فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
منبع:
School Administration, Volume ۱۰, Issue ۱, Spring ۲۰۲۲
32 - 43
حوزههای تخصصی:
هر ساله کتاب های درسی دانشگاهی متعددی در زمینه مدیریت مدرسه در ایران منتشر می شود، اما تعداد کمی از آنها با استقبال خوب دانشگاهیان می شوند. که تا کنون 45 بار بازنشر است و «مبانی نظری و مبانی مدیریت آموزشی» که 25 بار باز شده است، از طریق قرائت علامت و تحلیل و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که روایت این دو کتاب بر پارادایم عقلانی است که مدارس را یکپارچه و هماهنگ می نگرد، اما از بازی قدرتی که همیشه همراه با تناقض و تنش بوده، غفلت می کند. زیرا برای حفظ لفاظی منطقی، کتاب های درسی بر اساس اصول تکیه و تنها برخی از نظریه ها در کتاب های منطقی مطرح شده اند که در مورد پویایی قدرت ساکت هستند. روایت علاق بند (نویسنده کتاب ها) همه چیز مربوط به «دینامیک قدرت» را ناگفته بگذارد. این روایت دو دسته از مخاطبان را به خود جذب می کند. دسته اول بازیگران مدارس و دیگر دست اندرکاران نظام آموزشی هستند که از تناقضات مدرسه و دنیای ناعادلانه آن خسته شده اند. بنابراین، پارادایم عقلانی که در بازی قدرت ناگفته باقی می ماند، مانند درمان و بی عدالتی عمل می کند. گروه دوم، برخی از پذیرندگان مربیان هستند که به آموزش دانش مدیریت آموزشی می پردازند. آنها باید مفاهیم را ساده کرده و پیچیدگی ها و ناراحتی های مدیریت آموزشی را بر این اساس زدایی کنند. روایت علاق بند (نویسنده کتاب ها) دارد همه چیز مربوط به «دینامیک قدرت» را ناگفته بگذارد. این روایت دو دسته از مخاطبان را به خود جذب می کند. دسته اول بازیگران مدارس و دیگر دست اندرکاران نظام آموزشی هستند که از تناقضات مدرسه و دنیای ناعادلانه آن خسته شده اند. بنابراین، پارادایم عقلانی که در بازی قدرت ناگفته باقی می ماند، مانند درمان و بی عدالتی عمل می کند. گروه دوم، برخی از پذیرندگان مربیان هستند که به آموزش دانش مدیریت آموزشی می پردازند. آنها باید مفاهیم را ساده کرده و پیچیدگی ها و ناراحتی های مدیریت آموزشی را بر این اساس زدایی کنند. روایت علاق بند (نویسنده کتاب ها) دارد همه چیز مربوط به «دینامیک قدرت» را ناگفته بگذارد. این روایت دو دسته از مخاطبان را به خود جذب می کند. دسته اول بازیگران مدارس و دیگر دست اندرکاران نظام آموزشی هستند که از تناقضات مدرسه و دنیای ناعادلانه آن خسته شده اند. بنابراین، پارادایم عقلانی که در بازی قدرت ناگفته باقی می ماند، مانند درمان و بی عدالتی عمل می کند. گروه دوم، برخی از پذیرندگان مربیان هستند که به آموزش دانش مدیریت آموزشی می پردازند. آنها باید مفاهیم را ساده کرده و پیچیدگی ها و ناراحتی های مدیریت آموزشی را بر این اساس زدایی کنند. دسته اول بازیگران مدارس و دیگر دست اندرکاران نظام آموزشی هستند که از تناقضات مدرسه و دنیای ناعادلانه آن خسته شده اند. بنابراین، پارادایم عقلانی که در بازی قدرت ناگفته باقی می ماند، مانند درمان و بی انصافی عمل می کند. گروه دوم، برخی از پذیرندگان مربیان هستند که به آموزش دانش مدیریت آموزشی می پردازند. آنها باید مفاهیم را ساده کرده و پیچیدگی ها و ناراحتی های مدیریت آموزشی را بر این اساس زدایی کنند. دسته اول بازیگران مدارس و دیگر دست اندرکاران نظام آموزشی هستند که از تناقضات مدرسه و دنیای ناعادلانه آن خسته شده اند. بنابراین، پارادایم عقلانی که در بازی قدرت ناگفته باقی می ماند، مانند درمان و بی انصافی عمل می کند. گروه دوم مربیان مربیان هستند که به آموزش دانش مدیریت آموزشی می پردازند. آنها باید مفاهیم را ساده کرده و پیچیدگی ها و ناراحتی های مدیریت آموزشی را بر این اساس شناسایی کنند.
