فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۴۳۲ مورد.
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
133 - 158
حوزههای تخصصی:
روش آموزش معکوس از جمله روش های فعال در آموزش است. علیرغم اینکه امکان اجرای این روش به ویژه در کلاس های دوره ابتدایی و درس علوم تجربی از لحاظ موضوعی و امکانات آموزشی فراهم است، لکن استفاده از این روش در مدارس بسیار محدود است. هدف پژوهش بررسی تعیین تأثیر اجرای روش آموزش معکوس در کلاس درس علوم تجربی در مقایسه با روش سنتی در یادگیری درس و خودکارآمدی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان مدارس ابتدایی دخترانه شهر تهران که در سال 99- 98 و حجم نمونه 90 نفر از دانش آموزان بود که به صورت تصادفی در دو گروه 45 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه خودکارآمدی جینک و مورگان (1999) و آزمون یادگیری درس علوم بود. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی کواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمرات آزمون یادگیری دانش آموزانی که روش آموزش معکوس را دریافت کرده اند به طور معنی دار بیشتر از میانگین نمرات دانش آموزانی است که از روش سنتی استفاده کرده اند. روش آموزش معکوس بر خودکارآمدی دانش آموزان نیز مؤثر بود.
واکاوی جایگاه فناوری آموزشی در کتاب کار و فناوری پایه هفتم بر اساس نظریه براون از دیدگاه معلمان و متخصصان و ارایه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
139 - 176
حوزههای تخصصی:
مقاله با هدف «واکاوی جایگاه فناوری آموزشی در کتاب کار و فناوری پایه هفتم بر اساس نظریه براون از دیدگاه معلمان و متخصصان»، از نوع توصیفی، با تعداد نمونه 64معلم و 12متخصص برنامه درسی بود. ابزار بخش کمی، چک لیست با آلفای کرونباخ 0/87 و در بخش کیفی فرم مصاحبه در قالب 6 مؤلفه در زمینه های طراحی آموزشی، طراحی پیام ها و کاربرد مواد دیداری، سبک نگارش، تنوع تجربیات یادگیری، ویژگی های کالبدی و اصول آموزش و یادگیری بود. داده ها از طریق فراوانی، درصد فراوانی و t تک متغیری مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت و مشخص شد معلمان بر این باورند که ارزشیابی تشخیصی، پاسخ به ارزشیابی تشخیصی، پاسخ به ارزشیابی پایانی و خلاصه فصل مربوط به طراحی آموزشی و پاسخگویی به پرسش ها مربوط به تنوع تجربیات یادگیری وجود ندارد، یا نامناسب است؛ ولی معلمان قادر به تولید، تکمیل و اصلاح یا تأمین آن هستند و کتاب نیاز به اصلاح جزیی دارد. متخصصان نیز نظرات تکمیلی خود را در این رابطه شرح دادند و الگوی ارزیابی کتاب با توجه به دیدگاه براون ارایه شد.
طراحی الگوی برنامه درسی سواد مالی برای دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر طراحی الگوی برنامه درسی سواد مالی برای دانش آموزان دوره ابتدایی بود. در این پژوهش از روش کیفی استفاده شد. با 12 نفر از اساتید و متخصصان رشته برنامه ریزی درسی و آموزش ابتدایی، اقتصاد و امور مالی دانشگاه های شهر تهران با مرتبه علمی دانشیاری و استادی در سال 1399 مصاحبه انجام شد. جهت تعیین اعتبار یافته ها از روش ممیز بیرونی استفاده شد. مدل پیشنهادی مشتمل بر پنج عامل شامل زمینه های برنامه درسی، اهداف، محتوا، روش و ویژگی یادگیرندگان طراحی شد و بنیاد نظری آن را «منطق تایلر» تشکیل می دهد. حاصل این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی معتبری جهت آموزش سواد مالی برای دانش آموزان دوره ابتدایی بود که دارای 21 شاخص به عنوان اهداف، 26 شاخص برای محتوا، 19 شاخص برای روش تدریس و 8 شاخص برای روش های ارزشیابی برنامه درسی می -شد. الگوی طراحی شده می تواند راهنمای فرایند برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی برنامه درسی باشد.
