فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۴۳۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی آموزش مهارت های روابط بین فردی و اجتماعی در دوره دوم ابتدایی می باشد. در این پژوهش از روش آمیخته (کمی و کیفی) استفاده شد. در مرحله طراحی، با 20 نفر از معلمان و 18 نفر از اساتید دانشگاهی مصاحبه صورت گرفت. جهت تعیین اعتبار، الگوی طراحی شده در قالب پرسشنامه ای در اختیار 26 متخصص حوزه برنامه ریزی درسی قرار گرفت. پس از شناسایی مولفه های مهارت های ارتباطی، شناسایی مشکلات ارتباطی دانش آموزان و نتایج تحلیل محتوای سند برنامه درسی ملی؛ الگوی برنامه درسی طراحی و اعتباریابی شد. حاصل این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی معتبری جهت آموزش مهارت های ارتباط بین فردی و اجتماعی برای دانش آموزان دوره دوم ابتدایی بود که دارای 14 مهارت محوری اصلی، 38 مهارت محوری فرعی و 137 خرده مهارت ارتباطی به عنوان اهداف، 46 مشخصه برای محتوا، 9 روش تدریس و 18 مشخصه برای روش های ارزشیابی برنامه درسی می شد.
بررسی ابعاد برنامه درسی مبتنی بر فرهنگ برای دانش آموزان دوره ابتدایی در مناطق دارای خرده فرهنگ
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
27 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه ی حاضر، هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر فرهنگ برای خرده فرهنگ ها است. روش: این پژوهش کاربردی، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناختی انجام گرفت. جامعه آماری معلمان مناطق چند قومیتی دوره ابتدایی شهرستان کلات، لاین و درگز بود که با نمونه گیری هدفمند «باحداکثر تنوع»، مورد مصاحبه ی نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و به روش کدگذاری سه مرحله ای استراوس و کوربین تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: عبارت های بیان شده از سوی اطلاع رسان ها، در مرحله اول و پس از مکتوب نمودن متن مصاحبه ها، در مجموع 528شناسایی و نام گذاری شددرادامه و در مرحله دوم کدگذاری، جهت دستیابی به یک محور مشترک،تلاش شد تا مفاهیم ایجادشده در مرحله قبل، در قالب 34 مقوله، طبقه بندی گردندو درنهایت مقوله های بدست آمده ذیل 5مضمون و یک محور "ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر فرهنگ " طبقه بندی شدند. نتیجه گیری و پیشنهاد: عمده ترین چالش های آموزش در محیط های چند قومیتی ، در وجود و حاکمیت برنامه درسی متمرکز است که دانش آموزان و معلمان در مناطق دارای خرده فرهنگ از برنامه درسی پاسخگویی فرهنگی برخوردارد نیستند و پیشنهاد می شود در راستای استفاده از تجارب زیسته معلمان این مطالعه ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر فرهنگ مشخص و بر آن اساس آموزش ها در محیط های چند خرده فرهنگی ارائه شود.
