به کارگیری نرم افزار CMA2 بررسی شد. یافته ها نشان داد اندازه اثر شبکه های اجتماعی مجازی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان در سه سطح بالا، متوسط و پایین قرار دارند؛ که بالاترین اندازه اثر (72/0) و پایین ترین اندازه اثر (01/0) است. نتیجه ترکیب و برآیند گیری مطالعات، نقش مثبت و عدم معنی دار شبکه های اجتماعی مجازی را بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان نشان داد (10/0r=). با توجه به اندازه اثر کل حاصل شده و معیار تفسیر کوهن، شدت اثر شبکه های اجتماعی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان، اندازه کوچکی را نشان داد.
بررسی عوامل مداخله نیروهای اجتماعی و سیاسی در توسعه مراکز خرید چندمنظوره تهران با تاکید بر دهه هشتاد و نود شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ زمستان۱۴۰۳ شماره ۷۷
191 - 228
حوزههای تخصصی:
مراکز خرید چندمنظوره در تهران در دو دهه اخیر رشد قابل توجهی داشته اند. تولید این فضاها، بی تاثیر از مداخله نیروهای اجتماعی و سیاسی نبوده است. شرایط حاکم در هر برهه زمانی گاه باعث غلبه نیرویی بر نیروی دیگر در ساخت این مراکز شده است. اینکه چه نوع عواملی باعث مداخله نیروهای اجتماعی و سیاسی در شکل گیری مراکز خرید چندمنظوره تهران شده، هدف از این پژوهش است. روش پژوهش این نوشتار، از نوع کیفی و داده های آن از طریق مصاحبه با خبرگان شهری هم در حوزه آکادمی و هم در حوزه اجرایی با تخصص های شهرسازی و جامعه شناسی و اقتصاد سیاسی جمع آوری شده است که از تکنیک تحلیل تماتیک به تحلیل شرایط حضور این نیروها پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که عواملی همچون بسترسازی و تسهیل گری دولت، بسترسازی و تسهیل گری مدیریت شهری(شهرداری و شورای اسلامی شهر)؛ کنشگران؛ بستر شهری در نوع مداخله این نیروها تاثیرگذار و تاثیر این عوامل، پیامدهایی نیز در پی داشته است.
طراحی الگوی بازی وارسازی در سرویس های ویدئو به در خواست کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بازی وارسازی ( گیمیفیکیشن) برای سکوهای ویدئو درخواستی/ ویدئو به درخواست (VOD) ویژه کودکان و نوجوانان انجام شده است تا چالش های موجود در جذب و درگیرسازی این قشر را برطرف کند. نبود الگوی مدون گیمیفیکیشن در ایران باعث اجرای ناکارآمد این راهبردها در سکوهای ویدئو درخواستی شده و همین امر رقابت پذیری این سرویس ها را تهدید می کند. هدف این پژوهش ارائه الگویی است که با افزایش تعامل کاربران، به وفاداری بیشتر و تجربه کاربری بهینه تری بیانجامد.روش تحقیق این پژوهش گراندد تئوری بوده است، زیرا این روش به پژوهشگران این امکان را می دهد که از طریق تحلیل عمیق داده های کیفی، به شناسایی و استخراج الگوها و مؤلفه های کلیدی بپردازند. انتخاب این روش به ویژه به دلیل نبود نظریه های موجود در زمینه گیمیفیکیشن در سرویس های ویدئو به درخواست و نیاز به انجام آزمون فرضیات شکل گرفت. در این راستا، داده ها از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با ۱۷ متخصص گردآوری شده است. داده های بدست آمده توسط این مصاحبه ها پس از گذراندن روند کدگذاری باز و بسته، تبدیل به مقولات شده و مقوله محوری از این داده ها شکل گرفت.یافته ها نشان داد که طراحی گیمیفیکیشن کارآمد و مسئولانه به عنوان مقوله محوری، شامل سه مؤلفه کلیدی است: پلتفرمی کارآمد و جذاب برای کودکان و نوجوانان، پلتفرمی امن و مطمئن، و همگام با استراتژی های مدیریتی جهانی. به کارگیری این مؤلفه ها می تواند نیازهای صنعت سرویس های ویدئو به درخواست ایران را به ویژه در حوزه کودکان و نوجوانان برطرف کند و منجر به تجربه کاربری بهینه، افزایش تعامل و وفاداری کاربران شود. اجرای گیمیفیکیشن بر اساس این الگوی پیشنهادی در سناریوهای تعامل محور، می تواند به افزایش وفاداری و تعامل مخاطبان کودک و نوجوان بیانجامد و رقابت پذیری سرویس های ویدئو درخواستی را بهبود بخشد.