ارائه الگوی غنی سازی برنامه درسی مدارس استعدادهای درخشان ایران: پژوهش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
259 - 288
حوزههای تخصصی:
غنی سازی برنامه درسی با آموزش های کاربردی، هسته اصلی شکوفایی و هدایت استعدادهای درخشان است. بنابراین هدف از این پژوهش ارائه الگوی غنی سازی برنامه درسی دانش آموزان استعدادهای درخشان ایران بود که با روش کیفی و رویکرد داده بنیاد انجام شد. مشارکت کنندگان شامل کارشناسان حوزه برنامه درسی، مدیران، معلمان و دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان شهر اصفهان بودند که با روش هدفمند انتخاب و دیدگاه آنان با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با 15مصاحبه به اشباع رسید و بر مبنای رویکرد نظام مند کوربین و استراووس (2008) تحلیل شد. یافته ها شامل 135 کد باز، 18 کد محوری و 9 کد گزینشی بود. نتایج نشان داد در حوزه برنامه درسی استعدادهای درخشان، مولفه های غنی سازی برنامه درسی (پدیده محوری)؛ چشم اندازنوین در آموزش تیزهوشان؛ منابع و امکانات کاربردی (عوامل علی)؛ حمایت های اجتماعی، فرهنگی، محیطی، خانوادگی و بهسازی فرآیند آموزش و ارزیابی (عوامل زمینه ای)؛ ضعف در پیوستگی و همکاری خانه و مدرسه (عامل مداخله گر)؛ آموزش مهارت های شناختی و فراشناختی؛ برنامه درسی چندبعدی (راهبردها) و موفقیت های فردی، اجتماعی، عاطفی، تحصیلی و شغلی دانش آموزان (پیامد)، از اهمیت ویژه برخوردار است و توجه به آنها مسیرآموزش را به سوی ارتقاءکیفیت و شکوفایی استعدادهای این دانش آموزان رهنمون می سازد.
چیستی مبانی فلسفی تدریس در راهبردهای یاددهی-یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کشف چیستی مبانی فلسفی تدریس در راهبردهای یاددهی – یادگیری صورت گرفت تا جایگاه شناسایی این مبانی در حوزه نظر و عمل مشخص گردد. رویکرد پژوهش توصیفی -تحلیلی و از نوع کیفی و اسنادی بود. داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل متن و برگرفته از متون منابع مختلف،با استفاده ازتهیه فرم وفیش برداری جمع آوری شد.برای پاسخ به سوال پژوهش شش سوال معرفت شناسانه در راستای انواع الگوهای تدریس مطرح شد. نتایج نشان داد معرفت در الگوهای تدریس اطلاعات پردازی به صورت نسبی و ذهنی بوده ونوع معرفت در الگوهای تدریس این خانواده به صورت معرفت حسی، تجربی معرفت عقلانی و بخشی هم معرفت شهودی قابل دسته بندی می باشد. نتایج در بخش مکاتب فلسفی پشتیبان کننده این الگوها شامل مکاتب کلاسیک (ایدآلیسم و رئالیسم)، مکتب پراگماتیسم، طبیعت گرایی، اگزیستانسیالیسم و پست مدرنیستم (سازنده گرایی فردی و اجتماعی) بود.
بررسی مقاومت معلمان دوره ابتدایی در برابر برنامه درسی رسمی: مطالعه گرانده تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرایند مقاومت معلمان دوره ابتدایی در برابر اجرای برنامه درسی رسمی انجام پذیرفت. رویکرد پژوهش حاضر،کیفی بوده و از روش نظریه زمینه ای در این پژوهش استفاده گردید. جامعه آماری شامل معلمان دوره ابتدایی استان آذربایجان شرقی بود. فرآیند نمونه گیری و انتخاب مشارکت کنندگان تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت و در نهایت 18 نفر از معلمان دوره ابتدایی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. نتایج نشان داد که "مقاومت منطقی" به عنوان پدیده محوری ، "عدم توانمندسازی معلمان، عدم مشارکت دانش آموز و کمبود امکانات آموزشی" به عنوان شرایط زمینه ای، "انحرافات برنامه درسی، شخصیت معلم، کاستی های کتابهای درسی و ناتوانی معلم" به عنوان شرایط علی، "اعتقادات معلم و شرایط فرهنگی" به عنوان شرایط مداخله گر، "پیامدهای مربوط به برنامه درسی و شکوفایی قابلیت های معلم" به عنوان پیامد و "راهکارهای آموزشی، توجه به نیازهای دانش آموزان و بهینه سازی برنامه درسی" به عنوان راهبردها شناسایی گردیدند.