کاربست تخصص های علوم رفتاری در خلق فرصت های تجاری سازی دانش: رویکرد میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دانشگاه ها علاوه بر پژوهش و آموزش، به ایفای نقش در جهت مأموریت جدید مشارکت در توسعه اقتصادی جامعه نیز می پردازند. در واقع گسترش تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی، دروازه ای جدید به پیشرفت های علمی منجر شده است این در حالی است که می بایست مطالعات میان رشته ای از سوی محققان و نهاد های پژوهشی مورد توجه قرار گیرد. زیرا افراط در تخصصی شدن پژوهشگر و از دست دادن ارتباط و همبستگی میان موضوع مطالعه یک رشته با موضوعات سایر رشته ها و جهان پیرامونی، رشته های دانشگاهی را از کارکرد اصلیشان خارج می کند. در همین خصوص فارغ التحصیلان و متخصصان حوزه علوم رفتاری می توانند به عنوان یک نقطه اتصال زمینه هم اندیشی، همگرایی، همکاری و هم افزایی با فارغ التحصیلان سایر رشته های دانشگاهی را فراهم سازند. در واقع آنها می توانند به ایفای نقش جدیدی درجهت مشارکت در توسعه فرآیند های تجاری سازی دانش وگسترش اقتصاد دانایی محور بپردازند. هدف اصلی این پژوهش، کاوش و ارایه مدلی جهت خلق فرصت های تجاری سازی دانش با رویکرد ظرفیت سازی میان رشته ای با کنشگری فعال و استفاده از دانش تخصصی فارغ التحصیلان حوزه علوم رفتاری بود. رویکرد مطالعه، کیفی بود. یافته های مطالعه نشان داد، شش نوع مضامین سازمان دهنده و به تعداد 25 مضمون پایه شناسایی و شبکه مضامین استخراج گردید. بر اساس نتایج پژوهش، تجاری سازی دانش با رویکرد ظرفیت سازی میان رشته ای با نقش آفرینی متخصصان علوم رفتاری دارای ابعادی همچون ره آفرینی، ایده آفرینی، نیاز آفرینی، هم آفرینی و فرصت آفرینی، به عنوان مضامین سازمان دهنده دارد که هریک از این موارد نیز دارای ابعادی به عنوان مضامین پایه هستند. از 15 روز مکمل دهی دارچین استفاده کرد.
واکاوی فرصت ها و تهدیدات پست مدرنیسم از منظر اخلاق و ارزش های دینی با تاکید دلالت ها برای مدیران آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تفکرات پست مدرن فراروایت ها نفی می شوند و هیچ گونه حقیقت ازلی و ابدی وجود ندارد که به مثابه آن یک آرمان بر زندگانی بشر حکم کند. آن ها اخلاق را نسبی می دانند و معتقدند تمام ارزش ها از جمله ارزش های دینی محصول انسان روشنفکر است و واژه هایی نظیر حقیقت را باید کنار گذاشت. در تئوری نوین (مدرن) تاکید برتاثیرات رهبری و مطالعه جایگاه قانونی رهبر در بوروکراسی مد نظر است، اما در فرانوین تمرکز بر چگونگی فرایند رهبری است. در سازمانهای آموزشی عصر پست مدرنیسم، تمرکز بر توانمند سازی نیروی انسانی است. هدف از انجام این پژوهش واکاوی فرصت ها و تهدیدات پست مدرنیسم از منظر اخلاق و ارزش های دینی با تاکید بر دلالتها برای مدیران آموزشی است .روش به کار رفته در این پژوهش نظری رویکرد کیفی تحلیلی – انتقادی و استفاده از روش نظام مقوله ای استقرایی است .دین و ارزش های دینی و اخلاقی و بازگشت به امور ثابت می تواند عامل مهم برای رهایی پست مدرن از این مشکلات باشد. در سازمانهای آمورشی، معلمان در انگیزه دهی، تسهیل جریان یادگیری، و تسهیل خلاقیت دانش آموزان نقش اساسی دارند .پست مدرنیسم، با داشتن دو ابزار شالوده شکنی و نظری پردازی خود انعکاسی و بنابراین با به چالش کشاندن چگونگی برنامه درسی مدرنیسم، بر تنوع رشته های درسی، توجه به برابری و تفاوتها، بازتولید قدرت مسلط بر جامعه و تأثیر فناوریهای نوین در برنامه درسی تأکید می کند که پاسخگوی نیازهای فراگیران در عصر کنونی (پست مدرنیسم) بشمار می آیند.وظایف اخلاقی انسان ها در پیشگاه خداوند تغییر ناپذیر هستند و در حالی تکلیف محسوب می شوند شاید انسان های روشنفکر عصر پست مدرن این ایراد را وارد نمایند که این تکالیف سخت و سنگین و اجرای آن برای انسان غیر ممکن است اما باید اشاره کرد که خداوند بر اساس توانایی انسان ها برای آن ها تکلیف معین می کند. رهبری برای رویارویی با سازمانهای پسانوگرا و افراد جدید نیازمند تحمل متغیر است. تنوع و خلاقیت در زیردستان باید توسط رهبران سازمانها پرورش یابد. علتهای چندگانه، تفکر ارزشی و زیباشناسانه و واقعیتهای سازنده بایستی مورد پذیرش و مبنای تصمیم گیری قرار گیرند.
