فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۲٬۰۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر « پیش بینی سبک مدیریت کلاسی معلمان زن بر اساس ذهن آگاهی و خوش بینی تحصیلی » بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان زن مدارس متوسطه دخترانه شهر تهران در سال تحصیلی 94-1393 به تعداد 21110 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 385 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه سبک مدیریت کلاسی (مارتین و همکاران، 1998)، خوش بینی تحصیلی (هوی و همکاران، 2008) و ذهن آگاهی (لانگر، 2004) استفاده شد که روایی آن ها با روش صوری با ارجاع به نظر کارشناسان زیربط و روایی سازه به روش تحلیل عامل مناسب تعیین شد. پایایی پرسشنامه ها به روش آلفای کرونباخ به ترتیب 69/0، 82/0 و 75/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش رگرسیون لوجستیک استفاده شد. نتایج حاکی از همبستگی معکوس مولفه آگاهی از پیرامون با سبک مدیریت غیرمداخله ای (099/0= 2R ) و سبک مدیریت تعاملی (138/0=2R) در سطح (05/0p<)، همچنین همبستگی مستقیم مولفه تاکید تحصیلی با سبک مدیریت مداخله ای (106/0=2R) و سبک مدیریت تعاملی (087/0=2R) در سطح (05/0p<) می باشد. در نهایت، نتیجه گرفته می شود بین ابعاد ذهن آگاهی، مولفه آگاهی از پیرامون و بین ابعاد خوش بینی تحصیلی، مولفه تاکید تحصیلی نقش معناداری در پیش بینی سبک مدیریت کلاس معلمان دارند.
مقایسه کانون ارزیابی(AC) در مشاغل با عملکرد وابسته بالا و پایین در توانمندسازی فردی و تیمی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تفاوت بین کانون ارزیابی بعد محور و کانون ارزیابی وظیفه محور و آموزش در توانمندسازی فردی و توانمندسازی تیمی در محیط کار انجام شد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های شبه آزمایشی بوده و شرکت کنندگان در پژوهش شامل 24 نفر از مدیران یک شرکت صنعتی بودند که به صورت نمونه هدفمند و با توجه به جدول مورفی و میورز (1999) انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش شامل تمرین های شبیه سازی (ایفای نقش، بحث گروهی بدون رهبر، مطالعه موردی و ارائه شفاهی)، پرسشنامه توانمند سازی فردی (اسپریتزر،1995) و پرسشنامه توانمندسازی تیمی (کیرکمن و روزن،1999) بود. داده ها توسط آزمون کروسکال والیس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین کانون ارزیابی بعد محور و وظیفه محور و آموزش در توانمندسازی تیمی تفاوت وجود دارد. همچنین کانون ارزیابی در مشاغل با عملکرد وابسته بالا و پایین در توانمندسازی تیمی تفاوت وجود دارد (05/0>P).کلیدواژه ها: توانمندسازی تیمی، توانمندسازی فردی، کانون ارزیابی(AC)
نقش تعدیل گر تسهیم تجارب تدریس در تاثیرگذاری فرهنگ نوآورانه مدرسه بر واکنش های شناختی و روانشناختی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
299 - 318
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تبیین نقش تعدیل گر تسهیم تجارب تدریس در تاثیرگذاری فرهنگ نوآورانه بر واکنش های شناختی و روانشناختی معلمان (رضایت شغلی، درک پویایی مدرسه و عملکرد ادراک شده مدرسه) پرداخته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و به طور خاص از الگویابی علّی استفاده شد. جامعه آماری را تمامی معلمان مدارس دولتی شهر ایلام در مقطع ابتدایی تشکیل داده که از بین آنها تعداد 250 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای و به کمک جدول کرجسی و مورگان (1997) به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها 5 پرسشنامه استاندارد روا و پایا بکار گرفته شد. از الگویابی معادلات ساختاری برای آزمون الگوی مفروض پژوهش استفاده شد و نتایج نشان داد که فرهنگ نوآورانه ادراک شده به طور مثبت و معناداری بر رضایت شغلی معلمان، ادراک پویایی مدرسه و عملکرد ادراک شده مدرسه تاثیر دارد. در ارتباط بین رضایت شغلی و عملکرد مدرسه، پویایی ادراک شده مدرسه نقش واسطه دارد. همچنین نتایج نشان داد که فرایند تسهیم تجارب تدریس بر رضایت شغلی تاثیر مثبت و معناداری دارد، اما این تاثیر بر ادراکات مربوط به پویایی و عملکرد مدرسه معنادار نیست. تسهیم تجارب تدریس ارتباط بین فرهنگ نوآورانه و واکنش های شناختی و روانشناختی معلمان را به طور معنادار تعدیل می نماید. در نهایت نتایج نشان داد که اثرات مستقیم فرهنگ نوآورانه بر رضایت شغلی ضعیف و بر پویایی و عملکرد ادراک شده مدرسه تاثیر معناداری ندارد.