طراحی الگوی زیبایی شناسی فیزیکی در فضاهای آموزشی و تبیین مدل خلاقیت دانش آموزان مقطع ابتدایی: مطالعه ای ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، فهم مؤلفه های فیزیکی زیبایی شناسی در فضاهای آموزشی از دیدگاه دانش آموزان و تببین مدل خلاقیت دانش آموزان مقطع ابتدایی بر اساس مؤلفه های فیزیکی زیبایی شناسی است. طرح پژوهش، ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی بود. روش پژوهش در بخش کیفی پدیدارشناسی توصیفی هوسرلی بود. مشارکت کنندگان این بخش15 نفر از دانش آموزان کلاس پنجم و ششم مدارس ابتدایی شهرستان شیراز بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش معیار و بر اساس اشباع نظری انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختمند بود. بر اساس یافته های پژوهش، ادراک فیزیکی زیبایی شناسی از فضاهای آموزشی در قالب؛ 14 مضمون پایه (رنگ، نور، پنجره، پرده، شکل و اندازه کلاس، جنس دیوار و کف، چیدمان، فضای سبز، دیوارها، حیاط، بوفه، آبخوری و سرویس بهداشتی)، 4 مضمون سازمان دهنده (محرکات دیداری، فیزیک کلاس، فضای باز و تجهیزات) و یک مضمون فراگیر طراحی گردید. در ادامه، الگوی زیبایی شناسی فیزیکی از فضاهای آموزشی در قالب یک ابزار برای استفاده در تحلیل بخش کمّی آماده شد. روش تحقیق بخش کمّی همبستگی بود و جهت انتخاب نمونه مطالعه در بخش کمی نیز از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. شرکت کنندگان این پژوهش 191 نفر دانش آموز دختر و پسر پایه پنجم و ششم ابتدایی شهرستان شیراز بودند. برای گردآوری اطلاعات در این بخش از دو ابزار، مقیاس محقق ساخته ادراک فیزیکی زیبایی شناسی از فضاهای آموزشی برگرفته از بخش کیفی پژوهش و آزمون خلاقیت تصویری تورنس فرم الف استفاده شد و پس از تأیید پایایی و روایی ابزار پژوهش، سؤالات پژوهش تحلیل گردیدند. نتایج تحلیل های آماری حاکی از آن بود که در ابعاد محرکات دیداری و فضای باز با خلاقیت همبستگی و رابطه معناداری مشاهده گردید همچنین مقایه ضرایب بتا نشان داد که درمیان ابعاد محرکات دیداری، فیزیک کلاس، فضای باز و تجهیزات، تنها بعد محرکات دیداری پیش بینی کننده مثبت و معنادار خلاقیت می باشد و بقیه ابعاد نقش پیش بینی کننده معناداری نداشتند. .بر اساس تحقیق انجام شده توجه به ایجاد زمینه خلاقیت در دانش آموزان مقطع ابتدایی از طریق اهمیت دادن به مؤلفه های فیزیکی زیبایی شناسی در فضای آموزشی حائز اهمیت است.
طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر پروژه STEM در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر پروژه STEM در دوره ابتدایی بر اساس روش سنتزپژوهی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه پژوهش های علمی معتبر مرتبط با موضوع بود که با جستجوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی و بر اساس معیارهای ورود و خروج، تعداد 67 پژوهش برای بررسی نهایی انتخاب شد. برای جمع آوری، ثبت و گزارش اطلاعات اولیه پژوهش ها از فرم کاربرگ محقق ساخته استفاده شد. تحلیل یافته ها با استفاده از الگوی هفت مرحله ای هورد(1983) و روش کدگذاری باز و محوری انجام شد. برای تائید پایایی فرمول ضریب کاپای کوهن بکار برده شد که میزان توافق بین ارزشیاب ها 79درصد بود. طبق یافته های پژوهش برنامه درسی مبتنی بر پروژه STEM برنامه ای دانش آموزمحور است که برای تمامی عناصر برنامه نقشی متفاوت از برنامه های آموزشی سنتی و رایج تعریف می کند.
From Universal School-Based Management Model to Pattern Iran's Progress - Islamic School Board of Trustees: Qualitative Analysis Dimensions and Specific Indicators to Evaluate Performance(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
34 - 52
حوزههای تخصصی:
The basic aim of this research is from universal school-based management model to pattern Iran's progress - Islamic schools Board of trustees: qualitative analysis dimensions and specific indicators to evaluate performance. According to the study, functional and in terms of subject matter and the nature of the research component of the combination is mixed. In the first phase of this study, grounded theory as a qualitative approach was used and secondly from the descriptive - survey has been used as a quantitative approach. The statistical population of the study included 12 experts, policymakers and experts in the ministry of education, and in the small part, all teachers and principals of the board of trustees of five provinces (Tehran, Isfahan, Mazandaran, Khuzestan and Semnan) during the school year 2015-2016, they were employed. Due to the high number of these schools, ten managers and teachers were selected from each province based on the Krejsi-Morgan's table of 234 people (184 teachers and 50 managers) by random sampling method and selected a researcher-made questionnaire with 140 items (with Cronbach's alpha = 0.901), which was compiled based on the categories identified in the qualitative section were responding. To ensure validity, the questionnaire was examined by university professors and several key experts in education. The qualitative data research through systematic project-based coding process grounded theory of Strauss and Corbin were analyzed. In the quantitative analysis of data gathered from structural equation modeling confirmatory factor analysis was performed using SPSS and Lisrel. The results of the qualitative research findings showed that 12 indicators were identified as the main components and 38 sub categories that were identified in the assessment of the performance of the schools of the board of trustees based on the comprehensive school-based management model. The findings of the quantitative research have also shown that the two components had the greatest impact on the board of trustee's schools. P Participation with path (0.69), organizational commitment with path (0.65), flexibility with path (0.62).
