فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 32
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی مانند اینستاگرام ممکن است منجر به رفتارهای انحرافی و مضر برای کاربرانی شود که به طور افراطی از این فضا استفاده می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر محرک ها بر اعتیاد به اینستاگرام در بین ورزشکاران با نقش تعدیل گر بهزیستی روان شناختی بود.روش : پژوهش حاضر کاربردی و از نظر روش توصیفی و از نوع همبستگی است. داده های تحقیق از 246 ورزشکار در شهرستان شاهرود جمع آوری شد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق شامل سه پرسشنامه محرک ها و بهزیستی روان شناختی پونوسامی و همکاران و اعتیاد به اینستاگرام شوله و رسدی بود. همچنین داده ها به کمک روش حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار پی ال اس تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد نیازهای به رسمیت شناختن، اطلاعاتی و اجتماعی و همچنین بهزیستی روان شناختی بر اعتیاد به اینستاگرام ورزشکاران تأثیر مثبت و معناداری دارد، اما نیازهای سرگرمی بر اعتیاد به اینستاگرام تأثیر مثبت و معناداری نداشت. بهزیستی روان شناختی نقش تعدیل گر در رابطه بین محرک ها و اعتیاد به اینستاگرام ندارد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد با وجود اینکه این برنامه کاربردی مزایای بسیاری برای ورزشکاران دارد، اگر استفاده از این بن سازه به درستی مدیریت نشود، می تواند آثار مخربی را برای ورزشکاران به دنبال داشته باشد. بنابراین، پیشنهاد می شود مدیران و مسئولان به نیازهای شناختی، اطلاعاتی و اجتماعی ورزشکاران توجه بیشتری داشته باشند تا از این طریق اعتیاد به اینستاگرام را در ورزشکاران کاهش یابد.
آسیب شناسی انضباط ترافیکی موتور سیکلت سواران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
65 - 102
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به سنگینی روزافزون حجم ترافیک در کلان شهرها، رشد استفاده از موتورسیکلت و تخلفات ترافیکی آنان نیز افزایش یافته به طوری که موتورسیکلت سواران از جمله آسیب پذیرترین کاربران ترافیک به شمار می آیند. بنابراین هدف اصلی این پژوهش آسیب شناسی انضباط ترافیکی موتورسیکلت سواران می باشد.
روش: این تحقیق از نظر هدف،کاربردی از نظر روش آمیخته از نوع اکتشافی است. جامعه آماری در بخش کیفی، اساتید دانشکده علوم و فنون پلیس راهور، متخصصان و خبرگان ستاد پلیس راهورفراجا و فرماندهان و سرکلانتران پلیس راهور تهران بزرگ به روش هدفمندِ مبتنی بر معیار و در بخش کمی جامعه آماری کارشناسان رسمی دادگستری و کارشناسان ارشد تصادفات پلیس راهور تهران بزرگ به روش طبقه ای ساده بود. جهت آنالیز داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل تم با استفاده از نرم افزار MAXQDA2021 و در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی جهت اعتبارسنجی مدل حاصل از بخش کیفی به روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارpls3 Smart بهره برداری شد.
یافته ها: بیشترین آسیب انضباط ترافیکی موتورسیکلت سواران مربوط به زیرساخت های فنی بود. از طرف دیگر بارهای عاملی آسیب های ساختاری با مقدار948/0، آسیب های زمینه ای با مقدار946/0 و آسیب های رفتاری با مقدار785/0 بیشتر از 5/0 هستند که در سطح 95/0 معنی دار بودند.
نتایج: بر اساس یافته های فوق، برنامه ریزی بر پایه دیدگاهی منتج از رفع آسیب های ساختاری، رفتاری و زمینه ای همچنین شناسایی آسیب های انضباط ترافیکی و کنترل هوشمند موتورسواران،می تواند باعث افزایش انضباط ترافیکی موتورسواران و ارتقاء ایمنی تردد آنان به عنوان آسیب پذیرترین قشر کاربران ترافیک و کاهش هزینه ها در ابعاد مختلف اقتصادی-اجتماعی گردد.
