مطالب مرتبط با کلیدواژه

امیل دورکیم


۱.

نقد و بررسی زمینه های معرفتی و وجودی نظریة کارکردگرایی دورکیم(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: کارکردگرایی روش شناسی بنیادین امیل دورکیم مبادی نظریه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۲۵ تعداد دانلود : ۳۳۳۳
نظریة کارکردگرایی یکی از چند نظریة کلاسیک در جامعه شناسی است که چارچوب روش شناختی آن را امیل دورکیم پایه گذاری کرده و گسترة آن از فرانسه به اروپا و آمریکا بسط یافته است. این مقاله نه تحلیلی ماهوی از نظریة کارکردگرایی دورکیم، بلکه تحلیلی است از سنخ مباحث متاتئوریک که به سبک روش شناسی بنیادین علم به بررسی مبانی معرفت شناختی و وجودشناختی نظریه های علمی می پردازد. با تحلیل این نظریة با روش شناسی بنیادین، مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی نظریة دورکیم و مسیر تولید آن را آشکار ساخته و از این طریق، زمینة نقد و بررسی آن را فراهم آورده است. می توان گفت، نظریة کارکردگرایی دورکیم از نظر هستی شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی دچار تقلیل گرایی شده است و این تقلیل گرایی آن را با نقدهای اساسی مواجه می سازد.
۲.

امیل دورکیم و قرائتی عرفی از دین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین کارکردگرایی عرفی شدن توتمیسم امیل دورکیم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۷ تعداد دانلود : ۷۵۳
نگرش امیل دورکیم به مقوله دین، کاملاً عرفی است و این مطلب از دو مدخل قابل تبیین و بررسی است. یکی با طرح نظریه ایشان درباب منشأ و خاستگاه دین و دیگری تمایزی که ایشان میان امور مقدّس و غیر مقدّس قائل شده است. وی با طرح نظریه «منشأ اجتماعی دین»، دین را جریان تکامل یافته سنّت توتمیستی و فراورده بشری دانسته و هرگونه منشأ ماوراءالطبیعی و الهی را تلویحاً از دین نفی نموده است. همچنین با مرزگذاری میان امور مقدس و غیر مقدس و محصور کردن دین در حوزه مقدسات، عرصه را بر دین تنگ نموده و آن را به بخش های حاشیه ای و نه چندان جدّی زندگی رانده است. این مقاله با وارد شدن از این دو مدخل به اندیشه دورکیم به بررسی و نقد اندیشه ایشان در این باب می پردازد. روش این مقاله در مراجعه به آرا، استنادی و در تبیین محتوا، تحلیلی ـ انتقادی است.
۳.

اسطوره های ایرانی؛ برآیند دگرگونی های اجتماعی و جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عوامل جغرافیایی دیدگاه اجتماعی اسطوره های ایرانی امیل دورکیم دگرگونی اسطوره ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۳ تعداد دانلود : ۹۷۰
از جمله دیدگاه های مهم درباره اسطوره دی دگاهِ امیل دورکیم، جامعه شناس فرانسوی، است. دورکیم معتقد است که اسطوره ها ازلی نیستند، بلکه تابع عوامل تاریخی و به تبعِ آن، عوامل اجتماعی و جغرافیایی هستند. این دیدگاه درباره اسطوره های ایرانی نیز درست به نظر می رسد؛ از این رو، در این جستار اسطوره های ایرانی از این منظر بررسی شده اند. بر این اساس، باور به نخست از خاک بودن وجود انسان و آسمان در اسطوره های ایرانی ممکن است روایتی بازمانده از عصر حجر، از فلز بودن آن دو، اسطوره ای به جا مانده از دوره آهن، و باور به روییدن دو شاخه ریواس از نطفه گیومرت، اسطوره ای باقیمانده از زندگی کشاورزی اقوام هندواروپایی باشد. نظام مردسالارانه نیز اسطوره های خود را ساخته است؛ به این معنی که ایزد نرینه ای چون زروان، زاینده اورمزد و اهریمن است و این خویشکاری زنان را از آنان گرفته است؛ همچنین از آنجا که سرمای شدیدی بر سرزمین نخست آریاییان حاکم بوده است، به باور ایرانیان، برخلاف اورمزد که آتشین مزاج و مقدّس است، اهریمن برخاسته از آنجا و خود از جنس سرما است. کوچ آریایی ها و گریز آنان از سرما در وندیداد در داستان جمشید تجلّی یافته است. اسطوره تیشتر و ستیز او با دیو اپوش، دیو زندانی کننده آب ها، برآیندِ خشک سالی در ایران است. وضعیت ایزدان نیز ناشی از اوضاع سیاسی بوده است؛ چنان که اورمزد در هنگام تمرکز قدرت سیاسی در دوره ساسانی، تبدیل به خدای برتر مطلق می شود، درحالی که در حکومت ملوک الطّوایفی پارتی که پادشاه قدرت مطلق نیست، اورمزد چنین جایگاهی ندارد.
۴.