بررسی الگوها و اهمیت تلفیق برنامه درسی تعلیمات دینی با درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی الگوها و اهمیت تلفیق برنامه درسی تعلیمات دینی با درس علوم تجربی انجام گرفت. این پژوهش به شیوه کیفی و با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. در این روش پس از مصاحبه با طراحان و متخصصان برنامه ریزی درسی و الهیات و همچنین معلمان دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکتری، داده ها به شیوه طرح سیستماتیک با بهره گیری از مراحل تحلیل داده از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام پذیرفت. مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به نقطه اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد با ترکیب دیدگاههای رشته ای و تمرکز روی یک مضمون، تلفیق واقعی منطبق با الگوی پیشرفت گرایان یعنی هم توجه به علائق و هم توجه به مسائل اجتماعی، در نظر گرفتن شایستگی ها از قبیل خلاقیت و قدرت تصمیم گیری، رسیدن به مهارت های سطح بالا همچون تفکر انتقادی، می توان برنامه درسی تعلیمات دینی با درس علوم تجربی را با توجه به این الگوها به شیوه صحیح طراحی نمود.
تبیین الگوی جاری تصمیم گیری اعضای هیأت علمی در برنامه ریزی درسی کلاسی: نظریه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
206 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی جاری تصمیم گیری اعضای هیأت علمی در برنامه ریزی در سطح کلاس درس است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه آماری در تحقیق کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند بودند که 21 نفر از اساتید از طریق نمونه گیری هدفمند و به شیوه ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و گوبا استفاده شد. نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده سی و دو مفهوم محوری و سیزده مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل فقدان جهت گیری علمی در تصمیم گیری های کلاسی به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علی (عوامل فراسازمانی، محیطی و انگیزش)، عوامل زمینه ای (مشتمل بر محورهای عوامل رفتاری، عوامل برنامه ای و پشتیبانی)، شرایط مداخله ای تسهیل گر (عوامل مدیریتی، ساختاری و رفتاری)، شرایط مداخله گر محدودکننده (چالش های سازمانی- محیطی و موانع اجرایی)، راهبردها (تصمیم گیری مبتنی بر ساختار پیشین، تصمیم گیری موقعیتی، تصمیم گیری مبتنی بر تفکر محافظه کارانه و تصمیم گیری تعاملی) و پیامد (کاهش اثربخشی و کارایی) سازمان یافت.
مقایسه میزان توجه به ساحت های شش گانه تربیت در کتاب های فارسی دوره ابتدایی قبل و بعد از اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۲
179 - 196
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام مقاله حاضر بررسی محتوای کتاب های آموزش زبان فارسی دوره ابتدایی از نظر میزان توجه به ساحت های تربیتی در دو بازه قبل و بعد از سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش بود. به این منظور، تغییرات محتوای کتب به شیوه تحلیل محتوا بررسی و مقایسه شد. پیکره زبانی مورد تحلیل در این پژوهش توصیفی و تحلیلی، کتاب های فارسی اول تا پنجم در دوره بلافاصله قبل از اجرای سند تحول و کتاب های فارسی اول تا ششم بلافاصله پس از اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در سال 1390 بود. ابزار جمع آوری اطلاعات، سیاهه تحلیل محتوا با روایی تایید شده توسط متخصصان و ضریب توافق کدگذاری بالا بود. داده های حاصل از کد گذاری محتوای کتب، با استفاده از آمار توصیفی و روش آنتروپی شانون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که در دوره قبل از اجرای سند، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به بُعد اعتقادی-اخلاقی-عبادی و بُعد اقتصادی-حرفه ای است (18/0 ) و کمترین ضریب اهمیت مربوط به بُعد زیستی-بدنی ( 14/0). پس از اجرای این سند نیز، بیشترین ضریب اهمیت در همین ابعاد بود. شاخص های کتب منطبق با این سند تغییر نکرده و میزان توجه به مؤلفه های تربیتی مورد نظر در سند تحول، در کتب فارسی پایه های متفاوت دوره ابتدایی به طور نامتوازن توزیع شده است.