ارزیابی مدل بهزیستی روانشناختی بر اساس خود تنظیمی هیجانی، ذهن آگاهی و خودانسجامی با نقش میانجیگری سرمایه های روان شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی مدل بهزیستی روانشناختی بر اساس خود تنظیمی هیجانی، ذهن آگاهی و خودانسجامی با نقش میانجیگری سرمایه های روان شناختی طراحی و اجرا گردید. پژوهش حاضر یک تحقیق توصیفی زمینه یابی (پیمایشی) به صورت مقطعی می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و نحوه ی گردآوری اطلاعات مورد نیاز برای بررسی فرضیه ها از طریق پرسشنامه و به شکل میدانی جمع آوری می شود. به دلیل بررسی رابطه بین متغیرها این نوع تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان سرپرست شهر شیراز است که، با توجه به حجم نمونه کوکران در شرایط نامشخص تعداد 384 نفر در نظر گرفته شدکه، به روش تصادفی ساده بین نمونه آماری پخش گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق حاضر از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهایی SPSS و AMOS انجام شد. نتایج نشان داد که سرمایه های روان شناختی قادر به ایفای نقش واسطه ای در رابطه بین خود انسجامی و خودتنظیمی هیجانی و ذهن آگاهی با بهزیستی روان شناختی است. سطح معناداری متغیرهای خود انسجامی، خود تنظیمی هیجانی و ذهن آگاهی بسیار نزدیک به صفر و کمتر از مقدار سطح معناداری 05/0=α است (p<0.05). در نتیجه از نظر آماری بین این متغیرها و بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانوار رابطه معناداری وجود دارد. به لحاظ اثبات رابطه مثبت بین آن ها می توان گفت با افزایش یک واحد میزان خود انسجامی، خود تنظیمی هیجانی و ذهن آگاهی، میزان بهزیستی روان شناختی به صورت مستقیم به ترتیب به اندازه 5/12 درصد، 9/21 درصد و 5/32 درصد افزایش خواهند یافت. همچنین با افزایش یک واحد میزان خود انسجامی، خود تنظیمی هیجانی و ذهن آگاهی، با توجه به نقش واسطه ای سرمایه های روان شناختی به صورت غیر مستقیم میزان بهزیستی روان شناختی به صورت غیرمستقیم به ترتیب به اندازه 3/4 درصد، 8/4 درصد و 7/7 درصد افزایش خواهند یافت.
مطالعه پدیدارشناختی راهبردهای فرهنگ پذیری کودکان کار افغانی (مطالعه موردی: مرکز حامی پرتو منطقه 5 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
313 - 335
حوزههای تخصصی:
افغانستان به عنوان یک کشور همسایه با مشکلات امنیتی و اقتصادی جدی روبه رو بوده و بسیاری از افغانستانی ها به دنبال بهبود شرایط زندگی خود به کشورهای همسایه مهاجرت می کنند، ایران به عنوان یکی از مقصدهای اصلی این مهاجران انتخاب می شود. مهاجرانی که به شکل غیرقانونی از افغانستان به ایران می آیند از مهارت و توانایی خاصی برخوردار نبوده و در کارهای رده پایین جامعه مشغول به کار می شوند. کودکان این مهاجران نیز به دلیل مشکلات اقتصادی خانواده هایشان مجبور به کار می شوند. با توجه به اینکه بسیاری از کودکان و نوجوانان افغانستانی در ایران به دنیا آمده اند یا در سنین کودکی به این کشور مهاجرت کرده اند، مسئله فرهنگ پذیری آن ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر فهم راهبردهای فرهنگ پذیری کودکان کار افغانی در ایران است. در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش کیفی و رویکرد پدیدارشناختی، از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته برای جمع آوری اطلاعات پژوهش استفاده شده است. مشارکت کنندگان پژوهش را کودکان افغانی حاضر در مرکز حامی پرتو در منطقه 5 تهران تشکیل داده اند و با 18 نفر از آن ها مصاحبه شده است. برای انتخاب مشارکت کنندگان از روش نمونه گیری هدف مند با حداکثر تنوع استفاده شد. داده ها با استفاده از روش موستاکاس تحلیل شده اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که راهبردهای فرهنگ پذیری کودکان کار افغانی عبارتند از: همانندسازی، جدایی یا انفصال، هماهنگی یا انطباق، حاشیه گزینی یا انزواطلبی. یکپارچگی، رایج ترین شکل راهبرد فرهنگ پذیری است؛ چراکه به کودکان کار افغانی اجازه می دهد با وجود پایبندی به هویت فرهنگی و ارزش های جامعه خویش، خود را با هویت و فرهنگ جامعه میزبان وفق دهند.
نقش تعدیل کنندگی ذهنی سازی در رابطه پذیرش - طرد والدین با گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
106 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش پذیرش یا طرد والدین(به عنوان متغیر میان فردی) در کنار ذهنی سازی (به عنوان متغیر درون فردی) در بروز رفتار های پرخطر پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، تمامی دانش آموزان 15 تا 18 سال ساکن شهر تهران بودند که با والدین خود زندگی می کردند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 310 نفر تعیین و به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات فرم کوتاه پرسش نامه طرد و پذیرش والدین PARQ)) مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS) و پرسش نامه کنش تأملی نوجوانان (RFQ) بوده است.داده ها پس از گرد آوری با استفاده از رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته های این پژوهش از نقش تعدیل گر قطعیت ذهنی سازی با طرد پدر و مادر در بروز رفتار های پرخطر حمایت کرد و نشان داد که در سطوح بالای طرد والدینی (پدر یا مادر) افزایش قطعیت ذهنی سازی با بروز بیشتر رفتار های پرخطر همراه است؛ در حالی که در سطح پایین طرد والدینی این رابطه معکوس بوده و سطح پایین قطعیت ذهنی سازی منجر به سطح بالای رفتارپرخطر می شود.