بررسی کیفیت اموزش درس "طراحی معماری و شهرسازی" در رشته مهندسی عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش با کیفیت و فهم و درک دقیق درس طراحی معماری و شهرسازی که در واقع وسیله ای جهت آشنا نمودن دانشجویان رشته عمران با رشته معماری و نیز از بین بردن شکاف عمیق بین این دو رشته است، ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش، بررسی کیفیت آموزش درس مذکور برای دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده مهندسی عمران است. شیوه پژوهش، کیفی- تحلیلی و پیمایشی و از نظر نتایج یک تحقیق کاربردی است. جامعه اماری مورد مطالعه شامل کلیه دانشجویان ترم 4، 5، 6، 7 و 8 مهندسی عمران دانشگاه تبریز است که این درس را گذرانده اند. نتایج به دست امده از یافته ها نشان می دهد که کیفیت آموزش این درس برای دانشجویان عمران دانشگاه تبریز، 24.44% ضعیف، 67.77% متوسط و 7.77% خوب است. گویه های مورد بررسی بعد آموزشی اکثرا نسبتا نامطلوب و بعد کالبدی اکثرا نسبتا مطلوب است. در نهایت، جهت بهبود کیفیت آموزش درس طراحی معماری و شهرسازی پیشنهاداتی ارائه گردیده است.
شناسایی مؤلفه های آموزش اخلاق و میزان توجه به آن در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
133 - 156
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی با هدف شناسایی مؤلفه ها و بررسی میزان توجه به آموزش اخلاق در مدارس ابتدایی انجام شده است. در بخش کیفی با روش استنتاجی-پدیدارشناسی، با 14 استاد و محقق حوزه آموزش اخلاق و مؤلفان کتب درسی که به صورت هدفمند و با روش زنجیره ای انتخاب شده بودند تا حد اشباع نظری، مصاحبه نیمه ساختارمند انجام شد. روایی و پایایی مصاحبه با پیاده سازی متن، بازنگری سؤالات و پاسخ ها و تطبیق برخی مضامین، توسط دو تحلیل گر مستقل تأیید شد.سپس هشتاد مضمون پایه وسیزده مضمون سازمان دهنده، در قالب چهار بعد (اهداف فردی، اهداف اجتماعی، روش، چالش ها و نارسایی های آموزش اخلاق)، دسته بندی شدند و پرسش نامه ای با محوریت چهار بعد اصلی برای بخش کمّی (توصیفی - پیمایشی) تحقیق تنظیم شد. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه به تأیید ده تن از استادان دانشگاه رسید. ضریب آلفا کرانباخ به دست آمده حاکی از پایایی مطلوب پرسش نامه است. طبق نتایج کمی، دبیران، در بعد اهداف فردی، مضامین بهداشت فردی، رابطه فرد با خدا، پاکدامنی و خویشتن بانی؛ و در بعد اهداف اجتماعی، مضامین رابطه فرد با دیگر انسان ها و رابطه فرد با طبیعت را ، به صورت معناداری از میانگین مطلوب بالاتر ارزیابی کردند که نشانه توجه کافی به آنها در مقایسه با سایر مضامین است. مضامین اخلاق فردی (شجاعت، معنویت نه به معنای پرورش دینی، کرامت انسانی، انضباط شخصی و خود راهبری) و نیز برنامه درسی منسجم در قالب تحقق اهداف سطوح بالای شناختی، عاطفی و عملی نیازمند توجه و برنامه ریزی فکورانه تری هستند. رشد توانمندی معلمان در فهم شفاف تر مضامین اخلاقی و بکارگیری اثربخش آموزش اخلاق از پیشنهادات مهم این پژوهش است.