Investigating the Effective Factors and Consequences of the Curriculum with Entrepreneurship Approach for Top Talented Students in Iran(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۴ , ۲۰۲۱
1 - 17
حوزههای تخصصی:
Purpose : The present study was conducted to investigate the factors and consequences of the curriculum with an entrepreneurial approach for gifted students in Iran. Methodology : Research method in terms of purpose, basic-applied in terms of data type, mixed (qualitative) of exploratory type; In terms of data collection time, it was cross-sectional and in terms of data collection method or the nature and method of research was descriptive survey. The statistical population of the research in the qualitative section included all the heads of the provincial elite foundation and the heads of the talented departments of the General Directorate of Education and the provinces and 20% of the teachers implementing the Shahab project. 20 people were selected by purposive non-random sampling. Quantitatively, the statistical population includes high school students in gifted schools. The number of these students was 7000, which used the Cochran's formula, and based on this, 364 people were selected. Sampling method was done through multi-stage cluster sampling. In the qualitative part of this study, the Delphi questionnaire based on CVR and CVI forms was used and in the quantitative part, the questionnaire was used. The validity and reliability of the instruments were evaluated and confirmed. Findings : The results of the study showed that the curriculum with entrepreneurship approach for top talents including environmental components, economy, entrepreneurs, entrepreneurship, factors affecting the implementation of this approach in the curriculum, including components of support, teacher, system policies and Factors influencing the curriculum with an entrepreneurial approach, including talent discovery, improving top talent and self-efficacy were introduced. Conclusion : Implementing an entrepreneurial curriculum leads to talent discovery. That is, it identifies the top student talents and introduces them to continue their studies in related fields. These talents can also be introduced to various national and international centers.
بررسی میزان انطباق برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان با صلاحیت های حرفه ای موردنیاز دبیران مدارس متوسطه شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
169 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله آگاهی از میزان انطباق عناصر نه گانه برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان با صلاحیت های حرفه ای موردنیاز دبیران متوسطه شهر اهواز و تبیین دلایل انطباق یا عدم انطباق این عناصر نه گانه با صلاحیت های حرفه ای موردنیاز دبیران بود. روش پژوهش آمیخته (طرح تبیینی) بود. براساس نتایج بخش کمی بین عناصر اهداف، محتوا، فعالیت های یاددهی-یادگیری و گروه های یادگیری برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان با صلاحیت های حرفه ای دبیران انطباق وجود داشت؛ اما بین عناصر زمان، مواد آموزشی، فضای آموزشی و روش های ارزشیابی انطباق لازم وجود نداشت. در بخش کیفی، به منظورتبیین نتایج بخش کمی، مصاحبه ها بر مبنای رویکرد تحلیل محتوای کیفی به روش استقرائی تحلیل شده و دلایل انطباق یا عدم انطباق هر یک از عناصر نه گانه برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان با صلاحیت های حرفه ای دبیران تبیین گردیده است.