در تکاپوی هویت فردی: تجربه خودکشی زنان در شهرستان هلیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲ و ۸۳
95 - 109
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه پدیده خودکشی زنان در شهرستان هلیلان از توابع استان ایلام با استفاده از روش کیفی انجام شد. برای رسیدن به این منظور، مصاحبه های عمیقی با 20 نفر از زنان و دخترانی که اقدام به خودکشی داشته اند یا از نزدیکان آنها، زنی اقدام به خودکشی کرده است، انجام شد. پشتوانه نظری این پژوهش، نظریه خودکشی دورکیم و دیدگاه گیدنز در رابطه با تأثیر مدرنیته بر جامعه پذیری افراد و نحوه تکوین هویت آنها بود. بر طبق یافته های این پژوهش، عواملی چون ظهور رسانه ها، توسعه مدارس و دانشگاه ها و رشد و توسعه حمل و نقل برون شهری از یک سو و گسترش عواملی چون: اختلافات خانوادگی، ازدواج های تحمیلی، خشونت خانگی، طلاق، بهتان، نظارت حداکثری و پوشش اجباری، بر شکل گیری و افزایش خودکشی تأثیر بسزایی داشته اند.
مطالعه تطبیقی عناصر داستانی منظومه خسرو و شیرین نظامی و خورشید خاوه ر لطفی کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲ و ۸۳
111 - 136
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی با بهره گیری از روش مقایسه، به مطالعه و بررسی موضوعات متنوع ادبی در زبان های گوناگون و زمان های مختلف می پردازد. داستان های غنایی منظومی به زبان کردی وجود دارد که گاه متأثر از خسرو و شیرین نظامی به وجود آمده اند و تاکنون پژوهش درخور توجهی در مورد آنها انجام نگرفته است. بررسی این منظومه ها و مقایسه آنها با خسرو و شیرین نظامی، به دریافت برخی پیوندها و تعاملات ادبی میان آنها می انجامد. این تحقیق که با روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده، در پی پاسخ به این پرسش بوده است که: مقایسه عناصر داستان در منظومه های «خسرو و شیرین» نظامی با «خورشید خاوه ر» لطفی کار، چه شباهت ها و تفاوت هایی را به دست می دهد؟
نتایج این پژوهش نشان می دهد که منظومه خورشید خاوه ر لطفی کار که به گویش کُردی ایلامی سروده شده است، ضمن اثرپذیری از خسرو و شیرین، به دلیل برخی نوآوری های ادبی و داستانی، با منظومه نظامی تفاوت بسیاری دارد؛ اما از منظر درون مایه، لحن، کشمکش، شخصیت پردازی، مکان و گفت وگو، با هم اشتراکاتی دارند.
واکاوی همزیستی جمعی و حکمرانی اجتماعی آب (مطالعه شهروندان سمیرمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، جامعه شناسی مسئله کم آبی را در منطقه سمیرم واکاوی و تلاش کرده است مدلی پارادایمی را درباره این مسئله ارائه بدهد. روش تحقیق از نوع نظریه زمینه ای (رویکرد سیستماتیک) است. مشارکت کنندگان پژوهش، شهروندان و کارشناسان حوزه آب در شهرستان سمیرم بودند. روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود که بر اساس آن 30 نفر از شهروندان و کارشناسان حوزه آب شهرستان سمیرم انتخاب و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، با آنها مصاحبه شده است. یافته های پژوهش بیانگر این بود که شرایط علی تأثیرگذار بر مسئله کم آبی در شهرستان سمیرم، عبارت اند از: عوامل محیطی-طبیعی (تغییرات اقلیمی/ تغییر الگوی برداشت/ تغییر الگوی کشت)، عوامل فرهنگی-اجتماعی (حکمرانی ناکارآمد آب/ الگوی مصرف نامناسب/ تحولات جمعیتی) و عوامل سیاسی-اقتصادی (بی تعادلی تقاضا-عرضه/ فساد در مدیریت آب). راهبردهای مواجهه مطلوب با وضعیت کم آبی، عبارت اند از: بازسازی فرهنگی-اجتماعی (تقویت همیاری جمعی، مسئولیت پذیری آگاهانه، بازآرایی سنت های جمعی، سوادآموزی محیط زیستی و فرهنگ سازی مصرف)، بازسازی مدیریتی (تعامل نهادی، نظارت سیستماتیک و کارآمدی مدیریتی) و بازسازی اقتصادی (بازسازی اقتصاد آب، هدفمندسازی اعتبارات و صنعت گرایی جایگزین). بسترها و زمینه هایی که این راهبردها و استراتژی ها را تسهیل می کنند و یا مانع تحقق آنها می شوند، عبارت اند از: اقتصاد تک محصولی و سیاست های ذخیره سازی آب. شرایط مداخله گر هم شامل سه مورد است: تجاری سازی آب، فقر پژوهشی و تأمین نشدن اعتبار. در صورتی که راهبردها و استراتژی های مواجهه مطلوب با مسئله کم آبی تحقق پیدا کنند، سبب ایجاد فرمی از زایش زیستی (بازسازیِ زیستِ اقتصادی، بازسازی زیستِ اجتماعی، بازسازیِ محیط زیست و بازسازی زیستِ بهداشتی) در شهرستان سمیرم می شوند.