آموزش مبتنی بر سرگرمی در برنامه درسی دوره ابتدایی: چیستی و چگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی چیستی و چگونگی آموزش مبتنی بر سرگرمی در برنامه های درسی دوره ابتدایی بود.پارادایم پژوهش،کیفی و روش سنتز پژوهشی بود.جامعه پژوهش شامل رساله ها، کتاب ها و طرح های پژوهشی معتبر و جدید در جهان و روش نمونه گیری، روش هدفمند مبتنی بر معیار بود.به منظور کیفیت بخشیدن به یافته ها، پس از کد گذاری و مقوله بندی نهایی، از نظرات اساتید حوزه برنامه درسی استفاده شد.منطق برنامه در قالب مجموعه ای از مبانی فلسفی ساختن گرایی تبیین شد. اهداف آموزش مبتنی بر سرگرمی شامل ایجاد شایستگی فردی، آموزش مهارت،کاهش شکاف دیجیتال،ایجاد علاقه به آموزش، ارتقای سواد رسانه ای، فراهم کردن آموزش مادام العمر بود؛محتوا شامل اسباب بازی های آموزشی، بازی های ویدیویی و فعالیت های هنری و سیالی بود؛راهبردهای یاددهی و یادگیری شامل آموزش مستقیم،آموزش چرخشی، آموزش مبتنی بر حل مسئله و آموزش اکتشافی بود و ارزشیابی به سه صورت ارزشیابی تکوینی، بازخود دادن و ارزشیابی پایانی صورت میپذیرد.
Ranking and Comparison of Organizational Syndromes in Iranian Schools According to the Opinion of Principals, Deputies and Teachers(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۲ , ۲۰۲۱
58 - 62
حوزههای تخصصی:
Purpose : Given the role of different organizational syndromes in the decline of school performance, the present study was conducted aimed to rank and compare organizational syndromes in Iranian schools according to the opinion of principals, deputies and teachers. Methodology : This study was applied in terms of the objective and quantitative in terms of the method. The study population included the principals, deputies and teachers in Isfahan and Yasuj in the academic year 2019-2020. The research sample according to Krejcie and Morgan Table was n = 375 who were selected by multi-stage cluster sampling method and considering the volume ratio of cities. The research tool was a researcher-made questionnaire of organizational syndromes in Iranian schools with 78 items. Its content validity was confirmed by experts, its construct validity was confirmed by exploratory factor analysis and its reliability was calculated by Cronbach's alpha of 0.93. The data were by Friedman and independent t-tests using SPSS-25 software. Findings : The results showed that the organizational syndromes of narcissism, lack of communication, discrimination and politicking, group thinking, structural alienation, tension and distress, structural mastery, caution, pressure, terrorism, neglect, immobility, explosiveness, incompatibility, non-commitment, impulse and silence had a higher rank in Iranian schools. Other results showed no significant difference between organizational syndromes and teachers in Iranian schools according to the opinion of principals, deputies and teachers (P <0.05). Conclusion : According to the results of the present study and the negative role of syndromes in the decline of school performance, it is necessary to design and implement programs to reduce syndromes by improving intra- and extra-organizational relationships and activities in Iranian schools.