ادراک تجربه زیسته مدیران مدارس از فرایند توسعه حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: کیفیت عملکرد مدیران و رهبران آموزشی از مهم ترین ارکان بهبود آموزش است و نقش مهمی در توسعه نظام آموزشی دارد. ارتقای اثربخشی مدارس تا حدود زیادی در گروه توسعه حرفه ای مدیران است. هدف این پژوهش مطالعه تجربه زیسته مدیران مدارس از فرایند توسعه حرفه ای به منظور ارائه راهکارهایی برای بهبود آن بوده است. روش شناسی پژوهش: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند و به شیوه انتخاب موارد مطلوب انتخاب شدند که شامل 22 نفر از مدیران نمونه مدارس مشهد بود. به منظور گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و روش سه سویه سازی برای اعتباربخشی به یافته ها مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از روش کدگذاری باز و محوری انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بر اساس تجربه زیسته مدیران موفق، فرآیند توسعه آنها در سه بعد اصلی اتفاق افتاده است: 1) مهارت ها، 2) دانش و معلومات و 3) ویژگی های شخصیتی. همچنین، روش های توسعه حرفه ای مدیران مدارس نیز شامل روش های فردی (الگو گرفتن، تبادل نظر با همکاران، گروه های حرفه ای مجازی، مطالعه انفرادی، و خودارزیابی) و روش های سازمانی (تجربه گردانی، کارورزی، جلسات مدیران و کلاس های ضمن خدمت) بوده است. بحث و نتیجه گیری: راهکارهایی که برای بهبود فرایند توسعه حرفه ای مدیران مدارس از دیدگاه آنها شناسایی شد در چهار دسته اصلی قرار می گیرد: 1) بهبود طراحی و برنامه ریزی فرصت های توسعه حرفه ای، 2) حمایت از فعالیت های توسعه، 3) ارزشیابی صحیح فرآیند توسعه و 4) تشویق فعالیت های توسعه مدیران.
An Induction of Schools' Managerial Problems in IRAN(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی مشکلات مدیریت مدرسه در ایران بود. این پژوهش یک توصیف همبستگی از نوع ترکیبات ساختاری بود. شرکت کنندگان در این پژوهش همگی مدیران موفق مدارس کشور بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 500 نفر از مدیران به عنوان نمونه نهایی دعوت به همکاری شدند. برای جمع آوری داده ها از 30 سوالی استفاده شد. ارزشی ارزیابی با بررسی ها خبر و پایایی بر اساس آلفای کرونباخ (86/0) ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی و معادلات ساختاری استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده، 6 موضوع با عنوان مشکل سازمانی (10 مؤلفه)، مشکل اداری (6 مؤلفه)، مشکل محیطی - انگیزشی (5 مؤلفه) ایجاد شد. مشکل مالی (5 مؤلفه)، مشکل ساختاری (2 مؤلفه) و مشکل فردی (2 مؤلفه) از مشکلات اصلی مدیریتی مدارس هستند. همچنین روابط روابط این مشکلات تبیین و برازش است که بر اساس یافته ها، انتظار می رود که مدیران مدارس را برای توسعه دهنده های توسعه دهنده ایفای نقش آسیب رسانی کنند.
Predicting job performance based on decision-making styles and coping styles in Boukan elementary teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی عملکرد شغلی بر اساس سبک های تصمیم گیری و سبک های مقابله ای در معلمان مقطع ابتدایی شهرستان بوکان انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان بوکان در سال تحصیلی 98-1397 (840) تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد و 265 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها بر اساس سه پرسشنامه پترسون (1989)، عملکرد شغلی، سبک های تصمیم گیری عمومی اسکات و بروس (1995) و سبک های مقابله ای راجر و همکاران جمع آوری شد. (1993) با ضریب آلفای کرونباخ 0.89، برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها به ترتیب از آمار توصیفی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره) و نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین عملکرد شغلی با سبک های تصمیم گیری منطقی و شهودی، بین عملکرد شغلی با سبک های اجتنابی و آنی و بین سبک تصمیم گیری وابسته و عملکرد شغلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بین عملکرد شغلی و سبک های مقابله ای عقلانی، عاطفی و اجتنابی به ترتیب رابطه مثبت و معنی دار، منفی و معنادار و بدون رابطه وجود داشت. همچنین یافته ها نشان داد که منطقی، شهودی، اجتنابی،
تأثیر امنیت شغلی بر بالندگی سازمانی با میانجی گری اشتراک دانش (مورد مطالعه: دانشگاه کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر امنیت شغلی بر بالندگی سازمانی با میانجی گری اشتراک دانش انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی–همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش تمامی اعضای هیئت علمی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 190 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی– طبقه ای از طریق پرسشنامه های امنیت شغلی ( Neysi, 2002 ) ، بالندگی سازمانی ( Spides, 2007 ) و اشتراک دانش ( Bohlool, 2013 ) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS21 و Smart PLS استفاده شد. یافته ها نشان داد که امنیت شغلی بر بالندگی سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد، امنیت شغلی بر اشتراک دانش اثر مثبت و معناداری دارد، اشتراک دانش بر بالندگی سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد، امنیت شغلی بر بالندگی سازمانی با میانجی گری اشتراک دانش اثر مثبت و معناداری دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که وقتی اعضای هیئت علمی احساس امنیت شغلی مطلوبی داشته باشند به اشتراک دانش خود با دیگران می پردازند که پیامد آن بالندگی سازمانی مطلوب دانشگاه است.