زمینه های اجتماعی- فرهنگی توسعه توریسم در شهرستان خلخال (با تأکید بر توریسم ورزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۱
109-130
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی زمینه ها و تنگناهای توسعه توریسم در شهرستان خلخال (با تأکید بر توریسم ورزشی) انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و روش تحقیق، از نوع کمّی و شیوه گردآوری پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کارشناسان و خبرگان حوزه گردشگری ورزشی بودند. این افراد، به صورت هدفمند از نوع معیاری، برای مصاحبه های کیفی در موضوع پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از تکنیک swot استفاده شد. در زمینه اهمیت شاخص ها و میزان اثرگذاری آن ها به ترتیب، تقویت زیرساخت های گردشگری شهر خلخال با تأکید بر گردشگری ورزشی، نقش تسهیل گری و تشویق بخش خصوصی به سرمایه گذاری در زمینه گردشگری ورزشی از طریق اعطای تسهیلات از طرف دولت به سرمایه گذاران، استانداردسازی امکانات مناطق ویژه گردشگری ورزشی به لحاظ امنیت جانی و رفاهی، اولویت بندی توسعه منطقه و برنامه ریزی دولت به منظور حمایت از توسعه گردشگری ورزشی، معرفی شهرستان خلخال و تبلیغات رسانه ای منطقه به خاطر شرایط ویژه و خاص گردشگری ورزشی تأثیرگذار می باشد
بررسی شاخص های توسعه پایدار شهری با رویکردی مصرف گرایی (مطالعه موردی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۲
157-184
حوزههای تخصصی:
الگوی توسعه پایدار شهری می تواند در شکل های مختلف و بی شماری بسته به تاریخ و منطقه ، فرهنگ ، اقتصاد، اقلیم ، محیط و سیاست نمود پیدا کن. توجه به روند تحولات توسعه نشان میدهد،که به مرور توسعه از حالت تک بعدی به وضعیتی چند بعدی و جامع نگر تکامل یافته همچنین از ج نبه ه ای فنی کاسته شده و بر جنبه های زیست محیطی، اجتماعی و انسانی، اقتصادی افزوده شده است. اینکه شاخصها ، مبنای ارزیابی میزان تحقق اهداف توسعه و ابزاری برای برنامه ریزی درآمده ان د قابل توجه است. از این رو پرداختن به جنبه های نرم افزاری توسعه در تعاملات انسانی و کیفیت زندگی و نوع واکنش های آنان در بسترهای مهم زندگی اجتماعی می تواند تسهیل کننده این امر باشد که تنها پرداختن محض به مسائل سخت افزاری و اقتصادی در حوزه توسعه پایدار شهری نمی تواند جواب گوی مناسب برای برنامه های توسعه ای باشد، به هر حال توجه به رویکرد های توسعه ای پایدار شهری را می توان در مولفه های زیست اجتماعی انسان در جامعه مورد ارزیابی قرار داد، این امر بخصوص در مصرف گرایی افراد می تواند نمود پیدا کند، که در تحقیق حاضر بدنبال کشف و ارزیابی مولفه های مهم اجتماعی در ارتباط با توسعه پایدار در توسعه شهری با رویکرد مصرف گرایی نتایجی بدست آمده عبارت است از تاثیر شاخص های توسعه برمصرف گرایی و وجود رابطه بین ابعاد شاخص های پایداری شهری و مصرف گرایی می باشد.
Explaining the Managerial Position of Women in National and International Sports Levels(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The status and position of women in the management system face numerous challenges and problems. Therefore, the present study was conducted with the objective of explaining the managerial position of women in sports assemblies at the national and international levels.
Methodology: This study was applied in terms of its objective and mixed (qualitative and quantitative) in terms of its implementation method. The population in the qualitative part consisted of sports experts, professors, and high-ranking sports managers, from whom 16 individuals were selected as the sample through purposive sampling based on the principle of theoretical saturation. The population in the quantitative part included sports experts, athletes, professors, and high-ranking sports managers, from whom 141 individuals were selected as the sample through random sampling based on the Cochran's formula. The research tools were semi-structured interviews in the qualitative part and researcher-made questionnaires in the quantitative part, the psychometric indices of which were confirmed. Data were analyzed using coding methods and exploratory factor analysis.
Findings: The findings from the qualitative part revealed that the managerial position of women in sports assemblies at the national and international levels encompasses 54 concepts in 27 subcategories and 10 categories, including identity formation in managerial spaces, division of labor capability, overcoming gendered spaces, effective control, program orientation, field management and leadership, social support for women's management, management practice, organizational efficiency, networks, and communication skills. Moreover, the quantitative findings indicated that all 27 observed variables had a positive standardized factor loading and a critical ratio greater than 1.96 with each of the 10 latent constructs, thus confirming their validity, and their reliability was calculated to be higher than 0.70 using Cronbach's alpha. In addition, the model of women's managerial position in sports assemblies at the national and international levels fitted well, having a direct and significant effect on all 10 constructs of identity formation in managerial spaces, division of labor capability, overcoming gendered spaces, effective control, program orientation, field management and leadership, social support for women's management, management practice, organizational efficiency, networks, and communication skills (P<0.05).
Conclusion: Based on the results of this research, to improve the managerial position of women in sports assemblies at the national and international levels, it is possible to create conditions for the realization of the identified subcategories and categories.
Investigating the Effect of Social Intelligence on Self-determination in Teenagers with the Mediating Role of Mobile Phone Addiction(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۳ (۲۰۲۴)
161 - 169
حوزههای تخصصی:
Purpose: The excessive use of mobile phones significantly alters human thought patterns and affects individuals' behavior and psycho-social well-being. This study aims to explore the correlation between social intelligence and self-determination in adolescents, focusing on how mobile phone addiction plays a mediating role.