بازنمایی های چندگانه در آموزش و یادگیری: انعکاس تجربیات عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند کاربرد چندرسانه در محیط های یادگیری الکترونیکی به عنوان بستر مطلوب آموزش (بوی ژه در آموزش از راه دور) در طی چند سال گذشته از افزایش چشمگیری برخوردار گردیده است. مقاله حاضر به ارائه گزارشی از یک پروژه تحقیقاتی جدید با موضوع توسعه نسخه چندرسانه ای یک دوره رسمی مکتوب اختصاص دارد که در دانشگاه کوئینزلند جنوبی مورد اجرا قرار گرفت. نوشتار حاضر به طور دقیق تر، به تحلیل مسائل مرتبط با طراحی آموزشی، انعکاس مفاهیم مرتبط با پاسخگویی به مشتریان چندسواده، شیوه ارتقای فرصت های یادگیری دانش پژوهان- عمدتاً دانش جویان مقطع کارشناسی- با کاربرد بازنمایی های چندگانه می پردازد. از این روی، در گام نخست، نقش سبک های یادگیری در فرآیند یادگیری و ملاحظات ضروری در تهیه و تدوین مطالب آموزشی با بررسی دقیق اهمیت تصویرپردازی در بازنمایی مفاهیم و درک افزایی مضمون سودمندی در فرهنگ آکنده از عناصر بصری مورد واکاوی قرار می گیرد. سپس مشاهده می گردد ادراک معطوف به این مفاهیم بنیادین در شکل گیری رویکرد شخصی نسبت به آموزش و یادگیری – بویژه در صورت کاربرد بازنمایی های چندگانه و یا دیداری در محیط های چندرسانه ای و الکترونیکی – از نقش مهمی برخوردار می باشد. در گام دوم، محدودیت های شناختی معطوف به یادگیرندگان در هنگام ارائه اطلاعات به شیوه های چندگانه در محیط چندرسانه ای و اثربخشی شناختی ارائه سطحی از گزینش تعاملی به یادگیرندگان مورد بررسی قرار می گیرد. در پایان، مجموعه ای از توصیه های طراحی آموزشی با محوریت قالب بندی مناسب و ظرفیت های بالقوه ارائه مطالب آموزشی چندرسانه ای و یادگیری الکترونیکی پیشنهاد می گردد.
تدوین صلاحیت های علمی- حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
113 - 127
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه در آموزش و پرورش ایران مدیران آموزشی تقریباً بدون هیچ ملاک و صلاحیتی انتخاب می شوند، و بیشتر آن ها فاقد صلاحیت های لازم برای مدیریت آموزشی می باشند؛ این پژوهش کیفی برای تدوین صلاحیت های علمی- حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی انجام گرفت. نوع پژوهش کیفی که مورد استفاده قرار گرفت پدیدار شناسی می باشد. سؤال اصلی که در این پژوهش مطرح گردید بدین شرح بود: از نظر مشارکت کنندگان مؤلفه های تشکیل دهنده صلاحیت های علمی- حرفه ای مدیران ابتدایی کدامند؟ برای جمع آوری یافته های کیفی مصاحبه هدفمند با 20 نفراز مدیران مدارس ابتدایی استان لرستان صورت پذیرفت. در تحلیل یافته ها ابتدا با مرور و بازنگری متن مصاحبه ها، مفاهیم و عبارات معنی دار استخراج شدند؛ در مرحله بعد از تجزیه و تحلیل و کدگذاری این مفاهیم و عبارات 8 مقوله محوری، که شامل: تخصص مدیریتی، تجربه معلمی، مهارت روابط انسانی، مهارت هنری، مهارت فنی، اخلاقی اجتماعی، انگیزشی و ظاهری بودند به عنوان صلاحیت های علمی- حرفه ای مدیران آموزش ابتدایی تدوین شدند.