شناسایی عوامل موثر بر توانمندسازی پژوهشی دانش آموزان: مطالعه ای با رهیافت پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در سرتاسر جهان بر اهمیت پژوهش برای توسعه آموزش و تلاش برای ایجاد و گسترش توانمندسازی پژوهشی در دانش آموزان ، تمرکز می کنند و نقش پژوهش را به عنوان یک فعالیت اصلی برای ترویج آموزش و یادگیری یا فرایند تدریس تحقیقاتی، از جمله توسعه شایستگی تحصیلی در مدرسه، تطبیق می دهند. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر توانمندسازی پژوهشی دانش آموزان است. حوزه پژوهش، در برگیرنده صاحب نظران دارای تألیفات و سوابق پژوهشی مرتبط با حوزه توانمندسازی پژوهشی بود. برای تعیین حجم نمونه، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. ابزار اصلی پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود، پس از 20 مصاحبه، داده ها به اشباع نظری رسید. داده های استخراج شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از روش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و استخراج مضمون های اصلی و فرعی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که عوامل شخصیتی، عوامل ذاتی، اجتماعی و مهارت های اکتسابی (فراشناختی، تفکر انتقادی و فناوری اطلاعات) از جمله عواملی هستند که در توانمندسازی پژوهشی دانش آموزان موثر هستند. شناسایی تنگناهای موجود در سیستم آموزشی از گام های مهم پیشرفت در توانمندسازی پژوهشی است. وجود امکانات و فرصتهای آموزشی و پژوهشی می تواند شرایط لازم را برای افزایش توانمندسازی پژوهشی تسهیل کند. به این ترتیب که وجود ظرفیتها و امکانات مناسب آموزشی و پژوهشی به واسطه امکان تفکر خلاق و انگیزه، توانمند سازی پژوهشی را ارتقا می دهد.
بررسی عوامل مؤثر برتوان تصمیم گیری مدیران متوسطه به منظور ارایه مدل ارتقا توان تصمیم گیری (مورد مطالعه مقطع متوسطه اول استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر ارائه مدلی برای توسعه توان تصمیم گیری مدیران و تعیین راه کارهای رسیدن از وضع موجود به وضع مطلوب بود. روش تحقیق حاضر آمیخته اکتشافی از نوع کیفی و کمی مبتنی بر گرندد تئوری بود. جامعه آماری مورد نظر در بخش کیفی را خبرگان حوزه آموزش و پرورش در سمت های مدیریتی تشکیل دادند که با روش هدفمند تا 15 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه صورت پذیرفت. هم چنین در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه مدیران مقطع متوسطه اول در استان خوزستان بودند که به دلیل پراکندگی جغرافیایی و حجم زیاد جامعه آماری در این تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به صورت تصادفی که با تقسیم مدارس متوسطه به چهار بخش (شمال، جنوب، شرق و غرب) از مناطق (ایذه، دهدز باغملک اهواز ماهشهر دزفول ابادان خرمشهر) و فرمول کوکران حجم نمونه 326 نفر (176 نفر زن و 150 نفر مرد) نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که از بخش کیفی استخراج شد و روایی آن به نظرات خبرگان و پایایی با آلفای کرونباخ تایید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رویکردهای گرندد تئوری و معادلات ساختاری با نرم افزارهای MAXQDA و SPSS23 و SmartPLS استفاده شد. نتایج نشان داد که ابعاد اصلی مدل را عوامل علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها تشکیل می دهند و شامل 74 زیر مؤلفه هستند و نتایج مدل تحقیق نشان داد که مدل مورد استفاده تحقیق حاضر از برازش مناسبی برخوردار بود. نتایج نشان داد که در میان ابعاد اصلی مدل عوامل علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها می توانند در ارتقای توان تصمیم-گیری مدیران مؤثر باشند.
شناسایی ابعاد اساسی بی تفاوتی سازمانی معلمان: پژوهشی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدفِ شناسایی و رتبه بندی ابعاد اساسی بی تفاوتی سازمانی در بین معلمان مدارس مقطع ابتدایی شهرستان فردیس انجام شده است.