اهمیت و جایگاه عنصر زمان در برنامه درسی (مطالعه موردی: شبکه شاد)
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
57 - 69
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر مهم در برنامه ریزی درسی عنصر زمان بوده که از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد اما همواره مورد غفلت قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی اهمیت و جایگاه عنصر زمان در برنامه های درسی بخصوص در دوره ابتدایی با مطالعه موردی شبکه آموزشی دانش آموزان (شاد) پرداخته است. روش پژوهش کیفی بصورت توصیفی تحلیلی و از نوع مروری با جامعه آماری تمامی مدارس دوره ابتدایی سطح شهرستان میرجاوه در استان سیستان و بلوچستان است. شیوه انتخاب حجم نمونه نیز بصورت انتخاب نمونه در دسترس بوده که 2 مدرسه در دسترس (یک مدرسه پسرانه و یک مدرسه دخترانه) انتخاب شد. برای نیل به اهداف پژوهش از ابزار و منابع مختلفی برای جمع آوری اطلاعات چون بررسی کتب، اسناد، مقالات و هم چنین از روش مشاهده از نوع طرح مشاهده کنترل نشده به صورت میدانی در شبکه شاد بهره گرفته شد. شواهد یافته های پژوهش حاکی از آن بود که در شبکه شاد از لحاظ عنصر زمان در برنامه درسی یک نوع سردرگمی و ناهماهنگی آشکاری در اکثر کلاس ها بین معلمان و دانش آموزان حتی در فرآیند زمان بندی برنامه روزانه و هفتگی بین دروس دیده می شد. به عبارت دیگر، عنصر زمان در برنامه درسی شبکه شاد هنوز در بین معلمان جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است.
تأثیر استفاده از پادکست آموزشی بر پیشرفت تحصیلی، انگیزه یادگیری و یادگیری خلاقانه دانش آموزان در درس مطالعات اجتماعی پایه پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر استفاده از پادکست آموزشی بر پیشرفت تحصیلی، انگیزه یادگیری و یادگیری خلاقانه دانش آموزان انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه پنجم شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 1398-99 و نمونه آماری این تحقیق، 50 نفر از دانش آموزان دبستان شهید باجگیر 2 بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و دو کلاس به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (25نفر) و کنترل (25نفر) تقسیم شدند. دانش آموزان گروه آزمایش با پادکست آموزشی آموزش دیدند و افراد گروه کنترل با آموزش سنتی. پرسشنامه انگیزه یادگیری هارتر، خلاقیت تورنس و پیشرفت تحصیلی در پیش آزمون و پس آزمون مورداستفاده قرار گرفت. داده های حاصل از اجرا، با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد، بهره گیری از سیستم چندرسانه ای پادکست آموزشی بر پیشرفت تحصیلی، انگیزه درونی یادگیری و یادگیری خلاقانه دانش آموزان در درس مطالعات اجتماعی پایه پنجم تأثیر معنی داری داشته و باعث افزایش آن ها شده است.
The Effect of Mental Imagery Strategy Instruction on Reading Comprehension of EFL Students(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
25 - 33
حوزههای تخصصی:
The aim of this research was to investigate the effectiveness of mental imagery on the English language comprehension of sixth grade students. The method is semi-experimental and its plan involves pretest, post-test, and follow-up. Using a multi-stage random sampling method, 32 students were selected from schools in the district (2) and assigned to either the experimental or evidence group - each group consisted of 16 students. All the students within both groups were given a pretest which consisted of 20 multiple choice questions (with 4 possible answers each). There was no significant difference between the mean scores gained by the students of both groups on the pretest. The experimental group received the mental imagery teaching program and how to form pictures in the mind-e.g, how to visualize-before reading, while reading, and after reading a short story, for example, by being requested to draw pictures of the characters, scenes, or setting in the story as they perceived them. The evidence group received no instruction. To measure the effectiveness of the treatment program for each experimental condition, a research-made reading comprehension test was applied. There were significant differences between the experimental and evidence groups, when data analysis was performed by ANOVA, using repeated measures. The findings showed that the mental imagery teaching program can improve the English language comprehension and this study suggests that the English teacher may improve her teaching strategy by optimizing the use of a variation technique in school. The teacher should be creative while delivering materials in the class.
تأثیر آموزش سایه بر مقوله تدریس از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۲
111 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی دیدگاه معلمان دوره ابتدایی شهر اصفهان در مورد تأثیر آموزش سایه ای بر تدریس آن ها بود. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری شامل تمامی معلمان دوره ی دوم ابتدایی نواحی برخوردار (1 و 2 و 3) شهر اصفهان در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 700 نفر بود. با استفاده از جدول کرجسی مورگان تعداد 248 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با 48گویه در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان تائید و پایایی آن از طریق تعیین ضریب آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه گردید. یافته های حاصل از تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t مستقل، نشان داد که بیشترین و کمترین تأثیر آموزش سایه به ترتیب بر بعد مسئولیت حرفه ای و بعد محیط کلاس بوده است. همچنین نتایج حاکی از تأثیر مثبت آموزش سایه در تمامی ابعاد تدریس از دیدگاه معلمان بود.