دولت در نظریه اجتماعی مطالعه مقایسه ای آرای جامعه شناسان کلاسیک اسماعیل عالی زاد دکتر حسن سرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دولت نظریه اجتماعی کارل مارکس امیل دورکیم ماکس وبر ر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۷ تعداد دانلود : ۹۰۷
جامعه شناسی سیاسی، حوزه ای از مطالعات جامعه شناختی است که در آن به رابطه میان نهاد سیاست و سایر نهادهای اجتماعی پرداخته می شود. از این منظر در بخشی از مطالعات جامعه شناختی، توجه خاصی به پدیده ""دولت"" به مثابه عنصر کلیدی نهاد سیاست و همچنین به عنوان مؤلفه ای اثرگذار در مناسبات اجتماعی شده است. مروری بر تاریخ نظریه های اجتماعی بیانگر آن است که از پیدایش نخستین نظریه های جامعه شناختی تا به امروز، موضوع تبیین دولت و شناخت فرایند تکوین، تطور و تحول آن همواره دل مشغولی تعدادی از نظریه پردازان اجتماعی بوده است. در این میان، جامعه شناسان کلاسیک نقش ویژه ای ایفا کرده اند، زیرا با طرح دیدگاه ها و نظریه های جامع خود، عرصه ای را خلق کردند که در آن مفروضات نظری و بنیادهای معرفتی این رشته استوار گردیده است. تأثیرگذاری این نظریه پردازان به نحوی است که سپهر اندیشه آنان طیف گسترده ای از فرایند نظریه پردازی اجتماعی درباره دولت را تا به امروز رقم زده است. بنابراین چون فعالیت مؤثر در این عرصه مطالعاتی (جامعه شناسی دولت)، نیازمند شناخت دیدگاه ها و نظریه های معاصر و همچنین آگاهی از نحوه پویایی آن ها است؛ پس باید گفت که شناخت بهتر تنها با وقوف به بن مایه ها و سرچشمه های این آراء ممکن می گردد. این امر، تداعی گر همان پرسش همیشگی است که ""چرا باید کلاسیک ها را خواند؟""
۵.

ناخشنودی های مدرنیته از دیدگاه جامعه شناسان کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلکسی دوتوکویل امیل دورکیم بحران های مدرنیته جباریت دلپذیر عقلانیت صوری فردگرایی عنان گسیخته ماکس وبر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۰ تعداد دانلود : ۵۷۰
مدرنیته همچون سیلابی خروشان همه وجوه زندگی انسان را با نیرویی مقاومت ناپذیر دگرگون کرده است. فراگیری، گریزناپذیری و تداوم تحولات مدرن موجب شده که بحث و نظر درباره جنبه های روشن و تاریک مدرنیته به قشری خاص در جامعه ای خاص محدود نشود و همواره و در هر جا موضوعیت داشته باشد. مدرنیته در هر مرحله از پیشروی اش، در کنار دستاوردهای خیره کننده اش، مسائلی را به وجود آورده است که برای انسان قدیم تصورناپذیر بود. این مسائل شگفتی برانگیز بزرگ ترین اندیشمندان هر عصر را به تأمل واداشته است. با توجه به پویایی های مدرنیته، بدیهی است که شکافی عظیم، ما را از مسائل انگیزش بخش اندیشمندان کلاسیک جدا می سازد. اما کلاسیک های جامعه شناسی اهمیت خود را در روزگار ما حفظ کرده اند، چراکه ما در یک چیز با آنها شریکیم: تحول بی وقفه و بحران های برخاسته از آن. در این مقاله نشان می دهیم که سه تن از جامعه شناسان کلاسیک بحران های عصر خود را در چه چیزی می دیدند و این مهم چگونه در روش شناسی آنها بازتاب یافته است.
۶.

تحلیل ارتباط صنعتی شدن، تقسیم کار و روابط اجتماعی در ایران مبتنی بر دیدگاه دورکیم با رویکرد اقتصادسنجی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صنعتی شدن جامعه شناسی اقتصادی تقسیم کار روابط اجتماعی امیل دورکیم اقتصادسنجی فضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۱ تعداد دانلود : ۷۰۸
یکی از عوامل و سازوکارهایی که در تعیین و جهت دهی نوع ساختار روابط اجتماعی هر جامعه ای اثرگذار است، میزان یا سطح صنعتی شدن آن جامعه است. صنعتی شدن شرایط و مقدمات لازم را برای تخصصی تر شدن فعالیت های اقتصادی و تقویت تقسیم کار اجتماعی فراهم نموده و از آن طریق چگونگی و شعاع روابط اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد. در این مقاله در چارچوب دیدگاه تقسیم کار اجتماعی دورکیم، تأثیر صنعتی شدن بر سطح و نوع روابط اجتماعی حاکم بر استان های مختلف کشور با تأکید بر سازوکار تخصصی شدن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بدین منظور از رویکرد اقتصادسنجی فضایی و همچنین داده های استان های کشور در دو مقطع زمانی 1383 و 1393 بهره گرفته شده و روابط بین صنعتی شدن، تقسیم کار و روابط اجتماعی برآورد گشته و مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که بین سطح توسعه فعالیت های صنعتی در استان ها طی دو مقطع زمانی ازیک طرف و سطح تخصصی شدن فعالیت های صنعتی و میزان تقسیم کار از طرف دیگر رابطه مثبت وجود دارد. همچنین افزایش تقسیم کار و تخصصی شدن فعالیت های اقتصادی نیز ازیک سو منجر به بهبود و تقویت روابط اجتماعی میان گروهی(ارگانیکی) مبتنی بر قواعد و هنجارهای رسمی شده و از سوی دیگر باعث کم رنگ تر شدن روابط درون گروهی(مکانیکی) مبتنی بر ساختارهای سنتی گشته است. اما ازآنجاکه قدر مطلق میزان تأثیر مثبت صنعتی شدن بر روابط ارگانیک از قدر مطلق میزان تأثیر منفی آن بر روابط مکانیک کمتر است، درجه جانشینی روابط ارگانیک به جای روابط مکانیک در فرایند صنعتی شدن در کشور ضعیف بوده و ازاین رو ساختار روابط اجتماعی کشور متناسب با شرایط یک جامعه صنعتی تحول و تکامل نیافته است.
۷.