روش شناسی پژوهش : رویکرد پژوهش آمیخته و با طرح اکتشافی بود. در بخش کیفی این پژوهش از روش نظریه برخاسته از داده ها و در بخش کمی از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. روش نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند و در بخش کمی تصادفی طبقه ای بود. نمونه آماری در بخش کیفی با در نظر گرفتن قانون اشباع نظری، تعداد 14 نفر و در بخش کمی، براساس فرمول کوکران تعداد 320 نفر بود. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته با 32 سؤال بود. در بخش کیفی برای دستیابی به روایی از چک کردن به وسیله شرکت کنندگان و برای تعیین پایایی از راهبرد تائید همکاران پژوهشی استفاده شد. در بخش کمی به منظور بررسی روایی پرسشنامه ازنظرات خبرگان استفاده شد، نتیجه آزمون آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمد که نشان دهنده پایایی بالای پرسشنامه بود. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی، تحلیل محتوایی استقرایی با بهره گیری از کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی بود که 32 نشانگر و 9 بُعد (بی تفاوتی ناشی از حوادث، بی تفاوتی ناشی از علل مادی، بی تفاوتی ناشی از عوامل روحی و روانی، بی تفاوتی ناشی از علل مدیریتی، بی تفاوتی ناشی از عدم مشارکت همکاران، بی تفاوتی ناشی از اظهارنظر افراد غیرمتخصص، بی تفاوتی ناشی از محیط کار، بی تفاوتی ناشی از سازمان و بی تفاوتی ناشی از حضور ارباب رجوع) شناسایی شد. در بخش کمی، از نرم افزار SPSS برای تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون فریدمن و از نرم افزار AMOS برای تحلیل عاملی تائیدی، معادله های ساختاری، تحلیل مسیر و برازش مدل بهره گرفته شد.
یافته ها : نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که؛ با توجه به بار عاملی بالای هر یک از گویه ها، ابعاد بی تفاوتی سازمانی معلمان تائید شد. براساس نتایج تحلیل عاملی تأییدی، مدل پژوهش مدلی روا می باشد و چهارچوب مناسبی را جهت بررسی ابعاد بی تفاوتی سازمانی معلمان ارائه می دهد. همچنین نتایج نشان داد که؛ بی تفاوتی ناشی از اظهارنظر افراد غیرمتخصص مهم ترین بُعد بی تفاوتی در بین معلمان می باشد و سایر ابعاد در جایگاه های بعدی قرار دارند.
شناسایی ملاک هایی جذب اعضای هیئت علمی و ارائه راهکارهای مناسب مورد مطالعه: مؤسسات آموزش عالی غیر دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ملاک های جذب اعضای هیئت علمی و ارائه راهکارهای مناسب با تمرکز بر مؤسسات آموزش عالی غیردولتی بود. بنابراین سعی شد از داده های کیفی و کمی برای نیل به هدف یادشده استفاده شود. این پژوهش با رویکرد آمیخته به شیوه متوالی در دو بخش کیفی و کمی انجام شد؛ ابتدا در مرحله کیفی با استفاده از قانون اشباع نظری برای تعیین حجم نمونه مورد نظر، از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 16 نفر از اعضای هیئت علمی که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، مؤلفه های جذب اعضای هیئت علمی شناسایی و داده های پژوهش با تکنیک تحلیل تم، تجزیه وتحلیل شد. در بخش کمی برای جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در مقیاس وسیع تر در بین نمونه هایی متشکل از خبرگان (صاحب نظران، متخصصان جذب، اعضای هیئت علمی و متقاضیان درگیر در فرایند جذب هیئت علمی) برنامه های جذب اعضای هیئت علمی که درزمینه یاد شده مطلع محسوب می شدند، توزیع گردید. حجم نمونه انتخابی بر اساس یک قاعده به منظور انجام تحلیل عامل تأییدی، 300 نفر با بهره گیری از روش طبقه ای متناسب تعیین شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی مشتمل بر سه مرحله کد گذاری باز، محوری و انتخابی می باشد که پس از اشباع نظری خبرگان، الگوی جذب اعضای هیئت علمی مؤسسات آموزش عالی غیردولتی مشتمل بر چهار بعد و 33 مؤلفه و 140 گویه به دست آمد. همچنین در راستای تحلیل های تکمیلی و به منظور اعتبارسنجی الگوی ارائه شده، با نرم افزار Amos و با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، داده ها تجزیه وتحلیل شد. تحلیل های مدل یابی معادلات ساختاری، برازندگی الگو را با داده ها مورد حمایت قرار دادند. باتوجه به یافته های حاصل، این الگوی می تواند، اطلاعات مناسبی برای جذب اعضای هیأت علمی مؤسسات آموزش عالی غیردولتی در اختیار قرار دهد.