واکاوی رویکردهای یاددهی-یادگیری به منظورارائه الگوی مناسب شاگردپروری در دانشگاه فرهنگیان
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
3 - 26
حوزههای تخصصی:
تدریس را تعامل استاد-دانشجو در کلاس درس گویند که با هدف ایجاد یادگیری پایدار انجام می گیرد. این فرایند در سال های اخیر دارای رویکردهای زیادی شده است. انتخاب رویکرد مناسب تدریس-یادگیری از سوی استاد در کلاس درس وابسته به عوامل زیادی است که از جمله این عوامل ،دانشجو می باشد. از سوی دیگر دیدگاه استاد و فلسفه تربیتی او در انتخاب و اجرای رویکرد تدریس-یادگیری تاثیر زیادی دارد. انتظار می رود در نظام تعلیم و تربیت اسلامی و به طور ویژه در دانشگاه فرهنگیان، رویکرد تدریس و یادگیری با توجه به ویژگی های این نظام و دانشگاه انتخاب، اجرا و ارزیابی شود. این موضوع ازآن جا اهمیت مضاعف پیدا می کند که شاگردپروری به عنوان مرکز ثقل فرایند تدریس-یادگیری در دانشگاه فرهنگیان مورد توجه بزرگان تعلیم وتربیت قرارگرفته و اخیرا نیز از سوی رهبر انقلاب مورد تاکید واقع شده است. بر این اساس،در پژوهش حاضرکه به شیوه توصیفی-تحلیلی تدوین شده، ضمن معرفی رویکردهای یاددهی-یادگیری و رویکردهای گوناگون تدریس-یادگیری،الگوی مناسب این فرایند در دانشگاه فرهنگیان درسه بخش طراحی، اجرا و ارزیابی،تدوین و معرفی گردیده است.
شناسایی عوامل تسهیل کننده برنامه درسی محیط کار: سنتز پژوهی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
224 - 243
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر محیط کار به عنوان زمینه ای بارور و ارزشمند برای یادگیری و توسعه منابع انسانی شناخته شده است. «یادگیری در محل کار» و «برنامه درسی محل کار» دیگر به عنوان مفاهیمی دور از ذهن تلقی نمی شوند و نشان از علایق گسترده ای در پژوهش ها در مورد یادگیری در سازمان های مختلف بوده است؛ پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تسهیل کننده برنامه درسی محیط کار انجام شد. پژوهش از نظر هدف کاربردی، دارای رویکرد کیفی و به روش سنتز پژوهی انجام شد. جامعه پژوهش متشکل از کلیه پژوهش ها و اسناد علمی در قالب مقالات، پایان نامه ها وکتاب ها در بازه زمانی 2020-2000 و 1399-1390 بود. 45 سند علمی شامل مقاله، کتاب و پایان نامه به عنوان نمونه انتخاب شد و بر اساس کدگذاری تحلیل مضمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. روایی پژوهش توسط 3 متخصص برنامه درسی محیط کار تأیید و پایایی پژوهش با کمک تحلیل گران حوزه برنامه درسی و متخصصان برنامه درسی محیط کار صورت گرفته است. یافته ها و نتایج نشانگر عوامل تسهیل کننده برنامه درسی محیط کار مشتمل بر عوامل سازمانی (شغلی، ساختاری و جایگاه سازمانی آموزش)، عوامل کارکردی (هدف، محتوا، نحوه اجرای برنامه درسی و نحوه ارزشیابی از برنامه درسی اجراشده)، عوامل فردی (مدرس و فراگیر) و عوامل فراسازمانی (ملی و بین المللی) بوده است.
