مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
سفر به گرای 270 درجه
حوزههای تخصصی:
در میان عناصر روایت، پیرنگ و پیوند آن با زمان نقشی محوری دارد؛ زیرا نه تنها کنش شخصیت ها و زاویه دید راوی از دیگر اجزای مهم روایت در زنجیرة پی رفت های آن ظهور و بروز می یابند، بلکه کیفیت پیوستگاری آن دو در بازنمایی سبک شخصی و تکنیک های داستانی اهمیتی ویژه دارد، اما باید توجه داشت که ماهیت و زمینة موضوعی روایت نقشی اساسی در کیفیت پردازش زمانی حوادث دارد. از این رو، این جستار به شیوة توصیفی تحلیلی مبتنی بر نظریة روایت شناسی ژرار ژنت تلاش کرده است به مقایسة عنصر زمان در زنجیرة پیرنگ دو رمان بپردازد: یکی رمان به هادس خوش آمدید نوشتة بلقیس سلیمانی که از منظری زنانه به جنگ و پیامدهای منفی آن می نگرد و دیگری رمان سفر به گرای 270 درجه اثر احمد دهقان که روایتی مردانه از متن جنگ تحمیلی به شمار می آید. از حاصل کاربست این نظریه در تحلیل چگونگی زمان مندی رمان، بر می آید که رمان به هادس خوش آمدید از منظر کیفیت زمان مندی، از زمان پریشی بیش تری نسبت به رمان سفر به گرای 270 درجه برخوردار است که گویا گزینش شگردهای تلفیقی مدرنیستی و پسامدرنی بلقیس سلیمانی در روایتگری و استفاده از ظرفیت های روایات اسطوره ای، در کیفیت و گسترة زمان پریشی رمان بی تأثیر نبوده است.
بررسی تطبیقی زمان روایی در رمان های حین ترکنا الجسر و سفر به گرای 270 درجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان های پل ناتماماثر عبدالرّحمان منیف و سفر به گرای 270 درجه، نوشتة احمد دهقان رمان هایی هستند که به سبب رویکرد واقع گرایانه به جنگ، بسیار به هم شبیه هستند. با بررسی تطبیقی،افزون بر آشنایی با شیوه های روایت شناسی این دو رمان، شناخت ادبیّات پایداری مردم مشرق زمین جهت افزایش روحیّة پایداری و استقامت محقّق می گردد. هدف اصلی پژوهش حاضر، کشف اختلاف زمان تقویمی و زمان متن بر پایة نظریّة روایت شناسی ژرار ژنت در این آثار و تطبیق آن ها با یکدیگر است. روش پژوهش، بر مبنای یادداشت برداری کتابخانه ای و به شیوة تحلیلی - تطبیقی است و تحلیل بر اساس مضمون است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بر اساس معیار نظم در هر دو رمان، تعدّد بخش هایی که با نگاهی گذشته نگر روایت شده اند وجه غالب این نوع از زمان پریشی را به اثبات می رساند. بر اساس معیار تداوم، این نتیجه به دست آمد که در گسترة روایت های هر دو رمان، مصادیق متعدّدی برای دامنه های زمانی روایت شدگی مربوط به صحنه وجود دارد. بر اساس معیار بسامد این نتیجه حاصل شد که بیشتر بخش های هر دو رمان بسامد مفرد دارند. رمان سفر به گرای 270 درجهاز تکنیک بسامد مکرّر یا چندمحور بهره نبرده است؛ ولی در رمان پل ناتمام، تعدّد یادآوری خاطرات مربوط به پل، سبب ایجاد بسامد مکرّر شده است؛ همچنین میزان استفادة رمان پل ناتماماز تکنیک بسامد بازگو یا تکرارشونده بیشتر از رمان سفر به گرای 270 درجهاست.
از روایت تا فراروایت، بررسی ایدئولوژی مترجم در ترجمه رمان «سفر به گرای 270 درجه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
137 - 162
حوزههای تخصصی:
پیوند روایت شناسی و ترجمه، نگاهی نو به بررسی آثار ترجمه شده داده است از این جهت که چگونه برگرداندن نگاه شخصّیت های داستان، نحوه قرار گرفتن رویداد ها، ریتم داستان و زاویه دید شخصیّت ها به زبانی دیگر همه و همه معنا پیدا می کنند. روایت شناسی از این هم فرا تر می رود و می تواند پلی بین تغییرات زبانشناختی و ایدئولوژی مترجم ایجاد کرده و به یک فراروایت تبدیل شود. این امر در ترجمه متون حسّاسی چون جنگ اهمیت دارد؛ زیرا جنگ، منعکس کننده فرهنگ و حماسه یک کشور و در برگیرنده هویّت سیاسی، فرهنگی و مذهبی آن است و چگونگی بازتاب آن از منظر ترجمه خود می تواند نگرانی هایی را به همراه داشته باشد؛ بنابراین در پژوهش حاضر ایدئولوژی مترجم آمریکایی، پاول اسپراکمن در ترجمه انگلیسی رمان «سفر به گرای 270 درجه» نوشته احمد دهقان مورد بررسی قرار گرفت. در پایان پس از تحلیل یافته های به دست آمده در بخش مقدمه، مصاحبه، گزارش و سایت های خبری در سایه نتایج حاصل از بررسی مقابله ای عناصر زبانشناختی در روایت مبدأ و مقصد، مشخص شد که تغییرات زبانشناختی گسترشی-افزایشی، کاهشی-حذفی و متفرّقه که بر عنصر روایت شناسانه زاویه تشخیص و تغییرات ترتیبی که بر عنصر ترتیب رویداد ها تأثیر گذاشتند، عمدتاً تحت تأثیر ایدئولوژی مترجم در ترجمه رمان مذکور بوده اند.