کاوشگری در مورد مراحل و روند تدوین سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مراحل و روند تدوین برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی براساس دانش نظری موجود در حوزه طراحی و تدوین برنامه درسی و بررسی نحوه انجام آسیب شناسی و نیازسنجی های لازم در تدوین برنامه درسی ملی، انجام گرفته است. پژوهش از نوع کاوشگری فلسفی انتقادی در قالب پژوهشی کیفی در حوزه برنامه درسی بوده است و با بررسی میدانی و مصاحبه با دست اندرکاران تدوین و تولید برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی در کمیته تدوین و دیگر کمیته های تخصصی، کاوشگری در مورد مراحل و روند تدوین برنامه درسی ملی شکل داده شده است.مجموعه دست اندرکاران اصلی تدوین برنامه درسی ملی، شامل اعضای اصلی کمیته تدوین و تولید، تیم مجری و کمیته های تخصصی و مجریان طرحهای پژوهشی در قالب نمونه گیری هدفمند برای مصاحبه درنظر گرفته شدند که در نهایت با 9 نفر از آنها مصاحبه به عمل آمد. نتایج به دست آمده از برخی ناهمخوانی ها و ناهماهنگی ها در روند تدوین و تولید سند برنامه درسی ملی و کاستیهایی از نظر انجام نیازسنجی ها و آسیب شناسی ها و به کارگیری الگویی شناخته شده بنابر اصول تخصصی در حوزه برنامه ریزی درسی حکایت می کند. در تدوین سند برنامه درسی ملی، چندان مشارکت و گفتمان ملیِ حرفه ای در جامعه تخصصی برای دستیابی به توافقی درباره اهداف و برداشتهای برنامه درسی ملی یا تواناییهای اساسی یادگیری وجود نداشته است. همچنین نبود زبان فنی و عملی مشترک و مورد توافق میان اعضای کمیته تدوین از دیگر نقایص کار برشمرده شده است.
شناسایی و ارزشیابی میزان مطلوب بودن سامانه ی مدیریت آموزش و یادگیری فرهنگیان از دیدگاه کارکنان ستادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از مقاله تحلیل ساختار سامانه مدیریت آموزش و یادگیری فرهنگیان و ارزشیابی میزان مطلوب بودن آن از دیدگاه کارکنان حوزه ستادی بود. روش تحقیق ترکیبی با رویکرد اکتشافی بوده و داده های کیفی از طریق مصاحبه با چهار نفر از کارشناسان خبره مرکز آموزش نیروی انسانی، جمع آوری شد. ابزار محقق ساخته با 44 گویه در طیف 5 تایی لیکرت از درجه بسیارمطلوب تا بسیار نامطلوب برای بخش کمی مورد استفاده قرار گرفت. روایی ابزار با تایید استادان علوم-تربیتی و 7 نفر از دانشجویان دکتری مدیریت آموزشی تامین شد. پایایی ابزار با اجرای مطالعه موردی بین 30 نفر از کارکنان ستادی و محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ به میزان 0.98درصد تایید شد.882 نفر از کارکنان فعال در حوزه ستادی جامعه آماری تحقیق را تشکیل دادند که با ارسال پرسشنامه به صورت دستی و از طریق سیستم اتوماسیون 16 درصد یا 142 نفر پاسخ دادند. یافته های کیفی حاکی از کاربرد محدود معماری سیستم فناوری یادگیری (ال.تی.اس.ای) و استاندارد ایزو25-100در طراحی سامانه بود. ارزشیابی میزان مطلوب بودن سامانه نشان داد با افزایش همکاری پذیری، پاسخگویی، مبادله پذیری، تکلیف و سنجش وارزیابی، تعاملات یادگیری، صحت و اصالت فرآیند آموزش و کاربر پسندبودن، مطلوب بودن سامانه و نیز کیفیت کل سامانه افزایش خواهد یافت. ماندگاری، دسترس پذیری، توسعه پذیری، مدیریت محتوا و یادگیری، مدیریت اخبار واطلاع رسانی و سیستم های اطلاعاتی و مدیریتی، سامانه را در وضعیت مناسب و مطلوبی از دیدگاه کارکنان و مدیران قرار خواهد داد.