رابطه برنامه درسی پنهان با هیجان های تحصیلی، سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی در بین دانشجویان رشته های علوم پایه و علوم انسانی دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین برنامه درسی پنهان با هیجان های تحصیلی، سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی در بین دانشجویان بود. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و جزء تحقیقات پیش بین از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان سال آخر علوم پایه و علوم انسانی دانشگاه تبریز تشکیل دادند. از جامعه یاد شده بر اساس فرمول کوکران ، تعداد 222 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس برنامه درسی پنهان (آکبولوت و ارسلان، 2016)؛ و پرسش نامه های هیجان های تحصیلی (پکران، 2005)؛ سرزندگی تحصیلی (حسینچاری و دهقانی زاده، 1391)؛ بهزیستی تحصیلی (پیترینن، سوینی و فیالتو، 2014) گردآوری شدند. جهت آزمون آماری از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج یافته ها حاکی از مثبت و معنی دار بودن تأثیر مستقیم برنامه درسی پنهان بر هیجان های مثبت تحصیلی (لذت و غرور)، سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی است. همچنین تاثیر برنامه درسی پنهان بر هیجان های تحصیلی منفی (اضطراب، خستگی، خشم، شرم و ناامیدی) منفی و معنی دار گزارش شد. نتیجه پژوهش حاضر این است که هر اندازه دانشجویان، مؤلفه های برنامه درسی پنهان و جو کلی محیط دانشگاه را مثبت و رضایت بخش ارزیابی کنند، به همان نسبت گرایش و هیجانات مطلوب، علاقه و بهزیستی تحصیلی بیشتر می شود؛ لذا برای هموار شدن مسیر یادگیری و تضمین اهداف آموزش عالی، باید آگاهی بخشی و ایجاد شناخت در استادان و عوامل آموزشی دانشگاهی نسبت به مؤلفه های برنامه درسی پنهان انجام پذیرد تا دانشجویان قادر باشند از موانع برنامه درسی رسمی عبور کنند.
Determining the Share of Each of the Environmental and Organizational Components in Students' Professional Ethics(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۳, ۲۰۲۱
1 - 10
حوزههای تخصصی:
Purpose : Considering the role of professional ethics in the success and effectiveness of other practices, the purpose of this study was determine the share of each of the environmental and organizational components in students' professional ethics. Methodology : The present study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was cross-sectional from type of quantitative. The research population was faculty members of the Islamic Azad University of Tehran province in 2018 year with number 5921 people, which according to the Krejcie and Morgan table number of 365 people were selected as a sample by multi-stage cluster sampling method. The research instrument was a 31-item researcher-made questionnaire whose content validity was confirmed by 12 experts and specialists and content validity index obtained 0.790 and its reliability was obtained by Cronbach's alpha method for components of environmental 0.881 and organizational 0.943. Data were analyzed by exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS and PLS software. Finding : The results of exploratory factor analysis showed that students' professional ethics had two components of environmental (9 items) and organizational (22 items) that the factor load of all items was higher than 0.50. Also, the results of structural equation modeling showed that the model of students' professional ethics had a good fit and according to the standard coefficients of the paths, the share of environmental and organizational components in students' professional ethics was 0.250 and 0.327, respectively. Conclusion : Considering the share of environmental and organizational components in students' professional ethics, planning is necessary to improve their professional ethics through both environmental and organizational components and the indicators of each of them.
تحلیل تجارب معلمان در مورد عوامل تأثیرگذار در کیفیت مدیریت زمان یاددهی -یادگیری در کلاس های چندپایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۲
143 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناخت عوامل تأثیرگذار در کیفیت مدیریت زمان یاددهی-یادگیری در کلاس های چندپایه از دیدگاه معلمان باتجربه است. رویکرد پژوهش، کیفی از نوع پدیدار نگاری است. جامعه پژوهش، معلمان کلاس های چندپایه شهرستان یاسوج بودند که از طریق نمونه-گیری هدفمند، تعداد (24) نفر از آنان با رعایت اصل اشباع نظری از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته در پژوهش شرکت کردند. جهت دستیابی به روایی سؤال های مصاحبه از نظرات استادان گروه علوم تربیتی استفاده شد. برای اطمینان از اعتبار داده های پژوهش، پس از استنتاج متن مصاحبه ها، آنها به مصاحبه شوندگان ارائه شد تا نظر تأییدی آنها در این زمینه به دست آید. مصاحبه ها کدگذاری و مقوله بندی شده سپس تحلیل و دسته بندی شدند. بر اساس یافته های به دست آمده؛ تجارب معلمان درباره عوامل تأثیرگذار در بهبود کیفیت مدیریت زمان یاددهی-یادگیری در کلاس های چندپایه در دو مقوله کلان ایجابی و سلبی تقسیم شدند. مقوله کلان ایجابی شامل: (3 مقوله) اصلی و (9مقوله) فرعی و مقوله کلان سلبی شامل (5 مقوله ) اصلی است.