بازتاب هویت جهادی در رمان های دفاع مقدس با توجه به نظریه گفتمان لاکلا و موفه (با تکیه بر دو اثر سفر به گرای 270 درجه و در شعله های آب)
منبع:
شاهد اندیشه دوره ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹)
55 - 75
حوزههای تخصصی:
نظریه گفتمانی «لاکلا و موفه» در کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی ازجمله نظریات جدیدی است که در تحلیل پدیده های اجتماعی مورداستفاده قرار می گیرد. پژوهش پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف چگونگی انعکاس این گفتمان در دو رمان «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» و «در شعله های آب» که با محوریت جنگ و ترویج روحیه جهادی نوشته شده اند؛ سعی دارد به این نکته حائز اهمیت دست یابد که این آثار چه میزان به مفصل بندی مفاهیم، فرایند هویت یابی و استقرار گفتمان های رایج در جامعه جنگ به ویژه مفهوم جدید «هویت جهادی» پرداخته اند؟ این مفهوم حول چه دال هایی و با چه مفصل بندی شکل می گیرد و چه دستاوردی را به دنبال دارد؟ یافته ها نشان می دهد؛ مهم ترین عناصری که مؤید استقرار و هژمونیک شدن گفتمان و شکل گیری هویت جهادی شده اند، دال های فرعی چون شجاعت، ایثار، مقاومت و روحیه شهادت طلبی هستند که حول دال مرکزی یعنی باورها و عقاید مذهبی و ملی شکل گرفته اند و نتیجه و دستاورد انعکاس این هویت در رمان زنده نگه داشتن روحیه مقاومت و ایستادگی در برابر متجاوز، تقویت استقلال طلبی و محافظت از امنیت این مرز و بوم، در بین مردم جامعه دور از جنگ امروز است. همچنین در انعکاس این مورد رمان «در شعله های آب» نسبت به رمان «سفر به گرای 270 درجه» موفق تر عمل کرده است.
معناپردازی در پس حوادث جنگ (بازخوانی رمزگان در رمان سفر به گرای 270 درجه با رویکرد ساخت شکنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۴) ویژه نامه ادبیات انقلاب اسلامی
120 - 142
حوزههای تخصصی:
در رویکرد ساخت شکنی، معنا، از کشاکش تقابل بنیادِ دال های حاضر و غایب متن، ماهیّتی چندوجهی و دیگرگون و گاه متضاد به خود می گیرد و عرصه متن، با رهایی از تمرکز بر معنایی خاص، به روی خوانش هایی تازه گشوده می گردد. در رمان سفر به گرای 270 درجه، تلخی ها و ناکامی های دفاع مقدّس در فضایی واقع گرایانه با دیگر لایه های جنگ پیوند خورده است؛ روندی که برخی منتقدان، با نسبت دادن مؤلّفه های ناتورالیستی به آن، معتقدند تأکید بر صحنه های مرگ و خشونت و فقر و ... نویسنده را از طرح دیگر مفاهیم مرتبط با دفاع مقدّس غافل ساخته. جستار حاضر خوانشی است متفاوت، با وام گیریِ مؤلّفه های رویکرد ساخت شکنی در نشانه شناسی و کاربرد روش توصیفی₋ تحلیلی، در پاسخ به اینکه مهم ترین اجزای رمزگانی و عوامل کنشگر در پردازش معنا در گوشه و کنار رمان کدام اند؛ ترکیب اجزاء و عوامل یادشده چه حاصلی با خود دارند یا به چه سرانجامی می رسند؟ در بررسی متن، به حضور فعّال سه گروه رمزگان «رمزگان فرهنگی اجتماعی» (خانواده، شگردها، خرده فرهنگ ها، اسامی)؛ «رمزگان مرتبط با جنگ» (عام، ویژه، لایه های خشن، لایه های افتخارآمیز)؛ و «رمزگان فنّی» (نمادها، جملات کوتاه، واژگان خاص، تیپ ها) اشاره شد. در نهایت، با طرد ذهنیّت های ناتورالیستی، از هویّت سازی و معناپردازی و سبک آفرینی به مثابه سه دستاورد مهمّ مفصل بندی اجزای رمان یاد شد. بنابراین، رمان، با دارابودن مجموعه ای از کنشگران، می تواند متنی پویا و متنوّع در حوزه دفاع مقدّس به شمار آید.