Methodology: The research employed a descriptive-correlational approach and cross-sectional method, utilizing structural equation modeling (SEM) for analysis. The statistical population consisted of teenage boys and girls in Tehran who experienced mobile phone addiction from July to October 2023, with psychologist confirmation of addiction. A sample of 150 teenagers was selected through purposive sampling, with 17 individuals excluded due to incomplete or erroneous questionnaire responses. Research instruments included the Tromso Social Intelligence Scale, Self-Determination Scale, and Mobile Phone Addiction Questionnaire. Data analysis was conducted using SPSS version 27 for overall data and SmartPLS version 4 for path analysis between variables, with a significance level set at 0.05.
Findings: The results of the current study indicated that Social Intelligence had a significant negative impact on mobile phone addiction (β=-0.380, p <0.001). In addition, there was a significant positive effect of Social Intelligence on Behavioral independence (β=0.383, p <0.001), but no significant effect on Psychological Empowerment and Self-determination (p>0.05). Furthermore, the relationship between Social Intelligence and Behavioral independence, as well as Self-determination with the mediating factor of Mobile phone addiction, was found to be significant (p < 0.001). However, the association between Social Intelligence and Psychological Empowerment with the mediating role of Mobile phone addiction was not significant (P>0.05).
Conclusion: The findings of the current research indicate that social intelligence can decrease mobile phone addiction and enhance behavioral independence, while mobile phone addiction can diminish behavioral independence and self-consciousness. However, social intelligence and mobile phone addiction do not impact psychological empowerment. Additionally, mobile phone addiction serves as a mediator in the correlation between social intelligence and the aspects of behavioral independence and self-consciousness.
تحلیل بازتاب اخبار عملیات «وعده صادق» ایران در رسانه های ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
66 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تحلیل بازتاب خبری عملیات «وعده صادق» در سه سایت خبری مهم کشور ترکیه شامل آناتولی، حریت و جمهوریت صورت گرفته است. عملیات "وعده صادق" در واکنش به حمله رژیم صیهونیستی(اسرائیل) به کنسول گری ایران در دمشق، در ساعات پایانی ۲۵ و بامداد ۲۶ فروردین ۱۴۰۳(۱۴ آوریل 2024)، به عنوان یک رویداد مهم در اخبار رسانه های منطقه ای، فرامنطقه ای و بین المللی منعکس شد. رسانه های ترکیه به دلیل اهمیت این کشور در منطقه از نظر قدرت اقتصادی، سیاسی، همجواری با ایران، نقش فعال داشتن در موضوعات بین المللی و منظقه ای، اشتراکات فرهنگی با ایران و ارتباطات اقتصادی و سیاسی با اسرائیل و برخورداری از تنوع رسانه ای به عنوان جامعه مورد بررسی این پژوهش انتخاب شده است.روش: این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای به توصیف، تحلیل و مقایسه مقولات جهت گیری خبر، ، منبع خبر، ارزش خبر، قالب خبر، دلایل و پیامدهای عملیات «وعده صادق» در این سه سایت خبری می پردازد. دستورالعمل کدگذاری بر مبنای موضوع و هدف تحقیق تهیه و بر مبنای آن اخبار مورد نظر استخراج و کدگذاری گردید. محتواهای مرتبط با عملیات «وعده صادق» در سایت های خبری آناتولی، حریت و جمهوریت، از تاریخ 25 فروردین (13 آوریل) تا 28 فروردین (16 آوریل) به عنوان جامعه آماری این پژوهش انتخاب گردید. بر این اساس، تعداد 202 محتوای مرتبط با موضوع پژوهش استخراج و تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد، سبک "خبر" (88/6درصد) مهمترین قالب ارائه محتوای و "گزارش" و "مقاله" به عنوان سایر سبک های مورد استفاده رسانه های ترکیه در موضوع مورد بررسی بوده است. در تحلیل منبع اخبار انتشار یافته در رسانه های ترکیه، استناد به منابع رژیم صهیونیستی با 21/26 درصد مهمترین منبع خبری و سپس کشور ایران(17/14درصد) و کشور آمریکا و کشورهای عضو ناتو(16درصد) قرار دارند. عمده ترین دلیل توجه رسانه های مورد بررسی در کشور ترکیه به اخبار عملیات "وعده صادق" ، توجه به ارزش های خبری "برخورد" و "دربرگیری" با تاثیر در 88/5 درصد محتواهای مورد بررسی بوده است. از نکات حائز اهمیت در انتشار اخبار، گزارشات و مقالات رسانه های مورد بررسی کشور ترکیه در خصوص عملیات "وعده صادق"، نوع جهت گیری تیتر این رسانه ها بوده است. "جهت گیری خنثی" با 58/5 درصد مهمترین رویکرد و همچنین برتری حدود 4 برابری "جهت گیری منفی"(33 درصد) بر جهت گیری مثبت(5/8درصد) در تیترهای مرتبط با این عملیات بوده است. در همین راستا، یافته های پژوهش تایید می کنند که تنها 17درصد تیترهای رسانه های ترکیه در جهت حمایت از عملیات مورد نظر انتشار یافته و در مقابل حدود 52 درصد عملیات مذکور را حمایت ننموده اند.نتیجه: در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت که اگرچه ممکن است رسانه های مورد بررسی در خصوص رویدادهای داخلی کشور ترکیه دارای رویکردهای نسبتاً متمایز باشند اما در خصوص رویداد خارجی عملیات "وعده صادق" دارای رویکرد نزدیک به یکدیگر و دارای جهت گیری "منفی" بوده و با استفاده فراوان از واژه "حمله" سه پیام "تهدیدات پاسخ رژیم صهیونیستی(اسرائیل) علیه ایران"، "دعوت به خویشتنداری دو کشور" و "حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی(اسرائیل)" را برای مخاطبان خود برجسته نموده اند.