شناسایی مزایا و معایب رویکردهای فردی و گروهی در راهنمایی پایان نامه های دکتری و مقایسه آن بین گروه های آموزشی علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مزایا و معایب رویکردهای فردی و گروهی در راهنمایی پایان نامه های دکتری و مقایسه آن بین دانشجویان سه گروه علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه دانشگاه اصفهان است. رویکرد تحقیق ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی است. در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 27 نفر از مدیران، معاونان و اعضای هیأت علمی، داده ها با روش نمونه گیری زنجیره ای گردآوری شده است. یافته ها برای شناسایی مزایا و معایب ازنظر متخصصان و ساخت ابزار کمّی به کار رفته است. در بخش کمّی، با روش زمینه یابی، پرسش نامه محقق ساخته بین دانشجویان دکتری در سه گروه علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه با روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم اجرا شده است. یافته های کیفی نشان داد که در مجموع، متخصصان معتقدند که هر دو رویکرد دارای مزایا و معایبی است که هر یک با توجه به ماهیت رشته و موقعیت مورد نظر استفاده می شود؛ اما با توجه به شرایط علمی در دنیای امروز، رویکردهای گروهی بیش تر مورد توجه قرار گرفته است. نتایج در بخش کمّی نشان داد که دانشجویان با مزایای رویکردهای گروهی بیش تر موافق بودند و معایب آن را به مراتب کمتر از مزایایش می دانستند. نتایج آزمون های تعقیبی، بیانگر وجود اختلاف بین گروه های علوم پایه و فنی و مهندسی با علوم انسانی در برخی از معایب و مزایای رویکردهاست. در گروه های علوم انسانی به دلیل ماهیت بیش تر انفرادی پژوهش های صورت گرفته، دانشجویان شناخت کمّی از رویکردهای گروهی داشتند و توجه چندانی به آن نشان ندادند.
طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی ارتقای مهارت های زندگی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۲
223 - 256
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به طراحی الگوی مطلوب ارتقای مهارت های زندگی دانش آموزان دوره ابتدایی پرداخته است. روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. شرکت کنندگان را 15 نفر از صاحب نظران آموزش ابتدایی تشکیل می دهند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود، برای تحلیل داده ها، از تحلیل محتوای کیفی از نوع تفسیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان ابتدایی، در قالب سه زمینه کلی دانش، نگرش و توانش، و توسط چهار عنصر هدف، محتوا، روش و ارزشیابی انجام می گیرد. بر این اساس، دانش، نگرش و توانش در یک ارتباط متقابل با یکدیگر قرار دارند و همچنین عناصر اشاره شده برنامه درسی مهارت های زندگی در یک ارتباط چرخه ای قرار دارند که از هدف شروع شده و به ارزشیابی ختم می شوند و نتایج حاصل از ارزشیابی به صورت بازخورد به تدوین و بازنگری اهداف می انجامد. همچنین الگوی طراحی شده نشان می دهد که دوره ابتدایی، دوره پایه ریزی ساختار -شخصیتی، شکل گیری رشد عقلانی، اجتماعی و عاطفی و شخصیت آدمی و توسعه مهارت های بنیادی و حرکتی است، بنابراین لازم است به برنامه درسی مهارت های زندگی، ابعاد دانش، نگرش و مهارت به موازات هم و به طور یکسان مورد توجه قرار گیرند.