تحلیل کارکردهای اجتماعی آیین ها و جشن ها در شاهنامه بر اساس نظریه دورکیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهناهه فردوسی امیل دورکیم آیین ها و جشن ها کارکرد اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۴ تعداد دانلود : ۵۹۰
در فرهنگ ایران زمین، آیین ها و جشن ها، فعالیت های نمادین، متعارف و مرسومی هستند که در اشکال، اهداف و زمان های خاصی برگزار می شود. برخی از این آیین ها، جشن ها و مناسک مربوط به آنها در شاهنامه فردوسی بازتاب داده شده اند که بیانگر قاعده بندی فعالیت های جمعی و آهنگ تکرار این فعالیت ها است که جامعه و فرهنگ ایرانی خود را در آن بازتولید می کند. در این پژوهش به تحلیل کارکرد اجتماعی آیین های پذیره مهمان یا مسافر، سوگواری، بارخواهی و جشن های سده، نوروز و مهرگان همراه با تحلیل بن مایه های اسطوره ای آن ها می پردازیم. این پژوهش به شکل بنیادی، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. پس از تحلیل داده ها و یاری گرفتن از منابع گوناگون، می توان گفت آیین ها، جشن ها و مناسک مربوط به آن ها، به تثبیت جامعه و به نوعی بازسازی اخلاقی مثبت کمک می کنند و کارکردی اجتماعی وحدت آفرین در جامعه دارند؛ بنابراین وجود جشن ها و آیین ها با انجام فعالیت های نمادین، همواره سبب تقویت همبستگی، اتحاد مردم (در صورت های آشکار و پنهان)، افزایش اقتدار و مشروعیت، بازتولید جامعه، هویت ایرانی و حفظ فرهنگ ایرانی می شود و به همین دلیل است که چنین آیین ها و جشن هایی هر ساله انجام می شوند.
۸.

مطالعه تطبیقی نظام آموزشی اخلاقی در نهج البلاغه و اندیشه امیل دورکیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش اخلاقی نظام آموزش نهج البلاغه امیل دورکیم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۷ تعداد دانلود : ۴۰۸
آموزش از مسائل اجتماعی است که اغلب با مسأله اخلاق و تربیت همراه است. پویایی، تناظر و تطبیق با سایر آراء از لوازم نظامهای آموزشی روزآمد است. نظام آموزش دینی نیز نمیتواند از این مسأله مستثنا باشد. نهجالبلاغه از متون اصیل اسلامی است که میتوان نظام آموزش اخلاقی از آن استخراج کرد و در مقایسه آن با سایر نظامات آموزشی به ظرفیتهای مغفول حوزه آموزش اخلاقی پی برد. امیل دورکیم اندیشمند علوم اجتماعی است که به بحث آموزش اخلاقی پرداخته و آموزش و پرورش را از دریچه جامعهشناسی بررسی کرده است. این پژوهش با روش «تحلیل محتوای کیفی استقرایی مایرینگ» با هدف کشف نقاط اشتراک و افتراق نظام آموزش اخلاق در نهج البلاغه و اندیشه دورکیم و مقایسه آنها به کشف نظام حاکم بر متن نهج البلاغه در مبانی، اهداف، اصول و روشهای آموزش اخلاق میپردازد. شیوه نمونهگیری از نوع غیر احتمالی و هدفمند، است که به روش متن پژوهشی انجام شده و از اعتبار باز اندیشانه و راهبرد ارتقاء کیفیت سیلورمن بهره میگیرد. یافتههای این پژوهش بیانگر این است که در هر دو دیدگاه آموزش و پرورش امری ضروری، سازنده و با هدف متعالی است و در جهت دستیابی به دانش، اصلاح فردی یا ساخت جامعه انجام میشود. از دیگر یافتهها مسأله اقتدار معلم در عین استقلال و اختیار یادگیرنده مورد تأیید هر دو نظام است.
۹.

بررسی ارزش های اجتماعی زنان شاهنامه فردوسی با رویکرد جامعه شناختی امیل دورکیم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۶۳
آشنایی با رفتار و منش زنان یک امری جمعی و نیازمند فهم جامعه شناختی است. دورکیم نظریه هم بستگی را از طریق نمودهای وجدان جمعی مطرح و ادعا می کند که با تراکم مادّی و اخلاقی، جامعه بشرّی مراحل تکامل خود را به سوی پیشرفت و تکثرگرایی طی می کنند. تعارض هویّتی، حالتی فردی اما انعکاسی از حیات جمعی ارزش های ساختاری-اجتماعی و بازتاب دهنده مسائل جمعی است. هدف از انجام این نوشتار بررسی ارزش های اجتماعی در رفتار و منش زنان شاهنامه فردوسی با رویکرد جامعه شناختی امیل دورکیم می باشد که با نظر به هویّت اجتماعی زنان، ازدواج و حجاب نگاشته شده است. روش پژوهش در این نوشتار از نوع (توصیفی -تحلیلی –تطبیقی) است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که زنان در شاهنامه فردوسی براساس هویّت زنانه خویش در مقاطع مختلف زندگی نقش های متفاوتی را ایفا می کنند. برخی از دیدگاه های فردوسی که در اشعارش منعکس شده با دیدگاه دورکیم همسو بوده که هر دو، زن و مرد را یکسان در نظر می گیرند. بر طبق نظریه همبستگی اجتماعی و همسویی آن با شاهنامه می توان گفت که عوامل اجتماعی از جمله تحصیلات، طبقه اجتماعی، میزان استفاده از رسانه های جمعی و خردگرایی با ازدواج زود هنگام و یا ازدواج بی پایه مانند: ازدواج با محارم رابطه معکوسی دارند. همچنین عواملی چون سنتّی بودن خانواده، بی اعتمادی به خانواده پدری و نابرابری های جنسیتی با ازدواج زود هنگام و بی پایه رابطه مستقیم دارد.
۱۰.