اعتباریابی کیفی مدل مفهومی مدرسه سالم با تاکید بر سلامت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تشکیل دهنده، ارائه مدل مفهومی و اعتباریابی کیفی مدرسه سالم با تاکید بر بعد سلامت سازمانی صورت گرفت. راهبرد این پژوهش کیفی برای شناسایی عوامل ایجاد مدرسه سالم از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه تحقیق شامل اسناد، مدارک، متون و صاحب نظران حوزه مدیریت آموزشی به ویژه در مدارس بود. برای نمونه گیری از روش هدفمند استفاده گردید؛ بدین معنی که منابعی انتخاب گردیدند که بیشترین اطلاعات و داده را برای پاسخ به سوال تحقیق فراهم نمودند. نمونه گیری تا نقطه رسیدن به حداکثر اطلاعات، یا نقطه اشباع صورت گرفت. بر این اساس از 51 متن و 15 مصاحبه تخصصی برای گردآوری داده ها استفاده گردید. نتایج نشان داد که مضامینی همچون مدیر آموزشی، رهبری آموزشی، ویژگی های دموگرافیک مدرسه، ویژگی های معلمان، فرهنگ مدرسه، تعهد سازمانی معلم، رفتار شهروندی، خشنودی شغلی معلم، پیشرفت تحصیلی و سلامت دانش آموزان از مهم ترین عوامل تشکیل دهنده ی مدرسه سالم می باشند. جهت اعتباریابی الگوی مفهومی مدرسه سالم از تکنیک دلفی استفاده شده است. مقدار ضریب توافق در راند اول تکنیک دلفی 624/0 و در راند دوم 703/0 و در راند سوم 765/0 به دست آمد که وحدت نظر بالایی میان دیدگاه صاحبنظران را نشان داد. همچنین مقدار معناداری در هر دو دور نیز 000/0 بدست آمد بنابراین فرضیه هماهنگی بین نظرات مورد پذیرش قرار گرفت. بدین ترتیب 9 عامل که میانگین بالای 7 را کسب نمودند، مورد توافق قرار گرفتند.
رابطه بین رهبری امنیت مدار و شادکامی کارکنان مدارس: نقش میانجی امنیت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
1 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی رابطه بین رهبری امنیت مدار و شادکامی کارکنان مدارس با نقش میانجی امنیت روانی است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی کارکنان (کارکنان اداری و معلمان) مدارس دولتی شهر تهران بودند که، 373 نفر با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه «امنیت روانی» ادمونسون (1999) و دو پرسش نامه محقق ساخته «رهبری امنیت مدار» که بر مبنای نتایج تحلیل اسناد و مصاحبه های پژوهش و «شادکامی» برمبنای آکسفورد (1990) استفاده شد. روایی پرسش نامه ها مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب 812/0، 988/0 و 882/0 بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از هر دو نوع آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین رهبری امنیت مدار با امنیت روانی و شادکامی کارکنان رابطه وجود دارد. لذا الگوی تجربی به دست آمده از تحلیل داده ها تا حد زیادی منطبق با مدل مفهومی پژوهش بود. در صورت وجود رهبری امنیت مدار در سازمان ها و به ویژه سازمان های آموزشی و برقراری امنیت روانی می توانیم شاهد میزان بالاتری از شادکامی کارکنان باشیم.