الگوی مطلوب برنامه درسیِ آموزشِ زیست محیطی مبتنی بر شاخص های توسعه پایدار در دوره متوسطه اول با رویکرد کارکردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه، توسعه ای را پایدار می داند که احتیاجات نسل حاضر را بدون لطمه زدن به توانایی نسل آتی در تامین نیازهای خود برآورده نماید. این توسعه دارای سه بعد مهم انسانی، محیط زیست و آینده است و تحقق توسعه انسانی مقدم بر توسعه در ابعاد اقتصادی است. هونکه و همکاران بهترین وسیله کاهش معضلات زیست محیطی را آموزش به مردم می دانند. هدف پژوهش حاضر مطالعه کیفی بررسی الگوی مطلوب برنامه درسی آموزش زیست محیطی مبتنی بر شاخص های توسعه پایدار در دوره متوسطه اول و از نوع توصیفی-پیمایشی بوده است. روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر کاربردی بوده و با استفاده از روش اکتشافی آمیخته انجام شده است. در تحقیق از ترکیب ابزارهای کیفی و کمی و در نوع اکتشافی آن از داده های کیفی برای ساخت مقیاس کمی استفاده شده است. در این راستا برای تحلیل محتوای کیفی از روش کیفی، مصاحبه عمیق با خبرگان و از روش کمی (توصیفی- پیمایشی) برای جمع آوری داده ها از کارشناسان محیط زیست استفاده شد. در پژوهش حاضر از داده های به دست آمده از تحلیل محتوای کیفی مصاحبه ها برای ساخت پرسشنامه استفاده شده است. شرکت کنندگان در بخش کیفی متخصصان مسائل زیست محیطی هستند. جامعه کمی این پژوهش کارکنان آموزش و پرورش استان هرمزگان بودند. پرسشنامه نیمه ساختاریافته نتایج سوالات پس آزمون که در اختیار 10 نفر از خبرگان قرار گرفته بود با استفاده از آمار توصیفی - پیمایشی محاسبه و دسته بندی شد. در نهایت 24 دسته با محوری در نهایت 24 مقوله با کد محوری شناسایی شد. یافته ها: بالاترین کد شناسایی شده مربوط به تلفیق تدریس و کمترین شاخص مربوط به شاخص برون سازمانی بود. در نهایت ارتباط برنامه درسی آموزش محیط زیست با توسعه پایدار با رویکرد اجرایی، به صورت الگویی شماتیک طراحی و رائه گردید
شناسایی و رتبه بندی شاخص های بهره وری مدیران ادارات آموزش وپرورش خراسان رضوی با استفاده از تحلیل آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : ارتقای بهره وری در آموزش وپرورش نه تنها به توسعه ی اقتصادی - اجتماعی کمک می کند بلکه از راه تربیت نیروی انسانی کارآمد و خلاق می تواند موجب اعتلای کشور گردد. این پژوهش باهدف شناسایی و رتبه بندی شاخص های بهره وری مدیران ادارات آموزش وپرورش استان خراسان رضوی انجام گرفت.
روش شناسی پژوهش : روش پژوهش، روش اکتشافی آمیخته (کیفی- کمی) بوده که در بخش کیفی، تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی، پیمایشی لحاظ گردیده است. نمونه آماری در بخش کیفی،13 نفر از استادان هیات علمی رشته مدیریت آموزشی با روش نمونه گیری نظری و در قسمت کمی، نیز 13 نفر از استادان شاغل در دانشگاه های خراسان رضوی با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روش تجزیه وتحلیل داده های مصاحبه در بخش کیفی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش تحلیل آنتروپی شانون انتخاب شده است.
یافته ها : یافته های پژوهش در بخش کیفی شامل 4 شاخص عمده (فردی، مدیریتی، سازمانی و محیطی) و 20 مقوله به دست آمد و نتایج بخش کمی نشان داد که مقوله مدیریتی با ضریب اهمیت 252/0 بیشترین اهمیت و مقوله محیطی با ضریب اهمیت 248/0 کمترین اهمیت را در میان شاخص ها دارا هستند.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که 4 شاخص معرفی شده قابلیت ارزیابی بهره وری مدیران ادارات آموزش وپرورش رادارند و مسوولان می توانند این شاخص ها را مدنظر قرار دهند.
تاثیر تمرین با مدل آموزشی بازی های تاکتیکی بر مهارت های شناختی و حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در دهه های اخیر چشم اندازی مبتنی بر مدل آموزشی برای تربیت بدنی مد نظر قرار گرفته که مربیان را برای یادگیری، انتخاب و تمرین طرح های جامع تدریس یاری نموده است. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین مدل آموزشی بازی های تاکتیکی بر مهارت های شناختی و حرکتی بود.
روش شناسی پژوهش: در این مطالعه نیمه تجربی، نمونه پژوهش حاضر (n=12) دانشجوی دختر تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بودند که واحد درسی بسکتبال را اخذ نموده بودند. به همین منظور نمونه آماری پژوهش در یک گروه با مدل آموزشی بازی های تاکتیکی آموزش داده شدند. برنامه تمرینی شامل 8 هفته تمرین، هفته ای 2 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه بود. این پژوهش شامل سه مرحله پیش آزمون، تمرین و پس آزمون بود. برای بررسی مهارت های شناختی با استفاده از آزمون عملکردی پیوسته و آزمون استروپ، کارکرد اجرایی مورد سنجش قرار گرفت. هم چنین برای بررسی مهارت های حرکتی از ابزار عملکرد حرکتی بازی ها (GPA) استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تی همبسته استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات کارکرد اجرایی در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون، تفاوت معناداری (P<0/ 05) ندارند. در حالی که در آزمون عملکرد حرکتی، مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش معناداری (P<0/ 0001) را نشان می دهد.
بحث و نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش با مدل تاکتیکی باعث بهبود کارکرد اجرایی نمی شود ولی موجب توسعه عملکرد حرکتی بازیکنان بسکتبال می شود.