بررسی مفهوم «همبستگی اجتماعی» در آراء و اندیشه های ابن خلدون و امیل دورکیم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۷۰۹ تعداد دانلود : ۳۶۰
همبستگی اجتماعی به عنوان مهم ترین بخش یک پیوستگی جامعه، جایگاه ویژه و حائز اهمیتی داشته و علاوه بر کارکردهای ذاتی آن در اداره و انتظام بخشی امور اجتماع، وجود آن برای حفظ و ثبات نظام سیاسی- اجتماعی ضروری است. از این رو، مقاله حاضر در صدد است تا به بررسی و شناخت عوامل شکل دهنده آن در آراء و اندیشه های ابن خلدون به عنوان فیلسوف اجتماعی مسلمان و امیل دورکیم نظریه پرداز همبستگی اجتماعی بپردازد. لذا تلاش شده تا مسئله پژوهش در چارچوب رویکرد کارکردگرایی با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها بصورت کتابخانه ای مورد بررسی قرار گیرد. با این فرضیه که « عصبیت » در اندیشه ابن خلدون و « روابط متقابل بین افراد در قالب تقسیم کار اجتماعی » در اندیشه دورکیم، اصلی ترین عامل همبستگی اجتماعی می باشد. همچنین نقطه آغازین هر یک از این دو اندیشمند، میزان تعامل و تأثیر و تأثر متقابل اعضاء در روابط و مناسبات اجتماعی بوده که بر حسب تکوین و تداوم نظام سیاسی و اجتماعی، دوری(چرخشی) بودن نظریه ابن خلدون و خطی بودن نظریه دورکیم را سبب می شود. شهرت ابن خلدون به عنوان مهم ترین متفکر اجتماعی جهان اسلام، بیش از هر چیز مرهون مفهوم عصبیت و جایگاه آن در دگرگونی های اجتماعی است که مراحل پنجگانه از تولد تا زوال را شامل می شود. از این رو، به نظر می رسد نظریه اجتماعی ابن خلدون از حیث دگرگونی اجتماعی و تأثیر آن بر تکوین و تداوم نظام سیاسی، از سنخ نظریه دورانی و کشمکش و نظریه اجتماعی دورکیم نیز از نوع نظریه تک خطی و تکاملی است.
۱۱.

بررسی و نقد تحلیلی دیدگاه امیل دورکیم در باب منشأ دین از منظر شهید مطهری و جان هیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منشأ دین امیل دورکیم شهید مطهری توتمیسم جان هیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۲۲۹
دین یکی از عناصر و پدیده هایی است که از دیرباز بشر با آن سروکار داشته و هیچ دوره ای را نمی توان یافت که در آن دین وجود نداشته باشد. منشأ این پدیده مهّم همواره ذهن بسیاری از انسان ها را درگیر کرده و دیدگاه های مختلفی پیرامون این مسئله شکل گرفته است. امیل دورکیم بر این باور است که دین منشأئی اجتماعی دارد و عاملی برای وحدت و یکپارچه سازی جامعه است تا جامعه از تضادها و تعارضات خلاصی یابد و ورای این نمی توان منشأ و کارکردی برای دین قائل شد. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی سعی بر این است تا به تبیین مبانی دورکیم دراین باره و نقد دیدگاه او از منظر شهید مطهری و جان هیک پرداخته شود. مبنای اصلی نظریه دورکیم همان توتمیسم است، اما هیچ مدرکى دال بر این امر وجود ندارد که توتمیسم به همان سان که دورکیم تصور مى کرد، پدید آمده باشد و سرچشمه نهایى دیگر ادیان باشد. از سوی دیگر، یکسان انگاری آموزه های دینی با آموزه های اجتماعی، نفی کارکردهای اخلاقی، معنوی، اقتصادی و شخصی دین و تمرکز صرف بر کارکرد اجتماعی آن و نسبی گرایی و عدم قابلیت تسّری این نظریه به تمام ابنای بشر، از جمله ی مواردی است که بطلان نظریه ی دورکیم را آشکار می سازد.
۱۲.

کارآیی رویکرد همبستگی اجتماعی امیل دورکیم بر ارتقاء کارکردهای آیینی فضاهای شهری، مطالعه موردی: محور زینبیه و حسینیه اعظم تا امامزاده سیدابراهیم (ع) شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همبستگی اجتماعی امیل دورکیم کارکردهای آیینی فضاهای شهری شهر زنجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۷
رویکرد امیل دورکیم مبتنی بر یافتن عنصری که مردم را در یک جامعه کنار هم نگه می دارد، می باشد. ازاین رو کارکردهای آیینی می توانند به عنوان محرک شکل گیری و نگه داشت جمعی در فضاهای شهری تلقی گردند. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی بر پیمایش میدانی (پرسشنامه) است. جامعه آماری تحقیق حاضر شهروندان رهگذر و کسبه ای است که به اهداف مختلف حضورداشته و تعداد آنها نامعلوم می باشد. برحسب فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی ساده، ۳۵۰ نفر به عنوان نمونه مورد پرسش گری قرارگرفته اند. برای شناخت تأثیر و ارتباط معناداری شاخص های همبستگی اجتماعی با کارکردهای آیینی در محور موردمطالعه از آزمون آماری تی تک نمونه ای و همبستگی پیرسون از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که در میان شاخص های همبستگی اجتماعی متغیرهای تعلق به بافت های تاریخی و سنتی، ارتقاء هویت، یادآوری خاطرات جمعی، احساس شادی و سرزندگی، دسترسی پذیری، ارتباطات و تعاملات اجتماعی و احساس امنیت به ترتیب با میانگین 09/4، 80/3، 73/3، 57/3، 46/3، 39/3، 35/3 بیشترین تأثیر را در ارتقاء کارکردهای آیینی داشته اند. محرک های کارکردهای آیینی فضا جهت افزایش همبستگی اجتماعی نیز شامل متغیرهای تأثیرگذار بالا بوده که عدم تقویت مبلمان شهری، کاهش جذابیت ورودی و کف سازی مناسب، عدم مشارکت در بازسازی و حفظ بناهای هویت مند، عدم نظافت و تمیزی محور، عدم نصب تابلوهای راهنمای مسیر و... نیز تأثیر منفی بر کارکرد آیینی خواهد داشت. یافته ها نشان داد که هرچقدر کیفیت علائم بصری و کالبدی فضا از جهت تقارن و وحدت فیزیکی بهبود یابد، تأثیر بسزایی در تداوم شکل گیری و ارتقاء کارکردهای آیینی محور موردمطالعه خواهد داشت و بالعکس
۱۳.