آزمون الگوی علی اهمال کاری معلمان بر اساس سکوت سازمانی با میانجی گری بی تفاوتی سازمانی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل علی اهمال کاری معلمان بر اساس سکوت سازمانی با میانجی گری بی تفاوتی سازمانی انجام گرفت. این پژوهش از نظر راهبرد اصلی، کمی، از نظر راهکار اجرایی، میدانی و از نظر تکنیک تحلیلی، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری را معلمان اداره آموزش و پرورش شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 1396-1397 با حجم 459 نفر تشکیل می داد. روش نمونه گیری از نوع اتفاقی (در دسترس) بود. حجم نمونه با توجه به مدل کرجسی- مورگان و با در نظر گرفتن خطای 05/0 =α، 207 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی اهمال کاری سازمانی (SOP) (با پایایی 87/0 = α)، سکوت سازمانی (OSQ) (با پایایی 84/0 = α) و پرسشنامه ی بی تفاوتی سازمانی (OIQ) (با پایایی 78/0 = α) استفاده شد. روایی ابزارها با نظر اساتید علوم تربیتی و روانشناسی تأیید گردید. داده ها با استفاده از دو نرم افزار Spss.v. 22 و Lisrel. 8.50و با روش مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مناسب و مطلوبی برخوردار است (99/۲= ،x2/df، 92/0= GFI، 92/0= AGFI، 91/0= CFI، 93/0= NFI، 064/0= RMSEA) و مؤلفه سکوت سازمانی به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق مؤلفه بی تفاوتی سازمانی بر اهمال کاری سازمانی تاثیر معنی دار دارد (05/0>p). جهت پاسخ گویی هرچه بیشتر سازمان آموزش و پرورش به نیازهای معلمان و رفع چالش های توسعه سازمان، پیشنهاد می شود تلاش در جهت بهبود توانمندی های معلمان و چاره جویی رفع سکوت و بی تفاوتی سازمانی آنان، به عنوان یک الویت جدی در دستور کار قرار گیرد.
بررسی مؤلفه ها و شاخص های اثربخشی مدارس متوسطه دوم استان هرمزگان برای ارائه مدل در راستای بهبود سیستم آموزشی مدارس
حوزههای تخصصی:
نارضایتی از عملکرد نظام آموزشی در پاسخگویی به نیازهای روزافزون جامعه امروز و قابلیت های ضعیف خروجی های آن در دستیابی به هدف های از پیش تعیین شده، آموزش وپرورش امروز را با چالش های جدی مواجه کرده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی مؤلفه ها و شاخص های اثربخشی مدارس متوسطه دوم استان هرمزگان برای ارائه مدل در راستای بهبود سیستم آموزشی مدارس انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، با رویکرد کمی-کیفی (آمیخته) انجام گرفته است. جامعه آماری شامل افراد خبره در حوزه اثربخشی مدارس بود که در بخش کمی شامل تمامی مدیران، دبیران و هنرآموزان مدارس در استان هرمزگان در سال تحصیلی 1396-1397 (6800=N) بود. همچنین در بخش کیفی نیز حجم جامعه با اشباع نظری 10 نفر برآورد شد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 364 نفر برآورد شده و برای انتخاب نمونه نیز از نمونه گیری طبقه ای استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه و پرسش نامه محقق ساخته بر مبنای مقیاس پنج گزینه ای بود. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ و روایی آن از نظر صوری و محتوایی از طریق چند نفر از خبرگان به تأیید رسید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج به دست آمده به شناسایی 16 مؤلفه و 65 شاخص منجر شد که نامگذاری آنها بر اساس مبانی نظری شکل گرفت.
تحلیل مفهومی مراحل و ابعاد تربیت شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم شهروندی و نقش آموزش و پرورش در توسعه آن در دوران جهانی شدن توجه اندیشمندان بسیاری در کشورهای مختلف و همچنین مکاتب گوناگون را به خود جلب کرده است. با توجه به اهمیت این موضوع، در این پژوهش سعی شده است تا به تجزیه و تحلیل این مفهوم و مراحل و ابعاد آن از منظر اسلام بپردازیم. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کیفی است که با رعایت اصول موضوعه ی پارادایم کیفی به انجام رسیده است. داده های مورد نیاز به روش اسنادی، و با رعایت قاعده ی حداکثر تنوع و اصل اشباع شدگی در انتخاب اسناد مرتبط با موضوع پژوهش، گردآوری شدند. داده های گردآوری شده، پس از اجرای قاعده ی سازواری داده های کیفی با استفاده از رویکرد توصیفی- تفسیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که تربیت شهروندی از منظر اسلام دارای مبانی و جهان بینی خاص خود می باشد و دارای ابعادی تعریف شده در حوزه های شناختی- نگرشی، انگیزشی-عاطفی و رفتاری- عملی می باشد. در نهایت، چارچوبی مفهومی برای تربیت شهروندی از منظر اسلام ارائه گردیده است که مبتنی بر جهان بینی و ابعاد فوق الذکر می باشد.