مقایسه میزان حضور مولفه های هویت ملی در کتاب های قدیم و جدید زبان انگلیسی نظام آموزش و پرورش رسمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۰
147 - 174
حوزههای تخصصی:
مسئله هویت ملی می تواند به عنوان یکی از عناصر مهم تشکیل دهنده شخصیت فرد و بارزترین نوع هویت جمعی به شمار رود. از طرفی نظام آموزش و پرورش از جمله عناصر اصلی شکل دهنده هویت فردی افراد جامعه است، لذا بررسی کتاب های آموزشی و مواد درسی به عنوان اصلی ترین بخش های این مهم می تواند زمینه ساز ایجاد بسترهای مناسب رشد و ارتقا هویت افراد جامعه باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه میزان حضور مولفه های هویت ملی در کتاب های قدیم و جدید زبان انگلیسی آموزش و پرورش رسمی ایران صورت پذیرفته است. روش مورد استفاده برای تحقق بخشیدن به این هدف، روش توصیفی-تحلیلی از نوع کتابخانه ای (اسنادی)و تحلیل محتوای کتاب های تازه تالیف زبان انگلیسی دوره متوسطه اول با عنوان (English for schools: Prospect Series) و کتاب های زبان انگلیسی دوره راهنمایی قدیم (The Right Path to English) است. در این راستا ابعاد مختلف هویت ملی از جمله ابعاد ملی، فرهنگی، مذهبی، جغرافیایی، سیاسی، اقوام و خرده فرهنگ ها و نیز نمادهای ملی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ابعاد مختلف هویت ملی را می توان در قالب تصاویر و کلمات کتاب های تازه تالیف زبان انگلیسی به وضوح مشاهده کرد و این امر در مقایسه با کتاب های دوره راهنمایی قدیم بسیاردقیق تر و بیشتر مورد توجه مولفان قرار گرفته اند و تفاوت معناداری در نمود مولفه های مورد بررسی مشاهده می گردد.
سنتزپژوهی چالش های انتقال از آموزش حضوری به آموزش مجازی در آموزش عالی با توجه به دنیاگیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، کیفی از نوع سنتزپژوهی است. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل داده ها از چارچوب ارائه شده توسط الو و کیگناس (2008) استفاده شد. قلمرو پژوهش و اصلی ترین منابع گردآوری داده ها، پژوهش های متعددی است که متناسب با ارتباط موضوعی و به روش پریسما تعداد 69 نمونه به صورت هدفمند انتخاب شدند. در مراحل بعدی، کدگذاری و طبقه بندی اطلاعاتی انجام شد؛ که حاصل ترکیب مقولات و نتایج تحلیل منجر به استخراج چارچوب مفهومی در ارتباط با چالش های انتقال از آموزش حضوری به آموزش مجازی و ارایه ی راهبردهای مناسب برای این انتقال گردید. به طور کلی، چالش های انتقال به آموزش مجازی در چهار طبقه و 22 کد استخراج گردید و راهبردهای انتقال موفقیت آمیز از آموزش حضوری به آموزش مجازی نیز در هفت طبقه و 17 کد ارایه شدند.
Develop a Model for the Growth of Creativity in the Structure of the Elementary School Curriculum based on the Fundamental Reform Document of Education (FRDE)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۲ , ۲۰۲۱
14 - 22
حوزههای تخصصی:
Purpose : As regards the effect of creativity and models for the growth of it, this study endeavors to develop a pattern model for the purpose of growing creativity in the structure of the elementary school curriculum based on the fundamental reform document of education (FRDE) Methodology : As for the purpose of this study, it was conducive. Furthermore, in view of the procedure of methods, it could be considered as qualitative. 10 individuals of statistical society were chosen by targeted and snowball sampling methods in 2019. We utilized methods of reviewing the fundamental reform document of education and Semi-structured interviews. Validity and Validity of these methods were desperately examined by triangulation methods of data collection which were suitable for assessment and the coefficient of the agreement was estimated to be 0.76. Ultimately coding method was used in order to analyze the gained data of reviewed documents and interviews. Findings : Results demonstrated that 25 codes belonged to the growth model of creativity in the structure of the primary school curriculum based on the fundamental reform document of education while 15 codes are known to be relevant to this model based on interviews that have gotten done with some experts of the elementary school curriculum. Consequently, the model for the growth of creativity in the structure of the elementary school curriculum was designed based on these codes. Conclusions : Results of the present study contain some practical functions. Moreover, identified codes and designed models were used in order to improve the model of growth in creativity.