از اخلاق اجتماعی عرفی تا اخلاق اجتماعی الهی مقایسه نظریه اخلاقی دورکیم با نظام اخلاقی در سوره نساء(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: امیل دورکیم نظم اجتماعی قانون الهی اخلاق دینی اخلاق مدنی حقوق اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۵۹
نظم در جامعه، منوط به وجود قواعد و هنجارها، و تربیت افراد برای پایبندی به آن قواعد است. در اسلام، چنین قواعد و تربیتی، ازسوی دین تدوین و به جامعه بشری ارائه شده است. با توجه به نیاز جامعه به انسان اخلاقی، در نبود روایت واحد و منسجمی از دین در جامعه مدرن، متفکرانی نظیر دورکیم تلاش کرده اند تا چارچوبی برای ساختن اخلاقی و اجتماعی کردن افراد منهای دین ارائه کنند. با توجه به نوعی این همانی جامعه و خدا در نگاه دورکیم، جامعه ازسویی دارای قدرت و اعتبار تشریع قواعد و هنجارهاست و ازسویی تأکید بر قداست آن پشتوانه تربیت اخلاقی افراد است. در مقابل و مبتنی بر قرآن کریم، انسان نمی تواند بدون قانون الهی و بدون رسولی که تبیین قانون و عدالت به او وابسته است، جامعه ای اخلاقی بسازد. دراین مقاله با استفاده از روش اسنادی و رویکرد تدبر سوره ای، گزیده ای از ساختار معنایی و ارتباطی سوره نساء، دیدگاه قرآن درباره نحوه پیاده سازی قانون در جامعه ایمانی و التزام انسان به حقوق اجتماعی بررسی و به مقایسه با رویکرد تربیتی دورکیم پرداخته شده است. در دیدگاه دورکیم جامعه به جای خدا، اصناف شغلی به جای رسول خدا و نظم حقوق عرفی و مدنی جای نظام الهی را می گیرد.
۱۴.

بررسی 'گفتمان کارکردهای اجتماعی نوروز در اشعار پیره میرد بر اساس نظریه امیل دورکیم

کلیدواژه‌ها: ادب‍ی‍ات ک‍ردی امیل دورکیم پیرمرد نوروز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۴۵
بر اساس نظریه امیل دورکیم اعیاد و جشن ها کارکردهای نمادینی دارند، بنابراین نوروز هم به عنوان یک جشن کهن کارکردهایی نمادین و فراتر از یک جشن صرف دارند. نوروز در میان کردها جایگاه ویژه ای دارد و در کلام سرایندگان و نویسندگان کرد به وضوح بازتاب یافته است، تا بدان جا که کمتر شاعر کردی را می توان یافت که در سروده های خود -با اهداف گوناگونی- به نوروز اشاره نکرده باشد. در پژوهش حاضر که به شیوه تحلیل- توصیفی و بر اساس نظریه امیل دورکیم انجام شده است، بر آنیم کارکردهای اجتماعی نوروز در شعر پیرمرد را بررسی کنیم؛ پیرمرد از شعرای آزادی خواه و وطن پرست کرد است که نوروز را جشن کهن کردها خوانده و هر ساله به برگزاری باشکوه آن اصرار می ورزید ه است و در سروده های خود به جنبه های گوناگون نوروز اشاره کرده که نشان می دهد او به کارکردهای نمادین این جشن پی برده است. یافته های پژوهش نشان می دهد نوروز در کلام پیرمرد کارکردهای نمادینی چون همبستگی و وحدت میان اقشار مختلف جامعه، بازشناسی هویت کردها، حفظ فرهنگ کردها-فرهنگ عامیانه-، شناخت پیشینه نوروز، آزادی خواهی و تداعی پاره ای اسطوره های کهن دارد.
۱۵.