تحلیل مقایسه ای ابعاد و عوامل مؤثر بر رفتار سازمانی معلمان مدارس شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
23 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تحلیل مقایسه ای ابعاد و عوامل مؤثر بر رفتار سازمانی معلمان مدارس شیراز بود. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدارس ابتدایی شهر شیراز است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، 59 مدرسه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس ترک زاده و دهقان هراتی (2016) استفاده شد که پس از بررسی روایی و پایایی آن، توزیع و630 نسخه گردآوری شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بعد غالب رفتار سازمانی معلمان بعد فردی است. از سوی دیگر اگرچه عامل غالبی در رفتار سازمانی معلمان یافت نشد اما نتایج آزمون فریدمن نشان داد که از دیدگاه معلمان عامل توانایی دارای بیشترین رتبه اولویت و عامل سیاست دارای کم ترین رتبه اولویت است. بعلاوه عوامل رفتار سازمانی تنها با ویژگی های جمعیت شناختی جنسیت و وضعیت استخدامی تفاوت معناداری را نشان دادند؛ این در حالی است که بین ابعاد رفتار سازمانی و عوامل آن باسایر ویژگی های جمعیت شناختی مورد مطالعه تفاوت معناداری یافت نشد.
تحلیل مشخصات متقاضیان و وضعیت دانشگاه ها، در جذب اعضاء هیأت علمی(مطالعه موردی: دانشگاه های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال سوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۱
121 - 149
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش،تحلیل مشخصات متقاضیان و وضعیت دانشگاه ها در جذب اعضاء هیأت علمی بود که با روش توصیفی و رویکرد کاربردی انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و بررسی آمارهای وزارت علوم و مصاحبه با کارشناسان استفاده شد. جامعهپژوهش متقاضیان فراخوان ها و دانشگاه های وزارت علوم بود. یافته ها؛ اول: در ده سال اخیر تعداد اعضاء هیأت علمی سیر صعودی داشته ولی در سه سال اخیر تعداد مجوزهای استخدام سیر نزولی داشته و شکاف بین میزان تقاضای استخدام و میزان مجوز استخدام را ایجاد کرده است. دوم: تغییرات نسبت دانشجو به استاد در دانشگاه های وزارت علوم ناچیز، پیام نور به شدت کاهشو غیرانتفاعی به شدت افزایش داشته است. سوم: بیشترین نسبت تقاضا به اعلام نیاز متعلق به دانشگاه تربیت مدرس و کمترین متعلق به دانشگاه خلیج فارس بوده است. چهارم: بیشترین نسبتتقاضا به اعلام نیاز در رشته شیمی و کمترین در رشته کامپیوتر بوده است. پنجم: وضعیت معدلمتقاضیان زن از مرد بهترو در تعداد کارهای پژوهشی و فعالیتهای اجرایی بر عکس بوده است. ششم: تمام متقاضیان ملیت ایرانی داشته اند.
تعیین عوامل مؤثر بر اثربخشی اخلاق حرفه ای ازدیدگاه معلمان استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر اثربخشی اخلاق حرفه ای از دیدگاه معلمان مقاطع سه گانه تحصیلی استان قم انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی از نوع شیوه پیمایشی بوده است. از بین 10000 نفر جامعه آماری معلمان، بر اساس جدول مورگان، تعداد 384 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای- نسبتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ی محقق ساخته شامل 48 گویه بر اساس طیف پنج درجه ای لیکرت طراحی شد که روایی محتوای آن توسط متخصصان تایید و پایایی آن، با استفاده از روش آلفای کرونباخ 94/0 محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها در آمار توصیفی ازمیانگین، انحراف معیار و درآمار استنباطی از آزمون t تک متغیره به کمک نرم افزار SPSSاستفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد شش عامل فردی، ساختار سازمانی، تکنولوژیکی، رهبری خدمتگزار، مذهبی و فرهنگی – اجتماعی بر اثربخشی اخلاق حرفه ای معلمان تاثیرگذارند. همچنین طبق نظر معلمان در این پژوهش عامل فردی بیشترین تأثیر و عامل تکنولوژیکی کمترین تأثیر را در اثربخشی اخلاق حرفه ای داشته است. با توجه به اهمیت اخلاق حرفه ای در توسعه سازمان، لازم است در تعیین اثربخشی و هدایت منابع از جمله منابع انسانی به میزان آموزش اخلاق حرفه ای در سازمان ها و موسسات آموزشی توجه شود.