Presenting an Identity Model Based on Content Analysis of Social Studies Book of Junior High School(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
112 - 120
حوزههای تخصصی:
Purpose : This study presented an identity model based on content analysis of Junior High School social studies textbooks. Method : It was an applied qualitative study examining social studies book of Junior High School and taking the idea of education experts in Tehran in 2019. According to the principle of theoretical saturation, 9 of them were selected by targeted sampling and snowball sampling methods. Review of documents and texts and semi-structured interviews were used, the validity of which was evaluated by the appropriate triangulation method and its reliability was calculated by Cohen's Kappa coefficient method to be 0.798. Open, axial and selective coding methods were used to analyze the data. Findings : The identity model based on the content analysis of social studies book of Junior High School had one category, 9 components and 45 indicators; The components included society and social relations (with 9 indicators), family and parents (with 7 indicators), mass media (with 4 indicators), age (with 2 indicators), school (with 3 indicators), educational system (with 8 indicators), career future (with 3 indicators), personality (with 3 indicators) and teachers (with 6 indicators). Finally, the identity model was designed according to the mentioned components. Conclusion : According to the identity model, educational professionals and planners can design content to improve students' identities and include them in social studies textbooks.
روش تدریس تفکر جانبی در برنامه درسی دوره ابتدایی
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
84 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی روش تدریس تفکر جانبی در دوره ابتدایی است. لذا ابتدا کلیاتی درباره تفکر در مدارس طرح شد و ضرورت و اهمیت پرورش تفکر و تعقل در برنامه درسی ملی مطرح و سپس تعریف تفکر از دیدگاه های مختلف بررسی و تفکر جانبی از دیدگاه ادوارد دوبونو تعریف گردید. و مقایسه ای بین تفکر سنتی و تفکر جانبی انجام گرفته و سپس تکنیک های تفکر جانبی شامل ، پو، شکل های هندسی و سهمیه ها، طرح و تردید نسبت به فرضیات شرح داده و برای آن ها نمونه هایی آورده تا در کلاس درس در دوره ابتدایی استفاده شوند. پو تحریک ایده ای است که تفکر را به جایی جدید منتقل می کند که ایده ها یا راه حل های جدید در آن یافت می شود. با استفاده از سهمیه ها، به تعیین تعداد مشخص راه حلهای بدیل که باید تولید شوند، پرداخته می شود. بدین ترتیب فرد تلاش خود را صرف تولید راه حلهای گوناگون و نه پریدن بر روی یک نتیجه، می کند. اشکال هندسی ایجاد راههای متفاوت را مورد تفهیم قرار می دهد. در خلق طرح، دانش آموز به ساخت طرحهای بصری می پردازد و می تواند برای انجام دادن امور، روشهای مختلفی بکار ببرد. تردید نسبت به مفروضات کوشش در تجدید ساخت و تغییر ساخت هر الگویی می باشد در نهایت نشان داده شد که این روش های تدریس می تواند خلاقیت را در دانش آموزان رشد و تقویت نماید و در این راستا معلم در راهنمایی آنان نقش بسزایی دارد.
Investigating the Relationship between Problem Solving Skills with Self-Efficacy and Social Adjustment of Kermanshah Female Students(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۳, ۲۰۲۱
55 - 63
حوزههای تخصصی:
Purpose : The present research was conducted with the aim of investigating the relationship between problem solving skills with self-efficacy and social adjustment of Kermanshah female students. Methodology : This research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was cross-sectional from type of correlational. The study population was female high school students in Kermanshah city in the 2021-2 academic year with number 4100 people, that the sample size based on Krejcie and Morgan table was estimated 350 people who were selected by cluster method. Data were collected with using the problem solving skills inventory (Hepner and Patterson, 1982), self-efficacy scale (Scherer et al., 1982) and social adjustment subscale in adjustment inventory (Sinha & Singh, 1993) and their face validity was confirmed by experts and their reliability was determined by Cronbach's alpha method were obtained 0/80, 0.82 and 0.87, respectively. To analyze the data were used from the methods of Pearson correlation coefficients and multiple regression with enter model in SPSS software. Finding : The findings showed that problem solving skills and its dimension including problem solving confidence, approach-avoidance style and personal control had a positive and significant correlation with self-efficacy and social adjustment of female students. Also, the findings showed that the dimensions of problem solving skills were able to significantly predict the self-efficacy and social adjustment of female students (P<0.001). Conclusion : The results indicated the effective role of problem solving skills in predicting self-efficacy and social adjustment of female students. Therefore, education system specialists and planners to improve their self-efficacy and social adjustment can promote their problem-solving skills.