سریال «بازی تاج و تخت» در سنجه میتراییسم؛ (تطبیق سفر معنوی «برَن پاشکسته» با هفت گانه میترایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
57 - 88
حوزههای تخصصی:
آیین میترایی از ایران پیش از زردشت سربرآورد. میتراییسم طی دو قرن آخر پیش ازمیلاد به جهان رومی رسید و در غارنگاره ها، معماری، تزئینات بناها و حتی نمایش های قرون وسطی بازتاب یافت که این امر، نشانگر تأثیرگذاری فرهنگ مهردینی بر مغرب زمین است؛ حتی اثربخشی ناخودآگاه میتراییسم و هفت گانه آن را در جان مایه های سریال جهانی «بازی تاج و تخت» می توان یافت. مشابهت سیر و سلوک رازآموز میترایی برای رسیدن به جایگاهِ والا، با رخدادهای سریال یادشده و طی طریق «برَن استارک»، فرضیه زایش یک متن نوین از بطن میتراییسم را قوت می بخشد و این پرسش را به همراه دارد: با تحلیل متن سریال «بازی تاج وتخت»، چه وجوه اشتراک و افتراقی را بینِ سفر رازورزانه «برن استارک» با هفت گانه ای که نوآموز میترایی می گذراند، می توان برشمرد؟ این پژوهش با توصیف روایت و «بینامتنیت ژولیا کریستوا»[1]، به روش تطبیقی- تحلیلی، سلوک و والایش سالک / قهرمانِ این داستان را از «فروافتادن» در شمال تا «فرمانروایی» در جنوب، براساس مراحل گرویدن به میتراییسم به عنوان متن مادر بررسی می کند. برون داد این پژوهش به رغم تمایزها، هم گرایی میان مراحل سلوک میترایی و سفر خطیر «برن استارک» را تأیید می کند؛ آغاز و طی طریق هر دو سالک را مشابه دانسته و خدا گونگی مقام «پدر» میتراییسم را با فرمانروایی «برن پاشکسته» هم عِنان می بیند.
گونه های هویتی مهاجرین افغان براساس نسبت «خود و دیگری» در آثار سینمایی (مطالعه موردی: فیلم های برادران محمودی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
89 - 118
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد است با بهره گیری از مقوله «خود و دیگری» در نشانه شناسی فرهنگی، خوانشی را از سه فیلم «چندمترمکعب عشق»، «شکستن هم زمان بیست استخوان» و «رفتن»، محصول مشترک برادران محمودی (نوید و جمشید) ارائه دهد. براساس پژوهش ها، باتوجه به میزان اهمیت خود یا دیگری، چهار رویکرد مختلف: 1-خود و نه دیگری؛ 2- نه خود، بلکه دیگری؛ 3- هم خود و هم دیگری؛ 4- نه خود و نه دیگری، در نسبت «خود و دیگری» پدیدار می شوند که در پی آن، چهار گونه هویتی ثبات، سازگاری، پذیرش و بی هویتی ظاهر می شوند. این پژوهش به روش کتابخانه ای، با تکیه بر منابع دیداری و نوشتاری و به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که: افغان ها به عنوان دیگریِ فرهنگی، چه نوع رویکردها و گونه های هویتی را نسبت به ایرانیان اتخاذ می کنند؟ براساس نتایج پژوهش، برادران محمودی در آثار خود نشان می دهند که افغان ها هر چهار رویکرد را متناسب با میزان ترجمه متون فرهنگی ایرانیان و درنتیجه، مقدار تعامل با ایشان و نیز نحوه برخورد ایرانیان، نسبت به خودِ ایرانی اتخاذ می کنند. به علاوه، این رویکردها به صورت انواع گونه های هویتی در سرزمین مقصد شکل می گیرند که در قالب رفتار و گفتار شخصیت ها نشان داده می شوند. انتخاب این رویکردها به این صورت است که پناهجویان افغان هرچه جوان تر باشند، بیشتر، سازگاری هویتی را انتخاب می کنند و هرچه مسن تر باشند، ثبات هویتی را در پیش می گیرند. با استناد به این آثار، هویت پذیرنده و بی هویتی، کمتر در افغان ها دیده می شود.