بررسی روابط چندگانه میان راهبردهای رهبری مثبت گرا، اشتیاق شغلی و نشاط اجتماعی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی روابط چندگانه میان راهبردهای رهبری مثبت گرا، اشتیاق شغلی و نشاط اجتماعی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس بود. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهوی توصیفی از نوع همبستگی و از نظر روش جمع آوری داده ها کمی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس به تعداد 2003 نفر بودند که از این جامعه تعداد 385 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردیده و مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های رهبری مثبت گرا آقابابایی (1392) با 17 سوال، اشتیاق به کار (شوفلی و همکارانش 2006) با 17 سوال و پرسش نامه شادکامی آکسفورد (OHI) آرگایل (1990) با 29 سوال استفاده گردید. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ برای پرسش نامه رهبری مثبت گرا (83/0)، پرسش نامه اشتیاق به کار (88/0) و پرسش نامه شادکامی (89/0) برآورد و تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار PLS Smart استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد بین راهبردهای رهبری مثبت گرا با اشتیاق به کار و ابعاد آن، رابطه معنی داری مشاهده نشد، ولی رابطه معنی دار بین راهبردهای رهبری مثبت گرا با نشاط اجتماعی و ابعاد آن تأیید شد
تبیین شرایط زمینه ای در راستای ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی به عنوان ابزار اساسی برای آموزش عالی در راستای تحقق اهداف و آرمان های آن مورد توجه قرار دارد و در به واسطه این امر، ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی و بسترسازی مناسب در ارتباط با آن، از اهمیت والایی در نزد متولیان و دست اندرکاران آموزش عالی برخوردار است. پژوهش حاضر، با هدف تبیین شرایط زمینه ای در راستای ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه متخصصان در حوزه سیاستگذاری و یا دارای سوابق اجرایی در آموزش عالی و متخصصان برنامه درسی آموزش عالی بودند. در پژوهش حاضر از مصاحبه عمیق استفاده گردید. به منظور تعیین روایی داده های کیفی از روش چک کردن اعضاء استفاده شده است و پایایی فرم مصاحبه با قرار دادن خلاصة مطالب و مقوله های تعیین شده در اختیار شش نفر آگاه به روش های پژوهش کیفی و اعمال نظرهای آنان بررسی شده است. با استفاده از طرح کیفی و رویکرد نظریه مبتنی برداده بنیاد، اقدام به مصاحبه عمیق با 29 نفر از متخصصان و صاحب نظران حوزه آموزش عالی گردید. یافته ها نشان داده است که مهمترین شرایط زمینه ای لازم برای ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی دربرگیرنده شرایط سیاسی، اقتصادی، مدیریتی، فرهنگی و علمی است. در مجموع نتایج پژوهش نشان داد که شرایط زمینه ای از عوامل تعیین کننده در ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی در آموزش عالی و کیفیت بخشی به آن است و لازم است برنامه ریزی و اعمال مدیریت مناسبی از سوی متولیان و دست اندرکاران آموزش عالی صورت گیرد.
رابطه بین فرهنگ سازمانی و رهبری تحول آفرین در بین کارکنان اداره کل زندان های فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، توصیف رابطه بین چهار نوع فرهنگ سازمانی(سلسله مراتبی، بازاری، طایفه ای و ویژه سالاری) و رهبری تحول آفرین در اداره کل زندان های فارس بوده است. در این تحقیق از روش میدانی و از پرسشنامه استفاده شده است. همچنین جامعه هدف در تحقیق تمامی مدیران، معاونان و کارکنان اداره کل زندان های فارس که جمعا420 نفر بوده، که از این تعداد40 نفر مدیر، معاون و380 نفر کارکنان بوده و تعداد 207 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در تحقیق، از روش نمونه گیری تصادفی ساده با استفاده از جدول اعداد تصادفی استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه ابزار سنجش فرهنگ سازمانی و وجوه چند عاملی رهبری استفاده شد و بین دو گروه رهبران و پیروان استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. در تحقیق از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد و برای تعیین تاثیر هریک از انواع فرهنگ سازمانی بر رهبری تحول آفرین از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده گردید. نتایج نشان می دهند که نوع فرهنگ غالب از دیدگاه رهبران و پیروان، فرهنگ سلسله بوده و رهبران خود را تحول آفرین می دانند و پیروان نیز عنوان کرده اند، رهبرانشان رهبری تحول آفرین را به کار می گیرند. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین انواع فرهنگ سازمانی و رهبری تحول آفرین از نظر رهبران رابطه مثبت و معناداری وجود ندارد، در حالی که از نظر پیروان این رابطه مثبت و معنادار می باشد. از نتایج رگرسیون چندگانه نیز برداشت می شود که از نظر رهبران و پیروان به ترتیب فرهنگ سلسله مراتبی، بازاری، ویژه سالاری و طایفه ای بیشترین تاثیر را بر رهبری تحول آفرین دارند. بنابراین هر چهار نوع فرهنگ بر رهبری تحول آفرین تاثیرگذار بوده است.