تلفیق دیدگاه های وبر و دورکیم برای مطالعه باورهای دینی سازنده نظم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماکس وبر امیل دورکیم نظم اجتماعی باورهای جمعی امر قدسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۵۶
مقدمه و اهداف: نظم اجتماعی جامعه پیشامدرن، نظمی مرتبط با امر قدسی بود؛ به این معنا که این نظم می توانست مبتنی بر شریعت آسمانی، تحریف شده و یا از اساس غیرآسمانی باشد؛ اما درهرصورت با امر قدسی بی ارتباط نبود. بنابراین، بزرگان جامعه شناسی کوشیدند تا از طریق مطالعه جوامع پیشامدرن اولاً، منطق اجتماعی حاکم بر آنها را استخراج کنند و ثانیاً، در قبال مقایسه جامعه معاصر خویش با آنها، نسبت به شناسایی و برجسته سازی خصوصیات جامعه جدید اقدام نمایند. از این منظر، تبیین باورهای دینی جایگاهی ویژه در نظریه اجتماعی مدرن داشته و تعیین تکلیف دین، مهم ترین دغدغه جامعه شناسی قلمداد می شد. بدین ترتیب، در دیدگاه های آگوست کنت، به عنوان بنیان گذار جامعه شناسی، موضوعاتی مانند فلسفه، حکومت، مذهب، روحانیت، تعلیم وتربیت و... همگی با صفت اثباتی به چشم می خورد که نشانگر جهد وی برای جایگزینی امر اثباتی با امر دینی است. در میان جامعه شناسان کلاسیک، دیدگاه های وبر و دورکیم درباره جامعه شناسی دین از شهرت و اعتبار بالایی برخوردار است. وبر در مطالعات خود بر انواع عقلانیت، لزوم فهم کنش اجتماعی، اختیار و انتخاب انسان، و نقش تعیین کننده کاریزما تأکید می کند؛ درحالی که دورکیم بر عواطف و احساسات، لزوم مطالعه ظاهر رفتارها و پدیده ها، فشار هنجاری و اجبار اجتماعی، و نقش تعیین کننده مناسک متمرکز است. با توجه به ظرفیت ها و البته تفاوت های چشمگیر دیدگاه های وبر و دورکیم، ترکیب دیدگاه های آنها دستاوردهای بسیاری خواهد داشت و به عنوان مثال، اولاً، می تواند سبب رهایی جامعه شناسی از دیدگاه عاطفه گرایانی می شود که ضمن ارجاع به برخی دیدگاه های روان شناسی، مردم شناسی و روان کاوی معتقدند تفکر و باورهای مذهبی از حالات عاطفی ذهن سرچشمه می گیرند و ثانیاً، قادر است چهارچوب کارآمدی برای بررسی جایگاه دین در نظم اجتماعی پیشامدرن فراهم نماید. با این مقدمات، در ادامه این نوشتار می کوشیم ضمن طرح چهارچوب های روشی و بینشی وبر و دورکیم در زمینه تبیین باورهای دینی به دو سؤال زیر پاسخ بدهیم: الف) چگونه می توان دیدگاه های کاملاً متفاوت وبر و دورکیم را پیوند داد؟ ب) پیوند دیدگاه های وبر و دورکیم چه نتایج تحلیلی خواهد داشت؟ روش: در این مقاله از روش کتابخانه ای بهره برده شده است و ضمن رجوع به آثار اصلی وبر و دورکیم، کوشیده ایم تا هم زمان آثار مفسران قدیمی تر و عمدتاً آمریکایی، و نیز دیدگاه های نویسندگان جدیدتر و عمدتاً اروپایی را مورد توجه قرار دهیم؛ زیرا به نظر می رسد تصویر ساخته شده توسط نویسندگانی مانند هانس گرث و رایت میلز یا تالکوت پارسونز با نویسندگان کتاب «وبر؛ راهنمای کیمبریج» یا ریمون بودن تفاوت های قابل توجهی را نشان می دهد. نتایج: مطابق مطالعه صورت گرفته مهم ترین ظرفیت های مغفول بهره برداری از نظریه وبر عبارت اند از: 1. تأکید بر عقلانیت پذیری نامشهود در بستر تکامل گرایی پیچیده؛ 2. اخذ معنا به عنوان جوهره عقلانیت، کنش، خودآگاهی، آزادی و اخلاق انسانی. همچنین، اصلی ترین محدودیت های موجود در دیدگاه وبر را می توان در موارد زیر خلاصه کرد: 1. گرایش به فردگرایی روش شناختی و درنتیجه، غلبه نوعی نظرگاه شبه روان شناختی؛ 2. کانونی شدن معانی ذهنی و لاجرم، کم توجهی به کنش های سنتی مانند عادات، عرف و رفتارهای تقلیدی؛ 3. تبیین مجمل کاریزما در جامعه شناسی دین، در کنار حاکمیت نتیجه گرایی در تعریف رهبری سیاسی؛ 4. تقدم بخشی به اقتصاد در مطالعه تغییرات اجتماعی و عدم ارائه فرآیندی واحد پیرامون آن. در مقابل، چالش های بنیادی استفاده از نظریه دورکیم شامل موارد زیر است: 1. تفکیک امر ناسوتی و لاهوتی، به عنوان زمینه ساز خداپنداری جامعه؛ 2. نگرش منفی به عاملیت فردی، محوریت یابی مناسک جمعی و نادیده انگاری اختیار و عقلانیت انسان. به