ویژگی های دراماتیک شخصیت در برنامه های تلویزیونی عروسکی پیش دبستانی (با تأکید بر الگوی یادگیری غیر دستوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
183 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین ویژگی های مؤثر شخصیت عروسکی در برنامه های تلویزیونی عروسکی پیش دبستانی، از طریق استخراج مقوله ها و زیرمقوله های مشترک بین شاخصه های دراماتیک شخصیت و الگوی یادگیری غیردستوری است. روش تحقیق، از نوع کیفی و توصیفی- تحلیلی (مطالعه موردی) با مقوله بندی و رویکرد استقرایی است. به این منظور، شخصیت «بارنی» از مجموعه «بارنی و دوستان»- به عنوان موردمطالعه- به روش نمونه گیری هدفمند از جامعه موردبررسی انتخاب شده است. سپس شش مقوله اصلی افشای ماهیت شخصیت از دیدگاه آلن آرمر و تأثیر الگوی یادگیری غیردستوری، بررسی شده است. یافته ها نشان می دهد ویژگی های مورد مطالعاتی (شخصیت بارنی)، تا حد زیادی به ویژگی های دراماتیک با تأکید بر الگوی یادگیری غیردستوری نزدیک است. بنابراین، زیرمقوله های استخراج شده با تأکید بر الگوی آموزشی غیردستوری، ارتباط مستقیمی با خلق شخصیت های عروسکی مناسب برای مجموعه های آموزشی دارند. لذا می توان براساس ماهیت و موقعیت آموزشی برنامه از این الگوی آموزشی در طراحی شخصیت عروسکی بهره برد.
تعامل مطلوب با پیام از منظر قرآن کریم و ارائه الگوی راهبردی مطلوب در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ثمربخشی ارتباطات و تعاملات انسانی در توجه به اصول حاکم بر نحوه ارتباط می باشد که بخش مهمی از آن مربوط به تعامل مناسب با پیام و محتوای آن است. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، بررسی مهم ترین ملاحظات و دستورهای قرآنی در تعامل بهینه با پیام است. بررسی سطح تأثیر پیام های دیداری- شنیداری در یادگیری مخاطبان و نحوه تعامل با این پیام ها از منظر آیات قرآن. روش پژوهش از نوع پدیدارشناسی توصیفی و شیوه تجزیه وتحلیل مطالب به روش کلایزی انجام شده است. برای این منظور خوانشی مروری بر آیات قرآن کریم انجام شد و تمامی آیاتی که به نحوی با موضوع پیام مرتبط بوده استخراج گردید. سپس داده های استخراج شده در مراحل تجزیه وتحلیل کلایزی دسته بندی و اعتبارسنجی شده و در نهایت، استنباط مرتبط از دسته های موجود، استخراج گردید. نتایج پژوهش در دو بخش کلی تعامل مطلوب با محتوای پیام و بهره مندی مطلوب از اصول حاکم بر پیام رسانی، استخراج شده است. بخش اول، خود دارای دو زیرمجموعه استقبال از محتوای پیام مطلوب در سه بخش (حیات بخش و هشداردهنده، حق نما و باطل گریز، با پشتوانه تدبیر و عقلانیت) و پرهیز از محتوای پیام نامطلوب در هشت بخش (مشکوک، بیهوده، بدون دلیل و سند، ظنی، بی پایه اجتماعی، تخریب گر، وسوسه برانگیز، غنا و موسیقی) می باشد. در بخش دوم، یازده اصل کلی حاکم بر پیام رسانی از متن آیات قرآن کریم استخراج گردیده است.
راه حل های گفتمانی برای مقابله با اخبار جعلی
حوزههای تخصصی:
در عصر پساحقیقت، احتمال کذب خبر افزایش یافته است. هدف از این تحقیق ارائه راه حل هایی برای مقابله با اخبار جعلی است که در شبکه های اجتماعی منتشر می شوند. بدین منظور با استفاده از تحلیل گفتمان فرکلاف از کنش های گفتمانی اخبار جعلی که از 52 خبر جعلی که از اکانت های رسانه های بی بی سی فارسی و ایران اینترنشال در رسانه اجتماعی ایکس در اتفاقات موسوم به حوادث پاییز 1401 منتشر شدند، بهره می بریم. واکنش های گفتمانی به دست آمده از کنش ها که برگرفته از سطح سوم تحلیل گفتمان فرکلاف یعنی سطح تبیین که عبارت است از راه اندازی اکانت ایکس معتبر، کثرت گرایی رسانه ای، فعالیت رهبران افکار در شبکه های اجتماعی، سواد خبری و تحلیل اخبار فوری، راستی آزمایی، بازگرداندن دانش عمومی و اصل ابطال گرایی به رسانه و کنترل واژگان ایدئولوژیک با استفاده از نظریه انافام. مباحث مارپیچ سکوت، روایت ها و روزنامه نگاری تحقیقی، حفظ سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی با خارج کردن مخاطب از اتاق های پژواک در شبکه های اجتماعی.واژگان کلیدیشبکه های اجتماعی ایکس، اخبار جعلی، بی بی سی فارسی، شبکه ایران اینترنشنال، تحلیل گفتمان فرکلاف.