تأملی در مؤلفه های برنامه درسی ریاضی مدرسه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به دنبال تبیین ملاک ها و نشانگرهای وضع مطلوب برنامه درسی ریاضی مدرسه ای در ایران است. برای این منظور اسناد بالادستی نظام تعلیم و تربیت در ایران و یافته های تحقیقی و ابتکارهای موجود در حوزه برنامه درسی ریاضی مدرسه ای مورد بررسی قرار گرفت. چارچوب انتخابی برای این مطالعه مدل ده مولفه ای اکر برای برنامه درسی است. بر اساس این مدل، برای اطمینان از تعادل و اثربخشیِ برنامه درسی، با پاسخ به ده سوال مشخص و مبتنی بر برنامه درسی، ملاک هایی برای مولفه های برنامه درسی ریاضی مدرسه ای در ایران ارائه و اعتبارسنجی شدند. مطالعه حاضر با استفاده از روش تحلیل اسنادی، و روش تحلیل کیفی، به شیوه استنباطی انجام شد. شرکت کنند گان در این مطالعه، به صورت هدفمند از بین متخصصان مربوط انتخاب شدند. در نهایت، ملاک ها و نشانگرهای برنامه درسی ریاضی به تفکیک مؤلفه ها تعیین شد. به توصیه این مطالعه، برای بازنگری برنامه درسی ریاضی، توجه به این ملاک ها و نشانگرها، یک ضرورت است.
برنامه درسی پیش بینی نشده؛ به عنوان پیامد عصر کرونا و پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیدایش و شیوع ویروس کرونا بخش های مختلف جوامع گوناگون با چالش های جدی روبه رو شدند. نهاد آموزش از اساسی ترین کانون های دگرگون شده جهان در دوران اپیدمی ویروس کرونا به شمار می رود. این دگرگونی های حاصل از شیوع ویروس کرونا و تغییرات آن در برنامه های درسی رسمی و غیررسمی، پژوهشگران را بر آن داشت که بر اساس رسالت تخصصی و تحصیلی خود به ارائه مفهومی نو در حوزه مطالعات برنامه درسی مباردت ورزند و عنوان " برنامه درسی پیش بینی نشده" را برگزینند. برای دستیابی به هدف پژوهش از راهبرد توسعه مفهومی بهره گرفته شده است. از معیارهای تجویزی زیگر و نظرات خبرگان نیز جهت اعتبارسنجی تحلیل های صورت گرفته استفاده شده است. در نهایت ضمن آنکه مفهوم برنامه درسی پیش بینی نشده تبیین و مورد واکاوی قرار گرفته، ابعاد، مصادیق و وجوه چالش برانگیز این نوع برنامه درسی نیز تشریح شده است.
مطالعه تأثیر مؤلفه های برنامه درسی پنهان بر ویژگی های غیرشناختی (نگرش عاطفی) یادگیری دانش آموزان دبیرستان های دولتی، غیر دولتی ، نمونه دولتی و استعدادهای درخشان (سمپاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی و کشف تأثیرگذاری مؤلفه های برنامه درسی پنهان بر ویژگی های غیرشناختی (نگرش عاطفی) یادگیری دانش آموزان دبیرستان های دولتی، غیردولتی، نمونه دولتی و تیزهوشان (سمپاد ) و ارائه راهکارهایی در جهت طراحی بهتر محیط های آموزشی انجام گرفت. روش : روش پژوهش آمیخته یا ترکیبی است که در بخش کمی، از روش پیمایشی نوع مقطعی و در بخش کیفی از روش بررسی موردی ( پژوهش پدیدارشناختی از نوع تجربه زیست شده) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان کلیه دبیرستان های دوره دوم متوسطه پسرانه ناحیه یک شهر بندرعباس در سال تحصیلی99- 1398 است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی هشت دبیرستان( سه دبیرستان دولتی، سه دبیرستان غیر دولتی، یک دبیرستان نمونه دولتی و یک دبیرستان تیزهوشان) انتخاب شدند.