بررسی میزان هویت و بهزیستی تحصیلی و نقش آن ها در کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان هویت و بهزیستی تحصیلی و نقش آن ها در کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان مدارس مقطع متوسطه شهرستان رامسر به تعداد 6225 نفر تشکیل دادند. حجم نمونه تحقیق به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 188 نفر بدست آمد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد هویت تحصیلی واز و ایزاکسون (2008)، بهزیستی تحصیلی پیترنین و همکاران (2014) و اهمال کاری تحصیلی سولمون و راثبلوم (1989) استفاده گردید که روایی آنها توسط صاحبنظران دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد بین هویت تحصیلی با بهزیستی تحصیلی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین هویت تحصیلی با اهمال کاری تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد بین بهزیستی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. نتایج تحقیق حاکی از این امر است که بهزیستی تحصیلی در رابطه میان هویت تحصیلی با اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان نقش میانجی داشته است. از طرفی مؤلفه هویت موفق بیشترین قدرت تأثیر را بر بهزیستی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان داشته است.
رابطه سواد اطلاعاتی و مهارتهای ارتباطی معلمان با خودکارآمدی تحصیلی با نقش تعدیلگر باورهای هوشی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سواد اطلاعاتی و مهارتهای ارتباطی معلمان با خودکارآمدی تحصیلی با نقش تعدیلگر باورهای هوشی دانش آموزان انجام شد. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق را معلمان مدارس دخترانه متوسطه شهرستان رودسر به تعداد 295 نفر و با نمونه آماری 167 نفر و دانش آموزان مدارس دخترانه متوسطه شهرستان رودسر به تعداد 4006 نفر و با نمونه آماری 216 نفر تشکیل دادند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های باورهای هوشی بابایی (1377)، خودکارآمدی تحصیلی جینگ و مورگان (1999)، سواد اطلاعاتی یزدانی (1391) و مهارتهای ارتباطی کوئین دام (2004) استفاده گردید. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد بین سواد اطلاعاتی معلمان با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین مهارتهای ارتباطی معلمان با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحقیق نشان داد باورهای هوشی در رابطه سواد اطلاعاتی و مهارتهای ارتباطی معلمان با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان نقش تعدیلگر دارد.
تدوین مدل ارتقای توانایی های مدیریت دانش شخصی (PKM) معلمان: کاربردی از روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از تحقیق حاضر ارائه مدلی به منظور ارتقای توانایی های مدیریت دانش شخصی (PKM) معلمان :کاربردی از روش داده بنیاد بوده است.
روش شناسی پژوهش : برای تحقق هدف تحقیق حاضراز رویکرد پژوهش کیفی و به صورت مشخص از روش داده بنیاد استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران سازمان آموزش وپرورش استان های آذربایجان غربی و شرقی و خبرگان مطرح دانشگاهی دارای زمینه علمی مرتبط با مدیریت دانش است که درساخت مدل تحقیق از بین آنها ده نفربا استفاده از اصل اشباع به عنوان نمونه انتخاب و با ترکیب روش های هدفمند قضاوتی و روش گلوله برفی گزینش شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته و میدان نگاری بوده است که پس از جمع آوری، با استفاده از نرم افزار Maxqda نسخه 10 کدگذاری و تحلیل شده اند.تجزیه و تحلیل داده ها با شیوه های از کدگذاری باز، محوری و انتخابی بر اساس نظریه داده بنیاد صورت گرفته است. بر این اساس، 284 کدباز اولیه، 152کد انتخابی و 31 کد مستخرج نهایی در قالب 11 مفهوم و 6 مقوله اصلی دسته بندی شده است پس از طی این مراحل، مدلی به منظور ارتقای توانایی های مدیریت دانش شخصی معلمان ارائه شده است.
یافته ها : یافته های تحقیق نشان می دهد که اجزای اصلی مدل مدیریت دانش شخصی معلمان (PKM) شامل؛ " ایجاد مهارت های ارتباطی و بازیابی در خود "،" توانایی تحلیل و ارائه اطلاعات" است که شرایط علی حاکم بر آن عوامل سازمانی و عوامل فردی، شرایط زمینه ای سبک رهبری و ساختار سازمانی ، شرایط مداخله گر ویژگی های محیط اقتصادی و ویژگی های فرهنگی ،کنش ها و راهبردهای حاکم بر آن شامل راهبردهای تشویقی و منفعلانه و پیامد های ناشی از مدیریت دانش شخصی معلمان شامل جو سازمانی و پیامد های سازمانی مثبت است .
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاکی از اهمیت اجزای اصلی و ابعادشناخته شده مدیریت دانش شخصی معلمان در کاربرد مهارت های آموختن یادگیری برای کسب دانش است بنابراین باید این عوامل را به برنامه آموزشی معلمان تزریق کرد تا توانایی های آنان در زمینه مدیریت دانش شخصی ارتقای یابد.