رابطه بین انواع سکوت سازمانی و حافظه سازمانی معلمان در دبیرستان های دخترانه شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
1 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین انواع سکوت سازمانی و ابعاد حافظه سازمانی بین معلمان زن در دبیرستان های شهر شیراز بود. با رویکردی کمّی یک راهبرد توصیفی-همبستگی به اجرا گذاشته شد. جامعه آماری پژوهش معلمان دبیرستان های دخترانه شهر شیراز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای ساده ابتدا 20 درصد از مدارس و سپس کلیه معلمان این مدارس به تعداد 205 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد که روایی آن از روش تحلیل گویه (ضریب همبستگی سؤال های مقیاس با نمره کل مقیاس) و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شده است. از نرم افزارهای آماری SPSS 21 و LISREL 8.8 و آزمون های تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر، آزمون تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند متغیره جهت تجزیه و تحلیل داده ها بهره گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد که سکوت سازمانی غالب معلمان سکوت نوع دوستانه است. همچنین، بین سکوت مطیعانه و دانش شغلی، سکوت تدافعی و دانش شغلی و سکوت نوع دوستانه و دانش صنعتی رابطه مثبت و معنادار و بین سکوت تدافعی و دانش فرهنگی رابطه منفی و معناداری مشاهده شد. انواع سکوت سازمانی پیش بینی کننده ابعاد حافظه سازمانی بودند.
ارائه مدل علی روابط شفافیت سازمانی و وفاداری سازمانی با تاکید بر نقش واسطه ای اعتماد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش: روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدل علی می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش را630 نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان تشکیل می دهند که برای این منظور با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده 187 نفر از آنان انتخاب و به پرسشنامه های خودگزارشی وفاداری سازمانی، بعد نگرشی الن ومایر(1990)؛ بعد رفتاری زایتامل(1996)، شفافیت و اعتماد سازمانی راولینز(2008) پاسخ دادند. <br /> نتایج: نتایج پژوهش به طور کلی نشان داد که رابطه ی شفافیت سازمانی و وفاداری سازمانی، تحت تاثیر ابعاد اعتماد سازمانی است. ابعاد (پاسخگویی، تسهیم اطلاعات و مشارکت) شفافیت سازمانی بر ابعاد نگرشی و رفتاری وفاداری سازمانی دارای اثرغیرمستقیم و مثبت و بعد (اختفا و پنهان کاری) شفافیت سازمانی بر ابعاد نگرشی و رفتاری وفاداری سازمانی دارای اثر غیرمستقیم و منفی می باشد. این بدین معنی است که ابعاد شفافیت سازمانی (پاسخگویی، تسهیم اطلاعات، مشارکت، اختفاء و پنهانکاری ) بر ابعاد نگرشی و رفتاری وفاداری سازمانی دارای اثر مستقیم نیستند، در حالی که اثر غیرمستقیم چهار بعد شفافیت سازمانی بر ابعاد نگرشی و رفتاری وفاداری سازمانی از نظر آماری معنی دار می باشد که این امر بیانگر نقش واسطه ای اعتماد سازمانی در میان شفافیت و وفاداری سازمانی است. ضمنا میزان واریانس تبیین شده بعد نگرشی وفاداری سازمانی در مدل برازش شده پژوهش حاضر برابر با 21/0 و برای بعد رفتاری برابر 23/0 می باشد.