علاوه، کلیدی ترین امکان ترمیمی در دیدگاه دورکیم را می توان، برجسته سازی نمادها و مناسک مذهبی و نسبت آن با ظهور فرق انحرافی و سازوکارهای کنترلی دانست. بدین ترتیب، ایجاد پیوند میان دیدگاه های وبر و دورکیم مستلزم توجه به این مؤلفه ها می باشد: 1. گذر از تکامل گرایی تک خطی و پیامدهای روشی و بینشی آن در مطالعه ادیان گوناگون؛ 2. تخفیف ابعاد تنش آفرین تلفیق دو رویکرد، با میانجیگری نظریه های روان شناختی؛ 3. ترسیم زوایای عقلانی و غیرعقلانی کنش های عاطفی و سنتی. با چنین مقدماتی، نتایج تحلیلی پیوند دیدگاه های وبر و دورکیم عبارت است از: 1. امکان مطالعه عقلانی باورها و رفتارها بدون ارجاع به نفع باوری و وهم گرایی؛ 2. ایجاد توازن در مطالعه دین به مثابه منبع تغییر و ثبات جوامع؛ 3. برقراری تناسب میان ایده های ساخت مناسک و پرورش شخصیت (سیاستمدار و تیپ های شخصیتی) در امتدادیابی ادیان؛ 4. بسط اخلاق اعتقادی و بازشناسی دوگانه فعال ثابت قدم (اخلاق قهرمانی) و منفعل سؤال کننده (اخلاق نفع طلبی). بحث و نتیجه گیری: نظر به آنچه پیرامون چگونگی پیوند دیدگاه های وبر و دورکیم و نیز نتایج تحلیلی چنین پیوندی گفته شد بصیرت های بینشی و روشی وبر عبارت اند از: 1. کاریزما و ایده های او مهم ترین منشأ پیدایش دین است؛ 2. امکان حفظ، انتقال، انحراف و... قدرت کاریزمایی متصور است؛ 3. چنانچه ایده های کاریزما تبدیل به عنصر اصلی سازنده سبک زندگی جامعه نشود، نمی توان از پیدایش یک دین جدید سخن گفت؛ 4. یکی از عمده ترین راه های حفظ، انتقال یا انحراف ایده های کاریزمایی مربوط به افرادی است که در فرآیندهای اقتصادی - سیاسی پساکاریزما نقش داشته و منتفع می شوند؛ 5. در لحظه پیدایش کاریزمای عقلانیت، جایگاه تعیین کننده ای در گسترش ایده های کاریزمایی دارد؛ اما به تدریج عقلانیت ارزشی ناب و نوآورانه تبدیل به نوعی عقلانیت ارزشی گاه سنتی یا تقلیدی می شود؛ 6. عقلانیت ارزش شناختی که برانگیزنده کنش عقلانی - ارزشی است، مبدأ ترسیم اخلاق اعتقادی - ارزشی می شود؛ 7. در فقدان کاریزما و چه بسا در موقعیت های تعارض آمیز، امکان خلق اخلاق قهرمانی و نیز ظهور شخصیت - به مثابه کسی که کلیت زندگی اش را براساس عقاید خاصی بنا کرده و در لحظات ویژه ای این ارزش ها را به تمامیت می رساند - مهیا می شود؛ 8. کنش های سنتی و عاطفی، کنش هایی متکی بر رسوم، عادات و تقلید هستند که اگرچه دارای سطوح پایین تر عقلانیت هستند، اما قابل مطالعه اند؛ 9. تحول ادیان برپایه نوعی تکامل گرایی پیچیده در عقلانیت ارزشی- اعتقادی صورت می پذیرد؛ اما این امر، نافی تأثیرگذاری احتمالی ذی نفعان و شرایط اقتصادی و سیاسی نیست. بصیرت های ترمیمی دورکیم نیز عبارت اند از: 1. ریشه امور الزام آور فردی و جمعی (نظم اجتماعی) در نیرویی فراتر از تک تک انسان ها (امر قدسی) است؛ 2. در دوره های ثبات که از لحظه پیدایش عقاید مذهبی فاصله بسیاری پدید آمده است، عواطف و احساسات نقش مهمی در حفظ دین دارند و به واسطه نمادها و مناسک جمعی دینی، تقویت و بازتولید می شوند؛ 3. چنانچه نمادها و مناسک، دستخوش تعابیر و تفاسیر دلخواهانه قرار گیرند، امکان شکل گیری فرقه های جدید افزایش می یابد و چه بسا بدعت در اصول دین سبب زیر سؤال رفتن اساس عقاید دینی بشود؛ 4. هر دینی، سازوکارهای ویژه ای برای کنترل درونی و بیرونی (حفظ) عقاید و مناسک خویش دارد و نمی تواند نسبت به تضعیف و انکار آراء و آیین های خود بی تفاوت باشد؛ 5. همواره صورت هایی از ایجاد دین فردی، دهری گری (افراد زندیق) و قانون گذاری (بدعت آوری) شخصی وجود دارد که بی ارتباط با دین جمعی نیست؛ 6. تقاضای مردم از جادوگر بیش از آنکه در چهارچوب رهاوردهای مرسوم دین جمعی باشد، ناظر به رفع نیازها و خواسته های شخصی است. بدین ترتیب، می توان گفت: اگر رویکرد بینشی و روشی وبر به واسطه طرح مفاهیم عقلانیت، کاریزما و اختیار، ظرفیت قابل قبولی برای شناخت پویایی شناسی دین دارد، دیدگاه دورکیم ازطریق طرح مفاهیم احساسات، مناسک و اجبار، ظرفیت بالایی به منظور مطالعه ایستایی شناسی دین دارد.
۱۶.