شناسایی و رتبه بندی مولفه های وضعی و شخصی موثر بر رفتار مدیریت تصویرپردازی ذهنی در اداره آموزش و پرورش استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بی تردید، عدم وجود یک تصویر مشترک، تبعات و عواقبی را، هم از نظر فردی و هم از لحاظ کار تیمی و سازمانی به دنبال خواهد داشت. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی مولفه های وضعی وشخصی موثر بر رفتارمدیریت تصویرپردازی ذهنی در اداره آموزش و پرورش استان مازندران بوده است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازحیث روش، توصیفی- پیمایشی و بصورت مقطعی می باشد. جامعه آماری شامل کارکنان آموزش و پرورش استان مازندران در بهار 1398 در 33 شعبه این اداره، به تعداد 39220 نفر بودند که از این میان با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای با استفاده از جدول کرجسی مورگان تعداد 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند داده ا با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با 72 گویه (شرایط موقعیتی 42 و شرایط شخصی 30 گویه)، جمع آوری و از طریق نرم افزارهایSPSS و AMOS مورد تحلیل قرارگرفت.
یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی وتأییدی نشان دادمولفه های ارزیابی عملکرد، شرایط و جایگاه شغلی، ابهام نقش(عوامل استرس زای شغلی)، مبادله رهبر-عضو، فرهنگ سازمانی، مهارت های سیاسی، سلسله مراتب پاسخگوئی، تبیین کننده شرایط موقعیتی (وضعیتی) و مولفه ها ، خودکنترلی(خود ارزیابی)، جذابیت شخصی، اعتماد به نفس، نیاز به قدرت و وجدان(وظیفه شناسی) تبیین کننده شرایط شخصی موثر بر مدیریت تصویرپردازی ذهنی در اداره آموزش و پرورش استان مازندران، بوده اند.
بحث و نتیجه گیری: یافته های حاصل از آزمون فریدمن در بحث رتبه بندی مولفه ها نشان داد که در میان کلیه ابعاد، بالاترین اولویت مربوط به مولفه خودکنترلی با میانگین رتبه 17/8 و پائین ترین اولویت (دوازدهم) مربوط به مولفه سلسله مراتب پاسخگوئی با میانگین رتبه 31/4 بوده است.
آسیب شناسی آموزش تفکرانتقادی در نظام آموزشی ایران/با دیدگاه مدرسه زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکر انتقادی از اساسی ترین موضوعات مدرسه زندگی وآراء دیویی است. پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی آموزش تفکر انتقادی در نظام آموزشی ایران انجام شده .یک پژوهش پیمایشی است وجامعه آماری 6400 نفر مدیران ،مشاورین،معاونین ومعلمان منطقه سه تهران می باشد.که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 140 نفر انتخاب شدند در دو گروه 70نفر خانم وآقا. ابزار اندازه گیری این پژوهش ، آزمون استاندارد تفکر انتقادی واتسون -گلیرز است که توانایی تفکرانتقادی را از طریق 80 پرسش در پنج مولفه مهارت استنباط ، شناسایی مفروضات استنتاج ،تعبیر و تفسیر و ارز شیابی اندازه گیری میکند. داده ها ی پرسشنامه با استفاده از برنامه22 SPssمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتندبجز در مهارت تفسیر که در آقایان در سطح خطای5%، با اختلاف 8 درصد بیشتر از خانمها بود در چهار مهارت دیگرخانمها نمره بیشتری کسب نمودند 5 اختلاف دو گروه در استنباط 8/27درصد ، در شناسایی مفروضات 1/25 درصد ، در استنتاج5 /33 درصدودر ارزشیابی 14/4 درصد بدست آمد ولی در مجموع نمره تفکر انتقادی قابل قبول ودر سطح بالایی نیست و نشان از کمرنگ بودن این امرمهم در نظام آموزشی است.
طراحی مدل تاثیر فناوری اطلاعات درآموزش کسب وکارهای کارآفرینانه با تاکید بر چابکی سازمانها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل تاثیرگذاری فناوری اطلاعات در آموزش کسب وکارهای کوچک و متوسط کارآفرینانه با تاکید بر چابکی سازمانها در ایران است . .روش تحقیق براساس نظریه برخاسته از داده بوده و جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی، مدیران و روسا و اساتید دانشگاهی به عنوان خبرگان در تحقیق معرفی می شوند، که با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختار یافته و مصاحبه عمیق با خبرگان مدل مورد بررسی و پس از اصلاح مدل اولیه (کشف متغییرهای جدید، اصلاح متغیرهای مدل اولیه) مدل نهایی با استفاده از نرم افزار MAXQDA بدست آمد. و در بخش کمّی، مدیران و کارمندان کسب وکارهای کوچک و متوسط کارآفرینانه در استان فارس در نظر گرفته شده است. روش نمونه گیری در این پژوهش ازنوع گلوله برفی می باشد. یافته ها نشان داد که متغیرهای اصلی مدل فناوری اطلاعات به منظور بهبود آموزش ،کیفیت مدیریت فناوری،همترازی کسب وکار، عملکرد نو آورانه، فرصت گرایی ،یکپارچگی فناوری ،زیرساخت وارزش آفرینی بوده است.