اخبار جعلی در توئیتر فارسی: سنجش میزان اثرگذاری و نفوذ نیروهای سایبری در هسته و مرکزیت شبکه گفتگوی توئیتر در دوران کرونا و شناسایی جغرافیای سیاسی نیروها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، شناخت جغرافیای سیاسی نیروهای سایبری در توئیتر فارسی و سنجش وضعیت اثرگذاری این کاربران در شبکه گفتگوی دوران کرونا است. پرسش پژوهش این است: آیا اخبار جعلی منتشر شده توسط نیروهای سایبری در دوره کرونا اثرگذار بوده و در توئیتر فارسی برجسته شده است؟ در این راستا بیش از چهار میلیون توئیت استخراج و مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. با شناسایی نیروهای سایبری در 11خوشه و تحلیل شبکه آنها، حضور و اثرگذاری برجسته نیروهای سایبری و جعلی در خوشه های: سلطنت طلبان، اصول گرایان، سازمان مجاهدین خلق (معروف به منافقین)، عرفان حلقه، خوشه طرفداران مدعی مهدی موعود، و خوشه ای مخالفان حکومت مشخص شد. یکی از یافته ها نشان می دهد یکی از خوشه های اصول گرایی که با 80 درصد حضور نیروهای سایبری، به طور کلی جعلی شناسایی شده و خوشه دیگر نیز با حضور بیش از 40 درصدی این نیروها، وضعیتی بحرانی دارد. حضور پرشمار نیروهای سایبری خوشه سلطنت طلبان در هسته و مرکزیت شبکه و اثرگذاری برجسته آنها یکی دیگر از از یافته ها است. در مجموع، مطابق یافته های این پژوهش و طبق شاخص های مرکزیت شبکه ای، نیروهای سایبری و جعلی تقریباً در عموم خوشه ها به عمق و هسته هر خوشه نفوذ کرده اند و ما با یک حوزه عمومی آلوده به نیروهای سایبری جعلی در توئیتر فارسی مواجه هستیم.
مطالعه عوامل مؤثر بر ترس از جرم میان شهروندان ایرانی:مروری بر پژوهش های سابق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
71 - 97
حوزههای تخصصی:
ترس از جرم به معنای ترس، دلهره، هراس، اضطراب عمومی، احساس ناامنی و نگرانی اجتماعی نسبت به قربانی توسط جرائم اجتماعی (سرقت، کیف قاپی، دزدی، تهدید مالی-جانی، تنه زدن، اخاذی، مزاحمت ناموسی، فحاشی و هتک حرمت) است. جامعه ایرانی به دلیل تغییرات اجتماعی-فرهنگی و فرایندهای گذار اجتماعی از حالت سنتی-مکانیکی به قالب مدرن-ارگانیگی (صنعتی شدن، شهرنشینی، افزایش مهاجرت و جهانی شدن)، با عبور از آسیب و جرائم سنتی به مسائل و جرائم نوپدید و پیچیده همراه بوده است که کیفیت زندگی شهروندان را تحت تأثیر قرار داده است. به طوری که افزایش مسائل و آسیب های اجتماعی؛ شیوع جرائم مالی و خشن، سرقت، کیف قاپی، خشونت خیابانی و باز تکرار آن در رسانه های جمعی، برشدت ترس از جرم و نگرانی شهروندان افزوده شده است. براین اساس هدف اصلی این پژوهش، مطالعه عوامل مؤثر بر ترس از جرم میان شهروندان ایرانی (مروری بر پژوهش های سابق) است. روش تحقیق از نوع فراتحلیل، روش نمونه گیری تعمدی-غیراحتمالی؛ از جامعه آماری 89 سند (منابع علمی نورمگز، مگ ایران، ایران داک و پایگاه علمی جهاد دانشگاهی) 35 سند علمی به عنوان حجم نمونه در فاصله زمانی 1388 الی 1403 با تکیه بر ملاک ورود و خروج گزینش شده و از طریق آزمون d کوهن و f فیشر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج فراتحلیل نظام مند cma2 نشان می دهد که عوامل اجتماعی (رضایت از عملکرد پلیس انتظامی، بی سازمانی اجتماعی، تعلق اجتماعی، کنترل اجتماعی، سرمایه اجتماعی)؛ عوامل فرهنگی (مصرف رسانه جمعی، سرمایه فرهنگی، تعلق مذهبی، سبک زندگی ورزشی)؛ عوامل اقتصادی (محرومیت نسبی، پایگاه اقتصادی، فشارهای اقتصادی، مشارکت اقتصادی) و عوامل روانی (عزت نفس، برچسب زنی، تجربه قربانی شدن، سلامت روانی، انزوای اجتماعی) در افزایش نگرانی و ترس از جرم شهروندان مؤثر بوده است. درنهایت ترس از جرم به مثابه واقعیتی اجتماعی، اجباری و بیرونی طی سال های 1388 الی 1403 ریشه های چند بعدی داشته و عدم سیاست گذاری کلان، میانی و خرد در کنترل آن؛ منجر به بی ثباتی سکونتی، افزایش ناهمگونی اجتماعی، اختلال نظارت و کنترل اجتماعی، بی تفاوتی مدنی، افت کیفیت زندگی، کاهش سلامت روانی-اجتماعی، کاهش مشارکت اقتصادی، فروپاشی سرمایه اجتماعی و گذار جامعه مدنی به محیط انتقالی، فضای پنجره شکسته و غیردفاع اجتماعی-محیطی می گردد.