موانع نظریه پردازی اعضای هیئت علمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماکس وبر امیل دورکیم نظم اجتماعی باورهای جمعی امر قدسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۳
مقدمه و هدف: رشد و پیشرفت هر جامعه ای در همه زمینه ها اعم از علمی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی همبستگی و رابطه بسیار قوی با رشد و پیشرفت دانشگاه ها دارد و دانشگاه ها به عنوان مراکز علمی نقشی مهم و کلیدی در تولید و توسعه نظریه های علمی را دارند. با وجود توصیه و سیاست گذاری در زمینه پیشرفت نظریه پردازی در کشور، به نظر می رسد هنوز این پدیده آن گونه که باید رشد نکرده است و همچنان دانشگاه های ایرانی در این زمینه ضعیف بوده اند که نشان می دهد با مسائل و مشکلاتی مواجه هستند. بی تردید تا زمانی که دیدی کامل و جامع از گستره این مسائل و مشکلات وجود نداشته باشد نمی توان درباره آنها چاره اندیشی کرد و در راستای برطرف کردن آنها و سرانجام افزایش ظرفیت نظریه پردازی برآمد.در راستای تربیت نسل آینده کشور ساخت نظریه های علوم اجتماعی و انسانی امری حیاتی است که متأسفانه در چند دهه اخیر نظریه شاخص و اثرگذاری در سطح کشور تولید نشده است که به این امر بپردازد. نبود آثار نظری جریان ساز و مرتبط با ارزش های اصیل انقلاب اسلامی باعث اعوجاج در عمل می شود. عدم توجه جدی و اهتمام ورزی به نظریه پردازی بومی و ملی در سطح دانشگاه و مراکز پژوهشی، باعث سستی تحلیل ها و اتخاذ تصمیم ها و خط مشی نادرست در سطح سازمان و طراحی برنامه های ضعیف و غیراثربخش در سطح عملیات می شود که پیامدهای آن، آنارشیسم در عمل وبی قوارگی در نظر خواهد شد و این ضعف و نقص مهم در عرصه فعالیت های و مأموریت های اجتماعی باعث بی اعتمادی شهروندان به کارآمدی سازمان خواهد شد. هدف این پژوهش شناسایی موانع نظریه پردازی اعضای هیئت علمی دانشگاه های کشور است.روش تحقیق: این تحقیق ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت در ذیل شیوه های ترکیبی (آمیخته) گنجانده می شود. استراتژی پژوهش اکتشافی متوالی است. در این طرح پژوهشی، ابتدا داده های کیفی و سپس داده های کمّی گردآوری و تحلیل می شود. بنابراین، ابتدا پدیده موشکافی شده و سپس برای تعیین روابط داده های کیفی از داده های کمّی استفاده می شود و همچنین، داده های کیفی، داده های کمّی را می سازند. بدین منظور در وهله نخست، از ابزار مصاحبه جهت احصای نظرات خبرگان در مورد موانع نظریه پردازی استفاده شده است. مشارکت کنندگان تحقیق، اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی در رشته های علوم انسانی بوده که به روش نمونه گیری غیرتصادفی - هدفمند و قضاوتی انتخاب شدند و فرایند تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. در مرحله بعد، براساس کدهای احصاشده، پرسش نامه موانع نظریه پردازی در دانشگاه از مصاحبه ها کیفی تنظیم شده و با روش کمّی «توصیفی - پیمایشی» استخراج و سپس با توجه به فرمول کوکران به روش تصادفی خوشه ای بین 385 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه توزیع شده تا نظرشان را درخصوص میزان اهمیت هر یک از گویه ها مشخص شود.در بخش کیفی از روش تحلیل مضمونی جهت احصای کدها و در بخش کمّی از روش فریدمن جهت رتبه بندی گویا استفاده شده است. همچنین، در راستای اعتباریابی تحقیق از روش های زاویه بندی (بررسی نظریه ها، دیدگاه ها و مشارکت کنندگان مختلف در پژوهش)، دریافت بازخورد از مشارکت کنندگان تحقیق و ارائه شرح مفصل از پدیده مورد مطالعه به مشارکت کنندگان استفاده شده است.یافته ها: به طورکلی، در بخش کیفی پس از انجام 15 مصاحبه و تحلیل مصاحبه های انجام شده، 218 کد پایه، 45 کد سازمان دهنده و 4 کد فراگیر احصا شد. کدهای فراگیر عبارت اند از: شایستگی های فردی نظریه پرداز (ضعف بنیه علمی و تئوریک و بروز نبودن دانش تخصصی، پیگیر نبودن مباحث علمی مرتبط با رشته تخصصی و عدم حضور در محافل علمی و تخصصی مرتبط، نداشتن مهارت نقد علمی نظریه ها، نداشتن جسارت علمی، ذهن سطحی و تک بعدی و غیرخلاق استادان، نداشتن دغدغه ذهنی و علمی مشخص و فقدان مسئله سازمانی و دانشی در طول زندگی علمی و آموزشی، نداشتن اعتمادبه نفس و خودکم بینی در بین استادان، منفعت طلبی و خودخواهی و نداشتن اخلاق حرفه ای)، فرهنگ سازمانی (نبود فضای نقد و گفتگو در سطح دانشگاه، حاکمیت فرهنگ دستوری و سلسله مراتبی در سازمان، نبود فرهنگ آزاداندیشی و گفتگو در بین استادان به دلیل جایگاه های سازمانی، غلبه نگاه بوروکراتیک بر ساحت علم، غلبه ارزش های سلسه مراتبی و اطاعت پذیری بر جسارت و ریسک پذیری در سطح اعضای هیئت علمی) ، مدیریت و رهبری دانشگاه (نداشتن برنامه و طرح صحیح برای رهبری سرمایه انسانی و علمی و نخبگانی دانشگاه، نداشتن نظام انگیزشی صحیح برای ترغیب استادان به نظریه پردازی، نداشتن طرح علمی و جامع و بلندمدت برای حوزه های نظری و پژوهشی دانشگاه، درگیر نکردن و عدم مشارکت استادان به مسئله واقعی و عینی) و نظام ها و فرایندهای دانشی (نداشتن سازوکار اجرایی برای توسعه و تعمیق نظریه پردازی در دانشگاه، ضعف تعامل و ارتباط با دانشگاه ها و مؤسسات علمی کشوری و بین المللی، نداشتن ساختار هوشمند برای تبدیل تجربه ها سازمانی به نظریه های علمی، نبود مراکز پژوهشی و اندیشکده ها فعال و موضوع محور).بحث و نتیجه گیری: نظریه پردازی از مسیری عبور می کند که این مسیر، مسیر سختی است؛ ازاین رو در بهترین حالت افرادی که در قله های دانش بوده اند توانسته اند گزاره نظری تولید کنند و شاید در برخی موارد به آن نزدیک شده اند. شایستگی ها و ظرفیت های افراد به آنها این امکان را می دهد تا با اعتمادبه نفس و انگیزه و پشتکار و نشاط جسمی و روانی فهم و تحلیل دقیقی و صحیح و همه جانبه ای از پدیده یا مسئله داشته باشد. خلق یک نظریه محصول بررسی، مطالعه و تفکر عمیق و غنی در مورد پدیده مورد مطالعه و مفهوم سازی آن است. یک نظریه پرداز در کنار شایستگی های فردی مستلزم داشتن شرایط و بستر مناسب و ترغیب کننده جهت تحقیق و مطالعه است. یافته های این تحقیق نشان داد در راستای ترغیب نظریه پردازی در دانشگاه ها باید به چهار بعد شایستگی های فردی نظریه پرداز، فرهنگ سازمانی، مدیریت و رهبری دانشگاه و نظام ها و فرایندهای دانشی توجه جدی شود.در بعد شایستگی های فردی یک نظریه پرداز مستلزم تقویت دو محور روانی و شخصیتی (اعتمادبه نفس، کار تیمی و خلاقیت و تحلیل گری) و محور رفتاری (بروز کردن دانش، مشارکت در محافل علمی و ایجاد فضای نقد و بررسی) می باشد. در بعد فرهنگ سازمانی باید در دانشگاه های کشور ارزش های محوری «دموکراسی، گفتمان باز و آزاد، ریسک پذیری، انتقاد کردن و خلاقیت و نوآوری» در اولویت قرار گیرد. در بعد مدیریت و رهبری باید مسئولین دانشگاه از ابزارهای مدیریتی خود در راستای «ترغیب و انگیزش استادان، حمایت و پشتیبانی، پژوهش محوری و خلق دانش بومی در کشور» استفاده کنند و در نهایت نظام ها و فرایندهای دانشی کشور باید به سمت هوشمندسازی، چابک سازی، یکپارچه سازی دانش و هم افزایی حرکت کنند.تقدیر و تشکر: محققان بر خود لازم می دانند تا از تمامی استادانی که آنها را در انجام این پژوهش یاری کرده اند، کمال تقدیر و تشکر را داشته باشند.تعارض منافع: در این پژوهش هیچ گونه تعارض منافعی وجود ندارد.